امام علی علیه السلام در کتاب غررالحکم و دررالکلم می فرمایند :کسی که عیب و کاستیهای تو را پنهان کند و به منظور اصلاح، آنها را به تو تذکر ندهد دشمن توست
کد خبر: ۶۲۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران که به اسپانيا سفر کرده است در جمع نخبگان سياسي و اقتصادي در خانه ملل مادريد با اشاره به مذاکرات اخير هسته اي لوزان گفت: ايران همواره در مسير برخورداري از فناوري صلح آميز هسته اي حرکت کرده و هيچ گاه انحرافي نداشته است و اساسا دليلي براي آن هم نمي بيند.
به گزارش خبرنگار بين الملل خبرگزاري موج، محمد جواد ظريف در صبحانه کاري که به دعوت وزير صنعت اسپانيا و خاوير سولانا، مسوول اسبق سياست خارجي اتحاديه اروپا، در خانه ملل مادريد برگزار شد، در ابتدا از اينکه براي اولين بار در مقام وزير خارجه ايران به اسپانيا آمده است، ابراز خشنودي کرد. وي اين سفر را اولين سفر اروپايي آن پس از رخدادهاي سوئيس توصيف کرد و گفت: از آنجايي که هر کسي با تعبيري مختلف از آن ياد مي کند، ما آن را بيانيه سوئيس مي خوانيم.
ظريف تاکيد کرد: اينکه من در اسپانيا هستم، سفري مناسب است؛ زيرا اسپانيا دوست خوب ايران است و همواره چنين بوده است. ما از نظر تاريخي به هم نزديک هستيم و روابط فرهنگي بسياري داريم. ما سابقا همکاري اقتصادي بزرگي با هم داشتيم و اميدواريم که آن همکاري ها از سر گرفته شود. اين به نفع دو کشور و نيز ثبات منطقه اي و جهاني است.وي تاکيد کرد: همواره هدف تحريم ها ظالمانه بوده است در حالي که برخي در اروپا و آمريکا به تحريم ها به عنوان يک سرمايه نگاه کرده اند اما اين نگاه کاملا ناکارآمد و غير واقع بينانه بود؛ زيرا ما معتقديم که همواره فشار مخرب و غيرسازنده است و نمي تواند در مسير رسيدن به توافق جامع کمک کند.
ظريف گفت: اعتماد سازي بايد از دو طرف باشد و انجام تعهدات ايران و لغو کامل تحريم ها، بايد همزمان صورت بگيرد.وي در مورد مواضع اسراييل در بحث مذاکرات هسته اي گفت: براي نتانياهو دستيابي به راه حل درباره پرونده صلح آميز هسته اي ايران، آرامش و ثبات در منطقه، ناراحت کننده است. او مي خواهد با سر و صدا درباره برنامه صلح آميز هسته اي بر ظلم به فلسطينيان، اشغالگري و شهرک سازي ادامه دهد و ديگران را به مسائل ديگر مشغول کند.وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران همچنين در پاسخ به سوالي در خصوص تحولات يمن، سوريه و عراق گفت: ايران همواره با همسايگان خود روابط خوبي داشته است، ما از داعش و القاعده حمايت نکرديم. ما همواره در مسير ثبات و امنيت منطقه گام برداشته ايم، ديگران گروه هايي را توليد کردند و مورد حمايت قرار دادند و موجبات ناامني و بي ثباتي در منطقه را فراهم کردند.
ظريف همچني درباره يمن گفت: تاريخ ثابت کرده که هيچ کشور خارجي نتوانسته است بر يمن مسلط شود و بمباران يمن، فقط مردم و زير ساخت ها را نابود مي کند و مطمئنا اين راه حل نيست و معتقديم تعيين پيش شرط ها نمي تواند دستيابي به راه حل را تسريع کند.
وزير خارجه کشورمان در ادامه اظهارات خود در جمع مسوولان اسپانيايي از جمله خاوير سولانا، دبيرکل اتحاديه شوراي اروپا، افزود از نظر من دليلي وجود ندارد که کسي در دنيا ديدگاهي نامعقول در اينباره داشته باشد؛ زيرا برنامه ما صلح آميز بوده است و هميشه چنين خواهد بود و ما به دنبال ساخت سلاح هسته اي نبوديم. ما سلاح هاي هسته اي را براي امنيت خود زيان آور مي دانيم و اين موضوع را رئيس جمهور ما بارها زماني که خود او نيز در گروه مذاکره کننده مطرح کرده است. من فکر مي کنم اين امر (توافق) از مدت ها پيش ممکن بوده است، ما بارها تلاش کرديم، من سابقا مذاکره کننده ايران بودم در زماني که دکتر روحاني -رئيس جمهور فعلي ما- مشاور امنيت ملي بودند. ما کاملا نزديک بوديم. بارها نزديک بوديم. پس از آن زمان که دکتر لاريجاني، رئيس مجلس فعلي ما، فعاليت داشتند و خاوير سولانا همتاي او فعاليت داشتند. ما بسيار به يک توافق نزديک بوديم. زيرا ما از نظر من، ما در رسيدن به توافق منطقي هستيم. ما باور داريم که برنامه مان صلح آميز است، ما باور داريم که حق داريم که يک برنامه صلح آميز هسته اي داشته باشيم. آنچه ما فکر مي کنيم وجود ندارد و وجود نداشت و امروز بهتر به آن توجه مي شود، اين است که تحريم ها کمک نمي کنند. تحريم ها فشار بر مردم هستند و شرايط سياسي را ايجاد نمي کنند که اعمال کنندگان تحريم ها مي خواهند به آن برسند. اين قضيه اي است که از نظر تاريخي براي تحريم ها مصداق داشته است و بررسي هاي زيادي درباره آن صورت گرفته است. اما براي يکسري افراد در آمريکا و حتي برخي در اروپا سخت است پذيرفتن اين واقعيت که تحريم ها يک دارايي به شمار نمي روند. آنچه تحريم ها به وجود آوردند، اساسا 20 هزار سانتريفوژ بود، زماني که تحريم ها شروع شدند، ما کمتر از دويست سانتريفوژ داشتيم، اکنون ما بيست هزار سانتريفوژ داريم. و تحريم ها موجب شکل گيري ناخشنودي بسيار مي شود. وقتي ايراني ها نمي توانند از پول خودشان، از بانک هاي خودشان استفاده کنند تا از اروپا دارو خريداري کنند -که البته ما به داروي زيادي نياز نداريم، براي برخي بيماري هاي خاص ما نياز به دارو داريم- زماني که ما به بانک مراجعه مي کنيم تا وجه آن را منتقل کنيم، بانک مي گويد ما نمي توانيم اينکار را بکنيم زيرا آمريکا تحريم کرده است و اين امر براي ما تبعاتي خواهد داشت.
تحريم فقط مي تواند نارضايي ايجاد کند. بنابراين اين وضعيتي است که ما در آن قرار داريم. ما قادر بوده ايم در گذشته نيز به يک چارچوب برسيم که حق ما در داشتن انرژي هسته اي براي مقاصد صلح آميز از جمله غني سازي، از جمله راکتور آب سنگين، از جمله تحقيق و توسعه محفوظ بداند، که ما باور داريم تنها گزينه معتبر است؛ زيرا شما نمي توانيد صرفا خواهان آن باشيد که برنامه هسته اي ايران حذف شود، برنامه ايران يک واقعيت موجود است، چيزي نيست که وارد شده باشد. البته همه در دنيا اين دانش را از يکديگر نسخه برداري کرده اند، اما؛ ما اين دانش را بومي ساخته ايم. بنابراين اين دانش ما، برنامه ما، دانشمندان ما، تکنسين هاي ما و تاسيسات ماست. آنها نمي توانند خيلي ساده آرزو کنند که اين برنامه نباشد. بنابراين بهترين راه براي آنها و ائي يو-3 و سه کشور ديگر يا گروه پنج بعلاوه يک يا هر آنچه آن را بخوانيد، اين است که سازوکاري را بيابند که همزمان با اينکه ايران برنامه خود را نگه مي دارد، آنها بتوانند به اطمينان برسند که اين برنامه کاملا صلح آميز مي ماند. ما مشکلي با اين نداريم؛ زيرا ما نيتي به جز برنامه صلح آميز نداريم. اين بخش کار حل شده است و من باور دارم ما اکنون چارچوبي براي انجام اينکار داريم.
طرف ديگر نيز اين مسأله را از نظر ذهني براي خود حل کرده است اما من فکر مي کنم داشتن نگرشي با نگاه به گذشته، هنوز از بين نرفته است. به اين علت است که شما شاهد بحث در آمريکا يا تفسيرهاي مختلف در اين باره هستيد. ما توافق کرديم که همه تحريم هاي مالي و اقتصادي بايد برداشته شوند. حالا تعبيرهاي متفاوتي درباره اينکه چطور بايد بروند، وجود دارد که اين به علت بحث هاي داخلي آمريکاست. نقش کنگره، اينکه کنگره چطور بايد کنش داشته باشد، يا قدرت و اختيارات رئيس جمهور.
من سي سال در آمريکا تحصيل و زندگي کرده ام. اما اين يک نکته فرعي است. وقتي من با آمريکا معامله مي کنم، براي من اهميت ندارد در داخل آمريکا چه مي گذرد و چه تعاملاتي بين کنگره و دولت آمريکا وجود دارد. اين يک باتلاق خطرناک است اگر ما در آن گرفتار شويم.بنابرين آنچه بدان نياز داريم، اين است که کل دولت آمريکا را درباره تعهدات بين المللي اش مسوول و پاسخگو بدانيم و دولت ها درباره تعهدات بين المللي شان مسوول هستند. بنابراين مادامي که توافق پيش مي رود، صرف نظر از آنچه در داخل آمريکا مي گذرد و اينکه آنرا براي خود چطور تعبير مي کنند، همه تحريم هاي اقتصادي و مالي که عليه ايران به دست سازمان ملل، اتحاديه اروپا و آمريکا وضع شده است، بايد در مرحله اول برداشته شود.تنها مشکلي که من مي بينم، اکنون وجود دارد -اساسا دو مشکل- يکي نگارش (متن توافق) است زيرا ما يک توافق ذهني داريم. موضوعاتي نوشته شده است، شما بيانيه هايي را مشاهده مي کنيد که از لوزان مطرح مي شود و مطالبي که در اينباره مطرح مي شود. همکاران من، معاون خانم موگريني و مسوولان ديگر از ائي 3 بعلاوه 3، سه شنبه آينده گرد هم مي آييم تا تنظيم متن را شروع کنيم. اينکاري سخت است، به ويژه با توجه به حضور حقوق دان هاي متعدد که حضور خواهند داشت تا دقت کلمات را مد نظر قرار دهند.
مشکل دوم که يک مشکل اساسي است. مشکل آمريکا و برخي دوستان ما در اروپا براي تغيير دادن اساسي اين الگو است که تحريم ها را يک دارايي مي داند. مادامي که آنها اين الگو را در ذهن داشته باشند، اينکه ما نياز داريم اين تحريم ها را داشته باشيم، تا زماني که اين تفکر وجود داشته باشد که ما براي رسيدن به يک توافق خوب به اين تحريم ها نياز داريم، اين الگو تغيير نکرده است.من فکر مي کنم ممکن است زمان ببرد. ما سرگرم بحث در اين باره بوده ايم و من اطمينان دارم که طرف هاي مذاکره کننده ما، اين موضوع را درک مي کنند. اما اينکه آنها بتوانند همين پيام را به افکار عمومي و محفل هاي سياسي خود ببرند که تصميمات سياسي را مي گيرند، کاري دشوار است.آنها يک سال و نيم تبعيت کامل ايران را از توافق ژنو را به عنوان يک نمونه در اختيار داشتند تا نشان دهند که احترام درباره ايراني ها بهتر از فشار جواب مي دهد. فشار همواره تاثير عکس دارد. از نظر من همه فرهنگ ها و همه تمدن ها -به ويژه تمدن کهن هفت هزار ساله کشوري که من به عنوان نماينده اش صحبت مي کنم- فشار را نمي پذيرد. بنابراين صحبت کردن با مردمي با چنين تاريخ کهني، نمي تواند با اين درخواست همراه باشد که آنها شان خود را به علت فشار ناديده بگيرند. مهم است که افراد اين موضوع را درک کنند. زماني که چنين شود، ما بسيار به توافق نزديک خواهيم بود.
من فلسفي حرف نمي زنم. من فکر مي کنم ما در واقع به توافق نزديک هستيم. ما فقط نياز داريم آن را بنگاريم و نيز ذهنيات و الگوهاي خود را عوض کنيم تا بهتر جواب دهد.
وزير خارجه کشورمان در ادامه اظهارات خود در اسپانيا درباره مذاکرات لوزان و ادامه راه تا رسيدن به توافق نهايي درباره برنامه هسته اي، گفت اجازه دهيد من يک نکته را مطرح کنم، برنامه هسته اي ما صلح آميز است، همواره چنين بوده است و چنين نيز خواهد ماند. اکنون شما يک سازوکار داريد که شکل گرفته است که ما اطمينان داريم هر ذهن مشکوکي را متقاعد مي سازد ما صلح آميز خواهيم ماند. من نمي خواهم وارد محاسبات شوم؛ زيرا فکر مي کنم آن محاسبات گسترده تر از آن است که ما وارد آن شويم، بحث گريز هسته اي و همه اينها را ما قبول نداريم. منظور من اين است که اين بحث ها هيچ پايه اي در واقعيات ندارند. اما حتي با آن محاسبات، اين سازوکار اطمينان ايجاد مي کند به آنچه ما هميشه گفته ايم، و سابقه اي براي اثبات آن داريم.
بنابراين چرا نتانياهو اينقدر درباره آن نگران است. اگر او باور دارد که برنامه هسته اي ما يک تهديد حياتي تلقي مي شود، بايد حالا نفس راحتي بکشد؛ زيرا همه برنامه ما را زير نظر خواهند داشت، اطمينان ايجاد مي کنند که ما تهديد نيستيم. براي او حل شدن اين بحران يک تهديد حياتي است، صلح يک تهديد حياتي است، آرامش يک تهديد حياتي است. به اين علت است که او اين طور وحشت زده است. من اعتقاد دارم افراد نبايد به او اعتبار بدهند، اين تنها رژيمي است، منظور من اين است اين رژيمي است که در دهه هزار و نهصد و پنجاه، نزديکترين متحد خود را فريب داد تا بمب اتمي بسازد. آنها همه را با خود مقايسه مي کنند. ما مثل آنها نيستيم. ما تاريخي ستيزه جويي نداريم، ما تاريخ نقض مرزهاي همسايگانمان را نداريم، براي دويست و پنجاه سال ما سابقه حتي يک تهاجم را عليه هيچ يک از همسايگانمان نداشته ايم. اين تاريخ و سابقه ماست.بنابراين براي جدي ترين نقض کننده ان پي تي، براي يک غير عضو ان پي تي، اينکه به يکباره تبديل به مرشد منع توليد و تکثير تسليحات هسته اي شود، مضحک ترين جوک قرن است. او هيچ اعتباري ندارد که حتي در اين بحث وارد شود، اين گرد و خاکي است که او به راه مي اندازد تا شهرک هاي خود را پنهان کند،اين واقعيت را بپوشاند که او علنا منکر پذيرش کشور فلسطيني شده است و اين هوچي گري را به راه مي اندازد تا فشار را از خود به ديگران منتقل کند. من فکر نمي کنم به نفع جامعه بين المللي باشد که به او فرصت بدهد به اين عمليات شرورانه اطلاعاتي و دروغگويي ادامه بدهد، به او فرصت بدهد شرورانه آب را گل آلود کند، اقداماتي که انجام مي دهد سياست هايي را که دنبال مي کند، از نظرها پنهان کند.ما هيچ برنامه تسليحات هسته اي نداريم. ما قصد نداريم اين تسليحات را بسازيم. و اکنون شما سازوکاري داريد که اگر بخواهيد از آن اطمينان حاصل کنيد از آن استفاده کنيد. چرا بايد افراد نگران باشند. من فکر مي کنم آنها اگر آن را خطري حياتي تلقي کنند، حالا بايد جشن بگيرند. اما از آنجايي که آنها چنين نمي کنند، شما بايد به اين درک برسيد که مشکل اين نيست. مشکل هرگز برنامه هسته ايران نبوده است، مشکل اين است که آنها مي خواهند، ذهن ها را متوجه تهديد کنند تا سياست هاي مجرمانه خود را عليه مردم مظلوم فلسطين پنهان کنند؛ مردمي که در غزه و کرانه باختري و هر نقطه ديگري تحت فشار هستند.
مسائل ديگري در منطقه ما وجود دارد. اينکه اسرائيل و جبهة النصره در بلندي هاي جولان، مناسباتي با هم دارند که تحليل جداگانه اي را مي طلبد. چرا تروريست هاي جبهة النصره بايد در بيمارستان هاي اسرائيل امکانات درماني دريافت کنند؟ آيا آنها يک دفعه بشردوست شده اند؟ اينکه تروريست ها را درمان مي کنند نه شهروندان عادي را و او در تلويزيون اسرائيل ديده مي شود که به ملاقات آنها مي رود. اينها سوالاتي است که بايد به آنها پاسخ داده شود. اينها مسائلي است که بايد در منطقه ما به آنها پاسخ داده شود نه برنامه هسته اي ايران که صلح آميز بوده و همواره چنين خواهد بود و اکنون سازوکاري براي اطمينان از اين قضيه وجود دارد.
کد خبر: ۶۲۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۵
برخی از مقامات شاخص جمهوری اسلامی بیانیه لوزان را به رهبر انقلاب تبریک گفتند، عملی که رهبر انقلاب آن را بی معنا توصیف کردند. دانشجویان ایرانی پیش از این از تبریک گفتن برخی مقامات نظامی درپی توافق لوزان، انتقاد کرده بودند.
دولت بهار/ مقام معظم رهبری در سخنرانی پنجشنبه گذشته خود در مورد توافق لوزان سوئیس فرمودند: "ما هنوز هیچ چیز در اختیار نداریم، هیچ الزامی بهوجود نیامده است. اینکه حالا تبریک میگویند، به بنده تبریک میگویند، به دیگران تبریک میگویند، بیمعنی است، چه تبریکی؟ آنچه تا کنون انجام گرفته است نه اصل توافق و مذاکرهی منتهی به توافق را تضمین میکند، نه محتوای توافق را تضمین میکند؛ هیچ کدام را؛ حتی تضمین نمیکند که این مذاکرات تا به آخر برسد و به یک توافق منتهی بشود؛ اینکه تا الان انجام گرفته، اینجوری است؛ همه چیز مربوط به بعد از این است."
حال سوال این است که چه کسانی توافق لوزان را تبریک گفتهاند؟1- آیت الله امامی کاشانی در نماز جمعه تهران گفت: بیانیه لوزان موفقیت بود. دنیا برای ما جا باز کرد، باید تبریک گفت.
2- اکبر هاشمی رفسنجانی با تقدیر از هدایت و حمایت رهبری و دولت تدبیر و امید و تیم مذاکره کننده و تبریک این موفقیت به مردم ایران، گفت: در نظام اسلامی دو سه مقطع خطرناک داشتیم که از پیچهای سرنوشت ساز عبور کردیم، البته باید با هوشیاری، توجه داشته باشیم که در سراشیبی بعد از عبور از گردنههای خطرناک، دچار خودشیفتگی نشویم.
3- حسن روحانی رئیس دولت تدبیر در پیامی به مناسبت توافق لوزان ضمن تبریک، از ملت و تیم مذاکره کننده تشکر نمود.
4- سرلشکر فیروزآبادی موفقیت تیم مذاکرهکننده هستهای را به رهبر معظم انقلاب تبریک گفت.
5-خانم امین زاده معاون حقوقی رئیسجمهور در پیامهای جداگانهای به وزیر خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی، موفقیت تیم هستهای کشورمان در مذاکرات لوزان را تبریک گفت.
گفتنی است انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران پس از حمایت برخی مقامات نظامی و تبریک گفتن بیانیه لوزان توسط آنان به رهبر انقلاب در نامه ای سرگشاده به این اقدام انتقاد کرد. در بخشی از بیانیه دانشجویان آمده بود:
«...به نظر می رسد اصل حمایت از تیم مذاکره کننده هسته ای و دفاع از یکپارچگی نظام در مذاکره با بیگانگان، باعث به اشتباه افتادن برخی افراد در مواجهه با بیانیه (توافق نامه) لوزان سوئیس شده است. آن اشتباه راهبردی هم فتح الفتوح خواندن بیانیه لوزان و آن را حاصل مجاهدت دیپلماتیک دانستن است. براستی آیا این توافق نامه پیروزی بزرگ بود؟ آیا تن دادن به معاهده ای که طی آن امتیازات مافوق تصور در صنعت هسته ای -به ویژه نظارت های فراتر از پروتکل الحاقی و باز گذاشتن دست بیگانگان برای جاسوسی از مراکز نظامی- و در مقابل وعده نسیه و مبهم رفع تحریم ها داده شده، پیروزی بزرگ است؟
به نظر ما حداقل مقامات نظامی کشور بایستی روبه روی این ابهامات موضع جدی بگیرند نه آنکه آن را تبریک هم بگویند. موضوعی که شوربختانه در نامه سوال برانگیز رئیس محترم ستاد کل نیروهای مسلح هم دیده شد و با بی تدبیری، موجب تنزل موضع کشورمان در مذاکرات گردید...»
کد خبر: ۶۱۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۲
نماینده تهران در مجلس از نامه منتقدان توافق لوزان به رئیسجمهور و وزیر امور خارجه برای برگزاری جلسه مشترک با تیم مذاکرهکننده خبر داد و نسبت به عدم ارائه فکتشیت ایرانی بعد از بیانات رهبر انقلاب انتقاد کرد.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com، حجتالاسلام حمید رسایی نماینده تهران و نایب رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس از تهیه نامه اعلام آمادگی جمعی از منتقدان به رئیسجمهور و وزیر امور خارجه برای برگزاری جلسه مشترک خبر داد.
وی افزود: پیرو بیانات چند روز گذشته رهبر معظم انقلاب درباره لزوم برگزاری جلسهای بین تیم مذاکرهکننده و جمع شناخته شدهای از منتقدان توافقنامه لوزان و ژنو، نامهای از طرف جمعی از نمایندگان منتقد و برخی چهرههای دیگر در حال تهیه است تا این مطالبه رهبر معظم انقلاب تحقق یابد.
نماینده تهران در مجلس بر همین اساس یادآور شد: دولت باید از نظرات منتقدان استفاده کند و پای میز مذاکره با استناد به همین پیگیریها و مطالبات رسانهای و مطالبات در مجلس، سطح ادبیات خود را بالا ببرد و تلاش کند امتیاز بگیرد.
وی اضافه کرد: ما امیدواریم این مطالبه منطقی و پرفایده برای منافع ملی با استقبال دولت محترم مواجه شود و طی هفته آینده این نشست برگزار شود.
رسایی یادآور شد: هیچ کس مخالف مذاکره نیست همانطور که در طول 12 سال گذشته هم مذاکره بوده و کسی اصل آن را با رعایت شروط، غلط ندانسته بلکه عمده انتقادات به شیوه مذاکره و عدم تعادل دادهها و ستاندهها در 2 توافقنامه ژنو و لوزان سوئیس است به ویژه که تحریمها باقی میماند.
وی همچنین با انتقاد از سخنان عراقچی و صالحی مبنی بر انتشار فکتشیت ایران در صورت صلاحدید ظریف گفت: رهبر معظم انقلاب صراحتاً اعلام کردند که تیم مذاکرهکننده هستهای فکتشیت و برگه تفسیری خود از توافق لوزان را به عموم مردم عرضه کند تا همه در جریان قرار بگیرند ولی متأسفانه میبینیم که آقای صالحی میگوید این فکتشیت تهیه شده و در اختیار وزیر امور خارجه است و با صلاحدید وی منتشر میشود، آقای ظریف هم سکوت کرده و آقای عراقچی هم میگوید فکتشیت همین مصاحبههای رئیسجمهور و آقای ظریف است!
نایب رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس تصریح کرد: یعنی رهبر معظم انقلاب از این مصاحبهها اطلاع نداشتند یا مصاحبههای این آقایان را نشنیده بودند که چنین تکلیفی را متوجه تیم مذاکرهکننده هستهای کردهاند؟ چنین توجیهات و مواضعی از طرف تیم مذاکرهکننده هستهای بعد از اظهارات صریح مقام معظم رهبری درباره لزوم ارائه برگه تفسیری (فکت شیت) جای تعجب و سؤال دارد.
وی خاطرنشان کرد: ما قطعاً به برگه تفسیریای که تیم مذاکرهکننده هستهای ایران به صورت رسمی اعلام کند توجه میکنیم ولی عدم ارائه فکتشیت از طرف تیم مذاکرهکننده باعث تقویت ادعای آمریکاییها در فکتشیت و برگه تفسیریشان میشود که ادعا میکنند در متن مذاکرات برای رسیدن به توافقنامه لوزان این تفاسیر برای بندهای توافقنامه اعلام شده است.
نماینده تهران در مجلس متذکر شد: متأسفانه این شائبه وقتی تقویت میشود که تیم مذاکرهکننده تاکنون حاضر به اعتراض رسمی نسبت به برگه تفسیری آمریکاییها نشده در حالی که ارائه فکتشیت تیم مذاکرهکننده که مطالبه رهبری معظم انقلاب نیز است باعث شفافیت فضا خواهد شد و میتواند تودهنی به آمریکاییها باشد.
کد خبر: ۶۱۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۱
سخنگوی جامعه خیرین حامی معلولان کشور با اشاره به اینکه سال گذشته گامهای موثری برای خانه دار شدن خانوادههای دارای سه معلول انجام شد، گفت: تا پایان سال جاری تمام خانوادههای دارای دو معلول خانهدار میشوند.خبرگزاری فارس: خانوادههای دارای دو معلول تا پایان سال خانه دار میشوند
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
محمدرضا کارگری در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی فارس، با اشاره به برنامهریزی جامعه خیرین حامی معلولان کشور برای خانهدار شدن معلولان اظهار داشت: سال گذشته نهضت واگذاری مسکن به خانوادههای دارای 3 معلول آغاز شد و در نهایت تمامی خانوادههای دارای 3 معلول صاحب خانه شدند.
وی تصریح کرد: در سال جاری نیز بنا داریم خانوادههایی که دارای 2 معلول هستند صاحب مسکن و خانه شوند که تعداد این افراد 8 هزار و 500 نفر است.
کارگری ادامه داد: طبق برنامهریزی صورت گرفته و هماهنگی بین وزارت مسکن راه و شهرسازی و سایر دستگاههای اجرایی قرار است تا پایان سال این افراد صاحب خانه شوند به طوری که جامعه خیرین حامی معلولان کشور، سهم آورده این افراد را تقبل خواهد کرد.
سخنگوی جامعه خیرین حامی معلولان کشور بیان داشت: موضوع دیگری که در سال 94، از سوی جامعه خیرین پیگیری خواهد شد، اشتغالزایی معلولان است که در این زمینه دستگاههای اجرایی موظفند سه درصد از استخدامهای خود را به معلولان اختصاص دهند.
وی افزود: امیدواریم با توافقی که از سوی تیم مذاکرات هستهای در لوزان سوئیس صورت گرفته است شاهد رونق اقتصادی در کشور باشیم و در این بخش نیز شاهد افزایش اشتغال معلولان باشیم.
کد خبر: ۶۱۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
رئیسجمهور آمریکا شب گذشته با ملک سلمان پادشاه عربستان درباره توافقات بدست آمده گروه ۱+۵ با ایران در لوزان سوئیس گفتوگوی تلفنی کرد.به گزارش جهان، رئیس جمهور آمریکا شب گذشته پس از توافق بدست آمده گروه ۵+۱ با ایران درباره برنامه هستهای این کشور با ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی تماس تلفنی برقرار کرد.
به گزارش النشره، باراک اوباما در این تماس تلفنی ضمن تاکید بر اهمیت آمریکا به صلح و امنیت منطقه اعلام کرد که «آمریکا به حمایت از عربستان برای دفاع از خودش کاملا پایبند است».
به نوشته فارس،از سوی دیگر، ملک سلمان پادشاه عربستان نیز «ابراز امیدواری کرد که دستیابی به توافق نهایی الزام آور منجر به تقویت امنیت در منطقه و جهان شود».
واکنش کشورهای عربی درباره توافق
سایر مقامات کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس که از احتمال توافق هستهای ایران به شدت نگران بودهاند، در واکنش به این توافق که روز پنجشنبه در «لوزان» سوییس به دست آمد، سکوت اختیار کردهاند و رسانههای رسمی این کشورها نیز تنها گزارشهایی کوتاه در اینخصوص منتشر کردهاند.
یکی از مقامات کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس اعلام کرد هرگونه واکنش به این توافق در روزهای آینده توسط شورای همکاری خلیجفارس و نه به صورت انفرادی اعلام خواهد شد.
یک منبع دیگر عربی نیز عنوان کرد این واکنشها پس از آن صورت خواهد گرفت که کشورهای عضو این شورا توافق مذکور را کاملا بررسی کنند.
از سوی دیگر، «عادل الجبیر» سفیر عربستان سعودی در واشنگتن ساعاتی قبل از توافق هستهای، اعلام کرد پس از اطلاع از جزئیات توافق بهدست آمده، میتوان درباره آن اظهار نظر کرد.
وی افزود «همگان مشتاق به توافق خوب هستند تا ایران را از گسترش برنامه تسلیحاتیاش منع کند.»
عربستان سعودی بارها ادعا کرده است ایران برای ساخت بمب اتمی تلاش میکند.
کد خبر: ۶۱۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۴
محمد جواد ظریف و فدریکا موگرینی در کنفرانس خبری بیانیه مشترک مطبوعاتی را به زبان انگلیسی و فارسی ارایه کردند.
به گزارش خبرنگار انرژی هستهای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، متن بیانیه به شرح زیر است:
ما، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و نماینده عالی اتحادیه اروپا، همراه با وزرای خارجه 3 کشور اروپایی به اضافه 3 (چین، فرانسه، آلمان، فدراسیون روسیه، آمریکا، بریتانیا و ایالات متحده) از ششم تا سیزدهم فروردین 1394 در سوئیس دیدار نمودیم.
همانطور که در آذرماه 1392 توافق کرده بودیم، ما به این منظور در اینجا گرد هم آمدیم تا راه حل هایی به منظور دستیابی به حل و فصل جامعی که ماهیت صرفا صلح آمیز برنامه هسته ای ایران را تضمین نموده و کلیه تحریم ها را به صورت کامل لغو نماید، پیدا کنیم.
امروز ما یک گام تعیین کننده برداشتیم: ما به راه حل هایی در مورد مولفه های مهم برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) دست یافتیم. این امر مدیون عزم سیاسی، حسن نیت و تلاش جدی همه طرف ها بوده است. اجازه فرمائید از همه هیات های نمایندگی به خاطر تلاش های خستگی ناپذیرشان تقدیر نماییم.
تصمیم امروز ما که مبانی مورد توافق برای متن نهایی برجام را پایه ریزی می کند بسیار مهم است. اکنون می توانیم مجددا نگارش متن توافق نهایی و ضمایم آن را با بهره گرفتن از راه حل هایی که در این چند روز به آنها دست یافته ایم، شروع کنیم.
همچنان که ایران برنامه صلح آمیز هسته ای خود را دنبال می کند، سطح و ظرفیت غنی سازی و میزان ذخایر ایران برای دوره های زمانی مشخص، محدود خواهد شد و نطنز تنها مرکز غنی سازی ایران خواهد بود. تحقیق و توسعه غنی سازی در ایران بر روی ماشین های سانتریفیوژ بر اساس یک جدول زمانی و سطح توافق شده، انجام خواهد شد.
فوردو از یک سایت غنی سازی به یک مرکز هسته ای، فیزیک و فن آوری تبدیل خواهد گردید. در این مرکز همکاری بین المللی در حوزه های تحقیق و توسعه ی مورد توافق مورد تشویق قرار خواهد گرفت. مواد شکافت پذیر در فوردو نخواهد بود.
رآکتور تحقیقاتی پیشرفته آب سنگین در اراک با همکاری مشترک بین المللی بازطراحی و نوسازی خواهد شد به گونه ای که پلوتونیوم با قابلیت تسلیحاتی در آن تولید نگردد. بازفرآوری صورت نخواهد گرفت و سوخت مصرف شده صادر خواهد گردید.
مجموعه تدابیری برای نظارت بر اجرای مفاد برجام شامل کد اصلاحی 3.1 و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی مورد توافق واقع شده است. آژانس بین المللی انرژی اتمی از فن آوری های مدرن نظارتی استفاده خواهد کرد و از دسترسی های توافق شده بیشتری از جمله به منظور روشن کردن موضوعات گذشته و حال برخوردار خواهد شد.
ایران در همکاری های بین المللی در حوزه انرژی هسته ای صلح آمیز مشارکت خواهد نمود که می تواند شامل ساخت نیروگاه های هسته ای و رآکتورهای تحقیقاتی شود. یک حوزه مهم دیگر، همکاری در زمینه ایمنی و امنیت هسته ای می باشد.
اتحادیه اروپایی، اعمال تحریم های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای خود را خاتمه خواهد داد و ایالات متحده نیز اجرای تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هسته ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد.
یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر خواهد شد که در آن برجام تائید شده، کلیه قطعنامه های قبلی مرتبط با موضوع هسته ای لغو خواهد گردید و برخی تدابیر محدودیت ساز مشخص، را برای یک دوره زمانی مورد توافق، لحاظ خواهد کرد.
ما در هفته ها و ماه های آینده، برای نگارش متن برجام شامل جزئیات فنی آن، در سطوح سیاسی و کارشناسی کار خواهیم کرد. ما خود را متعهد به تکمیل تلاش ها تا تاریخ 11 تیرماه می دانیم. از دولت سوئیس به خاطر حمایت های سخاوتمندانه در میزبانی این مذاکرات تقدیر و تشکر می نمائیم. از خبرنگاران عزیز که در این مدت همراه ما بودند نیز سپاس گزاریم.
به گزارش خبرنگار اعزامی به لوزان سوییس،وزیر خارجه کشورمان پیش از قرائت بیانیه گفت:ما (ایران و 1+5) از ششم تا سیزده فروردین در سوییس دیدار کردیم همانطور که در آذر 92 توافق کردیم در اینجا گردهم آمدیم تا راهحلهایی که ماهیت فعالیتهای صلحآمیز ایران تضمین کند و کلیه تحریمها را بردارد برسیم امروز ما یک گام مهم برداشتیم و این امر مدیون عزم سیاسی و حسن نیت همه طرفها بوده و از همه طرف ها تقدیر میکنیم.
وی گفت: اکنون میتوانیم نگارش متن نهایی و ضمائم آن را شروع کنیم.
به گزارش خبرنگار ایسنا ، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ابتدای نشست خبری با ظریف گفت: من به عنوان نماینده اتحادیه اروپا به همراه وزرای خارجه گروه 1+5 و وزیر خارجه ایران در دانشگاه پلی تکنینک لوزان حاضر شدیم و لازم است بگویم که از بیست و دومم مارس تا دوم آپریل گفتوگوهای فشرده ای را برای رسیدن به یک توافق جامع داشتیم تا از صلح آمیز بودن فعالیتهای هستهیی ایران اطمینان حاصل کنیم.
وی افزود:در این مسیر تلاش کردیم راه حلهایی برای اطمینان از فعالیت هستهیی صلح آمیز ایران و برداشتن تحریمها پیدا کنیم. امروز یک گام محکم و مصمم برداشتیم و راهحلهایی در راستای یک برنامه عملی مشترک بعد از کار دشوار همه طرفین مذاکره پیدا کردیم.
موگرینی ادامه داد: از همه هیاتهای شرکت کننده برای تلاش بیوقفه تشکر میکنیم که غیرممکنها را ممکن کردند و این راهحل بدست آمده مبنای برنامه اقدام مشترک ما خواهد بود، و الان میتوانیم براساس راهحلهایی که بدست آوردیم برنامه اقدام مشترک را تدوین نماییم.
رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به بخشی از راهحلهای بدست آمده در مذاکرات لوزان گفت: براساس این راهحلها میزان غنیسازی ایران محدود میشود و تجهیزات غنیسازی جدید در نطنز ایجاد نخواهد شد و ایران متعهد شده است در چارچوب توافق بدست آمده اقدام کند.
وی ادامه داد: راهحلهای بدست آمده مورد بررسی قرار خواهد گرفت و همکاریهای بینالمللی در مورد نظارت بر پژوهشهای ایران تشدید خواهد شد و یک مجموعه بینالمللی ایران را در این مسیر کمک خواهد کرد و همچنین این مجموعه برای توسعه تجهیزات اراک با ایران همکاری خواهد کرد تا سطح آن به سطح مورد نیاز برای فعالیتهای نظامی نرسد.
موگرینی تاکید کرد: برای بازرسی و نظارت بر فعالیتهای ایران یک نظام بازرسی تدوین خواهد شد و براساس پروتکل الحاقی و معاهده منع گسترش تسلیحات هستهیی اقدام خواهد کرد و ایران در یک همکاری بینالمللی برای استفاده از فناوری هستهیی بطور صلح آمیز مشارکت میکند.
وی خاطر نشان کرد: بخش دیگر همکاری ها در زمینه امنیت هستهیی خواهد بود و براساس توافقات همه این اتفاقات را کنترل خواهیم کرد و در مقابل همه تحریمهای مرتبط با فعالیتهای هستهیی ایران در چارچوب این توافق قرار خواهد گرفت و یک قطعنامه جدید از سوی شورای امنیت منتشر خواهد شد و به اجرای قطعنامههای پیشین این شورا در مورد فعالیتهای هستهیی ایران پایان خواهد داد.
ظریف وزیر امور خارجه کشورمان پس از پایان سخنان مقدماتی موگرینی از زحمات اهالی رسانه تشکر کرد و گفت: چیزی که میخواهم بگویم تقریبا همان چیزی است که خانم موگرینی گفتند و من آن را به فارسی بیان میکنم.
کد خبر: ۶۰۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۴
تحلیلگر اندیشکده آمریکایی خواستار آن است که حذف شعار "مرگ بر آمریکا" در یکی از بندهای توافق هستهای احتمالی با ایران گنجانده شود.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: به نقل از فارس، «مکس آبرامز»، تحلیلگر اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا روز جمعه گفت حذف شعار "مرگ بر آمریکا" باید یکی از بندهای توافق هستهای بین ایران و گروه 1+5 باشد.
وی این اظهارات را در شناسه خود در شبکه اجتماعی توئیتر مطرح کرد.
اندیشکده شورای روابط خارجی از مراکز مشورتی اثرگذار ددر تصمیمات سیاست خارجی آمریکا است.
دور جدید رایزنیهای هستهای چهارشنبه شب (پنجم فروردین) در شهر «لوزان» سوئیس و در سطح معاونان وزرای خارجه ایران و آمریکا آغاز شد.
از جمله تحولات روز پنجشنبه تماس تلفنی حجتالاسلام «حسن روحانی»، رئیسجمهور ایران با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه، «فرانسوا اولاند» رئیس جمهور فرانسه، «دیوید کامرون» نخستوزیر انگلستان و «شی جینپینگ» رئیس جمهور چین گفتوگو درباره برنامه هستهای ایران بود.
کد خبر: ۶۰۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۸
اظهارات صریح مقامات آمریکایی در بحبوحه مذاکرات لوزان سوئیس ، از اصرار بر حفظ تحریمها علیه ایران حکایت میکند و این در حالی است که لغو تحریمهای بهانه جویانه حداقل توقع تیم مذاکره کننده و دولت جمهوری اسلامی ایران است.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
سخنگوی کاخ سفید گفت: واشنگتن معتقد است حتی در صورت رسیدن به توافق هستهای با ایران نیز، باید فشارها بر تهران حفظ شوند و تحریمها به جای خود باقی باشند.
جاش ارنست در نشستی خبری اظهار داشت: در صورتی که با ایران به توافق برسیم، قرار نیست یکی از سلاحهای قوی ما در این خصوص (تحریمها) بلافاصله کنار گذاشته شود.
جاش ارنست با بیان اینکه از دیدگاه دولت، برای حفظ فشار بر ایران در مذاکرات، باید برای مدتی این تحریمها به جای خود باشند، گفت: بعد از اینکه ایران تعهداتی از خود برای پایبندی به توافق نشان داد که البته صحبت از چند روز، چند هفته یا چند ماه نیست بلکه موضوع مدت زمانی طولانی است، در این صورت کنگره میتواند گامهایی برای برچیدن این تحریمها بردارد.
همزمان یک مقام ارشد آمریکایی اعلام کرد اگر قرار است مذاکرات هستهای در هفته جاری موفقیتآمیز باشد، ایران باید یک سری تصمیمات دشوار اما بسیار مهمی اتخاذ کند تا اطمینان دهد که اهداف هستهایاش، صلحآمیز است.
به گزارش خبرگزاری رویترز از لوزان سوئیس ، این مقام آمریکایی پس از مذاکرات ۵ ساعته کری و ظریف به خبرنگاران گفت: ایران همچنان موظف است انتخابهای بسیار دشوار و لازمی را برای توجه به نگرانیهای مهم پیرامون برنامه هستهایاش داشته باشد.
وی اضافه کرد: من نمیدانم خطوط کلی توافق تا ۲۱ مارس (۱۰فروردین) قابل دسترسی است یا نه.یک منبع دیپلماتیک هم به رویترز گفت: گفتوگوها طولانی و عمیق بود اما امکان رفع اختلافات را فراهم نکرد.
رادیو فرانسه نیز دیروز در گزارشی گفت: وزرای امور خارجه ایران و آمریکا مذاکرات خود را درباره برنامه اتمی ایران در لوزان از سر گرفتند، در حالی که بخت دستیابی به یک توافق نیز طی روزهای آینده کاهش مییابد.
این رادیو افزود: از دیروز که دور جدید گفتوگوهای هستهای ایران در لوزان و بروکسل آغاز شد دو طرف در خصوص رسیدن به یک توافق سیاسی بر سر برنامه اتمی ایران ابراز تردید میکنند. یک مقام آمریکایی به خبرگزاری فرانسه گفته است که در این دور از مذاکرات پیشرفتهایی صورت گرفته اما، اختلافات از جمله اختلافات فنی بر سر مسائل جدی نیز همچنان به قوت خود باقی است.
در همین حال وزیر خارجه آلمان در بیانیهای مطبوعاتی تصریح کرد: ظرفیت غنیسازی ایران باید برای «همیشه» محدود شود.
منبع/کیهان
کد خبر: ۵۹۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
معاون وزیر بهداشت و رئیس سازمان غذا و دارو درباره عفونت چشمی ایجاد شده برای ۱۵ بیمار یک کلینیک چشم پزشکی خصوصی در پی تزریق دارویی توضیحاتی ارائه داد.
به گزارش میدان۷۲ به نقل از سازمان غذا و دارو، «رسول دیناروند» درباره اقدامات سازمان غذا و دارو پس از اطلاع از مشکل ایجاد شده برای بیماران یکی از کلینیک های چشم پزشکی خصوصی گفت: روز شنبه دهم اسفند ماه توسط چهار تن از پزشکان یک کلینیک چشم پزشکی در تهران ۱۵ تن از بیماران تحت درمان، دارویی با نام تجاری و برند اوستین که از جمله محصولات شرکت رش سوئیس می باشد تزریقی صورت می گیرد.
وی ادامه داد: فردای آن روز به دلیل شکایات بیماران فوق که دچارعوارض عفونت حاد چشمی شده بودند سازمان غذا و دارو از جریان آگاه و در اولین زمان ممکن دو تن از بازرسان خود را به آنجا می فرستد.
دیناروند تصریح کرد: بازرسان نیز پس از بررسی های که از داروهای موجود، نحوه تامین و تهیه آنها، محل خرید و نحوه تزریق به عمل می آورند نمونه هایی از داروهای فوق برداشته به آزمایشگاه کنترل مرجع سازمان ارسال می کنند.
معاون وزیرگفت: در گزارش کاملی که توسط بازرسان سازمان به دست ما رسیده است احتمال اینکه آلودگی مربوط به دارو نبوده ومنشا بیرونی داشته باشد بیشتر به ذهن متبادر می شود که دلایل آن نیز مشخص است.
دیناروند افزود: نخست اینکه داروی مذکور بصورت رسمی وارد کشور شده و دارای برچسب اصالت و با شناسه مشخص شرکت رش سوئیس و تولید شده در کشورآلمان است که سابقه ورودش نیز مربوط به چند ماه گذشته است بنابراین اگر مشکلی در دارو وجود داشت باید نمونه های دیگر آن نیز دارای همین ایرادات باشند.
رئیس سازمان غذا و دارو با دور از ذهن ندانستن وجود نمونه قاچاق این دارو بدلیل گران قیمت بودن برند در بازار شده اظهارداشت: در گذشته نیز چنین مواردی مشاهده شده است.
دیناروند همچنین افزود: اگر چه قریب به یقین داروها مشکلی ندارند اما باید منتظر ارزیابی های آزمایشگاهی عدم الودگی در چند روز آینده نیز ماند.
وی با بیان اینکه بنا بر گزارشات بازرسان، کلینیک فوق الذکر دارای شرایط مناسب تزریق این دارو نبوده است گفت: اگر چه اوستین در چشم پزشکی هم معمول است اما اصل مصرف آن در خصوص سرطان های سینه و چند نوع سرطان دیگر است که بدلیل دوز بالایی که دارد بین بیماران مختلف تقسیم می شود.
دیناروند ادامه داد: دراین کلینیک چشم پزشکی خصوصی از یک ویال برای ۱۰، ۱۵ و حتی در برخی موارد ۲۰ بیمار استفاده می شد لذا شرایط نگهداری، طریقه تزریق و چگونگی کشیدن دارواز سرنگ می تواند درآلودگی دارو مذکور تاثیر بگذارد لذا برای تزریق این دارو باید شرایط کاملا مهیا باشد.
معاون وزیر بهداشت با تاکید مجدد براینکه آلودگی به دارو مربوط نیست گفت: برای اظهار نظر قطعی بنا بر نتایج آزمایشگاهی باید چند روزی صبر کرد.
وی ابراز امیدواری کرد: علی رغم وجود خطرات و آسیب های جدی، مشکلات حادی برای این بیماران بوجود نیاید.
کد خبر: ۵۸۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۳
هامون مشاریان، حامد مشاریان و حجت مشگینی دانشمندان ایرانی توانستد با طراحی و ساخت سیستم هوشمند سنجش حدت بینایی مدال نقره کشور کرواسی و همچنین مدال نقره پرآوازه ترین صحنه علمی جهانی “مسابقات اختراعات آلمان” را از آن خود کنند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش دانش روز، این همایش سی اکتبر تا 2نوامبر2014با حضور مخترعان و مبتکران از سراسر جهان از جمله امریکا، فرانسه، آلمان، کره، روسیه، سوئیس ، تایلند ، چین و ایران در رشته های مختلف برگزار شد
این مخترعان درخصوص اختراع ارائه شده در این مسابقه اظهار داشتند: اختراع ارائه شده در این جشنواره دستگاه هوشمند سنجش حدت بینایی است که بدون نیاز به اپتو متریست وچشم پزشک معاینات بینایی را بادقت بسیار بالاانجام میدهدکه موفق به دریافت مدال نقره و جایزه ویژه این دوره از مسابقات گردید
این دانشمندان با اشاره به اینکه در حال حاضر کلیه معاینات بینایی سنجی توسط اپتومترست ها وچشم پزشک ها انجام می گیردخاطر نشان کرد :با بحره گیری از این سیستم درقالب یک باجه سلامت در مراکز شهری میتوان 100درصد تست هایی کلنیکی واپتو تایپ بدون دخالت اپتو متریست وبادقت بالا وبدن اتلاف وقت وهزینه انجام دادواز خطاهای احتمالی روش های سابق جلوگیری کرد
کد خبر: ۴۸۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۲
هر یک از 32 تیم حاضر در مسابقه های جام جهانی سال 2014 فوتبال در برزیل و در پایان این مسابقه ها بر اساس جایگاه خود، از فدراسیون بین المللی فوتبال (فیفا) پاداش مالی دریافت می کنند و برهمین اساس، برای تیم ملی فوتبال ایران، پاداش هشت میلیون دلاری در نظر گرفته شده است!به گزارش آوای دنا، جام جهانی 2014 فوتبال در برزیل روز یکشنبه هفته آینده (بامداد روز دوشنبه به وقت تهران) با برگزاری دیدار پایانی بین تیم های ملی آرژانتین و آلمان به پایان می رسد.
شرکت کنندگان در این تورنمنت بزرگ جهانی علاوه بر افتخار افرینی برای کشورشان، در پایان مسابقات بر حسب عملکردشان می توانند مبالغ چشمگیری را از فیفا دریافت کنند.
بر اساس اعلام ˈسپ بلاترˈ رئیس فیفا و مسئولان اجرایی فدراسیون بین المللی فوتبال، تیم قهرمان این دوره از مسابقات مبلغ 35 میلیون دلار به عنوان جایزه دریافت خواهد کرد.
در جام جهانی 2014 نسبت به دوره قبلی، اهدا پاداش های فیفا رشد 37 درصدی دارد چرا که در جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی، مجموع کل پاداش های فیفا برای 32 تیم حاضر در مسابقات 420 میلیون دلار بود که این این رقم به 576 میلیون دلار افزایش یافته است.
بر اساس جدول فیفا تیم دوم مبلغ 25 میلیون دلار پاداش می گیرد و تیم سوم هم 22 میلیون و تیم چهار مسابقات 20 میلیون دلار دریافت خواهد کرد.
تیم های که به جمع 16 تیم صعود کرده اند، هر کدام 9 میلیون دلار دریافت می کنند و تیم های رسیده به نیمه نهایی هرکدام 14 میلیون دلار دریافت می کنند.
لیست پاداش های فیفا به 32 تیم شرکت کننده در جام جهانی 2014 به شرح زیر است:
*تیم اول( از بین آلمان یا آرژانتین) 35 میلیون دلار
*تیم دوم( از بین آلمان یا آرژانتین 25 میلیون دلار
*تیم سوم( از بین برزیل یا هلند) 22 میلیون دلار
*تیم چهارم( از بین برزیل یا هلند) 20 میلیون دلار
*کلمبیا 14 میلیون دلار
*بلژیک 14 میلیون دلار
*فرانسه 14 میلیون دلار
*کاستاریکا 14 میلیون دلار
*شیلی 9 میلیون دلار
*مکزیک 9 میلیون دلار
* سوئیس 9 میلیون دلار
*اروگوئه 9 میلیون دلار
* یونان 9 میلیون دلار
* الجزایر 9 میلیون دلار
*آمریکا 9 میلیون دلار
*نیجریه 9 میلیون دلار
*اکوادور 8 میلیون دلار
*پرتغال 8 میلیون دلار
*کرواسی 8 میلیون دلار
*ایران 8 میلیون دلار
*ایتالیا 8 میلیون دلار
*انگلیس 8 میلیون دلار
*بوسنی 8 میلیون دلار
*ساحل عاج 8 میلیون دلار
*اسپانیا 8 میلیون دلار
*غنا 8 میلیون دلار
*روسیه 8 میلیون دلار
*کره جنوبی 8 میلیون دلار
*ژاپن 8 میلیون دلار
*استرالیا 8 میلیون دلار
*هندوراس 8 میلیون دلار
*کامرون 8 میلیون دلار
ورزشی (6). ** 547 *منبع: ایرنا
کد خبر: ۳۸۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۰
سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران گفت: کارلوس کیروش تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و ما این نتیجه را با عباس آقا هم میتوانستیم به دست آوریم.
به گزارش خبرگزاری فارس، از نتایج تیم ملی در جام جهانی تنها مربی که هیچ اظهار نظری در مورد عملکرد کارلوس کیروش و نتایج او در جام جهانی نداشت محمد مایلیکهن بود. سکوت سرمربی سابق تیم ملی که به صراحت کلام شهرت دارد حکایت از آرامش قبل از طوفان میداد. محمد مایلیکهن مثل همیشه تمام حرفها را شنید و در گفتوگو با فارس سکوتش را شکست و تحلیل خود را از نتایج تیم ملی در جام جهانی و همچنین عملکرد کارلوس کیروش را به شرح زیر بیان کرد.
* تیم ملی با عباس آقا هم در جام جهانی چهارم میشد
ظاهرا در این کشور به جوان ایرانی و استعدادهایش توجهی نمیشود و انگار اصلا آنها وجود ندارند. در برنامه شب گذشته قرار بود مناظره موافقها و مخالفها برگزار شود اما در نهایت آنچه که دیدیم انتقادهای فردوسیپور، جاودانی و حاجرضایی از مجید جلالی بود. آنها به شدت علیه مجید جلالی موضع گرفتند. روزنامه منتسب به دولت مربی ایرانی را تبدیل به موتور گازی کرد و مربی خارجی را بنز نامید. من به خودروی بنز اعتقاد دارم، اما میخواهم بدانم در گروهی که فقط 4 تیم وجود داشتند آیا کارلوس کیروش میخواست تیم ملی ایران را پنجم کند؟ به عقیده من این تیم اگر دست عباسآقا هم بود همان تدارکاتچی زحمتکشی که کارلوس کیروش در مورد امید نمازی اسم او را به میان آورد باز هم تیم او چهارم میشد و پنجم نمیشد.
* مربی ایرانی به جای کیروش بود، بیچارهاش میکردند
ضمن اینکه طبق آمار سایت فیفا ما در اکثر موارد تیم آخر جام جهانی برزیل شدیم و در رابطه با آمارهای فنی تیم آخر جام شدیم.اکنون این عملکرد را با عملکرد تیم ملی در جام جهانی 98 فرانسه مقایسه کنید. با این حال مربی ایرانی هیچ انتقادی از کیروش نکرد و از گل بالاتر به ایشان نگفت اما آن تیتر وقیحانه علیه مربیان ایرانی به کار برده شد و جالب است هیچ کدام از مسئولان هم صدایشان درنیامد. در حالی که اگر یک مربی ایرانی به جای کیروش بود او را بیچاره میکردند.
* کسی به تعویضهای کیروش نپرداخت
ما در مقابل آرژانتین در دقیقه 92 گل خوردیم یعنی در زمانی که کیروش تعویضهایش را انجام داده بود اما هیچ کس به این مسئله نپرداخت که گل آرژانتین بعد از تعویضهای کیروش زده شد اما اگر مربی ایرانی بود همه میگفتند تعویض او اشتباه بوده و ما گل خوردیم. همین فردوسیپور چنین حرفی را میزد. البته از دید من تعویض کیروش درست انجام شد اما اگر مربی ایرانی بود برای آنکه او را بکوبند، از تعویضهایش ایراد میگرفتند.
* زمین تمرین تیم ملی در آفریقای جنوبی بدتر از کمپ تیم ملی بود
کیروش میگوید زمین کمپ تیم ملی کیفیتش خوب نیست همین زمین که ایشان از آن ایراد میگیرند در دوره سرمربیگری من یک رویا بود. ضمن اینکه فیلم اردوی تیم ملی در آفریقای جنوبی را ملاحظه کنید. زمینی که در آنجا ملیپوشان ما تمرین کردند بسیار بدتر از زمین کمپ تیمهای ملی بود. پس چرا هیچ صحبتی در این زمینه نشد؟ پس شاید بده بستانی وجود داشته است. ما که در عهد بوق نیستیم اما کیروش خودش کرنر میزند و خودش آن را گل میکند. او بارها به بهانه اینکه از کمپ تیمهای ملی بازدید کند، به برزیل رفت آیا وظیفه ایشان بود که چنین کاری انجام دهد؟
* فدارسیون فوتبال نیازی به دبیر ندارد
مهدی محمدنبی دبیر فدراسیون فوتبال دو ماه است که به عنوان سرپرست در کنار تیم ملی است در واقع معنی این حرف این است که فدراسیون فوتبال ما دو ماه است که دبیر ندارد، آن هم دبیری که بالاترین عامل اجرایی فدراسیون است. وقتی فدراسیون دو ماه بدون دبیر روزگار میگذراند معنایش آن است که به دبیر نیاز ندارد. همه کارها را باید خود کیروش انجام میداده است.
* جدایی نمازی ربطی به تیم بانوان آمریکا نداشت
کیروش میگوید کمبود امکانات است. سؤال من این است وقتی او جزو 10 مربی گران دنیاست چگونه کمبود امکانات داریم؟ پس پول بوده که به او بدهیم و پول است که امکانات میآورد. شب گذشته کیروش گفت نمازی برای حضور در تیم ملی بانوان آمریکا از تیم ملی جدا شد در حالی که این مسئله واقعیت ندارد. جریان چیز دیگری است که اکنون نمیخواهم آن را بگویم. وقتی نمازی از تیم ملی رفت کیروش او را با عباسآقای زحمتکش تدارکات تیم ملی مقایسه کرد. این توهین به مربی ایرانی بود.
* عوامل کیروش برای ماندنش جریان سازی کردند
کیروش وقتی همراه تیم ملی به اردوهای خارجی میرفت به ایران برنمیگشت. حتی وقتی فاصله اردو با پرتغال هم زیاد بود به ایران برنمیگشت و به کشورش میرفت اما اکنون چگونه با اینکه قراردادش تمام شده و پرتغال و برزیل خیلی با هم فاصله ندارند، به ایران برگشت. مگر قراردادش تا پایان جام جهانی نبود؟ کیروش و عواملش دو سه ماه قبل از شروع جام جهانی مدام فشار میآوردند و میگفتند که همه کشورها و باشگاهها او را میخواهند از آفریقای جنوبی گرفته تا باشگاههایی مثل منچستر یونایتد و تاتنهام و اگر با او قرارداد امضا نشود وامصیبتا خواهد شد. همه عواملش میخواستند زور کنند تا کیروش بماند. آیا این جریانسازیها طبیعی است؟ روزنامه منتسب به دولت مربیان ایرانی را موتور گازی مینامد پس شاید سایر مسئولان کشور هم باید از خارج کشور بیاوریم و لابد ما آدم لایق در این مملکت نداریم.
* نمایندگان مجلس چرا مقابل توهینها واکنش نشان نمیدهند
از عملکرد نمایندگان ملت در مجلس متعجبم. آیا آنها نمایندگان مردم نیستند و فقط زمانی که میخواهند رای بگیرند نماینده مردم میشوند؟ چرا آنها مقابل این توهینها هیچ واکنشی نشان نمیدهند و نسبت به توهین مربی ایرانی سکوت کردهاند؟ آقایان بذرپاش، رسایی، مطهری و کامران چرا واکنش نشان نمیدهید؟ برای کیروش هم پول بود هم از جان آدمیزاد تا شیر مرغ در اختیارش قرار گرفت اما او تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و پنجم نشدیم.
* فردوسیپور و عواملش عوامفریبی میکنند
تریبون به طور یکطرفه در اختیار فردوسیپور و عواملش است و عوامفریبی میکند. کجای دنیا بر اساس نظرسنجی مربی انتخاب میکنند؟ نظر سنجی زمانی قابل اعتماد و اتکا است که ابتدا نظرات مخالف و موافق شنیده شود و سپس به رای گیری گذاشته شود، نه اینکه از 25 روز قبل خوراک یک طرفه داده شود و بعد نظرسنجی انجام شود. در ضمن برای کار تخصصی باید به نظر متخصصان مراجعه کرد نه عوام، مثلا اگر قصد سد سازی داشته باشید باید به نظر متخصصان مراجعه کنید نه عوام، نظر متخصصان هم در خفا گرفته می شود. من 5 روز قبل پیشبینی کرده بودم که فردوسیپور چنین نظرسنجی را بگذارد و از کیروش قدیس بسازد. ظاهرا شما خبرنگاران زورتان به مربیان ایرانی میرسد. مگر علی رضوانی خبرنگار واحد مرکزی خبر نبود که در تلویزیون گفت کیروش سه ماه است که در هالیدی به سر میبرد و وقتی کیروش به ایران برگشت حاضر نشد با رضوانی صحبت کند و گفت من هالیدی بودم. اگر این کارها و این حرفها را مربی ایرانی میزد بیچارهاش میکردید. مگر کیروش در یک نشست خبری وقتی سؤالی پرسیده شد که به ذائقهاش خوش نیامد نشست را ترک نکرد؟ اگر مربی ایرانی چنین کرده بود بیچاره شده بود.
* آن مربی (قلعهنویی) را محاکمه کردند
من با آن مربی (قلعهنویی) اختلاف سلیقه دارم اما وقتی او در جام ملتها در ضربات پنالتی به کره جنوبی باخت، فردوسیپور در برنامهاش دادگاه تشکیل داد که همین آقای حاج رضایی هم حضور داشت و آن مربی را محاکمه کردند. اما شب گذشته سه ساعت وقت به کیروش داده شد و پس از آن وقتی جلالی آمد سه به یک و غیرمنصفانه با او صحبت کردند، این مناظره نبود.
* یوزپلنگ ایرانی تبدیل به موش ایرانی شد
قرار بود ما در جام جهانی یوزپلنگهای ایرانی باشیم اما تبدیل به موش ایرانی شدیم. در باری با آرژانتین 10 دقیقه بازیکنان ما خودشان بودند، دیدید که چه کردند، آنقدر در ذهن بازیکنان ما کرده بودند که 5 گل از آرژانتین میخورید که خودشان نبودند، من بازیکنان ایرانی را میشناسم و استعدادهایشان را میدانم. هر ایرادی که از من بگیرند نمیتوانند تاریخ را عوض کنند. مایلیکهن هزار عیب دارد ولی سایت AFC در زمان سرمربیگری من نوشت که در فوتبال آسیا رنسانس به وجود آمد که علت آن شایستگی جوانان ایرانی بود. ما 10، 15 بازیکن را به باشگاههای خارجی صادر کردیم، مهدویکیا، یزدانی، میناوند، دینمحمدی، علی دایی، کریم باقری، نیما نکیسا، علی موسوی، رضا شاهرودی، خداداد عزیزی و سهراب بختیاری زاده، اینهایی که در ذهنم است. اما چه شد که در جام جهانی وقتی یک بازیکن در شرایط مناسب نیست دوباره در دیدار بعدی هم در ترکیب اصلی قرار میگیرد.
* نکونام عامل انسجام تیمی بود
جواد نکونام اگر در زمین راه هم میرفت که این کار را نمیکرد اشکالی نداشت، زیرا او عامل مهمی برای انسجام تیمی بود، او کاپیتان تیم بود و فوقالعاده وظایفش را خوب انجام میداد. چرا مدام جوانان ایرانی را میکوبید؟ تیم ملی ایران در جام جهانی باید پوست میانداخت، بعد کیروش میگوید مهدی شریفی جوان آیندهداری است و آینده روشنی دارد، مگر من مهدویکیا، میناوند، علی موسوی و یزدانی 18 ساله را استفاده نکردم؟ و در فوتبالمان تحول به وجود نیاوردم؟
* گروه ما در جام جهانی 98 سختتر بود
کیروش میگوید دنیا ما را شناخته، ببخشید؟! مگر ما در جام جهانی 98 نتایج بهتری نگرفته بودیم؟ مگر گروه ما در جامهای جهانی 98 فرانسه و 78 آرژانتین و 2006 آلمان سخت تر از گروه ایران در جام جهانی 2014 نبود؟ در جام جهانی 78 ما با هلندی بازی کردیم که نایب قهرمان شد، اسکاتلند و پرو هم بودند، تازه حق هلند خورده شد که به نایب قهرمانی رسید. اما ما در جام جهانی برزیل با بوسنیای بازی کردیم که برای اولین بار بود به جام جهانی میآمد. جالب است میگویند چون این تیم شانسی برای صعود نداشت بهتر بازی کرد، در حالی که وقتی تیمی برد و باخت برایش فرقی نمیکند، راحت تر میتواند بازی کند، اما وایویلا از این زبان که آدمها چطور آن را میچرخانند.
* انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاستجمهوری نیست
مگر انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاستجمهوری است که همه افراد باید در آن نقش داشته باشند؟ زاکرونی چهار سال در ژاپن حضور داشت و او را یکی از موفقترین مربیان ژاپن مینامند اما بعد از جام جهانی برکنارش کردند، التماس هم نمیکند که بماند، بعد میگویند ژاپن 15 لژیونر و کره 20 لژیونر دارد، اما نتایج ما بدتر از آنها بوده است، ما باید استعداد و جوان ایرانی را باور کنیم، ما میتوانیم سه چهار تیم ملی در سطح خوب داشته باشیم. در خط هافبک ما کسی نبود که پاسهای توی در بدهد، اما از بختیار رحمانی و قاسم حدادیفر استفاده نمیشود.
* مربی ایرانی بود اعدامش میکردیم
علیرضا جهانبخش 10 دقیقه مقابل آرژانتین خوب بازی میکند اما در بازی بعد از او استفاده نمیشود. محمدرضا خلعتبری را خط میزند و میگوید چون در طول فصل زیاد بازی نکرد خط خورد، اما در مورد قوچاننژاد و اینکه او هم زیاد بازی نکرده بهانههایی میآورد که جالب است. خود من در مورد قضیه مهدی رحمتی از کیروش حمایت کردم و به نوعی او را تأیید کردم، اما مربیان معلم هستند و وقتی کار به آنجا میرسد که شاگرد میگوید اشتباه کردم و عذرخواهی میکند، چرا رحمتی دعوت نمیشود؟ مگر معلم وظیفهاش چیست؟ چرا هادی عقیلی که میتوانست به ما کمک کند دعوت نمیشود؟ چرا او را با تیم ملی به جام جهانی نبردند تا موش ایرانی نشویم. طبیعی است وقتی چینش تیم ملی 10، صفر است نمیتوانید به دروازه حریف برسید. علیرضا حقیقی هر چه توپ گرفت بلند فرستاد، در حالی که باید یکبار توپ را به دفاع راست بدهد، یک بار به دفاع چپ، اما هیچکدام از اینها نبود و فقط بلند توپها را میفرستادیم. اگر هر مربی ایرانی دیگر بود اعدامش میکردیم، بعد هم میگوییم ما عالی بودیم، مگر در گروه چهار تیمه باید پنجم میشدیم؟
* فیفا فکس زده که ایران به جام جهانی برگردد
فضا به گونهای است که انگار این آقا فتحالفتوح کرده است و شاید هم تیم ایران اشتباهی به تهران برگشته و فیفا فکس زده است که دوباره به برزیل برویم و مسابقات را ادامه بدهیم و عجب است که در این دوره ضعیفتر از سه دوره قبل جام جهانی نتیجه گرفته بودیم که این هم قابل پیشبینی بود. اما فردوسیپور دادار و دودور راه انداخته و این آقا را ستایش میکند. من به عادل فردوسیپور خیلی اعتقاد داشتم، اما اکنون نمیدانم چه بگویم. از فردا همه علیه من میشوند، اشکالی ندارد، وظیفهام است که از جوان و استعداد ایرانی دفاع کنم، من آنها را میشناسم، جوانان ایرانی طلا هستند. مگر خبرنگاران ایرانی با حداقل امکانات، بهترین کارها را نمیکنند؟ اگر خبرنگاران ایرانی هم امکانات خارجیها را داشتند بهتر کار میکردند. مسئولان ما فقط حرف از جوان ایرانی میزنند.
* کیروش بنز نیست
من گفتم به بنز اعتقاد دارم و آدم باید هر جا که دانش است آن را فرا بگیرد. من در 30، 40 کلاس مربیگری بوده ام که مدرس برخی از آن کلاس ها آلمانی بودند، آنها کشوری هستند که بعد از جنگ جهانی دوم و بعد از ویرانی کامل دوباره کشورشان را ساختند و با وطندوستی و تلاشی که داشتند و فعل خواستن، کشور خود را ساختند و اکنون ببینید کجای دنیا قرار دارند، اما این آقا بنز نبود. یک ضربالمثل داریم که میگویند فلان چیز را رنگ میکنند تا جای فلان چیز بفروشند. این آقا بیشترین پول را گرفته است، اما چند بازی در لیگ ما را دیده است؟ فقط به استانهایی مثل اصفهان رفته تا آثار تاریخی ببیند و یا در شهرهایی مثل انزلی که آب و هوای خوب و ساحل دارد حاضر شده است. شهرهایی که باید میرفت را نرفته است و خوابش را هم به ورزشگاههای ما آورده است و بعد هم میگویند ال و بل است و مدام هم عواملش فشار میآورند که قراردادش با پول بیشتر تمدید شود، مگر او را همه جا نمیخواستند؟
* کشور ما غیرممکنها را ممکن میکند
کیروش ابتدا عباس ترابیان سرپرست تیم ملی را کنار گذاشت و پس از آن والیزاده مدیر رسانهای تیم ملی را برکنار کرد، نمازی رفت، سیموئز رفت، میکو مربی بدنساز هم از تیم ملی جدا شد و بعد هم در مورد پیراهنهای تیم ملی دیدید که چه اتفاقی افتاد و مشخص شد که به خاطر یک مشت دلار بوده است، خدا را شکر که تاریخ را نمیتوان تغییر داد، همه دیدند که در جام جهانی 98 و جام ملتها تیم ملی ایران چه کارهایی کرد و از همه مهمتر اینکه عناوینی مثل بهترین بازیکن آسیا، آقای گل مسابقات و کاپ اخلاق را هم گرفتیم. تیم ملی فوتسال را هم به مقام چهارم جهان رساندند که اگر باشگاه ها همکاری میکردند و ما درخشان و انصاریفر را هم در آن مسابقات داشتیم حداقل نایب قهرمان میشدیم اما دستم خالی بود به همین خاطر صادق ورمرزیار بدون یک ثانیه استراحت و تعویض در تمام مسابقات بازی کرد. من مهم نیستم، مهم ایران است و ایرانیها، من نژادپرست نیستم، اما میگویم باید تواناییهای ایرانی و ایرانیها را باور داشته باشیم، بارها گفتهام ما از کشوری هستیم که غیرممکن ها را ممکن میکند.
* جوان ایرانی را تحقیر نکنید
تیم ملی والیبال ایران اکنون به جمع شش تیم برتر جهان راه پیدا کرده است و این شایستگی جوانان ایرانی را نشان میدهد، البته این را هم بدانید که در والیبال همواره تیم قویتر پیروز میشود اما در فوتبال تیمهایی که ضعیفتر هم هستند شانسی برای پیروزی دارند، در همین پرتغال، یونان در جام ملت های اروپا قهرمان شد. ما استعدادهای بینظیری داریم زیرا استعداد از بین خیل علاقمندان پیدا میشود و در ایران علاقمند به فوتبال زیاد است، همانطور که در کشتی مازندران از خیل علاقمندان استعداد به کشتی کشف میشود. خواهش میکنم ایرانی و جوانان ایرانی را تحقیر نکنید، این مسائل خون من را به جوش میآورد.
* فردوسیپور محو تماشای کیروش شد
کاش دلایل منطقی میگفتند، اما یک بار میگویند میزان دوندگی ملیپوشان ما زیاد شده است، اما در بازی سوم و مقابل بوسنی از لحاظ بدنی کم آوردیم، در فوتبال فقط معیار دوندگی نیست که اگر این طور بود از دومیدانیکاران عزیز استفاده میکردیم. همانطور که سوئیس هم مقابل آرژانتین بیشتر دوید. سوئیس یک تیم معمولی بود پس بهتر است در فضایی کاملاً غیراحساسی مسائل بررسی شود مگر قرار است در گروه چهار تیمی پنجم شویم؟ عباس آقای زحمتکش هم بود همین تیم ملی را چهارم میکرد، شما هم بودید تیم ملی در جام جهانی چهارم میشد و در گروه چهار تیمی پنجم نمیشدید، اما مربیان ایرانی مظلوم واقع شدند، من بارها در مورد علیرضا جهانبخش و استعدادش صحبت کردم، ما در لیگمان طلا داریم. کیروش میگوید امید ابراهیمی را به خاطر سپاهان خط زده است، اما مگر رحمان احمدی و احسان حاج صفی عضو تیم سپاهان نبودند و جالب است وقتی این حرفها را کیروش میزد فردوسیپور محو تماشای جمالش بود، اما اگر مربی ایرانی بود فردوسیپور چه چیزهایی که نمیگفت. من عادل را دوست دارم زیرا او هم ایرانی است.
* نمیگویم پول کیروش در جاهای دیگر جامعه هزینه میشد
من نمیگویم اگر به کیروش این همه پول نمیدادیم این پول در سایر امور جامعه استفاده میشد، اما میخواهم برایتان مسألهای را بگویم، یکی از اقوام من به سرطان مبتلا شده و من نسخه او را به داروخانه بردم، داروخانه گفت باید بیمه آن را تأیید کند و مسافت زیادی را تا بیمه طی کردم، آنجا سه هزار نفر شماره داده بودند. من خجالت میکشم که بخواهم از اسمم استفاده کنم، اما مردم گفتند شما چرا توی صف ایستاده اید و من را حلوا حلوا کردند و به داخل بردند، در حالی که من کسی نیستم و اگر کاری هم کردم صد برابر مزدش را گرفته ام با این حال مردم به من لطف دارند، به ارواح خاک مادرم و به بچه هایم قسم میخورم که در آنجا خیلیها به من لطف داشتند، البته بگویم هاشمی وزیر محترم بهداشت زحمات زیادی کشیده است، اما آنجا هم ازدحام زیاد جمعیت هم مردم و هم کارمندان زحمتکش را کلافه کرده بود. پس چطور میگویند پول نیست. کیروش یکی از 10 مربی گران دنیاست.
* من آدم مستقلی هستم
همانطور که در بین ما مربیان ممکن است آدم ناصالح وجود داشته باشد در بین شما خبرنگاران هم ممکن است افرادی وجود داشته باشد اما من این را میخواهم بگویم چرا جوان ایرانی را ذبح میکنیم و جوان ایرانی را از بین میبریم. همه ما پیشینه داریم من یک آدم مستقلی هستم نه طرفدار احمدینژاد هستم نه رفسنجانی و روحانی و خاتمی. اما دست هر کدام از اینها که برای این کشور و جوانان آن زحمت میکشند میبوسم. من از احمدینژاد حمایت کردم و به او اعتقاد داشته و دارم. خیلی جاها و در مقاطعی هم از او انتقاد کردم. از رئیس سازمان تربیت بدنی که معاون احمدینژاد بود تندترین انتقادها را کردم اگر میخواستم استفاده کنم بیشترین استفاده را در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد میکردم. من هم بلدم چه کنم و در این کشور زندگ میکنم. بحث واردات خودرو، گرفتن وامهای کلان و زمین در فلان جا را بلدم اما یک ریال سوءاستفاده نکردم اگر چنین کردم مرا در میدان شهر دار بزنند. برای من مهم کشور ایران است. کشور ما بهشت است. ثروت فراوان داریم که ثروتش را به یغما میبرند. من همیشه مستقل بودم. اما از نمایندگان مجلس میخواهم مسائل را بررسی کنند. 4-5 نفر آنه بنشینند و مسائل را به دقت رصد کنند. فوتبال قدرت زیادی دارد و اکنون جام جهانی تمام دنیا را تحت تاثیر قرار داده. نمیگویم دولت ورود کند بلکه بررسی کنند ببینند پولهایی که داده شده در چه محلهایی هزینه شده است و اینکه تیم ایران که یوزپلنگان ایرانی بودند در جام جهانی تبدیل به موش ایرانی شدند.
*تشکر از ضرغامی و فردوسی پور
باید از صدا و سیما و شخص ضرغامی و همچنین فردوسیپور، رضا جاودانی و همه عوامل برنامهای که جام جهانی را پخش میکنند، تشکر کنم. زیرا زحمات زیادی میکشند و در هیچ جای دنیا مسابقات جام جهانی به این خوبی پوشش داده نمیشود و وظیفه دارم به عنوان یک ایرانی از آنها تشکر کنم، اما ما در برزیل به جای پوزپلنگ موش ایرانی شدیم ولی فردوسی پور گفت که باید به احترام این تیم کلاه از سر برداریم در حالی که سه گل از بوسنی خورده بودیم.
در جام جهانی 2006 در بازی آخر که مقابل آنگولا یک بر یک مساوی کردیم و مقابل پرتغال و مکزیک با همه ستاره های آنها بازی کردیم، همین مجری گفت: خداحافظ اقای برانکو. و به شدت از تیم ملی انتقاد کرد اما در جام جهانی برزیل به شدت جوسازی مثبت انجام داد.
کد خبر: ۳۷۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
برای نخستین بار در جهان، چراغ راهنمای هوشمند خودرو توسط مخترع جوان کهگیلویه و بویراحمدی ساخته شد.به گزارش خبرگزاری فارس از چرام، سید مسعود هاشمی جوان کهگیلویه و بویراحمدی مخترع و پژوهشگر جوان هم استانی اختراعی را با عنوان چراغ هوشمند خودرو طراحی کرد.
وی که جوانترین مدرس دانشگاههای استان تهران و دارای مدرک کارشناسی ارشد که 27 سال بیشتر ندارد، اکنون دارای هفت اختراع ثبت ایران و دو اختراع ثبت بینالمللی و دارای شش تالیف و 10 طرح پژوهشی خاتمه یافته است.
این مخترع جوان تاکنون اختراعاتی چون برف ذوبکن تمام اتوماتیک با شماره ثبت اختراع 32/م/683 از ادارهکل مالکیتهای صنعتی در تاریخ 18 دی سال 90، شماره ثبت هواپیمای بدون سرنشین 4914/217/پ-ک-987 به تاریخ 28 آبان سال 91 و برف پاککن نامرئی به شماره ثبت 70642 به تاریخ 21 تیرماه سال 90 از سوی اداره کل مالکیتهای صنعتی داشته است.
سید مسعود هاشمی که در المپیاد مخترعین 2014 کشور سوئیس مدال نقره و یک مدال جایزه ویژه را به دست آورد بار دیگر قلههای علمی را در نوردید.
این مخترع جوان در خصوص اختراع جدید خود در گفتوگو با خبرنگار فارس در چرام از اختراع چراغ هوشمند خودرو خبر داد و اظهار کرد: به لطف خداوند توانستم یک سیستم جدیدی به نام چراغ راهنمای هوشمند خودرو را طراحی کرده و به مرحله عمل برسانم که تا الان خودرو سازیهای برند و معروف دنیا این سیستم را ندارند.
عضو انجمن مخترعین ایران، اضافه کرد: این اختراع در واقع مکمل هوش راننده است که در مواقعی که راننده نمیتواند و یا فراموش میکند راهنما بزند این سیستم به صورت هوشمند و کالا خودکار شروع به راهنما زدن کرده و رانندگان پشت سر را از چرخش و یا دور زدن آگاه میکند.
وی افزود: سیستم این اختراع در واقع یک آپشن جدید برای ماشین است که در صورت نبود خللی در ماشین وارد نمیکند ولی در صورت وجود میتواند عملکرد راننده را افزایش دهد.
این مخترع کهگیلویه و بویراحمدی گفت: این اختراع از طرف اداره کل مالکیتهای فکری با شماره 139350140003002930 اظهارنامه مالیاتی شده است.
کد خبر: ۳۶۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۵
نکته جالب در زندگی این مرد 83 ساله کاندیدا شدن وی برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی از دور اول تا دوره پنجم مجلس از حوزه انتخابیه مراغه و عجبشیر است که خود میگوید: به علت عدم توان مالی، ستاد انتخاباتی نداشتم در مجموع این پنج دوره فقط یک هزار و 406 رای بدست آوردم. آوای دنا: میرقنبرحیدری شیشوانی 83 ساله متولد ۱۳09 از شهرستان عجبشیر داوطلب انتخابات ریاست جمهوری و مجلس از حوزه انتخابیه مراغه و عجبشیر امروز در کنکور کارشناسی ارشد سراسری سال 93 شرکت کرد.مسنترین کنکوری کارشناسی ارشد 93 در رشته علوم اجتماعی دانشگاه مراغه با دیگر شرکت کنندگان این رشته به رقابت پرداخت.میر قنبر حیدری شیشوانی، کارشناسی خود را در رشته علوم اجتماعی سال 91 به پایان رسانده و امسال نیز در کنکور کارشناسی ارشد شرکت کرده است.وی هدف از تحصیل با سن بالا را، عمل به وصیت رسول خدا(ص) برای فرا گیری علم و دانش بیان کرد .حیدری شیشوانی با بیان اینکه دوست دارد تحصیلات خود را تا دکتری ادامه دهد از جوانان خواست برای تحصیل و فراگیری علم و دانش بیشتر تلاش کنند.حیدری شیشوانی دیپلم خود را 1355 از دبیرستان خواجه نصیر مراغه اخذ کرده و تا سال 1380 همیشه پشت کنکور بوده است.این پیر مرد روستایی، کارمند بازنشسته بخشداری عجبشیر بوده و هم اکنون در روستای شیشوان با همسر خود زندگی میکند.وی بارها در انتخابات نمایندگی مجلس شورای اسلامی از حوزههای انتخابیه مراغه و عجبشیر و ریاست جمهوری ثبت نام کرده است.میرقنبر حیدری شیشوانی دیپلم خود را در سال 1355 گرفته است.وی که در سال 1309 متولد شده و در دبیرخانه فرمانداری عجب شیر کار میکرد و مسئولیت شورای آرد و نان کمیته ایثارگران را بر عهده داشت و در سال 1360 بازنشسته شده است.«میرقنبر حیدری» 31 سال پیش وقتی مرز 50 سالگی را پشت سر میگذاشت، صدور حکم بازنشستگیاش از فرمانداری شهرستان «عجب شیر» نه تنها او را خانهنشین نکرد که عشق رفتن به دانشگاه را در دلش انداخت و بازنشستگی، بهترین فصل برای عاشقی کردنش بود.پیرمرد اهل روستای «شیشوان» شهرستان «عجب شیر» جایی در 130 کیلومتری «تبریز» است. «میرقنبر» عدد مسافت را خوب میداند چون 11 سال تمام، روزهایش به این مسیر و پاهایش به این مسافت عادتی شده بود.گذر عمر چنان سریع بر او گذشت که هنوز هم دبیرستان «لقمان» تبریز را در سال 1329 به خاطر دارد؛ جایی که سوم متوسطه را آنجا گذراند و پس از آن بلافاصله آموزگاری را تجربه کرد.چند سالی روزهای خوشی با دانشآموزان داشت و پس از آن راهی فرمانداری شهرستان «عجب شیر» شد تا به مشکلات مردم رسیدگی کند، اما وسوسه درس و دانشگاه رهایش نمیکرد.سال 1347 امتحان متفرقه داد و در سال 1355 هم دیپلم ادبی گرفت، اما ماجرای ادامه تحصیل او به همینجا ختم نشد؛ به قول حافظ که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها.عشق رفتن به دانشگاه، «میرقنبر» را 25 سال پشت سد کنکور دانشگاه دولتی گذاشت، دقیقاً از سال 1355 تا 1380! تا اینکه به پیشنهاد یک مشاور، در کنکور دانشگاه آزاد شرکت کرد و توانست در رشته امور اجتماعی و برنامهریزی وارد دانشگاه شود.میر قنبر در زمان تحصیل حرفهای استادان را سرکلاس، یا مینوشت یا ضبط میکرد. میآمد خانه و چندین بار، خلاصه درسها را روخوانی میکرد و گوش میداد. با این شکل درسخواندن حتی صدای «طلعت» خانوم هم که زن صبوری بود، درآمد که چه میکنی مرد!«طلعت» خانوم که پیرزنی 80 ساله است و چهار کلاس سواد دارد، چشمانش آب مروارید آورده و خوب نمیبیند؛ او خیلی با اوضاع مردش کنار آمد؛ «میرقنبر» چهار روز در هفته را صبح تا ظهر میباید به دانشگاه تبریز میرفت.با اینکه دوره چهار ساله لیسانسش 11 سال طول کشیده، 3 ترم مشروط شده، با درس زبان انگلیسی همچون بسیاری از دانشجویان، مشکل اساسی در یادگیری داشته، چند میلیون خرج تحصیلش کرده، ورم پاهایش به طی مسافت 130 کیلومتری روستا تا شهر در این سالها عادت کرده، چشمانش کم سوتر شده، گوشش از حرفها و نیش زبانهای پیرمردهای بیحوصله روستاشان پر شده، اما هنوز این پیرمرد خوش فکر که دلی جوان دارد میگوید آرزو بر جوانان عیب نیست.تا اینکه «میرقنبر» پیرترین دانشجوی ایرانی ورودی مهرماه سال 81 دانشگاه آزاد تبریز است که سال گذشته با حسابداری دانشگاه تسویه کرده و مدرک لیسانسش را گرفته است.نکته جالب در زندگی این مرد 83 ساله کاندیدا شدن وی برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی از دور اول تا دوره پنجم مجلس از حوزه انتخابیه مراغه و عجبشیر است که خود میگوید: به علت عدم توان مالی، ستاد انتخاباتی نداشتم در مجموع این پنج دوره فقط یک هزار و 406 رای بدست آوردم.حیدری شیشوانی اضافه میکند: در چهار دوره انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شدهام که در هر یک از دورهها از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدهام که کم لطفی به پیرمردی مثل من است.*مستند « رئیس جمهور میر قنبر»از این پیرمردخوش سیما که کلاه کوچک سبز رنگی نیز پشت سرش می گذارد و بسیار مودبانه و شمرده حرف میزند فیلم مستندی نیز توسط « محمدحسین شیروانی» ساخته شده که به نام « رئیس جمهور میر قنبر» و با حضور خودش در لوکارنو سوئیس و یوکوهامای ژاپن اکران شده و در کشور ژاپن حتی جایزه کسب کرده است.موضوع این فیلم انتخاباتی تلاش و اراده وی برای رئیس جمهور شدن است که سوار بر دوچرخه وارد شهر می شود و ... این فیلم مستند محصول سال 1384 است که تاکنون با 30 حضور بینالمللی در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی جوایزی از جمله جایزه بهترین فیلم مستند جشن خانه سینما در سال 1385 را به خود اختصاص داده است.فیلم 65 دقیقهای «رییس جمهور میرقنبر» روایت پیرمردی روستایی است که سالیان سال سودای رییس جمهور شدن را در سر میپروراند.
منبع/فارس
کد خبر: ۲۶۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۵
دکتر حسن روحانی:«ما از تهدیدات نمیهراسیم. زبان تهدید در مورد ایران بیاثر است. زمانی که آنها با مردم ایران سخن میگویند باید زبانی قانونی و لحنی محترمانه را برگزینند... این به نفع منطقه ما و همچنین دیگر کشورهاست.»
کد خبر: ۲۵۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۳
رئیس جمهور کشورمان در مصاحبه با شبکه یورونیوز با انتقاد از اقدام سازمان ملل در پس گرفتن دعوت از ایران برای حضور در نشست ژنو ۲ اعلام کرد ایران آماده شرکت در هر نشستی برای کمک به مردم سوریه است
کد خبر: ۲۵۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۳
احمدینژاد تابوشکنیهای مهمی کرد، مثلاً به اوباما نامههای متعدد نوشت، به ایشان انتخاب مجددش را تبریک گفت، اوباما را با موضوع گفتوگو به چالش کشید، پیشنهاد داد که پرواز مستقیم بین ایران و آمریکا برقرار شود، برای نخستین بار کنفرانسهای عظیم با ایرانیان خارج از کشور در تهران برگزار کرد و دهها نمونه دیگر
کد خبر: ۲۴۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
گونه گیاهی کرفس در سه نقطه دنیا بیشتر نمی روید که یکی نقطه وسیعی از آلپ در کشور سوئیس و دو نقطه در ایران،دیگری زرد کوه بختیاری و نقطه وسیع شمال بهمئی سردسیر از کوه های دل افروز تا غارون به طول بیش از چهل کیلومتر مربع حوالی شهر دیشموک است
کد خبر: ۱۵۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۳۱
اوای دنا: كلاه نمدي نرم با لبههاي متوسط و چيني در جلوي تاج آن كه اغلب مردان به سر ميگذارند. فدورا نامهاي ويژهاي دارد.
فدورا در موسيقي و سينماي نيمه دوم قرن بيستم كاربرد بسيار يافت كه از آن ميان ميتوان به كلاه معروف اينديانا جونز اشاره كرد.
كلاه نمدي
كلاه بختياري پوششي است گرد از جنس نمد(پشم در هم تنيده با رطوبت و فشار)، بيشتر به رنگ سياه و گاهي به رنگ قهوهاي روشن يا قهوهاي تيره بدون لبه، از پايين به بالا گشادتر، پايين آن سفتتر و فرم و شكل آن نيمكره بوده و معمولا شكل سر را به خود ميگيرد.
ارتفاع آن متنوع، اما در رايجترين نوع آن نزديك به 12سانتيمتر است. ضخامت نمد كلاه بايد حدود پنج ميليمتر و جنس آن مرغوب و خيلي نرم باشد.
كلاه نمدي ميان همه لرزبانان رايج و مورد استفاده است. تنها تفاوت در نوع رنگ كلاه مورد استفاده است. كلاه نمدي سياه تنها در ميان بختياريها استفاده ميشود، اما لرهاي كهگيلويه و بويراحمد و لرستان از كلاههاي نمدي با رنگ قهوهاي تيره و روشن استفاده ميكنند.
كلاه نمدي سياه در روستاهاي چهارمحال و روستاهاي اطراف اصفهان هنوز مورد استفاده قرار ميگيرد. كلاه نمدي ميان اهالي ديلمان در استان گيلان نيز هنوز مورد استفاده قرار ميگيرد كه رنگ اين كلاه معمولا قهوهاي است.
قشقاييها نيز نوعي كلاه نمدي سفيد رنگ (گاهي قهوهاي) كه به كلاه دوگوشي معروف و شبيه تاج است، استفاده ميكنند.
در گذشته استفاده از كلاه نمدي در بين ساكنان ساحل شمالي خليج فارس بويژه در استان بوشهر رواج داشته است.
رنگ سفيد اين كلاه كه به آن كلاه خسروي هم گفته ميشود در آغاز ويژه خانها بود، اما بعدها عشاير از پوشيدن لباس بختياري نيز منع شدند ، به مرور زمان كلاه سفيد جاي خود را به كلاه سياه مردم عادي داد و امروزه ديگر كودكان نيز كلاه سفيد خسروي به سر ميگذارند.
كلاه خسروي همانطور كه از نامش پيداست، طرحش از كلاه خسروان، پادشاهان ساساني است.
نوع ديگر آن نيز شب كلاه است كه بيشتر توسط جوانان مجرد، چوپانها، افراد كم درآمد و گاهي هنگام كار مورد استفاده قرار ميگيرد.
اين كلاه از يك نمد ضخيمتر و پستتر ساخته ميشود، معمولا رنگ آن قهوهاي روشن يا قهوهاي تيره است و علت نامگذاري آن به شب كلاه اين است كه چوپانها با همين كلاه ميخوابيدند و سر را روي قطعه سنگي ميگذاشتند و كلاه حايل ميان سر و سنگ بوده است.
كارگاههاي نمد مالي از ديرباز در شهرهاي شوشتر، دزفول، ايذه، شهركرد، بروجن، نجفآباد و... فعال بودهاند. امروزه كارگاههاي توليد كلاه نجفآباد و اصفهان مشهورتر، اما در عمل رو به زوال هستند. با اين حال كارگاههاي ساخت كلاه نمدي در شهر بروجن در استان چهارمحال و بختياري به دليل اقبال دوباره مردم به اين كلاه، روندي رو به رشد را طي ميكنند.
كلاه بيسبال
كلاهي از كتان سبك با تاج گرد نرم و آفتابگير سختي در جلو. پشت اين كلاه با اندازه سر كسي كه كلاه را بر سر ميگذارد قابل تنظيم است.
اين كلاه نه فقط در بازي بيسبال براي جلوگيري از نور آفتاب، كه در لباس راحت و روزمره امروزي نيز كاربرد زيادي دارد.
كلاه ماهيگيري
كلاه ماهيگيري از كتان نرم با لبههاي پهن پايين افتاده ساخته ميشود كه هم مردان و هم زنان به سر ميگذارند.
لبههاي پهن اين كلاه براي محافظت چشمها، صورت و حتي پشت گردن از آفتاب ساخته شده است.
اين كلاهها در آغاز توسط ماهيگيران و كشاورزان ايرلندي براي محافظت از باران استفاده ميشد، اما امروزه اغلب طبيعتگردان آن را سر ميگذارند.
كلاه قايقسواري
تاج اين كلاه حصيري بسيار كوتاه و لبههاي آن پهن است. پيش از اين توسط قايقرانان استفاده ميشد، اما امروزه در سفرهاي تابستاني و باغها نيز كاربرد دارد و با نواري به رنگ رسمي اعضاي باشگاهها، دانشكدهها يا انجمنها آراسته ميشود.
در استراليا، نيوزيلند و آفريقاي جنوبي اين كلاه هنوز بخشي از يونيفرم رسمي بسياري از مدارس پسرانه است.
كلاه پوست خرس
كلاه پوست خرس، كلاهي بلند از جنس خز است كه در مراسم يونيفرم نظامي استفاده ميشود.
شكل و جنس اين كلاه در اصل براي محافظت صاحب آن از ضربات برنده شمشير طراحي شده بوده، اما امروزه تنها توسط نظاميان بريتانيا استفاده ميشود و بويژه به دليل كاربردش توسط نگهبانان كاخ باكينگهام شناخته شده است.
كلاه شعبده
كلاه شعبدهبازان يا تاپ هت، كلاه استوانهاي بلند و لبه پهني است كه از پوست نمدمالي شده سگ آبي تهيه ميشود.
اين كلاه از نيمه دوم قرن هجدهم تا اواسط قرن بيستم استفاده عمومي داشت، اما اكنون تنها به خرگوشي كه شعبدهبازان از آن بيرون ميآورند، معروف است و كاربردش به برخي اعضاي انجمنهاي خاص محدود شده است.
كلاه پهن
كلاهي گرد، نرم و اغلب از پشم و نخ است كه لبه سخت و كوتاهي در جلو دارد. اين كلاه كه زماني كلاه پسرك روزنامهفروش نيز ناميده ميشد امروزه بيشتر توسط نويسندگان و روزنامهنگاران استفاده ميشود.
قدمت اين كلاه را تا قرن چهاردهم در شمال انگلستان تخمين ميزنند و اغلب با مهاجران ايرلندي و انگليسي در آمريكا پيوند خورده است.
در قرن نوزدهم بويژه كارگران انگليسي و ايرلندي اين كلاه را سر ميگذاشتند، اما از نيمه دوم قرن بيستم به اين سو، چهره بسياري از روشنفكران و هنرمندان نيز با اين كلاه همراه شد.
كلاه شرلوك هولمز
كلاه گرم و پشمي كه از فاستوني محكم ساخته ميشود، جلو و عقب آن لبه دارد و در كنارههايش روگوشيهايي هست كه ميتوان بالاي سر آنها را به هم گره زد.
اين كلاه مناسب شكار در آب و هواي باراني اسكاتلند ساخته شده و به دليل پيوندي كه با نام شرلوك هولمز دارد كلاهي براي كارآگاهان نيز پنداشته ميشود.
كلاه مخروطي شرقي
كلاههاي پهن مخروطي شكلي كه از جنس حصير ساخته شده اغلب در شرق و جنوب شرقي آسيا و مشخصا در چين، اندونزي، ژاپن، كره، فيليپين و ويتنام به كار ميرود.
اين كلاه با يك نوار پارچهاي كه از زير چانه ميگذرد روي سر نگاه داشته ميشود و فاصلهاش از روي سر با نواري ازجنس مشابه حفظ ميشود. اين كلاه فرد را مقابل آفتاب و باران محافظت ميكند.
گات
گات، كلاه سنتي مردان كرهاي است و براي ايرانيان به واسطه سريالهاي كرهاي پخش شده از تلويزيون آشناست.
اين كلاه از موي اسب ساخته ميشود كه چارچوبي از ني بامبو به آن شكل ميدهد و رنگ سياه آن تا حدي شفاف است.
شكل گات استوانهاي بلند است كه لبه پهني دورتادور آن را گرفته است.
غُتره
غتره، پوششي سه قسمتي است كه مردان عرب به سر ميگذارند و از يك عرقچين در وسط سر، روسري سفيد يا راهداري كه دور صورت آويزان ميشود و نوار سياهي كه بالاي سر و دور اين روسري ميپيچد تشكيل شده است.
مدل، رنگها و انواع غترهها ميتواند نشانگر قبيله و قوميت فردي كه آن را بر سر دارد، باشد.
قراقلي
كلاهي استوانهاي است كه از پشم نوعي گوسفند به نام قراقل ساخته ميشود و در آسياي مركزي كاربرد دارد.
برخي رهبران شوروي سابق مثل برژنف علاقه خاصي به استفاده از اين كلاه داشتند.
اينكلاه بر سر محمدعلي جناح نيز ديده ميشد و امروزه نيز حامد كرزاي اغلب همين كلاه را بر سر دارد.
كلاه فرانسوي
كلاه كپي كه در ايران اغلب به عنوان كلاه فرانسوي شناخته ميشود شكل استوانهاي كوتاه دارد كه تاج آن گرد و تخت است و لبهاي در جلو دارد.
اين كلاه را پليس و نظاميان فرانسوي بر سر ميگذارند كه از سال 1830 در اين كشور به كار رفته و براي هر رده و درجهاي نوعي از آن استفاده ميشود.
اين كلاه غير از فرانسه ميان برخي نيروهاي بلژيك، يونان، نروژ، اسپانيا، سوئد، هند، ايرلند شمالي و سوئيس نيز كاربرد دارد.
كلاه يهودي
كيپا يا كلاه يهودي، كلاهي بود به رنگ سفيد يا زرد كه يهوديان در دوران كهن در اروپا ميپوشيدند.
اوايل پوشيدن آن اختياري بود، اما بعد از سال ۱۲۱۵ مردان بالغ يهودي مجبور بودند خارج از محلههاي يهودينشين براي شناخته شدن، اين كلاه را بپوشند. بعيد نيست ريشه اين كلاه هم مثل كلاه فريژي كه يهوديان بابلي ايران بايد ميپوشيدند از ايران باشد.
طبق قوانين يهودي، يهودياني كه عمل به احتياط ميكنند بايد هميشه موهايشان را بپوشانند. اين كلاه هميشه در دستنوشتههاي يهوديان ميآمد و يهوديان آلمان بعدها آن را در مهرهايشان و نشان رستههاي نظاميشان استفاده ميكردند كه نشان ميدهد اقلا ابتدا اين كلاه بخشي از لباس يهوديان بوده است.
در متون يهوديان آمده كه مرد سرناپوشيده نبايد تورات را بلند بخواند يا به چيز مقدسي فكر كند يا چهار ذراع راه برود و وارد شدن مرد سرناپوشيده به كنيسه نيز جايز نيست.
طربوش
طربوش يا آنگونه كه درتركيه ميگويند، فز، كلاه نمدي سرخ رنگ به شكل استوانهاي كوتاه است كه اغلب آويز ريش ريشي به بالاي آن متصل است و يادآور حاكميت عثماني است.
طربوش در مصر كه مردم اين كشور پيش از انقلاب مصر به وسيله آن شناخته ميشدند سالها بود فقط بر سر دانشجويان الازهر و قاريان قرآن كريم ديده ميشد، اما امروزه دوباره جاي خود را بر سر مردم مصر پيدا كرده است.
طربوش نماد تاريخي و فرهنگي عصر پاشاها و افنديها در مصر قبل از انقلاب ژوييه 1952 به عنوان نشان مردانگي و وجاهت استفاده ميشد، اما پس از مدتها استفاده نشدن عملا به منبع درآمد خوبي براي آتليههاي عكاسي تبديل شد و عكاسخانههاي مصر با ارائه طربوش، مردم و گردشگران را تشويق ميكردند با آن عكس يادگاري بگيرند.
از وقتي به سر گذاشتن طربوش از حالت يك رسم قديمي از ميان رفت صنعت طربوشسازي نيز از رونق افتاد، اما با اين حال ميتوان در شهرك الحسين، گنجينهاي از اين كلاه معروف مصري را پيدا كرد.
در حال حاضر خيلي از دختران و پسران مصري در مراسم عروسي و جمعهاي خصوصي طربوش به سر ميگذارند.
طربوش اوايل قرن 19 ميلادي بهوسيله محمدعلي پاشا، موسس مصر تازه وارد اين كشور شد. در زمان عباس اول نيز اين كلاه پوشش رسمي دربار شد. محمدالطربوش 150 سال قبل شركت طربوش دوزي را به راه انداخت.
پاناما
كلاهي حصيري است كه در اكوادور ساخته شده است، اما چون از كانال پاناما براي فروش و صادر شدن به بقيه دنيا ميرفت به اين نام شناخته شده است. كلاه پاناما معمولا با لباسهاي تابستاني پوشيده ميشود.
منبع/جام جم
کد خبر: ۱۱۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۲۹