« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري پايبند ميداند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
اسدا...ربانی مهر:به نظر ميرسد اكثريت جامعه امروز ما بالاخص فرهنگيان و دستاندركارن تعليم و تربيت جامعه ما هنوز بعد از گذشت سالها مرحوم محمد بهمن بيگي بنيانگذار مدارس عشايري در ايران را نشناختهاند، البته اين درد بزرگ جامعه به مرحوم بهمن بيگي خلاصه نميشود چون حتي اكثر جوانان تحصيلكرده ما هنوز بزرگان ديگري چون ابوريحان، بوعليسينا، فردوسي؛سعدي، مولي و... را شناختهاند و كار را به جايي رساندهاند كه كشورهاي همسايه كه چند سالي است احساس وجود كردهاند آنها را به نام خود كردهاند و اين مشكل هويتي ماست كه متأسفانه با مفاخر خود بيگانهايم و انتظار داريم نسلهاي امروزي ما به دنبال الگوهاي غربي نروند و هنرپيشهها از فكر و ذهن تا تلفن همراه و اتاق خوابشان را تسخير نكند و در حقيقت علت اصلي آن كمكاري ما و توجه آنهاست كه به اين روز افتادهايم.
اما چه خوب است كه مقايسهاي داشته باشيم بين سياه چادرهاي ديروز كه چقدر مهد علم و معرفت و پاكي بودند و متأسفانه عليرغم پيشرفتهاي اساسي كه در مدارس امروز ديده ميشود و مدارس چندين طبقا با سايتهاي اينترنت و بهترين امكانات ساخته ميشود اما آن بازده موردنظر را ندارد، روزگاري كه فضاي سخت سياسي در كشور حكمفرما بود، كساني چون مرحوم محمد بهمن بيگي كه خود تحصيلكرده آمريكا بود احساس درد داشت و براي باسواد كردن مردم به جنگ طبيعت خشن ميرفت و افراد بيگانه با علم و دانش را به سياه چادرها ميكشاند و رنج آب سرد رودخانهها و جاده خاكي روستاها را تحمل ميكرد تا از مدارس روستايي بازديد كند و از همه مهمتر چقدر از اين كار خود لذت ميبرد، بيش از دو هزار نمايندگي عشاير در استانها داشت اما دفتر نداشت و در ميان همين چادرهاي سياه عشايري هزاران هزاران دكتر و مهندس و استاد دانشگاه تربيت كرد، از رودخانه ارس در آذربايجان تا شيراز و ياسوج و بختياري را رفت و با همه سختيها زندگي كرد تا رسالت و وظيفه خود را به خوبي انجام دهد و اين نشانه درد داشتن و احساس تكليف است، اما آيا امروز همين اندازه احساس تكليف وجود دارد.
راستي معلمان امروز چرا براي تهاجم فرهنگي دشمن در بين دانشآموزان كه بيداد ميكند كمي بيتوجه شدهاند، چرا مسؤولان ما معلمان را به خوبي درك نكردهاند تا اينكه معلمان به خوبي مدرسه را درك كنند، چرا حقوق يك معلم بايد يك صدم يك مهندس يا مديرعامل و يا يك كارمند رده بالاي دولت باشد، چرا نبايد توجه به تعليم و تربيت مقدم در همه امور باشد و همه چراهاي بيجواب ديگر...
اگر امروز در جامعه كمكاري از سوي مسؤولان ديده شود، اگر بازاريان گرانفروشي ميكنند، اگر دانشجويان وقتشان هدر ميرود، اگر كارمندان ادارات ساعت كار مفيد ندارند، اگر آسيبهاي اجتماعي در جامعه زياد شده به علت اين است كه مدرسه و معلم را جدي نگرفتهايم، همه مديران، بازرگانان، دانشجويان، كسبه، وزرا، بازيكنان فوتبال، كارمندان ادارات و همه عموم جامعه روزي در مدرسه بودند و در آنجا تربيت شدهاند و اگر اين تربيت در اين سالهاي متمادي مدرسه از روي اصول اسلامي و قرآني باشد ديگر اين همه در سطح كشور مشكل نداشتيم، اگر تربيتها اسلامي بود كه اختلاس اتفاق نميافتاد.
واقعيت اين است كه به بيراهه رفتهايم و در آينده خواهيم ديد كه از بيتوجهي به مدرسه و معلم چه ضررها كردهايم كه ديگر قابل جبران نيست.
به امیداینکه به دلسوزانه درپی حل مشکلات معلمان باشیم تادرآینده جامعه ای خوبی داشته باشیم...
اسدا...ربانی مهر ،معاون فرهنگی و امور جوانان اداره کل ورزش و جوانان استان همدان
عضویت در خبر نامه