« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۱۷۵۴۷
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۷
یاداشت / ولی‌الله شجاع پوریان
شجاع پوریان : به‌وسیله انتخابات می‌توان اراده شهروندان را در شکل‌گیری نهادهای سیاسی، مدنی و حاکمیتی مداخله داد. در این میان احزاب در جوامعی که به‌وسیله انتخابات مدیریت می‌شوند نقش مهمی دارند.
پایگاه خبری آوای رودکوف -ولی‌الله شجاع پوریان :انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر و روستا نزدیک است و نقش احزاب و تشکل‌ها در ایجاد انگیزش و مشارکت سیاسی گسترده مردم و آشنایی و آگاه کردن مردم به ‌حق سرنوشت خویش بیش‌ازپیش نمایان می‌شود. به دلیل رابطه مستقیم مشارکت سیاسی موثر با احزابی که درصدد توزیع قدرت هستند، مسئولیت سنگین‌تری متوجه گروه‌ها و احزاب است. این احزاب از تراکم قدرت جلوگیری کرده و توزیع قدرت بین مردم و حاکمیت را در جهت حفظ و ثبات سیاسی نظام انجام می‌دهند و خواست‌های مردم را به سیاست تبدیل می‌کنند.

تردیدی نیست که هیچ انسانی خالی از خطا و اشتباه نیست و البته حاکمان و رهبران نیز از این امر مستثنا نیستند. برای آنکه اشتباه حاکمان به حداقل برسد نیاز است از افکار، اندیشه‌ها و همکاری‌های توده‌ها و طبقات مختلف جامعه کمک بگیرند. در یک نظام سیاسی دمکراتیک فرایندی به نام انتخابات، برای مشارکت سیاسی مردم جهت کنترل و نظارت بر قدرت حاکمان طراحی‌ شده است. به‌وسیله انتخابات می‌توان اراده شهروندان را در شکل‌گیری نهادهای سیاسی، مدنی و حاکمیتی مداخله داد. در این میان احزاب در جوامعی که به‌وسیله انتخابات مدیریت می‌شوند نقش مهمی دارند. کارکردهای احزاب، همواره موجب ثبات سیاسی و امنیت در هر نظام سیاسی می‌شود. احزاب می‌توانند مجرایی برای اعمال فشار از پایین به بالا و میانجیگری خواست‌های متعارف در جامعه باشند، که البته این کارکرد را در کشورهای جنوب کمتر شاهد هستیم. کارکرد مهم دیگر احزاب در شرایط کنونی، به‌خصوص انتخابات پیش‌رو برای جامعه، نقش بسیج‌کننده مردم برای حضور در انتخابات در راستای پروژه مشارکت سیاسی است. مشارکت سیاسی یک فعالیت داوطلبانه است که از طریق آن اعضای یک جامعه در امور سیاسی- اجتماعی خود شرکت می‌کنند و در شکل دادن به حیات سیاسی- اجتماعی خویش سهیم می‌شوند. از منظر دینی هم مردم نقش تعیین‌کننده‌ای در اصلاح و تحول جوامع دارند. ان‌الله لایغیروا مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم؛ خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان خود به تحول همت گمارند.

در جوامعی که سطح مشارکت سیاسی پایین است، مسلماً نظام آن جامعه با موانع ساختاری و کارکردی مواجه خواهد شد. بی‌علاقگی سیاسی مردم و عدم مشارکت مردم در انتخابات، معضلاتی است که احزاب باید درصدد بررسی و ریشه‌یابی آن باشند. وقتی فرد به این احساس برسد که عمل او هیچ تاثیری بر تعیین سرنوشت سیاسی خود ندارد، مردم را به این باور می‌رساند که جامعه به‌وسیله گروه کوچکی که در نظر دارند به هر ترتیب ممکن قدرت و ثروت خود را حفظ کنند، اداره می‌شود. فردی که چنین احساسی دارد، در مواردی کل فرآیند سیاسی را نوعی بازی سیاسی می‌داند که هدف از آن فقط بهره‌کشی از مردم و بازی کردن با سرنوشت آن‌هاست.

صورت دیگری از احساس بیگانگی و بی‌معنایی سیاسی که معمولاً جامعه به آن دچار می‌شود؛ عدم تفاوت و تمایز واقعی میان کاندیداها است. تجربه انتخابات مجلس شورای اسلامی می‌تواند در انتخابات پیش‌رو موردتوجه قرار گیرد. استفاده رانتی برای ورود به فهرستی که مورد اقبال عمومی قرار دارد، به‌نوعی سوءاستفاده از اعتماد مردم است. تکرار این روند موجب نارضایتی فرد از مشارکت سیاسی خود شده و در بلندمدت به دل‌زدگی سیاسی عمومی منجر خواهد شد. فعالیت‌های سیاسی افراد در جهت تحقق اهداف شخصی و سودجویانه قرار می‌گیرد و نماینده‌ای که با رای آن‌ها به پیروزی رسیده است با حق سهم‌خواهی خود، به کسانی که با رای آن‌ها به پیروزی رسیده است خیانت می‌کند، اخلاق سیاسی ارزشی، کارکرد خود را از دست می‌دهد و بدین ترتیب نوعی اخلاق سیاسی ماکیاولیستی جایگزین آن می‌شود.

تجربه نشان داده است گسترش مشارکت سیاسی در جامعه ما، پیروزی اصلاح‌طلبان را در پی خواهد داشت و رقبای سنتی آنان از مشارکت سیاسی بالای مردم سودی نخواهند برد. ازاین‌رو احزابی که در تلاش برای تغییر وضع موجودند، بیشتر نیازمند مشارکت سیاسی هستند. تشکل‌های سیاسی به‌عنوان یکی از منابع تولیدکننده فرهنگ سیاسی به‌حساب می‌آیند. لذا باید از مکانیسم‌های موجود برای تقویت گرایش‌های سیاسی- اجتماعی شهروندان بهره برد و نوع مشارکت سیاسی از حالت منفعلانه به مشارکت سیاسی فعالانه سوق پیدا می‌کند. وظیفه احزاب و جریان اصلاح‌طلبی است که در جهت تقویت و توسعه جامعه مدنی و نهادهای مشارکت قانونی کوشا باشد و زمینه‌های تحول از فرهنگ سیاسی سنتی به‌سوی فرهنگ سیاسی مشارکتی را فراهم آورد. شهروندان باید به نقش خویش آگاهی یافته و به مشارکت سیاسی و حق تعیین سرنوشت خود احساس هویت کرده و جایگاه خویش را بشناسند.نباید درگذشته ماند ولی می‌توان از آن تجربه کسب کرد و میان تجربه‌های دیروز و نیازهای امروز پیوندهای سازنده برقرار کرد. باید برای حضور موثر در جامعه مدنی و مشارکت سیاسی تلاش کرد تا مانع از تمرکز بی‌حدوحصر قدرت شد. حضور گسترده مردم تنها مسیر رسیدن به دمکراسی است و می‌تواند اقدامی موثر در فرایند اصلاحات به شمار آید و جامعه را از استبدادزدگی، اقتدارگرایی، تمرکز قدرت و فساد مصون دارد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: