« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
نامزد تندرو جمهوری‌خواه انتخابات ریاست‌ جمهوری آمریکا در اظهاراتی متناقض توافق هسته‌ای با کشورمان را فاجعه‌ای بزرگ خواند و مدعی شد، رژیم صهیونیستی مجبور است، برای دفاع از خود سلاح هسته‌ای داشته باشد. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، «دونالد ترامپ» میلیاردر و غول املاک و مستغلات آمریکا که نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا شده و در نظرسنجی‌ها در مقایسه با دیگر رقبای جمهوری‌خواه و حتی دموکرات خود جلوتر است در مصاحبه با «دیلی‌کالر» تأکید کرد که آمریکا در آشفتگی است و ادامه داد: «جهان از ما متنفر است و در عین حال از ما به نفع خود بهره می‌گیرد. چین پول ما را می‌گیرد، اما به ما احترام نمی‌گذارد...منظورم این است که تمام جهان از آمریکا نفع می‌برند و ما هیچ نفعی نمی‌بریم. ما مثل پلیس جهان هستیم، اما خیلی خوب نقش پلیس را ایفا نمی‌کنیم و به هیچ چیز نمی‌رسیم.»توافق با ایران بزرگترین فاجعه‌ای است که دیده‌اموی که پیشتر «هیلاری کلینتون» را بدترین وزیر خارجه در تاریخ آمریکا نامیده بود، گفت: «ممکن است (جان) کری (وزیر خارجه آمریکا) بدتر از هیلاری کلینتون شود، زیرا او این توافق (ایران) را تأیید کرد و من فکر می‌کنم این توافق با ایران شاید بزرگترین فاجعه‌ای باشد که من تا به حال دیده‌ام.»ترامپ ضمن انتقاد از توافق هسته‌ای ایران گفت: «این توافق با بی‌کفایتی به نگارش درآمده است و بسیار یک طرفه است و در واقع یک بی‌آبرویی و ننگ برای آمریکا است فکر می‌کنم در آینده (این توافق) ننگ برای بشریت باشد.»برجام را طوری موشکافی می‌کنم، که تابحال کسی موشکافی نکرده باشداین نامزد جمهوری‌خواه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا درباره آینده توافق هسته‌ای ایران در دولت وی در صورتیکه رئیس‌جمهور آمریکا شود، گفت: «اول اینکه این یک قرارداد امضا شده خواهد بود و دوم اینکه قرار است این توافق به امضا و تأیید درآید و متأسفانه اجرا شود. فراموش نشود این اقدامات قرار است در یکسال و نیم باقیمانده (از ریاست‌جمهوری اوباما) انجام گیرد. بنابراین این یک قرارداد امضا شده است و این مفاهیم زیادی دارد.»ترامپ ادامه داد: «اما من، این توافق را تحت نظارت قرار می‌دهم و زیر نظر می‌گیرم. همانطور که می‌دانید من قراردادهای بد زیادی را وقتی اقلامی را خریداری می‌کردم، در اختیار داشتم... من مهارت زیادی در موشکافی قراردادهای بد دارم و من این قرارداد را طوری موشکافی و بررسی می‌کنم که تابحال کسی اینطور آن را بررسی نکرده است.»* اگر رئیس‌جمهور شوم ایرانی‌ها دیگر «مرگ بر آمریکا نمی‌گویند»ترامپ در پاسخ به اینکه اگر ایران در اجرای توافق هسته‌ای تقلب کند، چه واکنشی بعنوان رئیس‌جمهور آمریکا نشان خواهد داد، گفت: «من طوری آنها را تحت تعقیب قرار می‌دهم که نمی‌توان تصور کرد. آن‌ها به آمریکا بسیار احترام خواهند گذاشت و دیگر بیرون نمی‌آیند و فریاد بزنند "مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل".»وی سپس ضمن انتقاد از سیاست‌های ایران نوشت: «چه کسی واقعاً‌ می‌تواند تصور توافق با کشوری را بکند که در خیابان‌ راهپیمایی می‌کنند... این توافق به تمامی اشکال، فاجعه است. یک مسئله‌ای که افراد حتی درباره آن حرف نزده‌اند این است: در این توافق، یک بند "حمله" وجود دارد. اگر کسی به آن‌ها حمله کند، ما باید از آن‌ها (ایران) محافظت کنیم. این مسئله را که اگر اسرائیل به آنها حمله کند چه اتفاقی رخ می‌دهد را هیچ کس حتی جان کری نیز نیز پاسخ نداده است.»حقوق بشر نباید اولویتمان در عربستان باشد/عدم حمایت از مبارک اعتبارمان را به باد دادترامپ در خصوص وضعیت حقوق بشر عربستان و لزوم گفت‌وگو با این کشور گفت: «ما باید درباره حقوق بشر با آنها وارد گفت‌وگو شویم اما این مسئله نمی‌تواند یک اولویت (برای آمریکا) باشد..ما نباید جهان را کنترل کنیم و زیر نظر بگیریم.»این میلیاردر آمریکایی در پاسخ به اینکه اگر رئیس جمهور آمریکا بود از «حسنی مبارک» رئیس‌جمهور مخلوع مصر حمایت می‌کرد یا او را رها می‌کرد، گفت: «احساس می‌کنم یک سابقه بسیار بد برای عدم حمایت از مبارک به جا گذاشتیم. او بسیار به اسرائیل وفادار بود. او بسیار به آمریکا وفادار بود... مبارک کسی بود که احتمالاً ما می‌بایست از او حمایت می‌کردیم. ما چیزهای زیادی را از دست دادیم زیرا بسیاری از افراد وقتی ما از مبارک حمایت نکردیم، گفتند: "آن‌ها از مبارک حمایت نکردند، پس از ما هم حمایت نمی‌کنند." ما با عدم حمایت از مبارک، اعتبار زیادی نزد کشورهای دیگر از دست دادیم.»رفتن به جنگ با عراق خاورمیانه را بی‌ثبات کردترامپ در پاسخ به اینکه آیا اگر حمایت از مبارک به قیمت استقرار ارتش مصر علیه معترضان تمام می‌شد، باز هم حاضر به حمایت از او بود یا خیر، گفت: «همه این مسئله به شرایط بستگی داشت. من به شما درباره چیزهایی می‌گویم که نباید انجام می‌شد. من به جنگ با عراق نمی‌رفتم. رفتن به عراق چیزی است که خاورمیانه را بی‌ثبات کرد.»این نامزد جمهوری‌خواه انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا درباره تصمیم آمریکا برای رفتن به لیبی گفت: «من فکر می‌کنم که تصمیم اوباما درباره لیبی یک تصمیم خوب نبود. به آنچه در این کشور رخ می‌دهد نگاه بیاندازید، فاجعه است.»ترامپ درباره «معمر قذافی» رهبر لیبی گفت: «من خانه‌ای را به او اجاره دادم که هرگز از آن استفاده نکرد. به این مسئله افتخار می‌کنم. او برای یک شب به من پول زیادی در قبال خانه‌ای داد که هرگز از آن استفاده نکرد.»وی درباره ازسرگیری روابط آمریکا با کوبا گفت: «فکر می‌کنم کار خوبی بوده است اما ما باید توافق بهتری می‌کردیم.»اسرائیل مجبور به داشتن سلاح هسته‌ای استترامپ درباره سلاح هسته‌ای رژیم صهیونیستی اینگونه گفت: «فکر می‌کنم آنها چاره دیگری ندارند. فکر می‌کنم آن‌ها واقعا چاره‌ دیگری ندارند. فکر می‌کنم که آن‌ها این سلاح‌ها را دارند و چاره دیگری ندارند. آنها باید از خودشان محافظت کنند.»
کد خبر: ۷۱۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۸

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir «آیا پول/ثروت خوشبختی می‌آورد؟» شاید قدمت این سؤال به قدمت اختراع پول/مالکیت خصوصی باشد. اما این مناقشه‌ای است که در دهه‌های اخیر هم‌زمان با تولید داده‌های معتبر و جامع آماری، بسیار بررسی‌ شده است. امروزه پذیرفته شده که صرفا ثروت با شاخص‌های اقتصادی سنتی نظیر درآمد ناخالص ملی نمی‌تواند وضعیت مردم کشورها را نشان بدهد. دانیل کانمن، برنده نوبل اقتصاد ۲۰۰۲ و آنگوس دیتون، اقتصاددان دانشگاه پرینستون در سال ۲۰۱۰ در پژوهشی گسترده پس از بررسی ۴۵۰‌ هزار نفر، صراحتا اعلام کردند که به این نتیجه رسیده‌اند پول بیشتر لزوما به شادی بیشتر نمی‌انجامد!» در مقاله آنها نموداری بود که نشان می‌داد، وقتی درآمد از حد مشخصی فراتر می‌رود، ازآن‌پس درآمد بیشتر لزوما احساس بهتری به آدم‌ها نمی‌دهد. شاید همین کشفیات بود که منجر شد سازمان ملل در سال ۲۰۱۲ اولین کنفرانس شادی ملل‌متحد را برگزار کند و سال بعد روز ۲۰ مارس را به‌عنوان روز بین‌المللی شادی نام‌گذاری کند. در همین راستا در سال‌های اخیر مؤسسه نظرسنجی گالوپ۱ یک رشته نظرسنجی را برای سنجش احساسات مثبت و منفی مردم جهان کلید زده است. اهمیت سنجش احساسات ازآن‌رو است که نه‌تنها کیفیت حیات ذهنی آدم‌ها را تحت‌ تأثیر قرار می‌دهد، بلکه رفتار آنها را نیز جهت می‌دهد. گالوپ برای سنجش احساسات مثبت و منفی افراد ۱۵ سال به بالای ۱۴۸ کشور جهان در سال ۲۰۱۴ نظرسنجی گسترده‌ای را با نمونه‌ای شامل ۱۵۳هزارنفر اجرا کرد. در این پیمایش برای سنجش احساسات مثبت از مردم پنج سؤال پرسیده شده: ۱- آیا احساس می‌کنید دیروز به خوبی استراحت کرده‌اید؟۲- آیا تمام دیروز با احترام با شما رفتار شد؟۳- آیا دیروز زیاد لبخند زدید یا خندیدید؟۴- آیا دیروز چیز جالبی یاد گرفتید یا انجام دادید؟۵- آیا دیروز احساس سرخوشی داشتید؟ بنا بر گزارش رسمی منتشرشده گالوپ باعنوان «۲۰۱۵ Global Emotions» بیش از ۷۰ درصد مردم جهان گفتند که روز قبل از نظرسنجی سرخوشی فراوان، لبخند یا خنده فراوان را تجربه کرده‌اند و احساس می‌کنند به‌خوبی استراحت کرده‌اند و محترمانه با آنها برخورد شده، ۵۰ درصد نیز گفته بودند که روز قبل چیز جالبی یاد گرفته یا انجام داده‌اند. گالوپ گزارش داد که از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴ شاخص احساسات مثبت تغییر چندانی نکرده و بین ۶۸ تا ۷۱ در نوسان بوده است. همچنین مشخص شد مردم آمریکای لاتین بیش از بقیه دنیا روزانه احساسات مثبت را تجربه می‌کنند. برای اولین‌بار در سال ۲۰۱۴ هر ۱۰ کشور ابتدای فهرست از این منطقه بودند: پاراگوئه، کلمبیا، اکوادور، گواتمالا، هندوراس، پاناما، ونزوئلا، کاستاریکا، السالوادور، نیکاراگوئه. این آمار این استنباط را به ذهن متخصصان گالوپ متبادر کرد که احساس شادی در این منطقه پدیده‌ای فرهنگی است. جامعه‌شناسی احساسات نیز به ما می‌گوید احساسات، همچون عقاید، مخلوقاتی فرهنگی هستند، به این معنی که ما چگونه احساس‌کردن را نیز همچون بسیاری از باورها، دانش‌ها و مهارت‌های لازم برای زندگی فردی و اجتماعی، در فرایند جامعه‌پذیری «می‌آموزیم». ما به‌طور غیرمستقیم یاد می‌گیریم که بر کدام وجوه زندگی تمرکز کنیم، وضع خود و اطراف‌مان و رویدادها را چگونه تفسیر کنیم و چه احساسی نسبت به آنها داشته باشیم. در آمار احساسات مثبت، ۱۰ کشور انتهای فهرست که مردمش کمتر از مردم ۱۳۸ کشور دیگر احساس مثبت داشتند، عبارت بودند از: سودان، تونس، بنگلادش، صربستان، ترکیه، افغانستان، بوسنی و هرزگوین، گرجستان، لیتوانی و نپال. برخلاف بعضی تصورات، خوشبختانه ایرانی‌ها در انتهای این فهرست نبودند. احساسات مثبتی که ایرانیان در زندگی روزمره خود تجربه می‌کنند و در پاسخ به سؤال‌های گالوپ آن را تأیید کرده‌اند، دست‌کم آن‌قدر زیاد بوده که آنها به قعر جدول رتبه‌بندی احساسات مثبت سقوط نکنند. طبق گزارش گالوپ سه‌چهارم بزرگسالان دنیا گفته بودند روز قبل مصاحبه لبخند زده یا خندیده‌اند، حتی ۵۲ درصد مردم افغانستان نیز، اما در میان ۱۴۸ کشور دنیا فقط در تونس، صربستان و ترکیه کم‌تر از ۵۰ درصد مردم چنین تجربه‌ای داشتند. در این نظرسنجی گسترده که به زبان‌های محلی کشورها اجرا شد، احساسات منفی نیز بررسی شد. برای این منظور پنج سؤال پرسیده شد. یکی از سؤال‌ها این بود که آیا پاسخ‌گو روز قبل در بیشتر اوقات احساس درد جسمی، نگرانی، غم، اضطراب و عصبانیت داشته است یا خیر. نتایج نشان داد روز قبل از پیمایش یک‌سوم مردم دنیا نگرانی یا اضطراب را تجربه کرده بودند، یک‌چهارم درد جسمی و کمی کم‌تر از یک‌پنجم غم‌ و خشم را تجربه کرده بودند. به‌طور میانگین ۲۵ درصد مردم دنیا همه پنج احساس فوق را تجربه کرده بودند. بیشترین شیوع این احساسات در عراق (۵۶ درصد مردم) و کم‌ترین در ازبکستان بود. ۵۰ درصد ایرانیان نیز چنین تجربه‌ای را گزارش کردند. عراق در پیمایش‌های ۲۰۱۱، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ همواره در صدر فهرست بوده و از سال ۲۰۰۸ به بعد همواره بین پنج کشور اول بوده است. در سال ۲۰۱۴، ۱۰کشور ابتدای فهرست عبارت بودند از: عراق، ایران، کامبوج، لیبریا، سودان‌ جنوبی، اوگاندا، قبرس، یونان، توگو، بولیوی و فلسطین. در سال ۲۰۱۳ کشورهای مصر، سوریه، سیرالئون، قبرس شمالی و لبنان در کنار عراق، ایران، یونان، قبرس و کامبوج جزء ۱۰ کشور صدرنشین بودند. بنا به گزارش گالوپ، به لحاظ منطقه‌ای، مردم خاورمیانه نسبت به سایر مناطق جهان کمترین احساسات مثبت و بیشترین احساسات منفی را تجربه کرده بودند. این یافته با وجود تحولات و وضع فعلی خاورمیانه شاید چندان هم عجیب نباشد. شیوع احساسات منفی در این منطقه حدود ۲۵ درصد و بیش از میانگین جهانی بود (به جز در الجزایر). گالوپ در هر دو گزارش ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ خود تأکید کرده است که در جدول رتبه‌بندی کشورها در احساسات مثبت و منفی، کشورها به‌طور معکوس قرار نگرفته‌اند؛ یعنی کشورهایی که بیشترین رتبه را در احساسات مثبت کسب کرده‌اند لزوما کمترین رتبه را در احساسات منفی به دست نیاورده‌اند. مثلا هم ابراز احساسات مثبت و هم ابراز احساسات منفی در میان مردم کشورهای آمریکای‌لاتین شیوع بالایی داشت. جالب اینکه بعضی کشورها هم احساسات مثبت و هم منفی ناچیزی نشان داده‌اند. این مردم کم‌احساس به طور عمده کشورهای شوروی سابق هستند. ۱۰ کشور ابتدای فهرست کم‌احساس‌ها عبارت بودند از: ازبکستان، چین، مغولستان، میانمار، روسیه، تایوان، رواندا، قزاقستان، قرقیزستان و ترکمنستان. اگر به۱۰ کشور ابتدای فهرست کشورهایی که احساسات منفی در آنها بیشترین شیوع را دارد، دوباره نگاه کنیم و شاخص توسعه انسانی (HDI) آنها را از اخیرترین گزارش سالانه سازمان ملل (۲۰۱۳) استخراج کنیم، خواهیم دید که در پیمایش سال ۲۰۱۴ گالوپ شش کشور شاخص توسعه انسانی متوسط یا پایین دارند، یعنی غالبا مردم در این کشورها درآمد سرانه و وضع آموزشی و بهداشتی نامناسبی دارند. تنها چهار کشور در شاخص توسعه انسانی وضع خیلی بالایی دارند: قبرس، یونان، لبنان و ایران. سرانه درآمد ناخالص داخلی قبرس و یونان حدود دو برابر ایران و لبنان اندکی بیش از ایران است، میانگین سال‌های تحصیل هم به‌عنوان یک شاخص آموزشی و فرهنگی در چهار کشور این فهرست بالاتر از ایران است. با این وجود مردم این کشورها نیز احساسات منفی را بیش از صدواندی کشور دیگر گزارش کردند. اگرچه گالوپ داده‌های خود را به‌طورکامل علنی منتشر نکرده تا بتوان درباره آن بررسی‌های دقیق‌تر آماری انجام داد، اما در همین حد هم به نظر می‌رسد اگرچه وضع نامساعد عینی و مادی زندگی با تجربه احساسات منفی می‌تواند همراه باشد، اما کشورهایی هم هستند که از لحاظ وضع درآمد، بهداشت، آموزش و کیفیت و استانداردهای زندگی بسیار بالاتر از بعضی دیگر هستند اما مردم زیادی در این کشورها همچنان احساسات منفی را تجربه می‌کنند. یکی از مباحثات در علوم اجتماعی این است که اگرچه احساسات کاملا بی ربط به واقعیت‌های عینی نیستند، اما احساساتی که افراد تجربه می‌کنند، ممکن است ناشی از عوامل دیگری نیز باشد. اینکه ما چگونه جهان اطراف را احساس کنیم، وابسته به این است که آن را چگونه بفهمیم و تفسیر کنیم. منابع متعددی هستند که فهم و تفسیر ما را از جهان می‌سازند؛ ازجمله تجارب تاریخی یک جامعه، آموزه‌های فرهنگی که ممکن است به‌طورمستقیم از طریق نظام آموزشی منتقل شده باشد یا به‌طور غیرمستقیم در فرایند تربیت یا حضور در جامعه آموخته باشیم و رسانه‌ها. بعضی تجارب تاریخی ممکن است ایجادکننده، تقویت‌کننده یا پایدارکننده احساسات منفی باشند، یا فهمی از وضع موجود ایجاد کرده باشند که به احساسات منفی بینجامد، مثلا جنگ و نابسامانی شدید و طولانی. بعضی رویدادهای دور یا نزدیک یا بعضی اطلاعات ممکن است سطح مطالبات را به حدی بالا برده باشد که بهبود وضعیت عینی و کیفیت زندگی آن‌چنان که هست احساس نشود و ناکامی و احساسات منفی به بار بیاورد. اگر فهم ما از جایگاه واقعی‌مان در جهان منطبق با واقعیت نباشد نیز مطالباتی شکل می‌گیرد که با منابع و امکان‌های موجود ناسازگار خواهد بود و دست نیافتن به آن مطالبات می‌تواند احساس خشم یا غم تولید کند. تصویری که رسانه‌ها از وضع زندگی مطلوب در اختیار ما می‌گذارند، عامل دیگری است که تفسیر ما را از وضعیت خودمان شکل می‌دهد و متعاقب آن احساسات متناظرش را پدید می‌آورد. امروزه رسانه‌ها اطلاعات و تصاویری از سراسر دنیا مخابره می‌کنند که به مدد تکنولوژی‌های نوین در دسترس خیل عظیمی از جمعیت جهان است. وقتی اطلاعات و تصاویری دریافت می‌کنیم که برای ما مطلوب، اما دست‌نیافتنی است، ممکن است غمگین یا افسرده شویم. اگر برای دستیابی به همه مطلوب‌هایی که می‌بینیم خود را مُحِق بدانیم و انتظاراتی داشته باشیم که احتمال بدهیم امکان برآورده شدنش نیست یا کم است، معمولا مضطرب، غمگین یا حتی خشمگین می‌شویم. از سوی دیگر همان‌طور که گالوپ به‌طور مختصر نشان داده است، به‌نظر می‌رسد بعضی فرهنگ‌ها به‌طور متفاوتی احساسات خود را تجربه و بیان می‌کنند. ممکن است در فرهنگ‌های مختلف میراث و آموزه‌هایی وجود داشته باشد که افراد را ترغیب کند نوع خاصی از احساسات را بیشتر ادراک و بیان کنند یا نکنند. همچنان که گفتیم در فهرست ۱۰ کشوری که مردم‌شان هم احساسات مثبت و هم احساسات منفی کمی گزارش کردند، قرابت‌های فرهنگی و منطقه‌ای دیده می‌شود. این داده این ظن را تقویت می‌کنند که در این فرهنگ‌ها ادراک و بیان احساسات احتمالا به‌شدت بعضی مناطق دیگر نیست. اگرچه اظهارنظر دقیق درباره این موضوع نیاز به مطالعات دقیق‌تر دارد، بااین‌حال بعضی حدس‌ها دور از ذهن نیست. برای مثال در آموزه‌های فرهنگ عامه ما در ایران مفهوم «چشم زخم» مفهوم مشهوری است. افراد بسیاری هستند که به چشم زخم اعتقاد دارند و رویدادهای متعددی را به آن نسبت می‌دهند. همچنین این آموزه وجود دارد که برای در امان ماندن از چشم زخم لازم است بخشی از داشته‌های خود را پنهان کرد و در معرض دید عموم قرار نداد، یا درباره آن با کسی سخن نگفت و حتی در موارد نیاز تظاهر به نداشتن چیزهایی کرد: پول، سلامت و البته شادی! در تجربه اغلب ما موقعیت‌هایی هستند که در آن افراد (یا حتی خود ما!) درعین‌حال که وضع خیلی نامطلوبی ندارند در محافل عمومی و نزد دوستان و آشنایان از نداشتن پول، بیماری، گرفتاری، بختِ بد، غم‌وغصه و «هزار بدبختی» ناله و شکایت می‌کنند! این نالان‌بودن و ابراز مداوم احساسات منفی، گاه به عادتی پایدار تبدیل می‌شود و حتی به نظر می‌رسد تکرار آن گاه موجب سرایت اجتماعی آن می‌شود. یعنی وقتی به‌طور مداوم کسی یا کسانی در اطراف ما از گرفتاری و بخت بد خود می‌نالند، احساسات منفی شیوع می‌یابد. از سوی دیگر بیان احساسات منفی، می‌تواند موجب جلب توجه و ترحم دیگران شود. جلب توجه و ترحم، پاداشی است که فرد در قبال بیان احساسات خود می‌گیرد و اگر این اتفاق به طور گسترده رخ دهد، می‌تواند تقویت‌کننده هنجاری شود که طبق آن افراد بیش از آنکه تمایل داشته باشند احساسات مثبت خود را با دیگران در میان بگذارند، احساسات منفی را به اشتراک می‌گذارند. در همین راستا می‌توان به آموزه‌ای دیگر بین ایرانیان اشاره کرد که سهیم‌شدن در احساسات منفی دیگران (غم و غصه و...) را واجد ارزش و یک فضیلت اخلاقی معرفی می‌کند. ما معمولا هم‌نوایی و همدلی با احساسات منفی دیگران را نشانه عمق دوستی می‌دانیم. به‌نظر می‌رسد این امر نیز تقویت‌کننده هنجار ابراز احساسات منفی است. بیان احساسات منفی علاوه بر جلب توجه و ترحم، که فی‌نفسه نوعی پاداش برای ابراز‌کننده محسوب می‌شود، می‌تواند پیامدهای دیگری نیز داشته باشد. کسی که احساسات منفی خود را بیان می‌کند، می‌تواند با ترحمی که جلب می‌کند، امتیاز بگیرد. امتیاز لزوما نفع مستقیم مادی و مالی نیست. ما نوعا از اینکه دیگران احساس خوبی نداشته باشند می‌رنجیم و درصدد بر می‌آییم احساس رنج و غصه آنها را برطرف کنیم، از این رو ممکن است فرصت‌ها و امکان‌هایی به آنها بدهیم که احساس بهتری داشته باشند؛ مثلا توقع کمتری در انجام بعضی کارها (که وظیفه آنها تلقی می‌شده) از آنها داشته باشیم و از بعضی خبط و خطاهایشان چشم بپوشیم. پذیرش کم‌کاری و خطاکاری نیز پاداش‌هایی است که فرد در قبال بیان احساسات منفی خود دریافت می‌کند. اگر در یک بافت فرهنگی اعطای چنین پاداش‌هایی (توجه، ترحم، پذیرش کم‌کاری و خطاکاری) در قبال کسانی که احساسات منفی خود را به‌طور مداوم ابراز می‌کنند، رایج باشد، می‌توان پیش‌بینی کرد که اظهار احساسات منفی به رفتاری شایع تبدیل شود. به‌طور خلاصه می‌توان گفت داده‌های گالوپ صراحتا بیان می‌کند که اگرچه ادراک و ابراز احساسات منفی بین ایرانیان بیش از دیگر ملل شایع است، اما این لزوما به معنای فقدان احساسات مثبت میان آنها نیست. داده‌های گالوپ همچنین این حدس را تقویت می‌کند که صرفا عوامل عینی نظیر ثروت و استانداردهای زندگی تعیین‌کننده شیوع احساسات مختلف در ملت‌ها و جوامع نیست، بلکه معجونی از عوامل عینی و ذهنی (نظیر تجارب تاریخی و آموزه‌های فرهنگی) دست‌اندرکار شکل‌دادن به احساسات مردم جهان است. پی‌نوشت:گالوپ (Gallup) یک مؤسسه خصوصی نظرسنجی با سابقه ۸۰ ساله است که داده‌های کشوری و بین‌المللی فراوانی تولید می‌کند. در نظرسنجی‌های معمولا تلفنی و گاه حضوری گالوپ، دامنه متنوعی از موضوعات از دید مردم آمریکا یا کشورهای دیگر بررسی می‌شود؛ از جمله وضع اشتغال و کسب‌وکار، میزان هزینه‌کرد مصرف‌کنندگان، وضع مهاجران، مسائل نژادی، وضع آموزش، وضع بهداشت و بیمه، محبوبیت چهره‌های سیاسی و مذهبی، موضوعات مناقشه‌برانگیز مذهبی، سیاسی، اجتماعی و... . منبع: شرق
کد خبر: ۷۱۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷

وزیر نیرو گفت: با روشهای بسیار ساده قادریم ۲۵ تا ۳۰ درصد آب را در هر منزل صرفه جویی کنیم و شهر و روستاهای زیادی را از خطر کم‌آبی برهانیم.پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، «حمید چیت‌چیان» شب گذشته با حضور در برنامه نگاه یک شبکه اول سیما اظهار داشت: بیش از یک‌هزار طرح در زمینه‌های توسعه خطوط انتقال و شبکه‌های آب و فاضلاب و توزیع برق در هفته دولت امسال در سراسر کشور به بهره برداری رسیده است. وی افزود: طرح انتقال پساب شهر همدان به نیروگاه شهید مفتح و اضافه شدن یک برجِ تر به این نیروگاه از جمله شاخصترین طرحهایی بود که در هفته دولت به بهره برداری رسید که با این طرحها هفتصد مگاوات به ظرفیت تولید این نیروگاه اضافه شد و به ظرفیت اسمی هزار مگاواتی خود رسید. وزیر نیرو با بیان "اضافه شدن یک برجِ تر به این نیروگاه نشان می‌دهد که مسئله آب در کشور آن‌قدر حاد است که وزارت نیرو که خود متولی آب کشور است برای صرفه‌جویی در مصرف آن اقدام کرده است"، گفت: این اقدام وزارت نیرو برای صرفه‌جویی در مصرف آب باید به‌سرعت در دیگر بخشها نیز تسرّی یابد. وی ادامه داد: افتتاح نیروگاه سیاه‌بیشه در مسیر تهران ــ‌ چالوس از دیگر طرحهای مهم به بهره برداری رسیده در هفته دولت بود که این نیروگاه نخستین نیروگاه از نوع تلنبه ذخیره‌ای در کشور و خاورمیانه است. چیت‌چیان از فعال بودن همزمان هفتصد نیروگاه در سراسر کشور خبر داد و گفت: اگر یکی از این واحدها به هر دلیل از مدار خارج شود نوسانی در شبکه ایجاد می‌کند که در صورتی که کنترل نشود منجر به قطع برق سراسری خواهد شد. وی افزود: با بهره برداری از نیروگاه سیاه‌بیشه، در این شرایط اضطراری این نیروگاه ظرف 30 ثانیه وارد مدار می‌شود. وزیر نیرو ظرفیت نیروگاه سیاه‌بیشه را 1040 مگاوات اعلام کرد و گفت: این ظرفیت بیش از ظرفیت نیروگاه هسته‌ای بوشهر و حتی بیش از بزرگترین واحد نیروگاهی کشور است. وی افزود: نیروگاه سیاه‌بیشه از پیچیده‌ترین نیروگاه‌های کشور است که تنها دو شرکت در دنیا توانایی طراحی و اجرای آن را دارند که این دو شرکت هم به هیچ وجه حاضر به انتقال تجربیات خود به ایران نبودند و وزارت نیرو با همکاری دانشگاه صنعتی شریف طراحی خاصی برای ساخت تونل مورد نیاز این نیروگاه را به اجرا درآورد. چیت‌چیان با اظهار "یک واحد از واحدهای نیروگاه سیاه‌بیشه در ابتدای سال 92 به بهره برداری رسیده بود"، گفت: در دو سال گذشته به‌تدریج سه واحد دیگر در مدار قرار گرفت که نقش بسیار مهمی در پایداری شبکه برق کشور دارد. وزیر نیرو خاطرنشان کرد: صنایع آب و برق جزو صنایع پویای کشور است که فن‌آوری‌های جدید به‌طور مرتب در آن ابداع می‌شود، به‌طوری که پارسال 17 فن‌آوری جدید در حوزه‌های آب و فاضلاب و برق با تلاش متخصصان داخلی در وزارت نیرو مورد استفاده قرار گرفت و هم اکنون 26 فناوری نوین دیگر را در دست اجرا داریم. وی ادامه داد: در حال حاضر ظرفیت اسمی تولید برق در ایران به 74هزار مگاوات رسیده و رتبه چهاردهم جهان را در ظرفیت نیروگاهی داریم؛ همچنین ایران در زمینه تولید تجهیزات نیروگاهی هم جزو هشت کشور برتر جهان است. این عضو کابینه دولت یازدهم با بیان "تاکنون فن‌آوری‌های تولید تجهیزات نیروگاهی را به چند کشور دیگر صادر کردیم و در تلاشیم نسل جدید نیروگاه‌های گازی را در کشورمان بسازیم"، گفت: بیش از 95 درصد فن‌آوری مورد نیاز بخش آب و بیش از 90 درصد فن‌آوری مورد نیاز بخش برق کشور در داخل تولید می‌شود. وی ادامه داد: تجهیزات و خدمات فنی مهندسی صنعت آب و برق را به 40 کشور دنیا صادر کرده‌ایم و همه اینها را شرکت‌های خصوصی انجام داده‌اند. وزیر نیرو با ابراز "این ظرفیت‌های موجود نیازمند بازارهای بزرگ است زیرا بسیاری از طرحها در حوزه آب و برق کشور به اشباع رسیده است"، گفت: وزارت نیرو از شرکت‌های خصوصی برای اجرای طرحهای بزرگ آب و برق در خارج از کشور حمایت می‌کند؛ اگر بازارمان محدود باشد امکان تحقیق و توسعه هم برایمان محدود خواهد بود، در صورتی که بازار بزرگی داشته باشیم هزینه‌های تحقیق و توسعه‌مان بسیار کم خواهد شد و قابلیت رقابتمان با دنیا افزایش خواهد یافت. وی افزود: اگر خواهان رونق اقتصادی هستیم، یکی از بهترین راهها یافتن بازارهای بزرگ در خارج از کشور است. چیت‌چیان تصریح کرد: صادرات خدمات فنی ــ‌ مهندسی از 1.3 میلیارد دلار در سال 92 به 2.5 میلیارد دلار در سال 93 رسید و صنعت آب و برق سهم بسیار بالایی در این صادرات داشت. وزیر نیرو با بیان "در دو سال اخیر حدود هشت‌هزار چاه غیرمجاز را بستیم و از این محل 750 میلیون مترمکعب از بیلان منفی موجود کاهش پیدا کرد"، گفت: در سالهای پرآب گذشته میزان متوسط بارش سالانه ایران 250 میلی‌متر بود، در حالی که متوسط بارش جهانی 750 میلی‌متر بود؛ اکنون که کشور ما 15 سال دچار خشکسالی مستمر است در 46 سال گذشته به‌طور متوسط 250 میلی‌متر بارش داشتیم که بارش ما در شش سال گذشته به‌طور متوسط 205 میلی‌متر بوده است. وی ادامه داد: از مهر سال گذشته تا امروز به‌طور میانگین فقط 192 میلی‌متر بارش داشتیم و این در مقایسه با متوسط سال گذشته 21 درصد و در مقایسه با سال گذشته 13 درصد کاهش نشان می‌دهد. وزیر نیرو با اعلام "درجه حرارت متوسط کشور هم در مقایسه با سالهای گذشته 1.1 درجه سانتیگراد افزایش پیدا کرده و منجر به تبخیر بیشتر آب و کاهش منابع در دسترس ما شده است"، گفت: میزان آب رودخانه‌های ما در ایستگاه‌های اندازه گیری جریان‌ آب بیش از 50 درصد کاهش پیدا کرده است. وی افزود: ما در سال 5.7 میلیارد مترمکعب بیلان منفی در منابع آب زیرزمینی داریم، یعنی میزان آبی که در سال از چاهها و چشمه‌ها و قنات‌ها برداشت می‌شود از آن میزان آبی که بر اثر بارش وارد سفره‌های آب زیرزمینی می‌شود بسیار بیشتر است. این عضو کابینه دولت یازدهم تصریح کرد: 609 دشت در کشور داریم که 330 دشت آن دچار بیلان منفی است و آن وضعی که برای دریاچه بختگان، هامون و ارومیه رخ داد برای سفره‌های آب زیرزمینی ما هم رخ داده است. وی ادامه داد: با وجود این همه خشکی و خشکسالی و تغییرات اقلیمی اگر مصرف آب را درست مدیریت کنیم بر مشکلات غلبه خواهیم پیدا کرد. وزیر نیرو در خصوص میزان مصرف آب در بخش کشاورزی گفت: 92 درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف می‌شود؛ این در حالی است که در بخش کشاورزی راههای زیادی برای کاهش مصرف آب وجود دارد؛ مثلاً اگر به‌جای کاشت هندوانه محصولات راهبردی مانند گندم بکاریم، مصرف آب بسیار کاهش می‌یابد. چیت‌چیان از تبدیل شیوه‌های سنتی کشاورزی به کشاورزی صنعتی یا کشت گلخانه‌ای به‌عنوان راهکار مناسبی برای کاهش مصرف آب نام برد و گفت: چندی پیش وزیر جهاد کشاورزی به موردی اشاره کرد که در نتیجه تبدیل کشاورزی سنتی به گلخانه‌ای 94 درصد مصرف آب کاهش یافته بود. وزیر نیرو در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چرا با توجه به بحران آب این‌گونه اقدامات، جدی‌تر و سریعتر انجام نمی‌شود، گفت: یکی از این دلایل نبود اطلاعات کافی کشاورزان و همچنین مقاومت آنها در تغییر روشهای سنتی کشاورزی است. وی افزود: البته تغییر روشهای سنتی هزینه‌های زیادی برای کشاورزان دارد که دولت 85 درصد هزینه کشاورزانی را که روشهای آبیاری سنتی را به تحت فشار تبدیل کنند، بلاعوض پرداخت می‌کند. وزیر نیرو با بیان "امسال نمی‌توانیم همه دشتهای کشور را تحت برنامه مورد نظرمان قرار دهیم"، گفت: 100 دشت را به‌طور آزمایشی انتخاب کردیم و بنا داریم چاههای غیرمجاز را در این بخشها تعیین تکلیف کنیم. وی ادامه داد: ما علاوه بر خشکی و خشکسالی با مشکل دیگری شامل برداشت‌های بی‌رویه، غیرمجاز و غیرقانونی از منابع آب مواجه‌ایم و به همین جهت در دو سال اخیر حدود 8هزار چاه غیرمجاز را بستیم. چیت‌چیان خاطرنشان کرد: برخی چاهها پروانه دارند اما بیش از حد پروانه، آب برداشت می‌کنند که در این موارد نیز مقرر شد همه چاهها به کنتورهای هوشمند مجهز شوند تا از این طریق بتوانیم آب برداشت شده از چاه را کنترل کنیم. وزیر نیرو با اظهار "آبخوان‌داری نیز از اقدامات دیگر ماست که بر اساس آن آب به داخل سفره‌های آب زیرزمینی تزریق می‌شود"، گفت: در بخش مدیریت مصرف آب 15 طرح در دست اجرا داریم که 11 طرح در وزارت نیرو، سه طرح را وزارت جهاد کشاورزی و یک طرح را سازمان زمین شناسی اجرا خواهد کرد. وی افزود: با این برنامه‌ها امیدواریم بتوانیم طی پنج سال آینده بیلان منفی سفره‌های زیرزمینی را به صفر برسانیم و در 15 سال بعد از این پنج سال هم امیدواریم بتوانیم با کاهش برداشت از آبهای زیرزمینی وضع سفره‌ها را به وضع 25 سال قبل برسانیم. چیت‌چیان با بیان "برای اولین بار است که در مدیریت آب کشور میزان آب قابل برداشت از سفره‌های زیرزمینی 609 دشت کشور را مشخص کرده‌ایم که بر اساس آن سهم آب برداشتی در بخش شرب، کشاورزی و صنعت مشخص شده است"، گفت: اکنون تابلوی روشنی از میزان آب موجود و میزان برداشت‌ها پیش روی ماست و امیدواریم بتوانیم تالاب‌های خشک‌شده را نیز در این بخش احیا کنیم. وزیر نیرو با ابراز "مدیریت منابع آب باید با مشارکت چندین وزارتخانه و دستگاه صورت گیرد"، گفت: در دو سال گذشته 13 جلسه شورای عالی آب برگزار شد، در حالی که در طول سه دولت قبلی فقط این شورا هفت بار جلسه تشکیل داده است. چیت‌چیان در پاسخ به "چرا با توجه به 92 درصد مصرف آب در بخش کشاورزی این‌قدر به بحث صرفه‌جویی در آب شرب تأکید می‌شود؟"، گفت: کیفیت آب شرب با کیفیت آب کشاورزی متفاوت است و از همه منابع آب نمی‌توان برای آب شرب استفاده کرد و برای آب شرب نیازمند هزینه‌های قابل توجه هستیم. وی افزود: مثلاً‌ آب شرب یزد از حدود 400 کیلومتری آن تهیه می‌شود که تصفیه و کیفیت این آب بسیار هزینه‌بر است و هزینه آب شرب 10 برابر هزینه آب کشاورزی است. وزیر نیرو با بیان "گاهی اوقات ما منبع جدیدی برای آب شرب نداریم و اگر صرفه‌جویی نشود برخی شهرها و روستاها با جیره بندی آب مواجه خواهند شد"، گفت: با روشهای بسیار ساده قادریم 25 تا 30 درصد آب را در هر منزل صرفه‌جویی کنیم و شهر و روستاهای زیادی را از خطر کم‌آبی برهانیم. این عضو کابینه دولت یازدهم با اشاره به بازنگری‌های صورت گرفته در طرحهای سدسازی در دو سال فعالیت دولت یازدهم، گفت: احداث برخی سدها باید متوقف شود که برای مثال سدهایی که در حوزه دریاچه ارومیه بوده هیچ نتیجه مثبتی نداشته است. وی افزود: شرایط آبی کشور تغییر کرده است، مثلاً 15 سال قبل مطالعه‌ای برای احداث سد صورت گرفت که آن موقع احداث سد توجیه داشت اما با توجه به خشکسالی‌ها و مصارف آب در بالادستی دیگر سد توجیهی ندارد؛ مثلاً‌ سدهایی داریم که قرار بود 150 میلیون مترمکعب پشت آن آب ذخیره شود که 30 میلیون مترمکعب بیشتر آب ندارد. وزیر نیرو با اعلام "ما مشخصات برخی سدها را تغییر دادیم و مثلاً‌ ارتفاع برخی از این سدها را کاهش دادیم اما برخی سدها هم با همان مشخصات قبلی به فعالیت خود ادامه می‌دهند"، گفت: بسیاری از شبکه‌های آب بیش از 30 سال پیش احداث شده است که لوله‌ها هم عمر خاص خود را دارند. وی ادامه داد: اگر بخواهیم یک درصد از هدررفت آب را در شبکه‌ها پایین بیاوریم هزار میلیارد تومان سرمایه می‌خواهیم که کاری پرهزینه است. چیت‌چیان با بیان "در همه کشورهای دنیا برخی از آب شبکه‌ها هدر می‌رود"، گفت: ما در این بخش، مدیریت فشار در شبکه‌های آب شهری را دنبال کرده‌ایم. وی افزود: برای مثال شبها که مصرف آب به حداقل می‌رسد فشار شبکه‌ها بالاتر می‌رود و وقتی فشار بالا می‌آید احتمال پرت آب بیشتر می‌شود و اکنون در شبکه‌های آب، شیرهای تنظیم فشاری تعبیه کرده‌ایم که فشار را در ساعات روز تنظیم می‌کند. وزیر نیرو تصریح کرد: البته در برخی جاها نیز هیچ چاره‌ای جز تعویض لوله‌ها نداریم که این کار هم انجام می‌شود و در دو سال اخیر 1.3 واحد درصد از هدررفت آب را کاهش داده‌ایم و در بخش برق هم از 2.5 درصد پرت شبکه‌های برق جلوگیری کرده‌ایم. وی ادامه داد: نفوذ دادن آب به داخل زمین، تبدیل جریان آب از کانال‌ها به لوله‌ها و همچنین تبدیل آبیاری غرق‌آبی به آبیاری قطره‌ای از راهکارهای جلوگیری از تبخیر آب است. وزیر نیرو با اظهار "اخیراً‌ چند نفر از اساتید دانشگاه تحقیقاتی کرده‌اند که اگر موادی در سدها ریخته شود لایه نازکی روی سطح آب ایجاد می‌کند که تبخیر را کاهش می‌دهد"، گفت: البته ما هنوز از اثرات زیست‌محیطی این روش اطمینان کامل نداریم و اگر سازمان حفاظت محیط زیست تأیید کند این روش را به کار خواهیم برد. وی افزود: روشی دیگر در آمریکا اجرا شده است که بر اساس آن گویهایی را روی آب پشت سدها پخش می‌کنند و این گویها موجب کاهش تبخیر می‌شود؛ البته این روشی بسیار پرهزینه است و در همه جای آمریکا هم از آن استفاده نمی‌شود و در کالیفرنیا که شرایط خشکسالی سختی دارد از این روش استفاده شده است و ما هم این موضوع را تحت بررسی قرار داده‌ایم.
کد خبر: ۷۱۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۵

 پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir شاپور کریمی: تهدید متغیرهای زیست بوم انسانی بدون شک پیامدها و عواقب ناگوار اجتماعی و سیاسی را به دنبال خواهد داشت. مهاجرت، گرسنگی، حاشیه نشینی، نابودی کشاورزی و محیط زیست، مرگ گونه های جانوری و گیاهی، مرگ تالابها، نشست زمین و تهدید سلامت عمومی شهروندان از مصادیق بحران آبی کشور ایران است. براساس اسناد سازمان ملل، ایران در آینده خشک تر و داغ تر خواهد شد و یکی از دلایل آن عملکردی است که در نتیجه حرکت به سوی توسعه وجوددارد. درحالی وزیر محترم نیرو خبر از واردات آب به ایران می دهد که ذخایر استراتژیک آب به حد منفی کاهش پیدا نموده است. میزان آب در دسترس کشور در حال حاضر از 130 میلیارد مترمکعب به 110 میلیارد مترمکعب تنزل داشته و در مقابل، مصرف به شدت افزایش یافته است. همچنین بنابر آمارها متوسط بارش کشور در سال‌های اخیر به 207 میلیمتر رسیده و از سوی دیگر با توجه به اینکه درجه حرارت کشور 1.2 درجه بالا رفته، تبخیر منابع آبی افزایش یافته است. گزارشها و هشدارهای مدیران ملی و استانی، تیترهای ریز و درشت رسانه های نوشتاری، پیامهای تصویری و کاریکاتورهای آبی و خشکسالی فضای مجازی خبر از آن می دهد که ایران در آینده نه چندان دور با چالش بزرگی در حوزه تغییر اقلیم و بحران آب مواجه خواهد شد که در صورت عدم اتخاذ تصمیمات و اقدامات راهبردی و عملیاتی شاید جبران عواقب و پیامدهای سیاسی و اجتماعی آن غیرقابل امکان باشد. با توجه به ضرورت تببین و تشریح معضلات تنش آبی که هم اکنون کشور با آن درگیر است، برگزاری کارگاههای آموزشی و همایشهای علمی به منظور ارتقای سطح مسئولیت پذیری اجتماعی(social responsibility) ومشارکت شهروندان درجهت مبارزه و مقابله با پدیده شوم قرن و همچنین انتقال الگوی صحیح مصرف از شرب تا کشاورزی یکی از راهکارهای پیش رو است. بدون شک مهمترین عامل در بروز تشنجات سیاسی و درگیریهای نظامی جهان بخصوص خاورمیانه در قرن بیست ویکم، چالش آب خواهدبود. معضلی که کشور ما ایران نیز از ترکشهای آن در امان نخواهد بود. با استناد به دعای کوروش بزرگ می توان اذعان نمود که مبارزه و مقابله تمدن ایران زمین با خشکسالی دارای سابقه چندین هزار ساله است ولی در قرن معاصر به علل مختلف این بحران، تشدید و ساکنین کره خاکی زمین را به چالش کشیده است و دانشمندان و کارشناسان ناامیدتر از گذشته چشم به تغییر رفتارانسانها دوخته اند. مجموع بارندگی سالانه در ایران حدود 400 میلیارد مترمکعب است که 284 میلیارد مترمکعب آن به طور مستقیم تبخیرشده و تنها بخش کمی از آن به صورت آبهای سطحی، ابهای زیرزمینی، منابع آب کشور را تأمین می کند. درحالی حدود یک یک درصد جمیعیت جهان در ایران زندگی می کنند که تنها 26/. درصد از منابع آب شیرین جهان در کشور ما وجود دارد. برآوردهای علمی نشان می دهد که با افزایش تدریجی جمعیت، ایران تا دو دهه آینده با کمبود شدید آب روبرو خواهد شد، ضمن آنکه پژوهشهای جهانی نشان داده است که کاهش منابع آب در کشورهای خاورمیانه و رقابت برسر بهره برداری از منابع آب موجود در منطقه، نقش روزافزونی در امنیت ملی هر یک از این کشورها دارد. از این رو در آینده، آب در خاورمیانه می تواند به سرمایه ارزنده تر و حیاتی تر از نفت تبدیل شود. نکته قابل توجه آنکه سرانه ی آب برای هر ایرانی در سال 1340 میزان 8600 مترمکعب و در سال 1378 به میزان 2100 مترمکعب بوده است. پیش بینی می شود که این مقدار در سال 13400 به 1300 مترمکعب برسد. کاهش این سهم به کمتر از 1000 مترمکعب در سال، کشور را با بحران جدی کم آبی روبرو خواهد کرد. بحران آب در کشور تا بدانجا جدی است که وزیر نیرو از واردات آب از سه کشور مجاور خبر داد. با استناد به گزارشهای منتشره از سوی وزارت نیرو سدهای کشور همچنان تشنه هستند. هم اکنون 42 سد کشور بین 90 تا 100 درصد پرشدگی دارند که نام سدهای لتیان، البرز، دز، میجران، عباسپور و ارس در این میان دیده می شود. براساس این گزارش، با نگاهی به وضعیت پرشدگی سدهای کشور، از مجموع 159 سد بزرگ کشور، 61 سد که 42 درصد از ظرفیت کل مخازن سدهای کشور را به خود اختصاص داده اند، در زمان حاضر کمتر از 40 درصد ظرفیت خود، آب دارند. براساس گفته های قایم مقام وزیر نیرو ذخایر استرتژیک آب کشور هم اکنون دارای رتبه منفی است که هشدار جدی برای مسئولان نظام است. نکته حائز اهمیت آنکه به قول یکی از اساتید دانشگاه تهران، جمعیت آوارگان آب در ایران در حال افزایش است. دکتر حسین ایمانی جاجرمی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در نشست تخصصی «نقش باورها، ارزش‌ها و سرمایه اجتماعی در حکمرانی آب» اظهار داشت: «در جنوب شرق کشور به دلیل خشکسالی، آوارگان آب داریم و آوارگان آب دریاچه ارومیه هم احتمالا به تهران مهاجرت می‌کنند که خود با هزار و یک مشکل مواجه است.». «ایران در آینده گرم‌تر و خشک‌تر خواهد شد و این حاصل نتایج تغییرات آب و هوایی است»، این هشداری است که گری لوئیس، هماهنگ ‌کننده مقیم سازمان‌ ملل متحد در ایران، خرداد ماه سال جاری در مصاحبه‌ای با نشریه تایمز عنوان کرده است. لوئیس اضافه کرده که الگوی بهره‌برداری و مدیریت منابع‌ طبیعی در ایران «ناپایدار» است و کشور ما مانند کشورهای غنی در منابع طبیعی، باید رویکرد خود را بر پایه دو موضوع مهم تغییر دهد؛ اول این‌که مالیات سنگینی برای استفاده از منابع غیرقابل تجدید گذاشته شود و دوم آن‌ که برای منابع تجدیدپذیر سرمایه‌گذاری شود. نکته حایز اهمیت آنکه ایران رتبه ششم و تا هفتم تولید گازهای گلخانه‌ای در دنیا را دارد و چندان غریب نیست که ما دچار تحریم‌های جامعه بین‌الملل در حوزه تغییرات آب و هوایی شویم. برهمین اساس شکل‌گیری اراده و عزم جدی برای کاهش گازهای گلخانه‌ای و اثرات مخرب آن ضروری است. مهمترین معضل فعلی کشور کمبود آب است. ایران دچار تنش آبی خواهد شد؛ درنتیجه بحران آب به عنوان بزرگترین بحران زیستی، ایرانیان را در آینده نه چندان دور مورد تهدید قرار خواهد داد. نگاهی اجمالی به وضعیت بارش باران حاکی از آن است که در سال ۱۳۳۵ سرانه آب در ایران معادل ۷۰۰۰ مترمکعب بوده است. در سال ۱۳۹۰ این سرانه به مرز بحرانی یعنی ۱۷۰۰ مترمکعب رسیده است. اگر این روند، کاهش یا ادامه یابد، کشور ایران دچار تنش آبی خواهد شد. بحران آب تا بدانجا خطرآفرین و هشدارآمیز است که دکتر کلانتری، مشاور دکتر روحانی طی سخنانی صریحا اعلام نمود که در صورت تداوم چنین وضعیت آبی در کشور، میزان 70 درصد جمعیت کشور برابر با 50 میلیون نفر از ایران کوچ خواهند کرد یا معاون سازمان محیط زیست طی سخنانی هشدار داد که استان مازندران به عنوان یکی از استانهای پربارش کشور در آینده بیابان خواهد شد و همچنین فاضلی، معاون پژوهشی مرکز بررسی‌های استراتژیک نهاد ریاست جمهوی اعلام نمود که بحران آب به اندازه پرونده ای هسته ای دارای اهمیت است. تنویر افکارعمومی، ارایه آموزشهای لازم از سطوح پایین جامعه، فرهنگ سازی، توانمندسازی بانوان و همچنین ایجاد بستر مشارکت نهادهای مدنی اعم از موسسات غیردولتی و احزاب در بخش پیشگیری از بحران آب لازم و ضروری است. *شاپور کریمی/دبیر همایش علمی بحران خشکسالی در ایران
کد خبر: ۷۱۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۵

همزمان با مشخص تر شدن صف بندی موافقان و مخالفان توافق هسته ای ایران در کنگره آمریکا، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده این کشور نیز از این موضوع به عنوان ابزاری برای نشان دادن ماهیت مواضع خود و به ویژه تلاش برای کسب آرای یهودیان آمریکا استفاده می کنند. در همین زمینه، یکی از نامزدهای جمهوری خواهان گفته، اگر رئیس جمهور شود، دستور حمله نظامی به ایران را صادر می کند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش «تابناک»، ریک سنتروم، سناتور سابق آمریکایی و یکی از نامزدهای احتمالی جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، گفته، اگر جمهور شود، درخواست نابودی تأسیسات هسته ای ایران را مطرح می کند و در غیر این صورت، دستور انجام حمله نظامی به ایران را صادر خواهد کرد. سنتروم که این اظهارات را در جریان تبلیغات انتخاباتی خود در مجمع یهودیان آمریکا و در جلسه ای که توسط «فدراسیون یهودیان دِس مونیس» ترتیب داده شده بود، بیان کرده، در ادامه اظهار داشته: «آن ها (ایرانی ها) تردیدی ندارند که اگر ریک سنتروم رئیس جمهور شود، تأسیسات هسته ایشان در آتش خواهد سوخت؛ مگر اینکه نسبت به جمع آوری این تأسیسات اقدام کنند». سنتروم که پیش از این، اقدام دولت اوباما در دستیابی به توافق هسته ای با ایران را یک «خیانت» به امنیت ملی آمریکا خوانده، اظهار داشته، ریاست جمهوری جایگاهی برای آزمون و خطا نیست. وی در این زمینه به تجربه خود در سنا و موفقیتش در وضع تحریم ها علیه ایران اشاره کرده است. وی همچنین مدعی شده که عمیقاً درباره اسلام مطالعه داشته و دریافته که برخی مسلمانان، پیرو آیینی هستند که وی آن را یک «مکتب آخرالزمانی» می خواند. این سناتور سابق اظهار داشته: «داعش، ایران و اسلام گرایان افراطی در خاورمیانه . آن ها می دانند من که هستم. اگر به من فرصتی بدهید، من می دانم چطور می توان آن ها را شکست داد». سنتروم در جلسه مذکور در پاسخ به پرسشی اظهار داشته از هر وسیله ای که برای شکست دادن داعش لازم باشد، از جمله استفاده از نیروهای ویژه آمریکایی بهره خواهد گرفت. به عقیده وی، سیاست «مهار» تنها باعث شده که داعش در طول زمان قدرتمندتر شده و به تهدیدی خطرناک تر تبدیل شود. درباره دیگر موضوعات، سنتروم خواستار ملغی شدن لایحه خدمات درمانی اوباما و اتخاذ موضعی سفت و سخت در بحث مهاجرت شده و ارزش های یهودی- مسیحی را «ارزش های کتاب مقدس» خوانده است. پس از این اظهارات، دیوید آدلمن، رئیس فدراسیون یهودیان دس مونیس گفت که به عقیده وی، سنتروم توانست به خوبی مواضع خود را بیان کند. وی گفت: «واضح است که جامعه یهودیان بسیار مهم است و وی به برخی موضوعات اشاره کرد که در مرکز توجه این جامعه قرار دارد». به هر حال، همان گونه که مشخص است، سنتروم نیز همچون دیگر نامزدهای جمهوری خواه، تلاش دارد خود را هر چه بیشتر طرفدار منافع رژیم اسرائیل و یهودیان نشان دهد و بهترین راه را در این زمینه، حمله به توافق هسته ای ایران و اتخاذ موضعی غیرمنعطف در مقابل ایران یافته است.
کد خبر: ۷۱۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۰

فست‌فود اینجا فست‌فود آنجا فست‌فود همه جا! کافیست اراده کنی تا بلافاصله یک پیتزا یا ساندویچ بخوری، اصلاً نیازی نیست از خانه‌ات بیرون بیایی و احیاناً چند قدمی پیاده‌روی کنی تا کمی هم به سلامتت برسی. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.comبه گزارش پایگاه 598، حداکثر حرکتی که باید انجام دهی این است که گوشی تلفن را برداری و یک پیتزا یا ساندویچ را سفارش بدهی. ظرف کوتاه‌ترین زمان ممکن فست‌فود مورد نظر در بسته‌بندی‌های خوش آب و رنگ به در خانه می‌آید و تو می‌توانی با خوردن این غذای خوشمزه و بی‌خاصیت یک قدم به بیماری نزدیک‌تر شوی. آن همبرگر خوش آب و رنگ یا پیتزای رنگارنگ یا ساندویچ فست‌فودی که ما خودمان به دست خودمان سفارش می‌دهیم در واقع فرهنگ و سبک زندگی دیگری است که در زرورق پیچیده شده و ما با اشتها آن را گاز می‌زنیم! ‌تغییر در سبک خورد و خوراک خیلی از ما وقتی صحبت از سبک زندگی می‌شود به یاد رفتار و گفتار می‌افتیم در حالی که سبک زندگی به خورد و خوراک و صد البته نحوه و کیفیت زندگی مانند میزان تحرک و خیلی چیزهای دیگر نیز وابسته است. فست‌فودها یا غذاهای آماده شاید در نگاه اول فقط نوعی از خوراکی محسوب شوند که قرار است در فهرست خوراکی‌هایی که ما به عنوان وعده اصلی یا میان‌وعده‌ها استفاده می‌کنیم قرار بگیرند اما اگر کمی دقیق‌تر به این مسئله نگاه کنیم متوجه می‌شویم غذاهای آماده، گستره‌ای به وسعت سبک زندگی را در بر می‌گیرند و گسترش رستوران‌های عرضه خوراکی‌های فست‌فود بیانگر تغییراتی شگرف در سبک زندگی جامعه است. همچنان که در جامعه ایران نیز طی سال‌های اخیر با تغییر در سبک زندگی و نوع نگرش افراد جامعه و همچنین با خروج بیشتر بانوان از خانه و افزایش مشارکت‌های اجتماعی زنان در زندگی صنعتی امروز و جایگزین‌هایی برای فرهنگ پخت و پز غذاهای سنتی و خانگی که نیازمند مقدمات و صرف وقت و انرژی بیشتری است مواجهیم، به همین خاطر هم هست که به موازات جدا شدن جامعه از فرهنگ و ارزش‌های سنتی شاهد رشد قارچ‌گونه رستوران‌های زنجیره‌ای فست‌فود هستیم. نماد سبک زندگی امریکایی و غربی شاید همه ما نام رستوران‌های زنجیره‌ای مک‌دونالد را شنیده باشیم؛ رستوران‌هایی که در سراسر دنیا شعبه دارند و حتی برای حضور در کشورهای مسلمان هم برند حلال را در منوی غذاهایشان گنجانده‌اند. این همه برنامه برای حضور در کشورهای مختلف برای آن است که مک‌دونالد فقط یک همبرگر نیست بلکه باز شدن این رستوران در هر کشوری نمادی از رسوخ فرهنگ و سبک زندگی امریکایی در آن کشور است. در کشور ما نیز بلافاصله بعد از توافق ایران با گروه 1+5 و رفع تحریم‌ها این سایت مک‌دونالد بود که برای پذیرش نمایندگی در کشور ایران اعلام آمادگی کرد. این در حالی است که خیلی از افراد انتظار داشتند با رفع تحریم ها، باب همکاری‌های بین‌المللی در زمینه‌های علمی و اقتصادی گشوده شود. در امریکا سالانه بیش از 300 هزار نفر بر اثر مصرف فست‌فود از دنیا می‌روند. منتقدان این رستوران‌های زنجیره‌ای معتقدند غذاهای عرضه شده در مک‌دونالد یکی از عوامل اصلی شیوع چاقی در میان مردم امریکا و دیگر کشورهاست. پس از بررسی ارزش غذایی محصولات مک‌دونالد مشخص شد که غذایی مانند بیگ مک (Big Mac) یا مرغ سرخ کرده 910 کالری انرژی و 46 گرم چربی (که 13 گرم آن چربی اشباع شده است) دارد که مغایر استانداردهای غذایی است. در ایران هم روز به روز به جمعیت افراد چاق و دارای اضافه وزن افزوده می‌شود، چراکه روز به روز به تعداد رستوران‌های فست‌فود موجود در خیابان‌ها هم اضافه می‌شود و این همه رستوان حکایت از توازن میان عرضه و تقاضا در این حوزه دارد. مردم ما نه فقط در مواقعی که وقت کافی ندارند بلکه حتی برای گردش و تفریح هم اغلب رستوران را انتخاب می‌کنند نه گزینه‌های سالم‌تر و معقول‌تری مانند ورزش و بازی و گشت و گذار در طبیعت! به همین خاطر هم است که از یک طرف به کم‌تحرکی گرفتار شده‌ایم و از سوی دیگر تغذیه نامناسبی داریم و روز به روز چاق‌تر و در نتیجه ناسالم‌تر می‌شویم. بلای فست‌فود بر سر سلامتی چاقی و افزایش وزن و رژیم غذایی نامناسب به‌ویژه استفاده از روغن نباتی جامد و حیوانی، مصرف غذاهای آماده مثل کنسروها و فست‌فودها و مصرف بی‌رویه نمک می‌تواند از علل بروز بیماری‌های قلبی باشند. به گفته مجید حاجی‌فرجی، رئیس انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع‌غذایی در حال حاضر در کشور ما چاقی و اضافه وزن گریبانگیر مردم شده است. به باور وی مهم‌ترین عوامل چاقی فعالیت‌های کم فیزیکی و استفاده از غذاهای آماده و نیمه‌آماده است. اینگونه غذاها معمولاً حاوی عناصری مثل نمک زیاد، چربی زیاد، اسید چرب نا‌مناسب و مواد افزودنی هستند و باعث می‌شوند افراد ناخود‌آگاه مواد ‌غذایی نامناسب دریافت کنند. به باور وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در حال حاضر 50 درصد مردم کشور چاق هستند که می‌توانستند آن را پیشگیری کنند زیرا چاقی آسیب‌های جدی به اعضای بدن می‌رساند، به طور مثال چاقی بیماری‌هایی نظیر قند، بیماری‌های کلیه و عروق را ایجاد می‌کند. دکتر سید‌حسن قاضی‌زاده‌هاشمی با تأکید بر کاهش استفاده از غذاهای چرب می‌افزاید: افزایش چربی ناسالم در بدن سکته مغزی را به همراه دارد. وی با بیان اینکه 50‌درصد مردم کشور دچار سکته قلبی و مغزی می‌شوند، تصریح می‌کند: باید با دقت در مصرف مواد غذایی از این مشکلات جسمی پیشگیری کنیم. تلخی بیماری شیرین زیر دندان فست‌فود‌خورها علیرضا استقامتی فوق‌تخصص غدد و متابولیسم با بیان اینکه چاقی و مصرف کالری بیش از حد به شیوع دیابت دامن می‌زند، می‌افزاید: طی 15 سال اخیر شمار افراد چاق از 13 درصد به 32 درصد رسیده که این مسئله آمار افراد مبتلا به دیابت را بالا می‌برد. وی به بررسی‌های انجام شده طی سال‌های اخیر در ایران در زمینه دیابت و چاقی اشاره کرده و می‌گوید: در مطالعات انجام شده توسط دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور در سال 2005 میلادی که شامل جمعیت 25 تا 64 ساله بود، حدود 7/7 درصد جمعیت (2 میلیون نفر) به بیماری دیابت نوع 2 مبتلا بودند. به گفته این پزشک در سال 2007 میلادی نیز مطالعات دیگری که توسط دانشگاه‌های علوم پزشکی و در سنین 15 تا 65 سال صورت گرفت، 7/8 درصد جمعیت به دیابت مبتلا بودند، 6/26 درصد فشار خون و حدود 54‌ درصد نیز چاق بودند. همچنین در بررسی‌های انجام شده در سال 2011 میلادی که در گروه سنی 25 تا 70 ساله انجام شد، حدود 5/11 درصد آنها مبتلا به دیابت نوع 2 بودند که به‌طور عمده مربوط به بانوان و جمعیت شهرنشین بود. از سوی دیگر در مطالعه اول که سال 2005 میلادی انجام شد، نیمی از افراد از بیماری خود اطلاع نداشتند، اما در مطالعه سال 2011 میلادی که آگاهی مردم افزایش یافته بود، حدود 24 درصد از بیماری خود بی‌اطلاع بودند. بنا به تأکید استقامتی بررسی‌های صورت گرفته در مورد شیوع دیابت نشانگر آن است که تا 15 سال آینده، تعداد مبتلایان به دیابت در کشور از 4 به 9 میلیون نفر افزایش یافته و ایران به دومین کشور منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از نظر شمار دیابتی‌ها تبدیل می‌شود. پیشگیری از چاقی به جای درمان با قرص لاغری اصلاح سبک زندگی با ورزش و تحرک بدنی و همچنین تغذیه سالم یگانه راهکاری است که تمام پزشکان برای سلامتی و افزایش طول عمر و برخورداری از نشاط و شادابی بر آن تأکید دارند. برای رسیدن به این مقصود لازم نیست جای دوری برویم. اگر کمی به غذاهای سنتی و سبک زندگی خودمان نگاه کنیم می‌توانیم بخش مهمی از این موارد را در آن بیابیم. بیایید همین امروز، همین حالا که سفارش پیتزا داده‌اید تصمیم بگیریم به جای خوردن پیتزا یک غذای سبک خانگی یا لقمه‌ای نان و پنیر و سبزی بخوریم، هم سالم‌تر است، هم سبک‌تر و می‌توانیم اطمینان داشته باشیم آنقدر چاقمان نمی‌کند که برای کاهش وزن و لاغری به سراغ انواع و اقسام راهکارها از جمله استفاده از داروهای لاغری برویم. به نظرتان فکر خوبی نیست؟
کد خبر: ۷۱۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۸

"اس۳۰۰" وحشت اسرائیلی ها را برانگیخت"اس۳۰۰" وحشت اسرائیلی ها را برانگیخت. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به نقل از  جام نیوز، تحلیلگران اسرائیلی بر این باور هستند نصب این سامانه ها پیشرفته در ایران باعث خواهد شد حمله به ایران سخت و ناممکن شود. نشریه‌ی "رای الیوم" در گزارش از دستیبابی ایران به سامانه موشکی "اس۳۰۰" و تغییر قدرت در منطقه پرداخت و نوشت: «دستیبابی ایران به سامانه موشکی "اس۳۰۰" باعث تغییر موازنه قدرت در منطقه خواهد شد و همچنین نصب این سامانه ها در مرزهای شمالی عبور هواپیماهای نظامی و مسافربری اسرائیلی را ناممکن خواهد ساخت.» این نشریه در ادامه می نویسد: «مقامات اسرائیلی از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سامانه های موشکی "اس۳۰۰" ابراز نگرانی کرده اند. در این رابطه مقامات امنیتی اسرائیلی اعلام کرده اند که دستیابی ایران به این سامانه موشکی پیشرفته نه فقط باعث رعب و وحشت اسرائیل خواهد شد بلکه تهدیدی برای سلاح های هوایی غرب نیز خواهد بود زیرا عملکرد این سامانه بسیار دقیق و منحصر به فرد است.» "ابراهام عاسئیل" پروفسور اسرائیلی و یک ژنرال بازنشسته و رئیس موسسه مطالعات استراتژیک در تل آویو (فیشر) در گفتگو با پایگاه خبری اسرائیلی "والا" گفت: «سامانه های موشکی "اس۳۰۰" خطر بزرگی برای نیروی هوایی اسرائیل به شمار می آید. اسرائیل در سال های گذشته هزینه های هنگفتی را برای توسعه ظرفیت، چشم انداز، فناوری و آموزش صرف کرده است البته این سامانه موشکی نمی تواند از انجام وظایف نیروی هوایی اسرائیل جلوگیری کند اما این سامانه می تواند خطرات زیادی را برای اسرائیل به همراه داشته باشد.» ابراهام عاسئیل در رابطه با رسیدن این سامانه موشکی به سوریه و حزب الله لبنان گفت: «اگر این سامانه موشکی توسط سوریه و حزب الله در مرزهای شمالی نصب شوند عبور هواپیماهای نظامی و مسافربری اسرائیل ناممکن خواهد شد.» در همین رابطه "امیر بوحبوط" کارشناس امور نظامی اسرائیل افزود: «ناکام ماندن قرارداد نظامی بین ایران و روسیه برای دستیابی به سامانه موشکی از سوی رسانه های ایرانی را نه غربی ها جدی گرفته اند و نه اسرائیلی ها زیرا همه ما می دانیم که روس ها به اموال ایرانی ها چشم دوخته اند و این قرارداد نظامی به دلیل فشار غربی ها به تاخیر افتاده است و تل آویو از این امر باخبر است.» "یوزی روبین" مسئول سابق پروژه پیشرفت و توسعه موشکی وزارت امنیت اسرائیل می گوید: «دستیابی ایران به سامانه های موشکی "اس ۳۰۰" به هیچ وجه نمی تواند خبر خوبی برای ارتش اسرائیل باشد و نصب این سامانه های موشکی در مرزهای اسرائیل قواعد بازی را تغییر خواهد داد و این سامانه تاثیر منفی بر قدرت نیروی هوایی اسرائیل خواهد داشت ولی مسلح کردن سوریه و حزب الله به این سامانه های موشکی آزادی بیشتری به نیروی هوایی اسرائیل خواهد داد.» روبین که در ساخت سامانه موشکی "حیتس" شرکت داشت در باره تغییر موازنه قدرت و استراتژیک در خاورمیانه گفت: «در درجه اول کشورهای عربی همچون عربستان سعودی و کشورهای خلیج [فارس] باید از دستیابی ایران به این سامانه ها وحشت کنند و بعداز این کشورها نوبت به اسرائیل خواهد رسید. عربستان سعودی دارای نیروی هوایی بسیار قوی است ولی این سامانه های موشکی طبیعتا سیاست هایی را که کشورهای عربی برای تقویت نیروی هوایی خود در پیش گرفته بودند را تغییر خواهد داد.» این نشریه در پایان می نویسد: «تحلیلگران اسرائیلی بر این باور هستند که دستیابی ایران به سامانه های موشکی پیشرفته خطری بزرگ برای اسرائیل و آمریکا است و همچنین نصب این سامانه های پیشرفته در ایران باعث خواهد شد حمله به این کشور سخت و ناممکن شود.»
کد خبر: ۷۱۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۸

معاون اول رئیس‌جمهور با انتقاد از روند تغییر کاربری اراضی کشاورزی، گفت: چه معنایی دارد زمینی که قابلیت سه بار کشت را داراست، تغییر کاربری داده شود؟ دولت با آرامش و ویلا داشتن افراد مخالف نیست اما به زدوبندهای اداری که ناحق ایجاد می‌شود حساس است. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه مازندران، اسحاق جهانگیری شامگاه دوشنبه در جلسه شورای اداری مازندران در ساری، با اشاره به اینکه "استان مازندران فرصت‌های زیادی برای توسعه دارد و باید مسایل استان را طوری مطرح کرد که با ارائه برنامه‌های استانی بتوان آن را به سمت و سوی درستی پیش برد"، اظهار کرد: نباید همیشه از مشکلات گفت و طوری فضای استان را نشان داد که مدیران استان ناتوان جلوه کنند. وی با بیان اینکه "مازندرانی‌ها حق بزرگی بر گردن دولت تدبیر و امید دارند و رئیس‌جمهور گفت وقتی به مازندران وارد شدم فهمیدم که فضای انتخابات عوض شده است"، افزود: مازندرانی‌ها در انتخابات سال 92 کار اصلی را انجام دادند و هر حرکتی که لازم بود از جایی آغاز شود و به سایر کشور تسری پیدا کند، از همین مازندران شروع شد. جهانگیری با اشاره به اینکه مازندران باید برای جلب سرمایه‌های خارج از کشور طرح‌هایی آماده داشته باشد و سرمایه‌گذاران را هدایت کند، تاکید کرد: سال 94 از نظر اقتصادی سخت‌ترین سال برای کشور است و باید در این زمینه مدیریت درستی اعمال شود. وی با بیان اینکه "باید طرح‌های نیمه‌تمام به بخش خصوصی واگذار شود"، گفت: از همین رو، ارزیابی مدیران استانی نیز بر این منطبق شد که طرح‌های نیمه‌تمام را به بخش خصوصی واگذار کنند. معاون اول رئیس‌جمهور درباره تغییر کاربری اراضی کشاورزی نیز اظهار کرد: چه معنایی دارد زمینی که قابلیت سه بار کشت را دارد، تغییر کاربری داده شود؟ دولت با آرامش و ویلا داشتن افراد مخالف نیست اما به زدوبندهای اداری که ناحق ایجاد می‌شود حساس است. وی مازندران را استان با استعدادی معرفی کرد که می‌تواند از نظر توسعه در صدر اقتصاد کشور قرار گیرد و در ادامه گفت: بزرگترین بندر و دریای خزر را امروز در مازندران بازدید کردم ولی انتظار بیشتری از این بندر داشتم. جهانگیری با بیان اینکه "وجود جنگل، میزان بارندگی، جمعیت خوش‌فکر و باسواد و نزدیکی مازندران به پایتخت یک موقعیت استثنایی است و از این رو مازندران باید رتبه اول توسعه کشور باشد"، تصریح کرد: در کنار توسعه مازندران، یک کار خلاف محیط زیست هم نباید انجام شود. وی ادامه داد: در مازندران صنعت فولاد راه‌اندازی نکنید. برای توسعه اگر نتوانید صنعت فولاد بیاورید صنعت آی‌تی را می‌توانید گسترش دهید زیرا به گفته مسئولان این حوزه در مازندران قابلیت اشتغال‌زایی 100 شغل در این بخش وجود دارد. معاون اول رئیس‌جمهور با تاکید بر لزوم اتمام پروژه‌های مازندران در بخش راه‌سازی، اظهار کرد: جاده فیروزکوه در سال 94، جاده هراز در سال 95، قطعه یک آزادراه تهران شمال در سال 96 و قطعه 4 آن تا پایان سال 94 افتتاح می‌شود. جهانگیری ، با بیان اینکه استاندار مازندران و وزیر راه باید پیگیر اتمام این پروژه‌ها باشند، بر ضرورت تکمیل سدهای استان نیز تاکید کرد. معاون اول رئیس‌جمهور با تاکید بر اینکه دغدغه دولت درباره رفع بیکاری جدی است، گفت: مذاکرات هسته‌ای از افتخارات تاریخ ایران به شمار می‌رود. جهانگیری در شورای اداری استان مازندران اظهار کرد: مدیریت موضوع هسته‌ای در دولت روحانی برای یک دوره ریاست جمهوری کافی است. وی با اشاره به تدابیر رهبری درباره مذاکرات هسته‌ای گفت: دولت روحانی سه هدف اینکه دنیا حق هسته‌ای ایران را به رسمیت بشناسد، از دستاوردهای هسته‌ای کشور حفاظت شود و به تحریم‌های ظالمانه پایان دهد را دنبال کرد. جهانگیری با بیان اینکه مذاکره با 1+5 یکی پیچیده‌ترین مذاکرات دیپلماسی دنیا بود و اینکه ایران در یک طرف و 6 کشور در طرف دیگر قرار داشت قطعا یکی از افتخارات تاریخ ملت ایران بود، افزود: این مذاکرات نشان داد که چگونه با عزت در این مذاکره تعامل شد و نشان دادیم که جمهوری اسلامی دستاوردهای مهمی داشته و از سویی تربیت نیروی انسانی در عرصه دپیلماسی یکی دیگر از این دستاوردها بوده است. وی با اشاره به اینکه قطعا جمهوری اسلامی در چند صد سال اخیر در منطقه در زمره کشورهای قدرتمند بوده و ایستادگی ملت ایران جزء استثنایی‌ترین اتفاقات به شمار می‌رفت، تصریح کرد: دشمنان فکر می‌کردند با تحریم‌های ظالمانه ملت ایران لب به اعتراض می‌گشاید و صنایع ورشکست خواهند شد. معاون اول رئیس‌جمهور با تاکید بر اینکه آمریکا می‌داند که بدون ایران نمی‌تواند با داعش مبارزه کند و این مهم است که بتوانیم از اقتدار و موقعیت کشور دفاع کنیم، ادامه داد: بحث‌هایی درباره توافق هسته‌ای در آمریکا مطرح می‌شود که به خودشان مربوط است و این موضوع باید در درون کشورها حل شود. وی با اعلام اینکه طبق سند چشم‌انداز 20 ساله مورد تاکید رهبری -که بیش از 10 سال از آن گذشته است- ایران باید قدرتمندترین کشور در خاورمیانه باشد و تحقق این خواسته وظیفه مسئولان است، افزود: در حال حاضر تحریم‌ها به پایان رسیده و دغدغه مسئولان در خصوص بیکاری جدی است تا جوانان بتوانند با تامین هزینه، زندگی خود را اداره کنند. جهانگیری با اشاره به اینکه آنکه بیش از همه درخصوص مذاکرات جیغ می‌زند اسراییلی‌ها هستند، یادآور شد: اگر آمریکایی‌ها به سمت و سوی اسرائیلی‌ها و عربستانی‌ها گرایش پیدا کنند معنایش این است که برخی سیاست‌مداران آمریکایی می‌خواهند با پول کشورهای دیگر به منافع سیاسی خود برسند. وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر کشورهای جهان برای بهره‌گیری از بازار ایران گوی سبقت را از هم می‌ربایند؛ می‌خواهیم تولید، صادرات و توسعه کشور، رفاه مردم در اقتصاد ایران براساس نسخه اقتصاد مقاومتی شکل بگیرد و باید این مهم در روابط خارجی لحاظ شود. وی عنوان کرد: نسخه اقتصاد مقاومتی به معنای سیاست‌های عالمانه و دقیق برای توسعه کشور است و همه مدیران باید از آن تبعیت کنند. معاون اول رئیس جمهور با بیان اینکه از اواخر امسال حرکت توسعه و رشد اقتصادی به صورت شتابان اجرا خواهد شد، یادآور شد: باید مدیریت الکترونیک را فعال کرده و حرکت مبارزه با فساد را با شدت و حساسیت بالا دنبال کنیم.
کد خبر: ۷۰۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۷

شورای امنیت سازمان ملل متحد ساعتی پیش قطعنامه ای در تائید برنامه جامع مشترک هسته ای کشورمان صادر کرد که در واکنش به آن وزارت خارجه کشورمان هم بیانیه ای را منتشر نمود. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com ، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران اندکی پس از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد در تایید برجام در این زمینه بیانیه منتشر کرد. متن این بیانیه در زیر می‌آید؛ ۱- جمهوری اسلامی  ایران دانش و فناوری، از جمله فناوری صلح آمیز هسته ایران را به عنوان میراث مشترک بشریت قلمداد می نماید. در عین حال، بر اساس مبانی محکم ایدئولوژیک، راهبردی و بین المللی، سلاح های کشتار جمعی و به ویژه سلاح های هسته ای را به طور مطلق به عنوان سلاح هایی منسوخ، غیر انسانی و مضر برای صلح و امنیت بین المللی، مردود می داند. با الهام از آموزه های متعالی اسلامی و بر مبنای اندیشه ها و سیره بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره)، و فتوای تاریخی رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای، که کلیه سلاح های کشتار جمعی، به ویژه سلاح های هسته ای را در فقه اسلامی حرام اعلام نموده اند، جمهوری اسلامی ایران اعلام می  دارد که سیاست همیشگی اش منع  اکتساب، تولید، انباشت یا استفاده از سلاح های هسته ای می باشد. ۲- جمهوری اسلامی ایران ضرورت امحاءکامل سلاح های هسته ای را، به عنوان یک ضرورت امنیت بین المللی و یک تکلیف منطبق بر  معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای (NPT) مورد تاکید قرار می دهد. جمهوری اسلامی ایران مصمم است به طور فعال در کلیه تلاش های بین المللی حقوقی و دیپلماتیک برای نجات بشریت از  خطرسلاح های هسته ای و اشاعه آنها، از جمله از طریق ایجاد مناطق عاری از سلاح های هسته ای به ویژه در خاورمیانه ، مشارکت نماید. ۳- جمهوری اسلامی ایران قاطعانه ابرام می ورزد که دولت های عضو معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای بدون تبعیض و منطبق با مواد ۱ و ۲ معاهده نباید از  بهره مندی از حقوق لاینفک  خود برای توسعه تحقیقات، تولید و استفاده از انرژی هسته ای برای اهداف صلح آمیز، باز داشته شوند. ۴- جمع‏بندی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۹۴، نشانگر یک گام بسیار مهم توسط جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵  برای حل و فصل یک بحران غیر ضروری، از طریق مذاکره و بر مبنای احترام متقابل است؛ بحرانی که در نتیجه‏ ی اتهامات بی پایه و اساس درباره برنامه هسته ای صلح آمیز ایران ایجاد، و با اقدامات ناموجه و مبتنی بر انگیزه های سیاسی علیه ملت ایران دنبال شده بود. ۵- برجام مبتنی است بر تعهدات متقابل جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵، که از یک سو، موجب حصول اطمینان از ماهیت منحصرا صلح آمیز برنامه هسته ای ایران شده، و از سوی دیگر، تمامی مفاد قطعنامه های شماره ۱۶۹۶ و ۱۷۳۷ (مصوب سال ۲۰۰۶)، ۱۷۴۷ (مصوب سال ۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ و ۱۸۳۵(مصوب سال ۲۰۰۸)، ۱۹۲۹ (مصوب سال ۲۰۱۰) و ۲۲۲۴ (مصوب سال ۲۰۱۵) رالغو کرده و همه تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد و تحریم های مرتبط با هسته ای که توسط ایالات متحده و اتحادیه اروپایی و دولت های عضو اتحادیه اروپایی تحمیل شده بودند را به طور جامع لغو می کند. جمهوری اسلامی ایران متعهد است که تعهدات داوطلبانه خود را با حسن نیت و منوط به اجرای با حسن نیت همه تعهدات توسط گروه ۱+۵ وفق برجام، از جمله تعهدات متضمن رفع تحریم ها و اقدامات محدودیت ساز، اجرا کند. ۶- رفع تحریم ها و اقدامات محدودیت ساز مرتبط هسته ای توسط اتحادیه اروپایی و ایالات متحده به این معنا خواهد بود که معاملات و فعالیت های مورد اشاره در برجام می توانند با ایران و اشخاص ایرانی در همه جای دنیا بدون هراس از مجازات های ناشی از مزاحمت های فراسرزمینی انجام شوند و همه اشخاص قادر خواهند بود تا با آزادی انتخاب به معاملات تجاری و مالی با ایران بپردازند. در برجام به وضوح تصریح شده است که اتحادیه اروپایی و آمریکا هر دو از بازگرداندن یا تحمیل مجدد تحریم ها و اقدامات محدودیت ساز که منطبق با برجام رفع شده اند، خودداری خواهند ورزید. تفاهم بر آن است که بازگرداندن یا تحمیل مجدد تحریم ها و اقدامات محدودیت ساز از جمله از طریق تمدید، به مثابه عدم پایبندی اساسی خواهند بود که ایران را از تعهداتش به طور جزئی یا کلی معاف خواهد ساخت. برداشتن تحریم ها مستلزم اتخاذ اقدامات مقتضی حقوقی و اجرایی داخلی از جمله اقدامات تقنینی و آئین نامه ای به منظور لازم الاجرا نمودن رفع تحریم ها می باشد. برجام مستلزم خاتمه‏ی موثر همه تدابیر و رویه های الزامی تبعیض آمیز و همچنین بیانیه های عمومی ای است که با هدف موافقتنامه همسویی نداشته باشد. ایران بر توافق حاصله میان اعضاء برجام تاکید می نماید  که بر مبنای آن بلافاصله پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت در تایید برجام، اتحادیه اروپایی، کشورهای عضو اتحادیه اروپایی و ایالات متحده مشورت با ایران را درباره دستورالعمل های مربوطه و بیانیه های در دسترس عموم در خصوص جزئیات تحریم ها یا اقدامات محدودیت سازی که قرار است مطابق با برجام لغو شوند، آغاز خواهند نمود.   ۷- جمهوری اسلامی ایران برنامه هسته ای صلح آمیز، از جمله غنی سازی و تحقیق و توسعه غنی سازی  را منطبق با برنامه خود همان گونه  که در برجام توافق شده، دنبال خواهد نمود و با طرف های خود از نزدیک کار خواهد کرد تا اطمینان حاصل شود که این توافق از گذر زمان به سلامت گذشته و همه اهداف خود را محقق  خواهد ساخت. این تعهد بر مبنای تضمین هایی است که گروه ۱+۵ داده اند که بر مبنای آن در این برنامه صلح آمیز بر اساس تعهداتشان مطابق برجام همکاری خواهند نمود. همچنین این گونه تفاهم و توافق شد که از طریق گام های مورد موافقت با آژانس بین المللی انرژی اتمی، همه موضوعات موجب نگرانیِ گذشته و حال، قبل از پایان سال ۲۰۱۵توسط شورای حکام آژانس بررسی و مختومه خواهند شد. آژانس بین المللی انرژی اتمی تا کنون مستمراً نتیجه گیری کرده است که فعالیت های اظهار شده ایران منحصراًصلح آمیز هستند. بنابراین، از این به بعد هدف از اجرای پروتکل الحاقی فراهم کردن زمینه برای «نتیجه گیری گسترده تر»بر این مبنا است که مدرکی دال بر وجود فعالیت اظهارنشده نیز در ایران وجود ندارد. بدین منظور،  جمهوری اسلامی ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی وفق ضوابط پروتکل الحاقی به همان  گونه که در مورد همه امضاء کنندگان اعمال می شود، همکاری خواهد نمود. در عین حال، آژانس بین المللی انرژی اتمی باید اقدامات احتیاطی لازم را برای تضمین حفاظت کامل از اطلاعات طبقه بندی شده به کار گیرد.  جمهوری اسلامی ایران همواره تکالیف بین المللی عدم اشاعه ای خود را با دقت تام اجرا نموده است و با نهایت دقت همه فعالیت های مرتبط خود را  منطبق بر پروتکل الحاقی اظهار خواهد نمود. در این چارچوب و از آنجا که هرگز هیچ گونه فعالیت هسته ای در هیچ یک از تاسیسات نظامی وجود نداشته و نخواهد داشت، جمهوری اسلامی ایران  اطمینان دارد چنین تاسیساتی موضوع درخواست بازرسی نخواهند بود. ۸- کمیسیون مشترک ایجاد شده بر مبنای برجام بایستی قادر باشدتا اختلافات را به نحو بی طرفانه، موثر، کارآمد و سریع، رسیدگی و حل و فصل نماید. نقش اصلی این کمیسیون عبارت است از رسیدگی به شکایت های ایران و حصول اطمینان نسبت به این که آثار لغو تحریم های تصریح شده در برجام بطور کامل محقق گردند. در صورتی که آثار لغو تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد، یا تحریم ها یا اقدامات محدودیت ساز مرتبط با هسته ای اتحادیه اروپایی و ایالات متحده به وسیله تداوم اعمال یا تحمیل تحریم های جدید با ماهیت و گستره‏ی همسان یا مشابه تحریم هایی که قبل از روز اجرا برقرار بودند، مخدوش گردد، جمهوری اسلامی ایران اختیار خواهد داشت تعهدات خود وفق برجام را مورد تجدید نظر قرار دهد؛ فارغ از اینکه  چنین تحریم های جدیدی بنا به دلایل مرتبط هسته ای یا دیگر دلایل وضع شوند، مگر این که مسائل در طی یک دوره زمانی کوتاه و معقول اصلاح  گردند. ۹- اقدامات متقابل پیش بینی شده در سازوکار حل و فصل اختلافات در برجام در واکنش به عدم پایبندی اساسی، به عنوان آخرین حربه در نظر گرفته شده اند، و در صورتی به کار گرفته خواهند شد که عدم پایبندی اساسی تداوم یابد و طی ترتیبات در نظر گرفته شده در برجام جبران نشده باشند. جمهوری اسلامی ایران چنین اقداماتی را بسیار غیرمحتمل قلمداد می کند چرا که هدف، تضمین پایبندی است نه فراهم ساختن بهانه ای برای برگشت پذیری خودسرانه یا ابزاری برای فشار یا اعمال نفوذ. ایران متعهد است تعهدات داوطلبانه خود را به طور کامل و با حسن نیت اجرا کند. به منظور حصول اطمینان ازپایبندی مستمر همه اعضاء برجام، جمهوری اسلامی ایران تاکید می کند در صورتی که سازوکار مذکور علیه ایران یا اشخاص ایرانی اعمال شوند و تحریم ها به ویژه تدابیرشورای امنیت اعاده گردند، جمهوری اسلامی ایران این کار را به منزله مبنایی برای توقف اجرای تعهدات خود وفق برجام و تجدید نظر در همکاری اش با آژانس بین المللی انرژی اتمی تلقی خواهد نمود. ۱۰- جمهوری اسلامی ایران تفاهم مشترک و توافق صریح همه طرف های شرکت کننده در برجام را مورد تاکید قرار می دهد  که بر مبنای آن مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت در تایید برجام، به مثابه مفاد برجام  نبوده و به هیچ وجه نمی تواند اجرای برجام را تحت تاثیر قرار دهد. ۱۱- دولت جمهوری اسلامی ایران مصمم است  به طور فعال برای ارتقاء صلح و ثبات در منطقه در مواجهه با تهدید فزاینده‏ی تروریسم و افراط گرایی خشونت بار کمک کند. ایران نقش پیشرو خود را در مبارزه با این خطر ادامه خواهد داد و آماده است با همسایگان خود و جامعه بین المللی در پرداختن به این تهدید مشترک جهانی بطور کامل همکاری نماید. علاوه بر این، جمهوری اسلامی ایران تدابیر لازم برای تقویت توانمندی های دفاعی خود به منظور حراست از حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی خود در مقابل هر گونه تجاوز و همچنین مقابله با تهدید تروریسم در منطقه را ادامه خواهد داد. در این چارچوب، توانمندی های نظامی ایران از جمله موشک های بالستیک، منحصرا برای دفاع مشروع هستند. این تجهیزات برای قابلیت حمل سلاح های هسته ای طراحی نشده اند و بنابراین، خارج از حیطه یا صلاحیت قطعنامه شورای امنیت و پیوست های آن می باشند. ۱۲- جمهوری اسلامی ایران انتظار دارد همانگونه که در مقدمه قطعنامه ۲۲۳۱ پیش بینی شده است، شاهد تحقق معنادار تغییر بنیادین در رویکرد شورای امنیت باشد. شورا سابقه سیاهی در رفتار با ایران دارد که از سکوت  توأم با رضایت شورا در مواجهه با تجاوز صدام حسین علیه ایران در سال ۱۹۸۰ آغاز شد و با امتناع شورا حتی از محکوم کردن، چه برسد به اقدامی علیه، استفاده انبوه، سیستماتیک و گسترده از سلاح های شیمیایی توسط صدام حسین علیه رزمندگان و غیرنظامیان ایرانی طی سال های ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۸ و همچنین حمایت مادی و اطلاعاتی چندین عضو شورا از جنگ شیمیایی صدام حسین ادامه یافت. حتی بعد از این که صدام حسین کویت را مورد تهاجم قرار داد، شورای امنیت نه تنها  به طور لجاجت آمیز از اصلاح و جبران  کینه توزی خود علیه ملت ایران امتناع کرد، بلکه پا را از این نیز فراتر گذاشت و علیه این قربانی جنگ شیمیایی و سکوت مماشات گرانه شورا در قبال آن، به تحمیل تحریم هایی پرداخت که علی الظاهر به بهانه نگرانی از سلاح های کشتار جمعی وضع شده بودند. در عوض آن که حداقل این واقعیت را مورد توجه قرار دهد که ایران حتی  اقدام صدام حسین در استفاده از سلاح های شیمیایی را تلافی نکرده  است، شورای امنیت  بر اساس اتهامات بی پایه و بر مبنای انگیزه های سیاسی به اقدام علیه ایران شتافت و طیف گسترده ای از تحریم ها را علیه ملت ایران با هدف مجازات مقاومت آنها علیه فشار زورگویانه برای کنار گذاشتن برنامه هسته ای صلح آمیزشان به نحو ناموجهی تحمیل کرد. مهم است  یادآوری شود این تحریم ها که نبایست از همان ابتدا تحمیل می شدند، اکنون  بر اساس برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ باید  لغو شوند. ۱۳- بنابراین، جمهوری اسلامی ایران همچنان  بر موضع خود مبنی بر این که همه تحریم ها و اقدامات محدودیت سازی که علیه ملت ایران وضع و اعمال شده اند از جمله آنهایی که به بهانه برنامه هسته ای ایران اعمال شده اند، بی پایه و اساس، ناعادلانه و غیرقانونی بوده و هستند پافشاری می نماید. در نتیجه، هیچ چیزی در برجام نباید به نحوی تعبیر و تفسیر شود که بطور مستقیم یا غیر مستقیم به معنای پذیرش یا مماشات جمهوری اسلامی ایران نسبت به مشروعیت، اعتبار یا قابل اجرا بودن تحریم ها و اقدامات محدودیت ساز تصویب شده توسط شورای امنیت، اتحادیه اروپا یا دولت های عضو اتحادیه اروپا، ایالات متحده یا هر کشور دیگری علیه ایران باشد؛ همچنین نباید به معنای چشم پوشی یا محدودیت در اعمال هر گونه حقی که جمهوری اسلامی ایران وفق قوانین ملی، اسناد بین المللی یا اصول حقوقی مربوطه دارد، تعبیر و تفسیر شود. ۱۴- جمهوری اسلامی ایران اطمینان دارد که اجرای با حسن نیت برجام توسط همه اعضاء برجام به اعاده اعتماد ملت ایران که به نحوی ناعادلانه متحمل فشارها و زورگویی های غیرقانونی به بهانه این بحران ساختگی بوده اند، کمک خواهد کرد و فرصت های جدیدی برای همکاری در جهت پرداختن به چالش ها واقعی جهانی و تهدیدات واقعی علیه صلح منطقه ای خواهد گشود. دیر زمانی است که منطقه ما دچار تنش های  ناروا شده است، در حالی که افراط گرایان و تروریست ها مشغول تثبیت خود و پیشروی  هستند. زمان آن فرا رسیده است که توجه و تمرکز  بر این تهدیدات قریب الوقوع معطوف  گردد و روش های موثر برای شکست دادن این تهدید مشترک دنبال و پیگیری شود.
کد خبر: ۶۸۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۹

مسولان ما نبایدفراموش کندکه مردم ولی نعمت اندوآنها وظایفشان رادرقبال انقلاب انجام دادندوبرگردن انقلاب حق زیادی دارندهمچنان که درجنگ تحمیلی روستای قیام نزدیک به11شهیدداده و بیش از20جانباز و رزمنده های فراوان
کد خبر: ۶۸۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۵

«لغو تحریم ها، اقیانوسی از پول را به سوی تهران سرازیر خواهد کرد و منجر به تقویت نفوذ آن در سراسر خاورمیانه می شود.»ایران بر کل خاورمیانه مسلط خواهد شد      پایگاه صهیونیستی تایمز اسرائیل (Timesofisrael) در گزارشی به انعکاس اظهارات "بن باراک" مدیر اجرایی وزارت امور راهبردی اسرائیل در رابطه با توافق هسته ای پرداخت. در این گزارش آمده است: «"بن باراک" مدیر اجرایی وزارت امور راهبردی و نامزد ریاست آژانس جاسوسی موساد، در مصاحبه با روزنامه "ماکور ریشون" گفت: توافق هسته ای منجر به تسلط ایران بر کل خاورمیانه خواهد شد.» در ادامه این گزارش آمده است: «"بن باراک" با انتقاد از توافق هسته ای در حال شکل گیری گفت: لغو تحریم ها، اقیانوسی از پول را به سوی تهران سرازیر خواهد کرد و منجر به تقویت نفوذ آن در سراسر خاورمیانه می شود.» این پایگاه صهیونیستی همچنین به نقل از "بن باراک" نوشت: «لغو تحریم ها، موقعیتی را به ایران خواهد داد که دیگر هیچکس نخواهد توانست این کشور را تهدید کند و ایران تسلط بر هر بخش خاورمیانه را که اراده کند، به دست خواهد آورد. امروز تقریبا هیچ منطقه ای در خاورمیانه باقی نمانده که ایران در آن حضور نداشته باشد: در عراق که منافع ایران با منافع آمریکا در یک راستا است. در لبنان نیز حزب الله به صورت تاثیرگذاری یک لشکر ایرانی است و اکثر یمن نیز توسط ایران فتح شده است.» تایمز اسرائیل در ادامه نوشت: «"بن باراک" که یکی از سه نامزد ریاست موساد است، همچنین گفت: "فکر کنید در صورتی که ایران در سال های پیش رو میلیاردها دلار دریافت نماید چه اتفاقی خواهد  افتاد. آن ها دیگر هیچ محدودیتی نخواهند داشت.»
کد خبر: ۶۷۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۴

سیدعلی ملک‌حسینی جراح و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز و از چهره‌های ماندگار، همچنین از اعضای اولیه کادر پزشکی بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی دنا در شیراز می‌باشد. سید علی ملک حسینی فرزند سید حبیب الله در سال ۱۳۲۸ هجری شمسی در روستای چشمه چنار شهرستان بویر احمد-یاسوج و در چند کیلومتری شهر یاسوج و در جوار حرم جدش و در خانواده مذهبی و روحانی به دنیا آمد پدر و اجدادش از علمای بزرگ منطقه و از فعالین انقلابی بودند وی دوران نوجوانی و جوانی خود را در یاسوج و شیراز گذراند و پس از طی دوره متوسطه به دانشسرای عشایر راه یافت و لباس معلمی را بر تن پوشید سپس در آزمون کنکور شرکت نمود و وارد رشته دامپزشکی دانشگاه تهران شد وی که مادر خود را در اثر بیماری کبد از دست داده بود در همان سال مجددا در آزمون کنکور شرکت و در سال ۱۳۵۳ (۱۹۷۴میلادی) در رشته پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد بلافاصله پس از طی دوره پزشکی عمومی هفت ساله خود با رتبه ممتاز به تخصص جراحی عمومی دانشگاه شیراز راه یافت و در محضر اساتیدی چون دکتر ایرج فاضل کسب علم و فیض نمود وی دوره فوق تخصصی پیوند کلیه و جراحی عروق را در سال ۱۳۶۶(۱۹۸۷ میلادی)در دانشگاه شهید بهشتی تهران گذراند در سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۰میلادی) جهت طی دوره فوق تخصصی پیوند کبد راهی ایالات متحده آمریکا شد و در اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۲ (۱۹۹۲) نخستین پیوند کبد در ایران و خاورمیانه را به انجام رساند و لقب پدر پیوند کبد در ایران را از آن خود نمود وی دوره تکمیلی پیوند کبد را در بسیاری از کشورهای از جمله انگلستان گذراند در دومین دوره چهره‌های ماندگار به عنوان چهره ماندگار در عرصه پیوند اعضای حیاتی و جراحی عروق شناخته شد. وی همزمان با فعالیتهای علمی مسئولیتهای نظیر ریاست بیمارستان شهید فقیهی معاونت آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز و ریاست آن دانشگاه را بر عهده داشته‌ است. وی در حال حاضر رئیس دوره‌ای انجمن پیوند اعضاء خاور میانه می‌باشد که توسط این انجمن به مدت چهار سال انتخاب گردیده‌است. او همچنین عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی کشور می‌باشند.
کد خبر: ۶۷۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۴

راستی یکبار با خود اندیشیده اید چرا مردم کشورهایی که احمدی نژاد به آنان سفر کرد نظیر ترکیه و مالزی و... باید برای یک لحظه دیدار با احمدی نژاد سرو دست بشکنند؟ آیا این استقبال مردمی و خودجوش بخاطر دریافت مسکن مهر و تسهیلات کم بهره و یارانه و... است؟! طاهره واعظی در مقدمه کلام باید عرض کنم که قلم بنده ارزش مالی ندارد و بحمد الله هیچ کس درجستجوی خرید قلمم نیست بلکه یک قلم ساده دانشجویی است با معایب خود نه یک یادداشت نویس حرفه ای. راستی تا یادم نرفته بگویم من با جناب دکتراحمدی نژاد تا قم هم نرفته ام چه رسد به آمریکا! در یادداشتی که اخیرا نگاشته شده چنین ادعا شده که عالیجناب و احمدی نژاد دریک جبهه هستند و به بیان نویسنده سرشان زیر یک لحاف است. اما به نظرمی رسد اگراین گونه بود الان احمدی نژاد و یارانش هدف ناجوانمردانه ترین توهین ها و تخریب ها از سوی اصلاح طلب و اصولگرا قرارنمی گرفتند و بالا رفتن از جایگاه شهدا این چنین برخی را دچار هذیان گویی نمی کرد. اتفاقا موضوع هنگامی آغاز شد که یک آهنگرزاده که در محدوده ممنوعه بازی قدرت قرار نداشت علی رغم شدیدترین جنگ تبلیغاتی ازسوی مردم برگزیده شد. مشکل ازجایی آغاز شد که تفکر ناب و انقلابی احمدی نژاد درچارچوبهای خشک و جزم اندیشانه اصولگرایی و اصلاح طلبی قرارنگرفت و از آنها فراتر رفت تا حدی که نه تنها مرزهای ایران و لبنان و خاورمیانه بلکه آمریکای لاتین را درنوردید و افکار و قلوب انسانها ازهر رنگ و نژاد و آیینی را شیفته خود کرد. به راستی یکبار با خود اندیشیده اید چرا مردم کشورهایی که احمدی نژاد به آنان سفر کرد نظیر ترکیه و مالزی و... باید برای یک لحظه دیدار با احمدی نژاد سرو دست بشکنند؟ آیا این استقبال مردمی و خودجوش بخاطر دریافت مسکن مهر و تسهیلات کم بهره و یارانه و... است؟! و دقیقا همان زمان و بعد ازسفر تاریخی به لبنان بود که رییس پلید رژیم صهونیستی که شدیدا از موج گرایش به تفکراحمدی نژاد در خاورمیانه و اقصی نقاط جهان به هراس افتاده بود یک استراتژی کلیدی مطرح کرد؛ "بودن و همراهی با احمدی نژاد باید تبدیل به ننگ شود" و دقیقا بعد از آن سخن شیطانی شاهد اجرای شدیدترین جنگ روانی و تبلیغاتی علیه احمدی نژاد بودیم. اما حقیقتی که عده ای هیچ گاه نخواستند درک کنند این بود که احمدی نژاد با فطرت الهی و انسانی مردم سخن گفت و حقیقتا باور داشت که خداوند متعال به همه انسانها کرامت انسانی عطا کرده است و از این رو مورد استقبال گرم و پرشور مردم ایران و جهان واقع شد. همین تفاوت دیدگاه بنیادین باعث شد تا هیچ گاه نتوان احمدی نژاد و عالیجناب را دریک جبهه قرار داد.خوب به خاطر داریم چه کسانی اعتقاد داشتند برای نیل به توسعه اقتصادی سرمایه سالار له شدن مردم زیر چرخهای توسعه ضروری است و عده ای دیگر در توهینی آشکار مدعی شدند اگر بین مردم مرگ موش هم توزیع کنیم مردم برای دریافت آن صف می بندند! وحدت به اصطلاح بزرگان برخی مدعی آن هستند همان قانون نانوشته بازی قدرت بین اصولگرایان و اصلاح طلبان بود. وحدتی که اقتضا می کرد قدرت مدتی در اختیار یکی از این دو جریان قرار گیرد و جریان مقابل البته با هماهنگی قبلی مقداری انتقاد کاملا پاستوریزه از جریان حاکم نماید تا آرای مردم را درانتخابات بعدی بسوی خود جلب کند و دوباره بازی قدرت... اما در سال 1384 برخلاف تصورات اصولگرایان و اصلاح طلبان مردم که از این بازی مستمر آزرده بودند یکباره قاعده را برهم زده و به فردی رای دادند که درمیان وحدت بزرگان! البته بخوانید بازی بزرگان جایگاهی نداشت و قاعده بازی را هم هیچ گاه نپذیرفت. ازآن هنگام بود که احمدی نژاد مساوی تمام بدی های عالم قرارگرفت و هرتخریب و توهینی نسبت به وی نه تنها مجاز بلکه واجب شمرده شد و هردو جریان سیاسی وظیفه خود دیدند تا به این واجب موکد عمل کنند تا مبادا از فیض آن محروم شوند. اما مردم همچنان بی اعتنا به این جیغ های بنفش سیاسی در 1388 نیز مخالفت خود را با آنچه وحدت نامیده می شد با صدای بلند اعلام کرده و همان رییس جمهور ساده و صمیمی خود را برگزیدند. و جان کلام اینجاست که این دست تکان دادن احمدی نژاد در مراسم تشییع شهدای غواص نیست که این چنین عده ای را برآشفته و هراسان نموده بلکه زنده بودن و نفس کشیدن احمدی نژاد و تفکر احمدی نژاد است که معادلات رایج و ناعادلانه سیاسی و بازی قدرت ساختگی را برهم زده و با عطر افشانی گفتمان ناب مهدویت و موعود باوری در جامعه انسانی مشام جانهای مشتاق و بیدار را بسوی این حقیقت ناب جلب نموده است.
کد خبر: ۶۷۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۱

 پروژه بین اللملی منارید (MENARID) در چارچوب برنامه توسعه پایدار و یکپارچه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در حال اجرا می باشد و در ایران با مشارکت GEF و UNDP و سازمان جنگلها مراتع و آبخیزداری کشور در حال انجام است
کد خبر: ۶۶۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۱

موسسه تحقیقات رسانه‌ای خاورمیانه می‌گوید رئیس سیا در سفر به سرزمین‌های اشغالی از مقامات صهیونیست خواسته گنجانده شدن ورود بازرسان به سایت‌های نظامی ایران و مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای در متن توافق نهایی را فراموش کنند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، موسسه تحقیقات رسانه‌ای خاورمیانه چند روز پس از انتشار خبر سفر «جان برنان» رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا به سرزمین‌های اشغالی، اهداف این سفر را به نقل از منابع مطلع خود منتشر کرده است. بر اساس این گزارش، برنان در این سفر تلاش کرده صهیونیست‌ها را متقاعد کند که توافق نهایی با ایران، دسترسی به سایت‌های نظامی و مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای را شامل نخواهد شد. در این گزارش، عامل اصلی «شکست طرح سمبلیک آژانس برای نظارت بر سایت‌های نظامی»، «مخالفت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران» اعلام شده است. در ادامه گزارش آمده است: «ایرانی‌ها از قول و قرار خود برای ارائه مجوز بازرسی سمبلیک از سایت‌های نظامی و سوال پرسیدن از دانشمندان و پرسنل نظامی پا پس کشیدند؛ قولی که بنا بود در ازای آن، پرونده ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران در آژانس بسته شود.» در ادامه گزارش موسسه تحقیقات رسانه‌ای خاورمیانه می‌خوانیم: «در این شرایط، بنظر می‌رسد که رئیس سیا به اسرائیل فرستاده شد تا آنها -و از طریق آ«ها اتحادیه اروپا- را متقاعد کند که پایش اطلاعاتی موارد مشکوک به داشتن ابعاد نظامی هسته‌ای، راه‌حل منصفانه‌ای است و می‌تواند پرونده ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران را ببندد.» آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب پس از آنکه غربی‌ها ادعا کردند در خصوص بازرسی از همه سایت‌های نظامی توافق بعمل آمده و فکت‌شیت آمریکایی ملاک عمل مذاکرات است، به صراحت گفتند که هیچ مسئولی «ماذون نیست» بازرسان خارجی را به پایگاه‌های نظامی کشور راه بدهد.
کد خبر: ۶۶۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۱

۵۹۶ مسئول کانون بسیج اساتید دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور طی نامه ای به رئیس جمهور مواضع و مطالب خود را درباره مذاکرات هسته ای اعلام کردند. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.comبه نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج اساتید کشور؛ متن نامه به این شرح است: بسمه تعالی محضر حجت السلام والمسلمین جناب آقای دکتر حسن روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران با اهداء سلام و تحیات و با آرزوی توفیق روزافزون الهی برای جنابعالی و همکاران محترم در هیئت دولت جمهوری اسلامی ایران به استحضار می رساند: حضرتعالی بهتر می دانید که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در طول حدود چهار دهه عمر پربرکت خویش و با گذر از فراز و نشیب ها و طی مسیری پرافتخار از جهاد و مقاومت و تقدیم صدها هزار شهید و جانباز به درگاه ایزد منان، اکنون به جایگاهی رفیع و با عزت در منطقه و جهان دست یافته و الگویی از یک نظام مردم سالار، دین مدار و ولایت محور را به جهان ارائه کرده است، که از جمله مهمترین رهآورد آن، آگاهی روزافزون مستضعفین و هویت یابی مسلمانان جهان و به خصوص ظهور مقاومت اسلامی در منطقه است که از نتایج  پرافتخار آن شکست آمریکای جنایتکار در عرصه اشغال عراق بود که بی تردید بزرگترین شکست تاریخی آمریکا در سیاست خارجی این کشور بشمار می رود؛ در حالی که مسئولین آمریکایی با اشاره به حضور 300 هزار نیروی نظامی و امنیتی خود در عراق چنین مطرح می کردند که آمده اند تا حداقل یکصد سال در عراق بمانند و بنا داشتند با تثبیت اشغال این کشور نقشه خاورمیانه بزرگ خود را برای دستیابی به تک ابرقدرت هژمون جهان از طریق تجزیه کشورهای قدرتمند منطقه و در نهایت مهار انقلاب اسلامی عملیاتی کنند. پس از شکست مستقیم آمریکا در عراق، آن ها در جنگ های نیابتی در لبنان و فلسطین نیز شکست خوردند و به فضل خدای بزرگ در آینده نه چندان دور در سوریه، بحرین و یمن  نیز پرونده شکست های آنها تکمیل خواهد شد، از اینرو به نظر می رسد دولت جنایتکار آمریکا که به اعتراف بسیاری از حقوقدانان بین المللی بزرگترین ناقض تاریخی حقوق بشر و بشردوستانه بشمار می رود و فقط یک فقره آن قتل بیش از یک و نیم میلیون نفر در اشغال عراق بود، گاهی به بهانه حقوق بشر، گاهی به بهانه طرفداری ایران از گروه ها و ملت های استقلال طلب در منطقه و جهان و اینک به بهانه پرونده هسته ای برآن است تا از ناکامی ها و شکست های پی درپی که نتیجه سیاست های استکباری آن دولت بوده است، عقده گشایی نماید و برآن است تا به انحاء گوناگون به تحقیر ملت ایران بپردازد تا شعله اسقلال طلبی و آزادی خواهی در جهان که با الهام گرفتن از انقلاب بزرگ این ملت شعله ور شده است را خاموش نماید. در این راستا ما مسئولین سازمان بسیج اساتید دانشگاه های کشور با درک شرایط حساس تاریخ انقلاب اسلامی و کشور عزیزمان ایران وظیفه خود می دانیم، ضمن ادای احترام به مقام شامخ همه کسانی که به خصوص در دهه اخیر خیز عظیم علمی کشور را در حوزه های گوناگون و از جمله دانش هسته ای با مدیریت مستقیم رهبر معظم انقلاب رقم زدند و ضمن اهداء سلام و درود به ساحت شهدای جهاد علمی و هسته ای کشور به ویژه اساتید بسیجی شهید این عرصه، دکتر علی محمدی و دکتر شهریاری و ضمن تقدیر صادقانه از تلاش های خستگی ناپذیر حضرتعالی و تیم مذاکره کننده هسته ای، نکات و ملاحظاتی را بر حسب وظیفه دینی، انقلابی و ملی خود به استحضار برسانیم: 1- مذاکرات هسته ای یکی از معدود مذاکرات طولانی و پیچیده تاریخ دیپلماسی معاصر جهان و فی مابین یک کشور مسلمان انقلابی و تمام قدرت های بزرگ جهان است. ساختار و اعضاء میز مذاکره بیانگر آن است که نتایج آن (هرچه باشد) تأثیری جهانی داشته و می تواند در یک رویارویی اهداف و منافع بسیاری از بازیگران جهانی و منطقه ای را تحت تأثیر خود قرار دهد که در این میان، جمهوری اسلامی ایران به عنوان اصلی ترین طرف مذاکره بیشترین تأثیر را خواهد پذیرفت. 2- آنچه مسلم است هدف واقعی آمریکا از این مذاکرات جبران شکست این کشور در منطقه و کنترل و در نتیجه مهار جمهوری اسلامی ایران است تا بتواند اهداف استکباری خود را از طریق تسلط بر منابع انرژی منطقه و در نهایت امکان دیکته کردن سیاست های خود بر دیگر قدرت های جهان و کشاندن آنها در یک خط طولی پشت سرخود در مسائل جهانی به جهت نیاز آنها به منابع انرژی منطقه، عملیاتی کند. به این دلیل ممانعت از دست یابی ایران به سلاح هسته ای یک بهانه است و خود نیز خوب می دانند، به خصوص به جهت فتوای امام المسلمین، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی)، جمهوری اسلامی هیچگاه در پی دست یابی به سلاح هسته ای نخواهد بود، در حالی که دولت آمریکا تنها مرتکب بکارگیری و استفاده از سلاح هسته ای در تاریخ بوده و اکنون بزرگترین زرادخانه آن را نیز در اختیار دارد. 3- البته دولت جنایتکار آمریکا نه فقط در تجاوز به نرم های پذیرفته شده بین المللی و از جمله قتل عام دهها میلیون انسان در سراسر جهان صاحب رکورد است بلکه در بدرفتاری ها، عهد شکنی ها و از پشت سر خنجر زدن نیز در جهان معاصر رتبه اول دارد. جنابعالی بهتر از ما می دانید که از جمله دلایل اصلی شکست جنبش ملی شدن نفت ایران خوشبینی مرحوم دکتر مصدق به آمریکا بود و به همین دلیل بیش از 20 روز در آمریکا میهمان، ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا شد، اما آمریکا در عوض از پشت به او خنجر زد و کودتای 28 مرداد را علیه او عملیاتی کرد. در مورد عراق نیز، زمانی که صدام به نیابت از آمریکا با ملت مسلمان ایران می جنگید و آمریکایی ها در سال 1361 نام وی و حزب بعث عراق را از لیست طرفدران گروه های تروریستی خارج کردند تا بیش از گذشته بتوانند این رژیم را علیه جمهوری اسلامی تسلیح و تجهیز نمایند، در همان سال یعنی در 1982 به یک میسیحی صهیونیستی  به نام «برناردلئویس» آماده کردن طرح اشغال عراق را سفارش دادند، آنگاه که مقاومت ملت مسلمان ایران در دوران دفاع مقدس اجازه نداد که صدام به عنوان یک عنصر خطرناک و غیرقابل کنترل برای عملیاتی کردن هدف آمریکا ظاهر گردد، آمریکایی ها صدام را در حمله به کویت تحریک و سپس خود به او حمله کردند و در نهایت نیز با تصویب قطعنامه 687 و به خصوص تحمیل یک رژیم بازرسی فراتر از پادمان به ارزیابی توانمندیهای نظامی آن کشور پرداختند و سرانجام نیز به جهت شناختی که از مواضع و تاسیسات نظامی عراق پیدا کرده بودند، اشغال این کشور را در ظرف کمتر از یک ماه عملیاتی کردند، اما همانطور که گذشت در این برنامه نیز با مدیریت عالی جمهوری اسلامی و مقاومت اسلامی در منطقه، آمریکا نتوانست اهداف سلطه گرانه خود را به پیش ببرد و مفتضحانه شکست را متحمل و مجبور به ترک عراق شد. 4- اصولاً مذاکرات هسته ای مجموعه ای پیچیده از مباحث پیچیده فنی، سیاسی، حقوقی و دیپلماتیک است که در این میان مذاکره کنندگان ما ( که قطعاً افرادی خدوم و هوشمند هستند) نبایستی صرفاً به دانش و بینش خود اتکاء نموده بلکه بایستی از ظرفیت های علمی و فنی دیگر اندیشمندان و متفکران متعّهد کشور بهره گیری نمایند تا بتوانند گام های مطمئن تری بردارند و مسیر مذاکرات را هر چه بیشتر در مسیر منافع ملی قرار دهند و ریسک ناشی از پیچیدگی و تعدد و تنوع متغیرها را کاهش دهند؛ زیرا همه شواهد و قرائن بیانگر این واقعیت است که نگاه دشمن به مذاکره هسته ای و اجبار مذاکره کنندگان ایرانی به یک توافق، با هدف تغییر معادله رویارویی انقلاب و مقاومت اسلامی با استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا در منطقه و جهان است، و تهدیدهای پی درپی دولت جنابعالی از سوی جنایتکاران آمریکایی و مطرح کردن گزینه نظامی نیز در این راستا و برای فشار و تحصیل یک پیروزی از سوی آمریکایی ها صورت می گیرد. 5- آمریکایی ها با تجربه بازرسی های تحمیلی بر عراق در پی تحمیل یک رژیم بازرسی ویژه بر جمهوری اسلامی ایران هستند، زیرا همانگونه که بعضی از راهبردنویسان آمریکایی قبلاً مطرح کرده بودند، از جمله مشکلات آمریکا برای حمله به جمهوری اسلامی ایران این واقعیت است که آنها از توانمندیهای نظامی ایران ارزیابی درستی ندارند. اکنون آنها به خیال خام خود چنین می اندیشند که دردست یابی به این هدف شیطانی خود نزدیک شده اند. جنابعالی که الحمدالله در مسائل امنیتی و نظامی نیز از تجربه ممتدی برخوردارید بهتر از ما می دانید که دست یابی آمریکایی ها به این هدف پلید ، امنیت ایران عزیز را در معرض خطر قرار خواهد داد. بی تردید در صورت رضایت مذاکره کنندکان ایرانی با این خواسته نامشروع، علاوه براینکه خطایی بزرگ و نابخشودنی است، به این دلیل که این موضوع قبلاً به عنوان یکی از خطوط قرمز نظام از سوی مقام معظم رهبری اعلام شده، هر توافقنامه ای که به طرف های مذاکره ایران، دسترسی بازرسی فراتر از متعارف و از جمله دسترسی به سایت های نظامی و امکان بازجویی از دانشمندان هسته ای کشور را بدهد، باطل و بی تردید خود پاشنه آشیل مذاکره کنندگان خواهد شد که قادر به مدیریت بحران های ناشی از آن نخواهند شد. 6- از جمله خطوط قرمز اعلام شده که جنابعالی نیز بارها بر آن تأکید داشتید، لغو یکباره همه تحریم های ظالمانه در روز اول توافق است و به همین دلیل بود که دولت جنابعالی مذاکره را شروع و برای تأمین همین هدف بود که هیئت مذاکره کننده ایرانی امتیازات بسیار زیادی در عرصه هسته ای و از زمان توافقنامه ژنو داده است که در بعضی اوقات دادن این همه امتیازات از سوی دولت جمهوری اسلامی، از سوی بعضی مسئولین کشور انعطاف زیادی در عرصه مذاکرات تفسیر گردید. اگر قرار باشد که تحریم ها همه و به صورت یکپارچه لغو نشود مذاکره کنندگان محترم در مقابل این پرسش که پس چرا این همه امتیازات را به دشمن داده اند، که بسیاری از مسئولین آمریکایی بارها اقرار کرده اند دست یابی به این امتیازات را در خواب هم نمی دیدند، چه پاسخی خواهند داشت. نکته مهم این است که ایران امتیازاتی را داده است که برآمده از زحمات اندیشمندان و نخبگان خود و تلاش های شبانه روزی آنها و صرف هزینه های بسیار مادی و معنوی و ازجمله تقدیم جان تعدادی از بهترین عزیزانش بوده و مطمئناً برگشت به وضعیت اولیه زمان و هزینه بسیاری در پی خواهد داشت، این در حالی است که دولت سلطه گر آمریکا باید اقدام به لغو تحریم هایی نماید که به اقرار حقوقدانان بین الملل، اساساً وضع تحریم های اقتصادی علیه مردم یک کشور، نقض نرم های حقوق بشر و حقوق بین الملل است و قرار نیست که آمریکایی ها حتی دلاری در این مذاکره از دست بدهند. 7- جنابعالی بهتر از ما می دانید که دانش هسته ای جمهوری اسلامی ایران برآمده از تلاش و هوش دانشمندان و نخبگان ایرانی است که در چارچوب فرهنگ جهادی و بسیجی شکل گرفت، لذا پاسداری از آن، وظیفه تاریخی و ملی همه دولت هاست و ایجاد محدودیت و ممانعت از آن به هر دلیل و بهانه ای، خیانتی بزرگ به عزت و عظمت مردم ایران است. به همین جهت حقوق ملی و تاریخی این مردم و از جمله دانش هسته ای نبایستی در فراسوی چانه زنی های دیپلماتیک و دغل کاری های سیاسی و بین المللی دشمن آسیب ببیند، بلکه باید تحت هدایت های مستمر خلف صالح امام، مقام معظم رهبری و با استفاده از همه ظرفیت های نخبگانی ایران عزیز راه تکامل خود را ادامه دهد. 8- سازمان بسیج اساتید کشور با ظرفیت 45هزار عضو از اعضای هیأت علمی و مدرسین دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور که در میان آنها دانشمندان و نخبگان بسیاری حضور دارند، ضمن آرزوی توفیق روزافزون برای دولت جنابعالی و تیم مذاکره کننده، آمادگی خود را برای هر گونه کمک و مشاوره علمی و فکری در همه حوزه ها برای تبدیل جمهوری اسلامی به یک قدرت بین المللی اعلام می دارد و معتقد است همانطور که دولت تدبیر و امید بارها اعلام کرده هدف از مذاکرات تاکید بر پیگیری حقوق و عزت و عظمت ملت ایران است و به هیچ عنوان اجازه نخواهد داد خطوط قرمز تعیین شده از سوی مقام معظم رهبری در مذاکرات هسته ای و قرارداد احتمالی در پیش روی خدشه پذیرد که در غیر این صورت چنین قراردادی از سوی نظام مقتدر جمهوری اسلامی فاقد اعتبار خواهد بود و بی هیچ شک و تردیدی کسانی که امضای خود را در پای چنین قراردادی قرار دهند، خود را با مشکل و چالش بزرگی روبرو خواهند ساخت.
کد خبر: ۶۵۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۸

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از خارج شدن بند پیشنهادی استانی انتخابات مجمع از دستورکار سیاست‌های کلی انتخابات خبر داد و گفت: این طرح به عهده مجلس و شورای نگهبان خواهد بود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش فارس، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در نشست خبری که صبح امروز شنبه 16 خرداد در ساختمان مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار شد با بیان اینکه بحث امروز مجمع پیرامون سیاست‌های کلی انتخابات ادامه یافت، اظهار داشت: ما در این جلسه دو بحث مهم را پشت سر گذاشتیم؛ طرح اول درباره پیشنهادات جدید مجلس برای ایده استانی، شهرستانی شدن انتخابات مجلس بود که در سیاست‌های کلی ارائه شود و در این زمینه بحث‌های طولانی صورت گرفت. رضایی با بیان اینکه موافقان و مخالفان درباره این طرح صحبت کردند افزود: عده‌ای معتقدند که این طرح باعث می‌شود افراد نخبه و با قابلیت‌های بیشتر وارد مجلس شوند اما مخالفان معتقدند که این طرح به مطالعات عمیق‌تری از سوی دانشگاهیان و مراکز پژوهشی نیاز دارد. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: بنابراین در مجموع و پس از رأی‌گیری این طرح حذف شد و قرار شد فعلاً در سیاست‌های کلی مطرح نشود. لذا به عنوان بند پیشنهادی از سیاست‌های کلی انتخابات خارج شد و مدافعان نتوانستند اعضاء را برای اینکه این طرح از بندهای سیاست‌های کلی باشد، قانع کنند. وی گفت: این طرح به عهده مجلس و شورای نگهبان خواهد بود و فعلاً ضرورتی برای طرح آن در سیاست کلی انتخابات که در مجمع در حال بررسی است وجود ندارد. رضایی همچنین تصریح کرد: جمهوری اسلامی از وقتی که مردم سالاری دینی را رعایت کرده بهترین نرم را در منطقه دارد و تا کنون بیش از 30 انتخابات برگزار کرده است اما بحث سیاست‌های کلی انتخابات استفاده از تجارب گذشته و بهره بردن از نرم‌های مردم‌سالاری است. لذا سیاست‌های کلی، آرمانی و با استانداردهای بالا بحث می‌شود. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اشکالات ورود قوای سه‌گانه اعم از وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های تابعه آنها به انتخابات گفت: ما بندی را تصویب کردیم که درباره ممنوعیت ورود قوای سه‌گانه اعم از وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها، نهادها، و شرکت‌های دولتی و عمومی در دسته‌بندی سیاسی و جناحی و انتخاباتی و همچنین جانب‌داری از داوطلبان است. وی در عین حال یادآور شد: ورود افراد به صورت شخصی و بدون استفاده از موقعیت حقوقی از قوای سه‌گانه به انتخابات بلامانع است ولی وزارتخانه یا وزیر یا دستگاه‌های عمومی همچون شهرداری، شورای شهر، مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه به عنوان قوه و نهاد نمی‌توانند از لیست و جناح خاصی حمایت کنند و هر نوع حمایت تشکیلاتی قوای سه‌گانه در انتخابات ممنوع می‌شود. رضایی در عین حال تأکید کرد: مجریان و ناظران انتخابات حق جانب‌داری از داوطلبان را ندارند. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: در ابتدای جلسه امروز رئیس و اعضای مجمع به روح بلند حضرت امام(ره) درود فرستادند و خاطراتی را از امام نقل کردند و همچنین سالگرد رهبری رهبر معظم انقلاب را نیز تبریک گفتند. وی ادامه داد: اعضاء همچنین حادثه 15 خرداد را نیز گرامی داشته و خاطراتی از آن حادثه را که تا کنون در کشور گفته نشده بود مطرح کردند و این برای افکار عمومی رویداد مناسبی است که بدانند امام چگونه انقلاب را از 15 خرداد آغاز کرد و توانست سکان کشتی جمهوری اسلامی را در میان طوفان‌ها هدایت کند و انقلاب را به پیروزی برساند. رضایی در ادامه این نشست خبری با اشاره به مسائل منطقه اظهار داشت: ما همچنان درباره مسائل منطقه شاهد کشتار وحشیانه ملت یمن به دست ارتش سعودی هستیم و متأسفانه سازمان‌های بین‌المللی و به ویژه دبیرکل سازمان ملل در سکوت غیر قابل قبولی هستند و تلاشی برای جلوگیری از خونریزی نمی‌کنند. فرمانده اسبق سپاه پاسداران با اشاره به 10 میلیون آواره سوری، 6 میلیون آواره عراقی و بیش از 15 میلیون آواره یمنی، خاطرنشان کرد: جنگ‌های فعلی منطقه از بی‌سابقه‌ترین حوادث نا امنی در خاورمیانه است که به نظر می‌رسد سازمان‌های بین‌المللی باید به این خونریزی‌ها پایان دهند. وی با بیان اینکه نیروهای یمنی ناچار شده‌اند حرکت‌هایی را در عبور از عربستان انجام داده و از حق خود دفاع کنند، افزود: باید از گسترش این حوادث در خاورمیانه جلوگیری کرد، هرچند که منطقه ما آبستن گسترش این جنگ‌ها شده و هم احتمال حوادث جدیدی وجود دارد. رضایی در همین زمینه به لزوم شکل‌گیری بسیج همگانی، بین‌المللی و بسیج کشورهای اسلامی برای پایان دادن به جنگ‌های فعلی اشاره کرد و گفت: عده‌ای می‌خواهند که این عقب‌ماندگی‌ها در منطقه ادامه یابد. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به صحبت‌های مقام معظم رهبری در سالگرد ارتحال امام آن را حاوی نکات بسیار مهمی عنوان کرد و افزود: ما در مجمع و در سیاست‌های کلی رهنمودهای ایشان را در نظر می‌گیریم و در سیاست‌های جدید آن را اعمال خواهیم کرد. وی راه امام را راه سعادت‌بخش ملت ایران عنوان کرد و گفت: هر تحریف و انحرافی از راه امام جز اینکه پیشرفت ما را عقب بیندازد نتیجه دیگری نخواهد داشت. رضایی درباره هزینه کاندیداها برای انتخابات و بررسی این مسئله در سیاست‌های کلی مجمع اظهار داشت: این مسئله در سیاست‌های قبلی تصویب شد و قرار است که نظارت دقیقی بر هزینه‌های کاندیداها صورت بگیرد و قوانین لازم در مجلس نوشته شود. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه منابع تبلیغاتی داوطلبان انتخابات کاملاً مبهم و آسیب‌پذیر است، خاطرنشان کرد: هرکس چیزی را به داوطلبان نسبت می‌دهد و از این رو مجمع می‌خواهد کلاً هزینه‌های انتخابات شفاف شود. وی در پاسخ به سؤال خبرنگار فارس درباره تأکید حسام‌الدین آشنا مشاور رئیس‌جمهور مبنی بر اینکه نباید بگذاریم عملیات 11تیر، برای مذاکرات مانند عملیات کربلای 4 لو برود، تصریح کرد: به هر حال طرفداران و اعتراض‌کنندگان به تیم مذاکره‌کننده جزء‌ مذاکرات محسوب می‌شود و آنچه که آنها می‌گویند در واقع اظهار عقیده‌ای است که بخشی از مذاکرات را شامل می‌شود و از این رو نباید آن را بیرون از مذاکرات قلمداد کرد. رضایی با تأکید بر اینکه همه حق دارند که نظر خود را بگویند تا دنیا دچار اشتباه محاسباتی نشود، یادآور شد: ما نباید به طرفداران یا معترضان اهانتی کنیم و آنچه که در صحنه بروز داشته می‌شود اعتقادات طرفداران و معترضان ملت ایران است و این صدا باید به گوش دنیا برسد. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان درباره ادعای برخی رسانه‌های خارجی برای ورود ایران به سوریه، خاطرنشان کرد:‌ چنین بحثی در میان مسئولان ایران نشده است و سیاست ما از اول تا کنون روشن و به صورت کمک‌های انسانی و مستشاری بوده است. لذا کمک و ارسال نیروهای مستقیم ایران در دستگاه‌های مسئول صورت نگرفته است.
کد خبر: ۶۵۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۶

رهبر انقلاب در جریان سخنرانی اخیر در دانشگاه امام حسین (ع)، پذیرش بازجویی بیگانگان از دانشمندان ایرانی را یک خط قرمز مطرح کرده‌اند. همزمان با انتشار اخباری متفاوت درباره درخواست‌های غرب در این حوزه، اطلاعات منتشره نشان می‌دهد که ظاهرا دو دانشمند ایرانی، اصلیترین هدف طرح درخواست مصاحبه با دانشمندان ایرانی هستند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش «تابناک»، مرور اخبار و تحلیل‌های غیرطبقه‌بندی شده منابع غربی نشان می‌دهد، محسن فخری‌زاده مهابادی و سید عباس شاه مرادی زواره استاد دانشگاه صنعتی شریف، مهم‌ترین نام‌های مطرح از افرادی هستند که غربی‌ها به دنبال مصاحبه هستند. در حالی که تاکنون، هیچ خبری از احتمال مصاحبه آژانس با فخری‌زاده منتشر نشده است، برخی منابع غربی مدعی هستند که آژانس در دو نوبت با پروفسور شاه مرادی مصاحبه کرده است. شاه مرادی زواره احتمالا‌‌ همان دانشمندی است که مسئولان دولت سابق پذیرفته‌اند در دوره کار آن‌ها با آژانس مصاحبه داشته است؛ هرچند ترجیح داده‌اند از وی به عنوان مدیرعامل یک شرکت نام برده و نوشته‌اند: «تصمیم گرفته شد، یکی دو نفر که در حد مدیرعامل شرکت بودند و این شرکت‌ها برای انرژی اتمی کار می‌کردند، توضیحاتی دهند». در آخرین پرده از تأکید بر نام این دو دانشمند ایرانی، دیوید آلبرایت، رئیس مؤسسه موسوم به دانش و امنیت بین‌المللی، در جلسه استماع سنای آمریکا در این باره گفته است: «ایران همچنان با درخواست آژانس مبنی بر مصاحبه با افراد کلیدی مانند فخری‌زاده و سید عباس شاه مرادی زواره، رئیس سابق مرکز تحقیقات فیزیک مخالفت می‌کند. گفته می‌شود، مرکز تحقیقات فیزیک، در دهه هزار و نهصد و نود مرکز اصلی پژوهش‌های نظامی هسته‌ای ایران بوده است. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سال‌ها قبل با شاه مرادی در مورد تعداد محدودی از خریدهای مشکوک تجهیزات توسط وی که از طریق دانشگاه صنعتی شریف انجام شده بود مصاحبه کرد. این خرید‌ها در زمانی انجام شد که رئیس فعلی سازمان انرژی اتمی ایران رئیس این دانشگاه بود و از فعالیت‌های شاه مرادی آگاهی داشت. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از پاسخ‌های شاه مرادی کامل رضایت نداشت. نارضایتی آژانس زمانی افزایش یافت که شاه مرادی حاضر به صحبت در مورد فعالیت خود برای مرکز تحقیقات فیزیک نشد». اما رسانه‌های خارجی درباره این دو نفر و سابقه درخواست‌های آژانس در برابر آن‌ها چه می‌گویند؟ محسن فخری‌زاده مهابادی منابع غربی هر چه بیشتر اصرار داشته باشند که برنامه هسته‌ای ایران به سمت ساخت سلاح انحراف داشته، تمرکز بیشتری بر فعالیت‌های فخری‌زاده کرده و نقش وی را پررنگ‌تر می‌دانند. اعطای القابی مانند اوپنهایمر ایران، عبدالقدیر خان ایران یا پدر برنامه هسته‌ای نظامی ایران بخشی از این کارزار تبلیغاتی است. نشریه انگلیسی ساندی تایمز در فروردین ۸۷ با اشاره به اسنادی که ادعا می‌شود، از یک دستگاه لپ‌تاپ ایرانی‌ها به دست آمده، فخری‌زاده را «یک افسر سپاه پاسداران و استاد دانشگاه امام حسین تهران و به عنوان «پدر برنامه هسته‌ای نظامی ایران» معرفی کرده و مدعی شد: «سرویس‌های اطلاعاتی غرب معتقدند ایران در صدد تولید یک کلاهک هسته‌ای با توان نابودسازی هر شهری در خاورمیانه است که مسئولیت این برنامه بر عهده محسن فخری‌زاده مهابادی، مدرس فیزیک دانشگاه امام حسین تهران، قرار دارد و از این روی، می‌توان وی را پدر تولید کلاهک اتمی ایران نامید»! بنا به ادعای رسانه‌های غربی در آن سال، فخری‌زاده مدیریت طرحی با عنوان» پروژه ۱۱۱ «به منظور تولید یک کلاهک هسته‌ای با توان انفجار در ارتفاع ۲ هزار فوتی و تخریب یک منطقه وسیع را برعهده داشته است. با وجود همه ادعاهای رسانه‌ای غربی درباره فخری‌زاده، هیچ‌گاه اطلاعات قابل تأیید و معتبری درباره فعالیت‌های وی منتشر نشده است. فخری‌زاده از جمله افرادی است که نام وی با ادعای دخالت وی در برنامه هسته‌ای، در فهرست تحریم‌های شورای امنیت قرار داده شده و آژانس بر مصاحبه با وی اصرار داشته است. سید عباس شاه مرادی زواره شاه مرادی زواره در باره سوابق دانشگاهی خود گفته: «مقطع کار‌شناسی را در رشته مکانیک در دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شدم. ما دورهٔ پنجم دانشگاه شریف بودیم. بعد از گرفتن لیسانس در سال ۵۴ برای ادامه تحصیل به انگلستان رفتم، دوره فوق لیسانس و همچنین دوره دکترا را در امپریال کالج در لندن بودم و در سال ۶۰ پی اچ دی را در رشته مکانیک کاربردی گرفتم». دکتر شاه مرادی زواره اکنون مدیریت‌ شرکت‌های دانش‌بنیانی را بر عهده دارد که تجهیزات پیشرفته مبتنی بر فناوری نانو و دیگر فناوری‌های پیشرفته می‌سازد. وی که به سبب دوره کار در دانشگاه صنعتی شریف و همکاری با صالحی رئیس فعلی سازمان انرژی اتمی و رئیس پیشین دانشگاه صنعتی شریف، در دوره‌ای مسئولیت تهیه تجهیزات دانشگاهی مورد نیاز دانشگاه را بر عهده داشته است، به دلیل کاربردهای این تجهیزات و نیز مسئولیت ریاست مرکز تحقیقات فیزیک در معرض ادعاهای آژانس قرار داشته و از جمله در بهمن ماه سال ۸۴ مورد مصاحبه آژانس قرار گرفته است. شاه مرادی از شروع به کار مرکز تحقیقات فیزیک در سال ۱۳۶۸ تا زمان تبدیل آن به پژوهشگاه دانش‌های بنیادی در سال ۱۳۷۶ مسئولیت این مرکز علمی را بر عهده داشته است. در مقابل جنجال‌های طرف غربی درباره نقش مرکز تحقیقات فیزیک در برنامه هسته‌ای ایران، همواره تأکید کرده که این مرکز، نقشی در چرخه غنی‌سازی ایران نداشته و شاه مرادی همزمان با انجام مسئولیت در این مرکز تحقیقاتی، از آنجا که همزمان استاد دانشگاه شریف بوده، به آزمایشگاه‌های این دانشگاه در تهیه تجهیزات پیشرفته آزمایشگاهی مورد نیاز خود از منابع غربی کمک کرده است. آلبرایت پیش از این در گزارشی در سال ۲۰۱۲، مدعی شده که آژانس دو بار فرصت یافته است درباره دانشگاه شریف با شاه مرادی مصاحبه کند، ولی وی از صحبت کردن درباره فعالیت‌های مرکز تحقیقات فیزیک خودداری کرده و نقش خود را کم اهمیت شمرده و گفته است، به عنوان استاد دانشگاه شریف، مسئولیت در مرکز تحقیقات فیزیک را به عنوان یک شغل دوم پذیرفته است.
کد خبر: ۶۵۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۶

غروبِ یکی از روزهای آخر مارس، یکی از رهبران شورشیان سوری از جلسه در آن سوی مرز در ترکیه، بازگشت و از فرماندهان تحت امرش خواست تا به سرعت برای تشکیل جلسه اضطراری خود را برسانند. پنج مرد خود را به خانۀ رییسشان در استان ادلب رسانند و منتظر بودند که همان حرفهای همیشگی راجع به صبر داشتن و ناله کردن از اینکه فعلاً خبری از پول و سلاح نیست را بشنوند. اما این بار چیزهایی شنیدند که شگفت‌زدۀشان کرد. به گزارش فرادید به نقل از گاردین، یکی از فرماندهان می‌گوید: "او با شوق وارد شد. وقتی دیدیمش همان ابتدا توجهمان به او جلب شد. اما وقتی که شروع به حرف زدن کرد، چشم‌هایمان چهارتا شد." رهبر این گروه، که خواسته‌اش نام واحدش محفوظ بماند، می‌گوید که به مردانش گفته که به زودی ورق در جنگ فرسایشی‌ای که از سال 2012 علیه اسد آغاز کرده بودند، به نفعشان برخواهد گشت. او به نشریۀ آبزرور گفته است: "دلیل این موضوع این است، که از حالا به بعد هر سلاحی که می‌خواهم را می‌توانم داشته باشم. برای اولین بارآنها چیزی از ما دریغ نمی‌کنند، به غیر از موشک ضدهوایی. ترکها و دوستانشان می‌خواهند که کار تمام شود." رهبر این گروه توضیح می‌دهد که همۀ گروههای مخالف در شمال سوریه، به غیر از داعش، قرار است از توافقی میان قدرتهای منطقه‌ای که قرار گذاشته‌اند اختلافاتشان را کنار بگذارند و روی دشمن مشترکشان، یعنی رژیم سوریه تمرکز کنند، بهره ببرند. بانی این توافق عربستان سعودی بوده است. این کشور مصمم است تا هر چه در توان دارد بگذارد و به رژیم بشار اسد خاتمه دهد و مهمتر از آن رویاهای اصلیترین حامی اسد، یعنی ایران را برای کنترل جریان جنگ، نقش بر آب کند. این موضوع، مسابقۀ رقبای منطقه‌ای قدیمی را بر سر قدرت و نفوذ، وارد مرحلۀ جدیدی خواهد کرد و تاثیر خود را در سوریه و سایر جنگهای نیابتی که در منطقه جاری است، نشان خواهد داد.  اوایل ماه مارس امسال، مقامات ارشد منطقه به ریاض دعوت شدند تا برنامه‌های ملک سلمانِ تازه به قدرت رسیده را برای منطقه بشنوند. رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، جزو اولین نفراتی بود که به ریاض رسید. پشت سر او مقامات قطر و رهبران کشورهای عضو شورای همکاری‌های خلیج فارس نیز سر رسیدند. پیام ملک سلمان سه بخش داشت: اول؛ دیگر خبری از انشقاق‌های منطقه‌ای نخواهد بود، چیزی که باعث شده بود دولتهای هوادار اخوان المسلمین در ترکیه و قطر با گشاده دستی از گروههای متحد در سوریه حمایت کنند و در مقابل سعودی‌ها بیشتر به دنبال راههای معتدلتر باشند. دوم؛ ریاض می‌پذیرفت که سلاح‌های سرنوشت‌ساز را به شمال سوریه بفرستد و در مقابل دیگران متعهد به انضباط و هماهنگی می‌شدند. و سوم؛ ایالات متحده مانع نخواهد شد. یک مقام سعودی به آبزرور گفته است: "صراحتاً می‌گویم، حتی اگر ایالات متحده تلاشی برای ممانعت هم می‌کرد، ذره‌ای برایمان اهمیت نداشت." در عرض تنها چند هفته، این تکان جدید نتایج ملموسی را نشان داده است. گروههای مخالف در سوریه، از جمله جبهۀ النصره که آمریکا آن را گروهی تروریستی می‌داند و مدتها مایۀ نگرانی ریاض بود، به مدد دهها موشک ضدتانک "TOW" که می‌توانند خودروهای زرهی ارتش سوریه را از چندین کیلومتری هدف قرار دهند، به شهرهایی پیشروی کرده‌اند که تا پیش از آن حتی خیال تصرف آنها نیز به ذهنشان خطور نمی‌کرد. نتایجی که رقم خورده، اعجاب انگیز است. ادلب در طول تنها چند روز سقوط کرد. چند هفتۀ بعد نیز شهر جسر الشغور به دست نیروهای مشترک جهادی‌ها و اعتدالگراها افتاد. حال، سرزمین‌های زراعی‌ای که تا شهرهای سوم و چهارم سوریه، یعینی حمص و حما، کشیده شده‌اند، بیش از هر زمان دیگر در معرض خطر قرار دارند. به اینها، ساحل مدیترانه و کوهستان‌های شمال سوریه که مرکز علوی‌ها محسوب می‌شوند را نیز اضافه کنید. در شرق، حلب که شش ماه پیش به طور جدی انتظار می‌رفت که از سوی نیروهای اسد محاصره شود، حالا بیش از همیشه احتمال دارد که کاملاً به دست شورشیان بیافتد. در آنکار و ریاض و حتی بغداد و بیروت، که این دو پایتخت آخر اسماً متحد اسد هستند، این حس وجود دارد که رژیم سوریه در حال شکست خوردن در جنگ است. از ماه مارس به این سو، ارتش سوریه در همۀ نبردهایش شکست خورده، از جمله در نبرد هفتۀ پیش بر سر دو میدان گازی در شمال پالمیرا. پالمیرایی که اکنون به دست گروه جهادی داعش افتاده و محل یکی از مهمترین آثار باستانی جهان است. دمشق برخی از ویژه‌ترین نیروهایش را برای دفاع از میدان‌های گازی، که از منابع ضروری انرژی سوریه هستند، فرستاد، اما نیروهایش خیلی زود در برابر داعش شکست خوردند. داعش آخر هفتۀ گذشته در استان انبار عراق نیز به پیروزی‌های مهمی دست یافت. یک دیپلمات ارشد در دنیای عرب می‌گوید: "این چیزی که شاهد هستید، فراز و فرود جنگ نیست. این گواهی واضح و مکرر از این موضوع است که ارتش رژیم نمی‌تواند از خود و کشور دفاع کند، حتی هر قدر هم که حمایت حامیش، ایران، نیز زیاد باشد." در آنسوی مرز، مقامات عراقی نیز هراس‌های مشابه در مورد ارتش ملی خود دارند. نیروهای عراقی که به نسبت ارتش سوریه از تجهیزات و آموزش‌های بهتری بهره‌مندند، در حدود 72 ساعت در برابر داعش تسلیم شدند، تا داعش به بزرگترین پیروزیش از زمان تصرف موصل در جولای سال گذشته در عراق برسد. در آن زمان این گروه تروریستی هدف خود را برچیدن مرزهایی که پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی به دست دول غربی به خصوص انگلیس و فرانسه ایجاد شده بود، و خاورمیانه را شکل داده بود، اعلام کرده بودند. یک سال از آن زمان گذشته، حالا دیگر نمی‌توان این هدف را برای داعش بلندپروازانه دانست. روز جمعه، سازمان رصد حقوق بشر سوریه گزارش داد که داعش در حال حاضر، تمامی شش گذرگاه مرزی میان سوریه و عراق را، در اختیار دارد. آن هم با وجود بمباران های مکرر از سوی جت‌های آمریکایی. داعش در حال حاضر بر بیش از 1600 کیلومتر مرز تسلط دارد و برای حرکت در آن آزادی مطلق دارد. با وجود اینکه 20 نفر از 43 رهبر ارشد این گروه به وسیلۀ پهپادها و جتهای آمریکایی کشته شده‌اند، رهبران داعش می‌توانند با آزادی کامل در منطقه‌ای به وسعت اردن، که آن را خلافت اسلامی نامیده‌اند، تردد کند. و کلید رشدشان، همیشه هم ایدئولوژی خشن و انعطاف ناپذیری که برخی رهبران برای به زانو در آوردن جوامعی که بر آنها مسلط می‌شوند، استفاده می‌کنند نیست. موفقیتهای بزرگی که تروریست‌ها در هفتۀ پیش به دست آوردند، بیش از آن که نمایانگر قدرت آنها باشد، نشانگر ضعف دولتهایی که است که با آنها در جنگند. هاشم الهاشمی، استراتژیست عراقی و کارشناس مسائل داعش، می‌گوید: "این یک مشکل بزرگ است. چیزی است که هیچ دولتی علاقه‌ای به صحبت درباره‌اش ندارد. آنها نمی‌خواهند بپذیرند که به تنهایی نمی‌توانند راه حل‌ها را پیدا کنند. اما این مسئله‌ای است که کل منطقه نگران آن است." در حالی که در جولای سال گذشته، داعش خود را به نزدیکی بغداد رسانده بود، ایران زودتر از هر متحد دیگر این کشور، مشاوران خود را به آنجا فرستاد تا دفاع این کشور را تقویت کنند. نیازی نبود که مسافت زیادی را بروند و از طرفی لازم هم نبود که از صفر شروع کنند. ژنرال‌های ایران دو سال بود که دقیقاٌ همین کار را برای سوریه انجام می‌دادند. یک سال از آن زمان گذشته، و ایران بیش از همیشه متعهد است تا این دو دولت متزلزل را سرپا نگاه دارد و اهداف استراتژیک خود را در دنیای عرب حفظ کند. در حالی که ریاض، پس از خروج کامل نیروهای آمریکایی در سال 2011 از عراق، با نگرانی شاهد افزایش روزافزون نفوذ ایران در این کشور بود، با شروع بلبشو در سوریه، زنگ خطر برایش به صدا درآمد. یک مقام سعودی می‌گوید: "این به ما نشان داد که آنها برای دفاع از منافع خود تا کجا حاضرند پیش بروند. آنها فقط از آن چه که داشتند دفاع نمی‌کردند، بلکه می‌خواستند روی خرابه‌ها برای خود قصری تازه بنا کنند. و همۀ این کارها را هم تحت پوشش آمریکا انجام می‌دادند." در طول جنگ سوریه، و در کل انقلابهای عربی، رابطۀ عربستان سعودی با مهم ترین متحد جهانیش، افت شدیدی پیدا کرد. همه می‌دانند که ملک سلمان، که سابقاٌ وزیر دفاع بود، از آنچه به نظر او تزلزل اوباما در برابر سوریه بوده، به خصوص تصمیم او در مورد بمباران نکردن دمشق در آگوست 2013، عصبانی است. مقام سعودی در این باره می‌گوید: "آن لحظه زمانی بود که فهمیدیم قویترین دوست ما، دیگر قابل اتکا نیست. ما می‌بایست از پشت پرده خارج می‌شدیم." تنها در عرض چند هفته پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان، افزایش قاطعیت در سیاست خارجی عربستان کاملاً مشهود است. همچنین شاهد بودیم که او علناً آمریکا را به خاطر دلخوری از توافق اوباما با ایران، با عدم حضورش در کمپ دیوید، سرزنش کرد. مقامات حاشیۀ خلیج فارس در هفته‌های اخیر گفته‌اند که هراس از اینکه ایران نقش رهبری را در حل خطیرترین مناقشات منطقه‌ای را بر عهده بگیرد، آنها و ریاض را رها نمی‌کند. همۀ آنها اصرار دارند که تسلط حوثی‌های متحد ایران در یمن که در ماه مارس اتفاق افتاد، شمه‌ای از قدرت‌نمایی ایران، حتی پیش از آنکه توافق نهایی شود، بوده است. ضمن اینکه این قدرت‌نمایی را در حیاط خلوت عربستان سعودی و در مرز شرقی این کشور انجام داده است. در میانۀ هرج‌ومرج‌های اخیر، از نابودی یکی از گهواره‌های تمدن گرفته تا قدرتگیری دوبارۀ جنگجویان مخالف اسد و وحشیگری بی حد و حصر جهادی‌ها، یک چیز مثل روز آشکار شده است. قدرتهای اصلی منطقه، در حال حاضر آشکارا در حال جدال بر سر سرنوشت منطقه، و به خصوص سوریه هستند. جدالی که تنها با راه حلی جهانی امکان توقفش وجود دارد. یک مقام سعودی می‌گوید: "ایران گفته است که کلیدِ جهان عرب سوریه است. ما هم با آنها موافقیم." ریاض دیگران نگران نشان دادن این اعتقادش نیست.
کد خبر: ۶۵۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۴

هرچند عربستان به‌ خوبی می‌داند که نمی‌تواند در بلندمدت به وضعیت موجود ادامه داده و فشار افکارعمومی را تحمل کند، اما به‌ نظر می‌رسد رهبران تازه‌ کار عربستان امیدوارند با تغییر شرایط میدانی یمن، دست کم فضایی را به‌ وجود آورند که کشتی نجات ایرانی نتواند حضوری قهرمانانه در یمن داشته و منجی یمنی‌ها قلمداد شود.  حتی بی‌تجربه‌ترین رهبران سعودی هم می‌دانند که تهران به‌دلیل نزدیک شدن به کشوری چون یمن که مدت‌هاست به‌دلیل جنگ داخلی و دیکتاتوری پیش از آن، مزیت‌های خود را از دست داده، وارد یک نزاع منطقه‌ای نمی‌شود، اما به‌راستی ریاض از چه می‌ترسد که با این شدت از نزدیکی تهران به باب‌المندب می‌ترسد و برای کشتی نجات ایرانی شاخ و شانه می‌کشد؟1- شاید در سطحی‌ترین لایه تحلیل بتوان گفت که عربستان در یمن دنبال بهانه‌گیری است. کشوری که نتوانست جلوی پیشرفت مذاکرات هسته‌ای را بگیرد و پیش از این در سوریه، لبنان و عراق نیز سرخورده شده بود، حالا در یمن می‌خواهد تهران را وارد نزاعی کند که از دل آن، تضعیف قدرت منطقه‌ای کشورمان نتیجه شود. عربستان پیش از این در سوریه نیز تلاش کرده بود ایران را درگیر یک جنگ فرسایشی کند ولی تحولات میدانی مانع از این شد که این شیطنت‌ها دامی جدی پیش‌روی تهران بیندازد و ایران را رودرروی واشنگتن و پاریس، به‌عنوان بازیگران فرامنطقه‌ای درگیر در جدال سوریه قرار دهد. چنین است که در سطح اولیه تحلیل باید گفت که عربستان در بحران یمن می‌خواهد پای ایران را به میدان نزاع کشیده و اثبات کند که کشورمان عامل بی‌ثباتی منطقه است؛ هرچند تجاوز نظامی مستقیم ریاض به صنعا، اثباتی بر خلاف بودن چنین گزاره‌ای است. شاید تهدید به تجاوز به کشتی نجات ایرانی، بتواند آخرین فرصت عربستان برای تحریک ایران به یک درگیری منطقه‌ای باشد. جنگی که البته ایران بارها گفته، هیچ علاقه‌ای برای ورود به آن ندارد. 2- در سطح دیگری از تحلیل می‌توان گفت که عربستان می‌خواهد با تهدید کشتی نجات ایران و پیش از این با مانع شدن برای فرود هواپیمای ایرانی، تحقیر خود در جنگی نابرابر علیه حوثی‌ها را جبران کند. ریاض که پیش از این مجبور شد اعتراف کند که نتوانسته به اهداف هفت‌گانه خود برای حمله به یمن برسد، حالا این ضعف را با بهانه‌گیری برای ورود هواپیماها و کشتی‌های ایرانی به یمن جبران می‌کند. روشن است که عربستان به‌خوبی می‌داند ایران هیچ‌گاه در یک کشتی که فعالان ضدجنگ آمریکایی و اروپایی در آن مستقر هستند، دنبال ارسال سلاح نیست، با این وجود، تهدید این کشتی، نوعی عرض اندام عربستانی است که با وجود همه ادعاها، خود را ضعیف‌تر و تنهاتر از همیشه در منطقه می‌بیند. رسیدن کشتی نجات ایرانی به مقصد و انتشار تصاویر استقبال مردم یمن از این کشتی، باعث برد رسانه‌ای ایران در جدال تبلیغاتی با آل‌سعود خواهد شد، چراکه تصویر نهفته در این موفقیت، انسان‌دوستی ایران و تجاوزگری غیرانسانی عربستان را به نمایش می گذارد 3- عربستان همچنین می‌داند که پهلو گرفتن کشتی ایرانی در یمن به معنی شکسته شدن محاصره یمن است. ریاض می‌پندارد، از طریق محاصره یمن و در تنگنا قرار دادن مردم این کشور، می‌تواند حوثی‌ها را وادار به عقب‌نشینی کند و در چنین شرایطی، شکستن حلقه محاصره یمن از سوی ایران، به‌معنی ادامه پیدا کردن یک جنگ فرسایشی است که جز تحقیر عربستان و تضعیف این کشور نتیجه‌ای ندارد. برای همین هم ریاض مایل نیست ایران بتواند تنها استراتژی به‌ظاهر کارآمد عربستان برای پایان دادن موفقیت‌آمیز تجاوز به یمن را به شکست بکشاند. 4- عربستان همچنین نگران محبوبیت تهران در جهان عرب است. ریاض می‌داند که در 36 سال گذشته ایران با حمایت از ملت‌های مظلوم عربی، به موقعیتی بی‌نظیر در میان اعراب دست یافته و برای همین هم مدام تلاش می‌کند با احیای شکاف شیعه/سنی، جلوی این محبوبیت فزاینده را بگیرد. با این حال حضور کشتی نجات ایرانی در یک کشور عربی همسایه عربستان، به‌معنی یاری ایران به ملتی عربی است که تحت ظلم عربستان – که خود را برادر بزرگ‌تر اعراب می‌داند – قرار دارد و این، در بلندمدت، محبوبیت ایران را بیشتر خواهد کرد. واقعیتی که عربستان نمی‌خواهد آن را بپذیرد، چراکه به‌خوبی می‌داند پیام کمک ایران به یک کشور عربی، چیزی به‌جز برتری قدرت تهران در خاورمیانه نیست. 5- عربستان همچنین در حال یک رقابت پنهان نظامی با ایران در دریا و آسمان است. عربستان می‌داند که اگر کشتی نجات ایرانی با حمایت ناوگان ارتش به مقصد برسد، این به معنی شکست نمادین ارتش‌های عربی است و تحقیری مضاعف برای اعراب محسوب می‌شود. ریاض با این حال هیچ مشروعیتی برای حمله احتمالی به این کشتی پیش روی خود نمی‌بیند و هم امر، ماجرای کشتی نجات را برای عربستان به یک بازی باخت – باخت تبدیل کرده است. عربستان می‌داند که ریسک درگیری نظامی با ایران آن هم در شرایط دور شدن غربی‌ها از ریاض، بالاست و همین واقعیت‌ها، آل‌سعود را در شرایط سختی قرار داده است. 6- رسیدن کشتی نجات ایرانی به مقصد و انتشار تصاویر استقبال مردم یمن از کالاهای موجود در این کشتی، همچنین باعث برد رسانه‌ای ایران در جدال تبلیغاتی با آل‌سعود خواهد شد، چراکه تصویر نهفته در این موفقیت، انسان‌دوستی ایران و تجاوزگری غیرانسانی عربستان را به نمایش خواهد گذاشت و ریاض حاضر نیست در چنین شرایط حساسی، بازی رسانه‌ای را به ایران ببازد. 7- اگر کشتی نجات ایران به مقصد برسد و عربستان قادر به اقناع بازیگران فرامنطقه‌ای برای جلوگیری از به نتیجه رسیدن این عملیات انسان‌دوستانه ایران نباشد، ریاض بار دیگر درخواهد یافت که موقعیتش در میان استراتژیست‌های غربی بیش از هر زمان دیگری تضعیف شده و دیگر نمی‌تواند روی کمک‌های خارجی حساب باز کند. عربستان که چه در بحران سوریه، چه تحولات عراق، چه مذاکرات هسته‌ای و چه اخیرا در کمپ‌دیوید، بارها در رقابت با ایران برای جلب نظر مثبت غرب، بازی را باخته بود، این بار نیز اگر نتواند کشورهای حاضر در آب‌های بین‌المللی را راضی کند تا کشتی نجات ایرانی را از راهی که پیش گرفته منصرف سازند، دچار یک باخت حیثیتی شده و نشانه‌ای از تضعیف ریاض در منطقه را پیش‌روی خود خواهد دید.با نگاهی به این هفت دلیل، می‌توان دریافت چرا ریاض با این سرسختی می‌خواهد مانع از ارسال کمک‌های انسان‌دوستانه ایران به یمن شود. هرچند عربستان به‌خوبی می‌داند که نمی‌تواند در بلندمدت به وضعیت موجود ادامه داده و فشار افکار عمومی را تحمل کند، اما به‌نظر می‌رسد رهبران تازه‌کار عربستان امیدوارند با تغییر شرایط میدانی یمن، دست کم فضایی را به‌وجود آورند که کشتی نجات ایرانی نتواند حضوری قهرمانانه در یمن داشته و منجی یمنی‌ها قلمداد شود. با این وجود ناگفته پیداست که معادلات موجود یمن حاکی از این است که ریاض فعلا قادر به تغییر اوضاع نبوده و باید پذیرفت که کشتی نجات ایران، پیام‌آور قدرت بلامنازع کشورمان در منطقه‌ای است که پس از توافق هسته‌ای تیرماه، شاهد واقعیت‌های تازه‌ای خواهد بود. واقعیت‌هایی که برای آل‌سعود خوشایند نیست!  مصطفی انتظاری هروی منبع:‌ رصد، پایگاه تحلیلی دفتر پژوهش
کد خبر: ۶۴۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰