جبهه پایداری درصدد است سعید جلیلی را برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس از شهرستان قم، قانع کند
کد خبر: ۵۳۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۳
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: نهم دیماه روز محاکمه سران فتنه در دادگاه خیابانها از سوی آحاد جامعه و حرکتی با اراده مردم است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، سعید جلیلی عصر امروز در همایش باشکوه مردم شیراز که بهمناسبت حماسه 9 دیماه در خیابانی که بههمین نام مزین شده است برگزار شد، داشت: حضور پرشور مردم شیراز همانند دیگر شهرستانها در روز نهم دیماه بر اساس بخشنامه نبوده و در راستای اراده مردم بصیر و آگاه بوده است.
وی با اشاره به اینکه حماسه پرشکوه مردمی نشان داد که در نظام اسلامی ایران آرا مردم حقالناس است و اجازه تضعیف آن را به کسی نمیدهند، افزود: هنگامی که ایران اسلامی قصد داشت قدرت فناوری صلحآمیز هستهای را به رخ دیگران بکشد دشمن با ابزار «تقلب در انتخابات» و مطرح کردن دروغین شکنجه، فضای غبارآلودی را در کشور ایجاد کرد که این دسیسه نیز با شکست روبهرو شد.
نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی خاطرنشان کرد: تمام حرکتهای بزرگان و پیامبران با توطئه شیاطینی روبهرو شده و در بحث مطرح کردن بیاساس تقلب در انتخابات که حتی دشمن اجازه ارائه آن را نداشت، سران فتنه ورود کردند.
جلیلی تصریح کرد: استکبار در برابر ایران اسلامی نخستین گزینه خود را در قالب جنگ تحمیلی به منظور خاموش کردن فریاد حقیقتخواه ملت همیشه در صحنه روی میز گذاشت که این بار نیز شکست دیگری برای استکبار رقم خورد.
وی بیان داشت: دشمن با ابزار منطق زور، اهرم نظامی و اقتصادی، بهویژه اهرم تحریم در کنار تکفیر و ایجاد تردید در برابر پیشرفتهای علمی، تحقیقاتی و پژوهشی نیز موفق نشد که ایران اسلامی را تضعیف کند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد: در انتخابات مشارکت و رقابت قابل انکار نیست و مردم انتخابگر هستند و نه گروهها و در این مورد ولایتفقیه اجازه نمیدهد آراء مردم مورد دستبرد قرار گیرد، چراکه رأی آنان تعیینکننده است.
جلیلی بیان کرد: در ایران اسلامی نظامی شکل گرفته که دفاع مقدس، موفقیتهای علمی و ایستادگی در برابر قدرتهای استکباری، الگوی دیگر کشورهای جهان شده بهگونهای که بسیاری از مسائل جهانی و منطقهای بدون حضور کشورمان اجرا نمیشود.
وی با تأکید بر اینکه استکبار از چند سانتریفیوژ و غنیسازی اورانیوم نگران نیست بلکه از غنیسازی جوانان ما نگران است، افزود: امروز دشمن با ترور دانشمندان هستهای و دیگر نخبگان نمیتواند در میان مردم ایجاد تردید کند.
نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی اظهار داشت: استکبار بهخوبی آگاه است که با حربههای تحریم و زور نمیتواند ایران اسلامی را شکست دهد، از اینرو به حمایت از فتنهگران پرداخت که با حضور مردم بابصیرت تودهنی خورد و اینبار نیز ملت در برابر آنان به پیروزی رسیدند.
جلیلی خاطرنشان کرد: نظام با هدایت ولایتفقیه و همراهی با مردم مجاهد، بصیر و آگاه بهسوی تمدن بزرگ اسلامی و پیشرفتهای علمی گام برمیدارد.
به گزارش فارس، در همایش عصر امروز خیابان 9 دی شیراز، طنین رسا و دشمنسوز «فتنهگران، تطهیرناشدنی هستند»، فضا را پر کرده بود.
کد خبر: ۵۳۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۹
اصولگرایان امروز یک همایش بزرگ با حضور شخصیتهای زیادی از گروههای مختلف اصولگرا برگزار کردند. این نخستن گام اصولگریان برای وحدت راهبردی بود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
همایش گام مقدماتی اصولگرایان برای همگرایی از عصر امروز شنبه در مجتمع فرهنگی 13 آبان و با حضور شخصیتهای مختلف از گروهها و احزاب متعدد اصولگرا و با حضور آیتالله مصباحیزدی برگزار شد.
در این همایش آیتالله مصباح یزدی، آیتالله موحدی کرمانی عضو جامعه روحانیت مبارز، غلامعلی حدادعادل رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس، سعید جلیلی ، کامران دانشجو وزیر سابق علوم، علیرضا زاکانی دبیرکل جمعیت رهپویان، حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران، محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی، اسدالله بادامچیان عضو جبهه پیروان، آیتالله قرهی رئیس حوزه علمیه امام مهدی(عج)، حجت الاسلام شجونی عضو جامعه روحانیت مبارز، ابراهیم انصاریان رئیس دفتر آیتالله مهدویکنی، رضا روستا آزاد رئیس سابق دانشگاه صنعتی شریف، حسین طلا نماینده مردم تهران، حجتالاسلام سیدمحمود نبویان، مصطفی میرسلیم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجتبی رحماندوست نماینده مجلس، سید مهدی هاشمی نماینده تهران، سعید حدادیان مداح اهل بیت(ع)، حجتالاسلام سید علی طاهری نماینده گرگان در مجلس، علی اصغر زارعی نماینده مردم تهران، مسعود میرکاظمی نماینده مردم تهران، حجتالاسلام میرتاج الدینی معاون پارلمانی صداوسیما، حجتالاسلام سیدرضا تقوی عضو جامعه روحانیت مبارز، حجتالاسلام یدالله شیرمردی، صادق خلیلیان وزیر سابق کشاورزی، حجتالاسلام سید صدرالدین شریعتی، علی سعیدلو، سیدمحمد حسینی وزیر سابق ارشاد، حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی نماینده مردم تهران، حجتالاسلام سقای بیریا، حجتالاسلام ابراهیمی عضو شورای مرکزی روحانیت مبارز و حاجیبابایی وزیر سابق آموزش و پرورش حضور داشتند.
همچنین در این همایش قدیری ابیانه، رضا تقیپور وزیر سابق ارتباطات، نقوی حسینی عضو فراکسیون رهروان ولایت، فرجالله سلحشور کارگردان، طریقتمنفرد سرپرست وزارت بهداشت در دولت دهم، محمدجواد شمقدری، حجتالاسلام قاسم روانبخش، صادق محصولی وزیر اسبق کشور، محمد سلیمانی وزیر اسبق ارتباطات، حجتالاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران، حمیدرضا ترقی معاون بینالملل حزب موتلفه، عوض حیدرپور عضو فراکسیون رهوران ولایت مجلس، مسعود زریبافان، فاطمه آلیا نماینده مردم تهران، حسین الله کرم، حجتالاسلام حسین جلالی رئیس دفتر آیتالله مصباح یزدی، مصطفی محمدنجار وزیر سابق کشور، محسن کوهکن عضو جبهه پیروان، حجتالاسلام روح الله حسینیان نماینده مردم تهران، مهرداد بذرپاش نماینده مردم تهران، علی نیکزاد وزیر سابق مسکن حضور یافتند.
حجتالاسلام سید رضا تقوی عضو جامعه روحانیت مبارز اولین سخنران این همایش بود.
** تقوی: وحدت اصولگرایان را دنبال میکنیم/ باید برای آینده برنامه داشته باشیم
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام سیدرضا تقوی رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در نشست همگرایی اصولگرایان که در مجتمع 13 آبان تهران در حال برگزاری است، با تبریک اعیاد قربان و غدیر اظهارداشت: جفا است که اگر در چنین روزهایی مجلس و محفلی تشکیل شود و از غدیر و محور و صاحب غدیر سخنی به میان نیاید.
وی ادامه داد: غدیر یک برکه نیست بلکه دریای مواج و عمیقی است؛ غدیر فکر و فرهنگ است که باید در طول تاریخ، جامعه بشری را بسازد و تربیت کند. هر حادثهای که در تاریخ اتفاق میافتد، پیامی در دل خود دارد و این انسانهای هوشمند هستند که پیام تحولات اجتماعی را میگیرند و به آن عمل میکنند.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه افزود: غدیر مانند همه حوادث تاریخی پیامی دارد. پیامهایی که باید آن را بگیریم و درک کنیم. اولین نکتهای که در غدیر وجود دارد این است که غدیر و سیره نبوت را به سلسله امامت پیوند میزند و آن حرکتی که انبیا در طول تاریخ به امر خدای متعال آغاز کرده بودند، در غدیر با رهبری و هدایت امام و امامت دنبال میشود.
حجتالاسلام تقوی گفت: نبوت مقام تشریع است و امامت مقام تفسیر و شیعه این افتخار را دارد که در هر دو مقام به وحی اتصال پیدا کند و از وحی تغذیه کند. پیام غدیر این بود که ما این پیام را از نبی در ارتباط با ولی بگیریم.
وی اظهار داشت: اگر در غدیر این اتفاق نمیافتاد، دین کامل نمیشد و نعمت تمام نمیگردید. پیام دیگر غدیر این است که در مسیر معرفی، ترویج و تبلیغ حق نباید ترس و تردید به خود راه داد و باید در مسیر حق بر حق تاکید و آن را معرفی کرد.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ادامه داد: پیام سوم غدیر این است که کارها را باید تمام کرد و نباید کار را نیمه کاره رها کرد؛ یعنی اگر کسی مسئولیتی را برعهده میگیرد باید به این درس غدیر توجه کند که مسئولیت خود را تا نهایت به سرانجام برساند؛ چهارمین درس غدیر این است که باید رهبری یک جریان الهی و اعتقادی را معرفی و تایید کرد و باید در غدیر مردم رهبر خود را بشناسند. یعنی باید رهبری جریان فکری و اعتقادی را معرفی کرده و پای آن ایستاد.
حجتالاسلام تقوی گفت: پنجمین درس غدیر بیعت با ولی امر است و باید ولایت او راتایید کرده و با او بیعت کنیم؛ پیام دیگر غدیر این است که دین با ولایت کامل میشود و نعمت با ولایت تمام میشود.
وی درباره درس دیگر غدیر گفت: درس هفتم غدیر شایستهسالاری است؛ چهرههای فراوانی در حضور پیامبر اکرم(ص) بودند که سنشان بیشتر بود، اما غدیر بر محور شایستهسالاری شکل میگیرد؛ پیام هشتم غدیر آیندهنگری است. کسی که در مکتب غدیر آموزش میبیند نمیتواند نسبت به آینده بیتفاوت باشد و نگاه به آینده از اصول دینی ماست.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ادامه داد: در تشیع اعتقاد به آیندهای روشن و با افقی روشن و نگاه به آیندهای که سرتا پا امید و امیدواری باشد، دارای اهمیت است. بنابراین درس غدیر این است که باید به آینده و برای آینده امیدوار باشیم و برنامه داشته باشیم.
حجتالاسلام تقوی گفت: پیام نهم غدیر بهرهگیری ازفرصتهاست؛ نباید فرصتها را از دست داد. پیامبر از فرصت حج بهترین استفاده را کرد و پیام غدیر مرجعیت فکری اهلبیت است. یعنی غدیر میگوید باید با مرجعیت فکری اهلبیت کارها راپیش برد؛ نکته آخر یاس و ناامیدی دشمنان است، یعنی وقتی غدیر شکل میگیرد دشمنان ناامید میشوند.
وی در تشریح عملکرد یکساله خود برای همگرایی اصولگرایان گفت: ما حدود یک سال است که همگرایی را در بین اصولگرایان آغاز کردیم و از همه دعوت کردهایم؛ من از همه اصولگرایان با همه سلیقهها که دعوت ما را پذیرفتند تشکر میکنم. البته از کسانی که در جلسات شرکت کردند و کسانی که حضور نیافتند ولی در جای دیگر این جلسات را تایید کردند، تشکر دارم.
رئیس شورای همگرایی اصولگرایان ادامه داد: ما بعد از انتخابات ریاست جمهوری که همه گفتند اصولگرایان ناامید و سرخورده شدهاند و برخی از آنها از پست خود خلع شدهاند، احساس کردیم که باید کاری انجام دهیم. بنابر این ما به آیتالله مهدوی کنی پیام دادیم که ایشان اصولگرایان را دور هم جمع کند اما آیتالله مهدوی کنی ناراحت و نگران بود و این موضوع را نپذیرفت؛ بعد از آن پیشنهاد دوم این بود که یکی از اعضای جامعیت روحانیت مبارز این کار را برعهده گیرد و از آیتالله مهدوی کنی اجازه خواستیم.
حجتالاسلام تقوی ادامه داد:در آن جلسه آیتالله موحدی کرمانی به آیتالله مهدوی کنی گفتند که حالا که شما به میدان نمیآیید تا اصولگرایان را جمع کنید، یکی این کار را انجام دهد و بالاخره قرعه به نام من افتاد و من حدود یکسال است که جلسات همگرایی اصولگرایان را تشکیل دادهام.
وی در خصوص جلسات همگرایی اصولگرایان افزود: جلسه اول اصولگرایان به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در مصلای تهران و جلسه دوم به مناسبت میلاد سالار شهیدان با سخنرانی آیتالله موحدی کرمانی، جلسه سوم باحضور هزار نفر از بانوان اصولگرا به مناسبت میلاد حضرت فاطمه(س) و با سخنان آیتالله جنتی برگزار شد و امروز در اینجا جلسه چهارم برگزار میشود و از محضر آیتالله مصباح استفاده کرده و از ایشان میخواهیم که به اینگونه حرکات که متصل به جریان ولایت است مدد برسانند.
رئیس شورای همگرایی اصولگرایان در باره جلسات همگرایی اصولگرایان در استانها یادآور شد: تا به حال من به 13 یا 14 استان رفتهام و استقبال عجیبی در استانها از جلسات همگرایی اصولگرایان شده است و هدف ما این است که همه سلایق اصولگرایی را در کنار هم جمع کرده و ذهنهای آنها را به هم نزدیک کرده و نگذاریم متفرق و ناامید شوند.
عضو جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه ما به دنبال دغدغه مقام معظم رهبری افتادهایم، تاکید کرد: وقتی حضرت آقا فرمودند باعنوان اعتدال نباید نیروهای مومن و حزباللهی کنار زده شوند، ما وظیفه داریم و میخواهیم نشاط اجتماعی به وجود آوریم و این نشاط اجتماعی کمک به دولت و مدیران و تمام کسانی است که میخواهند مخلصانه به ارزشهای والای اسلامی خدمت کنند.
حجتالاسلام تقوی ادامه داد: برخی میگفتند که آقای تقوی پشت صحنه با چه کسی بستهاید؛ من گفتم این جلسات پشت و رو ندارد و روی صحنه و پشت صحنه ما با هیچکس نبستهایم و اگر قرار باشد از این جلسات گزارشی دهیم، فقط و فقط به جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین و شخص آقای مصباح یزدی گزارش میدهیم.
وی تاکید کرد: ما با هیچ کس نبستهایم و مقلدان رهبری هستیم؛ ما میخواهیم اندیشههای رهبری، مواضع روشن رهبری و سخنان بلند و حکیمانه رهبری را به سهم خود و میزان تواناییمان تبلیغ و پشتیبانی کنیم.
رئیس شورای همگرایی اصولگرایان یادآور شد: ما هر یک پنجشنبه در میان جلساتی برگزار کردیم و از 50 تا 60 نفر از اصولگرایان با سلایق مختلف در آن حضور دارند و ما دست همه را به گرمی میفشاریم؛ ما این جلسات را برای تقویت رفاه و همگرایی میان اصولگرایان برگزار میکنیم تا مجموع نیروهای اصولگرایی و این جامعه باید در صحنه حضور داشته و نشاط بدهند. ما فقط همگرایی را دنبال میکنیم و امیدواریم با کمک اساتید بزرگواری همچون آیتالله مصباح یزدی بتوانیم این حرکت را به نتیجه برسانیم.
پس از حجتالاسلام تقوی، آیتالله مصباح یزدی رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) به سخنرانی پرداخت.
آیتالله مصباح یزدی: تحولاتی در برخی رخ داد که برای خودشان هم باورکردنی نبود/ اصولگرا تا پای جان پای ولایت فقیه میماند
آیتالله محمدتقی مصباحیزدی رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) در نشست همگرایی اصولگرایان که در مجتمع فرهنگی 13 آبان با حضور اکثر اصولگرایان برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد امام، یادگارش و شهدای انقلاب، گفت: خداوند متعال را سپاسگزارم که توفیق داد در جمع شما که برای هدف مقدس و برای جلب عنایت خداوند و قلب مقدس حضرت ولیعصر(عج) در این جمع حاضر شدهاید، شرکت کنم. به امید اینکه بتوانم به عنوان فردی کوچک خدمتی به اهداف مقدس شما عزیزان داشته باشم.
وی افزود: حرکتهایی که در طول تاریخ انسان و بشر صورت گرفته و عمدتا حرکتهایی که در سرنوشت انسان موثر بوده، خواه سرنوشت مطلوبی برای او رقم زده شده و یا سرنوشت نامطلوبی برای او ایجاد شده که به طور کلی به دو دسته تقسیم میشود.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه کسانی که در اهدافشان و در روشهایشان مسائل معنوی و الهی را مدنظر نداشتهاند جزو دسته اول هستند، گفت: این افراد یا به مسائل معنوی اعتقاد نداشتند و یا اگر هم به آن اعتقاد داشتند دغدغه آن را نداشتند. این همان حرکتی است که به عنوان حرکتهای سکولار از آن یاد میشود.
آیتالله مصباح یزدی خاطرنشان کرد: در مقابل این حرکت، حرکتهایی که مصداق بین آن انبیا(ص) بودند، قرار دارد. دیدگاههای انبیاء در برابر دیگران ممتاز بوده و همین مسئله باعث تفاوت حرکت آنها با افراد دیگر شده است.
وی تصریح کرد: ویژگیها و دیدگاههای هر دو دسته باعث شده اهداف و روشهای این دو دسته و در نهایت رفتارهایشان با یکدیگر متفاوت شود که دلیل و چگونگی آن بحثهای طولانی را میطلبد.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) یادآور شد: سالهای گذشته بحثهایی در این خصوص در نمازجمعه انجام میگرفت. خود بنده فراموش کردم که چه مباحثی را مطرح میکردم، اما مطلبی با عنوان انقلاب اسلامی جهشی در تاریخ تحولات سیاسی عنوان آن بود.
آیتالله مصباحیزدی با بیان اینکه حرکتهای اجتماعی سه بند مقدمه لازم دارند تا انجام شوند، گفت: اولین مقدمه آن بینش است. کسی که میخواهد حرکتی انجام دهد، نگرشی نسبت به خود، جامعه و عالم هستی دارد. هر کسی تعریفی از خود و شرایط محیط به شکل درست یا نادرست دارد و این بینشها و نگاههای مختلف که میتوان آن را جهانبینی هم گذاشت، باعث میشود حرکتهایی گاها آگاهانه و یا ناآگاهانه انجام شود و براساس همین شناختهای ناآگاهانه، نیمهآگاهانه و آگاهانه برایش فراهم میشود.
وی با بیان اینکه کسانی که حرکتهایشان براساس بینش مادی بوده، عالم را محصولی مادی میدانند، گفت: این افراد پیدایش عالم را تصادفی و اتفاقی که رخ داده، میدانند. اتفاقی که انفجارهایی را در پی داشت و ستارگان پدید آمدند و در نهایت زمین آماده پیدایش حیات شد و همه این اتفاقات پشت سر هم رخ داد و زمین محصول این اتفاقات است.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) با اشاره به اینکه این بینش در مقابل بینش انبیاء که خدای حکیم براساس حکمت عالم را آفریده، قرار دارد، گفت: از نظر انبیاء خداوند براساس حکمت خود عالم را آفرید و تدبیر این عالم را لحظه به لحظه در اختیار دارد و در میان این عالم موجودی با هدف مشخص به نام انسان در این عالم هدفی را در پیش دارد.
آیتالله مصباحیزدی با بیان اینکه این دسته عالم را هدفدار و براساس حکمت خدا میدانند، ادامه داد: از نظر این افراد، انسان دارای اختیار، حرکتهای اجتماعی و بشری را صورت میدهند. همین حرکتهای موثر تاریخ که عمدتا برگرفته از بینشها و براساس ارزشهاست.
وی ادامه داد: انسان پس از به دست آوردن بینش و شناخت، ارزشها و ضدارزشهایی را برای خود تعریف میکند. این ارزشها در حقیقت بایدها و نبایدهایی هستند که به آنها دل میبندد و همه میدانیم اینها چیزهایی است که شکل میگیرد که البته چگونگی ایجاد شدن این ارزشها بحثهای مهم فلسفی را میطلبد که از عهده بنده و این جلسه خارج است.
عضو مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه هر کسی که با نگاه و نیتی که دارد یک سلسله ارزشهایی را برای خود تعریف میکند و به آن دل میبندد، افزود: برخی از ارزشها هستند که وسعت آنها فراگیر است و اکثر افراد دنیا و ملیتهای مختلف آن را به عنوان ارزش قبول دارند، اما برخی از ارزشها نیز هستند که محدودترند و تنها برای برخی از اقوام و ملتها ارزش محسوب میشوند.
آیتالله مصباحیزدی خاطرنشان کرد: ملتی نیست که بگوید عدالت چیز بدی است و یا ظلم چیز خوبی است و هیچ انسان عاقلی عنوان ظلم و ضایع شدن حق دیگران را ارزش نمیداند.
وی یادآور شد: پس چیزهایی که در رفتار اجتماعی انسانها موثر هستند ابتدا بینش و سپس ارزشها هستند و براساس پذیرش ارزشها افراد روشهایی را برای رسیدن به اهداف خود در نظر میگیرند که در فرهنگ و نظامها راههای رسیدن به این ارزشها نیز میتواند متفاوت باشد و مصادیق مختلفی را در جوامع دارد که منشأ برخی از اختلافات است.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) گفت: نقش اساسی را در این حرکتهای اجتماعی، بینشها دارند و تفاوت اصلی حرکت انبیاء با انسانهای دیگر در این نقطه است. مادهگرایان و سکولارها که فقط دنبال لذت مادی هستند، عالم را همین عالم مادی میدانند و عبارتی مانند خداوند، فرشته و وحی را اگر مؤدبانه با آن برخورد کنند مفهومی ادبی و شاعرانه میدانند، اما در نگرش انبیاء حقیقت اصلی لذات دیگری است و این لذات مادی مقدمهای برای رسیدن به لذتهای ابدی جهان دیگر است.
آیتالله مصباحیزدی افزود: از نگاه انبیاء انسان این جنس مادی نیست، بلکه روح دارد و زمانی که این روح به انسان تعلق گرفت، خداوند به فرشتگان دستور داد که بر او سجده کنید. این بینش و این دیدگاه در مقابل دیدگاه و بینشی است که همه چیز را خلاصه در این دنیا میداند و به دلیل همین بینشها روشها متفاوت است.
وی گفت: از نظر انبیاء دنیای مادی و زندگی مادی بازیچه و سرگرمی است و همه آنها وسیلهای برای بالا رفتن روح است. اگر به مادیات با این دیدگاه نگاه کنیم این دنیا نیز برای ما مفهوم دیگری دارد و مقدمهای برای دنیای دیگر میشود.
این استاد برجسته حوزه علمیه قم با اشاره به سختیها و مصیبتهایی که در دنیا وجود دارد، گفت: برخی از فیلسوفان بزرگ تصریح میکردند که انسان اگر سختیها و خوشیهای دنیا را با یکدیگر جمع کند چیزی جز سختی برای او نمیماند و همین او را به این نتیجه میرساند که خودکشی کند، اما قرآن میفرماید این دنیا مقدمهای است برای آخرت و وقتی با این نگاه به دنیا نگاه کنیم دنیا نیز برای ما ارزشمندتر میشود، مانند داروی تلخی که شادی تلخ به نظر بیاید، اما اگر اینگونه تفسیر کنیم که وسیلهای برای رسیدن به سعادت و خوشبختی است، آن را با دیدگاه دیگری نگاه میکنیم.
آیتالله مصباحیزدی با بیان اینکه ارزشها به طبع بینشها معنی میدهند، گفت: پس از اینکه ارزشها تعیین شد، روشها برای انسان ایجاد میشوند و بهترین روش همان چیزی است که خداوند به انبیای خود معرفی کرده و همان دین است که کاملترین آن دین اسلام است.
وی با اشاره به اینکه آدمیزادی که خدا او را خلق کرده، دارای استعداد و توانمندی است و حق انتخاب و اختیار دارد، گفت: اگر کسی به زور به مسجد ببرند، فایده ندارد، همچنان که اگر کسی را به زور مجبور به گناه کنند، مطلوب نیست، یعنی ترقی و انحطاط افراد در گرو اختیارشان است. خداوند در دنیا شرایطی را فراهم میسازد که انسانها مدام در معرض انتخاب و امتحان جدیدی به سر میبرند که این یکی از بزرگترین نمادهای قدرت الهی است که شرایطی را برای افراد خلق کرده که هر لحظه شرایط جدیدی را پیشرو میبینند و بسته به انتخاب و اختیارشان راهی را انتخاب میکنند.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) با اشاره به اینکه انسانها در پذیرش راه انبیاء نیز دارای انتخاب هستند و راه انتخاب همواره پیشروی آنها باز است، گفت: اینطور نیست که کسی مجبور باشد راهی را در پیش بگیرد، حتی در میان معجزه پیامبران نیز هیچ معجزهای نبوده که آنها را مجبور به انتخاب کند. براساس همین انتخابها روشهای مختلفی را انتخاب میکند و شاید حرف پیامبران را قبول نکند.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به اینکه برخی از اختلافها نیز از جهل نشأت میگیرد، یادآور شد: گمان نکنید جهل فقط مخصوص انسانهای عادی است. عالمان بزرگ هم جهل دارند. جهل خیلی چیز عجیبی نیست و ما نیز کم و بیش ممکن است جهل داشته باشیم، زیرا جهل در مقابل علم است و همه ما کم و بیش جهلی داریم. اینکه علم و شناخت کم است، اما جهلمان زیاد میشود.
وی تأکید کرد: برخی در زمینه جهل نتوانستند به خوبی به علم دست یابند و یا کوتاهی کردند و گاهی اختلافات نیز در زمینه درک و تشخیص است.
آیتالله مصباح یزدی در بخش دوم سخنان خود با بیان اینکه برخی از اختلافات اینگونه نیست و قرآن در آیات متعدد میفرماید اختلاف در دین همیشه عامدا بوده است، گفت: برخی این کارها را آگاهانه انجام میدهند و میدانند که کار بیهودهای است اما آن را انجام میدهند و برای اینکه تسلط و برتریافکنی داشته باشند و برای اینکه موقعیت و دین جدیدی دست و پا کنند، این کار را انجام میدهند.
وی ادامه داد: اختلاف در دین به نص قرآن همیشه از روی برتریطلبی، تسلط و تجاوز به حقوق دیگران صورت گرفته است و باید دانست که همه اختلافات معذور نیست، بلکه اختلافاتی که عمدی نباشد و تحقیق در آن شده باشد و تحقیقات به نتیجه مطلوبی رسیده باشد و پذیرفتنی باشد و خداوند آن را بپذیرد، آن اختلاف معذور نیست و این جریانی است که در طول تاریخ همواره تکرار میشود.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) با اشاره به اینکه از قبل از پیامبر(ص) اطلاعات کافی نداریم و اطلاعات موثق ما از خود قرآن است، گفت: ما در این زمینهها از قرآن و روایات استفاده میکنیم و در مواردی پیامبر اکرم(ص) پیامی را از طریق خدا برای مردم آورد و به قدر کافی که حجت را تمام کند، آن را بیان کرد اما کسانی نپذیرفتند. آنقدر در کتابهای سایر فرق غیر از تشیع مواردی ذکر شده که پیامبر آن را برای مردم خواند ولی نزدیکان پیامبر آن را نپذیرفتند.
"به طور مثال در زمان جاهلیت مرسوم بود که عمره و حج را با هم به جا آورند. در اسلام آیهای نازل شد که وقتی عمره را تمام کردید، میتوانید از احرام خارج شوید. در همین حال یکی از بزرگان پیش پیامبر(ص) آمد و گفت که ما چگونه میتوانیم این کار را انجام دهیم؟ بنابراین ایمان آنها اینگونه بود و میگفتند که ما قبول داریم ولی عملا قبول نمیکردند."
وی خطاب به حاضران گفت: انشاءلله که هیچ کدام از شما اهل گناه نباشید ولی وقتی گناه میکنیم آیا میگوییم پیامبر دروغ گفته است؟ میدانیم که گناه میکنیم گاهی شیطان گولمان میزند، منِ نوعی را عرض میکنم.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) ادامه داد: در صدر اسلام کسانی پیدا شدند و گفتند که اگر کسی مرتکب گناه کبیره شود، کافر است. اساس فکر خوارج این بود که اگر کسی مرتکب گناه کبیره شود، از دین خارج است و برهمین اساس فتوای قتل علی(ع) را دادند و گفتند که حکمت، خلاف قرآن است و ما آن را در قرآن پیدا نکردیم.
آیتالله مصباح ادامه داد: ما شیعیان به این معتقد نیستیم ولی به هر حال ارتکاب گناه نشانه ضعف ایمان است. خطر مهم این است که وقتی این گناهان متراکم شد و ایمان ضعیفتر شد، ایمان از بین میرود، دفعه اول که انسان کافر نمیشود.
وی افزود: قرآن از کسانی یاد میکند که میگویند اینها به مقامات عالی معنوی رسیدهاند و ما چیزهایی به آنها دادیم که به انبیاء میدادیم؛ کسی که مستجابدعوه بود و اوصافی داشت که مخصوص انبیاء بود، ولی علاقهای به دنیا و مال و مقام و تیترها و عناوین نداشت، کارش را به جایی رساند که قرآن میفرماید، مثله کمثل الکلب، یعنی مثل سگ شد؛ بنابراین آدمیزاد همچین زمینهای دارد یعنی اگر گناه متراکم شد، کمکم ایمان ضعیف میشود.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) ادامه داد: در طول تاریخ اسلام و بعد از رحلت پیامبر(ص) این نوسانات در افراد زیاد دیده شده است؛ در زمانهای قدیم که نبودیم ببینیم ولی در دوران انقلاب برخی افراد که هم سن و سال بنده هستند، در مجلس دیدند که در برخی افراد چه تحولاتی رخ داد؛ تحولاتی که به نظر من برای خودشان هم باورکردنی نبود. یعنی اگر یک روز به آنها میگفتند قرار است تو چنین شوی، میگفت ابدا و محال است و مگر میشود، اما شدند.
آیتالله مصباح ادامه داد: در من و جنابعالی امکان این تحولات وجود دارد و ما استثنا نیستیم، باید نگران باشیم آیا لذات دنیا، ریاست دنیا، شهوات دنیا، پُست و مقامها، پولها، ذخیرههای بانکهای خارجی، پول سهام کارخانجات و مقادیر زیاد زمینهایی که احیا شده، مانع میشود از اینکه وظیفه خود را انجام دهیم یا خیر؛ این امتحان برای همه است و تعارف و استثنا ندارد.
وی گفت: در زمان ما یعنی از زمان دوران مشروطیت تا به حال تحولات زیادی اتفاق افتاده که من شاهد آن بودهام و برخی از اشخاص در برخی از جاها شخصا حضور جدی و فعال داشتند و تصور من این است که افرادی که در اینجا جمع شدند، میخواهند خودشان را از این انحرافها، سقوطها و نوسانات زشت حفظ کنند و اگر میخواهند اینگونه باشد، باید اصول فکری، ارزشی و روشی را رعایت کنند و اگر بنا داریم این اصول را دقیقا رعایت کنیم، 99 درصد مصونیت ما تضمین است اما اگر از ابتدا زیر حرفمان بزنیم و بگوییم امروز دوستان ما اینجوری میپسندند و باید اینگونه رفتار کنیم، فردا طور دیگری رفتار کنیم، معنایش این است که طبق ادبیات روز، جامعه ما دو گروه است؛ اصولگرا و غیر اصولگرا.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) ادامه داد: اصولگرا یعنی کسانی که سه دسته اصول را قبول و باور میکند و اگر گفت ولایت فقیه را قبول داریم، آن را با جان و دل میگوید و تا پای جان برای آن میایستد اما امروز برخی میگویند آقا ما حالا یک چیزی گفتیم و میگویند ما خودمان آقا را به اینجا رساندیم آیا مطیع او شویم؟
آیتالله مصباح تاکید کرد: پس ادعای ولایت فقیهی ما کجا رفت؟ حالا که شما کمک کردید فردی به حقش برسد، آیا شما سر او منت میگذارید؛ آنهایی که با پیامبر بیعت کردند، پیامبر را پیامبر کردند و آیا آنهایی که با علی بیعت کردند، آنها علی را علی کردند؟ آنها باید افتخار کنند که علی(ع) را شناختند و ما باید خدا را شاکر باشیم که کسی را به ما شناساند که کسی زیر آسمان و روی زمین شایستهتر از او برای این مقام سراغ نداریم.
وی گفت: ما قدر این را نعمت خدا میدانیم که این شناخت را به ما داد و عهد میبندیم که تا پای جان اطاعت کنیم، چون شعاعی از ولایتی است که در روز غدیر داده شد. امام خمینی(ره) فرمودند ولایت فقیه ادامه ولایت رسولالله(ص) است. ولی میبینیم همه اینجور نیستند البته همه کافر و ضدانقلاب نیستند بلکه ایمانشان ضعف دارد همان ضعفی که بنده هم دارم و گناه میکنم و در مسائل اجتماعی هم گناهی را مرتکب میشوم.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) گفت: کسی ممکن است بگوید من رئیس باشم، ولی ضررش به 70 میلیون مسلمان برسد، مهم نیست؛ هدف اینگونه اجتماعات این است که بینش آگاهانه نسبت به اصول بینشی و باور آگاهانه نسبت به ارزشهای اسلامی و انقلابی و اعتقاد به روشهای امام و جانشین امام براساس کتاب و سنت را تقویت کنیم و باور کنید که راه صحیح همین است و باید این بصیرت را پیدا کنیم.
آیتالله مصباح یزدی در پایان تأکید کرد: راه همین است و دیگران هر جا کوتاه آمدند، همانجا اشتباه کردند و دنیا و آخرت خود را از دست دادند لذا اگر میخواهیم اینگونه نشویم، باید اصول را بشناسیم و به آن عمل کرده و در عمل پایبند به آن باشیم.
براساس این گزارش، پس از پایان سخنرانی آیتالله مصباح یزدی، همایش به پایان رسید و با خارج شدن شخصیتها از سالن، خبرنگاران سوالاتی از آنها پرسیدند.
** میرتاجالدینی: اشتراکی میان اصولگرایان و اصلاحطلبان برای ائتلاف در انتخابات مجلس وجود ندارد
سیدمحمدرضا میرتاجالدینی معاون پارلمانی سازمان صداوسیما در حاشیه همایش سراسری وحدت اصولگرایان در واکنش به اظهارات محمدرضا عارف، مبنی بر اینکه اگر اصولگرایان از ما دعوت کنند، با آنها تعامل خواهیم کرد، گفت: معنای تعامل را باید خود آقای عارف روشن کند. اشتراکی میان دو طرف وجود ندارد که بخواهند در انتخابات ائتلاف کنند، اما اگر اصلاحطلبان به مجلس راه یابند نیروهای اصولگرا با آنها و سایر طیفها تعامل خواهند داشت.
وی درپاسخ به سوالی پیرامون برنامه احمدینژاد برای انتخابات مجلس دهم گفت: اطلاعی از برنامههای وی ندارم.
** حدادعادل: اصولگرایان برای نظر جامعتین و آیتالله مصباح یزدی احترام خاصی قائل هستند
غلامعلی حدادعادل نماینده مردم تهران و رئیس فراکسیون اصولگریان مجلس شورای اسلامی در حاشیه همایش همگرایی اصولگرایان در جمع خبرنگاران با بیان اینکه برگزاری این همایش میتواند مقدمه خوبی برای رسیدن به وحدت برای اصولگرایان باشد، گفت: امیدوار هستیم راه و روش رسیدن به وحدت را با مشورت و همگرایی دریابیم.وی در پاسخ به این سوال که چگونه ممکن است شما برای انتخابات مجلس به وحدت برسید در حالی که در انتخابات ریاست جمهوری نتوانستید به این هدف خود دست یابید، گفت: به هر حال این 2 انتخابات متفاوت هستند. در انتخابات ریاست جمهوری یک نفر انتخاب میشود اما در انتخابات مجلس چون تعداد نامزدها بیشتر است، زمینه برای وحدت نیز بیشتر فراهم است.
حدادعادل با اظهار امیدواری برای رسیدن به وحدت برای انتخابات مجلس گفت: امیدواریم همانگونه که در دورههای گذشته اصولگرایان به وحدت رسیدند برای انتخابات مجلس نیز به وحدت برسند.
نماینده مردم تهران در پاسخ به سوالی درباره ارائه لیست واحد از سوی اصولگرایان برای انتخابات مجلس گفت: فعلا زود است در این باره صحبت کنیم البته این کمال مطلوب است ولی با توجه به فاصله زیادی که تا انتخابات داریم، صحبت از فهرست واحد کمی شتابزده است و باید سازوکارهای رسیدن به وحدت را مدنظر قرار دهیم.
وی در خصوص تحرکات اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس نیز گفت: از نظر ما کسانی که در فتنه 88 فعال بودند، خط قرمز هستند، اما همه کسانی که اصول انقلاب را قبول دارند و به قانون پایبندند، میتوانند در این انتخابات شرکت و رقابت کنند.
رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس گفت: حضور گروهها و طیفهای مختلف اصولگرا در همایش امروز نشان داد که ما باید به آینده خوشبین باشیم.
وی در پاسخ به سوال خبرنگاری که میگفت چرا اصولگرایان به انتخابات زودهنگام دامن میزنند، گفت: این همایش، انتخاباتی نبود و اینکه برخی خبرنگاران سوالات انتخاباتی میکنند، دلیل بر انتخاباتی بودن این همایش نیست؛ امروز ما جشن غدیر برگزار کردیم و دور هم جمع شدیم تا از نقطه نظرات حضرت آیتالله مصباح بهرهمند شویم.
رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان اینکه اصولگرایان به نظر جامعتین و آیت الله مصباح یزدی احترام خاصی قائل هستند، تأکید کرد: ما برای وحدت در جبهه اصولگرایی مصمم هستیم و امیدواریم وحدت شکل بگیرد.
** آیتالله موحدیکرمانی: علاوه بر جامعتین، مؤسسه امامخمینی(ره) هم در تصمیمات اصولگرایان سهیم است
آیتالله موحدیکرمانی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم عصر امروز شنبه در حاشیه همایش همگرایی اصولگرایان در جمع خبرنگاران، گفت: علاوه بر جامعتین، مؤسسه امامخمینی(ره) هم در تصمیمات اصولگرایان سهیم هستند و جامعتین همراه با آیتالله مصباحیزدی خواهند بود.
** فدایی: روحانیت نقش اساسی در وحدت اصولگرایان دارد/ از هر سازوکاری برای وحدت حمایت میکنیم
حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی عصر امروز شنبه در حاشیه همایش همگرایی اصولگرایان با اشاره به لزوم وحدت اصولگرایان، گفت: ما از هر سازوکاری که برای وحدت اصولگرایان طراحی شود، حمایت میکنیم.
وی در پاسخ به سوالی درباره محوریت آیتالله مصباحیزدی در وحدت اصولگرایی، گفت: روحانیت و نقش فراگیر آن در وحدت اصولگرایی نقش اساسی دارد.
** زاکانی: اصولگرایان باید از گذشته درس عبرت گرفته و وحدت کنند
علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی عصر امروز شنبه در حاشیه مراسم همگرایی اصولگرایان در جمع خبرنگاران، با بیان اینکه اساس وحدت باید مبتنی بر اصول باشد و بر پایههای استوار آن قرار گیرد، گفت: قطعا اگر به این شکل به وحدت برسیم ماحصل آن نیز نتیجهبخش خواهد بود و در مرحله بعد نیز اقبال مردم را فراهم میکند که محصول این اقبال شکلگیری یک مجلس رشد یافته نسبت به دورههای گذشته است.وی با تاکید بر اینکه باید به سمت همگرایی و وحدت برویم و از گذشته درس عبرت بگیریم، اظهار داشت: باید متوجه باشیم که هر کجا تفرقه داشتهایم دیگران از آن بهره بردهاند.
زاکانی در پاسخ به سوالی در خصوص سازوکار رسیدن به وحدت در بین اصولگرایان، اظهار داشت: سازوکار وحدت باید در مسیر مشخص باشد و جامعتین نیز در این زمینه یک نقش ویژه دارند.
** حجتالاسلام حسینیان: آینده اصولگرایان روشن است/ به وحدت میرسیم
حجتالاسلام روحالله حسینیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی عصر امروز در حاشیه مراسم همگرایی اصولگرایان، ملزومات همگرایی و اتحاد اصولگرایان را مشخص شدن اصولی که قرار است جریان اصولگرایان را به وحدت برساند، دانست و گفت: اگر بین اصولگرایان اختلافی ایجاد نشود، تاکید میکنم که همه موظف به این هستند اصول اتحاد را رعایت کرده و بر آن پایبند باشند.وی با بیان اینکه نقش علما و روحانیت در وحدت رسیدن اصول گرایان مهم است، گفت: در این جریان شخص نباید محور قرار بگیرد و همان اصول مدنظر رهبری محور قرار گیرد و اصولی که سازمان اصولگرایی را تشکیل میدهد باید مشخص و همه آنها رعایت شوند تا اصولگرایان در آن محور بتوانند به وحدت برسند.
حجتالاسلام حسینیان گفت: مسلما بهترین راه برای حل اختلافات احتمالی بین اصولگرایان گفتوگوست و قطعا با همین راه به نتیجه خواهیم رسید.
وی جلسه امروز اصولگرایان را مفید ارزیابی کرد و گفت: قطعا آینده اصولگرایی روشن است و اصولگرایان به وحدت خواهند رسید.
منبع/تسنیم
کد خبر: ۴۶۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۹
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
رای اصولگرایان همان ۴میلیون رایی است که سعید جلیلی آورده و ۲میلیون رای ولایتی. اما برعکس اصولگرایان احمدینژاد همچنان دارای محبوبیت قابل توجهی در بین اقشار پایین جامعه است، معتقدم که اگر همین فردا انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود احمدینژاد ۱۰ میلیون رای خواهد داشت.حضور احمدی نژاد در مراسم راهپیمایی روز قدس اما فضایی دیگر بود که برخی از طرفداران او شعار بازگشتت به قدرت را سر دهند.نباید تعریف و تمجید برخی را به حساب صداقت آن ها گذاشت. امثال زیباکلام یقین دارند که احمدی نژاد دارای پایگاه مردمی است. حال در صد این هستند با نفوذ به بدنه این پایگاه مردمی، القائات خود را به آن تزریق کند. برای مثال دوست دارند همه حامیان احمدی نژاد را، افراد بی سواد و کم تحصیلات معرفی کنند.به گزارش میدان۷۲، در همین راستا صادق زیبا کلام، فعال سیاسی اصلاح طلب در مورد شعارهای هوادارن احمدی نژاد در روز قدرس مبنی بر اینکه وی در دوره بعدی رییس جمهور خواهد بود،گفت: خیلی بعید میدانم که شرایط کشور به گونهای باشد که احمدینژاد سه سال دیگر نامزد ریاست جمهوری شود. حتی اگر بخواهد در انتخابات نامزد شود، کاندیدای جناح اصولگرا خواهد بود و شانس اینکه از سوی اصلاحطلبان نامزد بشود مطمئنا منتفی است.وی به تجربه تلخ اصولگرایان از ریاست احمدینژاد اضافه کرد و افزود: با توجه به تجربه تلخی که اصولگرایان خصوصا از دوره دوم از احمدی نژاد دارند خیلی بعید است که بخواهند از احمدینژاد حمایت کنند، این اتفاق به احتمال زیاد نخواهد افتاد. در بهترین حالت احمدینژاد مجبور است تا به عنوان یک نامزد مستقل در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. من شانسی برای ایشان نمیبینم. اما در عالم سیاست هیچ چیز را نمیتوان قطعی پیش بینی کرد.زیباکلام تصریح کرد: ممکن است احمدینژاد بار دیگر با اصولگرایان ائتلاف کند، اما این شانس در صورتی است که روحانی ظرف این ۳ سال عملکردی بسیار بسیار بسیار ضعیف را از خود نشان بدهد و عملکردی به مراتب بدتر از ۸ سال گذشته اصولگرایان داشته باشد. در این حالت ممکن است که اتحاد و ائتلافی بین احمدینژاد و اصولگرایان صورت گیرد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب با بیان اینکه مشکل اصولگرایان این است که هیچ محبوبیتی بین مردم ندارند، خاطرنشان کرد: رای اصولگرایان همان ۴میلیون رایی است که سعید جلیلی آورده و ۲میلیون رای ولایتی. اما برعکس اصولگرایان احمدینژاد همچنان دارای محبوبیت قابل توجهی در بین اقشار پایین جامعه است، معتقدم که اگر همین فردا انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود احمدینژاد ۱۰ میلیون رای خواهد داشت.
وی ادامه داد: مشکل اصلی و اساسی این است که اصولگرایان از هیچ محبوبیتی در بین مردم برخوردار نیستند، از سوی دیگر اگر بخواهند به سمت احمدینژاد و آن ۱۰ میلیون رای بروند، باید تجربه بسیار تلخ ۸ سال گذشته را تحمل و تکرار بکنند. مشکل اصلی احمدینژاد برای اصولگرایان این است که احمدینژاد انسان مطیعی برای آنها نخواهد بود و بعضی اوقات میخواهد امور را آنگونه که خودش میخواهد سامان دهد.
استاد دانشگاه تهران با توجه به سکوت احمدینژاد درباره بازگشتش به سیاست، گفت: نباید از احمدینژاد توقع داشته باشیم که بگوید بله من صد در صد میخواهم در انتخابات شرکت کنم و اعلام آمادگی میکنم. اگر این چنین موضعی را بگیرد، باعث حملات زیادی از سوی طیف اصولگرا علیه خود میشود . در حقیقت احمدینژاد هم هست و هم نیست و در سایه به سر میبرد.
این تحلیلگر سیاسی با اشاره به محبوبیت احمدینژاد در میان روستائیان کشور تصریح کرد: ضمن اینکه احمدینژاد میداند، شخصیتها و چهرههای اصولگرا هیچکدام در بین مردم محوبیتی ندارند و میداند که خودش محبوبیتی درمیان روستائیان و اقشار با سطح تحصیلات و سواد پایین کشور دارد، اصولگرایان هم میدانند که احمدی نژاد رای ۱۰ میلیونی را در بین مردم دارد و نمی توانند به این راحتی از این مقدار رای چشمپوشی کنند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: در مجموع همهچیز بستگی به عملکرد روحانی دارد. البته عملکرد روحانی هم بستگی به مذاکرات هستهای خواهد داشت. اگر مذاکرات هستهای موفقیتآمیز باشد که تا به الان هم بسیار موفق عمل کرده است(!)، شانسی برای احمدینژاد و اصولگرایان نخواهد بود. مگر اینکه در نهایت روحانی نتواند در امر مذاکرات هستهای به توافق و موفقیت کامل دست پیدا کند و کشور همچنان در باتلاق معضل هستهای باقی بماند.
وی درباره منظور روحالله حسینیان مبنی بر بازگشت دولت کریمه تصریح کرد: منظور آقای حسینیان هم از دولت کریمه همان دولت احمدینژاد است که اصولگرایان از آن به عنوان دولت کریمه یاد میکردند.
همان طور که در بیان زیبا کلام مشهود است، وی علاقه وافری دارد، که تسلیم هسته ای را بزرگترین دستاورد دولت تدبیر مطرح کند و از کوخ دولت روحانی کاخ بسازد. تا آن ها هم در مقابل خدمات خستگی ناپذیر دولت خدمتگذار احمدی نژاد، حرفی برای گفتن داشته باشند.
کد خبر: ۴۰۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۶
«چشماندازی که چپها از ریاست جمهوری ناطق نوری در سال 76 ترسیم میکردند تفاوتی با هراس اصلاحطلبان از ریاست جمهوری سعید جلیلی در سال 92 نداشت»
کد خبر: ۳۹۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۱
از این به بعد رئیسجمهور کسانی که یارانه نقدی دریافت میکنند احمدینژاد و رئیسجمهور عزیزانی که از دریافت یارانه نقدی انصراف میدهند اسکارلت ژوهانسون خواهد بود
کد خبر: ۳۱۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۵
آوای دنا-عبدالرضا داوری در دولت بهار نوشت:ترکیب آراء موجود در سبد حسن روحانی که ۲۴ خرداد ۹۲ اخذ شد نشان می دهد که روحانی علاوه بر ظرفیت ۱۰ میلیونی سبد رای ارگانیک مراد خود یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، توانست حدود ۹ میلیون رای را از بدنه اجتماعی توده های مردم به خود جلب کند. در سوی دیگر آراء نیز حدود ۷ میلیون آراء جریان موسوم به حزب الله که در سبد آراء سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف به اشتراک گذاشته شد به همراه ۴ میلیون آراء قومیتی محسن رضایی که از جنس آراء توده های زاگرس نشین است و ۲ میلیون آراء راست سنتی که در سبد آراء علی اکبر ولایتی خودنمایی کرد را می توان شناسایی نمود. در واقع پیروزی حسن روحانی در انتخابات ۹۲ ناشی از عدم اجماع جریان حزب الله و قرار گرفتن مازاد آراء ۹ میلیون از توده های مردم در سبد وی بود که در دوگانه کاذب سازش - مقاومت ، آراء خود را به کسی دادند که با ژست بهبود شرایط اقتصادی ، وعده عبور از تحریم ها را داد.
انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۹۶ اما داستان دیگری است. حسن روحانی برای حفظ سبد آراء خود کار بسیار دشوار پیش رو دارد. اگر وعده های وی برای بهبود شرایط اقتصادی محقق نشود و علیرغم گشاده دستی های وی در سیاست خارجی ، نشانه های بهبود در ساختار بیمار اقتصاد ایران آشکار نگردد ، شرایط حسن روحانی در انتخابات ۹۶ به مراتب بغرنج تر از شرایط مرادش یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری ۷۲ خواهد بود که با یک ریزش رای ۵۰ درصدی روبرو شد. در این شرایط اگر چهره ای در برابر حسن روحانی قرار گیرد که اولا با فعال سازی شکاف «استقلال خواهی-وابسته گرایی» بتواند رای بدنه اجتماعی حزب الله را با خود همراه کند و ثانیا از تعامل بالا با توده های مردم برخوردار باشد به نحوی که بتواند با فعال سازی شکاف «عدالت خواهی-خاص گرایی» بدنه اجتماعی توده های مردم را برای رای ندادن به حسن روحانی قانع کند، با احتمال فراوان، سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ با عدم ریاست حسن روحانی در دولت دوازدهم و شکست «۱۵ به ۲۵» وی در برابر رقیبش رقم خواهد خورد.
فرایند همسویی و پیوند جریان حزب الله با توده های اجتماعی مردم به عنوان دو منبع قدرت موثر در نظام جمهوری اسلامی می تواند به آسانی حسن روحانی -به عنوان نماد برآمده از پیوند دومنبع قدرت روحانیت و بروکراتهای غربگرا - را از دسترسی به دولت دوازدهم دور سازد.
کد خبر: ۲۹۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۲
خیلی دوست داشتم به منزل احمدی نژاد بروم و از نزدیک با او ملاقات کنم. مرد بزرگی است که 4 سال بعد قدر او را خواهید دانست.
کد خبر: ۲۸۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۱
مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران ناگفتههای جالبی از تعقیب و عملیات دستگیری این تروریست معدوم را تشریح کرد.به گزارش آوای دنا ، چهارم اسفندماه سال 1388 یکی از بزرگترین و پیچیدهترین عملیات اطلاعاتی و امنیتی کشور برای دستگیری عبدالمالک ریگی رئیس گروهک جندالشیطان و از اشرار منطقه شرق کشور با موفقیت انجام شد.
اکنون که 4 سال از تاریخ انجام این عملیات گسترده میگذرد، هنوز افکارعمومی مشتاق است تا از زوایای پنهان و پیچیده انجام این عملیات اطلاعاتی و امنیتی آگاهی یابد.
بر این اساس و با توجه به پیگیریهای لازم موفق شدیم تا با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران مصاحبه تفصیلی داشته باشیم تا وی ابعاد جدیدی از این عملیات را تشریح کند.
مشروح کامل مصاحبه خبرنگار امنیتی و دفاعی با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات را در تشریح انجام اقدامات اطلاعاتی و رصد عبدالمالک ریگی قبل و حین دستگیری و بخشی از اعترافاتش را در ذیل میخوانید:
با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. یکی از جذابترین بخشهای پرونده عبدالمالک ریگی نحوه عملیات و اطلاع از پرواز وی و نحوه نشاندن این هواپیما در خاک کشورمان است. روز گذشته نیروی هوایی ارتش جزئیاتی از این عملیات را منتشر کرد، اما مطمئنا جزئیات دیگری نیز وجود دارد. از جمله اخطارهایی که از سوی جنگنده نیروی هوایی ارتش به هواپیمای مسافربری قرقیزستان داده شد، اما عنوان نشد که چرا این هواپیمای مسافربری به اخطارها توجهی نکرده و فرود نمیآمد. این در حالی است که به طبع باید پیرو دستور میبود و فرود اضطراری میکرد. گویا خلبان هواپیمای مسافربری نیز مطلع بود که چه شخصی در هواپیما حضور دارد و به همین دلیل از دستورات جنگنده نیروی هوایی ارتش سرپیچی میکرد. جزئیاتی از این بخش از پرونده را تشریح کنید و اگر ناگفتهای است بفرمایید.
- به نام خداوند بخشنده مهربان. جنایات عبدالمالک ریگی یک اوجی داشت که موجب شد یک بسیج اطلاعاتی شکل بگیرد تا از اوج ضرباتی که نظام جمهوری اسلامی ایران از این ناحیه میخورد، جلوگیری شود.
یک مقدار از بحثهای اطلاعاتی این پرونده نه با یک تاخیر بلکه با یک گیر و گرفتاریهایی روبرو میشد که این گرفتاریها به بحثهای شرعی و اخلاقی مرتبط بود.
پیش از این عملیات پیچیده اطلاعاتی، عبدالمالک ریگی یکی دو مرحله در عملیات ویژه در تیررس ما قرار گرفت، اما به جهت اینکه خانواده همراهش بود و یا در محیطی بود که افراد و مردم بیگناه حضور داشتند ممکن بود به این افراد بیگناه صدمه بخورد.
این اتفاقات در امارات متحده رخ داد؟
- خیر، در پاکستان در تیررس ما بود. حال نگاهها بسیج شد به اینکه تلاش کنیم عبدالمالک ریگی را به دست بیاوریم و زیر ضرب ببریم و دوم اینکه در نوع اقدام نیز کمترین آسیب به بیگناهان و حتی زن و بچه عبدالمالک ریگی نرسد که لطف خداوند شامل حال ما شد.
رصد خود عبدالمالک ریگی از زمانی انجام شد که وی 2 دیدار با سرویس اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا انجام داد و این اقدامات وی در راهبرد اطلاعاتی ما قرار گرفت که در همین ملاقاتها و یا رفتن برای ملاقاتها و زمانی که از محیط خود و نیروهایش دور میشد زیر ضرب ما میرفت، چون هم برد اطلاعاتی داشت و هم ضربه اساسی را میشد به شاکله و فرماندهی این گروه زد.
اطلاع ما از رفتن ریگی به قرقیزستان با توجه به ملاقاتی که با آمریکاییها برنامهریزی کرده بود از قبل وجود داشت. منتهی نقطه دقیق و روز سفر را خود عبدالمالک ریگی و سرویس اطلاعاتی مقابلش میدانست، اما لطف الهی شامل حال ما شد و روزی که ریگی قصد داشت برود و در جایی که مراجعه کرد(آن موقع فیلمها و عکسهایش در رسانهها منتشر شد ) از آنجا تقریبا روی موضوع سوار شدیم. اگرچه از قبل نیز آگاهی داشتیم، اما از آنجا به بعد به صورت لحظهای موضوع دنبال شد.
سفر ریگی از کابل به امارات البته با یک استقرار چند ساعته در امارات و سپس پرواز به سمت قرقیزستان بود. وی وقتی از کابل به سمت امارات پرواز کرد بالای 50 درصد گفتیم که سوار هواپیما شد که البته این اتفاق رخ داد و از امارات به سمت قرقیزستان نیز 80 تا 90 درصد یقین کردیم که جزو مسافران پرواز است.
نکته قابل توجه این است که ریگی با هویت کاملا جعلی هر دو سفر را انجام داد. یعنی هم از کابل به امارات و هم از امارات به قرقیزستان با هویت جعلی سفر میکرد.
از نکات جالب و بارز این بخش تغییر چهره و قیافه وی برای گرفتن عکس در هر دو عنوان جعلیاش بود. یعنی یک گذرنامه جعلی از کابل به امارات و یک گذرنامه جعلی با عکس تغییر چهره داده شده از امارات به قرقیزستان داشت که در هر دو گذرنامه چهرههای متفاوتی داشت، به طوری که اگر عکسهای جعلی را با قیافه اصلی ریگی مقایسه میکردیم تشخص آن بسیار سخت بود.
آیا سرویس اطلاعاتی امارات متحده از این موضوع اطلاع داشت؟
- نمیشود گفت سرویس اطلاعاتی امارات مطلع شده بود. منتهی دسترسی به این گذرنامههای جعلی که در اختیار ریگی بود نشان میداد که از جای خوب و دست برتری حمایت میشد که ما دست برتر را آمریکا و اسرائل میدانیم.
اینکه آیا این عمله اسرائیل یا آمریکا بود عموماً آمریکاییها در منطقه نیابتی کارها را دنبال میکنند. در افغانستان هم همه چیز از جمله گذرنامه اصلی کشور دیگر یافت میشود و سرویس مورد نظر به راحتی میتوانست به گذرنامهها دسترسی پیدا کند.
عبدالمالک ریگی برای عزیمت به قرقیزستان از امارات پرواز کرد و تا عرض نیم تا یک ساعت حدود 10 تا 20 درصد تردید بود که شاید ریگی سوار هواپیما نشده باشد.
قبل و یا پس از انجام پرواز این تردید وجود داشت؟
- خیر، پس از اینکه پرواز انجام شد. در صحنه دوستان وقتی بررسی کردند، مشخص شد ریگی فرودگاه امارات را ترک کرده و از آن به بعد هماهنگیهای داخل کشور صورت گرفت.
بخش اصلی عملیات پس از اینکه این موضوع قطعی شد، صورت گرفت . نیروی هوایی ارتش واقعا خیلی خوب پای کار آمد و توانست هواپیمای مسافربری قرقیزستان را از بالای اصفهان به سمت کرمان بازگرداند. حالا چرا قرقیزها خیلی اصرار به برگشت نداشته و میخواستند ادامه مسیر دهند به این دلیل بود که قبول نمیکردند یک هواپیمای بینالمللی را در داخل خاک کشور دیگری بنشانند و این امر را نقض هوایی و نقض کنوانسیون هوایی قلمداد میکردند. اینکه حامی ریگی بودند یا نه اطلاعی بر آن نیست که بتوان دقیق روی این موضوع صحبت کرد، اما خب هواپیمای مسافربری الحمدلله پس از شلیک اخطار جنگنده نیروی هوایی ارتش همانطور که اعلام شده در خاک کشورمان فرود آمد.
چند هواپیمای جنگنده نیروی هوایی ارتش در این عملیات شرکت داشتند؟
- 2 هواپیمای جنگنده. یکی از هواپیماها هم عملیات سوخترسانی را انجام داد. گفته میشود جنگنده نیروی هوایی ارتش تا 300 تیر اخطار هم شلیک کرد و هواپیمای مسافربری را با تهدید بازگرداند. اگر این هواپیما از مرز هوایی کشورمان عبور میکرد دیگر نقض کامل هوایی میشد.
در بحث اینکه چرا تلاش شد تا ریگی زنده دستگیر شود، علتهایی وجود داشت، از جمله اینکه وی حاوی اطلاعات زیادی بود، اما چه علتهای دیگری موجب شد تا به این نتیجه برسید تا ریگی را زنده دستگیر کنید؟
شاید اصل اول بر زنده شکار کردن ریگی نبود. اصل این بود که ما تقاص خون شهدای کشورمان را از وی بگیریم. ریگی تا آن موقع 1024 انسان بیگناه را شهید و زخمی کرده بود.
در عملیاتهایی که در داخل کشور و یا در مرزهای کشور انجام داده بود، دست به جنایات زده بود. بالاخره باید پاسخ این خونها داده میشد.
وقتی سطح اشرافیت اطلاعاتی و فضای کار اطلاعاتی این دید را به ما داد که میتوان ریگی را زنده شکار کرد، برنامهریزیها انجام گرفت که بحمدالله به ثمر هم نشست و در واقع این عملیات یک ریسک بزرگ اطلاعاتی بود.
در اینگونه اقدامات اطلاعاتی، عموم کارها به جهت اینکه شناختی از سرویس مقابل و یا از کاری که میخواستند انجام دهند وجود نداشت، یک ریسک بسیار بالایی را میطلبید.
اینکه میگویم 80 تا 90 درصد پس از اینکه پرواز ریگی انجام شد یقین نبود که وی در هواپیمای مذکور حضور داشت، به همین دلیل است. اگر یک دفعه برنامه تغییر میکرد و ریگی با پرواز دیگری میرفت واقعا چه میشد؟ و حالا اطلاعات ما هم دقیقا میگفت که وی از امارات قصد پرواز به قرقیزستان را دارد.
آیا فردی را در موقعیت فرودگاه داشتید که بتواند ریگی را تعقیب کند؟
- الحمدالله کنترل وی هم در کابل و هم در امارات وجود داشت، اما در محیط بینالمللی یک مقدار کار سختتر است چون محیط ما نیست. شما در کشور دیگری هستید و مشغول چک سوژه هستید و خب مسلما کار سخت میشود.
اطلاعات ما آن موقع اعلام میکرد که ریگی در حال عزیمت به سمت کریدور و یا فلان خروجی و گیت فرودگاه است. اما در اینجا این سوال مطرح بود که آیا واقعا هواپیمای حامل ریگی حرکت کرد و تغییر مسیر نداد؟ با توجه به اینکه ریگی عنصر شاخصی بود و روی آن سرمایهگذاری ویژهای شده بود ممکن بود هر لحظه تصمیم خود را تغییر دهند و اعلام کنند که ریگی به سمت ترانزیت حرکت کند و در داخل ترانزیت مسیر حرکت وی را تغییر دهند، اما پس از اینکه هواپیمای مسافربری قرقیزستان حرکت کرد، تستهایی انجام شد و یقین کردیم که ریگی حتما در این هواپیما سوار شده است.
اینگونه اشاره شده که یک خانم قرقیزستانی ریگی راشناسایی کرد و مانع شد تا وی اسناد همراه خود را منهدم کند. آیا داخل هواپیمای مسافربری قرقیزستان هم فردی از نیروهای وزارت اطلاعات حضور داشتند؟
- اما توفیقی که ما داشتیم این بود که پس از اینکه پرواز در امارات نشست یکی دو عنصر بودند که میتوانستند در مسیر ریگی را رصد کنند.
بیشتر تلاش این بود که قبل از خروج از مرز هوایی کشور بتوانیم هواپیمای حامل وی را زمینگیر کنیم. اینکه عنصری بوده یا نبوده، مهم این است که توفیق الهی شامل حال ما شد و ریگی را از کابل تا امارات تحت رصد کامل داشتیم. از این سو هم یکی دو عنصر بودند که میتوانستند ریگی را چک کنند که کجا میرود و چه میکند.
گفته شد وقتی ریگی متوجه شده که هواپیما فرود اضطراری کرده و قصد دستگیری وی را دارید میخواست اقدام به خودکشی کند. آیا این موضوع صحت دارد؟
- خیر، اینطور نیست و این موضوع صحت ندارد.
ریگی پس از اینکه فهمیده بود گرفتار شده به گفته خودش خود را تسلیم شده حساب کرده بود و کار را تمام شده حساب کرد و تقریبا مقاومتی هم نکرد. مقاومتش چه فایدهای داشت، چون نه اسلحهای داشت و نه وسیله دیگری. به این دلیل که در هواپیما بود و از چند کریدور امنیتی در فرودگاههای بینالمللی عبور کرده بود. در کل اینطور نبود که وی در هنگام دستگیری چنان دفاعی بتواند از خود داشته باشد.
اگر ریگی همراهش سلاح داشت، امکان داشت هواپیماربایی انجام دهد؟
- بله، اما ریگی در آن موقع در این فضا نبود. وی در این سفر به قدری آرامش و اطمینان داشت که از کابل به سمت امارات و از آنجا عازم قرقیزستان بود و اصلا فکر نمیکرد که در این تور اطلاعاتی گیر کند که این موضوع را خودش بارها اذعان کرد.
ریگی خودش به ما میگفت «وقتی پرواز نشست گفتم دیگر تمام شد و من گرفتار شدم و همه چیز بیفایده است و هر واکنشی بخواهم نشان دهم بیفایده است».
در خصوص نحوه فرمان اصلی و اجرای عملیات در داخل کشور اعلام شد که آقای سعید جلیلی رأسا به آقای حیدر مصلحی دستور داده بود. آیا این موضوع صحت دارد؟
- عمده دستورات خاصی را که بخواهیم بگیریم از شورای عالی امنیت ملی اخذ میکنیم. به جهت اینکه شورای عالی امنیت ملی از نظر تصمیمسازی و اثرگذاری بر روی مجموعه ارکان حاکمیتی نظام اثر مستقیم دارد.
در بحث تبلیغات انتخاباتی این موضوع اعلام شد و آقای سعید جلیلی گفت که این موضوع به من اطلاع داده شد و من رأسا تصمیم گرفتم. در واقع خیلی اهمیتی ندارد که چه کسی دستور این عملیات را داده است. اطلاعات دقیق به هر کسی برسد قاعده این است که فرد دستور دهنده بتواند تصمیم را درست بگیرد.
اینکه آقای سعید جلیلی دستور داده و آقای مصلحی دستور را گرفته و کار انجام شده، نمیشود خیلی اعلامنظر کرد، چون در انتخابات معمولا اینطور است و خیلی هم اهمیت ندارد که چه کسی این دستور را داده است. شاید دستور داده میشد و ممکن بود ارتش خدای ناکرده یک درصد دیر پروازش را بلند میکرد و ریگی از مرز هوایی کشور خارج میشد.
الحمدالله یکی از علل موفقیت بزرگ این کیس، به جهت اطلاعاتی 50 درصد با ما بود و 50 درصد مابقی تمامی ارکان نظام بودند که کنار هم آمدند و این موضوع را پذیرفتند و آن را عملیاتی کردند و این بسیار مهمتر است.
من اکنون دقیقترین اطلاعات را به شما میدهم که فلان فرمانده و رهبر گروه تروریستی در فلان نقطه تهران حضور دارد. اینکه شما بپذیرید و آن را عملیاتی کرده و با آن برخورد کنید مهمتر از خود اطلاعات است و مهمترش این است که بتوانیم این موضوع را اجرایی کنیم.
چقدر زمان بود تا هواپیمای مسافربری قرقیزستان از کشور خارج شود؟
- نظر دوستان ارتش این بود که هواپیمای حامل ریگی از اصفهان عبور کرده بود و شاید حوالی یزد و کرمان رسیده بود و در طی مسیر هوایی حدود 10 دقیقه دیگر ممکن بود از مرز هوایی ایران خارج شود. هواپیمای مسافربری قرقیزستان حدود 1 ساعت و 20 دقیقه روی آسمان بود.
در طی این یک ساعت و 20 دقیقه جنگندهها در حال تعقیب هواپیمای حامل ریگی بودند؟
- خیر، سرضرب که هواپیما وارد حریم هوایی کشور شد جنگندههای نیروی هوایی ارتش بلند شدند. جنگندهها از پایگاه نهم شکاری بندرعباس حرکت کرده و در حوالی اصفهان سوختگیری کردند و بالاخره به هواپیمای مسافربری حامل ریگی رسیدند که این هواپیما از یک مسیر نیز عبور کرده بود.
اینکه دستگاه اطلاعاتی ایران میتواند فردی را که مورد حمایت دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس هست را از چنگ آنها در بیاورد و به دام بیاندازد کار بسیار بزرگی است.
-این عملیات فوقالعادهای بود که در جهان صورت گرفت. همیشه در تمامی دورانها وقتی کشورها میخواستند با یک تروریست مقابله کنند وی را میکشتند. این در حالی است که این تروریست را پس از دادن تلفاتهای فراوان گوشهای دستگیر کرده و آن را میکشند.
شاید به قول اسرائیلیها دقیقترین کار را آنها انجام میدهند که به خانه فردی میریزند و وی را پس از اینکه همه متوجه شدهاند ربایش میکنند که اینگونه اقدامات انسانی و اطلاعاتی نیست.
شاید ما هم این هنر را داشته باشیم و به خانه فردی بریزیم و وی را از خانه بیرون بکشیم که این گونه اقدامات هنر نیست. هنر این است که بتوانیم تروریستی را که با سرویسهای اطلاعاتی که با ایران عناد دارند و پشت سر این تروریست هستند و از وی حمایت کرده و وی را ساپورت مالی، امکاناتی و اطلاعاتی میکنند زنده و بدون هیچگونه تلفات دستگیر کنیم.
اینکه در قرارهای اطلاعاتی که با این تروریست گذاشته میشود و با استفاده از تقریبا تمامی پوششهای اطلاعاتی از گریم چهره گرفته تا گذرنامههای جعلی ریگی را میخواستند از کشور ثالثی به کشور ثالث دیگری منتقل کنند، ما وی را زیر ذرهبین قرار دهیم و بدون اینکه کسی کشته شود و یا آسیبی ببیند زنده دستگیر کنیم، واقعا در نوع خود بینظیر است.
البته وقتی هواپیمای حامل ریگی به زمین نشست از مسافران پرواز قرقیزستان عذرخواهی شد و به همه آنها هدیهای اعطا شد تا این موضوع تاخیر در رسیدنشان به مقصد از دلشان در آورده شود و تلاش کردیم تا به بازسازی روحی مسافران دست بزنیم.
اگرچه ریگی میگفت من صدای شلیک تیرهای اخطار جنگنده ایرانی را نمیشنیدم و گویا هم در داخل هواپیمای مسافربری صدای این شلیکها شنیده نمیشد، اما خلبان و کمکخلبان صحنه را کاملا مشاهده میکردند، اما خود ریگی میگفت که در داخل هواپیمای مسافربری من صدای شلیک جنگندهها را نشنیدم.
اوباما اینگونه ادعا میکرد که کار بزرگی انجام دادهاند. این در حالی است که سرویس اطلاعاتی آمریکا بالای سر جنازه بنلادن رسید، اما دیدیم که برای یک جنازه مرده چه کارهای تبلیغاتی انجام دادند که انگار آنها بنلادن را کشتهاند. این در حالی است که به اذعان همه سرویسهای اطلاعاتی و حتی پاکستانیها بنلادن قبل از عملیات آمریکاییها به دلیل بیماری کلیه مرده بود.
واقعا دیدیم که چه شلوغی کردند و در آخر اعلام کردند که بنلادن را ما کشتیم، اما اگر واقعا آمریکا هلیبرن کرده؟ آیا درست است؟ پاکستان که تابع دستورات آمریکا بود و خیلی از کشورها میتوانستند به آمریکا در این عملیات کمک کنند، اما چرا این کار را نکردند؟
هیچ کشور و هیچ سرویس اطلاعاتی در عملیات دستگیری ریگی به ما کمک نکرد. هیچ سرویس اطلاعاتی اعم از پاکستان و افغانستان در این عملیات ما را کمک نکردند.
آیا شما به این سرویسهای اطلاعاتی درخواست کمک داده بودید؟
- بله، این یک کار اطلاعاتی است. بالاخره با سرویس اطلاعاتی همسایه تبادلات اطلاعاتی وجود دارد. کما اینکه افغانیها و پاکستانیها هم از ما درخواستهایی دارند و تبادلاتی انجام میشود، اما در خصوص عملیات دستگیری ریگی این سرویسهای اطلاعاتی به ما کمک نکردند و حتی بعضا تلاش میکردند تا اطلاعات ریگی را مکتوم کنند.
نمیخواهم بگویم پاکستان هیچ کمکی نکرد. عبدالحمید برادر عبدالمالک ریگی را که آن موقع رسانهای هم شد، سرویس اطلاعاتی پاکستان با تلاشهایی که داشت تحویل ما داد. اما خود عبدالمالک به عنوان یک عنصر فرماندهی و عنصر ویژهای که حقیقتا به لحاظ شخصیتی هوش نسبی خوبی داشت و توان جمعآوری نیرو را داشت به این شکل زیر ضرب و برد اطلاعاتی ما قرار گرفت.
پس از عملیات دستگیری ریگی آیا پیامی از سوی سرویسهای اطلاعاتی کشورهای دیگر همانند روسیه دریافت کردید و این سرویسهای اطلاعاتی این عملیات را چگونه ارزیابی کردند؟
- در جلساتی که با آنها داشتیم و تبادلاتی که انجام میشد اعم از وزارتخارجه و رفتوآمدهایی که با برخی سرویسهای اطلاعاتی داریم، نوع این اقدام را پسندیده بودند و اعلام میکردند این عملیات منحصر به فرد بود و تا به حال به این شکل و بدون هیچگونه خونریزی چنین عملیاتی در دنیا انجام نشده است.
کشورها معمولا ادعای مبارزه با اقدامات تروریستی را دارند، اما برای دستگیری یک تروریست شاید دهها و صدها انسان بیگناه را میکشند، اما سرویس اطلاعاتی ایران بدون شلیک حتی یک تیر به سمت یک انسان بیگناه، فردی را که عامل خونریزی خیلیها بود را دستگیر کرد و قدرت اطلاعاتی کشورمان بدون کمک هیچ سرویس اطلاعاتی دیگری به منصه ظهور گذاشته شد و این خیلی مهم است.
الحمدلله در این موضوع مردم از نوع عملیات و پیروزی که رخ داد خیلی اظهار شادمانی کردند. مردم ما بیشتر برایمان ملاک بودند که الحمدلله فضای خیلی خوبی در کشور ایجاد شد.
دقیقا رصد ریگی را از چند وقت پیش از عملیات دستگیری آغاز کردید؟
- تقریبا از یک سال قبل رفت و آمدهایش را با سرویسهای اطلاعاتی دشمن تحت رصد داشتیم.
در خاک پاکستان و افغانستان ریگی را تحت نظر داشتید؟
تقریبا چون ارتباط وی با سرویسهای اطلاعاتی از جهتی برای ما مهمتر بود حدود 6 ماه قبل از دستگیری دیگر کاملا به وی نزدیک شده بودیم و خداوند لطف کرد و وی را در جایی دستگیر کردیم که هیچ بیگناهی کشته نشد.
پیش از این یک سال هم وی را تحت نظر داشتیم، اما اینکه به این نتیجه برسیم که میتوانیم وی را زنده دستگیر کنیم که بشود مستندسازی ارتباطاتش با سرویسهای اطلاعاتی کشورهای متخاصم را از خودش پرسید و از وی دریافت کرد، حدود 6 ماه قبل از دستگیری بود. یک سال پیش از عملیات دستگیری ریگی، وی چندین جا به کمینگاههای ما رفت.
کمینگاهها در داخل کشور بود و یا در خارج از کشور؟
-خیر، این کمینگاهها خارج از کشور و یا در حاشیه مرز بود.
ریگی هر جایی که نقل مکان میکرد به اتفاق خانوادهاش بود؟
- ریگی در برخی عملیاتها خودش حضور نداشت و گروههای حاشیهای عملیات انجام میدادند. ریگی عموما در مکانهایی حضور داشت که مردم بودند و به این وسیله برای خود حصار امنیتی ایجاد کرده بود و سعی میکرد بیشترین حفاظت را از خود داشته باشد، چون میدانست غیر از خودش کس دیگری مراقبش نیست و حتی سطح ملاقاتهایش را پایین آورده بود و ارتباطهای حضوری و سیستمی خود را محدود کرده بود.
خودش بود و چند نفری که محرم اسرارش بودند و به این وسیله تلاش داشت تا جانش را از بلایا به در ببرد، اما لطف خداوند با ما بود که این عملیات انجام شد.
خلبان هواپیمای مسافربری قرقیزستان پس از فرود اضطراری و پس از اینکه متوجه شد عبدالمالک ریگی در پرواز حضور دارد چه واکنشی از خود نشان داد؟
- خلبان ابتدا به ساکن مقاومت کرد و اعلام میکرد که این فرد مسافر ماست و نباید از پرواز پیاده شود که ما احکام بینالمللی برای دستگیری ریگی را در اختیار داشتیم و مهمتر اینکه «Wanted» در اختیار داشتیم و به لحاظ دیپلماتیک هم با قرقیزستان اقدامات دیپلماتیکی صورت گرفت.
قبل از عملیات دستگیری این اقدام دیپلماتیک با قرقیزستانیها انجام شد یا پس از انجام عملیات دستگیری؟
-خیر، پس از عملیات دستگیری. چون هنوز معلوم نبود که چه میشود و هرگونه اطلاعرسانی کار را خراب میکرد.
پس از عملیات دستگیری در چه فاصله زمانی موضوع را با دیپلماتهای قرقیزی مطرح کردید؟
- چند ساعت پس از دستگیری ریگی. این عملیات آخر شب بود. خلبان این سماجت را داشت تا مسافرش سوار هواپیما نشود حرکت نکند که با این اقدام دیپلماتیک موضوع حل شد.
ما تابع زور نیستیم که بگوییم باید حتما پرواز بدون ریگی حرکت کنی . به هر حال حق هر کشوری است و اگر احساس خطر از هواپیمایی بشود میتوان هواپیما را فرود آورد و رفع خطر کرد و سپس اجازه ادامه مسیر را دارد و طبق قانون بینالمللی این کار امکانپذیر است و ما نقض قوانین بینالمللی هوایی را انجام ندادیم. در ابتدای انقلاب اسلامی هم بسیاری از کشورها هواپیماهای کشورمان را مجبور به فرود اضطراری میکردند.
از حال و هوای ریگی در لحظهای که دستگیر شده بود و هنگامی که در حال انتقال بود توضیح دهید؟ واقعاً چهره ریگی در هنگام دستگیری وقتی در رسانهها منتشر شد، وحشتزده بود.
*مسئول پرونده ریگی در وزارت اطلاعات: ریگی خودش میگفت که من ترسیده بودم و به این موضوع اذعان داشت. پس از اینکه همکاران ما وی را به خارج هواپیما منتقل کردند گمان نمیکرد به این سادگی دستگیر شود. ریگی خودش میگفت حالا که دستگیر شدم تقاص این همه جنایت را خواهم داد.
برخورد همکاران ما که وی را دستگیر کردند و به خارج هواپیما منتقل کرده و سپس به زندان منتقل کردند برای ریگی بسیار جالب بود. فکر میکرد مانند خودش که یک انسان جانی است و مردم عادی را گروگان میگرفت و ماموران انتظامی را در گروگانگیریها و از ساعات اولیه آنان را مورد آزار و اذیت قرار میداد و دست و پاهای آنان را با زنجیر میبست و کتک میزد، امکان میداد که همکاران ما هم این برخورد را با وی داشته باشند. این در حالی بود که ریگی خودش میگفت من از برخورد شما بسیار تعجب کردم و ای کاش 5 سال قبل گیر شما میافتادم. ریگی میگفت من در زندان فهمیدم که جمهوری اسلامی ایران جای دیگر و چیز دیگری است و من اشتباه کردم و ای کاش این جنایتها را مرتکب نمیشدم.
ریگی به شدت از جنایات و اقداماتی که انجام داده بود خصوصا از سربریدن انسانهای بیگناه، شهادت سربازان وظیفه، عملیاتهای تروریستی انتحاری، به شهادت رساندن نمازگزاران مسجد امیرالمؤمنین (ع) و مسجد جامع، به شهادت رساندن سردار شوشتری و اقدامات جنایتکارانه در تاسوعای حسینی در چابهار به شدت پشیمان بود و میگفت مردم کشتن عاقبتی است که من گرفتار آن شدم و مکررا این موضوع را تکرار میکرد.
عبدالمالک ریگی بسیار علاقمند به فلسفه بود، البته شاید فلسفه بردی در بسیاری از مذاهب ندارد.
ریگی میگفت در دو سه ماه قبل از دستگیریام علاقمند به کتابهای شهید مطهری شدم. ریگی اینگونه تعریف میکرد که در این اواخر یکی از کتابهای شهید مطهری را خواندم که این کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بود. ناگهان در اواسط کتاب احساس کردم که دارم شیعه میشوم و کتاب را زدم به دیوار و گفتم «مطهری دیگر داری من را شیعه میکنی».
حالا این حرفها را ریگی در زندان میزد. اگر وی واقعا پشیمان شده بود باید بر میگشت و خود را تسلیم میکرد و جنایتهایش را کم میکرد، اما وی داشت میرفت که با آمریکاییها برای عملیاتها و ناامنیهای بعدی ببنند. ریگی اصلا در این فضا نبود که از راهی که رفته بازگردد. اینکه وی از راهی که رفته بود بازگشته و سپس ما وی را دستگیر کردیم، درست نیست.
در مدتی که ریگی در زندان بود پیغام به جایی داد تا پیگیر آزادیاش باشند؟
-خیر، همانطور که در برخی از فیلمهای منتشر شده مشاهده کردید ریگی پس از دستگیری شروع به حرف زدن کرد و آنهایی را که میدانست، گفت.
ریگی اخبار ما را تبدیل به اطلاع و یقین کرد. جاهایی که تردید و شک داشتیم و سندش هم موجود نبود را ریگی تبدیل به یقین کرد. ریگی به تنهایی با یک افسر اطلاعاتی سرویس اسرائیل و آمریکا ملاقات کرده بود و این موضوع را خود ریگی میدانست و آن افسر اطلاعاتی و در این خصوص نه عکس و نه فیلمی موجود بودنه چیز دیگر. ما تنها خبری داشتیم که ریگی در محلی با این افسر اطلاعاتی قرار ملاقات داشته که پس از دستگیری وی به تشریح جزئیات این دست از ملاقاتها پرداخت.
ریگی در اعترافات خود به نحوه حمایتهایی که سرویسهای اطلاعاتی بیگانه از وی داشتند هم اشاره کرد؟
- آن چیزی که یک تروریست نیاز دارد حمایت سرویس اطلاعاتی متخاصم و پول است و این اعطای پول هم در قالب حمایت شکل میگیرد و بالاخره پول حلال مشکلات است.
در جریان به شهادت رساندن سردار شهید شوشتری و اقدامات تروریستی بعدی آیا ریگی اطلاعات محرمانهای از سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل دریافت کرده بود؟
- بله، ریگی در سال 88 دستگیر شد. وی ارتباط با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه را از سالهای 83 و 84 آغاز کرد اما در ابتدا با یک یا دو واسطه بود و آرام آرام به این سرویسها نزدیکتر شد و در نتیجه جنایتهایش بیشتر شد.
در واقع پس از اقدامات تروریستی در مسجد جامع زاهدان که نزدیک به 350 شهید و مجروح داشت دیگر نوع اثرگذاری خود را بیشتر کرده بود.
در بحث به شهادت رساندن شهید شوشتری، ریگی اطلاع دقیق پیدا کرده بود و سرویسهای بیگانه هم برای ایجاد ناامنی پولهایی را به وی پرداخت کرده بودند. در این خصوص میان ریگی و سرویسهای اطلاعاتی بیگانه تعریف کارهایی انجام میشد و در نتیجه اقداماتی تروریستی شکل میگرفت.
آیا ریگی اقدامات و برنامههای تروریستی بعدی را هم در نظر داشت و در اعترافاتش آنها را بازگو کرد؟ زمانبندی برای اقدامات تروریستی بعدی داشت؟
-بله، اما زمانبندی نشده بود. دستور کلی ایجاد ناامنی در داخل کشور بود و حمایتهای مالی هم میشد. در برخی از عملیاتها هم با سرویس اطلاعاتی دشمن طی ملاقاتهایی که داشت دستور میگرفت تا در فلان جای ایران و فلان مرز کشور عملیات تروریستی انجام دهد. بخشی از این صحبتها و اعترافهای ریگی در رسانهها آمده و بخش دیگری هم نیامده که آرامآرام آنها هم اعلام میشوند.
تاثیر عملیات دستگیری ریگی توسط دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کشورمان در فضای بینالمللی چگونه بود؟
- اولین تاثیر بحث نوع عملیات بود که بر روی اشرار منطقه اثر گذاشت و این شکل عمیلیات به شدت اشرار منطقه را وحشتزده کرد و در اذعانهای مختلفی که داشتند بارها به این موضوع اشاره کردند.
اثر دیگری که این عملیات در منطقه گذاشت کلاس اطلاعاتی ما را به حمدالله بالا برد و همه اینها عنایت خداوند و امام زمان (عج) و به برکت خون شهدا بود.
اینکه اطلاعاتی به شما برسد و همکاریهای لازم انجام بشود و اخبار دقیق شده و هواپیمای ارتش پرواز کند و هواپیمای حامل ریگی را فرود بیاورد. اگر اینا را کنار همدیگر قرار دهیم جز توکل به خدا و به برکت خون شهدا نبود.
در جامعه جهانی اولین لذت را مردم کشورمان بردند و خیلی خوشحال شدند. مردم شرق کشور خیلی خوشحال شدند، به خصوص خانواده شهدا، مجروحان و آسیبدیدهها به شدت خوشحال بودند که برای ما بسیار ارزشمند بود و شاید این خانوادهها یادشان رفت که شهید دادهاند چون از این نوع اقدام خوشحال بودند. واقعا تبریکها و و تقدیرهای فراوانی از وزارت اطلاعات شد و پس از آن نیز در عرصه بینالمللی و جهانی کشورهای مختلف از ما تشکر کردند که این نوع اقدام صورت گرفت . این کشورها اعلام میکردند که ما هم دوست داریم از اینگونه اقدامات در مقابله با تروریستها انجام دهیم و باید چکار کنیم و چگونه جلو برویم.
با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. اگر در پایان مطلبی دارید بفرمایید؟
- انشاءالله دعا کنیم که 5 مرزبان کشورمان که به تازگی به گروگان گرفته شدهاند به سلامتی به کشور بازگردند و امیدواریم کشور پاکستان در این خصوص همکاریهای لازم را داشته باشد.
کد خبر: ۲۷۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۴
عراقچی با وجود اینکه یکی از دیپلمات های شاخص در دو دولت محمود احمدی نژاد بود با روی کار آمدن حسن روحانی نه تنها کنار گذاشته نشد بلکه ارتقا هم پیدا کرد. گویی که وزیر خارجه جدید به قابلیت بالای او پی برده بود. جواد ظریف پس از انتخاب عراقچی مورد انتقاد قرار گرفت، نه در افکار عمومی بلکه در محافل خصوصی. ظریف عراقچی را به معاون بین الملل باز گردانده بود و از همه مهمتر او را به عنوان دست راست خود در مذاکرات هسته ای برگزیده بود.به گزارش فرارو، سید عباس عراقچی دیپلمات 51 ساله متولد تهران و معاون حقوقی و امور بین الملل وزارت خانه سابقه بلند بالایی در دستگاه دیپلماسی ایران دارد. در سال 1370 به عنوان کارشناس بخش بین الملل وارد وزارتخانه شد و آرام آرام پله های ترقی را طی کرد. اولین پست مهم دیپلماتیک او سرپرستی نمایندگی ایران در سازمان کنفرانس اسلامی در سال 73 بود، پس از آن چند سالی در سمت های پژوهشی و مطالعاتی ایفای نقش کرد. در سال 78 سفیر اکردیته ایران در تالین-استونی شد. ماموریت وی تا سال 82 ادامه داشت، او در همان زمان سفیر ایران در فنلاند نیز بود. عراقچی در سال 82 رئیس اداره اول اروپای غربی وزارت امور خارجه شد. او تا سال 83 در این سمت باقی ماند. از سال 83 تا 84 رییس دانشکده روابط بین الملل وزارت خارجه بود. پس ار انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور و حضور منوچهر متکی در وزارت خارجه، عباس عراقچی نیز جهش بلندی داشت. او از سال 84 تا سال86 به عنوان معاون حقوقی و امور بین الملل وزارت خارجه ایفا نقش کرد. معاونتی که یکی از مهمترین معاونت های وزارتخانه به حساب می آید. پس از آن در سال 86 به عنوان سفیر ایران در ژاپن عازم توکیه شد. ماموریتش در ژاپن تا سال 90 ادامه داشت. عراقچی در ابتدای سال 92 سخنگوی وزارت خارجه شد و پس از پیروزی حسن روحانی از سوی جواد ظریف به عنوان معاون حقوقی وزارتخانه انتخاب شد. عراقچی در ماه های پایانی حضور سعید جلیلی در شورای عالی امنیت ملی به عنوان یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای فعالیت کرد.سابقه عراقچی در وزارت خارجه هم دیپلماتیک است و هم پژوهشی. وی مدرک لیسانس خود را در رشته روابط بینالملل از دانشگاه تهران اخذ کرده و از همین دانشگاه در رشته علوم سیاسی و در مقطع فوق لیسانس ادامه تحصیل داد. عراقچی سپس به انگلستان رفت و از دانشگاه کنت دکترای خود را در رشته اندیشههای سیاسی دریافت کرد. سید عباس عراقچی به زبانهای انگلیسی و عربی تسلط دارد. عراقچی با وجود اینکه یکی از دیپلمات های شاخص در دو دولت محمود احمدی نژاد بود با روی کار آمدن حسن روحانی نه تنها کنار گذاشته نشد بلکه ارتقا هم پیدا کرد. گویی که وزیر خارجه جدید به قابلیت بالای او پی برده بود. جواد ظریف پس از انتخاب عراقچی مورد انتقاد قرار گرفت، نه در افکار عمومی بلکه در محافل خصوصی. ظریف عراقچی را به معاون بین الملل باز گردانده بود و از همه مهمتر او را به عنوان دست راست خود در مذاکرات هسته ای برگزیده بود. پس از اینکه ماموریت تازه عراقچی مشخص شد، او نقش فعال خود را در مسائل دیپلماسی ایران مخصوصا پرونده هسته ای ایفا کرد. عراقچی با گذشت زمان بسیار کوتاه توانست به یک چهره رسانه ای و کاریزماتیک تبدیل شود. او برخلاف جواد ظریف کمتر می خندد و جدیت بیشتری از خود نشان می دهد و برخلاف مجید تخت روانچی کمتر گوشه گیر است و چهره ای رسانه ای است. به این ترتیب با این سه دیپلمات ترکیب مناسبی در تیم مذاکره کننده هسته ای ایجاد شد.عراقچی در حال حاضر نه تنها مذاکره کننده ارشد هسته ای است بلکه عملا نقش سخنگوی تیم مذاکره کننده را نیز بر عهده دارد. او در سه دور مذاکرات ژنو به شکل مستمر با خبرنگاران ارتباط برقرار می کرد و درباره مذاکرات اطلاع رسانی می کرد. نقش اطلاع رسانی او در مذاکرات ژنو سه بیش از پیش پر رنگ شد. او در روز دوم مذاکرات نشست خبری برگزار کرد، نشست خبری که بازتاب گسترده ای داشت و در مقاطع مختلف با اظهار نظرهای کوتاه خود جو مذاکرات را تحت تاثیر قرار می داد. فعالیت عراقچی در نشست ژنو سه مورد توجه ویژه رسانه ها قرار داشت به گونه ای که هاآرتص روزنامه مشهور اسرائیلی از او به عنوان "پلیس بد" تیم مذاکره کننده ایران یاد کرد. او در در طول تمام مذاکرات سعی می کرد خواسته های حداکثری ایران را مطرح نماید، شاید همین عامل و چهره نه چندان خندانش باعث شده بود که از سوی این رسانه اسرائیلی "پلیس بد" خوانده شود. هاآرتص جواد ظریف را پلیس خوب تیم مذاکره کننده ایرانی معرفی کرده بود، مرد خندان وزارت خارجه ایران. عباس عراقچی در نشست های مذاکرات که در سطح معاونان برگزار می شد رییس تیم مذاکره کننده ایرانی بود.
کد خبر: ۲۲۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۴
در حکمی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی، سعید جلیلی به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد.
به گزارش آوای دنا،حضرت آیتالله خامنهای در حكمی آقای دكتر سعید جلیلی را به عضویت در دوره جاری مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب كردند.متن حكم رهبر انقلاب اسلامی به اين شرح است:بسم الله الرحمن الرحیمجناب آقای دكتر سعید جلیلی با توجه به تجارب باارزشی كه طی چند سال اخیر در تصدی دبیری شورایعالی امنیت ملی اندوختهاید و با تشكر از زحمات و خدمات جنابعالی، شما را به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام در دورهی جاری منصوب میكنم.توفیقات جنابعالی را از خداوند متعال خواستارم.سید علی خامنهای۲۱ شهریور ۱۳۹۲
کد خبر: ۲۰۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۱
مرکز تحقيقات صدا و سيما اعلام کرد: طبق شيب افزايش رشد آراء کانديداها، قاليباف دو دوره ديگر و رضايي پنج دوره ديگر رئيس جمهور خواهند شد/پيامک روحاني به قاليباف: نه خوشگلم نه بورم، الان رئيس جمهورم
به گزارش آوای دنا، نشریه پنجره نوشت: در ايام انتخابات، بازار پيامکهاي طنز داغتر شده بود. مردم در قالب طنز ديدگاههاي سياسيشان را رد و بدل ميکردند. برخي از اين پيامها که قابل چاپ بود، در ادامه ميآيد:قبل از انتخابات:فکر ميکنم غرضي واقعا توجيه نيست که روي کاغذ، اون هم ميتونه رئيسجمهوري بشه. کلا فکر ميکنه بهعنوان يکي از مردم اومده تو مناظره.فقط غرضيه که ميتونه در پاسخ به همه سؤالات، تاريخ ايران رو از زمان هخامنشيان تا احمدينژاد زير تيغ نقد ببره.واکنش روشنفکران لندننشين به نتايج انتخابات:سؤال: کي اول شد؟۱- جليليخب از اولش معلوم بود، اينا نميذارن کسي ديگه رئيسجمهوري شه. اسکلايي مث شما بازيچه اينا ميشن۲- قاليبافخب از اولش تابلو بود جليلي رو آوردن که قاليباف انتخاب بشه، شک داشتي؟ ... واقعا اسکلي۳ - رضاييميدونستم، اينا بهرحال يه سري رو رو ميکنن، اما يکي رو ميخوان که هم از خودشون باشه، هم سوپاپ اطمينان باشه. خيلي واضح بود از اولش. اسکلا چرا نفهميديد از اول۴ - ولايتيخب تابلو بود، از خودشون يکي رو انتخاب کردن بقيه هم سرکاري بودن، شمام اسکل بوديد رفتيد دنبال روحاني۵ - روحانيمعلوم بود، اينا گير کردن تو کار هستهاي، روحاني رو آوردن که نجاتشون بده. شماهام افتاديد دنبالش، فقط کمک کرديد به اينا که نجات پيدا کنن. اسکليد همهتون۶ - غرضيدفه پيش هم يکي انتخاب شد که هيشکي فک نميکرد، اين دفه هم همون کارو کردن، سخت نيست درک اين چيزا اسکل جان«فرصت» و «ظرفيت» ميخوان بعد از انتخابات از سعيد جليلي شکايت کنن. زخم شدن.کاش براي ازدواج هم مثل انتخابات عمل ميشد. چندتا نامزد توسط مامانم تأييد صلاحيت ميشدن. ميآمدن دونه دونه از هنرهاي خود و برنامههاشون برام توضيح ميدادند، بعدش منم سر فرصت با بصيرت و آگاهي همسرمو انتخاب ميکردم.مهمتر اين که: هر چهار سال يکبار هم فرصت داشتم يه حماسه ديگري بيافرينم!هنگام شمارش آراء:پيامک رضايي به غرضي: اگه رأي نياوردي ناراحت نشو! منم اولاش تفريحي کانديدا ميشدم!پيامک کروبي به روحاني: نخواب حسن! خطرناکه حسن!غرضي تنها کسيه که امشب راحت خوابيده!يه روز روحاني و قاليباف داشتن ميرفتن دور دوم، جليلي مياد ميگه: ئه، ئه، ما سه تا رو کجا ميبريد؟بعد از انتخابات:احمدي نژاد الان داره لامپ مهتابي اتاقشو باز ميکنه، ميگه خودم خريدم ميخوام ببرمش.حکومت حاضر نشد حتي فقط چيزي حدود ۲۵۰هزار رأي را جابهجا کند تا انتخابات به دور دوم برود، ولي ۱۱ميليون رأي را هم نخواند و هم جابهجا کرد! مملکته داريم؟!قاليباف اعلام کرد تا اطلاع ثانوي اتوبان امام علي، صدر و حتي همت مسدود است؛ آشغالهاتونو هم بديد روحاني جونتون براتون ببرههم سازش هم تسليم درود بر روحانيپيامک روحاني به قاليباف: نه خوشگلم نه بورم، الان رئيس جمهورمبدبخت شديم رفت، مثل اينکه روحاني ديشب تو شلوغيا کليدشو گم کرده!آقا شايد باورتون نشه، از موقعي که روحاني رئيس جمهور شده، کشوي ميزم راحت بسته ميشه. روحاني متشکريم!از رئيس جمهوري ميخواهيم فيلترينگو از دوماه ديگه برداره؛ من پروکسي سه ماهه خريدم، استفاده کنم حيفهقراره اگر تيمملي کره رو نبره و نره جامجهاني، بريزيم بگيم تقلب شدهتو اين يک هفته مملکت از شرايط شعب ابيطالب به لاس و گاس تغيير کردهدولت غم سراومد / رفيق اکبر اومد / ببين چه با ناز اومد / حسن کليد ساز اومدخوب خداي عزيز! بابت اين شاديها خيلي ممنونيم، حالا برو سر اصل مطلب و بگو دقيقا از ما چي ميخواي!؟احمدينژاد در حال برگشت به گرمسار: يادش بخير پارسال اين موقع نيويورک بوديمروحاني از غرضي دعوت کرد به همراه چندنفري که به او رأي دادند برند منزلش برا شامآن چنان صلواتهاي جليلي فرستادند که فضا روحاني شدميگن اشتون مهرش رو گذاشته اجراميگن قاليباف دستور داده پل صدر رو خراب کنن باهاش تونل توحيد رو پر کننآگهي مناقصه فروش تجهيزات سازمان انرژي اتمي: سانتريفيوژ دانهاي ۲۰هزارتومانمرکز تحقيقات صدا و سيما اعلام کرد: طبق شيب افزايش رشد آراء کانديداها، قاليباف دو دوره ديگر و رضايي پنج دوره ديگر رئيس جمهور خواهند شد.محسن رضايي به اعضاي ستاد تبليغاتياش گفت: جهت جلوگيري از اسراف در هزينههاي تبليغاتي خواهشمند است بنرها را مرتب تا کنيد تا در دوره بعدي استفاده کنيم.انتخاب شايسته سيد حسين موسويان به سمت دبير شوراي امنيت ملي را به جبهه پايداري و نامزد اصلحشان تبريک عرض ميکنيم.ذکر برخي اصولگرايان: يا حجتبن الحسن / کليدو بگير از حسندکتر شريعتي: «ايام انتخابات شده، يادي از ما نميکنيد؟ بيمعرفتا!»
کد خبر: ۱۷۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۰۶
جدول آرای نامزدها به تفکیک استان ها را که نگاه می کنی در برخی استان ها رای بالای برخی نامزدها قابل پیش بینی است و در برخی استان رفتار انتخاباتی مردم آن استان، غیرقابل پیش بینی بوده است.سایت تحلیلی خبری آوای دنا:معادلات قالیباف در تهران به هم ریختتونل توحید، تونل نیایش، اتوبان امام علی، بوستان ولایت و همه پروژه هایی که جنوب را به شمال تهران وصل می کرد نماد مدیریت شهری محمد باقرقالیباف در هشت سال گذشته است. تابلوهای روزشمار پروژه های شهری، بهره برداری از این پروژه ها را تقریبا در سر موعد نشان می داد، اقدامات عمرانی قالیباف در تهران، انتظار رای اول را برای او در این کلان شهر بار آورده بود. اتفاقی که نیفتاد. حسن روحانی در تهران با یک میلیون و 326 هزار و 964 هزار رای در صدر قرار گرفت و محمد باقر قالیباف 725 هزار و 854 رای در تهران کسب کرد.مشهد، قالیباف دوم، جلیلی سومبا وجودی که دو نامزد انتخاباتی این دوره از خطه خراسان رضوی بودند اما مردم این استان بیشترین رای را به روحانی داده اند. دراستان خراسان رضوی از بین سه میلیون و 28 هزار و 910 رای حسن روحانی 43 درصد آرا را به دست آورده و محمد باقر قالیباف که اهل طرقبه مشهد است 32 درصد آرا را کسب کرده است. سعید جلیلی دیگر نامزد مشهدی این دوره از انتخابات در استان خراسان رضوی 13 و نیم درصد آرا را به دست آورده است. در شهرستان مشهد هم حسن روحانی با 498هزار و 2رأی، محمدباقر قالیباف با 442هزار و 71رأی، سعید جلیلی با 222هزار و 971رأی در رتبه های اول تا سوم قرار گرفته اند.استانی که رضایی بالاترین رای را آوردخوزستان و اهواز، دیاری بود که قالیباف و محسن رضایی چندباری به آنجا سفر کردند. دو فرمانده جنگ ازظلمی که به اهواز و خرمشهر رفته صحبت کردند و با عشایر استان هم دیدار کردند. حسن روحانی هم به این دیار سفر کرد. تفاوت در این بود که رضایی متولد این استان است و طبیعی هم بود که در این استان بالاترین رای را بیاورد. او در خوزستان 921 هزار و 570 رای آورد و حسن روحانی در مرتبه دوم 675 هزار و 492 رای آورد. قالیباف در این استان 117 هزار و 977 رای آورده بود.رای روحانی در شهرستان محل تولد احمدی نژاددر سمنان استان محل تولد حسن روحانی، طبیعی بود که بالاترین رای برای وی باشد. روحانی در این استان 157 هزار و 133 رای کسب کرده است. در مرتبه دوم محمد باقر قالیباف 87 هزار و 598 رای کسب کرده است. نکته جالب رای حسن روحانی و قالیباف در شهرستان های سرخه- محل تولد روحانی- و آرادان- محل تولد احمدی نژاد- است. روحانی در آرادان 4 هزار و 20 رأی آورده و محمدباقر قالیباف 2 هزار و 91 رأی. حسن روحانی در سرخه شهرستان محل تولد خود از مجموع 12366 رای 8هزار و 639 رای کسب کرده و قالیباف توانسته است یک هزار و 444 رای کسب کند.استانی که معادلات را تغییر دادرفتار انتخاباتی مردم قم غیرقابل پیش بینی ترین رفتار انتخاباتی این دوره بود. از آنجایی که رسانه های حامی علی اکبرولایتی خبر حمایت جامعه مدرسین حوزه عملیه قم از وی را منتشر کرده بودند انتظار بود ولایتی رای قابل تاملی در این استان بیاورد. اما مردم این استان ظاهرا تمایل داشتند رئیس جمهورشان عباپوش و روحانی باشد. حسن روحانی در این استان 210 هزار و 677 رای آورد و سعید جلیلی در مرتبه 121 هزار و 237 رای کسب کرد. محمدباقر قالیباف 89 هزار و 987 رای در این استان کسب کرد.یزد با عارف بودزمانی رئیس جمهور کشور و معاون اولش یزدی بودند. محمدرضا عارف معاون اول سید محمد خاتمی که این دوره در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شده بود در روزهای پایانی به توصیه خاتمی و به نفع روحانی کنار کشید. عارف، حرف مراد خود را پذیرفت و یزدی ها از عارف خط گرفتند. رای قالیباف، جلیلی و سایر نامزدها در استان یزد به 100 هزار هم نرسید. حسن روحانی در این استان با کسب 343 هزار و 361 رای، در رتبه اول قرار گرفت.رای جالب هم استانی های مشایی به روحانینکته جالب دیگر آنکه هیچ تحلیلی هم بر آن نمی توان نوشت رایی است که هم استانی های اسفندیار رحیم مشایی به روحانی داده اند. استان مازندران از استان هایی است که روحانی رای چشمگیری در آن جا کسب کرده است. از یک میلیون و نهصد هزار رایی که در این استان جمع آوری شده است نزدیک به یک میلیون و صد هزار نفر به حسن روحانی رای داده اند و هشتصد هزار بقیه بین سایر نامزدها پخش شده است.شبکه ایران
کد خبر: ۱۷۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۳۰
نتایج شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری به تفکیک در هشت شهرستان کهگیلویه و بویراحمد اعلام شد.به گزارش آوای دنا به نقل از مهر، از تعداد 120هزار و ۸۳۲ رأی ماخوذه در شهرستان بویراحمد، محسن رضایی ۶۱ هزار و ۴۰۴ رأی، حسن روحانی ۴۰ هزار و ۸۷ رأی، سعید جلیلی هشت هزار و ۹۵۸ رأی، محمد باقر قالیباف شش هزار و ۷۸۶ رأی، علی اکبر ولایتی سه هزار و ۴۷۴ رأی و محمد غرضی ۳۳۹ رأی کسب کردند.از مجموع آرای ۶۴ هزار و ۲۶۲ رأی در شهرستان کهگیلویه، محسن رضایی ۳۳ هزار و ۶۷۶ رأی، حسن روحانی ۲۲ هزار و ۵۴۳ رأی، جلیلی سه هزار و ۲۵۶ رأی، قالیباف یکهزار و ۶۲۸ رأی، ولایتی یکهزار و ۶۵۸ رأی و غرضی ۲۲۹ رأی حائز شدند.از مجموع۶۱ هزار و ۷۱۹ رأی آرای ماخوذه در شهرستان گچساران، حسن روحانی ۳۵ هزار و ۷۶۶ رأی، محسن رضایی ۱۲ هزار و ۴۹ رأی، سعید جلیلی چهار هزار و ۵۲۹ رأی، محمد باقر قالیباف چهار هزار و ۲۳۹ رأی، علی اکبر ولایتی دو هزار و ۴۹۹ رأی و محمد غرضی ۴۲۲ رای به دست آوردند.در شهرستان باشت از مجموع 12 هزار و ۵۸۵ رأی، محسن رضایی سه هزار و ۲۵۴ رأی، حسن روحانی شش هزار و ۱۷۸ رأی، سعید جلیلی ۹۳۹ رأی، محمد باقر قالیباف یکهزار و ۲۳۱ رأی، علی اکبر ولایتی ۶۳۹ رأی و محمدغرضی ۴۱ رأی به دست آوردند.در شهرستان بهمئی نیز از مجموع ۱۹ هزار و ۷۵۷ آرای مأخوذه، محسن رضایی هشت هزار و ۹۴۴ رأی، حسن روحانی شش هزار و ۳۱۳ رأی، سعید جلیلی یکهزار و ۶۸۹ رأی، محمد باقر قالیباف ۹۸۶ رأی، علی اکبر ولایتی یکهزار و ۴۷۵ رأی و محمد غرضی ۸۹ رأی کسب کردند.در شهرستان چرام نیز از مجموع ۱۸ هزار و 62 رای، محسن رضایی هفت هزار و ۲۶۲ رأی، حسن روحانی هفت هزار و ۱۰۲ رأی، سعید جلیلی یکهزار و ۸۵۱ رأی، محمد باقر قالیباف ۸۳۳ رأی، علی اکبر ولایتی۵۵۳ رأی و محمد غرضی ۷۱ رأی به دست آوردند.از میزان ۲۴ هزار و ۵۷۳ رأی ماخوذه در شهرستان دنا، محسن رضایی ۱۱ هزار و ۳۵۹ رأی، حسن روحانی هفت هزار و ۴۶ رأی، سعید جلیلی دو هزار و ۸۹۲ رأی، محمد باقر قالیباف یکهزار و ۸۳۹ رأی، علی اکبر ولایتی ۹۹۶ رأی و محمد غرضی ۱۱۰ رأی کسب کردند.کل آرای ماخوذه در شهرستان لنده نیز ۱۱ هزار و ۴۲۳ رأی بود که از این تعداد، محسن رضایی شش هزار و ۸۶۱ رأی، حسن روحانی سه هزار و ۷۳ رأی، سعید جلیلی ۵۱۵ رأی، محمد باقر قالیباف ۲۹۴ رأی، علی اکبر ولایتی ۴۰۲ رأی و محمد غرضی نیز ۴۲ رأی بدست آوردند.
کد خبر: ۱۷۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۶
آنها آمده بودند تا ثابت کنند که انقلاب اسلامی علیرغم کینه و عداوت دشمنان داخلی و خارجی با اقتدار و با عزت مسیر خود را می پیماید و تبلیغات بیگانگان و سیاه نمایی فریب خوردگان داخلی هیچ گونه تاثیری در اراده جدی ملت ایران در مسیر عزت و تداوم راه شهیدان نخواهد داشت
کد خبر: ۱۷۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۵
آوای دنا:در حالی که کمتر از 4 روز تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نمانده است زمزمه های تغییراتی بنیادی اهم از ائتلاف تا تغییر در نظرسنجی ها و غیره در آرایش های انتخاباتی به گوش می رسد که در ادامه به چند مورد اشاره می گردد.
خاتمی بگوید روحانی ، می پذیریمحسن رسولی سخنگوی ستاد انتخاباتی محمد رضا عارف گفت:به نظر من محمدرضا عارف تنها کاندیدایی هستند که به نمایندگی از جریان اصلاحات وارد انتخابات شدهاند و مشاهدات موجود نشان میدهد که ایشان یکی از چهره های شانس دار هستند و به همین دلیل طرفدارانش منتظر هستند تا پیروزیاش را جشن بگیرند.وی همچنین در مورد کنارگیری دکتر عارف به نفع روحانی خاطر نشان کرد:خاتمی بگوید روحانی ، می پذیریموی در ادامه افزود ،هر ساز و کاری که مورد تایید آقای خاتمی باشد، مورد قبول دکتر عارف خواهد بود / اگر مردم به مانند گذشته برای رای دادن رغبت داشته باشند و در محل رای گیری حاضر شوند، هیچ یک از کاندیداهای فعلی توان رقابت با عارف را ندارند.رشد چشمگیر آرای محسن رضایی در جدیدترین نظرسنجی ها:جهش آرای محسن رضایی از 13.8 درصد به بیش از 18.4 درصد از نکات جالب این نظرسنجی است، که حاکی از اقبال عمومی به سخنان رضایی در مناظرههاست؛ هرچند برخی استقبال پرشور مردمی در سفرهای اخیر محسن رضایی را عامل این خیزش میدانند.گفته می شود رضایی در استانهای خوزستان ، کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال بختیاری رای اول را دارد همچنین خبرها از افزایش چشمگیر آراء وی در استانهای شمالی و حتی استان تهران حکایت دارد.جلیلی به هیچ عنوان انصراف یا ائتلاف نمی کندرییس ستاد انتخاباتی سعید جلیلی علی اعلام کرد که این کاندیدای ریاست جمهوری همانطور که در کنفرانس خبری در یاسوج مطرح کرد به هیچ عنوان قصد انصراف و یا ائتلاف با کسی را ندارد.علی باقری افزود: پس از انجام مناظرهها و استقبال از مواضع انقلابی ایشان شاهد موج گسترده استقبالهای مردمی در سفرهای استانی ایشان هستیم و برنامههای ایشان به قوت تا پایان مهلت تبلیغات ادامه خواهد داشت.لغو سخنرانی ولایتی به دلیل عارضه قلبیسخنرانی امروز صبح علی اکبر ولایتی به دلیل حادث شدن عارضه قلبی لغو شد.به گزارش منابع خبری، قرار بود در ادامه برنامههای تبلیغاتی؛ علی اکبر ولایتی امروز در اسلامشهر برای سخنرانی در جمع مردم این شهرستان حاضر شود که حادث شدن بیماری قلبی و ضعف جسمانی مانع از آن شده است. بنابراین فرد دیگری این سخنرانی را انجام خواهد داد.
کد خبر: ۱۷۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۰
عضو شورای مرکزی جبهه پایداری گفت: جلیلی با گفتمان انقلاب به دنبال آن نیست که برای اثبات خود سیاهنمایی کند.اوای دنا/به گزارش خبرنگار فارس، ستار هدایتخواه ظهر امروز در جمع مردم شهر یاسوج و هواداران سعید جلیلی در محل حسینیه امام خمینی این شهر گفت: مردم از جنس مقاومت و ایستادگی و مبارزه هستند و جلیلی نیز از جنس مقاومت است.وی تصریح کرد: جلیلی از سوی دیگر نگاه قرآنی به انسانها دارد و آنها را دارای کرامات انسانی میداند و در نگاه توحیدی دمزدن از مسائل قومی و قبیلهای و نژادی تفکری شرکآلود است.نماینده ادوار هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در نگاه جلیلی هرکس به هر شیوه مسائل قومی و قبیلهای را مطرح کند و در صدد تحریک اقوام باشد بر خلاف امنیت ملی گام برداشته است.هدایتخواه تصریح کرد: در برنامه حیات طیبه، جلیلی هوشمندانه به نارساییها پرداخته و مسائلی را بیان کرده که امروز ملت به صورت علنی با آن دست به گریبان است.این فعال سیاسی اصولگرا تصریح کرد: به جلیلی رأی میدهیم چون در عرصه انتخابات اخلاقمدارترین کاندیدا به شمار میرود و وعده پوچ و توخالی نمیدهد.وی افزود: به جلیلی رأی میدهیم چراکه به شعور مردم احترام میگذارد و از حرفهای شعاری پرهیز میکند و برای اثبات خود دیگران را تخریب نمیکند.نماینده سابق مجلس شورای اسلامی ادامه داد: جلیلی برای کسب تنها چند عدد رأی بر خلاف شرع گام برنمیدارد و سیاهنمایی و بحراننمایی نمیکند.هدایتخواه با ذکر این سخن که جلیلی هیچگاه منممنم نمیکند، افزود: جلیلی با بصیرت است و از حقوق ملت دفاع میکند.وی گفت: جلیلی ریشه انحراف را میداند و با آن مبارزه میکند و به همین خاطر مردم در 24 خرداد به گفتمان انقلاب رأی میدهند.
کد خبر: ۱۷۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۰
در مناظرات انتخاباتی سال 88، تکیه بیش از حد یکی از نامزدهای مطرح به یک کلمه، تا آنجا پیش رفت که یکی از همراهان و اعضای ارشد ستاد او در خاطرات روزانه خود نوشت که درباره تکیه کلام «چیز» بر ما ایراد می گیرند. او در توضیح نوشت که این نامزد انتخاباتی انسان حرافی نیست و به مجادله لفظی با کسي نمي پردازد، اما عميق و با برنامه است. مردم شريف نيز اتکايشان به جوهره افراد است نه لفظ و لفاظي.مجله مهر: سعید جلیلی می گوید «ظرفیت»، قالیباف از «به هر حال» زیاد استفاده می کند، محسن رضایی در ابتدای هر جمله اش «من» را نگوید کلامش منعقد نمی شود، حداد عادل از «تدبیر» می گوید، غرضی سنش را به رخ نامزدهای دیگر می کشد و روایت تاریخ می کند، گلایه دارد که نامزدها به گذشته برنگردند و برنامه دهند اما از قیمت دلار در دوران رضا شاه پهلوی سخن به میان می آورد، عارف از کلمه «بحث» زیاد استفاده می کند و از دانشجویان ستاره دار می گوید و ولایتی هم مدام پای امیرکبیر، باقرخان و ستارخان را به مناظرات می کشاند.استفاده سعید جلیلی از کلمه «ظرفیت» و «تهدید» در اولین مناظره انتخاباتی که مناظره اقتصادی نامزدها هم بود، خودی نشان داد. چنان شد که یکی از سایت های خبری در مناظره دوم به شمارش میزان استفاده سعید جلیلی از کلمه ظرفیت روی آورد و در پایان مناظره نوشت که جلیلی در این مناظره 52 بار ظرفیت را به زبان آورده است. سعید جلیلی البته در همایش و نشست های تبلیغاتی خودش هم همین کلمه را کم استفاده نمی کند. آنجا که در جریان یکی از سفرهای تبلیغاتی اش یکی از مخاطبان از او سوال می کند که تیم برای اداره دولت ندارد، او جواب می دهد که مگر در جبهه ها چگونه ظرفیت ایجاد شد؟ سعید جلیلی از کلمه «فرصت» هم زیاد استفاده می کند. در مناظره فرهنگی که مناظره دوم نامزدها بود، جلیلی بارها از ترکیب تهدید و فرصت استفاده کرد.محمد غرضی کلیدواژه های مختلف دارد. مشخص نیست محمد غرضی با این همه اطلاعات تاریخی چرا در یک مقطع وزیر نفت شده و در مقطع دیگر هم وزیر مخابرات کشور. او در سه مناظره اخیر بیش از 15 بار روایت تاریخی نقل کرد. در مناظره اقتصادی گفت که «ما در 100سال گذشته تولید نداشتیم و اشتغال وقتی سامان پیدا می کند که تولید سامان پیدا کند و اشتغال بعد از اینکه محکم جلوی تورم بایستیم تولید می شود». یا در مناظره فرهنگی اشاره می کند که «سید علی همدانی در زمان حمله تیمور به کشمیر می رود با صومعه مباحثه می کند و تمام شرق خاورمیانه را مسلمان می کند این توسط دولت انجام نشده من بزرگان را می بینم این که توانایی های دولت و مسئولیت های دولت چیست»، در مناظره سیاسی هم نامزدهای دیگر را رها کرد و خطاب به حیدری مجری برنامه گفت که «آقای حیدری سال 1328 هنگامی که سازمان ملل تاسیس شد در مسجد نو اصفهان، مرحوم حاج میرزا رضا شیرازی به منبر رفت و قانون شورای امنیت را با نامه حضرت امیر به مالک مقایسه کرد و گفت ببینید مردم این منشور سازمان ملل است و این هم مکاتبه حضرت امیر».غرضی البته روی سن خود و 16 سالی که در این کشور وزارت داشته هم کم تاکید نمی کند. او در مناظره سیاسی گفت که در طول این دوره 16 سالهای که ما در دولت بودیم، این کلمه را یاد گرفتیم که سیاست خارجی انعکاس استعداد داخلی است. او 23 بار از کلمه «استعداد داخلی» در مناظره سیاسی استفاده کرد.در پشت صحنه مناظرات هم وقتی از او پرسیده می شود که ایا برای مناظره سیاسی آماده اید تاکید می کند که 72 سال سن دارد و 16 سال در این کشور وزارت داشته است مگر می شود آماده نباشد.محور قرار دادن محسن رضایی، خود را، در مناظره سوم باعث نیش و کنایه دو تن از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری جمهوری هم شد. آنجا که محسن رضایی از مردم صحبت کرد و از نامزدهای دیگر هم خواست که گذشته را رها کنند و به مردم توجه کنند و این سخن حداد عادل را به گلایه واداشت که آقای رضایی طوری صحبت می کنند که انگار فقط ایشان به فکر مردم هستند. در جایی دیگر، حسن روحانی به رضایی گفت که آقای رضایی با لحنی صحبت می کنند که فقط نظرات ایشان درست بوده و اجرا نشده است. محسن رضایی در مناظره سوم در بیش از 30 مورد از ضمیر «من» استفاده کرد.او هم در مناظره دوم و هم در مناظره سوم، پس از آنکه نقطه نظرات خود را بیان کرد و دیدگاه های دیگران را شنید، پاسخ داد که خوشحالم دیدگاه های من باعث شکل گرفتن این بحث ها شده است. پس از پایان مناظره دوم، وقتی خبرنگاران از تک تک نامزدها درباره اینکه نتیجه مناظرات به نفع چه کسی بود سوال می کرد، جملگی اظهار کردند که مردم باید قضاوت کنند. تنها کسی که جمله متفاوتی را بیان کرد رضایی بود که گفت: من هیچ کدام از این دوستان را رقیب خود نمی دانم، رقیب من گرانی است. محسن رضایی را میتوان تنها نامزدی دانست که از اقوام مختلف ایران در سخنانش یاد می کند.برای چهرهای دانشگاهی مثل محمدرضا عارف طبیعی است که کلیدواژه «دانشجو» در صحبتهایش موج بزند. اما «نگاه امنیتی» هم به جملات او زیاد راه پیدا میکند. او رئیس دانشگاه تهران بوده و در تمام مناظراتش از دغدغه دانشجویان صحبت میکند و خاطرات دانشگاهی اش را به رخ می کشد. معمولا کمی هم عصبانیت در لحن عارف دیده می شود که این عصبانیت باعث تپق زدن های مکررش می شود.مدیریت «خسته و بسته» از کلید واژه های محمدباقر قالیباف است که در مناظرات هم استفاده کرد. اگرچه او بیشتر این اصلاح را در سفرهای استانی اش به کار می برد. در شیراز گفت: آمدهام که به «مدیریت خسته و بسته» پایان دهم و خون جدیدی را در رگهای کشور جریان دهیم. در زنجان گفت که تحقق حماسه سياسي با مردم است تا به اين دور «خسته و بسته مديريت» در كشور پايان دهند. در گفت وگوی ویژه خبری هم گفت که برای ادای دین آمدم. برای پایان دادن به همین بحثهاست که «مدیریت یکنواخت خسته و بسته» که در کشور بوده باید تمام شود.قالیباف البته از تکیه کلام «به هر حال» و «نگاه کنید» هم زیاد استفاده می کند. در مناظره سوم وقتی که درباره اتفاقات سال 82 کوی دانشگاه با حسن روحانی بحث می کرد، پس از هر 4 یا 5 کلمه یک بار «به هر حال» را به کار می برد.استفاده از واژه تدبیر در سخنان حداد زیاد است. او یک چهره فرهنگی است. مددجویی او از شاعران و امثال و حکم در مناظرات در نوع خود جالب است. کاری که علی اکبر ولایتی هم هر از گاهی انجام می داد و یا نهایتا از روایت های تاریخ معاصر استمداد می کرد. تاکید حسن روحانی به "کلید" و اینکه حقوقدان است و درس حقوق خوانده است هم در مناظرات و گفت وگوهای خبری اش کمی زیاد است.
کد خبر: ۱۷۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۱۸
سومين و آخرين بخش از مناظره يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، با محوريت مسائل سياسي و با حضور 8 کانديداي رياست جمهوري در ساختمان سيما آغاز شد.آنچه در این مناظره بیش از همه پررنگ بود تقابل دو گفتمان سازش و مقاومت که یک سوی آن سعید جلیلی و غلامعلی حداد عادل بود و آن سوی دیگر حسن روحانی و علی اکبر ولایتی.در این مناظره می توان گفت؛ حداد عادل یک تنه پاسخگوی عموم سیاه نمایی ها و بی انصافی ها بود.که در ادامه بخشی از سخنان ایشان منتشر می گردد.حدادعادل: آقای دکتر عارف مشکلات امروز کشور را به گردن اصولگرایان میاندازند که چرا آمدهاند اصلاحطلبان را کنار گذاشتهاند!"غلامعلي حداد عادل" در پاسخ به اظهارات عارف گفت: بنده با آقای دکتر عارف موافقم که کشور باید با شایستهسالاری اداره شود اما وی مشکلات امروز کشور را به گردن اصولگرایان میاندازند که چرا آمدهاند اصلاحطلبان را کنار گذاشتهاند؛ بنده عرض میکنم بعد از اینکه خاتمی به ریاست جمهوری رسید و دولت را از آقای هاشمی گرفتند چه پاییز برگریز اصلاحاتی شروع شد که آمدند گویی جلوی پنجره و مملکت را همچون یک گونی تکاندند و همه را بیرون ریختند.وی افزود: در بعضی از وزارتخانه تا آبدارچی فقط باقی ماند و مسئله این بود که در بعضی از وزارتخانهها ما میگفتیم چرا این همه تغییر میدهید؟ میگفتند هر کسی به آقای خاتمی رای نداده است، باید برود.این کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تصریح کرد: ببینید آقای عارف من با شما رفیق و هر دو هم دانشگاه تهرانی هستم، شما رئیس دانشگاه تهران بودید و بنده هم عضو هیات علمی بودم، شما ببینید در خود مجلس اصلاحات با بنده چه کردند؟ من اهل تندروی، افراط و تفریط، شعار دادن و یا لطمهزدن به دانشجو بودم؟ شورای نگهبان بعد از شمارش مجدد آرا اعلام کرد که بنده رای دارم و من هم هیچ دخالتی نداشتم و بنده هم از قبل اعلام صندوق نکرده بودم.حداد عادل اظهار داشت: هنگامی که وزارت کشور رای بنده را اعلام کرد اعتراض نکردم و شورای نگهبان به وظیفهاش عمل کرد و گفت؛ آرای فلانی بیشتر بوده است. مجلس اصلاحات 5 ماه تمام بنده را یک لنگه پا جلوی مجلس نگه داشت و اعتبارنامه مرا تصویب نمیکرد آیا اینها خلاق قانون نیست؛ گفت: کفاره شرابخوریهای بیحساب، مخمور در میانه رندان نشستن است.وی افزود: یک مسئله دیگر این است که آقای دکتر عارف میگویند مشکلات امروز کشور همه زیر سر اصولگرایانی است که بر سر کار هستند، باید بگوییم که اولا آقای احمدینژاد خود را اصولگرا ننامیده است، ثانیا ما هم همه مشکلات را زیر سر آقای احمدینژاد نمیدانیم. این کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با ذکر مثالی گفت: خانهای را دزد زد، صبح صاحبخانه آمد و ناراحت بود و همسایهها جمع شدند، هر کسی به صاحبخانه ایرادی میگرفت، یکی میگفت چرا قفل را محکم نزده بودی، چرا دیوار را بلندتر نساختی، چرا شب تا صبح مواظبت نکردی و ... مرتبا همه صاحبخانه را ملامت میکردند، بالاخره صاحبخانه گفت یکی هم یک حرفی به دزد بزند، دزدی هم در کار بوده و یک نفرتان هم محض رضای خدا بگویید که آن دشمن خارجی که ما را تحریم کرده مقداری مقصر است؛ حالا ما اصولگرایان نمیگوییم که تقصیری نداریم.حداد عادل تصریح کرد: در مسئله گرد و غبار آقای دکتر عارف دانشگاهی هستند و میدانند که این مسئله طی 6 ماه، یکسال و دو سال حل نمیشود چرا که یک مسئله زیستمحیطی و خارج از حیطه یک کشور است؛ ایران، عراق، عربستان، سوریه و کشورهای دیگر باید یک حرکت جهانی را آغاز کنند که شاید 10 سال طول بکشد البته دولت هم اقداماتی انجام داده و مردم کشور هم ناراحت هستند و حق هم دارند، بنده هم اگر رئیسجمهور شدم باید به جد اقدام کنم ولی نمیشود دولت را مقصر دانست که چرا دستور نداده ریزگردها از کشور بیرون بروند.
کد خبر: ۱۷۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۱۷