تیم فوتبال سایپا در بازی پیروزی بخش مقابل نفت آبادان باز هم از مسعود حسن زاده مهاجم نام دار خود استفاده نکرد.
کد خبر: ۱۵۶۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۸
نبرد دو تیم استقلال و تراکتور در هفته سیزدهم لیگ برتر تاریخچه ای مملو از بازی های پرگل دارد.
کد خبر: ۱۵۶۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۷
به نظر می رسد که استقلالیها برنامه ای برای جذب سروش رفیعی در نیم فصل ندارند.
کد خبر: ۱۵۳۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۲۷
کد خبر: ۱۴۹۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۳۰
نایب رییس باشگاه قشقایی شیراز بعد از بازی با پرسپولیس اعلام کرد تیمش چهارمین تیم پرطرفدار ایران است.
کد خبر: ۱۴۵۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۱۰
علیرضا فغانی دربی ۸۳ پایتخت را سوت خواهد زد.
کد خبر: ۱۴۱۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۳
دیدار دو تیم تراکتورسازی و پرسپولیس در هفته پنجم با تساوی به پایان رفت.
کد خبر: ۱۴۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۰
رکورد نقل و انتقالات شکسته می شود؟!
مذاکرات سه باشگاه با احسان حاج صفی وارد فاز تازه ای شده است .
کد خبر: ۱۳۳۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۰
در لیگ برتر شانزدهم 7 سرمربی با قراردادهای یک میلیاردی و بیشتر داریم که برانکو گرانترین سرمربی است. ارزانترین سرمربیان هم صمد مرفاوی و نعیم سعداوی هستند
کد خبر: ۱۳۳۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۰
آوای رودکوف :بالاخره پرسپولیس برای اولینبار در فصل جاری به صدرجدول صعود کرد.
کد خبر: ۹۳۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۲۷
آوای رودکوف:سرپرست استقلال در دربی 82 روی نیمکت خواهد نشست.
کد خبر: ۹۳۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۲۵
سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس به دلایل شکست تیمش برابر تراکتورسازی تبریز اشاره کرد و گفت: بازیکنانم خسته بودند و نتوانستند بازی با کیفیتی را به نمایش بگذارند. ضمن اینکه یک اشتباه فردی عامل شکست ما شد.
حمید درخشان پس از شکست یک بر صفر عصر یکشنبه تیمش برابر تراکتورسازی در جمع خبرنگاران حاضر در سالن کنفرانس ورزشگاه یادگار امام تبریز ضمن بیان این مطلب افزود: این پیروزی را به باشگاه تراکتورسازی تبریز تبریک می گویم. فکر می کنم امروز بازی با کیفیتی را شاهد نبودیم که بخشی از این موضوع به تیم ما برمی گشت.
وی ادامه داد: بازیکنان ما در بازی قبلی فشار زیادی را تحمل کردند و به همین خاطر خسته بودند. با این حال سعی کردیم به برخی بازیکنان استراحت بدهیم اما متاسفانه نفرات جایگزین نتوانستند عملکرد خوبی داشته باشند.
سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس در ادامه ارزیابی اش از این دیدار گفت: به هر حال فوتبال همین است. اما امیدوارم در دیدارهای آینده بتوانیم عملکرد بهتری داشته باشیم. تصورم این است که امروز داور تحت فشار جو ورزشگاه قرار گرفته بود و نتوانست بازی را کنترل کند.
حمید درخشان ادامه داد: وقتی بازیکنان خسته باشند و فشار زیادی را تحمل کرده باشند طبیعتا اشتباهات فردی خواهم خواهند داشت. وقتی آنها شادابی لازم برای بازی کردن را نداشته باشند تمرکز لازم را هم از دست می دهند و نمی توانند بدون اشتباه باشند. پرسپولیس در بازی امروز اشتباهات فردی زیادی داشت و روی همین اشتباه فردی هم گل خورد.
وی ادامه داد: با این حال باید از بازیکنانم تشکر کنم که با وجود خستگی زیادی که داشتند تمام تلاش خود را کردند تا در این دیدار به پیروزی برسند. تنها دلیل شکست ما در این بازی اشتاهات فردی بود که روی یک صحنه اتفاق افتاد و منجر به گل خوردن ما شد.
سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس با اشاره به خستگی بازیکنانش تاکید کرد: پرسپولیس بالغ بر 10 هزار کیلومتر را در چند روز اخیر طی کرده است و از تاشکند به تهران و تبریز آمد و پس از آن باید به مسجد سلیمان برود و سپس برای سفر به عربستان آماده شود. ما نماینده فوتبال ایران هستیم و با چنین شرایطی از کار میافتیم. امیدوارم شرایطی فراهم شود که در لیگ قهرمانان بتوانیم نماینده شایسته ای برای ایران باشیم.
وی افزود: ادامه این روند برای ما مشکلساز شده و در عملکردمان تاثیر منفی میگذارد. من از سازمان لیگ این سؤال را میپرسم که چگونه برای یک بازی تدارکاتی تیم امید، چهار هفته لیگ عقب میافتد اما برای پرسپولیس این شرایط رخ نمیدهد؟ جالب اینجاست همه این موضوع را به گردن هم میاندازند و میگویند باید باشگاه نفت مسجدسلیمان بپذیرد. مگر نه اینکه سازمان لیگ متولی و برگزار کننده لیگ برتر است؟ باید به نمایندگان فوتبال ایران در لیگ قهرمانان آسیا کمک شود و امیدوارم مسئولان به این موضوع توجه کنند.
درخشان اضافه کرد: امروز نمونه این فشار را دیدیم و بعد بازی سنگین مقابل بنیادکار بازیکنانم شادابی لازم را نداشتند. شاید در بازی با نفت مسجدسلیمان هم این اتفاق رخ دهد و آنوقت در بازی با النصر این موضوع به ما صدمه خواهد زد. امیدوارم مسئولان توجه ویژهای به پرسپولیس و حتی سایر نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان آسیا داشته باشند و وقتی میگویند میخواهیم به پرسپولیس کمک کنیم، الان زمان کمک کردن است.
وی در خصوص تشویق هواداران تیم تراکتورسازی در این بازی خاطرنشان کرد: خودم هم به آذری بودنم افتخار میکنم. این هواداران تراکتورسازی مایه افتخار هستند که نوع تشویق کردن آنها با همه هواداران سراسر ایران فرق میکند. آنها تیمشان را دوست دارند و این موضوع مایه مباهات است که با این حرارت تیمشان را تشویق میکنند. شاید بتوانم بگویم بالای 60-70 درصد انرژی تیم تراکتورسازی به دلیل تشویقهای این هواداران بود که به تراکتورسازی انرژی داد و آنها از این انرژی استفاده کردند.
سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس در مورد اینکه گفته بود از نحوه بازی تیمش در این بازی راضی نیست، یادآور شد: اینکه گفتم بازی خوبی نبود منظورم به تیم خودم بود چراکه ما فراز و نشیب زیاد داشتیم و زمانی که من پرسپولیس را تحویل گرفتم این تیم 7-8 مصدوم داشت و الان هم مهدی طارمی، محمد عباسزاده و حمیدرضا علیعسگری را مصدوم و رضا نورمحمدی را محروم داشتیم و تیم کاملی نبودیم و دلیل من از فراز و نشیب داشتن پرسپولیس همین موضوع است و به همین خاطر فراز و نشیبهای زیادی را در پرسپولیس شاهد بودیم.
وی درباره درگیریهای درون زمین خاطرنشان کرد: این درگیریها در فوتبال پیش میآید اما داور باید این صحنهها را کنترل میکرد که البته همانطور که گفتم داور تحت تاثیر جو ورزشگاه قرار گرفته بود و نتوانست بازی را کنترل کند. فوتبال یک ورزش فیزیکی است و از این برخوردها در فوتبال زیاد پیش میآید اما داور باید این صحنهها را کنترل میکرد. البته دیر به صحنهها میرسید و این نظر من است اما به هر حال اتفاق خاصی نیفتاد و از این اتفاقات در فوتبال زیاد رخ میدهد.
درخشان در پایان گفت: رسیدن داور مسابقه به صحنهها مهم بوده و از واجبات یک بازی است اما داور تا میخواست به صحنهها برسد خود بازیکنان درگیر را جدا میکردند و به نظرم داور باید کنترل بیشتری بر روی بازی میکرد.
فیفادی
کد خبر: ۵۹۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۷
هافبک متهم به دوپینگ عراق می گوید: مسئولان فوتبال ایران می خواهند مرا قربانی کنند تا خودشان قربانی نشوند و این برای ما دو کشور که دین مان اسلام است اتفاق خوبی نیست.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
بدون شک علا عبدالزهرا ، سوژه اصلي رسانه هاي ايراني در دو روز گذشته بوده است. دوپينگ او و اعتراض ايران به اين موضوع به اخبار اصلي جام ملتهاي آسيا بدل شده است.
هافبک تیم ملی عراق در مورد بحث دوپینگش می گوید:« من نمی دانم این چه کارهایی است که مسئولان ایران انجام می دهند. آنها با انتشار این اخبار می خواهند ذهن مردم ایران را جای دیگری ببرند تا باخت را فراموش کنند و انتقادی انجام ندهند. من 6 ماه پیش برای تراکتورسازی بازی می کردم. 19 شهریور با این تیم فسخ قرارداد کردم. 20 شهریور با پرواز هوایی به بغداد رفتم. از آن زمان تاکنون چرا مسئولان ایرانی درباره دوپینگ من حرفی نردند؟ چرا مهرماه به من چیزی نگفتند؟ چرا آبان ماه حرفی نزدند؟ چرا گذاشتند و فقط نیم ساعت بعد از بازی این بحث را رسانه ای کردند؟»
عبدالزهرا در ادامه می گوید:« من یک بار در ایران تست دوپینگ دادم. مسئولان گفتند تست تو مشکوک است و باید یک بار دیگر از تو تست بگیریم. من هم با تراکتورسازی فسخ قرارداد کردم و به عراق رفتم. آن زمان مسئولان فدراسیون ایران باید با باشگاه جدید من یا فدراسیون عراق مکاتبه می کردند و می گفتند که من باید تست بدهم. آنها هیچ حرفی به من نزدند و نامه ای به من ندادند. واقعا نمی توانم درک کنم که چرا مسئولان ایران حالا یادشان افتاده که باید از من تست می گرفتند. آنها برای من آی تی سی صادر کردند اما حالا آمده اند و از مثبت بودن دوپینگ من حرف می زنند که جای تعجب دارد.» علا عبدالزهرا در ادامه می گوید:« مگر ایرانی ها نمی گویند که من دوپینگ کرده ام؟ چرا خبرش روی سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا و حتی فیفا نیست؟ چرا فقط در رسانه های ایرانی می گویند که فیفا دوپینگ مرا تایید کرده؟ اگر من دوپینگ کرده ام، پس باید خبرش روی سایت های رسمی بیاید اما فعلا که خبری نیامده. این خوب نیست که مسئولان ایرانی با آبروی من بازی می کنند. آنها خودشان مسلمان هستند و می دانند در دین اسلام، آبروی کسی را نباید برد.یکی دو روز است که همه در استرالیا به من جور دیگری نگاه می کنند. من وقتی از تراکتورسازی جدا شدم، پولم را پس دادم. گفتم که این پول برای من که فقط چند بازی انجام داده ام حرام است اما حالا می بینم که این شایعات را برایم ساخته اند. اگر واقعا دوپینگی بودم چرا نیم ساعت بعد از بازی اعلامش کردید؟ مسئولان فوتبال ایران می خواهند مرا قربانی کنند تا خودشان قربانی نشوند و این برای ما دو کشور که دین مان اسلام است اتفاق خوبی نیست.»منبع:ورزش سه
کد خبر: ۵۵۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
اسامی بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران از سوی کارلوس کیروش اعلام شد که در میان آنها 7 استقلالی و 2 پرسپولیسی به چشم میخورد.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
اسامی تیم ملی فوتبال کشورمان از سوی کارلوس کیروش اعلام شد.
در آستانه حضور تیم ملی در اردوی آفریقای جنوبی فهرست بازیکنان دعوت شده به این اردو اعلام شد.
بر اساس تصمیم کادر فنی، 23 بازیکن زیر باید در اردوی تیم ملی حاضر شوند:دروازهبان ها: رحمان احمدی (سپاهان)، علیرضا بیرانوند (نفت)، محسن فروزان (اسنقلال)
مدافعان: وریا غفوری (سپاهان)، رامین رضاییان ( راه آهن)، مرتضی پورعلی گنجی (نفت تهران)، محمدرضا خانزاده (پرسپولیس)، امیر حسین صادقی (استقلال)، هاشم بیک زاده (استقلال)، احسان حاج صفی (سپاهان)، حبیب گردانی ( تراکتورسازی )، محمد نژادمهدی (پدیده)
بازیکنان میانی: امید ابراهیمی (استقلال)، محمد نوری (پرسپولیس)، ایمان مبعلی (نفت تهران)،خسرو حیدری (استقلال)، آندرانیک تیموریان(استقلال)، وحید امیری (نفت تهران)، سروش رفیعی (فولاد)
مهاجمان: سجاد شهباززاده (استقلال)، سردار آزمون (روبین کازان روسیه)، مهدی شریفی (سپاهان)، مسعود حسن زاده (ذوب آهن)
بازیکنان دعوت شده به اردوی تیم ملی باید ساعت 15 روز شنبه (22 آذر) در هتل آزادی حاضر شوند.
منبع/سایت رسمی فدراسیون فوتبال
کد خبر: ۵۱۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۱
امیر حاج رضایی می گوید در فوتبال ما هدف،وسیله را توجیه می کند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
امیر حاج رضایی، یکی از پیشکسوتان و صاحبنظران خوشنام فوتبال ایران است که صحبتهای کارشناسی او، همواره قابل توجه بوده است. حاج رضایی به عنوان یک فرد صاحبنظر، به صحبت درخصوص معضلات و کاستیهای فرهنگی فوتبالمان پرداخت و به توهینهایی اشاره کرد که در دیدار با تراکتورسازی تبریز، صنعت ساری و پرسپولیس، علیه مهدی رحمتی سر داده شد.
توهينها را باور نميكردم
ما شاهد هستيم بازيكن به دليل توهين به داور، گرفتن اخطار يا فريب داور، از طرف هواداران «هو» ميشود يا عليه او سوت ميزنند و چيز ديگري وجود ندارد.
من اين را ابتداي صحبتم بگويم كه حرف من، حرف فردي نيست و قصد دفاع از يك فرد را ندارم زيرا اكثر اهالي فوتبال مورد اين لطف معكوس قرار گرفتهاند. من ميخواهم يك بحث كلي و تربيتي را مطرح كنم. ما سعي ميكنيم در ماه محرم، خيلي مسائل را رعايت كنيم و به حرمت اين ماه، پيراهن مشكي به تن ميكنيم. باور كنيد برخي توهينهايي كه به مهدي رحمتي نسبت دادند را من حتي زمزمه هم نميتوانم بكنم. 90 دقيقه تمام، در ديدار پيكان با تراكتورسازي و پرسپوليس، عليه دروازهباني شعار سر داده شد كه 80 بازي ملي دارد، دروازهباني كه از سادات است، آن هم در ماه محرم. من اين توهينها را ميشنيدم اما باور نميكردم. متأسفانه يك نقاب دروغين روي فوتبال ما وجود دارد كه زير آن نقاب، برخي براي رسيدن به منافع شخصي دست به هر اقدامي ميزنند. خب اگر با كسي مشكل دارند، با زبان درست و انساني حرف بزنند و رفتار كنند، نه اين طور غيرانساني. ما نبايد فراموش كنيم كه يك نفر چقدر براي فوتبالمان زحمت كشيده است.
تن ندادن به بندگي
اگر مشكل كلاهبرداري از پسر من نبود، هرگز به فوتبال برنميگشتم، دلم نميخواست به هيچ ورزشگاهي قدم بگذارم. يك لفظ مؤدبانه روي برخي اشخاص گذاشته شده به نام ليدر و خود همان افراد، در بازي پيكان و پرسپوليس هواداران را رهبري ميكردند كه به رحمتي توهين شود و در تبريز هم اين اتفاق به صورت خيلي بدتر افتاد. من بحث فردي ندارم. الان بحث مهدي رحمتي است و حتي سرمربي كنوني استقلال هم مورد هتاكي شديد در يكي از ورزشگاهها قرار گرفت كه من از ورزشگاه خارج شدم. همه عزت يك مرد، شرافت او است و اگر شرافت او لكهدار شود، ديگر چيزي از آن مرد باقي نميماند. با محمد مايليكهن مقابل فرزندش اين اتفاق افتاد و ... ما ميخواهيم مسائل تربيتيمان را با يك سري كارهاي دمدست حل كنيم و دليلش اين است كه مرداني كه براي فوتبالمان تصميم ميگيرند، آدمهاي كوچكي هستند و تصميمات كوچك ميگيرند. اين موضوع فقط به هواداران خلاصه نميشود و شما ميتوانيد مشاجرههاي مديران و ادبياتي كه در فوتبالمان هست را ببينيد، رفتارهاي اجتماعي را هم ببينيد. آلبركامو، جملهاي گفته بود كه فكر ميكنم رعايت آن براي مربيان واقعي الزامي است. كامو گفته دو وظيفه مهم برعهده نويسنده است: «1- پشت كردن به دروغ 2- تن ندادن به بردگي» كه من اين گفته را در مورد مربي بيان كردم.
با شكستهاي فني شكستهاي اخلاقي هم از راه ميرسد
متأسفانه به موازات شكستهاي سريالي فني، شكستهاي اخلاقي هم از راه ميرسد و به عنوان نمونه، اتفاقي كه براي يكي از مسئولان تيم المپيك در كره جنوبي رخ داد و اين براي همه ايرانيها بد است. شكست هرگز شرافت كسي را لكهدار نميكند، بلكه اين بياخلاقي است كه شرافت را زيرسؤال ميبرد. اين حرفها خيلي زده شده و مثل بازار مسگرها، صدا به كسي نميرسد اما ما وظيفه داريم بگوييم. وقتي زيدان رفت پيش رئيسجمهور فرانسه، از او پرسيد چرا در فينال جامجهاني با سر به سينه بازيكن ايتاليا زدي كه پاسخ داد: «بدون آن حركت، فوتبالم نيمهكاره ميماند.» من 60 سال با فوتبال زندگي كردم و وظيفه خودم ميدانم اين صحبتها را انجام دهم.
در فوتبال ما هدف، وسيله را توجيه ميكند
من هر دو دوره قبل و بعد از انقلاب را ديدهام و مردان شريفي داشتيم كه براي فوتبالمان كار ميكردند. به عنوان مثال، بعد از انقلاب صفاييفراهاني را داشتيم و محمد دادكان. به جز اين دو نفر، چه كسي را داشتيم كه مديريت فرهنگي فوتبال را بر عهده بگيرد؟ در واقع همه تابع بودند، زيرا منافع شخصي داشتند. فوتبال، ورزش شريف و بزرگي است و آدم بزرگ ميخواهد. الان وضعيتي پيش آمده كه فوتبال ما را سيل دارد با خود ميبرد. جدا از مباحث فني، در مباحث فرهنگي هم هر كدام از ما ميتوانيم حداقل 10 قصه تعريف كنيم، از ديدهها و شنيدههايمان. من يك زمان ميگفتم فوتبال ما ناپاك است، الان ميگويم فاسد است. اين را هم بگويم كه استاديوم، يك جامعه كوچك از كل جامعه است و بخشي از ناهنجاري ورزشگاهها، ريشه در بيرون دارد. براي پول، برخي تن به هر كاري ميدهند. ما مسلمان هستيم و ميگوييم يك مسلمان بايد شرافت داشته باشد اما فوتبال ايران، فوتبال ماكياوليستي است و هدف، وسيله را توجيه ميكند و از هر وسيلهاي براي هدفشان استفاده ميكنند. من خيلي چيزها را ميشنوم كه نميشود به آن استناد كرد. مثلاً اين كه برخي رؤساي هيأتها پاداش نقدي يا غيرنقدي ميگيرند كه رأي بدهند. اينها قابل اثبات نيست اما در صحبتهاي مردم هست.
در جذب مردان كوچك، فدراسيون ما اول است
امام حسين (ع) به ما آموخت اگر دين نداريد، آزاده باشيد. اين پيراهن مشكي در ماه محرم، به ما ياد نميدهد آزاده باشيم؟ بايد به يك دروازهبان با 80 بازي ملي اين همه توهين و ناسزا گفته شود؟ خدا را شكر كه تلويزيون بازي را پخش نكرد. حرف من، به صورت كلي است و ميگويم شرايط فرهنگي ما در فوتبال، در واقع ضدفرهنگي است. پاكسازي اين شرايط هم فقط به فدراسيون معطوف نيست اما ميگويم در جذب مردان كوچك، فدراسيون ما در دنيا اول است. در فوتبال ايران، آدم سالم مجرم است. من سال بعد 70 ساله ميشوم و انرژي و علاقهاي براي پست گرفتن در فدراسيون ندارم. دوران من سپري شده و الان نوبت جوانهاست. مشكلات فقط به فدراسيون معطوف نيست و جدا از فدراسيون، باشگاهها نيز كه بدنه فدراسيون هستند، مقصر هستند. اما اگر بپرسيد چطور ميشود اين مسائل را حل كرد، من جوابي ندارم زيرا فقط سرمان از اين مرداب بيرون مانده است.
لكه ننگ فوتبال است كه مايليكهن به زندان برود
جدا از اتفاقي كه ميان علي دايي و محمد مايليكهن افتاده؛ اگر انسان شريفي مثل مايليكهن به زندان برود، لكه ننگي براي فوتبالمان است. من هيچ قضاوتي ندارم كه كدام طرف راست ميگويد. اگر مايليكهن به زندان برود، براي فوتبال ما شرمآور است و تنش بين اين دو بزرگ فوتبال بايد از بين برود. همواره به مايليكهن گفتهام كه حيف از انسان شريفي مثل تو كه از ادبيات بهتري استفاده نميكند.
منبع/خبر انلاین
کد خبر: ۴۸۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۲
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
طرفداری نوشت: حدود 30 دقیقه از بازی ذوب آهن - استقلال گذشته بود که ناگهان، یکی از توپ جمع کن ها که بر روی پیراهنش جمله « گناه من چیست که در این فوتبال جایی ندارم» را نوشته بود، وارد زمین شد. حالا از زبان او مسائل را می شنویم.
-به صورت مختصر خودتونو معرفی کنید.
به نام خدا، مصطفی آبسالان هستم از شهر یاسوج، استان کهگیلویه و بویر احمد. متولد 1371 هستم. اصلیتم از روستای گندی زار از بخش پاتاوه شهرستان دناست.
- از فوتبالت بیشتر بگو. از کجا شروع کردی؟
من خیلی عاشق فوتبال بودم. 17 سالگی درس را ول کردم و به اصفهان رفتم. برای اینکه فرصتی پیدا کنم به پای ا. ق. افتادم اما به من توجهی نشد و مرا بیرون انداختند. بعد از آن به خانه برگشتم و یک سال تمرین کردم و در سن 18 سالگی دوباره به اصفهان رفتم، این بار برای تست دادن در امیدهای ذوب آهن. واقعا خوب بودم اما آقای ع. س. که مربی بود منو خط زد. چون پارتی نداشتم، پول نداشتم، جیبم خالی بود.
-پیشنهاد پرداخت مبلغ خاصی به شما شد؟
معلوم بود، نمیشه بگید که چیزی گفتند اما به خدا درو فوتبال ما هر کی جیبش پر است، او را قبول دارند. فوتبال ما شده این.
- بعد چه اتفاقاتی برایتان افتاد؟
بعد رفیق هایم که از بازیکنان ذوب آهن بودند به من گفتند که به خدمت بروم و بعد از آن بیایم. به خدمت رفتم. آقای گل هم شدم، در اینترنت عکسش موجود است. تدارکات هم بوده ام. تیم بعدی من عقاب تهران بود. آقایان مسلم عسگری و حبیب بهبهانی به من خیلی محبت داشتند. قهرمان دو و میدانی هم شدم. پس از پایان خدمت، به تیم شهرداری یاسوج رفتم، آن جا هم پول نداشتم. آقای خ. ا. پسر خودش را آورده بود. نمی توانستم به خاطر پارتی بازی، بازی کنم. خیلی منو اذیت کردند. آقای ح. ه. و تدارکتشون منو زدند. اما خدا جوابشونو داد، افتادند لیگ دو.
- چه شد که دوباره سر از ذوب آهن در آوردی؟
خنده دار است اما من الکی به خانواده ام گفته بودم که بازیکن ذوب آهن ام و خوابگاه به من داده اند در صورتی که شب ها را در پارک سر می کردم. رفتم توپ جمع کن شوم چون می دانستم کاناوارو توپ جمع کن بود و یا مورینیو ابتدا مترجم بود.
- از کاری که کردی بیشتر بگو.
شب بازی آخر، دیگر صبرم تمام شد. رو کردم به خدا و گفتم توکل بر تو، این همه با همه حرف می زنم، فایده ندارد. گفتم این جوری بروم داخل زمین تا خودم را ثابت کنم، یعنی اینکه من هم در این فوتبال جایی باید داشته باشم. منم بنده خدا ام.
- چندمین بازی بود که به عنوان توپ جمع کن مشغول بودی؟
بازی با استقلال شد پنجمین بازی. بازی با تراکتورسازی ، راه آهن، سپاهان، پیکان، استقلال.
- از بعد از دستگیریت بگو.
بعد از اینکه مرا گرفتند، به رختکن انتقالم دادند و به من آب دادند. بعد به بازداشتگاه انتقال پیدا کردم و شب را آن جا گذراندم. صبح به دادگاه اعزام شدم، مسئولین ذوب آهن هم آمده بودند؛ قاضی پاک بود. به قاضی گفتم من تا به حال گناهی نکرده ام، آمدم از حقم دفاع کنم. به خدا حق گرفتنی است نه دادنی. آقای قاضی هم لطف کرد و مرا آزاد کرد، آدم خوبی بود. بعد از آن از اصفهان آمدم یاسوج.من به خاطر عشق رفته بودم، به خاطر اینکه در ذوب آهن فوتبال کنم، این همه جا و خوابگاه دارند و این همه غذایی که در نهایت نصیب گربه ها می شود، می دادند ما بخوابیم و ما بخوریم، مگر چه می شد؟ دنیا به آخر می رسید؟ این همه پول میلیاردی که خرج می کنند، سالی صد هزار تومان بدهند، کرایه مرا تا یاسوج بدهند برایشان بازی می کنم. مگر چه می شود؟ زیاد است؟
- در خبرها آمده بود آقای بوستانی پیگیر کارهایتان شده است، آیا تایید می کنید؟
در سایت ها زده بودند کریم بوستانی آمده است، واقعا آدم بزرگی است اما با من تماسی گرفته نشده. می خواستم اول بیایم توپ را بزنم تو گل، اما گفتم نه، چون من استقلالی ام، قلبم استقلالی است.
- حرف پایانی تان را بفرمایید.
من از باشگاه های استقلال و ذوبآهن عذرخواهی می کنم که در بازی چنین کاری کردم. من مجبور بودم، باید حرف دلم را می زدم. بازهم ازشان عذرخواهی می کنم.
کد خبر: ۴۵۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۲
تیم فوتبال استقلال در ورزشگاه آزادی مقابل ملوان انزلی به یک پیروزی پرگل رسیدند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
تیم فوتبال استقلال از ساعت 18 و 30 دقیقه در ورزشگاه آزادی به مصاف تیم ملوان رفت که بازی با نتیجه 3 بر یک به سود استقلال به پایان رسید.
استقلال بازی را هجومی آغاز کرد و در دقیقه 2 توپ در محوطه جریمه به محمد قاضی رسید و این مهاجم با یک شوت محکم، اما بیدقت توپ را به آسمان کوبید.
در دقیقه 8 سانتر ارسالی خسرو حیدری روی سرمحمد قاضی فرود آمد که ضربه او را ایمان صادقی دروازهبان ملوان مهار کرد.
در دقیقه 12 سیدجلال رافخایی با محسن فروزان دروازهبان استقلال تک به تک شد و بعد از دریبل فروزان به زمین خورد. بازیکنان ملوان اعتقاد داشتند که این صحنه پنالتی بوده اما داور اعتقادی به پنالتی نداشت و دستور به ادامه بازی داد.
در دقیقه 21 میلاد فخرالدینی خود را در داخل محوطه جریمه ملوان به زمین انداخت که داور به او کارت زرد نشان داد.
در دقیقه 28 مسابقه شوت سجاد شهباززاده از داخل محوطه جریمه را ایمان صادقی دروازهبان ملوان به کرنر فرستاد.
در دقیقه 32 مازیار زارع با جاسم کرار برخورد کرد که داور این صحنه را پنالتی تشخیص داد و این ضربه را امید ابراهیمی تبدیل به گل استقلال کرد.
در دقیقه 39 پاس سجاد شهباززاده به محمد قاضی رسید و او هم با یک شوت دقیق گل دوم استقلال را به ثمر رساند.
نیمه دوم هم با حملات استقلال آغاز شد. در دقیقه 48 مهدی کریمیان در داخل محوطه جریمه صاحب توپ شد اما ضربه او با اختلاف زیادی از بالای دروازه ملوان به بیرون رفت.
در دقیقه 50 ضربه سر زیبای محمد قاضی را ایمان صادقی دروازهبان ملوان مهار کرد.
در دقیقه 53 ضربه خسرو حیدری از پشت محوطه جریمه با اختلاف از بالای دروازه ملوان به بیرون رفت.
در دقیقه 54 خطای هاشم بیکزاده روی رضا اعتمادی را داور پنالتی اعلام کرد و سیدجلال رافخایی این پنالتی را با یک ضربه فنی و دقیق تبدیل به گل اول ملوان کرد.
در دقیقه 59 ضربه بازیکنان ملوان به تیرک دروازه استقلال خورد.
بازیکنان ملوان روی ضدحمله خطرناک ظاهرم می شدند. در دقیقه 68 هم ملوان یکبار دیگر صاحب موقعیت گلزنی شد که این موقعیت را مازیار زارع با بیدقتی از دست داد.
در دقیقه 72 مازیار زارع اعتقاد داشت که هاشم بیکزاده روی او مرتکب خطای پنالتی شده است.
در دقیقه 83 یک و دوی جاسم کرار با سجاد شهباززاده باعث به ثمر رسیدن گل سوم استقلال شد و شهباززاده با یک ضربه دقیق گل سوم استقلال را به ثمر رساند.
حسین زرگر داور مسابقه به میلاد فخرالدینی، هاشم بیکزاده از استقلال و سهیل رحمانی و رضا اعتمادی از ملوان کارت زرد نشان داد.
استقلال که سه بازی گذشته خود را با باخت پشت سرگذاشته بود در این مسابقه به یک برد پرگل خانگی رسید تا 21 امتیازی شود و همچنان در رده دوم جدول باقی بماند. استقلال به دلیل تفاضل گل کمتر نسبت به تراکتورسازی در رده دوم قرار دارد. تراکتورسازی فردا باید به مصاف سایپا برود.
ملوان هم 8 امتیازی و در رده پانزدهم جدول باقی ماند.
*ترکیب استقلال:
محسن فروزان، هاشم بیکزاده، امیرحسین صادقی، میلاد فخرالدینی، یعقوب کریمی، خسرو حیدری، امید ابراهیمی، مهدی کریمیان( از دقیقه 71 محمدرضا خرسندنیا)، جاسم کرار( از دقیقه 89 علیرضا رمضانی)، سجاد شهباززاده و محمد قاضی.
سرمربی: امیر قلعهنویی
*ترکیب ملوان:
ایمان صادقی، احمد آهی، عزتالله پورقاز، عزیز معبودی، مرتضی فلاحتی، مازیار زارع، سعید یوسفزاده، سهیل رحمانی( از دقیقه 67 مهرداد اولادی)، رضا اعتمادی، محسن یوسفی( از دقیقه 63 مهیار زحمتکش) و سیدجلال رافخایی
سرمربی: نصرت ایراندوست
مرجع / فـارس
کد خبر: ۴۵۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۰
داستان زندگی علیرضا رمضانی، ستاره جوان آبی ها
به گزارش آوای دنا ، علیرضا متولد سال 1372 است. تنها 21 سال سن دارد. وقتی حرف میزند لهجه آذری اش قابل تشخیص است و . در ابهر به دنیا آمده است؛ شهری با 87هزار نفر جمعیت که دومین شهر بزرگ استان زنجان محسوب میشود. او از دل استانی کشف شد که چندان فوتبالی به حساب نمیآیند. استان زنجان یک میلیون و 15هزارنفر جمعیت دارد، اما علیرضا رمضانی جزو معدود فوتبالیستهایی است که از استان زنجان به لیگبرتر ایران رسیده . او در هفته دوم لیگ برتر در بازی با استقلالخوزستان به عنوان بازیکن تعویضی به زمین رفت و کاری کرد که حالا نامش به عنوان یکی پدیدههای لیگ سیزدهم مطرح است. اما بد نیست بدانید علیرضا رمضانی پدیده فصل جدید استقلال تهران در خوابگاه بازیکنان پایه تیم زندگی میکند. داستان زندگی او را از دست ندهید. این گزارش روایتی است بر اساس گفته های علیرضا با تماشاگران امروز.
از ابهررود تا ستارگان پایتختتنها اطلاعاتی که از او در دسترس است، به یک جمله خبری ختم میشود. علیرضا رمضانی فصل گذشته در لیگیک در تیم نفتوگاز گچساران بازی کرده اما مسیری که تا پوشیدن پیراهن استقلال گذرانده، به خوبی نشان میدهد چه سختیهایی برای انتقال به این تیم کشیده است. او در 18 سالگی برای اولینبار در تیمی محلی در ابهر بازی کرد. تیمی به نام «ابهررود» که احتمالا در فوتبال ایران کسی نام آن را نشنیده است. اما رمضانی چندماهی در این تیم بود تا اینکه بالاخره تصمیم گرفت از لیگ استانی زنجان به تهران نقل مکان کند: «ریسک بزرگی بود. از پدر و مادرم اجازه گرفتم تا برای فوتبال به تهران بیایم.» او در لیگدو استان تهران عضو تیم «ستارگان پایتخت» شد. باز هم تیمی ناشناخته که مدتی را هم آنجا گذراند. در آن روزها در خوابگاهی واقع در میدان راهآهن تهران زندگی میکرد. خوابگاهی که چند بازیکن از تیم ستارگان پایتخت در آن زندگی میکردند. اما شرایط سختتر از چیزی بود که تصورش را کنید: «حقوقی از تیم نمیگرفتیم و مجبور بودیم در کنار فوتبال، شبها کار کنیم». آن روزها غیر از تمرینات روزانه گروهی با تیم ستارگان پایتخت، شبها هم مسافت زیادی پیادهروی میکرد. او به عنوان تراکتپخشکن یک شرکت تبلیغاتی استخدام شده بود و در کوچههای اطراف میدان راهآهن تراکتهای تبلیغاتی پخش میکرد. بدون رودربایستی اعتراف میکند: «بعضی شبها گرسنه میخوابیدم. پول نداشتم غذا بخورم. نهمیخواهم مظلومنمایی کنم، نه چیز دیگری. این موضوعی است که ممکن است برای هرکس دیگری هم پیش بیاید.»
استقامت در باشگاه مقاومتمسابقات لیگ دو تهران تمام شد. رمضانی مشمول شده بود و برای گذراندن دوران سربازی به باشگاه مقاومت رفت و تست داد. سرمربی باشگاه مقاومت که «استقامت» نام داشت، او را قبول کرد. او هم قرارداد سفت و سختی با این باشگاه امضا کرد که براساس آن در دوران سربازی باید در مقاومت بازی میکرد. اما پس از گذشت دو سال خدمت نظام وظیفه قرارداد او بندهایی داشت که نمیتوانست به راحتی از باشگاه مقاومت جدا شود. همزمان به تیم جوانان هم دعوت شد. به اردوی تیم رفت و تمرین کرد اما مدتی مانده به مسابقات قهرمانی آسیا، زانویش آسیب دید و از لیست تیم خط خورد. تمام پول دریافتی رمضانی از باشگاه مقاومت تهران همان حقوق ماهیانهای بود کهبه عنوان سرباز نظام وظیفه دریافت میکرد؛ 90 هزار تومان. چند ماه اضافهخدمت خورد. حتی پس از پایان خدمت سربازی هم قراردادش با مقاومت تمام نشد. چند پیشنهاد از سایپا و تراکتورسازی دریافت کرد، اما نتوانست رضایتنامهاش را از مقاومت بگیرد. تا اینکه بالاخره با پیشنهاد تیم لیگیکی نفت و گاز گچساران از مقاومت جدا شد.
روزهای سخت در گچسارانقرارداد رمضانی با نفت و گاز گچساران 30 میلیون تومان بود. او 20 میلیون تومان از مبلغ قرارداد گرفت و به باشگاه مقاومت داد تا رضایتنامهاش صادر شود. اما 10 میلیون تومان باقیمانده مبلغ قرارداد او هیچوقت از سوی باشگاه نفت و گاز گچساران پرداخت نشد. به این ترتیب نیمفصلی که در گچساران سپری کرد، هیچ درآمدی نداشت. البته با این توضیح اضافه که در گچساران به راحتی تهران شغل جانبی وجود نداشت تا او درآمدی داشته باشد: «در خوابگاه زندگی میکردم. درآمدی نداشتم. باشگاه باقیمانده مبلغ قراردادم را پرداخت نکرد. یادم میآید یکبار که تمرینات تیم تعطیل شد، همه بچهها برای استراحت به کیش رفتند اما من پولی نداشتم که به ابهر برگردم. همه از من میپرسیدند چرا تعطیلات به خانه برنمیگردی. بهانه میکردم که میخواهم تنها باشم و استراحت کنم.» البته معضلات زندگی در گچساران به این محدود نمیشد. محمدحسین ضیایی، سرمربی نفت و گاز گچساران اصلا ارتباط خوبی با رمضانی نداشت: «مدام در تمرینات من را جلوی بقیه بازیکنان تحقیر میکرد و میگفت هیچوقت بازیکن نمیشوی. چندباری هم وسط تمرین من را بیرون کرد». فصل کابوسوار رمضانی در گچساران تمام شد، اما حتی در رویا هم نمیدید که پس از آن همه سختی، فصل بعد در یکی از دو تیم پرطرفدار ایران بازی کند.
روزی که آبیپوش شد«یکی از دوستان به من زنگ زد و خبر داد که باشگاه استقلال تست میگیرد. همراه با دوستانم به کمپ ناصر حجازی رفتیم. لباس عوض کردیم و دو تا تیم شدیم و بازی کردیم. 20 دقیقه از بازی نگذشته بود که من را از زمین بیرون کشیدند. بعد دیدم امیرخان فلعهنویی سراغم آمد اصلا باور نمیشد. در بازی چند تا دریبل زده بودم و بدون استرس میدویدم. اما باورم نمیشد که امیرخان از من خوشش آمده باشد. چند روز بعد با استقلال قرارداد بستم.» قرارداد او با استقلال رقم بالایی ندارد اما او راضی است. در یکی از بندهای قراردادش با استقلال آمده که باشگاه موظف است محل زندگی علیرضا رمضانی را فراهم کند. او این روزها در خوابگاه بازیکنان پایه استقلال که در کنار کمپ ناصر حجازی ساخته شده، زندگی میکند. در یک اتاق کوچک که با وسایل اولیه زندگی تجهیز شده است. پدرش کشاورز است. در ابهر یک هکتار باغ انگور دارند. اما درآمد این باغ انگور اندازهای نیست که پدرش به او کمک مالی کند. او از سال 1390 روی پای خودش ایستاده و هیچ وقت از پدرش کمکی نگرفته است.
چهره محبوب در ابهر روزی که در جامشهدا برای اولینبار با پیراهن استقلال به زمین رفت، یادش نمیرود. آن روز در بازی با ملوان برای استقلال یک پنالتی گرفت تا آرش برهانی آن را گل کند. علیرضا خوششانس بود که آن بازی از شبکه سه پخش مستقیم شد و تماشاگران استقلال خیالشان راحت شد که در فصل جدید یک پدیده در ترکیب آبیپوشان خودنمایی میکند. هفته اول لیگبرتر فرصت به هنرنمایی او نرسید، اما در بازی با استقلال خوزستان در هفتهدوم زمانی به زمین آمد که بازی بدون گل بود. او آمد و یک پاسگل داد: «روی نیمکت بودم که امیرخان من را صدا کرد. از من پرسید که میتونی بازی کنی؟ توضیح داد که شرایطش سخت است. اما من هیچ استرسی نداشتم. به زمین رفتم و آن پاسگل را دادم.» رمضانی یکی از چهرههای دوستداشتنی تمرینات استقلال است. بازیکنان تیم او را دوست دارند. امید ابراهیمی و محمد قاضی بیشتر هوایش را دارند. اما نباید فراموش کرد که هنوز راه زیادی پیشرو دارد. مسیری که از ابهر آغاز شده و خودش آرزو دارد به اروپا برسد. تا حالا چند باری که با پیراهن استقلال به میدان رفته باعث شده یکی از محبوبترین چهرههای شهرستان ابهر شود: «در این مدت لطف کردند و با تماس تلفنی و اساماس حسابی مرا را شرمنده کردهاند».
تماشاگران امروز
کد خبر: ۴۲۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
"سجاد پالیزان" هوادار 23 ساله کهگیلویه و بویر احمدی باشگاه استقلال است که پس از باخت این تیم مقابل باشگاه تراکتورسازی تبریز در فروردین ماه سال 90 و در سن بیست سالگی دچار عارضه سکته مغزی میشود و پس از رفتن به کما و بازگشت از مرگ موقت، این روزها پس از گذشت سه و نیم سال از این اتفاق همانند قبل حال و روز خوبی ندارد و به گفته پدرش همانند جسمی غیر متحرک بر تخت افتاده و تنها کاری که میکند نفس زدن است.او که اهل سرفاریاب از توابع شهرستان چرام کهگیلویه و بویر احمد است در دقیقه 90 بازی دو تیم استقلال و تراکتورسازی تبریز و پس از دریافت گل دوم استقلال درحالی که بازی تا دقایق پایانی بازی یک بر یک بوده است دچار سکته مغزی میشود. سجاد پس از انتقال به بیمارستانی در دهدشت به زندگی بازگشته و احیا میشود اما از ناحیه دو دست و دو پا فلج شده و تکلمش را از دست میدهد و هم اکنون هم در خانه بستری است.
سجاد که پدری چوپان داشته و خانوادهاش اصلا شرایط مالی مناسبی ندارد به دلایل مالی درمانش ناتمام میماند و طی این سالها با بی مهری مسئولان باشگاه استقلال تهران و هیئت فوتبال استان کهگیلویه و بویر احمد در حالی که ادامه روند درمانش به گفته پزشکان کمک شایانی به بهبودی وضعیت جسمی و ذهنی وی میکرد در گوشه خانه افتاده و تاکنون هیچگونه کمک و پیگیری از سوی مسئولان به وی نشده است.
سجاد بیژن
سخاوت پالیزان دایی "سجاد بیژن" در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در مورد وضعیت فعلی سجاد، گفت: وی هیچ گونه تحرکی ندارد و تنها چشمانش را باز و بسته میکند. حتی اگر گرسنه و تشنه باشد تنها از طریق باز و بسته کردن چشمش این موضوع را بیان میکند.
وی در مورد وضعیت مالی خانواده سجاد، خاطرنشان کرد: تنها دارایی آنها چند دام است که مقداری از آنها را نیز برای هزینههای درمانی سجاد پرداخت کردهاند و دیگر توانایی مالی برای ادامه روند درمانی وی ندارند.
به گفته پالیزان تاکنون هیچ مسئولی پیگیر وضعیت خواهرزادهاش نشده و علیرغم انتشار اخبار و عکسهایی از وی هیچ کس به سراغش نیامده است، حتی در بیمارستان نیز به دلیل عدم توانایی پرداخت مالی توسط خانواده وی از پذیرش سجاد خودداری کردند.
وی ادامه داد: تاکنون هیچ گونه صحبتی با مسئولان باشگاه استقلال و هیات فوتبال استان کهگیلویه و بویراحمد نداشتهایم، این در حالی است که موضوع بیماری سجاد در شبکه دنا پخش شد و مسئولان از این موضوع مطلع شدند.
دایی سجاد بیژن از مسئولان متولی درخواست کرد که هرچه سریعتر پیگیر روند درمانی سجاد شوند چرا که بنا بر گفته پزشکان در صورتی که درمان خواهرزادهاش ادامه یابد، شرایطش بهبود خواهد یافت.
مادر سجاد بیژن نیز در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اینکه فرزندش متولد مهرماه 1370 است، گفت: این اتفاق در فروردین ماه سال 90 برای سجاد رخ داد.
وی در مورد هزینههای درمانی که برای فرزندش تاکنون پرداخت کردهاند نیز، اظهار کرد: تاکنون بالغ بر 15 میلیون تومان هزینه درمانی برای سجاد پرداخت کردهایم. این در حالی است که تنها در زمانی که وی در حالت کما قرار داشت، 13 میلیون تومان پرداخت کردیم و هماکنون نیز ماهیانه بین 500 تا 600 هزار تومان برای نگهداری از وی در منزل هزینه میکنیم چرا که سجاد فرزند ماست و هر گونه که بتوانیم برای نگهداری از وی با تمام وجود اقدام میکنیم و تنها از خداوند منان تقاضای کمک و یاری داریم.
پدر سجاد بیژن نیز در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، با اشاره به اینکه فرزندش به هیچ وجه وضعیت مطلوبی ندارد و همانند یک موجود غیر متحرک تنها بر روی تخت دراز کشیده است، گفت: او از بچگی عاشق استقلال بود و در زمانی که حدود 3 سال پیش بازی استقلال و تراکتورسازی از تلویزیون پخش میشد پای تلویزیون نشسته بود که ناگهان دچار سکته مغزی شد.
وی ادامه داد: بچه را به بهداری انتقال دادیم اما آنها اعلام کردند که نمیتوانند درمانش کنند بنابراین به دهدشت اعزام شد. بعد هم پس از آنکه به لطف خداوند فرزندم احیا شد، دکترها اعلام کردند که اگر روند درمانش ادامه یابد میتواند وضعیت بهتری پیدا کند ولی ما به دلیل تنگدستی و شرایط مالی نامطلوب نتوانستیم روند درمانی سجاد را ادامه دهیم.
سجاد بیژن
پرویز موسوی رییس هیات فوتبال استان کهگیلویه و بویراحمد در گفتوگو با ایسنا، در پاسخ به اینکه علت عدم رسیدگی به وضعیت سجاد بیژن، جوانی که بر اثر تماشای دیدار استقلال و تراکتورسازی در سال 90 دچار عارضه مغزی شده چیست، اظهار کرد: در این زمینه کسی به ما اطلاعی نداد و از طریق برنامه 90 از موضوع مطلع شدیم و در آن زمان اصلا این موضوع مطرح نشد و کسی پیگیری انجام نداد.
وی با بیان اینکه نه تربیت بدنی شهرستان پیگیر این مسئله شد و نه اداره کل ورزش و جوانان پیگیری در این خصوص انجام داد، گفت: قبل از ما باید اداره کل ورزش و جوانان در این زمینه اقدام میکرد و کمکهای مالی را انجام میداد. ما هم اگر بخواهیم کمکی انجام دهیم به صورت شخصی این کار را میکنیم.
موسوی در مورد اینکه علت عدم اطلاعرسانی از طریق خانواده وی ممکن است بیسوادی پدر سجاد باشد، گفت: این موضوع نیاز به سواد ندارد. باید تربیت بدنی شهرستان پیگیری لازم را انجام میداد.
رییس هیات فوتبال استان کهگیلویه و بویراحمد در پاسخ به اینکه علت عدم پیگیری موضوع توسط مسئولان وقت تربیت بدنی استان چه بوده است، افزود: باید مسئولان وقت شهرستان پیگیری لازم را انجام میدادند.
وی در ادامه در سوالی دیگر و در پاسخ به اینکه مگر تربیت بدنی شهرستان زیر نظر شما نیست، بیان کرد: زیر نظر ما هستند ولی با کدام مدیر برخورد کنیم؟ مدیرانی که در 4 سال گذشته 5 بار تغییر کردهاند؟ ما با چه کسی برخورد کنیم وقتی که روسای تربیت بدنی شهرستانها توسط اداره کل ورزش و جوانان تعیین میشوند.
موسوی در مورد تصمیم هیات فوتبال استان کهیگیلویه و بویراحمد در ارتباط با رسیدگی به وضعیت سجاد بیژن، گفت: او با بچه من هیچ فرقی نمیکند، بنابراین من خودم در این زمینه پیشقدم خواهم بود و هر گونه کمکی که از عهدهام بربیاید شخصا انجام خواهم داد اما باید بدانیم که هیات فوتبال خودش فقیر است و 5 سال است که در کما به سر میبرد چرا که هیچ کمک مالی نه از طرف اداره کل ورزش و جوانان و نه از طرف فدراسیون به ما انجام نمیشود.
رییس هیات فوتبال استان کهگیلویه و بویراحمد در ادامه، خاطرنشان کرد: هیات فوتبال یک نهاد کاملا غیر دولتی است که باید درآمدزایی کند و هیچ ردیف بودجه و اعتباری از دولت به ما پرداخت نمیشود. حتی توان پرداخت حقالزحمه داوران و ناظران خود را نداریم اما تمام سعی خودمان را میکنیم که در مورد سجاد بیژن به بهترین شکل عمل کنیم و آن را همچون فرزند خود میدانیم و پیگیر وضعیتش خواهیم بود.
به گزارش ایسنا، همواره مسئولان و مدیران باشگاهی علت اصلی فعالیت و حضورشان را در فوتبال ایران شادی دل هواداران اعلام کردهاند، به گونهای که اگر این هواداران و رضایت آنها نبود هرگز حاضر نمیشدند در این فوتبال که سرتاپایش مشکل است کارشان را ادامه دهند، بنابراین این رفتارهای متناقض و صحبتهای شعاری هیچ نتیجهای جز استفاده ابزاری از هواداران را نشان نمیدهد چرا که اگر اینگونه نبود پس از گذشت سه و نیم سال از مرگ مغزی یک هوادار و رسانهای شدن موضوع حداقل انتظاری که از مسئولان میرفت سرکشی از این هوادار و رسیدگی به وضعیت او بود.
کد خبر: ۳۹۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
"سجاد بيژن" طرفدار تيم استقلال تهران که بر اثر باخت اين تيم سکته مغزي کرده و بعد از سه سال و نيم همچنان در بستر بيماري به سر ميبرد و کسي از او سراغي نگرفته است.
به گزارش آوای دنا، اين نوجوان 20 ساله از بخش سرفارياب از توابع شهرستان چرام در استان کهگيلويه و بويراحمد از طرفدار متعصب و پرپا قرص تيم استقلال تهران است که بر اثر باخت اين تيم و شکست استقلال در دقيقه ?? مقابل تيم تراکتورسازي تبريز با نتيجه 3 بر 2، سکته مغزي کرده و فلج شده و بعد از گذشت حدود سه سال و نيم همچنان در بستر بيماري به سر ميبرد و کسي از او سراغي نگرفته است.
پس از ديدار دو تيم تراکتورسازي تبريز و استقلال تهران و شکست استقلال در دقيقه ?? يک هوادار جوان ?? ساله و متعصب استقلال در بخش سرفارياب از توابع شهرستان چرام استان کهگلويه وبويراحمد به نام سجاد بيژن دچار سکته مغزي شد که پس از انتقال به بيمارستان امام خميني (ره) دهدشت و تلاش زياد پزشکان به زندگي برگشت اما از ناحيه دو دست و دو پا فلج و تکلمش را نيز از دست داد و هم اکنون در خانه بستري است.
رحمت الله بيژن پدر سجاد که چوپان است در اين رابطه به خبرنگار ايسنا گفت: فرزندم طرفدار متعصب و دو آتيشه استقلال تهران بود که بعد از اينکه در نيمه دوم شکست خورد سکته کرده است.
همچنين خاور پاليزان، مادر سجاد در اين خصوص به خبرنگار ايسنا گفت: پدرش بي سواد و توان مالي خوبي نيز ندارد که براي درمان سجاد کاري انجام دهد.
وي افزود: سجاد در حال تماشاي بازي استقلال و تراکتورسازي تبريز بود که در دقيقه آخر که استقلال گل سوم را خورد سکته مغزي کرد و به کما رفت تا اينکه به بيمارستان انتقالش داديم و موضوع را که به پزشک گفتيم به ما جواب داد که مشکلي ندارد و خوب ميشود. پزشکان اعلام کردند که به کما رفته و 17ساعت در کما به سر برد، بعد از احياء و بازگرداندنش گفتند که فلج شده و تکلمش را از دست داده است.
مادر سجاد با بيان اينکه پزشکان به ما گفتند که اين بچه بر اثر فشار اينطور شده اظهارکرد: پزشکان گفتند اگر پول داريد ميشود در جاهايي درمانش کرد اما ما که خانواده فقير و بي پولي هستيم چطور ميتوانستيم او را درمان کنيم و بعد از حدود سه سال در خانه از او نگهداري ميکنيم و در بستر بيماري است. از لحاظ مالي ضعيف هستيم و تنها در حد اينکه بچهمان گرسنه نباشد زندگي مي گذرانيم.
پاليزان تصريح کرد: تاکنون يک مسئولي به ما سر نزده و حالي از سجاد نپرسيدند و هيچ کمکي به ما نکردند که بتوانيم او را درمان کنيم.
مادر سجاد بيان کرد: فرزندم طرفدار تيم استقلال بود و بيشتر از فرهاد مجيدي بازيکن اين تيم خوشش ميآمد و عکسش هم بالاي سرش زده است.
وي رو به خبرنگار ايسنا گفت: پسرم طرفدار هر کدام و هرکسي بود من خانه خراب شدم و نمي توانم کاري برايش کنم و دست شما هم درد نکند اگر بتوانيد براي رضاي خدا يک فرد خير و پزشکي که بتواند درمانش کند براي ما پيدا کني که به داد ما برسد خدا از شما هم راضي مي شود.
مادر اين جوان عنوان کرد: از مسئولان استاني و کشوري و خيران بخصوص مسئولان باشگاه استقلال و فرهاد مجيدي انتظار دارم هرچه از دستشان برمي آيد براي درمان سجاد انجام دهند و کوتاهي نکنند.
سخاوت پاليزان دايي سجاد نيز گفت: سجاد علاقه خاصي به فرهاد مجيدي داشت و هميشه به من مي گفت يک پيراهن آبي برايم بگير و عکس فرهاد مجيدي را بر روي آن چاپ کن تا بپوشم و عکشس بر روي سينه ام باشد.
کد خبر: ۳۲۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۶