« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
به روایت تاریخ؛
در تعداد شهداي كربلا اختلاف وجود دارد امّا قول مشهور اين است كه به غير از امام حسين (ع) هفتاد و دو نفر از ياران و اصحاب حضرت سيدالشهداء (ع) به شهادت رسيدند.
کد خبر: ۱۴۷۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۱

یاداشت-موسی مرادی
من اشک های مادر ایلیاتی هستم که وقتی اسباب و اثاث منزل فرزند مهاجر خود را بر بالای سایپا می بیند گیسو (پل) میبرد و صدای« رودم رودم هایش» به گوش خدا می رسد .
کد خبر: ۱۴۱۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۲

نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وعده‌هایی باورنکردنی به مردم آمریکا داده است که در صورت پیروزی در انتخابات، بسیاری از افراد چشم به راه اجرایی شدن آنها هستند.
کد خبر: ۱۳۹۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

مدیرکل امور مرزی و گمرکی وزارت کشور ار راه اندازی بندر تجاری ماهشهر در آینده نزدیک خبر داد.
کد خبر: ۱۳۶۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۳۰

هیچ کس خبر نداشت که علیرضا در آن شب‌های سخت چه آرزوهایی در سر دارد. او شاید روزهای باشکوه را پیش‌روی خود می‌دید و آن همه سختی را تاب آورد تا به امروز برسد، به پیراهن شماره یک در پرسپولیس.
کد خبر: ۱۳۵۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۱

در اثر تیراندازی دو جوان فلسطینی
در اثر تیراندازی دو جوان فلسطینی در شهر تل‌آویو در نزدیکی وزارت جنگ رژیم صهیونیستی، چهار صهیونیست به هلاکت رسیدند.
کد خبر: ۱۳۰۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۱

آوای رودکوف:برخورد شدید دو دستگاه موتورسیکلت در جاده خارستان سه کشته و یک زخمی بر جا گذاشت .
کد خبر: ۹۴۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۰۷

آوای رودکوف:اسکان تیم ورزشی پسران در خوابگاه‌های دخترانه دانشکده شریعتی سبب اعتراض دانشجویان دختر شده است.
کد خبر: ۹۴۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۰۵

کشتار هزاران پرنده در آشوراده خیانت به محیط زیستی است که باید به صورت امانت، نگاه داشته و به دست آیندگان برسانیم. اراده پولادین و مقاومت مدنی متخصصان، کنشگران و اعضاء سلحشور سمنا مانع مرگ تدریجی آشوراده خواهد شد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir بابک توتون چیبابک توتوچی، دبیر کل ستاد مردمی نجات آشوراده  در گفتگو با خبرنگار انتخاب خبر با اعلام این مطلب افزود: همانگونه که در طول تاریخ بر پیکره حق و حقیقت، زخم های بسیاری وارد شده است، اما در نتیجه،  حق و حقیقت از بین نرفته و نخواهد رفت، و طبیعت ستمدیده و به ویژه جزیره آشوراده نیز باوجود هجوم سرمایه سالاران قانون شکن و حملات ناجوانمردان بی اخلاقان حرمت شکن از بین نرفته و به عنوان نماد مقاومت و ایستادگی فعالان محیط زیست همچون ستاره ای درخشان در آسمان شبهای ایران اسلامی خواهد درخشید. وی افزود: امروز آشوراده  تبدیل به نماد مقاومت و ایستادگی گردیده است و به شما قول می دهم هر کسی هر قدر در نابودی آشوراده نقش داشته باشد، به همان اندازه هم به صورت ظاهر در دادگاه های صالح پس از محرز شدن جرم آن شخص و هم در پیشگاه پروردگار توسط نیروهای  کائنات و دست توانای طبیعت، مجازات خواهد شد. این جامعه شناس و فعال محیط زیست خاطرنشان شد: 9 آذر ماه اولین سالگرد انعقاد قرارداد شرم آور، ننگین و نامبارکی بود که سال گذشته در سازمان محیط زیست کشور فی مابین این سازمان و میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری منعقد شده است؛ تفاهمنامه ای که در سابقه و عقبه ۱۵ ساله ی خود  یک چپاول حساب شده و جزیره خواری بی بدیل را در تنها ترین جزیره طبیعی دریای مازندران پنهان کرده است و اگر کسی با این سخنان بنده مخالفتی دارد، بیاید تا در محضر مردم و اصحاب رسانه با مدارک مستدل، مناظره کنیم و حقانیت ادعایمان را بیش از پیش به اثبات برسانیم. بنیانگذار مکتب حرمت حیات گفت: پارسال مشاهده کردیم که از شهریور ماه، آتش سوزی هایی در آشوراده اتفاق افتاد و همه روزنامه ها و سایت های خبری به ویژه انتخاب خبر نیز اخبار آن را  منتشر کردند، و حتی بسیاری از مسئولینی که با تغییر کاربری آشوراده موافق بودند در مصاحبه هایشان اعلام کردند که حدود 100 هکتار از آشوراده سوخت و ما دیدیم که بعدها استانداری گلستان اعلام کرد که یک نوار کوچک ساحلی سوخته شده است و این اتفاق در محلی اتفاق افتاد که در کنار آن پاسگاه محیط بانی قرار دارد، اما افسوس که تجهیزات کافی و لازم را در اختیارش قرار نداده اند. این فعال صلح و محیط زیست تصریح کرد: بی تردید اگر محیط زیست هم کارآگاه داشته باشد و سرنخ ها و پازل ها را کنار هم قرار دهد، مشخص می شود که یک عده در این کار دست داشتند و درصدد بودند آنجا بسوزد و ویژگی اکولوژیکی خود را از دست بدهد، تا بتوانند به راحتی جزیره را از حفاظت خارج کرده و آن را جزو منابع طبیعی به شمار آورده و به راحتی هر کاری را که بخواهند انجام دهند. دبیر اجرایی سمنا درباره ورود شکارچیان  به آشوراده و کشتار وسیع پرندگان مهاجر افزود: این حادثه  به صورت بی سابقه اتفاق افتاد، چون  این کشتار و شکار پرندگان مهاجر در مناطقی مانند فریدونکنار و سرخ رود، باب بوده و ما به هیچ وجه درآشوراده شاهد این مسئله نبوده ایم. وی ادامه داد: در جایی که میزبان بیش از یک میلیون پرنده مهاجر است و در واقع یک منطقه حفاظت شده است و امکان ورود آن تعداد قایق شکاری، آن هم به صورت منظم و منسجم در یک زمان وجود نداشته، شکارچی ها با حدود 160 قایق شکاری وارد ساحل  آشوراده شدند و پرندگان مهاجر را به رگبار گلوله بستند، آسمان منطقه را دودآلود کرده و اکثر پرندگان را قتل عام کردند و هزاران قطعه پرنده را از زندگی، ساقط کرده و به اصطلاح در دریای مازندران، حمام خون راه انداختند و مابقی را فراری دادند. توتونچی افزود: بدون اینکه بخواهم شخص یا اشخاص خاصی را متهم کنم باید عرض نمایم می توان گمانه زنی نمود که این فاجعه برنامه ی حساب شده ای است که بتوانند میزان پرندگان را کاهش بدهند، چرا که این موضوع، یکی از مسائلی است که ما به دلیل آن با ساخت و ساز و گردشگری انبوه در آشوراده  مخالفت می کردیم. این  در ادمه تصریح کرد: آشوراده، زیستگاه زمستان گذرانی پرنده هاست و در واقع این ها آمدند این کار را انجام دادند تا جاده صاف کن طبیعت خواران شوند. این فعال صلح و محیط زیست درباره اقدامات مؤثر سازمان حفاظت محیط زیست کشور و استان گلستان در این خصوص گفت: متأسفانه هیچ کس پاسخگو نیست و فقط محیط زیست اعلام کرده است که با این قضایا مخالف است اما فقط گفتن کافی نیست؛ اگر واقعا محیط زیست بخواهد کاری انجام دهد، یک دستگاه نظارتی و حاکمیتی است و گارد حفاظتی دارد و در آن لحظه می تواند با همکاری نیروی انتظامی، همه شکارچیان را جمع آوری کند، چرا که معاش اکثر اهالی شریف  بندر ترکمن علاوه بر کشاورزی و دامپروری، ماهی گیری بوده و تا به حال شکار پرنده در این سطح وسیع نداشته ایم. بابک توتون چی در پایان افزود: من هیچ کس را متهم نمی کنم، اما گمانه زنی، آزاد است و بلااستثنا در موضوع ورود شکارچیان به آشوراده، ردپای یک جریانی وجود دارد که می توان با وجود سرنخ های بسیاری، به همان آتش سوزی آشوراده در سال گذشته رسید و به احتمال قریب به یقین، این امر نامبارک بی ارتباط با آنچه که قرار است در آینده آشوراده رخ بدهد، نخواهد بود.
کد خبر: ۷۹۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۶

از اوضاع و احوال تاریخچه اش پرسیدیم . میگوید سابقه تاریخی زیادی دارم بطوریکه زمانی بزرگترین مرکز داد و ستد بوده و از رونق خاصی برخوردار بودم ان هم در قالب بلاد شاهپور
کد خبر: ۷۶۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۴

متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است.خبرگزاری ایسنا: متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است. از حمله نظامی جان سالم به‌در برد و از کشتار جمعی و تجاوز گروه‌های مختلف در سوریه فرار کرد اما درست پس از رسیدن به بهشتی امن در کشور همسایه «لبنان» بود که فاطمه 13 ساله رگ دست خود را زد. این تنها مورد خودکشی در میان آوارگان سوری نیست. پس از سه‌سال زندگی در چادر، افسردگی، خود آسیب‌رسانی، تلاش برای خودکشی و دیگر مشکلات روحی در بین دختران سوری افزایش داشته است. نام فاطمه به‌خاطر امنیت او تغییر کرده و تیم فایننشال‌تایمز نمی‌تواند خود او را مستقیما ملاقات کند. اما مادرش داستان او را با ما در میان می‌گذارد تا نشان دهد که چگونه پس از فرار از جنگ سوریه، دختران بیشماری هنوز با خطر تجاوز، سوءاستفاده خانگی و ازدواج اجباری روبه‌رو هستند. یازده‌هزار سوری مجبور شدند از خانه خود فرار کنند و هیچ نشانه‌ای از پایان جنگی که چهار‌سال از شروع آن می‌گذرد و به جنگ داخلی تبدیل شده، وجود ندارد. اولویت‌های فوری در بحران آوارگی نسبتاً مشخص هستند: مردم به سرپناه و غذا نیاز دارند. اما وقتی بحرانی طولانی می‌شود - روزی پنج هزار نفر - تلاش برای کنترل آن طاقت‌فرسا می‌شود. فاطمه و مادرش به مرکز زنان که توسط کمیته نجات بین‌المللی راه‌اندازی شده، امید زیادی بسته‌اند. کمیته نجات در‌ سال 1933 توسط آلبرت اینشتین برای نجات خانواده‌های آلمانی که با خطر نازی‌ها روبه‌رو بودند، ایجاد شد. این خیریه در حال‌ حاضر در بیش از 30 کشور جهان از میانمار تا زیمباوه کار می‌کند و پس از طوفان‌ها و سونامی‌ها به مردم کمک‌رسانی می‌کند یا درمانگاه‌های بهداشت و سلامت دائمی می‌سازد. در‌ سال 2014 کمیته نجات در سطح جهانی به 14.8 میلیون نفر از جمله چهار میلیون آواره سوری کمک‌رسانی کرد. با وجودی که در بین جمعیت آواره سوری، زنان بیش از سایرین در معرض خطر قرار دارند اما به دلیل تلاش گروه‌های امداد برای تهیه غذا، دارو و آموزش، زنان جوان غالبا فراموش می‌شوند. مادر فاطمه با سیاهی زیر چشم که از دوران سخت حکایت دارد می‌گوید: دختران مهاجر در زندان هستند... شب‌ها در اردوگاه‌ها صدای گریه زنان را می‌شنوید و مردانی که زنان خود را کتک می‌زنند. نیمی از آن زنان زیر 14 ‌سال سن دارند. با دسترسی محدود به آموزش، دختران آینده را از دست می‌دهند. والدینی که زمانی از دختران خود حمایت می‌کردند، اکنون خود زخم خورده‌اند و غالبا دخترانشان را مورد آزار قرار می‌دهند و این‌قدر فقیرند که با ازدواج زودهنگام آنان موافقت می‌کنند، یکی از امدادگران می‌گوید که در این شرایط امکان این‌که دختری به خودفروشی وادار شود نیز وجود دارد. در شرایط پیچیده‌ای که هزاران مهاجر در آن قرار دارند، ترس از تعرض یعنی این‌که بسیاری از دختران به ندرت چادرهای برزنتی را که زمستان‌ها دچار سیل می‌شوند و تابستان‌ها از گرمای هوا مانند کوره سوزانند، ترک می‌کنند، وجود دارد. مادر فاطمه که با وجود درگیری با سوءرفتار خانوادگی، هنوز امیدوار است، می‌گوید: مرکز زنان ما را تشویق به ادامه زندگی و بازسازی توانایی‌مان می‌کند. اگر آنها نبودند، دخترم جان خود را از دست می‌داد و ممکن بود، خود من هم دست به خودکشی بزنم. تلاش‌های کمیته نجات کمیته نجات بیش از 30 مرکز در اردوگاه‌های پناهندگان در شمال سوریه و کشورهای همسایه دارد. حمایت از زنان و توانمندسازی آنان یکی از هزاران برنامه‌ای است که این خیریه به‌عنوان بخشی از واکنش به مصائب سوریه اجرا می‌کند و نیازهای بهداشتی و سلامتی تا آموزش شغلی را در بر دارد. این کمیته که ‌سال گذشته 456 میلیون دلار درآمد داشت، بر فوریت و گسترش کار خود در سراسر جهان تأکید دارد و علاوه‌بر بحران سوریه که در فراخنای پنج کشور گسترده است، درمانگاه‌هایی را برای معالجه بیماران ابولا در غرب آفریقا ایجاد کرد و در مناطقی که عراقی‌ها از دست نیروهای داعش می‌گریزند، کمک‌های انسانی توزیع کرد. کمیته همچنین در آمریکا به مهاجر انی که شانس شروع زندگی جدیدی را به دست آورده‌اند، کمک می‌کند. یافتن راه‌حل‌های درازمدت برای مهاجر ان، جهت ثبات منطقه بسیار حیاتی است زیرا اردوگاه‌ها، زمینی حاصلخیز برای رشد گروه‌های رادیکال افراطی هستند. جابه‌جایی عظیم مردم، موجب فشارهای اقتصادی می‌شود که می‌تواند در مناطق پذیرای آنان، ناامنی به‌وجود آورد اما همان‌گونه که بزرگترین بحران آوارگان جنگ جهانی عمیق‌تر می‌شود، بودجه خیریه‌ها کاهش می‌یابد. هفته گذشته سازمان ملل اعلام کرد که به علت کمبود بودجه، لیست غذای حیاتی خود را به 1.7 میلیون آواره سوری کاهش می‌دهد. دیوید میلبند، رئیس و مدیر اجرایی کمیته نجات می‌گوید: بحران سوریه بزرگترین فاجعه بشری قرن حاضر تاکنون است. حدود نیمی از 22 میلیون جمعیت کشور مجبور به ترک خانه خود شدند و این میزان بسیار بزرگتر از آن است که داوطلبان کمک بتوانند آن را درک کنند. جنگ، بیماری و فجایع محیطی به چیزی که از زمان جنگ‌جهانی‌دوم عنوان بزرگترین بحران مهاجر ت را به‌خود اختصاص داده، افزوده است. میلبند، از کمیته نجات خواسته است که به نیازهای زنان مهاجر توجه بیشتری نشان دهند. سارا ابواصالی، رئیس برنامه زنان کمیته نجات در ترکیه می‌گوید: بازپروری حیاتی و لازم است، به این موضوع از منظر دیگری نگاه کنید؛ چه کسانی سوریه را دوباره خواهند ساخت؟ فقط رسیدن به اردوگاه‌ها در سوریه بسیار چالش‌برانگیز است زیرا جاده‌ها، نقطه‌های ایست و بازرسی و شهرها مرتباً بین گروه‌های مسلح مختلف دست‌به‌دست می‌شوند. قانع‌کردن خانواده‌های محافظه‌کار که غالباً خروج زنان از خانه را ممنوع کرده‌اند، خودش مانع جدی دیگری است. با وجود این مساله، حدود دو هزار زن روزانه از هشت مرکز زنان کمیته نجات در شمال سوریه دیدن می‌کنند و از کمک و مشاوره بهره می‌گیرند. کمیته «گروه‌های سیار» را به اردوگاه‌های بیشتری می‌فرستد ولی این تلاش مانند قطره‌ای در دل اقیانوس است. سوری‌های مهاجر در طول مرز شمالی حدود 500 اردوگاه ساخته‌اند که برخی ده‌ها‌ هزار ساکن دارند. کمیته نجات می‌گوید، کارش بسیار حیاتی است زیرا بسیاری از برنامه‌های مربوط به جوانان در اردوگاه‌ها به‌طور ناخواسته دختران را از برنامه‌ها حذف کرده‌اند؛ زیرا از نظر آوارگان پس از سن بلوغ دختران و پسران نباید کنار هم باشند. آمار ناامیدکننده برنامه زنان کمیته نجات به‌طور مرتب با حداقل 32 هزار زن آواره در یک‌سال کار کرده است اما حتی داستان‌های موفق نیز به دلیل مسائل تازه‌ای که گزارش می‌شود، مایه خوشحالی نیست. فاطمه یکی از این موارد است. زخم‌های روی بازوها و همچنین افسردگی او به کمک مشاوران کمیته التیام یافت اما کمی بعد، پدرش او را مجبور به ازدواج با پسرعمویش که دوبرابر فاطمه سن دارد، کرد و به راه دوری فرستاد. در حالی که آمار قابل اعتمادی از تجاوز یا خود آسیب‌رسانی وجود ندارد، مادر فاطمه می‌گوید، بسیاری از دختران به بریدن رگ خود اقدام می‌کنند. زنان جوان دیگری از این هم فراتر رفته‌اند. یک نفر خودسوزی کرد، آنها او را بیرون اردوگاه به خاک سپردند. دیگری سعی کرد با خوردن کُلر خودکشی کند که او را به بیمارستان رسانده و معده‌اش را شست‌وشو دادند. دختر دیگری را می‌شناسم که فقط 15 سال داشت و قبل از آن خانواده‌اش سه‌بار او را شوهر داده‌اند. این دختر سعی کرد فرار کند. متوقف‌ کردن همه ازدواج‌های اجباری و زودهنگام امکان‌پذیر نیست. در برخی مناطق روستایی سوریه، این مسأله امری متداول و عادی است اما اغلب سوری‌ها تا پایان تحصیلات دانشگاهی دخترشان منتظر می‌ماندند. اکنون مدرسه‌ای نیست و درحالی‌که بحران طولانی‌تر می‌شود، خانواده‌ها توسط خواستگاران خارجی که شیربهای خوبی هم می‌پردازند، وسوسه می‌شوند. هبا، دختر 26 ساله شاد و شلوغ با کت چرمی و روسری سفید، امید خود را از دست نداده است. مناطقی در شمال سوریه جایی که او مراکز زنان کمیته نجات را اداره می‌کند، برای بازدید بسیار خطرناکند به همین دلیل او برای دیدن تیم روزنامه فایننشال‌تایمز در ترکیه از مرز عبور می‌کند. برای ایمنی وی، نامش را اعلام نمی‌کنیم. هبا بیش از هر چیز از سرنوشت دخترانی که او نمی‌تواند به آنها کمک کند، بیم دارد. «تشخیص واقعیت از شایعاتی که مرتباً دهان به دهان می‌چرخد، کار بسیار سختی است. ما به ندرت دوباره از زنانی که به آنها کمک می‌کنیم، خبری می‌شنویم. برخی زنان بدون این‌که آگاه باشند، با مردان در ترکیه یا کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ازدواج می‌کنند و نمی‌دانند که این شرایط رسمی و قانونی نیست. گفته می‌شود بسیاریف از این دختران به فاحشگی وادار می‌شوند.» هبا می‌گوید: «حتی چادر محل اقامت یک دختر، امن نیست. خشونت جنگ، رفتارها را به‌ویژه در میان پسرانی که طی درگیری‌ها به بلوغ می‌رسند، تحت‌تأثیر قرار می‌دهد تا حدی که موارد زیادی از آزار جنسی دختران گزارش می‌شود. رهیافتن به این محیط‌ها بسیار سخت و پیچیده است. بسیاری زنان خجالتی‌تر از آن هستند که حتی بپذیرند مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند.» در لبنان، آوارگان مونث ممکن است سرپناه‌های مخفی پیدا کنند اما در شمال سوریه که از قانون خبری نیست، خانه امن یا مراکز قانونی وجود ندارد. به‌جای این مراکز، هبا و دوستانش استراتژی‌های مبارزه و کنار آمدن با شرایط را آموزش می‌دهند. در مرکز جوانان آواره در ترکیه، مشاوری به‌نام منال با گروهی از دختران خندان و شلوغ احاطه شده که پیشنهادهای خود درمورد «راه‌های نه گفتن» را با صدای بلند می‌گویند تا منال روی بورد بنویسد. دختران جملات را با هم تمرین می‌کنند تا ببینند چه کاری نتیجه بهتری دارد. کمی بعد، منال پیشنهاد می‌کند که ایده برتر را به والدینشان که اجازه نمی‌دهند دختران خانه را ترک کرده یا به مدرسه بروند، بگویند. هبا می‌گوید: «ما با چیزهای کوچک شروع می‌کنیم. اگر دختران نتوانند آن را انجام دهند، چگونه می‌توانند درمورد مسائل بسیار بزرگتر و مهم‌تری چون ازدواج بحث کنند؟ زمانی که دختران و زنان شروع به صحبت می‌کنند، اعتماد به نفس‌شان سریعا افزایش می‌یابد. گاهی لازم نیست خودمان زیاد صحبت کنیم، ما فقط فرصت را برایشان فراهم می‌کنیم... آنها خودشان همدیگر را راهنمایی می‌کنند. به‌عنوان مثال، زنان بزرگتری که قبلا و در سن کم ازدواج کرده‌اند، به مادران جوان‌تر می‌گویند، من خیلی عذاب کشیدم، سعی کن برای دخترت مادر بهتری باشی.» کمیته نجات امیدوار است با بودجه بیشتر بتواند چادرهایی ویژه آماده کند تا در آن‌جا به زنان آموزش شغلی بدهند و آنها بتوانند کار خود را آغاز کنند و در هزینه خانواده کمک‌خرج باشند. مادر فاطمه یاد می‌گیرد که قبل از این‌که دختر جوان‌ترش با سرنوشت مشابه خواهرش مواجه شود، صحبت کند. او می‌گوید: «فکر می‌کردم هیچ دوستی ندارم، از دنیا می‌ترسیدم... حالا جواب شوهرم را می‌دهم، آخرین‌بار که می‌خواست دخترم را کتک بزند، جلویش ایستادم و حرف زدم.» او لبخند می‌زند و با ناباوری می‌گوید: «شوهرم واقعا گوش کرد، بالاخره نتیجه گرفتم.»
کد خبر: ۶۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۷

کوچ حدود 10 هزار قطعه پرنده براي زمستان گذراني در آبگيرهاي رودخانه مارون کهگيلويه و بويراحمد
کد خبر: ۵۳۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۱

شب ها در این خانه سخت تر از همیشه می گذرد «من هر شب سرباز عراقی اسیر می شوم برای همسرم و عین یک نمایشنامه تا صبح برنامه داریم. صبح که دارویش را می خورد و آرام می شود، دست و پای من را می بوسد و می گوید ببخشید خانم». به گزارش آوای دنا به نقل از فارس، این تنها شرح یک شب از سی و چند سال زندگی پرغصه همسران جانبازان اعصاب و روان است؛ زنان رنج کشیده و صبوری که سال ها بعد از به پایان رسیدن جنگ، درگیر جنگی بی سر و صدا و فرساینده در خانه های خود هستند. نگهداری از جانباز اعصاب و روان آسان نیست. عملا دیگر نمی توان به چشم «همسر» به او نگاه کرد. بیمار است و بیشتر از همسر، پرستار می خواهد. اما کدام پرستار است که شب تا صبح نقش اسیر عراقی را بازی کند، با حمله های عصبی و عوارض ناشی از آن، مثل کتک و ناسزا و شکستن اثاث خانه و ... کنار بیاید، به دنبال داروهایش تا مرز اسرائیل برود و دم هم نزند و در ازای این همه؟ هیچ. شاید گاهی تقدیری از سوی بنیاد شهید، شهرداری یا نهادهای دیگر که آن هم باعث دلخوشی این رزمنده های واقعی است. آنقدر به بیمارستان رفتم تا خودم هم مریض شدم52 ساله است. اما بیشتر از سنش به نظر می رسد. سختی های زندگی با جمشید، جانباز اعصاب و روان و شیمیایی در 27 سال گذشته پیرش کرده. 27 سال پیش، عملیات فاو، سلامتی همسرش را از او گرفت و حالا همسرش است که جنگ را به جای او ادامه می دهد «مشکلات خیلی زیاد است، به خصوص بیمارستان رفتن ها آنقدر زیاد شد که دیگر خودم هم روانه بیمارستان شدم». می گوید به خاطر اجر ثوابش این سال ها را تحمل کرده. اما یک بار نزدیک بوده طاقتش تمام شود و آن وقتی بوده که جمشید از خانه خارج شده و به قم رفته و به خاطر حواس پرتی سه روز در قبرستان ها خوابیده «وقتی پیدایش کردیم، فرقی با یک مرده نداشت. از طریق جهاد ساوه پیدایش کرده و تحویل کلانتری داده بودند. روزی که پیدا شد، من در حال خودم نبودم. یک بچه کوچک هم داشتم و بدترین لحظه ام بود وقتی او را در آن حالت دیدم. همه برایم سر تکان می دادند. گمشده داشتن خیلی سخت است» سه فرزند دارد. دو تا قبل از مجروح شدن پدرشان به دنیا آمده اند و یکی بعد از آن. اما از جمشید کاری برای تربیت آنها ساخته نیست «شوهر من مثل یک تکه گوشت است و کاری برای کمک به بزرگ کردن بچه ها از دستش برنمی آید. ریه هایش هم ناراحت است و نمی تواند کار کند». خسته ام، اما به خاطر خدا و بچه ها تحمل می کنممحمود 49 ساله است، سال 62 در عملیات مجروح شده و شیمیایی است، اما به نظر همسرش، جانباز اعصاب و روان هم هست. زن 42 ساله ای که هنوز جوان است، اما دلش از سختی های زندگی و مبارزه یک تنه با این همه مشکل بدجوری پر است «در بیمارستان بستری نیست، اما فرقی با یک بیمار بستری ندارد. تنگی نفس دارد. عروسی نمی آید، در مراسم عزا زود می گوید بلند شو برویم، اینجا هوا آلوده است و اعصابش به هم می ریزد». محمود پدر سه فرزند است «یکی از بچه ها بعد از جانباز شدن پدرش به دنیا آمده است. بچه ها می گویند باید با وی کنار آمد، چون مریض است. اما همه مان از این وضعیت به تنگ آمده ایم. وقتی دختر من می خواست ازدواج کند، بارها تقاضا و التماس کردم تا برای تهیه جهیزیه او کمکمان کنند، اما هیچ فایده ای نداشت». این تنها مشکل همسر محمود نیست. دارو و درمان بزرگترین مشکل اوست «هزینه های درمان را بیمه می دهد، اما داروهایش گیر نمی آید. علاوه بر این باید در بیمارستان در بخش مغز و اعصاب و مشاوره بستری باشد». وضعیت محمود از بقیه قدری بهتر است، چون می تواند به سر کار برود، اما... «در هوای گرم و آلوده نمی تواند کار کند. در جهاد کشاورزی کار می کند». با این حال هیچ چیز بیشتر از بی اعتنایی های جامعه دلگیرش نمی کند؛ جامعه ای که محمود به خاطر امنیت و آسایش آنها به این روز افتاد «یک شب که حالش بد شد و خواستم او را به دکتر ببرم، نزدیک ولیعصر پلیس جلویم را گرفت تا جریمه ام کند. گفتم همسرم جانباز است، حالش بد شده و می خواهم او را به بیمارستان ببرم. پلیس خندید و گفت ما از این کلک ها زیاد دیده ایم! گفتم کارت شناسایی دارد و پلاک ماشین هم مشخص است، همسرم خودش هم بلند شد و با حال نزارش قدری تند با افسر پلیس صحبت کرد، پلیس هم گفت تو برو و فکر کن ما را گول زده ای! وقتی به بیمارستان رسیدم، دکتر گفت حالش خیلی بد است، چرا او را اینقدر دیر آورده ای؟ گفتم فقط یک ربع پلیس من را نگه داشت». کیست که بتواند یک روز از این زندگی را تاب بیاورد؟ «خسته ام، دیگر بریده ام،‌ اگر دارم تحمل می کنم، به خاطر بچه هایم و به خاطر رضای خدا است. فکر می کنم در کنار او دارم ایثار می کنم». جنگ در خانه جانبازان ادامه داردشب ها در این خانه سخت تر از همیشه می گذرد «من هر شب سرباز عراقی اسیر می شوم برای همسرم و عین یک نمایشنامه تا صبح برنامه داریم. صبح که دارویش را می خورد و آرام می شود، دست و پای من را می بوسد و می گوید ببخشید خانم». همسرش روزی 48 نوع دارو می خورد. با این حال، درصد جانبازی او را کاهش هم داده اند «دکترها می گویند وضعیت او از یک جانباز شصت درصد هم بدتر است، اما درصد جانبازی او را از 24 درصد به 10 درصد رسانده اند. کمیسیون پزشکی بنیاد شهید می خواهد مرتب جانبازان را زیر دستگاه ببرد، در حالی که این کار برای سلامت آنها مضر است». فرزندش او را درک نمی کند. می گوید «جنگ تمام شده، اما در خانه جانبازان جنگ ادامه دارد. ما فراموش شده ایم، اما ما نفس می کشیم و خدا شاهد است که ما هم زنده ایم». از نهادهای مسئول دل پری دارد «من تعجب می کنم اگر مسئولان سراغی از ما بگیرند. اما بد نیست گاهی برای ما یک تجلیل بگذارند. ما افسرده ایم و جمعی را هم افسرده می کنیم». هر جا می روم، اول درصد می پرسند!انگار درد و رنج جانبازی و مشکلات جسمانی کم است که مشکلات مالی هم به آن اضافه شود! «دختر بزرگ من دانشجوی ترم 5 عکاسی است و من نمی توانم برایش حتی یک دوربین بخرم. افسرده شده و روزی 38 تا قرص می خورد و بارها خواسته انصراف بدهد که من مانع شده ام. دو دختر سادات دارم، اما سقفی بالای سر نداریم. یک حاج آقای نیکوکار که رئیس یک درمانگاه است،‌ با دیدن وضعیت ما دلش به رحم آمد و برایمان خانه ای گرفت، اما اگر فردا بگوید بلند شو، جایی را ندارم که بروم». گلایه های فراوانی از مقررات خدمات رسانی به جانبازان بر اساس درصد جانبازی دارد «روزی که جنگ شد، نگفتند که قرار است درصد تعیین کنند، اما امروز به هر جا که برای طلب کمک می روم،‌ اول درصد جانبازی همسرم را می پرسند!» مسائل مالی این روزها جزو مصائب زندگی خیلی هاست، چه برسد به کسانی که هزینه های بستری و دارو و درمان هم دارند و نان آورشان هم قادر به کار کردن نیست. همسر رنج کشیده دیگری می گوید «در هشت سال دولت قبلی قرار بود حقوق جانبازان را زیاد کنند، اما این اتفاق نیفتاد. اکنون ماهی 2 میلیون و 300 هزار تومان حقوق می گیرم و زندگی 5 نفر و هزینه تحصیل دو فرزند دانشجویم را با این پول تامین می کنم». زنگ در و تلفن مساوی است با حمله چاقویی!یک تلفن یا صدای زنگ در هم کافی است تا فرامرز را به هم بریزد و وقتی این اتفاق می افتد، زن و بچه اش از هیچ چیز، از کتک گرفته تا حمله با چاقو مصون نیستند «همسرم 48 ساله است. سرباز بوده و چهار سال در منطقه حضور داشته. هم شیمیایی است و هم جانباز اعصاب و روان. درخواست کردم او را برای وضعیت ریه اش به خارج اعزام کنند، اما گفتند ما جانبازان اعصاب و روان را اعزام نمی کنیم. برای همین درخواست کردیم پروفسور مهاجر و سمیعی در بیمارستان خاتم وی را درمان کنند. یک میلیون و 400 هزار تومان از بنیاد شهید حقوق می گیرد که 400 هزار تومان آن برای حق پرستاری است، با این حال معتقد است جانبازان دستگاه های دیگر وضعیت بهتری دارند و قوانین درصد جانبازی دست و پای مسئولان را برای کمک به آنها بسته است. برای داروهای همسرم تا مرز اسرائیل رفتممی توانی تصورش را کنی که برای تهیه داروهای همسرت مجبور شوی به هشت کشور و از جمله به داروخانه ای دورافتاده در مرز اسرائیل بروی؟ اگر نمی توانی، باید بگویم همسر محمدرضا این کار را کرده است «همسر من در سال62 در عملیات خیبر در جزیره مجنون شیمیایی شد؛ عملیاتی که شهردار تهران فرمانده آن بود. جانباز شیمیایی 70 درصد است. 15 سالش بوده که از بسیج رفته به جبهه و وقتی مجروح شد، بعد از مداوا در بیمارستان صحرایی به اهواز و بعد مشهد فرستاده شد و بعد به ارتش پیوست. اکنون ناخدا 2 نیروی دریایی است و همین مهرماه بازنشسته شد». از رسیدگی ارتش راضی است «همه امور مربوط به همسرم را ارتش انجام می دهد و هزینه دارو و بیمه جانبازان را هم می پردازد. اما داروهای خاص را بنیاد شهید به ما می دهد یا در تهیه آنها کمکمان می کند». با این حال خودش هم از پا نمی نشیند و دنبال دارو تا کجاها که نمی رود «داروهای شوهرم را از آمریکا آورده ام و خودم هشت کشور را به دنبال دارو رفته ام و حتی دو بار به لبنان تا مرز اسرائیل رفته ام! چون در آن زمان، یعنی سال های 78- 79 در ایران دارو گیر نمی آمد و می گفتند فلان دارو تنها در داروخانه ای در مرز اسرائیل پیدا می شود. بسیاری از داروهایی که وارد ایران شد، به نام شوهر من وارد شد». می گوید در طول این سال ها، بیشترین سختی را برای تهیه دارو کشیده است «گاهی ساعت 3 نصفه شب از تهران به بوشهر می رسیدم تا یک دارو را بگیرم. از فرودگاه که بیرون می آمدم، جایی را نداشتم بروم و در وسط خیابان سرگردان می ماندم تا صبح فردا دارو را بگیرم و باز با پرواز برمی گشتم و ساعت یک نصفه شب به تهران می رسیدم و آن موقع شب هیچ کسی نبود که در فرودگاه به دنبالم بیاید». از سیستم جدید رسیدگی پزشکی به جانبازان راضی نیست «قبلا هر نوع جانبازی یک پزشک خاص داشت، اما اکنون بر اساس مناطق تعیین شده، همه جانبازان باید به یک پزشک عمومی مراجعه کنند. این در حالی است که کمتر جانبازی شرایط همسر من را دارد که با 70 درصد شیمیایی، جانباز اعصاب و روان هم هست». موقع حمله های عصبی محمدرضا، وضعیت همسر و فرزندش مثل خانواده بقیه جانبازان اعصاب و روان اسفبار است «همسرم من و بچه ها را بسیار کتک زده، اما من اصلا از این مسائل ناراحت نشده ام. اذیت های همسرم را به پای بیماری می گذارم. اما وقتی دکتر همسرم را جواب کرد و گفت او زیر چادر اکسیژن است و درمان ها رویش جواب نمی دهد و او را به خانه ببرید، یکی از سخت ترین لحظه هایم بود. در تمام این لحظه ها تنها بودم و هیچ کسی نبود که مرا حمایت کند. شب هایی را که من تا صبح بیدارم، کسی نمی بیند. همین چند شب پیش از خواب بلند شد و نفسش بند آمد. اما من از این رسیدگی ها ناراحت نیستم، این کارها را برای خودم کرده ام و فردای قیامت دلم خوش است که من همه تلاشم را کرده ام». او یک پرستار دلسوز واقعی است، تا جایی که حتی در بیمارستان هم دلش نمی آید رسیدگی به همسرش را به پرستاران بسپارد «شوهرم از سال 70 تا 78 مرتب در بیمارستان ساسان بستری بود و تنها برای مرخصی به خانه می آمد. من هم همیشه یا در ناصرخسرو بودم یا از 6 صبح تا 10 شب به بیمارستان می رفتم تا شوهرم معتاد مورفینی نشود، زیرا پرستاران با اینکه دلسوز هستند، اما بالاخره انسان هستند و از نگهداری این گونه مریض ها خسته می شوند و راحت یک مورفین تزریق می کنند تا ساکتش کنند. به پرستار می گفتم اگر می خواهی غر بزنی، به من بزن، به شوهرم هیچ نگو و من همه کارهایت را انجام می دهم». سخت تر از رسیدگی تمام وقت به کسی که کتک می زند و حمله می کند، تربیت فرزندی شایسته با وجود این مشکلات است و این کاری است که او به خوبی از پسش برآمده «پسرم بسیار صبور است. پدرش بارها شیشه آب را به سمت او پرتاب کرد و یک بار چنان موبایلش را به سمت بچه پرت کرد که به گونه اش خورد و اگر قدری بالاتر می خورد، بچه ام کور می شد. اما او هیچ نگفت». «از بچگی وقتی به بچه ام می گفتیم می خواهی در چه رشته ای درس بخوانی؟ می گفت پزشکی تا بتوانم مراقب پدرم باشم. اکنون نیز در تهران پزشکی می خواند و یکی از بهترین دانشجویان و مراقب حال پدرش است. از کلاس 12 نفره آنها در پیش دانشگاهی که 11 نفرشان فرزند شاهد و ایثارگر بودند، فقط دو نفر در رشته پزشکی قبول شدند: پسر من و آن یک نفری که سهمیه ای نبود. اما هنوز دوستان فرزندم نمی دانند پدر او جانباز است، چون از بس مسائل در رسانه ها بد منعکس شده، همه فکر می کنند جانبازان عده ای سودجو هستند که کیسه دوخته اند. این در حالی است که اگر تنها به کمک سهمیه وارد دانشگاه شده، چطور الان هم بهترین نمرات را دارد؟!» خانه ای را تصور کن که در آن نمی توانی بوی غذا یا عطر راه بیندازی، سروصدا کنی، شامپو یا صابون عطری بزنی و ... «ما الان یک نیمرو هم می خواهیم درست کنیم، نباید بویش دربیاید، چون برای همسرم بد است. وقتی به حمام می رود، نباید شامپو و صابون عطری استفاده کند، چون برایش بد است. بچه من وقتی می خواهد از خانه بیرون برود، باید دم در ادوکلن بزند تا بوی آن به پدرش نخورد، چون برایش بد است. لباس های شیمیایی ها باید نخی باشد، رژیم غذایی خاص دارند و سرخ کردنی و فست فود و خیلی چیزهای دیگر را نمی توانند بخورند». به جز دارو، شیمیایی ها تنها به یک چیز دیگر بسیار نیاز دارند: آرامش. «جانبازان شیمیایی نمی توانند زیاد از خانه بیرون بروند، چون گرما، سرما، گردوغبار و آلودگی اذیتشان می کند. شوهرم گاهی هفته ای یک بار هم از خانه بیرون نمی رود. البته حق پرستاری به ما می دهند، اما من الان بیش از ده سال است که با بچه ام نتوانسته ام به پارک بروم.اما یک سری امکانات درمانی هست که به بهبود سلامتی آنها کمک می کند، مثلا آب درمانی، استخر و امکانات ورزشی که به وضعیت ریه آنها بهبود می بخشد. ما در خانه برای شوهرم جکوزی زده ایم و از وقتی این کار را کرده ایم، فیزیوتراپی و ماساژ ریه او بسیار راحت شده است». همسر محمدرضا دبیر است، 21 سال سابقه کار دارد و با وجود مشکل قلبی، دلش نمی خواهد بازنشسته شود «خیلی ها به من می گویند خودت را بازنشسته کن، اما همین قدر که برای کار هم از خانه بیرون می روم، باعث می شود حال و هوایم عوض شود. زیرا می بینم بقیه هم مشکلات خاص خود را دارند و باعث می شود خدا را شکر کنم. ما همه مشکلاتی را که مردم دارند، داریم و این مشکل هم روی آن، البته من این را مشکل نمی دانم، بلکه نعمتی در خانه است که تنها قدری دست و پای ما را بسته است». و در آخر؟ لبخندی معنی دار می زند و می گوید «هشت سال جنگ تمام شد، اما ما در خانه مان هر روز خاطره جنگ را داریم».
کد خبر: ۴۸۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۷

تحولات سیاسی و اجتماعی خلیج فارس و سیاست‌های متناسب با وضع موجود در برهه های مختلف تاریخی نتایج گوناگونی در بر داشته است ولذا برای درک درست از ماهیت تحولات خلیج فارس، در نظر گرفتن موقعیت های سیاسی و اقتصادی خلیج فارس الزامی است؛ سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: گفتمان نیوز- در طول تارخ پانصد ساله ی اخیر ایران همواره تسلط بر خلیج فارس، ملاک مهمی در جهت ارزیابی قدرت منطقه ای ایران محسوب می شد. ابزارهایی چون اتحاد، ائتلاف، مشارکت یا همکاری با یک قدرت منطقه یا فرا منطقه ای در این راستا مفید فایده قرار می گیرد. خصوصا ایده ی ایجاد اتحاد و ائتلاف برای حفظ سیطره بر خلیج فارس از زمان صفویه مورد توجه قرار بود. در زمان صفویان خصوصا دوران شاه عباس کبیر، بریتانیا به عنوان یک قدرت جهانی با ایران همکاری داشت. چنانکه با کمک به نیروهای صفوی برای بیرون راندن پرتغالی ها از هرمز و تعدیل روابط خاجی با سایر دول اروپایی خصوصا عثمانی ها (که مهمترین رقیب منطقه ای ایران محسوب می شدند) نقش مهمی ایفا می کردند. در این زمان علاوه بر بریتانیا، ایران با محیط تهدید خارجی قدرتمندی از جمله: پرتغال، روسیه، عثمانی، اقوام نیمه متمدن آسیای مرکزی و… رو به رو بود. لذا صلح مصلحت جویانه ی شاه عباس با عثمانی ها باعث شد با قدرت کامل به مقابله با ازبک ها در شرق بپردازد و در ادامه با ایجاد روابط دوستانه با دولت های جدید همچون ونیز، عثمانی را تحت فشار قرار داد. نادر شاه نیز با تکیه بر اتصل تمرکز قدرت مرکزی توانست به تهدیدات ازبکان ، روسیه و عثمانی پاسخ دهد و با مانور قدرت در مرزهای شرقی و شمالی توانست پیروزی هایی در هند کسب کند. در واقع ایران در تمام دوران صفویه و افشاریه یک پای ثابت نظام موازنه ی قوای اروپایی بود ؛ چرا که قدرتی بود که قابل حذف یا هضم شدن نبود و به عنوان مهمترین قدرت منطقه ایفای نقش می کرد. بر همین مبناست که در زمان صفوی شاهد رونق تجارت با کشورهای اروپایی و رشد تجارت در خلیج فارس هستیم. و ایجاد کانون تجارت جدیدی در خلیج فارس به نام بندر عباس و تسلط بر مناطق پس کرانه ای در این راستا مورد توجه قرار می گیرد. و بدنبال همین رویکرد نادرشاه بدنبال تاسیس نیروی دریایی برآمد که موفق نبود. در زمان قاجار ایران در تسلط بر خلیج فارس ناموفق بود و موفقیت چندانی در اتحاد و موازنه سازی نداشت. در واقع اقتدار سیاسی روسای قبایل و طوایف در پی کرانه های خلیج فارس محسوس است. در این مقطع زمانی بریتانیا قدرت خود را در خلیج فارس تثببیت کرده بود و حتی در مواقعی برای تصرف خارک و جزایر مهم دیگر و حتی اهواز اقداماتی صورت داد. افول بندر عباس نیز منجر به جابجایی جمعیت های مهاجر و سرمایه های مادی و معنوی این بندر به نقاط دیگر شد. از جمله بندر بوشهر و بندر بصره و بندر لنگه رونق خاصی یافتند. در دوران ناصر الدین شاه نیز تلاشهایی در جهت تاسیس قوای بحریه صورت گرفت ولی مسئله بحرین و قدرتگیری آل سعود و شگل گیری امیر نشینهای کوچک کویت و قطر و حتی مسئله ارتباطات و کشف نفت، ایران را در موضع جدیدی قرار داده بود. البته افرادی چون امین السلطان تلاش‌هایی در جهت احیای اقتدار ایران در سواحل خلیج فارس انجام دادند، ولی راه به جایی نبرد. در دوره ی پهلوی اول، ایران با نزدیک شدن به آلمان توانست تسلط ضمنی خود بر خلیج فارس را اعمال کند. مثلا موضوع بحرین را به جامعه ملل کشاند و مشروعیت حضور بریتانیا در خلیج فارس را زیر سوال برد. در دوره پهلوی دوم با اتحاد با غرب و آمریکا تسلط نسبتا کامل ایران بر منطقه تضمین شده بود؛ که عملیات ظفار و درگیری با عراق که به قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر منتهی شد، نمونه هایی از تلاش ایران برای قرار گرفتن در موضع قدرت منطقه بود. در دوره ی جمهوری اسلامی تلاش برای اعمال سیاست مستقل و در عین حال قدرتمندانه برای تسلط برخلیج فارس ادامه یافت؛ جمهوری اسلامی تصمیم گرفت در اتحاد با گروه‌های اسلامی منطقه علیه سیاست های شاه و متحدش ایالات متحده آمریکا بایستد. تسخیر سفارت آمریکا در ۱۹۷۹ م نیز در این راستا صورت گرفت. در مقابل ایالات متحده از طریق جذب کشورهای حاشیه خلیج فارس، بهره گیری از ائتلاف غرب، مسلح کردن منطقه، حمایت از عراق در جنگ با ایران، منزوی کردن ایران، محاصره اقتصادی ایران، حضور نظامی گسترده در منطقه و تشویق کشورهای منطقه به مداخلات ضد ایرانی تلاش به مقابله با ایران نمود. به هر حال تحولات سیاسی و اجتماعی خلیج فارس و سیاست‌های متناسب با وضع موجود در برهه های مختلف تاریخی نتایج گوناگونی در بر داشته است ولذا برای درک درست از ماهیت تحولات خلیج فارس، در نظر گرفتن موقعیت های سیاسی و اقتصادی خلیج فارس الزامی است؛ و در بررسی سیاست های منطقه ای ایران توجه به اوضاع محلی ، منطقه ای و جهانی باید مد نظر قرار گیرد. نویسنده: محمد حسن نادری
کد خبر: ۴۶۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۶

عید غدیر خم یکی از اعیاد بزرگ و باشکوه مسلمانان است. روزی که در آن دین کامل شد و پیامبر اکرم صلوات‌الله‌علیه در جمع کم‌نظیری از مسلمانان، علی علیه‌السلام را ولی پس از خود معرفی کردند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: در این اجتماع عظیم، آنچنان که ابن جوزی نقل کرده، ۱۲۰ هزار نفر حاضر بوده‌اند و آن‌چنان که در میان اهل سنت مشهور است، ۴۰ هزار نفر حضور داشته‌اند «مَن کُنتُ مولاه فَهذا علیّ مولاه أللهم والِ من والاه و عادِ من عاداه»، عصاره خطبه غدیر است که در آن پیامبر اسلام صلوات‌الله‌علیه به مومنان ابلاغ می‌کند که هر که او را مولای خویش می‌دانسته، از این پس علی بن ابیطالب را مولا و رهبر خویش بداند و به پیشگاه خداوند دعا می‌کند که پیروان و دوست‌داران او را یاری کند و دشمنان او را دشمن دارد. آنچه پیامبر اکرم فرمودند، پس از آن روی داد که پس از پایان مناسک حج در سال دهم هجری و در میانه راه مکه و مدینه، در سرزمینی به نام غدیر خم، بر پیامبر خدا وحی شد که «ای پیامبر! آن چه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده [به مردم] برسان. اگر این کار را نکنی، رسالت الهی را به انجام نرسانده‌ای و خداوند از مردم نگاهت خواهد داشت.» مهاجر و انصار، سفید و سیاه پس از آن پیامبر برای مسلمانان خطبه خواند و فرمود: «ای مردم! بدانید که خداوند علی را ولی و امام شما قرار داده و اطاعت او را بر مهاجر ان و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کنند، و بر شهری و روستایی و عجم و عرب و آزاد و مملوک و بزرگ و کوچک و سفید و سیاه واجب کرده است.» آیه مبارکه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِينًا» پس از خطبه پیامبر اکرم نازل شد و خداوند با این آیه دین را تمام کرد و کافران را از دین اسلام ناامید نمود. آنچنان که در منابع مختلف اسلامی آمده است، آیین بیعت مسلمانان با پیامبر و علی بن ابیطالب علیهم‌السلام، ۳ روز به طول انجامید و حتی زنان با قرار دادن دست در ظرف بزرگ آبی که در سوی دیگر آن دست امام علی علیه‌السلام بود، بیعت خود را اعلام کردند. غدیر در بیان ۱۴ معصوم پیامبر اکرم و ائمه معصوم صلوات‌الله‌علیهم همواره اهمیت فراوانی به واقعه غدیر و اعلام ولایت امیرالمومنین علیه‌السلام نشان داده‌اند تا حقیقت غدیر بر مومنان پوشیده نماند و راه از بیراهه متمایز گردد.۱شیخ صدوق در کتاب «امالی» از امام محمد باقر علیه‌السلام نقل کرده است که روزی پیامبر اکرم به امیرالمومنین فرمود: ای علی! خداوند آیه «یا أیها الرسول بلغ ما أنزل الیک من ربک» را درباره ولایت تو بر من نازل کرد.» پیامبر در ادامه خطاب به علی علیه‌السلام فرمود: ای علی! من جز سخن خدا نمی‌گویم.۲از امام علی علیه‌السلام نیز نقل شده است که خطاب به مهاجر و انصار فرمود: ای مسلمانان و مهاجر و انصار! آیا نشنیدید که رسول خدا صلوات‌الله‌علیه روز غدیر خم چنین و چنان فرمود. سپس تمام چیزهایی که پیامبر در آن روز فرموده بود به مردم یادآوری کرد. همگی گفتند: آری.۳ابن عقده در کتاب خود «الولایة» از محمد بن اُسید نقل می‌کند که از حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها پرسیدند آیا پیامبر پیش از رحلت خود درباره امامت علی بن ابیطالب چیزی فرمود؟ دختر پیامبر پاسخ داد: «وا عجبا! انسیتم یوم غدیر خم»؛ شگفتا! آیا روز غدیر خم را فراموش کردید؟!۴از امام حسن مجتبی علیه‌السلام نیز نقل شده است که هنگامی که می‌خواست با معاویه صلح کند، به او فرمود: امت مسلمان از پیامبر شنیدند که درباره پدرم فرمود: انه منی بمنزلة هارون من موسی. امام حسن علیه‌السلام پس از آن فرمودند: همچنین دیدند که پیامبر وی را در غدیر خم به عنوان امام نصب فرمود.۵آنچنان که سلیم بن قیس نقل کرده، امام حسین علیه‌السلام، قبل از مرگ معاویه خانه خدا را زیارت کرد و سپس بنی‌هاشم را جمع کرده و فرمود: آیا می‌دانید پیامبر اکرم صلوات‌الله‌علیه، علی را در روز غدیر خم نصب کرد؟ همگی گفتند: آری.۶ابن اسحاق در سیره امام سجاد علیه‌السلام آورده است: به علی بن حسین گفتم «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» یعنی چه؟ حضرت فرمود: «أخبرهم انه الامام بعده»؛ یعنی به مردم خبر داد که علی امام بعد از اوست.۷ابان ابن تغلب از امام باقر علیه‌السلام نقل می‌کند که درباره «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» فرمود: «ای اباسعید! پیامبر فرمود امیر مومنان در میان مردم جانشین من خواهد بود.»۸زید شحام از امام جعفر صادق علیه‌السلام نقل کرده است که زمانی در محضر امام صادق علیه‌السلام بود و مردی معتزلی از ایشان درباره سنت پرسید. امام علیه‌السلام در پاسخ فرمود: هر چیزی که فرزند آدم به آن نیاز دارد، حکم آن در سنت خدا و پیامبر صلوات‌الله‌علیه وجود دارد و اگر سنت نبود، خداوند هرگز بر بندگان احتجاج نمی‌کرد. مرد پرسید: خداوند با چه چیزی بر ما احتجاج خواهد کرد؟ امام صادق علیه‌السلام در پاسخ به مرد معتزلی فرمود: با «الیوم اکملت لکم دینمکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» ولایت را تمام گردانید و اگر سنت یا فریضه تمام نبود، خدا به آن احتجاج نمی‌کرد.۹عبدالرحمن بن حجاج از امام موسی بن جعفر علیه‌السلام درباره نماز در مسجد غدیر خم پرسید، ایشان فرمودند: صل فیه فإن فیه فضلا و قد کان ابی یأمر بذلک؛ یعنی نماز بخوان. به درستی که در آن، فضل فراوان است و پدرم به آن امر کرد.۱۰محمد بن ابی نصر بزنطی نقل می‌کند که در خدمت امام رضا علیه‌السلام بود و جمعیتی فراوان مشغول گفتگو درباره غدیر بودند و برخی منکر این واقعه بودند. امام فرمود: «پدرم از پدرش روایت کرد که روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است از اهل زمین.» امام سپس رو به ابی نصر بزنطی کرد و فرمود: «خداوند گناه ۶۰ سال را از مردان و زنان مومن و مسلم می‌زداید و دو برابر آنچه در ماه رمضان از آتش دوزخ می‌رهاند، در این روز آزاد می‌کند.»۱۱ابن ابی عمیر از امام جواد علیه‌السلام روایت کرده است که درباره آیه «یا ایها الذین آمنو اوفوا بالعقود» فرمود: پیامبر گرامی در ۱۰ مکان به خلافت اشاره کرده است و پس از آن این آیه نازل شد. (و از بندگان خود خواست به عهدهای خود وفا کنند).۱۲شیخ مفید در کتاب شریف ارشاد زیارت امیر مومنان علیه‌السلام را از امام حسن عسکری و آن امام از پدر خویش امام هادی علیه‌السلام نقل می‌کند و می‌گوید: در روز عید غدیر حضرت علی علیه‌السلام را در روز عید غدیر زیارت کرد و فرمود: «اشهد انک المخصوص بمدحة الله المخلص لطاعة الله»؛ یعنی شهادت می‌دهم که مدح خدا به تو اختصاص دارد و در طاعت او مخلصی.» سپس شیخ مفید نقل می‌کند که امام هادی علیه‌السلام داستان غدیر را نقل فرمود.۱۳حسن بن ظریف به امام حسن عسکری علیه‌السلام نامه نوشت و پرسید: «من کنت مولاه فعلی مولاه» یعنی چه؟ امام یازدهم فرمود: خداوند اراده فرمود که این جمله نشان و پرچمی باشد تا اهل خدا هنگام اختلاف‌ها با آن شناخته شود.۱۴در دعای شریف ندبه که بنابر اسناد روایی منسوب به امام زمان عجل‌الله‌تعالی فرجه است، آمده است: «فلما انقضت ایامه اقام ولیه علی بن ابیطالب صلواتک علیهما و آلهما هادیا اذ کان هو المنذر و لکل قوم هاد فقال و الملأ امامه من کنت مولاه فعلیّ مولاه.» امام دوازدهم علیه‌السلام به صراحت به شهادت پیامبر در برابر مردم اشاره می‌کند که در برابر جمعیتی از مسلمانان بر ولایت امام علی علیه‌السلام بر مسلمانان پس از خود حکم کرد.(مهر)
کد خبر: ۴۶۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۱

یک مقام پلیس عربستان سعودی اعلام کرد که دولت این کشور ازدواج شهروندان مرد عربستانی را با زنان مهاجر چهار کشور پاکستان، بنگلادش، چاد و میانمار ممنوع کرده است. به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری هند و آسیا، اعلام این ممنوعیت در راستای تلاش‌های عربستان به منظور جلوگیری و کنترل ازدواج مردان این کشور با مهاجر ان انجام می‌شود. این مساله مدتی است که در عربستان بحث برانگیز شده است. برآورد شده که حدود ۵۰۰ هزار زن مهاجر از چهار کشور ذکر شده ساکن عربستان هستند. آصف القریشی، رئیس پلیس مکه اعلام کرد: محدودیت‌های بیشتری به منظور صدور مجوز ازدواج با خارجی‌ها در عربستان اعمال شده است. براساس این گزارش قوانین سخت‌گیرانه‌تری برای چنین ازدواج‌هایی معرفی شده است که شامل کسب مجوز از مقامات و تسلیم تقاضای ازدواج در مجراهای رسمی هستند. براساس این قوانین متقاضیان باید بالای ۲۵ سال سن داشته و اسناد هویتی امضا شده خود توسط شهردار منطقه خود را همراه با دیگر اوراق شناسایی تسلیم کنند. القریشی خاطرنشان ساخت: اگر فرد متقاضی متاهل باشد باید گزارشی از بیمارستان داشته باشد که ثابت کند همسر وی معلول، مبتلا به یک بیماری مزمن و یا نابارور است. با این حال، هنوز دولت عربستان بیانیه‌ای رسمی در این زمینه منتشر نکرده است. در سال‌های اخیر ازدواج بی‌رویه مردان عربستانی با زنانی که برای کار به این کشور می‌روند و نبود قوانین خاص برای این ازدواج‌ها و نیز عدم ثبت دقیق آن، برای دولتمردان این کشور مشکل ساز شده است.
کد خبر: ۴۰۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۶

یک پایگاه خبری آمریکا مدعی شد پهپادهای ساخت ایران کمک زیادی به دولت سوریه در مبارزه با شورشیان و تروریست ها کرده است. به گزارش خبرگزاری تسنیم؛ پایگاه خبری دیلی بیست در گزارشی مدعی شد دولت سوریه در مقابله با شورشیان و گروه های معارض از پهپادهای ساخت ایران استفاده می کند. به گزارش این سایت این پهپادها که نمونه برداری از روی مدل های آمریکایی است نقش عمده ای در حفظ بشار اسد در قدرت داشته است. دیلی بیست در ادامه به رونمایی از مدل ایرانی پهپاد آرکیو-170 که اخیرا در تهران صورت گرفت پرداخته و نوشته است برنامه ساخت پهپاد ایران به 3 دهه قبل بر می گردد. به نوشته این سایت مهندسین ایرانی ابتدا در جنگ تحمیلی با عراق راکت های نارنجک انداز روی این پهپاد ها نصب کردند. طی دهه اخیر در حالی که پهپادهای آمریکایی به خاطر حملات به غیر نظامیان در کشوهای افغانستان، پاکستان و یمن بدنام شده اند ایران برنامه توسعه پهپادهای خود را به سرعت گسترش داد. به گفته کارشناسان امور نظامی ایران چندین مدل مختلف پهپاد از جمله شاهد، مهاجر ، حماسه، سریر ... ساخته است و با توجه به حمایت گسترده ایران از سوریه، احتمالا اجتناب ناپذیر است که پهپادهای ساخت تهران در سوریه نباشند. این سایت مدعی شده اولین بار در اوایل سال 2012 پهپادهای ساخت ایران در سوریه مشاهده شدند، زمانی که معارضین تصاویری از پهپاد AB-3 را منتشر کردند. دیلی بیست در ادامه مدعی شده پهپاد مدل یاسر نیز توسط گروه تروریستی القاعده در سوریه مورد اصابت قرار گرفته است. این پهپاد مهندسی معکوس از روی پهپاد آمریکایی«اسکن ایگل» است که در سال 2012 به دام افتاد. هرچند مقامات آمریکایی دستیابی ایران به این پهپاد را تایید نکردند اما پس از رونمایی از پهپاد یاسر، کارشناسان شباهت زیادی با نمونه آمریکایی مشاهده کردند. کارشناسان امور دفاعی برآورد توانایی های پهپادی ایران را بسیار سخت ارزیابی کرده اند. به نوشته این سایت پهپادهای مورد استفاده از سوی ارتش سوریه تنها اقدام به شناسایی می کنند و نقش تهاجمی ندارند.
کد خبر: ۳۳۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۴

شهيد محمد جعفر زيلوچي و شهيد احمد معصومي شناسايي شدند / بعد از 26 سال پرستوهاي مهاجر كاشاني به آشيانه بازگشتند
کد خبر: ۳۱۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۵

اوای دنا:نماینده مردم کهگیلویه و بهمئی در مجلس بااشاره به اینکه حاشیه نشینی معضل اصلی درتمام شهرهای کشوراست گفت: بعضی از شهرها بخصوص شهرهایی که در حال رشد و توسعه می باشد بخاطر مهاجر پذیربودن این شهرها و عدم امکانات در برخی از روستاها حاشیه نشینی افزایش یافته است.سید محمدعلی بزرگواری در گفت‌وگو خبرگزاری خانه ملت٬افزود: حاشیه نشینی درکهگیلویه و بهمئی ، یاسوج ، گچسرو ده دشت به معضل دردناکی تبدیل شده است.نماینده مردم کهگیلویه وبویراحمدو بهمئی  بیشترین مهاجر تها  به‌شهرهای بزرگ  را نبود آب آشامیدنی مناسب و وضعیت بد بهداشتی اعلام کرد و اظهارداشت:از معایب حاشیه نشینی  می‌توان به اعتیاد ، مواد فروشی اشاره کرد که منجربه ناهنجاری بزهکاری می شود. عضوکمیسیون کشاورزی،آب ومنابع طبیعی در خصوص راهکار حاشیه نشینی افزود: باید مشکلات روستایان رفع کنیم تا کمترشاهد مهاجر ت آنان به شهرها باشیم تابتوان ازگسترش حاشیه نشینی جلو گیری کرد.
کد خبر: ۷۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۳۱