« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
ننگينترين عمل اين است كه انسان بر بدن مرده بي دفاع بتازد، مخصوصاً اگر آن مرده برادر انسان باشد، و خصوصاً كه نحوه ستم اين باشد كه گوشت بدن وي را بخورد
کد خبر: ۷۰۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۳

چه در جنگ و چه در صلح بزرگترین ساده اندیشی این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصا آمریکا و شوروی از ما و اسلام عزیز دست برداشته اند لحظه ای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم.سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com)،به گزارش نکته،  امام خمینی (ره) در آستانه سالگرد بسیج مستضعفین سال67 در آخرین پیام خود به بسیجی‌ها فرمودند: «تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقینا از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد. در حوادث گوناگون پس از پیروزی انقلاب خصوصا جنگ، بودند نهادها و گروه‌های فراوانی که با ایثار و خلوص و فداکاری و شهادت طلبی، کشور و انقلاب را بیمه کردند. ولی حقیقتا اگر بخواهیم مصداق کاملی از ایثار و خلوص و فداکاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم، چه کسی سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود! بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه‌های آن بوی بهار وصل و طراوات یقین حدیث عشق می‌دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته‌های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی نشانی گرفته اند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را که همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده اند. من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می‌خورم و از خدا می‌خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی ام. من مجددا به همه ملت بزرگوار ایران و مسئولین عرض می‌کنم چه در جنگ و چه در صلح بزرگترین ساده اندیشی این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصا آمریکا و شوروی از ما و اسلام عزیز دست برداشته اند لحظه ای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و سرشت آمریکا و شوروی کینه و دشمنی با اسلام ناب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - موج می‌زند باید برای شکستن، امواج توفان‌ها و فتنه‌ها و جلوگیری از سیل آفت‌ها به سلاح پولادین صبر و ایمان مسلح شویم. ملتی که در خط اسلام ناب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - و مخالف با استکبار و پول پرستی و تحجرگرایی و مقدس نمایی است، باید همه افرادش بسیجی باشند و فنون نظامی و دفاعی لازم را بدانند، چرا که در هنگامه خطر ملتی سربلند و جاوید است که اکثریت آن آمادگی لازم رزمی را داشته باشد. خلاصه کلام، اگر بر کشوری ندای دلنشین تفکر بسیجی طنین اندازد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه باشیم. بسیج باید مثل گذشته و باقدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد. امروز یکی از ضروری‌ترین تشکل ها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه‌ها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند، فرزندان بسیجی ام در این مراکز، پاسدار اصول تغییر ناپذیر ((نه شرقی و نه غربی)) باشند. امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند. فرزندان انقلاب به هیچ وجه نگذارند ایادی آمریکا و شوروی در آن دو محل حساس نفوذ کنند. تنها با بسیج است که این مهم انجام می‌پذیرد. و مسائل اعتقادی بسیجیان به عهده این دو پایگاه علمی است. حوزه علمیه و دانشگاه باید چارچوب‌های اصیل اسلام ناب محمدی را در اختیار تمامی اعضای بسیج قرار دهند. باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست. باید هسته‌های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد. شما در جنگ تحمیلی نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب می‌توان اسلام را فاتح جهان نمود. شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است، انقلاب اسلامی در جهان نیازمند فداکاری‌های شماست مسئولین تنها با پشتوانه شماست که می‌توانند به تمامی تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون آمریکا و شوروی می‌شود به زندگی مسالمت آمیز توام با صلح و آزادی رسید. حضور شما در صحنه‌ها موجب می‌شود که ریشه ضدانقلاب در تمامی ابعاد از بیخ و بن قطع گردد. من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را می‌بوسم و می‌دانم که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت. بار دیگر تاکید می‌کنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت. من از تمامی بسیجیان خصوصا از فرماندهان عزیز آن تشکر می‌کنم و از دعای خیر برای این فرزندان با وفای اسلام غفلت نخواهم نمود. خداوند شهدای عزیز و گمنام بسیج را که به نعمت همجواری اهل بیت - علیهم السلام - متنعم و جانبازان عزیز را شفا و اسرا و مفقودین عزیز را سالم به وطنشان بازگرداند و هر روز بر عظمت و شوکت این نهاد مقدس و مردمی که پیروان اسلام عزیز و حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا لمقدمه الفدا هستند بیفزاید»والسلام علیکم و رحمه الله روح الله الموسوی
کد خبر: ۶۶۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۳

تنها ماهي كه در آن، شهادت هيچ يك از معصومان واقع نشده، ماه شعبان است .ماهي سرتاسر شادي، خير و بركت كه مهم‌ترين آنان، تولد دو امام همام است
کد خبر: ۶۴۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۱

فقط کافی است حرفی بشنود که با چارچوب ذهنی‌اش مغایرت داشته باشد، سریع برافروخته می‌شود، بی‌محلی می‌کند، زیر لب غر می‌زند و به زمین و زمان فحش می‌دهد، اگر از اتفاق پیش آمده خیلی زیاد ناراحت شده باشد که دیگر نگو، روزگاری است که سیاه می‌شود! کنترل از دستش خارج می‌شود، هر چیزی جلوی دستش باشد پرت می‌کند و درها را به هم می‌کوبد، به همه اطرافیانش توهین می‌کند و گاه حتی کارش به تحقیر دیگران می‌رسد و... **** «خشم» هیجانی است که اگر بدرستی مهار نشود، اثرات مخرب زیادی دارد. اگر خشم به درون فرد رخنه کند و درونی شود ممکن است فرد را به مشکلات متعدد جسمی همچون، استرس و تنش مفرط، ناراحتی‌های عصبی، بیماری‌های گوارشی، سردرد، ناراحتی‌های قلبی و... مبتلا کند و در صورت بروز بیرونی نیز، اثرات منفی دیگری دارد که با توجه به تحقیقات متعدد شواهد اندکی وجود دارد مبنی بر این‌که ابراز خشم می‌تواند روش خوبی برای کاستن انرژی منفی لحظه‌ای و کم‌توان کردن انرژی آن باشد، چه‌بسا در بروز بیرونی خشم، فرد فحاشی کند، اشیاء را پرت کند، برخورد فیزیکی داشته باشد و... که در این وضعیت، نه‌تنها خود بلکه اطرافیانش هم، از بروز خشم و کنترل نشدن این هیجان احساس ناراحتی و شرمساری می‌کنند. بسیاری از ما با مراجعه به روان شناس ‌ یا مطالعه کتاب‌های روان‌شناسی سعی می‌کنیم به طریقی با اضطراب و افسردگی خود مقابله کنیم و از شدت آن بکاهیم، اما کمتر به فکر آن هستیم که خشم خود را کنترل کرده و در موقعیت‌های ناخوشایند آن را مدیریت کنیم، زیرا غالبا این تصور اشتباه را داریم که خشم هیجانی طبیعی است که ما قادر به کنترل آن نیستیم یا این‌که لازم نیست آن را مدیریت و مهار کنیم، این در حالی است که خشم، هیجان منفی قابل کنترلی است که اگر بخواهیم می‌توانیم آن را مدیریت کنیم. برای کاهش پرخاشگری و خصومت فیزیکی و کلامی، باید یاد بگیریم ‌چگونه خشم خود را کنترل کنیم و با شدت خفیف یا شدید آن مواجه شده و مقابله کنیم؛ به همین منظور برای کنترل خشم چند پیشنهاد ارائه می‌دهیم: بر هیجان خشمتان آگاه شوید این درست است که شما ‌ هنگام خشم، دچار تعارض شده‌ و در حالتی قرار گرفته‌اید که شاید کنترل آن از دستتان خارج است، اما یادتان باشد خشم شما هیجان موقتی است و پس از لحظاتی فروکش خواهد کرد و پس از گذشت آن مدت، شما خواهید ماند و رفتاری که از خود بروز داده‌اید، پس علاج واقعه پیش از مشکل کنید و با خود تمرین کنید که حتی‌المقدور اسیر هیجانات موقت و زود‌گذرتان نشوید، در عین حال که به آنها آگاهید و نشانه‌های بروز آن را می‌دانید، بتوانید بر خود مسلط شوید و کاری نکنید که بعد‌ها پشیمان شوید. علت خشم خود را بشناسید جستجو کنید تا دریابید چه چیز خشم و عصبانیت شما را تحریک و برانگیخته می‌کند. موقعیت‌های پیشینی را که خشمگین شده‌اید ،یادداشت کنید، به این طریق می‌توانید بفهمید ‌ در چه شرایط و موقعیت‌هایی عصبی می‌شوید و بیشتر در آن وضعیت، چه عکس‌العمل‌هایی نشان می‌دهید. قطعا با دانستن و پی بردن به این‌که چه کسی و چه چیزی باعث ناراحتی و خشمتان می‌شود می‌توانید برای مقابله و کنار آمدن با چنین موقعیت‌هایی یا وضعیت‌های مشابه آن، برنامه‌ریزی کنید و رفتاری را که کمتر آسیب‌زا و تهاجمی است، از خود بروز دهید. از تکنیک توجه برگردانی استفاده کنید توجه برگردانی یکی از بهترین روش‌های کنترل یا کاهش شدت خشم است. با معطوف کردن حواس به چیزهای دیگر ‌ یا با اشتغال به برخی از فعالیت‌های جذاب و متضاد با آن موقعیت ناراحت‌کننده، می‌توان با خشم لحظه‌ای مقابله کرد و بر آن چیره شد. برخی با انجام فعالیت‌های ورزشی، عده‌ای با گوش کردن به موسیقی یا تماشای تلویزیون و برخی نیز با مطالعه‌ یا پرداختن به سرگرمی‌های مورد علاقه خود احساس آرامش می‌کنند و از تلاطمات درونی خود می‌کاهند. با خود‌ گفت‌وگو کنید برخی ‌ افراد عادت دارند، راجع به پیشامدی که برایشان به وقوع پیوسته‌ با خودشان گفت‌وگو می‌کنند. گفت‌وگوی درونی در بسیاری از موارد باعث کاهش شدت خشم می‌شود، اگر چه در برخی دیگر، اثری عکس داشته و موجب افزایش یا تداوم و پایداری شدت خشم می‌گردد. مثلا، ممکن است فردی از شخصی بشدت عصبانی باشد و حتی سال‌ها‌ آن را در دل خود نگه دارد، و هر بار با یادآوری آن مساله برافروخته و عصبی شود، چراکه خود را مستحق عذرخواهی از جانب فرد مقابل می‌داند که از آن دریغ شده است؛ اما اگر گفت‌وگوی درونی با نگاه منصفانه و به دور از توقع و قضاوت یکجانبه‌ای انجام شود و گذشت و حل مساله در اولویت قرار داشته باشد، قطعا تاثیرات مثبتی خواهد داشت که باعث آرامش و تسکین خواهد شد. بی‌غرضانه با فرد مقابل‌تان، گفت‌وگو کنید به جای سکوت کردن، غرغر کردن، انتقادهای کلامی کوبنده یا حتی برخورد‌های فیزیکی، با فرد مقابلتان به گفت‌وگو بنشینید. بلی، گفت‌وگو یکی از موثرترین روش‌های کنترل و کاهش شدت خشم است. سعی کنید همیشه به جای حق به جانب جلوه دادن خود یا فرار از پذیرش مسئولیت اشتباه خود یا با متهم کردن دیگری، بپذیرید که می‌توانید مشکل بوجود آمده را با گفت‌وگو حل و فصل کنید، چراکه گفت‌‌وگو شرایطی را برای مذاکره، حل مساله و سازش فراهم می‌آورد. گفت‌وگو و مصاحبت باعث می‌شود که ما از نظریات فرد مقابل مان در مورد آن موقعیت خاص، رفتار، افکار و هیجانات متعاقب وی از آن شرایط، مطلع و آگاه شویم و بهتر بتوانیم اوضاع را از دیدگاه فرد مقابلمان نظاره‌گر شویم و با درک متقابل از آن، مساله را واکاوی کرده و به راه‌حلی مساعد و مناسب دست یابیم. توضیح بخواهید و آن را بشنوید اگر بدانید علت رفتار فرد مقابلتان به چه دلیل است و از چه نشأت می‌گیرد، هدف از آن چیست و عاقبت آن به کجا منتهی می‌شود؛ شاید به جای عصبی و خشمگین شدن، هیجان دیگری را تجربه کنید. وقتی با کسی روبه‌رو می‌شوید که از شما انتقاد می‌کند یا به گونه‌ای رفتار می‌کند که با هنجارها و انتظارات شما متناقض است و حتی بی‌حرمتی معنا می‌شود، چه می‌کنید؟! ما توصیه می‌کنیم به جای تقابل یا عکس‌العمل‌های شدید و دور از شأن‌تان، سعی کنید با نوشیدن یک لیوان آب سرد‌ بر خود و اعصابتان مسلط شوید و فرد مقابلتان را به آرامش دعوت کنید و از او بخواهید علت رفتارش یا فکری که آزارش می‌دهد را برایتان توضیح بدهد، گاهی با شنیدن نظرات او، نه‌تنها آرام می‌شوید بلکه با درک متقابل از شرایط وی به گونه‌ای کاملا متفاوت رفتار می‌کنید که شاید فرسنگ‌ها با خشم آن لحظه‌تان منافات داشته باشد. مثلا اگر به هنگام رانندگی کسی به دلیل بی‌احتیاطی، ماشینش را به ماشین شما بکوبد و آسیب بزند، بی‌تردید مایه تعجب نیست که خشمگین شوید و به سرعت از ماشین‌تان پیاده شده و فرد خاطی را متهم به بی‌احتیاطی کنید، اما اگر در همان لحظه راننده عذرخواهی کند و به شما توضیح دهد که تحت فشار عصبی و روحی، حواسش پرت شده چون بتازگی متوجه بیماری لاعلاج فرزندش شده است، قطعا خشمتان فروکش خواهد کرد و به جای توهین و بگو مگو کردن خواهید گفت، اتفاقی است که پیش آمده، اشکالی ندارد، خداوند همه مریض‌ها را شفا بدهد، اگر حالتان خوب نیست کناری بایستید و بعد از این‌که حالتان خوب شد رانندگی کنید، ممکن است اتفاق ناخوشایند دیگری رخ دهد که در این شرایط، اصلا به صلاحتان نیست و... . شما با تجسم این حالت می‌‌دانید که چگونه هیجان خشمتان به هیجان محبت و حس همدردی و نگرانی تقلیل می‌یابد. سازش کردن را یاد بگیرید وقتی مشکلی پیش می‌آید، بسیاری از ما به جای حل مساله‌ یا سازش با شرایط جدید، در مقام جبران یا دفاع برمی‌آییم تا شاید با به کرسی نشاندن حرف یا اندیشه خود، نه‌تنها اندکی از تلاطمات درونی خود بکاهیم، بلکه به فرد مقابلمان نشان دهیم که برتر از او هستیم و هرگز حاضر به تسلیم نخواهیم شد؛ این در حالی است که اگر بپذیریم و بیاموزیم ‌ سازش کردن بهتر از خشم و عصبانیت طولانی‌مدت است، بی‌تردید بسیاری از مشکلات بوجود آمده، بسیار سریع‌تر از آن‌که گمان ببریم، حل می‌شود و هیچ‌گاه به کلاف سردرگم مبدل نمی‌شود. بپذیرید سازش، همچون وسیله‌ای کارساز و مفید است که می‌تواند شما را برای داشتن زندگی ساده و سالم‌تر‌ آماده کند. پس برای کنترل خشم‌ بهتر است از همین امروز، علاقه‌مند به سازش شوید و اصول سازش را فرا بگیرید. زندگی همیشه بر وفق مراد ما نیست تا زمانی که نپذیرید زندگی هیچ وقت بی‌عیب و نقص نبوده و نخواهد بود، نسبت به همه چیز و همه کس حساس و خشمگین خواهید شد. زندگی همیشه توام با رفتارها یا وقایعی است که گاهی کنترل آنها از دست ما خارج است، مثلا‌ ممکن است با افرادی روبه‌رو شوید که رفتارهای مبادی آدابی ندارند، کسی شما را نادیده بگیرد، اوضاع مالی‌تان به هم بریزد، لاستیک ماشین‌تان به یکباره پنچر شود و.... برای اجتناب از خشم و عصبانیت، لازم است بپذیرید که در همیشه‌ روی یک پاشنه نمی‌چرخد و نه‌تنها زندگی شما، بلکه زندگی همگان، فراز و نشیب‌هایی دارد که راه فراری از آنان نیست. با پذیرش اصل زندگی همیشه منصفانه نیست، می‌توانید بخش اعظمی از خشم خود را کنترل کنید. خشمگین شدن یا نشدن، تصمیمی است که شما می‌توانید آن را آگاهانه یا ناآگاهانه یاد بگیرید و با این قانون طبیعی که زندگی گاهی غیرمنصفانه است، خو بگیرید. شوخی کنید شوخی و مزاح کردن روشی است که از طریق آن می‌توان برای بازسازی موقعیت یا یافتن ناهمخوانی‌ها یا حتی امر محال در آن وضعیت، استفاده کرد. شوخی کاملا با خشم مغایرت دارد و می‌تواند تا حدود بسیاری شدت خشم را کاهش دهد. اگر یاد بگیریم که چگونه به واکنش‌هایمان بخندیم یا موقعیت تلخ را به موقعیت خنثی یا خنده‌دار مبدل کنیم، قطعا نه‌تنها توانسته‌ایم با تبدیل شرایط نامساعد به موقعیت مساعد، خشم خود را کنترل و کاهش دهیم، بلکه می‌توانیم با دیگران ارتباط سازنده‌ای برقرار کنیم و نشان دهیم که نسبت به ناموجه بودن و نامناسب بودن واکنش‌هایمان شناخت و آگاهی داریم و از تمام‌ جوانب مثبت و منفی آن مطلعیم. نسرین صفری‌/‌ مشاور خانواده
کد خبر: ۶۲۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۳

موضع شورای امنیت غافلگیر کننده نبود ، ما در صورتی شگفت زده می شدیم که شورای امنیت موضعی حق ، عادلانه و صادقانه اتخاذ می کرد
کد خبر: ۶۲۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۱

در روایات متعددی سعد و نحس ایام در ارتباط با حوادثی که در آن واقع شده است تفسیر شده و ربطی به نحوست ذاتی آن زمان خاص ندارد. ضمن این که برخی از اتفاق‌های ناخوشایند در زندگی معلول گناهان ماست و ربطی به ایام ندارد
کد خبر: ۶۰۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۳

اعضای بدن نوجوان روستایی که در سانحه تصادف مرگ مغزی شده بود پس از پیوند به 6 بیمار نیازمند، جان دوباره‌ای به آنها بخشید. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : این نوجوان 17 ساله که« محمد احمدی» نام داشت وقتی همراه پسرخاله‌اش سوار بر موتور به مراسم عروسی یکی از بستگان می‌رفتند بر اثر انحراف به چپ یک خودرو جان باختند. اهالی روستای گنجه‌ای بزرگ شهرستان بویر احمد در تکاپوی برگزاری عید بزرگ قربان بودند. ساعتی بعد خبر تصادف دو نفر از جوانان اهالی روستا همه را نگران کرده بود. خبر دهان به دهان چرخید و مشخص شد محمد نوجوان 17 ساله روستا که به همراه پسرخاله‌اش سوار بر موتور به یکی از روستاهای اطراف برای شرکت در مراسم عروسی می‌رفتند با یک خودرو تصادف کرده‌اند.صفدر احمدی پدر محمد که اهدای اعضای بدن پسرش را کاری پسندیده در راه خدا می‌داند از روز حادثه و رضایت برای اهدای اعضای بدن محمد این‌گونه می‌گوید: «خدا به من و همسرم 7 فرزند عطا کرده‌است، محمد فرزند سوم ما بود. راننده تاکسی هستم و با مسافرکشی خرج زندگی را تأمین می‌کنم. محمد پسر باهوشی بود و سعی می‌کرد با درس خواندن و کسب نمرات عالی زحمات من را جبران کند. همیشه دوست داشت به دیگران کمک کند و اهالی روستا روز مراسم خاکسپاری او از کمک‌ها و محبت‌های پسرم تعریف می‌کردند، روز حادثه وقتی اهالی روستا خبر تصادف محمد را به من دادند سراسیمه خود را به بیمارستان شهید بهشتی یاسوج رساندم؛ چند نفر از اهالی، پسرم و پسرخاله‌اش را به بیمارستان رسانده بودند. هنوز در شوک شنیدن این خبر بودم که متوجه شدم پسرخاله محمد همان لحظه اول تصادف کشته شده است. محمد و پسرخاله‌اش قرار بود به جشن عروسی یکی از بستگان بروند و در بین راه خودروی پرایدی پس از انحراف با آنها برخورد کرده بود. پسرم را به اتاق عمل برده بودند و من و همسرم دست به دعا برداشته بودیم، چند ساعت بعد یکی از پزشکان بیمارستان به ما گفت تلاش‌ها بی‌نتیجه است و محمد مرگ مغزی شده است. تا به آن روز با مرگ مغزی آشنایی نداشتم و احساس می‌کردم نفس کشیدن پسرم دلیل زنده بودن او است. این واقعیت تلخ را نمی‌توانستیم بپذیریم تا اینکه مسئول پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی یاسوج با تشریح مرگ مغزی پسرم از ما خواست تا اعضای بدن او را به بیماران نیازمند اهدا کنیم.»مرد با یادآوری لحظات دشوار تصمیم‌گیری برای اهدای اعضای بدن پسرش گفت: «تصمیم بسیار سختی بود اما وقتی در بیمارستان بیمارانی را دیدم که به خاطر از کار افتادن عضو حیاتی بدنشان سال‌ها با سختی زندگی می‌کردند تصمیم گرفتم تا سهمی در زندگی بخشیدن به آنها داشته باشم. روز عید قربان بود و همه در تدارک جشن عید و قربانی کردن در راه خدا بودند، من چیزی نداشتم تا قربانی کنم و تصمیم گرفتم پسرم را در راه خدا بدهم. داستان حضرت ابراهیم(ع) را بارها از زبان پدرم شنیده بودم. او به فرمان خدا تصمیم داشت تا اسماعیل‌اش را قربانی کند، احساس کردم لحظه امتحان من هم فرارسیده است و باید از این امتحان بزرگ سربلند بیرون بیایم. با همسرم موضوع را مطرح کردم و گفتم روز عید قربان با اهدای اعضای بدن محمد می‌توانیم به چند بیمار نیازمند عیدی دهیم، همسرم پذیرفت و همه اعضای بدن او را به بیماران نیازمند بخشیدیم، از اینکه سهم کوچکی در زندگی بخشیدن به چند بیمار نیازمند داشتیم خوشحالیم اما جای خالی محمد هیچگاه برای ما پر نخواهد شد.   شفا انلاین
کد خبر: ۴۸۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۵

  من در زمان امام (ره) و زمان مقام معظم رهبری به تامین نظرات رهبری مقید بودم. در زمینه هایی که از نظرات رهبری بی اطلاع بودم جویای نظرات می شدم و همان در زمان امام(ره) و هم اکنون نظرات مقام معظم رهبری را در مسائل جویا می شوم به عبارت دیگر تابع امام (ره) و رهبری بودم
کد خبر: ۴۶۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۵

مادر حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهوری در بیمارستان بستری شد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : مادر حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهوری در بیمارستان بستری شد که همزمان با بستری شدن والده رئیس جمهور، سیدحسن هاشمی، وزیر بهداشت از مادر رئیس جمهور ملاقات کرد. براین اساس و به گزارش شفا ، وزیر بهداشت صبح امروز به مرکز قلب تهران رفت و با تعدادی از بیماران؛ از جمله مادر رئیس جمهور حسن روحانی ملاقات کردند.
کد خبر: ۴۵۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۹

یک زائر بوشهری بهشت‌رضوی گفت: تاکنون 18 بار پیاده به حرمین ائمه‌معصومین در شهرهای کربلا، سامرا، نجف و مشهدمقدس سفر کرده است
کد خبر: ۴۲۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۸

پزشکان بیمارستان شفا در غزه یک نوزاد را از مادری که توسط ارتش رژیم صهیونیستی شهید شده بود، سالم به دنیا آوردند. به گزارش آوای دنا به نقل از فارس، یک پزشک بیمارستان شفا در غزه در توئیتر خود نوشت: همین الان یک نوزاد را سالم از مادری که به دست ارتش اسرائیل کشته شده بود به دنیا آوردیم.دکتر «بسیل ابووردا» نوشت: «این زندگی از یک مرگ حاصل شد.»
کد خبر: ۳۹۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۳

مرقد مطهر بی ‌بی حکیمه (س) دختر بلافصل امام موسی کاظم(ع) یکی از پرآوازه‌ترین امامزاده‌‌های جنوب کشور بوده و همه ساله پذیرای زائران بسیار زیادی از جنوب کشور و کشورهای حوزه خلیج فارس و شیعه‌نشین است
کد خبر: ۳۸۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۴

آوای دنا-پرداد: پدر یک دختر 8 ساله برزیلی ادعا می کند دخترش چنان می تواند با خدا ارتباط برقرار کند که قادر است امراض مختلفی از آرتروز و سرطان گرفته تا ایدز را شفا دهد. ادعا می شود این دختر به نام "اِلانی سانتوز" در کلیسای پدرش در محلی خارج از ریو دوژانیرو معجزه انجام می دهد. در ویدئویی که در شبکه اجتماعی منتشر شده است نشان می دهد که "الانی" به یک پیرزن عصا به دست کمک می کند تا بدون عصا راه برود و یا مردی که هفت سال دچار ایدز بوده است شفا می گیرد. او با تشویق پدرش پیشوای روحانی "ادوتو سانتوز"، دستانش را روی سر مرد می گذارد و مرد از روی شوکه شدن روی زمین غش می کند.دو بار در هفته افراد بیمار در برزیل به این ساختمان می روند تا شانس خود را با دستان شفا دهنده این دختر امتحان کنند. در پایان مراسم از مردم تقاضا می شود تا کاسه های اعانه را پر کنند. "الانی" که از دو سال پیش این کار را انجام می دهد می گوید از این که مردم خوب می شوند لذت می برم و می خواهم در آینده پزشک شوم تا کمک به افراد بیمار را ادامه دهم. او همچنین می گوید:"من دعا می کنم و خدا معجزه می کند. پدرم با افرادی که می گویند من آنها را معالجه کرده ام مصاحبه می کند.
کد خبر: ۳۱۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۴

آوای دنا-پرهیز:نیاز به آموزش مخصوصا در مورد کودکان که دارای اختلالات یادگیری هستند باتوجه به این که کودکان دارای مشکلات خاصی هستند که قادر به ادامه تحصیل درمدارس عادی واستثنایی نیستند را چند برابر می کند ومیزان شیوع ان نیز در دانش اموزان ابتدایی زیادتر شده است ولی متاسفانه مدرسه اختلالات یادگیری درشهر دهدشت غیر فعال و درشهرستان های اطراف نیز وجود ندارد که همت مسولان را برای واگذاری و فعال سازی مجدداین مرکز برای کمک به این دانش اموزان را می طلبد. رحمان پرهیز مدیرمرکز اعصاب وروان شفا وکارشناس ارشد روانشناسی بالینی
کد خبر: ۲۸۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۵

قصد زيارت حرمت حجّ اکبر استحجي که مثل عمره و حج پيمبر است هر کس که گشت زائر تو زائر خداستاين گفته ام روايت موسي بن جعفراست قدر و جلال و زائر قبر تو روز حشراز زائرين کل امامان فراتر است زوّار تو که شيعة کامل عيار توستزوّار چارده حجج الله اکبر است نام دو پارة تن احمد اگر برمنام مقدس تو و زهراي اطهراست حسرت برند خيل عظيم فرشتگانبر آن فرشته اي که به صحنت کبوتر است روح هزار عيسي مريم در اين مزارچشم هزار موسي عمران بر اين دراست روحم شفا گرفت ز يک جرعه آب آناين حوض صحن توست و يا حوض کوثراست بوي بهشت مي وزد از چار صحن تواز بس نسيم بارگهت روح پرور است "ميثم" که جرم او ز حساب آمده فزونشاد است ازاين که عفو تو ازجرم او سراست
کد خبر: ۲۴۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۲

من دچار سرطان سینه شده بودم و پزشكان به من گفتند به محض رسیدن به فرانسه باید تن به عمل برداشتن سینه بدهم، آن روز من نذر كردم اگر از این بیماری شفا یابم با پای پیاده از نجف به كربلا به زیارت امام حسین(ع) بروم
کد خبر: ۲۲۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۷

به بار نشستن34سال مقاومت در برابرتوطئه های آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران. ازجمله:کوتای نوژه، حمله  نظامی در طبس، تحریک عراق طی 8سال جنگ برعلیه ایران،...آیاجای شک و تردیدی وجود دارد که این مقاومت وپایداری مردم ایران بود که باعث تمایل رئیس جمهور آمریکا برای برقراری روابط با ایران شد؟
کد خبر: ۲۰۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۰۸

مولکول‌های آب زمزم با بقیه آب‌های جهان متفاوت است. بقیه آب‌ها را تغییر می‌دهد اما خودش تغییری نمی‌کند. اگر یک قطره از آب زمزم را به 1000قطره از آب دیگری اضافه کنیم آن آب‌ها خواص زمزم را پیدا می‌کنند
کد خبر: ۱۸۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۰۱

خیلی از ما برخلاف ادیسون از شکست خوردن دوری می‌کنیم. درواقع، آنقدر درگیر این هستیم که مبادا شکست بخوریم که دیگر هدفمان پیروز شدن نیست. وقتی قدم‌های اشتباه برمی‌داریم، تفسیرشان می‌کنیم، به انتخاب خودمان آنهایی که به نظرمان اشتباه بوده را در زندگی‌مان اصلاح می‌کنیم.آوای دنا:شیرین‌ترین پیروزی آنی است که دشوارتر بوده باشد. آن پیروزی که عمیقاً به آن دست یابید و به خاطرش با هر آنچه که دارید بجنگید و بخواهید همه چیز را تا لحظه نزدیک شدن به موفقیت در میدان نبرد رها کنید.جامعه به شکست پاداش نمی‌دهد و شکست‌های زیادی را هم پیدا نمی‌کنیم که در کتاب‌های تاریخی ثبت شده باشند. استثناها آن شکست‌هایی هستند که پُلی برای موفقیت‌های آتی شده باشند. داستان توماس ادیسون هم یکی از آنهاست که یکی از مهمترین کشفیات او اختراع لامپ برق بوده است که قبل از رسیدن به نمونه موفق، ۱۰۰۰ مرتبه امتحان کرد. یک گزارشگر از ادیسون می‌پرسد، «۱۰۰۰ مرتبه شکست خوردن چه حسی دارد؟» و ادیسون اینطور پاسخ می‌دهد، «من ۱۰۰۰ بار شکست نخوردم، لامپ برق اختراعی بود که ۱۰۰۰ مرحله داشت.»خیلی از ما برخلاف ادیسون از شکست خوردن دوری می‌کنیم. درواقع، آنقدر درگیر این هستیم که مبادا شکست بخوریم که دیگر هدفمان پیروز شدن نیست. وقتی قدم‌های اشتباه برمی‌داریم، تفسیرشان می‌کنیم، به انتخاب خودمان آنهایی که به نظرمان اشتباه بوده را در زندگی‌مان اصلاح می‌کنیم.برای خیلی‌ها شکست یک کمبود به شمار می‌رود. این طرز تفکر مثل خیلی چیزهای دیگری که درمورد آنها اشتباه فکر می‌کنیم، نادرست است. اشتباه کردن نه تنها یک حقارت فکری نیست بلکه ظرفیت اشتباه کردن برای شناخت انسان الزامی است.بهترین معلم زندگیوقتی نگاه دقیق‌ترین به بزرگ‌ترین متفکران تاریخ می‌اندازیم، می‌بینیم که میل به شکست خوردن اصلاً فکر جدید یا غیرعادی نیست. از علایق آگوستین، داروین و فروید تا اسطوره‌های ورزشی و تجاری امروز، شکست ابزاری قدرتمند برای رسیدن به موفقیت است.شکستها بزرگ‌ترین معلمین زندگی هستند اما متاسفانه بیشتر افراد و مخصوصاً فرهنگ‌های محافظه‌کار تمایلی برای تجربه آن ندارند. درعوض آنها انتخاب می‌کنند که محافظه‌کارانه‌تر عمل کرده و هر بار همان انتخاب‌های مطمئن‌تر را دوباره و دوباره تکرار می‌کنند. آنها با این باور رفتار می‌کنند که اگر موجی ایجاد نکنند هیچ توجهی را به خودشان جلب نمی‌کنند؛ هیچکس بخاطر شکست خوردنشان سر آنها داد نمی‌زند چون هیچوقت بیشترین تلاششان را برای کاری که ممکن است شکست بخورد (یا موفق شود) به کار نمی‌گیرند.اما در اقتصاد دنیای امروز، بعضی سرمایه‌داران و کارآفرینان دیگر ترسی از شکست ندارند و به استقبال آن می‌روند. براساس یک مقاله جدید، شرکت‌های بسیاری گزارش موفقیت‌ها و شکست‌های کارکنان را ارزیابی می‌کنند زیرا اعتقاد دارند آنهایی که دچار شکست می‌شوند، از جنگ جان سالم به در برده و الان تجربه‌ای باارزش با خود دارند.مکتب فکری غالب در شرکت‌های در حال توسعه این است که موفقیت بزرگ به ریسک بزرگ وابسته است و شکست مطمئناً یک محصول ناشی از آن است. مجریان چنین سازمان‌هایی برای اشتباهاتشان به سوگ نمی‌نشینند بلکه از آن برای موفقیت‌های آینده استفاده می‌کنند.سریع‌ترین راه به سمت موفقیت نداشتن ترس دربرابر شکست است. رهبران و مدیران برای اینکه کارشان را درست انجام دهند، موفق شوند و شرکت‌هایشان را در عرصه رقابت نگه دارند، می‌بایست هر روز محدوده خود را بزرگتر کنند. آنها باید ایده‌ها، برنامه‌ها، سخنرانی‌ها، توصیه‌ ها، تکنولوژی، محصولات، رهبری، صورتحساب‌های خطرساز و ریسکی ارائه دهند.  و همه اینها را باید بدون هیچ ترسی عرضه کنند--بدون ترس از شکست، طرد شدن یا تنبیه.دست یافتن به توانایی‌هااین مسئله برای خواسته‌های شخصی نیز صدق می‌کند، چه غلبه بر یک چالش یا مشکل خاص باشد یا رسیدن به نهایت توانایی‌های خود در همه جنبه‌های زندگی. برای اینکه بهترین خودتان باشید و غیرممکن‌ها را ممکن سازید، نباید از ترس بترسید، باید بزرگ فکر کنید و خودتان را به جلو سوق دهید.وقتی با این طرز فکر درمورد دیگران فکر کنیم، پیشگامان، مخترعین و مکتشفین را در ذهنتان تجسم کنید: آنها شکست را به عنوان قدمی برای رسیدن به موفقیت در آغوش می‌کشند.اما لازم نیست روی بند راه بروید، قله اورست را فتح کنید یا برای رسیدن به این طرز فکر نابینا را شفا دهید. وقتی پاداش موفقیتی بزرگ باشد، استقبال کردن از شکست احتمالی رمز وارد شدن به چالش‌های مختلف است، چه با شروع یک کار جدید بخواهید زندگی‌تان را از نو بسازید یا اینکه برای داشتن رابطه‌ای عمیق‌تر به خودتان اجازه اعتماد کردن به فردی دیگر را بدهید.برای رسیدن به هر هدف باارزش، باید ریسک کنید. توصیه‌ای که در برخورد با ریسک‌ها ارائه می‌شود ساده و سرراست است: باید تصمیم بگیرید این هدف ارزش آن ریسک را دارد یا نه. اگر دارد، دیگر نباید نگران باشید.البته ریسک‌هایتان باید حساب‌شده باشد؛ نباید چشم‌بسته دل به دریا بزنید و امید بهترین نتیجه را داشته باشید. رسیدن به هدف یا دست‌کم به کار گرفتن همه تلاشتان نیازمند آماده‌سازی، تمرین و دانستن مهارت‌ها و داشتن توانایی‌های لازم است.به دست آوردن طرز فکر بی‌باکانهیکی از بزرگترین رازهای موفقیت عمل کردن در منطقه توانایی‌هایتان اما بیرون از منطقه امن‌تان است. بااینکه ممکن است با شکستی بزرگ روبه‌رو شوید، اما امکان پیروزی بزرگ هم برایتان وجود دارد--و به همین دلیل است که ریسک و شجاعت بزرگ پیش‌زمینه آن است. در هر دو حال، درمورد توانایی‌ها، استعدادها و راهکارهایتان بهتر فهمیده و برای چالش بعدی خودتان را قوی‌تر خواهید کرد.اگر به نظرتان خطرناک می‌آید، باید بگوییم بله، ممکن است اینطور باشد. اما راه‌هایی برای راحت‌تر به دست آوردن این طرزفکر بی‌باکانه وجود دارد. اولین آن این است که آگاهانه رویکردی مثبت داشته باشید تا با هر چه هم که روبه‌رو شدید، بتوانید درس‌های آن تجربه را گرفته و به جلو رفتن پیش روید.این حقیقت دارد که همه ذاتاً مثبت‌اندیش نیستند اما می‌توانند در هر مقطعی از زندگی تصمیم به تغییر رویکرد خود بگیرند. خواندن درمورد شکست‌های دیگران و واکنش‌های متعاقب افراد موفق به آن و تکرار این داستان‌های تاریخی برای دیگران در این راه بسیار مفید است. منبع/مردمان
کد خبر: ۱۷۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۵

از قفل، با کلید،درست استفاده کن / کاری نکن به جان تو گردد بلا، کلید / یک عمر میتوان سخن از قفل یار گفت / پس در میان این همه مضمون چرا کلید!؟
کد خبر: ۱۷۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۱۳