سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
مردمان-دنیا محیط پیچیده ای است. اگر شهروند وظیفه شناسی باشید، احتمالاً دوست دارید که در سیاست درگیر شوید اما مطمئناً نمی خواهید طرفدار چیزی شوید که به آن اعتقادی ندارید. پس برای اینکه بفهمید چطور می توانید شرایط سیاسی جامعه ای که در آن زندگی می کنید را تحلیل کنید، مراحل زیر را مد نظر قرار دهید.
مراحل
قدم اول: اگر برایتان امکان دارد در کلاس علوم سیاسی شرکت کنید. قبل از انتخاب کلاس درمورد آن آموزشگاه و پیشینه استاد آن و مشارکت سیاسی او تحقیق کنید و یادتان باشد که اعتقادات او برای خود اوست. سعی کنید یک سبک تحلیلی قوی برای خودتان داشته باشید و ایدئولوژیتان را از کسی تقلید نکنید.
قدم دوم: گروههای داوطلب محلی و سازمانهای غیردولتی را برای شرکت در کارگاه ها و سخنرانی هایی با موضوعاتی که به آن علاقه دارید، انتخاب کنید. در این کارگاه ها شرکت کرده و سبک تحلیلی خودتان را در آن تمرین کنید.
قدم سوم: اینکه حرفهایی که دیگران میگویند صحت دارد را دستکم نگیرید. پول و جان های زیادی در سیاست سرمایه گذاری شده است و آدمهای مختلف می خواهند که شما را به سمت خودشان بکشند. تنبل بودن در تحقیق کردن باعث می شود دیگران بتوانند به راحتی دروغ هایشان را به شما بقبولانند. مراقب اطلاعاتی که از وکلاء، اخبار و کارشناس های احزاب و گروه های مختلف دریافت می کنید باشید.
قدم چهارم: درمورد موقعیت سیاسی که می خواهید تحلیل کنید، تا میتوانید مطالعه کنید. یادداشت برداری کنید و پاسخ این سوالها را درمورد چیزهایی که می خوانید به دست آورید:
- چه اطلاعاتی بی طرف و قابل اثبات است (چه کسی، چه چیزی، کجا، کی، چطور)؟
- چه اطلاعاتی تحلیلی است (چرا، چطور، به چه معنی است، چه کسانی متاثر از آن هستند، چطور باید واکنش دهید)؟
- چه کسی این اطلاعات را به شما میدهد (روزنامه، تلویزیون، سیاستمداران)؟
- از گفتن این اطلاعات به شما چه فایدهای می برند (فروش، آراء)؟
- آنها برای تفسیر این واقعیت ها به این صورت چه انگیزه سیاسی، مالی یا انگیزه دیگری دارند؟
- این انگیزه ها با اعتقادات شخصی شما چه سازگاری دارد؟
- آیا همه واقعیات آنها درست است (به منابع، دانشنامه ها، صورتجلسات، ویدئوهای خام و … نگاهی بیندازید)؟
- آیا کسی دیگر تفسیر دیگری از واقعیات آنها ارائه کرده است؟
قدم پنجم: با کسانیکه با نتیجه گیریهای شما درمورد آن موقعیت سیاسی هم عقیده اند حرف بزنید. ببینید چه چیزی آنها را متقاعد کرده است.
قدم ششم: با کسانیکه با نتیجه گیری های شما درمورد آن موقعیت سیاسی هم عقیده نیستند حرف بزنید. ببینید چه چیزی آنها را توجیه کرده است.
قدم هفتم: از کسی که درمورد آن موقعیت سیاسی دانش کافی دارد بخواهید اطلاعات بیشتری در اختیارتان قرار دهد. از نظرات آنها تشکر کنید و همان سبک تحلیلی خودتان را روی آن اجرا کنید.
نکات
• مراقب اصطلاحات باشید، آنها کلمات و ایده هایی هستند که تعریف مشخصی ندارند و برای ترساندن شما، بدون اینکه اطلاعات واقعی به شما بدهند، ساخته شده اند.
• کتابخانه دوست شماست.
• با موضوعاتی شروع کنید که به آن علاقه مندید. سیاست اصلاً خسته کننده نیست اما اگر بخواهید آن را به طور کامل بررسی کنید، باید به آن عادت کنید.
• غریزه تان هم دوست شماست.
هشدارها
بعضی ها واقعاً از حرف زدن درمورد سیاست بدشان می آید. شاید این افراد به نظر شما تنبل یا بی تفاوت باشند. شما هم شاید به نظر آنها آزاردهنده و پرمدعا برسید. یادتان باشد که دیدگاه سیاسی شما مانع از این نیست که انسانی مهربان و باملاحظه باشید.
کد خبر: ۶۴۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۵
رهبر معظم انقلاب فرمودند: اگر از من سؤال شود که «شما موافق مذاکرات اخیر هسته ای هستید یا مخالف»، می گویم نه موافق هستم و نه مخالف، چون هنوز اتفاقی نیفتاده است
کد خبر: ۶۱۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۰
دکتر احمدی نژاد در اولین سفر خارجی خود پس از فاصله گرفتن از مقام ریاست جمهوری ، امروز (پنجشنبه) تهران را به قصد استانبول ترک کرد تا در مراسم نکوداشت مرحوم نجم الدین اربکان از شخصیت های برجسته و ذی نفوذ ترکیه شرکت کند. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
این سفر ، بنا به دعوت رسمی فرزند مرحوم اربکان و رئیس بنیاد اربکان انجام می شود و قرار است دکتر احمدی نژاد ، در مراسم یادبودی که به مناسبت چهارمین سالگرد درگذشت اولین نخست وزیر اسلام گرای ترکیه برگزار می شود سخنرانی کند.
نجم الدین اربکان موسس «دیدگاه ملی» در ترکیه و از پیشگامان ایجاد وحدت بین ملتها ، در سال ۲۰۱۱ میلادی و در سن ۸۵ سالگی چشم از جهان فرو بست.
بر اساس برنامه ریزیهای انجام شده، جمع زیادی ازنخبگان ترکیه شامل علما، روحانیون، دانشگاهیان ، جوانان و نمایندگان اصناف ، تجار و بازرگانان این کشور با دکتر احمدی نژاد ملاقات خواهند کرد.
همچنین برخی از شخصیت های ترکیه و اهالی فرهنگ و اندیشه از جمله شماری از نویسندگان و روزنامه نگاران این کشور ، جداگانه با دکتر احمدی نژاد دیدار و گفت و گو می کنند.
بورسا محل برگزاری مراسم یادبود مرحوم اربکان، چهارمین شهر مهم ترکیه و مرکز استانی به همین نام است و امام خمینی (رض) در مسیر تبعید به عراق ، به مدت هشت ماه میهمان مردم شهر بورسا بودند که به گرمی مورد استقبال آنان قرار گرفتند.
در سفر سه روزه دکتر احمدی نژاد به ترکیه ، آقایان ثمره هاشمی ، الهام ، میرتاج الدینی ، حجت الاسلام بهرامی، امیدی ، تمدن و شمقدری ایشان را همراهی می کنند.
دکتر احمدی نژاد ، رییس جمهور سابق در سال ۱۳۹۱ نیز در پیامی به همایش بین المللی اربکانˈ در آنکارا ، نگاه مبتنی بر عدالت و انسان دوستی نجم الدین اربکان را ریشه در اعتقادات اسلامی وی و موجب چالش او با محافل استکباری و صهیونیستی دانسته بود.
منبع/مهر مردم
کد خبر: ۵۸۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۷
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: مقتدر مظلوم:مطالعه تاریخ و تجربیات رخ داده برای انقلاب های مردمی و ضد استعماری و خصوصا انقلاب اسلامی ایران نشان می دهد ، استعمارگران آمریکایی و انگلیسی ، به کمک سرویس های اطلاعاتی و دستگاه ایدئولوژیک خود ، همواره از الگوها و روش های آزموده شده و ثابتی برای دزدیدن این انقلاب ها و ایجاد انحراف در آن ها و نهایتا زمینه سازی برای بازگشت و اعمال سلطه مجدد به کشور مورد نظر با تمرکز بر دو عنصر مردم و مسئولان و انقلابیون استفاده می کنند .در این مطلب به سه روش ( یک روش عام و دو روش خاص ) اصلی ، رایج ، آزموده شده و موثر آمریکا و انگلیس که مشخصا با محوریت و تمرکز بر مسئولان و کادر انقلابیون طراحی و اجرا می شوند اشاره می کنم :1- نفوذ در کادر انقلابیون و مسئولان آینده نظامبطور خلاصه این روش از این قرار است که سرویس های اطلاعاتی استعمارگران آمریکایی انگلیسی ، در ماه های منتهی به انقلاب و سقوط سیستم وابسته ( نظیر حکومت شاه ) با براورد این که دیگر عمر این سیستم تمام است ، اقدام به تربیت و آماده سازی عوامل مدنظر خود برای نفوذ در کادر اصلی انقلابیون و مسئولان نظام آینده و اثرگذاری بر نظام آینده می نمایند .در این روش ، در آستانه وقوع انقلاب ها ، عوامل مد نظر تحت بهانه های نظیر ادامه تحصیل به کشورهای اروپایی و آمریکایی منتقل می شوند .این عوامل در این کشورها1. آموزش های مورد نظر ( هم در حوزه ماموریت های آتی و هم در حوزه تخصص کاری ) را فرا می گیرند ، و برای خود هویت و عنوان علمی و تخصصی می سازند2. خود را به کادر انقلابیون و رهبران انقلابی خارج از کشور نزدیک می کنند و برای خود کسب اعتبار و هویت انقلابی می کنند .بعد از وقوع انقلاب ها نیز ، در شرایطی که کشور انقلاب کرده به یکباره خالی از نیروهای متخصص رژیم سابق شده و ساختارها و سازمان ها نیاز به عناصر و مدیران متخصص دارد ، این افراد انقلابی به کشور بازمی گردند و با استفاده از تخصص کسب شده ، هویت ساخته شده و کمک سایر عوامل نفوذی ، به سرعت در کادر اصلی انقلابیون و مسئولان رده بالای نظام تازه تاسیس نفوذ و به سرعت رشد می کنند و ارتقا میابند .تجربه های تاریخی نشان می دهد که این افراد در راستای ماموریتشان ، در ابتدای کار و در آغاز انقلاب ها ، اتفاقا از خود وجهه ای بسیار انقلابی و حتی بعضا افراطی ترسیم می کنند و جز انقلابی ترین افراد شناخته می شوند . اما این وجهه در سال های بعد و بعد از توفیق در نفوذ در رده های بالای حاکمیتی ، کم کم رنگ می بازد و به سمت تجدیدنظر طلبی و ساخت وجهه اپوزوسیونی میل می کند .
2- جذب و به دام انداختن مسئولان و کادر انقلابیونبه طورخلاصه ، سرویس های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس ، در این روش به دنبال به دام انداختن و اسیر کردن مسئولان و کارد انقلابیون هستند . منظور از به دام انداختن ، ایجاد شرایطی است که در نتیجه ی آن ، فرد مورد نظر همواره برای جلوگیری از افشای یا برهم خوردن آن ، مجبور به عمل به فرامین سرویس اطلاعاتی دشمن و بازی کردن در پازل مد نظر آن ها هستند.به طور معمول ، بستر اصلی اجرای این روش ، در هنگام سفر و اقامت مسئولان کشور و خانواده هایشان در این کشورها حین ماموریت های کاری یا سفرهای تحصیلی مهیا می شود .هدف سرویس ها نیز بدست آوردن آتو یا نقطه ضعف از این افراد یا خانواده شان است . شیوه های این بدست آوردن آتو البته بسیار متنوع است ولی روشی که بسیار شایع است و این سرویس ها و تشکیلات یهود محور در آن فوق تخصص دارند ، طراحی سناریوی های غیراخلاقی و استفاده از دام های غیر اخلاقی و ابزار زن است که از ابتدای تاریخ تا به الان موفق ترین و موثر ترین ابزار اغوا و جاسوسی خصوصا از سوی یهودیان بوده است .در این روش ، سرویس های اطلاعاتی همواره به مانند شیاطین اقدام به طراحی سناریوهایی می کنند که نتیجه اش لغزش اخلاقی یا امنیتی مسئول و فرد مورد نظر باشد . بعد از رخ دادن این لغزش از سوی فرد مورد نظر نیز ، همین لغزش تبدیل می شود به کلید قفل اسارت سوژه مورد نظر تا انتهای عمرش . !بعد از این لغزش ، فرد مورد نظر بخواهد یا نخواهد مجبور است که تا آخر عمر خود گوش به فرمان سرویس اطلاعاتی آمریکا یا انگلیس باشد و هر دستور و هر فرمانی را اجرا کند و به هر قیمت که شده هرکس را بگمارد و هر رویکرد و تصمیمی را اتخاذ کند تا بلکه مبادا آن ها روزی اسناد لغزش و فساد وی را افشا نکنند و فرد مورد نظر تمام آبرو و حیثیت سیاسی اجتماعی یک عمر خود را به یکباره از دست دهد .این روش نیز از روش های بسیار خطرناک ، موثر ، آسان و بشدت مورد استفاده سرویس های اطلاعاتی شیطان بزرگ و روباه پیر و خصوصا موساد است . منطقا هر چقدر هم میزان حضور و سکونت مسئول و فرد مورد نظر در محیط تحت کنترل سرویس اطلاعاتی فوق ( اروپا یا آمریکا یا دوبی و ترکیه و ... ) بیشتر باشد ، احتمال آلودگی و به دام افتادن از این روش ها نیز بالاتر می رود . از دیگر روش های این حوزه ، می توان به برنامه ریزی سرویس ها بر استفاده از ظرفیت آقازاده ها وخانواده مسئولان ساکن در کشورهای غربی اشاره کرد . هم روش به دام انداختن ، وهم روش اغوا از طرقی نظیر اخذ ویزا و اقامت و بورسیه و موقعیت شغلی و ... برای این گروه مورد اجرا قرار میگیرد که در اکثر موارد نتیجه ی آن در نهایت به همکاری پدر یا همسر مورد نظر با سرویس کشور دشمن ختم می شود . متاسفانه . 3- استحاله و تغییر نظام ارزشی و فکری مسئولان و انقلابیون - تربیت مدیران تراز نظام لیبرال دموکراسیاین روش ، روش عامی است که غرب و نظام لیبرال دموکراسی به رهبری آمریکا آن را به طور کلی ، برای تربیت رهبران و کارگزارن آینده کشورهای جهان خصوصا کشورهای غیر همسو و متخاصم پیاده می کند .بستر اجرای این روش نیز مشخصا بستر آموزش و تحصیل در دانشگاه هایی است که عملا نقش کادر سازی برای تربیت مدیران لیبرال ، تکنوکرات و سکولار را برای نظام جهانی مطلوب آمریکا و انگلیس و در واقع شبکه صهیونیسم بین الملل فراهم می کند .نخبگان ، مدیران و انقلابیونی که بدون آمادگی قبلی و با عمق کم اعتقادات ایدئولوژیک مذهبی و با هدف کسب تخصص ، خود خواسته یا هدایت شده وارد این دانشگاه ها می شوند و اما خروجی که در انتها بدست می آید استحاله و تغییر نظام ارزشی این افراد و تبدیل آن ها به مهره های بی جیرومواجبی است که به طور خودکار در کشورهایشان اراده ، رویکرد ، نظام و طرح های مطلوب نظم آمریکایی – انگلیسی را اجرا کرده و به پیش می برند .این روش ، میان مدت ، آرام و دیربازده است و اما وقتی به ثمر می نشیند حجم و کیفیت تغییرات صورت گرفته به حدی است دیگر عملا کاری از نهادهای انقلابی و امنیتی بر نمی آید .. استحاله که صورت گرفت ، دیگر خود مسئولان تکنوکرات و سکولار و انقلابیون خسته و پشیمان ، کلید کشور را تقدیم استعمارگران سابق می کنند و برای بازگرداندن مجدد آنها به کشور ، از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند . . . پینوشت :1- چه بسا همین الان که در حال مطالعه این متن هستید ، چندین مدیر آینده تراز نظام لیبرال دموکراسی و نظم آمریکایی انگلیسی در حال تحصیل در دانشگاه های کادرساز آمریکایی انگلیسی و مهیا شدن برای تصدی پست های کلیدی سالیان آینده جمهوری اسلامی ایران هستند . . .2- بسیاری از تحولات ایران و نقش آفرینی های تاریخ ساز افراد را در این بستر نگاه و تحلیل کنید . آنوقت بسیاری از گره های ذهنیتان باز می شود .علت بسیاری از رفتارها و غش کردن ها و قراردادهای تاریخ ساز و تمایلات ، برایتان روشن می شود .مهره ها از بین نمی روند ، با کناررفتن یکی ، بلافاصله دیگری جایگزین می شود . مهره ها رشد می کنند و حمایت می شوند و روی کار می آیند تا به وظایف خودشان عمل کنند . و می کنند. . .فتامل یا اولی الابصار . . .
کد خبر: ۵۷۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۸
از نظر اصولگرایان، اینکه آقای رحیمی پولهایی را که غیرقانونی برداشت کرده بود به چه افرادی و در کدام نهاد داده و آن پولها برای چه اهدافی هزینه شدهاند، خیلی مهم نیست. مهم آن است که چرا آقای هاشمیرفسنجانی، بیستوچندسال پیش پای این فرد را به قوهمجریه کشور باز میکند؟
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:صادق زیباکلام در سرمقاله شرق نوشت:نیازی به یکمطالعه میدانی وسیع نبود؛ حتی یکنظرسنجی ساده و ابتدایی هم میتوانست نشان دهد برای بسیاری از مردم، قدمزدن آقای ظریف با جان کری در جریان مذاکرات هستهای، خیلیخیلی بیشتر حایزاهمیت بود تا خبر محکومیت معاوناول رییس دولت سابق. به همین دلیل هم برخی اصولگرایان به جای پرداختن به موضوع محکومیت آقای رحیمی، به موضوع محکومیت بسیار مهمتر حرکت دکتر ظریف پرداختهاند.
درست قضیه هم همین بود. نه به واسطه آنکه مردم اینگونه فکر میکنند بلکه به واسطه آنکه اساسا از نظر مصالح و منافع ملی هم این دو خبر دارای وزن و اهمیت بسیار متفاوتی هستند. دومی اساسا اهمیتی نداشت. یکی از مسوولان ارشد دولت گذشته مرتکب خطایی بسیار جزیی شده، دادگاه رسیدگی را صورت داده و او را مجرم شناخته است. حکم محکومیت نیز به وی ابلاغ شده و عنقریب به زندان خواهد رفت. اموالی را هم که از بیتالمال برده بود ظاهرا بازگردانده شده و نگرانی از این بابت نیست.
از نظر سیاسی هم این خبر، وزن چندانی ندارد. یعنی فیالواقع به اصولگرایان، ارتباط چندانی پیدا نمیکند که آنها مجبور شوند موضوع مهم و حیاتی قدمزدن ظریف با کری را کنار بگذارند و بروند سر وقت موضوع پیشپاافتاده محکومیت آقای رحیمی. اساسا معاون اول احمدینژاد، ارتباط چندانی با اصولگرایان پیدا نمیکند! خود احمدینژاد و آن هشتسال هم به اصولگرایان ربطی ندارد چه رسد به معاون اول ایشان. دلایل زیادی وجود دارد که رحیمی اساسا ارتباطی با مدیریت اصولگرایان بر کشور در سالهای٨٤ تا ٩٢ پیدا نمیکند. اولین و مهمترین آن، این بود که او ٢٠سال پیش در دولت آقای هاشمیرفسنجانی استاندار کردستان بوده است. بنابراین اگر قرار است کسی پاسخگوی محکومیت آقای رحیمی باشد، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام است که چندسال پیش، رحیمی را استاندار کرده بود.
از نظر اصولگرایان، اینکه آقای رحیمی پولهایی را که غیرقانونی برداشت کرده بود به چه افرادی و در کدام نهاد داده و آن پولها برای چه اهدافی هزینه شدهاند، خیلی مهم نیست. مهم آن است که چرا آقای هاشمیرفسنجانی، بیستوچندسال پیش پای این فرد را به قوهمجریه کشور باز میکند؟ تازه همه اینها در صورتی است که روی طرح موضوع استعفای آقای رحیمی اصراری وجود داشته باشد. اما با توجه به اینکه اساسا این موضوع نه از نظر سیاسی، نه اقتصادی و نه بعد اجتماعی اهمیت چندانی ندارد و مردم هم به آن توجهی نکردهاند، بنابراین اصولگرایان نیز خیلی به آن نپرداختند. از دید آنان همانطور که گفتیم مساله بااهمیت روز، این بوده که چرا آقای ظریف چند دقیقهای با همتای آمریکایی خود، مذاکرات را در حالت قدمزدن و نه در پشت یک میز، دنبال کرده است؟ موضوع بعدی حایز اهمیت، باز از دید اصولگرایان این بوده که با توجه به اینکه ناشر هفتهنامه «شارلیابدو» دولت فرانسه است، چرا ظریف در این شرایط به آن کشور رفته تا حقوق قانونی ملت ایران را بر سر مساله هستهای به غرب دوباره گوشزد کند.
... و البته نسبت به هرگونه توهین به اعتقادات مسلمانان بهصورت مستقیم هشدار دهد؟ واقعا هم انسان وقتی بدون جهتگیریهای سیاسی به موضوعات مهم کشور مینگرد و فقط هم مصالح و منافع ملی را ملاک قرار میدهد، ذرهای تردید برایش باقی نمیماند که آنقدرها هم موضوع هستهای برای کشور اهمیتی ندارد. معلوم نیست چرا دولت آقای روحانی اینقدر روی حل پرونده هستهای تاکید گذاشته و برای آن اولویت قایل شده است؟ موضوع هستهای و تبعات آن نه تاثیری روی اقتصاد کشور دارد، نه مناسبات ما با ایالاتمتحده، اتحادیه اروپا و قدرتهای دیگر دنیا را تحتتاثیر قرار میدهد، نه وضعیت رابطه با همسایگان منطقهای را عوض میکند و نه هیچگونه تاثیر دیگری بر وضعیت کشور دارد. به همین دلیل، مسوولان در دولت قبلی خیلی روی مذاکرات هستهای و پیشرفت آن تاکیدی نداشتند. مهم نه بازکردن گره ١٠ساله پرونده هستهای است و نه محکومیت معاون اول دولت سابق. اتفاقا مردم این را در رأیای که در ٢٤خرداد٩٢ دادند کاملا شفاف به نمایش گذاشتند اما کو چشم بینا؟!
کد خبر: ۵۵۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۷
امام جمعه موقت اصفهان گفت: وحدت از ضروریات دین ما بوده اما تبیین اجزای آن بسیار دقیق و حساس است و برای مقابله با دشمن باید روی اشتراکات تکیه کرده تا با اعتقادی عملی به هم نزدیک شویم.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش رویش نیوز آیتالله سیدابولحسن مهدوی شامگاه دیشب در نشست تخصصی «وحدت اسلامی» که به همت جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان اصفهان برگزار شده بود؛ با بیان اینکه وحدت از ضروریات دین ما بوده اما تبیین اجزای آن بسیار دقیق و حساس است اظهار داشت: ما دو نوع وحدت داریم که یکی وحدت اعتقادی و دیگری وحدت عملی است.
وی افزود: وحدت اعتقادی زمانی رخ میدهد که برای مثال 2 نفر با هم زاویه فکری دارند که پس از بحث و تبادل نظر به وحدت اعتقادی میرسند که این دقیقترین، کاملترین و محکمترین نوع وحدت باست چرا که شاکله انسان را اعتقادات ش تشکیل میدهد و زمانی که 2 نفر از نظر اعتقادی به وحدت برسند این وحدت خدشهناپذیر شده و این نوع وحدت در هر زمینهای در مورد اعتقادات میتواند صورت بگیرد.امام جمعه موقت اصفهان با بیان اینکه زمانی که ما در جامعه و در شرایط کنونی از وحدت صحبت میکنیم، منظور ما وحدت اعتقادی نبوده و ما دنبال وحدت عملی هستیم، تصریح کرد: زمانی که در رسانهها و تریبونهای مختلف از وحدت حرف زده میشود، منظور ما وحدت عملی بوده وحدت عملی این است که در جهانی که زندگی میکنیم اعتقادات مختلف وجود داشته و مهم این است که با وجود اعتقادات متکثر با توجه به اشتراکات به وحدت برسیم.وی با اعتقاد بر اینکه ما باید در گروههای مختلف به دنبال اشتراکات گشته و روی آنها برای مقابله با دشمن مشترک تکیه کنیم، ادامه داد: ما با مسیحیت و با یهودیت اشتراکاتی داریم و آن این است که همه ما اهل کتاب هستیم و باید روی این تاکید کنیم. همچنین خداوند در سوره آل عمران بحث اعتقادات را مطرح کرده و میفرماید به اهل کتاب بگو بیایند چرا که روی گفتار مشترک بین ما و اهل کتاب تکیه کرده تا به جز خدا شخص دیگری را نپرستیم و به جز خدا کسی ارباب ما قرار نگیرد.آیتالله مهدوی گفت: حال اگر وحدت عملی را در 73 فرقه مسمان دنبال کنیم به اشتراکات زیادی میرسیم؛ مانند اعتقاد به خدا، پیامبر اکرم، قبله، روزه، نماز و اشتراکات دیگر که برای مقابله با دشمن باید روی این اشتراکات تکیه کرده تا با اعتقادی عملی به هم نزدیک شویم.
وی با بیان اینکه اختلافات آنقدر مخرب است که امام(ره) در جایی فرمودند که حتی اگر بحث ولایت بخواهد در جایی باعث اختلاف شود؛ جایز نیست.وی در ادامه خاطرنشان کرد: زمانی که حضرت موسی از انحراف مردم قوم خود از دین آگاه شده و از هارون جویا شد؛ هارون پاسخ داد: ترسیدم سبب اختلاف در قوم شما شوم چرا که اختلاف زمینه دشمنیهای بالاتر را ایجاد میکند و خداوند در قرآن میفرماید که اختلاف سبب فشلشدن شما شده و قدرت شما را از بین میبرد و لذا مسلمانان باید در مقابل دشمن مشترک به وحدت برسند.در این جلسه همچنین حجتالاسلام حسین عزیزی، از اساتید حوزه و دانشگاه با اشاره به کتاب لعنهای نامقدس بیان کرد: گفتمان حاکم بر این کتاب جای تقدیر و تشکر دارد چرا که عالمان دینی میتوانند در برخورد با دین به صورت جزیی، جزیرهای و منظومهای نگاه کنند.وی افزود: در نگاه جزیی و جزیرهای بهره کمی از دین میبریم چرا که حق را به جانب خود دیده و همه سعادت را در مذهب و نگاه خود دنبال کرده و فکر میکنیم که تنها ما اهل نجات هستیم اما در نگاه منظومهای ما دارای حقیقت برتر هستیم اما دیگران را نیز بهرهمند از حقیقت در نظر گرفته و نگاه پشت این کتاب چنین نگاهی است که حول شخص پیامبر حرکت کرده و به تمام مذاهب احترام میگذارد.حجتاسلام عزیزی گفت: شهید مطهری در کتاب عدل الهی تفکرات جزیی و جزیرهای را نقد کرده و این نگاه که ما به خود خوشبین بوده و به بقیه بدبین باشیم را مورد نقد قرار داده و همچنین ایشان در کتاب داستان راستان از ابوحنیفه و ابومالک به عنوان سرمایههای بزرگ جهان اسلام یاد میکند.وی ادامه داد: در گذشته بزرگانی مانند شیخ صدوق چنین نگاهی داشته و ایشان در کتاب العتقادات که اعتقادات شیعه را مطرح کرده و به نوعی مانیفست شیعه است در فصل تقیه میفرماید که اعتقاد ما بر وجوب تقیه بوده و هرکسی که آن را ترک کند مانند تارک نماز است و تقیه تا زمان ظهور ولیعصر برای شیعه واجب بوده و هرکس تقیه را ترک کند از دین خارج شده و این نگاهی است که شیعه دنبال میکند.این استد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه عبدالله سعودی از معاویه خطرناکتر است، اظهار داشت: انسانی که ماموریت دارد باید مراقب موجودیت خود بوده و ماموریت این است که باید دین خدا را به پا کرده و نیز برای این ماموریت بزرگ گامهای بزرگ برداشته و باید منظومههای دیگر را به خوبی دیده و به آنها احترام گذاشت.
کد خبر: ۵۴۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
از قدیم الایام مردان برای خواستگاری نزد زنان می رفتند و ازآن ها تقاضای ازدواج می کردند و این از بزرگترین عوامل حفظ حیثیت و احترام زن بوده است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مراسم خواستگاری زیباترین مراسم زندگی هر جوانی است اما یک سوال مهم و اساسی همیشه مطرح است: هدف از خواستگاری چیست و چرا مردها به خواستگاری زنان میروند؟شهید مطری به این سوال این گونه پاسخ می دهند که: از قدیم الایام مردان برای خواستگاری نزد زنان می رفته اند و ازآن ها تقاضای ازدواج میکرده اند و این از بزرگترین عوامل حفظ حیثیت و احترام زن بوده است. طبیعت، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن.
خواستگاری های سنتی و مدرن
شاید بتوان در یک نگاه کلی « خواستگاری » را به دو دسته تقسیم کرد.دسته اول: خواستگاری های سنتیدسته دوم: خواستگاری های مدرننقش خانواده دختر و پسر در خواستگاری های مدرن بسیار کم رنگ و تنها در حد تشریفات و حضور در مجالس یا جلسه خواستگاری است چرا که پیش از برگزاری این مراسم و آشنایی دو خانواده با یکدیگر، دختر و پسر همدیگر را در خیابان، محیط کار و … دیده اند و با انجام چندین جلسه گفت وگو خارج از محیط خانه به شناختی به ظاهر کلی از یکدیگر دست یافته اند، در نتیجه خانواده هیچ نقشی در انتخاب همسر آینده فرزند ندارد. اما در خواستگاری های سنتی – که اتفاقا به عقیده کارشناسان ازدواج هایی که با این روش خواستگاری شکل می گیرند از دوام و کیفیت بالاتری برخوردارند – خانواده جزو مولفه های اصلی به شمار می آید. اما خواستگاری هایی که به روش سنتی انجام می گیرد بیشتر جای بحث دارد.
خواستگاری به روش سنتی
مراحل خواستگاریاین روش خواستگاری که از دیرباز در کشور ما مرسوم بوده است خانواده محور است؛ البته نه به آن معنا که حرف اول و آخر را خانواده بزند و عروس و داماد بدون آن که حتی یکدیگر را ببینند یا گفت وگویی با یکدیگر داشته باشند، به عقد یکدیگر درآیند، بلکه در این نوع خواستگاری قبل از آغاز گفت وگوهای رسمی دختر و پسر و قبل از برقراری علاقه عاطفی مابین آن ها خانواده دو طرف در جریان امر خواستگاری قرار می گیرند و ضمن بیان تجربیات خود مدیریت مراسم خواستگاری را نیز عهده دار می شوند و در انتخاب همسر آینده فرزند نقش اساسی را ایفا می کنند.
مرحله اول خواستگاری: با ابراز تمایل پسر به ازدواج، خانواده وی با توجه به ملاک های فرزندشان از همسر ایده آل به جست وجوی مورد مناسب می پردازند که این امر مستلزم صحبت خانواده با فرزندشان و آگاهی از معیارهای او است. در این مرحله اگر متوجه غیرمنطقی بودن معیارهای فرزندتان شده اید بهتر است با لحن دوستانه و صمیمی به بیان تجربیات خود در این زمینه بپردازید و معیارهای او را تعدیل کنید، البته باید به معیارهای وی نیز احترام بگذارید و به سخن ارزنده امام علی (ع) توجه داشته باشید که فرزندانتان در زمانی غیر از زمان شما زندگی می کنند.
مرحله دوم خواستگاری: در مرحله بعد معمولا مادر یا خواهر پسر( داماد ) به صورت تلفنی از خانواده دختر (عروس ) اجازه رفتن به خواستگاری می گیرند. در این مرحله بهتر است علاوه بر مشخصات عمومی مانند سن و تحصیلات و شغل پسر و دختر، مسائل کلی که از نظر آن ها برای انتخاب همسر آینده حائز اهمیت است گفته یا پرسیده شود.
مسائلی مانند میزان پایبندی به اعتقادات مذهبی، نوع حجاب دختر خانم یا میزان دارایی های پسر و…. اگر خانواده دختر خانم، طی تماس تلفنی متوجه شدند که مشخصات کلی آقا پسر با معیارهای دخترشان درباره همسر ایده آل مطابقت دارد، زمان خواستگاری را تعیین می کنند. در جلسه اول خواستگاری، معمولا تنها دو نفر از خانم های خانواده پسر برای آشنایی با خانواده دختر حضور دارند و این جلسه بدون حضور داماد برگزار میشود. مهم ترین مزیت این جلسه این است که چون در این جلسه تنها خانم ها حضور دارند، دختر خانم می تواند ارتباط راحت تری با خانواده داماد برقرار کند . در ضمن به علت حضور نداشتن آقا پسر، استرس دختر خانم نیز کمتر است و در نتیجه ظاهر و رفتارش طبیعی تر خواهد بود، البته برای کم شدن تعداد جلسات خواستگاری، پسر نیز می تواند با کسب اجازه از خانواده دختر از اواسط همان جلسه در مراسم خواستگاری حضور یابد. در هر صورت اولین جلسه خواستگاری صرفا برای دیدن دختر و پسر و آشنایی اولیه ۲ خانواده برگزار می شود.
مرحله سوم خواستگاری: بعد از این جلسه دو احتمال وجود دارد اول این که پسر یا دختر، طرف مقابل را به هر دلیلی مناسب خود تشخیص نداده است و تمایلی به ادامه روند خواستگاری ندارد در این صورت معمولا خانواده پسر باید به جست وجوی مورد بعدی باشند اما بسیار بهتر خواهد بود که خانواده پسر یا دختر، تمایل نداشتن خود را به صورت محترمانه به طرف مقابل اطلاع دهند به خصوص اگر این مسئله از سوی خانواده پسر باشد چرا که خانواده دختر در انتظار تماس آنان هستند و این نوع انتظار در این گونه مواقع برای هیچ کسی به خصوص برای دخترخانم های در آستانه ازدواج حس خوشایندی نیست.
اما در صورتی که پسر برای ادامه روند خواستگاری تمایل داشت در مرحله بعد طی تماسی که خانواده پسر با خانواده دختر برقرار خواهند کرد و البته در صورت تمایل دختر خانم، وقت جلسه بعدی برای آشنایی بیشتر دختر و پسر گذاشته می شود. در این جلسه چون دختر و پسر ظاهر هم را پسندیده اند و خانواده ها با هم آشنا شده اند استرس هر دو طرف کمتر است.
مهم ترین نکته در این جلسه این است که دختر و پسر از قبل باید ایده آل ها و معیارهایشان برای زندگی را تعیین کرده باشند، حد و مرزها و خط قرمزهای خود را بشناسند و انتظاراتشان از همسر آینده شان را بدانند تا بتوانند با سوال کردن و صحبت کردن متوجه تناسب داشتن یا نداشتن شان با هم بشوند.
منبع: با حجاب
کد خبر: ۵۳۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۲
موضوع تقلب صرفاً رمز آشوبی بود که فتنه گران داخلی وحامیان خارجی آنها در اتاق های فکر مدتها قبل از انتخابات طراحی کرده بودند و اما همه میدانستند انتخاباتی که به وسیله خود مردم در قالب هیئتهای اجرایی و نظارتی برگزار میشود امکان تقلب کاملا منتفی است و امکان پذیر نمی باشد
کد خبر: ۵۲۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
سخنگوی شورای نگهبان :خط قرمز ما شامل اشخاصی میشود که امنیت کشور را به خطر انداخته و ما را به سمت بحرانهای خطرناک سوق دادند
کد خبر: ۴۸۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۷
صدایش با 8 سال دفاع مقدس گره خورده است و از ان روزها تا به امروز همیشه با صدایش خاطره داشته ایم. از طنین «با نوای کاروان» تا نوحه های محرمی امروز همگی جوری در تاروپود بدن انسان نفوذ می کند که نمی توان مانع از جریان اشک ها شد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،صدایش با 8 سال دفاع مقدس گره خورده است و از ان روزها تا به امروز همیشه با صدایش خاطره داشته ایم. از طنین «با نوای کاروان» تا نوحه های محرمی امروز همگی جوری در تاروپود بدن انسان نفوذ می کند که نمی توان مانع از جریان اشک ها شد. حاج صادق آهنگران بعد از پایان دوران جنگ با رویه ای جدید به سراغ مداحی رفت. او حال از نوحه خوان های جدید و سبک مداحی امروزی با ایران 7 می گوید.
صدای حاج صادق آهنگران، در آن روزها، صدای عشق و جذبه بود. صدای نسلی که در دوران دفاع مقدس شکفت و شناسنامهدار شد. حالا بعد از این همه سال، از آن دوران چه دارید بگویید؟
عزیزانی که با عرفا در ارتباط هستند یک روایتی دارند، میگویند، کنار علما زانو بزنید؛ چرا که اینها باطن پاکی دارند، این باطن پاک عرفا، اولیای خدا و افرادی کنار آنها مینشینند، دل به آنها میبندند، شیفتهشان میشوند، اثر میکند. غیر از کلام، با سخن، کلام و رفتارشان شخصی که شیفتهشان شده، متحولش میکنند، دیناش را قوی میکنند، اعتقادش را محکم میکنند، شجاعت و بصیرت به او میدهند.
بنده، کنار همچون بزرگانی نشستم. امام (ره) فرمودند « اینها ره صدساله را یک شبه طی کردند». من در کنار بسیجیانی که اسمشان روی دیوارها و تصاویرشان در بنرهاست، مثل مهدی باکری، حاج همت، حسین علم الهدی، مجید وفایی، علی هاشمی و. . . خیلی از بچههایی که اسمی از آنها نیست و گمنامند، فقط در محله، شهر، روستاهایشان اسمهای آنها بر زبان اهالی در شهرهایشان جاری است، اسم چندانی ندارند، اما در پیش خدا قرب دارند، نشستم، پس باطن اینها در بنده و صدایم اثر کرد. از سوی دیگر اولین شعری که با آن شهرتی پیدا کردیم و مسیر زندگی ما را تغییر داد، در محضر امام (ره) بود، گویا ایشان هم یک نظر باطنی به بنده داشتند. تا الان هم نوکری امام حسین (ع) و نوکری شهداست، که صدای ما را اثرگذار کرد.
وارد ایام محرم شدهایم اما به نظر میرسد حضورتان در مجامع نوحه خوانی و مراسم مذهبی کمرنگتر شده است. محرم امسال چکار میکنید؟
از همان ایام جنگ که بسیجیها از روضه خوانی و حماسه خوانی استقبال کردند، به حرم حضرت امام رضا(ع)رفته و از ثامن الحجج خواستم این لیاقت را به من بدهد تا موقعی که زندهام تا آخر در خانه امام حسین(ع) و شهدا و اهل بیت (ع) باشم. الحمدلله میبینیم این خواسته به اجابت رسیده و تا الان کار اصلیام نوحه خواندن است، تلویزیون هم برنامههای مرابخصوص در ایام دفاع مقدس و هفته بسیج و ... پخش میکند.
البته کارهای فرعی مثل مشاور صدا و سیمای خوزستان و عضو هیأت امنای هیأت رزمندگان اسلام هم هستم، یک مؤسسهای فرهنگی هم داریم که بیشتر در رابطه با امام حسین (ع)، اهل بیت (ع) و دفاع مقدس وکارهای فرهنگی فعالیت میکند.
آیا سبک و سیاق نوحهخوانی شما، همان سبک دفاع مقدس است یا تغییر کرده؟
از آن سبک فاصله نگرفتهام، چون ما را با آن چهره میشناسند، البته نمیتوانم بگویم سبک مال خودم است، سبک خوزستانی است، اخیراً هم در اجلاس پیر غلامان اهل بیت(ع) که در اهواز برگزار شد، ثبت ملی کردند. سبک خوزستانی و جنوبی خوب مطرح نشده و من آن را مطرح کردم، بنابراین به نام من تمام شد و مرا به نام سبک خوزستانی و آهنگران میشناسند، وجوانها به خاطر ضرورت وضعیت امروز، سبکهای دیگر را از من نمیپذیرند، مثلاً یک سری شعرها را نمیتوانستم با سینه زنی بخوانم. اشعار حماسی، مثل مرگ بر امریکا را با موسیقی حماسی خواندم، «کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» بخصوص برای ولایت و رهبری خواندم که اثرگذار باشد ولی اعم کار من همان سنتی خواندن و در راستای اهل بیت (ع) و شهداست.
از حال و هوای هیأتهای امروزی برایمان بگویید؛ چه تفاوتی با هیأتهای دوران دفاع مقدس دارد؟
تفاوتهایی کرده، ولی من باهمان سبک و سیاق زمان جنگ و دوران دفاع مقدس میخوانم، به خاطر استقبالی که جوانها از روضههای امام حسین (ع)، سینهزنی و سنتی خوانی میکنند، که آثار آن در جنگ و پیروزی انقلاب مشخص شد و همه اثر داشتند در پیروزی انقلاب و هشت سال دفاع مقدس و الان که با سینه ستبر در مقابل دشمن ایستاده ایم، دشمن برنامهریزی کرده همان طوری آیتالله سید احمد خاتمی در مجلس خبرگان گفتند، از سازمان سیا مدارکی بدست آمده که در هیأتها و مداحان میخواهند ورود پیدا کنند، این به خاطر اثرگذاری و اهمیت کار مداحان است، لذا شروعش بیحکمت هم نیست. مثلاً مسائلی در سبک و سیاقها واردشد و اثر گذاشت و سبکهای غربی را وارد کردند، بدون اینکه جوانها حواسشان به این قضیه باشد، شعرهای ضعیفی وارد کردند. در بعضی هیأتها به شکلی هیأتداری و سینهزنی و عزاداری میکنند که واقعاً در شأن اهل بیت (ع) نیست. ضعف و بهانه به دست دشمن میدهند؛ دشمنی که میلیاردها دلار هزینه میکند تا بتواند بین مذاهب و ادیان و شیعه و سنی تفرقه بیندازد. سبکها را به شکلی وارد میکنند که تفرقه برانگیز است. مشخص است دشمن با حساب و کتاب کار میکند. از یک طرف، میخواهد شیعه را با قمه زنی، زخمی کردن خود با زنجیرهای سه خار، یا راه رفتن روی آتش و ... خشن نشان بدهند تا کسانی که به طرف تشیع و اسلام میآیند، آنها زده بشوند. باید مواظب باشیم چون هیچ مکتبی به جز تشیع، رسانه وسیع مداحی امام حسین (ع) را ندارد که این چنین جمعیتی را جمع کند که اثراتش مکرر در تمام دوران انقلاب و دفاع مقدس، دیده شده است، دشمن خیلی در این زمینه فعالیت میکند، شبکههای ماهوارهای چگونه از انگلیس هدایت میشوند؟ خیلی از رهبران این شبکهها که مرکزشان انگلیس است، از آنها خط میگیرند و به گونهای عمل میکنند که بین اهل تسنن و تشیع تفرقه بیندازند، سفارشم به مداحان این است وقتی که آقا میگوید این کارها حرام است، باید از این جلسه بیرون بیایند و اعتراض کنند تا این فرهنگ شکل نگیرد و دشمن نتواند بهره ببرد و در این مرحله هم شکست بخورد.
به نظر شما مداحی چه نقشی در رشد فرهنگ عاشورایی دارد؟
مقام معظم رهبری جمله بسیار جالبی دارند که میگویند: «یک بیت شعر کار چندین سخنرانی را میکند»، چون یک مداح میتواند چندین هنر را با هم ارائه دهد. شعر که یک هنر است، صدای خوب و مجلس گردانی همچنین محتوای قوی و اعتقادی را در شعر جا دادن و ربط به روضه دادن نیز یک هنر است. چندین هنر در مداح نهفته شده که قطعاً اثرش بیشتر از یک سخنران است. یک مداح میتواند کار سخنران و شاعر را انجام دهد، چه بهتر که بتواند اعتقادات را تحکیم بخشد. مداحان میتوانند وقتی مستمع تمام حواسش به مداح است و دارد اشک میریزد و تمام عاطفهاش را به مداح داده نوایشان را توأم با احساس، معرفت بخشی و بصیرت کنند. این میتواند اعتقادات را همراه با حماسه و پیام به عمق تاروپود مستمع نفوذ دهد.
بهترین خاطرهای که از محرم و تاسوعا و عاشورا دارید، چیست؟
یک بار شب تاسوعا در دزفول بودم. آن زمان بعثیها موشکهای 12 متری به دزفول میزدند، شهر خالی از سکنه شده بود. ما شب تاسوعا با بسیجیها، در سنگر بودیم. مردم شبها به شهرکهای اطراف میرفتند و روز، بازمیگشتند، آن شب شهید حسین علم الهدی با چند نفر از بچههای بسیجی و سپاهی آنجا بود. عزاداری دزفولیها در تاسوعا و عاشورا معروف است. شهیدحسین علم الهدی گفت: امشب، شب تاسوعاست. اینجا باید غوغایی میشد و سینه زنی در خیابانها راه میافتاد. برای امام حسین (ع) باید بیرون بیاییم تا شهر اینگونه خاموش نشود و بسیجیها و مردمی که بیشتر برای دفاع از شهر مقاومت میکردند، روحیه بگیرند.
4، 5 نفری بیرون آمدیم و من شروع به نوحه خوانی کردم. خیابانها خلوت بود، فکر نمیکردم اشخاص زیادی بیایند. یواش یواش جمعیت به ما ملحق شد، نفرات آنقدر زیاد شد که صدایم به جمعیت نمیرسید و با بلندگوی دستی شروع به خواندن کردم. مجلس بسیار حماسی و تبدیل به خاطره شد. بعدها، از این ماجرا الهام گرفته و هیأت رزمندگان تشکیل شد که هم اکنون 640 شعبه در تمام کشور دارد.
چگونه به مداحی علاقه مند شدید؟ این استعداد را از کودکی در خود احساس میکردید؟
صدایم را از پدرم به ارث بردم، البته صدای حزین مادرم هم در خانواده معروف بود، به نظرم صدایم را بیشتر از خانواده پدری به ارث بردهام، این علاقه و استعداد صدا در تمام خانواده ما وجود دارد، یکی از عموهایم مداح و یکی قاری قرآن است، ولی علاقه من به نوحه خوانی در خانواده بیشتر از همه بود، در سه سالگی برای روضه خوانی یک روحانی به منزل ما میآمد که نابینا بود، با توجه به علاقهای که به روضه خوانی داشتم جلوی او مینشستم و از او تقلید میکردم، این علاقه همین طور ماند تا اینکه بزرگ شدم، اینقدر این مسأله با من عجین شده بود که در کلاس اول و دوم دبستان، سر کلاس هم میخواندم، چون خانوادهام مذهبی بودند، پدرم مرا به مسجد محل میبرد، درشبهای احیا مابین دو نماز جوشن کبیر میخواند و من هم در این فضا پرورش یافتم و مداح شدم.
تاسوعا و عاشورا، در دزفول خیلی شلوغ میشد 7، 8 ساله که بودم آرزو میکردم در یکی از هیأتها بخوانم. یادم میآید در یک بلندی مینشستم و به هیأتهای عزاداری نگاه میکردم که رد میشدند، نمیدانستم که خدا به من این توفیق را میدهد که در دزفول عصر تاسوعا و عاشورا این گونه زمزمه کنم. من از کوچکی دوست داشتم بخوانم و اکنون این دعای من مستجاب شده است.
شما درنوحه خوانی از چه کسی الگو میگیرید؟ آیا آموزشی هم دراین باره دیدهاید؟
الگو گرفتن من بیشتر از سبکهای جنوب، بخصوص دزفولی است. نوحهها و شعرهای حماسی که در زمان جنگ خواندم همه از سبکهای قدیمی دزفول بود، یادم هست، سال 59 که جنگ شروع شد، یک سبکی حاج حبیب الله معلمی که شاعر دفاع مقدس بود، نوحههای جنگی و حماسی میخواند، «حرخطا کارم، پشیمانم» و من اول جنگ آن را میخواندم. میگفت این مال 15 سال قبل است که من سال 59 با خواندن آن سبک قدیمی دوباره آنرا زنده کردم.
البته درمورد آموزش هم باید بگویم که من به طور مستقیم نزد کسی آموزش ندیدم، بیشتر سبک مداحان را ضبط کرده و از روی نوار، سبکشان را تقلید میکردم.
بحثها و نقدهای زیادی درباره مداحیهای امروز در جریان است. جایگاه مداحی را در کشور چگونه ارزیابی میکنید و چه پیامی برای نوحهخوانها دارید؟
طبق روایات پیامبر (ص) هر سال که میگذرد، حرارت عشق و محبت امام حسین (ع) در قلوب مؤمنین بیشتر میشود. مداحان جایگاه بسیار مهمی دارند که جدا از سخنرانی و مداحی، میتوانند بصیرت بخشی کنند. غیر از شور، شعور را هم انتقال بدهند، صفات امام حسین (ع) را بیان کنند، همه این هنرها را مداحها میتوانند انجام دهند، متأسفانه کسانی را داریم که میگویند شما غیر از بحث روضه و امام حسین (ع) وارد بحث دیگری نشوید. مداحان جایگاه بسیار مهمی دارند، چندین هزار نفر پای منبر مداحان مینشینند. مداحان باید حواسشان باشد که این جایگاه را خداوند به آنها داده و بهترین موقع بهرهبرداری و استفاده علیه دشمن است، دشمن از همین محرم و صفر ضربه خورده، همانگونه که امام (ره) فرمودند، باید این جایگاه را حفظ کنند و بتوانند از آن بهترین بهره را ببرند.
رمز دلنشین بودن صدای خود را در چه میدانید؟
جز اینکه اهل بیت (ع) منتی بر من گذاشتند، نمیدانم سببش چه بوده است. خودم را نگاه میکنم، واقعاً چنین لیاقتی را نداشتم، جز این که بگویم بر من منت گذاشتند «تا یار که را خواهد و میلش به که باشد» این میل و لطف را به ما کردند، من جوانیام را در کنار اولیای خدا، مثل مهدی باکری، کاوه، دستواره، حاج همت و یا بسیجیانی که گمنام شهید شدند گذراندم که اکنون در میان ما نیستند، اینها به صدا، درون و حنجره ام اثر کردند.
یکی دیگر از نعمتها را وجود پربرکت سپاه میدانم، چون عضو سپاه بودم، جناحها نتوانستند به خاطر سپاهی بودنم، مرا به طرف خودشان بکشند، جز بحث ولایت که بحث اعتقادی است که همه ما باید سینه چاک ولایت باشیم.
بنابراین صدایی که ما داشتیم به نظرم صفای امام (ره)، دعای پدر و مادر و خانواده شهدا بود که اثرگذار و ماندگار شد.
یکی از نوحههایی که شما در دوره دفاع مقدس خواندید«ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود» بود که خیلی در روحیه رزمندگان اثرگذار بود، این نوحه را چه زمانی خواندید؟
شعر «ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود» که ما را مشهور و رسانهای کرد، اولین شعری است که از معلمی گرفتم. یعنی اولین نوحهای بود که شعر آن توسط پسرش به دست من رسید، این نوحه را قبل از اینکه خدمت امام (ره) بروم، برای نیروهای هویزه که میخواستند عملیات کنند به واسطه حسین علمالهدی، خواندم. وقتی هم بود که عشایر را خدمت امام (ره) برده بودند، آن موقع رژیم بعث شایعه کرده بود، عربهای اهواز با صدام هستند و علم الهدی میخواست بابردن عشایر پیش امام، نشان دهد که چنین چیزی نیست، تصور نمیکردم که فضای اینجوری پیش بیاید، ولی به عشق زیارت امام آمدم، وقتی عشایر را به جماران بردیم و آنجا خواندم، آن روز سه باراز تلویزیون پخش شد، اولین شعر از معلمی و نخستین اجرایم برای کسانی بود که جز 4، 5 نفر آنها همهشان شهید شدند، اجرای بعدی در محضر امام (ره) بود و همه اینها دست به دست داد تا این شعر زندگی ما را عوض کند و مسیر زندگیام همین بشود که دارم.
چه پیامی برای نوحه خوانها دارید؟
به دقت سفارشات مقام معظم رهبری را بخوانند و به آن عمل کنند؛ اگر این سفارشات را اجرا کنند مداح موفقی خواهند شد و مورد رضایت اهل بیت (ع) و امام زمان (عج) واقع خواهند شد. همه سفارشات در پیام آقا هست و چیزی کم و کسر ندارد.
امسال در تهران هم برنامه دارید؟
محرم امسال تهران نخواهم بود، البته چند وقت پیش دو شب در مهدیه و در هیأت خوزستانیهای مقیم مرکز بودم، محرم امسال در شهرهای مختلف خوزستان مثل بهبهان، دزفول، شوشتر و اندیمشک و ... خواهم بود.
کد خبر: ۴۷۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۸
فرمانده سپاه ناحیه ثارالله(ع) شیراز گفت: 11 فریب خورده فعال در شبکههای اجتماعی تلفن همراه که مطالب توهین آمیز نسبت به امام راحل (ره) تولید و باز نشر میکردند، با تلاش نیروهای امنیتی سپاه فجر فارس شناسایی و دستگیر شدند.
به گزارش ایسنا، سرهنگ پاسدار اسماعیل محبیپور یکشنبه 30 شهریور طی خبری اعلام کرد: افراد فریب خورده سرپلهای انتشار مطالب توهین آمیز علیه بنیانگذار انقلاب اسلامی بودند که پس از رصد سایبری شبکههای اجتماعی تلفن همراه نظیر واتساپ، لاین، وایبر، تانگو و تلگرام، شناسایی و دستگیر شدند.
محبیپور خاطرنشان کرد: با ارائه مدارک رصد شده به مقام قضایی، دستور دستگیری این افراد صادر شد که پس از دستگیری، همه متهمان به اشتباه خود اعتراف کردند.
وی در این خصوص توضیح داد: در دو هفته گذشته انتشار پیامهای توهین آمیز نسبت به ارزشهای انقلاب اسلامی و شخصیتهای دینی، بهخصوص امام راحل (ره) در قالب جوک در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تلفن همراه با شیب ملایمی شروع شد که با گسترش آن و احتمال تحریک عوامل سرویسهای جاسوسی غربی برای قبحشکنی ارزشهای انقلاب اسلامی، رصد این جریان در دستور کار اطلاعات سپاه فجر فارس قرار گرفت که با اشراف نیروهای امنیتی این مجموعه به فضای سایبری، سرپلهای انتشار این پیامها شناسایی شدند.
این مقام مسئول با تاکید بر استفاده ابزاری سرویسهای جاسوسی از فعالان شبکههای اجتماعی تلفن همراه هشدار داد: فضای این شبکهها علیرغم تصوری که نسبت به امن بودن این فضا وجود دارد، به گونهای طراحی شده که امنیت پائینی دارد، لذا همین امر زمینه نفوذ این سرویسها در این شبکهها را افزایش میدهد و با استفاده از آن فعالان غیر حرفهای و کماطلاع این عرصه شناسایی میشوند و به وسیله آنان پیام تولید شده در اتاق فکر نظام سلطه باز نشر میشود.
محبیپور گفت: دستگیرشدگان بیشتر طعمه این سرویسها شده و بدون اطلاع از نیت دشمنان به این کار اقدام کردهاند.
وی با اشاره به بهرهمندی از گزارشهای مردمی و اشراف دستگاه امنیتی به فعالیت سرویسهای جاسوسی برای انحراف افکار عمومی و قبح شکنی ارزشهای مردم، به جوانان هشدار داد که با هوشیاری در نشر پیامهای دریافتی دقت کنند تا در استفاده از این شبکههای اجتماعی طعمه مطامع بیگانگان نشوند.
محبیپور افزود: آنچه در منازل تمامی دستگیرشدگان به چشم میخورد استفاده از گیرندههای ماهوارهای است و به طور حتم استکبار جهانی در ادامه جنگ نرم از همه امکانات خود برای هجمه به باورها و اعتقادات ما استفاده میکند که با بصیرت امت اسلامی بار دیگر در این عرصه هم شکست خواهد خورد.
وی همچنین از خانوادهها خواست تا نسبت به نظارت و کنترل بیشتر و موثر بر فرزندان در استفاده آنها از اینترنت و شبکههای اجتماعی جدید، حساسیت بیشتری را به خرج دهند تا خدای نکرده به آبروی خانوادگی آنها لطمهای وارد نشود.
محبیپور خاطرنشان کرد: پرونده فریب خودگان برای سیر مراحل قضایی در اختیار مراجع قضایی قرار گرفته است.
کد خبر: ۴۴۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۳۰
حکايت دستدرازي چينيها در بازار سوغات مشهد تمامي ندارد و سالهاست چشم زائران رضوي به جاي سوغات بومي پايتخت معنوي به تحفههاي چين روشن ميشود و اين در حالي است که مشهد سالانه ميزبان بيش از ۲۵ ميليون زائر است.
به گزارش آوای دنا ، عرضه تحفه چين در ويترين مغازههاي پايتخت معنوي ايران حکايت ديروز و امروز نيست و مدتهاست که در اين آشفته بازار چينيها پا را فراتر گذاشته و به حوزه سوغات اين شهر نيز چنگ انداختهاند تا از اين راه نيز سود بسياري را در جيب خود سرازير کنند، اين امر موجب ناديدهگرفتن هويت سوغات پايتخت معنوي شده است.
سوغات واقعي شهرهاي مذهبي راهي براي انتقال اعتقادات و معارف فرهنگ اسلامي است اما اکنون بازارهاي مشهد به محلي براي عرضه سوغات چين و تحفه ساير شهرهاي ايران تبديل شده و در اين آشفته بازار خبري از سوغات حقيقي مشهدالرضا نيست. هر زائري که به اين شهر ميآيد يا بايد نظارهگر سوهان قم و گز اصفهان باشد و يا جانماز و سجاده چيني بخرد! در بازار رضا، عباسقلي خان، مغازههاي بست بالا خيابان و پايين خيابان، مغازههاي اطراف فلکه آب و چهارراه شهدا سوغاتهاي چيني و تحفه تمام شهرهاي ايران را میتوان پيدا کرد به جز سوغات مشهد.
طي ساليان دور کالاهاي روسي به وفور در مشهد عرضه ميشد و در حقيقت اين اجناس بلاي جان کساني شده بود که به دنبال جنسي با هويت و شناسنامه پايتخت معنوي بودند اما رفته رفته بساط کالاهاي روسي از اين شهر جمع شد و در مقابل عرصهاي براي جولان جنس چيني شکل گرفت و امروز کار به جايي رسيده که چينيها دستبردار بازار سوغات مشهد نيستند.
قيمت گران سوغات مشهديکي از فروشندگان عرضه سوغات مشهد که در مغازهاش گز و سوهان و پولکي به وفور پيدا ميشود، ميگويد: سالهاست که به دليل گراني سوغات مشهد بازارهاي اين شهربه محلي براي عرضه کالاي چشم باداميها تبديل شده و اغلب زائران ترجيح ميدهند تا به طور مثال جانماز، مهر و تسبيح چين را به دليل قيمت پايينتر خريد کرده و به عنوان تبرک به شهرهاي خود ببرند.
مهدي محرابي عنوان ميکند: سوغات مشهد اغلب شامل عطر، نبات، زعفران، زرشک، نخودچي کشمش، مهر، تسبيح، جانماز و سجاده است و چينيها تا اين لحظه به غير از موارد خوراکي؛ در توليد مابقي سوغات اين شهر دست دارند و خوب میدانند که زائران قيمت پايين را در خريد يک سوغات مدنظر قرار میدهند. عباس مکتبي هم يکي از بازارياني است که در بازار رضا در فروشگاه عرضه سوغات پايتخت معنوي کار ميکند.
او معتقد است؛ طي سالهاي اخير خريد سوغات مشهد براي زائر صرفه اقتصادي ندارد به همين دليل بيشتر زواران به دنبال جنسي مشابه و ارزانتر هستند و از سويي ديگر براي مغازهداران هم صرف نميکند که تنها به فروش سوغات واقعي مشهد روي آورند زيرا همواره تحفه ارزان توسط مشتريها به شدت مورد استقبال قرار میگيرد. مکتبي عنوان ميکند: سوهان، باقلوا، قوتو، زيره، کشک، قرهقروت، نبات، زعفران، زرشک، حاجي بادومي و نخودچي از سوغاتهايي است که در اغلب مغازهها عرضه ميشود و اين در حالي است که همه ميدانيم بيشتر کالاهايي که نام برده شد جزو سوغات مشهد نيست.
وي افزود: در کنار اين امر مسئله تحفههاي چين نيز قوز بالاي قوز شده و همه اين موارد در کنارهم بازار سوغات مشهد را بي هويت کرده و همان طور که ميدانيم قيمت بالاي سوغات مشهد سبب شده تا فروشندگان همه نوع سوغاتي را در مغازههاي خود عرضه کنند. کاميار کريمان از ديگر بازارياني است که سالها در حوزه عرضه سوغات مشهد فعاليت کرده و اعتقاد دارد يکي از مشکلات مهم اين شهر باز گذاشتن دست چينيها و عدم حمايت از توليدکنندهاي است که میتواند بهترين و مرغوب ترين سوغات را براي مشهد تهيه کند. البته جداي از اين مسئله بايد اين نکته را هم مدنظر داشت که تحفه اين شهر گران است و همين امر رغبت زائر براي خريد را کم میکند.
سالانه ۵۰۰ ميليارد تومان از فروش سوغات به جيب چين سرازير ميشود
عضو کميسيون فرهنگي مجلس نيز با انتقاد از عرضه سوغات چيني در مشهد ميگويد: اين درست نيست که سالانه بيش از ۵۰۰ ميليارد تومان درآمد فروش سوغات اين شهر در جيب چينيها سرازير شود و مشهديها از کسب اين مبلغ بينصيب باشند. حجتالاسلام نصرا... پژمانفر بيان ميکند: هيچ معني ندارد که کشوري همچون چين بخواهد در عرصه سوغات نيز ورود پيدا کرده و با توليد سجاده و جانماز، مشکلات گستردهاي را براي توليد کننده داخلي بوجود آورد.
وي ادامه ميدهد: عرضه سوغات حقيقي پايتخت معنوي در رشد شاخصههاي فرهنگي و اقتصادي اين شهر و ايجاد اشتغالزايي نقش موثري دارد و نبايد از کنار اين مسئله به سادگي عبور کرد زيرا سوغات ابزاري براي معرفي هويت و فرهنگ يک شهر يا منطقه است.
نماينده مردم مشهد در مجلس با اعلام اينکه بايد دست چينيها را از بازار سوغات مشهد کوتاه کرد، میافزايد: البته تنها گراني در کاهش رغبت مردم براي خريد سوغات پايتخت معنوي نقش ندارد بلکه ضعف فرهنگسازي هم در کاهش خريد تحفههاي واقعي مشهد نقش دارد. امروزه مشهد به شهري براي عرضه سوغات همه شهرهاي ايران و محلي براي جولان کالاهاي چيني به جاي تحفههاي بومي تبديل شده است و ضروري است اين مسئله را به صورت ريشهاي حل و فصل کرد.
منبع: مهر
کد خبر: ۴۳۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷
در گذشته جنگ ما بر روی مرزها بوده ولی اکنون جنگ در خانه هاست و دجال نفوذ ماهواره ها به حریم خصوصی افراد و تاثیر آسیبها و تهدیدات اعتقادی هوشیاری جامعه اسلامی را می طلبد
کد خبر: ۴۰۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۲
سردار باقرزاده روايت میكند: «... پلاکها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفتهاند. معمولاً اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم میرفتند پلاک میگرفتند...»به گزارش خبرنگار دفاعی- امنيتی باشگاه خبرنگاران، کسی چه میدانست تاریخ دوباره در هشت سال دفاع مقدس تکرار شود و پسری سر بر بالین پدرش 25 سال آرام بگیرد و 25 سال این دو شهید گذر زمان را به نظاره بنشینند تا گروهی از بچههای تفحص بیایند و پدر و پسر را از دل صحرا به دیار خود بازگردانند... وقتی در احوالات آلالله میخواندیم: « امام حسین علیه السلام وقتی بر بالین حضرت علی اکبر علیه السلام رسید که جان باخته بود. صورت بر چهره خونین او نهاد و دشمن را نفرین کرد: «قتلالله قوماً قتلوک...» و تکرار میکرد که: «علی الدنیا بعدک العفا». و جوانان هاشمی را طلبید تا پیکر او را به خیمهگاه حمل کنند.
حضرت علی اکبر علیهالسلام ، نزدیکترین شهیدی است که با حضرت امام حسین علیه السلام دفن شده است. مزار مطهر او پایین پای اباعبدالله الحسین علیه السلام قرار دارد و به همین خاطر ضریح امام، شش گوشه دارد.»
پدر و پسر مازندرانی که در آغوش هم به شهادت رسیدند / پدر و پسر فدای حسین(ع)/
روایت تفحص از منطقه عملیاتی والفجر 6
روایت تفحص و کشف شهیدان مفقودالجسد؛ سید ابراهیم و سید حسین اسماعیل زاده، حکایت مرزبانان همیشه بیداری است که در کلاس شهادت، آموزگار وفاداری پسر و پدر به یکدیگر و وحدت وجودی انسانها برای قرب الیالله هستند.
سردار "سیدمحمد باقرزاده" مسئول كميته تفحص شهدا درباره چگونگی کشف پیکرهای مطهر شهیدان اسماعیل زاده - یک ساعت قبل از سال تحویل 89 در معراج شهدای اهواز - روايت میکند: « طی عملیات تفحص در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد، یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود. شهید دیگر لای پتو پیچیده شده بود. معلوم بود که این دراز کش مجروح شده است. اما سر شهید دوم بر روی دامن این شهید بود، یعنی شهید نشسته سر آن شهید دوم را به دامن گرفته بود. خوب، پلاک داشتند، پلاکها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفتهاند. معمولاً اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم میرفتند پلاک میگرفتند. اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است. پدری سر پسر را به دامن گرفته است.
شهید سید ابراهیم اسماعیلزاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیلزاده پسر است، اهل روستای باقر تنگه بابلسر.»
" شنیدهام عاشقا مخلصو و بیریا بودن؛ من هنوزم نفهمیدم که شهدا کیا بودن؛ همیشه سرگرم دم یا فاطمه مدد بودن؛ نشون دادن که راههای آسمونو بلد بودن؛ کبوترای رویاییِه آسمون بودن؛ تمومشون مصداقی از وسابقون بودن؛ مُقربون بودن؛ ای دل، ای دل، امون از دست دنیا، ای دل،ای دل، کجا رفتن شهیدا "
* زندگی نامه شهیدان سید ابراهیم و سید حسین اسماعیلزاده
در روز 25 آبان ماه سال 1304 هجری شمسی بود که به سید عبدالحسین اسماعیلزاده خبر رسید فرزندی که همسرش سیده ربابه به دنیا آورده، پسر است و او نیز به احترام نبی مخلص الهی نام او را سید ابراهیم نهاد.
کمتر کسی تصور این را میکرد که پشت چهره معصوم سید ابراهیم عالمی از رنج و مشقت البته همراه با فداکاری و ایثار نهفته است.
آغاز مشکلات سید ابراهیم زمانی بود که مادرش را از دست داد و بعد نیز پدر خویش را از دست داد و همه اینها قبل از هفت سالگی روی داد. بعد از درگذشت پدر و مادر، دارالایتام میزبان سید ابراهیم شد.
بعد از یک سال و اندی سید ابراهیم شروع به کار در منازل دامداران و زمینداران به طور سالیانه به اصطلاح "قراری" نمود.
این وضعیت تا 28 سالگی ادامه داشت، تا اینکه به روستای "پوستکلای بندپی" بابل برگشته و با دختر همسایه خویش "سیده رقیه مصطفی نژاد" ازدواج كرد.
این زوج با کار کردن بر سر زمین و در خانه زمینداران آن زمان، زندگی مشترک خود را آغاز میکنند و این در حالی است که در فقر و نداری لحظهای از پافشاری بر اعتقادات دست نکشیدند، حتی گفته میشود در همان لحظه تا نماز ظهر و عصر را نمیخواندند، هرگز ناهار نمیخوردند.
اما آنچه که زندگی پر از سختی آنها را شیرین می کرد، توکل و توسل به خدا و اهل بیت بود که این مطلب را میتوان از نام فرزند اول آنها فهمید (سید حسین). بله سید حسین نامی بود که به خاطر عشق وافر به اهل بیت(ع) بر فرزند اولشان نهادند.
بعدها صاحب سه دختر و سه پسر دیگر شدند. در مورد نحوه تربیت فرزندانشان چه میتوان گفت که آنچه عیان است چه حاجت به بیان است.
دخترانی اهل ولایت، با حجاب فاطمی و پسرانی با غیرت، اهل رزم و شهادت و شجاعت بودند.
پس از مدتی سید ابراهیم به عنوان باغبان، جذب کادر غیر نظامی ارتش در محل فعلی پایگاه نیروی هوایی بابلسر شد.
کمکم وضع درآمد او بهتر شد و توانست با همکاری اهالی محل و دوستی مهربان به نام خیرالله اسکندری، خانه کاهگِلی برای خود بسازد و تا زمان شهادت در همان خانه زندگی میکرد.
با اوجگیری نهضت امام خميني(ره) در سال1357 سید ابراهیم در تظاهراتها شرکت می نمود و این در حالی بود که خود به عنوان پرسنل ارتش محسوب میشد و از این جهت ترسی به خود راه نمیداد؛ چرا که او از سلاله پاکان و زاهدان شب و شیران روز بود و شیر را با ترس رابطه نیست.
او به همراه فرزندانش در فعالیتهای بعد از انقلاب علیه منافقین حضور داشت و پس از شروع جنگ تا زمان شهادت سه بار از طریق ارتش و بار چهارم به همراه اعزام طرح "لبیک یا خمینی" به جهبهها اعزام شد.
در اعزام آخر، دو پسر خود (سیدرضا و سید حسین) را به همراه خود داشت و سید باقر نیز در خدمت سربازی در جنوب مشغول دفاع بود و این در حالی بود که او 58 سال سن داشت.
اما "سید حسین" پس از گذران دوران پُر مَشَقَّت کودکی و نوجوانی زیر سایهی پُر مهر پدر و مادر و تحت تربیت مؤثر آنها در 16 سالگی با دختر دایی خویش "سلاله سادات" ازدواج کرد و پس از تولد اولین فرزندش "سید یحیی" در 17 سالگی برای خدمت سربازی به زاهدان رهسپار شد.
پس از یکسال و اندی با فرمان امام خمینی(ره) بر فرار سربازان از پادگانها، پس از پاره نمودن عکسهای شاه ملعون از پادگان خود فرار کرده و به محل میآید و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مبارزات علیه منافقین و مفسدین در شهر شرکت میكند و به ادامه تحصیل میپردازد.
حتی شبها برای مطالعه جهت استفاده از نور چراغی که بر تیربرقی نصب شده بود و از محل نیز فاصله داشت به آن مکان میرفت و به مطالعه میپرداخت، تا اینکه پس از اتمام دروس متوسطه به عنوان معلم در روستای "نفتچال" مشغول میشود.
علاقه وی به شاگردان جهت تعلیم دروس و آشنا کردن آنها با اسلام و انقلاب مثالزدنی بود، حتی هر جمعه سه نفر از شاگردانش را سوار بر موتور میکرد و به منزل میآورد و به آنها ناهار میداد. بعد آنها را به نماز جمعه میبرد و میگفت باید با بچهها رفیق شد تا حرف گوش کنند.
از طرف دیگر او نیز همانند پدر، زندگی را با فقر و نداری ولی با عزّت نفس آغاز کرد و تا سالها در خانهای محقَّر و کوچک که در حیاط پدری ساخته بود زندگی میکرد تا اینکه توانست خانه کوچک در محل دیگر برای خود بسازد.
عشق و علاقهاش به پدر و مادر بسیار زیاد بود و همیشه دوست داشت در کنار پدر و مادر باشد و به آنها خدمت کند.
بعد از شروع جنگ تحمیلی دو بار به جبههها اعزام شد.
علاقهاش به شهادت آنقدر زیاد بود که میگفت:
- «من اگر شهید نشدم و مُردم، مرا در دریا بیندازید.»
حتی برای بار سوم با اعزامش مخالفت شد؛ چون گفتند: تو معلمی و تازه از جهبهها آمدی ولی او کسی نبود که این موانع سد راه شهادتش شود و به هر طریقی موافقت مسئولین مربوطه را جلب کرد و بعد به منزل آمده و دور 4 فرزندانش مانند پروانه میگشت، گویا میدانست آخرین باری است که در سن 26 سالگی فرزندانش را سیر میبیند.
همیشه به همسرش میگفت:
- «من لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر شهید شدم امام خمینی دل تو را آرام میکند. در شب شهادتش همسرش خواب میبیند که جسد شهید را بر سر زانو دارد و امام نیز در کنار او نشسته است.»
همسرش گفت:
- «سید حسین! تو راست گفتی که امام دل مرا آرام میکند.»
سر انجام این پدر و پسر همانند مولای خود اباعبداللهالحسين(ع)، در عملیات "والفجر 6 "در قلّههای سر به فلک کشیده "چیلات"، ابتدا پسر در آغوش پدر شهید شده و سپس پدر نیز همانجا در حالیکه سر فرزندش را بر آغوش گرفته بود، در اثر اصابت گلولهای به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
شهیدان اسماعیل زاده 25 سال مفقودالجسد بودند تا اینکه گروهی از اعضای تفحص، پیکرهای مطهر این دو شهید بزرگوار را در تاریخ خردادماه 88 در منطقه چیلات کشف کرده و به آغوش خانوادهشان باز میگردانند.
روحشان شاد و يادشان پر رهرو و جاويدان باد
انتهای پيام/
کد خبر: ۳۸۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۵
ماه رمضان و سفره های سحر و افطار یکی از آن مواقعی است که یاد گذشتگان را بیشتر از سایر اوقات در اذهان زنده می کند.خاطره عزیزانی که در سال یا سال های پیش ، روزه دار این ماه بوده اند و درکنار ما عبادت می کردند و مایه برکت سفره های ایرانی بوده اند و حال ، جسم شان در زیر خاک آرمیده است
کد خبر: ۳۸۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۴
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: دو جناح اصلاح طلب و اصول گرا در کشور، در اصول و اعتقادات با هم اختلافی ندارند، و اگر اختلافی هست در تاکتیک ها است.به گزارش ایرنا به نقل از روابط عمومی دانشگاه یزد ˈ محمد رضا عارف ˈ در جمع اساتید دانشگاه های یزد اظهارکرد:نباید فراموش کرد که انقلاب با دو بعد جمهوریت و اسلامیت به پیروزی رسید، و لذا این روند باید حفظ شود.
وی گفت: نقد گذشته لازم است، ولی مچ گیری ها می تواند زمان را از ما بگیرد و نتیجه ای در بر نداشته باشد؛ لذا باید با نگاه به آینده حرکت کنیم، ضمن اینکه اختلاف نظر برای پیشرفت لازم است.
وی، با بیان اینکه نباید اصول را رها کنیم افزود: سفرهای استانی که تاکنون انجام داده ام با هدف سیاسی نبوده و این جلسه هم یک جلسه دانشگاهی است.
وی گفت: در همه دانشگاه ها که تاکنون حضور داشتم مشاهده می شود دغدغه های دانشگاهی عمدتا یکسان است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهارکرد: به همین دلیل برای مواردی همچون آزمون دکترا و آیین نامه ارتقای اعضای هیات علمی دانشگاه ها، بزودی تصمیمات سامان دهنده ای اتخاذ خواهد شد.
عارف گفت: در یک بازه زمانی نیاز به افزایش کمی تعداد مقالات بود و برنامه ریزی ها هم در همین راستا انجام شد، ولی به خوبی مهار نشد و امروز کیفیت مقالات ما نگران کننده است.
وی افزود: جهت گیری ها به سمت توسعه علم و فناوری تغییر کرده، و در صورتی که با این جهت گیری به پیش برویم شاخص های اقتصادی ما نیز تعدیل خواهند شد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه دولت تدبیر و امید با 20 هزار میلیارد بدهی دولت گذشته به بخش خصوصی، کار خود را آغاز کرد اظهارکرد:با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، نشاط اجتماعی به جامعه برگشت.
عارف گفت: برای اینکه این فضا حفظ ، و ارتقا پیدا کند باید تلاش کنیم و همت ما در بنیاد غیر سیاسی امید، هم همین موضوع است؛ و دانشگاه ها هم باید بدانند که توسعه علم در فضای بسته ممکن نیست.
وی افزود: به همفکری نیاز است و ممکن است آرای مخالف هم وجود داشته باشد لذا باید با ایجاد محیطی امن از خودسانسوری پرهیز، و استقلال به دانشگاه ها برگردد.
وی در ادامه گفت: به اشتباه فکر می شد مزیت کشور ما نفت است در حالی که ارزش روز تمام ظرفیت های زیر زمینی کشور سه میلیارد بشکه نفت است که از تولید ناخالص برخی کشورها کمتر است، و این بخوبی نشانگر آن است که ما از مزیت اصلی که نیروی انسانی است غافل بودیم.
وی اضافه کرد: سند چشم انداز ایران نیز مبتنی بر همین نگاه،و بر اساس توسعه علم و فناوری شکل گرفت.
وی ادامه داد: الان یکی از موارد چالشی، وضعیت تولید مقالات آی اس آی در کشور است که با افزایش کمی، و رکود کیفی رو به رو است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با طرح این سوال که این افزایش آمار در تولید مقالات علمی چقدر از واردات را کاهش داده، و چقدر از آن باعث افزایش صادرات و افزایش ثروت ملی شده ؟ خود پاسخ داد: به نظر می رسد روند، وضعیت مطلوبی نداشته، و باید در این زمینه مهم توسط مراکز آموزش عالی و دانشگاهیان اقدام لازم بعمل آید.
وی گفت: تنها راه ارتقای شاخص ها و بهبود کیفیت در تمامی عرصه ها در سطح کشور ، توجه به نیروی انسانی نخبه کشور است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با دفاع از ˈتجاری سازی تحقیقاتˈ، افزود: ایجاد منطقه آزاد علم و فنآوری ، بهترین راهکار برای شناسایی نخبگان کشور و استفاده بهینه از توانمندی های ارزنده آنان است.
عارف، با اشاره به برنامه ریزی انجام گرفته برای راه اندازی منطقه آزاد علم و فناوری در دو استان یزد و سمنان گفت: بدون هیچگونه تعصب، یزد در این منطقه ویژه دیده شده، چون یزد دارای توانمندی است و پیشرفت سریع دانشگاهی به ویژه رشته های پزشکی در این استان نشان دهنده توانمندی و ظرفیت بالای آن است.
وی همچنین با اشاره به اینکه شرایط جدید کشور توقعات و سرمایه های اجتماعی جدید را خلق کرده اظهارکرد: دولت و نخبگان وظیفه دارند این سرمایه جدید ایجاد شده را حفظ کنند.
کد خبر: ۳۶۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۳۰
اولین ضعف هاشمی این است که جو زده می شود و طبق جو حرکت می کند.زمانی که جو حرکت مسلحانه بود هاشمی هم جوگیر شده بود و حتی نظرات امام را نادیده می گرفت و از مجاهدین خلق دفاع می کرد.
به گزارش آوای دنا به نقل از فرهنگ نیوز ، سید حمید روحانی موسس و رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی دوشنبه گذشته با حضور در همایش «نفاق سیاسی در کمین انقلاب اسلامی» در جمع تعدادی از دانشجویان و نخبگان دانشگاه آزاد شیراز سخنرانی کرد.
نفاق از گذشته تا کنون
روحانی در این همایش گفت: نفاق از زمان پیامبر اسلام شروع شد و بعد هم جریان نفاق مصیبت های فراوانی برای اهل بیت و ائمه (ع) ایجاد کردند. وی با بیان اینکه در دوران قاجار جریان نفاق با منحرف کردن جریان عدالتخواهی ، مشروطه را به ارمغان اورد؛ افزود: جریان نفاق از ابتدای نهضت امام وجود داشت و مستقیما با امام مخالفت نمی کردند. روحانی ادامه داد: زمانی که امام تبعید شده بود می گفتند مگر می شود با آمریکا در افتاد و با دستگیری امام به مرجعیت توهین شده است.
وی با تاکید بر اینکه امروز هم بزرگترین خطر برای نظام ما جریان نفاق است که امروز در پشت چهره شخصیت های روحانی خودش را پنهان کرده است؛ تصریح کرد: امثال هاشمی دیدگاه هایی دارند که با راه امام و رهبری نمی خواند و لذا حرف های خودشان را از زبان آنها می زنند و متاسفانه مسائلی که امروز مطرح می شود خنجری است از پشت به راه امام.
رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی اضافه کرد: مثلا راه روحانی که مردم را از پشت پرده مسائل بیخبر نگه می دارد با شیوه امام سازگاری ندارد و این اولین بدعتی است که در نظام از سوی رئیس جمهور انجام شد. مورد بعد ذلت پذیری در برابر اهانت ها و گستاخی های اخیر آمریکاست که کمتر سابقه داشت و آمریکا به خود اجازه نمی داد مستقیما در مسائل ایران دخالت کند و به عنوان مثال وقتی وزیر خارجه ما در مراسم عماد مغنیه در لبنان رفت دولت آمریکا رسما اعتراض کرد.
حزباللهی افراطی و خشونت طلب است!
روحانی با بیان اینکه کوبیدن جریان حزب الهی و وفادارن امام با برچسب های تندرو، خشونت طلب در دستور کار عده ای است؛ تاکید کرد: عقلانیت به معنای سازش در برابر آمریکا و بی سواد خواندن ملت ایران نیست و اولین تاثیر این موارد جداشدن دولت از ملت است. از افتخارات ما بود که ملت و دولت یکی هستند اما اینگونه موضع گیری ها در برابر منتقدین آن هم از زبان کسی که می گوید باید مردم انتقاد کنند، دور از انتظار است.
رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی تصریح کرد: امروز دوجریان به نام اسلام و در جهت ضربه زدن به اسلام راستین مطرح شده است. یکی اسلام خشونت طلب، افراطی گری، وحشی گری و ترور که تلاششان این است که تلقین کنند اسلام راستین اینگونه است و جریان دیگر جریان تفریط است. عده ای در کشور ما سربلند کرده اند و تلاششان این است که هرگونه مقاومت و سازش ناپذیری را محکوم کنند.
روحانی گفت: این که یک باره جریانی راه می افتد و با چماق افراطی سعی می کنند نیروی های انقلابی و حزب الهی را سرکوب کنند حساب شده اشت. امام فرمودند گاهی دشمن حرف ها و نقشه های خود را از زبان خودی ها بیان می کند.در مراکز علمی باید بررسی شود که چرا یکباره چندنفر به شدت ضد افراطی می شوند و از اعتدال دم می زنند و برای آن اشک تمساح می ریزند.
موسس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی افزود: اگر اظهار تنفر از دشمن افراطی گری است در مکتب تشیع 14 قرن است که این اتفاق می افتد و بعد از هر نماز هم لعن دشمنان اهل بیت مستحب است. اینکه امام تاکید می کند که تنها به یزید زمان حسین لعن نکنید و یزید زمان خود را هم لعن کنید برای این است که مکتب تشیع اقتضا می کند در برابر ستم ها ساکت نباشیم و موضع بگیریم.
وی با بیان اینکه آقای ری شهری نامه ای به امام نوشت و در مورد نوعی رابطه با آمریکا سوال کرد و امام در پاسخ گفت مواظب باشید فریبتان ندهند و مبادا ظلم های آمریکا را فراموش کنید؛ اظهار کرد: طبق رسالت اسلامی باید نسبت به دشمن اعلام انزجار کنیم و اهمیت این به حدی است که بانوی اول اسلام سفارش می کند مزارش پنهان بماند تا شیعیان علت آن را جویا شوند و متوجه ظلمی که به اهل بیت شده بشوند.
رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی با بیان اینکه عده ای به اسم اعتدال سعی می کنند اسلام را دین سازش و تسلیم طلبانه نشان دهند و با اساس اسلام و قرآن برخورد می کنند؛ گفت: اینکه عده ای میگویند مرگ بر آمریکا نگوییم چون افراطی گری است؛ مقابله با قرآن است.خدا دوست ندارد کسی ناسزا بگوید مگر کسی که مورد ظلم قرار گیرد و اینکه امام می گوید مرگ بر آمریکا برگرفته از قرآن و عبادت است.
اسلام شناسی به عمامه و خوب حرف زدن نیست
روحانی با بیان اینکه رهبری مطرح کردند برخی مسئولین نمی توانند پیام اقتدار مردم را درک کنند؛ تصریح کرد: اصل به آنجا بر می گردد که مردمی و جامعه شناس نیستند و نمی توانند واقعیت اسلام را درک کنند. اسلام فقط به عمامه نیست.
نویسنده تاریخ انقلاب اسلامی ایران با تاکید بر اینکه اسلام شناسی به عمامه و خوب حرف زدن نیست؛ گفت: وقتی کسی اسلام شناس و مردمی نباشد نتیجه این می شود که طوری حرف بزند که مردم خوششان بیاید و مثلا می گوید نباید زنان زیبارو را از میدان بیرون کرد. چه کسی زنان را از میدان بیرون کرده و مگر در کشور ما بسیاری زنان متدین زحمت نمی کشند.
وی ادامه داد: چرا رئیس جمهور مطرح می کند که نباید کسی را با شلاق به بهشت برد. اکثریت مردم به نظام رای دادند و گفتند باید احکام اسلام اجرا شود. این ها که می گویند نباید با شلاق مردم را به بهشت برد یعنی هرج و مرج در کشور حاکم باشد.
موسس مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: آیا کسی که این حرف ها را می زند می خواهد زمینه را برای بی حجابی فرآهم کند یا احساس کرده اند در بین مردم جایگاهی ندارند و سعی می کنند با یک سلسله حرف های دگراندیش پسند برای خود اعتبار کسب کنند.
روحانی با بیان اینکه این مسائل نگران کننده است و چیزی نیست که یکباره انجام شده باشد؛ تاکید کرد: از 20 سال پیش کسانی سعی کردند با قلم فرسایی غیرت، عزت و شرافت زدایی کنند.مسائلی که امروز می بینیم برنامه ریزی شده است.فهمیدند با تظاهرات نمی توانند انقلاب را از مردم بگیرند و لذا سعی کردند در نشریاتشان غیرت و .. را به سخره بگیرند. این جریانات حساب شده است که اخلاق، اعتقادات و فرهنگ ما را از ما بگیرند.
چهار ضعف هاشمی رفسنجانی
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه این جمله امام خیلی مهم است که کسانی می توانند تا آخر خط با ما باشند که درد فقر و استضعاف و محرومیت را چشیده باشند؛ گفت: انسان های رفاه طلب و تجملاتی که زندگیشان سلطنتی است نمی توانند برای همیشه انقلابی باشند و ممکن است در ماجراهایی با جو حرکت کنند. آقای هاشمی الآن اینجور است.
نویسنده تاریخ انقلاب اسلامی ایران گفت: اولین ضعف هاشمی این است که جو زده می شود و طبق جو حرکت می کند.زمانی که جو حرکت مسلحانه بود هاشمی هم جوگیر شده بود و حتی نظرات امام را نادیده می گرفت و از مجاهدین خلق دفاع می کرد.حتی به امام نامه داده بود که اگر از اینها دفاع نکنید اعتبارتان نزد مردم کم می شود.
وی اظهار کرد: امام جمعه رفسنجان به امام گفت هاشمی اصرار می کند که وجوهات شرعی را به مجاهدین خلق بدهیم و امام در پاسخ می گوید این کار جائز نیست و هاشمی اغفال شده است. هاشمی تا زمانی که ماهیت مجاهدین خلق آشکار نشده بود از آن ها دفاع کرد.
رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران با بیان اینکه هاشمی امروز احساس می کند که جو کنار آمدن با آمریکا و جو لیبرالیستی حاکم است لذا از اعتدال حرف می زند و می گوید امام مخالف مرگ بر آمریکا بود؛ وی گفت: امام در فروردین 67 می گوید بهترین دعا برای امثال رئیس جمهور امریکا این است که خدا مرگشان بدهد و در وصیت نامه خود نیز می گوید یزید زمان خود را هم لعن کنید و اینها صحبت های هاشمی را باطل می کند.اگر امام این نظر را داشت در بیان آن درنگ نمی کرد.
وی با بیان اینکه خاطرات هاشمی آنقدر بی اعتبار شده که امروز مورد تمسخر قرار می گیرد؛ اظهار کرد: در چند شماره فصلنامه 15 خرداد خاطرات هاشمی را نقد کرده ام.
روحانی با تاکید بر اینکه ضعف دیگر هاشمی این است که با مردم یک رو نیست ، سعی میکند دوگانه برخورد کند و مردم را در ناآگاهی نگه دارد که این باعث تاسف است، گفت: شب رحلت امام در جماران بودیم.لحظه فوت امام را در تلویزیون های مدار بسته می دیدیم.بعد از اینکه امام به ملکوت اعلی پیوست صدای ضجه و گریه مردم در جماران پیچید و همه از خانه ها بیرون آمده بودند.در این شرایط هاشمی به حاج احمد اصرار می کرد که فوت امام را اعلام نکنید و به مردم اعلام کنید که حال امام بد است و چند روز در مساجد مراسم دعا برگزار کنید تا در این فرصت رهبر آینده را تعیین کنیم که حاج احمد زیر بار نرفت.
نویسنده تاریخ انقلاب اسلامی ایران افزود: ضعف سوم هاشمی این است که به شدت قدرت طلب است و حاضر است در راه قدرت دست به هر کاری بزند. وقتی آیت الله خامنه ای به رهبری برگزیده شد مجلس خبرگان غیر از ایشان کسی را نداشت که ارجح باشد. سیاست، بصیرت و مقام علمی مقام معظم رهبری ارجح است و مانند کوهی در مقابل تهدیدها ایستاده است.
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی گفت: چهارمین ضعف هاشمی این است که به شدت تحت تاثیر آقا زاده هاست و به علت اینکه از خانواده مرفهی بوده روی تجمل گرایی بسیار پافشاری و در نمازجمعه مردم را به تجمل گرایی تحریص می کرد.
روحانی با بیان اینکه از خدا می خواهم و آرزو دارم که هاشمی که در طول زندگی خیلی زحمت کشیده در مسیر ملت و اسلام ناب باشد و از مسیر ولایت دور نشود که خسران دنیا و آخرت است؛ اظهار کرد: رهبری نمی خواهد کسانی را که اعوجاجی دارند به سقوط بکشاند و وظیفه رهبری این است که دستانش را گرفته و نجاتش دهد و امید ما این است که هاشمی به ملت بپیوندد.
ماجرای مک فارلین و «من روحانی هستم»
رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان در مورد حواشی مستند"من روحانی هستم" گفت: جرم مستند" من روحانی هستم" این است که حقیقتی را در مورد آقای روحانی آن هم با احترام مطرح کرده است. فقط برای اینکه دخالت روحانی در قضیه مک فارلین را مطرح کرده است آقایان وحشت کرده اند که مبادا به شخصیت روحانی صدمه بزند.
وی با بیان اینکه مردم چه این موضوع را بپذیرند و چه نپذیرند به عملکرد امروز افراد نگاه می کنند؛ اظهار کرد: دخالت روحانی در مک فارلین در خاطرات هاشمی و جاهای دیگر هم آمده است. هاشمی در خاطراتش به صراحت می گوید من روحانی و دکتر هادی را برای مذاکره فرستادم. اگر دروغ است باید خاطرات هاشمی را تکذیب کنند.
روحانی تصریح کرد: وزیر ارشاد اعلام کرد فیلمی با دروغ ساخته شده و وظیفه دادستانی است که تعقیب کند و حالا که دادستانی می گوید بگویید کدام قسمت مستند دروغ است تا ماجرا را پیگیری کنیم ؛ می گویند نمی خواهیم اقدامی کنیم.
موسس مرکز اسناد انقلاب اسلامی افزود: در مورد مک فارلین هنوز حقایق کاملا بیان نشده اما امام تا روزی که مک فارلین به ایران نیامده بود از مذاکرات پشت پرده خبر نداشت و وقتی خبردار شد مک فارلین به ایران امده اجازه نداد کسی با وی ملاقات کند و دستور داد ماجرا را برای مردم بازگو کنند.
برای اساس اسلام دلواپسیم
وی در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر اینکه دلواپسی امروز ما برای اساس اسلام است؛ تصریح کرد: دلواپسان احساس می کنند اصول در خطر است و کسانی می خواهند آرمان های امام را کنار بزنند و اسلام آمریکایی را حاکم کنند.
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی تاکید کرد: دست روی دست گذاشتن بی فایده است و اولین وظیفه ما انتقاد و اعتراض است که موجب دلگرمی رهبری است و علاوه بر آن کسانی که اشتباه می کنند و فکر میکنند همه مردم با آنها همفکر هستند به اشتباه خود پی ببرند.
وی در پایان ا بیان اینکه کسانی می خواهند تلقین کنند که دوران امام تمام شده اما حرف امام حرف اسلام است و تا زمانی که خط قرآن هست خط امام هم حاکم است؛ گفت: خانواده های شهدا، آنهایی که عزت و شرافت دارند و نمی خواهند عزتشان مورد تعرض آمریکا قرار بگیرد و همه و همه امروز دلواپسیم.
کد خبر: ۳۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۷
لعیا زنگنه :من افتخار می کنم که در کشوری زندگی می کنم که رهبر آن از ذریه بانوی بزرگی به نام فاطمه (سلام الله علیها) است
کد خبر: ۳۲۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۵
با همه بی سوادی ام هرچه معادله می چینم و سعی می کنم ببینم با کدام فرمول مهندسی می توان به این نتیجه رسید که انتقاد برابر می شود با بی سوادی، به هیچ نتیجه معقولی نمی رسم!
کد خبر: ۲۵۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۱۷
آوای دنا:اردشیر نیکبخت در یادداشتی به موضوع حفاری های غیرمجاز در شهرستان لنده پرداخت و میراث فرهنگی را متعلق به همه ی مردم دانست و خواهان اقدامات پیشگیرانه در این خصوص شد.
وی در ابتدای این مطلب نوشت: یادداشتم را با جمله ارزشمند بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی( ره) آغازمی کنم که فرمودند: اساساً فرهنگ هرجامعه هویت و موجودیت آن جامعه را نشان می دهد.
وقتی صحبت از آثار باستانی می شود در حقیقت از میراثی سخن به میان می آید که ممتاز و منحصر بفرد و یگانه هستند و غیر قابل جایگزین می باشند مانند خود انسان، دارای شناسنامه و هویت هستند که وقتی از بین می روند شناسنامه آنها هم بسته می شود از لیست میراث ملی و جهانی خارج می شوند.
همانطور که اسم فرد متوفی از لیست ثبت لذا احوال خارج و محو می شود از بین رفتن هریک از این آثار به عبارتی تک تک این اثر ها و آثار ها میراث کل بشریت و هویت انسان ها هستند از بین رفتن آنها هم ضایعه ای دردناک بشمار می رود(البته اگر مسولان میراث درک اهمیت آن را داشته باشند).
میراث ارزشی فراتر از مرزهای جغرافیایی و سیاسی ملتها استمیراث ارزشی فراتر از مرزهای جغرافیایی و سیاسی ملتها است آنچنان استثنایی می باشد که برای تمامی نسل های آدمی دارای ارزش برجسته و جهانی دارد. بحث سلامت آثار تاریخی در اصل مقیاسی برای تمامیت و دست نخوردگی است که بررسی وضعیت سلامت هر کدام از آنها نیازمند ارزیابی و توجه جدی به این آثار می باشد. علی رغم تاکید کمیته میراث جهانی برای حفاظت از آثار و اماکن تاریخی در کشور ما این موضوع سالیان درازی است که جدی گرفته نمی شود و تا کنون از ساز و کار های مناسب حفاظتی هم اثری دیده نشده است.
ادامه این وضعیت نامناسب میراث داری موجب شده است که امروزه بسیاری از بناها در فهرست میراث در خطر قرار بگیرند و محوطه های تاریخی جراحی شوند و تمام دفینه های درون آنها به یغما برده شوند.
میراث فرهنگی متعلق به همه است از آنجاکه میراث فرهنگی متعلق به همه است پس همه درجهت حفظ وحراست ازمیراث فرهنگی وظیفه دارندکه باجان ودل از این سرمایه های ارزشمند حفاظت نمایند و در پاسداری از این آثار گرانبها نهایت تلاش وکوشش را داشته باشند. متاسفانه امروزه با اختراع وسایل اکتشافی و فروش این وسایل در بازار، آثار و میراث فرهنگی کشورمان توسط افراد سودجو دچار دستبرد و تخریب شده است و هرلحظه درگوشه ای ازخاک کشورعزیزمان شاهد این مسئله مهم هستیم.
با به دست گرفتن دستگاه های فلزیاب میراث گرانبهای گذشتگان را به سرقت می برندهرروز خطر تخریب وحتی زمینه ضعف ایمان و اعتقادات مردم را نسبت به معجزات و قداست و اماکن متبرکه و قبور مسلمین فراهم می کند که در تمام لحظات شبانه روز درجای جای استان کهگیلویه وبویراحمد شاهدیم که افراد سودجو و متخلف با به دست گرفتن دستگاههای طلایاب و فلزیاب و غیره میراث گرانبهای گذشتگانمان را به سرقت می برند و از جهت دیگر زمینه را برای ورود دیگر افراد به منطقه فراهم می کنند.
لذا ضروری به نظرمی رسد که مسولین با انجام سازوکارهای قانونی البته با همکاری مردم آستین بالا زده و سودجویان را به نتیجه اعمال زشت و پلیدشان برسانند.
اقدامات در این راستا می توان به فرهنگ سازی و آگاهی مردم، همکاری نهادهای امنیتی و انتظامی، دعوت از نخبگان و صاحب نظران و انجام طرح های پژوهشی متناسب و مرتبط با جلوگیری از تخریب میراث فرهنگی، تشکیل پلیس تخصصی زیرنظر نیروی انتظامی، استفاده از امکانات مالی بیشتر و نیروی انسانی متخصص برای سازمان میراث فرهنگی، و اقدامات پیشگیرانه دیگر در جهت عمران و آبادانی ایرانی سرافراز و درخور تاریخ شکوهمند و درخشانش روز به روز تلاش کنیم. به امید آینده ای بهتر، بانگاهی به گذشته ای درخشان.
*اردشیر نیک بخت- کارشناس باستان شناسی –لنده
کد خبر: ۲۴۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۵