سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
ایسنا - اکرم احقاقی: تمایلی برای مطرحشدن در رسانهها ندارند، افکار عمومی با وجود اینکه همسرانشان را به خوبی میشناسد، از آنها تصویری در ذهن ندارد. خواسته یا ناخواسته، پشت پرده، نقشهای سیاسی و اجتماعیشان را ایفا میکنند، با این حال نقش اصلیشان، همان نقش سنتی همسری دلسوز و مادری مهربان است. همتایان آنها در عالم سیاست در برخی کشورها به عنوان «بانوی اول» تلاش میکنند نقشی متفاوت از قبل داشته باشند و مستقل از همسرانشان شخصیت حقوقی متمایزی برای خود ایجاد کنند، اما در عرف سیاست ایران این جایگاه تعریف نشده و شاید خود این افراد هم چندان تمایلی برای کسب آن ندارند.
با این حال ، همسران روسای جمهور ایران اگرچه از الگوی کشورهای غربی در کسب جایگاه بانوی اول پیروی نکردهاند، اما قطعاً همواره در کنار همسرانشان، آنها را در پیشبرد کارها یاری دادهاند. صاحبه عربی اطلاعات چندانی از خانم «صاحبه عربی» و فرزندانش در فضای مجازی منتشر نشده است؛ به نحوی که در برخی از گزارشهای خبری در مورد خانواده حسن روحانی در دوران انتخاب نیز، به این موضوع اشاره شده است. اما بر اساس آنچه در کتاب خاطرات حسن روحانی نوشته شده «صاحبه در سال 1333 در سرخهی سمنان در یک خانواده مذهبی و سنتی به دنیا آمده و پدرش عبدالعظیم عربی راننده مینیبوس بوده که بین سرخه و سمنان تردد میکرده است».
صاحبه عربی همسر حسن روحانی
او که فرزند اول خانواده است، دارای سه خواهر به نام سعیده، جمیله و ربابه و چهار برادر به نام حسن، حسین ،عباس و مسعود است. 14 سالش بود که در سال 1347 با مهریه «دو دانگ منزل مسکونی پدر و مادر داماد، مقداری زمین، آب و چند مثقال طلا» به عقد پسرخالهی 20 سالهاش حسن روحانی درآمد. مراسم ازدواجشان را در شهریور 1348 در یک فضای سنتی و مذهبی برگزار کردند. حاصل ازدواج صاحبه و حسن که به پیشنهاد پدر روحانی و با وساطت زندایی زوجین (روشن پیوندی) انجام شد پنج فرزند (سه دختر و دو پسر) است. صاحبه که داغدار فوت نابهنگام یکی از پسرانش است، در طول این سالها بیشتر در قالب یک بانوی خانهدار نقش ایفا کرده؛ چنانچه در زمان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری، خانواده روحانی نیز در کنار خانوادههای جلیلی و ولایتی از حضور در برنامه تلویزیونی «خانوادههای کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری» که قرار بود برای اولین بار از شبکه 2 سیما پخش شود استقبال نکردند. البته نام «صاحبه عربی» بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بیش از گذشته مطرح شد. او به اقتضای همسر رئیسجمهور بودن در برخی مراسم رسمی حضور پیدا میکند . خانم عربی در بهمن ماه سال 92 به همراه جمعی از همسران مقامات دولتی و سفرای خارجی مقیم تهران در مراسم افتتاحیه بازارچه خیریهای که در برج میلاد برگزار شده بود شرکت کرد و در پایان بازدید از برج میلاد در دفتر یابود آن که به نام «صاحبه روحانی» امضا کرده بود نوشت «امروز از برج میلاد دیدن نمودم. خیلی جالب و دیدنی بود، امیدوارم که موفق باشید.» اما آنچه اخیرا نام او را بیش از هر زمان دیگری رسانهای کرد، انتشار خبری در خبرگزاری فارس بود با عنوان «ضیافت همسر رئیس جمهور برای زنان در کاخ (سعدآباد)». این خبرگزاری منتقد دولت در خبر خود مدعی شد که تالار حافظیه سعدآباد در شب میلاد حضرت زهرا(س) محل برپایی جشن همسر رئیسجمهور برای همسران وزرا، سفرای خارجی مقیم تهران و زنان دولتی بوده و این مهمانی زنانه با رقص دختران و شوی لباس همراه بوده است. البته این خبرگزاری در خبر اولیه خود که بعد آن را از روی خروجیش حذف کرد مدعی شده بود که به هر یک از شرکتکنندگان در این جشن سکههایی نیز اهدا شده است. انتشار این خبر در اواخر فروردین امسال با واکنشهای متفاوتی از سوی حامیان و منتقدان دولت روبرو شد؛ تعدادی از شرکتکنندگان از جمله هنرمندانی که در این مهمانی حضور داشتند به تکذیب محتوای این خبر پرداختند و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور نیز در صفحهی شخصیاش در فیسبوک به نقل از همسرش که در این جشن حضور داشت روایتی کاملا متفاوت منتشر کرد.
صاحبه عربی همسر حسن روحانی
از سوی دیگر برخی از نمایندگان مخالف دولت در مجلس از جمله اعضای جبهه پایداری از طریق تریبون این نهاد قانونگذاری به روحانی به علت برگزاری چنین جشنی از سوی همسرش تذکر دادند و آن را نمادی از اشرافیگری عنوان کردند و در ادامه «تعدادی از بانوان تهرانی» نیز در مقابل نهاد ریاستجمهوری تجمعی را که گفته شد «خودجوش» است برگزار کردند. اما ماجرای انتشار این اخبار که بسیاری آنها را «جهتدار و حاشیهای» خواندند، به همین جا ختم نشد. از آنجا که برخی رسانههای منتشرکننده این اخبار به برخی نهادهای امنیتی وابسته هستند، این بار سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح وارد میدان شد. او روز دوشنبه 29 اردیبهشت در مراسم اعطای دانشنامه به دانشآموختگان دوره دکتری دانشگاه عالی دفاع ملی در موضعگیری کمسابقهای اظهار کرد: متاسفانه یک مقدار بازیهای رسانهای موجب تشویش اذهان عمومی میشود. مدیران رسانهها باید جلوگیری کنند از اخباری که موجب تشویش اذهان مردم، تضعیف دولت و تخریب برخی از اقدامات میشود... .بعضی اخبار بیارزش و تفرقهانگیز هستند، بعضیها هم شایعه ، تهمت و بیمبنا هستند. من خطی و سیاسی عرض نمیکنم، حتی رسانههایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند، خطا میکنند و برابر مشی و منویات رهبری حرکت نمیکنند. باید روششان را اصلاح کنند، والا ما با آنها برخورد میکنیم." و البته پس از آن هم از ارائه گزارشی توسط وزارت اطلاعات در این زمینه که باز هم علیه رسانههای مذکور بود، اخباری منتشر شد و برخی نیز از تذکر مقامات عالی کشور نسبت به رویه این رسانهها خبر دادند. آخرین خبری که در مورد «صاحبه عربی» یا روحانی در رسانهها منتشر شده، مربوط به عیادت وی از آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان در بیمارستان بهمن است.
اعظمالسادات فراحی
همسر «محمود احمدینژاد» در سال 1337 در منطقه رسالت تهران در خانوادهای متوسط به دنیا آمد. او پدر و مادری با اصلیتی مشهدی دارد که او را برای تحصیل به دانشگاه علم و صنعت فرستادند؛ دانشگاهی که زمینهساز ازدواج او با رئیس دولتهای نهم و دهم شد.
اعظمالسادات فراحی همسر احمدینژاد
«اعظم» و «محمود» در تاریخ 22 خرداد 1359 دو سال بعد از انقلاب با یکدیگر ازدواج کردند. خواهر داماد (پروین احمدینژاد) در مورد وصلت این دو که خود زمینهساز آن بود میگوید: « هر دوی آنها در آن زمان دانشجوی علم و صنعت بودند و ما هم در رفت و آمدی که به دانشگاه داشتیم خانم فراحی را میدیدیم . در مورد ایشان با برادرم صحبت کردم، دیدم نظرشان مثبت است. بعد آدرس گرفتیم و رفتیم خواستگاری. ازدواج آنها به سادگی برگزار شد؛ چون هر دو دانشجو بودند ، پدرم برای آنها خانهای در حوالی محله رسالت اجاره کرد تا رفت و آمدشان به دانشگاه راحتتر باشد.» حاصل ازدواج این دو، دو پسر به نام مهدی و علیرضا و یک دختر به نام فاطمه است. مهدی احمدینژاد پس از رئیسجمهور شدن پدر با « طیبه مشایی» دختر « اسفندیار رحیم مشایی» یار دیرین احمدینژاد ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دختری به نام زهرا است. علیرضا احمدینژاد پسر دوم نیز با خواهرزاده شهید محمود کاوه ازدواج کرده که حاصل این ازدواج نیز یک پسر است و فاطمه احمدینژاد دختر خانواده که دارای مدرک مهندسی الکترونیک و مخابرات است هم با «مهدی خورشیدی» پسر سردار احمد خورشیدی با مهریه 14 سکه ازدواج کرده که حاصل ازدواج آنها زهرا خورشیدی است. اعظم فراحی هم مانند دیگر همتایان سابق و اسبق خود تعامل چندانی با رسانهها نداشت؛ گرچه طی هشت سال دولت نهم و دهم در بسیاری از سفرهای داخلی و خارجی همراه با همسرش حضور داشت و در جریان سفرهای استانی از برخی از موسسات خیریه و بهزیستی نیز بازدید میکرد. او در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در سال 1387 نامهای به «سوزان مبارک» همسر حسنی مبارک، دیکتاتور سابق مصر در ارتباط با اهمیت رفع حصر غزه ، تلاش در راستای کمک به مردم فلسطین و بازکردن گذرگاه رفح جهت جلوگیری از وقوع یک فاجعه انسانی نوشت؛ نامهای که در سایت ریاست جمهوری در 29 دی ماه منتشر شد. اعظمسادات فراحی در جریان انتخابات ریاستجمهوری دهم تلاش کرد نقش موثرتری نسبت به قبل داشته باشد و در برخی از برنامههای تبلیغاتی احمدینژاد شرکت میکرد؛ موضوعی که در جریان انتخاب ریاستجمهوری نهم سابقه نداشت؛ گرچه برخی، فضای به وجود آمده در برنامههای تبلیغات انتخاباتی آن سال و حضور همسران رقبای دیگر در این برنامهها را عامل فعالیتهای انتخاباتی بیشتر فراحی میدانند. اعظمسادات فراحی در آذرماه 1388 در اجلاس «همسران سران جنبش عدم تعهد» که در ایتالیا با موضوع « امنیت غذایی و نقش زنان در تلاش جهانی برای مقابله با گرسنگی» برگزار شده بود هم شرکت و سخنرانی کرد. او در جریان این سفر با همسران روسای جمهور برخی کشورهای شرکتکننده در این اجلاس از جمله همسران روسای جمهور سنگال ، عراق، پاکستان و... نیز دیدار داشت. برخی از نزدیکان وی معتقدند او نقش موثری در ترغیب همسرش در جهت استفاده از زنان در کابینه دولت دهم داشته است؛ چنانچه احمدینژاد در لیست پینشهادیاش به مجلس هشتم در راستای تشکیل دولت دهم سوسن کشاورز ، فاطمه آجرلو و مرضیه وحید دستجردی را به عنوان وزرای پیشنهادی برای وزارتخانههای آموزش و پرورش، رفاه و بهداشت معرفی کرد.
اعظمالسادات فراحی همسر احمدینژاد
فراحی مدتی نیز به پیشنهاد «منیره نوبخت» مسئول سابق شورای فرهنگی اجتماعی زنان، به جمع زنان تصمیمگیرنده در این شورا که زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت میکند پیوست. او در شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیر متعهدها که در تابستان سال 91 در تهران برگزار شد، میزبان همسران برخی از مقامات شرکتکننده در این اجلاس بود. او در تالار آینه وزارت خارجه برای همتایان خود ضیافت ناهار ترتیب داد و به همراهی آنها از نمایشگاه صنایع دستی که در برج میلاد برگزار شده بود بازید کرد و با تعدادی از آنها هم دیدارهای دوجانبه داشت. فراحی به طور معمول در دیدارهای رئیس دولت نهم و دهم با زنان که به مناسبتهای مختلف برگزار میشد حضور پیدا میکرد. احمدینژاد نیز در تعدادی از این دیدارها در تقدیر از مادر و همسرش سخنانی را بیان میکرد. او در همایش پنج هزار نفری «بانوی بصیر» که در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد در مورد تعامل خود و همسرش گفت: «من بقیه مردها را نمیدانم، اما بنده اگر یک روز همسر خود را نبینم میمیرم. حاضرم همه این دنیا را برای دیدن لبخند مادر و همسرم بدهم.» اعظم فراحی در سال 91 به همراه مرضیه دستجردی (وزیر بهداشت) از سوی خبرگزاری (وفا) به عنوان یکی از 10 زن خبرساز کشور در سال 90 معرفی شد. در پایان عمر دولت دهم نیز احمدینژاد به نمایندگی از دیگر اعضای هیات دولت لوح تقدیری را به پاس تلاشها و حمایتهای فراحی از دولت و رئیسجمهور به وی اهدا کرد. زهره صادقی همسر «سیدمحمد خاتمی» سال 1329 در قم در خانوادهای اصیل، ریشهدار و شناخته شده به دنیا آمد. مادرش خواهر امام موسی صدر و پدرش دکتر حجتالاسلام والمسلمین علی اکبر صادقی بود، پدر اهل علمی که 38 سال سابقه تدریس در دانشگاه شهید بهشتی را داشت و فروردین امسال دار فانی را وداع گفت.
زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی
زهره صادقی که دختر خاله فاطمه طباطبایی (همسر مرحوم حجتالاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی) و سیدصادق طباطبایی است در سال 1353 با سیدمحمد خاتمی ازدواج کرد؛ ازدواجی که خاتمی در مورد آن میگوید: « در سال 1353 با خانوادههای معتبر و ریشهدار صدر و صادقی پیوند خوردم و از نعمتهای بزرگ این خانواده به این کوچک، ازدواج با زنی با فضیلت، صبور و مهربان از خانواده مهم صدر و صادقی است.» حاصل وصلت آنها، دو دختر به نامهای لیلا و نرگس و یک پسر به نام عماد است؛ فرزندانی که علاقه چندانی برای حضور در عرصه سیاست ندارند. لیلا در سال 1354 به دنیا آمده و دارای مدرک دکتری است و اکنون به همراه همسرش در خارج از کشور زندگی میکند. دختر کوچکتر آنها شش سال بعد (1360) به دنیا آمد و اکنون در مقطع دکترا درحال تحصیل است. او نیز به همراه همسرش در خارج از کشور اقامت دارد، عماد تنها پسر این خانواده نیز در فرودین ماه سال 1367 به دنیا آمده و اکنون دانشجوی دوره کارشناسی ارشد مطالعات منطقهای است و به همراه همسرش در تهران زندگی میکند. زهره صادقی اگرچه در خانوادهای فرهنگی و سیاسی بزرگ شده، اما هیچ وقت به صورت جدی وارد فعالیتهای سیاسی نشده و ترجیح داده بیشتر در کارهای اجتماعی و امور خیریه مشارکت داشته باشد.
زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی
او در سال 78 به همراه تعدادی از همسران اعضای دولت وقت، موسسه خیریه «بهآفرین فردا» را تاسیس کرد؛ موسسهای که مختص دانشآموزان دختر مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان است و عضویت و حمایت از فرزندان ایتام از اولویتهای اصلی آن. زهره صادقی در زمان ریاستجمهوری سید محمد خاتمی به اقتضای جایگاهی که داشت در برخی از سفرها همسرش را همراهی میکرد. او در سال 87 در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در پاسخ به نامه همسر امیر وقت قطر خواستار فراخوان دولتها و ملتها برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین شد. عفت مرعشی «عفت مرعشی» در سال 1314 در خانواده حجتالاسلام سید محمد صادق مرعشی به دنیا آمد. او که عضوی از فامیل بزرگ خانواده مرعشی و از نوادگان آیتالله سیدکاظم طباطبایی است، در سال 1337 با مهریه «مقداری باغ پسته» به همراه «آب» با علیاکبر هاشمی رفسنجانی ازدواج کرد.
عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی
عفت مرعشی که شاید بتوان او را از بین همسران روسای جمهور بعد از انقلاب، خبرسازترین و سیاسیترین فرد در سالهای اخیر دانست در کتاب خاطراتش که با عنوان «پا به پای سرو» از سوی دفتر نشر معارف انقلاب منتشر شده خود را این گونه معرفی میکند: «من، عفت مرعشی، همسر عالم مجاهد، روحانی وارسته، سیاستمدار نامی ایران زمین، تربیتیافته مکتب اهل بیت (ع)، انسان شریف و بزگوار حضرت آیتالله آشیخ اکبرهاشمی رفسنجانی هستم. مردم عزیز مرا اغلب با دو حادثه و دو روایت میشناسند. اول حادثه ترور همسرم در سال 1358 که در نجات معجزهوار ایشان صاحب نقش بودم و دوم حوادث تلخ بعد از انتخابات ریاستجمهوری در سال 1388 و صحنه رای دادن در حسینیه جماران که جملاتی از من در رسانهها انتشار یافت و بهانهای برای تخریب همسر و فرزندانم توسط تندروها شد.» عفت مرعشی در بیان خاطراتش از ازدواج با هاشمی رفسنجانی که در سالنامه سال 92 روزنامه اعتماد بازنشر شده مینویسد: "خواستگار زیاد داشتم، هم از فامیل و هم از غریبه، اما پدرم با همه آنها مخالفت کرده بود. پدرم برای دیدن آمیرزاعلی (پدر هاشمی رفسنجانی) به نوق (یکی از بخشهای شهرستان رفسنجان در کرمان ) رفته بود. بعد از بازگشت با مادرم صحبت کوتاهی کرد و پس از مدتی نیز مادرم من را صدا کرد و گفت بیا اتاق کارت دارم. نگران شدم ، حدس زدم که موضوع درباره ازدواج من است. «خانم جون» گفت: عفت جان ! حاج آقا که به نوق رفته بود آمیرزاعلی برای پسرش اکبر از تو خواستگاری کرده است. حاج آقا هم همان جا جواب قبول داده است. خشکم زده بود، دستپاچه شدم ، نمیدانستم چه جوابی بدهم ، سپاهی از افکار پریشان به یکباره به ذهنم هجوم آورد .خانم جون حرفهایش را تکرار کرد با دست اشاره کردم سکوت کند و خیلی خونسرد بدون ذرهای عصبانیت گفتم خانمجون یعنی چه همانجا جواب قبول داده ؟ چرا به من چیزی نگفته است؟ مگر زندگی من نیست ؟ مگر برای عذرا ، اقدس و نصرت با خودشان مشورت نکرد؟ برای چی قبل از این که نظر من را بپرسد، قبول کرده است؟ مگر من روی دست شما ماندهام که این جوری برخورد میکنید؟ مادرم گفت: عفت جان ، حرف تو درست است، اما پدرت را که میشناسی. کاری را بدون دلیل و مصلحت انجام نمیدهد. حتما دلیل خود را دارد. پسر سیدآمیرزاعلی باسواد است. 10 سالی است که در قم درس میخواند. میدانی که پدرت اهل علم را دوست دارد. حتما به خاطر همین موضوع بوده. تو هم لجبازی نکن و اگر نظر دیگری داری، با آقاجون صحبت میکنم که به نحوی موضوع را منتفی کند. خودت میدانی که او چقدر در مورد داماد سختگیر است. حتما خیری در این کار بوده که جواب مثبت داده و....» همراهی عفت مرعشی در جریانات مبارزات قبل از انقلاب و فعالیتهای بعد از انقلاب هاشمی رفسنجانی به خوبی در خاطرات هاشمی رفسنجانی نمود دارد؛ به نحوی که او در کتب خاطراتش بارها در جریان رخدادها و حوادث گوناگون به این نقش و نام (عفت) اشاره میکند. حاصل ازدواج عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی پنج فرزند به نامهای فاطمه،محسن،فائزه، محمد و یاسر است . دو دختر او با دو پسر آیتالله لاهوتی اشکوری امام جمعه سابق رشت و از دوستان هاشمی رفسنجانی در دوره زندان، ازدواج کردند. از بین فرزندان او فائزه هاشمی به صورت رسمی وارد سیاست و در مجلس پنجم به عنوان نماینده مردم تهران با رای بالایی مشغول به فعالیت شد.
عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی
صحبتهای جنجالی وی در آن زمان در ارتباط با ورزش بانوان از جمله دوچرخهسواری آنها با واکنشهای متفاوتی رو به رو شد. او در مجلس ششم هم کاندیدا شد ولی برخلاف مجلس پنجم با استقبال مواجه نشد . فائزه در زمان اصلاحات روزنامه «زن» را منتشر کرد که بعد از مدتی توقیف شد. اولین عکسی که از عفت مرعشی به صورت رسمی منتشر شده مربوط به سال 1360 است؛ زمانی که وی به همراه همسرش که در آن زمان ریاست مجلس را برعهده داشت به کره شمالی رفتند و با «کیم ایل سونگ» رهبر وقت کره شمالی و پدر بزرگ رهبر فعلی این کشور عکس یادگاری گرفتند. مرعشی، همسری است که هاشمی حفظ جانش را به نحوی مدیون اوست؛ چنانکه در شب 4 خرداد 1358 در حالی که دو نفر از اعضای گروهک فرقان تلاش میکردند هاشمی را به رگبار گلوله ببندند مانع از کار آنها شد و جان شوهرش را از مرگ حتمی نجات داد. آنچه باعث شد طی سالهای اخیر بار دیگر نام عفت مرعشی در رسانهها و افکار عمومی پررنگتر شود سخنان وی بعد از رای دادن در حسینیه جماران در انتخابات ریاستجمهوری دهم در سال 88 بود. عدهای از اصولگرایان سخنان وی در مورد نتایج انتخابات را تحریکآمیز عنوان کردند. اعضای خانواده عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی بعد از انتخابات 88 با چالشهای زیادی روبه رو شدند؛ به نحوی که دو فرزند آنها فائزه و مهدی هاشمی به علت اتهاماتی که علیه آنها مطرح بود مدتی را در زندان اوین به سر بردند و همچنان پروندههایی علیه مهدی و فاطمه هاشمی در دادگاه انقلاب مفتوح است، اما عفت مرعشی در طول این مدت همواره سعی کرده در کنار آنها باشد و حتی به همراه آنها چندین بار به دادگاه رفته است. منصوره خجسته باقرزاده «منصوره خجسته باقرزاده» در سال 1326 در خانوادهای مذهبی، سنتی و بازاری متولد شد. پدرش حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده از کاسبان دین دار و باسواد مشهد بود. منصوره توسط خدیجه میردامادی (مادر مکرمه رهبر معظم انقلاب) به «سیدعلی» معرفی شد و در نهایت در پاییز 1343 در حالی که 17 سال بیشتر نداشت توسط آیتالله میلانی به عقد سیدعلی خامنهای درآمد. در کتاب "شرح اسم "که به بیان زندگی مقام معظم رهبری در سالهای قبل از انقلاب 1357-1318 پرداخته است در ارتباط با ازدواج ایشان نوشته شده: «مدتی از بازگشت به مشهد نمیگذشت. بانو خدیجه که در اندیشه ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانوادهای سنتی و با علایق مذهبی پرورش یافته بود به او پیشنهاد کرد. همو پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی که چهار پنج سال پیش برای سیدمحمد ( برادر بزرگتر) رفته بود، این بار برای سیدعلی پیمود. حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان دیندار و باسواد مشهد بود. او پذیرفت که دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشتهای درآید که تصمیم دارد در مشهد ساکن شود، آیتالله میلانی و دیگر بزرگان اهل علم مشهد او را میشناسند و تأیید میکنند و به او علاقه دارند. هزینه ازدواج، آن بخش که طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آیتالله حاج سیدجواد خامنهای تأمین شد که مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده عروس که حتما قابل توجه بود. «آنها مرفه بودند، میتوانستند و کردند» اوایل پاییز 1343 سیدعلی خامنهای و خانم خجسته پیوند زناشویی بستند، خطبه عقد توسط آیتالله میلانی خوانده شد. از این زمان، همدم، همسر و همراهی تازه که هفده بهار بیشتر از عمرش نگذشته بود، پا به دنیای آیتالله خامنهای گذاشت که در همه فرودهای سرد و سخت زندگی سیاسی و شاید تکفرازهای آن در آن روزگار، یاری غمخوار و دوستی مهربان بود. کارت دعوت را سفارش دادند و روز جشن را که در خانه پدر عروس در پایین خیابان برگزار میشد، تعیین کردند. پس از عقد و پیش از همخانه شدن، نوعروس خامنهای باخبر شد که شوی 25 سالهاش پای در میدان مبارزه دارد.» خانم خجسته که خواهر حسن خجسته باقرزاده است آن طور که در کتب و رسانهها آمده نقش زیادی در همراهی و پشتیبانی آیتالله خامنهای در شرایط سخت و دشوار زندان و بازداشتها در پیش از انقلاب داشته است. خجسته باقرزاده در سال 72 در زمانی که چهار سال بود آیتالله خامنهای از سوی مجلس خبرگان رهبری به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده بود در مصاحبهای با مجله انگلیسی زبان «محجوبه» که از سوی بنیاد اندیشه اسلامی وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منتشر میشود به بیان خاطراتی از زندگی خود با آیتالله خامنهای پرداخته است. در این مصاحبه که متن کامل آن در منابع اینترنتی وجود ندارد و در آرشیو بنیاد اندیشه اسلامی در حال حاضر نسخهای از آن در دست نیست، باقرزاده در پاسخ به این سوال که شما چگونه همسرتان را در مبارزاتشان یاری میکردید میگوید: « فکر میکنم بزرگترین نقش من حفظ جو آرامش خانه بود؛ طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم. البته من نیز در زمینههای مختلف نظیر پخش اعلامیهها، حمل پیامها، اختفای اسناد و نظیر آن فعالیت داشتم. ولی فکر میکنم اصلا قابل ذکر نیستند؛ در آخرین ماههای مبارزه در رابطه با پیامهای تلفنی امام خمینی (ره) از پاریس، من آنها را برای تکثیر و توزیع به مراکزی در مشهد و دیگر شهرها ارسال مینمودم و اخبار را از مشهد و دیگر شهرهای خراسان جمعآوری نموده و به پاریس مخابره میکردم.» وی در این مصاحبه که توسط خانم شیلا مالکی دیزجی به فارسی برگردانده شده و بخشهایی از آن در ماهنامه خبری و فرهنگی «رهآورد دانشگاه» بازنشر داده شده میگوید: «هیچ مسئولیت رسمی بخصوصی ندارم و همسرم بیش از هر چیز دیگری انتظار دارند که محیط خانوادگی آرام، شاد و سالم باشد.» حاصل ازدواج آیتالله سیدعلی خامنهای و منصوره خجسته باقرزاده، چهار پسر و دو دختر است که بنا به گفته خانم خجسته پسرانش قبل از انقلاب و دخترانش بعد انقلاب اسلامی به دنیا آمدهاند. مصطفی بزرگترین فرزند آیتالله خامنهای است که بیشتر در مطالعات حوزوی مشغول است. او با دختر مرحوم آیتالله عزیزالله خوشوقت ازدواج کرده است. فرزند دوم خانم خجسته (سیدمجتبی خامنهای) از دیگر فرزندان این خانواده در عرصه رسانهای و سیاست کشور مطرحتر است. او داماد غلامعلی حداد عادل رئیس سابق مجلس و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است. مسعود فرزند دیگر خانم خجسته باقرزاده و آیتالله سیدعلی خامنهای است. او با دختر آیتالله سیدمحسن خرازی نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین ازدواج کرده است و با کمال و صادق خرازی رابطه خویشاوندی دارد. گفته میشود حجتالاسلام سیدمسعود خامنهای در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب مشغول به فعالیت است. آخرین پسر این خانواده حجتالاسلام سیدمیثم خامنهای است که با دختر محمود لولاچیان از بازاریان مذهبی تهران ازدواج کرده است. او نیز مانند سیدمسعود با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب همکاری دارد. بشرا دختر اول خانواده با حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد گلپایگانی پسر حجتالاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری ازدواج کرده است. فرزند آخر این خانواده هدی خامنهای نیز با مصباحالهدی باقری کنی فرزند آیتالله باقری کنی عضو مجلس خبرگان رهبری و قائم مقام دانشگاه امام صادق (ع) و برادرزاده آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری ازدواج کرده است. از همسر رهبر معظم انقلاب، تاکنون تصویری در رسانه ها منتشر نشده است. گرچه او در مراسم رسمی و سیاسی حاضر نمیشود و علاقهای نیز برای شناخته شدن ندارد، اما به طور معمول به دیدار خانوادههای شهدا میرود؛ چنانچه در مستندی که در مورد شهدای هستهای چندی پیش از تلویزیون پخش شد همسر شهید رضایینژاد یکی از شهدای هستهای به حضور چندینباره منصوره خجسته باقرزاده در منزلش اشاره کرد. عاتقه صدیقی (پوران رجایی) «عاتقه صدیقی» یا «پوران رجایی» تنها همسر رئیس جمهوری است که در عرصه سیاسی کشور به صورت رسمی در قالب نماینده مجلس شورای اسلامی و عضویت در احزاب فعالیت کرده است. پوران در سال 1322 در قزوین در خانوادهای متدین متولد شد، او در سال 1341 با شهید رجایی که نسبت فامیلی با او داشت ازدواج کرد.
عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی
پوران که در گذر فعالیتهای سیاسی نام خود را به عاتقه صدیقی تغییر داد، در مبارزات قبل از انقلاب به همراه شهید رجایی در فعالیتهای سیاسی مخفی شرکت داشت. در سال 1354 که شهید رجایی دبستان دخترانه رفاه را اداره میکرد در امور فرهنگی مدرسه فعال بود و علوم دینی و قرآن تدریس میکرد. در آستانه ورود امام(ره) همکاریهایی با شهید رجایی در ستاد استقبال از حضرت امام داشت. او پس از شهادت شهید رجایی، در انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی که همزمان با سومین دوره انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد از طرف مردم تهران با یک میلیون و 842 هزار و 746 رأی موفق شد به مجلس راه پیدا کند. او چهارمین نماینده زن در این مجلس بود. او توانست در دو دوره بعد هم به عنوان منتخب مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند. او در چهارمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هم کاندیدا شد، ولی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد. عاتقه صدیقی سالها از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان بود و اکنون نیز همچنان عضو این انجمن است. او طی این سالها از منتقدان سرسخت احمدینژاد بود و معتقد بود که او نام رجایی را مصادره کرده است.
عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی
حاصل ازدواج 20 ساله عاتقه صدیقی و شهید محمدعلی رجایی دو دختر و یک پسر است. کمال رجایی که بیشتر ترجیح می دهد در عرصه ی عمومی از نام خانوادگی مادرش استفاده کند، در سال 87 در گفتوگویی با شماره 61 مجله «شهروند امروز» اظهار کرد بعد از شهادت رجایی، خواستگاریهایی سیاسی از دختران رئیسجمهور شهید صورت گرفت، ولی عاتقه رجایی تلاش کرد بعد از فوت شوهرش، «این دو دختر را به آقازادهها ندهد و خانواده را حفظ کند.» عذرا حسینی یا عذرا بنیصدر «عذرا حسینی» هنگامی که در سالهای آخر دبیرستان بود با «ابوالحسن بنیصدر» که بعدها به عنوان اولین و بحثبرانگیزترین رئیس جمهور ایران بعد از انقلاب، انتخاب شد، ازدواج کرد. بنیصدر در کتاب دو جلدی "درس تجربه" که انعکاسدهنده خاطرات وی است و در آبانماه 1380 در آلمان به چاپ رسیده در مورد ازدواجش میگوید "درصدد ازدواج بودم که خواهرم به من گفت در همدان در همسایگیمان که خانواده همسر کنونیام در آنجا اقامت داشتند و من هم با برادر ایشان با هم به مدرسه میرفتیم دختری است و... . به رسم ایران خواستگاری شد و ترتیب عروسی و ازدواج داده شد. عقد در همدان صورت گرفت ولی در تهران عروسی کردیم". ابوالحسن بنیصدر و همسرش در 7 شهریور 1340 با یکدیگر ازدواج کردند و در پاییز 1342 برای ادامه تحصیل و زندگی به پاریس رفتند و سپس همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به تهران برگشتند.
عذرا حسینی همسر بنیصدر
حاصل ازدواج ابوالحسن بنیصدر و عذرا حسینی دو دختر و یک پسر است که یکی از دختران آنها به نام فیروزه در 24 مهرماه 1361 در حالی که 18 سال داشت با مسعود رجوی، سرکرده منافقین، که در آن زمان همپیمان پدرش بود و مدتی بود که همسر قبلیاش اشرف ربیعی کشته شده بود، ازدواج کرد. در مورد این ازدواج که گفته میشود بنیصدر چندان با آن موافق نبوده و به اصرار فیروزه و موافقت عذرا حسینی صورت گرفته، بنیصدر در کتاب خاطرات خود میگوید: " یک روزی که دخترم آمد پیش من، این موضوع مطرح شد. به او گفتم: « بهتر است کسی دیگری را پیدا کنیم برای ازدواج. این فرد، همسر مناسبی برای شما نیست.» او از من پرسید: «پس شما جرا با آنها در یک میثاق هستید؟» گفتم: «این میثاق، این طوری بوده، وضعیت کودتای خرداد 1360 پیش آمد و باید مقاومت از موضع آزادی انجام میگرفت. اگر آنها به سراغ من نمیآمدند، من به سراغ آنها میرفتم، اما ازدواج یک مسأله دیگری است و تنها سیاسی نیست. این موضوع، زندگی مشترک است. مضافا" من الان خودم توی تجربه هستم. بیشتر از این نمیتوانم جلو بروم»." البته ازدواج این دو چندان دوام پیدا نکرد و پس از مدتی مسعود رجوی و فیروزه بنیصدر از یکدیگر جدا شدند و مسعود رجوی با مریم قجر عضدانلو ازدواج کرد.
ابوالحسن بنی صدر و عذرا حسینی
همسر بنیصدر که در روز 30 خرداد 1360 بازداشت شد، در مورد بازداشت و نحوه آزادی خود روایات متفاوتی را نقل میکند. ولی آیتالله موسوی اردبیلی چند سال پیش در جلسهای که محمدرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی نیز در آن حضور داشته در بیان خاطراتش در مورد دستگیری همسر بنیصدر و آزادیاش میگوید: « بعد از ماجرای پنهان شدن بنیصدر و فرار او مسألهای پیش آمد. کمیتههای انقلاب اسلامی سودابه سدیفی (همسر یکی از نزدیکترین یاران بنیصدر) را به اتفاق همسر بنیصدر شناسایی و دستگیر کرده بودند. من از این قضیه مطلع نبودم. اما علیالظاهر شهید بهشتی مطلع شده بودند و با وجود همه آن سوابق دوستانه و عمیقی که بین ما وجود داشت، آقای بهشتی بر سر من فریاد کشیدند و گفتند که شنیده ام که شما همسر بنیصدر را دستگیر کردهاید، ما با بنیصدر اختلافاتی داریم و اگر خطاهایی هم کرده باشد هنوز به خطاهای او یک دادگاه صالح رسیدگی نکرده است، اما حتی اگر آن دادگاه صالح رسیدگی کند و بنیصدر را مجرم بداند هم هیچکس در ایران حق جسارت و تعرض به حقوق همسر ایشان را ندارد. ایشان فرمودند که مگر قرار است ما دوباره مناسبات ساواک را اینجا بازسازی کنیم؟!» آنطور که سایت خبر آنلاین روایت کرده است، آقای موسوی اردبیلی در این جلسه ادامه میدهد: «شهید بهشتی به من مهلت دادند و گفتند که ظرف کمتر از 24 ساعت همسر بنیصدر باید آزاد بشود.» وی همچنین از قول شهید بهشتی نقل کرده است که «ایشان فرمودند من میخواستم مستقیماً و رأساً این کار را بکنم اما چون همیشه به قانون احترام میگذارم و این ابتدا در حیطه اختیارات دادستان کل است و اگر آنجا تعللی پیش آمد رئیس دیوان عالی کشور باید مداخله کند، این اخلاق را رعایت کردم و ابتدا با شما در میان میگذارم و از شما میخواهم که پیگیری کنید ولی اگر کوچکترین تعللی بشود خودم شخصاً این کار را خواهم کرد.» ابوالحسن بنیصدر در مصاحبهای که با بیبیسی فارسی در خرداد 88 انجام داد در مورد فعالیتهای همسرش در مدت 16 ماهی که او به عنوان رییسجمهور ایران مشغول به کار بوده میگوید: «همسر من در فعالیت سیاسی به شکل جداگانه و شخصی حضور نداشت و در حال حاضر هم فعالیت سیاسی ندارد.» بنیصدر، 5 بهمن 1358 به ریاست جمهوری رسید، 20 خرداد 1360 با حکم امام از فرماندهی کل قوا برکنار شد، اول تیر 1360 به دنبال تصویب طرح عدم کفایت سیاسی در مجلس شورای اسلامی و به حکم امام خمینی(ره) از ریاست جمهوری عزل شد و هفتم مرداد 1360 به همراه مسعود رجوی حدود یک هفته پس از انتخاب محمدعلی رجایی به سمت ریاست جمهوری، با یک فروند هواپیمای بوئینگ 707 به خلبانی سرهنگ معزی، خلبان ویژه شاه، از ایران فرار کرد.
کد خبر: ۴۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۷
من در زمان امام (ره) و زمان مقام معظم رهبری به تامین نظرات رهبری مقید بودم. در زمینه هایی که از نظرات رهبری بی اطلاع بودم جویای نظرات می شدم و همان در زمان امام(ره) و هم اکنون نظرات مقام معظم رهبری را در مسائل جویا می شوم به عبارت دیگر تابع امام (ره) و رهبری بودم
کد خبر: ۴۶۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۵
رئیس کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال گفت: به یکی دو نفر در رابطه استفاده از جادوگر مشکوک هستیم و کمیته اخلاق به صورت غیررسمی و پنهان در حال رصد کردن این موضوع است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :به گزارش تسنیم، علی اکبر محمدزاده درباره اظهارات عبدالله ویسی سرمربی استقلال خوزستان علیه داور دیدار پرسپولیس و استقلال خوزستان در هفته دهم مسابقات لیگ برتر عنوان کرد: ویسی را به دلیل اظهاراتش به کمیته اخلاق دعوت کردیم. او اعلام کرد که شکایت خاصی از داور بازی با پرسپولیس ندارد اما برای اینکه موضوع را کنکاش کنیم، در حال پیگیری این پرونده هستیم و قرار است فیلم قضاوت داور مورد بازبینی قرار بگیرد. وی افزود: اگر به این نتیجه برسیم که اشتباهات داور مورد تایید کارشناسان داوری نبوده و اعتراض ویسی به داور وارد نباشد، با توجه به اینکه اظهارات این مربی خلاف قانون محسوب میشود، به او تذکر جدی میدهیم تا دیگر موجبات اعتراض سایرین فراهم نشود. رئیس کمیته اخلاق در خصوص صحبتهایی که در مورد استفاده مربیان و بازیکنان از جادوگر در لیگ برتر میشود، گفت: در زمینه استفاده از جادوگر و رمال مواردی به گوش ما رسیده اما نمیتوانیم بگوییم جادوگر در فوتبال ما وجود دارد یا نه. از دوستان درخواست داریم اطلاعاتی که در مورد استفاده مربیان یا بازیکنان از جادوگر و رمال دارند را در اختیار کمیته اخلاق قرار دهند. محمدزاده با بیان اینکه استفاده از جادوگر و رمال خلاف قانون و عرف جامعه است، تاکید کرد: به یکی دو نفر برای استفاده از جادوگر مشکوک هستیم و کمیته اخلاق به صورت غیررسمی و پنهان در حال رصد کردن این موضوع است. کمیته اخلاق به چیزی که باعث لطمه خوردن به آبرو و حیثیت فوتبال ایران شود، رسیدگی جدی خواهد کرد. باز هم میگویم استفاده از نیروهای غیرطبیعی خلاف قانون است و در صورت مشاهده با آن برخورد خواهیم کرد. وی درباره شایعه استفاده برخی مربیان و بازیکنان به اعتیاد، گفت: در این زمینه چیزی به گوش ما نرسیده است. خواهشم این است که افراد از دامن زدن به این گونه مسائل که یکپارچگی فوتبال ما را برهم میزند، دوری کنند. اگر اطلاعاتی در دستشان است، در اختیار کمیته اخلاق قرار دهند تا به آن رسیدگی شود.
کد خبر: ۴۶۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۷
مزمه بازگشت علی کریمی به پرسپولیس از شایعه به واقعیت نزدیکتر شده است و شماره هشت سابق تیم ملی باز هم به دنبال جادو اینبار روی نیمکت مربیگری است.
به گزارش آوای دنا به نقل از بنکر ، بعد از کنار گذاشتن علی دایی از نیمکت پرسپولیس و حضور حمید درخشان همه منتظر بودند تا کریمی دوباره به پرسپولیس برگردد اما او در گفت و گو با ورزش سه تاکید میکند خداحافظیاش همیشگی است. این گفت و گوی اختصاصی و خواندنی که در آن علی کریمی از داداشهای دایی تا مایلی کهن حرف زده را بخوانید.تصمیمم عوض نمیشد تصمیم گرفته ام که دیگر بازی نکنم حتی دارم فوتبال را فراموش میکنم. از آقای درخشان که نسبت به من لطف دارد تشکر میکنم ولی من تصمیمم را گرفته ام و برگشتی در آن نیست. البته اگر کمکی از دستم بربیاید در خدمتم ولی بعنوان بازیکن و مربی فعلا قصدی ندارم. اینکه میپرسید اگر میدانستم در پرسپولیس تغییراتی میشود خداحافظی میکردم یا نه خیلی ذهنی است. من تصمیمم را در پایان فصل گرفته بودم و فقط اعلامش کمی زمان برد. اصلا هم به این فکر نمیکردم در پرسپولیس چه اتفاقی بیفتد و چه کسی برود و بیاید. روزگارم بد نیست خداحافظی چیز بدی نیست و من کاملا از شرایطم راضی هستم. زمان زیادی دارم که به کارهای شخصی و خانوادهام برسم. الان هم میدانید که یک دختر به جمع ما اضافه شده و من تمام وقتم را صرف خانواده میکنم. به هرحال قبلا همیشه درگیر تمرین و اردو بودم اما حالا میتوانم جبران کنم. تاثیر مثبت نمیدانم در چه نقشی به فوتبال برمیگردم. زیاد هم برایم مهم نیست. مهم این است که بتوانم کاری کنم که تاثیر مثبت داشته باشد. البته اینکه در آینده چه اتفاقی برای من بیفتد الله اعلم. تغییر مربی در پرسپولیس از این اتفاقات در همه دنیا میافتد و البته در ایران بیشتر. در این چند روزه هم خیلی از این مساله انتقاد شده در حالی که مدیریت باشگاه صلاح دیده و یک تصمیمی گرفته. مگر زمانی که مدیر قبلی قرارداد سه ساله میبست کسی انتقاد کرد؟ او تشخیص داده بود این کار را بکند و مدیریت جدید هم به این نتیجه رسیده که تغییرات بدهد. پرسپولیس به حمایت نیاز دارد باید به مربی جدید پرسپولیس وقت بدهیم. هواداران کاری به موضوع سرمربی نداشته باشند و از تیمشان حمایت کنند. این تیم هنوز میتواند به لیگ برگردد و باید بیش از همیشه حمایت شود. فقط در این صورت است که روزهای خوب از راه میرسد. به استادیوم میروم دوست دارم به استادیوم آزادی بروم و بازیهای پرسپولیس را تماشا کنم اما میترسم که مسائلی پیش بیاید و حاشیه درست شود. به هرحال حتما چند بازی را میروم و امیدوارم پاقدمم هم برای تیم خوب باشد. کار با سیاسی ها چرا موقعی که آقایان با آقایان سیاسی قرارداد میبندند همه چیز خوب است اما تا اخراج میشوند همه چیز بد میشود و آدمها نابلد و بساز بفروش و ...؟ مگر مدیر قبلی پرسپولیس سیاسی نبود؟ یا همین آقایان هیات مدیره فعلی از ابتدای فصل حضور نداشتند؟ من اگر نخواهم با آدم سیاسی کار نکنم کلا کار نمیکنم نه اینکه بگذارم کار به اینجا برسد. باید همان اول فصل در این باره تصمیم گرفته میشد. دهان اطرافیانش را ببندند داداش آقایان شروع کردهاند به مصاحبه علیه پیشکسوتان و به بازیکنانی که همه عمرشان را در پرسپولیس بودند میگویند کفتر باز. در حالی که بعضی حیوانات از آدمها هم بامعرفتترند. خود من هم حیوان نگهداری میکنم و وفا و معرفت این مخلوقات خدا از خیلی آدمها کمتر نیست. آقایان باید دهان اطرافیانشان را ببندند تا بیش از این بیحرمتی نشود. من پرسپولیسی نیستم پرسپولیسی به کسی میگویند که زندگیاش را پای تیم گذاشته باشد. خیلیها مثل ضیا عربشاهی، همایون بهزادی، کاظم سیدعلیخانی، بهروز رهبری فرد و خیلیهای دیگر در همه عمرشان پرسپولیسی بودهاند اما ما نباید اجازه بدهیم آدمهایی که تازه به فوتبال آمدهاند درباره اینها حرف بزنند و متلک بارشان کنند. این خندهدار است آدمهایی که پای شان تازه به فوتبال باز شده غوره نشده مویز شدهاند. جوانگرایی در پرسپولیس به نظرم جوانگرایی در پرسپولیس بازی با کلمات بود. جوانگرایی یعنی شما بازیکنی رو کنی که ستاره بشود. بازیکنی که تیمش را تکان بدهد. این از وظایف هر مربیای است اما بعضیها فقط ادعایش را دارند. خدا حفظت کند مایلیکهن خدا این حاجی مایلیکهن را برای ما نگه دارد که اگر نبود خیلی از ما به خاطر یک سری از آدم ها باید دممان را روی کولمان می گذاشتیم و از این مملکت میرفتیم. خیلی از ما فقط امیدمان به اوست. رسانهها دقت کنند این درست است که درباره آدمها حرف زدن خواننده میآورد ولی رسانهها دقت کنند که با چه آدمی صحبت می کنند. به رزومه طرف نگاه کنید، ببینید چه کار کرده و بعد با او حرف بزنید تا حداقل اگر کسی خواست درباره اسطوره های پرسپولیس صحبت کند خودش هم چیزی در گذشتهاش داشته باشد. دو دستگی ممنوع باز هم از هواداران میخواهم که پرسپولیس را تشویق کنند. حتی اگر به بازیکنان علاقه ندارند فقط تیم را تشویق کنند. مربیان میایند و میروند و فقط نام پرسپولیس باقی میماند. با این دو دسته شدنها فقط پرسپولیس ضربه میخورد. اگر هواداران حمایت کنند پرسپولیس به شرایطی میرسد که در شان آنها باشد. من امیدوارم که اینطور بشود.
کد خبر: ۴۳۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۵
رئیس پلیس فتا ناجا گفت: دستگاههای امنیتی با عوامل انتشار پیامهای توهین آمیز به امام خمینی (ره) در فضای مجازی برخورد میکنند و در حال حاضر مرکز ملی کمیسیون تعیین مصادیق مجرمانه در این زمینه مسئول رسیدگی است
کد خبر: ۴۳۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۱
نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی گفت: هیچ شخص و نهادی قادر به لغو کردن استیضاح نیست و به احتمال خیلی زیاد یکشنبه استیضاح وزیر علوم اعلام وصول میشود.
به گزارش آوای دنا ،جواد کریمی قدوسی در گفتوگو با تسنیم در مشهد مقدس، اظهار کرد: من در مورد لغو استیضاح وزیر علوم چیزی نشنیدهام و شایعه چنین مسئلهای بسیار تعجب برانگیز است چون مجلس ۱۵ روز تعطیل بوده است و امکان لغو استیضاح امکانپذیر نیست.
وی تصریح کرد: برای لغو استیضاح نمایندگان باید تصمیم بگیرند و هیچ شخص و نهادی قادر به لغو کردن استیضاح نیست و به احتمال خیلی زیاد یکشنبه استیضاح وزیر علوم اعلام وصول میشود.
نماینده مردم مشهد در مجلس با اشاره به این که جلساتی با وزیر علوم برگزار شده است، بیان کرد: در این جلسات صحبتهای مفصلی با وزیر علوم صورت گرفته است ولی متاسفانه هیچکدام از نمایندگان از صحبت های وزیر علوم قانع نشدهاند.
کد خبر: ۴۰۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۷
تنها چند جمله کوتاه کافی بود تا یک شایعه عجیب در شبکههای اجتماعی و گروههای پیامکی به اشتراک گذاشته شود. شایعه ای که می گفت نام و مجسمه ابن ملجم مرادی قاتل امیرالمومنین علی(ع) در یکی از میدانهای اصلی غزه به چشم میخورد.
به گزارش آوای دنا ، شبکه اطلاع رسانی دانا، به نقل از مهر ظهور روح «گوبلز» در شبکههای اجتماعی.پاول یوزف گوبلز وزیر تبلیغات رژیم آدولف هیتلر، جنایتکار بزرگ،می گفت: «دروغ هرچه بزرگتر باشد باور آن برای توده های مردم راحت تر است.» این تاکتیک جنگ روانی او که در بسیاری از جنگها و بحرانها به کمک هیتلر و رژیمش آمد، به تاکتیک «دروغ گوبلزی» مشهور شد. موضوعی که در جریان حمله اخیر رژیم صهیونیستی به غزه، بیش از پیش به چشم آمد. حالا اگر نگاهی به شبکههای اجتماعی و گروههای وایبر و واتس آپ بیندازید، یک شایعه عجیب، دست به دست بین مردم میچرخد. شایعه ای که از وجود میدانی با مجسمه «ابن ملجم» قاتل امام علی(ع) در یکی از میدانهای اصلی غزه خبر میدهد. دروغ بزرگی به نام میدان ابن ملجم چند روز پیش در شبکه های اجتماعی و تالارهای گفتگو، شایعه وجود میدانی به نام «ابن ملجم مرادی» در یکی از مناطق اصلی غزه پخش شد که مجسمه ابن ملجم در وسط میدان قرار دارد و روی تابلوی این میدان نوشته شده: «مرحبا به این ضربت» اما با یک جستجوی ساده در اینترنت و وارد کردن نام این میدان،چه با زبان عربی(ساحه ابن ملجم) و چه انگلیسی (Ibn Moljam SQ) و یا هر زبان دیگری می توان دریافت که هیچ نشانه ای از این میدان نه در غزه و نه هیچ جای دیگر وجود ندارد. اما نکته جالب این شایعه ، وارد کردن رهبران مقاومت در لبنان و فلسطین به این ماجرا و صحبت از اختلاف بین آنهاست.در ادامه این شایعه آمده است: «سید حسن نصرالله» رهبر حزب الله لبنان چند سال پیش به غزه سفر کرد و از دیدن این میدان ناراحت شده و به «اسماعیل هنیه» نخست وزیر قانونی دولت خودگران فلسطین و «خالد مشعل» رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی ( حماس) گفته اگر می خواهید به شما کمک کنیم این میدان را خراب کنید. این درخواست سید حسن نصرالله مخالفت سران فلسطینی مواجه شد و آنها از این عمل سرباز زدند!» اما ماجرای این پیام نه چندان کوتاه به همینجا ختم نشده و در ادامه آن یکی دیگر از شایعه های حول جنگ غزه مطرح شده است:« نپذیرفتن خون اهدایی ایرانیان به بیماران فلسطینی. چون آنها شیعیان را کافر می دانند و از تزریق خون آنها به بیماران شان ممانعت می کنند!» سناریوی اصلی این شایعه بیشتر برای پخش در بین گروههای مذهبی مطرح شده تا به نوعی با جریحهدار کردن احساسات قشرهای مذهبی، آنان را به فراموشی دفاع از غزه وادارد. اما یک جستجوی سریع در اینترنت درباره عقاید مسلمانان فلسطینی، میتواند دروغ بودن این شایعات را به سادگی به اثبات برساند. ما ناصبی نیستیم در بسیاری از رسانه ها اشتباها و یا به عمد گفته می شود که فلسطینیان از نواصب و وهابی ها هستند. این در حالی است که حال و روز فلسطین از گذشته تا به امروز این حرف را تایید نمی کند. خبرگزاری حوزه روز سه شنبه با دکتر « دکتر خالد القدومی » نماینده جنبش مقاومت حماس در ایران مصاحبه ای انجام داد که دربرگیرنده نکتههای بسیار جالب و قابل تاملی درباره عقاید مردم فلسطین و بهویژه اهالی غزه است.القدومی در این گفتگو با رد شایعات اخیر درباره مردم غزه میگوید :« من تعدادی ویدئو دارم که در باره مراقد اهل بیت در غزه و محبت مردم نسبت اهل بیت (ع) است. مسئله ناصبی بودن فلسطینیان یک فتنه است. زمان انتشارش هم فتنه بودن آن را تصدیق می کند. ما اهل بیت را دوست داریم و پیروزی های خود را مدیون امام علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) می دانیم. فرزندان ما به اسم اهل بیت نامگذاری شده اند. مرقد هاشم (ع) جد بزرگوار پیامبر اکرم(ص) در غزه قرار دارد و در آن نماز اقامه می شود. یا مثلا بهتازگیجوانی 16 ساله به نام «محمدحسین ابوخضیر» توسط شهرک نشینان صهیونیست سوزانده شد. چگونه می توان گفت پدر این شخص دشمن اهل بیت(ع) بوده ولی نام فرزندش را «محمدحسین» گذاشته است؟. اینها عقده های منافقین و شکست خوردگان است که می خواهند جمهوری اسلامی را از حمایت غزه منصرف کنند» غزه همچنان در غفلت و سکوت مجامع جهانی می سوزد و این شایعات داغ دیگری است بر دل مردم مظلوم و ستم دیده این کشور . شایعاتی که دوباره همان دیدگاه معروف «دروغهای گوبلزی» را یادآور میشود. دروغهایی بزرگ که بهصورتی هدفدار طراحی میشود تا در پشت پرده، طراحان این شایعات را به اهدافشان برساند.
کد خبر: ۳۹۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
تعدادی از نمایندگان برخی اظهارات و رفتارهای مطهری را دور از شان نمایندگی اش دانسته و به همین خاطر از وی شكایت كردند
کد خبر: ۳۸۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۱
رئیس پلیس اطلاعات و امنیت کهگیلویه و بویراحمد گفت: ربودن و قتل دختران توسط خفاش شب در یاسوج شایعه و کذب محض است.به گزارش آوای دنا،عبدالعلی عبدیپور در جمع خبرنگاران اظهار کرد: شایعه منتشر شده مبنی بر وجود باند خفاش شب در استان کهگیلویه و بویراحمد به خصوص شهر یاسوج کاملا کذب بوده و بیپایه و اساس است.
وی افزود: تاکنون هیچ قتلی در استان یا پروندهای در این رابطه که شاکی و متشاکی با این عنوان (قتل توسط گروه خفاش شب) داشته باشند، نداشتهایم و در واقع در تولید امنیت و بالابردن احساس امنیت در جامعه، خود مردم به ویژه رسانهها نقش مؤثر و سازندهای دارند و نباید به راحتی هر شایعه ای را قبول کرد و به آن دامن زد.
کد خبر: ۳۴۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۱
آوای دنا:فرماندار گچساران وجود خفاش شب و همچنین ربودن و قتل زنان در این شهرستان را شایعه ای بیپایه و اساس و کذب محض دانست و گفت: برخی با ایجاد اینگونه شایعات اهداف خاصی را دنبال میکنند.عبدالرحیم رحیمی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در گچساران، اظهار کرد: تاکنون هیچ گزارش و پروندهای مبنی بر ربودن و موارد دیگر مربوط به زنان در سال جدید نرسیده و حتی یک خبر در مورد بحث خفاش شب و ربودن خانمها و آزار و اذیت آن ها نداشتیم و معلوم نیست در این خصوص چگونه و بر چه اساسی ادعاهایی مطرح و شایعه پراکنی میشود.
فرماندار گچساران با بیان اینکه این شایعات اثرات نامناسبی در تعاملات اجتماعی را در پی دارد و برخی از خانواده ها به دلیل پخش این شایعات حساس و نگران شده و به فرزندان به ویژه دختران خود اجازه خروج از منزل را به تنهایی نمی دهند و حتی با این شایعه بی پایه و اساس هزینههای خانوادهها را نیز افزایش داده و خانوادهها به سمت استفاده از آژانسهای تلفنی به جای حضور در خیابان و استفاده از تاکسی روی آوردهاند.
رحیمی خاطرنشان کرد: بنده به عنوان فرماندار شهرستان گچساران به صراحت اعلام می کنم این مسائل شایعه و از پایه کذب بوده است.
وی با بیان اینکه بد خواهان با شایعه پراکنی در محافل عمومی می خواهند احساس ناامنی ایجاد کنند، گفت: این مسائل به هیچ عنوان صحت ندارد و متاسفانه برخی از مردم، بدون علم و اطلاع و با سیاستزدگی در مورد این شایعه موضع گیری کرده و خدمات صورت گرفته توسط نیروی انتظامی را با شایعه زیر سوال میبرند.
فرماندار گچساران وجود خفاش شب و همچنین ربودن و قتل زنان در این شهرستان را شایعه ای بیپایه و اساس و کذب محض دانست و گفت: برخی با ایجاد اینگونه شایعات اهداف خاصی را دنبال میکنند که یکی از آنها زیر سئوال بردن خدمات مسئولان و نیروی انتظامی است.
کد خبر: ۳۴۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۱
وبلاگ«مرزبان بدون مرز»نوشت:
چندیه که قیمتای ماشین سر به آسمون هفتم داره می کشه و ترمزم نداره .
بقول برو بچ کی به کیه ؟؟؟؟
قیمت بنزیم که ماشاالله خدا برکت بده ....
از اونورم قیمت اجناس گازو گرفته و برو که نرفتی ؟ حالا کجا میره ؟ کی میدونه ؟ شاید العیاذ بالله خدا یه آسمون هشتیم خلق کرده ما خبر نداریم بچه های بالا خبر دارن ؟؟
شایعه ایی بود که پرایدی که مامور الهی ترانزیت روح های جوان ها به آخرته و کار قبرستونا را پر رونق کرده به سمت ۳۰ میلیون میره .!!
ما به بچه های محل توصیه کردیم برگردیم به گذشته و از الاغ و قاطر استفاده کنیم تا قیمت اونا هم زیاد نشده ......
همونطور که آقای یونسی فرمودند برگردیم به شیر و خورشید تو نقلیه هم مثل اینکه دیگه بر گردم به سیستم گذشته خودمون .........
نظر شما چیه /؟؟
کد خبر: ۳۳۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۶
معاون توسعه مدیریت وپشتیبانی آموزش وپرورش استان گفت:اعلام هرگونه استخدامی از سوی وزارت آموزش وپرورش خواهد بود که دراستانها واز طریق رسانه ها به اطلاع عموم رسانده می شود
کد خبر: ۳۳۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۸
اینطور نیست که در میان مردم شایعه شده و گفته شده که قیمت بنزین یا گازوئیل اثر تورمی شدیدی روی اجناس دیگر خواهد داشت. همه محاسبات کارشناسان ما این موضوع را مورد توجه قرار داده است و به هیچ عنوان افزایش قیمت در سطح بالا نخواهد بود!
کد خبر: ۳۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۱
هیچ بعید نیست که قبل از لیگ چهاردهم یا حتی در میانههای این فصل حاجی مایلی به عنوان آلترناتیو دایی مطرح شود.
در شرایطی که رحیمی در پایان جلسه عصر دوشنبه از ابقای قطعی علی دایی در پستش خبر داد، شنیدهها حاکی از آن است که یک سایه حسابی روی سر شهریار سنگینی میکند.
ظاهرا مدیرعامل پیشین سپاهان رابطه بسیار خوبی با محمد مایلیکهن دارد و هیچ بعید نیست که قبل از لیگ چهاردهم یا حتی در میانههای این فصل حاجی مایلی به عنوان آلترناتیو دایی مطرح شود.
حتی اگر این اتفاق رخ ندهد، باز نزدیکی و صمیمیت مدیرعامل پرسپولیس با جدیترین منتقد دایی نمیتواند اتفاق چندان خوبی برای سرمربی کنونی سرخپوشان باشد.
بانک ورزش
کد خبر: ۳۲۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۸
آوای دنا-روزنامه ایران نوشت:با نزدیکتر شدن به پایان تصدیگری عزتالله ضرغامی بر مسند ریاست سازمان صدا و سیما، علاوه بر اظهارنظر مخالفان و موافقان حضور او بر این پست که تعدادشان کم هم نیست، گمانه زنیهای متعددی هم در خصوص جایگزین ریاست کنونی این سازمان مطرح است.
البته قرار نیست در این مطلب به نقاط مثبت و منفی دوره ریاست عزتالله ضرغامی بپردازیم.
با این حال نگاهی اجمالی به افرادی میاندازیم که بحث حضورشان بر صندلی ریاست سازمان صدا و سیما از سایرین پررنگتر است و با نزدیکتر شدن به پایان حضور ضرغامی حضور برخی از آنها جدیتر میشود. اما نکته جالب آن است که اغلب افرادی که نامشان به عنوان ریاست احتمالی مطرح میشود یا آن را شایعه میخوانند یا اعلام بیاطلاعی میکنند!
طبق اصل یکصدوهفتادوپنجم قانون اساسی، رئیس صدا و سیما بطور مستقیم از سوی مقام معظم رهبری منصوب میشود و مدت ریاست این فرد بهطور سنتی پنج سال است و در پایان هر دوره میتواند از سوی رهبری تمدید شود.
سید محمد حسینیبا بررسی اخبار و شنیدهها از برخی افراد رسانهای گفته میشود که سید محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دهم یکی از گزینههای تصدی پست ریاست رسانه ملی است.
او دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته معارف اسلامی و تبلیغی است و دکترای خود را در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی اخذ کرده است.
سیدمحمد حسینی در دولت نهم قائم مقام وزیر علوم و رئیس دانشگاه پیام نور بوده است و سوابقی چون نمایندگی مجلس و فعالیتهای مدیریتی در صداوسیما را در کارنامه خود دارد.
از سوابق اجرایی او میتوان به مشاور پارلمانی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، مدیر عامل و رئیس هیأت مدیره انتشارات سروش، معاون سازمان صدا و سیما و رئیس حوزه ریاست در زمان ریاست علی لاریجانی، نماینده مردم رفسنجان در مجلس(دوره پنجم)، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کنیا و عضویت در جهاد سازندگی و سپاه پاسداران اشاره کرد. البته در برخی از محافل رسانهای حضور حسینی آنقدر پررنگ تلقی شده که شنیدهها حاکی از انتخاب اصغر پورمحمدی به عنوان معاونت سیما در دوره ریاست احتمالی حسینی بر رسانه ملی است.
عبدالرضا رحمانی فضلیاز دیگر افرادی که به عنوان گزینه جدی تصدیگری پست ریاست سازمان صدا و سیما نام برده میشود، عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور دولت یازدهم است. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد جغرافیای انسانی از دانشگاه فردوسی مشهد و دکترای جغرافیا گرایش انسانی از دانشگاه تربیت مدرس است.
او جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی، رئیس شورای امنیت کشور، دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر، عضو شورای عالی جمعیت هلال احمر و نماینده رئیس جمهوری در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است.
رحمانی فضلی سابقه فعالیتهای مدیریتی و اجرایی متعددی را به همراه دارد. از مهمترین سوابق اجرایی وی میتوان به ریاست دیوان محاسبات کشور، نماینده دوره چهارم مجلس از شهرستان شیروان و قائممقام دبیر شورای عالی امنیت ملی و همچنین معاون اجتماعی، فرهنگی رسانهای در دوره ریاست علی لاریجانی در سازمان صدا و سیما، اشاره کرد.
رحمانی فضلی سوابق اجرایی متعدد و ارزشمندی در حوزههای مختلف داشته که برخی از آنها عبارتند از: معاون سیاسی سازمان صدا و سیما، نماینده سازمان صدا و سیما در شورایعالی انقلاب فرهنگی، نماینده سازمان صدا و سیما در ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا، نماینده صدا و سیما در شورای هماهنگی طرح شهرهای سالم، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی،
رئیس حوزه خبر اتحادیه رادیو و تلویزیونهای آسیا و اقیانوسیه ABU، رئیس دوره نهم ستاد انتخابات ریاست جمهوری سازمان صدا و سیما، رئیس اجلاس وزرای کشور، ریاست کل دیوان محاسبات کشور. البته لازم به ذکر است که در روزهای گذشته رحمانی فضلی اخبار منتشره درباره حضورش در صدا و سیما را تکذیب کرده است اما با این حال بسیاری از او به عنوان گزینه جدی ریاست بر آن سازمان نام میبرند.
محمدحسین صفار هرندیاز دیگر گزینههای احتمالی که نام وی برای پست ریاست رسانه ملی شنیده میشود محمدحسین صفار هرندی است که در دولت نهم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
وی در سال ۱۳۵۲ در رشته راه و ساختمان دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شده و سپس در سال ۱۳۷۲ دوره دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه و در سال ۱۳۷۳ دوره نظری مدیریت استراتژیک را به پایان رسانده است.
صفار هرندی عضو رسمی سپاه پاسداران است و تا سال ۱۳۷۲ بطور تمام وقت در این نهاد مشغول کار بود و سپس به صورت مأمور به روزنامه کیهان رفت. در مهر ۱۳۸۸، پس از پایان دوره وزارت، وی دوباره به سپاه بازگشت و به عنوان مشاور فرمانده کل سپاه مشغول به کار شد. البته صفار هرندی در پاسخ به این که آیا او برای گزینه ریاست رسانه ملی انتخاب شده است آن را شایعه و نوعی خبرسازی برخی از جناحهای سیاسی خوانده است.
غلامعلی حداد عادلغلامعلی حداد عادل هم از گزینههایی است که به جهت کارها و سمتهای فرهنگی که تاکنون داشته نامش در این میان به چشم میخورد. او پنجمین رئیس مجلس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و همینطور دومین رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
حداد عادل در سال ۱۳۵۱، کارشناسی ارشد فلسفه را از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران دریافت کرد. دروس دوره دکترای فلسفه در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران را در سال ۱۳۵۳ به پایان برد. در سال ۱۳۶۴ از پایان نامه دکترای فلسفه تحت عنوان «نظر کانت درباره مابعدالطبیعه» دفاع کرد.
حداد عادل تاکنون در پستها و سمتهای مختلفی حضور داشته که برخی از آنها عبارتند از: معاون وزیر آموزش و پرورش، عضو هیأتامنای بنیاد دایرهالمعارف اسلامی و مدیرعامل بنیاد دانشنامه جهان اسلام، عضو شورای سرپرستی سازمان صدا و سیما، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از دوره ششم تا نهم و مشاور عالی حضرت آیتالله خامنهای.
علی دارابی و محمد سرفرازبر اساس گمانهزنیهای حال حاضر اگر قرار باشد که رئیس صدا و سیما از میان مدیران حال حاضر تلویزیون انتخاب شود، علی دارابی و محمد سرفراز هستند.
علی دارابی نزدیکی فکری زیادی با جمعیت ایثارگران دارد.
به باور بسیاری از کارشناسان، دارابی با ورودش به حوزه ریاست تغییری در سیاستهای این سازمان ایجاد نخواهد کرد و راه ضرغامی را شاید با اندکی تغییر ادامه دهد.
محمد سرفراز هم از دیگر گزینههای درون سازمانی رسانه ملی است. او در کارنامهاش معاونت برون مرزی صدا و سیما و ریاست شبکه پرس تی وی را دارد.
وی هماکنون با حکم مقام معظم رهبری عضو شورای عالی فضای مجازی است.
البته گزینههای دیگری همچون محسن رضایی، مخبر دزفولی و... مطرح هستند که حضورشان در صداوسیما و پست ریاست این سازمان با احتمالاتی همراه بوده است. محسن رضایی دبیر تشخیص مصلحت نظام است و مخبر دزفولی دبیری شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور را به عهده دارد.
حال باید دید که پست ریاست این سازمان مهم به افراد داخل رسانه ملی میرسد یا خارج از محدوده رسانه ملی. اما مهمتر آن است که هرکدام از این افراد که انتخاب میشوند توجه بیشتری به مردم و هنرمندان داشته باشند.
کد خبر: ۳۲۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۶
ایران چندی است که سیستم مدیریت اتوبوسی را برگزیده است که البته باید این سیستم را تغییر نام داده و به سیستم مدیریت قطاری تبدیل شود چون پس از هر انتخاباتی حتی آبدارچی ادارات کوچک شهرستانی نیز دست خوش تغییر می شوند
کد خبر: ۲۹۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
کاش کشتن اسیر، کشتی آزاد بود تا پیامها نوبت به نوبت از راه برسند. حلالمان کن گروهبان.
آوای دنا-رسول بهروش در بانک ورزش نوشت:یکشنبه شب درست در دقایقی که بارسا و رئال آماده استارت زدن یکی از تماشاییترین دوئلهای قرن میشدند، خبری در ایران سینه به سینه و صفحه به صفحه میچرخید که بند دل را پاره میکرد: «گروهبان جمشید داناییفر توسط گروهک تروریستی جیشالعدل کشته شد.» چقدر دوست داشتیم خبر دروغ باشد، شایعه ای از جنس همان هزلیات اینترنتی، همانها که از سر تفریح یک روز خبر مرگ فلان هنرپیشه را میدهند و روزی دیگر از ازدواج این ستاره کاغذی با آن سوپراستار الکی حکایت میکنند. به اینجا که رسید اما، انگار فیسبوک هم شد منبع موثق. انگار درست همان لحظهای که مسی و رفقا از پلههای چارتر شیک بارسا پایین میآمدند، مرزبان بیپناه ایرانی از سکویی دیگر بالا میرفت تا مرگ را غریبانه در غربت به آغوش بکشد.
حلالمان کن گروهبان! باور کن دستهایمان خالی بود. دیریاست که برای جماعت گرفتار در خاک خودمان هم کاری از پیش نبردهایم، چه برسد به تو و دوستانت که آن سوی مرز در اسارت جهل بودید. همه آنچه در توانمان بود را به کار بستیم، اما این جهد چند صد هزار نفری با آن اینترنت زغالی و این سامانه پیام کوتاه به جایی نرسید که نرسید. انگار جای چیزی خالی بود؛ چیزی شبیه یک عزم دیپلماتیک، یک اراده ملی که به جای لبتاپ و کامپیوتر، از پشت میز مسوولان به جوشش دربیاید. با این مسیجها فوق فوقش بشود استیلی را حیا داد، یحیی را ادب کرد و سراغ دلجویی از مهدویکیا رفت، به قوچاننژاد «دمت گرم» گفت و بین زیباییهای گل قاضی و خلعتبری، یکی را برگزید. آخرین رمق این پیامکها شاید بالا بردن ستونهای رنگارنگی باشد که نقش هیزم کریخوانی برای تیفوسیها را بازی میکنند. آزاد کردن اسیر، ماموریت سختی بود برای این صفر نهصد و فلانها...
حلالمان کن گروهبان! زورمان نرسید. چشم دوخته بودیم به دست آنها که سالانه میلیونها دلار صرف برپایی سمینار و راهاندازی کنفرانس و تولید فیلم و سریالهای سیاسی میکنند تا شاید سر سوزنی از این سیل اسکناس را پای نگهبانان مرز بریزند، اما ظاهرا خود عبث بود آنچه میپنداشتیم. سخت است که صورت نوزادت را نبینی و بروی، میدانیم. سخت است که از ته دلت بخواهی و نتوانی، بدان.
این یک معامله یکطرفه بود؛ تو برای مرز جانت را گذاشتی و مرز برای تو هیچ. دریغ از یک پیغام تسلیت خشک و خالی. اساماس تبریک سال نوی روحانی رسید، اما خبری از شراکت در غصههای نوروزی خانواده تو نبود. کاش کشتن اسیر، کشتی آزاد بود تا پیامها نوبت به نوبت از راه برسند. حلالمان کن گروهبان.
کد خبر: ۲۹۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۴
نوسان استقلال در لیگ برتر و ناکامی این تیم در لیگ قهرمانان آسیا احتمالات جدایی امیر قلعه نویی از این تیم را به وجود آورده است.آوای دنا:هر چقدر به پایان فصل نزدیک می شویم شایعات اطراف سرمربی استقلال بیشتر و بیشتر می شود.
نوسان استقلال در لیگ برتر و ناکامی این تیم در لیگ قهرمانان آسیا احتمالات جدایی امیر قلعه نویی از این تیم را به وجود آورده است.
چندی پیش عنوان شد که تیم تازه صعود کرده به لیگ برتر یعنی پدیده شاندیز مشهد قصد دارد با قراردادی سه میلیارد تومانی قلعه نویی را به خدمت بگیرد که البته این شایعه خیلی زود تکذیب شد.
در شرایطی که به پایان لیگ نزدیک می شویم اینبار خبر از حضور قلعه نویی ذوب آهن به گوش می رسد. گفته می شود که قلعه نویی سرمربی ذوب آهن فصل آینده خواهد بود البته به این شرط که این تیم در لیگ برتر باقی بماند.
باید منتظر واکنش باشگاه آبی ها به این خبر باشیم. این خبر واقعیت دارد یا همانند موضوع پدیده شاندیز شایعه است؟!
منبع/جام جم
کد خبر: ۲۸۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۴
امام جمعه موقت یاسوج گفت: امیدواریم خداوند برای کمک به انقلاب آیتالله جنتی را طول عمری بیش از این عطا کند.به گزارش آوای دنا،، حجتالاسلام سید علیصالح موسویاعظم عصر امروز در آیین تودیع و معارفه فرمانداران سابق و جدید شهرستان بویراحمد با بیان اینکه این مناصب و پستها به کسی وفا نکرده است، اظهار کرد: آنچه که از یک مدیر به یادگار میماند خدمت صادقانه به مردم است.
امام جمعه موقت یاسوج از خدمات نظام جمهوری اسلامی در این سه دهه گفت و با بیان خاطرهای از محرومیت شدید این استان در دوران پهلوی افزود: برای عزیمت به شهر شیراز مدت 14 شبانهروز در شهر یاسوج اقامت داشتم و در این مدت هیچ خودرو و وسیله نقلیهای که بتوان با آن سفر کرد وجود نداشت.
حجتالاسلام موسویاعظم در بخش دیگری از اظهارات خود عمرها را گذرا دانست و با پرسشی از جمع حاضر در همین خصوص و هنگامی که با هجمه به آیتالله جنتی از سوی چند افراطی حاضر در جلسه روبرو شد از خداوند برای طول عمر آیتالله جنتی دعا کرد.
این مسئول همه ارکان کشور در دستگاههای دولتی را وابسته به هم دانست و گفت: همه باید با تعامل و برادری و پشت سر مقام معظم رهبری برای تعالی استان و کشور کوشش کنیم.
وی به بحث تکریم ارباب رجوع اشاره کرد و گفت: تکریم ارباب رجوع بسیار مهم است اما ارباب رجوع در استان کهگیلویه و بویراحمد هم باید مسئولان را تکریم کنند.
وی با درخواست از مدیران برای این که تکریم ارباب رجوع را با کارهای غیر قانونی و بیضابطه خلط نکنند، تصریح کرد: نمیتوانیم کار غیر قانونی انجام دهیم و درخواستهای نامربوط را اجرا کنیم و اسم آن را تکریم ارباب رجوع بگذاریم.
موسویاعظم از مدیران خواست تا به وظیفه خود عمل کنند و گوش آنها بدهکار افراد شایعه پراکن نباشد و در ادامه گفت: هدایت کشور بر عهده ولیفقیه آگاهی است که به وظیفه شرعی خود عمل میکند و تسلیم در برابر هیچ ابرقدرت شرق و غربی نیست و باید این گونه رهبر و مقتدایی الگوی ما مسئولان برای خدمت هر چه بهتر به مردم باشد.
منبع/فارس
کد خبر: ۲۷۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۶
صبح روز بیست و سوم بهمن ماه وقتی دانش آموزان دبیرستان دخترانه حضرت مریم (ع) در شهرستان سوق در استان کهگیلویه و بویراحمد پس از یک روز تعطیلی وارد حیاط مدرسه شدند پیکر نوجوانی را دیدند که از دروازه فوتسال آبی رنگ حیاط آویزان است.آوای دنا-مریم نظری در اعتماد نوشت:پلیس معتقد است نوجوانی به نام «رضا» که جسدش صبح بیست و سوم بهمن ماه، در حیاط دبیرستانی دخترانه در شهر سوق در استان کهگیلویه و بویراحمد به تیرهای دروازه حلق آویز پیدا شده، دست به خودکشی زده است اما خانواده این نوجوان، می گویند که او نوجوانی سرزنده بوده است.
علاوه بر آن، آنها با توجه به آنچه در صحنه دیده اند ادعای خودکشی را رد کرده اند. به گفته برادر بزرگ تر «رضا» که خود پزشک متخصص است، آنها به این دلیل آویختن او از دار را صحنه سازی می دانند که نه تنها نوک پاهای این نوجوان روی زمین بود، بلکه او هنوز دمپایی هایش را به پا داشت و بلوک سیمانی که کنار او قرار داشت بر زمین نیفتاده بود.
برادر رضا به «اعتماد» گفت: «وقتی به حیاط دبیرستان رسیدم جمعیت زیادی از مردم دور جنازه جمع شده بود. دیدم که افراد غیر مسوول در حال پایین آوردن جنازه هستند. گره های بسیار محکمی به شال گردن زده شده بود که بعید می دانم کار «رضا» بوده باشد.
پلیس گفت انگشت نگاری انجام شده است ما هم خیال مان راحت شد اما بعدا فهمیدیم منظور ما، انگشت نگاری از تیرک دروازه فوتسال بوده است و منظور آنها انگشت نگاری از جسد. » او ادامه داد: «بلوک سیمانی که ظاهر امر نشان می داد زیر پایش قرار داده بوده هنوز به حالت ایستاده قرار داشت و البته این بلوک در حیاط مدرسه نبود و از بیرون مدرسه به آنجا انتقال داده شده بود.
با توجه به اینکه «رضا» حدود 40 کیلوگرم وزن داشت بعید می دانم در آن تاریکی از روی دیوار مدرسه توانسته باشد بلوک سیمانی را به داخل حیاط مدرسه منتقل کند. گذشته از آن شال گردن هم مال «رضا» نبود. ما چند تارموی بلند زنانه روی شال گردن مشاهده کردیم که همانجا برای آزمایش دی ان ای تحویل پلیس داده شد.» از لحظه یی که حوالی ساعت 7 صبح بیست و سوم بهمن ماه، صدایی مردانه از پشت تلفن به پدر و مادر «رضا» خبر داد پسر چهارده ساله شان در حیاط دبیرستانی دخترانه حلق آویز شده تا زمانی که آنها به در مدرسه رسیدند خدا می داند چه افکاری از سرشان گذشت.
اما این خبر واقعیت داشت. پسرشان آن جا آویزان بود. شال گردنی دخترانه که از یکسو بر گلوی رضا گره خورده بود و از طرف دیگر بر تیرک افقی دروازه فوتسال بسته شده بود از مرگ کوچک ترین فرزندشان خبر می داد.
صبح روز بیست و سوم بهمن ماه وقتی دانش آموزان دبیرستان دخترانه حضرت مریم (ع) در شهرستان سوق در استان کهگیلویه و بویراحمد پس از یک روز تعطیلی وارد حیاط مدرسه شدند پیکر نوجوانی را دیدند که از دروازه فوتسال آبی رنگ حیاط آویزان است. این نوجوان با یک شال گردن دار زده شده بود. با اینکه دانش آموزان از دیدن این صحنه ترسیده بودند اما خاطره دیدن اجساد کبوترها و گربه یی که پیش از این در حیاط مدرسه از دار آویزان شده بود برای آنها تداعی می شد. به گفته یکی از این دانش آموزان پیش از این گاهی حیواناتی که دار زده شده بودند در حیاط مدرسه دیده می شد.
او به اعتماد گفت: «یک بار جسد یک گربه را دیدیم که دار زده بودند و یک بار هم یک کبوتر مرده که به وسیله ریسمانی در حیاط مدرسه آویزان شده بود. » یکی از اهالی سوق که مایل به ذکر نامش نبود نیز در گفت وگو با اعتماد گفت: «کاملادر جریان این موضوع قرار دارم که مدیر مدرسه موضوع جسد گربه یی را که در حیاط مدرسه آویزان بود را به کلانتری خبر داد. » این در حالی است که این دبیرستان خانه سرایداری و سرایدار ندارد و نگاهی به ارتفاع دیوارهای آن نشان می دهد که امکان پریدن افراد از روی دیوارها در نقاطی که ارتفاع کمتر است به راحتی وجود دارد.
هرچند مسوولان انتظامی شهرستان کهگیلویه در گفت وگو با اعتماد، این واقعه را خودکشی اعلام کرده اند اما خانواده این نوجوان هرگونه احتمال خودکشی را رد کرده اند. در حالی که سرهنگ خشنود، رییس پلیس آگاهی شهرستان کهگیلویه در پاسخ به اعتماد از وجود چنین پرونده یی ابراز بی اطلاعی کرد، سرهنگ جهان دیماز، فرمانده انتظامی شهرستان کهگیلویه در گفت وگو با اعتماد گفت: «این موضوع تا این لحظه از نظر ما خودکشی است اما خانواده اش مدعی هستند که این نوجوان خودکشی نکرده است.
با توجه به اینکه جنازه تحویل پزشکی قانونی شد، تا مشخص شدن نظر پزشکی قانونی که ممکن است ماه ها طول بکشد، باید منتظر ماند. » او ادامه داد: «خانواده اش می گویند که اگر این نوجوان خودکشی کرده چرا نوک پاهایش بر روی زمین است؟ اما بر اساس تجربه می گویم که وقتی جنازه یی چند ساعت از یک شال آویزان باشد، امکان کش آمدن شال گردن وجود دارد.
این جنازه هم چند ساعت در آن جا آویزان بوده است.»تنها یک روز پس از مرگ این نوجوان در شهرستان سوق شایعه یی دهان به دهان چرخید. شایعه یی که از دلدادگی این نوجوان به یکی از دختران دبیرستان مورد نظر خبر می داد. حتی سرهنگ علی حسن جعفرنژاد، رییس پلیس آگاهی استان کهگیلویه و بویر احمد در این باره به «اعتماد» گفت: «هنوز تحقیقات در این باره نهایی نشده است البته شایعاتی هم شنیده می شود.
ما هم این شایعات را از مردم شنیده ایم از جمله اینکه این پسر نوجوان دلباخته دختری در این مدرسه شده بوده است و برای آنکه توجهی از جانب دختر مورد علاقه اش ندیده دست به این اقدام زده است.
اما همه اینها در حد حرف و شایعه است و تاکنون دلیلی برای اثبات آن مطرح نشده است. بنابراین تا به پایان رسیدن روند تحقیقات باید منتظر ماند. » با این همه برادر رضا این ماجرای مطرح شده را از اساس شایعه خواند. او گفت: «رضا نه از نظر فکری و نه از نظر فیزیولوژیکی هنوز به مرحله یی نرسیده بود که درگیر چنین موضوعاتی شود او هنوز در دنیای کودکی بود.»بنا بر اظهارات برادر بزرگ تر این نوجوان، صبح روز بیست و دوم بهمن «رضا» از خانه خارج شد تا با دوستان هم محله یی خود در راهپیمایی 22 بهمن شرکت کند. دوستانش گفته اند که او در تمام طول مسیر خوشحال بود و با دوستانش شوخی کرده و می خندید. بعد از اتمام راهپیمایی آنها به منزل رفتند تا ناهار بخورند و بعد از ظهر هم با هم به کوه رفتند.
این نوجوان پس از بازگشت از کوه به زمین فوتبال رفته و با دوستانش فوتبال بازی کرده است. بازی فوتبال حدود ساعت پنج پایان یافته و رضا از دوستانش جدا شده است. پس از آن دیگر هیچکس از برنامه آخرین روز زندگی این نوجوان 14 ساله مطلع نیست.
برادر رضا به اعتماد گفت: «خانه ها در شهرستان سوق عمدتا بزرگ هستند. خانه پدری ما هم خانه بزرگی است. رضا گاهی در اتاق در کنار پدر می خوابید و گاهی در اتاقی دیگر در کنار مادر. آن شب هر کدام از والدین گمان می کردند که او در کنار دیگری به خواب رفته است. » به گفته برادر رضا که خود نیز جسد را مورد معاینه قرار داده بود، با احتمال بالایی مرگ این نوجوان بین ساعت 12 شب تا یک بامداد اتفاق افتاده است. خانواده و دوستان رضا او را شاد توصیف کرده اند. او می خواست در رشته تجربی درس بخواند و مثل برادرش پزشک شود.
کد خبر: ۲۷۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۴