« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۱۳۲۵۳
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۵
آقاي رئيس‌جمهور! قرار نبود فقط شما بگوييد و مردم گوش كنند، حالا نوبت شماست كه گوش كنيد. اگر اعتراضات مردم براي‌تان ناخوشايند است، اگر توقع داريد اين‌همه فشار و نابرابري را تاب بياورند و دم نزنند، اگر خيال مي‌كنيد مردم تا ابد موظفند به وعده‌هاي شما دل خوش كنند، بدانيد كه جايگاه رياست قوه مجريه را با سرير حكمرانان قرون ماضي اشتباه گرفته‌ايد.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف ، روزنامه وطن امروز نوشت:
[در ايالت سرسبز و كوهستاني چياپاس واقع در جنوبي‌ترين بخش ايالات متحده مكزيك، مناطقي كه توسط ارتش آزادي‌بخش ملي زاپاتيست (اي‌زِداِل‌اِن) آزاد شده‌اند با تابلوهايي از ساير مناطق تفكيك و متمايز مي‌شوند كه روي آنها اين جملات نقش بسته: «شما در قلمرو شورشيان زاپاتيست هستيد. اينجا مردم فرمان مي‌رانند و حكومت اطاعت مي‌كند».]
 
 خبرگزاري‌ها در حاشيه سفر روز يكشنبه آقاي حسن روحاني به كرمانشاه خبري مخابره كردند مبني بر اينكه آقاي روحاني هنگام سخنراني‌شان، نسبت به اعتراضات بحق مردم واكنش منفي نشان داده و با لحني عتاب‌آلود فرموده‌اند: «گوش نمي‌كنيد و مدام شعار مي‌دهيد. با اين شعارها كه مشكلات حل نمي‌شود. با شعر كه مسائل برطرف نمي‌شود».
 
 بخش دوم سخن آقاي رئيس‌جمهور كاملاً درست و متين است، با شعر و شعار مشكلات حل و مسائل برطرف نمي‌شود، منتها كسي بايد پيدا شود و اين را به رئيس دولتي يادآوري كند كه قريب 3 سال است شعاردادن و شعر سرودن، هم تاكتيك و هم استراتژي‌اش بوده و روزها را به اين خيال سپري كرده كه «از اين پيش‌نويس تا آن توافق فرج است» و هنوز هم ـ در سال پاياني تصدي‌اش ـ اميد دارد از فتح‌الفتوح لوزان و ژنو و وين آبي براي تدابيرش گرم شود كه نشده است و از قرار معلوم نخواهد شد.
 
 اما درباره بخش اول، بي‌هيچ تعارفي بايد گفت جناب آقاي رئيس‌جمهور! دست‌ بر قضا اين بار شما بايد گوش مي‌كرديد كه نكرديد. بيش از 3 سال است شما مي‌گوييد و مردم گوش مي‌كنند. براي‌شان از تدبير و اميد گفتيد، از رفاهي كه اگر مصدر كار را به شما بسپرند شاهدش خواهند بود، از راستگويي و شايسته‌سالاري كه در دولت‌تان برقرار خواهيد كرد، از رونق و افزايش اشتغال، از راه‌حل‌هاي صد روزه. لابد يادتان هست كه شعار اقتصادي‌تان «نجات اقتصاد ايران» بر پايه «توليد ثروت ملي» و «توزيع عادلانه ثروت» بود.
 
 جناب آقاي رئيس‌جمهور! به‌جاي اينكه به مردم شريف ايران، اين مخدومان سربلند و نجيب شما، عتاب كنيد كه «چرا گوش نمي‌كنيد»، شما گوش كنيد. در كشوري كه شما رئيس‌جمهورش هستيد، آمار بيكاري دورقمي است، حداقل دستمزد حدود يك‌چهارم دستمزد مكفي براي اداره يك خانوار سه‌ونيم‌ نفره است و اختلاف طبقاتي طي 3 سال اخير به ميزان چشمگيري تشديد شده است.
 
 شما وعده داديد و مردم گوش كردند، حالا شماييد كه بايد گوش كنيد. به‌ محض اينكه قوه مجريه را در دست گرفتيد از «خالي‌بودن خزانه» حرف زديد، در حالي‌ كه مدتي است معلوم شده دولت‌تان در اين سال‌ها همزمان مشغول حذف يارانه‌ها و افزايش بهاي آب، برق، گاز، بنزين و تعرفه‌هاي پزشكي و پرداخت حقوق‌هاي نجومي به ازما بهتران و نورچشمي‌ها بوده، درعين‌حال كه آمار بانك مركزي نشان مي‌دهد درآمد مالياتي دولت هر ساله افزايش يافته است. ضمن اينكه (برخلاف ادعاي صريح جنابعالي كه دولت خود را دولت راستگويان مي‌ناميد) در اين 3 سال نفت را به قيمت ميانگين حدود 75 دلار فروخته‌ايد (نه 25 دلار، يعني رقم مورد ادعاي شما) و اين رقم حتي يك دلار بيشتر از ميانگين بهاي نفت طي دوره 8‌ساله دولت قبل است.
 
درحالي‌كه شما از ايجاد اشتغال براي كارگران چيني در دولت سابق گله مي‌كرديد و وعده داديد با رونق‌بخشيدن به توليد ملي، اشتغال‌زايي خواهيد كرد، امروز معلوم شده ميزان واردات از چين در سال 94 به رقم بي‌سابقه 25 درصد كل واردات يعني حدود 10 ميليارد دلار (بيش از 2 برابر آمار ميانگين سالانه در 8 سال دولت قبل) رسيده است.
 
شهريور 93، مقطعي كه عموم مردم ايران صبورانه وعده‌هاي شما را مي‌شنيدند و شماري از ايشان هنوز دل در گرو وعده‌هاي‌تان داشتند، مدعي شديد «از ركود عبور كرديم» اما دي‌ماه 94 در آيين گشايش فازهاي 15 و 16 ميدان گازي پارس جنوبي به منتقدان خود تاختيد كه «چرا از ركود حرف مي‌زنند». روز يكشنبه 27 تيرماه 95 هم كه در جمع مردم شجاع و سرافراز كرمانشاه اذعان كرديد «ركود اقتصادي يكي از مهم‌ترين مشكلات كشور است.» و اين همه در حالي است كه تمام اركان حكومتي كشور با شما متفق و متحد شدند تا مهم‌ترين عهدنامه يكصد سال اخير ايران را در عرض 20 دقيقه به تصويب مجلس برسانيد بلكه بتوانيد گرهي از مشكلات مردم باز كنيد.
 
 آقاي رئيس‌جمهور! قرار نبود فقط شما بگوييد و مردم گوش كنند، حالا نوبت شماست كه گوش كنيد. اگر اعتراضات مردم براي‌تان ناخوشايند است، اگر توقع داريد اين‌همه فشار و نابرابري را تاب بياورند و دم نزنند، اگر خيال مي‌كنيد مردم تا ابد موظفند به وعده‌هاي شما دل خوش كنند، بدانيد كه جايگاه رياست قوه مجريه را با سرير حكمرانان قرون ماضي اشتباه گرفته‌ايد. اگر دولتي «از مردم، با مردم و براي مردم» باشد، طبيعتاً بايد خود را خادم و پاسخگوي مردم بداند.
 
 يك بار ديگر جمله‌اي را كه در ابتداي اين يادداشت به نقل از تابلوهاي نصب‌شده در مرز قلمرو جنبش زاپاتيستا در مكزيك نوشتم بخوانيد: «مردم فرمان مي‌رانند، حكومت اطاعت مي‌كند». اين موجزترين رهنمودي است كه در سال پاياني دولت يازدهم به كارتان مي‌آيد، اگرنه دور نخواهد بود روزي كه فارغ از فريادهاي مردم معترض، در دفتر كاري واقع در شمال شهر تهران بنشينيد و خاطرات دوره 4ساله رياست‌جمهوري‌تان را روي كاغذ بياوريد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: