« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
مدیر آموزش شهرستان لنده در اظهاراتی عجیب از له شدن شدن فرهنگ زیر چکمه نظامی ها سخن راند که این موضوع واکنش مدیرکل آموزش پرورش کهگیلویه و بویراحمد و کاربران شبکه های اجتماعی را در پی داشته است. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صبح زاگرس، سیف‌الله محمدی‌نسب، رئیس اداره آموزش وپرورش شهرستان لنده روز گذشته در همایش تجلیل از برگزیدگان طرح ملی نور در شهرستان لنده در بخشی از سخنان خود( فایل صوتی  نیز موجود است) اظهار کرد: زمانی فرهنگ زیر چکمه سرهنگ له می شد اما گفتمان همدلی و همزبانی مقام معظم رهبری منجر به این شد که همه در مسیر فرهنگ دینی و مردم سالاری دینی گام بردارند و تقابل فرهنگ و سرهنگ در کار نباشد.  مدیر آموزش پرورش شهرستان لنده در این آیین درحالی این سخنان را مطرح کرد که هادی زارع پور، مدیرکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد به همراه جمعی از مسئولان این داره کل و مسئولان محلی شهرستان لنده نیز حضور داشتند. این سخنان محمدی نسب واکنش مدیرکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد را در پی داشت و زارع پور پس از پایان جلسه به یکی از مسئولین شهرستان لنده گفته است حتما به محمدی تذکر جدی خواهیم داد. به نقل از خبرگزاری فارس محمدی‌نسب در ادامه سخنان خود به نادیده گرفتن فرهنگ در سال‌های گذشته اشاره کرد و گفت: همه باید در راستای اعتلای فرهنگ گام برداریم. واکنش فعالان شبکه های اجتماعی در خصوص سخنان رییس آموزش پرورش لنده این در حالی است که شب گذشته در برخی از شبکه های اجتماعی لنده اعتراضاتی به سخنان مدیر آموزش و پرورش شهرستان لنده انجام شده و خواستار توضیح روشن وی در مورد سخنان خود و عذر خواهی شده اند. در یکی از مطالب عنوان شده در شبکه های اجتماعی آمده است: فرهنگ دفاع مقدس امروزه به عنوان یک سمبل و نماد از حماسه آفرینی و رشادت جوانان این مرز وبوم است که از طریق سردارانی همچون همت، باکری، کاوه و هزاران سردار، سرهنگ، سروان، سرباز و بسیجی محفوظ ماند تا امروز عده ای با بی اطلاعی از فرهنگ آن را له نکنند. له شدن فرهنگ زیرچکمه سرهنگ ها جمله ای بود که امروز رئیس اداره آموزش وپرورش شهرستان لنده در مراسم تجلیل از نخبگان قرآنی بیان کرد که لازم است در پاسخ به این مسوول گفت: فرهنگ هیچ گاه زیر چکمه های سرهنگ ها له نشده است چرا که تاریخ سراسر افتخار ما مرهون فداکاری های همین سردارهای و سرهنگ هایی است که دوشادوش سرباز ان و بسیجیان برای دفاع از فرهنگ، ناموس وایران اسلامی از جان خوش گذشتند و امروز در گلزار های مطهر شهدا و آسایشگاه های جانبازان و عده ای نیز در کنج منزلشان با درد های برهنگی فرهنگی در حال دسته و پنجه نرم کردن هستند. شاید آن روز که سرهنگ ها برای دفاع از فرهنگ این آب وخاک در زمان اسارت صورتشان زیر چکمه های افسران عراقی له می شد خبری از له شدن فرهنگ نبود، همان سرهنگی که صورتش را عراقی ها له کردند امروز در کنج گلزار شهدای شهرستان لنده جای دارد و زیارتگاهی است برای دلدگان به فرهنگ ایثار وشهادت. له شدن فرهنگ زیر چکه های سرهنگ تعبیری بود که امروز شما در محفل نوارنی قرآن که کلام وحی است از سوی شما عنوان شد چرا که همین سرهنگ ها بودند که برای عمل به دستورات قرآن و خدا و دین اسلام از فرهنگ ناب محمدی(ص) در حال دفاع هستند.  یکی دیگر از کاربران شبکه های اجتماعی در واکنش به سخنان مدیر اموزش و پرورش لنده آورده است: اگر حضور همین سرداران و سرهنگ ها اعم از نیروی انتظامی، سپاه و ارتش و بسیجیان نبود تداوم ارتباط فرهنگ دفاع مقدس به عنوان یک گنجینه‌ی ارزشمند امروز به نسل جوان ما که تشنه حقیقت ناب هستند منتقل نمی شد. درحالی سخنان مدیرآموزش و پرورش شهرستان لنده در خصوص عملکرد نظامی ها عنوان شده که مقام معظم رهبری همواره بیداری و اقتدار نیروهای مسلح و مردم همیشه در صحنه کشور را دلیل شکست های دشمن در توطئه های بی شمار و فتنه های داخلی و خارجی در طول حیات انقلاب اسلامی عنوان می کنند. روز گذشته نیز رهبر انقلاب در بخشی از سخنان خود در جمع فرماندهان نیروی دریایی سپاه، جوان ها را هدف اصلی تغییر افکار مردم خواندند و فرمودند: البته به لطف خداوند، جوانان و نیروهای مسلح ما بیدار و پای کار هستند و من از این جهت هیچ نگرانی ندارم. تلاش خبرنگار پایگاه خبری صبح زاگرس برای دریافت پاسخ مناسب و موضع رسمی از سوی مسئوولان اداره کل اموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد نسبت به سخنان مدیر آموزش و پرورش شهرستان لنده بی نتیجه ماند.  این پایگاه خبری آماده دریافت توضیحات مسئولان اداره کل اموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد در این زمینه است.
کد خبر: ۷۴۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۶

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir در حالی که با پایان کار کمیسیون ویژه بررسی برجام و برگزاری جلسات متعدد انتظار می رفت گزارش منتشر شده در کمیسیون به عنوان ملاکی برای تنظیم طرح مجلس قرار گیرد اما طرحی که در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گرفت انطباق چندانی با نتیجه کمیسیون نداشت. در همین راستا مجمع هماهنگی تشکل های استان قم در نامه ای به علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی مشکلات موجود در طرح و بی توجهی به نتیجه بررسی کمیسیون ویژه برجام اعلام کردند. در ادامه متن کامل این نامه را می خوانید: بسم الله الرحمن الرحیم نماینده محترم مردم قم و ریاست محترم مجلس شورای اسلامی جناب آقای دکتر علی لاریجانی سلام علیکم مذاکرات هسته ای به عنوان یکی از گلوگاه های اصلی تقابل جمهوری اسلامی با نظام استکبار در طول سالیان اخیر نهایتا با توافق وین پایان یافت و متن توافق شده یا همان برجام به عنوان ثمره فعالیت های ۲۲ ماهه و نتیجه ایده اداره دولت یازدهم در دسترس عموم قرار گرفت و پس از آن طیف گسترده ای از بحث ها در ارزیابی نقاط قوت و ضعف آن بین کارشناسان انجام شد.عده ای آن را فتح الفتوح خواندند و دیگرانی آن را با ترکمانچای مقایسه کردند اما در این بین تحلیل رهبر انقلاب از موضوع و توجه دادن ایشان نسبت به موضوع نفوذ دقیق ترین و ژرف ترین نگاه به برجام بود. در مورد روند تصویب برجام نیز بحثهای مختلفی شکل گرفت.دولت محترم رسما معتقد به عدم ضرورت تصویب برجام در مجلس بود و در طرف دیگر کارشناس و شورای نگهبان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواهان عبور برجام از کانال قانونی مجلس بودند که سرانجام این امر در نامه حضرتعالی خطاب به ریاست محترم جمهور به خود رسمیت گرفت که متاسفانه دولت با توجیهاتی غیرمنطقی و با دور زدن قانون از ارائه برجام به مجلس استنکاف ورزید. اما در نهایت رهبری با علنی کردن تذکرات خود به ریاست محترم جمهور در دیدار اعضای خبرگان صریحا مشخص فرمودند که منظورشان از تعبیر «مسیر قانونی پیش بینی شده» در خطبه های عید سعید فطر مجلس شورای اسلامی بوده است. ارائه این نظر این حقیقت را برای چندمین بار عیان کرد که اصلی ترین مدافع ساز و کارهای دموکراتیک و پاسبان حق الناس در جمهوری اسلامی شخص ولی فقیه بوده و هست. با مشخص شدن پروسه اصلی بررسی برجام توسط رهبری انتظار آن بود تا طبق قانون دولت محترم برجام را در قالب لایحه ای برای بررسی به مجلس ارائه می داد که با بی توجهی ِ همراه با قانون گریزی دولت ازین مهم سرباز زد و در نهایت روند بررسی برجام بدون ارائه لایحه از سوی دولت در مجلس آغاز شد. براین اساس صحن علنی مجلس با تعیین ۱۵ نفر از نمایندگان به عنوان کمیسیون ویژه برجام عنان کار را به دست معتمدین خود سپرد. در طول تعطیلات تابستانی مجلس؛ کمیسیون ویژه با جلسات متعدد و با دعوت از تیم های مذاکره کننده قبلی و فعلی و کارشناسان فنی و حقوقی به بررسی موشکافانه برجام پرداخت و سرانجام نتایج ارزیابی کارشناسی خود را در قالب گزارش تقدیم مجلس کرد که جا دارد صمیمانه از ریاست محترم کمیسیون جناب آقای دکتر زاکانی و دیگر اعضا بابت دقت نظر، شجاعت و تلاش خستگی ناپذیر در راستای انجام نقش تاریخی خود در این برهه حساس انقلاب تشکر کرده از خداوند منان برایشان طلب توفیق نماییم. اما متاسفانه و در کمال تعجب شاهد بودیم که دوستان جنابعالی در فراکسیون رهروان با ارائه طرح دو فوریتی «اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» با بی توجهی به تلاش های شبانه روزی کمیسیون ویژه برجام، گزارش این کمیسیون را از متن به حاشیه رانده و ما را به یاد صحبتهای جناب ابوترابی در جلسه کمیسیون انداختند.اتفاقات روز گذشته این گمانه را تقویت می کنند که آیا واقعا این مباحث مفصل فنی و تخصصی انجام شده در کمیسیون از دید برخی از دوستان صرفا برای نمایش تلویزیونی و پرستیژ پوچ دموکراسی و عقب نیفتادن از کنگره امریکا و به نوعی چشم و هم چشمی بود که نشان دهیم مثلا مجلس ما هم در راس امور است؟ آیا قرار بود تا اعضای کمیسیون ویژه صرفا ادای بررسی برجام را مقابل دوربین های تلوزیونی بازی کنند و بعد هم با تدبیر دوستان به راحتی از مسیر تصمیم سازی حذف شوند؟ اگر قرار بر این نبود که گزارش کمیسیون ویژه مبنای تصمیم مجلس برای رفع نگرانی رهبری در مورد نفوذ از طریق برجام باشد پس به واقع چه نیازی به این همه جلسات و بحث ها و ارزیابی ها بود؟ زیر سوال بردن کمیسیون ویژه با صدور بیانیه ۵ نفره توسط جناب اقای بروجردی و دوستانشان علیه گزارش متقن و دقیق برجام از طرفی، و جایگزینی آن با طرحی کاریکاتوری، غیر موثر و رفع تکلیفی که صرفا متضمن تعدادی توصیه اخلاقی کلی است؛ موید این نکته است که از نظر بعضی نمایندگان اساسا تشکیل کمیسیون ویژه اشتباه بوده است! جالب آن است که دوستان از گفتن علنی این موضوع در برنامه تلویزیونی گفتگوی ویژه خبری نیز ابایی نداشتند و عملا به ساحت  اعضای محترم کمیسیون اینگونه جسارت کردند. اما نکته مهمتر ان است که طراحان این طرح نه تنها کمیسیون برجام را به محاق راندند بلکه دانسته یا نداسته و برخلاف منویات رهبری؛ با تاکیدات مکرر در متن طرح عملا کلیت مجلس را از ارائه نظر کنار گذاشته اند و همچون طرح الزام به حفظ دستاورد ها همه موارد را به شورای عالی امنیت ملی حواله کرده اند در حالی که اگر رهبری تنها قائل به بررسی برجام در شورا بودند دیگر ضرورتی نداشت تا بررسی آن را به مجلس محول کنند.به بیان دیگر و با دخالت شخص شما تلاشهای مجلس در یک دور باطل دوباره به نقطه طرح الزام حفظ دستاورد ها برگردانده شد.طرح کلی و بی یال و دم و اشکمی که در نهایت دولت هم کمترین اهمیتی نسبت به التزام به آن نشان نداد و با پایمال کردن برخی خطوط قرمز به راحتی از کنار آن گذشت. حال سوال اساسی اینجاست که چگونه مجلس با لغو قوانین قبلی و با تمسک به یک طرح به مراتب ضعیف تر از برجام، مدعی برطرف کردن نقاط ضعف برجام است؟ حیرت انگیزتر آن است که بر خلاف روال منطقی در ارجاع طرح ها به کمیسیون های تخصصی، طرح مذکور به جای ارائه به کمیسیون ویژه برجام ؛ به کمیسیون مطبوع طراح طرح جناب آقای بروجردی سپرده شده در حالی که بعد از ۱۷۰ ساعت کار کارشناسی شبانه روزی در مدت بیش از ۴۰ روز (ایام تعطیلات تابستانی مجلس) و برگزاري جلسات متعدد با تيمهاي مذاکره‌کننده هسته‌اي، مقامهاي مسؤول عالي‌رتبه کشوري و لشگري، استادان دانشگاه و کارشناسان مختلف؛ اکنون صالح ترین افراد نسبت به بررسی این طرح و مسلط ترین افراد به ریزه کاری های  تخصصی و فنی برجام نمایندگان کمیسیون ویژه هستند. نکته تعجب آور دیگر آنکه چگونه هیات رییسه محترم مجلس موضوع ذوابعادی مثل برجام را که تبعات گسترده اقتصادی و روزنه های متعدد نفوذ فرهنگی بر آن مترتب هست را صرفا با یک نگاه تقلیل گرایانه و برای سهل التصویب شدن طرح و ختم موضوع، صرفا در قالبی امنیتی و سیاسی تشخیص داده و دیگر حوزه های مذکور را نادیده انگاشته اند. قطعا بواسطه این تصمیم نادرست طیف وسیعی از موضوعات مرتبط با برجام عملا از نظرگاه ارزیابی دور خواهد ماند و طبعا خروجی ناقص و غیرجامعی را به بار خواهد آورد.در پایان از حضرتعالی تقاضا داریم تا با مدیریت صحیح و منصفانه مجلس و تجدید نظر در تصمیم گرفته شده راه را برای بررسی دقیق برجام به دور از هیاهوهای حزبی و جناحی فراهم آورید و طرحی را مبتنی بر گزارشی که کمیسیون برجام با نگاه کارشناسانه و فنی در همه ابعاد فراهم آورده از گذرگاه رأی نمایندگان عبور دهید تا جمهوری اسلامی از آسیب های برجام در حد توان مصون بماند. والعاقبه للمتقین انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه قم انجمن اسلامی دانشجویان پردیس فارابی دانشگاه تهران جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه قم جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی قم بسیج دانشجویی دانشگاه قم بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور قم بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی قم بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی قم بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد قم بسیج دانشجویی پردیس فارابی دانشگاه تهران
کد خبر: ۷۴۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۴

در روز ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ رئیسعلی دلواری فرمانده نیروهای مقاومت تنگستان در برابر نیروهای انگلیسی به شهادت رسید
کد خبر: ۷۱۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۲

یک مقام لبنانی اعلام کرد که احتمال اجرای حکم اعدام برای احمد الاسیر سرکرده گروه های تروریستی و تکفیری این کشور به دلیل جنایت هایی که مرتکب شده است، وجود دارد.به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری میزان به نقل از پایگاه النشره؛ "قاضی دانی زعنی" نماینده دولت لبنان در دادگاه نظامی این کشور امروز چهارشنبه اعلام کرد که احتمال اجرای مجازات اعدام برای "احمد الاسیر" که جنایت های زیادی مرتکب شده وجود دارد. وی از ارجاع پرونده "احمد الاسیر" به قاضی دادگاه نظامی "ریاض ابوغیدا" خبر داد. "احمد الاسیر" طی یک عملیات حساب شده، توسط نیروهای امنیتی لبنان در فرودگاه بین المللی بیروت دستگیر شد. او تاکنون به دست داشتن در اقدامات تروریستی در لبنان اعتراف کرده است. "احمد الاسیر" یک مبلغ سلفی-تکفیری لبنانی است که در سال 2011 با آغاز بحران در سوریه به دلیل حمایت همه جانبه از گروه‌های تروریستی و مسلح در سوریه، شهرتی را برای خود در رسانه‌ها کسب کرد. وی در سال 2012 نیز آشکارا مخالفت خود را با مقاومت لبنان اعلام کرد و درگیری هایی را در شهر صیدا ترتیب داد. با آغاز بحران در سوريه، الاسير تلاش های خود را برای آغاز فتنه مذهبی در لبنان آغاز کرد. وی در آخرین اقدام خود برای به آشوب کشیدن لبنان، در ژوئن 2013 مسير صيدا به صور را بست و با حمايت نيروهای وهابی طرفدار خود به ايست بازرسی ارتش لبنان در صيدا حمله كرد. در این درگیری ها 24 نیروی ارتش لبنان کشته و بیش ازیکصد تن زخمی شدند، و همچنین 30 تروریست تکفیری از گروهک الاسیر کشته شدند. با واکنش شدید ارتش لبنان، این مبلغ سلفی به همراه نزدیکانش فراری شد و گروهک وی نیز متلاشی شد. دادگاه لبنان در 28 فوریه 2014 به صورت غیابی حکم اعدام احمد الاسیر را صادر کرد. اتهام احمد الاسیر، ایجاد گروه های مسلح، حمله به نیروهای ارتش، کشتار سرباز ان و افسران ارتش، در اختیار داشتن مواد منفجره و سلاح سبک و سنگین و استفاده از آنها علیه ارتش، اعلام شد. وی پس از بازداشت هفته گذشته و اتمام بازجویی های اولیه توسط اداره امنیت عمومی لبنان، به اداره اطلاعات ارتش تحویل داده شد تا مرحله تازه ای از بازجویی ها درباره درگیری های منطقه عبرا در شهر صیدا در جنوب لبنان که دو سال پیش توسط وی به راه افتاد، انجام گیرد. باند احمد الاسیر در ژوئن 2013 درگیری هایی با ارتش لبنان داشت که منجر به کشته شدن 18 افسر و سرباز ارتش و زخمی شدن بیش از 60 نفر دیگر شد. این درگیری ها که قربانیانی از شهروندان عادی نیز داشت، در نهایت با فرار الاسیر و اختفای وی از انظار عمومی خاتمه پیدا کرد. نقش الاسیر در انفجارهای تروریستی چند سال گذشته لبنان و جذب و بکارگیری عناصر انتحاری و تروریستی توسط وی و رابطه او با گروه های تروریستی همچون داعش، جبهه النصره و بوکوحرام و رهبران این گروه ها، محور بازجویی ها از این شیخ تکفیری را تشکیل می دهد. الاسیر در بازجویی های اولیه خود پرده از نقشه هایی برداشت که برای ترور برخی شخصیت ها از جمله شیخ ماهر حمود امام جماعت مسجد قدس صیدا و شیخ زید ضاهر مسوول حزب الله در حوزه صیدا کشیده بود. وی ارتباطاتی با گروه های تروریستی خارج لبنان از جمله گروه بوکوحرام نیجریه داشت که پیشتر بیعتش را با داعش اعلام کرده بود. وی همچنین با فرماندهان داعش در منطقه قلمون سوریه و بلندی های عرسال لبنان ارتباط داشته است. الاسیر در بازجویی ها اعتراف کرده که پس از فرار، به کمک فضل شاکر (یکی از اعضای گروه تروریستی خود) به منزل محمد شریف که خانه بهیه حریری (خواهر رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان و نماینده پارلمان) خریده، رفته و از آنجا به منزل شیخ سالم الرافعی در طرابلس در شمال لبنان انتقال پیدا کرده است. الاسیر مدتی را نیز در اردوگاه عین الحلوه صیدا متعلق به پناهجویان فلسطینی به سر برده است. با وجود تلاش برای مخفی ماندن بازجویی ها از احمد الاسیر، برخی اطلاعات منتشر شده، نشان می دهد که اعترافات وی از ارزش بالایی برخوردار است و به مثابه گنج راهبردی به شمار می آید. روزنامه لبنانی الاخبار در این باره نوشت که احمد الاسیر اعترافات زیادی داشته که برنامه ریزی برای ترور شیخ ماهر حمود امام جماعت مسجد قدس صیدا و شیخ زید ضاهر مسوول حزب الله در صیدا از مهمترین آنها است. الاسیر، شیخ حمود را به تهمت «طرفداری از حزب الله» و شیخ ضاهر را به اتهام «دست داشتن در کشته شدن مسلمین» مهدور الدم می دانست. وی همچنین اعتراف کرد که اقدام به انتقال خودرو از شمال لبنان به صیدا برای استفاده در عملیات انتحاری کرده بود. به نوشته الاخبار، نیروهای امنیتی لبنان با استناد به اعترافات الاسیر، اقدام به دستگیری افرادی در شهر صیدا و حومه آن کرده اند. این افراد متهم به همدستی با الاسیر و پناه دادن به وی و پشتیبانی تدارکاتی از الاسیر هستند. در جریان این دستگیری ها، مقادیری مواد منفجره نیز کشف شد. الاخبار خاطر نشان کرد: علاوه بر پرونده حوادث عبرا، احمد الاسیر پرونده دیگری نیز دارد که مربوط به مدیریت هسته های امنیتی به منظور انجام ماموریت های تروریستی احتمالی است. الاخبار با بیان اینکه احتمال می رود عده ای به دنبال بهره برداری های سیاسی خاصی از پرونده الاسیر باشند، خاطر نشان کرد: هیچ کدام از مسوولان مربوط به این پرونده از جمله ژنرال جان قهوجی فرمانده ارتش و قاضی صقر صقر و ادمون فاضل مدیر واحد اطلاعات ارتش و طلعت زین رییس بخش بازجویی ها در ارتش لبنان، درصدد ایجاد چالش برای جریان المستقبل نیستند. برای همین اطلاعات به دست آمده در بازجویی از الاسیر، به طور کامل منتشر نخواهد شد و به صورت امانتی نزد ارتش این کشور باقی خواهد ماند. الاخبار فاش کرد که سه تاجر لبنانی به نام های نزیه العلایلی ، عماد الاسدی و محمد القوام، نقش مهمی در تامین مالی جریان الاسیر داشتند.
کد خبر: ۷۰۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۴

سعید مرتضوی دادستان سابق تهران و رئیس اسبق سازمان تأمین اجتماعی درباره صدور حکم دادگاه در پرونده تأمین اجتماعی و کهریزک توضیحاتی ارائه کرد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com سعید مرتضوی در گفت‌وگو با خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، درباره صدور حکم پرونده تأمین اجتماعی و کهریزک که محسنی‌اژه‌ای سخنگوی قوه‌قضاییه اعلام کرد این فرد در برخی موارد تبرئه و در برخی موارد به رد مال و حبس محکوم شده است اظهار کرد: امروز با توجه به مصاحبه قبلی آقای افتخاری که گفته بود این هفته حکم صادر می‌شود به شعبه رفتم و از ساعت 13 ساعت 14 در شعبه بودم تا اگر حکم صادر شد، به من ابلاغ شود اما گفتند هنوز رأیی صادر نشده که ابلاغ کنیم و من هم دادگاه را ترک کردم. وی ادامه داد: بعد از آن شنیدم که آقای محسنی‌اژه‌ای سخنگوی محترم قوه‌قضاییه گفتند که رأی صادر شده و در مواردی تبرئه و در مواردی محکوم شده‌ام. البته ایشان گفتند که رأی را ندیده‌اند و اطلاعی از جزئیات ندارد؛ اما چون بحث رد مال رو گفتند، این موضوع تنها اتهامی که به آن مربوط می‌شود بحث دریافت 6 ماه حقوق در دوره سرپرستی سازمان تأمین اجتماعی بوده است که در این مدت 48 میلیون به حسابم واریز شده است. حقوقی که این یک سال‌ونیم بنده دریافت کردم براساس حکم و ابلاغ حقوقی، به صورت علی‌الحساب بود تا اینکه هیئت امنا حقوق قطعی من را مشخص کرد؛ بعد از آن 68 میلیون تومان بستانکار شدم و بابت این یک سال و نیم باید به من پرداخت می‌شد. این مبلغ به حساب سازمان تأمین اجتماعی واریز و چک هم صادر شد که به من پرداخت شود  ولی رئیس سازمان و وزیر دستور دادند این چک ابطال شود و پرداخت تا زمان تعیین تکلیف پرونده تحقیق و تفحص از تأمین اجتماعی انجام نشود. مرتضوی خاطرنشان کرد: این دستور هرچند خلاف قانون بود اما اجرا شد. من ابتدا باید رأی را ببینم و آن را مطالعه کنم تا متوجه شوم چطور ممکن است به رد مال محکوم شده باشم. حقوقی که در این 6 ماه به من دادند  علی‌الحساب بوده است و معنای علی‌الحساب این است که در پایان دوره اگر محاسبه کردند و مشخص شد پرداخت‌ها اضافه بوده نامه می‌زنند که پول را برگردان و اگر هم پرداخت‌ها کم بود، مبلغ الباقی پرداخت شود. وی افزود: سوال من این است که چرا به این 6 ماه فعالیت من که براساس آن وکیل تأمین اجتماعی شکایت کرده است، جنبه کیفری به آن داده‌اند؟ این موضوع اصلا وجهه کیفری ندارد؛ چطور ممکن است در این قضیه محکوم شوم وقتی اصلا موضوع وجاهت کیفری ندارد. حقوق بنده علی‌الحساب بوده است. آقای وزیر همین الان هم می‌توانند حساب کنند و  اگر به این نتیجه رسیدند که یک ریال هم به من حقوق تعلق نمی‌گرفته، نامه بزنند که پول را برگردان و اگر هم کم گرفته‌ام به حسابم واریز کنند. براساس ماده 14 قانون اساسنامه سازمان تأمین اجتماعی، وزیر می‌تواند هرکسی را به مدت 6 ماه به عنوان سرپرست تعیین کند و هیچ شرطی هم مشخص نشده است. سرپرست که نباید مجانی کار کند، حقوقی دارد که به صورت علی‌الحساب تعیین می‌شود. مرتضوی گفت: اولا کل این یک سال‌ونیم، آن‌طور که خودشان حساب کرده‌اند، بنده 68 میلیون بستانکار شده‌ام که  آن را هم ندادند. حالا اگر می‌خواهند بگویند که این 48 میلیون تومان هم به من تعلق نمی‌گیرد، خب بازهم 20 میلیون تومان باید به من بدهند. فرضا که ما طلبکار نبودیم و این 48 میلیون هم اضافه داده‌ بودند، خب یک نامه باید می زدند که آقای مرتضوی علی‌الحسابی که دریافت کردید این میزانش اضافه بوده است و باید بگردانید؛ خب اینکه جنبه کیفری ندارد. چون آقای محسنی هم گفتند که از جزئیات خبر ندارد امیدوارم اشتباه لفظی شده باشد چون به هیچ روال قانونی نمی‌شود که به این موضوع جنبه کیفری داده باشند. دادستان سابق تهران گفت: اینکه حبس و ردمال را اعلام کردند یکی است و مربوط به تأمین اجتماعی است و قاعدتا تبرئه باید مربوط به کهریزک باشد چون کهریزک دیگر رد مال ندارد. طبق ماده 2 مجازاتش رد مال و یا حبس از هر نوعی باشد یا جزای نقدی دو برابر مبلغ اصلی باشد. نمی‌دانم این محکومیت با چه استدلالی بوده است. از اینکه حبس تعلیقی است یا نوع دیگر هیچ اطلاعی ندارم. امکان ندارد کسی که با ابلاغ سرپرستی کار کرده باشد بگویند رد مال بدهد و جنبه کیفری و رأی کیفری برایش درنظر بگیرند. وی با بیان اینکه ان‌شاءالله فردا به دادگاه مراجعه می‌کنم تا چنانچه رأی صادر شده باشد به اینجانب ابلاغ شود تأکید کرد: بدیهی است اینجانب به آرای دادگاه احترام ویژه‌ای قائل هستم و اگر آن را خلاف حق و قانون بدانم، از مجاری قانونی اعتراض خود را اعلام و تجدیدنظرخواهی می‌کنم. در نهایت هر رأیی که دیوانعالی کشور صادر کرد، آن را روی چشم گذاشته و اجرا می‌کنم چون در همه حال خود را سرباز نظام می‌دانم و اگر قوه‌قضاییه رأی قطعی علیه من صادر کند، حتما قبول می‌کنم.
کد خبر: ۷۰۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۵

سید عباس عراقچی سرپرست تیم مذاکره کننده هسته ای و معاون حقوقی و بین المللی وزارت امور خارجه در گفت و گو با "ماهنامه دیپلمات" به بررسی مقایسه ای سیاست های دولت های اصلاحات، احمدی نژاد و روحانی در خصوص مساله هسته ای ایران پرداخت. به گزارش «سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com»، برخی از مهم ترین محورهای سخنان عراقچی در این دیدار در ادامه می آید: وقتی جنجال هسته ای شروع شد. نظام تصمیم گرفت که وارد مذاکره با سه کشور اروپایی بشود. ظاهر قضیه در آن مقطع زمانی این بود که آمریکا به دنبال جنگ دیگری در منطقه بود و سه کشور اروپایی به باور خودشان جلو آمدند که مثلا جلوی جنگی جدید را بگیرند. احمدی نژاد با نیروی تازه ای وارد میدان شد تا این سیاست نظام که ما باید بدون توجه به تحریم های احتمالی برنامه هسته ای مان را در میدان جلو ببریم، تثبیت کند. سیاست هسته ای احمدی نژاد سیاست مجموعه نظام بود. نظام تصمیم گرفت که می خواهد هسته ای شود (برنامه صلح آمیز هسته ای داشته باشد)  و هزینه‌ های آن را هم پرداخت کند ما حدود 3 سال فعالیت ها را تعلیق کردیم تا هزینه های سنگینی مانند قطعنامه شورای امنیت را نپردازیم. اما به این نتیجه رسیدیم که نمی‌شود. بنابراین تصمیم بر این گرفته شد که هسته‌ای بشویم و از حقوق هسته ای صلح آمیز خود دفاع کنیم . هزینه های ان را هم بپردازیم. ما با هزینه ای مانند تحریم کنار آمده بودیم. اقدام دو طرف (پیگیری برنامه هسته ای از سوی ما و تشدید تحریم از سوی طرف مقابل) تا جایی پیش رفت که ما به نقطه ای رسیدیم که دستمان از نظر برنامه هسته ای پر شد، یعنی به نقطه بازگشت‌ناپذیر رسیدیم. وقتی دست ما پر شد، دیگر دلیلی برای هزینه دادن وجود نداشت. پس ما به دنبال تثبیت داشته های خود رفتیم. به این ترتیب بود که  وارد دور جدیدی از مذاکرات شدیم، با دست پر. در تمام این 10-12 سال اصول سیاست هسته ای ما ثابت بوده است. البته من انکار نمی‌کنم اگر کسی بگوید که ما در صورتی که به شیوه ای دیگر رفتار می‌کردیم -در تاکتیک نه در اصول- ممکن بود هزینه کمتری بدهیم. بله، این ممکن بود. ممکن است بگویید که اگر بعضی شیوه‌ها را زودتر پیگیری می کردیم یا دیرتر، کمتر می‌کردیم یا بیشتر، هزینه کمتری می‌دادیم و یا نتیجه بهتری می‌گرفتیم. این بحث‌ها همیشه هست. ولی آیا می‌شد بدون هزینه، هسته‌ای شد؟ قطعا نمی‌شد. باید هزینه می‌دادیم. هر چیزی هزینه دارد. ‌می‌توانم شهادت بدهم که بالای 90 درصد مخالفان دلسوز هستند. اکثریت دلواپسین، دلسوزند. البته یک اقلیت دل‌شکنی هم این وسط بودند. جزئیات مذاکرات توسط ما به رهبری گزارش می‌شد. یعنی ما بعد از هر مذاکره ای جزئیات کامل را به ایشان گزارش می‌کردیم. به نظر من طبیعی است که یک فرمانده خط مشی ها و کلیات را مشخص کند ولی  دیگر اینکه سرباز ان در جبهه چطوری تفنگ دست می‌گیرند و چطوری شلیک می‌کنند جزئیاتی است که آن فرمانده و سرباز در صحنه درباره آن تصمیم می‌گیرند. توافق در چارچوب منویات رهبری، در چارچوب اصول موردنظر ایشان و خطوط قرمز موردنظر ایشان بوده است. چون خطوط قرمز ایشان رعایت شده، منافع ملی کشور و امنیت ملی کشور هم رعایت شده است، ما فکر می‌کنیم به یک توافق خوب و ارزشمند رسیده ایم.
کد خبر: ۷۰۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۵

دبیر کل جمعیت ایثارگران گفت: ما باید به دنبال راهی باشیم که ائتلاف و وحدت حداکثری اصولگرایان را تسریع ببخشد و از این رو راهبرد و راهکار ما ائتلاف حداکثری اصولگرایان از جلیلی تا لاریجانی است.به گزارش حوزه احزاب خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی حزب موتلفه اسلامی، حسین فدایی دبیر کل جمعیت ایثارگران که در اجلاس دبیران استانهای حزب موتلفه اسلامی سخن می گفت با اشاره به سابقه حزب موتلفه اسلامی اظهار داشت: موتلفه اسلامی مجموعه اصیل اسلامی بوده که خار چشم دشمنان انقلاب است. سرمایه موتلفه اسلامی با پشتوانه عظیم شهدای این حزب و ارتباط با روحانیت و مرجعیت و امام(ره) بسیار ستودنی است. وی در ادامه با بیان این سوال که چرا با وجود اینکه موتلفه و پایداری و ایثارگران دارای اصول یکی هستند اما مشکلاتی در راه وحدت به وجود می آید تصریح کرد: متاسفانه برخی متدینین و نیروهای انقلاب تحلیل مشترکی از شرایط ندارند و تحلیل ها یکی نیست. برخی یک مساله را تهدید و برخی مسائل دیگری را تهدید می دانند. فدایی بیان داشت: چون تحلیل مشترکی نیست نقشه راه مشترکی به وجود نیامده است و این در صورتی است که همه ما خود را سرباز رهبری می دانیم و باید تلاش کنیم به عنوان بسط ید رهبری عمل کنیم. دبیر کل جمعیت ایثارگران تاکید کرد: مهمترین شاخص و میزانی که می تواند میان اصولگرایان هماهنگی به وجود آورد تبعیت از ولایت است. فدایی بیان داشت: نظام سلطه به این جمع بندی رسیده تا از انتخابات آینده برای هدف خود که ایجاد تغییر است استفاده کند لذا نیاز به مراقبت جدی وجود دارد. دشمنان می خواهند بیشترین بهره را از انتخابات ببرند و از ظرفیت فتنه نیز استفاده کنند. دبیر کل جمعیت ایثارگران گفت: ما باید به دنبال راهی باشیم که ائتلاف و وحدت حداکثری اصولگرایان را تسریع ببخشد و از این رو راهبرد و راهکار ما ائتلاف حداکثری اصولگرایان از جلیلی تا لاریجانی است.
کد خبر: ۶۸۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۳

سرباز وظيفه علي شهابيان با 45 سال سن، 8 فرزند و 3 نوه مسن ترين سرباز آموزشي است که در يگان ويژه ناجا مشغول سپري نمودن دوره آموزشي خدمت مقدس سرباز ي مي باشد
کد خبر: ۶۷۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۶

رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کهگیلویه و بویراحمد : تجمیع مدارس کم جمعیت استان با توجه به کمبود اعتبارات، امکانات و نیروی انسانی در وزارت آموزش و پرورش ضروری است و اقدامی ارزشمند به شمار می رود
کد خبر: ۶۷۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۷

رئیس حزب یمن آزاد در آخرین ضربات وارده به عربستان تأکید کرد که فرمانده توپخانه و 300 سرباز ی که وابسته به عربستان سعودی هستند به ارتش و نیروهای مردمی یمن پیوسته‌اند.خبرگزاری فارس: پیوستن فرمانده توپخانه و 300 سرباز وابسته به عربستان به ارتش و نیروهای مردمی یمن رئیس حزب یمن آزاد در آخرین ضربات وارده به عربستان تأکید کرد که فرمانده توپخانه و 300 سرباز ی که وابسته به عربستان سعودی هستند به ارتش و نیروهای مردمی یمن پیوسته‌اند. «ناصر بن یحیی العرجلی» عضو کمیته عالی انقلابی و رئیس حزب یمن آزاد از ضربات سختی خبر داد که آل سعود در تجاوز به یمن متحمل شده‌اند. وبگاه خبری «بانوراما الشرق الاوسط» گزارش داد که 300 نفر از کسانی که وابسته به نیروهای آل سعود بودند به ارتش یمن پیوسته‌اند. العرجلی در این زمینه گفت: «آخرین سیلی محکم [ی که آل سعود خورد] اعلام پیوستن هاشم الاحمر فرمانده توپخانه ارتش جیره‌خوار [عربستان] در گذرگاه مرزی الودیعه به ارتش و کمیته‌های مردمی [یمن] بود». وی با اشاره به پیوستن 300 نفر با همه سلاح و تجهزیزاتشان به ارتش یمن تأکید کرد: همه این افراد پس از اینکه از ظلم و خودبزرگ بینی عربستان و برخورد حقیرانه با یمنی‌ها خسته شدند با شجاعت تصمیم خود را گرفتند که به آغوش میهن بازگردند. رئیس حزب یمن آزاد ادامه داد: این قهرمانان که بازگشته‌اند زمانی که در مأرب الشیخ یاسر فیصل حسین الاحمر از آنها استقبال کرد اعلام کردند که کاملا آماده جانفشانی و فداکاری برای کشورشان هستند تا شوکت خود بزرگ‌بینی عربستان و اهانت مداوم آن به یمنی‌هایی که در خاک عربستان حضور دارند در هم شکسته شود. العرجلی با اشاره به پیروزی‌های جدید ارتش و کمیته‌های مردمی در داخل عربستان تصریح کرد که توجیهات «احمد عسیری» سخنگوی ائتلاف عربستان علیه یمن درباره ورود ارتش و نیروهای کمیته مردمی این کشور به نجران خنده‌دار و تمسخرآمیز است. وی در پایان تأکید کرد که رژیم عربستان همچنان در وضعیت دشواری قرار دارد و به خوبی از تلخی این شکست آگاه است، ولی به خاطر حماقت رهبران جوان خود همچنان به خود و مردمشان دروغ می‌گویند و به تداوم فرار به جلو اصرار دارند.
کد خبر: ۶۶۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۵

فرمانده نیروی انتظامی به مسئله ورود بانوان به ورزشگاه‌ها اشاره کرد و یادآور شد: در این خصوص طبق قانون اقدام می‌کنیم هرچند که ممکن است برخی‌ها خرده‌ بگیرند ولی نیروی انتظامی مجری اجرای قانون است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com):  فرمانده نیروی انتظامی گفت: کارگروهی برای اجرای تدابیر رهبر معظم انقلاب در ناجا راه اندازی شده است و از کارشناسان داخلی و خارجی و علما در آن استفاده کرده ایم. سردار حسین اشتری در دیدار با آیت‌ الله مکارم شیرازی افزود: در حکم رهبر معظم انقلاب به این جانب، معظم له نگاه به داخل نیروی انتظامی، رسیدگی به معیشت کارکنان و ارتقای فضای اسلامی و انقلابی ناجا را مورد تاکید قرار داده اند. وی تاکید کرد: تدبیر رهبر انقلاب اسلامی بر این است که از دستاوردهای انقلاب پاسداری کنیم و با توجه به رهنمودهای مراجع تقلید و حمایت هایی که همیشه انجام می شود، امیدوارم بیش از گذشته بتوانیم انجام وظیفه کرده و شرمنده شهدا و امام راحل نباشیم. وی به اقدامات نیروی انتظامی در بخش ارتقای اخلاق و مسائل معنوی به خصوص در بین کارکنان خود اشاره کرد و افزود: برگزاری دوره‌های حفظ قرآن کریم و دوره‌های بصیرت از جمله این اقدامات است و در مسائل فرهنگی نیز تلاش شده به وظیفه‌ای که بر دوش داریم جامه عمل بپوشانیم و طبق قانون عمل کنیم. فرمانده ناجا با اشاره به برنامه‌های نیروی انتظامی در خصوص ارتقای امنیت و آرامش در جامعه تصریح کرد: نگاه به اجرای ماموریت‌ها در ناجا در راستای طرح های ارتقای امنیت اخلاقی و اجتماعی و نیز افزایش امنیت و آسایش روانی برای مردم در حوزه های مختلف است. اشتری با بیان اینکه در موفقیت برنامه های خود نیازمند رهنمودهای مراجع و علما هستیم، گفت: نیازمند دعای خیر مراجع تقلید و بزرگان هستیم و تلاش می‌کنیم بتوانیم سرباز خوبی برای ولایت باشیم. وی به مسئله ورود بانوان به ورزشگاه‌ها اشاره کرد و یادآور شد: در این خصوص طبق قانون اقدام می‌کنیم هرچند که ممکن است برخی‌ها خرده‌ بگیرند ولی نیروی انتظامی مجری اجرای قانون است. فرمانده نیروی انتظامی در خاتمه تاکید کرد: اگر ممانعتی از حضور در کنسرت ها و ورزشگاه ها انجام می دهیم بر اساس وظیفه ذاتی و شرعی ماست، چرا که در کشوری اسلامی هستیم و پاسداری از ارزش ها وظیفه ذاتی ما برشمرده می شود.   ایسنا
کد خبر: ۶۶۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۳

رئیس‌جمهوری ترکیه در سخنانی احساسی درباره وصیت‌نامه خود، خواست که خاک سرباز عثمانی‌ که در آراکان میانمار دفن است، روی قبر وی ریخته شود.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به نقل از  ایسنا: رئیس‌جمهوری ترکیه در سخنانی احساسی درباره وصیت‌نامه خود، خواست که خاک سرباز عثمانی‌ که در آراکان میانمار دفن است، روی قبر وی ریخته شود. در جریان کنفرانسی با حضور چهره‌های "دیدگاه‌ ملی" و دوستان رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه در استانبول، سیبل ارسلان، روزنامه‌نگار سخنان خود را با این جملات آغاز کرد که وی خاکی را به همراه خود از میانمار آورده است که متعلق به قبرستان عثمانی در آراکان میانمار است. سیبل ارسلان گفت: ما در سال 2013 به همراه امینه اردوغان از آراکان بازدید کردیم. ما به قبرستان عثمانی رفتیم. در آنجا سرباز ان عثمانی که 92 سال پیش کشته شده‌اند، دفن هستند. آنها هرگز پاسخ نامه‌های خود را دریافت نکردند بنابراین من خاک قبر یکی از آنها را به همراه آوردم. نام وی عثمان‌اوغلو محمد از استان مانیسای ترکیه است. پس از سخنان ارسلان، رئیس‌جمهوری ترکیه گفت که وی می‌خواهد این خاک بر روی قبر وی ریخته شود. اردوغان در سخنانی که اشک حاضران را درآورد، گفت: این وصیت من به همسر و فرزندانم است. زمانی که من مردم، آنها باید خاکی را که از قبر عثمان‌اوغلو محمد آورده شده و به عنوان شهید در آراکان میانمار دفن است، بر روی قبر من بریزند.
کد خبر: ۶۵۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۲

پدر 39 ساله روستای دهمورد آباده طشک در فارس با فرزندانش به سرباز ی رفت. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران شیراز؛ صفر اسماعیلی دارای 3 فرزند دختر و 2 فرزند پسر و یک نوه 2 ساله است که مدت 4 ماه است که به خدمت مقدس سرباز ی اعزام شده است. فرزندان پسر دارای 19 و 18 سال سن هستند که در نیروی زمینی ارتش و نیروی دریائی سپاه استان هرمزگان مشغول خدمت هستند. اسماعیلی که اکنون در نیروی انتظامی مشغول به خدمت است در سن 14 سالگی ازدواج کرده و علت تاخیر در اعزام به سرباز ی را فراهم نبودن شرایط زندگی عنوان کرده است. اسماعیلی گفت: انسان بدون سرباز ی فاقد هویت است و گواهینامه، پروانه کسب و گذرنامه را تنها با کارت پایان خدمت می توان دریافت کرد. وی ادامه داد: اگر کسی به سن 70 سالگی رسیده و موفق به رفتن به سرباز ی نشده باشد خاطره مهمی در زندگی خود ندارد. تنها راه درآمد خانواده این سرباز 39 ساله از یارانه است و او از مسئولان می خواهد تا راهی پیدا کنند تا درآمد و معاش خانواده اش را تامین کند.
کد خبر: ۶۵۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۱

غلامرضا تاجگردون:اگر وزارت دفاع و ستاد کل نیروهای مسلح به سمت « سرباز حرفه‌ای» حرکت کنند تا ما بتوانیم از سرمایه انسانی کشور استفاده بهتری کنیم، کار ارزشمندی است
کد خبر: ۶۴۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۸

عباس عبدی می‌گوید: به نظرم آقای هاشمی اگر مخالف بازداشت من بود، هم از ماجرا مطلع می‌شد و هم حتماً جلوی این کار را می‌گرفت البته شاید بگویند مطلع نبودند که این خیلی بدتر است. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: عباس عبدی عضو در گفت‌وگویی با نشریه اصلاح‌طلب اندیشه پویا مباحث مختلفی را درباره تسخیر سفارت آمریکا، زندانی شدن در دوران ریاست‌جمهوری هاشمی، وقایع دولت خاتمی،‌ انتخابات سال 84 و نیز روی کار آمدن دولت روحانی مطرح کرد که بخش‌هایی از این مصاحبه در ادامه می‌آید:*شاید این یک خوش خیالی است که برخی فکر می‌کنند همه مشکلات ما به دلیل نداشتن رابطه با آمریکاست همچنان که عده‌ای هم در مقابل این ذهنیت فکر می‌کنند همه بدبختی ما از وجود احتمالی چنین رابطه‌ای است.*در موضوع تسخیر سفارت آمریکا باید چه کسی گرفته می‌شد؟ کارتر؟ کسی که در سفارت آنها کار می‌کند مثل همان سرباز جنگی است و در گروگان‌گیری هم همان اتفاقی می‌افتد که در جنگ.*آنهایی که امروز می‌گویند مخالفیم جدی نگیرید، آقای دکتر یزدی که در آن زمان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی بود و منطقاً باید به لحاظ حرفه‌اش با این کار مخالفت می‌کرد مدعی است من اولین کسی بودم که زنگ زدم و از این کار (تسخیر سفارت آمریکا) حمایت کردم. ولی الآن می‌گوید مخالفم.*آن کسی که مخالف تسخیر سفارت بود هم باید توضیح دهد که چرا نتوانسته در عقلانیت جمعی تأثیر بگذارد، من در ماجرای تسخیر سفارت اگر هم تقصیری قائل باشد برای کسانی قائلم که تجربه داشتند و در دولت بودند و بد عمل کردند نه برای دانشجویان.*در ماجرای تسخیر سفارت قدرت با مرحوم بازرگان بود، شما باید آن اتفاق را با 78 مقایسه کنید. مرحوم بازرگان تا حدی می‌شود معادل رئیس دولت اصلاحات، دانشجوها هم همین دانشجویان هستند و نیروهایی هم موافق دانشجویانند و نیروهایی مخالف. چنین چیزی نیست که هدف از تسخیر سفارت سقوط دولت بازرگان بوده باشد. اشغال سفارت هنوز یک مسئله سیاسی روز است*یک دلیل که نمی‌توان درباره اشغال سفارت بحث دقیق و بی‌طرفانه کرد این است که این موضوع به مقوله تاریخ تبدیل نشده و مسئله اشغال سفارت هنوز یک مسئله سیاسی روز است. به این دلیل نمی‌توانید خیلی جدی به آن بپردازید.*کار در وزارت اطلاعات خیلی با روحیات من سازگار نبود، استعفاء هم ندادم و یک روز دیگر نرفتم خیلی افراد دیگر هم بیرون آمدند شاید من اولین نفر بودم که سال 64 بیرون آمد و اصلاً کسی پیگیری نکرد وقتی هم که به حسابداری نرفتم یعنی همه چیز تمام شده بود.*من در جنگ حضور نداشتم من کلاً به دلایل فیزیکی جنگ نرفتم، هم گوشم در صورت صدای زیاد کر می‌شود و هم معاف هستم، خصلت و روحیه نظامی هم ندارم. اول انقلاب زمانی که ترور زیاد بود مدتی اسلحه دستم بود اما خیلی زود کنار گذاشتم و فکر کردم اصلاً نمی‌توانم از آن استفاده کنم و یکی دیگر را هدف بگیرم.*یکی از دلایل حذف آقای خوئینی‌ها از مرکز تحقیقات استراتژیک این بود که شاید آقای هاشمی فکر می‌کرد که این مرکز کارش این است که سیاست‌های برنامه اول را تئوریزه کند، یک بار جلسه‌ای بود و مرکز نظری را به آقای هاشمی انتقال داد، ایشان برای کوچک کردن گفت که این حرف‌ها ژورنالیستی است، مرکز تحقیقات و روزنامه سلام در ذهن آقای هاشمی یکی شده بود و دیگر ادامه دادن معنا نداشت.*مسئله آقای موسوی خوئینی‌ها با آقای هاشمی به خاطر این بود که سروکله یک روزنامه منتقد به مدیرمسئولی ایشان به نام سلام پیدا شده بود من مشکلی با ماندنم (در مرکز تحقیقات) نداشتم، من آقای روحانی را هیچ وقت ندیدم فقط آقای مهاجرانی را جای من گذاشتند و من تبدیل شدن به یک پژوهشگر عادی تا اینکه سال 72 به زندان افتادم و فردایش آمده بودند و ماشین بردند بعد از زندان دوباره سر کار رفتم اما بعد از مدتی گفتند تسویه کن و من هم تسویه کردم.*مجلس سوم که تمام شد یک عده را بازداشت کردند به سلام هم کشیده شده بود و یکی را گرفتند این احتمال را می‌دادند که شاید اتفاقی بیفتد اما این اتفاق خیلی زودتر از تصورم رخ داد؛ معمولاً یادداشت‌های سلام به نام نبود و نویسنده خاصی نداشت و به پای کل سلام نوشته می‌شد. شاید برخی بیشتر از «الو سلام»ها عصبانی می‌شدند. بر اساس دستور وزارت اطلاعات فلاحیان بازداشت شدم*نهایتاً بر اساس دستور وزارت اطلاعات آقای فلاحیان بازداشت شدم. ربطش هم برمی‌گردد به بیماری آقای منتظری که برای درمان تهران آمده بودند و خبری که در سلام زده بود بعدش من را گرفتند من  اساساً حکم بازداشت نداشتم.*من نمی‌خواهم انگیزه آقای هاشمی را بدانم اما حتماً وزارت اطلاعات قدرتی برای این اقدام داشت و بر همین اساس کارهایی کرده بود و برایش کف زده بودند.*به نظرم آقای هاشمی اگر مخالف بازداشت هم بود هم از ماجرا مطلع می‌شدند و هم حتماً جلوی این کار را می‌گرفت البته شاید بگویند که مطلع نبودند که این خیلی بدتراست.  آقای هاشمی خودش می‌توانست برخورد کند و توضیح بخواهد. دیوان عالی کشور نوشته که من سه روز بدون حکم بازداشت زندانی بودم.*سؤال: برخی منتقد شما و اکبر گنجی بودند و می‌گفتند با این مواجهه هاشمی را به اردوگاه راست هل می‌دهید؛ عبدی: آقای هاشمی اصلاً همانجا بود کسی نمی‌خواست ایشان را به آنجا بفرستد اتفاقاً‌ کارهایی که شد ایشان را آورد این طرف و الا ایشان آن طرف بود.*اصلاً کسی آقای هاشمی را به آن طرف هل نداد آقای هاشمی بچه نیست که بتوانید ایشان را به این طرف و آن طرف هل دهید. مصاحبه ایشان با همشهری را در جریان انتخابات مجلس ششم خوانده‌اید؟ نزدیکان ایشان مثل آقای عطریان‌فر چقدر در آن دستکاری کرده بودند آخرش هم آنطور در آمده بود آخرش هم با دستکاری نتوانستند مواضع آن گفت‌وگو را جمع و جو کنند؛ آن نوع آمدن علیه این طرف بود نه علیه آن طرف، اصولاً سرلیست آنان بودند. شما موضع امروز ایشان را رها کنید. در چنان شرایطی چرا نباید انتقاد می‌شد.*سؤال: به نظر شما سال 92 آقای هاشمی با کاندیداتوری خود گره‌ای باز نکرد؟ عبدی: ایشان آمده بود که رد صلاحیت شود تا موج ایجاد شود؟ آقای هاشمی باید کسی باشد که رد صلاحیت شود؟ باید کارش به اینجا بکشند؟ موج به دلیل بی‌کفایتی و مشکلات دیگر ایجاد شد. این حرف‌ها برای سیاست زده می‌شود نه برای تحلیل واقعی. آقای هاشمی اگر کنار رفته بود، اگر نمی‌رفت در مجمع تشخیص مصلحت بالای دست رئیس‌جمهور منتخب در سال 76 بنشیند در مواقعی که این مملکت گرفتار می‌شد می‌توانست گره را باز کند.* آقای هاشمی صریحا نمی‌گوید نگاهم تغییر کرده است، هاشمی آن روز با هاشمی امروز فرق می‌کند من می‌توانم از آن زمانش انتقاد کنم و برای امروزش کف بزنم.*اگر به سال 84 برگردیم به هیچ وجه برای ایجاد اجماع بر سر آقای هاشمی تلاش نمی‌کنم برای آنکه آن اجماع کمکی به حل مشکل نمی‌کند.*سؤال: چرا امروز آقای هاشمی در این موقعیت متفاوت از آن روز ایستاده است؟‌ عبدی: برای اینکه اصلاح‌طلبان بی‌خاصیت هستند. اصلاح‌طلبان اگر قوی بودند کسی به آقای هاشمی این حد که الآن هست کاری نداشت.*رفقای ما با اولین شکست شبیه لشکر شکست‌خورده شدند و به جای این که به گذشته برگردند با همدیگر دعوا کردند، شروع کردند علیه رئیس مجلس حرف زدن و این مسیر تا انتخابات 84 ادامه پیدا کرد. منشأ شکست 84 رفتن به کار غیر جبهه‌ای بود.*یکی از کارهای من این است که کلیشه‌های ذهنی را مورد سؤال قرار دهم. هر موقع می‌گفتید این کار را بکنید آن کار را نکنید، می‌گفتند سرمایه اجتماعی‌مان را نباید از طریق اقدامات مسالمت‌جویانه از دست بدهیم اما نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که بخش قابل توجهی از نیروهای رادیکال این‌ها خارج نرفتند بلکه زیر چتر ندا رفتند.*پس اینطور هم نیست که جریان اصلی در جامعه خواهان افزایش مطالبات رادیکال باشد. علت اینکه مطالبات رادیکال می‌شد این بود که می‌دیدند مطالباتشان در سطح 10 درصد انجام نمی‌شود و آن را در سطح 20 درصد و بیشتر مطرح می‌کردند اما اگر رئیس‌جمهور همان 10 درصد را به انجام می‌رساند. آنها هم همانجا می‌ایستادند. در 92 زیر چتر یک نامزدی که عضو جامعه روحانیت و سخنران بیست و سوم تیر بود آمدند آیا کسی می‌گوید چرا این کار را کرده‌اید؟ با افتخار هم با این مشی حمایت می‌کنند.*انتخاب آقای روحانی قضیه‌اش فرق می‌کند به نظر من اصلاح‌طلبان بر حسب یک راهبرد مشخص به این نتیجه نرسیده‌اند چون بخش قابل توجهی از اصلاح‌طلبان تا ساعت 4 بعد از ظهر روزی که ثبت نام تمام شد منتظر بودند کاندیدای خودشان نامزد شود.*اساساً کسانی که اینقدر مدعی هستند که می‌گویند ما بودیم که آوردیمش حالا هم باید مشارکت کنند اما کاری ندارم که آنها می‌خواهند سرمایه‌شان را پای روحانی بیاورند یا نیاورند اشکالی ندارد که نیاورند به شرطی که از تصمیمی که می‌گیرند دفاع کنند و به مردم توضیح دهند که مواضع‌شان چقدر در پیشرفت امور مؤثر است.*من معتقدم چیزی که اصلاح‌طلبان می‌دهند خیلی کمتر از دستاورد با ارزشی است که می‌توانند بگیرند، همان چیزی را که دارند اگر به دولت کمک کنند به ازایش بیشتر گیرشان می‌آید و به اهدافشان نزدیک می‌شود. اصلاح‌طلبان قدرتشان در جامعه تضعیف شده و توان بسیجی‌شان از بین رفته است*در شرایط کنونی اگر قالیباف هم رئیس‌جمهور می‌شد با اینکه در جناح مقابل است اما اگر همینطور مذاکرات 1+5 را پیش می‌برد از او حمایت می‌کردم چون فارغ از دعواها معتقدم امروز مهمترین مسئله این است که تنش‌های بین‌المللی‌مان به خطر جنگ منتهی نشود. بنابراین می‌گویم که باید سرمایه سیاسی و اجتماعی‌مان را با احتیاط کامل پشت دولت قرار دهیم.*امروز اصلاح‌طلبان قدرتشان در جامعه تضعیف شده و توان بسیجی‌شان از بین رفته است. وقتی یک رئیس‌جمهوری به نام شما بالا آمده باشد متفاوتی است با زمانی که یک رئیس‌جمهور از دل اصولگرایان برآمده باشد؛  خارج از چارچوب موازنه قوا نباید حرف زد.
کد خبر: ۶۳۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۰

ادارات آموزش و پرورش استان‌ متناسب با سهمیه‌ای که دارند بر اساس رشته‌های مورد نیاز، به جذب معلمان وظیفه اقدام می‌‌کنند
کد خبر: ۶۳۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۷

در واپسین روزهای سال ۹۳ پس از انتشار اخبار بازگشت محسن رضایی به سپاه پاسداران توجهات زیادی از طریق رسانه‌ها، اظهار نظر‌ها و شبکه‌های اجتماعی به این مسأله جلب شد که این درخواست محسن رضایی از رهبری و پذیرش سریع آن و فعال شدن پرونده محسن رضایی در زمره پاسداران انقلاب اسلامی چه مفهوم و پیامی دارد تقریبا حدود ۱۸ سال از خروج رضایی از سپاه می‌گذرد پس چرا حالا پس از این همه مدت چنین اتفاقی می‌افتد؟ سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: امیرعلی امیری در یادداشتی در «تابناک» در پاسخ به این پرسش‌ها نوشت: چنین اتفاقی زمانی می‌افتد که پاسداران انقلاب، شاگردان سابق محسن رضایی که کشف و رشد آن‌ها توسط وی در سپاه و جنگ از خصوصیات بارز وی توسط رهبر انقلاب برشمرده می‌شود (در یکی دو سال گذشته و همین اواخر سال ۹۳ مقام معظم رهبری در دو دیدار جداگانه یکی با فرماندهان ارشد ستاد کل نیروهای مسلح و یکی در ملاقات سر لشکر رحیم صفوی اشاره می‌کنند به اینکه این هنر آقای رضایی در شناسایی انسان‌ها و میدان دادن به آن‌ها و...) به عنوان مستشاران طراز اول دفاعی و امنیتی در منطقه خاورمیانه نقش اول را ایفا می‌کنند و پس از بحران لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و افغانستان منطقه آبستن حوادث یمن و تجاوز آل سعود به این کشور تا حدودی علوی است محسن رضایی مجددا به جمع پاسداران که البته هرگز هم در طول این ۱۸ سال با وجود همهٔ بی‌مهری‌ها از جمع آن‌ها جدا نبود بر می‌گردد. در همهٔ این ۱۸ سال به یاد دارم که هر ماه رمضان همهٔ فرماندهان دفاع مقدس مراسم افطار با صفا و صمیمیتی را در منزل محسن رضایی داشته و دارند و او میزبان همرزمان خود است و همه حتی آن‌ها که گا‌ها زبان به تخریب محسن رضایی در فضای سیاسی می‌گشایند حضور می‌یابند و همچون استادی او را در حلقه خود می‌گیرند آری او هرگز با پاسداری فاصله نداشته است با این همه این سؤال و عاقبت این کار و انجام آن در این ایام مرتب مطرح می‌شود. لذا بنده هم که افتخار دارم چند صباحی یک بار در جلسه‌ای و یا مشورتی با آقا محسن ملاقاتی داشته باشم، از طرف دوستان مختلفی مورد سؤال واقع شده‌ام که آیا معلوم است آقا محسن می‌خواهد چکار کند؟ حالا برای چی برگشتند به سپاه؟ با فعالیت‌های سیاسی و انتخاباتی و غیره چه می‌خواهد بکند؟ شایعه اینکه او قرار است رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بشود درست است یا نه؟ و... . فکر کردم با انتشار این سطور پاسخی به همهٔ این سؤال‌ها شاید بشود داد لذا به این سبب دست به قلم شدم دیدم برای بررسی این موضوع باید کمی به عقب برگشت نه کمی بلکه حدود ۳۵ سال باید به عقب برگشت تازه سال ۵۷ است و امام چند روزی است به کشور مراجعت کرده‌اند محسن رضایی در مدرسه رفاه با محمد بروجردی ملاقاتی دارند محسن رضایی لیدر گروه منصورون و بروجردی از لیدرهای گروه صف می‌باشد مبارزینی که در سال‌های آخر رژیم شاهنشاهی مبارزه فرهنگی و مسلحانه در کشور دارند و مدت‌ها است راه‌شان را از گروه مجاهدین خلق بدلیل بدلیل انحرافات اعتقادی آن‌ها جدا کرده‌اند و تحت هدایت روحانیت اصیل و مبارز شیعه و پیروی از خط امام (ره) به مبارزه مشغول هستند مهم‌ترین مسأله آن روز حفاظت از جان امام به عنوان قلب تپنده انقلاب است حکومت در دست بختیار و ازتش شاهنشاهی است حکومت نظامی برقرار است مردم مسلح نیستند مبارزه مسالمت آمیز و با دست خالی در برابر تفنگ و تانک‌های آرایش گرفته در خیابان‌ها جریان دارد و در این چنین وضعیتی رهبر انقلاب در وسط کانون بحران یعنی تهران در مدرسه‌ای مستقر شده و در حال هدایت انقلابش و امتش می‌باشد. تصور حفاظت از چنین شخصیتی و این چنین محل استقراری در آن شرایط زمانی چه حسی دارد نمی‌دانم بالاخره محسن رضایی و بروجردی تقسیم کار می‌کنند که حلقه اول حفاظت مسلحانه از مدرسه رفاه بعهده بروجردی و حلقه دوم را محسن رضایی ساماندهی کند همانطور که می‌دانید زیاد طول نمی‌کشد بساط حکومت پهلوی و دولت بختیار برچیده می‌شود و انقلاب پیروز می‌شود محسن رضایی می‌گوید مجاهدین خلق (منافقین) از چند سالی قبل از پیروزی که از سیر مبارزه امام و روحانیت فاصله گرفته و با مبارزینی در زندانهای رژیم اختلاف داشتند عنوان مجاهدین را برای خود مصادره کرده و در اثنای مبارزات سال ۵۷ هم هوادران آن‌ها با همین آرم و عنوان در راهپیمایی‌ها و تظاهرات شرکت می‌کردند و قصد داشتند که خود را نیروهای پیشگام انقلاب معرفی می‌کنند و سعی داشتند نقش سایر مبارزین و گروه‌ها را که به دلائل امنیتی کمتر تابلو آن‌ها معرفی شده بود راتحت الشعاع قرار دهند. برای خنثی کردن این توطئه وبا توجه به مسلح بودن منافقین، محسن رضایی مبتکر تشکیل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با ادغام هفت گروه مبارز مسلح شامل منصورون، صف، موحدین و... می‌شود و با تشکیل این سازمان راه فریبکاری منافقین (مجاهدین خلق) را تاحدود زیادی سد می‌کند وبه همین دلیل هم درگیری‌هایی بین این دو سازمان در آن ایام رخ می‌دهد. در هر صورت محسن رضایی دومین مأموریت و مسئولیت خود را دریکی دو ماهه ابتدای پیروزی انقلاب با موفقیت پشت سر می‌گذارد در اردیبهشت ۵۸ شهید مطهری و کمی قبل از آن و در پی بروز مسائل کردستان سپهبد قرنی توسط گروه فرقان ترور می‌شود. برادر محسن می‌گوید: من حس کردم که با این خلأ اطلاعاتی و نبود یک سازمان اطلاعاتی در کشور که با پیروزی انقلاب به وجود آمده و سلاح زیادی که سازمان یافته و نیافته در دست پس مانده‌های رژیم سابق و گروه‌های چریکی کمونیست و منحرف و منافق که با انقلاب میانه خوبی ندارند امنیت کشور دچار خطر جدی خواهد شد لذا احساس وظیفه کردم مهم‌ترین وظیفه‌ای که برای حفاظت از انقلاب اسلامی بر دوشم است تشکیل و سازماندهی اطلاعات کشور است و لذا با یک اتاق کوچک در ستاد مرکزی سپاه شروع کردم نه اینکه فکر کنید مرکزیتی در کشور به محسن رضایی حکم مسئولیت داده که شما برو اطلاعات درست کن، نه او خودش به این نتیجه می‌رسد و شروع می‌کند و البته همه مسئولین را توجیه می‌کند و با سرعت این سازمان را در سراسر کشور و در بستر سپاه پاسداران سازماندهی می‌کند. یادم است وقتی سال۵۸فرمانده سپاه یکی از شهرستانهای استان فارس بودم از فرماندهان خواسته شده بود فردی در حد نفر دوم سپاه برای مسئولیت واحد اطلاعات تعیین شود وبا هدایت مستقیم از مرکز این واحد‌ها شروع به انجام فعالیت‌های اطلاعاتی کردند وبخصوص در شناسایی گروه‌های مسلحی که محسن رضایی پیش بینی می‌کرد عن قریب مسلحانه مقابل انقلاب خواهند ایستاد کار بزرگی انجام دادند به نحوی که وقتی در خرداد سال۶۰ منافقین اعلام جنگ مسلحانه کردند اکثر مراکز و مخفیگاه‌ها وانبارهای سلاح و مهمات آن‌ها ورفت وآمد ومقر رهبران آن‌ها برای اطلاعات سپاه شناسایی شده بود ودره‌مان روزهای اول ضربات سهمگینی از اطلاعات سپاه به فرماندهی محسن رضایی دریافت کردند و موج خشونت و ناامنی که در نقشه آن‌ها برای روزهای اول شروع جنگ مسلحانه طراحی شده بود به کلی با شکست مواجه و آن‌ها را مجبور به عقب نشینی و ادامه کار مخفی نمود. محسن رضایی از زمان شروع به کار در سپاه و پی ریزی تشکیلات اطلاعاتی سپاه از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که خود از بنیان‌گذاران آن بود کناره‌گیری کرد، حتی قبل از اعلام ممنوعیت فعالیت پاسداران در سازمان‌ها و احزاب سیاسی توسط امام در این مدت محسن رضایی ۲۶ ساله مسئول ستاد خنثی سازی کودتاهای نظامی پس مانده‌های رژیم شاه برای سرنگونی انقلاب هم بود وشخصا درهدایت عملیات خنثی سازی کودتای نوژه شرکت داشت. اقدامات گروه‌های مسلح البته فقط به منافقین محدود نمی‌شد قبل از آن در اکثر نقاط مرزی کشور گروهک‌هایی که اکثرا مارکسیست بودند با سوء استفاده از پتانسیل‌های قومیتی تحت عناوین خلق کرد درکردستان، خلق عرب در خوزستان، خلق بلوچ در بلوچستان، خلق ترکمن در گلستان، خلق مسلمان در آذربایجان ندای تجزیه وجدایی طلبی سر می‌دادند و سازمان اطلاعاتی سپاه تنها سازمان آماده و محوری برای مبارزه وکنترل آن‌ها بود. این یکی از کارهایی بود که محسن رضایی در آن مقطع انتخاب کرد شروع کرد و به انجام رساند و یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های ابتدای انقلاب اسلامی را با هشیاری پیگیری و در خنثی‌سازی آن موفق بود. حالا جنگ هم یک سالی بود که شروع شده بود، محسن رضایی عضو شورایعالی سپاه و مسئول واحد اطلاعات سپاه است واحد اطلاعات عملیات را در قرارگاه عملیات سپاه در خوزستان را هم راه‌اندازی کرده وحسن باقری را برای مسئولیت آنجا تعیین نموده است. درگیری‌های امنیتی که بسیار هم اهمیت داشت و انسجام و امنیت داخلی را تهدید می‌کرد بیشتر ذهن محسن رضایی را مشغول کرده و از طرفی نگرانی اوضاع جنگ هم هست البته میانه خوبی که با بنی صدر به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا ندارد باعث می‌شود خیلی هم در صحنه نبرد نتواند ایفای نقش بیشتری کند ۹ ماهی از جنگ گذشته که سقوط بنی صدر و فرار او از کشور صورت می‌گیرد و درست در همین روز‌ها منافقین اعلام جنگ مسلحانه می‌کنند و رسالت مقابله سازمان اطلاعاتی تشکیل شده توسط محسن رضایی به اوج خود می‌رسد؛ لذا پس از رفتن بنی صدر دو سه ماهی این درگیری‌ها تمام وقت او را می‌گیرد در شهریور سال۶۰ باز محسن رضایی فکر دیگری به سرش می‌زند راه اصلی مبارزه برای برقراری امنیت در کشور و دفع تجاوز چیست او برای به عهده گرفتی فرماندهی کل سپاه اعلام آمادگی می‌کند و در پاسخ امام (ره) که در این صورت مسئولیت مهم اطلاعات کشور چه می‌شود می‌گوید تأمین امنیت با پیروزی در جنگ بهتر تأمین می‌شود و او به عنوان فرمانده سپاه اطلاعات را هم هدایت خواهد کرد اینک او در ۲۷ سالگی با حکم امام فرمانده کل سپاه و راهی مناطق جنگی می‌شود جنگ پس از سال‌ها ی اول انقلاب که بحران امنیتی کشور را تهدید می‌کرد دومین بحران بزرگ کشور بود که از طریق دشمن خارجی به کشور تحمیل شده بود که محسن رضایی رسالت خود را عبور کشور از هر بحرانی که پیش رو داشت می‌دانست شکست‌های استراتژی و تاکتیک‌های جنگی بنی صدر هم باعث زمین گیر شدن جنگ شده و آینده کشور و وضعیت مناطق اشغال شده در هاله‌ای از ابهام است سر‌لشکر رشید، جانشین ستاد کل نیروهای مسلح می‌گوید فرماندهان قبلی سپاه می‌آمدند در قرارگاه چند روزی بودند و می‌رفتند و قرار می‌شد پشتیبانی‌هایی از مراکز سپاه که در جنگ در‌گیر بودند، داشته باشند که بیشتر هم پس از بازگشت به فراموشی سپرده می‌شد حالا محسن رضایی آمده بود من و رحیم صفوی، حسن باقری و... باز هم منتظر چنین رفتاری بودیم ولی او طور دیگری آمده بود او آمده بود که بماند و بجنگد بعد‌ها یاد این داستان افتادم که زمانی نادرشاه در جنگ با افغان‌ها متوجه هنر‌نمایی جنگجویی می‌شود که بسیار خوب می‌جنگد در جایی با او مواجه می‌شود و می‌گوید، پس تو زمان حمله افغان‌ها کجا بودی که جلوی آن‌ها را بگیری آن جنگجو می‌گوید، من بودم ولی نادر نبود قبل از آمدن محسن رضایی من بودم آقا رحیم بود، حسن باقری، عزیز جعفری بود، همت بود، متوسلیان بود، باکری بود، بقایی بود و بقیه ولی محسن رضایی نبود. در عملیات حصر آبادان برای سازماندهی و فراهم کردن دو گردان نیرو مستأصل بودیم محسن رضایی آمده بود می‌گفت عملیات طریق القدس بزودی باید با چند تیپ نیروی سپاه انجام شود می‌گفتیم یا او نمی‌داند تیپ چیست و یا نمی‌داند عملیات چگونه است از کجا چند تیپ باید بیاید فراموش نکنیم حتی قبل از فرمانده شدن محسن رضایی فرمان بسیج و ارتش بیست میلیونی هم صادر شده بود و بنی صدر برای آن فرمانده تعیین کرده بود یعنی بسیج هم بود محسن رضایی می‌گفت هر عملیاتی که انجام می‌شود با زمان کوتاهی بعد از آن و با استعدادی سه برابر باید عملیات بعدی انجام شود و برای این طرح ریزی عملیات می‌کرد سلسله عملیاتهای کربلا را طرح ریزی کرد او پیگیری کرد تا شهید صیاد شیرازی هم فرمانده نیروی زمینی ارتش شود و در کنار سپاه و کنار محسن رضایی سپاه و ارتش را یک لشکر واحد کردند و در کمتر از یکسال از پاییز ۶۰تا خرداد ۶۱ تدابیر جنگی و عملیاتی محسن رضایی و فرماندهی منحصر به فرد وی ماشین جنگی عراق را چنان دچار انهدام نمود که فریاد مذاکره از کاخ صدام بلند شد یادم است محسن رضایی می‌گفت این مذاکره پیشنهادی صدام مثل جنگ تحمیلی است و نباید زیر بار آن رفت در ۳ خرداد ۶۱ خرمشهر آزاد شد. محسن رضایی حالا در جنگ ژنرال‌هایی تربیت کرده بود که هر کدام به تنهایی قادر بودند و هستند که هدایت نیروهای نظامی و دفاعی چندکشور را بعهده بگیرند در همین مقطع از جنگ است که او متوسلیان و لشکر۲۷ را راهی لبنان می‌کند که مرزهای دفاعی جمهوری اسلامی را خارج از سرزمین اصلی دنبال کند اینک آثار آن حضور در لبنان فریاد بلند افتخار و عزت اسلام است. محسن رضایی بحران جنگ را به کنترل در‌می‌آورد و تا سال‌ها ارتش عراق و دنیای غرب و شرق پشت سر او را زمین‌گیر می‌کند و در ‌‌‌نهایت ایران پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را به صدام تحمیل می‌کند. تاریخ شاهد است ‌با پذیرش قطعنامه توسط جمهوری اسلامی عراق قطعنامه را نپذیرفت بلکه در غرب از طریق منافقین و جنوب ارتش عراق مجددا حملات خود را برای اشغال کشور شروع کرد ولی با شکست مفتضحانه مجبور به پذیرش قطعنامه گردید وصدام روی از مرزهای شرقی برگرداند و به سمت کویت وعربستان نشانه رفت این کار سوم محسن رضایی بود. حالا جنگ تمام شده رهبری انقلاب تغییر یافته در اولین قدم به عنوان فرمانده کل سپاه نیرومند‌ترین ارتش خاورمیانه با رهبری آیت الله خامنه‌ای بیعت می‌کند وبا حکم ایشان که تکمیل حکم امام در تشکیل نیروهای سه گانه سپاه است سپاه را به پنج نیروی زمینی، هوایی و دریایی مقاومت بسیج وقدس مجهز می‌کند وبا تشکیل قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء برای کمک به بازسازی کشور از جنگ خارج شده کمر همت را محکم می‌کند برادر محسن رضایی آماده‌ترین ولایق‌ترین فرد بود که در آن برهه رسالت عبور از بحران سازندگی و رونق اقتصادی کشور را به عهده بگیرد، ولی این مسئولیت به وی داده نشد و در ‌۸سال دولت سازندگی با موانع بسیاری که بر سر راهش بود تمام تلاشش را برای به کار گرفتن انرژی ذخیره شده دفاع وجنگ در کشور را کرد و موفقیتهای بزرگی نیز رقم خورد حالا سال ۷۶است ۸ سال از پایان جنگ می‌گذرد محسن رضایی در این سال‌ها پیش بینی می‌کند که بحران پیش روی انقلاب چیست او در‌می‌یابد که اقتصاد و مدیریت بحران پیش روی ماست تحصیلاتش در مقطع دکترای اقتصاد را تکمیل می‌کند او خود را آماده ایفای نقش در این صحنه به رهبری انقلاب عرضه می‌کند. پس از کش وقوس‌هایی در سمت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از رهبری حکم می‌گیرد و شروع به کار می‌کند حکم مسئولیت وی یکی از احکام تاریخی است که رهبری به این مشروحی صادر کرده‌اند. خود رئیس کمیسیون اقتصادی مجمع می‌شود چشم انداز سیاستهای کلان اقتصادی، اصل۴۴ اقتصاد مقاومتی و.... تلاش‌های او در سالهایی است که سال‌های بد اقتصادی است در سال۸۴ کاندیدای ریاست جمهوری می‌شود در روزهای پایانی کناره گیری می‌کند تلاش می‌کند به دولت نهم نزدیک شود وهمکاری کند اما رئیس دولت نهم درکی از کشورداری و اقتصاد ندارد ودرسال ۸۸ محسن رضایی باز کاندیدا می‌شود وهشدار می‌دهد که ادامه ریاست جمهوری احمدی‌نژاد رفتن به پرتگاه است ولی شرایط غبارآلود رقابت‌های سیاسی سال۸۸ منجر به عدم موفقیت وی می‌شود ومحسن رضایی در طول دولت دهم با زهم برای کمک به دولت از هیچ اقدامی دریغ نمی‌کند اما رئیس دولت راه دیگری را درپیش گرفته اگر محسن رضایی دنبال کنترل بحران است او دنبال بحران آفرینی است و این دو راه به هم نمی‌رسند تا سال ۹۲، حرف‌های محسن رضایی در انتخابات سال ۹۲بهتر شنیده می‌شود، مردم او را صاحب سبک وبرنامه می‌دانند اقبال خوبی به سمت او می‌شود. محسن رضایی در دومین دور کاندیداتوری خود وبا عبور افتخار آمیز از غائله فتنه سال ۸۸ با ۴میلیون رأی و نفر اول شدن در چند استان کشور با محدودیت شدید امکانات توانسته بود پیام خود را به گوش مردم برساند. اکنون سال۹۳ است محسن رضایی طی نامه‌هایی به سید حسن نصرالله، رهبر انصارالله یمن برخی حرف‌ها و تجربیاتش را با آن‌ها بازگو می‌کند اینک انقلاب اسلامی درگیر یک فرایند دفاعی امنیتی منطقه‌ای در خاورمیانه است اینک هدایت مدافعین اسلام و نیروهای مقاومت ضد صهیونیستی درجبهه‌های مختلف غرب آسیا بر دوش پاسدارانی از نسل شاگردان محسن رضایی است، امروز برگ برنده ایران در منطقه در این جبهه رقم می‌خورد باز هم می‌پرسید چرا محسن رضایی برگشته است به پاسداری و سپاه او باز انجام تکلیفش را در این راه یافته است تایید و موافقت رهبری با پیشنهاد او برای برگشت به سپاه مهر تأییدی است بر صحت این تصمیم و او در راهی قدم می‌گذارد که با آن غریبه نیست. او سازماندهی نیروهای مدافع انقلاب در خارج از سرزمین اصلی جمهوری اسلامی را از سال ۶۱ در بیروت پایه گذاری کرده است و هم اینک می‌گوید سرباز رهبری و ملت هستم. درود بر غیرتت آقا محسن که با همهٔ این اوصاف، باز هم هنوز درست و حسابی تو را نمی‌شناسیم. همیشه چند گامی جلو‌تر حرکت می‌کردی و می‌کنی و کسی نمی‌تواند باور کند نیروهای اسلام در عراق و لبنان و فلسطین و سوریه و یمن جهاد می‌کنند و محسن رضایی خارج از گود است؛ خدا یار و نگهدارت باشد برادر محسن.
کد خبر: ۶۲۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۱

موضع شورای امنیت غافلگیر کننده نبود ، ما در صورتی شگفت زده می شدیم که شورای امنیت موضعی حق ، عادلانه و صادقانه اتخاذ می کرد
کد خبر: ۶۲۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۱

امام علی علیه السلام در کتاب غررالحکم و دررالکلم می فرمایند :کسی که عیب و کاستیهای تو را پنهان کند و به منظور اصلاح، آنها را به تو تذکر ندهد دشمن توست
کد خبر: ۶۲۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۶

آقای سرافراز، معلمان نه زیادی اند و نه زیاده خواه، ما و شما و همه آحاد جامعه مدیون معلمان خود هستیم آنان را نشکنیم تا جامعه فردا نشکند
کد خبر: ۶۰۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۶