« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۳۱۳۰۰
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۴۰۰ - ۲۲:۲۳
به قلم سرافراز آوری ؛
نی "سجاد رزمجو ،" صدایش از سروک فراتر و به جنوب کشور راه یافت و در دیار ایران هم طرفدارانی بدست آورد ،لرزبانان را نیز شیفته خود ساخت ..
پایگاه خبری آوای رودکوف:سرافراز آوری از اهالی قلم استان کهگیلویه و بویراحمد در متنی ادبی در رثای هنرمند دیار "سجاد رزمجو " نوشت: نی "سجاد رزمجو ،" صدایش از سروک  فراتر و به جنوب کشور راه یافت و در دیار ایران هم طرفدارانی بدست آورد ،لرزبانان را نیز شیفته خود ساخت ....


آتشی سخت بر خرمن جانم  افتاد "
 جسم ، نای،نی  سازم، داد، بر باد ،!

                بیاد هنرمند دیار " سجاد رزمجو "

بشنو از نی چون حکایت می‌کند "
از جداییها شکایت می‌کند،،

حکایت های  نی سجاد ، هم خاطراتی‌ دارد ،

شکایت‌های او از روزگار ،

در نواهای ماندگار او،

 رگه ای از خود برجای دارد ،

حال، خود ، نی ،  جانش، با هم سوخت ،
 در رثای هنرمند ،دیار لر زبان ، که
 ،واژه های مهربانی و نشاط ، در نی و سازش،ترنمی بود  از طراوت و شادابی بر آرامش  روحی  مردم دیار خویش،
اگرچه صدایش به خاموشی گرایید،
 
اما این صدا خواهد ماند به یادگار و ماندگار،!  

 نی "سجاد رزمجو ،" صدایش از سروک  فراتر و به جنوب کشور راه یافت ،
 و در دیار ایران هم طرفدارانی بدست آورد ،
لرزبانان را نیز شیفته خود ساخت ،

 سنخیت صدا و ساز و نی او با صدای هنرمندان بختیاری،
 به شباهت نزدیک شد ،

میدمید در ساز خویش و به وجد می آورد مردم و جوانان  ایل را به مناسبت های ؛ شادی و سوگ و ماتم  ،

در ایامی که بزم شادی ایل در دهی برپا بود ،

یا اگر جغرافیای ایل را حادثه غمگینی  فرا  می گرفت،  

در هر دو مناسبت پای کار بود در حد توان  هنر خود در قالب خوانندگی و نوازندگی  لری که در ذات این منطقه است هنرش را  نمایش می داد  ،

امروز هنرمند دیگری باید در سوگ و فراقش در نی خود بدمد ،

درشبی سرد از ماه آذرماه، در کلبه تنهای خویش ،

سرود آخرین ناله های خود را ،

در  ساز و نی خویش،

  و گرفتار آتشی مهیب ،

و انفجاری دردناک شد ،

 نی ، نای ، ساز  ، خود ، جان ،
همه یکجا ،سوخت ،

سوختنش آنچنان  سخت شد،  

که از طبیبان شهر هم کاری ساخته  نشد ،

به قطب  پزشکی کشور شهر شعر و ادب ، شیراز ، اعزام،

 اگر چه تلاش زیادی برای نجات او صورت گرفت ،

اما سرانجامی دگر داشت ،

و سرگذشتی،

 که باید گذشت ،!

 سروک ، ایل ، شهر ،  دیار را در غم خویش فرو برد ،

خدایش رحمت کند از سر رحمت و مغفرت،
روحش قرین آرامش باد ،

 تسلیت به":

 بستگان ،اقارب ،بازماندگان ،

بلاخص خانواده رزمجویی،

که در غم سجادشان ،سخت ماتم زده اند ،
هجرانش سخت و برای بازماندگان سخت تر ،
 جامعه هنرمندان هم اکنون گرفتار غمی سترگند ،،

 مردم خونگرم استان ،

زادگاهش مردم فهیم سروک ،

طرفداران ، علاقمندان ،

 لر زبانان همه اکنون در فراقش به سوگ نشسته اند ،

و همه می آیند تا  چهارشنبه ۲۶
آذرماه  ۱۴۰۰  با او وداع نمایند،

 او به خانه ابدی میرود ،

بستگان و بازماندگان ،

باید بدمند صبر وشکیبای را در روزگار خود ،

دوستداران ،
 طرفداران ،
خاطره ،می‌سازند ،
با نواهای او ،،

و اینچنین است که، :

 همه  مسافر و رهگذریم ،
شتر مرگ در خانه ما میخوابد ،
چه بخواهیم چه نخواهیم
 
سرگذشت این است ،

آنچه می‌ماند ،

خاطره انسانهاست ،

یک کسی  با نی ،
آن یکی با ساز ،
دیگری با شعر،
هر کسی با هنری ،یا عملی،
بشتابید به نیکی،
بسرائید  غزلی از مهر ،
مهربانی را  کنید پیشه ،،
نامتان خواهد ماند ،
دردل صفحه این دوران،  
 
یاد او  گرامی  ،

خاطره اش مستدام باد ،


سرافراز آوری
یاسوج/ آبان ماه 1400
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: