حضرت آیتالله خامنهای در دیدار جمعی از کارگران سراسر کشور فرمودند: کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست، در داخل کشور است
کد خبر: ۶۳۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۹
فرمانده نيروي زميني ارتش با بيان اينکه جمهوري اسلامي ايران علاقمند به درگيري با عربستان نيست، به رياض توصيه کرد از جنگ و برادرکشي در يمن دست بردارد؛ زيرا اگر با يک جنگ فرسايشي مواجه شود، بايد آماده دريافت ضربات مهلکي باشد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
پایگاه خبری العالم: فرمانده نيروي زميني ارتش با بيان اينکه جمهوري اسلامي ايران علاقمند به درگيري با عربستان نيست، به رياض توصيه کرد از جنگ و برادرکشي در يمن دست بردارد؛ زيرا اگر با يک جنگ فرسايشي مواجه شود، بايد آماده دريافت ضربات مهلکي باشد.امير سرتيپ «احمدرضا پوردستان» روز يکشنبه در برنامه «من طهران» شبکه خبري العالم گفت: توصيه من به ارتش عربستان اين است که دست از جنگ بردارد چرا که مردم يمن مردم بزرگي هستند.امير پوردستان ادامه داد: همانگونه که مقام معظم رهبري و فرمانده کل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران فرمودند رژيم صهيونيستي نتوانست در برابر غزه که يک باريکهاي است مقاومت کند. يمن کشوري با پيشينيه تاريخي است و جالب اين است که عربستان تجربه جنگ با يمن را هم دارد و يمنيها در جنگهاي سالهاي گذشته توانستند بسياري از پايگاههاي عربستان را تصرف کنند.
پيشينه مردم يمن نشان ميدهد که مردمي جنگجو، مقاوم و شجاع هستند و من به عربستان توصيه ميکنم که از برادرکشي دست بردارد.وي خاطرنشان کرد: مساله ديگر اين است که ارتش عربستان تجربه جنگي ندارد و بسيار شکننده است و اگر با يک جنگ فرسايشي مواجه شود، بايد آماده دريافت ضربات مهلکي باشد و شکست سختي خواهد خورد؛ عربستان بهتر است که دست از جنگ بردارد و به صورت سياسي و مذاکره وارد عمل شود.
* در صورت اصابت موشک به شهرهاي عربستان، جبران آن سخت خواهد بود
پوردستان گفت: تجاوز عربستان به يمن باعث به وجود آمدن اتحاد و همدلي بين يمنيها شده است، و آنها را براي مقابله واحد با متجاوز آماده کرده است. علت تجاوز عربستان به يمن انسجام يمنيها است و همين انسجام بستر وارد کردن ضربات سنگين به عربستان را فراهم خواهد کرد. با همين انسجام توانستند خيلي از نيروهاي عبدربه منصور هادي را شکست بدهند و بر يمن مسلط بشوند و گام بعدي نيز واردکردن ضربه به عربستان است و اگر انفجارهايي در شهرهاي عربستان به وقوع بپيوندد و موشکهايي به زمين اصابت کند ، قطعاً جبران آن براي مسؤولان عربستاني بسيار بسيار سخت خواهد بود.پوردستان اظهار داشت: مردم يمن با توجه به خريدهاي قبلي ارتش اين کشور و ظرفيتهايي که دارند، مي توانند ضربات سنگيني را به عربستان وارد کنند.امير پوردستان در خصوص مصوبه اخير شوراي امنيت سازمان ملل متحد ضد يمن گفت: اين مصوبه سازمان ملل متحد درباره يمن ظالمانه است زيرا به جاي اينکه جلوي متجاوز را بگيرد، مظلوم را محکوم کرد و متأسفانه از سازمان ملل اينگونه حرکات را زياد شاهد بوده ايم.
* جنگ زميني است که برنده را مشخص ميکند
فرمانده نيروي زميني ارتش گفت: تأثير جنگ هوايي عربستان در يمن زياد نيست و آنچه در جنگ عربستان و يمن اثرگذاراست، جنگ زميني است و همانگونه که استراتژيستها مي گويند " زمين است که برنده و فاتح را مشخص مي کند ". يمنيها در جنگ زميني بسيار قابل و کارآمد هستند و سلاح ها و تجهيزاتي را که براي جنگ زميني نياز است، به وفور در اختيار دارند و مي توانند از اين سلاحها و تجهيزات استفاده کنند؛ اين تحريم ها قطعا در قابليت ها و توانمندي هاي يمنيها اثر زيادي نخواهد گذاشت و آنها با همين سلاح هاي اندک مي توانند اراده خود را عملي کنند.
* ايران هيچ کمک تسليحاتي به يمن نداشته است
امير پوردستان درباره ادعاهاي عربستان و بعضي کشورهاي عربي مبني بر اينکه ايران بخشي از بحران يمن است و ايران براي يمنيها سلاح ميفرستد، گفت: آنها خود با رصد و کنترل راهها و درياها ميدانند اين ادعايي واهي است.وي افزود: جمهوري اسلامي ايران به هيچ عنوان کمک تسليحاتي و همچنين تجهيزاتي به يمن نداشته و تمام همت ما آن است که بتوانيم کمکهاي دارويي و بهداشتي به يمن بفرستيم و اميدواريم اين فضا فراهم شود که بتوانيم به مردم ستمديده و مظلوم يمن به ويژه کودکان، زنان و سالمندان که مورد ظلم قرار گرفتند کمکهاي انسان دوستانه را ما و تمام انسان دوستان دنيا برسانيم و گوشه اي از آلام آنها را بکاهيم و در اين مسير کمک آنان باشيم.* دليل عبور ناوگروه ايران از کنار يمن و باب المندب
امير پوردستان در خصوص حضور ناوگروه ايران در منطقه و اينکه آيا احتمال دارد ميان ايران و نيروهاي عربستاني در ساحل يمن درگيري شود، گفت: ماموريت ناو گروه نيروي دريايي ايران در چارچوب ماموريتهاي قبلي است و وظيفه آن اسکورت کشتيها و مقابله با تروريسم دريايي است؛ به همين دليل مسيرش از کنار يمن و تنگه باب المندب است.* ايران علاقمند به درگيري با کشور عربستان نيست
امير پوردستان خاطرنشان کرد: جمهوري اسلامي ايران علاقمند به درگيري با کشور عربستان نيست چون دوست و هم پيمان ما است؛ وابسته نظامي عربستان در کشور ما است و ما از وي دعوت کرديم در روز نيروي زميني ارتش شرکت کند ما مي خواهيم با کشور عربستان ارتباط داشته باشيم؛ و علاقمند نيستيم بين دو کشور مسلمان اين رابطه خونين باشد، تا وقتي ميز مذاکره هست که ميتواند مشکلات را حل کند نيازي به استفاده از سلاح و تجهيزات نيست.امير پوردستان درباره نقش ايران در شکستهاي داعش در عراق اظهار داشت: داعش در زمان بسيار کوتاه از مرز شرق عراق -- که مرز اردن است -- خود را به مرز غرب عراق يعني همان استان ديالي رساند؛ 5 استان عراق را پشت سر گذاشت و پيروزي هاي زيادي به دست آورد.
* جنگ داعش، جبهه النصره و بوکو حرام به نيابت آمريکا
امير پوردستان افزود: آمريکاييها براي جلوگيري از شکلگيري اين قطب قدرت کارهاي زيادي انجام دادند که يکي از اين کارها طراحي حادثه يازدهم سپتامبر بود و اين حادثه زمينه و بستر را براي ورود آمريکا به غرب آسيا براي کنترل اوضاع فراهم کرد اما آمريکائي ها پس از شکستها و ضربات فاحش راهبرد خود را تغيير دادند و ما امروز مي بينيم که جنگهاي آمريکا خود را به صورت جنگ هاي نيابتي و مشارکتي نشان ميدهد؛ به عنوان نمونه داعش به نيابت از آمريکا اين جنايات را در عراق مرتکب مي شود و جبهه النصره به نيابت از رژيم صهيونيستي و آمريکا اين همه جنايت در سوريه مي کند و بوکو حرام در نيجريه همين جنايتها را مرتکب مي شود.وي تأکيد کرد: اين جنايات نتيجه همان راهبرد آمريکا است. متأسفانه برخي از کشورهاي منطقه ناخواسته يا ناآگاهانه وارد راهبرد آمريکا شده اند و به اجراي اين راهبرد کمک مي کنند.* شکست هاي داعش از چه زماني شروع شدوي افزود: اما اگر بررسي کنيم، شکستهاي داعش از زماني شروع شد که علماي شيعه و اهل سنت وارد صحنه شدند و فتواي مقابله مردم با اين گروه را دادند که باعث شد موجهاي انساني وارد صحنه شده و با داعش مقابله کنند، داعش هر روز بيشتر عقب نشيني کرد و امروز در نزديک مرزهاي شرقي عراق است.اميرپوردستان ادامه داد: علما با فتوايشان زمينه شکست داعش را فراهم کردند، البته در اين مسير مشورتهاي جمهوري اسلامي ايران بي تاثير نبود، ما علاقمند بوديم به برادرانمان در کشور عراق مشورت هاي لازم را بدهيم و آنان را هدايت کنيم بدون آنکه در کار نظامي آنان دخالت کنيم، سلاح يا تجهيزات بدهيم يا اينکه نيرو وارد کنيم اما مشورت داده شد.
* حضور علما و نيروهاي مردمي، عامل اصلي موفقيت عراق است
پوردستان تأکيد کرد: عامل اصلي موفقيت مردم عراق در مقابله با داعش را اول حضور علما و سپس حضور گسترده نيروهاي مردمي مي دانم که از ارتششان حمايت کردند.امير پوردستان گفت: اما درباره داعش بايد عرض کنم داعش همچنان تهديدي براي منطقه است، امروز داعش جاي پاهايي را در افغانستان و پاکستان به دست مي آورد لذا داعش را همواره تهديدي براي خود مي دانيم و راه هاي مقابله با آن را حتما در سرلوحه کار خود داريم.
* شعاع 40 کيلومتري مرز همچنان خط قرمز ما با داعش است
امير پوردستان درباره موقعيت داعش نسبت به مرزهاي ايران اظهار داشت: وقتي داعش در مدتي کوتاه به السعديه و جلولاء رسيد ما نيروهايمان را در مرز مستقر کرديم که البته نيروي محدودي نيز در مرز داشتيم که کارش مراقبت مرزي بود اما با حضور نيروهاي جديد، نيروهاي قبلي تقويت شدند، با توجه به نقشهاي که داعش درباره مرزهاي خود تا خراسان و سواحل مديترانه ترسيم کرده بود خيال توسعه طلبي داشت و ما آماده بوديم در صورت نزديک شدن به مرز کشور با آن مقابله کنيم و حتي اعلام نموديم تا 40 کيلومتري مرز، خط قرمز ما است اما به اين دليل که نفوذ نکردند ما نيز با آنان درگير نشديم، اما اگر بخواهند تا چهل کيلومتري نزديک شوند حتما با آنان درگير خواهيم شد و قدرت سربازان مسلمان را به آنان نشان خواهيم داد.
* سامانه اس 300 قابليتهاي دفاع از فضاي بالاي کشور را ارتقا ميدهد
فرمانده نيروي زميني ارتش در خصوص تصميم روسيه براي تحويل سامانه اس 300 به ايران گفت: اين سامانه ارتفاع بالا را براي ما پوشش مي دهد و هواپيمايي را که در اين ارتفاع پرواز مي کند، مي تواند هدف قرار دهد، البته پدافند هوايي ما از توان خوبي در زمينه راداري و آفندي برخوردار است، در 2 يا سه سال گذشته وقتي مسکو از واگذاري اين سامانه به ايران ممانعت کرد صنعت دفاعي ما روي باور 373 کار کرد و تا مراحل زيادي آن را جلو برد که اگر واگذار نشود اين سامانه در اختيار قرار خواهد گرفت اما با توجه به اينکه اين سامانه با دستور رييس جمهور روسيه به جمهوري اسلامي ايران و قرارگاه پدافند واگذار خواهد شد اين قابليت قرارگاه را در زمينه دفاع از فضاي بالاي کشور بالا خواهد برد؛ و مي تواند براي افزايش آمادگي دفاعي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران در حوزه دفاعي گامي به جلو باشد.
* بهکارگيري پهپادهاي انتحاري به صورت بمب متحرک
پوردستان درباره دليل رونمايي مستمر از سلاحها و تجهيزات پيشرفته در ايران گفت: دکترين نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران دفاعي و مبتني بر بازدارندگي است. ما در اين مدت 34 و 35 سالِ پس از انقلاب نشان داديم که هيچ وقت متجاوز نبوديم و تا به حال نگاهي به خاک هيچ کشوري نداشتيم و قصد تجاوز به هيچ کشوري را نداريم . اگر ما در زمينه توان دفاعي و رزمي سلاحهايي را چه در حوزه دفاع زميني، دريايي و هوايي توليد مي کنيم، بيشتر هدفمان بازدارندگي است تا آنهايي که خيال خام تجاوز و تعدي را در سر مي پرورانند، بدانند که جمهوري اسلامي ايران از تجهيزات بسيار بالايي برخوردار است و هم مي تواند دشمن را هدف قرار بدهد و هم عقبه دشمن را هدف قرار دهد و دشمن در عزم و اراده اش ترديد ايجاد بشود و نتواند تجاوز کند.فرمانده نيروي زميني ارتش در خصوص توليد هواپيماهاي انتحاري در ايران گفت: ما با چهره جديدي از تهديدات روبرو هستيم؛ تهديداتي که از نظر نوع، شکل و اندازه با گذشته فرق مي کنند؛ نيروهاي مسلح يک کشور بايد متناسب با تهديدها ظرفيت هاي دفاعي لازم را در خودشان به وجود بياورند. دکترين ما براساس بازدارندگي است ولي اين به آن معنا نيست که تهديدات را رصد نکنيم و متناسب با تهديد ظرفيت دفاعي لازم را در خودمان ايجاد نکنيم.
وي افزود: ما در حوزه پهپادها گامهاي بلندي را برداشتيم وعمق پرواز و شعاع عملياتي پهپادها را افزايش داده ايم و قابليت هايش را بالا برده ايم و پهپاد مي تواند به صورت انتحاري و بمب متحرک مي تواند انجام وظيفه کند.امير پوردستان خاطرنشان کرد: در حوزه دفاع زميني کارهاي بسيار بزرگ و در حوزه موشکها کارهاي خوبي انجام شده است اما همه اين کارها در قالب دکترين بازدارندگي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران است و اگر ما با تهديدي مواجه شويم، از اين توانمنديها براي ضربه زدن به تهديد و خفه کردن تهديد در نطفه استفاده خواهيم کرد.وي ادامه داد: پيشينيه اين تهديدها و جنگها به راهبرد کلان آمريکا برمي گردد؛ به اين معنا که آمريکاييها پس از فروپاشي شوروي احساس کردند که قطب قدرتي در حال شکل گيري است قطب قدرتي که از پيوستن شيعه و اهل سنت به وجود مي آيد؛ و انقلاب اسلامي زمينه ساز اين قطب قدرتي است و اين قطب قدرت جهان اسلام نام دارد.
کد خبر: ۶۲۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۰
حمید رسایی گفت: مصدق فکر می کرد بین آمریکا و انگلیس اختلاف انداخته است و از همان جا ضربه خورد تیم مذاکره کننده ما هم فکر می کنند بین آمریکا و اسرائیل اختلاف انداخته است در صورتی که هر دو یکی هستند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نشستی با عنوان "بیانیه لوزان سوئیس کدام استقلال کدام پیروزی" در جمع نمازگزاران مسجد المنتظر مشهد با بیان اینکه در دوره اصلاحات همه چیز پلمپ شد تا پرونده ما به شورای امنیت نرود گفت: در اردیبهشت 84 رهبر انقلاب فرمودند همان دولتی که پلمپ کرده خودش برود و درست کند. در دولت احمدی نژاد با سپردن پرونده هسته ای به آقای جلیلی مذاکرات پیش می رفت اما ما به کارهای خود ادامه می دادیم و پیشرفت داشتیم. آنها(امریکا) از همین نگران بودند. گذشت تا دولت تدبیر و امید بر سر کار آمد. با روی کار امدن دولت جدید که می گفت هم سانتریفیوز بچرخد و هم چرخ کارخانه ها. در سال 92 یک جشن توافق گرفته شد که من خودم به آن اعتراض کردم.همان موقع گفتیم توافقنامه ژنو پیروزی بزرگ نیست چون آنها حیله گر هستتند.وی در ادامه اظهار داشت: رهبر انقلاب هم تا الان از مذاکره کنندگان حمایت کردند اما میگن من خوشبین نیستم این حرف را رهبر انقلاب دوسال است که میفرمایند.چرا در دوره قبل نمیگفتند؟
رسایی با بیان اینکه کشور پاکستان بمب اتم دارد. چرا تحریم نمیکنند افزود: ما بمب اتم نداریم. رهبر انقلاب هم داشتن آن را حرام اعلام کرده است.
چرا رهبری میفرمایند خوشیین نیستم؟ چون طرف مقابل قابل اعتماد نیست.
عضو کمیسیون اصل90 مجلس در ادامه اظهار داشت: مصدق فکر میکرد بین انگلیس و امریکا اختلاف انداخته و از همانجا لطمه خورد.تیم مذاکره کننده ماهم فکر میکنند بین اسراییل و امریکا اختلاف انداخته اند درصورتی که هردو یکی هستند و این اشتباه تیم ماست. رسایی با بیان اینکهما به همه قول هایمان در توافقنامه ژنو عمل کردیم این سوال را مطرح کرد که اما آیا آنها هم عمل کردند؟
رسیدیم به این مذاکرات لوزان که باز گفتند ما پیروز شدیم آقای طریف به روحانی و روحانی به ظریف تبریک گفت. عده اندکی هم آمدند بیرون و شادی کردند
برخی روزنامه ها هم آنها را عکس کردند و گفتند شادی ملت. رهبر انقلاب توی همین شهر فرمودند که تحریم ها باید به یکباره برداشته شود.
اخباری به ما رسید که فهمیدیم این دفعه هم فضاسازی تبلیغاتی است.مجددا یک دروغ بزرگ به مردم گفتند.
مهمترین بخش از صحبت های حمید رسایی در زیر مشاهده می نمایید:
*وقتی ما شروع کردیم به اعتراض گفتند این فقط یک بیانیه است. گفتیم پس اگر این کلا الزام اور نیست پس چی را تبریک میگید؟اگر توافق هم باشد که امتیازی نگرفتید.
*دلایل تحریم اینهاست، به مامیگویند شما حقوق بشر را نقض کردید میگویند شما نباید به فلسطین و حزب الله کمک کنید.غلط کرد هرکس گفت چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
*بر اساس توافقنامه ژنو گفتند که تحریم های هسته ای را برمی دارند فقط سه مورد تحریم ها مربوط به هسته ایست تازه میگویند که ما تحریم ها را تعلیق میکنیم نه لغو.
*در بیانیه لوزان امریکایی ها گفتند ما تحریمهای هست ای ثانویه را برمیداریم یعنی شرکت هایی که غیر امریکایی بودند تحریمهایشان برداشته میشود
*براساس توافقنامه سوییس فقط پنج هزار سانتریفیوژ فعال است در صورتی که ما 19هزارتا فعال داریم
*در این توافقنامه کلا گفتن 3،5 درصد عنی سازی زمان قاجار قراردادترکمنچای به اسم پیروزی امضا شد گفتند انهایی که از دولت انتقاد میکنند مگر نمیدانند که رهبر از جزییات اگاه هستند
*فرمایشات اخیر رهبر انقلاب این بود که من فقط خط قرمز ها را مشخص کردم تیرماه طبل رسوایی زده میشود.دولت همه تخم مرع هاش را در سبد مذاکرات گذاشته است
*سنای امریکا کری را خواست کری گفت این تحریم ها برداشتنش مشروطه تازه فقط در مورد هسته ایست
*آنها میگویند که ازانس باید تایید کنه که فهالیت ایران صلح آمیزه اژانس هم که دست خودشونه اعتماد اژانس زمانی به وجود میاد که سر تعظیم به روی امریکا فرود اوریم و اسراییل را به رسمیت بشناسیم
*آقای صالحی در جلسه غیرعلنی گفتند رهبر انقلاب دستور دادند فکت شیت خودتان را منتشر کنید ما هم گفتیم این درسته آقای ظریف هم گفت تا چند روز آینده این کار رامیکنیم الان یک هفته گذشته و اقای صالحی میگویند فکت شیت آماده اس و دست جناب ظریف هست و هروقت صلاح بدونند منتشر میکنند.
*به روحانی گفتم مذاکرات را علنی کنید.چرا جزییات منتشر نمیشود؟ ما بزدل ترسو و دلواپس شما جزییات را منتشر کنید.
منبع/خراسان
کد خبر: ۶۲۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری، مهمترین اقدام دولت در سال جاری را مهار تورم نام برد و گفت: مهار تورم کاملا ملموس است اما دولت در بخش هایی همچون اشتغال، تولید و کاهش واردات نمره مقبولی ندارد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حجت الاسلام سید رضا اکرمی در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ ، گفت: ما در مذاکرات هسته ای سه هدف را دنبال می کنیم.
رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری، افزود: ما در این مذاکرات می خواهیم به جهانیان ثابت کنیم و بگوییم که دنبال تاسیسات هسته ای نظامی نیستیم و داشتن آن را امتیاز نمی دانیم.
وی با بیان اینکه ایران استفاده از سلاح اتمی را حرام می داند و به دنبال خلع سلاح هسته ای در منطقه است، تصریح کرد: مذاکرات را تا این مرحله موفق می دانم و امروز دنیا می داند که ایران دنبال استفاده از دانش هسته ای در موارد صلح آمیز است.
اکرمی افزود: امروز به دنیا ثابت شد که ایران شفاف عمل می کند و طرف مقابل زیاده خواه و بهانه گیر است و این مهم برای همه کشورها تا حدی روشن شده و دیگر پروژه ایران هراسی کاربردی ندارد و تاثیرگذار نیست.
رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری، با اشاره به ویژگی های یک توافق خوب گفت:در پایان این توافق باید تمام تحریم ها بر علیه نظام جمهوری اسلامی برداشته شود؛ لذا ما دنبال لغو تحریم های ظالمانه به صورت همه جانبه هستیم و همان گونه که رهبر انقلاب تاکید کردند این توافقات باید یک مرحله ای باشد.
وی با اشاره به وظایف دولت در فردای مذاکرات، گفت: دولت باید اقتصاد و فرهنگ را سامان دهد، امروز به نیمه عمر سند چشم انداز رسیدیم که در پایان این برنامه باید رشد ۸ درصدی داشته باشیم؛ لذا دولت باید تمام امکانات و ظرفیت های خود را در راستای اجرای این سند بالادستی به کار گیرد.
رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری، تلاش دولت در مذاکرات هسته ای را جزئی از برنامه دولت برای رفع مشکلات اقتصادی دانست و گفت: دولت یازدهم اولویت خود را بر اقتصاد گذاشته است و مذاکرات نیز جزئی از آن است.
وی مهمترین اقدام دولت در سال جاری را مهار تورم نام برد و گفت: مهار تورم کاملا ملموس است و دولت در این امر موفق بوده، اما در بخش هایی همچون اشتغال، تولید و کاهش واردات نمره مقبولی ندارد.
اکرمی مهمترین راه نجات اقتصاد را اقتصاد مقاومتی دانست و گفت: دولت باید درصدد اجرایی کردن سیاست های اقتصاد مقاومتی باشد. امروز ۶۸۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی که در کشور وجود دارد که باید این میزان نقدینگی به سمت سرمایه گذاری و خدمات سوق داده شود.
وی خاطرنشان کرد: دولت در این مدت توانسته است امید را در میان مردم ایجاد کند ولی تدبیر باید از ناحیه مردم باشد و با همراهی و هم زبانی، دولت را در تحقق وعده هایش یاری دهند.
کد خبر: ۶۰۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۶
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
مهدی کوچک زاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در واکنش به وقایع روز دوشنبه شیراز و حمله به علی مطهری یادداشتی را با عنوان، از ماست که بر ماست، منتشر کرد که به شرح ذیل است:
راستی همه کسانی که با مواضع علی مطهری در باره فتنه آشنایند می دانند که ایشان یکی از توجیهاتی که برای فتنه و راه افتادن آشوب های خیابانی که در آن جان و مال بسیاری از مردم مورد تعرض خس و خاشاک ها (نه رای دهندگان به موسوی) قرار گرفت را حرف ها و سخنان آقای احمدی نژاد در متاظره و یا در به قول ایشان جشن پیروزی می داند و این نظر خود را در مصاحبه ها و سخنرانی های متعددی که به راحتی با جستجو در اینترنت قابل مشاهده است بیان نموده و البته می گوید همانطور که باید آن خس و خاشاک ها و راهبرشان محاکمه و مجازات شوند آقای احمدی نژاد هم باید به خاطر حرف هایش که خس و خاشاک ها را عصبانی کرده محاکمه شود!
احسنت! مرحبا!
آیا با همین استدلال آقای مطهری و بر اساس الزموهم بما الزموا علیه انفسهم اجازه هست ما بپرسیم :
آیا آقای علی مطهری با حرف هایش کسی را عصبانی نکرده و اگر کرده و موجب این وضع شده نباید به خاطر فراهم کردن زمینه و مقدمه تعرض خیابانی محاکمه شود؟
ای کاش رعایت حرمت مادر بزرگوار ایشان و همسر شهید مطهری دست دستگاه قضایی را برای سخنان زمینه ساز برای آشوب هایش را نمی بست!
علی آقای مطهری که بر خلاف تصمیم قانونی مراجع تامین کننده امنیت استانی و با مسئولیت رئیس دانشگاه شیراز که نظرخود را فوق همه تصمیمات مراجع قانونی پنداشته برای یک سخنرانی به شیراز رفته بوده است در اثر برخورد خشونت آمیزخیابانی کسانی با وی مجبور به بازگشت به تهران بدون انجام سخنرانی شده است. وی در مصاحبه هایی با کسانی که در سالهای 78 در کوی دانشگاه و خیابانهای اطراف آن و در سال 88 در جای جای خیابانهای تهران و در روزی نامه هایشان مروج خشونت خیابانی بوده اند و اقدامات وحشیانه خشونتگران خیابانی را حرکت ستودنی مردم خداجوی در مسیر احقاق حق قلمداد کرده اندٰ گله کرده که چرا برخورد خیابانی با وی صورت گرفته! و از مراجع مسئول خواستار برخورد با خشونتگران شده است. این در حالیست که وی برخورد قانونی با سران و بنیانگذاران خشونت خیابانی در حد حصر آنها را بر نمی تابد و همه قوانین و مقررات و مسئولین را به این بهانه که چرا این آشوبگران در حصرند مورد تاخت و تاز قرار می دهد! و البته این همه حرف و تنها حرفی است که چند وقت است مایه کاسبی ایشان شده است و در سخنرانی های مختلف مثل نوار ضبط صوت تکرار می شود! به راستی چگونه است که رهبران و مسئولان خشونت های خیابانی مشتی خس و خاشاک که به چهره نظام سنگ زدند و اموال مردم و مسجد را به آتش کشیدند نباید سرزنش شوند و نباید در حصر باشند اما کسانی که به علی آقا سنگ انداخته یا گوجه فرنگی پرت کرده اند باید به اشد مجازات برسند؟ علی آقا این مفسده را خودت با دفاع بیجایت از مسئولان اصلی خشونت های خیابانی مباح کردی! این شعر کتاب دوران مدرسه مان را یادت هست؟
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست
وندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت
امروز همه روی جهان زیر پر ماست
بر اوج چو پرواز کنم از نظر تیز
میبینم اگر ذره ای اندر تک دریاست
گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد
جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست
بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید
ناگه ز کمینگاه یکی سخت کمانی
تیری ز قضای بد او گشت بر او راست
بر بال عقاب آمد و آن تیر جگر سوز
وز ابر مر او را بسوی خاک فروکاست
گفتا عجبا اینکه ز چوبی و ز آهن
این تیزی و تندی و پریدن ز کجا خواست
زی تیر نگه کرد و پر خویش برآن دید
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست
آری آقای علی آقا! روزی که برای شاخص شدن و آزادیخواه جلوه کردن علم دفاع از داماد منحرف مردم سلحشور لرستان و فرزند ناخلف آذربایجان غیور را برافراشتی و از رهبران آشوبگران خیابانی و هرج و مرج طلبانی که ماهها آسایش را بر مردم حرام کرده بودند دفاع کردی پر خویش را بر تیری می بستی که در شیراز بر بدن خودت نشست! زیاد جای گله نیست!
کد خبر: ۵۹۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۳
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
ساختار رسالهها از سیاقی علمی پیروی میکند. و به همین منظور نقش کتاب خودآموز را ندارند؛ در نتیجه باید برای فهم برخی مسائل به افراد کارشناس و مسئله دان مراجعه نمود. به ویژه آنکه رساله ها حاوی تعداد زیادی لغات و اصطلاحات تخصصیِ فقهی می باشد که فهم آن برای افراد غیرِحوزوی سخت بوده و گاهی تصور صحیح و برداشت درست از حکم را نیز به چالش می کشد .به همین منظور در «موسسه اطلس تاریخ شیعه» کارگروهی متشکل از طلاب و فضلای حوزه علمیه با عنوان «کانون نشر احکام» تشکیل شد تا بتوانند احکام شرعی را زیر نظر مراجع معظّم تقلید در قالبی جذاب و سبکی متفاوت و با رویکرد آموزشی در اختیار علاقه مندان قرار دهند.یکی از آثار منتشر شده، كتاب «آموزش مصوّر احكام» است. این کتاب که مطابق با فتاوای حضرت آیتالله العظمی خامنه ای(مدظله العالی) می باشد، به كوشش کانون نشر احکام [وابسته به موسسه اطلس تاریخ شیعه] تهیه و تنظیم شده و توسط انتشارات انقلاب اسلامی [وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)] منتشر گردیده است.این اثر حاوی جدیدترین مسائل شرعی و استفتائات از محضر مقام معظم رهبری است که شامل مجموعه مسائل پیرامون احکام عبادات [تکلیف، طهارت، وضو، غسل، تیمم، نماز، مسجد و روزه] می باشد و با توضیحات تصــویری، جـدول و اینفـوگرافیک و با رویکرد آموزشی چاپ و عرضه شده است.«آموزش مصوّر احكام» در چاپی نفیس و در قطع وزیری با 432 صفحه منتشر شده و شامل 139 جدول و نمودار کاربردی، ۵۱۶ تصویر آموزشی و کمک آموزشی می باشد. و به گونه ای تهیه و تنظیم و سپس طراحی شده که همه افراد با سنین مختلف و زبان های گوناگون و سطح اطلاعات متفاوت، بتوانند از آن بهره ببرند.مجموعه این کتاب گرچه در نگاه اول، جذاب و دست یافتنی می نماید اما کارشناسان فقهی خوب می دانند که برای گرد آمدن این همه ظرافتها؛ همت و کار مضاعفی پشتوانه بوده است. چهل هزار نفر ساعت کار علمی و پشتیبانی، اثری بدیع را آفریده است و البته برای غنی سازی محتوایی، بیش از چهارهزار استفتای جدید انجام شده و مهمتر این که با موضوعات جدید و متنوع فقهی در هم آمیخته شده اند، تا بتوانند با توضیحات تصــویری، جـدول و اینفـوگرافیک شیرینی مطالعه را چند برابر کرده و در عین حال برای آموزش هر چه بهتر احکام شرعی، کتابی خودآموز باشد.پژوهشی که شامل بررسی و بازنگری طرح، هم اندیشی و هماهنگی محققان، شناسایی کتب فقهی و منابع دست اول، فیش برداری موضوعی، دسته بندی پرسش ها و استفتائات جدید، چینش موضوعی، شرح تصاویر، عبارت پردازی و روان سازی متون فتاوا، بازنگری و مقابله و در نتیجه طراحی و صفحه آراییِ جذاب است.
سایر ویژگی ها1. در ابتدای هر فصل، توضیحات کلی نوشته شده تا مخاطب، با فلسفه و حکمت موضوعِ مطرح شده آشنا شود و پس از آن مسائل شرعی، بیان شده که همراه با تصویر، جدول و اینفوگرافیک است و با قلمی روان و شیوا، احکام را یک به یک توضیح داده و گاه مقایسه کرده است. و در انتهای هر فصل، چکیده و خلاصهای از مطالب هر بخش در جملههایی کوتاه و روان، ارائه شده است. تا شیرینی مطالعه این کتاب را دوچندان کند.2. در این کتاب، مواردی به چشم میخورد که به خودی خود، مسئله شرعی نیست اما دانستن آن به فهم احکام کمک می کند و از برداشت های غلط یا مقایسه های نادرست، پیشگیری می کند. این موارد با سبک و قالبی متفاوت طراحی و با عناوین نکته، توجه،پرسش و دانستنی؛ مشخص شده اند. که در نتیجه، زیبایی ویژه ای به این اثر بخشیده و خواننده را به فضایی مفرّح و دل نشین فرا می خواند و از حالتی خشک و دستوری خارج می کند.3. از دیگر بخش های جذاب و متفاوت این کتاب، بخش "بیاموزیم" است که داستان ها و نکات اخلاقی را به مناسبت موضوعات شرعی در پیش زمینه مشکی به مخاطبان ارائه داده است.4. اصطلاح نامه را باید یکی از نکات ارزشمند این کتاب دانست که با وجود آن، کتابی جامع و مستقل در دست می گیریم و هر گونه ابهامی در واژگان و اصطلاحات مسائل عبادی را برطرف می کنیم.5. در این مجموعه بیش از 4000 استفتای جدید مورد استفاده قرار گرفته است و سعی شده به بیان احکام تکلیفی «واجب و حرام » و احکام وضعی «باطل و صحیح» مورد نیاز بسنده شود.6. روزآمدسازی واژههای فقهی، حذف اصطلاحات نامتعارف و استفاده از چارچوبهای گوناگون برای توضیح برخی واژهها و آشنایی مخاطب با برخی مصادیق احکام، از نکات در خورِ توجّه در این کتاب است که برای نخستین بار صورت میگیرد.7. از نوآوریها و جاذبههای قابل توجه، بهرهوری از تصاویر و نقاشیهای آموزشیِ دقیق و کارشناسی شده و همچنین جدولها و نمودارهای کاربردی در کنار متن است.گفتنی است این اثر، اولین جلد از مجموعهی کتب «آموزش مصوّر احکام» می باشد و کتابهای بعدی در موضوعات احکام معاملات، پزشکی، بانوان، ورزشی، رسانه، عزاداری، نوتکلیفان و… به زودی عرضه خواهد شد.و سخن پایانی اینکه شما می توانید سوالات، پیشنهادها وانتقادهای خود را از طریق سامانه پیامکی 50001333331968 ارسال نمایید.مشاهدۀکتاب [ http://ahkam.atlasshia.ir/files/book-.pdf ]
موسسه اطلس تاریخ شیعهwww.atlasshia.ir
کد خبر: ۵۸۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
مرجع عالیقدر شیعیان عراق به منظور رعایت حقوق مردم و حفاظت از خون افراد بیگناه به گروههای خودجوش مردمی مسلح ۲۰ مورد نصیحت را صادر کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری المنار، مرجع عالیقدر شیعیان عراق آیت الله سید علی سیستانی توصیه ها و سفارش هایی را خطاب به رزمندگان و گروه های مسلح داوطلب مردمی در میدان های نبرد و جهاد برضد تبهکاران تروریست داعشی صادر کرد و در این سفارش ها آنها را به رعایت حقوق شهروندان و حفظ خون افراد بی دفاع در میادین نبرد و مناطق درگیری ها سفارش کرد.
آیت الله سیستانی همچنین این نیروهای مسلح مردمی را به پرهیز از غفلت و کوتاهی در برابر دشمن فرا خوانده است.
از جمله این توصیه ها و سفارش های آیت الله سید علی سیستانی که از سوی دفتر این مرجع در عراق صادر شده و خبرگزاری های عراقی آن را مخابره کرده اند و نسخه ای از آن به دست آمده چنین آمده است:
از رزمندگان عزیزی که خداوند متعال به آنها توفیق حضور در میادین رزم و جهاد در جبهه های نبرد با متجاوزین عنایت فرموده توجه به موارد ذیل لازم است:
1 – همانا پروردگار سبحان – همان گونه که بر جهاد تاکید و بر آن دعوت کرده اند و این جهاد را یکی از ستون های اصلی دفاع از دین قرار داده است و مجاهدان را بر غیر ان ترجیح داده اند – همانا پروردگار برای این جهاد حدود و آدابی قرار داده که رعایت آن را موجب حکمت و عمل به آن را بر اساس فطرت انسان نهادینه کرده است و لازم است به این نکات توجه گردد و مورد رعایت قرار گیرند، و هرکس به این اصول توجه و به آنها عمل کند فضیلت مشارکت در آن نیز مشمول وی خواهد بود، و از برکات آن بهره مند خواهد شد، و هرکس به ان توجه نکند یا در عمل به انها خلل ورزد اجر عملش را از دست خواهد داد و هرگز به مقصود نخواهد رسید.
2- از این رو جهاد آدابی عمومی دارد که می بایست مورد توجه قرار گیرند، و این آداب را حتی در قبال غیر مسلمانان باید رعایت کنید،و پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز همواره بر رعایت آنها سفارش می کردند و یارانش را پیش از عزیمت به نبرد به این مسائل سفارش می کردند.
3 – همچنین در نبرد با خوارج و کسانی از مسلمانان که از دین خروج می کنند و اعتصاب می کنند، اخلاقی و آدابی در نظر گرفته شده که از حضرت امام علی علیه السلام در این باره مواضعی از ایشان به ما رسیده است و سیره ایشان و توصیه های ایشان به یارانشان در خطبه ها و گفتارها آمده است، و امت بر عمل به این سفارش ها به اتفاق نظر رسیده است و این گفته ها و فرموده ها را برای خود با خدای خود حجت قرار داده است تا به موجب آن عمل شود و به این راه رهنمون شوند.
4 – زنهار شما را از قتل مردم بی گناه و پروردگار به آن تاکید داشته اند، از این رو هرگز نباید به این حقوق تعرض شود، مگر در مواردی که به آن اجازه داده شده است و برای آن شرایطی در نظر گرفته شده است، چرا که بزرگ ترین گناه قتل نفس انسان بی گناه است، و بالاترین ثواب در رعایت و توجه به این حق و جلوگیری از توجه نشدن به آن در نظر گرفته شده است، همانگونه که پروردگار متعال در قرآن کریم فرموده است، که در قتل نفس بی گناه آثار خطرناکی در این زندگی قرار داده شده است و در بعد از این زندگی هم آثاری مترتب است، اگر به موردی مشکوک برخوردید و ترسیدید که در آن خطایی باشد، ابتدا با گفتار هشدار دهید یا به صورتی تیراندازی کنید که به هدف اصابت نکند، یا به گونه ای شلیک کنید که منجر به مرگ نشود، برای خودداری از معصیت الهی و توجه به اختیاط در قتل انسان های بی گناه.
5 – زنهار شما را از تعرض به عموم مردمی که با شما نبرد نکرده اند، بخصوص مستضعفانی که سالخورده هستند و کم سن و سال می باشند و زنان جامعه هستند، حتی اگر از وابستگان به کسانی باشند که با شما سر جنگ دارند، چرا که تنها حرمت کسانی لازم نیست رعایت شود که با شما سرجنگ دارند و تنها می توانید اموال آنها را به دست آورید.
6 – زنهار شما را از تهمت زدن به مردم براساس دین و متهم شدنشان به این دلیل، و از این طریق بخواهید به آنها تعرض کنید، همان گونه که خوارج در صدر اول اسلام و پس از ان در این زمان قومی که از اهل فقه دین نبودند به آن دست زدند و براساس برداشت های شخصی و هواهای نفسانی به آن مبادرت کردند و در این راه با برخی از متون متشابهی که داشتند آن را توجیه کردند و پس از آن بود که مسلمانان با هم دچار بلایایی شدند.
آیت الله سیستانی خطاب به رزمندگان افزودند: همانا بدانید که هر کس لفظ شهادتین را بر زبان آورد دیگر مسلمان است و خونش و مالش در امان است، هرچند مرتکب برخی گمراهی ها شود یا مرتکب عمل به برخی از بدعت ها گردد، چرا که هر گمراهی موجب کفر و تکفیر نمی شود، و نه هر بدعتی موجب نفی صفت اسلام از صاحب آن نمی گردد، و شاید کسی را واجب مرگ به دلیل فساد یا قصاص دانسته باشید ولی او مسلمان است.
7 – برحذر می دارم شما را { ای رزمندگان } از تعرض به غیر مسلمانان حال هرچه دین و مذهبش بخواهد باشد فرقی نمی کند، چرا که آنها در حمایت مسلمانان هستند و در امان آنها به سر می برند، و هرکس به حرمت آنها تعرض کند وی خائن و توطئه گر است، وهمانا که خیانت و توطئه زشت ترین کردار در فطرت و دین اللهی به شمار می رود.ایشان افزودند: بلکه باید گفت یک مسلمان نباید اجازه دهد حرمت غیر مسلمانی که در امان مسلمین است مورد تعرض قرار گیرد، و باید در قبال آنها به گونه ای با غیرت عمل کند که گویی آنها هم از بستگانش هستند.
8 – زنهار شما را در قبال تعرض به اموال مردم، چرا که اموال یک مسلمان برای غیر او حالا نمی باشد مگر با رضایت وی تسلیم شود، از این رو هرکس اموال دیگری را غصب کند، وی برای خود قطعه ای از جهنم را به خود اختصاص داده است.
9 – زنهار شما را از ارتکاب به تمام افعال حرام ، شما را برحذر می دارم از نزدیکی و تعرض به این مساله یا نقض چیزی از این قبیل خواه با زبان باشد یا با دست و شما را برحذر می دارم از مجازات کسی به خاطر گناه دیگری .
10 – همچنین هیچ قومی را از حقوقشان منع نکنید ولو این که شما را به خشم آورند ولی با شما نبرد نکرده باشند.
11 – و بدانید که بیشتر کسانی که با شما نبرد می کنند، به این دلیل است که به دلیل گمراهی دیگران به اشتباه به این کار دست زده اند، از این رو با کردار خود به گونه ای عمل نکنید که این اشتباه آنها به دلیل نادرستی کردارتان موجبات تایید گمراهان نشوید و کسانی که هنوز شک دارند با دیدن کردارتان به آنها نپیوندند، بلکه با رفتار سنجیده و درست خود به گونه ای رفتار کنید و نصیحت کنید و با عدالت برخورد کنید و بخشش را مدنظر قرار دهید تا راستی شما بر آنها ثابت گردد، و از ظلم و توهین و دشمنی بپرهیزید، چرا که هرکس شبه ای را از ذهن انسانی دور سازد گویی به وی زندگی مجدد بخشیده است و هرکس انسانی را بدون عذر دچار شبه سازد گویی وی را به قتل رسانده است.
12 – هرگز کسی گمان نکند که با ظلم می شود مساله ای را درمان کرد، در حالی که با عدالت می توان آن را حل نمود، چرا که توجه به برخی از رویدادها از روی شتاب و عدم توجه باعث بوجود آمدن عواقب و نتایجی در مدت متوسط و دور می گردد و با اطلاع از شیوه های زندگی و تاریخ امت ها می توان پی برد که این رویدادها می تواند باعث وجود چه ظلمی گردد که در برگیرنده ایجاد انگیزه دشمنی در نفوس و احساسات جامعه می شود و جامعه را با خطر فروپاشی رو به رو می سازد.
13 – اگر چه در برخی خویشتنداری ها و کنترل کردن خود و کامل کردن برهان – باهدف رعایت موازین و ارزش های عالی – ممکن است برخی از خسارتها در مدت کوتاه حاصل شود، اما این راه برکات بیشتر و عاقبت پسندیده تر و نتایجی بهتر را می تواند به دنبال داشته باشد، و در سیره امامان از آل البیت علیهم السلام امثال این مساله را بسیار می توان دید، و حتی آنها هرگز با طرف مقابل خواهان جنگ ، وارد جنگ نمی شدند مگر انها به این جنگ مبادرت ورزند، ولو این که در این آغازگری جنگ شماری از طرف خودی کشته شوند.
14 – برای کسانی از مردم که پیش از شما هستند حامیانی نصیحت کننده باشید، تا برای طرفداری از شما و یاریتان بر دشمنتان کمکتان کنند، و همچنین ضعفای آنها را در صورت توان یاری کنید، چرا که آنها برادرانتان و خانواده هایتان هستند، و بر آنها شفقت ورزید همان گونه که بر نزدیکان خود شفقت می ورزید، و همواره بدانید که پروردگار رفتار شما را نظاره گر است و کردارتان را می شمارد و از نیت هایتان آگاه است و شما را می آزماید.
15 - مبادا توجه به نمازهای واجب را فراموش کنید، چرا که کسی نیست که بتواند برای پروردگار سبحان عملی انجام دهد که از نماز فضیلتش بالاتر باشد، و همانا که نماز آدابی دارد که انسان با رعایت آن آداب به خالق خود نزدیک می شود، و با آن به پروردگارش درود می فرستد، و این نماز ستون دین است و ملاک قبول اعمال است و پروردگار متعال این وظیفه را براساس مقتضیاتی همچون ترس و جنگ کوتاه کرده است ، و حتی در صورتی که برای مدتی طولانی به جنگ مشغول باشد برای هر رکعت به یک تکبیر بسنده کرده است ولو این که انسان رو به قبله نبوده باشد که پروردگار متعال در این باره فرموده است: [حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى وقوموا لله قانتین، فإن خفتم فرجالاً أو رکباناً ، فإذا أمنتم فاذکروا الله کما علّمکم ما لم تکونوا تعلمون].
16 – و برای خود کمک بگیرید با استفاده از یاد بسیار ذکر یاد الله سبحانه و تعالی و تلاوت قران کریم و دیدارتان با پروردگار را به یاد آورید و این که به نزد او بر می گردید همان گونه که حضرت امیر المومنین علیه السلام چنین می کردند، حتی گفته شده است که ایشان به این مساله محافظت داشته اند به گونه ای که در میدان جنگ در حین مداومت بر این امر تیر کمان ها در کنار او به زمین می نشستند و تیرها از سمت چپ و راست سرشان می گذشتند و به او اصابت نمی کردند و هرگز از این عبادت بر نمی خواستند تا عبادت را به پایان برسانند.
18 – شما را بر حذر می دارم از شتابزدگی در جایی که خویشتنداری و توجه لازم است تا به واین وسیله خود را گرفتار مشکل نسازید، چرا که بسیاری از آن مسائلی که دشمن می خواهد در آن از شما امتیاز بگیرد و گرفتارتان کند مسائلی هستند که به انها توجه ندارید و حذر نمی کنید، و این که بدون توجه و حرفه ای گری دست به کار می شوید، همواره به تنظیم صفوف خود همت گمارید، و گام هایی را که بر می دارید حساب شده باشند، و هرگز دچار شتابزدگی نشوید و همواره با تامل و دقت آن را بررسی کنید، و وسایل مورد نیاز را در نظر آورید، و مستلزمات را مدنظر داشته باشید، و مطمئن شوید که می توانید در این راه استوار باشید و نتایج مطلوب را به دست آورید، و همواره در برخورد با دشمنان قوی باشید که شما بر حق هستید و بدانید که اگر درد می کشید آنها هم به مانند شما درد می کشند، ولی شما از خداوند خواسته ای دارید که آنها ندارند، خواسته های آنها مقبول نمی افتد و آرزوهای آنها دروغین است و اوهامی گذرا هستند که همچون سراب در مکانی است که فرد تشنه آن را آب می پندارد، بهانه های آنها شبهاتی در تاریکی شب است و چشمان آنها در اوهام کور گشته اند.
19 – از این رو و همچنین کسانی از مردم که پیش از شما هستند و دشمن با توسل به آنها قوت یافته باید نصیحت پذیر باشند، و جانفشانی های مدافعان را درک کرده و آزار را از آنها دور سازند و باعث ظن به خود نشوند، چرا که خداوند سبحان به کسی در قبال دیگری حقی نداده است مگر آن که بر آن دیگری هم حقی تعیین کرده باشد، از این رو هرکسی حقوقی متقابل دارد.
این مرجع عالیقدر دینی خطاب به رزمندگان افزودند: همانا بدانید که ناصح تر از خود بین خودتان کسانی را نمی یابید اگر باهم اختلافات را کنار گذارید و باهم در امور مثبت متحد شوید، ولو این که این امر خواهان بخشش یا گذشت از برخی از اشتباهات را بطلبد ولو این که این خطاها و اشتباهات آشکار باشند، و هرکس گمان کند غریبه ای می تواند ناصح بهتر از خانواده و خاندان و همشهریان او باشد و از او تبعیت کند بداند که این امر توهمی بیش نیست و هرکس مسائلی را تجربه کند که از قبل تجربه شده اند این امر برای او در عاقبت پشیمانی به همراه خواهد داشت.
ایشان افزودند : بدانید کسی که آغاز گر این بخشش است اجر و ثوابی دارد که هرکس در این صفخات بخشش را دنبال کند و اجر و ثواب این عمل به پای او نوشته خواهد شد، و این عمل نزد خداوند محفوظ خواهد بود، و باز خورد این اقدام خیر آن انسان در روزی که به آن نیاز دارد در سیاهی های برزخ و اوقات سخت قیامت به یاری او می رسند و هرکس از یکی از حامیان مسلمین پشتیبانی کند یا از خانواده اش حمایت نماید و او را در امور خانواده اش یاری رساند اجر و ثوابی دارد که یک مجاهد دارد.
20 – همچنین از همه می خواهم از امور و تعصبات ناپسندیده نوهش شده دوری کنند، و به مکارم اخلاق تمسک جویند چرا که پروردگار مردم را اقوام و ملت های محتلفی آفریده است تا باهم آشنا شوند، و منافع را با هم مبادله کنند، و هرکدامشان دیگری را یاری رساند ، از این رو افکار محدود و خودخواهی های شخصی بر شما غلبه نکنند، و شما آگاهید که چه بر سر شما و به کل امت اسلامی در سایر کشورها گذشته تا که امروز توانایی ها و قدرت ها و اموالتان و ثروت های شما به این صورت که به هم حمله ور شده اید هدر رود، به جای این که در جهت پیشبرد علوم و بهره برداری از نعمت ها به کار برید و امور مردم را با آن اصلاح کنید، از فتنه ای دوری کنید که تنها به ظالمین از شما شامل نشود، اما حال که فتنه روی داده است تلاش کنید تا این فتنه خاموش گردد و برحذر باشید تا دوباره بیدار نشود و همه به ریسمان الهی چنگ زنید و هرگز متفرق نشوید و بدانید که پروردگار متعال هرگاه از خیری که در دلتان باشد آگاه گردد جزای خیری در قبال آن چه از شما گرفته است به شما می دهد ، و خداوند بر همه چیز قادر و توانا است.
کد خبر: ۵۸۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۲
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
كتاب «آموزش مصوّر احكام»، طبق فتاوای حضرت آیتالله العظمی خامنه ای(مد ظله العالی)، درباره مجموعه مسائل و استفتائات پیرامون احكام تكلیف، طهارت، وضو، غسل، تیمّم، نماز، مسجد و روزه با توضیحات تصویری، جدول و اینفوگرافیك است كه به كوشش مؤسسه فرهنگی- هنری اطلس تاریخ شیعه(كانون نشر احكام) تهیه و تنظیم شده است و توسط انتشارات فقه روز وابسته به انتشارات انقلاب اسلامی برای نخستینبار با سبكی متفاوت و جذاب برای كلیه گروههای سنی چاپ و عرضه میشود.
این کتاب دارای جدیدترین مسائل شرعی و استفتائات از محضر مقام معظم رهبری می باشد و در انتهای آن اصطلاح نامهای با معانی سلیس و روان از واژگان دشوار فقهی قرار دارد.
"آموزش مصور احکام" شامل مجموعه مسائل پیرامون احکام تکلیف، تقلید، طهارت، وضو، غسل، تیمم، نماز، مسجد و روزه است که با توضیحات تصــویری، جـدول و اینفـوگرافیک و با رویکرد آموزشی در اختیار خوانندگان قرار گرفته است.
سایر ویژگی ها:
1. بررسی دقیق منابع دستِ اوّلِ فارسی و عربی که مورد تایید دفتر مقام معظّم رهبری است.
2. در این مجموعه بیش از 4000 استفتای جدید مورد استفاده قرار گرفته است و سعی شده به بیان احکام تکلیفی «واجب و حرام » و احکام وضعی «باطل و صحیح» مورد نیاز بسنده شود.
3. روزآمدسازی واژهها و یادکردهای فقهی، حذف اصطلاحات نامتعارف و استفاده از چارچوبهای گوناگون با عنوان «توجّه»، «نکته» و «پرسش» برای توضیح برخی واژهها و آشنایی مخاطب با برخی مصادیق احکام، از نکات در خورِ توجّه در این طرح است که برای نخستین بار صورت میگیرد.
4. در مواردی که حکم فقهی را میتوان به گونهی قاعدهای کلّی بیان کرد، مسأله را با عنوان «قانون کلّی» آوردهایم تا خواننده در موارد مشابه بتواند به آن مراجعه کند.
5. از نوآوریها و جاذبههای قابل توجه در این طرح، بهرهوری از تصاویر و نقاشیهای آموزشیِ دقیق و کارشناسی شده و همچنین جدولها و نمودارهای کاربردی در کنار متن است.
6. در انتهای هر فصل چکیده و خلاصهای از مطالب هر بخش که در جملههایی کوتاه و روان، ارائه شده است.
7. ارائهی اصطلاح نامهای با معانی سلیس و روان از واژگان دشوار فقهی در پایان کتاب.
گفتنی است این مجلد اولین جلد از مجموعهی کتب «آموزش مصوّر احکام» است و مجلدات بعدی در موضوعات احکام پزشکی، بانوان، ورزشی، رسانه، عزاداری، نو تکلیفان و… به زودی عرضه خواهد شد.
و سخن پایانی اینکه شما می توانید پیشنهادها وانتقادهای خود را از طریق سامانه پیامکی 50001333331968 ارسال نمایید.
دانلود
کد خبر: ۵۸۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۲
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
اصلاح طلبان همواره سعی در به میدان کشیدن اکثر مردم دارند و از انتخابات حداکثری حمایت کردهاند. اگر ایران وجود نداشته باشد اسلام در مدل شیعی را نميتوانيم حفظ، تقویت و گسترش دهیم. برخی اعضای اصلاح طلب شورای شهر به دنبال حزب اتحاد ملت هستند. اصولگرا از ایجاد جریان رقابت آزاد نگران است و با ابهام و اتهام سعی میکند هر گونه رقیب را حذف کند. اصولگرایان فاقد پایگاه مردمی هستند. در انتخابات ۹۲ کسانی که به دنبال مهندسی انتخابات بودند با مهندسی مواجه شدند. درشرایط برابر، مردم جریان اصلاحات را به هر جریان دیگري ترجیح میدهند. تنها با وجود مجلس اعتدالی، دولت اعتدالی میتواند راه خود را پیش ببرد.
كيانوش راد از فعالان سياسي و حزبي در سه دهه اخير در گفتوگو با قانون به بررسي و نقد سياست ورزي از طريق احزاب و نيز رويدادهاي جاري كشور پرداخته است.
چرا در ایران احزاب پا نميگيرد؟
حزب یک پدیده مدرن انسانی است که در شرایط و بستر خاصی شکل گرفته و اگر از شرایط خود جدا شود و در زمینه دیگری قرارگیرد، کار کردهای خود را كامل نشان نمیدهد. متاسفانه در جامعه ما ساختارهای اجتماعی و اقتصادی به معنای کامل با وجود حزب شکل نگرفته است و همچنین به لحاظ فرهنگی میل به حركات فردی وجود دارد. از سوی دیگر نوعی نگاه منفی به فعالیتهای حزبی و سیاسی وجود دارد و در سادهترين برخورد، حکومت مخالفان خود را به وابستگی به بیرون متهم میکند. در این فضای مبهم، فعالیت و کار حزبی با مشکلات عدیدهای مواجه است. دو عامل از سوی حکومت و فعالان سیاسی اصلیترین عواملی است که برای فقدان کار حزبی در ایران میتوان نام برد.اول اينكه حکومت باید به شرح صدر رسیده باشد تا انتقادات، مخالفتها و اعتراضات را در درون خود جذب کند و در بازخورد مثبت آنها را در تصميمات خود به جامعه برگرداند. مسئله دوم اينكه فعالان سیاسی باید به واقع بینی رسیده باشند که همه چیز را به یک باره نميتوان به دست آورد و باید آرمانهای خود را در قالب سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران پیش ببرند.
آيا كارهاي حزبي معايبي ندارد؟
هر کار جمعی احتمال خطا دارد ولی همواره کار فردی از میزان آسیب پذیری بیشتری برخوردار است و تاثیرگذاری کمتری نیز دارد ومعدل کار حزبی قابل قبولتر است.
براي جدي تر شدن فعاليت هاي حزبي در ايران چه راهكاري ارائه ميدهيد؟
باید کار حزبی در کشور تقویت شود و اگرزمانی در بازنگری قانون اساسی وجود احزاب را در شیوه پارلمانی خود به شیوه محسوستر لحاظ کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم فعالیتهای حزبی جدیتر صورت بگیرد. چون در شرایط فعلی فعالیت پارلمان ما حزبی نیست و در ساختار نظام ما احزاب به طور جدی حضور ندارند.
چرا در زمان اصلاحات كه قدرت در دستان شما بود براي اين اهداف اقدامي نكرديد؟
در دوره اصلاحات خانه احزاب به شکل منظم شکل گرفت و تعداد مجوزهایی که به احزاب سیاسی جدید داده شد، تسهیلات کمک به احزاب و مبالغی را که به صورت عادلانه به احزاب سیاسی واگذارشد، همه در راستاي كمك به حزب گرايي بود. شکل گیری و تاسیس خانه احزاب بعد از دوره اصلاحات به تعطیلی کشیده شد ولی به لحاظ فرهنگی باید کار گستردهای میکردیم.
اين جديت براي حزب گرايي در ميان اصولگرايان نيز وجود دارد؟
امروز ما شاهد آن هستيم كه ضرورت شکلگیری احزاب را اصولگرايان نيز درک کردهاند. اصولگرایان نگاه به حزب را تجمیع افراد برای یک هدف از پیش تعیین شده ميدانند ولی در اصلاحات با اینکه آرمانها كلي مورد توجه است ،حزب یک مکانیزم خود انگیخته نيز دارد و در مسائل مختلف کشور تصمیمگيری میکند. خط قرمزها برای اصلاحطلبان افراد و شخصیتها نیستند و تنها چارچوب قانون اسیاسی است که ما در آن مسیر حرکت میکنیم.
صحبت از خانه احزاب شد، دلايل مقاومت در برابر بازگشايي مجدد آن چيست؟
مکانهایی که ویژگی صنفی آنها بیشتر است باید در دست اصناف قرار بگیرد و اینکه در رای گیری چه افرادی وارد خانه احزاب شوند، مهم نيست. حتی اگر اصولگرایان وارد خانه احزاب شوند اصلاح طلبان هيچ اعتراض و نگراني ندارند. تنها نگراني ما از اين است كه كانديداهاي مارا حذف كنند.
به نظر شما اين حساسيت حاكميت به دليل اقدامات صورت گرفته توسط برخي افراد در سالهاي گذشته نيست؟
اگر یک نظام سیاسی تعریف درستی از منافع ملی نداشته باشد، آن نظام سیاسی مقابل منتقدان و مخالفان قرار میگیرد. برای مثال اتفاقاتی در جامعه ایران رخ میدهد و اعتراضاتی را ما شاهد هستیم اگر این اعتراضات مساوی با براندازی شناخته شود نظام به سمت برخورد با آنها میرود ولی اگر به عنوان اعتراض انگاشته شود و به جای برخورد به گفتوگو رو آورده شود، مشکل حل خواهد شد. ماباید بپذیریم در فهم خواستههای معترضان برداشت نادرستی صورت گرفته و این موضوعات اعتراضی باعث رشد سیستم سیاسی شده است نه اينكه مشكل ايجاد كند.
در اين اعتراضها به قانون تعرضي نميشود؟
در این روزها از براندازی قانونی نام برده میشود که این هم درست نیست. قانون نباید هیچ وقت زیر پا گذاشته شود ولی خود قانون اجازه اعتراض و مخالفت را نیز داده است. اکثر جریان فعال سیاسی هیچ وقت به دنبال براندازی نظام نبوده و همواره تلاش اصلاح طلبان در جهت اصلاح سیستم سیاسی كشور بوده است.
اين سخن راچگونه ميتوان به منتقدان اصلاحات ثابت كرد؟
نوع رفتار اصلاح طلبان هنگام ورود به انتخابات یعنی اینکه نظام را قبول و تنها مردم ميتوانند در رابطه با اتهاماتي كه به اصلاح طلبان زده ميشود، قضاوت كنند. اشکالی ندارد یک گروه، جناح دیگری را برانداز بنامد. بايد توجه داشت که بالاترین فساد عدم رعایت قانون است و حتی کسانی که ادعای پیاده کردن عدالت را دارند و عدالت را بدون رعایت قانون پیاده ميکنند، چیزی غیر از فساد در بر ندارد. محدودیتهای قانوني را باید با قانون مرتفع کرد، ولی اینکه مسئولان با بهانه اینکه من برای مردم کار میکنم و اگر قانون جلوي پای من را گرفته باشد باید آن را دور بزنم درست نيست و سیاست رابین هودی ما را به جایی نمیرساند. عدالت قانونمدارانه ما را به پیش میبرد و ما باید به اجرای قانون اساسی تاکید کنیم. .. اصولگرايان مدعي هستند اگر جبهه اصلاحات حرف هاي حكومت پسند بزند، بدنه اجتماعي خود را از دست خواهد داد، شما اين ادعا را قبول داريد؟
انتخابات برای تامین منافع مردم صورت میگيرد و طبق قانون اسیاسی حاکمیت متعلق به مردم است و همه مردم فارغ از رنگ، آيین و مذهب در تعیین سرنوشت خود دخیل هستند. شما شاهد هستيد حتی رهبری در انتخابات سال 92گفتند کسانی که نظام را قبول ندارند در تعیین سرنوشت خود دخالت کنند. وقتی رهبری و قانون به این صراحت تاکید بر حضور مخالفان در انتخابات میکنند كسي نميتواند نسبت به رای مردم بیتفاوت باشد. ما اگر ادعای مخالفت با اسلام هراسی را در جهان داریم ابتدا باید اسلام هراسی را در داخل جامعه برچینیم. چرا در هنگام راهپیمایی ۲۲ بهمن خانمهای کم حجاب را نشان میدهند ولی در مواقع دیگر در خیابان پلیس به دنبال آنها میرود و برخورد میکند!؟ اصلاح طلبان همواره سعی در به میدان کشیدن اکثر مردم دارند و از انتخابات حداکثری حمایت کردهاند.
به نظر شما نبايد حريم ارزشهاي ديني حفظ شود؟
توجه داشته باشيم این سخن قابل دفاعی است که اگر ایران وجود نداشته باشد اسلام در مدل شیعی را نمي توانيم حفظ، تقویت و گسترش دهیم. دفاع از مسلمین جهان در چارچوب تعریف شده همواره و همیشه ممکن است و نمیشود نسبت به مسائل جهان اسلام بیتفاوت بود ولي ناديده گرفتن منافع ملی راهی است که مارا به خطا میکشد.
حزب اتحاد ملت با حزب مشاركت ارتباطي دارد؟
این حزب مانند سایر احزاب اعضايي را دارد که با گرایشهای مختلف هستند، برخی اعضای شورای شهر که اصلاح طلب بودهاند به دنبال ایجاد این حزب هستند مانند هر حزب دیگری باید در انتظار نشست تا اساسنامه آنها تعیین شود و بعد از آن با موضعگیریهایی که دارند ما بتوانيم در باره آنها قضاوت كنيم ولی افراد موسس این حزب در دایره اصلاح طلبان قرار دارند.
چرا درباره تشكيل اين حزب مخفيكاري ميشود؟
جریان اصولگرا از ایجاد جریان رقابت آزاد نگران است و با ابهام و اتهام سعی میکند هر گونه رقیب را حذف کند. اصولگرایان صاحب آرا هستند ولی نه حداکثری چرا كه اصولگرایان فاقد پایگاه مردمی هستند. آنها براي پيروزي دو راه حل را در پيش گرفته اند؛ یا باید از رانتهای انتخاباتی مانند کنار گذاشتن رقبا بهره بگیرند و در میدان بدون رقیب بتازند یا باید به بازسازی فکری و فلسفی خود برای اداره کشور بپردازند. اصولگرایان باید مفهوم آرای مردم رابفهمند و فلسفه سیاسی خود را تصحيح کنند. اگر اصولگرایان حق حاکمیت واقعی مردم را تبیین کنند، میتوان در یک رقابت آزاد پیروز شد و جناح پيروز نقش خود را در اداره كشور ايفا كند.
جناح هاي رقيب را به دو طيف تقسيم كرديد، آيا جايگاهي براي جريان اعتدال هم در انتخابات سال آينده داريد؟
بعید ميدانم تيم آقاي روحاني قصد ورود به انتخابات را در جايگاه دولت داشته باشد ولی نمیتوان منکر شد احزابی که حامی دولت بودند، مانند اعتدال و توسعه در انتخابات پر تلاش باشندو اگر اصلاح طلبان بخواهند مجلسی متعادل و غیر تندروشکل بگیرد باید از همگرایی بیشتری استفاده كنند وجلوی تکثر را بگیرند. نبايد فراموش شود اشتباه حریفان باعث پیروزی جناح دیگر میشود و ديديم در انتخابات ۹۲ کسانی که به دنبال مهندسی انتخابات بودند با مهندسی مواجه شدند. اصلاح طلبان حتما باید سعی در ایجاد اجماع حداکثری با خواستههای حداقلی در انتخابات آینده داشته باشند و اين خواسته تنها با همگرايي به دست مي آيد.
اين همگرايي را در نيرو هاي اصلاحطلب و به ويژه در نشست اخير مي توان حس كرد؟
بعد از سالها اولین حضور اصلاح طلبان خود را نشان داد. در نخستين گام ممکن بود كاستيهايي باشد ولی در ادامه باید هماهنگیهایی صورت گيرد تا مشكلات مرتفع شود.
عدم حضور برخي چهرهها دليل خاصي داشت؟
خير. تنها دليل اينكه برخي چهره ها و افراد جريان اصلاح طلب در نخستين همايش اصلاحات بعد از 6 سال شركت نكردند، اين بود كه هماهنگيهايي بايد صورت مي گرفت و انجام نشد.
گاهي چهره هاي اصلاح طلب در مورد دولت اظهار نظر هايي ميكنند كه مخالفان اعتدال آن را عليه روحاني به كار ميگيرند،آيا عمدي در اين گونه اظهارات وجود دارد؟
تصور نمي كنم عمدي در كار باشد. به اعتقاد من در فضای سیاسی باید از سخنان سیاسی استفاده شود. اصلاح طلبان شاید استراتژی متفاوتی از دولت داشته باشند ولی اینکه در یک حرکت سیاسی ما ناگزیریم خود را به جريانات نزدیکتر، نزدیک کنیم، از این قاعده پیروی میکنیم. گاهی ما به عنوان یک کنشگر سیاسی سخن میگوییم و برخی اوقات شخصی حرف میزنیم و نبايد خارج از عرف سخن بگوييم.
آینده مجلس را چگونه ارزیابی میکنید؟ میتوانید با اصولگرایان مقابله كنيد؟
من اعتقاد دارم درشرایط برابر مردم جریان اصلاحات را به هر جریان دیگري ترجیح میدهند. ولی چون ممکن است موانعی باشد ما باید با احتیاط بيشتري عمل کنیم تا مجلس را نه هماهنگ با دولت بلکه غیر مزاحم دولت تشکيل دهیم. تنها با وجود مجلس اعتدالی، دولت اعتدالی میتواند راه خود را پیش ببرد و هر وقت دولت اصلاح طلب داشتیم، مجلس اصلاح طلب را دنبال میکنیم ولی برای این دولت باید مجلس اعتدالی تشكيل شود.
اگر اين پولي كه رحيمي مدعي است به نامزدهاي انتخاباتي مجلس هشتم داده در دوره اصلاحات پرداخت مي شد چه برخوردي با اصلاح طلبان صورت ميگرفت؟
در دورههای مختلف افرادی با انگيزههای متفاوت برای تبلیغات به نمایندگان کمک میکردند و اين روند در جهان رواج دارد. ولی استفاده از پولهای حرام كه در اختيار افراد بد نام و مسئله دار است، برای هر شخص و هر جناحي پسنديده نيست. در بعضی از کشورها مکانیزم دولت راه قانونی را برای کمک برخی از شرکتها به احزاب سیاسی بازگذاشته است كه اين یک سیستم شفاف و قابل رویت براي مردم است كه اين روند از فساد سیاسی جلوگیری میكند.
ولی اتفاق نادری که در دوره احمدینژاد وتوسط معاون اول او صورت گرفت دخالت سازمان یافته وسیستماتیک در استفاده از پولهای دولتی و شبههناک در پیروزی یافتن یک جریان خاص سیاسی بود.اين جريان خاص متاسفانه بیشترین شعارهای پایبندی به اصول اخلاقی و اسلامی را سر داده بود و رقبای خود را به بیدینی متهم مي كرد.
اگراین اتفاق در مجلس ششم یا دوران اصلاحطلبان اتفاق مي افتاد، قيامت ميشد و همين جناح فضا را آنچنان تیره و تار نشان ميدادند که گويي اسلام و نظام از بین رفته است. اما ماشاهد آن هستيم كه وقتي اين فاجعه در میان اصولگرایان صورت مي گيرد با بهانه هاي گوناگون و پرده پوشي سعی مي شود براي حفظ جایگاه خود اقدام كنند.
برخي مي گويند در زمان اصلاحات نيز از اينگونه اتفاق ها رخ داده است،چه پاسخي به منتقدان داريد؟
مجموعه مدیران دوره اصلاحات و دورهای که دولت هفتم و هشتم سر کار بود از جمله پاکدستترین افراد در طول دوره اجرایی جمهوری اسلامي بوده است. پاکدستی دولتهای هفتم وهشتم به نحوی بوده است که اصولگرایان نيز بارها بر آن تاکید كردهاند.
اصولگرايان در واكنش به اين ماجرا بايد چه اقدامي را انجام دهند؟
صداقت و شفافیت در برخورد با مردم و پذیرش فساد بزرگ سیاسی که در دولت احمدینژاد اتفاق افتاد از سوی محافظه کاران میتواند به ترمیم بخشی از ضایعهای که به جناح اصولگرا خورده است را پوشش دهد.
کد خبر: ۵۷۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
علی فلاحیان : فتوای من این بود که سوار پیکان شدن و در حال حاضر سوار پراید شد حرام است! چون این خودرو امنیت ندارد و در یک تصادف، همه سرنشینان را به کام مرگ می برد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
علی فلاحیان وزیر اطلاعات دوران سازندگی در گفتگو با هفته نامه پنجره در خصوص دوران فعالیت خود در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه گزینههای دیگر برای پست وزارت در دوران سازندگی چه کسانی بودند اظهار داشت: در آن موقع گزینه اول آقای هاشمی برای وزارت اطلاعات آقای روحانی بود ولی بر سر بودجه به شرایط دیگر نتوانست با هاشمی به توافق برسد.
وی همچنین در جایی دیگر ضمن انتقاد از کیفیت برخی از خودروهای داخلی و ورود به عرصه راه اندازی خط تولید خودرو گفت: در آن زمان بحث امنیت کشور وجود داشت و فتوای من این بود که سوار پیکان شدن و در حال حاضر سوار پراید شد حرام است! چون این خودرو امنیت ندارد و در یک تصادف، همه سرنشینان را به کام مرگ می برد و ضمنا هوا را نیز خیلی آلوده می کند.
کد خبر: ۵۷۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۶
چون دوست دشمن است شکایت کجا برم؟/ کلیة اسناد و کپی چکهای صادره که به قریب 170نفر از کاندیداهای مجلس هشتم پرداخت شده٬ در پرونده ثبت و ضبط است و همه آن به مصرف انتخابات رسید
کد خبر: ۵۵۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۷
هافبک متهم به دوپینگ عراق می گوید: مسئولان فوتبال ایران می خواهند مرا قربانی کنند تا خودشان قربانی نشوند و این برای ما دو کشور که دین مان اسلام است اتفاق خوبی نیست.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
بدون شک علا عبدالزهرا ، سوژه اصلي رسانه هاي ايراني در دو روز گذشته بوده است. دوپينگ او و اعتراض ايران به اين موضوع به اخبار اصلي جام ملتهاي آسيا بدل شده است.
هافبک تیم ملی عراق در مورد بحث دوپینگش می گوید:« من نمی دانم این چه کارهایی است که مسئولان ایران انجام می دهند. آنها با انتشار این اخبار می خواهند ذهن مردم ایران را جای دیگری ببرند تا باخت را فراموش کنند و انتقادی انجام ندهند. من 6 ماه پیش برای تراکتورسازی بازی می کردم. 19 شهریور با این تیم فسخ قرارداد کردم. 20 شهریور با پرواز هوایی به بغداد رفتم. از آن زمان تاکنون چرا مسئولان ایرانی درباره دوپینگ من حرفی نردند؟ چرا مهرماه به من چیزی نگفتند؟ چرا آبان ماه حرفی نزدند؟ چرا گذاشتند و فقط نیم ساعت بعد از بازی این بحث را رسانه ای کردند؟»
عبدالزهرا در ادامه می گوید:« من یک بار در ایران تست دوپینگ دادم. مسئولان گفتند تست تو مشکوک است و باید یک بار دیگر از تو تست بگیریم. من هم با تراکتورسازی فسخ قرارداد کردم و به عراق رفتم. آن زمان مسئولان فدراسیون ایران باید با باشگاه جدید من یا فدراسیون عراق مکاتبه می کردند و می گفتند که من باید تست بدهم. آنها هیچ حرفی به من نزدند و نامه ای به من ندادند. واقعا نمی توانم درک کنم که چرا مسئولان ایران حالا یادشان افتاده که باید از من تست می گرفتند. آنها برای من آی تی سی صادر کردند اما حالا آمده اند و از مثبت بودن دوپینگ من حرف می زنند که جای تعجب دارد.» علا عبدالزهرا در ادامه می گوید:« مگر ایرانی ها نمی گویند که من دوپینگ کرده ام؟ چرا خبرش روی سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا و حتی فیفا نیست؟ چرا فقط در رسانه های ایرانی می گویند که فیفا دوپینگ مرا تایید کرده؟ اگر من دوپینگ کرده ام، پس باید خبرش روی سایت های رسمی بیاید اما فعلا که خبری نیامده. این خوب نیست که مسئولان ایرانی با آبروی من بازی می کنند. آنها خودشان مسلمان هستند و می دانند در دین اسلام، آبروی کسی را نباید برد.یکی دو روز است که همه در استرالیا به من جور دیگری نگاه می کنند. من وقتی از تراکتورسازی جدا شدم، پولم را پس دادم. گفتم که این پول برای من که فقط چند بازی انجام داده ام حرام است اما حالا می بینم که این شایعات را برایم ساخته اند. اگر واقعا دوپینگی بودم چرا نیم ساعت بعد از بازی اعلامش کردید؟ مسئولان فوتبال ایران می خواهند مرا قربانی کنند تا خودشان قربانی نشوند و این برای ما دو کشور که دین مان اسلام است اتفاق خوبی نیست.»منبع:ورزش سه
کد خبر: ۵۵۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
وزیر امور خارجه ایران یکی از وزرای دولت یازدهم بود که به دلایل مختلف بسیار مورد متوجه رسانهها و مردم قرار گرفت. دیروز سالگرد تولد ۵۵ سالگی محمدجواد ظریف بود و روزنامه ایران گفتوگویی با محمدجواد ظریف در سالروز تولد ایشان داشته که در ادامه می خوانیم.
* در آغاز بهتر است بدانیم که شما در چه سالی و در چه شهری متولد شدید؟– من در هفدهم دی ۱۳۳۸ در تهران متولد شدم. مادرم دختر مرحوم حاج میرزا علی نقی کاشانی از تجار بزرگ تهران و پدرم از تجار بهنام اصفهان بود.
* در کدام محله تهران زندگی میکردید؟– خانه ما بین خیابان کاشان و خیابان کمالی، پشت باغ شاه سابق بود؛ خانهای بزرگ و قدیمی که تا بعد از فوت پدرم آن را داشتیم. بعد از ایشان نگهداری آن خانه برای مادرم مشکل شد. در شش سالگی، چند ماهی به اصفهان رفتیم و من در دبستان کار مشغول شدم اما خیلی زود به تهران بازگشتیم و با آغاز سال تحصیلی بعد من به دبستان علوی رفتم. فکر میکنم کلاس دوم دبستان بودم که اولین سخنرانیام را در روز عید غدیر انجام دادم. این شد که از همان ابتدا به نوشتن متن و سخنرانی عادت کردم.
* پدرتان در چه سالی به رحمت خدا رفت؟– پدرم در سال ۱۳۶۳ مرحوم شدند. همسرم دو ماهه باردار بود که ایشان از دنیا رفتند. آن زمان من در آمریکا بودم و متأسفانه نتوانستم برای مراسم پدرم به ایران بازگردم.
* دوران کودکی شما مصادف با کدام تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران بود؟– من در خانه تنها فرزند بودم و هیچ همبازیای نداشتم. از طرفی خانواده ما به شدت محافظهکار بودند.
* به لحاظ سیاسی؟
– از همه لحاظ. ما در منزلمان تلویزیون و رادیو نداشتیم. پدرم رادیو را در کمدی میگذاشت و در آن را قفل میکرد. فقط برای شنیدن دعای سحر ماه مبارک رمضان از آن استفاده میکرد.* با اینکه توان مالی خرید تلویزیون را داشتید.– بله. بیش از اینها توانایی مالی داشتند، اما به علت اعتقاداتی که داشتیم، تلویزیون خریداری نشده بود. فکر میکنم تا ۱۵ سالگی به سینما نرفتم. علاوه بر این روزنامهای هم در خانه ما پیدا نمیشد. پدر و مادرم اجازه رفت و آمد را نیز به من نمیدادند.
* با دوستان؟– اجازه رفت و آمد با هیچکس را نمیدادند. من فقط هر روز صبح به مدرسه میرفتم. حتی پدرم برای کنترل بیشتر، به باغبان خانه سپرده بود که مرا تا ایستگاه اتوبوس مدرسه همراهی کند. لذا در کودکی بسیار از جامعه دور بودم. البته به خاطر گرایشهای شخصی و مطالعه خودم، کم و بیش از اوضاع جامعه باخبر میشدم. مثلاً در آن زمان به تازگی حسینیه ارشاد افتتاح شده بود و مرحوم شریعتی در آنجا صحبت میکرد. من نیز برای بعضی سخنرانیهایم به هر طریق ممکن از کتابهای مرحوم شریعتی استفاده میکردم. در آن مقطع کتابهای زیادی میخریدم که خواندن بعضی از آنها نیز در آن زمان ممنوعیت داشت.
* در همان شرایط خانواده شما بیشتر به کدام طیف سیاسی گرایش داشتند؟ منتقدانی مانند جلال آلاحمد، مرحوم شریعتی، گروههای اسلامخواهی مانند حزب مؤتلفه اسلامی یا گروهها و جریانات ملی، همانند جبهه ملی ایران؟– هیچکدام. پدربزرگ من در زمان مرحوم مصدق از لحاظ اقتصادی به ایشان کمک میکرد. از طرفی ایشان با مرحوم کاشانی آشنا بود و رفت و آمد نزدیک داشت. اما من در مدرسه با کسانی که گرایشهای سیاسی داشتند، مانند چند نفر از فرزندان سردمداران حسینیه ارشاد ارتباط داشتم و در هر فرصتی از آنها کتاب میگرفتم و میخواندم. مرحوم آقای مطهری نیز به مدرسه علوی میآمدند، اما من هیچگاه سعادت دیدن ایشان را نداشتم. در مدرسه علوی دیدگاههای متدین را مطالعه میکردیم. همچنین کسانی که سیاسیتر بودند کتابهای مرحوم آقای طالقانی را میخواندند. به خاطر ندارم دیدگاههای ملیگرایان در آنجا رواج داشته باشد.
* گرایش شما بیشتر به کدام سمت بود؟– بنده کتابهای سنتی و انقلابی را همزمان مطالعه میکردم و از معدود شاگردان مدرسه علوی بودم که هم در جلسات حجتیه و هم در جلسات انقلابیون شرکت میکرد. در مدرسه دو طیف وجود داشت؛ یک طیف حجتیهای بودند و در جلسات مرحوم آقای حلبی که بعضاً در منزلشان تشکیل میشد، شرکت میکردند. بنده نیز به منزل ایشان میرفتم و از طرف دیگر در جلسات بچههای انقلابی نیز شرکت میکردم. بنابراین فکر میکنم قبل از سفرم به آمریکا با هر دو تفکر آشنایی پیدا کردم.
* چطور بحث سفر شما به آمریکا در خانواده مطرح شد؟– این عزیمت به اصرار من صورت گرفت. پدر و مادرم مخالفت میکردند و بیشتر آمادگی داشتند در صورت ضرورت مرا به انگلیس که به ایران نزدیکتر است، بفرستند. خاطرم هست که دعوای خیلی جدی هم بین ما پیش آمد، زیرا پدر و مادرم میگفتند کمی صبر کنم تا به لندن بروم. اما من نگران بودم که خیلی دیر بشود. آنجا بود که با رفتنم به آمریکا موافقت کردند. به یاد دارم در این میان با مرحوم پدرم خیلی تندی کردم. خدا از سر تقصیرات همه ما بگذرد.
* پس ایده سفر به آمریکا نظر خودتان بود؟– خارج شدن از ایران نظر بنده بود. در سه ماهی که در دبیرستان خوارزمی بودم روزی به مدرسه علوی رفتم تا دوستانم را ببینم. یکی از مربیان مدرسه مرا صدا کرد و گفت که از آنجا بروم، زیرا احتمال دارد برای خودم و مدرسه دردسر درست کنم. حتی یکی از معلمهای مدرسه خوارزمی بیرون از کلاس به بنده هشدار داد که بیشتر مواظب خودم باشم. من فقط شانزده سال داشتم و طبیعتاً این موارد باعث نگرانی او میشد. به همین خاطر برای رفتن به آمریکا به خانوادهام اصرار میکردم.
* یعنی دقیقا در ۱۷ سالگی از ایران خارج شدید؟– سال دوم نظری را تمام کرده بودم. سه ماه از سوم نظری را نیز در مدرسه خوارزمی تجریش گذراندم که در ژانویه ۱۹۷۷ و در زمان حکومت کارتر از ایران خارج شدم.
* چه سالی ازدواج کردید؟– در تابستان ۱۳۵۸ به تهران بازگشتم. با مادرم تماس گرفتم که میخواهم به ایران بازگردم و ازدواج کنم. به فاصله یک هفته به اصفهان رفتم تا خواهرم را که پانزده سال از من بزرگتر است، ببینم. ایشان نیز خواهر یکی از دوستان خودش را به عنوان دختری متدین و انقلابی، برای ازدواج معرفی کرد.
* و این اولین مراسم خواستگاری برای شما بود؟– بله؛ اولین و آخرین. اقامت بنده در ایران سه هفته به طول انجامید. در ماه مبارک رمضان بود که روزی خواهرم آنها را به خانه خود دعوت کرد. دو خانم جوان آمدند، اما من دقت نکردم و حتی متوجه نشدم منظورشان کدامیک از آنهاست. مادر و پدرم هنوز در تهران بودند. بنابراین با اجازه آنها همراه خواهر و شوهر خواهرم به خواستگاری رفتیم. ایشان همانطور که فکر میکردم، متدین و انقلابی بودند. به یاد دارم در آن جلسه کمی قرآن و حدیث خواندم که ایشان پسندیده بودند. زمانی که به خانه بازگشتیم به مادرم اطلاع دادم که برای تشریفات به اصفهان بیایند. نامزدیمان مصادف با شبهای احیا بود. در آن زمان ایشان ۱۷ سال داشتند و من ۱۹ ساله بودم که ازدواج کردیم. جالب اینکه پسرم نیز در سن ۱۹ سالگی و دخترم در ۱۷ سالگی ازدواج کردند.
* به لحاظ فرهنگی چگونه با آمریکاییها کنار آمدید؟– من در دوره دبیرستان به سانفرانسیسکو رفتم. آن زمان دوران اوج حضور ایرانیها در آمریکا بود؛ یعنی بیشترین تعداد دانشجوی خارجی در آمریکا را ایرانیان تشکیل میدادند. هر جایی که میرفتم، به خصوص در کالیفرنیا، آنقدر حضورشان پررنگ بود که خود را در همان محیط ایرانی حس میکردم. فارغ از گرایشهای مذهبی، در همان دبیرستانی که من ثبتنام کردم به اندازه کافی دانشآموز ایرانی وجود داشت.
* از ملیتهای دیگر هم بودند؟– چینیها هم بودند. عربها نیز به تازگی شروع به آمدن کرده بودند، اما ایرانیها جو غالب را تشکیل میدادند. در مجموع در طول دوران دانشجوییام تنها یک بار به همراه دوستان به منزل معلم دبیرستانمان دعوت داشتیم و یک بار نیز برای ناهار میهمان یکی از استادهای دانشگاه بودیم. به جرأت میتوانم بگویم که فقط همین دو بار بود که به محیط آمریکایی وارد شدم. نزد معلم دبیرستان سالاد خوردیم و نزد آن استاد دانشگاه نیز چون با فرهنگ اسلامی آشنایی داشت، مقداری پنیر خوردیم؛ چراکه سایر غذاها ذبح شرعی نشده بود.
* پس میدانستید ذبح اسلامی نشده بود؟– بله، به همین خاطر ارتباط محدودی با آمریکاییها داشتیم. پس از ازدواج نیز ارتباط محدودی داشتیم، تا زمانی که نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک شدم. به خاطر نوع کارم و اینکه باید با محیط آمریکا تعامل داشته باشم، من و همسرم سعی کردیم با آمریکاییها رفت و آمد کنیم. البته بنده حدود ۳۰ سال در این کشور زندگی کردم و فرهنگ این کشور را خوب میشناسم. جالب ایناست که اکثر ایرانیانی که در آمریکا زندگی میکنند، اسم غذاها و ادویهها را به انگلیسی میدادند اما من و هسمرم هنوز نمیدانیم.
* چون رستوران کم میرفتید؟– به رستوران مسلمانها میرفتیم یا به رستورانهایی که ماهی یا سبزیجات سرو میکردند. به خانه آمریکاییها رفت و آمد نداشتیم. به طور کلی حتی رفت و آمدمان در ایران نیز به هر دلیل محدود بوده است، شاید به خاطر اینکه چندان اجتماعی نیستیم.
* یعنی این تمایل، برخاسته از تضاد فرهنگ و نظام اجتماعی میان ایران و آمریکا در وجود شماست؟– نه الزاماً، زیرا افرادی هستند که خیلی راحت با محیط آمریکا ارتباط برقرار میکنند. شاید به خاطر این است که من از کودکی تنها بودهام و میل زیادی به شرکت در میهمانی و عروسی ندارم. حتی در مورد مجالس مذهبی نیز اگر در خانه به روضه گوش بدهم راحتتر هستم.
* رابطه شما با شعر، ادبیات و موسیقی و به طور کلی با عالم هنر و خیال چگونه است؟– سالی که من در دبیرستان سه و نیم نمره تا بیست کم داشتم، ۲ نمره آن از هنر بود. در مورد خط و نقاشی ذوقی نداشتم. هیچ وقت خطم خوب نبوده. به همین خاطر در آمریکا همیشه متنهایم را با کامپیوتر تایپ میکردم.
* در مورد شعر و ادبیات چطور؟– به شعر و ادبیات بسیار علاقهمند بودم. در مدرسه علوی به خاطر اینکه انشاء را خیلی خوب مینوشتم، سخنران شدم. از زمانی که مطالعه را شروع کردم، خیلی جدی کتاب خواندم. خدا پدرم را رحمت کند. طبع شعری داشت و برای ائمه شعر میگفت. به همین خاطر در خانواده ما علاقه به شعر و شاعری وجود داشت اما هنری مثل موسیقی در بین نبود، زیرا آن را حرام میدانستند. من تا ۱۵ – ۱۶ سالگی هیچ نوع موسیقیای نشنیده بودم. حتی اگر در تاکسی موسیقی پخش میشد، میگفتیم لطفاً خاموش کنید. اما بعد از آن کمی تغییر کردیم و حتی قبل از انقلاب موسیقی گوش میکردیم. برخلاف فرزندانم، هیچگاه خودم را متعلق به عالم هنر ندانستم. رشته دخترم طراحی داخلی است و پیانو مینوازد. پسرم نیز سنتور میزند.
* آیا شده که همسرتان با پدر و مادرتان گله کنند که این چه رشتهای بود که شما انتخاب کردید، مثلاً ایکاش کامپیوتر میخواندید و در شرکتی کار میکردید؟– الحمدالله چون نیاز مالی ندارم، از این جهت ناراحت نیستم، اما به طور کلی وقت زیادی را با کامپیوتر میگذرانم. اولین بار بنده کامپیوتر را به وزارت خارجه آوردم و اولین مسئول کامپیوتر وزارت خارجه توسط من با کامپیوتر شخصی آشنا شد. رشتهای که انتخاب کردم، مسئولیت بسیار سنگینی را برایم به دنبال داشته است. بسیار اتفاق افتاده که با خود فکر میکنم خسارت اشتباهاتی را که من و امثال من در حوزه سیاست خارجی مرتکب شدیم، در واقع ۷۰ میلیون ایرانی متحمل شدند. حتی به این فکر میکنم که با این وضعیت، چقدر به جای اجر و ثواب، نگرانی اخروی دارم. البته ناشکری نمیکنم؛ زیرا زندگی بسیار راحتی داشتم و به خاطر اموالی که از پدر و مادرم به من رسیده است هیچگاه مشکل مادی نداشتم. هیچ وقت نه نیاز داشتم و نه موقیعتش برایم فراهم شده که از عواید شغلم، چیزی به من برسد و جز حقوقم چیزی دریافت نکردهام. ماشین یا خانهای به خاطر کارم نگرفتم. خانه و هر چیز دیگری که دارم از ارث پدرم و بخشش مادرم است. از این ۲۵ سال کار، هیچ به دست نیاوردم، جز ناسزا؛ هم از طرف مخالفان که من را مانند دیگران میدیدند و هم از طرف دوستان خودمان.
* نمیدانم فیلم «حاجی واشنگتن» مرحوم علی حاتمی را دیدهاید یا نه؟ داستان فیلم مربوط به سفر اولین نماینده سیاسی ایران در عهد قاجار به ینگه دنیا با همان ایالات متحده آمریکاست. آیا شباهتها و تفاوتهایی با شخصیت حاجی واشنگتن در خود میبینید؟ میتوانید با آن شخصیت شباهتهایی داشته باشید یا برقرار کنید؟– شاید شباهتش این باشد که با وجود اینکه با کم و زیادش سی سال در آمریکا زندگی کردم، آداب و رسوم ایرانی و اسلامی خود را حفظ کردهام؛ گرچه امیدوارم نکات مثبتی هم از ظواهر فرهنگ غربی، مانند احترام به حقوق و وقت دیگران آموخته باشم. ولی در مجموع هنوز فرهنگ غرب برای بنده، یک فرهنگ بیگانه است.
* و تفاوتهای شما با حاجی واشنگتن؟– فکر میکنم بقیه ویژگیهای او، جزو تفاوتهایمان باشد.
* در پایان تمایل دارم بدانم تعریف شما از خود دیپلماتتان چیست؟ آیا خود را به فرض یک دیپلمات ایرانی شیعه انقلابی مدرن جهانی شده یا چیزی شبیه به این تعبیر میدانید؟– شما در انتخاب این عناوین صاحب اختیارید. البته چون بسیار سخاوتمندانه این عناوین را انتخاب کردهاید! گذشته از شوخی و بدون تعارف، من خودم را خدمتگزاری میدانم که تمام تلاشش را در حد توانش کرده، سعی کرده منافع کشور را فدای منافع خودش نکند و منافع دیگران را هم در نظر بگیرد. قضاوت در مورد نتایج تلاشهایم با مردم بلندنظر و پرگذشت است که امیدوارم کاستیهای مرا ببخشند و البته قضاوت نهایی با خداوند علیم و کریم است که بیش از هر چیز به مغفرت واسعه دل بستهام.
کد خبر: ۵۴۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۳۰
مهندس جاویدبخت: بدون مشارکت مردم و دستگاه های اجرایی امکان حفاظت از عرصه های منابع طبیعی وجود ندارد
کد خبر: ۵۳۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
مسئلهی انرژی هستهای بهانه است؛ میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند
آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالی که] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت کردند، کارها را پیش بردند. بنابراین از مذاکراتی هم که امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم کرد. البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از]این مذاکرات آن نتیجهای را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
گروه سیاسی گفتمان نیوز، ۲۶ آذرماه همایشی با عنوان «بررسی ۱۰ سال مذاکرات هسته ای میان ایران و کشورهای ۵+۱» در دانشگاه تهران برگزار شد که افراد حاضر در آن از جمله آقایان احمد شیرزاد و صادق زیباکلام به اظهارنظردرباره برنامه هستهای ایران پرداختند.
پاسخ ادعاهای مطرح شده توسط این دو تن، پیشتر و مکررا از سوی کارشناسان و مسئولان سابق و کنونی مرتبط با انرژی اتمی پاسخ داده شده است. جالب اینکه دکتر گرت پورتر در خاک آمریکا، هشت سال از عمر خود را وقف تحقیق و مطالعه روی برنامه هستهای ایران کرده و به همه سوالات و شبهات ادعایی پیرامون آن پاسخ میگوید.
با این حال پایگاه گفتمان نیوز از منظری دیگر به این اظهار نظرات پاسخ داده؛ رهبر انقلاب در سال های اخیر به مناسبت های گوناگون در مورد ابعاد گوناگون برنامه هسته ای ایران سخنرانی نموده اند که در این نوشته هرچند ناقص به گوشه ای از بیانات ایشان اشاره شده است.
شیرزاد: چرا موضوع هسته ای را ناموسی کرده اید؟ چه فرقی می کند ۱۰ هزار سانتریفیوژ داشته باشیم یا ۱۰ تا!؟
احمد شیرزاد نماینده اصلاح طلب مجلس ششم با بیان اینکه هرکسی در هر دوره ای که تصمیم گرفته ایران را به سمت هسته ای شدن پیش ببرد اشتباه کرده گفت: از مسئولان سازمان انرژی اتمی در زمان مجلس ششم سؤال میکردم که استراتژی هستهای ما چیست که هیچکس پاسخ روشنی در این باره به من نمیداد.
عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم با بیان اینکه از این چاه (صنعت هستهای) آبی در نمیآید، مگر اینکه برای برخی افراد نانی درآید، افزود: از سال ۸۲ تاکنون دریغ از یک لیوان آب برای کشور.
وی اظهار داشت: هیچکس در ایران نمیداند که ما به چه دلیلی به مسیر هستهای شدن پا گذاشتهایم و این امر دقیقاً به مانند ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر بود در حالیکه برخی افراد شعارهایی مانند راه قدس از کربلا میگذرد را بیان میکردند. شیرزاد گفت: اگر جمهوری اسلامی ایران به جای ۱۰ هزار دستگاه سانتریفیوژ ۵۰۰ یا هزار و یا حتی ۱ دستگاه داشته باشد چه اتفاقی رخ میدهد؟
مسئلهی انرژی هستهای بهانه است؛ میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند
رهبرانقلاب: یک تجربهای در اختیار ملّت ایران است – که حالا من مختصراً عرض خواهم کرد – این تجربه ظرفیّت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربهای که در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینهی تعلیق غنیسازی انجام گرفت، که آنوقت تعلیق غنیسازی را در مذاکرات با همین اروپاییها، جمهوری اسلامی برای یک مدّتی پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم که با تعلیق غنیسازی، امید همکاری از طرف شرکای غربی مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیاری را – که البتّه بهنحوی تحمیل شده بود، لکن ما قبول کردیم، مسئولین ما قبول کردند – آن روز قبول نکرده بودیم، ممکن بود کسانی بگویند خب یک ذرّه شما عقبنشینی میکردید، همهی مشکلات حل میشد، پروندهی هستهای ایران عادی میشد. آن تعلیق غنیسازی این فایده را برای ما داشت که معلوم شد با عقبنشینی، با تعلیق غنیسازی، با عقب افتادن کار، با تعطیل کردن بسیاری از کارها مشکل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع کردیم غنیسازی را آغاز کردن. امروز وضعیّت جمهوری اسلامی با سال ۸۲، زمین تا آسمان فرق کرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالی که] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت کردند، کارها را پیش بردند. بنابراین از مذاکراتی هم که امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم کرد. البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از]این مذاکرات آن نتیجهای را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لکن تجربهای است و پشتوانهی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد.
بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان۱۳۹۲/۰۸/۱۲
رهبرانقلاب: سلطه میخواهد برگردد به این کشور. همهی این تلاشها برای این است. مسئلهی انرژی هستهای بهانه است. آن کسانی که خیال میکنند اگر ما مسئلهی انرژی هستهای را حل کردیم، مشکلات حل خواهد شد، خطا میکنند. مسئلهی انرژی هستهای را مطرح میکنند، مسئلهی حقوق بشر را مطرح میکنند، مسائل گوناگون را مطرح میکنند، که اینها بهانه است. مسئله، مسئلهی فشار است، میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند.
بیانات در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور۱۳۸۹/۰۶/۱۶
شیرزاد: در زمینه هستهای جمهوری اسلامی ایران نه منابع اولیه دارد و نه احاطه به علوم آن
شیرزاد در ادامه گفت: در زمینه هستهای جمهوری اسلامی ایران نه منابع اولیه دارد و نه احاطه به علوم آن را
عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم افزود: تولید اورانیوم در جمهوری اسلامی ایران ۱۰ برابر قیمت جهانی تمام میشود. ضمن اینکه هیچگونه برداشتی نیز از معدن ساغند یزد تا کنون به دست نیامده و فقط فعلاً از معدن گچین بندرعباس برداشت میکنیم.
آنها خیال میکردند که ما نمیتوانیم صفحهی سوخت و میلهی سوخت درست کنیم؛ اما جوانهای ما درست کردند و آنها ماندهاند در مقابل عمل انجام شدهی ملت رهبرانقلاب: سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران داشت تمام میشد، به ما گفتند باید بیائید اورانیوم ۵/۳ درصدتان را به فلان کشور بدهید تا او تبدیل کند به ۲۰ درصد؛ بعد او بدهد به فلان کشور، که او تبدیل کند به سوخت؛ بعد با اجازهی آقایان دنیا، این سوخت بیاید داخل! یعنی از چندین خان بگذرد، که قطعاً هم نمیگذشت. اگر چنانچه ما میخواستیم سوخت هستهای را برای همین رآکتورهای تحقیقاتی که در اینجا داریم، از اینها بخریم، تا ملت ایران را ذلیل و تحقیر نمیکردند، ذرهای از آن را به ما نمیدادند. یک وقتی من گفتم اگر همین نفتی که ما امروز داریم، مال اروپائیها بود و بنا بود ما از آنها نفت یا بنزین بخریم، بطری بطریاش را با قیمتهای گزاف به ما میفروختند. آنها اینجوریاند. خب، اینها فکر میکردند که ما برای خرید سوخت ۲۰ درصد مجبور خواهیم شد و زیر بار خواهیم رفت؛ لذا این موانع را درست کردند. اما جوانهای ما آمدند کار تحقیقاتی کردند و سوخت ۲۰ درصد را خودشان درست کردند. بعد آنها خیال میکردند که ما نمیتوانیم صفحهی سوخت و میلهی سوخت درست کنیم؛ اما جوانهای ما درست کردند و کار گذاشتند. حالا آنها ماندهاند در مقابل عمل انجام شدهی ملت ایران!
بیانات در دیدار مدالآوران المپیک و پارالمپیک۱۳۹۱/۱۲/۲۱
شیرزاد: متأسفانه برخی افراد خصوصاً دلواپسان مسئله هستهای را به ایدئولوژی نظام تبدیل کردهاند
شیرزاد با اشاره به مذاکرات هستهای گفت: جمهوری اسلامی ایران با ورود به صنعت هستهای به خط قرمز برخی قدرتهای بزرگ وارد شده است و هماکنون باید در میز مذاکرات به آنها بگوییم که اگر ایران پای خود را از خطوط و دایره قرمز آنها عقبتر بگذارد چه چیزی را به ایران میدهند و این موضوع تنها در میز مذاکرات مشخص میشود.
نماینده مجلس ششم با تأکید بر اینکه متأسفانه برخی افراد خصوصاً دلواپسان مسئله هستهای را به ناموس یا ایدئولوژی نظام تبدیل کردهاند، افزود: وقتی چیزی به ناموس تبدیل شود نمیتوان برای آن چانهزنی کرد.
این فعال سیاسی تصریح کرد: در حال حاضر شورای عالی امنیت ملی به مسئله هستهای نگاه منافع ملی دارد و دیگر به هیچ وجه به این موضوع نگاه ناموسی ندارد.
مشکل زورگوهای سیاسی غرب این نیست که ایران بر سر قضیهی هستهای مذاکره نمیکند ؛ نه، مشکل آنها این است که ایران زیر بار حرف آنها نمیرود
رهبرانقلاب: وانمود میشود این زورآزمائی به خاطر مثلاً مسئلهی هستهای یا مسئلهی حقوق بشر است؛ و این دروغ است. دروغ بودن این ادعا، یکی از واقعیتهاست. نه اینکه ما بگوئیم این واقعیت است؛ امروز در دنیا کسی نیست که باور کند آمریکا دنبال حقوق بشر است، دنبال حقوق ملتهاست؛ یا رژیم صهیونیستیِ نسلکش و کودککش دنبال اجرای دموکراسی در کشورهای دنیاست. پروندهی آمریکا، پروندهی رژیم صهیونیستی، پروندهی همین چند قدرت که در مقابل جمهوری اسلامی قرار دارند، از لحاظ مسئلهی حقوق بشر و طرفداری از حقوق ملتها و حقوق انسانها، پروندهی بسیار سیاهی است. شصت سال نسلکشی در فلسطین، نقض حقوق بشر نیست؟ دادن سلاح اتمی به دولت غاصب صهیونیستی، نقض صلح جهانی نیست؟ اینهائی که این کارها را کردند، میتوانند مدعی دفاع از صلح جهانی باشند؟ دادن سلاح شیمیائی به کسی مثل صدام، نقض حقوق بشر نیست؟ کارهائی از قبیل آنچه که در ابوغریب و گوانتانامو و افغانستان و عراق و نقاط دیگری از دنیا به وسیلهی آمریکائیها، به وسیلهی غربیها، به وسیلهی انگلیس اتفاق افتاده است، جائی برای ادعای دفاع از حقوق بشر باقی میگذارد؟ بنابراین اینکه اینها میگویند مقابلهی ما با جمهوری اسلامی برای حقوق بشر است، دروغ است؛ این هم که میگویند مقابلهی با جمهوری اسلامی برای سلاح هستهای است، دروغ است؛ این را ما اول با حدس بیان میکردیم، بعد در مذاکرات و مبادلات بینالمللی برای ما روشن شد که آنها میدانند جمهوری اسلامی دنبال سلاح هستهای نیست؛ این را باور کردند و قبول دارند، و واقعیت هم همین است؛ در عین حال مسئلهی سلاح هستهای را مطرح میکنند. پس ادعای اینکه این فشارها، این تحریمها، این محاصرهها، این دشمنیها و خصومتها به خاطر مسئلهی سلاح هستهای و مسئلهی توان هستهای است، یک دروغ است؛ این دروغ بودن هم یک واقعیت است.
بیانات در دیدار کارگزاران نظام۱۳۹۱/۰۵/۳
رهبرانقلاب: یکی از حرفهای رائج این است: ما بر ایران فشار وارد میآوریم تا ایران به پای میز مذاکره برگردد. کدام میز مذاکره؟ کِی ایران مذاکرات در مورد مسائل گوناگون جهانی را، از جمله مسئلهی هستهای را ترک کرده بوده که حالا برگردد؟! این یک تقلب و خدعهی تبلیغاتی است. ما تلاش میکنیم که ایران به میز مذاکره برگردد! این، خدعه و تقلب تبلیغاتی است. همین را در دنیا هی تکرار میکنند، هی میگویند، هی میگویند. این تعبیرات اینقدر تکرار میشود که به نظرم خود سیاستمداران غربی هم باورشان میآید که واقعیت این است؛ در حالی که آن کسی که این شکل را، این جملهبندی را، این فرمول مطلب را اختراع میکند، مقصود دیگری دارد. او از ایران نمیخواهد که به میز مذاکره برگردد؛ او میخواهد ایران هنگام مذاکره، در مقابل زورگوئیهای غربی تسلیم شود. خب، جواب از طرف ایران این است که نخیر؛ شماها کوچکتر از آن هستید که بتوانید یک ملت انقلابیِ مبارزِ بصیرِ آگاه را در مقابل خواستهها و مطامعِ خودتان به زانو دربیاورید. مشکل زورگوهای سیاسی غرب این نیست که ایران بر سر قضیهی هستهای یا قضایای دیگر مذاکره نمیکند؛ نه، مشکل آنها این است که ایران زیر بار حرف آنها نمیرود. و البته این مشکل باقی خواهد ماند؛ معلوم است.
بیانات در دیدار نخبگان و مسئولان استان خراسان شمالی۱۳۹۱/۰۷/۲۵
رهبرانقلاب: نظام سلطه جنگ را، فقر را، فساد را گسترش میدهد، با همان سازوکار مشخّص تقسیم دنیا به ظالم و مظلوم. اسلام – یعنی انقلاب اسلامی که برگرفتهی از همان مفاهیم اسلامی است – میآید میگوید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون، یعنی همهی این عوامل را نفی میکند؛ چالش اصلی اینجا است؛ دعوای اصلی اینجا است؛ دعوای با انقلاب اینها است؛ بقیّهی حرفها بهانه است. تحریم، جنگ داخلی، ایجاد کودتا، بقیّهی چیزهایی که در این سالها [بوده]، مسئلهی انرژی هستهای، همه را در این چهارچوب باید نگاه کرد، باید دید: یک انقلابی میآید برخلاف تصور همهی دنیا پیروز میشود، دولت تشکیل میدهد و آن دولت ماندگار میشود و میماند – برخلاف تصور همهی دنیا که خیال میکردند جمهوری اسلامی ظرف شش ماه، یک سال، دو سال، بعد یک خرده تخفیف دادند، ظرف سه چهار سال، باید از بین میرفت – روزبهروز قویتر شد، روزبهروز «اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّماء. تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها» شد، تبدیل شد به یک قدرت منطقهای، تبدیل شد به یک کشور اثرگذار در مسائل کلان جهانی؛ با این مخالفند، با این دشمنند.
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی۱۳۹۲/۰۶/۲۶
زیباکلام: هیچ پیشرفت و نوآوری علمی در رابطه با مسئله هستهای نه تنها در ایران بلکه در هیچ کشوری وجود ندارد
در ادامه این همایش صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و فعال اصلاح طلب گفت: هر وقت به مردم، مطبوعات و رسانهها اجازه اظهارنظر در مورد آن داده نشده متأسفانه حاصل کار خوب از کار درنیامده است.
وی ادامه داد: اشغال سفارت آمریکا نیز اینگونه بود و اجازه داده نشد افکار و نظرات دیگر ارائه شود و تصمیمی بود که وحشتناک به زیان منافع ملی بود و همچنان از منافع ملی قربانی میگیرد.
زیباکلام تصریح کرد: به راه افتادن آمریکاستیزی هم همینطور بوده است. در مسئله جنگ نیز اجازه داده نمیشد مسائل گفته شود. زمانی که آتشبس برقرار شد تا به امروز همچنان بحث و گفتوگو در این رابطه وجود دارد و افراد مختلف پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را بر گردن هم میاندازند.
وی افزود: کسانی که تلاش میکردند مسائل هستهای را پیش ببرند آدمهای انقلابی، اسلامی، غیرتمند و غیور شدند و کسانی که صحبتهای کژدار مریض میکردند به قول احمدینژاد خائن شدند.
زیباکلام اضافه کرد: من زمانی در یک جا گفتم هستهای چه گلی به سر ملت زده است و فقط به خاطر این مسئله برایمان پرونده درست شد..وی ادامه داد: من بارها از اصولگرایان پرسیدم حداقل یکی از این ۲۵۰ صنعتی که هستهای به وجود میآورد بگویید. هیچ پیشرفت و نوآوری علمی در رابطه با مسئله هستهای نه تنها در ایران بلکه در هیچ کشوری وجود ندارد.
عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران در قسمت دیگری از سخنانش افزود: فعالیتهای هستهای دست کم از سال ۸۲ به این سو خیلی شیره گلوسوزی برای مملکت نبوده است، نه از نظر پیشرفت علمی خیلی خبری بوده و نه از لحاظ اقتصادی و چه بسا با مطالبی که مطرح شد به ضرر ما بوده است.
حرکت هستهای و صنعت هستهای، نماد پیشرفت یک کشور است
رهبرانقلاب: در هر برههای که ما در مقابل جبههی دشمن انعطاف نشان دادیم و با توجیههائی عقبنشینی کردیم – مثلاً یک وقت گفتیم بگذارید بهانه را از دست دشمن بگیریم، یک وقت گفتیم بگذارید سوءظن دشمن را از خودمان زائل کنیم – دشمن مواضع گستاخانهتری علیه ما گرفته. در آن روزی که ادبیات مسئولین ما آلوده شد به حرفها و تعبیرات تملقآمیز نسبت به غرب و فرهنگ غربی، در آن روز اینها ما را «محور شرارت» معرفی کردند! چه کسی؟ آن کسی که خودش مجسمهی شرارت بود. رئیس جمهور قبلی آمریکا – مجسمهی شرارت – ایران اسلامی را «محور شرارت» معرفی کرد! این کِی بود؟ آن وقتی که ما در ادبیات خودمان، در اظهارات خودمان، حرفهای تملقآمیز نسبت به غرب و نسبت به آمریکا و اینها را تکرار میکردیم. اینها اینجوریاند. در همین قضیهی هستهای، آن وقتی که ما با اینها همراهی کردیم و عقبنشینی کردیم – البته برای ما تجربهای بود، اما این واقعیت است – اینها جلو آمدند؛ اینقدر جلو آمدند که من در همین حسینیه گفتم اگر بنا باشد که این روال از سوی آنها ادامه پیدا کند، من خودم وارد قضیه خواهم شد؛ و وارد قضیه شدم؛ ناچار شدیم؛ اینها کار ما نیست. عقبنشینیها آنها را گستاختر کرد، طلبگارتر کرد. یک روزی بود که مسئولین ما قانع بودند که اجازه بدهند ما ۲۵ سانتریفیوژ در کشور داشته باشیم؛ آنها گفتند نمیشود! اینها قانع شدند که ۵ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! مسئولین ما قانع شدند که ۳ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! امروز گزارش را شنیدید، یازده هزار سانتریفیوژ داریم! اگر ما آن عقبنشینیها را، آن انعطافها را ادامه میدادیم، امروز از پیشرفت هستهای که هیچ خبری نبود، به این نشاط علمی هم که در چند سال اخیر در کشور وجود پیدا کرده – این حرکت علمی، این جوانها، این ابتکارات، اختراعات، پیشرفتهای گوناگون در بخشهای مختلف – قطعاً لطمه میخورد؛ چون اولاً نسبت به هر یک از آنها ممکن بود یک بهانهای بیاورند؛ ثانیاً حرکت هستهای و صنعت هستهای، نماد پیشرفت یک کشور است.
بیانات در دیدار کارگزاران نظام۱۳۹۱/۰۵/۰۳
رهبرانقلاب: یک جمله هم در خصوص قضیهی هستهای عرض کنم من در سخنرانیِ روز اول سال گفتم جبههی مخالف ما که عمدتاً منحصر در چند کشور معدودِ زورگو و زیادهخواه است و اسم خودشان را به غلط و به دروغ میگذارند جامعهی جهانی، و در رأس آنها آمریکا است، محرک اصلی هم صهیونیستهایند، مسئلهی اینها این است که نمیخواهند موضوع هستهای ایران حل شود. اگر لجبازی آنها نبود، موضوع هستهای براحتی حل میشد. بارها تا لحظهی حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آژانس هستهای امضاء کرد؛ قبول کرد که این اشکالاتی که وجود داشته، برطرف شده – اینها موجود است، اینها سند است؛ اینها که قابل انکار نیست – خب باید قضیه تمام میشد، پروندهی هستهای کشور باید پایان پیدا میکرد. آمریکائیها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند، آوردند وسط. نمیخواهند قضیه تمام شود. نمونههای متعددی را ما در این زمینه داریم. حل مسئلهی هستهای جمهوری اسلامی، به حسب طبیعت خود، از جملهی کارهای سهل و آسان و روان است؛ اما وقتی طرف مقابل مایل نیست این قضیه حل شود، خب بله همین جور میشود که ملاحظه میکنید.
بیانات در دیدار مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه۱۳۹۲/۰۴/۰۵
زیباکلام: اینکه میگویند اسرائیل باید نابود شود و با افتخار هم این حرف را میزنند باعث چنین مشکلاتی میشود
زیباکلام خاطرنشان کرد: این سوالی که در رابطه با مسئله هستهای پرسیده شد را میتوان در رابطه با مسائل دیگر مانند اینکه آیا فعالیتهای سیاست خارجی ایران در سوریه و لبنان به نفع ما در بلندمدت بوده است یا اینکه آیا اشغال سفارت آمریکا و ادامه جنگ به نفع ما بوده است نیز پرسید.
جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که عملا اعلام کرده میخواهد یک کشور دیگر به نام اسرائیل را نابود کند، این در شعار هم خلاصه نشده و هرگاه توانستیم در رابطه با نابودی اسرائیل با کمک به حماس و لبنان و غیره گام برداشتیم و اگر سلاحهای مرگبار هم به آنها ندادهایم به خاطر این بوده که نمیشده است.
این استاد دانشگاه افزود: ما در مقابل همه تهدیدهایی که داشتهایم فقط گفتهایم که اسلام با سلاح هستهای مخالف است و علما و مقام معظم رهبری فتوا دادهاند که سلاح هستهای حرام است و یک طلبه ساده هم میداند که فتوا تابع زمان است.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: اینکه میگویند اسرائیل باید نابود شود و با افتخار هم این حرف را میزنند باعث چنین مشکلاتی میشود و آن وقت با هر چیزی که در ایران ختم به کشتار جمعی شود مخالفت خواهند کرد.
اسرائیل که روزی در این منطقه عربده میکشید؛ از چند صد جوانِ باایمان و پُرشور شکست خورد؛ سلاح قوی و شکستناپذیر آنها، ایمان بود
رهبرانقلاب: جنجالی که راه میاندازند، با هدف این است که ما را متوقف کنند. میدانند که ما دنبال سلاح هستهای نیستیم؛ این را فهمیدهاند، دانستهاند. من شک ندارم که دستگاههای تصمیمگیر و تصمیمساز در این کشورهائی که جلوی ما ایستادهاند، اطلاع دارند و میدانند که ما دنبال سلاح هستهای نیستیم. واقعاً سلاح هستهای به صرفهی ما نیست؛ علاوه بر اینکه از لحاظ فکری و نظری و فقهی، ما این کار را خلاف میدانیم و این حرکت را حرکت خلافی میدانیم. ما استفادهی از این تسلیحات را گناه بزرگ میدانیم و نگهداشتنش را یک کار بیهودهی پرضررِ پرخطر میدانیم و هرگز دنبالش هم نمیرویم. آنها هم این را میدانند، اما روی این نقطه فشار میآورند برای اینکه این حرکت را متوقف کنند. ما میخواهیم به دنیا اثبات کنیم که داشتن سلاح هستهای، قدرتآفرین نیست؛ به دلیل اینکه قدرتهائی که سلاح هستهای دارند، امروز دارای سختترین مشکلاتند. آنها با تهدید هستهای بر دنیا مسلط شدند، اما امروز این تهدید دیگر کاربرد ندارد. ما میخواهیم بگوئیم ما دنبال سلاح هستهای نیستیم و اقتدار را در سلاح هستهای نمیدانیم و اقتدار متکی به سلاح هستهای را هم میتوانیم بشکنیم.
بیانات در دیدار دانشمندان هستهای۱۳۹۰/۱۲/۰۳
رهبرانقلاب: یک حادثهی مهم دیگر که خوب است ملت ما به اهمیت آن توجه داشته باشد و این حادثه معنا دارد، اتفاقی است که در گردهمائی طولانی مربوط به ان.پی.تی در نیویورک افتاد. اصلاً این گردهمائی را تشکیل داده بودند تا قدرتهای زورگو بتوانند به برکت این گردهمائی، ملتهائی را که هنوز به انرژی هستهای دسترسی پیدا نکردهاند، باز هم محدودتر کنند، موانع سر راه آنها را بیشتر کنند. البته دلشان میخواست و برنامهریزی کرده بودند که در این اجلاس، بالخصوص نسبت به جمهوری اسلامی کینهورزی خودشان را آشکار کنند. درست عکس آنچه که میخواستند، اتفاق افتاد. تقریباً یک ماه این گردهمائی طول کشید. به جای اینکه آنها بتوانند مقاصد خودشان را پیش ببرند و کشورهائی مثل جمهوری اسلامی را محدود کنند، نتیجهای که از این کنفرانس طولانی به دست آمد، این بود که قدرتها به وسیلهی ۱۸۹ کشور موظف شدند که سلاحهای هستهای خودشان را نابود کنند؛ از ادامهی تولید این سلاحها مانع بشوند؛ حق دستیابی به قدرت هستهای صلحآمیز به وسیلهی کشورهای دیگر شناخته شد و رژیم صهیونیستی – که دایههای او در این کنفرانس بشدت هم به نفع او فعال بودند – محکوم شد به اینکه بایستی به قرارداد ان.پی.تی بپیوندد؛ درست عکس آنچه آنها میخواستند. این حادثهی کوچکی نیست؛ این نشاندهندهی این است که قدرت زورگو و متکبر و مستکبر آمریکا و دیگر قدرتهای زورگو و دنبالهروان اینها در دنیا حرفشان پیشروی ندارد. امروز دیگر آمریکا در موضعی نیست که بتواند در سیاستهای بینالمللی دخالت مؤثر بکند. جمهوری اسلامی با ایستادگی سی سالهی خود توانسته است وضعیتی را در افکار عمومی جهان به وجود بیاورد که نه فقط ملتها، حتّی دولتها هم – یعنی ۱۸۹ دولت – در مقابل آمریکا میایستند و علیرغم او تصمیمگیری میکنند و رأی میدهند. اینها جزو بشارتهای الهی است به ملت بزرگ ایران
خطبههای نماز جمعهی تهران در حرم امام خمینی (ره)۱۳۸۹/۰۳/۱۴
رهبرانقلاب: وقتی که ملت مشاهده میکند که ما بدون اینکه یک کشور پشتیبانی داشته باشیم، توانستهایم از درون خودمان دانش هستهای را رشد بدهیم، فوران بدهیم، به پیشرفت برسانیم، خب جوان امیدوار میشود. در دنیا چند تا از کشورهای دارندهی دانش هستهای این را به طور بومی توانستهاند در خودشان به وجود بیاورند؟ بسیار کم. هستند، اما بسیار بسیار نادر؛ از دیگران گرفتهاند. بسیاری از همینهائی که الان – ما این را اطلاع داریم، بنده میدانم؛ از روی اطلاع دارم عرض میکنم – دانش هستهای دارند، کشورهای پشتیبان به آنها بستهی دانش را اهداء کردند؛ روی دلائل ایدئولوژیکی و سیاسی و بقیهی چیزها. ما نه؛ ما توانستیم خودمان این کار را انجام بدهیم.
بیانات در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور۱۳۸۹/۰۶/۱۶
رهبرانقلاب: امروز برخلاف سی سال پیش، رژیم صهیونیستی دیگر یک هیولای شکستناپذیری نیست؛ برخلاف دو دهه پیش، آمریکا و غرب تصمیمگیران بی چون و چرا در خاورمیانه نیستند؛ بر خلاف ده سال پیش فنآوری هستهای و دیگر فنآوریهای پیچیده برای ملتهای مسلمان منطقه، دور از دسترس و افسانهگون به شمار نمیرود. امروز ملت فلسطین، قهرمان مقاومت است، ملت لبنان به تنهایی شکنندهی هیبت پوشالی رژیم صهیونیستی و فاتح جنگ ۳۳ روزه است و ملت ایران پرچمدار و خطشکن حرکت به سمت قلهها است.
پیام ولیامر مسلمین به حجاج بیتاللهال حرام ۱۳۸۹/۰۸/۲۴
رهبرانقلاب: بحث سلاح هستهای را مطرح میکنند. خب، ما سلاح هستهای را نه بهخاطر زید و عمرو، نه به خاطر آمریکا و غیر آمریکا، بهخاطر عقیدهمان قبول نداریم؛ هیچ کس نباید داشته باشد. وقتی ما میگوییم شما نداشته باش، معنایش این است که خودمان هم قاطعاً میگوییم نباید داشته باشیم و نخواهیم داشت؛ امّا مسئلهی آنها مسئلهی دیگری است؛ آنها حرفی ندارند که برخی از کشورها هم فرضاً بهوجود بیایند [که] انحصار آنها را به هم بزنند، البتّه نمیخواهند انحصارشان به هم بخورد، امّا قیامتی هم بر پا نمیکنند؛ در مورد ایران اسلامی و جمهوری اسلامی قیامت بپا میکنند؛ چرا؟ چون داشتن یک چنین توانی، یک چنین قدرتی، پشتوانهی این نظامِ «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون» است؛ چالش اصلی اینجا است؛ این را باید شناخت، این را باید دید، در این چهارچوب بایستی رویکردهای آمریکا و غرب و فلان کشور وابستهی به اینها و فلان جریان وابسته و دلبستهی به اینها را تفسیر و تحلیل کرد؛ انقلاب اسلامی این است.
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی۱۳۹۲/۰۶/۲۶
رهبرانقلاب: روزی که مقاومت اسلامی در لبنان به همّت دلاورمردان لبنانی و با توصیه و حمایت امام راحل شکل گرفت، اسرائیل، بیروت – یعنی پایتخت لبنان – را در اشغال خود داشت و بر مقدّرات سیاسی این کشور چنگ انداخته بود. آن روز وقتی مقاومت اسلامی شعار «زحفاً زحفاً نحوالقدس» را سر داد، گروهی از بیخبران، آنان را سادهاندیش خواندند و به طعنه سؤال کردند: آیا میشود به سوی قدس حرکت کرد، حال آنکه شما لبنانیها از ورود به پایتخت کشور خود ناتوان هستید؟ از آن تاریخ تا پیروزی تاریخی مقاومت اسلامی بر اسرائیل، فقط هجده سال به درازا کشید. تصدیق میفرمایید که هجده سال، در تاریخ مبارزات ملتها زمان زیادی نیست. بی تردید، مبارزه، خسارتهای تأسّفباری را نیز به همراه دارد. مردم کشته میشوند؛ خانهها ویران میگردد؛ فشار اقتصادی بر دوش مردم سنگینی میکند و دهها مصیبت دیگر که ملال و تأثّر آن هرگز دلهای ما را رها نخواهد کرد؛ ولی باید ببینیم نتیجه این ایثار و فداکاری چیست؟ پیروزی آنقدر باارزش است که ناگزیر باید بهای آن نیز پرداخته شود. اسرائیل که روزی در این منطقه عربده میکشید و همه خواستههای خود را بر ملتهای عربی دیکته میکرد، اینک ناتوان و افسرده در برابر عظمت مقاومت اسلامی، بر زمین زانو زده است؛ این بخشِ کوچکی از تواناییهای ملتهای مسلمان و عرب است. یقین بدانید که اگر همه امکانات جهان اسلام و حتّی بخشی از آن در این مسیر به کار گرفته شود، ما شاهد زوال و نابودی رژیم صهیونیستی خواهیم بود. اسرائیل در جنوب لبنان از یک مقاومت چند هزار نفره شکست خورد. درست است که حزباللَّه، امتداد مردمیِ عمیقی داشته و به هنگام ضرورت توانسته است هزاران، بلکه دهها هزار نیرو را بسیج کند؛ ولی به طور مستمر فقط از چند هزار، بلکه گاه از چند صد نیرو در محورهای رویارویی با اشغالگران صهیونیست بهره برده است. یعنی اسرائیل و همه امکانات نظامی آن و فنآوری تسلیحاتی و پیشرفتهاش – که به زرّادخانه امریکا متّصل است – از چند صد جوانِ باایمان و پُرشور که از سلاحهای بسیار ابتدایی در جنگ بهره میبرند، شکست خورد. البته سلاح قوی و شکستناپذیر آنها، سلاح ایمان بود. پس، الگوی مقاومت و مبارزه پیش روی ماست؛ یعنی میتوان با مقاومت و مبارزه و البته تحمّل خسارت، به پیروزی رسید. درعینحال الگوی شکست نیز پیش روی ماست و آن دل بستن به روشهای سازشکارانه و کاسه گدایی صلح در دست گرفتن است. نتیجه آن نیز تحقیر، به ذلّت کشاندن و در نهایت تحمیل یکطرفه خواستههای اسرائیل است که این را نیز عیناً مشاهده کردیم.
بیانات در مراسم گشایش کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه ۱۳۸۰/۰۲/۰۴
تجربهی جمهوری اسلامی و تجربهی ملت ایران نشان داد که در این راه، آن که پیروز است، ملت ایران است و او است که به دشمنان خود سیلی خواهد زد
رهبرانقلاب: جمهوری اسلامی در قضیهی هستهای، هم قانونی عمل کرده است، هم شفاف عمل کرده است، هم از لحاظ استدلالی، منطقی عمل کرده است؛ منتها این یک نقطهای است که برای فشار بر جمهوری اسلامی این را مناسب دانستهاند. اگر این هم نباشد، یک قضیهی دیگری را برای فشار مطرح میکنند. هدف، تهدید است؛ هدف، فشار است؛ هدف، خسته کردن است. خودشان گفتند: هدف، تغییر دادن نظام سیاسی و سازوکار سیاسی است. البته در حرفهای خصوصی که میزنند، یا گاهی نامه که مینویسند، میگویند نه، ما نمیخواهیم نظام را تغییر دهیم؛ لیکن در گوشه و کنار حرفهایشان، در اظهاراتشان، در عملکردشان، این مسئله کاملاً روشن است. ملتی که زیر فرمان آنها نباشد، بر طبق میل آنها عمل نکند، بر طبق سلیقهی آنها در ممشای خود عمل نکند، مغضوب آنها است. حکومتها و دولتها هم اگر در مقابل آنها مطیع و سربهراه بودند، برایشان مقبولند؛ نه دموکراسی برای آنها اهمیت دارد، نه حقوق بشر اهمیت دارد، نه هستهای اهمیت دارد. مسئله این است که جمهوری اسلامی روی پای خود ایستاده است، با اتکاء به قدرت خود ایستاده است، با اعتماد به خدای متعال ایستاده است، و در جهات مختلف دارد پیشرفت میکند؛ این را اینها نمیپسندند، و نپسندند. البته تجربهی جمهوری اسلامی و تجربهی ملت ایران نشان داد که در این راه، آن که پیروز است، ملت ایران است و او است که به دشمنان خود سیلی خواهد زد.
بیانات در دیدار مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه۳۹۲/۰۴/۰۵
کد خبر: ۵۲۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۲
بدون شک در تفکر بسیجی عدالت مقدم بر رشد اقتصادی است زیرا اگر برای رسیدن به رشد اقتصادی عدالت را نادیده گرفت فساد و تبعیض در جامعه بوجود خواهد آمد،کسانی که رشد اقتصادی رابدون عدالت خواسته اند از تفکر بسیجی بدور هستنند
کد خبر: ۵۰۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۸
داستان اينقدر واضح و نكاتش اينقدر محسوس والبته عظيم هست كه نياز به تفسير نداشته باشد
کد خبر: ۴۸۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۰
صدایش با 8 سال دفاع مقدس گره خورده است و از ان روزها تا به امروز همیشه با صدایش خاطره داشته ایم. از طنین «با نوای کاروان» تا نوحه های محرمی امروز همگی جوری در تاروپود بدن انسان نفوذ می کند که نمی توان مانع از جریان اشک ها شد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،صدایش با 8 سال دفاع مقدس گره خورده است و از ان روزها تا به امروز همیشه با صدایش خاطره داشته ایم. از طنین «با نوای کاروان» تا نوحه های محرمی امروز همگی جوری در تاروپود بدن انسان نفوذ می کند که نمی توان مانع از جریان اشک ها شد. حاج صادق آهنگران بعد از پایان دوران جنگ با رویه ای جدید به سراغ مداحی رفت. او حال از نوحه خوان های جدید و سبک مداحی امروزی با ایران 7 می گوید.
صدای حاج صادق آهنگران، در آن روزها، صدای عشق و جذبه بود. صدای نسلی که در دوران دفاع مقدس شکفت و شناسنامهدار شد. حالا بعد از این همه سال، از آن دوران چه دارید بگویید؟
عزیزانی که با عرفا در ارتباط هستند یک روایتی دارند، میگویند، کنار علما زانو بزنید؛ چرا که اینها باطن پاکی دارند، این باطن پاک عرفا، اولیای خدا و افرادی کنار آنها مینشینند، دل به آنها میبندند، شیفتهشان میشوند، اثر میکند. غیر از کلام، با سخن، کلام و رفتارشان شخصی که شیفتهشان شده، متحولش میکنند، دیناش را قوی میکنند، اعتقادش را محکم میکنند، شجاعت و بصیرت به او میدهند.
بنده، کنار همچون بزرگانی نشستم. امام (ره) فرمودند « اینها ره صدساله را یک شبه طی کردند». من در کنار بسیجیانی که اسمشان روی دیوارها و تصاویرشان در بنرهاست، مثل مهدی باکری، حاج همت، حسین علم الهدی، مجید وفایی، علی هاشمی و. . . خیلی از بچههایی که اسمی از آنها نیست و گمنامند، فقط در محله، شهر، روستاهایشان اسمهای آنها بر زبان اهالی در شهرهایشان جاری است، اسم چندانی ندارند، اما در پیش خدا قرب دارند، نشستم، پس باطن اینها در بنده و صدایم اثر کرد. از سوی دیگر اولین شعری که با آن شهرتی پیدا کردیم و مسیر زندگی ما را تغییر داد، در محضر امام (ره) بود، گویا ایشان هم یک نظر باطنی به بنده داشتند. تا الان هم نوکری امام حسین (ع) و نوکری شهداست، که صدای ما را اثرگذار کرد.
وارد ایام محرم شدهایم اما به نظر میرسد حضورتان در مجامع نوحه خوانی و مراسم مذهبی کمرنگتر شده است. محرم امسال چکار میکنید؟
از همان ایام جنگ که بسیجیها از روضه خوانی و حماسه خوانی استقبال کردند، به حرم حضرت امام رضا(ع)رفته و از ثامن الحجج خواستم این لیاقت را به من بدهد تا موقعی که زندهام تا آخر در خانه امام حسین(ع) و شهدا و اهل بیت (ع) باشم. الحمدلله میبینیم این خواسته به اجابت رسیده و تا الان کار اصلیام نوحه خواندن است، تلویزیون هم برنامههای مرابخصوص در ایام دفاع مقدس و هفته بسیج و ... پخش میکند.
البته کارهای فرعی مثل مشاور صدا و سیمای خوزستان و عضو هیأت امنای هیأت رزمندگان اسلام هم هستم، یک مؤسسهای فرهنگی هم داریم که بیشتر در رابطه با امام حسین (ع)، اهل بیت (ع) و دفاع مقدس وکارهای فرهنگی فعالیت میکند.
آیا سبک و سیاق نوحهخوانی شما، همان سبک دفاع مقدس است یا تغییر کرده؟
از آن سبک فاصله نگرفتهام، چون ما را با آن چهره میشناسند، البته نمیتوانم بگویم سبک مال خودم است، سبک خوزستانی است، اخیراً هم در اجلاس پیر غلامان اهل بیت(ع) که در اهواز برگزار شد، ثبت ملی کردند. سبک خوزستانی و جنوبی خوب مطرح نشده و من آن را مطرح کردم، بنابراین به نام من تمام شد و مرا به نام سبک خوزستانی و آهنگران میشناسند، وجوانها به خاطر ضرورت وضعیت امروز، سبکهای دیگر را از من نمیپذیرند، مثلاً یک سری شعرها را نمیتوانستم با سینه زنی بخوانم. اشعار حماسی، مثل مرگ بر امریکا را با موسیقی حماسی خواندم، «کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» بخصوص برای ولایت و رهبری خواندم که اثرگذار باشد ولی اعم کار من همان سنتی خواندن و در راستای اهل بیت (ع) و شهداست.
از حال و هوای هیأتهای امروزی برایمان بگویید؛ چه تفاوتی با هیأتهای دوران دفاع مقدس دارد؟
تفاوتهایی کرده، ولی من باهمان سبک و سیاق زمان جنگ و دوران دفاع مقدس میخوانم، به خاطر استقبالی که جوانها از روضههای امام حسین (ع)، سینهزنی و سنتی خوانی میکنند، که آثار آن در جنگ و پیروزی انقلاب مشخص شد و همه اثر داشتند در پیروزی انقلاب و هشت سال دفاع مقدس و الان که با سینه ستبر در مقابل دشمن ایستاده ایم، دشمن برنامهریزی کرده همان طوری آیتالله سید احمد خاتمی در مجلس خبرگان گفتند، از سازمان سیا مدارکی بدست آمده که در هیأتها و مداحان میخواهند ورود پیدا کنند، این به خاطر اثرگذاری و اهمیت کار مداحان است، لذا شروعش بیحکمت هم نیست. مثلاً مسائلی در سبک و سیاقها واردشد و اثر گذاشت و سبکهای غربی را وارد کردند، بدون اینکه جوانها حواسشان به این قضیه باشد، شعرهای ضعیفی وارد کردند. در بعضی هیأتها به شکلی هیأتداری و سینهزنی و عزاداری میکنند که واقعاً در شأن اهل بیت (ع) نیست. ضعف و بهانه به دست دشمن میدهند؛ دشمنی که میلیاردها دلار هزینه میکند تا بتواند بین مذاهب و ادیان و شیعه و سنی تفرقه بیندازد. سبکها را به شکلی وارد میکنند که تفرقه برانگیز است. مشخص است دشمن با حساب و کتاب کار میکند. از یک طرف، میخواهد شیعه را با قمه زنی، زخمی کردن خود با زنجیرهای سه خار، یا راه رفتن روی آتش و ... خشن نشان بدهند تا کسانی که به طرف تشیع و اسلام میآیند، آنها زده بشوند. باید مواظب باشیم چون هیچ مکتبی به جز تشیع، رسانه وسیع مداحی امام حسین (ع) را ندارد که این چنین جمعیتی را جمع کند که اثراتش مکرر در تمام دوران انقلاب و دفاع مقدس، دیده شده است، دشمن خیلی در این زمینه فعالیت میکند، شبکههای ماهوارهای چگونه از انگلیس هدایت میشوند؟ خیلی از رهبران این شبکهها که مرکزشان انگلیس است، از آنها خط میگیرند و به گونهای عمل میکنند که بین اهل تسنن و تشیع تفرقه بیندازند، سفارشم به مداحان این است وقتی که آقا میگوید این کارها حرام است، باید از این جلسه بیرون بیایند و اعتراض کنند تا این فرهنگ شکل نگیرد و دشمن نتواند بهره ببرد و در این مرحله هم شکست بخورد.
به نظر شما مداحی چه نقشی در رشد فرهنگ عاشورایی دارد؟
مقام معظم رهبری جمله بسیار جالبی دارند که میگویند: «یک بیت شعر کار چندین سخنرانی را میکند»، چون یک مداح میتواند چندین هنر را با هم ارائه دهد. شعر که یک هنر است، صدای خوب و مجلس گردانی همچنین محتوای قوی و اعتقادی را در شعر جا دادن و ربط به روضه دادن نیز یک هنر است. چندین هنر در مداح نهفته شده که قطعاً اثرش بیشتر از یک سخنران است. یک مداح میتواند کار سخنران و شاعر را انجام دهد، چه بهتر که بتواند اعتقادات را تحکیم بخشد. مداحان میتوانند وقتی مستمع تمام حواسش به مداح است و دارد اشک میریزد و تمام عاطفهاش را به مداح داده نوایشان را توأم با احساس، معرفت بخشی و بصیرت کنند. این میتواند اعتقادات را همراه با حماسه و پیام به عمق تاروپود مستمع نفوذ دهد.
بهترین خاطرهای که از محرم و تاسوعا و عاشورا دارید، چیست؟
یک بار شب تاسوعا در دزفول بودم. آن زمان بعثیها موشکهای 12 متری به دزفول میزدند، شهر خالی از سکنه شده بود. ما شب تاسوعا با بسیجیها، در سنگر بودیم. مردم شبها به شهرکهای اطراف میرفتند و روز، بازمیگشتند، آن شب شهید حسین علم الهدی با چند نفر از بچههای بسیجی و سپاهی آنجا بود. عزاداری دزفولیها در تاسوعا و عاشورا معروف است. شهیدحسین علم الهدی گفت: امشب، شب تاسوعاست. اینجا باید غوغایی میشد و سینه زنی در خیابانها راه میافتاد. برای امام حسین (ع) باید بیرون بیاییم تا شهر اینگونه خاموش نشود و بسیجیها و مردمی که بیشتر برای دفاع از شهر مقاومت میکردند، روحیه بگیرند.
4، 5 نفری بیرون آمدیم و من شروع به نوحه خوانی کردم. خیابانها خلوت بود، فکر نمیکردم اشخاص زیادی بیایند. یواش یواش جمعیت به ما ملحق شد، نفرات آنقدر زیاد شد که صدایم به جمعیت نمیرسید و با بلندگوی دستی شروع به خواندن کردم. مجلس بسیار حماسی و تبدیل به خاطره شد. بعدها، از این ماجرا الهام گرفته و هیأت رزمندگان تشکیل شد که هم اکنون 640 شعبه در تمام کشور دارد.
چگونه به مداحی علاقه مند شدید؟ این استعداد را از کودکی در خود احساس میکردید؟
صدایم را از پدرم به ارث بردم، البته صدای حزین مادرم هم در خانواده معروف بود، به نظرم صدایم را بیشتر از خانواده پدری به ارث بردهام، این علاقه و استعداد صدا در تمام خانواده ما وجود دارد، یکی از عموهایم مداح و یکی قاری قرآن است، ولی علاقه من به نوحه خوانی در خانواده بیشتر از همه بود، در سه سالگی برای روضه خوانی یک روحانی به منزل ما میآمد که نابینا بود، با توجه به علاقهای که به روضه خوانی داشتم جلوی او مینشستم و از او تقلید میکردم، این علاقه همین طور ماند تا اینکه بزرگ شدم، اینقدر این مسأله با من عجین شده بود که در کلاس اول و دوم دبستان، سر کلاس هم میخواندم، چون خانوادهام مذهبی بودند، پدرم مرا به مسجد محل میبرد، درشبهای احیا مابین دو نماز جوشن کبیر میخواند و من هم در این فضا پرورش یافتم و مداح شدم.
تاسوعا و عاشورا، در دزفول خیلی شلوغ میشد 7، 8 ساله که بودم آرزو میکردم در یکی از هیأتها بخوانم. یادم میآید در یک بلندی مینشستم و به هیأتهای عزاداری نگاه میکردم که رد میشدند، نمیدانستم که خدا به من این توفیق را میدهد که در دزفول عصر تاسوعا و عاشورا این گونه زمزمه کنم. من از کوچکی دوست داشتم بخوانم و اکنون این دعای من مستجاب شده است.
شما درنوحه خوانی از چه کسی الگو میگیرید؟ آیا آموزشی هم دراین باره دیدهاید؟
الگو گرفتن من بیشتر از سبکهای جنوب، بخصوص دزفولی است. نوحهها و شعرهای حماسی که در زمان جنگ خواندم همه از سبکهای قدیمی دزفول بود، یادم هست، سال 59 که جنگ شروع شد، یک سبکی حاج حبیب الله معلمی که شاعر دفاع مقدس بود، نوحههای جنگی و حماسی میخواند، «حرخطا کارم، پشیمانم» و من اول جنگ آن را میخواندم. میگفت این مال 15 سال قبل است که من سال 59 با خواندن آن سبک قدیمی دوباره آنرا زنده کردم.
البته درمورد آموزش هم باید بگویم که من به طور مستقیم نزد کسی آموزش ندیدم، بیشتر سبک مداحان را ضبط کرده و از روی نوار، سبکشان را تقلید میکردم.
بحثها و نقدهای زیادی درباره مداحیهای امروز در جریان است. جایگاه مداحی را در کشور چگونه ارزیابی میکنید و چه پیامی برای نوحهخوانها دارید؟
طبق روایات پیامبر (ص) هر سال که میگذرد، حرارت عشق و محبت امام حسین (ع) در قلوب مؤمنین بیشتر میشود. مداحان جایگاه بسیار مهمی دارند که جدا از سخنرانی و مداحی، میتوانند بصیرت بخشی کنند. غیر از شور، شعور را هم انتقال بدهند، صفات امام حسین (ع) را بیان کنند، همه این هنرها را مداحها میتوانند انجام دهند، متأسفانه کسانی را داریم که میگویند شما غیر از بحث روضه و امام حسین (ع) وارد بحث دیگری نشوید. مداحان جایگاه بسیار مهمی دارند، چندین هزار نفر پای منبر مداحان مینشینند. مداحان باید حواسشان باشد که این جایگاه را خداوند به آنها داده و بهترین موقع بهرهبرداری و استفاده علیه دشمن است، دشمن از همین محرم و صفر ضربه خورده، همانگونه که امام (ره) فرمودند، باید این جایگاه را حفظ کنند و بتوانند از آن بهترین بهره را ببرند.
رمز دلنشین بودن صدای خود را در چه میدانید؟
جز اینکه اهل بیت (ع) منتی بر من گذاشتند، نمیدانم سببش چه بوده است. خودم را نگاه میکنم، واقعاً چنین لیاقتی را نداشتم، جز این که بگویم بر من منت گذاشتند «تا یار که را خواهد و میلش به که باشد» این میل و لطف را به ما کردند، من جوانیام را در کنار اولیای خدا، مثل مهدی باکری، کاوه، دستواره، حاج همت و یا بسیجیانی که گمنام شهید شدند گذراندم که اکنون در میان ما نیستند، اینها به صدا، درون و حنجره ام اثر کردند.
یکی دیگر از نعمتها را وجود پربرکت سپاه میدانم، چون عضو سپاه بودم، جناحها نتوانستند به خاطر سپاهی بودنم، مرا به طرف خودشان بکشند، جز بحث ولایت که بحث اعتقادی است که همه ما باید سینه چاک ولایت باشیم.
بنابراین صدایی که ما داشتیم به نظرم صفای امام (ره)، دعای پدر و مادر و خانواده شهدا بود که اثرگذار و ماندگار شد.
یکی از نوحههایی که شما در دوره دفاع مقدس خواندید«ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود» بود که خیلی در روحیه رزمندگان اثرگذار بود، این نوحه را چه زمانی خواندید؟
شعر «ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود» که ما را مشهور و رسانهای کرد، اولین شعری است که از معلمی گرفتم. یعنی اولین نوحهای بود که شعر آن توسط پسرش به دست من رسید، این نوحه را قبل از اینکه خدمت امام (ره) بروم، برای نیروهای هویزه که میخواستند عملیات کنند به واسطه حسین علمالهدی، خواندم. وقتی هم بود که عشایر را خدمت امام (ره) برده بودند، آن موقع رژیم بعث شایعه کرده بود، عربهای اهواز با صدام هستند و علم الهدی میخواست بابردن عشایر پیش امام، نشان دهد که چنین چیزی نیست، تصور نمیکردم که فضای اینجوری پیش بیاید، ولی به عشق زیارت امام آمدم، وقتی عشایر را به جماران بردیم و آنجا خواندم، آن روز سه باراز تلویزیون پخش شد، اولین شعر از معلمی و نخستین اجرایم برای کسانی بود که جز 4، 5 نفر آنها همهشان شهید شدند، اجرای بعدی در محضر امام (ره) بود و همه اینها دست به دست داد تا این شعر زندگی ما را عوض کند و مسیر زندگیام همین بشود که دارم.
چه پیامی برای نوحه خوانها دارید؟
به دقت سفارشات مقام معظم رهبری را بخوانند و به آن عمل کنند؛ اگر این سفارشات را اجرا کنند مداح موفقی خواهند شد و مورد رضایت اهل بیت (ع) و امام زمان (عج) واقع خواهند شد. همه سفارشات در پیام آقا هست و چیزی کم و کسر ندارد.
امسال در تهران هم برنامه دارید؟
محرم امسال تهران نخواهم بود، البته چند وقت پیش دو شب در مهدیه و در هیأت خوزستانیهای مقیم مرکز بودم، محرم امسال در شهرهای مختلف خوزستان مثل بهبهان، دزفول، شوشتر و اندیمشک و ... خواهم بود.
کد خبر: ۴۷۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۸
تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد!
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش رويش نيوز، تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است.
در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، عارف وارسته و عالم برجسته حضرت علامه آقا محمد بيدآبادي هستند و امروز - اول محرم - سالروز رحلت ايشان است.
نگاهی گذرا بر زندگینامه علاّمه بیدآبادی
آقامحمّد ـ که به خاطر سکونت در محلّه بیدآباد اصفهان،به بیدآبادی شهرت یافت، در خانواده ای علمی و مذهبی دیده به جهان گشود، پدرش ملاّ محمّد رفیع گیلانی، که نسبش به شیخ زاهد گیلانی (درگذشته 700 ق) می رسد، دانشمندی محقق و زاهد و مجتهد بوده است. آقا محمّد رفیع، از زادگاه خود، گیلان، به اصفهان مهاجرت و در محله بیدآباد اصفهان سکونت کرد و از این رو،به ملاّ محمّد رفیع گیلانی بیدآبادی مشهور شد.
ایشان در دامان پدری فرزانه و زاهد و در بستر علمی و مذهبی حوزه علمیه اصفهان، که در آن روزگار بزرگ ترین حوزه علمی تشیع به شمار می رفت، به تحصیل علم و کمالات پرداخت و با ذهن و روان حق جویش، از محضر فقیهان، محدثان، حکیمان و عارفان بزرگ بهره برد و با دستیابی به درجه های بالای علم و کمال از جمله بزرگان و نام آوران تشیع،در آن زمان گردیدalt.
اوایل عمر حضرت علامه بیدآبادی مقارن با پایان صفویه و غائله افغانها است. وی از شاگردان سید قطب الدین محمد نیریزی شیرازی (صاحب منظومه فصل الخطاب) و آخوند ملا اسماعیل خواجویی (م 1173 ق) بود. گفته شده که علامه بیدآبادی محتملا از سید حیدر آملی و او از فیض کاشانی و او از ملا صدرا حکمت را یاد گرفته است.
افزون بر آن، آقا محمّد که مربّی بسیاری از بزرگان در سیر و سلوک گردید، به منزل ها و مرحله های بالایی در «سلوک الی الله» دست یافت و به ویژه، در مرتبه «خوف» به جایگاه بلندی رسید.
«خوف» و «رجاء» دو مرحله سیر و سلوک است. در اثر خوف، انسان خود را از انجام دادن کارهای حرام و ناپسند و رفتارهای بد و برداشتن گام های خطرناک باز می دارد و از تماس با کارهای نهی شده دوری می کند و رجاء و امیدواری، انسان را به سوی امور حلال و پسندیده سوق می دهد.
آقا محمّد بیدآبادی، علاوه بر جامعیت در علوم عقلی و نقلی و چیرگی بر دانش های متداول زمان خود، در دانش های غیر رسمی و به اصطلاح، «علوم غریبه»، از جمله «کیمیا» نیز مهارت بسيار ویژه ای داشته اند.
حضرت علامه بیدآبادی در اول محرم 1198 وفات یافت و پیکر مطهر او را بنا به وصیت خودش در تخت فولاد اصفهان کنار قبر میر معصوم خاتون آبادی، که قبر پدرش هم در همانجا قرار داشت، دفن نمودند. مقبره او در صحن شرقی تکیه خوانساری قرار دارد. مرحوم محمدکاظم واله در قطعه شعری که اکنون بر سنگ مزار او حک شده است ماده تاریخ وفات او را اینچنین به نظم آورده است:
کرد واله از پی تاریخ او بیتی رقم تا بود هر مصرعی بر سال فوتش رهنمون
قبلهی ارباب علم آقا محمد شد ز دهر برگزیده عارفی عالم شد از دنیای دون
علامه بیدآبادی وصیت کرده بودند که بر بالای قبر وی گنبد و بارگاهی ساخته نشود.و بر طبق همین وصیت قبر وی تا حدود 120 سال بعد از وفاتش بدون گنبد و بارگاه بوده است.تا اینکه مرحوم میرزا سلیمان خان رکن الملک که نایب الحکومه اصفهان و از اولاد خلف بیک بود،عمارت چهار طاقی بر بالای قبر وی ایجاد نمود.بر مزار وي سنگي بسيار نفيس و ارزشمند قرار دارد كه اشعار آقا محمد كاظم واله به خط بسيار زيباي نستعليق بر روي آن حك شده است. يكي از كرامات مشاهده شده در تخت فولاد مربوط به ايشان است . مرحوم مهدوي نقل مي كنند كه هنگام دفن ميرزا حسين ناييني در كنار قبر آقا محمد بيدآبادي ، به قبر ايشان راهي باز شد و جسد مطهر آقا محمد بيدآبادي سالم بود و هيچگونه تغييري نكرده بود در حالي كه 127 سال از فوت ايشان مي گذشت.
ویژگی های اخلاقی و رفتاری آقا محمّد
عارف بید آبادی، با اینکه مورد مراجعه بیشتر مردم بود و نیازهای همگان را برطرف می ساخت، هیچ گاه از کسی درخواستی نکرد. او مصداق حقیقی «کن فی الناس و لا تکن معهم؛ در میان مردم باش و با آنها نباش» بود. روح توکل و اعتماد او به پروردگار جهان و علوّ مرتبه شخصیت انسانی اش، به او اجازه نمی داد، دست نیاز به سوی دیگران دراز نماید.
آقامحمّد کارهای شخصی، از جمله خرید لوازم ضروری زندگی و حمل و نقل آنها و…را خودش انجام می داد و یاری کسی را نمی پذیرفت.
صاحب رسم التواریخ در این مورد می نویسد:مرحوم آقا محمّد بیدآبادی،خودش به در دکان خبّاز و بقال و قصاب و سبزی فروش می آمد و آذوقه و مایحتاج خود را به دوش گرفته و به خانه خود می برد.
قناعت و بی نیازی
پادشاهان و فرمانروایان وقت، احترام بسیاری برای آقامحمّد قائل بودند. وزیران و امیران به خدمتش می رسیدند و از او کسب فیض می کردند، آنها آرزو داشتند، علامه از ایشان بخواهند کاری برایش انجام دهند و آنها با انجام آن خواسته، ارادت خود را به وی نشان دهند، ولی او از آنها هیچ چیزی نمی خواست.
از جمله آنها علی مراد خان زند، چهارمین پادشاه از خاندان زندیان بود که یک روز، با کمال فروتنی به دیدنش آمد. آن ذات مقدّس، آن سلطان را در مجلس خود، با فقیرانی که در آنجا حاضر بودند، هم ردیف و همنشین نمود. سلطان هفت هزار تومان پول نقد از مال خالص حلال خود را که از زراعت به دست آورده و برابر با قیمت بیست هزار خروار غله بود، نزدش گذارد و عرض کرد که این پول را میان نیازمندان قسمت نما.
آقا محمد فرمود: من مستحق نمی شناسم، مستحق شناس خدا می باشد، این مال را به رعیت ها بده. علی مراد خان گفت، من با رعیت ها به زراعت پرداختیم و بنابر عدالت آنها بهره خود را بردند و من هم بهره و سود خود را.
فرمود: اگر چنین است «ای بنده خدا» به تدریج من فقیر و مستحق پیدا می کنم و با نوشته ای نزد تو می فرستم. تو به دست خود پول را به آنها بده، زیرا طبق روایت، اگر تو به دست خود یک دینار به ایشان انفاق کنی، بهتر از آن است که من مال تو را به اذن خودت هزار دینار انفاق نمایم….
وقتی حضرت بیدآبادی(ره) قلب زن رقاص و اشرار را از شیطان تخلیه کرد
در كتاب کرامات و حکایات عاشقان خدا جلد اول، آمده است كه روزی جمعی از اشرار اصفهان که مرتکب هرگونه خلافی شده بودند،تصمیم می گیرند کار جدیدی و سرگرمی تازه ای برای آن روز خود بسازند.پس از شور و مشورت با یکدیگر،به این فکر می افتند که یک نفر روحانی را پیدا کرده و سر به سر او گذاشته و به اصطلاح خودشان(تفریحی) بکنند!
به همین خاطر در خیابان و کوچه به دنبال یک روحانی می گردند که از قضا چشم آنان به عارف بالله و سالک الی الله مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ بیدآبادی(رضوان الله علیه)
می افتد که در حال گذر بودند.گروه اراذل و اوباش به محض دیدن این عالم گرانقدر نزد ایشان رفته و دست آقا را می بوسند و از ایشان تقاضا می کنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و از تجرد درآورند.ایشان نگاهی به قیافه شیطان زده آنان نمود و در هیچ کدام اثری از صلاح و سداد نمی بینند ولی با خود می اندیشند که شاید حکمتی در آن کار باشد،به همین دلیل دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محله های اصفهان می روند.سرانجام به خانه ای می رسند و آنان از ایشان دعوت می کنند که به آن مکان وارد شوند.
به محض ورود ایشان،زنی سربرهنه و با لباس نامناسب و صد قلم آرایش صورت،از اتاق بیرون آمده و خطاب به مرحوم حضرت آیت الله بیدآبادی(نور الله قبره)می گوید: به به!حاج آقا خوش آمدی،صفا آوردی!!
ایشان متوجه قضایا می شوند و قصد مراجعت می کنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و می گویند:چاره ای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی!!!
آن عالم سالک در همان زمان متوجه دسیسه آن گروه مزاحم می شوند و به ناچار داخل اتاق می شوند.آن جماعت گمراه به ایشان دستور می دهند که در بالای اتاق بنشینند، و سپس همان زن که در ابتدا به ایشان خوش آمد گفته بود،در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته،وارد اتاق می شود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق می چرخد!!
جماعت اوباش نیز حلقه وار دور تا دور اتاق نشسته و کف می زنند.زن مزبور،در حال رقص گهگاه به آن عالم ربانی نزدیک شده و در حالی که جسارتی به آن بزرگوار نیز
می نماید،این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر می گوید:گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را!!!!!
پس از دقایقی که آن گروه گمراه غرق شعف و شادی و سرگرمی خود بودند و ایشان سر به زیر افکنده بودند،ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان می فرماید: تغییر دادم.........
به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم سالک خارج می شود،آن جماعت به طرف ایشان به سجده می افتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه می زنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری می نماید.
در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند: در یک لحظه قلب آنان را از تصرف شیطان به سوی خداوند بازگرداندم.....
alt
نحوه برخورد با مخالفین
از جمله ویژگی های اولیای خدا، بردباری و گذشت است و در فضیلت این دو ویژگی، همان بس که خداوند متعال با این دو صفت خودش را در قرآن توصیف کرده است.
إنَّهُ کان حلیماً غفور
در داستانی نقل کرده اند: یکی از بدخواهان حکیم متأله بیدآبادی -که ظاهراًشاگرد ایشان هم بوده است- در غیاب معظم له نسبت های ناروا به ایشان می دهد و زبان به بدگویی از علاّمه باز می کند. عارف بیدآبادی که به راستی، عالمی حلیم و برخوردار از صفات پسندیده کریم بود، بدون هیچ گونه واکنشی منفی، تنها نامه ای برای تنبه و آگاهی این فرد می نویسد. بیدآبادی که عابد و سالکی زاهد و اهل ریاضت و مجاهدت بود، با شنیدن این ناسزاها و بدگویی ها نه تنها ناراحت نشد، بلکه تحمل این نوع دردها را موجب تذکر و فرو رفتن بیشتر در خود و نیز دستیابی به مقامات عرفانی و معنوی بیشتر می دانست.
داستاني از علم كيمياي علامه بيدآبادي
بيدآبادي همچنين در علم كيميا مهارت داشت و تبديل فلزات پست به طلا را عملاً در اصفهان انجام مي داد و چندين رساله و كتاب در اين خصوص از خود بجاي گذاشته است. در رستم التواريخ آمده است كه:«آن مرحوم نزديك وفات خود به ديدن جناب قدسي آداب،ميرزا محمد علي ولد ميرزا مظفر خليفه سلطاني آمد و خواست علم كيميا را تعليمش نمايد، آن كروبي قريحه قبول ننمود و فرمود اين بار بسيار گران است و مرا تاب و طاقت و توانايي برداشتن اين بار گران نيست و اگر متحمل اين بار گران بشوم تكليف بر من شاق مي شود و در اين باب صلاح خود را نمي دانم پس مرحوم آقا محمد چون غير آن پاك فطرت از براي اين علم شريف سزاوار با اهليتي نيافت، چه از اولاد خود چه از ديگران،پس ناچار اين امانت خدايي را مانند درّ مكنون در گنجينه دل به خاك برد و آن را به هيچ كس نسپرد.»
نکوهش دنیا و دنیا داران و عُزلت
عارف بید آبادی درباره ی اهل دنیا -به معنای نکوهیده آن- و خوبی کناره گیری از آنها می فرماید: پس اگر خواهی که نفس خالص به دست آوری و این قلب قلاّبی به جا بگذاری، از این دنیا در نفست نفرین کن و گوشه گیری و عزلت از این دنیا بکن و از رفت و آمد مردم روزگار خود، چه خواص و چه عوام بپرهیز….
در حکایتی زیبا و شنیدنی، می توان، دیدگاه عارف بیدآبادی را در مورد دنیا و دنیاداران دریافت. یکی از عمّال دیوان، به آقا محمّد بیدآبادی ـ که از علماء العارفین است ـ گفت که تو مرد خدایی و من مرد دنیایم. آقا محمد هم دو دست بلند کرده بر مغز او اشاره کرد که خاک بر سرت که تو دنیا نیز نداری، دنیا آن بود که نمرود و شدّاد و فرعون داشتند
.
ساده زیستی
آقا محمّد، با اینکه در زمان خود از نامداران و مورد توجه همگان بود، به گونه ای که صاحب منصب های حکومتی آن زمان در تلاش برای نزدیک شدن به او بودند، زندگی ساده و بی پیرایه و سختی را انتخاب کرده بود. همین زهد و سخت زیستی و روی گردانی از دنیا، وجود او را شایسته پذیرش فیوضات ربانی گردانید. بیدآبادی، حقیقت زهد را یافته و در خود پیاده کرده بود، البته نه زهد به معنای رهبانیت و ترک دنیا که اسلام با آن مخالف است، بلکه زهد اسلامی که آدمی، برای بهتر انجام دادن همه مسئولیت های فردی و اجتماعی، سادگی و دوری در آلایش های زندگی، شیوه خود قرار دهد و نسبت به زرق و برق زندگی بی توجه باشد، از گرم و سرد زمانه ترسی نداشته باشد. زهد اسلامی با ریاست داشتن و مال و زن و فرزند و غیره مغایرتی ندارد، چنان که همه اینها، در حدّ اعلا برای آقا محمّد بیدآبادی فراهم بود.
این عارف بزرگوار، خود می فرمود: طالب عقبی باید، به دل از جاه و مال دنیا بی رغبت باشد، نه آنکه به زبان و گفتگو زاهد و به دست و پا ودندان چنگ به دنیا بزند….
می گفتند: منزل شخصی آقا محمّد در محلّه بیدآباد و دارای درب کوتاه و کوچکی بود. روزی به وی پیشنهاد کردند تا درب خانه اش را تغییر بدهد و بلند سازد، او پاسخ داد: «پس از این، کسی که در آن ساکن شود، درب منزل را تغییر خواهد داد»، یعنی بزرگ کردن درب خانه مربوط به مالک بعدی این خانه خواهد بود.
حاضران تعجب کردند، ولی به احترام شخصیت آقامحمد و نیز به خاطر اطمینان به گفته های او، که از روی دانش و آگاهی پیشگویی می کرد، ساکت شدند و سخنی نگفتند. طولی نکشید که پس از وی، منزل در اختیار سید حجت الاسلام شفتی قرار گرفت و چنانچه آقا محمّد پیش بینی کرده بود، حجت الاسلام، وضع منزل را تغییر داد و درستی گفتار آن عارف بر همگان آشکار گردید.
از دیگر ویژگی های آقا محمّد این بود که با همه احترامی که فرمانروایان و زمامداران وقت، به او می گذاشتند، ساده زیستی و فروتنی او به گونه ای بود که از سوار شدن بر چهارپا و بیرون رفتن با آن ابایی نداشت، آن هم سوار شدن بر یک الاغ رعیتی با پالان معمولی؛ و با همان حال، مسافت های دوری را می پیمود.
در مورد خوراک او می نویسند: در ماه، یک مرتبه گوشت می خورد و پیش از استفاده از این گوشت، صد رأس گوسفند قربانی می کرد و میان نیازمندان و مستمندان تقسیم می نمود.
در مورد پوشاک و حرفه وی نیز چنین نوشته اند:«و جامه های وی کرباس و پشمینه کم بها بود و به کسب تکمه چینی اشتغال داشت و خط شکسته را خوب می نوشت…»
در مورد محل تدریس و تربیت او گفته اند که بسیار ساده و بی ریا بوده است:و در حجره ی نشیمن خاصش که دانش آموزان بسیار، از ارباب علم و حکمت در آنجا فراهم می آمدند، فرش بوریا و در اطراف و حواشی اش پوست گوسفند گسترده بود و بر آنها می نشستند«
دستوري از علامه بيدآبادي
در كتاب فيض حضور آمده است، مرحوم حاج محمد حسن شرکت يكي از علما و عرفاي اصفهان نقل می کنند كه آیت الله بیدآبادی 5 سفارش مهم داشتند و همیشه می فرمودند که افراد ملتزم به آن باشند:
(1) همیشه با طهارت (وضوء) باشید.
(2) نماز اول وقت اقامه شود.
(3) بیداری سحر از دست نرود.
(4) غسل جمعه فراموش نشود.
(5) مهمتر از همه: همیشه خود را در حضور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه ببینید(دائم الحضور بودن)
فهرست کلی مکتوبات و آثار علامه بیدآبادی عبارتند از:
1.آثار در زمینه تفسیر قرآن
2.آثار در زمینه علم کیمیا
3.آثار در سبک عرفای متاله
4.نوشتهها در زمینه حکمت و کلام
بیدآبادی به عربی و فارسی آثاری از خود برجای نهاده است که عبارت اند از:
1.تفسیر قرآن به عربی
2.رساله ای به فارسی با عنوان فی علم التوحید علی نهج التجرید که در منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران چاپ شده است.
3.رساله حُسن دل به فارسی، تحقیق و تصحیح علی صدرایی خویی و محمدجواد نورمحمدی
4.«رساله در سیر و سلوک» در پاسخ میرزای قمی به عربی که همراه با ترجمه فارسی در مجله پیام حوزه 1372ش به چاپ رسیده است.
5.«رساله در سیر و سلوک» در پاسخ سید حسین قزوینی که مکرراً چاپ شده است.
6.«فصلی در آداب تخلیه و تحلیه»
رساله ای با عنوان سیر و سلوک نیز منسوب به علامه بیدآبادی است که همراه با شرح میر سیدحسین مدرس هاشمی در 1377 ش منتشر شده است. نراقی نیز دستورالعملی از او در سیر و سلوک نقل کرده است.
اهمیت ویژه حضرت علامه محمد بیدآبادی در انتقال فلسفه غنی اصفهان عصر صفوی به روزگار بعد از خودش بود زیرا با انقراض سلسله صفویه فلسفه در حوزهی اصفهان دستخوش نابودی و فراموشی بود ولی آقا محمد بیدآبادی با تربیت شاگردان بزرگی همچون ملا علی نوری توانست فلسفه ملاصدرا و علم حکمت را به نسل بعد منتقل کند.
در عین حال مرحوم بید آبادی بیشتر در عرفان بروز و ظهور کرده است. بیدآبادی در عرفان، مرید سیّد قطب الدین نیریزی (1100ـ1173)، از ارکان سلسلة ذهبیّه بود و پس از مرگ او قطب این سلسله شد. گفته اند سلسلة عرفانی برخی عارفان متشرع ساکن نجف و کربلا، مانند سید احمد کربلایی سیّد مرتضی کشمیری، ملا فتحعلی سلطان آبادی، ملا حسینقلی همدانی و سید مهدی بحرالعلوم به بیدآبادی متصل است.
رسائل عرفانی بسیار ارزشمند و جذاب او روح آدمی را مخاطب ساخته و به آن هشدار میدهد تا پرده غفلت را کنار زند. چنانکه مینویسد: «مرگ را دایم در نظر دار تا همه کارهای دشوار بر تو آسان شود. بلکه مشتاق آن گرد تا به شیرینی بمیری نه به تلخی، یعنی با گریه و زاری و سوگواری از برخورداری:
آنچه نوشته شد، تنها شمّه ای از زندگانی حکیم بیدآبادی بود.
کد خبر: ۴۷۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
هركاري كه براي انسان ضرر داشته يا باعث وهن دين و مذهب گردد حرام است و مؤمنين بايد از آن اجتناب كنند قمهزني علاوه بر اينكه از عرفي از مظاهر حزن و اندوه محسوب نميشود و سابقهاي در عصر ائمه، عليهمالسلام، و زمانهاي بعد از آن ندارد و تأييدي هم به شكل خاص يا عام از معصوم، علیهالسلام، در مورد آن نرسيده است. در زمان حاضر موجب وهن و بد نام شدن مذهب ميشوددر هيچ حالت جايز نيست
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
رویش نیوز- حجت الاسلام مهدی مسائلی: مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای هم در غالب فتوای فقهی و هم در غالب حکم حکومتی بیاناتی را در مورد قمهزنی دارند. توضیح بیشتر آنکه فتوا و استنباط فقهیِ مقام معظم رهبری در مورد قمهزنی مبنی بر حرمت آن در هر زمان و هر مکانی است و از این جهت مقلِّدین ایشان باید از انجام آن حتی به صورت پنهانی خودداری کنند، ایشان دراینباره میفرمایند:«هركاري كه براي انسان ضرر داشته يا باعث وهن دين و مذهب گردد حرام است و مؤمنين بايد از آن اجتناب كنند قمهزني علاوه بر اينكه از عرفي از مظاهر حزن و اندوه محسوب نميشود و سابقهاي در عصر ائمه، عليهمالسلام، و زمانهاي بعد از آن ندارد و تأييدي هم به شكل خاص يا عام از معصوم، علیهالسلام، در مورد آن نرسيده است. در زمان حاضر موجب وهن و بد نام شدن مذهب ميشوددر هيچ حالت جايز نيست»( اجوبة الاستفتائات، ترجمه فارسي، ص326.) اما افزون بر این فتوا، ایشان در بیاناتی دیگر حكم به ممنوعیت قمهزدنِ علنى و آشکار نمودهاند. ایشان در قسمتي از جواب نامه امام جمعه اردبيل مبنى بر اعلام تبعيت مردم اردبيل از نصايح و رهنمودهاى رهبر انقلاب در مسأله عزادارى فرمودند: «امروز اين ضرر بسيار بزرگ و شكننده است؛ و لذا قمهزدن علنى و همراه با تظاهر، حرام و ممنوع است.»alt
بايد توجه داشت كه در مواردي كه مرجعی به موردي حكم كند براي كلية مكلّفين حتي كساني كه از ايشان تقليد نميكنند واجب است كه آن را اطاعت كنند و حتی در صورتي هم كه فتواي مرجع تقليد دیگری با آن حكم خلاف يكديگر باشد، به يقين حكم بر فتوا مقدّم بوده و مخالفت با آن حرام ميباشد. آيت الله سيد محمد كاظم يزدي در كتاب «عروة الوثقي» مينويسد: «حكم الحاكم الجامع للشرائط لا يجوز نقضه و لو لمجتهد آخر... ؛ يعني اگر حاكم با فرض دارا بودن شرائط شرعي حكمي صادر كند هيچ كس حق نقض و مخالفت با آن را ندارد، حتي اگر مجتهد ديگري باشد...» اين مسئله فتواي جميع فقها است. بر اين اساس، وقتي ميرزاي شيرازي- قدسسرّه- فرمود: «اليوم استعمال تنباكو حرام است»، اجرای آن حكم بر همگان واجب بود، حتي بر خودش و نقض آن حكم حرام بود، حتي بر خودش.
پس اگر حتی مرجعِ تقلید کسی اجازة انجامِ قمه زنی را نیز داده باشد، واجب است چنین کسی از انجامِ علنی و آشکار قمهزنی خودداری کند، زیرا رهبری در این باره حکم به ممنوعیت آن نمودهاند.
البته ممکن است عدهای از روی لجاجت و یا غرض ورزی اظهار کنند که عنوان ولایت فقیه را اصلا قبول ندارند، اما به هر حال قمهزنی علنی در نظام جمهوری اسلامی ایران ممنوع است و انجام علنی آن نوعی تخطی از قوانین و مقررات اجتماعی کشور است، بیشک در هر کشوری قوانین اجتماعی وجود دارد که هرکس و با هراعتقادی باید به آنها احترام بگذارد، در غیر این صورت هرج و مرج بر جامعه مستولی خواهد شد.
باز در این میان بعضی از دوستان نیز میخواهند درباره حکم رهبری تشکیک نمایند و با فتوا و نظر شخصی خواندن فرمایشات رهبری، به اصطلاح در این موضوع میانداری کنند. اما این عزیزان باید توجه داشته باشند که بعضی از فرمایشات رهبری نص در حکم بودن آنها دارد و این گونه برداشتها به نوعی اجتهاد در مقابل نص است. زیرا اگر رهبری تنها با تعبیر « حرام » از قمهزنی یاد میکردند جایی برای این استنباط آنها بود؛ ولی هنگامی که تعبیر «ممنوع بودن قمهزنی» از سوی ایشان به کار می رود نشان از حکمی عمومی دارد که همة مردم کشور مؤظف به رعایت آن هستند. رهبری انقلاب افزون بر آن که در جواب نامه امام جمعه اردبيل در سال 1373 از این تعبیر استفاده نمودند و فرمودند: «قمهزدن علنى و همراه با تظاهر، حرام و ممنوع است» در سالهای بعد نیز بر این حکم خویش تأکید داشتهاند، چنانچه ایشان در سال 1388 ایشان صریحا فرمودند: «قمه زدن که گفتیم این ممنوع است، نباید این کار انجام بگیرد؛ این، مایهی دراز شدن زبان دشمنان علیه دوستان اهلبیت است.»( بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون۱۳۸۸/۰۹/۲۲) افزون بر این، فرمایشات رهبری درباره قمهزنی به گونهای است که نشان این سخنان فراتر از یک نصیحت و یا استنباط فقهی شخصی است. چنانچه ایشان صریحا در اینباره میفرمایند: «اين كار را نكنند. بنده راضي نيستم. اگر كسي تظاهر به اين معنا كند كه بخواهد قمه بزند، من قلباً از او ناراضيام.»( بيانات مقام معظم رهبري در آستانه ماه محرّم سال1373)
کد خبر: ۴۷۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۵