« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
هیأت اجرایی انتخابات تهران، در آخرین جلسه خود حمید رسایی، نماینده تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس را در حالی که استعلامات وی از مراکز چهارگانه مثبت بود، رد صلاحیت کرد. به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس نهم طی مطلبی در صفحه شخصی اینستاگرامش نوشت: هیأت اجرایی انتخابات تهران که ریاست آن با فرماندار تهران است، در آخرین جلسه خود که در ساعات پایانی فرصت اظهارنظر هیأت های اجرایی (یک شنبه شب 13 دی ماه)، حمید رسایی، نماینده تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس را در حالی که استعلامات وی از مراکز چهراگانه مثبت بود، رد صلاحیت کرد! دلیل این رد صلاحیت بر اساس مستندات کذب ارائه شده از طرف هیأت بدوی تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری بوده است که ریاست آن با اشرفی اصفهانی است.نکته جالب توجه این است که اشرفی اصفهانی سال گذشته در مصاحبه با یک رسانه همسو با دولت به شکل ناشیانه ای از این پروژه خبر داده بود. وی در در تاریخ 7 بهمن 93 طی مصاحبه با سایت خبرآنلاین، اعلام کرد: «دو نماینده مجلس هستند که به دلیل تخلفات گسترده برای آنها پنج و ده سال محرومیت از خدمات دولتی صادر کرده ایم... طبق قانون این دو نفر نمی توانند در پست های کلیدی قرار بگیرند حتی نمی توانند دیگر نماینده مجلس شوند چون این حکم ما برای آنها نوعی سوءسابقه محسوب می شود.»عجله او برای این خود شیرینی، باعث شد تا چند روز بعد در تاریخ 13 بهمن 93 در مصاحبه با روزنامه شرق نیز بگوید: «دو نماینده مجلس داریم که چون تخلفات آنها خیلی سنگین بوده، برای آنها محرومیت از پست های دولتی صادر شده... اینها فقط تا پایان این دوره می توانند در مجلس باشند و این پرونده برای دور بعد، روی صلاحیت آنها تاثیر می گذارد.» همه این اظهارات اشرفی اصفهانی که باعث شد تا رسایی از وی به دادگاه شکایت کند اولا درباره یک رأی بدوی بود که هنوز در همان هیأت تخلفات هم قطعی نشده بود و ثانیا مستند بود به موضوع «تخلف اداری» در جابجایی مبلغ حدود 300 میلیون تومان که بعد از ثبت در سیستم اداری در دفعات مختلف طی دو سال از یک «حساب غیردولتی» به «حساب دولتی» آن هم جهت پرداخت حقوق نیروهای شرکتی اداره ارشاد قم جابجا شده بود که البته این مبالغ پس از تأمین اعتبارات دولتی مجددا به حساب غیردولتی (انجمن نمایش) عودت داده شده بود اما از آنجا که این اقدام خلاف مقرارت بود به عنوان تخلف توسط سازمان بازرسی گزارش شده بود. جالب تر اینکه پرونده مورد پیگیری نهاد ریاست جمهوری دولت آقای روحانی در مورخ 30/10/88 طی نامه شماره 2341/34 به عنوان یک تخلف اداری توسط سازمان بازرسی استان قم جهت رسیدگی به دادگاه ویژه روحانیت و هیأت تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری وقت (در دولت دهم) ارجاع داده بود که در همان زمان با بررسی پرونده در دادگاه ویژه روحانیت کلاسه 88/956/و/1 موضوع مورد رسیدگی قرار گرفت و طی دادنامه شماره 92114230026 مورخ 18/9/92 شعبه دوم دادگاه تجدید نظر ویژه روحانیت از آنجا که بدون قصد سوء و بدون حیف و میلی در بیت المال صورت گرفته بود موجب تبرئه رسایی و صدور قرار موقوفی تعقیب برای او شد و بالطبع این پرونده در هیأت تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری در دولت گذشته نیز بایگانی شد.اما حمید رسایی در حالی توسط عناصر دولت آقای روحانی در فرمانداری تهران رد صلاحیت شده است که نه تنها پاسخ استعلامات وی از مراکز چهارگانه مثبت بوده بلکه وی گلیه مستندات اشاره شده را طی یک نامه رسمی در روزهای گذشته و پس از ثبت نام در انتخابات تحویل فرمانداری تهران داد اما برخی چهره های سیاسی که در فتنه و کودتای سال 88 نقش جدی داشته اند، از جمله فردی که در محل تحت مدیریت وی اسلحه کشف شده بود و در استعلامات ارائه شده توسط مراکز همین دولت، صلاحیت آنها برای انتخابات رد شده است، توسط فرمانداری تهران تأیید شده اند! حتی افرادی با سابقه شرابخواری و مشهور به فسق و فجور نیز که قلم از ذکر آنها شرم دارد، توسط هیأت اجرایی تأیید صلاحیت شده اند! مقام معظم رهبری امروز تأکید کرده بودند که رد صلاحیت و تأیید صلاحیت بی مورد و غیرقانونی، مصداق خیانت در حق الناس است.بر اساس اطلاعات دریافتی از درون فرمانداری تهران، رد صلاحیت رسایی موضوعی نبوده که این رده ها درباره آن به تنهایی تصمیم گرفته باشند بلکه این مطالبه جدی برخی چهره های خاص سیاسی و مدیریتی بوده است. گفتنی است که طی سال گذشته و امسال، رسایی چند وزیر دولت یازدهم را به مجلس کشاند و باعث شد تا آنها به دلیل عملکرد ضعیف شان از نمایندگان ملت، کارت زرد بگیرند از جمله وزیر اقتصاد را به دلیل افت شاخص بورس و ضرر و زیان های هنگفت سهامداران خُرد و نعمت زاده، وزیر صنعت را به دلیل وضعیت اسفبار صنعت و همزمانی عضویتش در هیأت مدیره و مدیر عاملی 19 شرکت خصوصی که اکثر آنها مربوط به پتروشیمی ها بود، همچنین وزیر راه و شهرسازی را به دلیل عدم تحقق وعده ها در باره مسکن مهر و وزیر ارشاد را به دلیل برخوردهای تبعیض آمیز با رسانه های منتقد. علاوه بر این نطق های رسایی در صحن علنی و تذکرات او باعث شده بود تا تیم رسانه ای و تخریبی برای حذف وی تشکیل شود. به زودی اخبار مهمتری در باره پشت پرده های این اقدامات دولت مدعی قانونمداری از طریق نماینده تهران اعلام می شود. لازم به ذکر است که آقای روحانی و اصلاح طلبان، پیش از این در برداشتی غلط، اعلام می کردند که نظارت استصوابی و رد صلاحیت کاندیداها کار درستی نیست و باید اجازه داده شود تا مردم در باره کاندیداها نظر بدهند! محمدحسین مقیمی، رئیس ستاد انتخابات کشور و معاون وزیر کشور، در انتخابات سال 88 مسئول ستاد انتخابات میرحسین موسوی بود. وی در این ایام به بنیاد باران رفت و آمد دارد و همچنان به دیدار یکی از سران فتنه می رود. مقیمی در اولین حضور تلویزیونی خود پس از انتصاب، رسما اعلام کرد که یک اصلاح طلب است اما در انتخابات طبق قانون عمل خواهد کرد! رسایی در روز ثبت نام وقتی یک از رسانه های دولتی از او درباره احتمال رد صلاحیتش سئوال کرده بود، پاسخ داد: دلیلی برای رد صلاحیت خودم نمی بینم اما اگر رد صلاحیت شوم مثل برخی از چهره هایی که در فتنه 88 بودند و الان در دولت یازدهم مسئولیت دارند، نه شیشه مغازه مردم را می شکنم، نه بانکی را آتش می زنم، نه به مسجد لولاگر و عزاداری امام حسین تعرض می کنم و نه چادر از سر زنان ایرانی می کشم و نه مثل فائزه هاشمی زیر پل کالج ساندویچ می خورم، طبعا مطابق قانون اعتراض می کنم و پرده از چهره نفاق کنار می زنم.
کد خبر: ۸۲۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۵

«سولاف» تصور می‌کند فاجعه‌ای که برایش رخ داده یک بیماری است و خوب خواهد شد، او در ۱۰سالگی نمی‌تواند شرایط جدیدش را باور کند و با آن کنار بیاید، خواهر بزرگتر می‌گوید زمان زیادی طول کشید تا به دو خواهر کوچکترش بگوید که هر سه حامله‌اند. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش فارس، مستند«A۱۵۷» روایتگر زندگی سه دختر کرد سوری است که پدر خود را ۲۰ روز قبل از حمله به شهر توسط  گروه داعش از دست داده‌اند و اطلاعی از مادر خود نیز ندارند و حالا در اردوگاه زندگی می‌کنند. مستند روایت زندگی «روکن»، «هیلین» و کوچکترین خواهر ۱۰ ساله آنها بنام «سولاف» است که بدون خانواده و مدرک شناسایی به نوعی زندانی شده‌اند، آنها حتی برای امور درمانی خود نیز نمی‌توانند از اردوگاه خارج شوند. تا همین بخش از داستان، مستند سوژه کاملی ( جنگ، آوارگی، از دست دادن پدر و ناپدید شدن مادر) برای مخاطب دارد. مستند با چند نما از کمپ آوارگان آغاز می‌شود و شما با دیدن عبارت «A۱۵۷» روی چادر سه دختر نوجوان متوجه چرایی نام‌گزاری مستند بدین نام می‌شوید. خواهر بزرگتر راوی اصلی داستان است و همچون مادری که تنها ۱۵سال دارد برای دو خواهر ۱۰ و ۱۱ ساله‌اش مادری می‌کند، او روبروی دوربین می‌نشیند و آرام آرام اصل ماجرا را برای مخاطب بازگو می‌کند، دختر روزهای پایانی سقوط شهر را با خاطره‌ای از مادر بیاد می‌آورد که در جای جای خانه قرص‌هایی برای خودکشی پنهان کرده بود تا روزی که داعشی‌ها به خانه آنها حمله می‌کنند دختران شرافت خود را حفظ کنند، چرا که در نگاه مادر شرافت بیشتر از زندگی ارزشمند است. روای اصلی مستند موهای خواهرانش را شانه می‌کند و برایشان شعر می‌خواند، شعرهایی که تلخ و دردآورند و انگار خواهر بزرگتر می‌خواهد شما را آماده شنیدن فاجعه‌ای بزرگ نماید که کارگردان از گفتن آن عاجز است. خواهر بزرگتر می‌گوید «سولاف» کوچکترین خواهرش تا بحال ۲ بار اقدام به خودکشی کرده که ناموفق بوده و شرایط روحی بدی دارد، مخاطب تصور می‌کند «سولاف» دوری از مادر و شرایط جنگ را تاب نیاورده و گرچه خودکشی را ناپسند می‌داند اما تا حدودی شرایط وی را درک می‌کند اما باز همه از گفتن اصل ماجرا امتناع می‌کنند. کارگردان دوربینش را بیرون از چادر آورده و زندگی در اردوگاه را به تصویر می‌کشد، بازی‌های پسران نوجوان را که انتهایش در جنگ و نزاع است و آدمهایی که نمی‌دانند چه می‌کنند و سر در گم هستند و باران و سرمایی که چادر های آوارگان نمی‌تواند راه نفوذش را ببندد. دوربین دوباره به سراغ سوژه‌هایش می‌رود و اینبار با آنها به بیمارستانی صحرایی در خارج از اردوگاه می‌رود و پرده از بارداری «سولاف» بر می‌دارد و در روند مستند متوجه می‌شوی که هر سه دختر نوجوان باردارند... «سولاف» تصور می‌کند فاجعه‌ای که برایش رخ داده یک بیماری است که خوب خواهد شد، او در ۱۰سالگی نمی‌تواند شرایط جدیدش را باور کند و با آن کنار بیاید، خواهر بزرگتر می‌گوید زمان زیادی طول کشید تا به دو خواهر کوچکترش بگوید که هر سه حامله‌اند و باید این شرایط را درک کنند. روای ۱۵ ساله مستند حالا در عرض چند ماه آنقدر بزرگ شده که سرپرستی دو خواهرش را بر عهده گرفته است. مستند «A۱۵۷» از نیمه گذشته و مخاطب به تصور آنکه همه ماجرا را می داند پای درد و دل این سه خواهر می نشیند اما انگار مستندساز عامدانه نمی‌خواهد تمام ماجرا را به تصویر بکشد. روای از لحظه تلخ جدایی وحشیانه و غیر انسانی با مادر خود می‌گوید و لحظه ای که هر سه خواهر به یک مرد داعشی سپرده می‌شوند و وظایفی که در شستن لباس جنگجویان داعشی داشته‌اند. مستند یکباره و در لحظه‌ای که انتظارش را نداری از واقعیتی تلخ پرده بر می‌دارد که تلخی‌های بی پایان گذشته را به محاق می‌برد، خواهر بزرگتر از بارداری هر سه دختر توسط یک جنگجوی داعشی سخن می‌گوید، مسئله‌ای که ... مستندساز در چند مقطع زمانی دوباره به کمپ آوارگان می‌رود که یکی از یکی دردناکتر است، یکبار برای به دنیا آمدن فرزند دختر ۱۵ ساله و قاب‌هایی که از صورت مادر در مواجهه با فرزندش نشان می‌دهد و بار دیگر زمانی که «سولاف» نوجوان نتوانسته با شرایط جدید کنار بیاید و برای سومین بار خودکشی کرده و اینبار متاسفانه موفق شده است و جنین در شکم وی نیز چند ساعت پس از وی مرده بود. در فرم و ساختار مستند«A۱۵۷» اثر چندان پیچیده نیست و روایت خطی دارد و جلوه‌های ویژه و ... که این روزها در برخی مستندهای پرخرج رواج یافته استفاده نمی‌کند و همین مسئله به اثر گزاری بیشتر مستند کمک کرده است. برخی دقایق و لحظات بدون آنکه ضربه‌ای به ماهیت داستان وارد کند می‌تواند با حذف ۱۰ تا ۱۵ دقیقه روایت بهتری داشته باشد. در نهایت می توان گفت مستند«A۱۵۷» اثری برای ثبت در تاریخ است و به سختی می‌توان روایت این سه خواهر کُرد را دید و از آن بعنوان یک مستند نام برد بلکه این تصاویر سندی بر مظلومیت مردمی در دوره‌ای از تاریخ است که بشر ادعا می‌کند در کمال انسانی خود بسر می‌برد.
کد خبر: ۷۶۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۹

بر اثر برخورد صاعقه با زمین در یک چادر عشایری در حاشیه شهر دهدشت یک زن 42 ساله را به کام مرگ فرستاد. به گزارش خبرگزاری فارس از کهگیلویه، بارش نخستین باران پاییزی در دهدشت با خاموشی چراغ پر فروغ یک خانه عشایری همراه بود. با وجود گرمی هوا بارش شدید و همراه با تگرگ و رعد و برق باران که امشب آغاز شده بود برای لحظاتی مردم دهدشت و روستاهای تابعه را غافلگیر کرد و سیلابی شد که البته خساراتی هم در پی داشت. بر اثر برخورد صاعقه با زمین در یک چادر عشایری در حاشیه شهر دهدشت یک زن 42 ساله را به کام مرگ فرستاد. مرحومه نازکی نگهبانیان از اهالی روستای چهارمه که در حاشیه دره شور و در یک چادر عشایری سکونت داشت بر اثر برخورد صاعقه بیهوش شده و پس از رساندن به بیماسرتان امام خمینی دهدشت تلاش تیم پزشکی برای وارد کردن شوک و احیای این زن به نتیجه نرسید و جان داد. فرماندار کهگیلویه امروز با تایید این خبر گفت: بارش شدید باران باعث تلفات جانی و مالی در شهرستان شده است. علی پوزش تصریح کرد: راه ارتباطی تعدادی از روستاهای بخش دیشموک نیز قطع شده و هنوز آماری از میزان دقیق خسارات گزارش نشده است.
کد خبر: ۷۵۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۵

گاردین در گزارشی به پخش خندوانه در ایران و استقبال ایرانی‌ها از استندآپ کمدی پرداخت. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir مجله مهر: هرچند که در چند روز گذشته خندوانه درکشور خودمان کم سروصداترین روزهای اخیرش را می‌گذراند، وبسایت خبری انگلیسی گاردین گزارش دیروز عصر خودش را از منطقه خاورمیانه به پخش این برنامه‌ی تاثیرگذار از رسانه ملی ایران اختصاص داد.گاردین با اشاره به نقاط قوت برنامه سازان این برنامه علی الخصوص رامبد جوان و حضور جناب‌خان تلاش این برنامه را زیرکانه و موفق دانست و فضای آن را توصیف و بخش‌های مختلفش را معرفی کرد. گاردین با دیدگاه خاص خود بی توجه به پیشینه و سابقه طنز در ادبیات و هنر ایران تحلیلی از دلایل استقبال ایرانی‌ها از استندآپ کمدی یا به قول خندوانه‌ای‌ها خنداننده ایستاده و عادت پخش و انتشار جوک ارائه داد و بدون ارائه آمار مشخصی سعی کرد با مقایسه این برنامه با برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان، تلویزیون ملی را درجذب مخاطب تا حدی ناموفق نشان بدهد و از خندوانه به عنوان یک مورد نادر در جذب مخاطب یاد کرد. این روزنامه البته به پخش همیشگی برنامه‌ها و سریال‌های طنز و غیرایرانی هم اشاره نکرد و محتوای کمیک این برنامه، پوشش و هم‌جواری مخاطبان زن و مرد را در این برنامه عجیب دانست که البته مشاهده این صحنه‌ها برای مخاطب ایرانی امری عادی‌ست. گاردین در ادامه با صحبت با معاون پیشین وزیر فرهنگ و ارشاد و صادق زیباکلام بر تحلیل‌های خود اعتبار داخلی هم اضافه کرد. گزارش را در زیر می‌خوانید: «یرانیان از جوک ساختن و شوخی کردن با هر چیزی لذت می‌برند و به اشتراک گذاشتن این شوخی‌ها از طریق تلفن‌های هوشمند به یک عادت افراطی روزانه در برخی از آنها تبدیل شده. در کشوری با فضای سیاسی محدود، طنز موقعیتی فراتر از سرگرمی‌های ساده به دست می‌آورد. در حال حاضر، استندآپ‌کمدی ارمغانی است که از طریق نمایش در تلویزیون دولتی به خانه‌های مردم آمده. خندوانه "laughmelon(ترکیبی از خنده و هندوانه) برنامه‌ای ست که در کانال کمدی نسیم چند شب در هفته پخش می‌شود. میزبانی این برنامه با رامبد جوان، یک طنز پرداز شناخته شده محبوب بین جوانان است که دیگر کمدین‌های ایرانی را به اجرای استندآپ کمدی دعوت می‌کند و در این نمایش رقابتی بین آن‌ها برگزار می‌شود. موفقیت این برنامه عجیب بوده چرا که تلویزیون دولتی با سانسورهایی همراه است در صورتی که برنامه‌هایی مثل بفرمایید شام که از شبکه‌های ماهواره‌ای مثل منوتو که از لندن پخش می‌شوند سانسوری ندارند و از این لحاظ جذابیت دارند.... اگر چه تعدادی از ایرانی‌ها تجربه قبلی در اجرای استندآپ کمدی را داشتند، این ژانر تنها به درستی با خندوانه معرفی شده و شروع این برنامه تبدیل شده به پلت فرمی برای اجرای استدآپ کمدی توسط بسیاری از کسانی که نمایش کمدی اجرا می‌کنند. جوان برنامه را در مقابل مخاطبان انتخاب شده از مردان و زنان جوان اجرا می‌کند. پوشش زنان مانتو و روسری‌های رنگارنگ است که در مقایسه با چادر سیاه و روسری که معمولا توسط زنان در تلویزیون ملی استفاده می‌شود جالب توجه است. کمدین ها اغلب آواز می‌خوانند و کف می‌زنند. مخاطبان مرد و زن کنار یکدیگر هستند که این یک صحنه غیر قابل تصور در تلویزیون دولتی ایران تا یک دهه پیش بود. علی اصغر رمضانپور، معاون وزیر فرهنگ سابق، گفت: تولید کنندگان برنامه در برقراری ارتباط با جوانان موفق بودند چرا که خندوانه مسائل را از نزدیک لمس کرده و به عبور از خط قرمزها نزدیک بوده. اما به اندازه کافی در انجام این کار ظریف عمل کرده وموفق شده است. رمضانپور به گاردین گفت: "این گروه سازنده و پشت صحنه با تلویزیون دولتی برای مدت زمان طولانی همکاری کردند به طوری که آنها به طور کامل از خطوط قرمز خود آگاه هستند، اما در عین حال می دانند که چگونه از منابع چشمگیر استفاده کنند به طوری که برای جوانان جذاب باشد. زیرکانه، در لفافه و عبور کردن از خط قرمزها" "با ظهور رسانه های اجتماعی، به ویژه برنامه های پیام رسان آنلاین مانند وایبر و تلگرام که در ایران محبوب هستند، جوک گفتن اوج گرفته و به یک رسانه خاص در ایران تبدیل شده و هنگامی که بحث فقط شوخی است مردم خیلی درباره آن نگران نیستند و راحت حرفشان را میزنندو از شوخی به عنوان یک قالب و فضا برای بیان خودشان استفاده می‌کنند" جوان نمایشی دونفره با یک عروسک مانند ماپت به نام "جناب‌خان" اجرا می‌کند که لهجه جنوبی ایران را دارد. در طول برنامه، عروسک آهنگ‌های فولکلور از نقاط مختلف ایران را می‌خواند که به نحوی تلاش برنامه نویسان برای رسیدن به توجه مردم سراسر کشور است. جوان همچنین بخشی از نمایش خود را به معرفی کتاب، نمایشنامه و گالری نمایشگاه‌ها جدید اختصاص می‌دهد. صادق زیبا کلام، استاد دانشگاه تهران و مفسر برجسته سیاسی، گفت دلیل اینکه خندوانه موفق بوده این است که یک برنامه دولتی معمولی نیست. و مطابق معمول دیدگاه‌های دولت را در موردمسائل اجتماعی بازتکرار نمی‌کند. " این برنامه صدای خاص خود را دارد. بر روی نظرات دولت منطبق نیست و واقعا به نحوی طبیعی است. " زیبا کلام گفت که برنامه به طور غیرمستقیم فرصتی را برای بینندگان فراهم آورده تا بیش از حد دیدگاه‌های سیاسی خودشان را بیان کنند. در طول یک مسابقه اخیر بین دو کمدین در مقابل مردم، کمدینی که نظرش به نظر رئيس جمهور سابق تندرو، محمود احمدی نژاد نزدیکتر تلقی ‌می‌شد رای پایین‌تری را از طریق پیامک‌های مردم به دست آورد.، درحالی که کمدین دیگری که گرایشش به اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر بود رای بالاتری به دست آورد. زیبا کلام گفت ایرانیان به فعال رسانه‌های اجتماعی تبدیل شده‌اند، چرا که آنها به طور طبیعی در بیان‌شان با محدودیت‌هایی روبرو هستند. او گفت این برای یک استاد دانشگاه مثل خودش عجیب است که صفحه اش در فیس بوک ۴۰۰۰۰۰ لایک کننده داشته باشد. "این یک اتفاق غیرمعمول است - به طور معمول یک استاد دانشگاه اروپا را با چنین دنبال کنندگانی در رسانه های اجتماعی نمیبینید."
کد خبر: ۷۳۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۱

پوشش کارکنان زن شامل: چادر يا مانتوي غيرچسبان با آستين بلند تا زير زانو و بدون علائم، شلوار پارچه اي، مقنعه بلند به طوري که تمام سر، مواه و نواحي گردن پوشيده شود..
کد خبر: ۶۶۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۳۱

بعضی رفتارها و کردارها از طرف دوستان چنان غافل گیر کننده است که تا مدتها دیگر دلت نمی خواهد به دیوار این کاغذ باطله ها چیزی بنویسی
کد خبر: ۶۶۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۶

نماینده چهار شهرستان کهگیلویه و بویراحمد به استاندار و معاون سیاسی وی به‌دلیل اظهارات هتاکانه 24 خرداد برخی سخنرانان در شهر یاسوج هشدار داد
کد خبر: ۶۶۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۵

گفته می شود سالن آزمون شهید بهشتی مربوط به وزارت آموزش و پرورش بوده که این اتفاق در آن رخ داده است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com):ابراهیم خدایی صبح امروز درتماس تلفنی با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی  صبح زاگرس اظهار کرد:با توجه به گزارش منتشر شده توسط سایت خبری صبح زاگرس سالن آزمون شهید بهشتی مربوط به وزارت آموزش و پرورش بوده که این اتفاق در آن رخ داده است. وی بیان کرد: در صورت صحت این موضوع مسئول حوزه این سازمان بر خلاف ضوابط این سازمان عمل کرده است. خدایی عنوان کرد: سازمان سنجش و آموزش کشور این موضوع را به طور جدی پیگیری خواهد کرد و بر اساس ضوابط با مسئول مربوطه برخورد خواهد شد. وی ابراز داشت:گرفتن چادر داوطلبان خانم در کنکور سراسری تجربی در شهر یاسوج در کل کشور اولین گزارشی است که تاکنون منتشر شده است ودر خصوص این موضوع و عدم رعایت ضوابط و مقرراتی است که این سازمان اطلاق کرده است. رئیس سازمان سنجش و آموزش کشور یادآور شد: بررسی های بیشتر در مورد این موضوع انجام می گیرد و نتایج به هموطنان و به خصوص شهروندان یاسوجی اعلام می گردد. وی تصریح کرد: انجام این عمل در پی بی سلیقگی مسئول برگزاری آزمون در این حوزه بوده و  با هر کسی که مسئول این حوزه بوده بر خورد جدی خواهد شد. برداشتن اجباری چادر خانم ها برای شرکت در کنکور سراسری رشته تجربی صبح روز گذشته(22 خرداد) در شهر یاسوج  موجب نارضایتی داوطلبان از این اقدام غیرفرهنگی شد و این موضوع واکنش مسئولان مختلف را در پی داشته است.
کد خبر: ۶۶۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۳

جمعی از داوطلبان خواهر کنکور رشته تجربی شهر یاسوج از برداشتن اجباری چادر خانم ها برای شرکت در جلسه کنکور سراسری خبردادند و از این اقدام غیرفرهنگی به شدت گلایه کردند به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com، صبح امروز امتحان کنکور سراسری سال 1394 رشته علوم تجربی  در یاسوج همزمان با سراسر کشور برگزار شد. خبرنگار در بررسی که از یکی از این مراکز امتحانی انجام داد متوجه برداشتن اجباری چادر خانم ها برای حضور در جلسه کنکور سراسری شد. به گفته افراد حاضر در محل برگزاری آزمون واقع در شاهد ۲۸ شهر یاسوج این اقدام برای اولین بار است که در کشور انجام گرفته است و نارضایتی های شدیدی را به همراه داشته است. این در حالی است که داوطلبان زیادی چادر های خود را پشت درب امتحان گذاشتند و وارد جلسه شدند.     مرجع/صبح زاگرس
کد خبر: ۶۶۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۲

متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است.خبرگزاری ایسنا: متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است. از حمله نظامی جان سالم به‌در برد و از کشتار جمعی و تجاوز گروه‌های مختلف در سوریه فرار کرد اما درست پس از رسیدن به بهشتی امن در کشور همسایه «لبنان» بود که فاطمه 13 ساله رگ دست خود را زد. این تنها مورد خودکشی در میان آوارگان سوری نیست. پس از سه‌سال زندگی در چادر ، افسردگی، خود آسیب‌رسانی، تلاش برای خودکشی و دیگر مشکلات روحی در بین دختران سوری افزایش داشته است. نام فاطمه به‌خاطر امنیت او تغییر کرده و تیم فایننشال‌تایمز نمی‌تواند خود او را مستقیما ملاقات کند. اما مادرش داستان او را با ما در میان می‌گذارد تا نشان دهد که چگونه پس از فرار از جنگ سوریه، دختران بیشماری هنوز با خطر تجاوز، سوءاستفاده خانگی و ازدواج اجباری روبه‌رو هستند. یازده‌هزار سوری مجبور شدند از خانه خود فرار کنند و هیچ نشانه‌ای از پایان جنگی که چهار‌سال از شروع آن می‌گذرد و به جنگ داخلی تبدیل شده، وجود ندارد. اولویت‌های فوری در بحران آوارگی نسبتاً مشخص هستند: مردم به سرپناه و غذا نیاز دارند. اما وقتی بحرانی طولانی می‌شود - روزی پنج هزار نفر - تلاش برای کنترل آن طاقت‌فرسا می‌شود. فاطمه و مادرش به مرکز زنان که توسط کمیته نجات بین‌المللی راه‌اندازی شده، امید زیادی بسته‌اند. کمیته نجات در‌ سال 1933 توسط آلبرت اینشتین برای نجات خانواده‌های آلمانی که با خطر نازی‌ها روبه‌رو بودند، ایجاد شد. این خیریه در حال‌ حاضر در بیش از 30 کشور جهان از میانمار تا زیمباوه کار می‌کند و پس از طوفان‌ها و سونامی‌ها به مردم کمک‌رسانی می‌کند یا درمانگاه‌های بهداشت و سلامت دائمی می‌سازد. در‌ سال 2014 کمیته نجات در سطح جهانی به 14.8 میلیون نفر از جمله چهار میلیون آواره سوری کمک‌رسانی کرد. با وجودی که در بین جمعیت آواره سوری، زنان بیش از سایرین در معرض خطر قرار دارند اما به دلیل تلاش گروه‌های امداد برای تهیه غذا، دارو و آموزش، زنان جوان غالبا فراموش می‌شوند. مادر فاطمه با سیاهی زیر چشم که از دوران سخت حکایت دارد می‌گوید: دختران مهاجر در زندان هستند... شب‌ها در اردوگاه‌ها صدای گریه زنان را می‌شنوید و مردانی که زنان خود را کتک می‌زنند. نیمی از آن زنان زیر 14 ‌سال سن دارند. با دسترسی محدود به آموزش، دختران آینده را از دست می‌دهند. والدینی که زمانی از دختران خود حمایت می‌کردند، اکنون خود زخم خورده‌اند و غالبا دخترانشان را مورد آزار قرار می‌دهند و این‌قدر فقیرند که با ازدواج زودهنگام آنان موافقت می‌کنند، یکی از امدادگران می‌گوید که در این شرایط امکان این‌که دختری به خودفروشی وادار شود نیز وجود دارد. در شرایط پیچیده‌ای که هزاران مهاجر در آن قرار دارند، ترس از تعرض یعنی این‌که بسیاری از دختران به ندرت چادر های برزنتی را که زمستان‌ها دچار سیل می‌شوند و تابستان‌ها از گرمای هوا مانند کوره سوزانند، ترک می‌کنند، وجود دارد. مادر فاطمه که با وجود درگیری با سوءرفتار خانوادگی، هنوز امیدوار است، می‌گوید: مرکز زنان ما را تشویق به ادامه زندگی و بازسازی توانایی‌مان می‌کند. اگر آنها نبودند، دخترم جان خود را از دست می‌داد و ممکن بود، خود من هم دست به خودکشی بزنم. تلاش‌های کمیته نجات کمیته نجات بیش از 30 مرکز در اردوگاه‌های پناهندگان در شمال سوریه و کشورهای همسایه دارد. حمایت از زنان و توانمندسازی آنان یکی از هزاران برنامه‌ای است که این خیریه به‌عنوان بخشی از واکنش به مصائب سوریه اجرا می‌کند و نیازهای بهداشتی و سلامتی تا آموزش شغلی را در بر دارد. این کمیته که ‌سال گذشته 456 میلیون دلار درآمد داشت، بر فوریت و گسترش کار خود در سراسر جهان تأکید دارد و علاوه‌بر بحران سوریه که در فراخنای پنج کشور گسترده است، درمانگاه‌هایی را برای معالجه بیماران ابولا در غرب آفریقا ایجاد کرد و در مناطقی که عراقی‌ها از دست نیروهای داعش می‌گریزند، کمک‌های انسانی توزیع کرد. کمیته همچنین در آمریکا به مهاجرانی که شانس شروع زندگی جدیدی را به دست آورده‌اند، کمک می‌کند. یافتن راه‌حل‌های درازمدت برای مهاجران، جهت ثبات منطقه بسیار حیاتی است زیرا اردوگاه‌ها، زمینی حاصلخیز برای رشد گروه‌های رادیکال افراطی هستند. جابه‌جایی عظیم مردم، موجب فشارهای اقتصادی می‌شود که می‌تواند در مناطق پذیرای آنان، ناامنی به‌وجود آورد اما همان‌گونه که بزرگترین بحران آوارگان جنگ جهانی عمیق‌تر می‌شود، بودجه خیریه‌ها کاهش می‌یابد. هفته گذشته سازمان ملل اعلام کرد که به علت کمبود بودجه، لیست غذای حیاتی خود را به 1.7 میلیون آواره سوری کاهش می‌دهد. دیوید میلبند، رئیس و مدیر اجرایی کمیته نجات می‌گوید: بحران سوریه بزرگترین فاجعه بشری قرن حاضر تاکنون است. حدود نیمی از 22 میلیون جمعیت کشور مجبور به ترک خانه خود شدند و این میزان بسیار بزرگتر از آن است که داوطلبان کمک بتوانند آن را درک کنند. جنگ، بیماری و فجایع محیطی به چیزی که از زمان جنگ‌جهانی‌دوم عنوان بزرگترین بحران مهاجرت را به‌خود اختصاص داده، افزوده است. میلبند، از کمیته نجات خواسته است که به نیازهای زنان مهاجر توجه بیشتری نشان دهند. سارا ابواصالی، رئیس برنامه زنان کمیته نجات در ترکیه می‌گوید: بازپروری حیاتی و لازم است، به این موضوع از منظر دیگری نگاه کنید؛ چه کسانی سوریه را دوباره خواهند ساخت؟ فقط رسیدن به اردوگاه‌ها در سوریه بسیار چالش‌برانگیز است زیرا جاده‌ها، نقطه‌های ایست و بازرسی و شهرها مرتباً بین گروه‌های مسلح مختلف دست‌به‌دست می‌شوند. قانع‌کردن خانواده‌های محافظه‌کار که غالباً خروج زنان از خانه را ممنوع کرده‌اند، خودش مانع جدی دیگری است. با وجود این مساله، حدود دو هزار زن روزانه از هشت مرکز زنان کمیته نجات در شمال سوریه دیدن می‌کنند و از کمک و مشاوره بهره می‌گیرند. کمیته «گروه‌های سیار» را به اردوگاه‌های بیشتری می‌فرستد ولی این تلاش مانند قطره‌ای در دل اقیانوس است. سوری‌های مهاجر در طول مرز شمالی حدود 500 اردوگاه ساخته‌اند که برخی ده‌ها‌ هزار ساکن دارند. کمیته نجات می‌گوید، کارش بسیار حیاتی است زیرا بسیاری از برنامه‌های مربوط به جوانان در اردوگاه‌ها به‌طور ناخواسته دختران را از برنامه‌ها حذف کرده‌اند؛ زیرا از نظر آوارگان پس از سن بلوغ دختران و پسران نباید کنار هم باشند. آمار ناامیدکننده برنامه زنان کمیته نجات به‌طور مرتب با حداقل 32 هزار زن آواره در یک‌سال کار کرده است اما حتی داستان‌های موفق نیز به دلیل مسائل تازه‌ای که گزارش می‌شود، مایه خوشحالی نیست. فاطمه یکی از این موارد است. زخم‌های روی بازوها و همچنین افسردگی او به کمک مشاوران کمیته التیام یافت اما کمی بعد، پدرش او را مجبور به ازدواج با پسرعمویش که دوبرابر فاطمه سن دارد، کرد و به راه دوری فرستاد. در حالی که آمار قابل اعتمادی از تجاوز یا خود آسیب‌رسانی وجود ندارد، مادر فاطمه می‌گوید، بسیاری از دختران به بریدن رگ خود اقدام می‌کنند. زنان جوان دیگری از این هم فراتر رفته‌اند. یک نفر خودسوزی کرد، آنها او را بیرون اردوگاه به خاک سپردند. دیگری سعی کرد با خوردن کُلر خودکشی کند که او را به بیمارستان رسانده و معده‌اش را شست‌وشو دادند. دختر دیگری را می‌شناسم که فقط 15 سال داشت و قبل از آن خانواده‌اش سه‌بار او را شوهر داده‌اند. این دختر سعی کرد فرار کند. متوقف‌ کردن همه ازدواج‌های اجباری و زودهنگام امکان‌پذیر نیست. در برخی مناطق روستایی سوریه، این مسأله امری متداول و عادی است اما اغلب سوری‌ها تا پایان تحصیلات دانشگاهی دخترشان منتظر می‌ماندند. اکنون مدرسه‌ای نیست و درحالی‌که بحران طولانی‌تر می‌شود، خانواده‌ها توسط خواستگاران خارجی که شیربهای خوبی هم می‌پردازند، وسوسه می‌شوند. هبا، دختر 26 ساله شاد و شلوغ با کت چرمی و روسری سفید، امید خود را از دست نداده است. مناطقی در شمال سوریه جایی که او مراکز زنان کمیته نجات را اداره می‌کند، برای بازدید بسیار خطرناکند به همین دلیل او برای دیدن تیم روزنامه فایننشال‌تایمز در ترکیه از مرز عبور می‌کند. برای ایمنی وی، نامش را اعلام نمی‌کنیم. هبا بیش از هر چیز از سرنوشت دخترانی که او نمی‌تواند به آنها کمک کند، بیم دارد. «تشخیص واقعیت از شایعاتی که مرتباً دهان به دهان می‌چرخد، کار بسیار سختی است. ما به ندرت دوباره از زنانی که به آنها کمک می‌کنیم، خبری می‌شنویم. برخی زنان بدون این‌که آگاه باشند، با مردان در ترکیه یا کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ازدواج می‌کنند و نمی‌دانند که این شرایط رسمی و قانونی نیست. گفته می‌شود بسیاریف از این دختران به فاحشگی وادار می‌شوند.» هبا می‌گوید: «حتی چادر محل اقامت یک دختر، امن نیست. خشونت جنگ، رفتارها را به‌ویژه در میان پسرانی که طی درگیری‌ها به بلوغ می‌رسند، تحت‌تأثیر قرار می‌دهد تا حدی که موارد زیادی از آزار جنسی دختران گزارش می‌شود. رهیافتن به این محیط‌ها بسیار سخت و پیچیده است. بسیاری زنان خجالتی‌تر از آن هستند که حتی بپذیرند مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند.» در لبنان، آوارگان مونث ممکن است سرپناه‌های مخفی پیدا کنند اما در شمال سوریه که از قانون خبری نیست، خانه امن یا مراکز قانونی وجود ندارد. به‌جای این مراکز، هبا و دوستانش استراتژی‌های مبارزه و کنار آمدن با شرایط را آموزش می‌دهند. در مرکز جوانان آواره در ترکیه، مشاوری به‌نام منال با گروهی از دختران خندان و شلوغ احاطه شده که پیشنهادهای خود درمورد «راه‌های نه گفتن» را با صدای بلند می‌گویند تا منال روی بورد بنویسد. دختران جملات را با هم تمرین می‌کنند تا ببینند چه کاری نتیجه بهتری دارد. کمی بعد، منال پیشنهاد می‌کند که ایده برتر را به والدینشان که اجازه نمی‌دهند دختران خانه را ترک کرده یا به مدرسه بروند، بگویند. هبا می‌گوید: «ما با چیزهای کوچک شروع می‌کنیم. اگر دختران نتوانند آن را انجام دهند، چگونه می‌توانند درمورد مسائل بسیار بزرگتر و مهم‌تری چون ازدواج بحث کنند؟ زمانی که دختران و زنان شروع به صحبت می‌کنند، اعتماد به نفس‌شان سریعا افزایش می‌یابد. گاهی لازم نیست خودمان زیاد صحبت کنیم، ما فقط فرصت را برایشان فراهم می‌کنیم... آنها خودشان همدیگر را راهنمایی می‌کنند. به‌عنوان مثال، زنان بزرگتری که قبلا و در سن کم ازدواج کرده‌اند، به مادران جوان‌تر می‌گویند، من خیلی عذاب کشیدم، سعی کن برای دخترت مادر بهتری باشی.» کمیته نجات امیدوار است با بودجه بیشتر بتواند چادر هایی ویژه آماده کند تا در آن‌جا به زنان آموزش شغلی بدهند و آنها بتوانند کار خود را آغاز کنند و در هزینه خانواده کمک‌خرج باشند. مادر فاطمه یاد می‌گیرد که قبل از این‌که دختر جوان‌ترش با سرنوشت مشابه خواهرش مواجه شود، صحبت کند. او می‌گوید: «فکر می‌کردم هیچ دوستی ندارم، از دنیا می‌ترسیدم... حالا جواب شوهرم را می‌دهم، آخرین‌بار که می‌خواست دخترم را کتک بزند، جلویش ایستادم و حرف زدم.» او لبخند می‌زند و با ناباوری می‌گوید: «شوهرم واقعا گوش کرد، بالاخره نتیجه گرفتم.»
کد خبر: ۶۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۷

همن‌بیگی می‌دانست که در روزگارانی نه چندان دیر، این سرزمین در تسخیر ایلات بود؛ ایل افشار، ایل زند و ایل قاجار. پس بر آن شد تا ایل را با رویکردی نوین متحول کند
کد خبر: ۶۳۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۶

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: مردی ۳۹ ساله با نام “جیمز اندروز” بعد از اینکه نامزدش ” جما لویس” او را رها کرد و رابطه با مرد دیگری را آغاز کرد، به یک اقدام ازاردهنده و بیمارگونه علیه خانم ” لویس” مرتکب شد. “اندروز” بعد ازاینکه خانم “لویس” از او جدا شد، با دادن پیغام های متعدد و متوالی در فیس بوک او ا تهدید کرد که عکس های برهنه اش را در اینترت منتشر می کند. دادگاه بیرمنگهام انگلیس، گزراش داد “اندروز” یک چادر پنهانی در حیاط باغی خانه خانم ” لویس” به پا کرده بود و به طور مخفیانه از طریق پنجره خانه اش از او در حالت های مختلف عکس برداری می کرد. قاضی دادگاه ، “ماری استیسی” می گوید: اقدامات او بسیار جدی بود و با دادن پیغام های تلفن همراه، زنگ های متوالی ، تعقیب و گریز زن جوان و حتی قرار دادن یک چادر مخفی در حیاط خانه او باعث مزاحمت و تجاوز به حریم شخصی او شده است. او افزود: این مرد روان پریش همچنین گلوی خانم ” لویس” را در خیابان چنگ زده و او را تهدید کرده بود با ریختن آب جوش برروی صورتش از او انتقام خواهد گرفت. مامور پرونده، “لین ویلیس” بیان داشت: ” اندروز” حتی به طور مخفیانه از خانم ” لویس” ۲۹ ساله در حمام و اتاقش فیلم و عکس گرفته بود. او در ادامه گفت: پلیس یک چادر موقتی مخفیانه که با علف و چمن پوشیده شده بود به همراه کیفی از لوازم مورد نیاز ” اندروز” را، در حیاط خانه آن زن کشف کرد.
کد خبر: ۶۱۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۷

مدیر روابط عمومی اداره‌کل میراث فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد در گفت‌وگویی آداب و رسوم مردم استان را در سال نو تشریح کرد
کد خبر: ۶۰۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۶

مدیرکل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش، از ابلاغ بخشنامه‌ای مبنی بر ممنوعیت پذیرش افراد غیر از پرسنل وزارت آموزش و پرورش در ستادهای اسکان نوروزی فرهنگیان کشور خبر داد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:     فرشید سیاری مدیرکل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در گفت‌وگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، با تأکید بر اینکه نظارت مستمر برای فعالیت مراکز اسکان فرهنگیان صورت می‌گیرد، اظهار داشت: نظارت قبل از اسکان، در زمان اسکان و بعد از برنامه اسکان نوروزی فرهنگیان انجام می‌شود. * بیمه مسئولیت مدنی اماکن و عوامل اجرایی مراکز اسکان فرهنگیان سیاری با بیان اینکه بیمه مسئولیت مدنی اماکن و عوامل اجرایی در طول مدت اسکان نوروزی فرهنگیان انجام می‌شود، افزود:‌ اگر خدایی ناکرده در اماکن متعلق به آموزش و پرورش حادثه‌ای رخ دهد و بر اساس رأی مرجع قضایی،‌ مسئولان آموزش و پرورش مقصر حادثه باشند، این بیمه جبران خسارت خواهد کرد. وی با بیان اینکه در سال گذشته یک حادثه جزئی رخ داده بود، ادامه داد: این موضوع در محل، رسیدگی شد و مورد قابل توجهی نیز نبود، البته امسال تدابیر لازم از نظر ایمنی اندیشیده شده است و امیدواریم اتفاق ناگواری برای میهمانان فرهنگی روی ندهد. * اهدای بسته‌های فرهنگی به میهمانان نوروزی/تشکیل کمیته بحران داخلی مدیرکل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش از اهدای بسته‌های فرهنگی به میهمانان نوروزی خبر داد و گفت:‌ اهدای بسته‌های تبلیغی و برپایی نمایشگاه در پایگاه‌های اسکان نوروزی فرهنگیان از جمله برنامه‌های فرهنگی است. وی از تشکیل ستاد بحران داخلی خبر داد و بیان داشت: این ستاد با همکاری شبکه بهداشت و درمان، اورژانس و مراکز درمانی آموزش و پرورش فعالیت می‌کند. * پذیرش افراد غیر از پرسنل وزارت آموزش و پرورش در مراکز اسکان نوروزی فرهنگیان ممنوع است سیاری با بیان اینکه در سال گذشته در برخی مناطق میهمان‌پذیر با افزایش میهمانان مواجه بودیم و مجبور شدیم از شهرهای اقماری نیز استفاده کنیم که اصفهان، شیراز، بوشهر، هرمزگان، شهر مقدس مشهد و قم از جمله این شهرها بودند. وی در خصوص فعالیت مدارس غیر دولتی به عنوان ستادهای اسکان نیز گفت: این مدارس باید از طریق شبکه‌های اسکان نوروزی فرهنگیان میهمان پذیرش کنند و اگر چنین برنامه‌ای انجام نشود با تخلفات برخورد خواهیم کرد. مدیرکل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش با تأکید بر اینکه طی بخشنامه‌ای پذیرش افراد غیر از پرسنل وزارت آموزش و پرورش و خانواده‌های آنها در مراکز اسکان نوروزی فرهنگیان ممنوع اعلام شده است، گفت: سازمان میراث فرهنگی مصوبه‌ای داشت که به خاطر رونق مراکز گردشگری، هتل‌ها و اماکن اقامتی، مدارس صرفاً باید فرهنگیان را پذیرش کنند که این موضوع بخشنامه شده است. مدیرکل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش  ادامه داد: هتل‌ها باید به حدی جاذبه داشته باشند که فرهنگیان علاقه‌مند به استفاده از آنها باشند اما تناسبی بین خدمات و قیمت نیست در نتیجه مردم به سراغ مدارس می‌روند. وی تأکید کرد: بخشنامه‌ای داشتیم که به جز مواقع اضطرار و اعلام ستاد خدمات سفر، مدارس افراد غیر از پرسنل آموزش و پرورش را پذیرش نکنند و حتی اجازه نصب چادر در مدارس نیز وجود ندارد.
کد خبر: ۶۰۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۲

سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر، در آستانه فرا رسیدن سال نو و آغاز سفرهای نوروزی، ۱۰۰ نکته ایمنی را برای هموطنان و مسافران توصیه کرده است. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به نقل از مهر، با فرا رسیدن سال نو و افزایش سفرها، رعایت نکات ایمنی و آشنایی به برخی از مسائل امدادی می تواند در کاهش وقع حوادث و تصادف و تسریع در روند امدادرسانی موثر باشد. ۱ . شماره ملی ندای امداد ۱۱۲ جمعیت هلال احمر در خدمت حادثه دیدگان نوروزی است. ۲ . در صورت بروز هرگونه حادثه ای ضمن حفظ خونسردی با شماره ملی ندای امداد ۱۱۲سازمان امدادو نجات تماس حاصل گرفته یا به نزدیکترین پست امدادی مستقر در محل یا جاده مراجعه نمایید. ۳ . در صورت رفتن به مسافرت قبل از ترک محل زندگی، درها و پنجره ها را ببندید و کنتور برق و گاز را قطع کنید. ۴ . در زمینه ایمنی و عملکرد مناسب سیستم های آب، برق و گاز ساختمان برای مواقع حادثه و اضطرار اطلاعات لازم را کسب کنید. ۵ . پیش از سفر به پیش‌بینی‌های هواشناسی توجه کنید. ۶ . قبل از مسافرت اطلاعات کامل را از شرایط آب و هوایی مقصد و مسیر حرکت بدست آورید. ۷ . قبل از سفر از برطرف شدن اشکالات فنی خودرو خود مطمئن شوید. ۸ . قبل از آغاز سفر، خودروی خود را بررسی نمایید و از کارکرد‌ صحیح قسمت‌های مختلف وسیله نقلیه اطمینان حاصل کنید. ۹ . فشار باد تایرهای خودرو را کنترل نمایید، اختلاف فشار باد تایرها، کنترل خودرو را تحت تأثیر قرار‌داده و حتی باعث بروز حادثه می‌شوند. ۱۰ . هنگام مسافرت از داشتن وسایل ایمنی مطمئن شوید. ۱۱ . در زمان سفر همراه داشتن نقشه و قطب نما برای موارد اضطراری به شما بسیار کمک می کند. ۱۲ . در صورت ضرورت مسافرت در شرایط نامساعد جوی، زمان خروج و مقصد سفر را به اطرافیان اعلام کنید. ۱۳ . در صورت ضرورت مسافرت در شرایط نامساعد جوی، جهت جلوگیری از حوادث احتمالی، از وسایل و تجهیزات ایمنی استفاده کنید. ۱۴ . در هنگام مسافرت از داشتن وسایل ایمنی اولیه (کیف امدادی) مطمئن شوید. ۱۵ . سیستم برق اتومبیل شامل سیم کشی‌ها، مدارهای برقی، فیوز و باطری باید مرتباً بازرسی و کنترل شود تا از سالم بودن کارکرد آنها اطمینان کامل حاصل گردد. ۱۶ . هنگام رانندگی به علائم راهنمایی و توصیه ها و تذکرات پلیس راه توجه کنید. ۱۷ . از سوار کردن کودکان کم سن و سال در صندلی جلو، جداً خودداری نمایید. ۱۸ . از خوردن هر نوع نوشیدنی و خوراکی در پشت فرمان و در هنگام حرکت اجتناب نمایید. ۱۹ . در موقع سفر به مناطق سردسیر و برف‌گیر از لاستیک یخ‌شکن استفاده کنید و یا زنجیر چرخ به همراه داشته باشید. ۲۰ . هنگام مسافرت، در جاده‌های اصلی و مسیرهایی که امکان رسیدن امدادگران وجود دارد رانندگی کنید. ۲۱ . هنگام رانندگی در مسیر های شیب دار، از دنده های سنگین استفاده کنید. ۲۲ . برای پیشگیری از تصادفات رانندگی، از ترمزهای بی‌مورد اجتناب کنید. ۲۳ . به آرامی رانندگی کنید و مراقب خرابی ها و شیب های تند جاده باشید. ۲۴ . در صورت احساس خطر در جاده (باران شدید، خطر ریزش کوه، وقوع سیلاب، بارش برف، خواب‌آلودگی و … ) خود را به اولین کمپ امدادی،‌ استراحت‌گاه، پایگاه نوروزی و … برسانید و تا عادی شدن وضعیت از حرکت خودداری کنید. ۲۵ . اگر به هر علت در جاده به ویژه در بزرگراه‌‌ها ناچار به توقف می‌باشید، باقراردادن علائم ایمنی (مثلث شب رنگ) رانندگان دیگررا از حضور خود مطلع نمایید. ۲۶ برای حفظ ایمنی و پیشگیری از بروز حوادث رانندگی همواره با سرعت‌مطمئنه رانندگی کنید، سرعت غیر مجاز یکی از عوامل اصلی ایجاد حوادث رانندگی و بروز تلفات جبران ناپذیر ناشی از آن است. ۲۷ . برای توانایی در مهار و کنترل موقعیت‌های خطرناک خودرو، همواره فاصله ‌ایمن را با خودرو مقابل رعایت نمایید. ۲۸ . پس از هر دو ساعت رانندگی، از خودرو پیاده شوید و با انجام حرکات نرمشی از بی‌حس شدن اعضای بدن جلوگیری کنید. ۲۹ . هنگام رانندگی حتما کمربند ایمنی را ببندید. زیرا وسیله کارآمدی است که نقش مهم آن در کاهش ضایعات نخاعی و آسیب‌های ناشی از حوادث رانندگی، به اثبات رسیده است. ۳۰ . قبل از حرکت کمربند ایمنی را به همراهانتان یادآوری نمایید. ۳۱ . یک راننده ماهر باید به همه جوانب دید داشته و با کمک همه حواس خود رانندگی کند تا خطای دیدش کم شود. ۳۲ . در شرایط بیماری، استرس، نگرانی و عصبانیت و خواب آلودگی، برای حفظ‌جان خود و همراهانتان، به هیچ عنوان رانندگی نکنید. ۳۳ . هنگامی که قصد رانندگی دارید از مصرف داروهای آرام‌بخش و خواب‌آور خودداری نمایید. ۳۴ . برای حفظ ایمنی خود و اعتلای فرهنگ رانندگی، اصول و قوانین رانندگی را بدانیم و به نحو شایسته به آن عمل نماییم. ۳۵ . شدت حوادث ناگوار رانندگی و خسارات ناشی از آن رابطه مستقیمی با سرعت غیر مجاز خودرو دارد. ۳۶ . سرعت بالای خودرو، حرکات جانبی را تحت تأثیر قرار داده(چرخهای عقب) و سبب غیر قابل کنترل شدن خودرو می‌گردد. ۳۷ . توجه دقیق یک راننده به نکات ایمنی، حافظ جان خود و سرنشینان خودرو است، از انجام رفتارهای پر‌خطر مثل نقض قوانین، سهل‌انگاری، خستگی، عدم تمرکز و خواب‌آلودگی، سبقت بی‌جا، صحبت و بحث با سرنشینان و پاسخگویی به تلفن همراه خودداری نمایید. ۳۸ . رانندگی یک کار پرهیجان، پرمخاطره و غیر قابل پیش‌بینی است، اگر سابقه بیماری قلبی دارید برای حفظ ایمنی و سلامت خود و دیگر همسفران، از رانندگی خودداری نمایید. ۳۹ . قدرت بینایی انسان در شب، یک ششم روز است، از مهم‌‌ترین اصول اساسی در رانندگی، دقت در صحیح دیدن و دیده شدن است. ۴۰ . در صورتی که می‌خواهید از سرعت خود بکاهید، به آرامی از ترمزها استفاده کنید تا چراغ‌های ترمز روشن و رانندگان پشت سر، از کم شدن سرعت شما آگاه شوند. ۴۱ . در هوای مه‌آلود، به چراغ‌های عقب خودرو جلویی، اعتماد کامل نداشته باشید. ۴۲ . در صورت مه‌آلود ‌بودن جاده، چراغ‌های مه‌شکن خودرو را روشن و سرعت خود را کم کنید. ۴۳ . اگر خودرو شما در برف، قادر به حرکت نبود، گاز ندهید، زیرا باعث عمیق‌تر شدن محل فرورفتگی چرخ‌‌ها می‌شود. ۴۴ . در هوای برفی و بارانی از ترمز نمودن‌‌های بی‌موقع و انحراف ناگهانی خودرو، خودداری نمایید. ۴۵ . هنگام رانندگی در شب برای حفظ ایمنی خود و خودروهایی که از روبرو می‌آیند، از نور پایین استفاده نمایید. ۴۶ . مراقب باشید، افتادن وسایلی مانند: بطری‌آب، آچار، قفل فرمان و… زیر پای راننده یا زیر پدال، باعث ازکارافتادن ترمز خودرو نشود. ۴۷ . ورود به شانه خاکی جاده با سرعت بالا، مساوی با انحراف و چپ شدن خودرو است. ۴۸ . اگر بوی داغ‌شدن لنت ترمزها به مشام رسید، در جای أمنی توقف‌ نمایید تا به آرامی خنک شوند. ۴۹ . برای اینکه در سطوح لغزنده زیاد از ترمز استفاده نکنید، با سرعت مطمئنه حرکت نمایید. ۵۰ . فاصله مجاز و ایمن خودرو از دیگر وسایل نقلیه هنگام بارندگی، دو برابر فاصله آن در روزهای صاف و آفتابی است. ۵۱ . در مسیر حرکت به تابلوهای هشدار دهنده و خطوط وسط و کنار جاده توجه کنید. ۵۲ . قبل از هرگونه تغییر مسیر یا سرعت، حتماً از چراغ راهنما استفاده کنید. ۵۳ . در هنگام رسیدن به ورودی‌های شهر و روستا، همیشه سرعت خودرو را کاهش دهید. ۵۴ . به جز در مواقع ضروری، هنگام رانندگی از نور بالا استفاده نکنید، نور بالای خودروی شما به شدت قدرت دید راننده مقابل را کاهش می دهد و سبب تغییر مسیر، انحراف خودرو و برخورد ناگهانی می‌گردد. ۵۵ . بلافاصله علائم هشدار‌دهنده را برای رانندگان عبوری برقرار نمایید و ۱۰۰ متر قبل از محل تصادف، جاده را سنگ‌‌چین کرده و دیگر رانندگان را از وضعیت موجود مطلع نمائید. ۵۶ . اگر خودرو شما لیز‌خورد، بدون ترمز‌گرفتن، پدال گاز را رها کنید و با خونسردی فرمان را در جهت حرکت خودرو بچرخانید تا خودرو به طور مستقیم در مسیر صحیح قرار‌گیرد، تا زمانی که خودرو به حالت مستقیم در‌نیامده از دنده‌سنگین‌تر استفاده نکنید. ۵۷ . در شرایط خاص (تغییرات جوی نامناسب و تاریکی جاده‌ها) که شما دید و احاطه کامل به اطراف ندارید، با رعایت ایمنی دیگر خودروها از نور بالا استفاده نمایید. ۵۸ . هنگام کولاک و بوران تا حد امکان از رانندگی در نواحی کوهستانی پرهیز کنید. ۵۹ . در هنگام رانندگی با تلفن همراه صحبت نکنید. ۶۰ . مقررات را رعایت کنید و به قوانین رانندگی احترام بگذارید. ۶۱ . برای پیشگیری از تصادفات رانندگی از ترمزهای بی مورد اجتناب کنید. ۶۲ . در هنگام سیلاب و باران شدید در سطح جاده، با دنده های سنگین رانندگی کنید. ۶۳ . تفاوت زمان رسیدن به مقصد با سرعت غیرمجاز و سرعت ایمن، کمتر از ۱۰ تا ۲۰ دقیقه است، برای این فرصت زمانی ناچیز،حق زندگی را از خود و دیگران نگیریم. ۶۴ . نحوه صحیح خروج مصدوم از داخل خودرو را فرا بگیرید و در مواقع حادثه به همان شیوه عمل نمایید. ۶۵ . کبریت، فندک و وسایل آتش زا از دسترس کودکان دور نگه دارید. ۶۶ . در صورتی که به خودروها یا عابران اخطاری می‌دهید علایم باید واضح و به‌موقع باشد تا وقت کافی برای عکس‌العمل مناسب داشته باشند. ۶۷ . هنگام بروز تصادف‌های شدید، اولین اقدام خروج همه افراد ازداخل خودرو است. ۶۸ . هنگام حوادث، از قسمت های هموار جاده عبور کنید و به محل هایی که امکان فروریختن آنها وجود دارد، نزدیک نشوید. ۶۹ . در جاده‌های خلوت به شگردهایی که سارقین خودرو برای فریب شما به کار می‌برند، آگاه باشید. ۷۰ . اولین اقدام در برخورد با خودرو تصادفی، خاموش‌‌کردن موتور خودرو، سنگ چین چرخ‌ها، گذاردن دنده در مخالف جهت شیب، کشیدن ترمز دستی و برداشتن سرباتری خودرو است. ۷۱ . چنانچه در سطح جاده بنزین، روغن، گازوئیل و مواد لغزنده ریخته شده با ریختن مقداری خاک یا شن روی جاده، موقعیت تصادف را ایمن کنید. ۷۲ . اگر موتور اتومبیل شما آتش گرفت و شما خیلی زود متوجه شدید، موتور را خاموش کنید و با احتیاط کاپوت را به اندازه قراردادن سرشلنگ اطفا حریق باز نموده و با کمک کپسول اطفا حریق آتش را خاموش کنید. ۷۳ . به هیچ وجه مصدوم مشکوک به آسیب ستون مهره‌ها را جابجا نکنید. ۷۴ . خونسردی اولین گام مقابله با حوادث است. ۷۵ . تلاش کنید در اسرع وقت آموزش کمک‌های اولیه را فرا بگیرید. ۷۶ بیایید با پیشگیری بهنگام از حوادث، خطرها و عوارض ناشی از آن را کاهش دهیم. ۷۷ . در شعب و مراکز جمعیت‌هلال‌احمر کمک‌های اولیه را فرا بگیرید. ۷۸ . در هنگام وقوع حوادث، به کودکان، سالخوردگان و افراد ناتوان کمک کنید. ۷۹ . همیشه برای برخورد با حوادث آماده باشیم. ۸۰ . جمعیت هلال احمر می‌کوشد تا فرهنگ خود امدادی را در میان تمام افراد جامعه رواج دهد. ۸۱ . رعایت دستورالعمل‌های ایمنی و امدادی در هنگام حوادث، ضامن سلامتی شماست. ۸۲ . کاهش خطر در گرو افزایش آگاهی و آمادگی شماست. ۸۳ . تدبیر قبل از وقوع از تلخی حادثه می‌کاهد. ۸۴ . با آموزش به موقع، امدادگر خود باشیم. ۸۵ . در زمان سوانح حق تقدم درعبور و مرور،همواره با گروههای امدادی است. ۸۶ . آرامش خود را در زمان سانحه حفظ کنید. ۸۷ . با خود امدادی و فراگیری آموزش های لازم، خسارات ناشی از حوادث را کاهش دهیم. ۸۸ . بیایید با پیشگیری به هنگام از حوادث، خطر ها و عوارض ناشی از آن را کاهش دهیم. ۸۹ . در زمان کولاک در جاده‌ها و خیابان‌ها مراقب سقوط درختان، تیرها و کابل‌های برق باشید. ۹۰ . هنگام بروز حادثه، درصورت حضور امدادگران با نیروهای امدادگر هماهنگ و بدون اطلاعات پزشکی و امدادی از انجام هر کاری خودداری کنید. ۹۱ . با امدادگران و نیروهای انتظامی در امر کمک رسانی همکاری کنید و مانع فعالیت آنها نشوید. ۹۲ . در زمان حوادث،حق تقدم درعبور و مرور،همواره با نیروهای امدادی است. ۹۳ . برای آمادگی و حفظ ایمنی خود و عزیزانتان، خودرو خود را مجهز به «جعبه کمک‌های اولیه و کپسول اطفاء حریق» نمایید. ۹۴ . مراکز امدادرسانی مسیرهای سفر خود را شناسایی کنید. ۹۵ . در کنار رودخانه و زیر درختان چادر برپا نکنید. ۹۶ . اگر ماشین شما در آب هایی گیر کرده که سطح آنها به سرعت بالا می آید فورا آن را رها کنید و به محل مرتفعی بروید. ۹۷ . در زمان رعد و برق شدید از منزل خارج نشوید و به مکان های مرتفع نروید. ۹۸ . پس از وقوع حادثه چنانچه با روش‌های امداد و نجات آشنایی ندارید در این زمینه هرگز اقدام نکنید. ۹۹ . برای آمادگی در برابر حوادث احتمالی سفر برنامه ای برای خانواده خود تهیه کنید. ۱۰۰. برای آموزش و آمادگی کودکان و سالخوردگان در حوادث برنامه ریزی کنید.مهر، با فرا رسیدن سال نو و افزایش سفرها، رعایت نکات ایمنی و آشنایی به برخی از مسائل امدادی می تواند در کاهش وقع حوادث و تصادف و تسریع در روند امدادرسانی موثر باشد. ۱ . شماره ملی ندای امداد ۱۱۲ جمعیت هلال احمر در خدمت حادثه دیدگان نوروزی است. ۲ . در صورت بروز هرگونه حادثه ای ضمن حفظ خونسردی با شماره ملی ندای امداد ۱۱۲سازمان امدادو نجات تماس حاصل گرفته یا به نزدیکترین پست امدادی مستقر در محل یا جاده مراجعه نمایید. ۳ . در صورت رفتن به مسافرت قبل از ترک محل زندگی، درها و پنجره ها را ببندید و کنتور برق و گاز را قطع کنید. ۴ . در زمینه ایمنی و عملکرد مناسب سیستم های آب، برق و گاز ساختمان برای مواقع حادثه و اضطرار اطلاعات لازم را کسب کنید. ۵ . پیش از سفر به پیش‌بینی‌های هواشناسی توجه کنید. ۶ . قبل از مسافرت اطلاعات کامل را از شرایط آب و هوایی مقصد و مسیر حرکت بدست آورید. ۷ . قبل از سفر از برطرف شدن اشکالات فنی خودرو خود مطمئن شوید. ۸ . قبل از آغاز سفر، خودروی خود را بررسی نمایید و از کارکرد‌ صحیح قسمت‌های مختلف وسیله نقلیه اطمینان حاصل کنید. ۹ . فشار باد تایرهای خودرو را کنترل نمایید، اختلاف فشار باد تایرها، کنترل خودرو را تحت تأثیر قرار‌داده و حتی باعث بروز حادثه می‌شوند. ۱۰ . هنگام مسافرت از داشتن وسایل ایمنی مطمئن شوید. ۱۱ . در زمان سفر همراه داشتن نقشه و قطب نما برای موارد اضطراری به شما بسیار کمک می کند. ۱۲ . در صورت ضرورت مسافرت در شرایط نامساعد جوی، زمان خروج و مقصد سفر را به اطرافیان اعلام کنید. ۱۳ . در صورت ضرورت مسافرت در شرایط نامساعد جوی، جهت جلوگیری از حوادث احتمالی، از وسایل و تجهیزات ایمنی استفاده کنید. ۱۴ . در هنگام مسافرت از داشتن وسایل ایمنی اولیه (کیف امدادی) مطمئن شوید. ۱۵ . سیستم برق اتومبیل شامل سیم کشی‌ها، مدارهای برقی، فیوز و باطری باید مرتباً بازرسی و کنترل شود تا از سالم بودن کارکرد آنها اطمینان کامل حاصل گردد. ۱۶ . هنگام رانندگی به علائم راهنمایی و توصیه ها و تذکرات پلیس راه توجه کنید. ۱۷ . از سوار کردن کودکان کم سن و سال در صندلی جلو، جداً خودداری نمایید. ۱۸ . از خوردن هر نوع نوشیدنی و خوراکی در پشت فرمان و در هنگام حرکت اجتناب نمایید. ۱۹ . در موقع سفر به مناطق سردسیر و برف‌گیر از لاستیک یخ‌شکن استفاده کنید و یا زنجیر چرخ به همراه داشته باشید. ۲۰ . هنگام مسافرت، در جاده‌های اصلی و مسیرهایی که امکان رسیدن امدادگران وجود دارد رانندگی کنید. ۲۱ . هنگام رانندگی در مسیر های شیب دار، از دنده های سنگین استفاده کنید. ۲۲ . برای پیشگیری از تصادفات رانندگی، از ترمزهای بی‌مورد اجتناب کنید. ۲۳ . به آرامی رانندگی کنید و مراقب خرابی ها و شیب های تند جاده باشید. ۲۴ . در صورت احساس خطر در جاده (باران شدید، خطر ریزش کوه، وقوع سیلاب، بارش برف، خواب‌آلودگی و … ) خود را به اولین کمپ امدادی،‌ استراحت‌گاه، پایگاه نوروزی و … برسانید و تا عادی شدن وضعیت از حرکت خودداری کنید. ۲۵ . اگر به هر علت در جاده به ویژه در بزرگراه‌‌ها ناچار به توقف می‌باشید، باقراردادن علائم ایمنی (مثلث شب رنگ) رانندگان دیگررا از حضور خود مطلع نمایید. ۲۶ برای حفظ ایمنی و پیشگیری از بروز حوادث رانندگی همواره با سرعت‌مطمئنه رانندگی کنید، سرعت غیر مجاز یکی از عوامل اصلی ایجاد حوادث رانندگی و بروز تلفات جبران ناپذیر ناشی از آن است. ۲۷ . برای توانایی در مهار و کنترل موقعیت‌های خطرناک خودرو، همواره فاصله ‌ایمن را با خودرو مقابل رعایت نمایید. ۲۸ . پس از هر دو ساعت رانندگی، از خودرو پیاده شوید و با انجام حرکات نرمشی از بی‌حس شدن اعضای بدن جلوگیری کنید. ۲۹ . هنگام رانندگی حتما کمربند ایمنی را ببندید. زیرا وسیله کارآمدی است که نقش مهم آن در کاهش ضایعات نخاعی و آسیب‌های ناشی از حوادث رانندگی، به اثبات رسیده است. ۳۰ . قبل از حرکت کمربند ایمنی را به همراهانتان یادآوری نمایید. ۳۱ . یک راننده ماهر باید به همه جوانب دید داشته و با کمک همه حواس خود رانندگی کند تا خطای دیدش کم شود. ۳۲ . در شرایط بیماری، استرس، نگرانی و عصبانیت و خواب آلودگی، برای حفظ‌جان خود و همراهانتان، به هیچ عنوان رانندگی نکنید. ۳۳ . هنگامی که قصد رانندگی دارید از مصرف داروهای آرام‌بخش و خواب‌آور خودداری نمایید. ۳۴ . برای حفظ ایمنی خود و اعتلای فرهنگ رانندگی، اصول و قوانین رانندگی را بدانیم و به نحو شایسته به آن عمل نماییم. ۳۵ . شدت حوادث ناگوار رانندگی و خسارات ناشی از آن رابطه مستقیمی با سرعت غیر مجاز خودرو دارد. ۳۶ . سرعت بالای خودرو، حرکات جانبی را تحت تأثیر قرار داده(چرخهای عقب) و سبب غیر قابل کنترل شدن خودرو می‌گردد. ۳۷ . توجه دقیق یک راننده به نکات ایمنی، حافظ جان خود و سرنشینان خودرو است، از انجام رفتارهای پر‌خطر مثل نقض قوانین، سهل‌انگاری، خستگی، عدم تمرکز و خواب‌آلودگی، سبقت بی‌جا، صحبت و بحث با سرنشینان و پاسخگویی به تلفن همراه خودداری نمایید. ۳۸ . رانندگی یک کار پرهیجان، پرمخاطره و غیر قابل پیش‌بینی است، اگر سابقه بیماری قلبی دارید برای حفظ ایمنی و سلامت خود و دیگر همسفران، از رانندگی خودداری نمایید. ۳۹ . قدرت بینایی انسان در شب، یک ششم روز است، از مهم‌‌ترین اصول اساسی در رانندگی، دقت در صحیح دیدن و دیده شدن است. ۴۰ . در صورتی که می‌خواهید از سرعت خود بکاهید، به آرامی از ترمزها استفاده کنید تا چراغ‌های ترمز روشن و رانندگان پشت سر، از کم شدن سرعت شما آگاه شوند. ۴۱ . در هوای مه‌آلود، به چراغ‌های عقب خودرو جلویی، اعتماد کامل نداشته باشید. ۴۲ . در صورت مه‌آلود ‌بودن جاده، چراغ‌های مه‌شکن خودرو را روشن و سرعت خود را کم کنید. ۴۳ . اگر خودرو شما در برف، قادر به حرکت نبود، گاز ندهید، زیرا باعث عمیق‌تر شدن محل فرورفتگی چرخ‌‌ها می‌شود. ۴۴ . در هوای برفی و بارانی از ترمز نمودن‌‌های بی‌موقع و انحراف ناگهانی خودرو، خودداری نمایید. ۴۵ . هنگام رانندگی در شب برای حفظ ایمنی خود و خودروهایی که از روبرو می‌آیند، از نور پایین استفاده نمایید. ۴۶ . مراقب باشید، افتادن وسایلی مانند: بطری‌آب، آچار، قفل فرمان و… زیر پای راننده یا زیر پدال، باعث ازکارافتادن ترمز خودرو نشود. ۴۷ . ورود به شانه خاکی جاده با سرعت بالا، مساوی با انحراف و چپ شدن خودرو است. ۴۸ . اگر بوی داغ‌شدن لنت ترمزها به مشام رسید، در جای أمنی توقف‌ نمایید تا به آرامی خنک شوند. ۴۹ . برای اینکه در سطوح لغزنده زیاد از ترمز استفاده نکنید، با سرعت مطمئنه حرکت نمایید. ۵۰ . فاصله مجاز و ایمن خودرو از دیگر وسایل نقلیه هنگام بارندگی، دو برابر فاصله آن در روزهای صاف و آفتابی است. ۵۱ . در مسیر حرکت به تابلوهای هشدار دهنده و خطوط وسط و کنار جاده توجه کنید. ۵۲ . قبل از هرگونه تغییر مسیر یا سرعت، حتماً از چراغ راهنما استفاده کنید. ۵۳ . در هنگام رسیدن به ورودی‌های شهر و روستا، همیشه سرعت خودرو را کاهش دهید. ۵۴ . به جز در مواقع ضروری، هنگام رانندگی از نور بالا استفاده نکنید، نور بالای خودروی شما به شدت قدرت دید راننده مقابل را کاهش می دهد و سبب تغییر مسیر، انحراف خودرو و برخورد ناگهانی می‌گردد. ۵۵ . بلافاصله علائم هشدار‌دهنده را برای رانندگان عبوری برقرار نمایید و ۱۰۰ متر قبل از محل تصادف، جاده را سنگ‌‌چین کرده و دیگر رانندگان را از وضعیت موجود مطلع نمائید. ۵۶ . اگر خودرو شما لیز‌خورد، بدون ترمز‌گرفتن، پدال گاز را رها کنید و با خونسردی فرمان را در جهت حرکت خودرو بچرخانید تا خودرو به طور مستقیم در مسیر صحیح قرار‌گیرد، تا زمانی که خودرو به حالت مستقیم در‌نیامده از دنده‌سنگین‌تر استفاده نکنید. ۵۷ . در شرایط خاص (تغییرات جوی نامناسب و تاریکی جاده‌ها) که شما دید و احاطه کامل به اطراف ندارید، با رعایت ایمنی دیگر خودروها از نور بالا استفاده نمایید. ۵۸ . هنگام کولاک و بوران تا حد امکان از رانندگی در نواحی کوهستانی پرهیز کنید. ۵۹ . در هنگام رانندگی با تلفن همراه صحبت نکنید. ۶۰ . مقررات را رعایت کنید و به قوانین رانندگی احترام بگذارید. ۶۱ . برای پیشگیری از تصادفات رانندگی از ترمزهای بی مورد اجتناب کنید. ۶۲ . در هنگام سیلاب و باران شدید در سطح جاده، با دنده های سنگین رانندگی کنید. ۶۳ . تفاوت زمان رسیدن به مقصد با سرعت غیرمجاز و سرعت ایمن، کمتر از ۱۰ تا ۲۰ دقیقه است، برای این فرصت زمانی ناچیز،حق زندگی را از خود و دیگران نگیریم. ۶۴ . نحوه صحیح خروج مصدوم از داخل خودرو را فرا بگیرید و در مواقع حادثه به همان شیوه عمل نمایید. ۶۵ . کبریت، فندک و وسایل آتش زا از دسترس کودکان دور نگه دارید. ۶۶ . در صورتی که به خودروها یا عابران اخطاری می‌دهید علایم باید واضح و به‌موقع باشد تا وقت کافی برای عکس‌العمل مناسب داشته باشند. ۶۷ . هنگام بروز تصادف‌های شدید، اولین اقدام خروج همه افراد ازداخل خودرو است. ۶۸ . هنگام حوادث، از قسمت های هموار جاده عبور کنید و به محل هایی که امکان فروریختن آنها وجود دارد، نزدیک نشوید. ۶۹ . در جاده‌های خلوت به شگردهایی که سارقین خودرو برای فریب شما به کار می‌برند، آگاه باشید. ۷۰ . اولین اقدام در برخورد با خودرو تصادفی، خاموش‌‌کردن موتور خودرو، سنگ چین چرخ‌ها، گذاردن دنده در مخالف جهت شیب، کشیدن ترمز دستی و برداشتن سرباتری خودرو است. ۷۱ . چنانچه در سطح جاده بنزین، روغن، گازوئیل و مواد لغزنده ریخته شده با ریختن مقداری خاک یا شن روی جاده، موقعیت تصادف را ایمن کنید. ۷۲ . اگر موتور اتومبیل شما آتش گرفت و شما خیلی زود متوجه شدید، موتور را خاموش کنید و با احتیاط کاپوت را به اندازه قراردادن سرشلنگ اطفا حریق باز نموده و با کمک کپسول اطفا حریق آتش را خاموش کنید. ۷۳ . به هیچ وجه مصدوم مشکوک به آسیب ستون مهره‌ها را جابجا نکنید. ۷۴ . خونسردی اولین گام مقابله با حوادث است. ۷۵ . تلاش کنید در اسرع وقت آموزش کمک‌های اولیه را فرا بگیرید. ۷۶ بیایید با پیشگیری بهنگام از حوادث، خطرها و عوارض ناشی از آن را کاهش دهیم. ۷۷ . در شعب و مراکز جمعیت‌هلال‌احمر کمک‌های اولیه را فرا بگیرید. ۷۸ . در هنگام وقوع حوادث، به کودکان، سالخوردگان و افراد ناتوان کمک کنید. ۷۹ . همیشه برای برخورد با حوادث آماده باشیم. ۸۰ . جمعیت هلال احمر می‌کوشد تا فرهنگ خود امدادی را در میان تمام افراد جامعه رواج دهد. ۸۱ . رعایت دستورالعمل‌های ایمنی و امدادی در هنگام حوادث، ضامن سلامتی شماست. ۸۲ . کاهش خطر در گرو افزایش آگاهی و آمادگی شماست. ۸۳ . تدبیر قبل از وقوع از تلخی حادثه می‌کاهد. ۸۴ . با آموزش به موقع، امدادگر خود باشیم. ۸۵ . در زمان سوانح حق تقدم درعبور و مرور،همواره با گروههای امدادی است. ۸۶ . آرامش خود را در زمان سانحه حفظ کنید. ۸۷ . با خود امدادی و فراگیری آموزش های لازم، خسارات ناشی از حوادث را کاهش دهیم. ۸۸ . بیایید با پیشگیری به هنگام از حوادث، خطر ها و عوارض ناشی از آن را کاهش دهیم. ۸۹ . در زمان کولاک در جاده‌ها و خیابان‌ها مراقب سقوط درختان، تیرها و کابل‌های برق باشید. ۹۰ . هنگام بروز حادثه، درصورت حضور امدادگران با نیروهای امدادگر هماهنگ و بدون اطلاعات پزشکی و امدادی از انجام هر کاری خودداری کنید. ۹۱ . با امدادگران و نیروهای انتظامی در امر کمک رسانی همکاری کنید و مانع فعالیت آنها نشوید. ۹۲ . در زمان حوادث،حق تقدم درعبور و مرور،همواره با نیروهای امدادی است. ۹۳ . برای آمادگی و حفظ ایمنی خود و عزیزانتان، خودرو خود را مجهز به «جعبه کمک‌های اولیه و کپسول اطفاء حریق» نمایید. ۹۴ . مراکز امدادرسانی مسیرهای سفر خود را شناسایی کنید. ۹۵ . در کنار رودخانه و زیر درختان چادر برپا نکنید. ۹۶ . اگر ماشین شما در آب هایی گیر کرده که سطح آنها به سرعت بالا می آید فورا آن را رها کنید و به محل مرتفعی بروید. ۹۷ . در زمان رعد و برق شدید از منزل خارج نشوید و به مکان های مرتفع نروید. ۹۸ . پس از وقوع حادثه چنانچه با روش‌های امداد و نجات آشنایی ندارید در این زمینه هرگز اقدام نکنید. ۹۹ . برای آمادگی در برابر حوادث احتمالی سفر برنامه ای برای خانواده خود تهیه کنید. ۱۰۰. برای آموزش و آمادگی کودکان و سالخوردگان در حوادث برنامه ریزی کنید.
کد خبر: ۵۹۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۸

کسی که در فتنه دست داشته و زندان رفته‌ و محکوم شده و آقایی که مثل آفتاب روشن است کیست، نباید میراث شهدا را در اختیارش قرار دهیم
کد خبر: ۵۳۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۲

کهگیلویه و بویراحمد نفت و گاز دارد، پر از آبهای شیرین است و یک مترمربع خاک شور ندارد، پوشیده از جنگل است و به اندازه 60 کشور دنیا در آن گیاه دارویی می روید، کریدور شمال به جنوب و غرب به شرق است و خلیج فارس را در نزدیکی خود دارد اما با همه این ها هنوز غبار محرومیت بر چهره آن هویداست. به گزارش خبرنگار مهر، از شیراز که به سمت غرب بروی، از اصفهان که به سوی جنوب سفرکنی، از اهواز که راه مشرق را بپیمایی و از بوشهر که عزم سفر به سمت شمال کنی به کهگیلویه و بویراحمد می رسی با مساحت 16هزار کیلومتر مربعی در میان کوهستانهای زاگرس. سرزمینی که برف و آفتاب را در کنار هم دارد و از دو بخش سردسیری و گرمسیری تشکیل شده است. وقتی نیمه سردسیر این سرزمین پوشیده از برف است، بهار در نیمه گرمسیر آن چادر سبزش را پهن کرده و فاصله این دو آب و هوای متفاوت کمتر از یک ساعت است. همین تنوع آب و هوایی است که بهشتی از کهگیلویه و بویراحمد ساخته است. به همین دلیل آن را شمالی در جنوب می نامند و بر مرکزش یاسوج نام پایتخت طبیعت نهاده اند. شهری که تنها در تعطیلات عید فطر گذشته میزبان نزدیک به یک میلیون نفر از مسافران گرمادیده شهرهای جنوبی کشور بود. زیرساختهای گردشگری متناسب با ظرفیتها نیست با این حال به گفته مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کهگیلویه و بویراحمد زیرساختهای کنونی گردشگری در این استان متناسب با ظرفیتهای بیشمار آن نیست. محمود باقری به خبرنگار مهر می گوید: وجود بیش از دو هزار و 600میراث فرهنگی در این استان و 720اثر تاریخی، 299 بقعه متبرکه در کنار طبیعت زیبای استان با وجود 10درصد آب کشور و جنگل فراوان، کهگیلویه و بویراحمد را به عنوان یک مقصد جدید گردشگری معرفی کرده است. طبیعت کهگیلویه و بویراحمد وی می افزاید: تعداد هتل ها و اماکن اقامتی در استان بسیار کم است و این میزان جوابگوی خیل عظیم گردشگران در فصول بهار و تابستان نیست. باقری تصریح می کند: این استان از توانمندی های بالایی در زمینه گردشگری در تمام فصول سال برخوردار است که با یک برنامه ریزی منسجم و توسعه زیرساختها شاهد نقش پر رنگ گردشگری در اقتصاد آن خواهیم بود. وی گردشگری را یکی از مهمترین محورهای توسعه این استان می داند و بیان می کند: تحقق این امر مستلزم رشد سرمایه گذاری در این بخش است. هشت درصد آب کشور در یک درصد مساحت کشور کهگیلویه و بویراحمد را می توان سرزمین چشمه ها و آبهای جاری نام نهاد. استانی با مساحتی یک درصدی که به واسطه قرار گرفتن در میان کوهستانهای زاگرس مرکزی بیش از هشت درصد آب کشور را در اختیار دارد. بارش متوسط سالیانه 536 میلیمتر باران در کهگیلویه و بویراحمد به همراه آب برف قله های دنا، تامر، نور، خامی، خائیز، ساورز و حجال موجب ایجاد بیش از هزار چشمه فصلی و دائمی در کوهپایه های زاگرس جنوبی شده است. در این میان 18 چشمه دائمی و پرآب با تخلیه سالانه 495 میلیون متر مکعب آب می جوشند و صدها نهر و رودخانه می زایند و این رودخانه ها در مسیر پر پیچ و خم خود به هم می پیوندند و چهار رود پر آب بشار، مارون، زهره و خیر آباد را بوجود می آورند. بحران آب در یاسوج رودهایی که مادران کارون، مارون، جراحی و هندیجان هستند و دشت های تشنه خوزستان را آب می دهند و در آغوش نیلگون خلیج فارس می آرامند. با این حال هنوز صاحب خانه از این منبع عظیمش محروم است و مردم این استان باید تابستان های داغ و سوزان را در کم آبی بگذرانند و تشنه لب بمانند و زمین های کشاورزی آنها هم از بی آبی خشک شود و یا آنقدر از آبهای زیر زمینی برداشت کنند تا دیگر چیزی در زمین باقی نماند. سدهایی که به استان پشت کرده اند سدهایی که در این استان احداث شده همه پشت به استان کرده اند و اگر چه به نام کهگیلویه و بویراحمد اند اما به کام دیگر استانها هستند. سدهای کوثر، مارون و چم شیر اگرچه زمین های کهگیلویه و بویراحمد را به زیر آب می برند اما بخش زیادی از آبهایشان نصیب پایین دست می شود. آخرین نمونه از این سدها، سد در دست ساخت خرسان 3 است که نه تنها مرهمی بر زخم های محرومیت مردم این استان نیست بلکه نمکی بر زخمهایشان بوده و با به زیر آب بردن 17 روستا تنها آوارگی و بی خانمانی را برای آنها به ارمغان می آورد. صدای مسئولین کهگیلویه و بویراحمد بارها از سهم کم استان از سدهای خودش درآمده و استاندار نیز با انتقاد از تخصیص ناچیز استان از آب سدهایش می گوید: حق این استان در میزان استفاده از آب سدها و رودخانه ها تضییع شده است. بحران آب در یاسوج سید موسی خادمی می افزاید: میزان تخصیص آب از سدهای موجود در این استان وضعیت مطلوبی ندارد. وی بیان می کند: کهگیلویه و بویراحمد یکی از استانهای پر آب کشور است اما بخش عمده آن به هدر می رود و بخشی هم که توسط سدها مهار می شود عملا درصد کمی از آن مورد استفاده این استان قرار می گیرد. خادمی میزان آبهای سطحی و روان آبهای این استان را بیش از هشت و نیم میلیارد مترمکعب عنوان می کند و بیان می دارد: میزان تخصیص آب از این آبهای سطحی برای مصارف کشاورزی، شرب و یا صنعت کمتر از 20درصد است. وی تصریح می کند: سزاوار نیست در حالی که این استان خود با مشکلات مربوط به کم آبی دست و پنجه نرم می‌کند، مردم این استان تنها نظاره گر آب رودخانه‌هایی باشند که  از استان خارج می شود. جفایی که به کشاورزان کهگیلویه و بویراحمد روا شد رئیس سازمان جهاد کشاورزی کهگیلویه و بویراحمد هم در این زمینه می گوید: ظرفیت‌های عظیمی در بخش کشاورزی در این استان وجود دارد که متاسفانه به دلیل بی‌توجهی و عدم تخصیص آب مورد نیاز برای کشاورزی استان هنوز شکوفا نشده است. جعفر گوهرگانی در گفتگو با مهر می افزاید: وقتی آب شرب و کشاورزی استان تهران و استان‌های مرکز‌ با مشکل مواجه می شود همه به تکاپو می‌افتند اما کسی به فکر جفایی که در حق مردم و کشاورزان کهگیلویه و بویراحمد روا شده، نیست. وی تصریح می کند: به دلیل عدم تخصیص مناسب استان از آب سدهایش، زمین‌های مستعد کشاورزی در این استان بدون استفاده مانده‌اند. دود و آلودگی سهم گچساران از تولید 20درصد نفت کشور در اما آب تنها سرمایه کهگیلویه و بویراحمد نیست و طلای سیاه از دیگر ثروتهای این استان غنی اما فقیر است. شهرستان گچساران یکی از تولیدکنندگان عمده نفت در کشور است و حدود 20درصد نفت کشور را تولید می کند اما تنها دود و آلودگیهای ناشی از چاههای نفت سهم آنان از این منبع عظیم طلای سیاه است. با این حال برخورداری این استان از صنایع مربوط به نفت و گاز متناسب با ظرفیت و میزان تولیدات نفتی آن نبوده و سهم استان از این تولید و اشتغالزایی ناشی از آن کافی نیست. این در حالی است که اجرای طرح پتروشیمی گچساران پس از یک دهه، تنها 20 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است و از احداث پتروشیمی تامین کننده مواد اولیه آن نیز خبری نیست. پروژه پتروشیمی دهدشت هم که در سال 86 کلنگ زنی شد طبق وعده مسئولان قرار بود هزار روزه افتتاح شود اما اکنون هفت سال از آن روز می گذرد و تنها محدوده آن فنس کشی شده است و پس از این سالها پنج درصد پیشرفت فیزیکی دارد. اما غم انگیز تر از همه این ها روزگار عشایری است که در کنار لوله های نفت در گچساران زندگی می کنند و از آب شرب، جاده مناسب و ... بی بهره اند. آتش سوزی؛ سریال ناتمام هشت درصد ازجنگلهای کشور کهگیلویه و بویراحمد شاید تنها نقطه ای در جهان باشد که در کنار طلای سیاه، طلای سبز نیز دارد. جنگلهای استان هشت درصد جنگلهای کشور و 20 درصد از جنگلهای حوزه زاگرس را در خود دارد و بر این اساس سرانه جنگل در دنیا هشت دهم، در ایران دو دهم و در این استان 1.7 دهم هکتار است که می توان گفت سرانه جنگل در کهگیلویه و بویراحمد 8.5 برابر کشور و 2.1 برابر دنیا است. همچنین تنوع گونه های گیاهی در سراسر زاگرس مرکزی، بالغ بر دو هزار گونه گیاهی است که از این میان حدود یک هزار و 250 گونه در منطقه حفاظت شده دنا شناسایی شده اند که این رقم معادل 15.6 درصد گونه های کشور است. دو هزار گونه گیاهی و 400 گونه دارویی در کهگیلیویه و بویراحمد شناسایی شده که این تعداد 45 گونه بومی و منحصر به دنا هستند و براین اساس منطقه حفاظت شده دنا به تنهایی به اندازه 46 کشور دنیا گونه گیاهی آندومیک دارد. طبیعت کهگیلویه و بویراحمد با این حال آتش سوزی جنگلها، سریالی است که هر ساله در بهار و تابستان بخش زیادی از این جنگلها را از بین می برد و به گفته معاون عمرانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد طی چند سال اخیر نزدیک به دو هزار هکتار از جنگلهای این استان طعمه حریق شده است. پژمان نیک اقبالی به خبرنگار مهر می گوید: این آتش سوزیها 200 میلیارد تومان به جنگلهای استان خسارت وارد کرده است. وی بیان می کند: این استان برای مهار آتش سوزی ها هیچ ابزار و امکاناتی ندارد و تنها با کمک نیروی انسانی آن هم با دست خالی اقدام به مهار آتش می کند. رتبه اول در درآمد سرانه؛ رتبه آخر در توسعه یافتگی اما کهگیلویه و بویراحمد با داشتن همه این ثروت ها، شاخص های توسعه یافتگی اش نسبت به سایر استانها بسیار کم است و حتی در برخی شاخصه ها فاصله زیادی با استان ماقبل خود دارد. این استان در بحث درآمد سرانه با احتساب درآمد نفت و گاز در رتبه اول کشور قرار دارد اما بدون احتساب درآمد نفت و گاز در رتبه آخر کشور است. با این حال استاندار استان سرمایه گذاری را حلقه مفقوده توسعه این استان می داند و می گوید: این استان در برخی از حوزه ها دارای عقب ماندگی تاریخی است. خادمی می افزاید: این استان سهمی از سرمایه گذاری ها در سالیان قبل نداشته و باید زمینه را برای این مهم در استان ایجاد کنیم. دست بافته های کهگیلویه و بویراحمد وی بیان می کند: زمانی که دولت در استان‌ها سرمایه‌گذاری می‌کرد زیرساختها در این استان مهیا نبود اما برخی استان‌های کشور با سرمایه گذاری دولت پیشرفت کردند اما وقتی نوبت به سرمایه‌گذاری در کهگیلویه و بویراحمد رسید می‌گویند که بخش خصوصی باید در این زمینه کار کند که این بخش در استان توانمند نیست. وی با بیان اینکه پس از انقلاب کارهای خوبی در این استان شد و سرعت پیشرفت در آن زیاد بود، اظهار می دارد: با این حال به دلیل عمق محرومیتهای گذشته و عقب ماندگی تاریخی هنوز این استان توسعه نیافته است.  کهگیلویه و بویراحمد با داشتن 20درصد نفت ، هشت درصد آب و هشت درصد جنگلهای کشور، یک پنجم جمعیتش تحت پوشش نهادهای حمایتی است. اگرچه روند توسعه در این استان محروم نگه داشته شده توسط رژیم پهلوی، از پس از انقلاب آغاز شد و هرچه در این استان وجود دارد به برکت انقلاب اسلامی است اما به دلیل عمق محرومیتهای بجا مانده از گذشته هنوز زخمهای محرومیت بر تن زیبای این استان هویداست. حالا امید مردم این دیار به دولت یازدهم و تدبیر آن است تا با نگاه ویژه خود به این استان، فاصله زیاد کهگیلویه و بویراحمد را با دیگر استانهای کشور کم کند.
کد خبر: ۴۸۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۲

شب ها در این خانه سخت تر از همیشه می گذرد «من هر شب سرباز عراقی اسیر می شوم برای همسرم و عین یک نمایشنامه تا صبح برنامه داریم. صبح که دارویش را می خورد و آرام می شود، دست و پای من را می بوسد و می گوید ببخشید خانم». به گزارش آوای دنا به نقل از فارس، این تنها شرح یک شب از سی و چند سال زندگی پرغصه همسران جانبازان اعصاب و روان است؛ زنان رنج کشیده و صبوری که سال ها بعد از به پایان رسیدن جنگ، درگیر جنگی بی سر و صدا و فرساینده در خانه های خود هستند. نگهداری از جانباز اعصاب و روان آسان نیست. عملا دیگر نمی توان به چشم «همسر» به او نگاه کرد. بیمار است و بیشتر از همسر، پرستار می خواهد. اما کدام پرستار است که شب تا صبح نقش اسیر عراقی را بازی کند، با حمله های عصبی و عوارض ناشی از آن، مثل کتک و ناسزا و شکستن اثاث خانه و ... کنار بیاید، به دنبال داروهایش تا مرز اسرائیل برود و دم هم نزند و در ازای این همه؟ هیچ. شاید گاهی تقدیری از سوی بنیاد شهید، شهرداری یا نهادهای دیگر که آن هم باعث دلخوشی این رزمنده های واقعی است. آنقدر به بیمارستان رفتم تا خودم هم مریض شدم52 ساله است. اما بیشتر از سنش به نظر می رسد. سختی های زندگی با جمشید، جانباز اعصاب و روان و شیمیایی در 27 سال گذشته پیرش کرده. 27 سال پیش، عملیات فاو، سلامتی همسرش را از او گرفت و حالا همسرش است که جنگ را به جای او ادامه می دهد «مشکلات خیلی زیاد است، به خصوص بیمارستان رفتن ها آنقدر زیاد شد که دیگر خودم هم روانه بیمارستان شدم». می گوید به خاطر اجر ثوابش این سال ها را تحمل کرده. اما یک بار نزدیک بوده طاقتش تمام شود و آن وقتی بوده که جمشید از خانه خارج شده و به قم رفته و به خاطر حواس پرتی سه روز در قبرستان ها خوابیده «وقتی پیدایش کردیم، فرقی با یک مرده نداشت. از طریق جهاد ساوه پیدایش کرده و تحویل کلانتری داده بودند. روزی که پیدا شد، من در حال خودم نبودم. یک بچه کوچک هم داشتم و بدترین لحظه ام بود وقتی او را در آن حالت دیدم. همه برایم سر تکان می دادند. گمشده داشتن خیلی سخت است» سه فرزند دارد. دو تا قبل از مجروح شدن پدرشان به دنیا آمده اند و یکی بعد از آن. اما از جمشید کاری برای تربیت آنها ساخته نیست «شوهر من مثل یک تکه گوشت است و کاری برای کمک به بزرگ کردن بچه ها از دستش برنمی آید. ریه هایش هم ناراحت است و نمی تواند کار کند». خسته ام، اما به خاطر خدا و بچه ها تحمل می کنممحمود 49 ساله است، سال 62 در عملیات مجروح شده و شیمیایی است، اما به نظر همسرش، جانباز اعصاب و روان هم هست. زن 42 ساله ای که هنوز جوان است، اما دلش از سختی های زندگی و مبارزه یک تنه با این همه مشکل بدجوری پر است «در بیمارستان بستری نیست، اما فرقی با یک بیمار بستری ندارد. تنگی نفس دارد. عروسی نمی آید، در مراسم عزا زود می گوید بلند شو برویم، اینجا هوا آلوده است و اعصابش به هم می ریزد». محمود پدر سه فرزند است «یکی از بچه ها بعد از جانباز شدن پدرش به دنیا آمده است. بچه ها می گویند باید با وی کنار آمد، چون مریض است. اما همه مان از این وضعیت به تنگ آمده ایم. وقتی دختر من می خواست ازدواج کند، بارها تقاضا و التماس کردم تا برای تهیه جهیزیه او کمکمان کنند، اما هیچ فایده ای نداشت». این تنها مشکل همسر محمود نیست. دارو و درمان بزرگترین مشکل اوست «هزینه های درمان را بیمه می دهد، اما داروهایش گیر نمی آید. علاوه بر این باید در بیمارستان در بخش مغز و اعصاب و مشاوره بستری باشد». وضعیت محمود از بقیه قدری بهتر است، چون می تواند به سر کار برود، اما... «در هوای گرم و آلوده نمی تواند کار کند. در جهاد کشاورزی کار می کند». با این حال هیچ چیز بیشتر از بی اعتنایی های جامعه دلگیرش نمی کند؛ جامعه ای که محمود به خاطر امنیت و آسایش آنها به این روز افتاد «یک شب که حالش بد شد و خواستم او را به دکتر ببرم، نزدیک ولیعصر پلیس جلویم را گرفت تا جریمه ام کند. گفتم همسرم جانباز است، حالش بد شده و می خواهم او را به بیمارستان ببرم. پلیس خندید و گفت ما از این کلک ها زیاد دیده ایم! گفتم کارت شناسایی دارد و پلاک ماشین هم مشخص است، همسرم خودش هم بلند شد و با حال نزارش قدری تند با افسر پلیس صحبت کرد، پلیس هم گفت تو برو و فکر کن ما را گول زده ای! وقتی به بیمارستان رسیدم، دکتر گفت حالش خیلی بد است، چرا او را اینقدر دیر آورده ای؟ گفتم فقط یک ربع پلیس من را نگه داشت». کیست که بتواند یک روز از این زندگی را تاب بیاورد؟ «خسته ام، دیگر بریده ام،‌ اگر دارم تحمل می کنم، به خاطر بچه هایم و به خاطر رضای خدا است. فکر می کنم در کنار او دارم ایثار می کنم». جنگ در خانه جانبازان ادامه داردشب ها در این خانه سخت تر از همیشه می گذرد «من هر شب سرباز عراقی اسیر می شوم برای همسرم و عین یک نمایشنامه تا صبح برنامه داریم. صبح که دارویش را می خورد و آرام می شود، دست و پای من را می بوسد و می گوید ببخشید خانم». همسرش روزی 48 نوع دارو می خورد. با این حال، درصد جانبازی او را کاهش هم داده اند «دکترها می گویند وضعیت او از یک جانباز شصت درصد هم بدتر است، اما درصد جانبازی او را از 24 درصد به 10 درصد رسانده اند. کمیسیون پزشکی بنیاد شهید می خواهد مرتب جانبازان را زیر دستگاه ببرد، در حالی که این کار برای سلامت آنها مضر است». فرزندش او را درک نمی کند. می گوید «جنگ تمام شده، اما در خانه جانبازان جنگ ادامه دارد. ما فراموش شده ایم، اما ما نفس می کشیم و خدا شاهد است که ما هم زنده ایم». از نهادهای مسئول دل پری دارد «من تعجب می کنم اگر مسئولان سراغی از ما بگیرند. اما بد نیست گاهی برای ما یک تجلیل بگذارند. ما افسرده ایم و جمعی را هم افسرده می کنیم». هر جا می روم، اول درصد می پرسند!انگار درد و رنج جانبازی و مشکلات جسمانی کم است که مشکلات مالی هم به آن اضافه شود! «دختر بزرگ من دانشجوی ترم 5 عکاسی است و من نمی توانم برایش حتی یک دوربین بخرم. افسرده شده و روزی 38 تا قرص می خورد و بارها خواسته انصراف بدهد که من مانع شده ام. دو دختر سادات دارم، اما سقفی بالای سر نداریم. یک حاج آقای نیکوکار که رئیس یک درمانگاه است،‌ با دیدن وضعیت ما دلش به رحم آمد و برایمان خانه ای گرفت، اما اگر فردا بگوید بلند شو، جایی را ندارم که بروم». گلایه های فراوانی از مقررات خدمات رسانی به جانبازان بر اساس درصد جانبازی دارد «روزی که جنگ شد، نگفتند که قرار است درصد تعیین کنند، اما امروز به هر جا که برای طلب کمک می روم،‌ اول درصد جانبازی همسرم را می پرسند!» مسائل مالی این روزها جزو مصائب زندگی خیلی هاست، چه برسد به کسانی که هزینه های بستری و دارو و درمان هم دارند و نان آورشان هم قادر به کار کردن نیست. همسر رنج کشیده دیگری می گوید «در هشت سال دولت قبلی قرار بود حقوق جانبازان را زیاد کنند، اما این اتفاق نیفتاد. اکنون ماهی 2 میلیون و 300 هزار تومان حقوق می گیرم و زندگی 5 نفر و هزینه تحصیل دو فرزند دانشجویم را با این پول تامین می کنم». زنگ در و تلفن مساوی است با حمله چاقویی!یک تلفن یا صدای زنگ در هم کافی است تا فرامرز را به هم بریزد و وقتی این اتفاق می افتد، زن و بچه اش از هیچ چیز، از کتک گرفته تا حمله با چاقو مصون نیستند «همسرم 48 ساله است. سرباز بوده و چهار سال در منطقه حضور داشته. هم شیمیایی است و هم جانباز اعصاب و روان. درخواست کردم او را برای وضعیت ریه اش به خارج اعزام کنند، اما گفتند ما جانبازان اعصاب و روان را اعزام نمی کنیم. برای همین درخواست کردیم پروفسور مهاجر و سمیعی در بیمارستان خاتم وی را درمان کنند. یک میلیون و 400 هزار تومان از بنیاد شهید حقوق می گیرد که 400 هزار تومان آن برای حق پرستاری است، با این حال معتقد است جانبازان دستگاه های دیگر وضعیت بهتری دارند و قوانین درصد جانبازی دست و پای مسئولان را برای کمک به آنها بسته است. برای داروهای همسرم تا مرز اسرائیل رفتممی توانی تصورش را کنی که برای تهیه داروهای همسرت مجبور شوی به هشت کشور و از جمله به داروخانه ای دورافتاده در مرز اسرائیل بروی؟ اگر نمی توانی، باید بگویم همسر محمدرضا این کار را کرده است «همسر من در سال62 در عملیات خیبر در جزیره مجنون شیمیایی شد؛ عملیاتی که شهردار تهران فرمانده آن بود. جانباز شیمیایی 70 درصد است. 15 سالش بوده که از بسیج رفته به جبهه و وقتی مجروح شد، بعد از مداوا در بیمارستان صحرایی به اهواز و بعد مشهد فرستاده شد و بعد به ارتش پیوست. اکنون ناخدا 2 نیروی دریایی است و همین مهرماه بازنشسته شد». از رسیدگی ارتش راضی است «همه امور مربوط به همسرم را ارتش انجام می دهد و هزینه دارو و بیمه جانبازان را هم می پردازد. اما داروهای خاص را بنیاد شهید به ما می دهد یا در تهیه آنها کمکمان می کند». با این حال خودش هم از پا نمی نشیند و دنبال دارو تا کجاها که نمی رود «داروهای شوهرم را از آمریکا آورده ام و خودم هشت کشور را به دنبال دارو رفته ام و حتی دو بار به لبنان تا مرز اسرائیل رفته ام! چون در آن زمان، یعنی سال های 78- 79 در ایران دارو گیر نمی آمد و می گفتند فلان دارو تنها در داروخانه ای در مرز اسرائیل پیدا می شود. بسیاری از داروهایی که وارد ایران شد، به نام شوهر من وارد شد». می گوید در طول این سال ها، بیشترین سختی را برای تهیه دارو کشیده است «گاهی ساعت 3 نصفه شب از تهران به بوشهر می رسیدم تا یک دارو را بگیرم. از فرودگاه که بیرون می آمدم، جایی را نداشتم بروم و در وسط خیابان سرگردان می ماندم تا صبح فردا دارو را بگیرم و باز با پرواز برمی گشتم و ساعت یک نصفه شب به تهران می رسیدم و آن موقع شب هیچ کسی نبود که در فرودگاه به دنبالم بیاید». از سیستم جدید رسیدگی پزشکی به جانبازان راضی نیست «قبلا هر نوع جانبازی یک پزشک خاص داشت، اما اکنون بر اساس مناطق تعیین شده، همه جانبازان باید به یک پزشک عمومی مراجعه کنند. این در حالی است که کمتر جانبازی شرایط همسر من را دارد که با 70 درصد شیمیایی، جانباز اعصاب و روان هم هست». موقع حمله های عصبی محمدرضا، وضعیت همسر و فرزندش مثل خانواده بقیه جانبازان اعصاب و روان اسفبار است «همسرم من و بچه ها را بسیار کتک زده، اما من اصلا از این مسائل ناراحت نشده ام. اذیت های همسرم را به پای بیماری می گذارم. اما وقتی دکتر همسرم را جواب کرد و گفت او زیر چادر اکسیژن است و درمان ها رویش جواب نمی دهد و او را به خانه ببرید، یکی از سخت ترین لحظه هایم بود. در تمام این لحظه ها تنها بودم و هیچ کسی نبود که مرا حمایت کند. شب هایی را که من تا صبح بیدارم، کسی نمی بیند. همین چند شب پیش از خواب بلند شد و نفسش بند آمد. اما من از این رسیدگی ها ناراحت نیستم، این کارها را برای خودم کرده ام و فردای قیامت دلم خوش است که من همه تلاشم را کرده ام». او یک پرستار دلسوز واقعی است، تا جایی که حتی در بیمارستان هم دلش نمی آید رسیدگی به همسرش را به پرستاران بسپارد «شوهرم از سال 70 تا 78 مرتب در بیمارستان ساسان بستری بود و تنها برای مرخصی به خانه می آمد. من هم همیشه یا در ناصرخسرو بودم یا از 6 صبح تا 10 شب به بیمارستان می رفتم تا شوهرم معتاد مورفینی نشود، زیرا پرستاران با اینکه دلسوز هستند، اما بالاخره انسان هستند و از نگهداری این گونه مریض ها خسته می شوند و راحت یک مورفین تزریق می کنند تا ساکتش کنند. به پرستار می گفتم اگر می خواهی غر بزنی، به من بزن، به شوهرم هیچ نگو و من همه کارهایت را انجام می دهم». سخت تر از رسیدگی تمام وقت به کسی که کتک می زند و حمله می کند، تربیت فرزندی شایسته با وجود این مشکلات است و این کاری است که او به خوبی از پسش برآمده «پسرم بسیار صبور است. پدرش بارها شیشه آب را به سمت او پرتاب کرد و یک بار چنان موبایلش را به سمت بچه پرت کرد که به گونه اش خورد و اگر قدری بالاتر می خورد، بچه ام کور می شد. اما او هیچ نگفت». «از بچگی وقتی به بچه ام می گفتیم می خواهی در چه رشته ای درس بخوانی؟ می گفت پزشکی تا بتوانم مراقب پدرم باشم. اکنون نیز در تهران پزشکی می خواند و یکی از بهترین دانشجویان و مراقب حال پدرش است. از کلاس 12 نفره آنها در پیش دانشگاهی که 11 نفرشان فرزند شاهد و ایثارگر بودند، فقط دو نفر در رشته پزشکی قبول شدند: پسر من و آن یک نفری که سهمیه ای نبود. اما هنوز دوستان فرزندم نمی دانند پدر او جانباز است، چون از بس مسائل در رسانه ها بد منعکس شده، همه فکر می کنند جانبازان عده ای سودجو هستند که کیسه دوخته اند. این در حالی است که اگر تنها به کمک سهمیه وارد دانشگاه شده، چطور الان هم بهترین نمرات را دارد؟!» خانه ای را تصور کن که در آن نمی توانی بوی غذا یا عطر راه بیندازی، سروصدا کنی، شامپو یا صابون عطری بزنی و ... «ما الان یک نیمرو هم می خواهیم درست کنیم، نباید بویش دربیاید، چون برای همسرم بد است. وقتی به حمام می رود، نباید شامپو و صابون عطری استفاده کند، چون برایش بد است. بچه من وقتی می خواهد از خانه بیرون برود، باید دم در ادوکلن بزند تا بوی آن به پدرش نخورد، چون برایش بد است. لباس های شیمیایی ها باید نخی باشد، رژیم غذایی خاص دارند و سرخ کردنی و فست فود و خیلی چیزهای دیگر را نمی توانند بخورند». به جز دارو، شیمیایی ها تنها به یک چیز دیگر بسیار نیاز دارند: آرامش. «جانبازان شیمیایی نمی توانند زیاد از خانه بیرون بروند، چون گرما، سرما، گردوغبار و آلودگی اذیتشان می کند. شوهرم گاهی هفته ای یک بار هم از خانه بیرون نمی رود. البته حق پرستاری به ما می دهند، اما من الان بیش از ده سال است که با بچه ام نتوانسته ام به پارک بروم.اما یک سری امکانات درمانی هست که به بهبود سلامتی آنها کمک می کند، مثلا آب درمانی، استخر و امکانات ورزشی که به وضعیت ریه آنها بهبود می بخشد. ما در خانه برای شوهرم جکوزی زده ایم و از وقتی این کار را کرده ایم، فیزیوتراپی و ماساژ ریه او بسیار راحت شده است». همسر محمدرضا دبیر است، 21 سال سابقه کار دارد و با وجود مشکل قلبی، دلش نمی خواهد بازنشسته شود «خیلی ها به من می گویند خودت را بازنشسته کن، اما همین قدر که برای کار هم از خانه بیرون می روم، باعث می شود حال و هوایم عوض شود. زیرا می بینم بقیه هم مشکلات خاص خود را دارند و باعث می شود خدا را شکر کنم. ما همه مشکلاتی را که مردم دارند، داریم و این مشکل هم روی آن، البته من این را مشکل نمی دانم، بلکه نعمتی در خانه است که تنها قدری دست و پای ما را بسته است». و در آخر؟ لبخندی معنی دار می زند و می گوید «هشت سال جنگ تمام شد، اما ما در خانه مان هر روز خاطره جنگ را داریم».
کد خبر: ۴۸۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۷

سخنگوی کمیسیون قضایی ماجرای برگزاری مزایده معدن چادر ملو و واریز پول یک میلیون تن سنگ آهن به یکی از حساب‌های خارج از کشور را تشریح کرد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :"محمدعلی اسفنانی" در گفتگو با خبرنگار پارلمانی باشگاه خبرنگاران، در پاسخ به اینکه وقتی قیمت هر تن سنگ آهن 130 دلار بوده، در مزایده معدن چادر ملو سنگ آهن را به قیمت 49 دلار فروخته‌اند که در این صورت درآمد ناشی از بهره مالکانه دولت نیز کاهش داشته است، تکلیف این افراد چیست گفت: اگر ثابت شود که تبانی صورت گرفته و از بابت این تبانی به درآمد دولت آسیب رسیده، دولت می‌تواند از این معدن شکایت کند. وی در پاسخ به اینکه مدیریت معدن چادر ملو اعلام کرده که این معدن متعلق به بخش خصوصی است و هیچ کس حق دخالت در آن را ندارد گفت: به این سادگی‌ها هم نیست و هر کسی نمی‌تواند از نگاه خودش یک مساله را بررسی کند بلکه باید بررسی‌های حقوقی و قضایی هم انجام شود. این حقوقدان با تاکید بر اینکه معادن طبق قانون جزو انفال حساب می‌شود، افزود: با این وجود در راستای اصل 44 قانون اساسی، معادن نیز قابل واگذاری به اشخاص است، بنابراین تا زمانی که معدن به شخص دیگری واگذار نشده، انفال بودن آن مانع می‌شود که کسی در آن دخل و تصرف کند اما وقتی به شخص یا مجموعه‌ای واگذار شد تمام حاکمیت دولت به مجموعه‌ای منتقل می‌شود که معدن به آنها واگذار شده است. وی با تاکید بر اینکه قرار نیست بخشی از اقتصاد در اختیار عده‌ای قرار بگیرد و آنها هر کاری خواستند انجام دهند گفت: اگر آقایان بخواهند کاری کنند که عملکرد آنان باعث آسیب زدن به اقتصاد کشور باشد، دولت می‌تواند دخالت کند و به عنوان بر هم زننده نظم اقتصادی مورد بازخواست قرار دهد. اسفنانی در خصوص برگزاری مزایده چادر ملو و واریز پول یک میلیون تن سنگ آهن به یکی از حساب‌های خارج از کشور و آنچه در مورد انتقال ارز در بازار آزاد مطرح می‌شود گفت: در شرایطی که شاهد تبعات دخالت دلالان و بخش خصوصی در بازار ارز و بر هم زدن نظم اقتصاد کشور بودیم، دیدیم که قوه قضاییه ورود کرد و حتی با همکاری نیروی انتظامی مانع عملکرد دلالان شد؛ بنابر این هر کسی نمی‌تواند به واسطه اینکه درآمد ارزی دارد، هر طور که دلش می‌خواهد رفتار کند. سخنگوی کمیسیون حقوقی قضایی مجلس با اشاره به قانون مربوط به رسیدگی به جرائم پولی و ارزی کشور گفت: در این قانون آمده که اگر کسی در مباحث ارزی یا پولی کشور اختلالی ایجاد کند، حتی می‌تواند در قالب مفسد فی الارض هم تلقی شود، بنابراین باید بررسی کنیم که عملکرد این افراد تا چه اندازه در نظام پولی و ارزی کشور تاثیر منفی داشته است. وی با تاکید بر اینکه معمولا رانت در مسیر نفع شخصی عده‌ای معدود اتفاق می‌افتد و منافع کشور در آن نادیده گرفته می‌شود گفت: بر مبنای آنچه در قانون آمده، اگر کسی با هر نیتی حتی نفع شخصی به اقتصاد کشور آسیب بزند، قابل تعقیب در مراجع قضایی خواهد بود. اسفنانی با اشاره به اینکه معدن چادر ملو سهامدارن مختلفی دارد گفت: اگر سهامدار این معدن بانک است، واحد حقوقی بانک باید وارد شود و اگر بخشی از وزارت صنایع است، وزارت صنایع و اگر هم سهامدارانی از بخش خصوصی هستند هر کدام به نسبت میزان سهامشان می‌توانند در این قضیه ورود کنند. وی در پاسخ به اینکه در مورد مزایده‌ها و قراردادها چه اتفاقی خواهد افتاد گفت: محصولی که از معدن خارج می‌شود، متعلق به همه سهامداران است و اگر در اثر مزایده یا عملکرد مدیران معدن آسیبی به سهامداران وارد شده باشد، آنها می‌توانند اقامه دعوا کنند و مزایده را باطل کنند، حتی اگر مدت زیادی از آن گذشته باشد که البته تمامی کسانی که در رانت دخیل باشند، پاسخگو خواهند بود و در صورت اثبات جرمشان مجازات می‌شوند. گفتنی است؛ باشگاه خبرنگاران پیش از این نیز از تخلفات صورت گرفته در این معدن پرده برداشته است
کد خبر: ۴۷۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۹

وزارت ارشاد در ادامه عملکرد شگفت آور خود به کتابی مجوز داده است که صریحا به «مادر امام زمان(عج)» اهانت کرده است.به گزارش جهان، نام این کتاب «دوازدهم» است که داستان آن از زبان یک نویسنده که مدرس فیلم نامه نویسی است، روایت می شود. دوست تهیه کننده نویسنده به او پیشنهاد نگارش فیلم نامه ای با موضوع حضرت ولی عصر(عج) را می دهد و اغلب فصل های این کتاب، درخصوص مسایل و ماجراهای مربوط به مراودات نویسنده، دوست تهیه کننده و شاگردان کلاس نویسندگی او و یا تمرین برای نگارش فیلم نامه می گذارد. بخش های دیگری از کتاب هم که به عنوان مثال کار تحقیقی شاگردان نویسنده است، زمان شهادت حضرت امام حسن عسگری(ع) و ماجراهای جعفر کذاب و رفتار خلیفه وقت را روایت می کند و در لابه لای کتاب چند مورد از تشرفات تاریخی به حضور حضرت ولی عصر و هم چنین یکی دو مورد تشرف اعضای کلاس نویسندگی ذکر می شود. اما آنچه در این کتاب اعجاب آور است، اهانت های آن به بانو ملیکا خاتون مادر بزرگوار حضرت صاحب الزمان(ع) و شگفت تر از آن، مجوز وزارت ارشاد به این کتاب است. منتقدان رویکرد جدید وزارت ارشاد گرچه انتقادات اساسی به عملکرد وزیر و مدیرانش دارند اما شاید هرگز گمان نمی کردند این رویه به جایی ختم شود که توهین به مادر امام عصر از ارشاد مجوز بگیرد. و تازه این همه در حالی است که این "گل" هنوز به سبزه آراسته نشده و طبق خواسته وزیر ارشاد هنوز ممیزی به ناشران واگذار نشده است! جهان نیوز با عذرخواهی از مخاطبان محترم، برخی از توصیفات ناشایست این اثر را به نقل از سایت سراج 24 برای روشنگری منتشر می کند: ۱- ص۱۱۱/ ملیکا با اطمینان خاطری که جعفر را به آتش کشید گفت چنان که در نماز برجنازه پدرش چنین گفت! جعفر [همان جعفرکذاب]: توکیستی دهانت را ببند، کنیزک بی مقدار! ۲- ص۱۹۷/ خواست در پی ملیکا برود تو که فاطمه دوید و در آستانه درایستاد. جعفر فاطمه را پرت کرد، محکم، طوری که فاطمه خورد به طاهره و هر دو به زمین افتادند. صدای جیغ و گریه دوباره اوج گرفت. جعفر پیش از ورود به اتاق به سربازی اشاره کرد. سربازجلو دوید تا راه را برای ورود احتمالی هرکسی به اتاق ببندد. جعفر در را پشت سرخودبست. جعفر به سوی بانو ملیکا رفت. گفت کجاست؟بانو ملیکا از او فاصله گرفت. پرسید. کی؟ جعفرگفت: مطمئن باش ملاحظه ی تو یکی را نمی کنم، چون خواهرم نیستی! بانو ملیکا گفت : اگرفکر می کنی دراین خانه است، پیدایش کن! جعفر گفت: تو را قبلا این جا ندیده بودم واقعا زن برادر من بوده ای؟ چهره بانو ملیکا از اندوه درهم شد. گفت: دیرنیست که به او بپیوندم. جعفر خریدارانه به او نگاه کرد. گفت:حیف نیست؟ تو به این دنیا باشی، خوشتر است! ملیکا روی برگرداند. با نفرت گفت: هزاران شیشه عطرهم که مصرف کنی، باز بوی ابلیس می دهی! جعفر پوزخند زد و باتمسخر گفت:باور کنم؟ که تو راستی راستی از نوادگان امپراتوری؟ بانو ملیکا گفت: شاید باشم. شاید هم نه! جعفر به او نزدیک شد. گفت: این را جلوی فاطمه نمی شود گفت اما غمزه ات را دوست دارم! ۳- ص۲۱۷/ صحنه ای که اشواق، از زنان پیش کار کاخ خلیفه آمده است تا بانوملیکا خاتون را نزد خلیفه ببرد:قرار است امشب شرفیاب شوید. دستور داده اند شما را آماده کنم. -آماده چی؟ - آماده دیدار با خلیفه معظم. ملیکا لم داد. گفت: من آماده ام. -باید به سر و وضعیتان برسم. -استحمام کردم کافی است. چادر م را هم شسته ام گذاشته ام توی آفتاب خشک بشود. اشواق به لباس های روی تخت اشاره کرد. گفت:یعنی نمی خواهید یکی از این لباس های زیبا را که مطمئنم همه برازنده شمایند، بپوشید؟ -آن ها که لباس های من نیستند. -اگربخواهید مال شما می شوند ومبادا فکر کنید قبلا پوشیده شده اند؛ اصلا. -ببین اشواق، عزیزم، من اگر پذیرفتم استحمام کنم، به خاطرخودم بود نه به خاطر دیدار با خلیفه. بنابراین اگر چادر تمیزی داشته باشید، سرمی کنم وگرنه صبر می کنم چادر خودم خشک بشود! اشواق گفت: شمابرای من به دلایلی که برای خودم محفوظ است، محترمید، اما فراموش نکنید که در چه موقعیتی هستم؟ ملیکا گفت: توبرایم تشریح کن که درچه موقعیتی هستم؟ اشواق گفت: درموقعیتی که باید رحم خلیفه را نسبت به خودتان برانگیزید که دوباره به سیاهچال برتان نگرداند! وانگار خود متوجه شده باشد که حرف تندی زده، گفت: البته این چیزها به من مربوط نیست. من وظیفه ای دارم که در صورت تمایل شما انجامش می دهم وگرنه …. -همان که گفتم. بسیار خوب. می گویم چند نوع چادر برایتان بیاورند تا هر کدام را که پسندتان افتاد… ملیکاگفت: اگر همین الان چادر ی بیاورند، نمازم راخواهم خواند. اشواق گفت: پس می خواهید زودتر وضو بگیرید تا بتوانیم کار آرایش راشروع کنیم؟ ملیکا با تعجب به او نگاه کرد. اشواق پرسید، با شگفتی، یعنی آرایش هم نمی خواهید بکنید؟ ملیکا فقط لبخند زد. حالا بعد از سال ها می فهمید که آن قدر از این جور مراسم دورشده که دیگر در نظرش بیشتر رویا می آیند. گفت، بالبخند: منظورت این است که من خودم رابرای نامحرمان زیبا کنم؟ اشواق درماند که چه بگوید. چه گونه باید خود را به او نزدیک کند، درچه راهی باید پیش برود که خوشایند ملیکا باشد مگر رام شود و حداقل تن به آرایش بدهد؟ کنجکاو بود صورت او را با آرایش ببیند. مطمئن بود چشم ها را خیره می کند و حسادت زن های حرمسرا را چنان برمی انگیزد که تا سم به او نخورانند، دست از سرش برنخواهند داشت. رای همین گفت: نه برای دیگران برای خودتان! ملیکا گفت، با بغضی که اشواق آن را دریافت، حتی اگر عزادار مردی نمی بودم که بهترین بود، بازهم… نفس عمیق کشید. گفت: الان بهترین کمکی که به من می توانی بکنی، اشواق عزیزم، این است که بگذاری بخوابم تا شاید همسر مرحومم را در خواب ببینم! به بیداری که دیگر ممکن نیست!
کد خبر: ۳۹۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۳۱