گناه ما چیست که نمی خواهیم در حاشیه بمیریم ؟!

پايگاه خبري آواي رودکوف-شمس الله قنبری:پدران و اجداد ما در حاشیه بودند،در حاشیه به دنیا آمدند و در حاشیه جان کندند.ما نیز در حاشیه به دنیا آمده ایم اما گناه ما چیست که نمی خواهیم در حاشیه بمیریم.

جمله فوق هرچند کمی ادبی است اما کلیت این سخن حال امروز ما وشهرماست و اینکه گناه ما و شهرما چیست که در حاشیه زندگی می کنیم؟برای ازحاشیه بیرون آمدن باید چه تدبیری اندیشید؟ تا الان چه تاوان و خسارتهایی را برای در حاشیه بودن و بن بست بودن پرداخت کرده ایم.

اگر چه این شهر افراد نخبه زیادی چه در زمینه مدیریتی و چه در زمینه فکری دارد،اما وقتی کنار هم می نشینند،هیچ حرف مشترکی با هم ندارند و تلاشی برای حل مشکلات شهرمان نمی کنند و اگر تلاشی هم می کنند به نتیجه نمی رسد.چرا که فهم وفرهنگ آنها مشترک نیست و هر کدام مثل جزایر دورافتاده از هم هستند که هیچ حلقه وصلی بین آنها نیست.

بصورت چکیده می توان گفت برای مقابله با این حاشیه نشینی و بن بست بودن باید به یک فهم مشترک بین نخبگان و افراد جامعه شهرمان برسیم وسپس به یک برنامه ریزی علمی بپردازیم.

در همین جا من از تمام کسانیکه دلشان برای نام شهرمان لنده می تپد،در هر کجای این سرزمین هستند،تقاضا دارم در زمینه های مختلف به علل در حاشیه بودن وبن بست بودن این شهر بپردازند،تا شاید بتوان در یک گردهمایی گسترده و با حضور نخبگان شهرمان و مسئولین به یک جمع بندی و راه حل علمی وعملی برای خروج ازین حاشیه نشینی وبن بست برسیم.

به هرحال می توان گفت در حاشیه ماندن مانند ایستادن در لبه پرتگاه است وهر لحظه امکان افتادنمان وجود دارد.پس بیایید دست همدیگر را بدون هیچ کینه ای برای خروج ازین بن بست وحاشیه نشین بودن، بگیریم.

حاشیه ای به نام سیاست.. حاشیه ای به نام قدرت طلبی...حاشیه ای به نام مدیریت..حاشیه ای به نام منیت....و بن بستی به نام بن بست فکری ..بن بست تاریخ ...بن بستی به نام لنده...کاش این قصه ادامه نداشته باشد