امام جمعه موقت تهران به مردم توصیه کرد در انتخابات دقت کنند تا خللی به امنیت کشور وارد نشود و قطب جدیدی مقابل ولایت ایجاد نشود
کد خبر: ۸۲۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۱
رئیسجمهور با بیان اینکه در موضوع مذاکرات هسته ای هم نقد منصفانه و هم بیان نقاط مثبت امری حائز اهمیت است، گفت:حتی در یک مسابقه و بازی فوتبال وقتی میگوییم برنده یا موفق شدیم، معنایش این است که سه گل زده و دو گل خوردهایم، حالا عدهای بگویند که میشد از فلان فرصت هم استفاده کرد و گلهای بیشتری زد. باید دید که در مقابل چه تیمی بازی کردهایم
کد خبر: ۶۸۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۳۱
نشاط اجتماعی از دیدگاه اسلامی و فرهنگ بومی ایرانی به معنی ایجاد فضای بی بند وباری فرهنگی اجتماعی نیست.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com ،با توجه به فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان کشور، خبرنگار آوای ماغر در این زمینه مصاحبه ای با دانشجوی کارشناسی حقوق و جوان برترفرهنگی شهرستان بهمئی داشت که در ادامه بیان می شود.
عباس مشیری در پاسخ به این سوال که " نظر شما درخصوص تحلیل رهبری درباره سوء استفاده ازبهانه های همچون افسردگی جوانان ایرانی چیست؟"گفت: بعضی افراد که مدعی افسردگی جوانان هستند ،نشاط و شادی را توام با ابتذال می دانند که این مسئله در جامعه ایرانی و بین جوانان مقید به جمهوری اسلامی جایگاهی ندارد.
مشیری تصریح کرد:جوان ایرانی را باید با معیارهای فرهنگ کشور ایران سنجید. براساس معیارهای حاکم در این کشور، جوان ایرانی مشتاق تلاش و آماده ایثار است و با نگاهی وسیع و عمیق به سمت جلو پیش می رود.
دانشجوی کارشناسی حقوق افزود: در فرهنگ غرب که جوان از لحاظ روحی و معنوی به چیزی وابستگی و دلبستگی ندارد یا امکان حضور در جلسات معنوی برایش میسر نیست جوانانشان دچار نوعی مخدر روانی هستند که برای درمان آن به سراغ موسیقی می رود.
مشیری افزود: اما ذکر این نکته الزامی است که اگر عده ای خواهان درک وضعیت روحی جوانان ایرانی هستند باید در شبهای قدر روز قدس و یا سایر برنامه های ملی و مذهبی شاهد حضور بی نظیر جوانان ایرانی در این عرصه ها باشند، جوانانی که با هر تیپ و قیافه ای محکم و ثابت قدم از آرمانهای اسلام دفاع می کنند.
این جوان برتر فرهنگی بهمئی در پاسخ به این سوال که« ورود امام خامنه ای به حوزه افسردگی و نشاط جوانان را چگونه تحلیل می کنید»؟،گفت:حضرت امیر(ع) قلب نوجوان را مانند زمین كاشته نشده ولى آماده بذر پاشى میداند كه اگر آن چه را كه باعث سعادت و كامیابى یك جوان است، بذر افشانى نكنیم، خواه ناخواه دیگران بذرافشانى خواهند كرد.
مشیری ادامه داد:در نظر پیامبر (صلى الله علیه وآله)، دوران جوانی آنچنان مهم و ارزشمند است كه به ابوذر غفارى دستور میدهد تا این فرصت طلایى را به عنوان غنیمت تلقى كرده و از آن كاملا بهره بردارى كند و میفرماید: «یا أباذر اغتنم شبابك قبل هرمك.اى ابوذر از جوانى خود پیش از فرا رسیدن دوران پیرى كاملا استفاده كن»
وی گفت:اگرچه سخنان صریح امام خامنه ی در سالهای گذشته در خصوص عدم جواز ترویج موسیقی در دانشگاه ها و انتقاد از این روند جز معروفترین مواضع ایشان در حوزه فعالیت های فرهنگی دانشگاه است، اما گویا بازگشت جریان خاص به بدنه دانشگاه ها و جامعه باعث شده است تا مشکل دوباره عود کرده و نیاز باشد تا ایشان یک بار دیگر تذکری جدی و صریح را خطاب به مسئولان مربوطه بیان کنند.
مشیری در پاسخ به این سوال خبرنگار ما که آیا برگزاری برنامه های متعدد کنسرت و برخی از ایده های خاص فرهنگی به بهانه ایجاد نشاط در جامعه را درست می دانید؟گفت:برخی معتقدند نشاط اجتماعی همان چیزی است که در جوامع غربی دیده می شود و به نوعی باید از همان راهها برای گسترش شادابی عمومی استفاده کرد،از دید این تفکر ، گروه های عمومی خیابانی در کنار وضعیت اقتصادی خوب و همچنین دادن آزادی بی حد و حصر فرهنگی می تواند پیشرفت جدی در نشاط عمومی به وجود آورد ، اما نه تنها اینطور نیست بلکه بنا به نظر برخی کارشناسان، نشاط اجتماعی در قالب فرهنگ بومی ایرانی - اسلامی محقق می شود.
این فعال فرهنگی خاطرنشان کرد:نشاط اجتماعی از دیدگاه اسلامی و فرهنگ بومی ایرانی به معنی ایجاد فضای بی بند وباری فرهنگی اجتماعی نیست.
وی با اشاره به لزوم توجه به نشاط اجتماعی در قالب ایرانی- اسلامی و توجه به پایه های این نشاط در قالب بومی می توان به یک نمونه از این پایه ها مثال زد و گفت: هم در فرهنگ اسلامی و هم در ریشه های اجتماعی ایرانیان ، بنیان خانواده عامل مهمی برای امید و شور زندگی در یک فرد است.
مشیری افزود:برخلاف فرهنگ غربی ، در فرهنگ اسلامی- ایرانی ،امید و نشاط در یک فرد با گروه ها و اختلاط و جشن ها و میهمانی آنچنانی به وجود نمی آید.
مشیری ادامه داد :همچنین، در فرهنگ اسلامی- ایرانی هرچه در جامعه بنیان خانواده بیشتر قوی شود بیانگر شادابی عمومی است.
وی گفت: لازم به ذکر است که یک جوان ایرانی به طور ذاتی و به دلیل تعلق خاطر به مسائل اخلاقی نمی تواند مانند یک جوان غربی باشد و تمام نشانه های نشاط اجتماعی در فرهنگ اسلامی – ایرانی در قالب خانواده و پایبندی به بنیان این مهم تحلیل می شود.
این فعال فرهنگی در پایان گفت: هرزمان آمار تشکیل بنیان خانواده در جامعه سنتی ایرانی- اسلامی افزایش یابد می توان گفت هم نشاط عمومی ایجاد شده و هم پیش زمینه های نشاط یعنی امید به زندگی گسترش یافته است.
کد خبر: ۶۸۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۸
چه این تفاهم تصویب بشود و چه نشود ملت ایران تا پای خون در کنار رهبرشان و آرمانهایشان ایستاده اند و قدمی پا به عقب نخواهند گذاشت
کد خبر: ۶۸۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۸
مردم استان کهگیلویه و بویراحمد بار دیگر انزجار و نفرت خود را از رژیم کودک کش و غاصب صهیونیستی و حامیان آنها اعلام نمودند
کد خبر: ۶۷۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۹
روز قدس ، روز بازتابِ خشمِ خروشانِ خلق های ستم دیده و طوفانی شدن غیرت های مقدس مردمی است که نفرت خویش را علیه اسرائیل غاصب با شعارهایشان ابراز می کنند
کد خبر: ۶۷۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۹
روز قدس ، روزى است که باید سرنوشت ملتهاى مستضعف معلوم شود و ملتهاى مستضعف در مقابل مستکبرین اعلام وجود بکنند
کد خبر: ۶۷۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۸
امام جمعه قلعه رئیسی گفت: سازمان بازرسی با استخدامهای غیرقانونی برخورد کند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش خبرنگار فارس از چاروسا، حجتالاسلام اسماعیل صلواتی ظهر امروز در خطبههای نماز جمعه قلعهرئیسی با توصیه نمازگزاران به رعایت تقوای الهی گفت: راه نجات از گناه توبه و استغفار، یاد خدا و استعانت از خداوند متعال، عبادت و بندگی خدا و اراده قوی انسان است، تقوا سبب از بین رفتن بسیاری از گناهان میشود.
وی ادامه داد: عواملی مانند تقوا، حفظ عفت، رعایت حقوق، شرکت در غم و شادی یکدیگر، وجود فرزند و کنترل عوامل مزاحم در حفظ و ثبات حیات خانواده مؤثر است.
امام جمعه قلعه رئیسی در خطبه نخست اشاره به ماه مبارک رمضان کرد و این ماه را ماه مغفرت و رحمت دانست و گفت: در آیاتی از قرآن کریم کسانی که دارای صفاتی مذموم مورد غضب و کسانی که دارای صفات حمیده هستند، مورد لطف و رحمت خدا قرار میگیرند.
وی افزود: بزرگترین آثار ایمان صبر است، مهمترین صفات هر مدیر صبر و شکیبایی است و مهمترین صفت شاخص همه انبیاء، صبر و استقامت است و در نتیجه هر چه صبر بیشتر باشد، موفقیت بیشتر است.
صلواتی با بیان اینکه کسی که پایبند به فرامین الهی است و از دستورات خدا اطاعت محض دارد، محسن است، خاطرنشان کرد: کسانی که در راه خدا جهاد میکنند و میجنگند را دوست دارد و مجاهدان و جهادگران در راه خدا محبوب خدای متعال هستند.
صلواتی در خطبه دوم با دعوت به تقوای الهی، ملاک کرامت آدمی را معیار پذیرش اعمال و مرکب راهوار سعادت تقوا دانست.
امام جمعه قلعه رئیسی در ابتدای خطبه دوم اشاره به مذاکرات هستهای داشته و تاکید کرد: آنچه که امروز خواسته ملت از دولتمردان است، برنامهریزی در فضای تحریمهای ظالمانه و استکباری است و مردم پای اقتدار عزت نظام کشورشان مقاومت میکنند و با هر شرایطی ایستادهاند.
وی اذعان داشت: این بیاحترامی به مردم ایران است که بعضی فکر میکنند مردم خسته شدند و تحمل تحریمها و عوارض آن را ندارند و به هر قیمتی حاضرند ذلت را در برابر دشمن استکباری بپذیرند.
خطیب جمعه قلعه رئیسی به روز دوشنبه 15 تیرماه شب ضربه خوردن امام علی (ع) اشاره کرد و اظهار داشت: این ایام؛ ایام حزن، غم و اندوه آل الله خصوصا امام عصر است حرمت این ایام را حفظ کنیم و فضای شهر و منطقه باید فضای حزن اندوه و غم باشد.
صلواتی همچنین از مردم خواست تا روز جمعه آخر ماه رمضان در روز قدس شرکت و اعلام تنفر و انزجار خود را از استکبار جهانی اعلام کنند.
وی در پایان با تذکر به چندین نهاد و اداره در استان که اقدام به استخدام غیرقانونی کردند، بیان کرد: چندین اداره و نهاد اقدام به استخدام غیر قانونی و با سفارشات نیروی جدید استخدام کردند که حداقل در این دولت مردم این انتظار را نداشتند، که این نتیجه بکار گرفتن مدیران سفارشی و نالایق و نداشتن تعهد کاری است که این جای تاسف دارد که بسیاری از جوانان با مدرک لیسانس و فوق لیسانس بیکار هستند، ولی عدای با سفارشات استخدام میشوند که از سازمان بازرسی خواستار پیگیری این اقدام هستیم.
کد خبر: ۶۷۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۲
رهبر معظم انقلاب فرمودند: اگر از من سؤال شود که «شما موافق مذاکرات اخیر هسته ای هستید یا مخالف»، می گویم نه موافق هستم و نه مخالف، چون هنوز اتفاقی نیفتاده است
کد خبر: ۶۱۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۰
رژیم آل سعود که با در گذشت ملک عبدالله به شدت دچار بحران مشروعیت شده بود بدنبال فرصتی برای قدرت نمایی بود .چراکه ائتلاف ضد داعش به علت ناکارآمدی نتوانسته بود جایگاه دولت سعودی را ارتقا دهد
کد خبر: ۶۰۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۹
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی بمناسبت آغاز سال ۱۳۹۴ هجری شمسی، با تبریک سال نو به ملت ایران، سال جدید را سال «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» نامگذاری کردند
کد خبر: ۵۹۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۱
احتمالا وي در دانشگاه امام حسين(ع) مستقر خواهد شد و همزمان نيز در مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز حضور خواهد داشت.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
پايگاه خبري تحليلي «پارس» نوشت:احتمالا محسن رضايي به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي باز مي گردد.
سردار محسن رضايي كه از سال 1376 از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي خارج شده بود مجددا طي درخواستي خواهان بازگشت به اين نهاد انقلابي شده است.
هدف اصلي وي از بازگشت به اين نهادِ پاسدار ارزشهاي انقلاب، تقويت بنيه علمي و نهاد دانشگاهي سپاه، عنوان شده است.
احتمالا پس از پذيرش مجدد درخواست رضايي، وي در دانشگاه امام حسين(ع) مستقر خواهد شد و همزمان نيز در مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز حضور خواهد داشت.
وي در حال حاضر عضو هيات علمي دانشگاه با درجه دانشياري(Associate Professor) است كه با توجه به طي مراتب علمي، به عنوان استاد(Professor) در دانشگاه امام حسين(ع) مشغول فعاليت علمي خواهد شد.
لازم به ذكر است سردار محسن رضايي در روز قدس نيز رسما با لباس سپاه در راهپیمایی شرکت کرده بود.
در صورت پذيرش درخواست محسن رضايي جهت حضور مجدد در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، با توجه به ممنوعيت قانوني، وي ديگر نمي تواند براي هيچ انتخاباتي، نامزد شود.
محسن رضايي ميرقائد در خرداد 1358 به عضویت سپاه درآمد. در شهریور 1360 از سوی حضرت امام خمینی(ره) به فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به عنوان پنجمین فرمانده کل سپاه) منصوب شد و در دوران پرافتخار هشت سال دفاع مقدس، فرماندهی سپاه اسلام را برعهده داشت.
در دوره تصدی فرماندهی کل سپاه پاسداران، سازمان رزم سپاه را طرح ریزی کرد و به فرمان حضرت امام(ره)، سپاه را به 3 نیروی زمینی، دریایی و هوایی مجهز نمود و توانست سپاه را در قالب 5 نیرو سازماندهی کند.
در این دوره همچنین اقدام به تأسیس دو دانشگاه امام حسین(علیه السلام) و بقیه الله(عجل الله فرجه) نمود و به منظور بهره گیری از ظرفیت یگان های مهندسی سپاه برای کمک به دولت در اجرای طرح های عظیم سازندگی کشور، خود شخصاً فرماندهی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء را برعهده گرفت.
در شهریور 1376 پس از قبول استعفای وی توسط رهبر معظم انقلاب و فرماندهي كل قوا، از سوی ایشان به عنوان «دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام» منصوب گردید.
* چرا لباس سپاه پوشیدم؟به گزارش «پارس»، رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت پس از حضور در راهپیمایی روز قدس با پوشیدن لباس سپاه ،دل نوشته ایی به شرح زیر نوشت: «بازگشت به ارزشهای انقلاب» کجا رفت آن صمیمیتها، آن برادریها، آن اعتمادها؟ کجا رفت آن شهادت طلبی، آن مجاهدات بدون ادعا؟ کجا رفت آن دست محرومان را گرفتن؟ کجا رفت اجابت فریادهای «یا للمسلمین»؟ کجا رفت آن شعارهای حمایت از مستضعفین و پا برهنهها؟ از حقیر سوال شد که چرا لباس پاسداریِ بدون درجۀ سالهای اول انقلاب را در راه پیمایی روز قدس پوشیدی؟ یک کلام خواستم بگویم: برگردیم به ارزشهای انقلاب، برگردیم به صفا و صداقتِ روزهای آزادی خرمشهر، برگردیم به برادریها، برگردیم به فضای رفع محرومیت، برگردیم به سلامت اقتصادی روزهای اول انقلاب، برگردیم به وحدتِ روزهای بعد از شهادت شهید بهشتی. به راستی در کشور چه چیز کم داریم؟ رهبری و نظامی داریم که همچون نخ تسبیح، همۀ ما را گرد یکدیگر جمع میکند. ملتی داریم که پانصد میلیون جمعیت را در کل منطقه میتواند اداره کند. معادن و منابعی داریم که قادر است یک میلیارد جمعیت را رفع نیاز کند، دین و مذهبی داریم که میتواند قلوبِ سخت ترین دشمنانِ بشر را تسخیر کند.
البته نمیگویم خدای ناکرده تمام ارزشهای انقلاب از دست رفته که، اگر چنین بود محاصره اقتصادی نمیشدیم، غرب و اسرائیل با ما خصومت نمیورزیدند، بلکه میخواهم بگویم که تنها راه جهشِ این انقلاب و رفع مشکلاتِ ناشی از فساد و تبعیض و فقر در کشور، فقط و فقط بازگشت صادقانه و گسترده به ارزشهای انقلاب اسلامی است که باید از مسئولان و جناحهای سیاسی کشور آغاز شود.
ارزشهای انقلاب، تنها ساده زیستی و استکبار ستیزی نیست، برادری، شهادت طلبی، صداقت و صمیمیت و نیز حفظ بیت المال و ... همه و همه جزء لاینفک ارزشهای انقلابند. همه ارزشهای انقلاب را باید با هم ببینیم. آری، لباس سپاه پوشیدم که هم از رزمندگان و مظلومین سوریه، فلسطین و عراق حمایت کنم و هم بگویم تنها راه نجات منطقه، این است که ما در داخل کشور، عمیقا به ارزش های انقلاب اسلامی برگردیم. موج ناامنی که از سوریه و عراق شروع شده و امروز به فلسطین رسیده است اگر مهار نشود در ماه های آینده وارد لبنان و خلیج فارس شده و احتمالا در آنصورت به ایران هم کشیده خواهد شد. می بینید که در مذاکرات 1+5 در مقابل تواضع و فروتنی ایران، چگونه زیاده خواهی میکنند. آری، ما باید قوی تر شویم، ولی تنها راه آن، بازگشت کامل به ارزشهای انقلاب است. جامعۀ ما نیاز به آزاد سازی یک انرژی بزرگ معنوی دارد که تنها، با بازگشت به ارزشهای انقلاب، این مهم، شدنی است.
کد خبر: ۵۸۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۹
حجتالاسلام سید رضا اکرمی، نماینده 5 دوره مجلس شورای اسلامی و رئیس شورای فرهنگی ریاست جمهوری دولت یازدهم مهمان این هفته برنامه «شناسنامه» بود.
به گزارش «تابناک»، اکرمی در ابتدای برنامه گفت: من در سال 40 برای طلبگی وارد قم شدم و حجتالاسلام حسن روحانی هم همان سال از سمنان به قم آمدند و در مدرسه آیتالعظمی گلپایگانی مشغول به تحصیل شدند. من نیز در مدرسه جهانگیرخان قم مشغول به تحصیل شدم. در خیلی از درسهای سطح با هم همدوره و هم سطح بودیم. من در طول این 53 سال از روحانی هوش،گوش، دانش و کوشش را دیدم.
** حصر قانونی و شرعی است
اکرمی در پاسخ به این سوال که در انتخابات 88چطور حاج اقای اکرمی سمت میرحسین موسوی رفتند، گفت: من تنها نبودم ستادی تشکیل دادیم آقای غفوری فرد و دکتر آخوندی و آقای کاتوزیان ومن بودم و انصارالله؟ ستادی به عنوان حمایت از میرحسین من برای خودم سه تا دلیل داشتم خوب دوران دفاع ایشان نخست وزیر بود چندسالی هم که من نماینده بودم ایشان را از نزدیک دیدم ساده زیستی و کوشش و تلاش .بیست سالی هم که از زمان نخست وزیری تا آن زمان خ داده بود من انصافا نقطه منفی از ایشان ندیدم در جامعه روحانیت مبارز هم نشسته بودیم برخی صحبت کردند که آقای میرحسین با رهبری زاویه دارد به دلیل آن قراین دوره ریاست جمهوری ونخست وزیریش.
وی ادامه داد: آیت الله امامی کاشانی در آن جلسه نقل کرد گفت من از ایشان سوال کردم اقای میرحسین شما با آقا زاویه فکری و عملی داشتید الان چه می گویید؟ ایشان با صراحت نقل کرد که آقای میرحسین گفته است که من رهبری آقا را قبول دارم ان زمان زمان خودش بود و الان زمان دیگر است. بنابراین من علاقهمند به آقای موسوی بودم و به این دلیل انتخاب کردم قانون مداری و ساده زیستی و کوشش آن دوران نخست وزیری نداشتن هیچ نقطه منفی آن بیست سال این هم نسبت به ولایت فقیه. ولی در همان دوره تبلیغات در ستادی که ما داشتیم یکی دو مورد بود.
** به شعار نه غزه نه لبنان اعتراض کردم
رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری اضافه کرد: مثلا برخی هوادارانش شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران می دهند من به آقای دکتر آخوندی گفتم که به میرحسین بگو این شعار ها یعنی چی ما همچین چیزی نداریم، ما فلسطین را به عنوان کار استراتژیکی داریم نه به عنوان تاکتیک و این حرفها نمیشود و یک مورد دیگر به آقای آخوندی گفتم به میرحسین منتقل کند چهارشنبه آخرین روز تبلیغات به قول آقای ناطق کرکره را کشیدیم پایین و 5شنبه شد و جمعه هم رای گیری بود.
اکرمی تصریح کرد: بعد از انتخابات من در مراسم تنفیذ آقای احمدی نژاد توسط رهبری و مراسم تحلیف در مجلس شرکت کردم نامه تبریک نمایندگان را امضا کردم و بعد آنچه که در خیابان ها گوشه و کنار چه عاشورا چه غیر عاشورا و روز قدس اتفاق افتاد همه را از دم، محکوم کردم و الان هم باورم این است که حصری که انجام گرفته قانونی و شرعی است و من با تمام وجود آن را پذیرا هستم و مقام معظم رهبری روی دشمن ما حساسند و باید هم باشند امریکا و اروپا و ارتجاع عرب نسبت به انقلاب ما طمع دارند نپذیرفتند ولو به ظاهر بگویند ما باید نسبت به آنها حساس باشیم و کاری نکنیم که دشمن در اندیشه و عمل ما زاویه ببیند باید دشمن را با تمام وجود محکوم کنیم بعد هم نسبت به آن حوادث واقعا جفا شد، بلاخره فتنه بود 8ماه کشور درگیر بود.
** رهبر انقلاب بعد از 25 سال بدیل ندارند
"من در دوران انتخابات هم میرحسین را ندیدم چه رسد به بعد من حشر و نشر حضوری که نداشتم بله آن روز احساس وظیفه کردیم ولی به قول معروف کارمان تمام شد ولی من در تمام حوادثی که رخ داد در مجلس بودم و میدیدم که انتخابات تمام اما حوادث ادامه دارد. اما این نکته را هم عرض بکنم اگر بنا باشد ما روی فتنه88 به صورت جامع بررسی بکنیم، معتقدم باید روی آن مناظره که برخی شورش ها و اختلافات را کلید زد هم بررسی کنیم. شب ارتحال امام بود میخواستیم مراسم سالگرد امام را برگزار کنیم. من اشاره کردم رهبرمعظم انقلاب همین الان هم بعد 25سال بدیل و عدیل (همانند) ندارد."
وی افزود: باید ما با تمام وجود براساس عقیده و تجربه تسلیم باشیم نه اینکه چشم و گوش بسته، اینها اسناد است. من هیچ وقت رابطهام را با جامعه روحانیت نداشتم.بعد از قصه ان مناظره یک مقداری به قول معروف گل آلود شد. واقعا به اقای ناطق جفا شد. برخی از دوستان ما هم نسبت به ایشان کم لطفی کردند بالاخره یک اطلاعیه ای لااقل .خدمت ایت الله مهدوی کنی رحمت الله علیه فرمودند من بعد از آن مناظره فردا در حرم امام به آقای احمدی نژاد تندی کردم گفتم این چه حرفی بود شما زدید چرا اسم بردید ولی این بیشتر می بایست به قول معروف بارز باشد. اقای روحانی هم خیلی کم در جامعه رو حانیت شرکت می کردند. اما بعد از این قصه یک کم جدی تر شد. الان که اقای روحانی انقدر گرفتار است .اقای ناطق هم ما خواهانیم که بیایند اما هنوز قانع نشدیم که بیایند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا با آقای روحانی برای ثبت نام انتخابات سال92به وزارت کشور رفتید اما قبلا با آقای هاشمی نرفتید؟ گفت: من با آقای روحانی واقعا مثل دوبرادر هستیم ما را کنار اقای هاشمی نگذارید. اقای هاشمی شخصیتی است که ما برایشان دعا می کنیم وامیدواریم که ایشان را از خطاها مصونیت عنایت کند ولی با آقای روحانی خیلی صمیمیت داریم.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه شما در یادداشتی در روزنامه ای گفتید به عنوان شخص حقیقی که شورای نگهبان آقای هاشمی را تایید صلاحیت نکرد انتقاد دارید؟ گفت: من یادم نمی آید.
وی در پاسخ به این سوال که دولت اقای روحانی دولت سوم آقای هاشمی است؟ گفت: من بین این دو تشابه و سنخیت میبینم اما حتما دو فردند اصلا شرایط آقای هاشمی با شرایط فعلی اقای روحانی فرق می کند.
اکرمی در پاسخ به این سوال که اصلاح طلبان نقش ویژه ای در پیروزی دکتر روحانی داشتند؟ گفت: من سه نکته اینجا عرض می کنم اولا تا مادامی که این واژه ی اصلاح طلبان اصولگرایان یک تعریف مشخص و گویا ندارد ما نمیتوانیم آنچه که پیش می اید را بگویم برای اصلاح طلبان است یا اصول گرایان .مثلا اقای روحانی تا روز سه شنبه ای که پنج شنبه اش انتخابات ممنوع می شود در نظر سنجی ها نفر سوم چهارم یاپنجم است .اما دیدیم روز سه شنبه و چهارشنبه سفر به مشهد که خود یک تابلو شد و وضع به گونه ای دیگر تغییر پیدا کرد که اقای روحانی دارد به جلو می آید و ایشان گفتند در دیدار با آقای طبسی فرمود من به شما تبریک می گویم .درنظرسنجی ها چیزی که موردتوجه قرار نمی گرفت نظرنداده ها بودند که ان عدد بالایی بود وآن عدد بالا روز جمعه خودش را نشان داد .مثلا خیلی ها باورنمیکردند آقای روحانی در روستاها آنقدر رای داشته باشد با اینکه او اصلا سفر نکرده بود ولی مردم روستا رای دادند. بالاخره 30 درصد مردم کشور روستاییها هستند. یا اینکه در مشهد که جایگاه قالیباف و جلیلی بود ولی رای روحانی بالاتر بود. ما تامادامی که در کشور تشکل و حزب و تحزب نداریم، جمعیت ما شناور است. نه فقط برای روحانی، شما در سال 76 فکر میکردید خاتمی رای بیاورد؟ در مورد احمدینژاد هم اینگونه بود. این از اشکالاتی است که ما داریم. ما باید به تشکل تن دهیم و حزب را شکل دهیم و کار مرامنامه ای در طول سال داشته باشیم. به نظر من این افراد هستند که خودشان را نشان میدهند نه جریانها. جریانهای اصوگرا، اصلاحطلب یا قسمت سوم خلی تاثیرگذار نیستند. مردم خودشان تشخیص میدهند و انتخاب میکنند.
وی در مورد اینکه رفتار اصولگرایان در این چند سال با دولت روحانی چگونه بوده است، گفت: ابتدا ما باید بنشینیم و اصولگرایی و اصلاحطلبی را معنا کنیم. من اصولگرایی هستم که اصلاح طلبی را قبول دارم. ما باید در روشهایمان تجدید نظر بکینم. همین اقتصاد مقاومتی امری ضروری است که ما باید به آن توجه کینم و این برای ما ضروری است. ما 2 چیز را باید همیهش حکم قرار دهیم، اول رهبری و بعد قانون. الان وقت نظر دادن نیست. ما سند چشم انداز 20 ساله، برنامه 5 ساله پنجم، قوانین و رهبری را داریم. این را باید جدی بگیریم و به آن عمل کنیم. قطعا هرکسی که اصلاح طلب جدی است قطعا باید اصولگرا باشد زیرا اصلاحات را که نمیتوان در هوا انجام داد و باید به اصولی پایبند بود.
اکرمی در پایان گفت: من درباره شهادت و شهدا 3 تا حرف دارم. اول اینکه وجدانا باور دارم شهدا با آگاهی و تعقل و ایمان پذیرفتند و رفتند جلو. من باور دارم هرکس در هر لباس و هر پستی نسبت به شهدا و خانواده شهدا از روی علم و عمد و عناد خیانت کند حتما چوب میخورد و واگذار به آخرت هم نمیشود. من این را در زندگی لمس کردم. حرف آخرم در مورد شهید خودم است. من در دوکوهه و عملیات کربلای 8 بودم که به من خبر داددند که ایشان شهید شده است. من 2 رکعت نماز شکر به جا آوردم که بچه 19 ساله من در این مسیر عاقبت به خیر شد. وقتی ساک او را تحویل گرفتم دیدم کتاب دانشگاهی است و رویش قرآن است. نواری هم از صدای او بود که با شنیدن آن فهمیدم پسر من خوب و زیبا انتخاب کرده است و با اطمینان و آرامش این مسیر را انتخاب کرده است و در حرفهایش هم داشت که این امام بود که ما را به آنجا رساند. از سال 66 تا حالا من نسبت به او و راه شهدا وفادارم و از خدا میخواهم ما را مدیون شهدا نکند زیرا آنها نسبت به امام خیلی مخلص بودند. دشمنان انقلاب خیر نمی بینند و دوستان انقلاب سرفراز خواهند بود.
کد خبر: ۵۶۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۷
وی افزود: سران فتنه بعد از 25 خرداد 88 نیز با حمایت بی بی سی و فیس بوک و توئیتر ، اردوکشی خیابانی خود را ادامه دادند تا جایی که کار به سر دادن شعار 'نه غزه ، نه لبنان' در روز قدس ، پاره کردن عکس امام (ره) و آتش زدن عزاخانه امام حسین(ع) کشیده شد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:امام جمعه مشهد: خبرگان ناظر بر عملکرد رهبری نیستند/ موسوی و کروبی کنار دریا و ییلاقشان برقرار استامام جمعه مشهد گفت: خبرگان، ناظر بر عملکرد رهبری نیستند چون رهبر ولی همه است و خبرگان نمی توانند بر عملکرد ولی خود نظارت کنند.
به گزارش ایرنا، آیت الله سید احمد علم الهدی شامگاه چهارشنبه در جلسه تفسیر هفتگی قرآن خود در محل مهدیه مشهد در پاسخ به پرسشهای حاضران درباره سخنان اخیر یکی از نمایندگان تهران در دانشگاه فردوسی مشهد افزود: رهبری ولی است و خبرگان مُوَلّی علیه هستند و وقتی او ولی من است چه طور بر عملکردش نظارت کنم؟
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: نظارت خبرگان بر بقای شرایط رهبری است، نه نظارت بر عملکرد رهبر و خبرگان بر دفتر رهبری و دستگاههای زیر نظر ایشان نظارتی ندارند.
علم الهدی تصریح کرد: افرادی که چنین مسایلی را مطرح می کنند فقه بلد نیستند و نمی دانند که مسایل دموکراسی لیبرال یک چیز است و اسلام موضوعی دیگر است .
امام جمعه مشهد با اشاره به مخالفت برخی افراد با ادامه حصر سران فتنه گفت: دادستان بر اساس مصالح سیاسی حکم به بازداشت این افراد داده است، چون آقایانی که از دفاع از اینها دم می زنند به قضاوت دستگاه قضا راضی نخواهند شد.
آیت الله علم الهدی به وقایع پس از انتخابات سال 88 اشاره و تاکید کرد: بررسی ادعای تقلب در انتخابات در نظام جمهوری اسلامی راهکار دارد و آن ارجاع ادعا به شورای نگهبان است .
وی افزود: در انتخابات 88 نیز به مدعیان تقلب در انتخابات گفته شد که از طریق راهکار قانونی ، اعتراض خود را پیگیری کنند اما آنها قبول نکردند و از نظام تقاضای ابطال انتخابات داشتند.
امام جمعه مشهد این تقاضا را زیاده خواهی در حقوق دانست و تصریح کرد: زیاده خواهی در حقوق ، 'بغی' است و حکم 'باغی' حکم محارب است.
آیت الله علم الهدی گفت: در 25 خرداد 88 پس از راهپیمایی معترضان به نتایج انتخابات حدود 23 تن کشته شدند و چون مباشر این قتل ها معلوم نشد، پس مسبب قتل در حکم قاتل است و مسبب قتل کسی است که اعلامیه داده و به راهپیمایی غیرقانونی دعوت کرده است .
وی افزود: سران فتنه بعد از 25 خرداد 88 نیز با حمایت بی بی سی و فیس بوک و توئیتر ، اردوکشی خیابانی خود را ادامه دادند تا جایی که کار به سر دادن شعار 'نه غزه ، نه لبنان' در روز قدس ، پاره کردن عکس امام (ره) و آتش زدن عزاخانه امام حسین(ع) کشیده شد.
عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: موسوی هیچگاه نگفت که این کارها به من مربوط نیست، لذا او متهم است و دادستان طبق قانون حق دارد که او را بازداشت کند و هیچ قانونی در کشور دادستان را در تعیین زمان بازداشت محدود نکرده که متهم را یک روز یا دو روز یا یکسال نگه دارد.
آیت الله علم الهدی تاکید کرد: دادستان به جای آنکه این افراد را در زندان نگهداری کند، حکم به نگهداری آنها در منزلشان داده و این افراد کنار دریا و ییلاق تابستانشان برقرار است، با محافظ می آیند و با محافظ می روند و رهبری در این حکم هیچ دخالتی ندارد و آن را به قانون واگذار کرده است.
امام جمعه مشهد گفت: ما قائل به معصومیت ولی فقیه نیستیم، اما حق نداریم هر تصمیم ایشان را که درست نمی دانیم بگوئیم اشتباه است، چون ولی فقیه، حکیم، حافظ الدینه و مخالف لهواه و مطیع الامر مولاه است و همه جوانب امور را در تصمیم گیری رعایت می کند و مشورت می گیرد.
آیت الله علم الهدی افزود: ولی فقیه موید از جانب امام زمان (عج) است و آیا امام زمان(عج) ، جامعه اسلامی را تحویل آقایی می دهند که بعد یک 'ابوالیلغوزی' از گوشه ای بیاید و بگوید او اشتباه می کند؟
وی با بیان اینکه امام خمینی(ره) ولایت فقیه را همان ولایت رسول الله می دانند گفت: از این رو مقابله با ولی فقیه و رویارویی با او، مبارزه و رویارویی با شخص پیغمبر است، حتی اگر برخورد کننده مسلمان و شیعه و معتقد به وحی و امامت و نبوت باشد.
امام جمعه مشهد افزود: دشمنان به این نتیجه رسیده اند که انقلاب و نظام را تا زمانی که ولایت هست نمی توانند از بین ببرند و راه از بین بردن ولایت استفاده از جریانهای داخلی است.
آیت الله علم الهدی در عین حال تاکید کرد: برخورد فیزیکی و اجرایی با طرفداران فتنه درست نیست و وظیفه ما این است که برخورد فکری و منطقی داشته باشیم و موقعیت فکری و بینشی خود را نشان دهیم، اما اگر کسانی توطئه کنند باید با آنها برخورد کرد.
منبع: ایرنا
کد خبر: ۵۰۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
در پی اتمام دو دوره ریاست عزتالله ضرغامی بر سازمان صداوسیما، آیتالله جنتی در نامهای از وی تقدیر و تشکر کرد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :آیتالله جنتی نماینده ولیفقیه و رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در پی اتمام دو دوره ریاست عزتالله ضرغامی بر سازمان صداوسیما در نامهای ضمن تقدیر و تشکر فراوان، از ایجاد زمینههای اطمینانخاطر خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در آن سازمان، انتصاب مسئولیت جدید وی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی را به عنوان عضو شورای انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی تبریک گفت. متن نامه آیتالله جنتی به شرح زیر است: جناب آقای مهندس سید عزتالله ضرغامی عضو محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی سلام علیکم انتصاب شایسته حضرتعالی توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدظلهالعالی) به سمت «عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی» جمهوری اسلامی ایران را که بیانگر تجربیات گرانقدر و شایستگیهای فراوان شما در عرصه خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی میباشد، تبریک میگویم. دوران تصدی جنابعالی را در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قطعه ای ستودنی در تعالی آن سازمان و رشد جامعه در زمینههای انقلابی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بود. صداوسیما در این مدت نقش مؤثری در به صحنه آوردن مردم شریف در ایامالله 22 بهمن و 9 دی و روز قدس و موارد مشابه دیگر داشت که قابل تقدیر است. لازم میدانم از معاضدت مستمرتان با نهاد شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در زمان ریاست سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که همواره موجبات دلگرمی و اطمینانخاطر خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را در این نهاد فراهم میکرد تشکر نمایم. امید است در مسئولیتهای جدید توفیقات روز افزونی نصیبتان گردد.
کد خبر: ۴۸۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
رای اصولگرایان همان ۴میلیون رایی است که سعید جلیلی آورده و ۲میلیون رای ولایتی. اما برعکس اصولگرایان احمدینژاد همچنان دارای محبوبیت قابل توجهی در بین اقشار پایین جامعه است، معتقدم که اگر همین فردا انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود احمدینژاد ۱۰ میلیون رای خواهد داشت.حضور احمدی نژاد در مراسم راهپیمایی روز قدس اما فضایی دیگر بود که برخی از طرفداران او شعار بازگشتت به قدرت را سر دهند.نباید تعریف و تمجید برخی را به حساب صداقت آن ها گذاشت. امثال زیباکلام یقین دارند که احمدی نژاد دارای پایگاه مردمی است. حال در صد این هستند با نفوذ به بدنه این پایگاه مردمی، القائات خود را به آن تزریق کند. برای مثال دوست دارند همه حامیان احمدی نژاد را، افراد بی سواد و کم تحصیلات معرفی کنند.به گزارش میدان۷۲، در همین راستا صادق زیبا کلام، فعال سیاسی اصلاح طلب در مورد شعارهای هوادارن احمدی نژاد در روز قدرس مبنی بر اینکه وی در دوره بعدی رییس جمهور خواهد بود،گفت: خیلی بعید میدانم که شرایط کشور به گونهای باشد که احمدینژاد سه سال دیگر نامزد ریاست جمهوری شود. حتی اگر بخواهد در انتخابات نامزد شود، کاندیدای جناح اصولگرا خواهد بود و شانس اینکه از سوی اصلاحطلبان نامزد بشود مطمئنا منتفی است.وی به تجربه تلخ اصولگرایان از ریاست احمدینژاد اضافه کرد و افزود: با توجه به تجربه تلخی که اصولگرایان خصوصا از دوره دوم از احمدی نژاد دارند خیلی بعید است که بخواهند از احمدینژاد حمایت کنند، این اتفاق به احتمال زیاد نخواهد افتاد. در بهترین حالت احمدینژاد مجبور است تا به عنوان یک نامزد مستقل در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. من شانسی برای ایشان نمیبینم. اما در عالم سیاست هیچ چیز را نمیتوان قطعی پیش بینی کرد.زیباکلام تصریح کرد: ممکن است احمدینژاد بار دیگر با اصولگرایان ائتلاف کند، اما این شانس در صورتی است که روحانی ظرف این ۳ سال عملکردی بسیار بسیار بسیار ضعیف را از خود نشان بدهد و عملکردی به مراتب بدتر از ۸ سال گذشته اصولگرایان داشته باشد. در این حالت ممکن است که اتحاد و ائتلافی بین احمدینژاد و اصولگرایان صورت گیرد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب با بیان اینکه مشکل اصولگرایان این است که هیچ محبوبیتی بین مردم ندارند، خاطرنشان کرد: رای اصولگرایان همان ۴میلیون رایی است که سعید جلیلی آورده و ۲میلیون رای ولایتی. اما برعکس اصولگرایان احمدینژاد همچنان دارای محبوبیت قابل توجهی در بین اقشار پایین جامعه است، معتقدم که اگر همین فردا انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود احمدینژاد ۱۰ میلیون رای خواهد داشت.
وی ادامه داد: مشکل اصلی و اساسی این است که اصولگرایان از هیچ محبوبیتی در بین مردم برخوردار نیستند، از سوی دیگر اگر بخواهند به سمت احمدینژاد و آن ۱۰ میلیون رای بروند، باید تجربه بسیار تلخ ۸ سال گذشته را تحمل و تکرار بکنند. مشکل اصلی احمدینژاد برای اصولگرایان این است که احمدینژاد انسان مطیعی برای آنها نخواهد بود و بعضی اوقات میخواهد امور را آنگونه که خودش میخواهد سامان دهد.
استاد دانشگاه تهران با توجه به سکوت احمدینژاد درباره بازگشتش به سیاست، گفت: نباید از احمدینژاد توقع داشته باشیم که بگوید بله من صد در صد میخواهم در انتخابات شرکت کنم و اعلام آمادگی میکنم. اگر این چنین موضعی را بگیرد، باعث حملات زیادی از سوی طیف اصولگرا علیه خود میشود . در حقیقت احمدینژاد هم هست و هم نیست و در سایه به سر میبرد.
این تحلیلگر سیاسی با اشاره به محبوبیت احمدینژاد در میان روستائیان کشور تصریح کرد: ضمن اینکه احمدینژاد میداند، شخصیتها و چهرههای اصولگرا هیچکدام در بین مردم محوبیتی ندارند و میداند که خودش محبوبیتی درمیان روستائیان و اقشار با سطح تحصیلات و سواد پایین کشور دارد، اصولگرایان هم میدانند که احمدی نژاد رای ۱۰ میلیونی را در بین مردم دارد و نمی توانند به این راحتی از این مقدار رای چشمپوشی کنند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: در مجموع همهچیز بستگی به عملکرد روحانی دارد. البته عملکرد روحانی هم بستگی به مذاکرات هستهای خواهد داشت. اگر مذاکرات هستهای موفقیتآمیز باشد که تا به الان هم بسیار موفق عمل کرده است(!)، شانسی برای احمدینژاد و اصولگرایان نخواهد بود. مگر اینکه در نهایت روحانی نتواند در امر مذاکرات هستهای به توافق و موفقیت کامل دست پیدا کند و کشور همچنان در باتلاق معضل هستهای باقی بماند.
وی درباره منظور روحالله حسینیان مبنی بر بازگشت دولت کریمه تصریح کرد: منظور آقای حسینیان هم از دولت کریمه همان دولت احمدینژاد است که اصولگرایان از آن به عنوان دولت کریمه یاد میکردند.
همان طور که در بیان زیبا کلام مشهود است، وی علاقه وافری دارد، که تسلیم هسته ای را بزرگترین دستاورد دولت تدبیر مطرح کند و از کوخ دولت روحانی کاخ بسازد. تا آن ها هم در مقابل خدمات خستگی ناپذیر دولت خدمتگذار احمدی نژاد، حرفی برای گفتن داشته باشند.
کد خبر: ۴۰۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۶
امروز در آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان مردم روزه دار شهرستان لنده بار دیگر پیمان همبستگی خود را با مردم فلسطین و غزه اعلام و انزجار خود از استکبار جهانی را نشان دادند
کد خبر: ۳۹۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
حجتالاسلام بزرگواری سردادن شعار انحرافی « نه غزه، نه لبنان» را از روی جهل دانست و گفت: کسانی که این شعار را سر میدانند امروز بدانند اگر لبنان و غزه، سوریه و عراق نبود دشمن به خاک ما رخنه کرده بود.به گزارش آوای دنا به نقل از خبرگزاری فارس از کهگیلویه، حجتالاسلام سید علیمحمد بزرگواری ظهر امروز در جمع نمازگزاران جمعه و شرکتکنندگان در مراسم روز جهانی قدس در مصلای امام خمینی(ره) دهدشت به ایراد سخن پرداخت.
نماینده مردم شهرستانهای کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در هر کجا که جنگی آغاز میشود، خرابی و ویرانی در پی دارد، اظهار کرد: ما ملت ایران و مسلمانان جهان مردمی مخالف جنگ و خونریزی هستیم.
بزرگواری تحمیل جنگ هشت ساله و نابرابر رژیم بعثی عراق بر کشورمان را تجربه خرابیهای جنگ عنوان و تصریح کرد: هنوز هم آثاری از ویرانی و خرابی جنگ هشت ساله به چشم میخورد.
وی با اشاره به امر اسلام در مخالفت با جنگ و خونریزی، تأکید کرد: امروز ملت سرافراز ایران با حضور در راهپیمایی روز قدس به دنیا ثابت کردند که ملت ایران پرچمدار دفاع از اسلام است.
به گفته بزرگواری جوهره ملت ایرانی و فرهنگ غنی ایرانی به ما یاد داده است که با جنگ و خونریزی مخالفت داشته و از مظلوم دفاع کنیم.
نماینده شهرستانهای چهارگانه کهگیلویه و بویراحمد در مجلس، خاطرنشان کرد: این حضور پرشور در راهپیمایی برای دفاع از انسانیت و ابراز خشم و انزجار از جنایات ددمنشانه اسرائیل غاصب است.
بزرگواری سکوت دبیر کل سازمان ملل در برابر اقدامات وحشیانه غرب در فلسطین را مغایر با شعار سردرب سازمان ملل خواند و گفت: سکوت مجامع بینالمللی نشانه همراهی با استکبار است.
وی با اشاره به کشتار بیرحمانه کودکان بیگناه غزه، این کودکان را انسان خواند و با بیان اینکه همزمان با به خاک و خون کشاندن مردم غزه صدای اذان از منارههای مساجد این شهر بلند است افزود: کشتار کودکان و زنان غزه اوج خفت و ذلت اسرائیل و هم پیمانانش است.
بزرگواری خاطرنشان کرد: امروز آمدیم تا فرهنگ ایرانی و اسلامی خود را به دنیا ثابت و از انسانیت و بشریت دفاع کنیم.
بزرگواری با تأکید بر اینکه هر مسلمانی در برابر جنایات صهیونیست خاموش نشیند کافر است، افزود: دفاع از مظلوم در برابر ظالم وظیفه شیعیان است.
نماینده کهگیلویه در مجلس شورای اسلامی اثبات انسانیت و مشخص کردن جبهه را از دیگر دلایل حضور در راهپیمایی قدس خواند و تصریح کرد: همه پیامبران و اولیای الهی در جبهه حق و ستمگران در جبهه باطل بودند و امروز در دنیای اسلام پرچم جبهه حق بر دوش شیعیان است.
وی مرجعیت شیعه را عامل نجات بغداد از سقوط عنوان و تأکید کرد: مردم ایران با حضور پکپارچه در راهپیمایی قدس به دنیا ثابت کردند که با هر سلیقه و گرایشی که باشند همواره در صحنه حضور دارند.
بزرگواری مجامع بینالملل و تشکلهایی که صهیونیست و رسانههای غربی بر آنها حکومت میکند را دروغگو و کافر خواند و گفت: ما همواره در مقابل توطئههای دشمنان آمادهایم و دنیای اسلام باید بیدار باشد.
این مسئول سردادن شعار انحرافی «نه غزه، نه لبنان» را از روی جهل دانست و خاطرنشان کرد: کسانیکه در گذشته شعار «نه غزه نه لبنان» سر میدانند امروز بدانند اگر لبنان و غزه، سوریه و عراق نبود دشمن به خاک ما رخنه کرده بود.-
کد خبر: ۳۹۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
صهیونیست غاصب باید بداند حکومت اسلامی و به ویژه مردم شریف و انقلابی ایران همواره از حقوق بهحق ملت فلسطین حمایت کرده و غده سرطانی اسرائیل غاصب را محکوم میکند.به گزارش آوای دنا ،سپاه فتح استان کهگیلویه و بویراحمد در بیانیه ای حضور گسترده و پر شور ملت ایران در راهپیمایی روز جهانی قدس را نماد عزم و اراده جهان اسلام و آزادیخواهان عالم برای آزادی قدس و برائت جامعه جهانی از جنایات رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی دانست.متن کامل بیانیه سپاه فتح استان به مناسبت روز قدس به شر زیر می باشد.
((لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الْیَهُودَ))
تشویق «کدخدا» هم از آن سوی آب شنیده میشود: بتاز مرحب، بتاز که نسل جدید سلاحهای نسلکشی در راه است، ... و سیل مساعدت «ابوسفیان» هم از این سوی آب برای «مرحب» جاری است.
این روزها پهنای فلسطین باریکه غزه شده است ،
این روزها که هر لحظه عزیزی به خیل شهیدان آزادی سرزمینهای اشغالی اضافه میشود شاهد سکوت معنادار مجامع بینالملل و کشورهای به اصطلاح متمدنی هستیم که نه تنها از انعکاس اخبار جنایات رژیم صهیونیستی شانه خالی کردهاند بلکه با سکوت خود زمینه فشارهای بیشتر بر مردم بیدفاع غزه را نیز فراهم ساختهاند.
یا للعجب! این پیکرهای غرق به خون نشان دهنده منقرض کردن نسلی از نسل امت محمد (ص) است ...چه زلزله سهمناکی! مقیاسش چند ریشتر است؟!
اینجا غزه است، غزه غرق در خون است، بر سفره رمضان اهالی غزه ، باران موشک است که میبارد .
بر این غزه مرحب زمانه میتازد ...،چند روز پیش «موشه دایان»ش میخواندند و دیروز «آریل شارون» صبرا و شتیلا را قصابی کرد و امروز «بنیامین نتانیاهو » جلاد خون آشام غزه شده است .
امروز غزه شده است شعب ابیطالب و در این حلقه محاصره، از زمین و هوا و دریا بر آن باران بمب و موشک است که میبارد،
ای جهان اسلام! در این شبها خواب به چشمان «سلما» و «اسماء، و «حیفا» و ... این دخترکان مظلوم غزه حرام شده است .
مردم! سیاهی این شبها، در سیاهی دود انفجارها گم شده و بوی باروت و سیمان فضای خانههای غزه را پر کرده است .
پنجه بغض، گلوی قدس را گرفته و فشار میدهد.
اشک در چشمهای بیرمقش موج میزند و لحظههایش در کسالت وتردید پژمرده میشود.قدس، چشم به راه مردی است که تمام زنجیرها را پاره، و خون را در رگ حیات مُرده جاری میکند.قدس، امروز منتظر گامهای بلند من و تو است تا هر کداممان، سطلی آب بریزیم و سیل جاری کنیم تا اسرائیل را آب ببرد.
دنیا امروز در حالی شاهد قساوت، خونریزی و نقض آشکار حقوق بشر در غزه است که نهادهای بینالمللی و از جمله مدافعان جهانی حقوق بشر اقدام موثری برای مقابله با اقدامات جنایتکارانه رژیم اشغالگر قدس در فلسطین انجام نمیدهند و سکوت تلویحی آنها در کنار انفعال برخی کشورهای مرتجع عربی، عملاً به حمایت از جنایتهای این رژیم، تعبیر میشود. نباید از یاد برد که محاصره قریب به هفت ساله غزه یک نقض آشکار حقوق بشر و یک جنایت بشری است که باید هرچه سریعتر پایان یابد.
صهیونیست غاصب باید بداند حکومت اسلامی و به ویژه مردم شریف و انقلابی ایران همواره از حقوق بهحق ملت فلسطین حمایت کرده و غده سرطانی اسرائیل غاصب را محکوم میکند.
پاسداران و پایوران سپاه فتح استان کهگیلویه و بویراحمد ضمن تجدید بیعت با آرمان های والای حضرت امام خمینی(ره) و ولی امر مسلمین جهان حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی) و شرکت پر شکوه در این روز بزرگ اسلامی از عموم مردم سرافراز ایران اسلامی بخصوص مردم شهید پرور استان دعوت می نماید روز جمعه آخر ماه مبارک رمضان در راهپیمایی با شکوه روز قدس شرکت نموده و با مشت های گره کرده شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل را سر بدهند تا انشاالله به زودی شاهد فروپاشی نظام سلطه و طلوع صبح آزادی در قبله نخست مسلمین و برپایی نماز جمعه در این مکان مقدس باشیم.
کد خبر: ۳۹۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۳