« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
بسیج که به فرمان امام راحل(ره) در پنجم آذر 1358 تشکیل شد شجره طیبه ای است که ریشه آن در دین و باورها و اعتقادات دینی و فرهنگی جامعه قرار دارد و تجلی آثار آن در حکومت و امور مادی و معنوی و زندگی مردم است. آوای دنا-علیرضا سعید آبادی:سال 1392 از سوی مقام معظم رهبری سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نام گرفت.واژه حماسه دارای کاربردهای متفاوت است.در افسانه ها و ادبیات اساطیری به نبرد و پیروزی نیروهای خبر در برابر شر دلالت دارد. ادبیات فارسی در قالب اشعار و آثار حماسی از این گونه در مقایسه با سایر گونه ها بهره فراوان برده است.حماسه یکی از عمیق ترین و اثرگذارترین مفاهیم فرهنگی در جامعه بشمار می رود و در مردم برانگیختگی و شور پدید می آورد.در حوزه مسائل نظامی نیز بالا بردن کیفیت جنگ ها و دستیابی به تمامی اهداف سیاسی,انسانی و نظامی جنگ از راه خلق حماسه و قهرمان پروری و افزایش روحیه و توان ملی امکان پذیر بوده است. در امور سیاسی که به رابطه حکومت و مردم و تاثیر هر یک بر دیگری و رقابت نیروهای سیاسی در حوزه قدرت می اندیشد حماسه به نقش عظیم مردم و خواست و مشارکت ایشان در پیشبرد امور جامعه اشاره دارد.کاربرد دینی واژه حماسه از نگاه شیعی بر هیچ یک از ما پوشیده نیست.مصداق بارز آن حماسه کربلا با تمامی اثرگذاری های دینی و سیاسی آن در طی قرون متمادی است. حال سوال این است که حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی در سال 1392 بر چه اموری اطلاق داشته و دارد؟و نقش پارادایم و تفکر فراگیر بسیج در این حماسه ها چیست؟این نوشتار یک رویکرد تحلیلی و توصیفی دارد و مفروض اصلی آن این است که بسیج همانند واژه حماسه تمامی کاربردهای فرهنگی,نظامی,سیاسی و دینی آن را دارد. حماسه های بسیجبسیج که به فرمان امام راحل(ره) در پنجم آذر 1358 تشکیل شد شجره طیبه ای است که ریشه آن در دین و باورها و اعتقادات دینی و فرهنگی جامعه قرار دارد و تجلی آثار آن در حکومت و امور مادی و معنوی و زندگی مردم است.برانگیختگی و انگیزش انسان ها در آحاد مختلف جامعه از طریق مفاهیم عالیه دینی و فرهنگی برای مشارکت آن ها در امور حیاتی کشور از اهداف والای بسیج است.حماسه های بزرگی در این راه خلق شده است. دفع خطر تجزیه طلبی و عناد گروهک ها,مقابله با تهدیدهای خارجی در استان های مرزی,خلق حماسه های مردمی در دفاع مقدس,مشارکت در سازندگی پس از جنگ,دفاع ارزشی و نرم در برابر تهاجم فرهنگی,مهار اغتشاشات داخلی در سال های 1378 و 1388,نمایش قدرت و ایجاد بازدارندگی در برابر مداخلات خارجی در منطقه,الگوسازی در عرصه های مختلف مملکت داری  و نقش راهبردی در شکل گیری بیداری اسلامی از جمله مهم ترین این حماسه ها بشمار می روند.حماسه دفاع مقدس در هشت سال,مهم ترین حماسه بسیج بوده و دربرگیرنده عمیق ترین حماسه های انسانی,نظامی و سیاسی در تاریخ معاصر ایران و جهان است که ابعاد عظیم آن همواره ظرفیت واکاوی و نهادینه سازی و تعمیم به تمامی عرصه های جامعه را دارد. حماسه سیاسیسال 1392 کشورمان درحوزه سیاست داخلی توانسته ظرفیت و شرایط مناسبی برای خلق حماسه های جدید پدیدار کند و این نامگذاری موید آن بوده است.میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باوجود شرایط حساس داخلی و خارجی از یک حماسه سیاسی سرچشمه گرفته است. در بعد سیاست خارجی مقاومت در برابر فشارهای بی سابقه اقتصادی و سیاسی غرب به بهانه برنامه های هسته ای و خویشتنداری در مقابل درگیری های مذهبی در منطقه از یک حماسه سیاسی دیگر ناشی می شود.انقلاب اسلامی ایران از بدو پیدایش همواره با تهدیدهای داخلی و خارجی متعددی مواجه بوده است.پس از دفاع مقدس از بار نظامی تهدیدها در مقام مقایسه با زمان جنگ کاسته شده و بر حجم تهدیدهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی افزوده شده است.نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران توانسته با ظرفیت بالای تهدیدپذیری خود نه تنها بر تهدیدها فائق آمده بلکه در بسیاری از موارد تهدیدها را به فرصت تبدیل ساخته است. حماسه اقتصادیپس از تسخیر لانه جاسوسی و قطع رابطه سیاسی با آمریکا بدون وقفه یکی از راه هایی که جهان غرب در برابر انقلاب اسلامی ایران در پیش گرفت اعمال محدودیت  برای فعالیت های اقتصادی کشورمان در عرصه های داخلی و منطقه ای و بین المللی بوده است.از آنجا که بخش اعظم درآمدهای ملی از محل فروش نفت و فراورده های آن تامین می شود از این رو,تاثیرگذاری بر بازار انرژی منطقه و نیاز خریداران و صف آرایی در درون اوپک برای کنترل برنامه های ایران از اهمیت خاصی برای غرب برخوردار بوده است. حجم سرمایه گذاری کشورهای غربی در بخش نفت و انرژی در ژئوپلتیک جنوبی و شمالی ایران نشان از این موضوع دارد که راهبرد غرب در این حوزه ها مبتنی بر دو مولفه بوده است؛اول محدودسازی درآمد کشور از محل فروش نفت از راه عدم برخورداری از بازارهای مناسب و عدم نوسازی و رقابت پذیری صنعت نفت و حوزه های وابسته به آن و دوم؛جلوگیری از مشارکت در برنامه های توسعه نفت و انرژی سایر کشورها با هدف تضعیف ایران و بخش های مولد آن برای کاهش سرمایه گذاری آتی در امور زیربنایی و جلوگیری از توسعه همه جانبه و رقابت کشور با قدرت های منطقه ای و جهانی که در نهایت انقلاب اسلامی را بتواند با چالش های جدی مواجه سازد. در این شرایط خلق حماسه اقتصادی از حساسیت خاصی برخوردار است.رهاسازی کشور از شرایط حصر اقتصادی,عدم وابستگی به اقتصاد تک محصولی,استفاده بهینه از ظرفیت بخش خصوصی و مردمی در اقتصاد ملی,جایگزینی اقتصاد مقاومتی با اقتصاد رانتی,ایجاد موقعیت های مناسب برای کسب و کار و رونق اقتصادی و افزایش تعاملات مستقل بین المللی با اقتصاد جهانی برای جمهوری اسلامی ایران می تواند حماسه اقتصادی را رقم بزند. تفکر فراگیر بسیج و بازتولید حماسه های نوحماسه,رخدادی بزرگ و بی سابقه است.عیناً تکرار تاریخ نیست.در خلق حماسه استفاده از ریشه ها و استعدادهای ذاتی و هویتی و تجارب یک ملت در گذشته,نگاه به مقتضیات زمانه و آینده پژوهی کامل به صورت توامان مدنظر است.حماسه بستگی زیادی به حماسه سازان و قهرمانان دارد. من معتقدم آنچه که بسیج را به خلق حماسه های بزرگ نائل آورده؛بهره گیری از تمامی ظرفیت های موجود در لایه های فرهنگی,نظامی,سیاسی و دینی واژه حماسه است.حماسه قهرمان می خواهد.بسیج با خیل عظیم مردان و زنان حماسه ساز این سرزمین قهرمان دوران ماست. بسیج الگوی ماندگاری برای نسل های فعلی و آینده است به شرط آن که همواره در کانون توجه برنامه ریزان ارشد کشور قرار داشته باشد.قهرمانان در خلق حماسه ها پیشتازند.بسیج با پیشتازی در عرصه های مختلف سیاسی,نظامی,اقتصادی و فرهنگی به گواه دوست و دشمن توانسته از عهده ماموریت های خطیر برآید.محوریت بسیج درخلق حماسه دفاع مقدس,بصیرت در مواجهه با تهدیدات متعدد داخلی,توان بالای بسیج در مقابله با جنگ نرم دشمنان خارجی و مشارکت ارزنده بسیج در برنامه های اقتصادی کشور نشان از جایگاه بی بدیل بسیج در انقلاب اسلامی از گذشته تا حال دارد. بسیج یک تفکر فراگیر و پارادایم بی مانند است که به تمامی مردم ایران و بلکه دینداران و آزادگان جهان تعلق دارد.براین اساس,جایگاه بسیج را در خلق حماسه های نو در دو سطح داخلی و بین المللی می توان مورد توجه قرار داد.در مسائل داخلی خلق حماسه سیاسی همان پیروی از ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برای مواجهه با شرایط خطیر جهانی پیش آمده یعنی به بهای حل فوری مشکلات داخلی دست برنداشتن از ارزش ها و ضرورت مقاومت در برابر زیاده خواهی ها و سلطه طلبی های استکبار البته با شیوه ها و راهبردهای جدید است و در مسائل خارجی پایبندی به اسلام ناب محمدی(ص) در برابر اسلام متحجرین است که امروزه با ترفندهای صهیونیست ها بیش از گذشته خطر آن گریبان کشورهای اسلامی را گرفته است.ایران ام القرای جهان اسلام است.نقش بسیج در خلق حماسه سیاسی همانا پشتوانه سازی و استفاده از ظرفیت عظیم مسلمانان در شرایط حساس بین المللی و بیداری اسلامی به نفع مصالح مردم ایران و منطقه است. فرق حماسه اقتصادی با آنچه که در بالا گفته شد این است که مسائل اقتصادی از پیچیدگی منحصر به خود  در مقایسه با حوزه سیاست برخوردار است.استیلای غرب بر بسیاری از نهادهای مالی و پولی و اقتصادی و بین المللی جهان از یک نابرابری در مناسبات اقتصاد بین الملل سخن می گوید.از این رو,کشورهای توسعه یافته عمدتاً برای پیشبرد منافع سیاسی خود از اهرم های اقتصادی بر علیه کشورهای هدف استفاده می کنند.براین اساس,کشور ما به آنچه که اقتصاد مقاومتی نامیده می شود در این شرایط نابرابر اقتصادی نیاز دارد.مقاومت در اقتصاد الگوهای عینی می خواهد.اقتصاد مردمی یکی از اصلی ترین این الگوهاست که با الگوی شناخته شده بسیج بسیار قرابت دارد و باید همانندسازی شود.این نوشتار مقدمه ای است بر این موضوع که اگر حتی اقتصاد داخلی تحت تاثیر نوسانات سیاسی در ارتباط تنگاتنگ با اقتصاد بین الملل قرار گیرد برای جلوگیری از تبدیل شدن کشورمان به یکی از حلقه های پیرامونی اقتصاد غرب و یا حتی دوری از خطر وابستگی به صورت نیمه پیرامون به مرکز,باید به اقتصاد بومی و مردمی مناسبی روی آوریم که زیرساخت آن بسیج و فرهنگ اقتصادی و مقاومتی درون آن است.بسیج و خلق حماسه اقتصادی از حماسه سیاسی به عقیده من پیچیده تر و ظریف تر است و نیازمند تبارشناسی مفهومی به مراتب دقیق تر و اتخاذ راهبردهای چندلایه مرتبط با مقوله اقتصاد سیاسی است.جنگ دائمی فقر و غنا در طول تاریخ گواه این مدعاست.مفروض نویسنده این است که می تواند سیاست داخلی در ارتباط و تعامل با سیاست بین الملل قرار گیرد ولی لازمه آن این است که از استقلال اقتصادی مناسبی برخوردار باشیم.نتیجه گیریدولت ها پس از انقلاب اسلامی با رویکردهای متفاوتی برسرکار آمده اند.دولت دفاع مقدس,دولت سازندگی,دولت اصلاحات,دولت عدالت محور و دولت اعتدال با این که هر کدام تفاوت های روبنایی و روشی بایکدیگر داشته اند اما زیربنای مشترک در همه این دولت ها پیروی از ارزش ها و اهداف والای انقلاب اسلامی و فعالیت در ساختار ولایی نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است. راه های رسیدن به این اهداف را هر یک با توجه به سیاست های خود تعیین کرده اند.بسیج ظرفیت مشترک و تمام نشدنی در تمام این دوره ها بوده و خواهد بود.بسیج الگوی ماندگار دوران معاصر برای نسل های آینده است به شرط آن که برنامه ریزان ارشد کشور همواره آن را در کانون برنامه ریزی های ملی قرار دهند.بسیج مانند همیشه در عرصه های داخلی و خارجی ظرفیت خلق حماسه های سیاسی و اقتصادی بزرگی را در درون خود دارد که چارچوب و کلیات آن در این نوشتار ارایه شد. و نرید انمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین.خلاصه اهم سوابق تحصیلی و اداری علیرضا سعیدآبادیشماره تماس: 09122404987كانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلاميکاندیدای مردم تهران در انتخابات چهارمین دوره شورای شهراخذ رتبه ممتاز رشته کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی در سال 1380(رونوشت پیوست)پشنهاددهنده ایده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(رونوشت پیوست)مشمول آیین نامه جذب و نگهداری نیروی انسانی  نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(رونوشت پیوست)دبیر تشکل خانه دانشجو در استان در سال های 81-1380(رونوشت پیوست)اخذ امتیاز عالی از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع«بررسی استراتژی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد»(رونوشت پیوست)کارشناس امور مجلس وزارت امور اقتصادی و دارایی از ابتدای سال 1392(رونوشت پیوست)کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  مطابق حکم کارگزینی امور اداری ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(پیوست)دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست)مدیر روابط عمومی موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پیوست)کارشناس برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح ملی در چشنواره شهید رجایی در سال 1386(رونوشت پیوست)برگزیده روابط عمومی های دولت در روز 27 اردیبهشت سال  1386 و تقدیر در سالن اجلاس سران(تقدیر نامه پیوست)پیشنهاد و تدوین « طرح جامع نحوه فعالیت روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی » و طی مراحل تصویب و ابلاغ توسط وزیر محترم به تمامی معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادی و استانی(رونوشت پیوست)طراحی«نظام ساماندهی و نصب تمثال حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری در دولت  » که به صورت بخشنامه با امضا وزیر محترم به تمامی دستگاه های اجرایی ابلاغ شد(رونوشت پیوست)پیشنهاد«طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی از هنرمندان حرفه ای و شرکت های معتبر در عرصه تبلیغات کشور » به شورای محترم  اطلاع رسانی دولت که در سال 1386 به  تایید رسید(رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال 75-1374و تالیف مقالات متعدد در این نشریه (رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تالیف مقالات متعدد در این نشریه(رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال1386و تالیف مقالات در این نشریه(رونوشت پیوست)تدوین 6 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با رشته  روابط بین الملل برای پژوهشکده مطالعات راهبردی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری(رونوشت پیوست )تدوین 2 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با روابط بین الملل برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (پیوست )انتشار ده ها یادداشت و مقاله راهبردی و فرهنگی و مطلب آموزشي در روزنامه های کثیرالانتشار،نشريات،خبرگزاری ها و سایت های مرجع کشور(رونوشت پیوست)مسوول امور پژوهشی مرکز جامع علمی کاربردی شماره 5(تاییدیه پیوست)ایثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز )
کد خبر: ۲۲۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۵

مردی که به آن‌چه می‌گفت و می‌آموخت حقیقتا باور داشت، همان بزرگ مردی که از جنس خودمان بود، با زبان خودمان سخن می‌گفت و اعتقادات و افکارمان را خوب می‌شناخت و حرمت نگه می‌داشت
کد خبر: ۲۲۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۳

آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهد روز گذشته در دیدار با کادر مجموعه سازمان بسیج دانشجویی خراسان رضوی در دفتر خود گفت: ما علما در جمهوری اسلامی ایران دلواپس هستیم و شما بسیجیان علاوه بر این دلواپسی آرمان گرا نیز هستید و این بسیار برای اسلام ارزشمند است  
کد خبر: ۲۱۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۹

آوای دنا-احمدعلی کریمی زاده:در زمانی که دشمنان و معاندین نظام مقدس جمهوری اسلامی شمشیر را برای از بین بردن اعتقادات مردمان ما از رو بسته اند .و با ایجاد هجمه های سنگین تحریم ها و تهاجمات فرهنگی قلب و مغز جوانان این مرز و بوم را نشانه رفته اند .و کمترین کار فرهنگی در مقابله با جنگ نرم و فضاهای سایبری دشمنان صورت گرفته است دیگر اوج بی سلیقگی است که مساجد ما که به فرموده حضرت امام (ره) باید مکان تحولات سیاسی اجتماعی باشد در ید اختیار کسانی است که برای ساخت آن مبلغی را وقف و یا از مردم اخذ کرده اند باشد. این مدیریت غلط که باعث شده عده ای سالها درهیئت امنا باشند ،با افکار جمود و خشک و به دور از آشنایی با تحولات روز و ذوق فرهنگی هنری و همیشه سازشان با هر برنامه فرهنگی مخالف است و اگر هم موافق شد با هزار و یک اما و اگر و شرط و قرار تا کی ادامه دارد؟ نمی دانم این چه وقف و گذشتی است که به واسطه آن باید سالها برمسند نشست و  جلو فعالیت جوانان را سد کرد. در استان ما(کهگیلویه و بویراحمد) از این قبیل رویکردها کم نیست و درد دلها بسیار است و توجه مسئولی معطوف این مهم نمی شود چون نمی دانند ریشه را دارند می سوزانند . کار فرهنگی باید از مسجد شروع شود .مساجد استان کهگیلویه و بویراحمد بیشتر جای خواندن نماز و برگزاری مراسم فاتحه است و بس جز در برخی از آنان . متاسفانه نه استانداران و فرماندارن توجه می کنند و نه اداره اوقاف و تبلیغات اسلامی،لطفا درانتخاب هیئت امنا به گونه ای شایسته تر و با برگزاری انتخابات درون مسجدی اجازه دهید جوانترهای دارای ذوق فرهنگی و هنری هم زمام امور را در دست گیرند . آنان هم که در پی کسب اجر معنوی مسئول باشند  معتمدین مردم و پا به سن گذاشته ها که دارای حسن شهرتند در قسمت نذورات و اعانات و کمک های مردمی و حفظ فضای مسجدکوشا باشند.
کد خبر: ۲۱۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۸

در سال‌هاي اخير در زيرساخت‌هاي فرهنگي از جمله در بخش عمران كارهاي خوبي انجام شد اما به فرموده مقام معظم رهبري، بخش فرهنگ مظلوم مانده است و انتظارات عرصه فرهنگ برآورده نشده است
کد خبر: ۱۹۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۸

به مناسبت 26 مرداد ماه سالروز ورود آزادگان به ایران منتشر شد ؛
26 مرداد ماه؛ يادآور سالروز بازگشت آزادگان سرافرازي است كه پس از تحمل سالهاي اسارت در اردوگاههاي عراق، سال 1369 به ميهن اسلامي بازگشتند
کد خبر: ۱۹۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۶

هدایت الله طیب در شهر تمپا،یکی از شهرهای ایالت فلوریدا ساکن شد و تحصیلات خود را در دانشگاه شهر تمپا شروع کرد.
کد خبر: ۱۲۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۸

فعالیت های چشمگیر و بسیار خوب کانون فرهنگی اجتماعی فرمانداری بهمئی قابل تقدیر و ستودنی است. اوای دنا:« مسئول کانون بانوان فرمانداری بهمئی» با اشاره به اینکه ، کانون فرهنگی اجتماعی بانوان فرمانداری شهرستان بهمئی باحمایت دفتر اُمور بانوان استانداری در بهمن ماه 85  به منظور ایجاد فضائی مناسب و مؤثر برای مشارکت نهادینه زنان و دختران و فراهم آوردن امکانات لازم برای برنامه ریزی و ساماندهی ظرفیت ها و توانمندیهای زنان و افزایش آگاهی آنان تأسیس شدگفت : با توجه به تاكيد مسئولان وبزرگان نظام در ارتباط با جايگاه زنان و سياست ها وبرنامه جامع دفتر امور بانوان ، يكي از تحولات مهم  و چشمگیر در بخش ساختاری و تشكيلات امور بانوان در طول سال ، ارتقاء جايگاه واقعی بانوان در تصميم گيري هاي كلان است که دفتر امور بانوان وخانواده شهرستان بهمئی در راستاي پیگیری و  بررسي مسائل ومشكلات امور بانوان وخانواده در شهرستان بهمئی، در ابعاد زندگي فردي،خانوادگي واجتماعي واجراي سياستها ودستورالعملهاي ابلاغ شده ازحوزه امور بانوان به مطالعه وشناخت امكانات مختلف فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي موجود اشاره کرد و برنامه ريزي لازم را به منظور استفاده و بکارگیری تجهیزات و امكانات و پیدا کردن راه حل هاي مناسب براي رفع تنگناهاي اجتماعي وفرهنگي واقتصادي زنان با همكاري دستگاههاي اجرايي ، که  به منظور ايجاد فضاي مناسب وموثر براي مشاركت همه جانبه زنان وفراهم آوردن امكانات لازم براي برنامه ريزي و ساماندهي ظرفيت ها وتوانمنديهاي زنان وافزايش توانمندی ها و آگاهيهاي آنان سبب تاسيس كانون فرهنگي واجتماعي بانوان شده است و در اين راستا با كسب آموزشها ومهارتهاي لازم ودريافت مشاوره هاي مورد نياز براي ارتقاءكمي وكيفي مشاركت زنان در تمام عرصه ها نقش موثر خويش رابه صورت مفید و لازم ایفا می کنند.                                                                                                                                                                    « خان پور اُستاد مسئول کانون فرهنگی اجتماعی بانوان فرمانداری بهمئی» اهم فعالیتهای کانون فرهنگی اجتماعی بانوان این شهرستان را با حمایت دفتر امور بانوان و خانواده استانداری کهگیلویه وبویراحمد؛ برگزاری کلاسهای آموزشی هنری از قبیل: خیاطی، گلدوزی،گلسازی، کامپیوتر و دیگر رشته های صنایع دستی با ارائه مدرک فنی و حرفه ای، اجرای طرح آموزش خانواده سالم برای زنان کم سواد و بیسواد روستایی، اجرای طرح رحمت ویژه زنان خانه دار در شهرستان بیش از سه هزار  نفر تاکنون  برشمرد وگفت:  در اجرای طرح توانمند سازی دختران تاکنون بیش از 700 نفر بویژه دختران مقطع متوسطه و خوابگاهی شهرستان آموزش دیده اند که برنامه های آموزشی این طرح در سه زمینه احکام– بهداشت- مشاوره و با استفاده از اساتید مجرب و همچنین طرح ملی مطهره برای دختران بالای 15 سال در حال اجرا می باشد  که در هر پایگاه 16 جلسه آموزشی با تدریس برخی از کتابهای استاد شهید مطهری از قبیل: نقش زن در اسلام، حجاب و عفاف، تعلیم و تربیت در اسلام،برگزاری اردوهای سیاحتی و زیارتی، برگزاری کلاسهای آموزشی اصلاح نماز ، ختم قرآن توسط کارآموزان و مربیان آموزشی در ماه مبارک رمضان ، تهیه و انتشار بروشور فرهنگی مذهبی به مناسبتهای مختلف در اغلب نقاط شهرستان بهمئی صورت گرفته است.                                                                           « مسئول کانون فرهنگی اجتماعی بانوان فرمانداری بهمئی » با اشاره به خدمات و فعالیت های صورت گرفته در کانون فرهنگی اجتماعی بانوان فرمانداری بهمئی طی چند سال گذشته  افزود: باتوجه به اهداف تحكيم بنيان خانواده تقويت توانمند ي هاي زنان وارتقاءسطح اعتقادات و باورهاي ديني زنان ودختران،  ديدار ونشست با گروههاي مختلف زنان در جهت تعامل وپيگيري مسائل ومشكلات مرتبط،برگزاري همايشها ونشستها وسمينارهاي مختلف در راستاي ارتقاء آگاهيهاي زنان در مركز شهرستان ، بخشها و روستاههای بهمئی، پيگيري در خصوص ايجاد مكانهاي تفريحي و ورزشي ويژه بانوان ، برگزاري نشست آموزشي با موضوع حجاب وعفاف،برگزاري مشاوره خانواده برای تحكيم بنيان خانواده ، برگزاري طرح آموزش خانواده بارويكرد ديني ، برگزاري طرح ملی مطهره ، آموزش خانواده براي بيش از هزار نفر، برگزاري دوره هاي متعدد آموزشي ويژه بانوان شاغل،  ایجاد كلاسهاي هنري وآموزشي در  زمینه اشتغالزايي زنان سرپرست خانوار در كانونهاي فرهنگی اجتماعي بانوان ، بازديد از اشتغال زايي بانوان روستايي وعشايري،نشست با زنان كار آفرين ، اردوهاي مسافرتي وزيارتي ،كلاسهاي آموزشي در ارتباط با تحكيم بنيان خانواده ، از جمله برنامه هایی است که در این شهرستان به خوبی اجرا شده است. «خانم پور اُستاد» به شرح وظايف امور بانوان وخانواده در حوزه شهرستان بهمئی اشاره کرد وگفت:  ارتباط مستمر با دفتر امور بانوان استانداری، مطالعه و بررسي و برنامه ريزي مناسب جهت فراهم آوردن زمينه هاي لازم براي آموزش وبالا بردن سطح كارايي ودانش عمومي خانواده ها و بانوان، انجام مطالعات و تحقيقات لازم درخصوص وضعيت مسائل ومشكلات امور خانواده وبانوان در ابعاد زندگي فردي، خانوادگي واجتماعي ، برنامه ريزي جهت استفاده وبهره برداري امكانات موجود، يافتن راه حل هاي مناسب براي رفع تنگناهاي اجتماعي،فرهنگي واقتصادي زنان، اجراي دستورالعملهاي ابلاغي از استان، برقراري ارتباط مستمر با دستگاه هاي دولتی در امور بانوان از مهمترین وظایفی است که به نحو مطلوب در شهرستان بهمئی در حوزه کانون فرهنگی اجتماعی شهرستان بهمئی اجرا شده اند. « خانم پور اُستاد مسئول کانون فرهنگی اجتماعی شهرستان بهمئی » فراهم آوردن زمینه های اجراي وظايف  محوله در ارتباط با مسائل خانواده وبانوان از طريق دفتر امور بانوان استانداری کهگیلویه وبویراحمد و فرماندار این شهرستان  و بررسی مسائل ومشكلات اجرايي برنامه هاي اجتماعي و رفاهي خانواده ها وبانوان و پيگيري ازطريق مسئولين ذيربط تا رفع مشكلات را از دیگر وظایف کانون فرهنگی اجتماعی فرمانداری بهمئی برشمرد. « فرماندار بهمئی » در طی سلسله بازدیدهای خود از محل کار و فعالیت های کانون فرهنگی بانوان این شهرستان و بازدید از روند اجراوفعالیت پایگاههای طرح های آموزش خانواده در محل مجتمع اداری لیکک و مراکز بخش های سرآسیاب یوسفی وممبی و دیگر مناطق روستایی و شهرک ها از جمله شهرک سیاهشیر، حوزه کت، شهرک گچ بلند، دهستان کفش کنان و شهرک ولیعصر از تلاش ها وزحمات خانم پور استاد مسئول این کانون که طی سالهای گذشته تلاشهای فراوانی در راستای افزایش سطح اُمور فرهنگی و ترویج فرهنگ های به روز اسلامی و آموزشهای عمومی بانوان متحمل شدند تقدیر کرد و نقش بانوان را در اجتماع بسیار مهم دانست وگفت: مشكلات و نيازهاي كانون هاي فرهنگي- اجتماعي بانوان شهرستان بهمئی نیازمند همکاری بخش ها و دستگاههای مختلف و دیگر نهادها می باشد.«آقای سیاوش» با بیان اینکه،اين كانون ها نقش موثري در آموزش و ارتقاء مهارت هاي بانوان روستايي و شهري بهمئی ايفا مي كنندگفت: افزايش سطح كيفي و کمی برنامه هاي كانون هاي بانوان كه در مناطق مختلف شهري و روستايي بهمئی در حال  فعاليت هستند،نيازمند کمک ها و مساعت هاي ويژه همه مسئولان است. مسلم مختاری11/10/1391
کد خبر: ۱۲۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۱

انتقاد و انتظارات امام جمعه لنده از عملکرد بعضی از ادارات بخش در خطبه های نماز جمعه امروز .اوای دنا: حجت‌الاسلام عباس عبدالملکي ظهر امروز در خطبه‌هاي نماز جمعه اين هفته شهر لنده ضمن تبريک ميلاد امام موسي کاظم (ع) و  ميلاد حضرت عيسي مسيح (ع)  ، نفاق و دو دستگي را در ميان مسلمين خطرناک خواند و افزود: از آغاز انقلاب تاکنون منافقين با طرح‌ريزي توطئه‌هاي مختلف درصدد دو دستگي در ايران بودند ولي آگاهي و بصيرت مردم ايران تمام توطئه‌هاي آنان را با شکست روبرو ساخت.وي فتنه 88 را حاصل نفاق عده‌اي از خواص بي‌بصيرتي دانست که با شايعه پراکني‌هاي مختلف 7 ماه آشوب و نزاع و فتنه را در کشور رقم زدند.حجت‌الاسلام عبدالملکي افزود: امروز مردم ما بايد بصيرت و آگاهي خود را نسبت به مسائل کشور بيش از گذشته تقويت کنند و نگذارند منافقان کاري از پيش برند که به صلاح کشور و ملت نيست.وي در ادامه شايعات به پايان رسيدن دنيا را پوچ و واهي خواند و گفت: اين شايعات که طراحي و شبيخون فرهنگي غرب عليه اعتقادات مردم است چيزي خطرناک بوده و مردم و مسئولان بايد از پراکندگي آن در جامعه جلوگيري کنند.امام جمعه لنده در ادامه به نارضايتي مردم لنده از چاله‌هاي موجود در خيابان‌ها اشاره کرد و گفت: شهرداري بايد هر چه سريع‌تر چاله‌هاي موجود در خيابان‌ها را تسطيح کرده و جلوي سد معبر در خيابان‌ها را بگيرد.وی همچنین با اشاره به انتظارات مردم از دستگاه‌هاي دولتي اظهار داشت: سپاه و آموزش و پروش بايد از قيد بخشنامه‌هاي داخلي و سختگيرانه بيرون آيند و کارهاي فرهنگي بيشتري در سطح شهر انجام دهند.امام جمعه لنده گفت: کانون‌هاي فرهنگي مساجد شهر لنده عملاً تعطيل بوده به صورتي که فعاليت فرهنگي از آنان به چشم نمي‌خورد.وي وظايف کميته امداد و بهزيستي را نيز يادآور شد و گفت: دستگاه‌ها بايد از نيروي عظيم خود به نحو احسن استفاده کرده و امور فرهنگي خود را فعال کنند.حجت‌الاسلام عبدالملکي خاموشي بعضي از خيابان‌هاي شهر لنده را يادآور شد و افزود: انتظارات مردم از داشته‌هاي دستگاه‌ها بوده نه از نداشته‌ها، پس ادارات داشته‌هاي خود را به مردم عرضه کنند تا نگويند کاري نشده است.وي افزود: بحث مواد مخدر در سطح کشور به يک معضل تبديل شده و نيروي انتظامي بايد بيش از گذشته با ترويج اين مواد در سطح شهر برخورد و اراذل و اوباش شهر را دستگير و به مراجع ذي‌صلاح معرفي کند.امام جمعه لنده گفت: مردم عملکرد تمام دستگاه‌ها را زير ذره‌بين خود داشته و از کوچکترين خطاي آنها نمي‌گذرند که ادارات بايد تا مي‌توانند در کارهاي خود جديت به خرج دهند.حجت‌الاسلام عبدالملکي توجه به جوانان را يادآور شد و افزود: قشر جوان کشور نيازمند توجه و برنامه‌ريزي جدي است.وي خاطرنشان کرد: امور جوانان اداره ورزش و جوانان غير فعال بوده و تاکنون در برنامه‌ريزي براي جوانان ناکام عمل کرده است.
کد خبر: ۱۲۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۱

  اوای دنا:مردم شهیدپرور، انقلابی و همیشه در صحنه لنده صبح امروز در اعتراض به هتک حرمت به ساحت مقدس پیامبر بزرگ جهانیان حضرت محمد(ص) راهپیمایی کردند. در این راهپیمایی گروه‌های مختلف مردمی، مسئولان، دانش‌آموزان، اصناف، بسیج و قشرهای مختلف مردم حضورداشتند. مردم لنده در این راهپیمایی انزجار خود را از اقدام شوم دشمنان علیه مقدسات اعلام ‌نمودندو با شعارهای « لااله‌الاالله محمد رسول‌الله»، « صل علی محمد صلوات بر محمد»، « لبیک یا رسول‌الله»، « مرگ بر آمریکا» و « مرگ بر اسرائیل» مسیر راهپیمایی را می‌پیمودند. حجت الاسلام عبدالملکی امام جمعه لنده در این مراسم ضمن قدردانی از حضور مردم گفت:دشمنان تصور می‌کنند می‌توانند با توهین یه اعتقادات  مسلمانان اهداف شوم خود را پیاده کنند. وی ادامه داد: مسلمانان جهان با اتحاد و همدلی بیش از پیش تمامی نقشه‌های شوم استکبار را خنثی کرده‌اند و اگر همه ما رابکشند در مقابل اهانت به رسول خدا کوتاه نخواهیم امد.      
کد خبر: ۱۰۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۲۹

اوای دنا:شادكامي بخش مهمي از كيفيت زندگي و بالاتر از هر ثروتي به‌شمار مي‌رود و با بسياري از مؤلفه‌هاي سلامت رابطه نزديكي دارد.در ادبيات، افلاطون شادكامي را حالت تعادل و هماهنگي ميان سه عنصر استدلال، هيجان، و اميال و ارسطو آن را زندگي معنوي مي‌داند.به گزارش ايسنا، پژوهشگراني كه در اين باره دست به تحقيق زده‌اند، از شخصيت، عزت نفس، اعتقادات مذهبي، سرمايه اجتماعي – فعاليت‌هاي اوقات فراغت، ورزش هفتگي، نداشتن سابقه بيماري عصبي، خوش‌بيني به زندگي و بسياري از موارد ديگر، به عنوان عوامل مؤثر در پديده شادكامي افراد ياد كرده‌اند.نتايج يك پژوهش بر روي 27 هزار و 883 ايراني 18 تا 65 سال در كشور نشان داده است كه بيشتر مردم كشور (39.3 درصد) از شادكامي سطح متوسطي برخوردارند. 35.4 درصد نيز شادكامي خود را كم توصيف كرده‌ و در اين ميان، تنها 3 درصد خود را در سطح «بسيار زياد» شادكام مي‌دانند.در اين پژوهش كه از هر استان كشور دست كم 800 نفر بررسي شده‌اند، سطح شادكامي با پرسش: «آيا فردي با نشاط و شاداب هستيد؟» در پنج سطح «بسيار زياد»،‌ «زياد»، «نه زياد، نه كم»،‌ «كم» و «بسيار كم» مورد سنجش قرار گرفت.شادترين استانهاي ايرانيافته‌هاي پژوهش « شادكامي مردم ايران و عوامل موثر بر آن» از ميان 30 استان مورد بررسي، استان زنجان را با 3/69 ميانگين امتياز شادكامي، شادترين استان كشور معرفي كرده است و از يزد با 3/12 ميانگين امتياز شادكامي، به عنوان پايين‌ترين سطح شادكامي نام برده است.همچنين استانهاي گلستان، بوشهر، هرمزگان و كردستان از ميزان شادكامي بالاتري از خط ميانگين برخوردار بوده‌اند.كاهش شادكامي با هر سال افزايش سناز ديگر نتايج قابل توجه اين پژوهش، كاسته شدن يك درصد از شادكامي افراد به‌ازاي افزايش هر يك سال به سن آنهاست.مجردها، شادتر از متاهل‌هايافته‌هاي به دست آمده از اين تحقيق نشان داده است كه افراد مطلقه/بيوه و متاهل از سطح شادكامي كمتري نسبت به افراد مجرد برخوردارند؛ به‌گونه‌اي كه افراد مطلقه / بيوه 1.70 و افراد متاهل 1.11 برابر نسبت به افراد مجرد، سطح شادكامي كمتري دارند.دانش‌آموزان و دانشجويان شادتر از خانه‌دارها و شاغلانبه گزارش ايسنا، يافته‌هاي پژوهش فوق همچنين از اين حكايت مي‌كند كه افراد داراي سطح تحصيلات بيشتر نسبت به افراد كم سوادتر، شادترند و در سطوح تحصيلي پايين‌تر، كاهش شادكامي نمايان‌تر است.همچنين افراد خانه‌دار، شاغل و بيكار نسبت به دانش‌آموزان/ دانشجويان به ترتيب 1.39، 1.32 و 1.40 برابر سطح شادكامي كمتري دارند.درآمد بالاتر، شادكامي بيشترنتايج اين تحقيق در ادامه اين موضوع را مورد تاكيد قرار داده است كه افراد در سطوح اقتصادي پايين‌تر در مقايسه با افراد در سطح اقتصادي «خوب/ بسيار خوب» به صورت معناداري، سطح شادكامي كمتري دارند. به‌گونه‌اي كه افراد در سطوح اقتصادي ارزيابي شده در دسته‌بندي «نه خوب/ نه بد»، «بد» و «بسيار بد» به ترتيب احتمال 1.75، 2.14 و 2.33 برابر نسبت به افراد داراي وضعيت اقتصادي بسيار خوب، وضع شادكامي خود را نامناسب‌تر گزارش كرده‌اند.تاثير معنادار سلامت بر سطح شادكاميبر اساس نتايج حاصله از اين پژوهش كه توسط دكتر علي منتظري، عضو هيات علمي جهاد دانشگاهي و همكاران انجام شده است، افرادي كه از سطوح «پايين‌تر» سلامت برخوردار بوده‌اند، در مقايسه با افراد داراي سطح سلامت «بسيار خوب» به صورت معناداري شادكامي خود را كمتر ارزيابي كرده‌اند. به گونه‌اي كه افراد در سطوح «خوب»، «نه خوب/ نه بد»، «بد» و «بسيار بد» به ترتيب به احتمال 2.28، 5.18، 7.84 و 7.82 برابر نسبت به افراد داراي سطح «بسيار خوب»، وضعيت شادكامي خود را نامناسب‌تر گزارش كرده‌اند.طبق اين پژوهش ابتلا به بيماري‌هاي مزمن تاثير چنداني بر ميزان شادكامي ندارد.
کد خبر: ۱۰۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۱۰

اوای دنا-مردمان:پیشرفت و ترقی همه ملت ها جدا از نوع حکومت و ساختار سیاسی، رابطه مستقیمی به نوع فرهنگ، خصوصیات فردی و گروهی مردم دارد. وجود برخی خصایص منفی و نابهنجار در بین انسانها بطور غیر قابل انکاری میتواند در مسیر رشد و پیشرفت جوامع تاثیری شگرف برجای بگذارد. این ویژگی های منفی با نهادینه شدن در فرهنگ و زندگی روزانه موانع بزرگی بر سر راه تغییرات مثبت اجتماعی و سیاسی بر جای میگذارند. صفاتی که عمدتاً ارتباطی به نوع حکومت نداشته و معمولاً ریشه در تربیت، شخصیت و اعتقادات مردم دارد. در ادامه به مجموعه ای از این فاکتورها اشاره میکنیم:1-دروغگویینبود صداقت در گفتار و کردار باعث بوجود آمدن حس بی اعتمادی بین انسانها در زمینه های مختلف مانند روابط خانوادگی، تجارت و سیاست میگردد. در چنین محیطی دیگر براحتی نمی توان به دیگران اعتماد کرد و نوعی حس نا امنی در جامعه شکل می گیرد. دروغ توسط افرادی سست عنصر و ضعیف گفته میشود که مایلند با طی کوتاه ترین مسیر به اهدافشان دست یابند.2- ریا کارییکی نبودن ظاهر و باطن، آنچه که در درون میگذرد با آنچه که در بیرون اتفاق می افتند متفاوت است. خصیصه ای که بذر نفاق و دورنگی را در نهاد انسانها میکارد و محصولی جز ناامیدی و احساس عدم اطمینان در بر نخواهد داشت. فقدان خلوص نیت در انجام کارها و دو رویی چهره ای زشت از انسانها بر جای گذاشته و ارزش عمل انجام شده را بسیار کاهش خواهد داد. فاصله گرفتن از اهداف اصلی و کشیده شدن به سمت فرعیات از جمله پیامدهای این خصیصه است.3- چاپلوسیاشاعه فرهنگ چاپلوسی بخصوص در محیطهای کاری صدمات جبران ناپذیری به بخش اقتصاد و ساختار اداری کشورها وارد می آورد. انسانها باید بیاموزند بدون اغراق و صریح و با صداقت صحبت کنند ولو اینکه به ضررشان باشد. چرب زبانی صرفاً برای گرفتن امتیازات در هر زمینه ای امری نکوهیده است. هر فردی باید بتواند بدون واهمه به انتقادات سالم از دیگران بپردازد و مصالح را قربانی منافع خود نکند.4- تنبلیافراد تنبل انسانهای منفعل و بی تحرک هستند که چه در کارهای گروهی و چه فردی عامل بزرگی در کندی پیشرفت کارها محسوب میشوند. کسانی که در زندگی شخصی و شغلی خود از هر فرصتی برای کم کاری استفاده میکنند و این را نوعی زرنگی می پندارند باید بدانند که نتیجه منفی این عمل ابتدا گریبانگیر خودشان خواهد شد.5- زیاده خواهیقناعت و رضایت از داشته ها شرط اصلی رسیدن به خوشبختی است اما بسیاری هستند که هر چه دارند باز احساس کمبود میکنند و حرص و طمعی بی پایان برای جمع آوری مادیات در آنها موج میزند. آنها برای بدست آوردن از هیچ راهی چشمپوشی نمیکنند و اشتهای سیری ناپذیرشان باعث میشود تن به هرکاری بدهند حتی اگر به حق کشی و صدمات جدی به دیگران بینجامد. اگر هر کس به حق خود قانع باشد چه دنیای زیباتری خواهیم داشت.6- حسادتخاموش کردن شمع کسی هرگز باعث نخواهد شد شمع شما درخشانتر نور افشانی کند. حسادت یکی از ویرانگرترین خصیصه های انسانها است که هم خود رنج می برند و هم باعث رنج دیگران میشوند. فرد حسود خودش را در موقعیتی پایین تر از نفر مقابل می یابد و در خود احساس ضعف میکند و بجای رفع کاستی های خود شروع به ضربه زدن به او میکند. وسعت اثرات این خصیصه آنقدر بزرگ است که میتواند زندگی افراد را از هم بپاشاند.7- تنگ نظریاینکه کسی از موفقیت، شادی و داشته های دیگران ناراحت و از شکست و مشکلات و غم آنها خوشحال شود نوعی اختلال روانشناختی محسوب میگردد. افراد مبتلا کلاً نمی توانند تاب بیاورند که کسی به موقعیتی بهتر دست یابد و در این راه سعی می کنند سنگهای فراوانی بسمت وی پرتاب کنند. شاید در ظاهر خوشحال بنظر برسند ولی درونشان شعله های آتش فوران میکند. هدف اصلی زندگی انسانها کمک به هم نوع برای رسیدن به موفقیت آنها است و نه برعکس. بنابراین انسانهای تنگ نظر بر خلاف رودخانه پیشرفت حرکت میکنند و جریان آنرا کند می نمایند.8- دنیا پرستیمرگ به عنوان حقیقتی انکار ناپذیر جدا کننده انسان از این دنیا است. حقیقتی که همه انسانها به آن باور دارند ولی در هنگامه روزمرگی آنرا به دست فراموشی  میسپارند. آنقدر به دنیا و متعلقات آن چنگ میزنند که گویی جاودان زندگی خواهند کرد. احساس تعلق به دنیا و جاذبه های آن باعث میشود که بسیاری از ارزشهای دیگر نادیده گرفته شوند و هدف تنها ارضای هوای نفس و رسیدن به خواسته های بی اهمیت گردد. آنها به زندگی دو روزه دنیا دل خوش میکنند و با قدرت و مادیات خود را سرگرم میکنند. اینجاست که هوای لجام گسیخته نفس فرمان انجام انواع و اقسام ظلمها، بدرفتاریها، سوء استفاده ها و بی عدالتی ها را صادر میکند.9- ساده لوحیجامعه ای که مردمانش انسانهای ساده لوح و زودباور باشند بسیار آسیب پذیر و متزلزل خواهد شد. مانند یک کشتی که امواج، مسیر آنرا تعیین میکنند به هر سمتی کشیده میشود مگر اینکه خود را به بادبان آگاهی و تفکر مجهز نماید. انسانها میتوانند از زودباوری دیگران به راحتی برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. هیچ حرفی را بدون تعقل و منطق نباید پذیرفت و همیشه انگیزهایی که در ورای بیان برخی سخنان مخفی شده است را باید مد نظر قرار داد. کلاهبرداران نه به دلیل هوش و ذکاوتشان، بلکه به دلیل ساده لوحی و زود باوری مردم از آنها سوء استفاده میکنند.10- خود خواهیشرط اصلی و عمده هموار شدن مسیر پیشرفت و رفع همه مشکلات این است که "خود خواهی" را به سمت "دیگر خواهی" سوق دهیم. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم بسیاری از معضلات و ناهنجاری های رفتاری مردم ریشه در این خصیصه دارد.  وقتی منفعت شخصی بر منفعت همگانی ارجحیت پیدا کند شاهد آن خواهیم بود که بی قانونی، هرج و مرج، مشاجرات و ناامنی رشد چشمگیری پیدا میکند.11- تجمل گراییمصرفی شدن جوامع عامل اصلی کاهش رشد اقتصادی و افزایش بدهی ها، فشارهای مالی و استرس است. این می تواند زنگ خطری برای آینده یک جامعه محسوب گردد. مردمی که بر اثر جابجا شدن ارزشهای فرهنگی با سرعتی سرسام آور به سمت تجمل گرایی و مصرفی شدن پیش می روند، در حقیقت منابع مالی خود را در اختیار بازارهای فرصت طلب قرار میدهند که این خود فشارهای همه جانبه ای را از لحاظ مالی و روحی به افراد وارد خواهد آورد. امروزه می بینیم که مردم برای چشم و هم چشمی و خریدن اتومبیل لوکس تر، گوشی موبایل پیشرفته تر، اسباب زندگی گرانتر، لباسهای مارک دار و غیره در رقابتی تنگاتنگ با هم قرار گرفته اند. تجمل گرایی به هر قیمتی: وام، شغل دوم و سوم، استقراض، استرس و ....12- ثروت اندوزیثروت اندوزی و انباشتگی ثروت بطور غیر متعارف و وسواسگونه افراد میتواند ضرری جبران ناپذیر به بدنه کل جامعه وارد کند. جمع شدن بخش وسیعی از ثروت در درست افرادی معدود، امکان دسترسی سایرین را به این منابع غیر ممکن میکند. انسانها باید به این درک برسند که ثروت نه برای انباشتگی بلکه ابزاری است برای تحریک سیستم اقتصادی و تولید یک کشور. ثروت اندوزان معمولا کسانی هستند که خود به ندرت از ثروتشان استفاده میکنند و فقط حرص جمع آوری آنرا می زنند.13- فریبکاریآیا میتوان تصور کرد ملتی را که در آن مردمش در روابط عاشقانه، تجارت، سیاست و مراوداتشان از انواع و اقسام مکرها، حیله ها، خیانتها و فریبکاریها استفاده کنند اما در عین حال مسیر پیشرفت را بپیمایند؟!14- شخصیت پرستیشخصیت پرستی را می توان در جوامع امروزی برای بت کردن افراد و ایجاد شخصیتی بی بدیل، افسانه ای و قابل پرستش در عرصه های مختلف مانند ورزش، سینما و سیاست به وضوح مشاهده کرد. آفت شخصیت پرستی باعث میشود که مردم چهره ای قهرمان از فرد مورد نظرشان مجسم کنند که هیچ ایراد و انتقادی به وی وارد نیست. در حالت کلی همه انسانها ممکن است اشتباه کنند و آگاه ترین افراد میتوانند تصمیمات اشتباه بگیرند و این یعنی "انسان بودن."15- خرافه پرستیشاید از ابتدای خلقت بشر، خرافات و عقاید بی اساس یکی از عواملی بوده که تا به امروز در دنیای تکنولوژی و صنعت هنوز گریبانگیر بسیاری از افراد است. عقایدی که نسل به نسل و بدون هیچ پشتوانه علمی، دینی و منطقی منتقل شده و سبب گردیده مشکلات و گرفتاری های زیادی برای نوع بشر بوجود آید.در انتها باید گفت که کلیه عوامل فوق قابل اصلاح می باشند. برخی از آنها ممکن است بصورت غریزی و غیر ارادی در انسانها وجود داشته باشند و نمی توان از کسی که با آن مبتلا است خرده گرفت ولی زمانی باید به انتقاد پرداخت که شخص مبتلا هیچ تلاشی برای رفع آنها انجام ندهد. مسلماً نمیتوان انتظار داشت که جامعه ای وجود داشته باشد که مردمانش خالی از این خصوصیات باشند اما میتوان با به حداقل رساندنشان راه را برای پیشرفت و رسیدن به جامعه ای سالم هموار کرد. در این میان باید اذعان داشت که تنها راه حل، اطلاع رسانی و آگاهی بخشی مداوم و همه گیر به آحاد مردم می باشد.
کد خبر: ۹۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۸

اوای دنا: رئیس شورای اداری لنده گفت: به جرأت می‌توان گفت به دلیل اعتقادات دینی و بصیرت انقلابی کمترین آسیب از قبال جنگ نرم به مردم و جوانان لنده وارد شده است. حمیدرضا جمالی عصر امروز در همایش طلایه‌داران عرصه تبلیغ که با حضور روحانیون و مبلغان اعزامی انجام گرفت، ضمن تبریک بهار قرآن اظهار داشت: ماه رمضان ماه بندگی و اطاعت حضرت حق است که خداوند متعال با گستراندن خان و سفره پر برکت خود همه انسان‌های پاک و مخلص را به این میهمانی فرا خوانده است.وی افزود: در ماه رمضان درهای بهشت به روی انسان‌ها باز است ولی انسان‌هایی توفیق عبور از این دروازه‌های نورانی را خواهند داشت که بندگی و لیاقت خود را به اثبات رسانده باشند.رئیس شورای اداری لنده در ادامه با اشاره به مأموریت خطیر روحانیون و مبلغان در روستاها و شهرها اشاره کرد و گفت: تقویت معرفت و شناخت دینی نوجوانان از مهم‌ترین وظایفی است که در این ماه پرخیر و برکت باید انجام پذیرد.جمالی به تهاجم فرهنگی غرب و سیطره آن در بخش‌هایی از فرهنگ رایج در بین جوانان اشاره و  تصریح کرد: روحانیون و مبلغان باید در جهت مقابله با جنگ نرم و تهاجم دشمنان بیش از گذشته به رفع شبهات دینی و اعتقادی مردم علی‌الخصوص جوانان بپردازند و نگذارند که جوانان ما به انحراف کشیده شوند.وی با اشاره به دست نخورده بودن فرهنگ و اعتقادات مردم لنده گفت: این شهر و بخش از معدود شهرهایی است که هنوز تهاجم دشمن نتوانسته در آن اثر گذار باشد اما باید تا می‌توانیم برای جلوگیری از خطرات احتمالی در ابعاد فرهنگی جوانان را تقویت کنیم.بخشدار لنده افزود: فعال کردن کانون‌ها، پایگاه‌های مقاومت بسیج در مساجد از جمله راه‌هایی است که جوانان را به سمت مساجد کشانده و موجبات جلوگیری از انحراف آنان را مهیا می‌کند.وی در ادامه با بیان اینکه جنگ نرم دشمن بیش از گذشته در حال فشار آوردن بر جوانان است، گفت: روحانیون و مبلغان باید با امید بخشی به مردم و تحلیل مسائل روز و اساسی تا حد ممکن از اثرات این فشارها بکاهند.جمالی بیان داشت: از جمله فشارهای غرب می‌توان به شروع تحریم‌های جدید در یکی دو ماه اخیر اشاره کنیم که موجب گرانی و افزایش تورم شد.رئیس شورای اداری لنده در ادامه با اشاره به بیداری اسلامی در کشورهای عربی اسلامی گفت: بعد از حزب‌الله لبنان، سوریه خاکریز ایران محسوب شده و هدف دشمنان از فشار بر این کشور خود سوریه نیست بلکه ایران اسلامی بوده که بارها در سخنان خود آنها به این موضوع اذعان شده است.جمالی در ادامه افزود: آنها با سلطه بر سوریه می‌خواهند غده سرطانی منطقه (اسرائیل) را تقویت و بیش از گذشته به جهان اسلام ضربه وارد کنند.وی تبیین شعار سیاسی اقتصادی سال که با عنوان "تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی" از سوی مقام معظم رهبری انتخاب شده را برای مردم ضروری خواند و گفت: سخن و رهنمود شما مبلغان و روحانیون در بین مردم از اثرگذاری بالایی برخوردار است.جمالی افزود: این شعار ضرورت افزایش تولید ملی را نشان داده و باید مردم به این مهم پی برده و آن را اجرایی کنند.جمالی با بیان اینکه روستاها مهم‌ترین بخش تولید ملی را دربر دارند، تصریح کرد: جلوگیری از مهاجرت مردم  روستاها به سمت شهرها باید مورد توجه قرار گیرد و اطلاع‌رسانی به مردم در زمینه اقدامات دولت از جمله واگذاری زمین و اعطای تسهیلات برای این مهم باید به صورت جدی انجام شود.وی افزود: اجرای طرح‌های خود اشتغالی راهی برای افزایش تولید ملی است که در روستاها و شهرهای کوچک قابلت اجرایی فراوانی داشته و به سطح تولید ملی کمک فراوانی می‌کند.جمالی با اشاره به دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی گفت: ما باید با توجه به ظرفیت و توانمندی روستاها سطح انتظارات مردم را در حال تعادل نگه داشته و دستاوردهای نظام را برای مردم بازگو کنیم.وی در ادامه یادآور شد: تبیین نقش ولایت فقیه که رکن رکین انقلاب اسلامی است را باید به طور جدی مورد پیگیری قرار دهیم.رئیس شورای اداری لنده یادآور شد: اگر ولایت فقیه نبود همه دستاوردهای انقلاب از آغاز این راه به هدر می‌رفت.جمالی با اشاره به روز جهانی قدس گفت: روحانیون و مبلغان دینی باید زمینه حضور مردم در روز جهانی قدس را فراهم و آنان را به این مهم فراخوانی کنند. خبر/سید فخرالدین علیزاده
کد خبر: ۹۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۱۴

اوای دنا:مسابقات قرانی دانش آموزان، شهرستانها و مناطق استان کهگیلویه و بویراحمدبا حضور بیش از 2000دانش آموز در شهرستان چرام برگزار شد .به گزارش خبرنگار اوای دنا از چرام، پرویز طاهری مدیرکل آموزش و پرورش در مراسم افتتاحیه این مسابقات گفت: انسان نیازمند ارتباط مستقیم با آفریننده و هستی بخش خود است، این ارتباط اگر چه از طریق مناجات و رازگویی درونی انجام می‌گیرد اما دسترسی به کلمات خداوند لذت‌بخش است.طاهری گفت: پیامبران با کمترین تشریع الهی به سوی بشر روانه شدند و بشر هم با معجزات پیامبران که معجزاتی حسی بودند به حقانیت آن‌ها پی‌بردند.وی با تاسی از جمله امام که تربیت باید تربیت قرآنی باشد، گفت: این جمله بسیار کوتاه ریشه عمیق در اعتقادات ما دارد و قرآن تنها نسخه الهی است که رهایی بخش انسان‌ها خواهد بود.مدیرکل آموزش و پرورش ، ویژگی بارز قرآن کریم را جاودانه بودن آن دانست و تصریح کرد: اعجاز این کتاب آسمانی از نوع اندیشه و بیان است.وی از قرآن به عنوان باران رحمت الهی یاد کرد و اظهار داشت: قرآن کتابی است برای انتخاب بهترین زندگی که سعادت جاودانه در پرتو آن تحقق می‌یابد.حاج طاهری در ادامه خاطرنشان کرد: قرآن راهنمای زندگی انسان‌ها است که خداوند انعکاس عظمت خود را در جهان طبیعت به تصویر کشیده تا انسان با تفکر در دل آیات مشهود خداوندی نشانه حق و حقیقت را دریابند.وی هدف از بر گزاری این مسابقات را ترغیب و ترویج فعالیت‌های قرآنی و تدبر در قرآن کریم دانست.
کد خبر: ۶۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۶

اوای دنا: در اين روز كه‌ پايان‌ دوره‌ نوروزي‌ تلقي‌ مي‌ شود، مردم‌ در دشت‌ و بيابان‌ و در فضاي‌ سبز بهاري‌ گرد مي‌ آيند و به‌ شادي‌ مي ‌پردازند. در اين‌ روز پاياني‌ نيز چون‌ روزهاي‌ ديگر عيد، خوراكي‌ ويژه‌ همچون‌ آش‌ رشته‌ و ديگر خوراك هاي‌ سبزي‌ دار مي ‌پزند. گندم هايي‌ را كه‌ براي‌ سفره‌ هفت‌ سين‌ رويانيده‌اند با خود به‌ صحرا مي‌ برند و با انداختن‌ آن‌ در جوي‌ و رود و بيرون‌ از خانه‌ نحسي‌ سيزده‌ را كه‌ يا به‌ آن‌ معتقدند و يا بنا به‌ رسم‌ كهن، آن‌ را خوش ‌يمن‌ تلقي‌ نمي‌ كنند از خود و خانواده‌ دور مي‌ سازند. رسوم جشن سيزده بدربسياري‌ از مردم‌ به‌ نحسي‌ عدد سيزده‌ نه ‌تنها اعتقادي‌ ندارند بلكه‌ در اساس تأثير عددي‌ خاص‌ را در سرنوشت‌ خود مؤثر نمي‌دانند اما اين‌ باور كه‌ در قديم‌ عدد سيزده‌ را خوش ‌يمن‌ تلقي‌ نمي ‌كرده‌اند شايد به‌ اين‌ دليل‌ باشد كه‌ در طالع ‌نماي‌ نجومي، قدما معتقد بودند كه‌ آسمان‌ دوازده‌ برج‌ دارد و هر تولدي‌ كه‌ صورت‌ مي ‌گيرد داراي‌ ستاره‌اي‌ در يكي‌ از دوازده‌ برج‌ است‌ و بنا براين اينكه كدام‌ ستاره‌ در كدام‌ برج‌ قرار گرفته، طالع‌ و خوي‌ فرد متولد شده‌ شكل‌ مي ‌گيرد و خارج‌ از دوازده‌ برج‌ كه‌ عدد سيزده‌ است ،نابجا و نحس‌ به‌ شمار مي ‌آمده‌ است. در هر حال‌ اكنون‌ ديگر نحسي‌ عدد سيزده‌ مورد پذيرش‌ همگان‌ قرار ندارد و بيشتر جنبه‌ خرافي‌ دارد.گروهي از مردم معتقدند كه براي دور‌كردن نحسي اين روز بايد از خانه خارج شوند و سيزده بدر كنند تا نحسي روز در طبيعت به در شود. در اين روز سبزه‌ها سبز شده را كه چند روز اول سال نو مهمان سفره هفت سين بوده به آب روان مي‌سپارند. خوراكي هاي باقيمانده نوروز، به مصرف مي‌رسد، بساط بازيهاي دسته‌جمعي پهن است.روز سيزدهم، كمتر كسي در منزل مي‌ماند. در ساعت اول روز خيابانها شلوغ و پر‌رفت و آمد است. پاركها مناظر طبيعي اطراف شهر پذيراي ميليونها زن و مردم و جوان و پير و كودك است. خانواده‌ها با صفا و صميميت در كنار هم مي‌نشينند و گل مي‌گويند و گل مي‌شنوند. مردمي كه در طول سال در هياهوي شهر پي نام و نان هستند و با هم روابطي سرد و خشك دارند در اين روز تغييري در رفتارشان روي مي‌‌دهد همه مهربان و شادمان هستند. گويي بهترين روز سال همين روز است. هر‌چند گروهي آن را نحس مي‌شمارند اما در اين روز همه چيز و همه كس رنگ شادي دارد.سيزده‌بدر نحس است يا مبارك؟گروهي چنين بيان مي‌دارند كه روز سيزده هر‌ماه در جدول سي روز ايران باستان به فرشته تير يا تيشتر كه ستاره باران است،مربوط است و بسيار روز خجسته و مباركي است. در اعتقادات مردم ايران باستان روز سيزده بدربه هيچ وجه نحس نبوده است. در جدول مربوط به سعد و نحس روزها نيز روز سيزدهم مبارك آمده است.مردم ايران باستان در مورد اين روز معتقد بودند كه جمشيد شاه (بنيانگذار نوروز) روز سيزده نوروز را در صحراي سبز و خرم، خيمه و خرگاه برپا مي‌كرد و بار عام مي‌داد. چندين سال متوالي اين كار را انجام داد كه در نتيجه اين مراسم در ايران زمين به صورت سنت و مراسم درآمد.در تحليلي ديگر اين‌طور بيان مي‌گردد كه ايرانيان پس از دوازده روز جشن‌گرفتن و شادي‌كردن كه به ياد دوازده ماه از سال است، روز سيزدهم نوروز را كه فرخنده است به باغ و صحرا مي‌رفتند و شادي مي‌كردند و در حقيقت بدين ترتيب رسمي‌بودن دوره نوروز را به پايان مي‌رسانيدند.در تحليل ديگري چنين بيان مي‌گردد كه اعتقاد به عمر 12‌هزار ساله جهان نزد زرتشتيان، تحت تأثير نجوم بين‌النهرين است كه معتقد بودند هر‌يك از دوازده اختر كه خود به يكي از برج هاي دوازده‌گانه حاكم است، هزار سال به جهان حكومت خواهد كرد. بدين روي عمر جهان دوازده هزار سال است و در پايان دوازده هزار سال، آسمان و زمين درهم خواهد شد.بنا براين اصل اعتقاد به دوازده هزار سال و دوازده ماه سال تأثير معتقدات بابلي است. پس از دوازده هزار سال، آشفتگي آغازين باز مي‌گردد پس جشنهاي دوازده روز در فروردين آغازسال با سال دوازه ماهه و دوره دوازده هزار ساله عمر جهان مربوط است. انسان آنچه را در اين دوازده روز پيش مي‌آمد، سرنوشت سال خود مي‌انگاشت. از پيش از نوروز انواع دانه‌ها را مي‌كاشتند و هر دانه‌ اي كه در طي اين دوازده روزه بهتر و بيشتر رشد مي‌كرد آن دانه را براي كاشت آن سال به‌كار مي‌بردند و گمان داشتند اگر روزهاي نوروزي به اندوه بگذرد همه سال به اندوه خواهد گذشت.درادامه آمده است: 12‌روز فروردين نماد همه سال بود و چون پس از 12‌هزار سال عمر ، آشفتگي نخستين باري ديگر باز مي‌گشت پس در پايان دوازده روز نيز يك روز نشان آشفتگي نهايي و پايان سال را بر خود داشت. علف يا سبزه گره زدنيكي از كارهاي روز سيزده‌بدر، علف گره‌زدن است.در‌مورد سابقه اين رسم مي‌گويند كه مربوط به فرزندان كيومرث يعني اولين زوج يا اولين پدر و مادر (مشيه و مشيانه)است. زرتشتيان معتقدند چون اين دو با هم ازدواج كردند، دو شاخه «مورد» را گره زدند و پايه ازدواج خود را بنا نهادند و از آن زمان به بعد اين رسم معمول گرديد./منبع:باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۶۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۱۲

اوای دنا-حبیب الهی :همگان میدانند موحد قبل از اینکه یک رجل سیاسی باشد ظاهرا یک روحانی بوده و معمولا مردم رفتار یک روحانی را با دقت زیرنظر دارند عده ای ساده این رفتار را تقلید میکنند چون از یک عالم دینی ظاهرا  سر زده عد ه ای که این رفتار را خلاف دین برداشت میکنند ان را پای جامعه روحانیت میذارند وعده ای این رفتارها را جواز بد اخلاقی برای خود به حساب می اورند و در اخر معتقدین به اسلام منهای روحانیت با شنیدن و دیدن این رفتارهای غیر اخلاقی از خوشحالی کف و سوت میزنند و به ریش مذهبی ها میخندند و معتقدین به روحانیت خون دل میخورند و انتقاد و اعتراض را تف سر بالا فرض کرده و دم در نمی اورند. حال سوال این است که اقای موحد چه توجهیی برای این رفتارهای خود دارد؟ آیا سوگند خوردن مبنی بر اینکه کاندید نمیشود وخلاف ان عمل کردن کاری اخلاقی میباشد؟ ایا عمل بر خلاف استخاره که با کتاب مقدس به دست یه عالم بزرگ دینی گرفته شده بازی با اعتقادات مردم نیست؟ ایا قول اخلاقی دادن به کسی مبنی بر نیامدن در صحنه رقابت های انتخاباتی وخلف وعده وعدم پایبندی به این توافقات کار پسندیده ای است؟ ایا خیانت به رفاقت چندین چند ساله  در شان یک روحانی یا حتی یک انسان پایبند به اخلاق است؟ ایااز ارزشهای دینی  با نظر انسانها میشود گذاشت؟ ودرکل ایا رسیدن به مقام و منزلت دنیایی به این همه بد اخلاقی می ارزد؟ برفرض که عده ی کثیری از اقای موحد با اصرار خواستند کاندید شود جواب این سوالات چیست وجایگاه اخلاق کجاست؟ بنظر نگارنده اقای موحد باید جواب این سوالات را به افکار عمومی بدهد و بداند با این وصف در هر صورت بارنده است اگر شکست انتخاباتی بخورد که برد 20 ساله اش یکجا به کامش تلخ و برای همیشه بایگانی خواهد شد و اگر پیروز کسب ارا شود که اخلاق را باخت و این باخت برایش به مراتب سنگین تر خواهد بود پس نتیجه ی این بازی دوسر باخت برای جناب موحد خواهد بود و تنها راه نجاتش ترک قهرمانانه صحنه ی رقابت ها میباشد.
کد خبر: ۳۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۶

اوای دنا-امیدوار تابش :فرهنگ عامیانه بخشی از فرهنگ توده مردم است که تخیل ، احساس ، آرزو و اندیشه ها ی گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیارهای زیبا شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را آشکار می کند . علاقه روستائیان به حفظ سنت ها و اقتضای شیوه ی زندگی آنها با طبیعت باعث افزایش تخیل آنهاست . فرهنگ عامیانه و فولکلور مجموعه ای از دانش ها و باورها و رفتارها گروهی است که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها برحسب عادت ، تقلید و همچشمی و سرگرمی است . این دانشی ها عبارتند از آداب و رسوم ، تولد ، مرگ ، ازدواج ، و نحوه زندگی ، کشاورزی ، جشن ها ، پیشگوئی ها ، خرافات ، طبایت ها ، بازی ها ، آوازها ، قصه ها ، و سایر آداب و اعتقادات که بیانگر چگونگی تفکر و نحوه ی زندگی مردم در طول اعصار مختلف است . مردم شهر لنده هم دارای اداب و سنن خاصی بوده که تصمیم گرفته ام گوشه ای از آنها را جمع آوری و در قالب کتابچه ای تهیه که اولین بخش آن را با توجه به زیباییهای آنها و نیم نگاهی به خاطرات بزرگترها تقدیم به همه هموطنان و لر زبانان میکنم :كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي  ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت  ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادندواين افراد سروروي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند .بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها براي خميركردندآاماده ميكردند وقتي كه آنها را خمير ميكردند وسنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخميررا پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن رازيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن رااززيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه اورا مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبارورودخانه مي بردند تا كسي ضمانت اورا ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگردراين مدت باران مي باريد ديگر ارافتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد .              3-سرگاوخانه رئيس  وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار. -خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهند ملار:وسيله بود كه ازسه تا چوب يك متر ونيم به هم بسته مي شدند ومشك حاوي ماست را به آن مي بستند وماست را به دوغ وكره تيديل ميكردند.اگرزماني باران مي زد ودرهنگام كسي فوت مي كرد وبعد از فوت آن شخص دچار بي باراني مي شدند مي رفتند مقداري ازگل قبرفرد مرده را مي آوردند ودرآب مي ريختند تا باران ببارد چون معتقد بودند ميت اين مرده باران رابرده وخاك قبرش همراه آب وارددريا مي شود ودريا بخار مي شود وابردرست مي شود دوباره باران مي بارد كه وقتي اينكار را مي كردندباران هم شروع به باراندگي مي كرد واگرباران زياد مي زد عروسك درست مي كردند وبه آب روان مي انداختند تابارندگي تمام شود .تمام شدن ماه صفر  ورسیدن ماه ربیع الاول : قبلاًدرشهر لنده وقتي ماه صفر تمام مي شد دسته چوب برميداشتند وآنهارا آتش مي زدند وقتي وارد خانه مي شدندمي گفتند مولي به تو وبيرون مي رفتند مي گفتند صّفّرّك به در .چون اعتقاد داشتند كه پيامبرقرموده:هروقت ماه صفرتمام شده ياييد ازمن مژدگاني بگيريد .معتقد بودند كه هزار بلا درسال وجوددارد كه يكي ازاين بلاها دريازده ماه سال است ونصدونودونه بلاي ديگر درماه صفر مي باشد به همين خاطر وقتي وارد خانه مي شدند يعني مي گفتند ماه مولي يعني ربيع الاول  وارد شو ووقتي بيرون مي رفتند مي گفتند ماه صفر كه پرازبلا هستي بيرون برو .       شيروره : ازرسومات ديگر دراين شهر قبلاًاين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييد ن وزمان شيردهي شروع مي شد .مثلاًدوهمسايه به نامهاي زهراوآسيه  باهم شيروره ميكردند يعني زهرا به مدت يك ماه شروع به دادن شير به آسيه  ميكرد وهروقت شير رامي دادزهرا با نكار(1) آن شيرهارا اندازه مي كرد ودرپايان ماه كه  نوبت آسيه  مي شد كه زهرا كه شير بدهكار آسيه بودبايد  شيرهاي بدهكاري خودرا تحويل آسيه  دهد زهرا هرقت شير مي بردوبه آسيه مي داد با نكارهاي كه قبلا آسيه ًطلبكار بوده اندازه ميگرفت وبه آسيه مي دادوآسيه هرنكار كه درعوض آن شير ميگرفت آن را مي شكست تاتمام نكارهاي طلبكاري خود را ميگرفت زهرا دوباره شير مي دادوبراي خودش كه طلبكار مي شد با نكار اندازه ميگرفت تاده الي پانزده روز دوباره شير را تحويل زهرا مي داد وبه تعداد نكارها شير ميگرفت وتا پايان زمان شيردهي گوسفندان اين رسم معامله  بين زهراو آسيه ادامه داشت .مي گفتند نكاردون پسين ازنكاردون صبح كوتاهتراست 1-نكار:چوبي بود به اين شكل y كه واحد وپيمانه اندازگيري در شير وره بود شيروره :يعني معامله شير بين دودامدار براي استفاده بيشتر از محصولات لبني  پسين :بعدازظهريا عصري               دون :قسمت يانصف روز الف:يعني نكار قسمت عصرچون گوسفندهارا صبح دوشيدن ازنكار قسمت صبح كوهتاتراست .ازدواج : قبلاًهركس دختر هركس رابراي ازدواج باپسرش مي خواست اصلاًپسر ودختر حق اظهارنظر نداشتند وانتخاب با پدران، دختر وپسر بوده كه يابصورت ناف برون بوده كه دراين روش وقتي دختري به دنيا مي آمد پدر پسر ويا مادر پسر هنگاميكه ناف آن طفل دختر را مي بريدند مي گفتند كه اين دختر مال پسر ماست وقتي اين دختر بزرگ مي شد بعنوان نامزد اين پسر بوده فقط اينكه اگر اختلافي بين خانواده ها بوجود می آمد  تا اين ازدواج به هم بخوردي .طريق ديگر اين  بوده كه پدرپسرازپدردختر،دخترش رابراي پسرش  خواستگاري مي كردومي گفت مثلاًنام پدردخترهوشنگ بودمي گفت آقاي  هوشنگ مي خواهم اگر قسمت خداباشد پسرم رابه فرزندي قبولي كني تابعنوان پسري ازپسرانت باشد ودركارها به ياريت بشتابد  وپدردختر بصورت آني جواب نمي دادومي آمد با اهل خانه زن وپسرانش مشورت ميكرد بعداًازدائي تاعموعمه خاله وپسرخاله با همه صحبت مي كرد ونظر خواهي مي شد وقتي همه جواب مثبت مي دادند جواب را خانواده  پسر مي دادواززماني كه جواب به آنها داد تازمان وروز وحتي فقط شب عروسي ،عروس وداماد ازنزديك باهمديگر ارتباط داشتندوالي رسم نبود تاقبل از عروسي با همديگر ارتباط داشته باشند واگرداماد به خانه نامزدش مي رفت نامزد يادرخانه پنهان مي شد ويااز خانه به خانه يكي ازبستگانش مي رفت .وهنگام برگزاري مراسم عروسي  داماد نزد اقوامان مي رفت ويوزي مي گرفت.يوزي: مقدار كمك مالي ياجنسي بوده كه به داماد مي دادند .قواي هالو :يعني درآن زمان رسم بوده كه گاو،اسب ،بزوگوسفند،قاطر،ويا فرش ويا تفنگ بعنوان قوا يه دائي دختر مي دادند ومي گفتند قوا،بهاء دارد بايد دائي دختر دربرابراين قوا وسيله يا وسايلي يه خواهرزاده خود اهداءمي كردي .وبايد داماد دراختيار خانه پدرزن بودي براي كارهاي خانگي مثل ساختن خانه شخم زدن كشاوزي وغير ه كمكشان مي كرد بطوري كه چون داماد زياد كارمي كرد مي گفتند اگر خرنداري داماد بگير. ولي خانه پدر زن آنقدر داماد رادوست مي داشتند كه هرچه مي خوردند يا داشتند بخورند سهميه داما دويژه بوده .وبه داماد مي گفتند برو «خّسي تّپّنّك بخور» :خّسي يعني :مادرزن  ،يعني برو آنچه را مادرزنت برايت برداشته وپنهان كرده برو وآن رابخور .وقتي پدر دختر بله را مي گفت پدر داماد زُون گِشون مي داد :يعني گاوي ياگوسفندي ياپول بعنوان زبان گشاده به دختر مي دادند ومادر دختر بعد ازكدخدايي :يعني اقوامان داماد مي آمدند مهريه وحق شيركه به آن شير بها مي گويند، مشخص مي كردند شروع به خريدن وسايل مرسوم آن زمان براي دخترش ميكرد ومقداري جوراب دستمال وروسري وپيراهن مي خريدند وهروقت دختر به خانه داماد مي بردند تحت عنوان رسه يعني هديه به اقوامان دختروداماد مي دادند .وروزي كه عروس را مي خواستن ببرند آرايشگر محلي مي آوردند وعروس را به رسم رايج كه آن زمان مرسوم مي كرد وبه رسم آن زمان آراسته مي شد وشبي كه دختر ازخانه پدر مي خواستند به خانه شوهر ببرند پسرعموي دختركه  نابالغ بود وچون مي گفتند محرم بوددرخانه پدردختر آرايش مي كردند ودامادرا هم آرايشگر مرد به حمام مي برد واورا حمام است  با پارچه اي كه درآن چند سكه پول وچند حبه قند مي گذاشتندوبه  كمردختر مي بست ومي گفتند اين كار به سبب مباركي مي باشد يعني دختر براي انجام وظايف درخانه جديد وبراي مقابله با مشكلات كمربسته وآماده مي باشد وقند يعني مزه زندگي مشتركي  چون قند شيرين باشد وعلت بستن به كمر توسط پسرعمو يعني پسرعمو مي گويد درزندگي ومشكلات آن چون كوه پشت سرت هستم وتا مراداري جاي هيچ نگراني برايت نيست  .وقتي عروس راازخانه پدر بسوي خانه شوهر ومي  آوردند تا به درخانه شوهر مي رسيد مي گفتند دم هونه گِرونيش چِنِ :يعني هديه مي خواهيم تاعروس وارد خانه شود كه پدرشوهرقول هديه ياپولي نقدي مي دادوعروس راوارد خانه مي كردند وهنگام ورود گوسفندي را مي كشتند بعنوا ن خونروش يعني باريختن  اين خون  قضا وبلاي براي زن شوهر اتفاق نيفتد.وازروزاول زندگي تا يك هفته غذاي عروس وداماد برعهده خانه عروس بوده بعد يك هفته دختر را به خانه پدرش مي بردند كه به واطلبيدن مشهور بوده بعدازاتمام حداقل يك روز ياحداكثر يك هفته مادرياخواهر ياخاله وياعمه داماد مي رفتند عروس رابه خانه شوهر مي آوردند بعداًآنچه ا زبرنج وگوشت وخوراكيهاي كه به خانه عروس داده بودند اضافه  بودند به خانه داماد همراه با مقداري وسيله هنگام واطلبون هم همان پس پرده دختر بود بعدازيك هفته   به دختر مي دادند .ودرهنگام زندگي مشتركي باپدر شوهر ومادر شوهر زن ومرد استقلالي دراستفاده وتصرف اموال نداشتند ومادر شوهر بصورت ارباب رعيتي با زن پسررفتار ميكرده كه قدما نقل مي كنند كه مي گويند حتي اگر فرزندكوچكي داشتند كه درگهواره هنگام گريه فرزند وشيردادن به آن كاملاًعروسها مختار نبودند ومي گفتند كه اتفاق مي افتاد كه شايد طفلي ازصبح تاعصر شايد يك بار ازگهواره درآورده مي شد وحتي درخوردن موادغذايي هم بصورت جيره بندي به شوهرتحت هيچ عنواني نمي توانست آشكارادردعواها في مابين مادر وهمسرازهمسرش دفاع كند زيرا اگرآشكارادفاع ميكرد مادرمي گفت مادروهمسررفتن به ديوان همسرسرافراز آمد مادر پشيمان ،ويا مي گفت شبگو روزگورا آنه غذامي دادند ومي گفتند هرچه گفتيم بايد پسر وعروس بدون چون چرا عمل كنند كه اين رسم مختص به لنده تنها نبود بلكه درتمام نقاط كهگيلويه رايج بوده است دليل اين بوده كه خودمادر شوهرها فبلاًبه همين سيستم حاكميت گرفتار بودند وعقده اي بودند ومي خواستند به اين روش عقده خودراخالي كنند.ودراين شرايط برد يعني زن وشوهرشب كه مي شود زن برعليه من مادر باشوهر صحبت مي كند وپسرم رابرعليه من تحريك كي كند .وزن بيچاره مي گفت ّخسي ايز ّنُم كه پُرخورم ميره ايزّ نُم كه لاغّرُم ،يعني :مادرشوهرمراكتك كاري مي كند ومي گويد كه شما زيادغذا مي خوري وپرخوري مي كني وشوهرمراكتك مي زند ومي گويد شما چون كم غذا مي خورد مرتب لاغر مي شويد.  يعني زن بدبخت رانه شوهر ونه مادر شوهر درك نمي كنند .عروس درمدت 40روز ازرفتن به مراسمات عزاداري منع ميكردند چون مي گفتند اگر به قبرستان بروي ممكن است چله مرده تورا بگيرد وموجب نازايي  توشود .افتادن دندانهاي شيري : وقتي بچه ها به سن هفت سالگي مي رسيدند ودندانهاي آنها شروع به افتادن مي كرد به بچه ها مي گفتند كه دندانهاي خود را درگيگاه بگذاريد وبگوييد.گيگاه دِندون حلواخّروّت دام دندون ريگ كوز وّم بِرِ چون اعتقاد داشتند دندانهاي شيري مقاومت ندارند وبايد دندانهاي كه بجاي آنها روييده مي شوند بايد دندانهاي محكمي باشند .گيگاه :يعني كودگاو *يعني اي كودگاو من دندان شيري كه فقط قدرت جويدن خرما وحلواراداشت به تودادم وازتومي خواهم دنداني به من بدهيد كه توانايي جويدن سنگريزه راداشته باشد .خوابيدن مرغ روي تخم ها : براي خوابيدن مرغ روي تخمها به اين شكل بوده كه اگر مرغي بعد مدتي تخم گذاري براي مدت از تخم گذاشتن خودداري مي كرد مي گفتند كه: مُرگِ كِرُك است وبراي اينكه ازكِرُكي سرد بشه يا مرغ چندين مرتبه درآب سرد حمام مي كردند ويا ازپرمرغ مي كندند وازسوراخهاي بيني مرغ رد مي كردند تا ازكِرُكي سرد بشه .راه مشخص کردن تعداد تخم مرغ وروش تبدیل تخم به جوجه :براي مشخص  كردن تعدادتخم هاي كه آينده مي گذارد پرهاي دم آن مرغك را مي چيدند وآنها را مي شمردند هرچند دانه بودند تعدادتخمهاي آينده اش مشخص مي شد كه اين برايشان به تجربه رسيده بود .وقتي مرغ شروع به تخم گذاري مي كرد اولين مرحله ازتخمگذاري رابراي تبديل جوجه مناسب           نمي دانستند چون مي گفتند اين تخمها تخم مرغ نوجواني مرغ مي باشد وتخمهاي مرحله دوم به بعدرا جمع آوري مي كردند تابقول خودشان مرغ كرك شود چند روزي ازكركي آن بگذرد تاكركي آن گرم شود بعداًدرقوطي ياجعبه ياكارتن مقداري كاه مي ريختند وپارچه ياگوني مي گذاشتند تخمها داخل جايگاه قرارمي دادند ومرغ راروي تخمه مي خوابندند تا بيست روزودراين مدت 24ساعتي يكبار مرغ رابراي مدت نيم الي يك ساعت براي تفريح وغذاخوردن وآب آشياميدن ومدفوع كردن آزاد مي كردند وجالب اين بود كه اگر مرغي ازگرسنگي تخم خود را مي خورد نوك منقارش مي سوختند ومي گفتند كرم غله خّر دي رُم مُرِگِ تيلّ خّر نّيرُم،  يعني كرمي كه غلات گندم وجو رابخورد ديدم ولي مرغي كه جوجه خود را بخورد نديدم وقتي شبهاي باراني كه رعدوبرق بود وآسمان غرش مي كرد باوسيله به آن كارتن يا قوطي ويا جعبه مي زدند ومي گفتند كربوي گنگ بوي لال بوي نّشنِفي :يعني اي جوجه هاي كه درون تخم مرغ هستي شما كروگنگ ولال باشيد اين صداي رعدوبرق وغرش آسمان رانشنويد . چو ن اعتقاد داشتند صداي غرش آسمان موجب هلاك جوجه ها دردرون تخم مرغ مي شود .  وقتي جوجه ازتخم بيرن مي آمدند تا يك هفته غذاي آنها پركونه پود وتا 40روز هيچ زن ودختري حق نداشت فوراٌبعد ازسرشستن به ديدار جوجه هاي كوچك مرغ بياييد چون معتقد بودند اگر كسي سرش شسته باشد وبه تماشاي جوجه بيايد تمام جوجه ها مي ميرند چون اين مسئله برايشان به تجربه رسيده بود ودراين مدت هم زياد احتياط كردند   .كِرُك :به مدت زماني كه مرغ تخم نمي گذارد مي گويند .ديرُم :ديدن     نّيرُم :نديدن       خّر:خوردن     نرفتن  مرغ ياجوجه  به آغل گوسفندان : چون معتقد بودند رفتن طيور خانگي به آغل گوسفندان موجب  بيماري انگلي پوستي به نان شِشِكّ مي شود .ششِِكّ:شپش دامي كه مختص بزوگوسفندوبزغاله وبره مي باشد .پيش بيني بارندگي : درخصوص پيش بيني بارندگي قدما معتقد بودن اگر تابستان بادهاي هفت روزه كه معروف به باد چپ بودن اگر اين بادها درمدت اين هفت روز درسال    مي وزيدند مي گفتند امسا ل وضعيت بارش وبارندگي خوب است ولي اگر باد ها نمي وزيدند مي گفتند كه اوضاع بارش درسالي كه درپيش داريم خوب نيست . واگر شبهاماه حلقه اي دور خود مي زد ودردرون حلقه ستاره زياد بوده مي گفتند سال امسالي خشكسالي است چون اطراف ماه خوشه وّرچين زياد است خوشه ورچين به كساني مي گفتند كه هنگام دروجووگندم پشت سركشاورزان خوشه هاي ازگندم وجوي كه مي افتاد آنها رمي داشتند .ولي اگر درحلقه اي كه دراطراف ماه بود   ستاره ديده نمي شد مي گفند امسال سالي پربارش است مردم سيرهستند كسي دنبال برچيدن خوشه نيست  .صداي روباه درشب و خاموش صداي شغالهادرشب : قدما درلنده مردم معتقد بودند كه اگر شب روباه ازقسمت شمال به طرف مغرب زوزه مي كشيدو مي آمد كه بقول خودشان شمال نقطعه اي بنام بّنگّرودون ودر قسمت مغرب قناتي بود كه محل آب شرب وغسل دادن ميتها بود مي گفتند كه اگر ازقسمت بّنگّرودون صداكند بطرف پايين بيانگر فوتي كسي اراهالي اين شهر مي باشد وهنگام زوزه كشيده برهمه ايجاب مي كرد كه بگويند وّخيراوميِ وخيربِرّ يعني اي روبا ه انشاءالله آمدن ورفتن همراه با خير وخوشي براي اهل اين محل باشد .وازديگر اعتقادات اين بود هنگام تقسيم جو يا گندم درون خرمن مي گفتند بايد اين تقسيم شب باشد تا روبا ه بياييد وزوزه بكشد چون همراه بايان زوزه كشيدن خير وبركت براي اين خرمن مي باشد . ازديگر اعتقادات اين منطقه اين بوده كه وقتي شب صداي شغالها آزاردهنده بود مي گفتند وقتي شغالي شروع به زوزه كشيدن كرده كفشهاي خودراوارونه كنيد صداي شغالها قطع مي شود كه اين براي مردم حال حاضر هم به تجربه رسيده است .مسافرت وخواب بدبودن ستاره براي انجام كارها  : ازاعتقاات ديگر اين محل اين بوده كه براي شروع هركاري يا مسافرتي ويا رفتن به خانه جديد ويا تابستان شروع مي شد مي خواستند بيرون بخوابند ويا دراتمام تابستان كه مي خواستند داخل بخوابند به ملا يا تقويم دان آن منطقه رجوع مي كردند ومي گفتند براي بگو كه ستاره دركدام طرف مي باشد چون اين اعتقاد راداشتند كه مي گفتند :*روز روزِ خدايّه پُرس کن  ببين ستاره كجايّه *قّرّ بّس قِطارّ ّبس زيرّ بي زِنارّ وّش گِرُم سفرمزن ري وري ستاره * درست روز مخصوص خدامي باشد اماپرس ببين ستاره دركدام طرف مي باشد *شخصي درجنگ كشته شده دليلش را مسافرت روبروي ستاره مي دانستند كه اين شعرفوق راگفته بودند ومعني شعر اين است قطاروزناره رابه قدرابست به ايشان گفتم كه روبروي ستاره مسافرت نكن .آداب  ورسوم مردم لنده درخصوص دهه محرم وعاشورا : ازديگر اعتقادات اين مردم اين بوده كه شبهاي محرم دردستجات زياد به سينه زني وزنجير زني مشغول بودن تا شبهاي تاسوعا وعاشورا دراين دوشب بعد اتمام سينه زني به دوسته تقسيم مي شدند وتا نزديك صبح اين اشعار را مي دادند امشب تاسوعاست  يامحمدامحشركبراست يامحمدا ،ولي درشب عاشورا مي گفتند امشبي را شه دين درحّرّمّت ميمانست مكن اي  صبح طلوع مكن اي  صبح طلوع ،                                   فرداحسين سّرمي دهد عباس واكبرمي دهد ،زينب اسيرمي ورد واي زبي برادري ،فردا حسين بي یاورست فرزند زهرا بي سراست ،اي فاطمه مينا د ُرنگ حسن كشتن مِنِ جنگ ،گِلي را كه حسين بو مي كرد شمر باچكمه لگد كوب        مي كرد .اين مراسم ادامه داشت تاپاسي ازشب صيح عاشورا بعد مراسم سينه زني وزنجيرزني بعد ظهر عاشورا مراسم تعزيه را انجام مي دادند صحنه كربلا را نزديك به واقعيت به تئاترنشان می دادند وبعد از مراسم تعزيه به خيمه ها حمله ورمي شدند وخيمه ها را آتش مي زدند ومي گفتند آتش زديم به خيمه گاه کشته شدن آل عبا بعداٌاسيران را مي گرفتند ومي بردند شب آنها به خرابهاي شام مي آوردند ومرسم شام غريبان رابرپامي كردند وحتي هنگام اربعين مراسم برگرداندسرامام حسين ار شام به كربلا را به نمايش درمي آوردند .اعتقادبعضي طايفه ها به ناميمون بودن روز چهارشنبه : ازديگر اعتقادات اين شهر طايفه بنام تيله كوئي هستند كه اينا ن معتقد هستند روز چهارشنبه روز ناميموني براي اين گروه مي باشد پس اين طايفه درروزچهارشنبه هيچ اموري كه بر مبناي ساخت وساز عروسي مسافرت خريد فروش شروع بكار جديد انجام نمي دهند چون براي خود وپيشينيان آنها تجربه شده كه انجام اين كارها برايشن ناميمون بوده است .طايفه درروستاي مونه هم شبيه به اين طايفه روز دوشنبه برايشان نحس وناميمون است كه اينها دراين روز دست به هيچيك از كارهاي كه درمتن فوق براي تيله كوئيهاست  هم انجام نمي دهند .درخصوص اعتقادات مردم در تحويل سال نو: مردم اين منطقه اعتقاد داشتند وقتي سال نو تحويل شود درهمان ساعت تحويل سال و دو ستاره به نامهاي زهرا ومشتري يكديگر راملاقات مي كنند وهركسي موفق به   ديدن اين صحنه ملاقات اين دوستاره شود هرآرزوي دردل داشته باشد وازخدا بخواهد برآورده مي شود .بطوري كه مي گفتند پيرزني بدون دندان دلش مي خواست پرآغلش ميش باشد وقت ديدن اين دوستاره ،  مي خواست بگويد  خدايا فردا آغلم پراز ميش باشد اشتباهي گفت فرداپرآغلش  ميخ باشد صبح متوجه شده كه آغل گوسفندانش پراز ميخ مي باشد .واين شعر رادرمورد اين ملاقات درساعت تحويل سال نومي گفتند رفيقي مون چِ خّشِ وُ ديري مون گِرونِ چي زهرا وُ مشتري سالي بينِ مون :يعني دوستي ورفقاقت ما آنقدر شيرين ودلچسب است كه مثل زهرا ومشتري وعده ملاقات وديدار ما هرسالي يكبار مي باشد سقوط شهاب سنگ درشب درزمان قدین درشهر لنده معتقد بودند که اگر  شب شهاب سنگي ازآسمان سقوط مي كرد ودرآسمان به هرجهتي  كشيده  مي شد مي گفتند اين به معني  است كه بزرگي يا شاهي از آن كشور يا آ ن منطقه  ای که ستاره کشیده می شد فوت مي كن د .درخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك وبهار هستند .به اين شكل كه ازاول ديماه تادهم بهمن ماه را جيه بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن راجزچله كوچك مي دانند چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه.                                                                يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن   بد ن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند دالو:پيرزن    جل :لباس مخصوص گاو      كچك :سنگهاي كه بعنوان سه پايه ازآنهابراي پختن غذااستفاده مي كردند       وخش :به خودش       چاله :بخاري هيزم سوز قبلي كه دروسط خانه بودند     ومعتقد بودند وهستند  كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه راازبهار        مي دانند وچون نزديك عيد هواسرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاورابه دوربدنت بدوز .واز اعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها وردختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش   تّچِرايِ  بّن وُ بّلي  عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپس به نام ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من  چوبهاي بن وبلوط  را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .بن :بنك      بلي :بلوط خش :خوشحال       تچراي :چوب آتش گرفته   درخصو ص شیون کردن بر مردگان : ازرسمهاي ديگر مردم اين بوده كه معتقد بودند زنان شيون كردن راازگاوهايادگرفتند چون وقتي گاوي ازبين مي رفت وجسد اودرصحرا             مي انداختند بقيه گاوهابرسر اين گاو دادفرياد مي كردند ودمهاي خود را تكان مي دادند وبادست زمين را مي كندند پس زنان هم این روش شیون کردن را ازاین حیوان آموختند .:دوقلو زاییدن گاو ازرسمهاي ديگر اين بوده وقتي گاو مي زاييد ودوقلو مي آورد اين زادولد را بسيار ناميمون مي دانستن فوراٌيكي از گوساله رابراي رفع قضا وبلاي اهل خانه برشاخ مادر گوساله سرمي بريدند تاقضا وبلا رد شود .دست برزمین زدن اسب :درقدیم مردم لنده وروستاهای اطراف معتقدبودند که اگر اسبي مرتباًدستهاي رابرزمين مي زد مي گفتند بيانگر مرگ يكي ازاهل خانه كه بيشتر مربوط به صاحب اسب مي شد چون معتقد بودند اسبها اخباری از  غيب مي داند .گریه زیاد  کودک :اگركودكي زياد گريه مي كرد مي گفتند گِرّیي شد مي گفتند گريه اين بچه بايد بوسيله درختي بنام دِرّ برطرف شود مي آمدند مقداري از لباس كودك را به كسي كه ناشناس باشد مي دادند ومي گفتند تو درفلان باغ درخت دِرّ وجود دارد برو اين لباس راببند وبگو دِرّ بِوّ گِرّ تاسه بار بعداًاين بچه بهانه گرفتن وگريه كردن رافراموش مي كرد .درِّ بِوّگِرّ :يعني ايدرخت دره گره وبهانه اين كودك ازشیر  بگير .ازرسومات ديگر مردم لنده قبلاٌاگر گوسفدي يابزي وياگاوي  را مي گشتند فقط صاحب دام به اندازه خوردن خودش برمي داشت بعداًفرياد مي كرد اي همسايه هركس بياييد وگوشت براي خوردنش ببرد هركس مي آمد به اندازه مصرف خانواده مي برد .ويادرزمستان مخصوصاٌروزهاي باراني به ترتيب هرخانه براي صبحانه آش كارده يا محلي هره مي گفتندازبرنج وكارده وسير وآبليمودرست مي كردند .صبح زود زن خانه بلند مي شد وآنراگرم مي كرد وبراي تمام همسايگان واقوامان وخويشان مي بردند واز آن مي خوردند .مي گفتند خاصيت كارده اين است كه به كليه كمك مي كند وموجب تقويت كليه ها مي شود .عزاداري: قبلاًاگر كسي ازدنيا مي رفت تاهفت روز درمسجد مردان ودرخانه زنان عزداري مي كردندوبعد هفت روز آرايشگر مردمحل را مي بردند وسروريش صاحبان عزا رااصلاح مي كردند وزني هم مي رفت زنان صاحب عزا واداربه حمام كردن مي كردند وتمام بستگان تا چهلم يا سالگرد به احترام شخص  شده لباس سياه مي پوشيدند  وبعد سالگرد وياقبل سال نو يك نفر داوطلب مي شد يك يادوپيراهن مردانه وزني پيراهن زنانه مي گرفتندوبه خانه صاحبان عزا مي رفتند ولباسهاي آنها راعوض مي كردند بعداًصاحبان عزا خودشان نزد بستگان وآشنايان مي رفتند ولباسهاي آنان راعوض مي كردند . اگرزني شهر فوت مي كرد بعد از سالگرد بزرگان طايفه مي نشستند آن زن رايابه برادرشوهر ياپسربرادر وياپسرخواهروبالاخره به يكي ازافرادطايفه مي دادند مخصوصاًاگرفرزندي يافرزنداني داشته مي دادند چون مي گفتند به زني بيوه مي گويند كه برادرشوهرنداشته باشد .وقتي كسي فوت مي كرد بعدازخاك سپاري دوياچند سنگ ريزه ازقبرمي آوردند ودرخانه صاحب عزا مي انداختند مي گفتند تاديگر براي اين خانه مصيبتي بوجود نياييد .علائم  آمدن میمان : وقتي نان مي پختنداگرخمير مي پريد مي گفتند ميمان براي ما مي آيد  ويااگرموي سر،زن صاحب ازخانه اززيرمقنعه به طرف بيرون مي پريد هم دال براين بوده كه مهمان براي خانه مي آيد .واگركف پاي كسي حالت لرزش بوجود مي آمد هم دال برآمدن میمان براي صاحب خانه مي دانستن واعتقا دداشتن ميهمان عزيز خداست وهرخانه ميمان داشته باشد نشانه اين است،كه خدادوستش دارد چون مي گفتند هركس راخدادوست داشته باشد ميمان برايش مي فرستد .اگرمیمان احترام شود یانشود چون شیپورچی است :اين داستان را مي گويند كه براي شخصي ميمان آمده وقتي ميمانها وارد خانه شدند گفت بفرمائيد اي شيران من وقتي غذا خوردن وقت خواب بود گفت برويد بخوابيد اي شتران من وصبح بعد از صبحانه ميمانها خداحافظي كردند گفت به سلامت اي شيپور چيهاي من ميمانها گفتند راز اين امر چيست ماازديشب تا حال ،شيروشتروشيپورچي شديم ،صاحب خانه گفت ميمان وقتي وارد خانه مي شود آنقدر عزيزوبا ابهت است كه همانند شير مي باشد اماوقتي غذاخورد مثل شترهرجاباشد مي خوابد ولي وقتي خداحافظي كرده اگر صاحب خانه احترامش كند همه جا تعريف اين احترام رامي گويد واگر بي احترامي هم بيندهم همه جا اين راتعريف مي كند به اين خاطربه ايشان شيپورچي مي گويند .تشخیص میزبان خوب ،یابدمیزبانی: ازديگر اعتقادات اين بوده براي تشخيص خوش ميماني بابعد ميماني اگركف پاراخارش كنند اگركسي خوشش بياييد وحساسيت نداشته باشد اور فردي ميمان دوست مي گويند واگر حساسيت نشان دهد وي رافردي بد ميما ن قلم داد          مي كنند . اگرپشت ابروي كسي لرزش داشته باشد تكه اي علف خشك راپشت پلك وزيرابرو مي چسبانند تاازلرزش جلوگيري شود .                    وازديگر اعتقادات اين است كه وقتي غذايي يا چيز خوردني دردست كودكي بگذارند  می گفتند بسم الله ، او پدرت  وآن هم  مادرت  هستند درصورتيكه پدر يامادر واقعي درآنجا نبودند ، وچون  معتقد بودند که بچه که پدرومادرش زنده باشد نیازی به مساعدت غذایی دیگران ندار د وغذارا به  بچه يتيم مي دهند .تولد نوزاد :وقتي دختري ازدواج مي كند بعدازازدواج حامله مي شود اولاًخبر حامله شدن وبچه اول براي پدرمادر دختر بسيار مسرت بخش مي باشد وقتي ازحامله شدن باخبر مي شوند ديگر سخت ازدختر مواظبت ومراقبت ويژه مي كنند.ورسم اين است كه بچه اول راخانواده دختر گهواره وسايرمايحتاج پوشاكي بچه را باهماهنگي وهمكاري دخترآماده مي كنند ،تاروز وضع حمل وقتي بچه بدنيا بياييداگر دختر باشد قبلاًسه شب براي كشيك مي دادند واگر پسربوده برايش هفت شب كشيك مي دادند وقتي پسربوده برايش حيواني ذبح مي كردند وقسمتي ازگوشتش رابراي كساني كه كشيك مي زدند كباب ميكردند وقسمت ديگر رابين فقرا تقسيم مي كردند قبل تا حال پيش دعانويسان محلي مي رفتند وبا نخهاي سفيد وسياه (چله بر)درست مي كردند كه دعايي مي خواندند كه تا چهل روز تمام شود ازآزار واذيت اجنه وپري درامان مي باشند چون معتقدبودند مخصوصاًدراين چهل روز بيشتر مودآزارو اذيت را اجنه وپري واقع  می شوند  . قبلاًگهواره ومادر بچه رادوربندي بنام ِوريس قرارمي دادند ومي گفتند كه اجنه هم نمی  توانند ازاين طناب  عبورکنند  وارد دايره كه گهواره ومادر پچه است شوند وبعداًتا چهل روز زنگوله بزرگي به اسم كوس قرارمي دادند وشب تا صبح هروقت اين بچه بيدار مي شد اين كوس رابه صدادر مي آرودند چون معتقد بودند با به صدادرآوردن اين كوس باعث مي شود كه اجنه وپريان فراركنند .وازديگر رسومات اين بوده وهست كه زنان طايفه وبقيه دوستان زن به ديدار خودش وفرزند ش مي روند وهدايايي كه شامل پول ولباس براي بچه مي باشد  مي آورند بعد از چهل روز زن وفرزند را به خانه شوهر ش مي آورند .ِوریس: طناب که زنان ازموی بزمی بافتند غذای اضافه شب برای مصرف روزبعد :قبلاًدرشهرلنده رسم بود غذای که شب اضافه می شد وبرای مصرف وعده بعد استفاده کنند شب برآن غذاسوره توحید رامی خواندندوسوزن قفلی یا سوزن خیاطی درآن فرو می بردند چون معتقد بودند اگر این کاررا نکنند شبانه اجنه می آیند وازغذا می برند سوزن ویاسوزن قفلی برای این بودکه معتقد بودند اجنه از آهن آلات می ترسد واین کار باعث می شد که به اعتقاد خودشان غذا سالم بماند واجنه قدرت تصرف به آن رانداشته باشند چون معتقد بودن که اجنه شب ازغذای مانده می خورند وبرای اینکه ما متوجه نشویم دوباره آن رادرهمان ظرف استفراغ می کنند .شنا کردن گنجشک درفصل پاييز: درشهر لنده قدما معتقد بودن که هروقت گنجشک در ماه مهرماه شروع به شنا کردن نمايد نشانه باران زود هنگام است وبراين باور هنوز هم اعتقاد راسخ دارند چون می بینند بعداز شنا کردن گنجشکان یک هفته الی دوهفته بعد باران شروع به باريدن می کند .زاييدن گاو (گوساله دوقلو) :درقدیم درلنده اگر گاوی دوقلو می زایید معتقد بودن که موجب بلایی برای صاحب خانه می شود ویکی ازگوساله ها راذبح می کردند وخونش رابرشاخ می ریختندتاقضا وبلااز خانه و گاوصاحب خانه  رفع شود . دودکردن کله پاچه بز یا گوسفند :درقدیم درلنده مرسوم بوده برای باعبان ها که بخاطر تبدیل شدن گل مرکبات به میوه ،هنگام بهار که درختان مرکبات گل درست می کردند باغبان از قصابی کله پاچه ای می گرفت وآن رادرباغ می برد با روشن کردن آتش موهای کله پاچه را می سوزاند تابوی حاصل ازسوزندان موهای کله پاچه ویا باجابجاکردن آتش  دراطراف باغ بوی کله پاچه به همه درختان باغ برسد چون معتقد بودن که بوی کله پاچه موجب به بارنشستن درختان می شود . دود کردن دینشت (اسفند )در شب چهارشنبه :درقدیم وحالا درلنده مرسوم بوده که شب چهارشنبه (سه شنبه شب )عصرموقع اذان مغرب مقداری ذغال آتش می زدند ووقتی روشن می شدند مقداری اسفند روی آنها می ریختند تادودشوند سپس آن دود رادرخانه می چرخاندندتا بوی ودود همه فضای خانه راپرکند زیرامعتقد بودند بوی اسفند موجب فراری دادن اجنه از خانه می شوند وبرای اهل خانه مبارک است . سیزده بدر رفتن :از اعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیرحامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف رادست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدو به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم ودوبار برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . چراغ روشن کردن روری قبر:درقدیم درلنده مرسوم بود هرکس فوت می کرد تا یک هفته چراغ فانوسی برقبرش روشن می کردند برای این کارشان دودلیل داشتند یکی چون فبلاسیمان نبوده می گفتندممکن است شب حیوانات درنده وگوشتخوار بیایند وقبرراسوراخ کنند وبه بدن میت آسیب برسانند ودیگری می گفتند چون تازه فوت کرده است باید چراغش خاموش نباشد وبقیه اموات متوجه شوند که شخص دیگری به آنها پیوسته است . نمک دادن به گوسفندان وسرصداکردن گاو:درقدیم درلنده مرسوم بود بین دامداران که برای اینکه گوسفندان یا بزهای آنها زود آماده جفت گیری برای حامله شدن شوند درطول یک هفته صح یا عصرها که ازچراگاه برمی گشتند مقداری نمک به آنها می دادند چون معتقد بودند که نمک هورمونهای جنسی آنهارا تحریک می کند وارگانسیم بدن راوادرمی کند تازودتر حیوان آماده برای جفت گیری وحامله شدن شود . وازدیگر اعتقادات این بود که وقتی گاوی یک مرتبه شروع به سروصداکردن کند وصدای بع بع آن تکرای ودریک نصف روز یایک روز کامل ادامه پیداکند معتقد بودن که آماده برای جفت گیری وحامله شدن است وفوراگاو را پیش گاو نر می بردند وبعداز جفت گیری گاو حامله وبرای زاییدن می شد . راه تشخیص حامله بودن بز یاگوسفند :دامداران درقدیم درلنده برای تشخیص اینکه آیا گوسفند ویابز حامله است یانیست صبح مقداری کمی نمک به گوسفند می دادند ودست زیر شکمش می گذاشتند اگر گوسفند حامله بودبچه گوسفند زیردست دامدارتکان می خورد واگر حامله نبود هم مشخص بود زیرامعتقد بودند که نمک موجب تحرک نوزاد گوسفند درشکم مادرش می شود .  بچه اول هر انسان: درقدیم معتقد بودن که بچه اول انسان مانند نان اول که زنان نان محلی می پختند که بوسیله تاوه یا تنور محلی که قبلابا هیزم یا کود گاو وگوسفند نان می پختند چون اولین نان که درتنور می گذاشتند میزان گرمی تنور برایشان مشخص نبود یا نان اولی تنور بسیارگرم بود می سوخت ویا هم تنور سرد بود آنطور که می خواستند نان پخته نمی شد ویا هم گرمای تنورمناسب بود ونان آنطوریکه می خواستند پخته می شد پس معتقد بودن بچه اولی هرانسانی مثل نان اول است یا بچه ای عاقل ودانا واهل فهم کمال است مثل نانی که خوب می پخت یا آدم شرطلب وناسازگار برای جامعه ومشکل ساز برا ی پدرومادر مثل نانی که می سوخت یا هم فرزندی ساده لوح وزود باور که حرف هرکس را می پذيرد وبه خوب يابد بودن آن کاری ندارد مثل نان پخته نشده پس می گفتند هرکس نان اولیش خوب پخته شود آدم خوش شانسی است مثل آدمی که بچه اولش شخصی عاقل ودانا باشد .
کد خبر: ۳۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴

سالهاست که دیگر زندگی رنگ و بوی خاصی ندارد. دیگر از آن صمیمیت خانه های گلی ، آن شب نشینی های زمستانه ، آن قصه های قشنگ مادربزرگ خبری نیست...
کد خبر: ۱۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴