« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
وزیر راه و شهرسازی امروز در جلسه استیضاح خود اقدامی انجام داد که سوژه عکاسان شد. آخوندی وزیر راه و شهرسازی امروز در جلسه استیضاح خود اقدامی انجام داد که سوژه عکاسان شد.
کد خبر: ۷۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۵

دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار، فراخوان ششمین دوره این جشنواره را در هشت موضوع و پنج بخش منتشر کرد
کد خبر: ۷۱۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷

در این کاریکاتور که بلافاصله بعد از چاپ روزنامه در شبکه‌های اجتماعی پخش شد و مورد اعتراض قرار گرفت، شهدای غواص به تصویر کشیده شده به‌صورت برهنه رو به آسمان در حال پرواز هستند؛ دستان بسته این شهدای غواص برهنه (با پوزش از مخاطبان) روی عورتشان قرار دارد و بال‌های آنها یادآور پر پرنده "کرکس" است! سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com)؛ «فردا»نوشت: همزمان با حضور بی‌نظیر مردم در مراسم تشییع پیکر 270 شهید دوران دفاع مقدس، روزنامه اصلاح‌طلب آرمان روز چهارشنبه 27 خرداد، کاریکاتوری از این شهدا منتشر کرده که با واکنش‌ جمعی از نمایندگان مجلس، فعالان سیاسی، خانواده‌های شهدا و فعالان هنری مواجه شده است. در این کاریکاتور که بلافاصله بعد از چاپ روزنامه در شبکه‌های اجتماعی پخش شد و مورد اعتراض قرار گرفت، شهدای غواص به تصویر کشیده شده به‌صورت برهنه رو به آسمان در حال پرواز هستند؛ دستان بسته این شهدای غواص برهنه (با پوزش از مخاطبان) روی عورتشان قرار دارد و بال‌های آنها یادآور پر پرنده "کرکس" است! یکی از جدی‌ترین اعتراض‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی به این کاریکاتور، اختصاص پر کرکس به‌عنوان بال پرواز برای این غواصان است. برخی کاربران این اقدام را کنایه به روایت‌های متواتر درباره آسمانی بودن شهدا دانستند. همچنین برخی دیگر از کاربران از انتشار تصویر برهنه و توهین آمیز از شهید ابراز نگرانی کردند. وحید یامین‌پور از فعالان فرهنگی در همین باره نوشت: غرب جدید در قرن 15 و با تجلی خصلت های اومانیستی در هنر ظهور کرده است. داوینچی، رافائل، میکل آنژ و... پیشقراولان این نهضت‌اند. سوژه ‌های هنری هرچند دینی است ولی عمیقاً انسان گرایانه و نفسانی است، آن‌چنان که ارباب کلیسا مجبور می‌شدند روزهای یکشنبه پرده‌هایی بر تابلوها و مجسمه‌های قدیس‌ها بیندازند تا برای نیایشگران شهوت انگیز نباشد... . هنر نفسانی مدرن با برهنگی متولد شده و نخستین کارش تقدس زدایی از قدیس‌ها و اولیای دین بوده است. به‌خلاف هنر دینی که عموماً شمایل نگاری را ممنوع می‌داند و یا حداکثر تمثال قدیس‌ها را با پرهیز از اندام نمایی، با پوشیدگی و حتی دوری از پرسپکتیو محاکات می‌کند و این تفاوت هنر "تنزیهی" است با هنر "تشبیهی".طرح اخیر یک روزنامه در تقدس زدایی از شهدا ادامه همین ادراک نفسانی از هنر است. "تن‌نمایی" سنخیتی با ادراک ملکوتی در هنر دینی ندارد. تنها تفاوت طرح فوق الذکر با نمونه‌های کلاسیک هنر رنسانس در این است که شهدا دستان بسته خود را بر عورت‌های خود گذاشته‌اند تا پیدا نباشد. محمد طحان کاریکاتوریست روزنامه آرمان همان کاریکاتوریستی است که چندی پیش کاریکاتوری موهن درباره حماس کشیده بود که با تذکر هیئت نظارت بر مطبوعات نیز همراه شد. کاریکاتور موهن پیشین روزنامه آرمان که توسط همین فرد (محمد طحان) کشیده شده بود، محتوا و مضمونی علیه جبهه مقاومت فلسطینی را القا می‌کند. در کاریکاتور مذکور در یک سوی میز پینگ‌پنگ فردی با پیراهن رژیم صهیونیستی (پیراهنی مرکب از رنگهای سفید و آبی، پرچم رژیم اشغالگر قدس) و در سوی دیگر فردی با پیراهن قرمز و سرآستین‌های سفید به چشم می‌خوردند که بمبی را با راکت‌های تنیس به‌سمت یکدیگر پرتاب می‌کنند. در این میان نیز نمادی از مردم فلسطین (خانواده‌ای که مادر خانواده روسری‌ای از چفیه فلسطینی به سر داشته و کودکان خود را در آغوش کشیده) به‌جای تور میز پینگ‌پنگ قرار دارد و در نهایت بمب‌های شلیک شده از سوی دو طرف نبرد در سرزمین‌های اشغالی روی سر مردم مظلوم فلسطین فرود آمده آنها را هدف قرار می‌دهد! آنچه در این کاریکاتور که با عنوان "بازی ناجوانمردانه" به چاپ رسیده بود، به‌نحوی عجیب و بدون در نظر گرفتن واقعیت امر در سرزمین‌های اشغالگر قدس به خواننده القا می‌شد، آن بود که در حقیقت مردم مظلوم فلسطین هیچ‌یک از طرفین دعوا نیستند، بلکه تنها بی‌طرفانی به شمار می‌روند که در شلیک بمب‌ها میان دو طرف دعوا، قربانی می‌شوند. هرچند در نگاه اول و با تفسیر کاریکاتور می‌‌شد طرف مقابل فردی با پیراهن رژیم غاصب صهیونیستی را نمادی از مقاومت فلسطین و به‌خصوص "حماس" توصیف کرد، با این حال از سوی دیگر حتی از نگاهی دیگر می‌توان طرف مقابل فرد صهیونیستی را "ایران" نیز برداشت کرد، چه‌آنکه پیراهنی که فرد مقابل دشمن صهیونیستی در این کاریکاتور به تن دارد، می‌توانست پیراهن تیم ملی جمهوری اسلامی ایران را هم به ذهن متبادر کند. بر همین اساس، چند تن از نمایندگان مجلس از جمله حجت‌الاسلام پژمان‌فر عضو کمیسیون فرهنگی از ورود مجلس به ماجرای توهین روزنامه آرمان امروز به شهدا خبر داده گفتند: هتاکی به شهدا خط قرمز ملت ایران است و مردم به هیچ باند و گروه سیاسی اجازه هتاکی به شهدا را نمی‌دهد. ابراهیم آقامحمدی نماینده مردم لرستان نیز در گفت‌وگو با تسنیم از هیئت نظارت بر مطبوعات خواست توهین روزنامه آرمان به شهدا را فوراً بررسی و برابر قانون با این هتاکی برخورد کند. زارعی نماینده مردم بویر احمد و دنا با انتقاد از اقدام بی شرمانه و سخیف روزنامه اصلاح طلب آرمان وتوهین آن به شهدای غواص گفت:نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مردم ولایت مدار ایران بشدت این اقدام بی شرمانه را محکوم می کنند و خواهان برخورد جدی با مصوبان این اقدام بی شرمانانه هستند. محمد علی اسفنانی عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی در واکنش به انتشار کاریکاتور موهن در روزنامه اصلاح طلب آرمان خطاب به شهدای غواص اظهار داشت: من هنوز این تصویر را ندیده ام اما به طور کلی باید بگویم این حضور مردم در تشییع جنازه شهدا پیام روشن و آشکاری داشت؛ شهدا برای عزت دین و مملکت حاضر شدند جانشان را بدهند و مشتاقانه در این مسیر گام برداشتند تا اسلام و مملکت عزتمند بماند. لاله افتخاری عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در واکنش به انتشار کاریکاتور موهن در رابطه با شهدای غواص از سوی روزنامه اصلاح طلب آرمان، اظهار داشت: آنهایی که دست به چنین اقداماتی می زنند باید بدانند که ما وامدار شهدا هستیم و باید قدرشناس آنها باشیم. اگر قدرناشناسی کنیم از شهدا چیزی کم نمی شود و اولین کسی که ضرر خواهد کرد، همین افرادی هستند که دست به توهین می زنند. سیدمهدی هاشمی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در واکنش به طرح روزنامه آرمان برای شهدای غواص، با بیان اینکه این اقدام کنایه‌ای به شهدای غواص ما در این ایام است، گفت که باید با این موضوع به طور جدی برخورد کرد. بهرام بیرانوند نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی با اشاره به طرح توهین‌آمیز روزنامه آرمان در مورد شهدای غواص گفت: برخی از افراد پس از آنکه امکان مصادره حرکت مردم در تشییع پیکر شهدای غواص به آنها داده نشد در پی لکه‌دار کردن حضور میلیونی مردم در این رویداد هستند.
کد خبر: ۶۶۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۹

یک تروریست داعشی، شرط عدم ممانعت از عملیات انتحاری را در ضمن شروط عقدنامه ازدواجش اضافه کرد.خبرگزاری ایسنا: شرط عقد یک داعشی برای همسر آینده اش، سوژه ای برای استهزاء در رسانه ها شد. حامیان گروهک تروریستی داعش روز گذشته عکسی از عقدنامه یکی از اعضاء این گروهک را در شبکه های مجازی منتشر کردند که تمسخر کاربران را به همراه داشت. در این عقدنامه مرد داعشی در شرایط ضمن عقد، عدم ممانعت همسرش از عملیات انتحاری وی را نیز بر این شروط اضافه کرد. این سند ازدواج توسط دو تروریست دیگر به نام های ابو اللیث جزراوی و ابو معاذ انصاری به عنوان شاهد امضاء شده است.
کد خبر: ۶۴۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۸

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: مدیرکل اداره حج و زیارت کهگیلویه و بویراحمد، ماجرای پاره کردن مدارک مرد ۵۰ ساله یاسوجی مقابل ساختمان اداره حج و زیارت را تکذیب کرد و گفت: طبق بررسی‌های اداره حج و زیارت چنین شخصی وجود خارجی ندارد که بخواهد برای حج عمره ثبت‌نام کرده باشد اما افراد زیادی از سفر عمره انصراف داده‌اند.رحمان فاضلی با تاکید بر اینکه مردم زیادی از اتفاقات عربستان و ماجرای فرودگاه شهر جده ناراحت هستند، اظهار داشت: افراد زیادی حتی آمده‌اند و انصراف داده‌اند و یا اساسا علاقه‌ای به شرکت در مراسم حج عمره ندارند و به اندازه کافی سوژه برای انتشار هست و نیازی به توسل به دروغ نیست. وی با بیان اینکه تمام لیست‌های سازمان حج و زیارت چک شده‌ و چنین فردی در هیچ کاروانی ثبت‌نام نکرده است، تاکید کرد: طبق درخواست اداره حج و زیارت استان حتی از سامانه‌های بانک‌های ملی و ملت در سراسر کشور استعلام گرفته شد و چنین شخصی اساسا ثبت‌نامی برای حج نداشته و متاسفانه برخی رسانه‌ها با این خبر اهداف خاصی را دنبال می‌کنند. وی گفت: این دروغ‌پراکنی بسیار کار ناشایستی است که یک رسانه‌ محلی انجام داده است. ما از طریق سایتی که خبر را منتشر کرده پیگیری کردیم معلوم شد که خبر دروغ است و مدیر این سایت گفت که این فرد نام مستعار است و خلاصه تلاش داشت که مساله را عادی جلوه دهد اما ما اعلام کردیم که این اخبار دروغ را منتشر نکنند. سایت محلی عصر دنا در گزارشی نوشته بود «حسنعلی کریمی» پیرمرد ۵۰ساله یاسوجی که در روستایی دور افتاده از توابع سی‌سخت زندگی می‌کند و مدت‌هاست در نوبت حج و سفر به خانه خدا قرار دارد بعد از شنیدن خبر تجاوز ماموران عربستانی به دو جوان ایرانی مقابل اداره حج و زیارت یاسوج اقدام به پاره کردن تمامی مدارک اعزام خود کرد. این پیرمرد صادقانه می گوید با اجبار فرزندانم به همراه همسرم قصد زیارت به خانه خدا را داشتیم در حالی هیچ علاقه‌ای به این سفر ندارم. چهار طرف خانه من کعبه وجود دارد. من دوست داشتم پولم را صرف زندگی این بنده خدا‌ها کنم. من دوست دارم عمو حسنعلی اینها بمانم نه حاج حسنعلی!   مرجع : آنا
کد خبر: ۶۱۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۳

آقای سرافراز، معلمان نه زیادی اند و نه زیاده خواه، ما و شما و همه آحاد جامعه مدیون معلمان خود هستیم آنان را نشکنیم تا جامعه فردا نشکند
کد خبر: ۶۰۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۶

اگر احضار استاندار فارس لازم است پس چرا وقتی یک جانباز در جلسه اصلاح‌طلبان کرمان مورد ضرب و شتم قرار گرفت، استاندار کرمان احضار نشد؟ به گزارش فارس، حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در مطلبی در صفحه اینستاگرامش درباره حادثه شیراز و وقایع پیرامون آن نوشت: اتفاقی که در شیراز رخ داده کار بچه حزب‌اللهی ها نیست و اگر کسی که این کار را کرده چنین ادعایی دارد، مثل آنهایی که از اعتدال دم می‌زنند، دروغ می‌گوید. حمله به علی مطهری و احضار استاندار فارس به دستور وزیر کشور، دو سوژه اند که در روزهای چهارشنبه و پنج شنبه هفته قبل - یعنی یک روز بعد از شکست غیرقابل انتظار هاشمی رفسنجانی - به تیتر اصلی برخی روزنامه ها و پایگاه های اینترنتی یک جریان خاص تبدیل شده اند. روزنامه هایی که یک هفته بود پیروزی هاشمی در انتخابات هیأت رئیسه خبرگان را تبلیغ می کردند ولی بر خلاف تصورشان شکست خوردند و سوژه مطهری بهترین جایگزین برای این شکست بود.در این باره چند نکته قابل تأمل است: حمله به مطهری در بعد ازظهر دوشنبه صورت گرفت، چرا این موضوع چهارشنبه به تیتر اصلی رسانه هایی تبدیل شد. روزی که منتظر تیتر کردن ریاست هاشمی بودند؟ چرا علی مطهری با تاکسی قصد حضور در دانشگاه را داشت در حالی که معمولا در هر مراسمی، میزبان با وسیله نقلیه خودش به استقبال میهمان می آید؟ به چه دلیل علی رغم تصمیم شورای تأمین، برگزار کنندگان و مسئولان افراطی دانشگاه اصرار به حضور مطهری در جلسه دانشگاه داشته‌اند؟ علت احضار استاندار فارس چیست؟ چرایی اجرای مصوبه شورای تأمین استان یا چرایی نقض نکردن مصوبه شورای تأمین استان؟ اگر احضار استاندار فارس لازم است پس چرا وقتی یک جانباز در جلسه اصلاح طلبان کرمان مورد ضرب و شتم قرار گرفت، استاندار کرمان احضار نشد؟ چرا سال گذشته وقتی در برف سنگین مازندران - که این ایام سالگردش است - چند نفر کشته شدند، استاندار مازندران مجبور به احضار نشد؟ چرا وقتی به دلیل ناتوانی و بی تدبیری مسئولان و مدیران دولت یازدهم، افتضاح سبد کالا به بار آمد و چند نفر کشته شدند، کسی احضار نشد؟ مطهری باد کاشت و طوفان درو کرد. وقتی مطهری در مجلس، همکاران منتقدش را پفیوز خطاب می کند یا به آنها خفه شو می گوید، بدیهی است که عده ای مانند خودش با او رفتار کنند. به هر حال، برخورد با عوامل این رفتارهای توهین آمیز، چه در کرمان و چه شیراز و چه تهران، لازم و ضروری است اما همه بچه حزب اللهی ها می داند که رفتارهایی از این جنس، بر خلاف منویات صریحی است که رهبری انقلاب بارها بیان کرده اند و تنها نتیجه این رفتارها ، بهانه دادن برای مظلوم نمایی به طرف مقابل خواهد بود. بنابر این: اتفاقی که در شیراز رخ داده کار بچه حزب اللهی ها نیست و اگر کسی که این کار را کرده چنین ادعایی دارد، مثل آنهایی که از اعتدال دم می زنند، دروغ می گوید. وزارت کشور درکنار محاکمه حمله کنندگان به مطهری، باید خود او را با همان استدلالی که داشت، نیز محاکمه کند! مطهری معتقد بود که احمدی نژاد هم باید مانند سران فتنه محاکمه شود چون با حرف هایش احساسات عده ای را تحریک کرده! خب با همین استدلالی که وی درباره دیگران کرده باید در باره خودش عمل کرد. حرف های ناپخته او احساسات عده ای را تحریک کرده، پس باید او را هم در کنار آن عده محاکمه کرد. وزارت کشور در کنار احضار استاندار فارس، استاندار کرمان را نیز احضار کند چون در آنجا هم به یک جانباز به دلیل سئوال کردن از موسوی لاری حمله شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفته ... منبع: فارس
کد خبر: ۵۹۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۳

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: مقتدر مظلوم:مطالعه تاریخ و تجربیات رخ داده برای انقلاب های مردمی و ضد استعماری و خصوصا انقلاب اسلامی ایران نشان می دهد  ، استعمارگران آمریکایی  و انگلیسی ، به کمک سرویس های اطلاعاتی و دستگاه ایدئولوژیک خود ، همواره از الگوها و روش های آزموده شده و ثابتی برای دزدیدن این انقلاب ها و ایجاد انحراف در آن ها و نهایتا زمینه سازی برای بازگشت و اعمال سلطه مجدد به کشور مورد نظر با تمرکز بر دو عنصر مردم و مسئولان و انقلابیون استفاده می کنند .در این مطلب  به سه روش ( یک روش عام و دو روش خاص ) اصلی ، رایج ، آزموده شده و موثر آمریکا و انگلیس که مشخصا با محوریت و تمرکز بر مسئولان و کادر انقلابیون طراحی و اجرا می شوند اشاره می کنم :1-   نفوذ در کادر انقلابیون و مسئولان آینده نظامبطور خلاصه این روش از این قرار است که سرویس های اطلاعاتی استعمارگران آمریکایی انگلیسی ، در ماه های منتهی به انقلاب و سقوط سیستم وابسته ( نظیر حکومت شاه ) با براورد این که دیگر عمر این سیستم تمام است ، اقدام به تربیت و آماده سازی عوامل مدنظر خود برای نفوذ در کادر اصلی انقلابیون و مسئولان نظام آینده و اثرگذاری بر نظام آینده می نمایند .در این روش ، در آستانه وقوع انقلاب ها ، عوامل مد نظر تحت بهانه های نظیر ادامه تحصیل به کشورهای اروپایی و آمریکایی منتقل می شوند .این عوامل در این کشورها1.      آموزش های مورد نظر ( هم در حوزه ماموریت های آتی و هم در حوزه تخصص کاری ) را فرا می گیرند ، و برای خود هویت و عنوان علمی و تخصصی می سازند2.      خود را به کادر انقلابیون و رهبران انقلابی خارج از کشور نزدیک می کنند و برای خود کسب اعتبار و هویت انقلابی می کنند .بعد از وقوع انقلاب ها نیز ، در شرایطی که کشور انقلاب کرده به یکباره خالی از نیروهای متخصص رژیم سابق شده و ساختارها و سازمان ها نیاز به عناصر و مدیران متخصص دارد ، این افراد انقلابی به کشور بازمی گردند و با استفاده از تخصص کسب شده ، هویت ساخته شده و کمک سایر عوامل نفوذی ، به سرعت در کادر اصلی انقلابیون و مسئولان رده بالای نظام تازه تاسیس نفوذ و به سرعت رشد می کنند و ارتقا میابند .تجربه های تاریخی نشان می دهد که این افراد در راستای ماموریتشان ، در ابتدای کار و در  آغاز انقلاب ها ، اتفاقا از خود وجهه ای بسیار انقلابی و حتی بعضا افراطی ترسیم می کنند و جز انقلابی ترین افراد شناخته می شوند . اما این وجهه در سال های بعد و بعد از توفیق در نفوذ در رده های بالای حاکمیتی ، کم کم رنگ می بازد و به سمت تجدیدنظر طلبی و ساخت وجهه اپوزوسیونی میل می کند .   2-   جذب و به دام انداختن مسئولان و کادر انقلابیونبه طورخلاصه ، سرویس های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس ،  در این روش به دنبال به دام انداختن و اسیر کردن مسئولان و کارد انقلابیون هستند . منظور از به دام انداختن ، ایجاد شرایطی است که در نتیجه ی آن ، فرد مورد نظر همواره برای جلوگیری از افشای  یا برهم خوردن آن ، مجبور به عمل به فرامین سرویس اطلاعاتی دشمن و بازی کردن در پازل مد نظر آن ها هستند.به طور معمول ، بستر اصلی اجرای این روش ، در هنگام سفر و اقامت مسئولان کشور و خانواده هایشان در این کشورها حین ماموریت های کاری یا سفرهای تحصیلی مهیا می شود .هدف سرویس ها نیز بدست آوردن آتو  یا نقطه ضعف از این افراد یا خانواده شان است . شیوه های این بدست آوردن آتو البته بسیار متنوع است ولی روشی که بسیار شایع است و این سرویس ها و تشکیلات یهود محور در آن فوق تخصص دارند ، طراحی سناریوی های غیراخلاقی و استفاده از دام های غیر اخلاقی  و ابزار  زن است که از ابتدای تاریخ تا به الان موفق ترین و موثر ترین ابزار اغوا و جاسوسی خصوصا از سوی یهودیان بوده است .در این روش ، سرویس های اطلاعاتی همواره به مانند شیاطین اقدام به طراحی سناریوهایی می کنند که نتیجه اش لغزش اخلاقی یا امنیتی مسئول و فرد مورد نظر باشد . بعد از رخ دادن این لغزش از سوی فرد مورد نظر نیز ، همین لغزش تبدیل می شود به کلید قفل اسارت سوژه مورد نظر تا انتهای عمرش . !بعد از این لغزش ، فرد مورد نظر بخواهد یا نخواهد مجبور است که تا آخر عمر خود گوش به فرمان سرویس اطلاعاتی آمریکا یا انگلیس باشد و هر دستور و هر فرمانی را اجرا کند و به هر قیمت که شده هرکس را بگمارد و هر رویکرد و تصمیمی را اتخاذ کند تا بلکه مبادا آن ها روزی اسناد لغزش و فساد وی را افشا نکنند و فرد مورد نظر تمام آبرو و حیثیت سیاسی اجتماعی یک عمر خود را به یکباره از دست دهد .این روش نیز از روش های بسیار خطرناک ، موثر ، آسان و بشدت مورد استفاده سرویس های اطلاعاتی شیطان بزرگ و روباه پیر و خصوصا موساد است . منطقا هر چقدر هم میزان حضور و سکونت مسئول و فرد مورد نظر در محیط تحت کنترل سرویس اطلاعاتی فوق ( اروپا یا آمریکا یا دوبی و ترکیه و ... ) بیشتر باشد ، احتمال آلودگی و به دام افتادن از این روش ها نیز بالاتر می رود . از دیگر روش های این حوزه ، می توان به برنامه ریزی سرویس ها بر استفاده از ظرفیت آقازاده ها وخانواده مسئولان ساکن در کشورهای غربی اشاره کرد . هم روش به دام انداختن ، وهم روش اغوا از طرقی نظیر اخذ ویزا و اقامت و بورسیه و موقعیت شغلی و ... برای این گروه مورد اجرا قرار میگیرد که در اکثر موارد نتیجه ی آن در نهایت به همکاری پدر یا همسر مورد نظر  با سرویس کشور دشمن ختم می شود . متاسفانه . 3-   استحاله و تغییر نظام ارزشی و فکری مسئولان و انقلابیون - تربیت مدیران تراز نظام لیبرال دموکراسیاین روش ، روش عامی است که غرب و نظام لیبرال دموکراسی به رهبری آمریکا آن را به طور کلی ، برای تربیت رهبران و کارگزارن آینده کشورهای جهان خصوصا کشورهای غیر همسو و متخاصم پیاده می کند .بستر اجرای این روش نیز مشخصا بستر آموزش و تحصیل در دانشگاه هایی است که عملا نقش کادر سازی برای تربیت مدیران لیبرال ، تکنوکرات و سکولار را برای نظام جهانی مطلوب آمریکا و انگلیس و در واقع شبکه صهیونیسم بین الملل فراهم می کند .نخبگان ، مدیران و انقلابیونی که بدون آمادگی قبلی و با عمق کم اعتقادات ایدئولوژیک مذهبی و با هدف کسب تخصص ، خود خواسته یا هدایت شده وارد این دانشگاه ها می شوند و اما خروجی که در انتها بدست می آید استحاله و تغییر نظام ارزشی این افراد و تبدیل آن ها به مهره های بی جیرومواجبی است که به طور خودکار در کشورهایشان  اراده ، رویکرد ، نظام و طرح های مطلوب نظم آمریکایی – انگلیسی را اجرا کرده و به پیش می برند .این روش ، میان مدت ، آرام و دیربازده است و اما وقتی به ثمر می نشیند حجم و کیفیت تغییرات صورت گرفته به حدی است دیگر عملا کاری از نهادهای انقلابی و امنیتی بر نمی آید .. استحاله که صورت گرفت ، دیگر خود مسئولان تکنوکرات و سکولار و انقلابیون خسته و پشیمان ، کلید کشور را تقدیم استعمارگران سابق می کنند و برای بازگرداندن مجدد آنها به کشور ، از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند . . . پینوشت :1- چه بسا همین الان که در حال مطالعه این متن هستید ، چندین مدیر آینده تراز نظام لیبرال دموکراسی و نظم آمریکایی انگلیسی در حال تحصیل در دانشگاه های کادرساز آمریکایی انگلیسی و مهیا شدن برای تصدی پست های کلیدی سالیان آینده جمهوری اسلامی ایران هستند  . . .2- بسیاری از تحولات ایران و نقش آفرینی های تاریخ ساز افراد را در این بستر نگاه و تحلیل کنید . آنوقت بسیاری از گره های ذهنیتان باز می شود .علت  بسیاری از رفتارها و غش کردن ها و قراردادهای تاریخ ساز و تمایلات ، برایتان روشن می شود .مهره ها از بین نمی روند ، با کناررفتن یکی ، بلافاصله دیگری جایگزین می شود . مهره ها رشد می کنند و حمایت می شوند و  روی کار می آیند تا به وظایف خودشان عمل کنند . و می کنند. . .فتامل یا اولی الابصار . . .
کد خبر: ۵۷۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۸

هافبک متهم به دوپینگ عراق می گوید: مسئولان فوتبال ایران می خواهند مرا قربانی کنند تا خودشان قربانی نشوند و این برای ما دو کشور که دین مان اسلام است اتفاق خوبی نیست. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:  بدون شک علا عبدالزهرا ، سوژه اصلي رسانه هاي ايراني در دو روز گذشته بوده است. دوپينگ او و اعتراض ايران به اين موضوع به اخبار اصلي جام ملتهاي آسيا بدل شده است. هافبک تیم ملی عراق در مورد بحث دوپینگش می گوید:« من نمی دانم این چه کارهایی است که مسئولان ایران انجام می دهند. آنها با انتشار این اخبار می خواهند ذهن مردم ایران را جای دیگری ببرند تا باخت را فراموش کنند و انتقادی انجام ندهند. من 6 ماه پیش برای تراکتورسازی بازی می کردم. 19 شهریور با این تیم فسخ قرارداد کردم. 20 شهریور با پرواز هوایی به بغداد رفتم. از آن زمان تاکنون چرا مسئولان ایرانی درباره دوپینگ من حرفی نردند؟ چرا مهرماه به من چیزی نگفتند؟ چرا آبان ماه حرفی نزدند؟ چرا گذاشتند و فقط نیم ساعت بعد از بازی این بحث را رسانه ای کردند؟» عبدالزهرا در ادامه می گوید:« من یک بار در ایران تست دوپینگ دادم. مسئولان گفتند تست تو مشکوک است و باید یک بار دیگر از تو تست بگیریم. من هم با تراکتورسازی فسخ قرارداد کردم و به عراق رفتم. آن زمان مسئولان فدراسیون ایران باید با باشگاه جدید من یا فدراسیون عراق مکاتبه می کردند و می گفتند که من باید تست بدهم. آنها هیچ حرفی به من نزدند و نامه ای به من ندادند. واقعا نمی توانم درک کنم که چرا مسئولان ایران حالا یادشان افتاده که باید از من تست می گرفتند. آنها برای من آی تی سی صادر کردند اما حالا آمده اند و از مثبت بودن دوپینگ من حرف می زنند که جای تعجب دارد.» علا عبدالزهرا در ادامه می گوید:« مگر ایرانی ها نمی گویند که من دوپینگ کرده ام؟ چرا خبرش روی سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا و حتی فیفا نیست؟ چرا فقط در رسانه های ایرانی می گویند که فیفا دوپینگ مرا تایید کرده؟ اگر من دوپینگ کرده ام، پس باید خبرش روی سایت های رسمی بیاید اما فعلا که خبری نیامده. این خوب نیست که مسئولان ایرانی با آبروی من بازی می کنند. آنها خودشان مسلمان هستند و می دانند در دین اسلام، آبروی کسی را نباید برد.یکی دو روز است که همه در استرالیا به من جور دیگری نگاه می کنند. من وقتی از تراکتورسازی جدا شدم، پولم را پس دادم. گفتم که این پول برای من که فقط چند بازی انجام داده ام حرام است اما حالا می بینم که این شایعات را برایم ساخته اند. اگر واقعا دوپینگی بودم چرا نیم ساعت بعد از بازی اعلامش کردید؟ مسئولان فوتبال ایران می خواهند مرا قربانی کنند تا خودشان قربانی نشوند و این برای ما دو کشور که دین مان اسلام است اتفاق خوبی نیست.»منبع:ورزش سه
کد خبر: ۵۵۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۴

بیشتر کسانی که فیلم را دیده اند آن را غیرمنتظره و فراتر از نام و نشان کارگردان توصیف می‌کنند، بد نیست که یکی از رسانه ها دوربین به دست سراغ بینندگان فیلم در سینماها برود و این واقعیت را به قاب تصویر بکشاند
کد خبر: ۵۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۳

سپاه ایران را نمی‌توان مرعوب کرد مگر اینکه "یکی از آنان کشته شود"... این مقام آمریکایی صراحتا به نام قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران اشاره و تصریح کرد که وی را باید دستگیر کرد یا کشت. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش افکار، بسیاری از مردم سردار قاسم سلیمانی را در سال ۹۰ همزمان با موج خبری رسانه ای کشورهای غربی علیه وی شناختند. هرچند که قاسم سلیمانی یکی از باتجربه ترین فرماندهان ارشد سپاه بوده و حدود ۱۴ سال است که مسئولیت سپاه قدس را بر عهده دارد و پیش از آن هم سالها فرمانده لشگر ۴۱ ثارالله کرمان بوده است. اما نام وی با آغاز بحران سوریه بر سر زبان ها افتاد و برخی از سیاستمداران تندرو آمریکایی خواستار ترور فرمانده سپاه قدس شدند. نزدیک به سه سال پیش "رئول مارک گرشت" عضو ارشد اندیشکده دفاع از دموکراسی در نشست تخصصی انتخابات در کشورهای اسلامی گفت: «قاسم سلیمانی بسیار سفر می‌کند... تکان بخورید... تلاش کنید یا دستگیرش کنید یا بکشیدش!» گرشت پیش از این نیز درباره سپاه پاسدارن و حاج قاسم سلیمانی گفته بود: «سپاه پاسداران ایران از همان منطقی که آمریکا بر اساس آن عمل می‌کند، استفاده نمی‌کند.» وی تاکید کرد که آنان [سپاه ایران] را نمی‌توان مرعوب کرد مگر اینکه "یکی از آنان کشته شود"؛ این مقام آمریکایی صراحتا به نام قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران اشاره و تصریح کرد که وی را باید دستگیر کرد یا کشت. بعد از آن بود که در چندین نوبت رسانه های غربی تلاش کردند با انتشار گزارش هایی از قاسم سلیمانی وی را خطرناک ترین فرد علیه امریکا معرفی کنند. در همان ایام مجلۀ آمریکایی «وایرد» در گزارشی با تیتر ۱۳ فرد بسیار خطرناک دنیا، به بررسی۱۳ چهره پرداخته است که به عنوان چهره‌های شناخته شده، به حساب می‌آیند. آنچه از نگاه این مجلۀ آمریکایی جالب و کمی تعجب آور به نظر می‌رسد، نام سردار «حاج قاسم سلیمانی» است که به عنوان خطرناک‌ترین و مرموزترین فرد در دنیا شناخته شده است؛ حاج قاسم در این گزارش به ادعای وایرد، خطرناک‌ترین فرد در خطرناک‌ترین کشور معرفی شده است که می‌تواند تنها تهدیدکنندۀ نظامی آمریکا در غرب آسیا و سراسر دنیا باشد.اما سردار سلیمانی به موجی که توسط رسانه ها دامن زده می شد واکنشی نشان نمی داد و حتی خبر و تصویر خاصی از وی منتشر نمی شد. تا جایی که پس از مدتها خبرسازی رسانه ها، تنها یک تصویر از وی در مراسم عزاداری حسینه امام خمینی بر روی جلد برخی نشریات و روزنامه های داخلی نقش بست.اما به نظر می رسد که با تغییر معادلات در سوریه و تلاش ایران برای اثبات ناکارآمدی ائتلاف ضد داعش؛ قاسم سلیمانی نیز سیاست جدیدی را در رویکرد رسانه ای خود اتخاد کرده است. مرد شماره یک سپاه قدس ایران این روزها علاوه بر میدان جنگ در عرصه رسانه ای نیز با قدرت به جنگ داعش رفته است و بسیاری از کاربران می توانند تصاویر حضور وی در نبرد علیه داعش را لحظه به لحظه از شبکه های اجتماعی ایرانی و عربی رصد کنند. نکته مهم درباره این تصاویر تنوع آنهاست، اگر چه حاج قاسم در تمامی این تصاویر لباس عادی و غیرنظامی به تن دارد که این به بدین معناست که او برای جنگ و نبرد به عراق نرفته و موید حضور مستشاری ایران در عراق است، اما تنوع عکس ها، در برگیرنده حالات مختلف از این سردار است، زیارت در بین الحرمین، وضو گرفتن، نماز جماعت، عکس یادگاری با طیف های مختلف اعم از رزمندگان عرب، کرد، خبرنگاران، روحانیون، در کنار ضد هوایی، در کنار فرماندهان مقاومت، نمایندگان مجلس و این اواخر در حال هواخوری و پیک نیک در کوههای عراق . همچنین انتشار تصاویر متعدد حضور سلیمانی در عراق در حالی صورت می گیرد که از حضور او در سوریه تنها یک تصویر از دیدار با خانواده یکی از فرماندهان سوری منتشر شده بود. به نظر می رسد با تغییر رویکرد رسانه های غربی در مقابله با داعش و ادعای آمریکا مبنی بر مبارزه با این جریان (درحالی که تا پیش از آن از جریان های تکفیری برای سرنگونی حکومت اسد حمایت می کرد) سردار سلیمانی با هوشمندی موافقت کرده است تا تصاویری از او در صحنه نبرد ارتش و گروههای مقاومت مردمی عراق با داعش منتشر شود تا همگان بدانند چه کسی در عرصه واقعی نبرد با تکفیر و تروریسم حضور دارد.اگر چه از زمان بحران سوریه و گسترش آن به عراق رسانه های داخلی مطالبی را در خصوص سردار سلیمانی منتشر کرده اند اما بی شک پیش تر و بیش تر از رسانه های داخلی، این خارجی ها بوده اند که به این شخصیت پرداخته اند و طبعا کسی از آنها، که عمدتا در جبهه دشمن قرار می گیرند، توقع انصاف یا صداقت را ندارد اما همان ها هم در عمده مطالبشان نتوانسته اند از شخصیت کاریزماتیک، اقدامات موثر و نقش پر رنگ حاج قاسم بگذرند و خواسته و ناخواسته به گوشه هایی از نقش آفرینی سردار در تحولات فلسطین، لبنان، سوریه، عراق پس از صدام و نیز مقطع کنونی پرداخته اند. در خصوص این توجه رسانه هایی غربی علاوه بر اهمیت جایگاه سلیمانی، چند نکته دیگر را می توان بیان کرد؛اولا غربی ها علاقه ویژه ای به داستان سرایی دارند و برای جذب مخاطب ممکن است توجه ویژه ای به برخی سوژه ها داشته باشند خصوصا که بسیاری از مطالب آنها درباره سردار درون مایه یکسان و اطلاعات تکراری دارد.ثانیا آنها با ظرافت به دنبال ترسیم چهره ای خشن و رعب آور از سرلشگر سلیمانی هستند تا در اقدامات بعدی خود از این مسئله بهره بگیرند. در هفته اخیر نشریه امریکائی نیوزویک جلد خود را به سلیمانی اختصاص داده و از تیتر "کینه جو" برای روی جلد خود استفاده کرده اما در همان حال به نقش وی در مبارزه با داعش هم اشاره می کند.
کد خبر: ۵۰۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۲

در سفرهای گذشته رؤسای جمهوری کشورمان به نیویورک، یکی از عرصه‌های تقابل این چنینی گفت‌وگوی آنها با رسانه‌های خبری غربی بود که البته به دلیل ضرورت مطرح کردن نظام جمهوری اسلامی ایران گریزی از آن نیست.به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، یکی از وزرای دولت تدبیر و امید در جمع خبرنگاران با یک شوخی کوچک مطلبی را مطرح می‌کند که شاید چندان به موضوعی که در ادامه به آن اشاره می‌شود، بی‌ربط نباشد. وی با اشاره به تلاش خبرنگاران برای پرسیدن سئوالات گوناگون که هر کلمه آن ضبط می‌شود، به این نکته اشاره می‌کند که انگار عبور از بین نمایندگان رسانه‌های جمعی احساس رد شدن از یک میدان را دارد. این سخن گرچه ممکن است که از روی مزاح مطرح شده باشد، درعین برخورداری از نکته طنز آلود به یک حقیقت مهم اشاره می کند و آن این که بی احتیاطی در به  اختیار گرفتن افسار سخن در گفت و گو با رسانه‌ها گاه می‌تواند به هزینه ای سنگین تبدیل شود. این بحث زمانی اهمیت بیشتری پیدا کند که شما با رسانه هایی سر و کار دارید که عملا موضع آن ها در جبهه مقابل شما تعریف شده است و البته با کمال حرفه‌ای گری به دنبال هر گونه نقطه ضعف هستند تا آن را در سطح جهانی انعکاس دهند. *تقبل پینگ پنگی رسانه‌ای در سفرهای گذشته روسای جمهور کشورمان به نیویورک یکی از عرصه‌های تقابل این چنینی گفت و گوی آنها با رسانه‌های خبری غربی بود که البته به دلیل ضرورت مطرح کردن نظام جمهوری اسلامی ایران گریزی از آن نیست. در زمان سفرهای ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور سابق برای شرکت در مجمع عمومی گفت‌وگوهای وی با رسانه‌ها اغلب به دوئلی بین مصاحبه کننده و وی تبدیل می‌شد. این روند به خصوص پس از وقایع مرتبط با فتنه سال 88 به شدت اوج گرفت و گاه برخی سئوالات با اتهامات و جبهه گیری واضح از سوی مقابل همراه می‌شد که البته در بسیاری از مواقع با برخی از ترفندها از سوی رئیس‌جمهور سابق کشورمان خنثی می‌شد. *غربی‌ها تغییر ناپذیرند در این میان پر واضح است که در باطن رسانه‌های غربی تغییری به وجود نیامده است و نمی‌توان انتظار حفظ رویه حرفه‌ای را از آنان داشت و تاثیر پذیری اتاق های فکر این رسانه‌ها برای مطرح کردن برخی مسائل منطقی کاملا پیش بینی است. از همین رو است که برخی از تشکل‌های متخاصم با نظام جمهوری اسلامی به دنبال استفاده از فضای فوق برای وارد کردن رئیس‌جمهور به حوزه حساس رسانه‌ای است. گرچه نمی‌توان از تدبیر رسانه شخص رئیس‌جمهور و توانمندی وی در پاسخ گویی به این سئوالات غافل شد، اما به طور حتم میدان‌های مین رسانه‌ای می‌تواند خطرساز شود. اما در این میان شاید وظیفه مسئولین رسانه‌ای باشد تا به این مسائل توجه بیشتری نشان داده تا از هرگونه حاشیه خبری بی‌جا پرهیز شود. گزارش گران بدون مرز به میدان می‌آیند نگاهی به مسائلی که از سوی جریان‌های مختلف معارض به عنوان موضوعاتی برای پرسیدن پاسخ از رئیس‌جمهور نشان می‌دهد که تمرکز برخی از مسائل به طور عمده بر مسائل سیاست خارجی و البته حوزه حقوق بشر خلاصه می‌شود. دیده‌بان حقوق بشر از جمله نهادهایی بوده است که طی بیانیه‌ای از خبرنگاران غربی خواسته تا موضوع حقوق بشر و سرکوب‌ها در دستور کار قرار دهد. گزارش‌گران در بیانیه خود این گونه عنوان کرده است که «بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد، در گزارشی درباره وضعیت حقوق بشر در ایران از وضعیت نامساعد آزادی اطلاع رسانی در ایران انتقاد و فهرستی از وعده‌های تحقق نایافته حسن روحانی ارائه کرده است و گزارش‌گران بدون مرز بار دیگر تشدید سانسور در ایران و بی‌عملی رئیس دولت در این باره را تقبیح می‌کند. گزارش‌گران بدون مرز در ادامه‌ بیانیه‌ خود هم با اشاره به جیسون رضاییان، روزنامه‌نگار و همسرش یگانه صالحی نوشت که این دو روزنامه‌نگار از سوی نهاد های امنیتی بازداشت، مدتی طولانی در سلول انفراد نگاه‌داری شده‌ و برای اعتراف اجباری تحت فشار قرار گرفته‌اند، تا این اعتراف‌های اجباری علیه آن‌ها در دادگاه مورد استفاده قرار گیرد. البته گزارشگران بدون مرز اولین بار نیست که چنین تقاضاهایی را مطرح می‌کنند و در دوران فتنه سال 88 نیز این نهاد تلاش فراوانی را برای ساماندهی تجمع و تبلیغات ضد ایرانی در نیویورک مصروف کرده است. *ضد انقلاب چه می‌خواهد در کنار گزارشگران بدون مرز برخی از رسانه‌های متعلق به ضد انقلاب هم پیشنهاداتی را برای مصاحبه‌های رسانه‌های عربی مطرح کرده اند. برخی از این سئوالات به رفتار و راهبرد نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه می‌پردازد که مهمترین آن داعش و حمایت از مقاومت ملت فلسطین است. پرسش از رئیس‌جمهور درباره سخنان برخی از مقامات داخلی پیرامون تسلیح فلسطینیان به موشک‌های دوربرد و یا نحوه هدایت سیاست خارجی در کشورهای منطقه از جمله سئوالاتی که مطرح شده است. همچنین پرسش از ظریف درباره نحوه هدایت مذاکرات در موضوعاتی همچون حوزه هسته‌ای جزو سئوالات قرار گرفته است، به طور حتم ایجاد یک فضای دوگانه در حوزه سیاست خارجی نظام مهمترین هدف مطرح کردن چنین سئوالاتی القاء یک حاکمیت دوگانه است. حقوق بشر هنوز در اولویت است مسائل مرتبط با حقوق بشر نیز همانند پیشنهادات سازمان گزارشگران بدون مرز جزو بخش اصلی سئوالات مطرح شده توسط برخی از سایت‌های معاند است. سئوالاتی همچون" اعمالی که داعش انجام می‌دهد مثل جدایی جنسیتی یا اجرای احکام شریعت چه تفاوتی با رفتارهای جمهوری اسلامی دارند" و یا "شما گفته‌اید: «دولت خود را متعهد به پیگیری رهنمودهای رهبر انقلاب می‌داند.» آیا در حوزه‌ی خانه‌نشین کردن زنان و محروم کردن زنان از مشاغل اجرایی هم این موضوع صادق است" جزو سوژه هایی است که هدف آن ایجاد چالش در حوزه حقوق بشر است. *کارایی اقتصاد و حاکمیت درونی بحث های اقتصادی و کارایی حاکمیتی نیز جزو پیشنهاداتی است که در خصوص سئوالات مطرح شده است و عمده آن نحوه تعامل دولت با سایر جناح‌ها و بحث های اقتصادی را در بر می گیرد. افزایش افراد اشتغال به کار با وجود رشد منفی اقتصادی، پاسخ به انتقادات یکی از اساتید حوزه نسبت به رئیس جمهور و پاسخ از روحانی درباره صداقت سخنان وی جزو این حوزه ها است. روشن است که چنین سئوالاتی با هدف ایجاد شکاف داخلی در کشور و تشدید اختلافات بیان شده تا واکنش ها نسبت به سخنان رییس جمهور برانگیخته شود. *رییس جمهور مورد نظر در دسترس نیست رئیس جمهور تاکنون دو مصاحبه مطبوعاتی در جریان سفر خود به نیویورک داشته و مروری به این مصاحبه ها نشان می‌دهد که علی رغم مطرح کردن این پیشنهادات رسانه های غربی از گنجاندن آن در مجموعه سئوالات خود خودداری کرده‌اند. در این بین حتی اگر چنین سئوالاتی نیز در مصاحبه های فوق گنجانده شود، می‌توان انتظاری سنجیده و حساب شده به آن ها داشت. واقعیت آن است که رئیس جمهور مد نظر ضد انقلاب در دسترس آنان قرار نداردحتی اگر رسانه های بیگانه نمایندگی آنان را بر عهده بگیرند.
کد خبر: ۴۴۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۲

خدا نیاورد آن روزى را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان ازاعتبار و عنایت بیشترى برخوردار شوند
کد خبر: ۴۳۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۵

من يه خبرنگارم و يه خبرنگار دنبال خبرها و مصاحبه هاي جنجالي و پر مخاطبه وقتي هم كه يه سوژه توپ گير بياره راحت از خيرش نمي گذره. چند وقتي ميشه كه همه كارا تعطيل شده و بعضي از نماينده هاي مجلس هم به جاي رسيدگي به ساير مشكلات مردم و كشور سرگرم بازي گل يا پوچ با قيمت و كيفيت پرايد هستند. از اونجايي كه اولين ماشين خودم كه باهاش بهترين خاطرات تفريح و سفر و زندگيم رو داشتم پرايد بود بدجوري غيرتي شدم و تصميم گرفتم برم سراغ پرايد و باهاش مصاحبه اي انجام بدم.مصاحبه با پرايد!به گزارش آوای دنا به نقل از انتخاب ، داخل تاكسي داشتم به سوالهايي كه ميخوام ازش بپرسم فكر مي كردم كه يهو ياد مادربزرگم افتادم كه هميشه مي گفت ادم سگ خونه باشه اما بچه كوچيك خونه نباشه ! اون روزا دنبال معنيش نبودم. اما وقتي بزرگ شدم تازه فهميدم داستان چي بوده. بچه كوچيك خونه كه باشي خواهر و برادراي بزرگ تر همه كاراشون رو ميندازن گردنت... خرابكاري ها و اشتباهاتشون رو هم كه مجبوري به ناحق به گردن بگيري و كتك خورت ملس باشه زير دستشون ...تازه خيلي شانس بياري بچه هاي ديگه فاميل و در و همسايه رو با تو مقايسه نكرده و اعتماد به نفست رو ترور نكنند. بگذريم وقتي به محل قرار رسيدم جناب پرايد حاضر به مصاحبه با من نبود و مي گفت شما هم وارد كننده ايد و مي خوايد سر منو زير آب كنيد اما وقتي بهش گفتم منم پرايد سوار بودم با ترس و لرز حاضر شد باهاش مصاحبه كنم. س: ميشه خودتونو يه مدل خاص معرفي كنيد؟ج: من همون خودرويي هستم كه وقتي اولين بار وارد كشور شما شدم همه عاشق من شده بودند. هركس كه منو مي خريد از شتاب و سرعت و ظاهر من به وجد مي اومد. فرقي نميكرد مالك من كي باشه. وزير و وكيل و نماينده مجلس به داشتن من افتخار ميكردند. من هموني هستم كه توليد تيراژ بالاي من باعث اشتغال زايي بالايي در كشور شما شد. و به مرور هر خانواده يك پرايد تو خونه اش داشت و داره. س: الان هم خيلي ها علاقه مند داشتن شما هستند جناب پرايد اما علت حرف و حديث هاي زيادي پشت سرتون مطرح شده چيه؟ج: كدوم حرف و حديث ها ؟ س: به نظرتون قيمت فعلي شما مناسبه؟ در طول سالهاي اخير رشد قيمت زيادي نداشته ايد؟ج: به نظر من شما هم مثل وارد كننده ها و بعضي از نمايندگان مجلس خودتون وارد يه بحث فرسايشي شديد كه سر آخرش جز ضرر چيزي عايد طرفين نمي كنه س: ميشه به سوال من پاسخ بديد جناب پرايد؟ج: چطور اون روزهايي كه بحث دلالي و واردات مطرح نبود قيمت من مناسب و منطقي بود و كيفيتم هم تعريف كردني اما امروز حضور من در بازار براي خيلي ها خطرناك شده؟ س: جواب شما بودار و گنگ بود، منظور شما از خيلي ها دقيقا چه كساني هستند؟ج: وارد كننده هاي خودرو هاي خارجي ، همون هايي كه سال گذشته ۷۰ هزار خودرو وارد كشور كرده بودند و باعث شدند ۴/۱ ميليارد دلار ارز از كشور خارج بشه و همچنين ۲۰۰ ميليون دلار سود رو عايد دلالان اين صنف كردند! س: خب مگه شما چه خطري براي اونا محسوب مي شديد؟ج: والا چي بگم اونا فقط به فكر منافع خودشون هستند و از اينكه من بين جوونا و خانواده ها محبوبيت دارم وحشت داشته و دلشون نميخواد خودروسازي هاي داخلي رشد و رونقي داشته باشند و همش مدعي بودند كه قيمت من بالاست و بي كيفيت هستم و بايد از ميدان رقابت خارج بشم! س: آيا واقعا قيمت شما بالاست و كيفيت هم پايين؟ج: به نظر شما الان واقعا مشكل مملكت شما قيمت و كيفيت خودروهاي ساخت داخليه ؟ يعني اگر الان قيمت من همون قيمتي بشه كه بعضي از وارد كننده ها و نمايندهاي مجلس شما دوست دارند ديگه همه چي حل ميشه؟ قيمت من مثل قيمت مسكن و نرخ تورم و چيزاي ديگه منطقي بالا رفته. مگه چي تو كشور شما قيمتش بالا نرفته كه قيمت من بالا رفته ، چرا هيچكس به اونا اشاره اي نمي كنه؟ س: مشكل كشور ما قيمت و كيفيت شما نيست اما خب اين داستان كيفيت و ضعيف بودن بدنه شما چيه؟ج: به نظر شما بدنه منو بايد با تير آهن ۱۴ مي ساختند؟ ميگن عروس نميتونه برقصه ميگه زمين كجه... اقاي خبرنگار محترم اگر همه فرهنگ درست رانندگي كردن و بلد باشن به نظر شما من مريض هستم خودم رو با ۱۶۰ تا سرعت به شتر يا اتوبوس بكوبم و داغون بشم؟ اگر كيفيت راه ها و خيابانهاي شهر هاي شما خوب باشه من بيكارم هر روز بخوام برم تعميرگاه و آمار تصادفات جاده اي بالا بره؟ در ضمن كيفيت بدنه و قطعات من درست مثل روزاي قبل از ترويج اشرافي گري و ورود خودروهاي لوكس به كشور شماست. ضمن اينكه حدود ۵ ميليون از ماها در كشور در حال تردد هستيم و بيشترين حجم تردد در خيابانها مربوط به ماست. اين مسئله رو نبايد با تعداد و حجم تردد ساير خودروها يكي دونست. س: الان شما به بنده و بعضي سياستگذاري ها متلك انداختيد ديگه؟ج: چرا شما آدم ها عادت داريد انتقادها رو يه جوري خاص تعبير كنيد؟ شما به حقيقت تلخ اين روزها ميگيد متلك؟ واقعا كه ! س: حالا شما نظرتون در مورد بحث قيمت گذاري كه از جانب بعضي از نمايندگان مجلس ما مطرح شده چيه؟ج: ديواري كوتاه تر از ديوار من پيدا نكردند. يتيم و صغير گير آوردن ، بابا كمي هم به افزايش قيمت مواد اوليه من بپردازيد، چرا هيچكس به اونا اشاره اي نميكنه؟ چرا نميگن ورق ۴ برابر شده ، مس ۷ برابر و.... س: يعني به قيمت شما بي جهت گير دادن؟ج: دقيقا. اگر اين نماينده هاي شما تا امروز فكر معيشت و بالا بردن قدرت خريد مردم بودند و نظارت بيشتري بر روي رشد شديد نرخ تورم و ساير موارد از جمله قيمت مسكن مي كردند امروز ته جيب مردم پول بيشتري مي موند و به جاي يك پرايد دو پرايد مي خريدند. و اگر درست فرهنگ سازي ميكردند مردم كمتر به دنبال زندگي تجملاتي و كالاها و خودروهاي لوكس مي رفتند و ارز كمتري به مراتب از كشور خارج مي شد و خودروسازي داخلي شما هم شاهد رشد و رونق و پيشرفت چشمگيري بود. و به من هم كمتر توهين ميشد. س: در آخر پيامي يا صحبتي داريد ؟ج: راننده محترم لطفا درست رانندگي كن و به مقررات احترام بگذار. و بدون كه ده ها هزار نفر آدم براي ساخت من زحمت كشيدن و نداشتن مهارت درست رانندگي از جانب شما وبروز تصادفات شديد و له شدن و داغون شدن هر پرايد يعني به فنا رفتن زحمت مردان و زناني است كه شبانه روز در تلاش بوده اند.
کد خبر: ۴۰۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۹

گروه تروریستی داعش در تازه ترین جنایت خود به مناسبت عید سعید فطر فراخوانی داده است که در آن زنان و دختران موصل را به اجبار به عقد و ازدواج تروریست ها در می آورد.خبرگزاری مهر: 20 خرداد خبر اشغال موصل توسط گروه تروریستی داعش به تیتر یک رسانه های جهان تبدیل شد. اشغال موصل پایان ماجرا نبود و از آن زمان تاکنون اقدامات عجیب و دور از انسانیت این گروه در مناطق تحت سیطره خود در عراق همچنان سوژه مطبوعات قرار دارد. تروریست های داعش به محض استقرار در موصل منشوری را تهیه کردند و در آن فرامین خود را به مردم این شهر ابلاغ کردند. به موجب این فرامین، زنان باید روبنده داشته باشند و لباس بلند به تن داشته باشند. داعشی ها همچنین اعلام کردند صورت مانکن های لباس نیز باید پوشانده شود. تروریست های داعش تهدید کردند سرپیچی از قوانین این گروه عواقب سختی حتی تا مجازات اعدام را به همراه خواهد داشت. مدتی پس از اعلام این منشور، تروریست های داعش آمار زنان مجرد و متاهل موصل را جمع آوری و اعلام کردند خانواده های عراقی باید دختران خود را در جهاد نکاح شرکت دهند و در غیر اینصورت باید جریمه مالی سنگینی پرداخت کنند. این اقدام باعث شد شماری از زنان موصل که برخی از آنها از سوی تروریست ها مورد تجاوز و هتک حرمت قرار گرفته بودند خودکشی کنند. بنا بر اعلام روسیا الیوم، گروه تروریستی داعش به مناسبت عید فطر فراخوان جدیدی داده است و از ساکنان موصل خواسته است در تعطیلات عید فطر دختران خود را وادار به جهاد نکاح کنند. این فراخوان از طریق مساجد اعلام شد. داعشی ها در این فراخوان تهدید کرده اند مجازات سختی در انتظار کسانی است که با این دستور مخالفت کنند. به این مجازات اشاره ای نشده است. در راستای انجام این دستور پلاکاردهایی بر در و دیوار شهر نصب شده و در آنها اعلام شده است که دختران با شرکت در جهاد نکاح به تکلیف ملی و شرعی خود عمل می کنند! تروریست های داعش علاوه بر تهدید به مجازات از شگرد تشویق و پاداش نیز برای اشاعه فحشا و فساد در میان خود استفاده می کند به طوری که این گروه اعلام کرده است کسی که در جهاد نکاح شرکت کند 800 هزار دلار دریافت خواهد کرد. داعش چنین مبالغ هنگفتی را از ذخیره بانک ها تامین می کند. این گروه پس از اشغال موصل تمامی بانک ها را تحت تصرف خود درآوردند و مبلغی حدود 400 میلیون دلار به جیب زدند. برخی شهروندان عراقی در این رابطه اعلام کرده اند تروریست های داعش زنانی را که با جهاد نکاح مخالفت می کنند مورد ضرب و شتم قرار می دهند و آنها را تهدید به کشتن می کنند.
کد خبر: ۴۰۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۶

به نظر می رسد روایت های متناقض از زندگی و فوت «حسین پناهی» این بار سوژه اثر جدید «محسن چاوشی» شده و این خواننده این بار قرار است با نگاهی متفاوت به زندگی و فوت پناهی، بار دیگر خالق اثری باشد که بسیاری را به فکر فرو ببرد
کد خبر: ۳۸۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۸

«صرفا جهت اطلاع» این هفته از حساب بنزین مهر، شیب ملایم هدفمندی در اعتکاف و آلاف و الوف وام گفته است. آوای دنا -واحد مرکزی خبر، متن بسته خبری «صرفا جهت اطلاع» را منتشر کرده است که مشروح آن را در ادامه بخوانید: این هفته سوژه هایی داریم از حساب بنزین مهر تا 2000 نامزد برای ریاست دانشگاه تهران. البته یک توصیه هم به آقای آملی لاریجانی. راستی با یک وزیر 27 ساله در سرزمین اساطیری هم همراه شدیم. حساب بنزین مهر! اولین آیتم صرفا جهت اطلاع امشب مربوط به برنامه سلام تهران شبکه تهران بود که یه بخشی داره به نام تو کفش اخبار که آقای رفیع طناز درباره اینکه بنزین قیمتش بالا رفته گفت: باید برای بچه ها حساب بنزین مهر باز کنیم یعنی از همون اول والدینشون یک پولی هم برای بنزینشون در آینده ذخیره کنن تا در آینده بتونن بنزین بزنن. بابا تو خیلی باحال همه حرفهاتو می زنی. خوش بحالت آشپزباشی و دیوار کوتاه ما هفته پیش قسمتی رو از برنامه خانواده پخش کردیم که بشقاب غذا از دست مجری برنامه شکست و گفتیم چرا بشقابت شکست و غذا ریخت رو مجری. آشپز اون برنامه هم فوری عکس العمل نشون داده که اگر صرفاً جهت اطلاع روی روغن و آش حساس هست بیان برای شما خورشت کنگر بپزیم یه وجب روغن روش. نه بابا شما همون آش رو بپز، ما هم مطابق معمول کشکمون را می سابیم. فقط جنس این بشقابهات رو یک کم بهتر کن. آرزو به دل که مسئولین ما هم... کشتی کره جنوبی یادتون هست که غرق شد. این کشتی عاقبت نخست وزیر کره رو هم با خودش برد زیر آب. نخست وزیر هم جلوی دوربین اومد و گفت این اتفاق ده روز افتاده و خواب و زندگی رو از من گرفته و برای همین هم استعفا می دم. مجری صرفا هم گفت : اما ما آرزو به دل مانده ایم... آرزو به دل که.... آلاف و الوف وام آقای رئیسی معاون قوه قضائیه گفت : امروز کسی که می خواد یک وام کمی هم بگیره اون رو در یک سلسه چارچوب ها محصور می کنن اما عده ای با زد و بند صاحب آلاف و الوف می شوند. مجری صرفا:این ماجرای آلاف و الوف وعده ای و زد و بند و این جور حرفها هم ماجرای جالبیه ـ چندسال هی می شنویم. دلمون لک زده بشنویم چه مسئولی جلوی اینها رو می گیره. اعتکاف با شیب ملایم هدفمندی درسته که استقبال از مراسم اعتکاف امسال فوق العاده بوده و جا برای ثبت نام نیست اما اینکه از سی تا صد و پنجاه هزار تومان برای ثبت نام از دانشجوها بگیری هم عجیبه ها. انگار اعتکاف هم با شیب ملایم هدفمند شده. پایان تبلیغات کودکانه در ادامه بخشی از تبلیغ در وسط برنامه کودک به نمایش گذاشته شد و بلافاصله سخن عمو عزت که بالاخره این هفته گفت : دیگه وسط برنامه کودک آگهی پخش نمی کنیم. ایشون گفتند دستور لغوشو صادر کردم و گفتم این برنامه ها متوقف بشه. مهندس دست شما درد نکنه. ما از اوضاع مالی سازمان باخبریم اما کاش از اول کار به جایی نمی رسید که روی مخ بچه ها حتی یه مدت کوتاه رژه تبلیغاتی بریم. ماموریت با مجوز یادتونه قبلا تصویری پخش شد که محافظ ایرانی خانم اشتون گذاشت دنبال تصویر بردار صداو سیما... حالا سردار منتظر المهدی گفت که با مامور خاطی برخورد انضباطی شد و تنبیه سازمانی. مجری صرفا : ممنون از اینکه یه عکس العملی نشان دادید به سرعت. البته سردار این را هم گفت که خبرنگاران و تصویربرداران قبل از انجام هر گونه ماموریتی مجوز دریافت کنند. چشم مجوز می گیریم اما لطفاً شما هم حداقل فرصت بدید ما مجوزهامون رو نشون بدیم. وقت شناسی... هفته پیش خبری داشتیم که اصلا نگفتیم که اونور آبی ها بل نگیرند اما حالا می گیم. چرا توهیر و بیر، ماجرای بند 350 حکم جدید دادید به رئیس سازمان ها. آقا جان موضوع ترفیع یا تنزل مقام نیست موضوع وقت شناسیه. نمی شد دو هفته دیگه این کار رو بکنید و بهونه دست کسی ندید. واقعاً نمی شد‌؟ 2000 کاندیدا برای ریاست دانشگاه تهران مجری صرفا گفت : یه جا خوندم دو هزار نفر برای ریاست دانشگاه تهران کاندیدا شدند یا شاید هم کاندیداشون کردند خبرنگار ما همین سووالو از آقای وزیر علوم کرد که ایشون هم گفت : من حقیقتش از این خبر مطلع نیستم و... مجری صرفا : کجایی شورای نگهبان عزیز که یه حال اساسی به این کاندیداها بدی خب دو هزار تا زیاده دیگه.. شش تا بمونند خوبه ؟ ارز مبادله ای برای خودرویی که ارزان نمی شود آقای نوبخت معاون رئیس جمهور گفت برای خودرو ارز مبادله ای می دیم. خب پس هر عقل سلیمی میگه با این اوضاع باید خودرو ارزون بشه دیگه. ارز مبادله ای می گیره. اما پاسخی بس سوزناک. خودرو جون تو نمی خوای ارزون بشی؟ اما آقای نعمت پور گفت: اصلا امکان نداره خودرو ارزون شه. و آب پاکی رو ریخت روی دست خلق الله. یعنی هر اتفاقی تو این مملکت بیفته خودرو گرون میشه. دلار بره بالا گرون میشه. بیاد پایین گرون میشه. بنزین گرون بشه.خودرو گرون می شه. تحریم خودروسازا شل بشه. باز خودروشون گرون می شه. همش می گن نداریم و بهانه می آرن. در ادامه بخش هایی از برنامه کلاه قرمزی پخش شد که یک کاراکتری شخص فقیری می گویدکمکم کنید قیمت دلار بالا رفته ندارم! نمایشگاه کتاب و دو قطبی نمایشگاه کتاب رسید و پچ پچ هایی شنیده می شه که قراره آقای احمدی نژاد کتاب خاطراتی ازش منتشر بشه. آقای هاشمی هم که همیشه با خاطراتش روی میز نمایشگاه ها و کتاب فروشی ها ست. چه شود... همان دو قطبی... همان روزگار... چه شود. ما و سباستین جوان سباستین 27 ساله وزیر خارجه اتریش ایران آمد اما هر چی گشت یک هم سن و سال خودش تو مسئولان ما گیر بیاره پیدا نکرد که نکرد مجری صرفا ـ البته چون قراره فقط نیمه پر لیوان رو ببینیم فکر کنم بره اتریش می گه به به چه کشور تاریخی و پرقدمتی.
کد خبر: ۳۲۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۲

مجید نجاتی حین بازی شهرداری یاسوج و نساجی قائمشهر در لیگ دست یک، پشت دروازه خودی مشغول گرم کردن بود. او زمانی که فوروارد حریف را مقابل دروازه خالی دید در یک حرکت انتحاری به داخل زمین پرید و دروازه تیمش را نجات داد!
کد خبر: ۳۱۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۷

در بین تمام پیامک‌ها که گاهی همراه با جنبه سیاسی هم بود، چند پیامک با استقبال بیشتری مواجه شد از جمله پیامک‌هایی مانند «این یارانه سهم منه، حق منه، عشق منه، انصراف نمی‌دم» و یا اینکه «جان من را بگیر، اما یارانه‌ام را نه»
کد خبر: ۳۱۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۷

مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران ناگفته‌های جالبی از تعقیب و عملیات دستگیری این تروریست معدوم را تشریح کرد.به گزارش آوای دنا ، چهارم اسفندماه سال 1388 یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات اطلاعاتی و امنیتی کشور برای دستگیری عبدالمالک ریگی رئیس گروهک جندالشیطان و از اشرار منطقه شرق کشور با موفقیت انجام شد. اکنون که 4 سال از تاریخ انجام این عملیات گسترده می‌گذرد، هنوز افکارعمومی مشتاق است تا از زوایای پنهان و پیچیده انجام این عملیات اطلاعاتی و امنیتی آگاهی یابد. بر این اساس و با توجه به پیگیری‌های لازم موفق شدیم تا با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران مصاحبه تفصیلی داشته باشیم تا وی ابعاد جدیدی از این عملیات را تشریح کند. مشروح کامل مصاحبه خبرنگار امنیتی و دفاعی با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات را در تشریح انجام اقدامات اطلاعاتی و رصد عبدالمالک ریگی قبل و حین دستگیری و بخشی از اعترافاتش را در ذیل می‌خوانید: با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. یکی از جذاب‌ترین بخش‌های پرونده عبدالمالک ریگی نحوه عملیات و اطلاع از پرواز وی و نحوه نشاندن این هواپیما در خاک کشورمان است. روز گذشته نیروی هوایی ارتش جزئیاتی از این عملیات را منتشر کرد، اما مطمئنا جزئیات دیگری نیز وجود دارد. از جمله اخطارهایی که از سوی جنگنده نیروی هوایی ارتش به هواپیمای مسافربری قرقیزستان داده شد، اما عنوان نشد که چرا این هواپیمای مسافربری به اخطارها توجهی نکرده و فرود نمی‌آمد. این در حالی است که به طبع باید پیرو دستور می‌بود و فرود اضطراری می‌کرد. گویا خلبان هواپیمای مسافربری نیز مطلع بود که چه شخصی در هواپیما حضور دارد و به همین دلیل از دستورات جنگنده نیروی هوایی ارتش سرپیچی می‌کرد. جزئیاتی از این بخش از پرونده را تشریح کنید و اگر ناگفته‌ای است بفرمایید. - به نام خداوند بخشنده مهربان. جنایات عبدالمالک ریگی یک اوجی داشت که موجب شد یک بسیج اطلاعاتی شکل بگیرد تا از اوج ضرباتی که نظام جمهوری اسلامی ایران از این ناحیه می‌خورد، جلوگیری شود. یک مقدار از بحث‌های اطلاعاتی این پرونده نه با یک تاخیر بلکه با یک گیر و گرفتار‌یهایی روبرو می‌شد که این گرفتاری‌ها به بحث‌های شرعی و اخلاقی مرتبط بود. پیش از این عملیات پیچیده اطلاعاتی، عبدالمالک ریگی یکی دو مرحله در عملیات ویژه در تیررس ما قرار گرفت، اما به جهت اینکه خانواده همراهش بود و یا در محیطی بود که افراد و مردم بی‌گناه حضور داشتند ممکن بود به این افراد بی‌گناه صدمه بخورد. این اتفاقات در امارات متحده رخ داد؟ - خیر، در پاکستان در تیررس ما بود. حال نگاه‌ها بسیج شد به اینکه تلاش کنیم عبدالمالک ریگی را به دست بیاوریم و زیر ضرب ببریم و دوم اینکه در نوع اقدام نیز کمترین آسیب به بی‌گناهان و حتی زن و بچه عبدالمالک ریگی نرسد که لطف خداوند شامل حال ما شد. رصد خود عبدالمالک ریگی از زمانی انجام شد که وی 2 دیدار با سرویس اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا انجام داد و این اقدامات وی در راهبرد اطلاعاتی ما قرار گرفت که در همین ملاقات‌ها و یا رفتن برای ملاقات‌ها و زمانی که از محیط خود و نیروهایش دور می‌شد زیر ضرب ما می‌رفت، چون هم برد اطلاعاتی داشت و هم ضربه اساسی را می‌شد به شاکله و فرماندهی این گروه زد. اطلاع ما از رفتن ریگی به قرقیزستان با توجه به ملاقاتی که با آمریکایی‌ها برنامه‌ریزی کرده بود از قبل وجود داشت. منتهی نقطه دقیق و روز سفر را خود عبدالمالک ریگی و سرویس اطلاعاتی مقابلش می‌دانست، اما لطف الهی شامل حال ما شد و روزی که ریگی قصد داشت برود و در جایی که مراجعه کرد(آن موقع فیلم‌ها و عکس‌هایش در رسانه‌ها منتشر شد ) از آنجا تقریبا روی موضوع سوار شدیم. اگرچه از قبل نیز آگاهی داشتیم، اما از آنجا به بعد به صورت لحظه‌ای موضوع دنبال شد. سفر ریگی از کابل به امارات البته با یک استقرار چند ساعته در امارات و سپس پرواز به سمت قرقیزستان بود. وی وقتی از کابل به سمت امارات پرواز کرد بالای 50 درصد گفتیم که سوار هواپیما شد که البته این اتفاق رخ داد و از امارات به سمت قرقیزستان نیز 80 تا 90 درصد یقین کردیم که جزو مسافران پرواز است. نکته قابل توجه این است که ریگی با هویت کاملا جعلی هر دو سفر را انجام داد. یعنی هم از کابل به امارات و هم از امارات به قرقیزستان با هویت جعلی سفر می‌کرد. از نکات جالب و بارز این بخش تغییر چهره و قیافه وی برای گرفتن عکس در هر دو عنوان جعلی‌اش بود. یعنی یک گذرنامه جعلی از کابل به امارات و یک گذرنامه جعلی با عکس تغییر چهره داده شده از امارات به قرقیزستان داشت که در هر دو گذرنامه چهره‌های متفاوتی داشت، به طوری که اگر عکس‌های جعلی را با قیافه اصلی ریگی مقایسه می‌کردیم تشخص آن بسیار سخت بود. آیا سرویس اطلاعاتی امارات متحده از این موضوع اطلاع داشت؟ - نمی‌شود گفت سرویس اطلاعاتی امارات مطلع شده بود. منتهی دسترسی به این گذرنامه‌های جعلی که در اختیار ریگی بود نشان می‌داد که از جای خوب و دست برتری حمایت می‌شد که ما دست برتر را آمریکا و اسرائل می‌دانیم. اینکه آیا این عمله اسرائیل یا آمریکا بود عموماً آمریکایی‌ها در منطقه نیابتی کارها را دنبال می‌کنند. در افغانستان هم همه چیز از جمله گذرنامه اصلی کشور دیگر یافت می‌شود و سرویس مورد نظر به راحتی می‌توانست به گذرنامه‌ها دسترسی پیدا کند. عبدالمالک ریگی برای عزیمت به قرقیزستان از امارات پرواز کرد و تا عرض نیم تا یک ساعت حدود 10 تا 20 درصد تردید بود که شاید ریگی سوار هواپیما نشده باشد. قبل و یا پس از انجام پرواز این تردید وجود داشت؟ - خیر، پس از اینکه پرواز انجام شد. در صحنه دوستان وقتی بررسی کردند، مشخص شد ریگی فرودگاه امارات را ترک کرده و از آن به بعد هماهنگی‌های داخل کشور صورت گرفت. بخش اصلی عملیات پس از اینکه این موضوع قطعی شد، صورت گرفت . نیروی هوایی ارتش واقعا خیلی خوب پای کار آمد و توانست هواپیمای مسافربری قرقیزستان را از بالای اصفهان به سمت کرمان بازگرداند. حالا چرا قرقیزها خیلی اصرار به برگشت نداشته و می‌خواستند ادامه مسیر دهند به این دلیل بود که قبول نمی‌کردند یک هواپیمای بین‌المللی را در داخل خاک کشور دیگری بنشانند و این امر را نقض هوایی و نقض کنوانسیون هوایی قلمداد می‌کردند. اینکه حامی ریگی بودند یا نه اطلاعی بر آن نیست که بتوان دقیق روی این موضوع صحبت کرد، اما خب هواپیمای مسافربری الحمدلله پس از شلیک اخطار جنگنده نیروی هوایی ارتش همان‌طور که اعلام شده در خاک کشورمان فرود آمد. چند هواپیمای جنگنده نیروی هوایی ارتش در این عملیات شرکت داشتند؟ - 2 هواپیمای جنگنده. یکی از هواپیماها هم عملیات سوخت‌رسانی را انجام داد. گفته می‌شود جنگنده نیروی هوایی ارتش تا 300 تیر اخطار هم شلیک کرد و هواپیمای مسافربری را با تهدید بازگرداند. اگر این هواپیما از مرز هوایی کشورمان عبور می‌کرد دیگر نقض کامل هوایی می‌شد. در بحث اینکه چرا تلاش شد تا ریگی زنده دستگیر شود، علت‌هایی وجود داشت، از جمله اینکه وی حاوی اطلاعات زیادی بود، اما چه علت‌های دیگری موجب شد تا به این نتیجه برسید تا ریگی را زنده دستگیر کنید؟ شاید اصل اول بر زنده شکار کردن ریگی نبود. اصل این بود که ما تقاص خون شهدای کشورمان را از وی بگیریم. ریگی تا آن موقع 1024 انسان بی‌گناه را شهید و زخمی کرده بود. در عملیات‌هایی که در داخل کشور و یا در مرزهای کشور انجام داده بود، دست به جنایات زده بود. بالاخره باید پاسخ این خون‌ها داده می‌شد. وقتی سطح اشرافیت اطلاعاتی و فضای کار اطلاعاتی این دید را به ما داد که می‌توان ریگی را زنده شکار کرد، برنامه‌ریزی‌ها انجام گرفت که بحمدالله به ثمر هم نشست و در واقع این عملیات یک ریسک بزرگ اطلاعاتی بود. در این‌گونه اقدامات اطلاعاتی، عموم کارها به جهت اینکه شناختی از سرویس مقابل و یا از کاری که می‌خواستند انجام دهند وجود نداشت، یک ریسک بسیار بالایی را می‌طلبید. اینکه می‌گویم 80 تا 90 درصد پس از اینکه پرواز ریگی انجام شد یقین نبود که وی در هواپیمای مذکور حضور داشت، به همین دلیل است. اگر یک دفعه برنامه تغییر می‌کرد و ریگی با پرواز دیگری می‌رفت واقعا چه می‌شد؟ و حالا اطلاعات ما هم دقیقا می‌گفت که وی از امارات قصد پرواز به قرقیزستان را دارد. آیا فردی را در موقعیت فرودگاه داشتید که بتواند ریگی را تعقیب کند؟ - الحمدالله کنترل وی هم در کابل و هم در امارات وجود داشت، اما در محیط بین‌المللی یک مقدار کار سخت‌تر است چون محیط ما نیست. شما در کشور دیگری هستید و مشغول چک سوژه هستید و خب مسلما کار سخت می‌شود. اطلاعات ما آن موقع اعلام می‌کرد که ریگی در حال عزیمت به سمت کریدور و یا فلان خروجی و گیت فرودگاه است. اما در اینجا این سوال مطرح بود که آیا واقعا هواپیمای حامل ریگی حرکت کرد و تغییر مسیر نداد؟ با توجه به اینکه ریگی عنصر شاخصی بود و روی آن سرمایه‌گذاری ویژه‌ای شده بود ممکن بود هر لحظه تصمیم خود را تغییر دهند و اعلام کنند که ریگی به سمت ترانزیت حرکت کند و در داخل ترانزیت مسیر حرکت وی را تغییر دهند، اما پس از اینکه هواپیمای مسافربری قرقیزستان حرکت کرد، تست‌هایی انجام شد و یقین کردیم که ریگی حتما در این هواپیما سوار شده است. این‌گونه اشاره شده که یک خانم قرقیزستانی ریگی راشناسایی کرد و مانع شد تا وی اسناد همراه خود را منهدم کند. آیا داخل هواپیمای مسافربری قرقیزستان هم فردی از نیروهای وزارت اطلاعات حضور داشتند؟ - اما توفیقی که ما داشتیم این بود که پس از اینکه پرواز در امارات نشست یکی دو عنصر بودند که می‌توانستند در مسیر ریگی را رصد کنند. بیشتر تلاش این بود که قبل از خروج از مرز هوایی کشور بتوانیم هواپیمای حامل وی را زمین‌گیر کنیم. اینکه عنصری بوده یا نبوده، مهم این است که توفیق الهی شامل حال ما شد و ریگی را از کابل تا امارات تحت رصد کامل داشتیم. از این سو هم یکی دو عنصر بودند که می‌توانستند ریگی را چک کنند که کجا می‌رود و چه می‌کند. گفته شد وقتی ریگی متوجه شده که هواپیما فرود اضطراری کرده و قصد دستگیری وی را دارید می‌خواست اقدام به خودکشی کند. آیا این موضوع صحت دارد؟ - خیر، این‌طور نیست و این موضوع صحت ندارد. ریگی پس از اینکه فهمیده بود گرفتار شده به گفته خودش خود را تسلیم شده حساب کرده بود و کار را تمام شده حساب کرد و تقریبا مقاومتی هم نکرد. مقاومتش چه فایده‌ای داشت، چون نه اسلحه‌ای داشت و نه وسیله دیگری. به این دلیل که در هواپیما بود و از چند کریدور امنیتی در فرودگاه‌های بین‌المللی عبور کرده بود. در کل این‌طور نبود که وی در هنگام دستگیری چنان دفاعی بتواند از خود داشته باشد. اگر ریگی همراهش سلاح داشت، امکان داشت هواپیماربایی انجام دهد؟ - بله، اما ریگی در آن موقع در این فضا نبود. وی در این سفر به قدری آرامش و اطمینان داشت که از کابل به سمت امارات و از آنجا عازم قرقیزستان بود و اصلا فکر نمی‌کرد که در این تور اطلاعاتی گیر کند که این موضوع را خودش بارها اذعان کرد. ریگی خودش به ما می‌گفت «وقتی پرواز نشست گفتم دیگر تمام شد و من گرفتار شدم و همه چیز بی‌فایده است و هر واکنشی بخواهم نشان دهم بی‌فایده است». در خصوص نحوه فرمان اصلی و اجرای عملیات در داخل کشور اعلام شد که آقای سعید جلیلی رأسا به آقای حیدر مصلحی دستور داده بود. آیا این موضوع صحت دارد؟ - عمده دستورات خاصی را که بخواهیم بگیریم از شورای عالی امنیت ملی اخذ می‌کنیم. به جهت اینکه شورای عالی امنیت ملی از نظر تصمیم‌سازی و اثرگذاری بر روی مجموعه ارکان حاکمیتی نظام اثر مستقیم دارد. در بحث تبلیغات انتخاباتی این موضوع اعلام شد و آقای سعید جلیلی گفت که این موضوع به من اطلاع داده شد و من رأسا تصمیم گرفتم. در واقع خیلی اهمیتی ندارد که چه کسی دستور این عملیات را داده است. اطلاعات دقیق به هر کسی برسد قاعده این است که فرد دستور دهنده بتواند تصمیم را درست بگیرد. اینکه آقای سعید جلیلی دستور داده و آقای مصلحی دستور را گرفته و کار انجام شده، نمی‌شود خیلی اعلام‌‌نظر کرد، چون در انتخابات معمولا این‌طور است و خیلی هم اهمیت ندارد که چه کسی این دستور را داده است. شاید دستور داده می‌شد و ممکن بود ارتش خدای ناکرده یک درصد دیر پروازش را بلند می‌کرد و ریگی از مرز هوایی کشور خارج می‌شد. الحمدالله یکی از علل موفقیت بزرگ این کیس، به جهت اطلاعاتی 50 درصد با ما بود و 50 درصد مابقی تمامی ارکان نظام بودند که کنار هم آمدند و این موضوع را پذیرفتند و آن را عملیاتی کردند و این بسیار مهمتر است. من اکنون دقیق‌ترین اطلاعات را به شما می‌دهم که فلان فرمانده و رهبر گروه تروریستی در فلان نقطه تهران حضور دارد. اینکه شما بپذیرید و آن را عملیاتی کرده و با آن برخورد کنید مهمتر از خود اطلاعات است و مهمترش این است که بتوانیم این موضوع را اجرایی کنیم. چقدر زمان بود تا هواپیمای مسافربری قرقیزستان از کشور خارج شود؟ - نظر دوستان ارتش این بود که هواپیمای حامل ریگی از اصفهان عبور کرده بود و شاید حوالی یزد و کرمان رسیده بود و در طی مسیر هوایی حدود 10 دقیقه دیگر ممکن بود از مرز هوایی ایران خارج شود. هواپیمای مسافربری قرقیزستان حدود 1 ساعت و 20 دقیقه روی آسمان بود. در طی این یک ساعت و 20 دقیقه جنگنده‌ها در حال تعقیب هواپیمای حامل ریگی بودند؟ - خیر، سرضرب که هواپیما وارد حریم هوایی کشور شد جنگنده‌های نیروی هوایی ارتش بلند شدند. جنگنده‌ها از پایگاه نهم شکاری بندرعباس حرکت کرده و در حوالی اصفهان سوخت‌گیری کردند و بالاخره به هواپیمای مسافربری حامل ریگی رسیدند که این هواپیما از یک مسیر نیز عبور کرده بود. اینکه دستگاه اطلاعاتی ایران می‌تواند فردی را که مورد حمایت دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس هست را از چنگ آنها در بیاورد و به دام بیاندازد کار بسیار بزرگی است. -این عملیات فوق‌العاده‌ای بود که در جهان صورت گرفت. همیشه در تمامی دوران‌ها وقتی کشورها می‌خواستند با یک تروریست مقابله کنند وی را می‌کشتند. این در حالی است که این تروریست را پس از دادن تلفات‌های فراوان گوشه‌ای دستگیر کرده و آن را می‌کشند. شاید به قول اسرائیلی‌ها دقیق‌ترین کار را آنها انجام می‌دهند که به خانه فردی می‌ریزند و وی را پس از اینکه همه متوجه شده‌اند ربایش می‌کنند که این‌گونه اقدامات انسانی و اطلاعاتی نیست. شاید ما هم این هنر را داشته باشیم و به خانه فردی بریزیم و وی را از خانه بیرون بکشیم که این گونه اقدامات هنر نیست. هنر این است که بتوانیم تروریستی را که با سرویس‌های اطلاعاتی که با ایران عناد دارند و پشت سر این تروریست هستند و از وی حمایت کرده و وی را ساپورت مالی، امکاناتی و اطلاعاتی می‌کنند زنده و بدون هیچ‌گونه تلفات دستگیر کنیم. اینکه در قرارهای اطلاعاتی که با این تروریست گذاشته می‌شود و با استفاده از تقریبا تمامی پوشش‌های اطلاعاتی از گریم چهره گرفته تا گذرنامه‌های جعلی ریگی را می‌خواستند از کشور ثالثی به کشور ثالث دیگری منتقل کنند، ما وی را زیر ذره‌بین قرار دهیم و بدون اینکه کسی کشته شود و یا آسیبی ببیند زنده دستگیر کنیم، واقعا در نوع خود بی‌نظیر است. البته وقتی هواپیمای حامل ریگی به زمین نشست از مسافران پرواز قرقیزستان عذرخواهی شد و به همه آنها هدیه‌ای اعطا شد تا این موضوع تاخیر در رسیدنشان به مقصد از دلشان در آورده شود و تلاش کردیم تا به بازسازی روحی مسافران دست بزنیم. اگرچه ریگی می‌گفت من صدای شلیک تیرهای اخطار جنگنده ایرانی را نمی‌شنیدم و گویا هم در داخل هواپیمای مسافربری صدای این شلیک‌ها شنیده نمی‌شد، اما خلبان و کمک‌خلبان صحنه را کاملا مشاهده می‌کردند، اما خود ریگی می‌گفت که در داخل هواپیمای مسافربری من صدای شلیک جنگنده‌ها را نشنیدم. اوباما این‌گونه ادعا می‌کرد که کار بزرگی انجام داده‌اند. این در حالی است که سرویس اطلاعاتی آمریکا بالای سر جنازه بن‌لادن رسید، اما دیدیم که برای یک جنازه مرده چه کارهای تبلیغاتی انجام دادند که انگار آنها بن‌لادن را کشته‌اند. این در حالی است که به اذعان همه سرویس‌های اطلاعاتی و حتی پاکستانی‌ها بن‌لادن قبل از عملیات آمریکایی‌ها به دلیل بیماری کلیه مرده بود. واقعا دیدیم که چه شلوغی کردند و در آخر اعلام کردند که بن‌لادن را ما کشتیم، اما اگر واقعا آمریکا هلی‌برن کرده؟ آیا درست است؟ پاکستان که تابع دستورات آمریکا بود و خیلی از کشورها می‌توانستند به آمریکا در این عملیات کمک کنند، اما چرا این کار را نکردند؟ هیچ کشور و هیچ سرویس اطلاعاتی در عملیات دستگیری ریگی به ما کمک نکرد. هیچ سرویس اطلاعاتی اعم از پاکستان و افغانستان در این عملیات ما را کمک نکردند. آیا شما به این سرویس‌های اطلاعاتی درخواست کمک داده بودید؟ - بله، این یک کار اطلاعاتی است. بالاخره با سرویس اطلاعاتی همسایه تبادلات اطلاعاتی وجود دارد. کما اینکه افغانی‌ها و پاکستانی‌ها هم از ما درخواست‌هایی دارند و تبادلاتی انجام می‌شود، اما در خصوص عملیات دستگیری ریگی این سرویس‌های اطلاعاتی به ما کمک نکردند و حتی بعضا تلاش می‌کردند تا اطلاعات ریگی را مکتوم کنند. نمی‌خواهم بگویم پاکستان هیچ کمکی نکرد. عبدالحمید برادر عبدالمالک ریگی را که آن موقع رسانه‌ای هم شد، سرویس اطلاعاتی پاکستان با تلاش‌هایی که داشت تحویل ما داد. اما خود عبدالمالک به عنوان یک عنصر فرماندهی و عنصر ویژه‌‌ای که حقیقتا به لحاظ شخصیتی هوش نسبی خوبی داشت و توان جمع‌آوری نیرو را داشت به این شکل زیر ضرب و برد اطلاعاتی ما قرار گرفت. پس از عملیات دستگیری ریگی آیا پیامی از سوی سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای دیگر همانند روسیه دریافت کردید و این سرویس‌های اطلاعاتی این عملیات را چگونه ارزیابی کردند؟ - در جلساتی که با آنها داشتیم و تبادلاتی که انجام می‌شد اعم از وزارت‌خارجه و رفت‌وآمدهایی که با برخی سرویس‌های اطلاعاتی داریم، نوع این اقدام را پسندیده بودند و اعلام می‌کردند این عملیات منحصر به‌ فرد بود و تا به حال به این شکل و بدون هیچ‌گونه خونریزی چنین عملیاتی در دنیا انجام نشده است. کشورها معمولا ادعای مبارزه با اقدامات تروریستی را دارند، اما برای دستگیری یک تروریست شاید ده‌ها و صدها انسان بی‌گناه را می‌کشند، اما سرویس اطلاعاتی ایران بدون شلیک حتی یک تیر به سمت یک انسان بی‌گناه، فردی را که عامل خونریزی خیلی‌ها بود را دستگیر کرد و قدرت اطلاعاتی کشورمان بدون کمک هیچ سرویس اطلاعاتی دیگری به منصه ظهور گذاشته شد و این خیلی مهم است. الحمدلله در این موضوع مردم از نوع عملیات و پیروزی که رخ داد خیلی اظهار شادمانی کردند. مردم ما بیشتر برایمان ملاک بودند که الحمدلله فضای خیلی خوبی در کشور ایجاد شد. دقیقا رصد ریگی را از چند وقت پیش از عملیات دستگیری آغاز کردید؟ - تقریبا از یک سال قبل رفت و آمدهایش را با سرویس‌های اطلاعاتی دشمن تحت رصد داشتیم. در خاک پاکستان و افغانستان ریگی را تحت نظر داشتید؟ تقریبا چون ارتباط وی با سرویس‌های اطلاعاتی از جهتی برای ما مهم‌تر بود حدود 6 ماه قبل از دستگیری دیگر کاملا به وی نزدیک شده بودیم و خداوند لطف کرد و وی را در جایی دستگیر کردیم که هیچ بی‌گناهی کشته نشد. پیش از این یک سال هم وی را تحت نظر داشتیم، اما اینکه به این نتیجه برسیم که می‌توانیم وی را زنده دستگیر کنیم که بشود مستندسازی ارتباطاتش با سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای متخاصم را از خودش پرسید و از وی دریافت کرد، حدود 6 ماه قبل از دستگیری بود. یک سال پیش از عملیات دستگیری ریگی، وی چندین جا به کمین‌گاه‌های ما رفت. کمین‌گاه‌ها در داخل کشور بود و یا در خارج از کشور؟ -خیر، این کمین‌گاه‌ها خارج از کشور و یا در حاشیه مرز بود. ریگی هر جایی که نقل مکان می‌کرد به اتفاق خانواده‌اش بود؟ - ریگی در برخی عملیات‌ها خودش حضور نداشت و گروه‌های حاشیه‌ای عملیات انجام می‌دادند. ریگی عموما در مکان‌هایی حضور داشت که مردم بودند و به این وسیله برای خود حصار امنیتی ایجاد کرده بود و سعی می‌کرد بیشترین حفاظت را از خود داشته باشد، چون می‌دانست غیر از خودش کس دیگری مراقبش نیست و حتی سطح ملاقات‌هایش را پایین آورده بود و ارتباط‌های حضوری و سیستمی خود را محدود کرده بود. خودش بود و چند نفری که محرم اسرارش بودند و به این وسیله تلاش داشت تا جانش را از بلایا به در ببرد، اما لطف خداوند با ما بود که این عملیات انجام شد. خلبان هواپیمای مسافربری قرقیزستان پس از فرود اضطراری و پس از اینکه متوجه شد عبدالمالک ریگی در پرواز حضور دارد چه واکنشی از خود نشان داد؟ - خلبان ابتدا به ساکن مقاومت کرد و اعلام می‌کرد که این فرد مسافر ماست و نباید از پرواز پیاده شود که ما احکام بین‌المللی برای دستگیری ریگی را در اختیار داشتیم و مهمتر اینکه «Wanted» در اختیار داشتیم و به لحاظ دیپلماتیک هم با قرقیزستان اقدامات دیپلماتیکی صورت گرفت. قبل از عملیات دستگیری این اقدام دیپلماتیک با قرقیزستانی‌ها انجام شد یا پس از انجام عملیات دستگیری؟ -خیر، پس از عملیات دستگیری. چون هنوز معلوم نبود که چه می‌شود و هرگونه اطلاع‌رسانی کار را خراب می‌کرد. پس از عملیات دستگیری در چه فاصله زمانی موضوع را با دیپلمات‌های قرقیزی مطرح کردید؟ - چند ساعت پس از دستگیری ریگی. این عملیات آخر شب بود. خلبان این سماجت را داشت تا مسافرش سوار هواپیما نشود حرکت نکند که با این اقدام دیپلماتیک موضوع حل شد. ما تابع زور نیستیم که بگوییم باید حتما پرواز بدون ریگی حرکت کنی . به هر حال حق هر کشوری است و اگر احساس خطر از هواپیمایی بشود می‌توان هواپیما را فرود آورد و رفع خطر کرد و سپس اجازه ادامه مسیر را دارد و طبق قانون بین‌المللی این کار امکان‌پذیر است و ما نقض قوانین بین‌المللی هوایی را انجام ندادیم. در ابتدای انقلاب اسلامی هم بسیاری از کشورها هواپیماهای کشورمان را مجبور به فرود اضطراری می‌کردند. از حال و هوای ریگی در لحظه‌ای که دستگیر شده بود و هنگامی که در حال انتقال بود توضیح دهید؟ واقعاً چهره ریگی در هنگام دستگیری وقتی در رسانه‌ها منتشر شد، وحشت‌زده بود. *مسئول پرونده ریگی در وزارت اطلاعات: ریگی خودش می‌گفت که من ترسیده بودم و به این موضوع اذعان داشت. پس از اینکه همکاران ما وی را به خارج هواپیما منتقل کردند گمان نمی‌کرد به این سادگی دستگیر شود. ریگی خودش می‌گفت حالا که دستگیر شدم تقاص این همه جنایت را خواهم داد. برخورد همکاران ما که وی را دستگیر کردند و به خارج هواپیما منتقل کرده و سپس به زندان منتقل کردند برای ریگی بسیار جالب بود. فکر می‌کرد مانند خودش که یک انسان جانی است و مردم عادی را گروگان می‌گرفت و ماموران انتظامی را در گروگان‌گیری‌ها و از ساعات اولیه آنان را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد و دست و پاهای آنان را با زنجیر می‌بست و کتک می‌زد، امکان می‌داد که همکاران ما هم این برخورد را با وی داشته باشند. این در حالی بود که ریگی خودش می‌گفت من از برخورد شما بسیار تعجب کردم و ای کاش 5 سال قبل گیر شما می‌افتادم. ریگی می‌گفت من در زندان فهمیدم که جمهوری اسلامی ایران جای دیگر و چیز دیگری است و من اشتباه کردم و ای کاش این جنایت‌ها را مرتکب نمی‌شدم. ریگی به شدت از جنایات و اقداماتی که انجام داده بود خصوصا از سربریدن انسان‌های بی‌گناه، شهادت سربازان وظیفه، عملیات‌های تروریستی انتحاری، به شهادت رساندن نمازگزاران مسجد امیرالمؤمنین (ع) و مسجد جامع، به شهادت رساندن سردار شوشتری و اقدامات جنایتکارانه در تاسوعای حسینی در چابهار به شدت پشیمان بود و می‌گفت مردم کشتن عاقبتی است که من گرفتار آن شدم و مکررا این موضوع را تکرار می‌کرد. عبدالمالک ریگی بسیار علاقمند به فلسفه بود، البته شاید فلسفه بردی در بسیاری از مذاهب ندارد. ریگی می‌گفت در دو سه ماه قبل از دستگیری‌ام علاقمند به کتاب‌های شهید مطهری شدم. ریگی این‌گونه تعریف می‌کرد که در این اواخر یکی از کتاب‌های شهید مطهری را خواندم که این کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بود. ناگهان در اواسط کتاب احساس کردم که دارم شیعه می‌شوم و کتاب را زدم به دیوار و گفتم «مطهری دیگر داری من را شیعه می‌کنی». حالا این حرف‌ها را ریگی در زندان می‌زد. اگر وی واقعا پشیمان شده بود باید بر می‌گشت و خود را تسلیم می‌کرد و جنایت‌هایش را کم می‌کرد، اما وی داشت می‌رفت که با آمریکایی‌ها برای عملیات‌ها و ناامنی‌های بعدی ببنند. ریگی اصلا در این فضا نبود که از راهی که رفته بازگردد. اینکه وی از راهی که رفته بود بازگشته و سپس ما وی را دستگیر کردیم، درست نیست. در مدتی که ریگی در زندان بود پیغام به جایی داد تا پیگیر آزادی‌اش باشند؟ -خیر، همان‌طور که در برخی از فیلم‌های منتشر شده مشاهده کردید ریگی پس از دستگیری شروع به حرف زدن کرد و آنهایی را که می‌دانست، گفت. ریگی اخبار ما را تبدیل به اطلاع و یقین کرد. جاهایی که تردید و شک داشتیم و سندش هم موجود نبود را ریگی تبدیل به یقین کرد. ریگی به تنهایی با یک افسر اطلاعاتی سرویس اسرائیل و آمریکا ملاقات کرده بود و این موضوع را خود ریگی می‌دانست و آن افسر اطلاعاتی و در این خصوص نه عکس و نه فیلمی موجود بودنه چیز دیگر. ما تنها خبری داشتیم که ریگی در محلی با این افسر اطلاعاتی قرار ملاقات داشته که پس از دستگیری وی به تشریح جزئیات این دست از ملاقاتها پرداخت. ریگی در اعترافات خود به نحوه حمایت‌هایی که سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه از وی داشتند هم اشاره کرد؟ - آن چیزی که یک تروریست نیاز دارد حمایت سرویس اطلاعاتی متخاصم و پول است و این اعطای پول هم در قالب حمایت شکل می‌گیرد و بالاخره پول حلال مشکلات است. در جریان به شهادت رساندن سردار شهید شوشتری و اقدامات تروریستی بعدی آیا ریگی اطلاعات محرمانه‌ای از سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل دریافت کرده بود؟ - بله، ریگی در سال 88 دستگیر شد. وی ارتباط با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه را از سال‌های 83 و 84 آغاز کرد اما در ابتدا با یک یا دو واسطه بود و آرام آرام به این سرویس‌ها نزدیک‌تر شد و در نتیجه جنایت‌هایش بیشتر شد. در واقع پس از اقدامات تروریستی در مسجد جامع زاهدان که نزدیک به 350 شهید و مجروح داشت دیگر نوع اثرگذاری خود را بیشتر کرده بود. در بحث به شهادت رساندن شهید شوشتری، ریگی اطلاع دقیق پیدا کرده بود و سرویس‌های بیگانه هم برای ایجاد ناامنی پول‌هایی را به وی پرداخت کرده بودند. در این خصوص میان ریگی و سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه تعریف کارهایی انجام می‌شد و در نتیجه اقداماتی تروریستی شکل می‌گرفت. آیا ریگی اقدامات و برنامه‌های تروریستی بعدی را هم در نظر داشت و در اعترافاتش آنها را بازگو کرد؟ زمانبندی برای اقدامات تروریستی بعدی داشت؟ -بله، اما زمان‌بندی نشده بود. دستور کلی ایجاد ناامنی در داخل کشور بود و حمایتهای مالی هم می‌شد. در برخی از عملیاتها هم با سرویس اطلاعاتی دشمن طی ملاقاتهایی که داشت دستور می‌گرفت تا در فلان جای ایران و فلان مرز کشور عملیات تروریستی انجام دهد. بخشی از این صحبتها و اعتراف‌های ریگی در رسانه‌ها آمده و بخش دیگری هم نیامده که آرام‌آرام آنها هم اعلام می‌شوند. تاثیر عملیات دستگیری ریگی توسط دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کشورمان در فضای بین‌المللی چگونه بود؟ - اولین تاثیر بحث نوع عملیات بود که بر روی اشرار منطقه اثر گذاشت و این شکل عمیلیات به شدت اشرار منطقه را وحشت‌زده کرد و در اذعان‌های مختلفی که داشتند بارها به این موضوع اشاره کردند. اثر دیگری که این عملیات در منطقه گذاشت کلاس اطلاعاتی ما را به حمدالله بالا برد و همه اینها عنایت خداوند و امام زمان (عج) و به برکت خون شهدا بود. اینکه اطلاعاتی به شما برسد و همکاری‌های لازم انجام بشود و اخبار دقیق شده و هواپیمای ارتش پرواز کند و هواپیمای حامل ریگی را فرود بیاورد. اگر اینا را کنار همدیگر قرار دهیم جز توکل به خدا و به برکت خون شهدا نبود. در جامعه جهانی اولین لذت را مردم کشورمان بردند و خیلی خوشحال شدند. مردم شرق کشور خیلی خوشحال شدند، به خصوص خانواده شهدا، مجروحان و آسیب‌دیده‌ها به شدت خوشحال بودند که برای ما بسیار ارزشمند بود و شاید این خانواده‌ها یادشان رفت که شهید داده‌اند چون از این نوع اقدام خوشحال بودند. واقعا تبریکها و و تقدیرهای فراوانی از وزارت اطلاعات شد و پس از آن نیز در عرصه بین‌المللی و جهانی کشورهای مختلف از ما تشکر کردند که این نوع اقدام صورت گرفت . این کشورها اعلام می‌کردند که ما هم دوست داریم از اینگونه اقدامات در مقابله با تروریستها انجام دهیم و باید چکار کنیم و چگونه جلو برویم. با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. اگر در پایان مطلبی دارید بفرمایید؟ - انشاءالله دعا کنیم که 5 مرزبان کشورمان که به تازگی به گروگان گرفته شده‌اند به سلامتی به کشور بازگردند و امیدواریم کشور پاکستان در این خصوص همکاری‌های لازم را داشته باشد.
کد خبر: ۲۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۴