« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۱۵۱۳۲
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۶
یه گزارش آوای رودکوف به نقل از دولت بهار  متن نامه امیر امیری نویسنده و شاعر انقلابی کشورمان به دکتر احمدی نژاد در ادامه آمده است:

هو الحبیب

محبوب من!
نبینم حرف از تنهایی بزنی، هرچند اهل معنا در این دنیای دنی اگر چه که تن ها باشند، تنهایند، این جماعت ناصوفی تنها سپهر آسمانشان، سپهر بی فروغ سیاست است چنان است که در مخیله زمین سایشان نمی گنجد که چون تو بزرگی به انتخابات و سیاست و قدرت نیاندیشی. دست و پا می زنند که به زمین و زمان بگویند که فلانی می خواهد بیاید که اگر بیاید کارمان زار است و هر چند تو بگویی، قسم بخوری و داد بزنی که مرا با بازی تاج و تختتان کاری نیست اهل بیداد می پندارند که کاری هست.

اما ما که نمرده ایم ما دوست داران وفا دار تو - تو که خود اسطوره وفایی - اگر روزی به همراه تو علاقه مند کرسی بی وفای قدرت شدیم از آن سوی بود که تو آنجا بودی، پاره تن مان، عصاره جانمان عزم عرصه سخت و نامرد سیاست کرده بود تا باری از دوش ولی امرمان و امت مان بردارد. پس یا علی (ع) گفتنت را علی (ع) مدد گفتیم، تو در وسط میدان سیاست بودی و اگر ما به یاری نمی شتافتیم چند صباح بعد چه باید جواب فرزندانمان را می دادیم اگر می پرسیدند روزی که مردی علم دادگری برداشت، شما چه کردید، صدای هل من ناصر حقیقت را از حنجره ی تو در میانه غبار سیاست شنیدیم و شتافتیم و حال که عطای این اشتر پیر بد ادا را به لقایش بخشیده ای با تو هستیم. هر چند آن هشت سال هم به قوه همت رام کردی اُشتر چموش سیاست را، آنچه می باید می گفتی، گفتی و آنچه باید می کردی، کردی و شد آنچه باید می شد، پای روی دم شغالان گذاشتی و زوزه شان تا قیام قیامت بلند است و شاید تا روزی که تیغ عدالت صدایشان را بی صدا کند.

محبوب من!
تو تنها، تنها نیستی در این عصر تنهایی غیبت، ما نیز با تو تنهاییم، ما نیز شریک تنهایی تو هستیم، ما هستیم اگر تهمت ناروایی ببندند، اگر بند هست، اگر شلاق هست، از بازار مکاره دنیا قلم خریده ایم بسیار، قلم هایی که بشکنند و باز بنویسند، در فصل پاییز بی وفایی ها انار سرخ خورده و خون زیاده کرده ایم، شاهرگهایمان آماده بریدن است، فحش خورده و پوست کلفت کرده ایم، گرچه آبمان گرم و نانمان سرد بوده، اما همان نان و قاتق را در بادیه روی خورده ایم که رویمان زیاد شود، که چون آبرویمان هدف قرار گرفت روی در بادیه نگذاریم، ما هستیم، با تو در راه تبیین آرمان های انقلاب خمینی کبیر، ما هستیم تا این بار در راه فرهنگ و اندیشه خنجر از پشت بخوریم، ما هستیم تا پای شهادت چون سرور و سالار شهیدان اهل قلم و اندیشه، مرتضی آوینی. هستیم تا واپسین کلمه را با خون خود بنویسیم.

فدایی انقلاب اسلامی ایران
امیر امیری
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: