« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۱۵۶۵۵
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۴
گزارش
چرا وقتی پای قانون وسط می آید، فقط اقشار مرفه تر مشمول مساهله و مسامحه می شوند؟
پایگاه خبری آوای رودکوف : دیروز یک دختر 7 ساله که از شبستر همراه پدرش راهی تهران شده بود پشت درهای استادیوم آزادی ماند و نتوانست بازی تراکتورسازی و استقلال را ازنزدیک تماشا کند. کیلومترها آنطرف تر یک مادر دستفروش 70 ساله در خیابان های اهواز مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت.

شاهدان عینی گفتند به این زن با شوکر حمله شده هر چند که مسئولان شهرداری موضوع را از بیخ و بن تکذیب می کنند. سناریو اما شبیه همان چیزی است که کمتر از سه هفته پیش در فومن رخ داد و یک زن دستفروش ازماموران شهرداری سیلی خورد. وجه شباهت تمام این اتفاقات مورد هجوم قرار گرفتن اقشار ضعیف جامعه است. مامورانی که مانع ورود زهرای 7 ساله به ورزشگاه شدند و آنها که زن دستفروش 70 ساله را مضروب کردند، در توجیه عملکردشان لابد از قانون می گویند. ما هم می دانیم که همه شهروندان ملزم به رعایت قانون هستند اما سوال اینجاست که چرا همیشه روی صلب و خشن قانون باید به طرف طبقات ضعیف باشد. چرا وقتی پای قانون وسط می آید، فقط اقشار مرفه تر مشمول مساهله و مسامحه می شوند؟

نمی خواهیم با دیدگاه های چپ گرایانه به ماجرا نگاه کنیم اما یک سوال ساده داریم، آیا لازم بود آن ماموران گرامی و زحمت کش دل یک کودک 7 ساله را اینطور بشکنند؟ آیا این تعصب روی اجرای قانون فقط این طورمواقع از راه می رسد؟ هیچ مسئول بامرامی در ورودی آزادی نبود که به این دختر هفت ساله که با پدرش از شبستر برای دیدن بازی تیم محبوبشان آمده بودند اجازه ورود دهد؟ مرام برای کتب درسی است؟ یا آن مادران فومنی واهوازی که برای معاششان به دستفروشی روی آوردند مستحق این برخورد بودند؟

چند روز پیش تصویری از بغض یک راننده اتوبوس در شبکه های اجتماعی منتشر شد. او و همکارانش برای پیگیری مطالبات صنفی خود مقابل شهرداری تجمع کرده بودند اما با آنها هم برخورد فیزیکی شد. خرداد ماه امسال با کارگران معدن طلای آق دره هم برخورد مشابهی شد و چون برای پیگیری حقوقشان تجمع کرده بودند، مشمول اجرای حد شدند. نکنید این کارها را. این برخورد مثلا قانونی خشن با طبقه فرودست را متوقف کنید. متوجه صورت مسئله نیستید؟ کاش این قانونمداری شامل همه گروه های جامعه شود. هنوز تکلیف املاک نجومی و حقوق های نامتعارف برای افکار عمومی روشن نشده. همه منتظرند ببینند آیا صابون قانون به تن آنان هم می خورد یا ترکه خوردن فقط برای آنهایی است که نه پول دارند، نه با لایه های بالای قدرت ارتباطی دارند و نه نام وتصویرشان در رسانه ها دیده می شود.

حمله شوکری به زن دستفروش 70 ساله


شهرداری اهواز استفاده از شوکر وروایت شاهدان عینی را تکذیب کرده اما فرمانداری ازبرخورد با ماموران خاطی خبر داده است.

با گذشت کمتر از سه هفته از ماجرای سیلی خوردن یک زن دستفروش ازمامور شهرداری فومن و درشمال کشور، ماجرای مشابهی این بار درجنوب تکرار شده، عوامل شهرداری اهواز روز سه شنبه‌ای که گذشت یک مادردستفروش را در خیابان خوانساری اهواز مورد ضرب و شتم قرار دادند که دربعضی گزارش ها نوشته شده ماموران از شوکر هم استفاده کردند. البته شهرداری اهواز اصل ماجرا را از بیخ و بن تکذیب کرده و تصاویر را جعلی دانسته است.

روز سه شنبه 16 آذر یک اکیپ 10نفره از اجرائیات شهرداری اهواز وارد خیابان خوانساری ( حراجی ها) اهواز شدند تا با دستفروشان برخورد کنند. آنها به مادری 70 ساله حمله ور شدند که مقابل بازار طلافروشان بساط خود را پهن کرده بود. منابع انسانی نوشتند این مادر دستفروش در برابر ضبط اجناس خود مقاومت کرده و گفته اجناسش را به صورت نسیه خریداری کرده ماموران شهردای هم او را با شوکر مضروب کردند.

تصویر این زن دستفروش در شبکه های اجتماعی منشتر شد و بعضی نوشتند او جان خود را از دست داده است. "سمیر" فرزند 40 ساله این دستفروش اما به رسانه ها گفته مادرش زنده است و در بیمارستان امام (ره) بستری شده و وضعیت مناسبی ندارد.

بعد از انتشار این خبر معاون فرماندار اهواز به خبرگزاری ایرنا گفت:" این حادثه پیگیری و با مامورخاطی برخورد می شود". معاون خدمات شهری اهواز اما روایت دیگری از ماجرا دارد.

 علیرضا حلاج توضیح داد:" مسئول واحد اجرائیات شهرداری اهواز ظهر دیروز به تنهایی در خیابان های مرکزی مشغول گشت زنی بوده که تعدادی از دستفروشان به او حمله می کنند و او ناچار می شود که از خود دفاع کند و با آنها درگیر شود. بعد از درگیری با کلانتری محل تماس گرفته شده و دستفروش بازداشت می شود."

درماه های اخیر درگیری های مشابهی در فومن و ارومیه هم داشتیم اما وجه تمایز درگیری اهواز استفاده از شوکردر این ماجراست. موضوعی که معاون خدمات شهری اهواز کلا منکر آن شده و گفته:" هیچکدام از ماموران اجرائیات شهرداری شوکر دراختیار ندارند. دستفروشان به تذکرها واخطارهای ماموران اجرائیات که وظیفه ممانعت از حضور آنها در خیابان نادری را دارند، بی توجهی می کنند بنابر این درگیری ها اجتناب ناپذیر است. ماموران اجرائیات شهرداری نیز بارها در این درگیری‌ها مجروح و مصدوم شده اند."

معاون خدمات شهری شهرداری اهواز در گفت و گویی جداگانه باز هم موضوع درگیری با یک زن دستفروش را تکذیب کرده. او با غیر واقعی دانستن تصویری که از زن دستفروش منتشر شده توضیح داد: " این تصویر به هیچ وجه صحت ندارد. تنها ماموران نیروی انتظامی از شوکر استفاده میکنند. ماموران شهرداری به هیچ وجه با هیچ خانمی درگیری نداشته اند و درگیری تنها میان ماموران با چند مرد دستفروش بود و منتشر کردن این اخبار با قصد تخریب شهرداری است." او حتی درباره ویدئوی دیگری که یک مامور شهرداری را درحال استفاده از شوکرنشان می داد هم گفته:" آن یک درگیری ساده بود که نیروی انتظامی هم آن شخص را که  حمله ور شده بود، دستگیر کرد.

به رغم تکذیب شهرداری اهواز، معاون سیاسی اجتماعی فرمانداری اهواز موضوع را تأیید و از برخورد با ماموران خاطی خبر داده است. علی مظفری گفته: "حتی درصورتی که قوانین از سوی عده ای از افراد از جمله دستفروشان رعایت نشود، شهرداری اهواز باید حقوق شهروندی آنها را به جا آورد.

خبرگزاری ایرنا به نقل از مقامات نیروی انتظامی خوزستان نوشت:" بر اساس قانون مصوب 1390 شوکر در زمره سلاح غیر مجاز به شمار می رود و استفاده و حمل آن ممنوع است و  جزای حبس از 91 روز تا 6ماه به همراه دارد. ماموران شهرداری تحت هیچ شرایطی حق استفاده از شوکر را ندارند".

تعداد دستفروشان هسته مرکزی شهر اهواز بین 700 تا یکهزار نفر تخمین زده می شود. از سال پیش که کسبه بازار نادری اهواز به حضور آنان معترض شدند برخورد با دستفروشان آغاز شد. شهرداری اهواز پارک ربیع ( در منطقه آخر آسفالت) را برای استقرار دستفروشان هسته مرکزی شهر پیشنهاد داده است که این محل با مخالفت آنها رو به رو شده وحاضر به انتقال به آنجا نیستند. دستفروشان پیشنهاداتی از جمله اختصاص بخشی از پارکینگ رفاه در مرکز شهر را مطرح کرده اند که هنوز مشخص نیست با آن موافقت شود.

برای مشاهده اخبار «اجتماعی»کلیک کنید.

منبع: هفت صبح

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: