امام جمعه دهدشت نسبت به کنار زدن نیروهای ارزشی در دستگاههای اجرایی کهگیلویه و بویراحمد هشدار داد و گفت: مدیران توانمند و متخصص در ادارات و نهادها ابقا شوند
کد خبر: ۴۵۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۱
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
عضو شورای مرکزی موتلفه معتقد است که محمود احمدی نژاد می تواند یکی از گزینه های اصولگریان برای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 باشد.
حمیدرضا ترقی با بیان این مطلب در گفتگو با فرارو درباره اظهارات مشاور احمدی نژاد گفت: هنوز اصولگریان برای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 هیچ تصمیم نگرفته اند و در حل حاضر تمام ذهن ها بر انتخابات سال آینده مجلس تمرکز دارد.
او درباره اینکه اگر سال آینده انتخابات ریاست جمهوری باشد او برای حضور احمدی نژاد دعا می کند یا خیر گفت: فکر می کنم که اظهار نظر در این رابطه باید دقیق باشد. موضوعی که وجود دارد این است که تاکنون هیچ رییس جمهوری در ایران نتوانسته است برای دو دوره دیگر رییس جمهور شود.
ترقی افزود: نکته بعدی اینکه حضور یک نامزد جدی از سوی اصولگرایان در پایان دوران ریاست جمهوری آقای روحانی بسیار بستگی به عمکرد او در پایان 4 ساله نخست دارد. اگر او در این 4 ساله موفق عمل کند شانس حضور معرفی یک نامزد جدی بسیار ضعیف است اما در غیر این صورت آقای احمدی نژاد می تواند یکی از گزینه های مطرح باشد.
عضو شورای مرکزی موتلفه در خاتمه گفت: اما اگر اصولگریان بخواهند باردیگر از احمدی نژاد حمایت کند قطعا این بار نسبت به گذشته سخت گیری بیشتری خواهند کرد و علکمرد قبلی احمدی نژاد منهای اصولگریان را مورد توجه قرار خواهند داد.
کد خبر: ۴۵۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۰
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ا دعا ی کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ا دعا ها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
معاون دادستان کل کشور که حدود یک سال قبل وزیر دادگستری دولت دهم بود در دوران دفاع مقدس 23 ماه سابقه حضور در جبهه دارد و می گوید که آر پی جی زن و حتی تیرانداز هم بوده است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
سید مرتضی بختیاری وزیر 60 ساله وزارت دادگستری دولت دهم امروز در حالی بر صندلی معاون امنیتی دادستان کل کشور تکیه زده که نخستین کار اجرایی خود را از ساختمان شهرداری فیض آباد مه ولات از توابع خراسان رضوی آغاز کرده است. این چهره خوش نام دستگاه قضایی کشور معاونت فرمانداری تربت حیدریه، جانشینی دادستان کاشمر، دادستان بیرجند، معاون دادستان مشهد، قائم مقامی دادگستری خراسان، ریاست دادگستری فارس و استانداری اصفهان را در کارنامه کاری خود دارد.
زمان جنگ شهردار منطقه فیض آباد مه ولات بودم
سید مرتضی بختیاری متولد 20 آذر 1331 در خانواده ای روحانی است و 2 دختر و 3 پسر دارد. وی که سابقه ای 23 ماهه در دوران دفاع مقدس را هم در کارنامه زندگی اش ثبت کرده در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد روزهای جنگ، گفت: در آغاز جنگ شهردار منطقه محروم فیض آباد مه ولات از توابع خراسان رضوی بودم. البته فرماندهی بسیج شهر هم برعهده من بود و بعد هم مسئول بسیج شهرستان تربیت حیدریه شدم. آن روزها تمام تلاش ما این بود تا بتوانیم نیروهای داوطلب را جذب و بعد از آموزش راهی جبهه ها کنیم. و من هم مانند تمامی داوطلبان مشتاق حضور در جبهه ها بودم.
با شهید کاوه همرزم بودم
وی افزود: سال 1360 وقتی جانشین دادستان انقلاب در کاشمر بودم از طریق جهادسازندگی در بخش پشتیبانی وارد مناطق جنگی سومار شدم. از سال 63 دادستان بیرجند شدم و بعنوان بسیجی از طریق گردان امام علی(ع) تحت نظر تیپ ویژه شهدا وارد منطقه شدم. آن دوران فرمانده گردان شهید الله یار جابری و فرمانده تیپ هم شهید کاوه بود. البته با این شهید بزرگوار هم هم سخن بودیم و از نزدیک شاهد دلاوری های این بزرگ مرد بودم. هرچند در فیلم سینمایی شور شیرین زحمت زیادی برای به تصویر کشاندن واقعیت جنگ و شهید کاوه انجام شده بود اما هنوز جای کار دارد چراکه نمی توان معنویت این فرمانده بزرگ را سینمایی کرد.
جهادگر، فرمانده و رزمنده دوران جنگ تحمیلی به نقل از شهید صیاد شیرازی گفت: شهید صیاد شیرازی می گفت من در عملیات قادر برای نخستین باز این جوان را دیدم و به نبوغ و ابتکار در عملش را دیدم.
برای حضور در عملیات ها از قوه قضائیه مرخصی می گرفتم
بختیاری در مورد حضورش در مناطق جنگی، اظهارداشت: من در طول جنگ در بیشتر عملیات ها حضور داشتم. اما چون دادستان هم بودم قوه قضائیه اجازه نمی داد و می گفت اینجا ماندن واجب تر است. من هم از مرخصی های استحقاقی و تشویقی خودم استفاده می کردم و به دوستان گفته بودم هر وقت عملیات است زودتر بگویید تا عازم جبهه شوم. البته در دو عملیات کربلای 4 و 5 حدود 10 ماه مستمر در مناطق جنگی بودم.
بچه های خراسان در شجاعت اول بودند
معاون دادستان کل کشور که در دوران جنگ معاون و یا فرمانده گردان بود، گفت: بیشتر با بچه های خراسان بودیم. نیروهای بسیجی هر قسمت از مناطق خراسان ویژگیهای خاصی داشتند و می توان گفت که برو بچه های خراسان در شجاعت حرف اول را می زدند و همیشه خط شکن بودند. نمونه آن هم این است که نیشابور بیشترین شهید دوران دفاع مفدس را داشته است.
بختیاری در پاسخ به اینکه آن زمان شما دادستان انقلاب بودید و آیا در دوران جنگ در مناطق جنگی قضاوت می کردید، افزود: قضاوت نمی کردم و بیشتر یک رزمنده بودم.
32 ساله بودم / آرپی جی هم می زدم
معاون دادستان کل کشور اظهارداشت: همیشه بعنوان فرمانده یا معاون گردان با اسلحه کلاش تردد می کردیم و حمل آن آسانتر بود اما در طول جنگ آر پی جی هم زده ام.
در مورد روزهای جنگ و خانواده هم از بختیاری سئوال کردیم و او گفت: همسرم خواهر 2 شهید است و از رفتن من به جبهه ناراحت نبودند و خیلی هم مرا تشویق به حضور می کردند ومن آن موقع 32 سال داشته و فرزند هم داشتم.
کربلای 5 شیمیایی شدم
وی که از رزمندگان عملیات خیبر بود گفت که برای حضور در مناطق عملیاتی که شیمیایی شده بود تا مرحله هلی برد هم رفتیم اما گفتند آلودگی شیمیایی زیاد است و اعزام نشدیم. و ما وقتی تصاویر را در تلویزیون عراق دیدیمباورمان نمی شد که چگونه بچه ها شیمیایی شدند. اما در کربلای 5 آلوده به شیمیایی شدم.
می خواهم خاطرات جنگ را بنویسم
وزیر دادگستری دولت دهم افزود: فضای در جنگ طوری انسان را پرورش می داد که دیگر پیدا نمی شد حتی روحیه معنویت جنگ را در کار خودم بعنوان دادستان حس می کردم. به اعتقاد من باید این نگاه و این معنویت همچنان در کارهای روزمره هم قابل مشاهده باشد. آن وقت این اندیشه بسیجی موجب تحول اداری خواهد شد. گاهی دعا می کنم زودتر بازنشسته شوم و بتوانم خاطرات جبهه را به رشته تحریر در آورم.
لب مرز شهادت/ روایت معجزات جنگ
بختیاری در مورد برخی رخدادهای و اتفاقات دوران دفاع مقدس، گفت: در کربلای 5 یادم هست اسلحه کلاش همراه داشتم و مجبور بودیم در آب دراز کشیده و آرام آرام جلو برویم و آنجا مجروح شدم. (گلوله به شانه ام خورده بود) یکی از رزمندگان من را به پشت خاکریز برد و به چشم خودم دیدم که امدادگران یک به یک شهید می شدند تا جان زخمی ها را نجات دهند. یادم هست در همان عملیات که مجروح شده بودم در منطقه شلمچه خواستم خود را به بیمارستان صحرایی برسانم و تنها یک آمبولانس تویوتا بود. من و یک نفر دیگر جلو نشستیم وعقب هم پر از مجروح بود. بعد از طی مسافتی راننده توقف کرد تا کاری انجام دهد که یک مرتبه خودرو شروع به حرکت کرد. بعد از 50 متر خودرو ایستاد و وقتی عقب را نگاه کردیم همان جای قبلی خودرو یک توپ اصابت کرد. یعنی اگر خودرو حرکت نمی کرد قطعا همگی شهید می شدیم.
آر پی جی زن گردان رفتگر شد!
معاون دادستان کل کشور در بیان خاطرات خود از دوران جنگ تحمیلی، گفت:در کربلای یک دسته ادوات و تامین گردان نیامدند و باید عملیات انجام می شد. هر گردانی وظیفه خاصی داشت. یادم هست یکی از رزمندگان گردان آنقدر آر پی جی زده بود که لوله های آر پی جی سرخ شده و از گوشش خون می آمد و آر پی جی دو نیم شد. یکبار در شهر قائن بودم که در مسیر یک مردی از دوچرخه پیاده شد و گفت: آقای بختیاری من را می شناسی؟ گفتم نه... گفت من در عملیات یک با شما بودم! و من فهمیدم این همان رزمنده آر پی جی زن بود... و واقعا خوشحال شدم و کلی گپ زدیم. وقتی از شغلش سوال کردم گفت: رفتگر شهرداری هستم! و من از ته دل گریستم. خیلی متاثر شدم و با شهردار تماس گرفتم و گفتم: بنده به عنوان دادستان بیرجند خاک پای این رزمنده شجاع هستم تا اینکه کمی این رزمنده گمنام ارتقا یافت و مسئول پارک شد. اما واقعا برخی بسیجی های جنگ گمنام هستند.
منبع/مهر
کد خبر: ۴۴۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
شهدا دعا داشتند ، ا دعا نداشتند
شهدا نیایش داشتند ، نمایش نداشتند
شهدا حیا داشتند ، ریا نداشتند
شهدا رسم داشتند ، اسم نداشتند
شادی روح شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
کد خبر: ۴۴۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۹
دبیر شورای نگهبان با بیان اینکه از شاخصهای حرکت های ضد انقلابی حذف نیروهای انقلابی است اظهار داشت: به اسم اعتدال نیروهای مومن را کنار نزنید. چرا در وزارتخانهای 74 مهندس با سطح بالای علمی به اسم بی سواد بیرون میروند.به گزارش آوای دنا به نقل از مهر، آیت الله احمد جنتی خطیب موقت نماز جمعه تهران ضمن تبریک سلامت مقام معظم رهبری گفت: عملی که انجام شد موفق بود. ایشان مدت کوتاهی در بیمارستان بودند و با سلامت و نشاط به خانه پرخیر و برکت خود بازگشتند.
آیت الله جنتی افزود: از داخل و خارج احساسات مقدس به طرف بیت ایشان روانه شد و همه دعا کردند.
وی با اشاره به هفته دفاع مقدس بیان کرد: 8 سال دفاع فی سبیل الله و خالص صورت گرفت که همه نیز با سرچشمه رهبری و امام و امام امت بود.
خطیب موقت نماز جمعه تهران ادامه داد: دفاع مقدس را باید به عنوان تجربه تاریخی و ذخیره معنوی حفظ کنیم. نیروهای نظامی بحمدلله درباره تبلیغ دفاع مقدس فعالیت میکنند و زحمات زیادی برای زنده نگه داشتن آن میکشند.
دبیر شورای نگهبان گفت: جوانی که با دفاع مقدس آشنا شود آلوده نمیشود، گناه نمیکند یا کمتر مرتکب گناه میشود ، به فرهنگ غربی نیز آلوده نخواهد شد و فرهنگ ایثار و شهادت در وجود او نفوذ میکند.
آیت الله جنتی با بیان اینکه باید از خون شهدا پاسداری کنیم تصریح کرد: نباید اجازه دهیم خون شهدا پایمال شود، دشمن میخواهد مراکز فرهنگی را از بین ببرد و ما باید بیدار باشیم.
وی با اشاره به کسانی که حقیقت فتنه را انکار می کنند بیان کرد: کسانی که فتنه را نپذیرفتند؛ حقیقت را انکار کردند و با سکوت و چراغ سبز نشان دادن به خانواده فتنه گران آن را نادیده گرفتند. گاهی نیز اکنون تعبیرهایی میکنند نمی دانم چه چیز ی را قبول نمی کنند. اسرائیلی ها گفته اند اینها بزرگترین سرمایه ما هستند. اگر حرف ما را قبول نمیکنید حرف آنها را قبول کنید.
خطیب موقت نماز جمعه تهران ادامه داد: خطبه های نماز جمعه باید خط امام و رهبری را دنبال کند. مقام معظم رهبری در ملاقات با هیات دولت فرمودند فتنه خط قرمز ما است. ایشان در این مورد بیش از صد مرتبه صحبت کرده اند اما باز هم ادامه میدهند چرا که می دانند عدهای میخواهند این موضوع را رد کنند هر کسی را که این مسئله را قبول نکند باید در پذیرش ولایت فقیه وی، انقلابی بودن و بصیرت او شک کرد.
دبیر شورای نگهبان با بیان اینکه از شاخصهای حرکت های ضد انقلابی حذف نیروهای انقلابی است اظهار داشت: به اسم اعتدال نیروهای مومن را کنار نزنید. چرا در وزارتخانهای 74 مهندس با سطح بالای علمی به اسم بی سواد بیرون میروند. این 74 نفر اکنون جدولی نوشته اند و میزان سواد خود را تعیین کردهاند و حالا می گویند بیایید ببینید چه کسی بی سواد است، چه کسی باید به این اقدامات اعتراض کند؟
آیت الله جنتی گفت: رهبری فرمودهاند نمایندگان مجلس باید به تعهدات خود عمل کنند. تریبون مجلس باید جلوی این حرفها را بگیرد. نطق نماز جمعه نیز همین طور. نباید در وزارتخانه هایی مثل وزارت علوم و جاهای دیگر این افراد مومن حذف شوند. این عده بروند چه کسانی می خواهند جای آنها را بگیرند مشخص است که یاران فتنه جایگزین خواهند شد.
وی با اشاره به مسئله داعش، آمریکا را کشور لعنتی و دروغگوی حقه باز خواند و گفت: خدا عزت رهبری را زیاد کند که آبروی آنها را بردند. یک ائتلافی به اسم مبارزه با داعش راه انداختند که کسی نیست از آنها بپرسد داعش را چه کسی بوجود آورد؟ اسلحه داعش از آمریکا و اسرائیل میآید یا عربستان که یک شعبه از اسرائیل و آمریکا است. پول های کلان را از کجا می آورند؟
خطیب موقت نماز جمعه تهران خطاب به آمریکا گفت: همه می دانند که شما دروغ می گویید اما حیا ندارید که خجالت بکشید. جلسه آنها بی نتیجه بود، بی نتیجه هم می ماند و بیشتر آبروی خود را می برند.
دبیر شورای نگهبان با اشاره به شروع سال تحصیلی در دانشگاهها و حوزه های علمیه بیان کرد: حوزه و دانشگاه مسئولیت سنگینی دارند باید مواظب باشیم فرهنگ اسلامی و انقلابی را ترویج دهیم و اجازه ندهیم افراد غیر اسلامی وارد دانشگاه و حوزه شوند.
آیت الله جنتی گفت: باید سلامت دانشگاه حفظ شود چرا که دانشگاه باشگاه سیاستمداران نیست.
وی اظهار داشت: در یمن نیز علی عبدالله صالح با فشار مردم معاون خود را جایگزین کرد که معاونش نیز همان کار را انجام می دهد، مسلمان ها، حوثی ها و بچه های مسلمان دیگر را قتل عام می کنند و هیچ ترسی هم ندارند.
کد خبر: ۴۴۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۸
امام جمعه دهدشت گفت: افزایش خانههای مجردی دختران وپسران در کهگیلویه نگران کننده است و دولت باید فکری به حال تسهیل در امر ازدواج جوانان کند.به گزارش خبرگزاری تسنیم از دهدشت،حجت الاسلام سید عبدالمطلب تقوی ظهر امروز در خطبههای نماز عبادی سیاسی جمعه این هفته شهر دهدشت ضمن دعوت خود و همه نمازگزاران به رعایت تقوای الهی، اظهار کرد: با درآمد حرام و زبان هرزه نمی توان انتظار استجابت دعا را داشت.
امام جمعه موقت دهدشت گفت: کسب و درآمد حرام در ذریه فرزندان تأثیر منفی میگذارد و با حرف زدن نمی توان عمل به فرائض دینی را به فرزندانمان گوشزد کنیم بلکه والدین با عمل حسنه و درست خود میتوانند فرزندانشان را درست تربیت کنند.
وی علت عدم گرایش به دین را عدم آگاهی افراد دانست و عنوان کرد: شیطان همواره در کمین انسانهای باتقوا و کسانی که نماز اول وقت ادا میکنند ،است و تلاش خود را برای باطل کردن عبادت هاب این بندگان به کار میگیرد.
تقوی بابیان اینکه پروردگار همواره در قرآن کریم به روابط حسنه و احترام زن و شوهر به همدیگر تأکید کرده است،ابراز کرد: زنی که از شوهر خود تبعیت نکند به رغم تحجدهای فراوان و ادای فرائض دینی در بهشت جایگاهی ندارد.
وی در خطبه دوم نماز جمعه شهر دهدشت،بیان کرد: یکی از معضلات مشهود کشور بعد از مسئله بیکاری مشکل ازدواج جوانان است که بدون شک بسیاری از خانوادهها با آن گریبانگیر هستند.
تقوی با ابراز تأسف و نگرانی از افزایش یافتن خانههای مجردی دختران و پسران و افزایش آمار طلاقهای زیر 30سال،تصریح کرد: دلیل اصلی بروز چنین مشکلاتی عدم توجه خانواده و سختگیری والدین در برپایی آداب و رسوم ازدواج است.
خطیب موقت جمعه دهدشت بابیان اینکه زنی که خرج عروسیش زیاد شود شوم است و برای آن خانه برکتی ندارد،اظهار کرد: این تجمل گراییها سبب کاهش تمایل جوانان به امر مقدس ازدواج شده است و دولت مردان باید برای این مهرالمثل فکری کنند.
تقوی با یادآوری سالروز جنایت صبرا و شتیلا،گفت: اسرائیل با کشتن بیش از 5هزار کودک در این اردوگاه چهره پلید خود را برای جهانیان آشکار ساخت.
وی جولان دادن اسرائیل در قلب جهان اسلام را یک درد دانست و ابراز کرد: اسرائیل با ایجاد اختلاف و تفرقه در بین دولتهای اسلامی خواهان منزوی کردن مسلمین است اما دولت ایران با بلوغ سیاسی خود مکر و حیله این رژیم غاضب را نمایان کرده است.
کد خبر: ۴۳۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۱
آیت الله خامنه ای صبح امروز تحت عمل جراحی قرار گرفتند. این عمل جراحی با موفقیت انجام شد
کد خبر: ۴۳۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۷
وزیر بهداشت در جمع دانشجویان گفت: انتقاد من این است که چرا امروز تشکلهای دانشجویی در کنار هم نیستند و آن رفاقتهای که ما در ابتدای انقلاب در کنار یکدیگر داشتیم امروز در میان تشکلهای مختلف دانشگاهی دیده نمیشود.
به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از مشهد، حسن قاضیزاده هاشمی دقایقی پیش در جمع تشکل های دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در تالار امام رضا دانشکده پزشکی مشهد بیان کرد: 40 سال پیش من و رئیس کنونی دانشگاه علوم پزشکی دکتر محرابی بهار با یکدیگر هم کلاس بودیم و حتی قبل از ورود به دانشگاه در دوران دانش آموزی یکدیگر را می شناختیم.
مسئولین دانشگاه از حضور در جمع دانشجویان لذت ببرند
وزیر بهداشت در ادامه در خصوص انتقاد دانشجویان تشکل ها از نبود مسئولین دانشگاهی در جمع آنان گفت: مسئولان دانشگاهی حتما در جمع دانشجویان حضور داشته باشند و از این حضور لذت ببرند، شاید در ابتدا از سوی دانشجویان کمی اذیت شویم اما براساس تمهیدات رهبری و تجربیات شخصی می دانم که حضور در این جمع تا چه اندازه شادی بخش است.
وی با توجه به سفر هیئت دولت به مشهد مقدس خاطرنشان کرد: در پی شش جلسه ای که در مشهد در دو روز گذشته داشتیم این بهترین جلسه ای است که برگزار شده است و دلیل آن حضور در جمع بانشاط و پویای دانشجویان است که ما را نیز به کار بیشتر وادار می کند.
اگر میخواهیم مشکلات کشور را حل کنیم باید ظرفیت خود را بالا ببریم
هاشمی با بیان اینکه باید ظرفیت خود را در کل کشور بالا برد گفت: کشور ما مشکلات زیاد ی دارد و دشمنان قسم خورده ای نیز همیشه در دشمنی با او هستند و با توجه به اینکه در نقطه حساسی از جهان زندگی می کنیم که نگاه بخش عمده ای از مردم جهان را معطوف به خود کرده ایم در صورت نبودن در کنار همدیگر نخواهیم توانست کشور را به آبادانی برسانیم.
وی یادآور شد: ما دارای امامی هستیم که یادگار انقلاب است و مسئولیت عظیم و سنگینی را بر دوش ما نهاده، اگر بخواهیم به موفقیت های بزرگ در کشور و منطقه و جهان دست پیدا کنیم باید با اتحاد و همدلی صبورانه نسبت به همدیگر رفتار کنیم.
هاشمی با بیان اینکه نمی دانم چرا تشکل های امروزی دانشگاهی در کنار یکدیگر نیستند به انتقاد از این رفتار پرداخت و تصریح کرد: در زمان شاهنشاهی و هنگامی که ما توفیق داشتیم روزگار جوانی و دانشگاهی خود را مقارن با بزرگ ترین حادثه قرن یعنی انقلاب اسلامی رقم بزنیم با وجود اینکه بسیاری از تشکل ها و جریانات همسو با ما در نظام و انقلاب نبودند اما رفاقت و دوستی میان ما بسیار نمود داشت.
وزیر بهداشت در ادامه با بیان اینکه ما در آن دوران مطالباتی داشتیم که حتی بخشی از آن هنوز پابرجاست خاطرنشان کرد: من مطمئن هستم امروز هم بین تشکل های دانشجویی هیچ مرزی به وجود ندارد و همه در نهایت دوستدار عزت ایران اسلامی و ارتقاء دینی در کشور هستند و آرمان های همه ما همان آرمان های امام راحل می باشد.
ریشه و منشأ همه ما به انقلاب بر میگردد
وزیر بهداشت با بیان اینکه تجربه 35 ساله من نشان می دهد ریشه تمام نقض ها و سلیقه های گوناگون به انقلاب اسلامی برمی گردد خاطرنشان کرد: با وجود تمام تمایزها وتفاوت های که ظاهرا در تشکل های دانشجویی وجود دارد با وجود همه نقصها ریشه تمامی ما به انقلاب اسلامی برمی گردد و اینکه همه ما دغدغه این انقلاب را داریم.
وی در ادامه با بیان اینکه من شخصا شهادت می دهپم که با وجود نبودنم در جریانات، گروه ها و احزاب قلبا شکل و عملم با انقلاب بوده است افزود: این را با توجه به تجربه خود در حدود 35 سال حضور در عرصه های مختلف انقلاب میگویم که اگر می خواهیم کشوری آزاد داشته باشیم باید ظرفیت خود را بالا ببریم و نگران این هم نباشید که دین اسلامی و انقلاب ما را کسی بتواند نابود کند زیرا خداوند و دین او به قدری بزرگ هستند که کسی نمی تواند در ذهن خود خیال نابودی آن را بپروراند.
تشکل های دانشجویی باید قدرت جذب خود را بالا ببرند
وزیر بهداشت در ادامه تصریح کرد: تشکل های دانشجویی تلاش کنند قدرت جذب خود را بالا ببرند و بدانند تمام کسانی که امروز در اینجا جمع شده اند از درون خانواده های مذهبی و با ایمان بیرون آمده اند و اهل خمس، ذکات، ذکر و صلوات هستند پس به دنبال جذب فرزندان انقلاب در تشکل های دانشجویی خود باشیم.هاشمی با بیان اینکه باید بتوانیم فرصت ها را ایجاد کنیم خاطرنشان کرد: نمی توانیم بی تفاوت باشیم با وجود اینکه من و محرابی بهار در دوران دانشکده در کلوپ های بسیاری حضور داشتیم و اما در کوه و یا مسجد یا نمازخانه محلمانه به فکر این بودیم که چطور می توان دانشجویان جذب تشکل های دانشجویی کرد.وی زیباترین خاطرات دوران دانشگاهی خود را حضور در مسجد امام حسن مجتبی و نشستن در مجالس امام خامنه ای دانست و یادآور شد: ما در دوران جوانی و دانشگاهی شیرین و موثرترین برنامه های عمر خود راانجام دادیم و جمعه های بسیار دوست داشتنی داشتیم زیرا بر پای منبر امام جماعت مسجد امام حسن مجتبی (ع) می نشستیم و شخصیتی چون مقام معظم رهبری برایمان سخنرانی می کردند.
ما به مرزبندی قائل نیستیم
وی در ادامه با بیان اینکه من خیلی به مرزبندی قائل نیستم تأکید کرد: این را صرحتا میگویم که تمام سلیقه ها در کشور مردم ایران اسلامی هستند و همه جمهوری اسلامی و امت اسلامی را دوست دارند و به میثاق انقلاب و قانون اساسی وفاداراند و در نهایت همه یک حرف می زنند و آن هم حرفی که رهبری بر آن تأکید دارد.
دانشجویان پزشکی در کشور باید گره از کار مردم باز کنند
هاشمی دانشجویان پزشکی را موظف به انجام تکلیف در خصوص مردم دانست و گفت: در نهایت شما می مانید و مردمی که گره ها و مشکلات سلامتیشان به دستان شما به امید به خدا التیام بخشیده خواهد شد پس بهتر است تلاش کنید و درس بخوانید و خدمت به مردم را تکلیف خود بدانید.
وی به دیدار دکتر محرابی بهار و حجت الاسلام علم الهدی امام جمعه مشهد اشاره کردو افزود: در خصوص برخی مشکلات اخلاقی در کانون های فرهنگی و هنری در دانشگاه علوم پزشکی مشهد آیت الله علم الهدای در دیداری که دکتر محرابی با ایشان داشتند متذکر شدند که باید این مسائل در دانشگاه حل شود و چنین مشکلات اخلاقی شکل نگیرد.
وی ادامه داد: باید حتما تشکل های فرهنگی و هنری مسائل دینی را در خود رعایت کنند و هیچ هم ضرورت ندارد که این گونه اتفاقات شکل بگیرد البته ما این را نیز در نظر داریم که ذائقه ها متفاوت است ما در نهایت رعایت در مسائل باید صورت بگیرد.
دانشگاه علوم پزشکی از سوی مجلس موظف به گرفتن دانشجوی شهریهای شده است
وزیر بهداشت در ادامه با بیان اینکه مجلس ما را موظف کرده است که در آینده نزدیک 20 درصد از دانشجویان ما شهریه دانشگاهی پرداخت کنند گفت: براساس مصوبه مجلس شورای اسلامی در آینده نزدیک کسانی که قرار است وارد دانشگاه بشوند 20 درصد از آنها موظف هستند پول بدهند و براساس خواسته مجلس در هر سال باید 20 درصد به این ظرفیت اضافه شود و این یعنی در کمتر از چند سال آینده همه دانشجویان باید شهریه پرداخت کنند.هاشمی با بیان اینکه ما معتقدیم این راه حل عبور از مشکلات نیست گفت: به نظر بنده باید بخشی از دانشگاه های علوم پزشکی به بخش خصوصی واگذار شود تا اینکه از دانشجو بخواهیم شهریه بدهد.
وی در خصوص این سوال که آیا فشاری بر روی وزارت بهداشت وجود دارد یا خیر خاطرنشان کرد: در وزارت بهداشت فشاری وجود ندارد و این وزارت فشارپذیر نیست و هیچ گاه به ناحق زیر فشار نخواهد رفت.
هاشمی در پایان با بیان اینکه برای شخص رئیس جمهور دعا کنید افزود: روحانی آبرو و حثیت و زندگی خود را گذاشته است تا کشور را با کمک خداوند و رهبری از مشکلات عبور دهد و برای موفق شدن در خواسته خود نیازمند دعا ی شماست.
هاشمی در پایان با بیان اینکه من در صحبتی که با روحانی داشتم از وی شنیدم که گفت انتخابات در کنار علی ابن موسی الرضا(ع) رقم خورد خاطرنشان کرد: من در مکالمه ای با روحانی از وی شنیدیم که سرنوشت انتخابات در کنار علی ابن موسی الرضا رقم خورد و 24 خرداد از این ناحیه شکل گرفت پس امیدواریم برای حل مشکلات استان و کشور به مدد دعا ی شما در محل امام رضا(ع) بتوانیم مشکلات کشور را حل نماییم.
کد خبر: ۴۲۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۶
با مراجعه به آیات و روایات؛ براحتی میتوان دریافت که با خواندن دعا ی فرج و سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حدود ۹۰ فایده به ما می رسد
به گزارش آوای دنا ؛ با مراجعه به آیات و روایات؛ براحتی میتوان دریافت که با خواندن دعا ی فرج و سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حدود ۹۰ فایده به ما می رسد که در ادامه می آیند:
۱- فرمایش امام زمان عج است که بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج،که همانا آن فرج شما است.۲- سبب زیاد شدن نعمتهاست۳-اظهار محبت قلبی به امام زمان عج۴- از نشانه های انتظار است۵- مایه ناراحتی و وحشت شیطان لعین۶- زنده کردن امر ائمه اطهار۷- تعظیم خداوند و دین خداوند است۸- ادا نمودن قسمتی از حقوق آن حضرت۹- نجات یافتن از فتنه های آخرالزمان۱۰- حضرت صاحب الزمان در حق قرائت کننده دعا ی فرج دعا می کند۱۱- شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال قرائت کننده دعا ی فرج می شود.۱۲- شفاعت پیغمبر ص ان شاءالله شامل حال او می شود۱۳-این دعا فرمانبری امر الهی وطلب فضل و عنایت او است۱۴- مایه استجابت دعا می شود۱۵- ادا نمودن اجر و مزد رسالت است۱۶- مایه دفع بلاست۱۷- سبب وسعت روزی است۱۸- باعث آمرزش گناهان می شود۱۹- سبب تشرف به دیدار آن حضرت در بیداری و خواب۲۰- سبب رجعت به دنیا درزمان ظهورآن حضرت۲۱- ازبرادران پیغمبر ص خواهد بود۲۲- فرج مولای ماحضرت صاحب الزمان زودتر واقع خواهدشد۲۳- پیروی ازپیغمبر و امامان۲۴-وفای به عهد و پیمان خداوندی۲۵- آثارنیکی به والدین برای دعا کننده حاصل می گردد۲۶- فضیلت رعایت وادای امانت برایش حاصل می شود۲۷-سبب زیادشدن اشراق نور امام عج دردل قرائت کننده دعا ی فرج می شود۲۸- طولانی شدن عمر۲۹- تعاون وهمکاری درکارهای نیک وتقوی۳۰- رسیدن به نصرت ویاری خداوند وپیروزی بردشمنان به کمک خداوند۳۱-هدایت به نور قرآن مجید۳۲-نزداصحاب اعراف معروف می گردد۳۳-هدایت به نورقرآن مجید۳۴- ایمنی ازعقوبتهای اخروی۳۵- وهنگام مرگ به او مژده میرسد وبااوبه نرمی رفتار می شود۳۶- این دعا اجابت دعوت خدا ورسول الله است۳۷- باامیرالمومنین دردرجه آن حضرت خواهدبود۳۸- محبوبترین افراد نزد خداوند خواهدبود۳۹- عزیزترین وگرامی ترین افراد نزد پیغمبرمی شود۴۰- قرائت کننده دعا ی فرج ازاهل بهشت خواهد بود۴۱- دعا ی پیغمبرشامل حالش میگردد۴۲- کردارهای بداوبه کردارهای نیک مبدل شود۴۳- خداوند متعال درعبادت اورا تائید فرماید۴۴- با این دعا عقوبت از اهل زمین دورمی شود۴۵- ثواب کمک به مظلوم رادارد۴۶- ثواب احترام به بزرگتر وتواضع نسبت به او را دارد۴۷- پاداش خونخواهی مولای مظلوم حضرت اباعبدالله الحسین را دارد۴۸- قرائت کننده دعا ی فرج شایستگی دریافت احادیث ائمه اطهار را می یابد۴۹- نوراوبرای دیگران نیز-روزقیامت-درخشان می گردد۵۰- هفتادهزارنفراز گنهکاران راشفاعت می کند۵۱- دعا ی امیرالمومنین درباره اودرقیامت۵۲- بی حساب داخل بهشت شدن۵۳- ایمن بودن از تشنگی روزقیامت۵۴- جاودانه بودن دربهشت۵۵- مایه خراش روی ابلیس ومجروح شدن دل اواست۵۶- روزقیامت هدیه های ویژه ای دریافت می دارد۵۷- خداوندازخدمتگذاران بهشت نصیبش فرماید۵۸- درسایه گسترده خداوندقرار گرفته ورحمت براونازل میشود-مادامی که مشغول دعا باشد-۵۹- پاداش نصیحت مومن رادارد۶۰- مجلسی که درآن برای حضرت قائم دعا شود،محل حضورفرشتگان گردد۶۱- دعا کننده موردمباهات خداوند شود۶۲- فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند۶۳- از نیکان مردم پس از ائمه اطهار می شود۶۴- این دعا اطاعت ازاولی الامر است که خداوند اطاعتشان راواجب ساخته است۶۵- مایه خرسندی خداوند میشود۶۶-مایه خشنودی پیغمبر می گردد۶۷-این دعا خوشایندترین اعمال نزد خداوند است۶۸- قرائت کننده دعا ی فرج ازکسانی خواهدبود که خداونددر بهشت به اوحکومت دهد۶۹- حساب او آسان می شود۷۰- این دعا درعالم برزخ وقیامت مونس مهربانی خواهد بود۷۱- این عمل بهترین اعمال است۷۲ -مایه دوری غصه هاست۷۳- دعا ی هنگام غیبت بهتر از دعا ی هنگام ظهور امام است۷۴- فرشتگان درباره قرائت کننده دعا ی فرج دعا می کنند۷۵- دعا ی حضرت سیدالساجدین شامل حالش می شود۷۶-این دعا تمسک به ثقلین است۷۷-چنگ زدن به ریسمان الهی است۷۸-سبب کامل شدن ایمان است۷۹-مانند ثواب همه بندگان به اومی رسد۸۰-تعظیم شعائرخداوند است۸۱-این دعا ثواب شهید با پیغمبررادارد۸۲-ثواب شهید زیرپرچم حضرت قائم رادارد۸۳-ثواب احسان به مولای ما حضرت صاحب الزمان رادارد۸۴-دراین دعا ثواب گرامی داشتن شخص عالم است۸۵-پاداش گرامی داشتن شخص کریم رادارد۸۶-درمیان گروه ائمه اطهار محشور می شود۸۷-درجات او در بهشت بالا می رود۸۸-از بدی حساب روز قیامت ایمن باشد۸۹-نایل به بالاترین درجات شهدا درروز قیامت۹۰-رستگاری به شفاعت فاطمه زهرا
برگرفته از کتاب مکیال المکارم تالیف مرحوم آیت الله سیدمحمدتقی موسوی اصفهانی
منبع: روضه نیوز
کد خبر: ۴۲۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۹
در سال 1364 با خانواده رفته بودیم تشیع جنازه یکی از شهدای فامیل شهید زکی نژاد ، موقع برگشتن ایشان گفتند: این دفعه تشیع جنازه شهید زکی نژاد رفتیم و دفعه بعد نوبت من است و این جمله همیشه در ذهنم ماندگار شده است
کد خبر: ۴۱۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۴
آوای دنا :در آستانهی پانزدهم مرداد، سالروز شهادت سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی، معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR اقدام به انتشار خاطراتی از این شهید بزرگوار به روایت حضرت آیتالله خامنهای نموده است : کارستان بابایی چند روز قبل خانوادهی شهید بابایی اینجا آمده بودند؛ این خاطره یادم آمد و برای آنها گفتم. سال ۶۱ شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجهی این جوان حزباللّهی سرگردی بود، که او را به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم. آنوقت آخرین درجهی ما سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را میتراشید و ریش میگذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه میلرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، میلرزید، که آیا میتواند؟ اما توانست. وقتی بنیصدر فرمانده بود، کار مشکلتر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت میکردند؛ حرف میزدند، اما کار نمیکردند؛ اما او توانست همانها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونهیی از این قضایا را نقل کرد. خلبانی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شهید شد. او جزو همان خلبانهایی بود که از اول با نظام ناسازگاری داشت. شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و محبت کرد؛ حتی یک شب او را با خود به مراسم دعا ی کمیل برده بود؛ با اینکه نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛ سن و سابقهی خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامیها این چیزها خیلی مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود. شهید بابایی میگفت دیدم در دعا ی کمیل شانههایش از گریه میلرزد و اشک میریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! دعا کن من شهید بشوم! این را بابایی پس از شهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسؤولان عقیدتی، سیاسی نیروی انتظامی ۱۳۸۳/۱۰/۲۳
تحول در پایگاه نیروی هوایی شهید بابایی اوایل انقلاب در نیروی هوایی ستوان یک بود. در فاصلهی سه سال، درجهی سرهنگی گرفت و فرماندهی آن پایگاه در اصفهان شد؛ یعنی از ستوان یکی به سرهنگ تمامی ارتقاء یافت. آن زمان هم سرهنگی درجهی بالایی بود؛ یعنی بالاتر از سرهنگ، نداشتیم... فقط دو درجهی سرتیپی در ارتش بود: فلاحی، که پیش از انقلاب به درجهی سرتیپی رسیده بود و ظهیرنژاد که به دلیلی، در اوایل جنگ به او درجهی سرتیپی اعطا شد. سایر افسران، سرهنگ بودند؛ اما شهید بابایی با نصب درجهی سرهنگی به پایگاه اصفهان رفت. میدانید که پایگاه اصفهان هم از پایگاههای بسیار بزرگ و مفصل است. سال شصت بود. آن پایگاه واقعاً مرکزی بود که در زمان بنیصدر، امام را هم قبول نداشتند و قبلش هم، آنجا مرکز جنجالی و پرمسألهای محسوب میشد. اولِ انقلاب، همین آقای محمدىِ دفتر خودمان - آقای «محمدی گلپایگانی» - به عنوان نمایندهی مسؤول عقیدتی - سیاسی، در آنجا فعالیت میکردند. ایشان مرتب مسائل آنجا را گزارش میکردند. عدهای ضد انقلاب و عدهای هم نفوذیهای گروههای بهظاهر انقلابی، در پایگاه نفوذ کرده بودند و واقعاً بهکلی یأسآور بود. فرماندهی آنجا، زمانی که در وزارت دفاع بودم، میگفت: «اصلاً نمیتوانم پایگاه را اداره کنم!» همینطور، همه چیز را رها کرده بود. در چنین شرایطی، شهید بابایی به این پایگاه رفت - اینکه «یک لاقبا» میگویند، واقعاً با یک لاقبا به آنجا رفت - و همهچیز را راه انداخت. او حقیقتاً پایگاه را متحول کرد. یک بار من به آن پایگاه رفتم و ایشان، سمیلاتورهای آموزشی را به من نشان داد. شهید بابایی، خودش هم خلبان بود؛ خلبان «اف ۱۴». یعنی رتبهی خلبانیاش رتبهی بالایی بود. ایشانْ خیلی به من محبت داشت. من هم واقعاً از ته دل، قدر شهید بابایی را خیلی میدانستم. یکبار که به اصفهان رفتم - من، دو سه بار به پایگاه اصفهان رفتهام - نزد من آمد و گفت: «اگر شما اجازه بدهید، ما بچههای سپاه را اینجا بیاوریم و به آنان آموزش خلبانی بدهیم»... با بچههای سپاه، خیلی خودمانی و رفیق بود. میگفت: «فقط برای انقلاب و رضای خدا، بچههای سپاه را آموزش دهیم.» گفتم: «حالا دست نگهدارید. الآن این کار مصلحت نیست؛ تا ببینیم بعداً چه میشود.» در غیر این صورت، وضعیت نیروی هوایی، حسابی به هم میخورد. بههرحال، ایشان آرام آرام همان پایگاهی را که آن همه مسأله داشت، بهکلی متحول کرد.
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار خانوادهی شهید بابایی ۱۳۸۰/۱۱/۷
دههزار ساعت پرواز جنگی من فراموش نمیکنم آن زمانی را که شهید عزیزمان، سرلشکر بابایی، با خوی اسلامی خود و منش نظامی متناسب با دین، در این پایگاه فرماندهی میکرد. من یک بار دیگر این پایگاه را از نزدیک دیدهام. آن روز، و پیش از آن هم، از آغاز انقلاب، خدمات این پایگاه خدمات برجستهای بود. دهها هزار ساعت پرواز جنگی و خدمات گوناگونِ تهاجمی و تدافعی و وارد کردن خسارات متعدّد به دشمن متجاوز، افتخاراتی است که هرگز از خاطرهها و از پرونده افتخارات نیروهای مسلّح ما زدوده نخواهد شد.
بیانات در بازدید از پایگاه هوایی شهید بابایی اصفهان ۱۳۷۱/۷/۱۸
کد خبر: ۴۰۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۵
به گزارش آوای دنا به نقل از ایسنا، شب عید فطر بسیار مبارک است و در فضیلت و اهمیت آن همین بس که در بعضی از روایات آمده است، اهمیت آن کمتر از شب قدر نیست و در روایات توصیه به عبادت و احیای این شب شده است. برای این شب چند عمل ذکر شده است که در ادامه میآید:اول غسل است به هنگامی که آفتاب غروب کند. دوم این شب را به نماز، دعا و استغفار زنده نگه دارد و در مسجد بیتوته کند، یعنی شب را در آنجا سپری نماید و به عبادت مشغول باشد همانگونه که امام علی بن الحسین (ع) چنین میکرد. سوم امام صادق (ع) فرمود: پس از نماز مغرب و نماز عشا، نماز صبح و نماز عید، این ذکرها را بگوید: اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است، معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است. وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی مَا هَدَانَا وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلَی مَا أَوْلانَا. و خدای را سپاس و سپاس خدای را بر آنچه ما را بدان هدایت کرد، و او را شکر بر آنچه به ما ارزانی داشت. چهارم طبق روایتی از امام صادق (ع) پس از خواندن نماز مغرب و نافله آن، دستها را به سوی آسمان بلند کند و بگوید: یا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ یا ذَا الْجُودِ، یا مُصْطَفِی مُحَمَّدٍ وَ نَاصِرَهُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَحْصَیتَهُ وَ هُوَ عِنْدَکَ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ. ای صاحب نعمت و کرم، ای دارای جود، ای برگزیننده محمد و ای یاور او، بر محمد و خاندان محمد درود فرست و بر من بیامرز هر گناهی که شماره نمودیاش و آن پیش تو در کتابی آشکار است. آنگاه به سجده برود و صد مرتبه بگوید: اَتوُبُ الَی اللهِ (بازگشتم به سوی خدا). سپس هر حاجتی که دارد از خداوند طلب کند که انشاءالله برآورده خواهد شد. پنجم زیارت امام حسین (ع) در این شب فضیلت بسیار دارد. به سند معتبر از امام صادق (ع) روایت شده: هرکه در یک شب از سه شب زیر قبر امام حسین (ع) را زیارت کند، گناهان گذشته و آیندهاش آمرزیده شود: شب عید فطر یا قربان یا نیمه شعبان. چون در این دو شب (عید فطر یا قربان) زیارت آن حضرت را اراده کردی بر در بارگاه بایست و به جانب قبر نظر کن و برای اذن دخول بگو: یا مَوْلای یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَبْدُکَ وَ ابْنُ أَمَتِکَ الذَّلِیلُ بَینَ یدَیکَ وَ الْمُصَغَّرُ فِی عُلُوِّ قَدْرِکَ وَ الْمُعْتَرِفُ بِحَقِّکَ ای مولای من ای ابا عبد اللّه، ای فرزند رسول خدا، بندهات و فرزند کنیزت، خوار در برابرت و کوچک شده در برابر بلندی مقامت و اعترافکننده به حقت، جَاءَکَ مُسْتَجِیرا بِکَ قَاصِدا إِلَی حَرَمِکَ مُتَوَجِّها إِلَی مَقَامِکَ مُتَوَسِّلا إِلَی اللَّهِ تَعَالَی بِکَ پناهخواه به سویت آمده، آهنگ حرمت نموده، رو به سوی مقامت کرده، به وسیله تو متوسل به خدای تعالی است، أَ أَدْخُلُ یا مَوْلای أَ أَدْخُلُ یا وَلِی اللَّهِ أَ أَدْخُلُ یا مَلائِکَةَ اللَّهِ الْمُحْدِقِینَ بِهَذَا الْحَرَمِ الْمُقِیمِینَ فِی هَذَا الْمَشْهَدِ. آیا وارد شوم ای مولای من، آیا وارد شوم ای ولی خدا، آیا وارد شوم ای فرشتگان خدا، ای در بر گیرندگان این حرم، ای مأوی گزیدگان در این زیارتگاه. سپس پای راست را جلو بگذار و داخل شو و بگو: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ اللَّهُمَّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلا مُبَارَکا وَ أَنْتَ خَیرُ الْمُنْزِلِینَ به نام خدا و در راه خدا و بر آیین رسول خدا. خدایا مرا در منزلی با برکت فرود آر، که تو بهترین فرود آورندگانی. آنگاه بگو: اللَّهُ أَکْبَرُ کَبِیرا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ کَثِیرا وَ سُبْحَانَ اللَّهِ بُکْرَةً وَ أَصِیلا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ الْمَاجِدِ الْأَحَدِ الْمُتَفَضِّلِ الْمَنَّانِ الْمُتَطَوِّلِ الْحَنَّانِ خدا بزرگتر است بزرگتر و سپاس بسیار خدای را و منزه است در هر بامداد شامگاه، سپاس خدای را، خدای فرد، بینیاز، بزرگوار، تفضلکننده، نعمتبخش، بزرگوار به بخشش، بسیار مهربان، الَّذِی مِنْ تَطَوُّلِهِ سَهَّلَ لِی زِیارَةَ مَوْلای بِإِحْسَانِهِ وَ لَمْ یجْعَلْنِی عَنْ زِیارَتِهِ مَمْنُوعا وَ لا عَنْ ذِمَّتِهِ مَدْفُوعا بَلْ تَطَوَّلَ وَ مَنَحَ. آنکه از بزرگواری در بخشش، زیارت مولایم را به احسانش بر من آسان نمود، و از زیارتش مرا باز نداشت و از پناهش دورم ننمود، بلکه بر من لطف و احسان فرمود. آنگاه حرکت کن و پس از رسیدن به میان حرم، مقابل قبر مطهر با حال خضوع و تضرع بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ آدَمَ صِفْوَةِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ نُوحٍ أَمِینِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث نوح پیامبر خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث ابراهیم دوست خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ مُوسَی کَلِیمِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث موسی همنشین خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ عِیسَی رُوحِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث عیسی روح خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ حَبِیبِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث محمد(درود خدا بر او و خاندانش)حبیب خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ عَلِی حُجَّةِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث علی حجّت خدا، السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی سلام بر تو ای جانشین نیکوکار باتقوا، السَّلامُ عَلَیکَ یا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون خدا و ای تنهای ستمدیده، أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیتَ الزَّکَاةَ گواهی میدهم که تو نماز بپا داشتی و زکات پرداختی، وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیتَ عَنِ الْمُنْکَرِ و امر به معروف نمودی و نهی از منکر کردی، وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّی اسْتُبِیحَ حَرَمُکَ وَ قُتِلْتَ مَظْلُوما. و در راه خدا به جهاد برخاستی، جهادی شایسته، تا حرم تو مباح شمرده شد و مظلومانه کشته شدی. پس با دلی خاشع و چشمی گریان نزد سر مقدس بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا أَبَا عَبْدِاللَّهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ سلام بر تو ای ابا عبد اللّه، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیکَ یا بَطَلَ الْمُسْلِمِینَ سلام بر تو ای فرزند آقای جانشینان، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، سرور بانوان جهانیان، سلام بر تو ای قهرمان مسلمانان، یا مَوْلای أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِیابِهَا ای مولای من، گواهی میدهم که تو نوری بودی در صلبهای والا مرتبه و رحمهای پاکیزه، جاهلیت تو را به ناپاکیهایش نیالود و از جامههای تیره و تارش به تو نپوشانید، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْکَانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِی الرَّضِی الزَّکِی الْهَادِی الْمَهْدِی و گواهی میدهم که تو از استوانههای دین و پایههای مسلمانان و پناهگاه مردم مؤمنی و گواهی میدهم که تویی پیشوای نیکوکار، باتقوا، خشنودکننده حق، پاک، هدایتگر، هدایت شده، وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَی وَ أَعْلامُ الْهُدَی وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ الْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا. و گواهی میدهم که امامان از فرزندانت پایههای تقوا و نشانههای هدایت و دستاویز محکم و حجت بر اهل دنیا هستند. آنگاه بگو: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم یا مَوْلای أَنَا مُوَالٍ لِوَلِیکُمْ وَ مُعَادٍ لِعَدُوِّکُمْ ای مولای من، من دوستدار دوست شما و دشمن دشمن شمایم، وَ أَنَا بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی به شما مؤمنم، به بازگشتتان یقین دارم، بر پایه قوانین دین و عواقب عملم، وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ دلم نسبت به دل شما تسلیم و کارم پیرو کار شماست، یا مَوْلای أَتَیتُکَ خَائِفا فَآمِنِّی وَ أَتَیتُکَ مُسْتَجِیرا فَأَجِرْنِی وَ أَتَیتُکَ فَقِیرا فَأَغْنِنِی ای مولای من ترسان به نزدت آمدم، پس مرا ایمنی ده و پناهنده آمدم، پس پناهم ده و تهیدست آمدم، پس بینیازم گردان، سَیدِی وَ مَوْلای أَنْتَ مَوْلای حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ آقا و مولای من، تو مولای منی، حجت خدا بر همه خلقی، آمَنْتُ بِسِرِّکُمْ وَ عَلانِیتِکُمْ وَ بِظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ وَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ ایمان آوردم به نهان و آشکارتان، به ظاهر و باطنتان و اول و آخرتان، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ التَّالِی لِکِتَابِ اللَّهِ وَ أَمِینُ اللَّهِ الدَّاعِی إِلَی اللَّهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ و گواهی میدهم که تو البته تلاوتکننده کتاب خدایی و امین خدا و دعوتکننده به سوی خدا با حکمت و موعظه حسنهای، لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیتْ بِهِ. خدا لعنت کند امتی را که به تو ستم کردند و تو را کشتند و خدا لعنت کند امتی را که این حادثه را شنیدند و به آن خشنود شدند. سپس نزد سر آن حضرت دو رکعت نماز بخوان و چون سلام دادی بگو: اللَّهُمَّ إِنِّی لَکَ صَلَّیتُ وَ لَکَ رَکَعْتُ وَ لَکَ سَجَدْتُ وَحْدَکَ لا شَرِیکَ لَکَ فَإِنَّهُ لا تَجُوزُ الصَّلاةُ وَ الرُّکُوعُ وَ السُّجُودُ إِلا لَکَ لِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ اللَّهُمَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّی أَفْضَلَ السَّلامِ وَ التَّحِیةِ وَ ارْدُدْ عَلَی مِنْهُمُ السَّلامَ اللَّهُمَّ وَ هَاتَانِ الرَّکْعَتَانِ هَدِیةٌ مِنِّی إِلَی سَیدِی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی عَلَیهِمَا السَّلامُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَیهِ وَ تَقَبَّلْهُمَا مِنِّی وَ اجْزِنِی عَلَیهِمَا أَفْضَلَ أَمَلِی وَ رَجَائِی فِیکَ وَ فِی وَلِیکَ یا وَلِی الْمُؤْمِنِینَ. خدایا برای تو نماز خواندم و برای تو رکوع کردم و برای تو سجده نمودم یکتایی و شریکی نداری، همانا نماز و رکوع و سجود، جز برای تو جایز نمیباشد، زیرا تو خدایی که معبودی جز تو نیست. خدایا بر محمد و خاندان محمد درود فرست و برترین سلام و تحیت را از سوی من به ایشان برسان و سلام ایشان را به من بازگردان. خدایا این دو رکعت هدیهای است از جانب من به آقایم حسین بن علی(درود بر ایشان). خدایا بر محمد و بر او درود فرست این دو رکعت نماز را از من بپذیر و بر آن دو رکعت پاداشم ده به برترین امید و آرزویم نسبت به تو و ولیات ای ولی مردم مومن. سپس قبر را ببوس و بگو: السَّلامُ عَلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ وَ أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ سلام بر حسین بن علی مظلوم شهید کشته اشکها، گرفتار غمها و غصهها اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیکَ وَ ابْنُ وَلِیکَ وَ صَفِیکَ الثَّائِرُ بِحَقِّکَ خدایا شهادت میدهم او ولی تو و فرزند ولی تو و برگزیده تو و قیامکننده به حق تو است أَکْرَمْتَهُ بِکَرَامَتِکَ وَ خَتَمْتَ لَهُ بِالشَّهَادَةِ او را گرامی داشتی به کرامتت و برای او به شهادت ختم کردی وَ جَعَلْتَهُ سَیدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ و او را آقایی از آقایان و پیشوایی از پیشوایان قرار دادی وَ أَکْرَمْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ وَ أَعْطَیتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیاءِ و به پاکی ولادت گرامیاش داشتی و میراثهای پیامبران را به او اعطا نمودی وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَی خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیاءِ و قرار دادی او را حجت بر خلق از میان پیشوایان فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النَّصِیحَةَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُِ فیکَ پس در دعوت به خدا، کوتاهی نکرد و در خیرخواهی کوتاهی ننمود و نثار کرد جانش را در راه تو، حَتَّی اسْتَنْقَذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَةِ تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی و گمراهی نجات داد، وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ بَاعَ حَظَّهُ مِنَ الْآخِرَةِ بِالْأَدْنَی وَ تَرَدَّی فِی هَوَاهُ در صورتی که بر ضدش همدست شدند، کسانی که دنیا فریبشان داد و بهره خود را از آخرت به پایینترین چیزی فروختند و خود را در هوای نفس خویش سرنگون کردند وَ أَسْخَطَکَ وَ أَسْخَطَ نَبِیکَ وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أُولِی الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ و تو را و پیامبرت را به خشم آوردند و از میان بندگانت از نفاق اندازان دورو و آنانکه بارکشان گناه و سزاوار آتش دوزخ بودند اطاعت کردند، فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِرا مُحْتَسِبا مُقْبِلا غَیرَ مُدْبِرٍ لا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ حَتَّی سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ پس با آنها برای تو شکیبایی و به حساب تو جهاد کرد، بدون اینکه از دشمن رو برگرداند، برای تو سرزنش ملامتگران را به چیزی نگرفت، تا جایی که خونش در طاعت تو ریخته شد و هتک حریمش حلال شمرده شد. اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ لَعْنا وَبِیلا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَابا أَلِیماً. خدایا آنان را لعنت کن لعنتی ناگوار و سخت و عذابشان کن عذابی دردناک. آنگاه به سوی قبر علی بن الحسین (ع) (علی اکبر) حرکت کن که در پایین پای امام حسین (ع) واقع است و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِی اللَّهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ سلام بر تو ای ولی خدا، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ خَاتَمِ النَّبِیینَ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ فَاطِمَةَ سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ سلام بر تو ای فرزند خاتم انبیا، سلام بر تو ای فرزند فاطمه، سرور بانوان جهانیان، السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا الْمَظْلُومُ الشَّهِیدُ سلام بر تو ای فرزند امیر مؤمنان، سلام بر تو ای مظلوم شهید، ِبأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی عِشْتَ سَعِیدا وَ قُتِلْتَ مَظْلُوما شَهِیدا. پدر و مادرم به فدایت، خوشبخت زندگی کردی و مظلوم و شهید کشته شدی. بعد از آن به سوی قبور سایر شهدا (رضوان اللّه علیهم) رو میکنی و میگویی: السَّلامُ عَلَیکُمْ أَیهَا الذَّابُّونَ عَنْ تَوْحِیدِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی فُزْتُمْ فَوْزا عَظِیما. سلام بر شما ای دفاعکنندگان از توحید خدا، سلام بر شما در برابر آنچه که صبر کردید، چه نیکو سرانجامی است خانه آخرت، پدر و مادرم به فدایتان، به رستگاری رسیدید، رستگاری بس بزرگ. آنگاه به سوی حرم عباس بن علی (ع) حرکت کن و نزد ضریح شریف آن جناب بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ وَ الصِّدِّیقُ الْمُوَاسِی سلام بر تو ای بنده شایسته و صدیق همدرد، أَشْهَدُ أَنَّکَ آمَنْتَ بِاللَّهِ گواهی میدهم که ایمان آوردی به خدا، وَ نَصَرْتَ ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ و فرزند رسول خدا را یاری نمودی، وَ دَعَوْتَ إِلَی سَبِیلِ اللَّهِ و به راه خدا دعوت کردی، وَ وَاسَیتَ بِنَفْسِکَ و با جانت به فداکاری برخاستی، فَعَلَیکَ مِنَ اللَّهِ أَفْضَلُ التَّحِیةِ وَ السَّلامِ. از جانب خدا برترین تحیت و سلام بر تو باد سپس بگو: بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یا نَاصِرَ دِینِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا نَاصِرَ الْحُسَینِ الصِّدِّیقِ السَّلامُ عَلَیکَ یا نَاصِرَ الْحُسَینِ الشَّهِیدِ عَلَیکَ مِنِّی السَّلامُ مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ. پدرم و مادرم فدایت، ای یاور دین خدا، سلام بر تو ای یاور حسین صدیق، سلام بر تو ای یاور حسین شهید، از سوی من سلام بر تو باد تا زندهام و تا باقی است شب و روز. آنگاه دو رکعت نماز بالای سر آن حضرت بخوان و پس از آن، دعا یی که بالای سر امام حسین (ع) خواندی، یعنی اللَّهُمَّ إِنِّی لَکَ صَلَّیتُ وَ لَکَ رَکَعْتُ وَ لَکَ سَجَدْتُ در اینجا نیز آن را بخوان و آنگاه به سوی حرم امام حسین (ع) برگرد و نزد آن حضرت هر مقدار که خواستی بمان (به گونهای که مزاحمت برای دیگران نشود) و هنگامی که خواستی وداع کنی بالای سر آن حضرت بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا مَوْلای سَلامَ مُوَدِّعٍ لا قَالٍ وَ لا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلا عَنْ مَلالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِینَ سلام بر تو ای مولای من، سلام وداعکنندهای که او را نه کراهت است نه خستگی، اگر بازگردم از روی ملالت نیست و اگر بمانم نه از جهت بدگمانی به آنچه خدا صابران را وعده داد، یا مَوْلای لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِکَ وَ رَزَقَنِی الْعَوْدَ إِلَیکَ وَ الْمُقَامَ فِی حَرَمِکَ وَ الْکَوْنَ فِی مَشْهَدِکَ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ. ای مولای من، خدا این زیارتم را آخرین بار از زیارتم قرار ندهد و بازگشت به سویت و توقف در حرمت و بودن در مشهدت را روزیام کند،( و خطاب به خداوند متعال میگویی...) آمین ای پروردگار جهانیان. در پایان نیز در صورت امکان قبر آن حضرت را ببوس و به طوریکه رویت به جانب قبر باشد و تا خروج از حرم، پشت به قبر مکن و هنگام خارج شدن بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا بَابَ الْمَقَامِ السَّلامُ عَلَیکَ یا شَرِیکَ الْقُرْآنِ السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ الْخِصَامِ السَّلامُ عَلَیکَ یا سَفِینَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَیکُمْ یا مَلائِکَةَ رَبِّی الْمُقِیمِینَ فِی هَذَا الْحَرَمِ السَّلامُ عَلَیکَ أَبَدا مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ و بگو: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ. سلام بر تو ای درگاه مقام، سلام بر تو ای همردیف قرآن، سلام بر تو ای حجت بر اهل دشمنی، سلام بر تو ای کشتی نجات، سلام بر شما ای فرشتگان پروردگارم که بر گرد این حرم هستید، سلام بر تو همیشه، تا زندهام و شب و روز باقی است. ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم و جنبش و نیرویی نیست جز بوسیله خدای بزرگ. قابل توجه اینکه برای این زیارت ثواب عظیمی نقل شده است. ششم 10 رکعت نماز بخواند. در شب آخر ماه رمضان، ده رکعت نماز به صورت دو رکعت بخواند، در هر رکعت سوره «حمد»را یک بار و سوره «توحید» را 10 بار و در هر یک رکوع و سجود 10 مرتبه بگوید: سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ پاک است خدا و ستایش شایسته اوست و معبودی جز او نیست و خدا بزرگتر است. و هنگامی که از 10 رکعت فراغت یافت هزار مرتبه استغفار کند و پس از استغفار سر به سجده گذارد و در حال سجده بگوید: یا حَی یا قَیومُ یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یا رَحْمَانَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِیمَهُمَا یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یا إِلَهَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ تَقَبَّلْ صَوْمِی وَ صَلاتِی وَ قِیامِی ای زنده به خود پاینده، ای دارای بزرگی و بزرگواری، ای بخشنده دنیا و آخرت و ای مهربان دنیا و آخرت، ای مهربانترین مهربانان، ای معبود گذشتگان و آیندگان، گناهم را بیامرز، و روزه و نماز و شب زنده داری ام را بپذیر. هفتم این ذکر را که در شب جمعه نیز گفتنش مستحب است، 10 بار بگوید: یا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَی الْبَرِیةِ یا بَاسِطَ الْیدَینِ بِالْعَطِیةِ یا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِیةِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَیرِ الْوَرَی سَجِیةً وَ اغْفِرْ لَنَا یا ذَا الْعُلَی فِی هَذِهِ الْعَشِیةِ. ای کسی که جود و بخشش تو به آفریدگان، همیشگی است، ای آنکه دو دست سخاوت خود را برای عطا گشودهای، ای صاحب عطاهای گرانبها، بر محمد و خاندان او، نیکوخوترین مردمان درود فرست و من را ای خدای بلند مرتبه در چنین شبی بیامرز. هشتم دو رکعت نماز معروف شب عید را بخواند؛ در رکعت اول بعد از سوره حمد، هزار مرتبه سوره توحید(قل هو الله) و در رکعت دوم؛ پس از سوره حمد، یک مرتبه سوره توحید را بخواند پس از سلام سر به سجده بگذارد و 100 مرتبه بگوید: اَتُوبً اِلَی اللهِ. آنگاه بگوید: یا ذَا الْمَنِّ وَ الْجُودِ یا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ یا مُصْطَفِی مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ افْعَلْ بِی کَذَا وَ کَذَا. ای دارای نعمت و جود، ای صاحب بخشش و عطا، ای برگزیننده محمد(درود خدا بر او و خاندانش)، بر محمد و خاندانش درود فرست و با من چنین و چنان کن. بجای افعل "بیکذا و کذا" حاجات خود را ذکر کند. در روایت است که امیر مومنان (ع) این نماز را به همین کیفیت که ذکر شد، انجام میداد و سر از سجده برمیداشت و میفرمود: "به حق آن خدایی که جانم به دست اوست، هر کس این نماز را بجا آورد، هر حاجتی که از خداوند طلب کند، به وی عنایت خواهد شد و وی گناهان زیادی را از او بیامرزد". در روایت دیگری از امیر مومنان (ع) به جای خواندن هزار مرتبه سوره قل هو الله، 100 مرتبه آمده است؛ ولی در این روایت آمده است که این نماز را باید بعد از نماز مغرب و نافله آن بجا آورد. (هر دو نماز خوب است). مرحوم "شیخ طوسی" و "سید بنطاووس" این دعا ی نورانی را بعد از خواندن این نماز نقل کردهاند: یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا رَحْمَانُ یا اللَّهُ یا رَحِیمُ یا اللَّهُ یا مَلِکُ یا اللَّهُ یا قُدُّوسُ یا اللَّهُ یا سَلامُ یا اللَّهُ یا مُؤْمِنُ یا اللَّهُ یا مُهَیمِنُ یا اللَّهُ یا عَزِیزُ یا اللَّهُ یا جَبَّارُ ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای مهربان، ای خدا، ای بخشنده، ای خدا، ای فرمانروا، ای خدا، ای پاک، ای خدا، ای سلام، ای خدا، ای ایمنیبخش، ای خدا، ای چیرهگر، ای خدا، ای عزتمند، ای خدا، ای جبار، یا اللَّهُ یا مُتَکَبِّرُ یا اللَّهُ یا خَالِقُ یا اللَّهُ یا بَارِئُ یا اللَّهُ یا مُصَوِّرُ یا اللَّهُ یا عَالِمُ یا اللَّهُ یا عَظِیمُ یا اللَّهُ یا عَلِیمُ یا اللَّهُ یا کَرِیمُ یا اللَّهُ یا حَلِیمُ یا اللَّهُ یا حَکِیمُ ای خدا، ای بزرگمنش، ای خدا، ای آفریننده، ای خدا، ای پدیدآورنده، ای خدا، ای صورتگر، ای خدا، ای دانا، ای خدا، ای بزرگ، ای خدا، ای آگاه، ای خدا، ای کریم، ای خدا، ای بردبار، ای خدا، ای فرزانه، یا اللَّهُ یا سَمِیعُ یا اللَّهُ یا بَصِیرُ یا اللَّهُ یا قَرِیبُ یا اللَّهُ یا مُجِیبُ یا اللَّهُ یا جَوَادُ یا اللَّهُ یا مَاجِدُ یا اللَّهُ یا مَلِی یا اللَّهُ یا وَفِی یا اللَّهُ یا مَوْلَی یا اللَّهُ یا قَاضِی، ای خدا، ای شنوا، ای خدا، ای بینا، ای خدا، ای نزدیک، ای خدا، ای اجابت کننده، ای خدا، ای سخاوتمند، ای خدا، ای بزرگوار، ای خدا، ای نیرومند، ای خدا، ای وفادار، ای خدا، ای سرپرست، ای خدا، ای داور، یا اللَّهُ یا سَرِیعُ یا اللَّهُ یا شَدِیدُ یا اللَّهُ یا رَئُُوفُ یا اللَّهُ یا رَقِیبُ یا اللَّهُ یا مَجِیدُ یا اللَّهُ یا حَفِیظُ یا اللَّهُ یا مُحِیطُ یا اللَّهُ یا سَیدَ السَّادَاتِ ای خدا، ای سریع، ای خدا، ای سختگیر، ای خدا، ای مهربان، ای خدا، ای نگهبان، ای خدا، ای باشکوت، ای خدا، ای نگهدار، ای خدا، ای فراگیر، ای خدا، ای آقای آقایان یا اللَّهُ یا أَوَّلُ یا اللَّهُ یا آخِرُ یا اللَّهُ یا ظَاهِرُ یا اللَّهُ یا بَاطِنُ یا اللَّهُ یا فَاخِرُ یا اللَّهُ یا قَاهِرُ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا وَدُودُ ای خدا، ای آغاز، ای خدا، ای انجام، ای خدا، ای آشکار، ای خدا، ای نهان، ای خدا، ای فخرکننده، ای خدا، ای چیره، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای دوست، یا اللَّهُ یا نُورُ یا اللَّهُ یا رَافِعُ یا اللَّهُ یا مَانِعُ یا اللَّهُ یا دَافِعُ یا اللَّهُ یا فَاتِحُ یا اللَّهُ یا نَفَّاحُ نَفَّاعُ یا اللَّهُ یا جَلِیلُ یا اللَّهُ یا جَمِیلُ یا اللَّهُ یا شَهِیدُ ای خدا، ای نور، ای خدا، ای بالابرنده، ای خدا، ای بازدارنده، ای خدا، ای دفعکننده، ای خدا، ای گشاینده، ای خدا، ای بهره رسان، ای خدا، ای با شکوه، ای خدا، ای زیبا، ای خدا، ای گواه، یا اللَّهُ یا شَاهِدُ یا اللَّهُ یا مُغِیثُ یا اللَّهُ یا حَبِیبُ یا اللَّهُ یا فَاطِرُ یا اللَّهُ یا مُطَهِّرُ یا اللَّهُ یا مَلِکُ،(مَلِیکُ) ای خدا، ای شاهد، ای خدا، ای فریادرس، ای خدا ای حبیب، ای خدا، ای آفریننده، ای خدا، ای پاک کننده، ای خدا، ای پادشاه، یا اللَّهُ یا مُقْتَدِرُ یا اللَّهُ یا قَابِضُ یا اللَّهُ یا بَاسِطُ یا اللَّهُ یا مُحْیی یا اللَّهُ یا مُمِیتُ یا اللَّهُ یا بَاعِثُ یا اللَّهُ یا وَارِثُ یا اللَّهُ یا مُعْطِی یا اللَّهُ یا مُفْضِلُ ای خدا، ای نیرومند، ای خدا ای قبضکننده، ای خدا، ای گستراننده، ای خدا، ای زنده کننده، ای خدا، ای میراننده، ای خدا، ای برانگیزاننده، ای خدا، ای وارث، ای خدا، ای عطابخش، ای خدا، ای فزوینده، یا اللَّهُ یا مُنْعِمُ یا اللَّهُ یا حَقُّ یا اللَّهُ یا مُبِینُ یا اللَّهُ یا طَیبُ یا اللَّهُ یا مُحْسِنُ یا اللَّهُ یا مُجْمِلُ یا اللَّهُ یا مُبْدِئُ یا اللَّهُ یا مُعِیدُ یا اللَّهُ یا بَارِئُ یا اللَّهُ یا بَدِیعُ ای خدا، ای نعمتدهنده، ای خدا، ای حق، ای خدا، ای آشکار، ای خدا، ای پاکیزه، ای خدا، ای نیکوکار، ای خدا، ای زیباکار، ای آغازگر، ای خدا، ای بازآور، ای خدا، ای پدیدآور، ای خدا، ای نوآفرین، یا اللَّهُ یا هَادِی یا اللَّهُ یا کَافِی یا اللَّهُ یا شَافِی یا اللَّهُ یا عَلِی یا اللَّهُ یا عَظِیمُ یا اللَّهُ یا حَنَّانُ یا اللَّهُ یا مَنَّانُ یا اللَّهُ یا ذَا الطَّوْلِ یا اللَّهُ یا مُتَعَالِی ای خدا، ای هدایتگر، ای خدا، ای کفایتکننده، ای خدا، ای شفابخش، ای خدا، ای بلندپایه، ای خدا، ای بزرگ، ای خدا، ای مهربان، ای خدا، ای نعمتبخش، ای خدا، ای عطابخش، ای خدا، ای برتر، یا اللَّهُ یا عَدْلُ یا اللَّهُ یا ذَا الْمَعَارِجِ یا اللَّهُ یا صَادِقُ یا اللَّهُ یا صَدُوقُ، یا اللَّهُ یا دَیانُ یا اللَّهُ یا بَاقِی یا اللَّهُ یا وَاقِی یا اللَّهُ یا ذَا الْجَلالِ یا اللَّهُ یا ذَا الْإِکْرَامِ ای خدا، ای دادگر، ای خدا، ای صاحب مراتب بلند، ای خدا، ای راستگو، ای خدا، ای راستپیشه، ای خدا، ای جزادهنده، ای خدا، ای پایدار، ای خدا، ای نگهدار، ای خدا، ای صاحب بزرگی، ای خدا، ای دارای بزرگواری، یا اللَّهُ یا مَحْمُودُ یا اللَّهُ یا مَعْبُودُ یا اللَّهُ یا صَانِعُ یا اللَّهُ یا مُعِینُ یا اللَّهُ یا مُکَوِّنُ یا اللَّهُ یا فَعَّالُ یا اللَّهُ یا لَطِیفُ یا اللَّهُ یا غَفُورُ یا اللَّهُ (یا جَلِیلُ یا اللّهُ) یا شَکُورُ ای خدا، ای پسندیده، ای خدا، ای پرستیده، ای خدا، ای سازنده، ای خدا، ای یاریده، ای خدا، ای پدیدآورنده، ای خدا، ای پرکار، ای خدا، ای لطیف، ای خدا، ای آمرزنده، ای خدا، ای سپاسگذار یا اللَّهُ یا نُورُ یا اللَّهُ یا قَدِیرُ (قَدِیمُ) یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ ای خدا، ای نور، ای خدا، ای توانا، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، یا اللَّهُ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمُنَّ عَلَی بِرِضَاکَ وَ تَعْفُوَ عَنِّی بِحِلْمِکَ وَ تُوَسِّعَ عَلَی مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ الطَّیبِ وَ مِنْ حَیثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیثُ لا أَحْتَسِبُ فَإِنِّی عَبْدُکَ لَیسَ لِی أَحَدٌ سِوَاکَ وَ لا أَحَدٌ أَسْأَلُهُ غَیرُکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ ای خدا، از تو درخواست میکنم که بر محمد و خاندان محمد درود فرستی و به خشنودیات بر من منت نهی و به بردباریات از من درگذری و از روزی حلال پاکیزهات به من بگستری، از جایی که گمان میبرم و از جاییکه گمان نمیبرم، من بنده توام و کسی را جز تو ندارم و نه احدی غیر تو که از او گدایی کنم، ای مهربانترین مهربانان، آنچه را خدا خواهد شود، نیرویی نیست جز به خدای برتر بزرگ. پس به سجده میروی و میگویی: یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ یا مُنْزِلَ الْبَرَکَاتِ بِکَ تُنْزَلُ کُلُّ حَاجَةٍ أَسْأَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ فِی مَخْزُونِ الْغَیبِ عِنْدَکَ وَ الْأَسْمَاءِ الْمَشْهُورَاتِ عِنْدَکَ الْمَکْتُوبَةِ عَلَی سُرَادِقِ عَرْشِکَ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْبَلَ مِنِّی شَهْرَ رَمَضَانَ وَ تَکْتُبَنِی مِنَ الْوَافِدِینَ إِلَی بَیتِکَ الْحَرَامِ وَ تَصْفَحَ لِی عَنِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ وَ تَسْتَخْرِجَ لِی یا رَبِّ کُنُوزَکَ یا رَحْمَانُ. ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای پروردگار، ای پروردگار، ای پروردگار، ای فرو فرستنده برکات، به عنایت تو هر حاجتی فرود آورده شود، از تو درخواست میکنم، به هر نامی که در خزانه غیب نزد توست و نامهای مشهور در پیشگاهت، که بر سراپرده عرشت نوشته شده، اینکه بر محمد و خاندان محمد درود فرستی و ماه رمضان را از من بپذیری و مرا در شمار واردان به خانه محترمت بنویسی و از گناهان من چشم پوشی و گنجهای خود را برایم بیرون آوری، ای مهربان. نهم 14 رکعت نماز بخواند (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعتی، سوره حمد و آیةالکرسی و سه مرتبه سوره قل هو الله را بخواند. در روایت است هر کس چنین کند، خداوند در برابر هر رکعتی ثوابهای بسیار زیادی به او میدهد. دهم: مرحوم "شیخ طوسی" در "مصباح المتهجد" فرموده است: در پایان شب نیز غسل کن و تا طلوع صبح در مصلایت (محل خواندن نماز) بنشین (و ذکر خدا بگو).
کد خبر: ۳۹۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۶
مشکل دیگر آقاعلی مطهری، محرومیت از اندیشه و فکر و علم و دانش والا به ویژه علوم اسلامی است. او تا آن پایه از علوم اسلامی بیبهره است که تمسک من به آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا» را به عنوان «تهمت فسق به یک شخص مومن»! دانسته و معرکه گرفته است!آوای دنا-روزنامه اعتماد به نقل از حجت الاسلام سیدحمید روحانی نوشت: برخی از روزنامهها در تاریخ 22 تیرماه 1393 نوشتهای از آقاعلی مطهری انتشار دادند که در آن نامبرده این حقیر را به جرم انتقادی که از او در حضور مقام معظم رهبری در تاریخ 26 خردادماه گذشته به عمل آوردم، سخت مورد تاخت و تاز قرار داده و انتقادهایم را «جملاتی که ناشی از تملق و چاپلوسی که تعفن آن بسیاری از حضار را متاذی کرد» دانسته است! لازم به یادآوری است که نامبرده در دیدار با مقام معظم رهبری در روز 26 خرداد دو موضوع را مطرح کرد: نخست اینکه موتورسواران با عدم رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی مایه زحمت و دردسر برای مردمند و در این باره وقتی با اداره راهنمایی و رانندگی گفتوگو کردیم گفتند از دفتر رهبری سفارش شده است که موتورسواران را که از قشر مستضعفند مورد تعرض قرار ندهند که این ا دعا در همان جلسه از سوی مسوول دفتر رهبری تکذیب شد. موضوع دومی که مطرح کرد پیشنهاد آزادی یا محاکمه و مجازات آقایان کروبی و موسوی (از عوامل فتنه) بود. پاسخ مقام رهبری در یادداشتی زیر عنوان «در دیدار با رهبری چه گذشت» در سایت بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی آمده است و به تکرار آن در این نوشته نیازی نیست، لیکن انتقادی را که در دیدار با رهبری از نامبرده کردم به گونه خلاصه بازگو میکنم تا روشن شود که چرا آقاعلی از انتقاد مشفقانه من آنگونه آشفته شده و طاقت و توان از کف داده و به ناسزاگویی و پیرایهتراشی پرداخته است. انتقادهای من از نامبرده در حضور رهبری در این سه محور بود که در پی میآید: 1. با اشاره به آیه شریفه ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا ان تصیبوا فوما بجهاله... که اصل عقلایی تحقیق و تفحص را پیرامون خبرهایی که شنیده میشود مورد تاکید قرار میدهد، از او نقد کردم که چرا باید درباره خبری که دریافت میکند بدون پرس و جو و تحقیق باور کند و حتی به خود زحمت ندهد که دست کم با یک تلفن از دفتر رهبری بپرسد که آیا چنین سفارشی درباره موتورسواران شده است یا نه. و یادآور شدم که این روش که آنچه را میشنود بدون تحقیق باور کند و به آن ترتیب اثر دهد، برخلاف موازین شرعی و عقلی است و از عوامل فریب خوردن و آلت دست شدن است و یک انسان باخرد، فهیم و متعهد بدون تحقیق و پرس و جو خبری را نمیپذیرد و باور نمیکند. 2. در شرایطی که ایران امروز با مشکلات گوناگون اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مواجه است و بیکاری، تورم و گرانی، مفاسد اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی و تجاوز به ارزشهای اسلامی، ملت ما را رنج میدهد، از یک مسوول آگاه و مردمی انتظار است که در دیدار با رهبری درباره پیچیدهترین و بغرنجترین معضلات اجتماعی طرح بدهد، نظرخواهی کند و رهنمود بگیرد، آیا از نظر آقاعلی، امروز مردم ایران مشکلی بغرنجتر، کمرشکنتر، فوریتر و حیاتیتر از ناهنجاریهای موتورسواران ندارند؟! آیا تنها مشکل یا مهمترین و ضروریترین مشکل مردم ما نابسامانی موتورسواری و حصر فتنهگران است؟! 3. یک نماینده مجلس شورای اسلامی، نماینده عموم ملت ایران است، نه نماینده دسته و گروه ویژه! چگونه است که این نماینده محترم در هر محفل، مجلس و مناسبتی از فتنهگران و فتنهآفرینان یاد میکند و به اصطلاح معروف همیشه به یک سو غش میکند؟ آیا از دید او در میان مردم ایران دیگر کسی یا کسانی نیستند که استحقاق دفاع داشته باشند؟ آیا همه مردم ایران به حق و حقوقشان رسیدهاند و تنها آقایان کروبی و موسوی هستند که در برزخ بلاتکلیفی به سر میبرند؟ یکسونگری و گرایش باندی دور از شأن مسوولی است که خود را نماینده عموم ملت میداند. این خلاصه انتقادهایی است که در دیدار با رهبری در برابر اظهارات آقاعلی مطهری مطرح کردم، اکنون باید دید کدام یک از این سه محوری که به عنوان انتقاد در آن دیدار مطرح شد «جملاتی ناشی از تملق و چاپلوسی» بود! «که تعفن آن بسیاری از حضار جلسه را متاذی کرد»؟!! امیدوارم آقاعلی آن «جملاتی» را که در این سه محور آمده است و جنبه «تملق و چاپلوسی» دارد مشخص کند تا خوانندگان، او را خدای ناخواسته به عنوان یک آدم بیمسوولیت، یاوهگو، دروغ پرداز و هوچی باز نپندارند و گفتهها و نوشتههای او را بر این نسق ندانند و نخوانند. نامبرده ا دعا کرده است که «بسیاری از حضار جلسه» از آن «جملاتی که ناشی از تملق و چاپلوسی» بود، متاذی شدند! لیکن به نظر میرسد منظور او از «بسیاری» جز خود او کسی نباشد... برخلاف ا دعا ی او حاضران آن جلسه پس از پایان سخنان انتقادآمیزم و پایان دیدار، شتابان به سوی من شتافتند و صورتم را غرق بوسه کردند و تقدیر و تشکر قلبی خود را از سخنانم اظهار داشتند، فراموش نمیکنم آن مرد دردمندی را که نمیشناسم و نام او را نیز نپرسیدم، گویا از کرمانشاه بود دستانم را فشرد و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود اظهار کرد سخنان شما در پاسخ اظهارات او آبی بود که بر روی آتش درونم ریخته شد که اگر سخنان شما را در رد و نقد او نمیشنیدم عقدهای از حرفهای او در دل من ایجاد شده بود که تا کرمانشاه باید زجر میکشیدم و اشک میریختم. او از عمق قلب برای من دعا کرد. خشم و کین آقاعلی مطهری از اینجانب به جرم چند انتقاد تا آن پایه است که ناسزاها و نسبتهای ناروایی که به من داده نتوانسته است او را آرام کند و خشم او را فرو نشاند. از این رو، به تحریف و تفسیر من درآوردی دست زده تا بتواند انتقادهایی را که بر او وارد شده کمرنگ سازد و از اهمیت آن بکاهد. ... آقاعلی مطهری افزون بر خوی انتقادناپذیری که از فرهنگ شاهنشاهی به ارث برده است چند مشکل دیگر هم دارد که مایه به چالش کشیده شدن او میشود: 1- بیگانگی از مردم آقاعلی مطهری راه مردم را گم کرده و از ملت جدا شده است، با مردم پابرهنه، پاکباخته، فداکار و انقلابی سروکار ندارد، آنان را نمیشناسد، خواست و برداشت و ایده و آرمان آنان را برنمیتابد، از دردها، رنجها و گرفتاریهای مردم بیخبر است، از ناهنجاریها و گرفتاریهای گوناگون اقتصادی، معضل بیکاری، رنج تورم و گرانی و... که به علت سوء مدیریت و بیتدبیری برخی از مسوولان و دولتمردان، گریبانگیر مردم شده است آگاهی ندارد. او چه میداند جوانانی که چند برابر سواد و معلومات او دانشآموخته و تحصیل عالیه را به پایان بردهاند، امروز از نابسامانی، سرگردانی بیخانمانی و بیکاری چه میکشند و چه رنجی میبرند؟ آقاعلی مطهری شاید گمان میکند مردم ایران همان ورشکستههای سیاسیاند که دور او را گرفته و او را آلت دست کردهاند و نوشتهها و گفتههای او را برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی و ضربه زدن به خط امام و رهبری و ارزشهای انقلاب اسلامی با آب و تاب پوشش میدهند و منتشر میکنند. آقاعلی مطهری شاید بر این باور است که مردم ایران امروز همانند خود او از زندگی نسبتا آمیخته با رفاه برخوردارند و جز حصر خانگی دو تن از عوامل فتنه غم و غصهای ندارند، قهرا در چنین اوضاع مطلوب! او در دیدار با رهبری جز مشکل ترافیک موتورسواران و حصر فتنهسواران حرفی برای گفتن ندارد و معضل دیگری نمیبیند تا با رهبر در میان بگذارد. 2- وابستگی باندی دومین مشکل آقاعلی مطهری دنبالهروی کورکورانه او از باند قدرتطلب و فزونخواهی است که در راه آز نفسانی خویش فتنه 88 را کلید زدند و در راه سازش با امریکا و پایان دادن به آرمانهای انقلاب اسلامی و همدستی با مرتجعترین و خونریزترین دولتهای منطقه مانند آل سعود که موجودیت آن برای نگهبانی از کیان صهیونیسم است سر از پا نمیشناسند، راهشان از راه امام، رهبری و ملت انقلابی ایران جداست و تئوریسینهای آنان برآنند که با قلمهای زهرآگین و ننگین خود، غیرت، عزت، شرافت و انسانیت انسانی را از ملت ایران بگیرند، استقلالخواهی را با دستاویز اینکه دوره، دوره ارتباطات است نه استقلال به زیر سئوال ببرند، نوعدوستی، همدردی با ستمدیدگان و اتحاد و انسجام اسلامی را آرمانگرایی بیهوده و پوچ بنمایانند و ملت ایران را برای تن دادن به هر ذلت، رذالت و وادادگی آماده سازند، کتابهای «بامسوولیت سردبیر» و نیز کتاب «ایران و جهانی شدن» در واقع مانیفست این باند است. آقاعلی مطهری که گویا دریافته است دیگر در میان ملت انقلابی ایران و فرزندان امام جایگاهی ندارد به دنبالهروی از این باند خطرناک پرداخته و مطالبی بر زبان و قلم میآورد که این سیاست بیوطنان واداده را استواری میبخشد و خوراک تبلیغاتی چرب و نرمی برای بوقهای تبلیغاتی دشمنان سوگندخورده اسلام و ایران تدارک میبیند. دم زدن آقاعلی مطهری از کروبی و موسوی در هر فرصت و مناسبت و بیمناسبت و پشتیبانی از شیخ حسینعلی منتظری برای این است که بتواند در دل دگراندیشان و گروهکهای ضد انقلاب و بیگانه از اسلام و ایران «به هر حیله رهی» بیابد و از پشتیبانی آنان برخوردار باشد. 3- فقر علمی و فرهنگی مشکل دیگر آقاعلی مطهری، محرومیت از اندیشه و فکر و علم و دانش والا به ویژه علوم اسلامی است. او تا آن پایه از علوم اسلامی بیبهره است که تمسک من به آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا» را به عنوان «تهمت فسق به یک شخص مومن»! دانسته و معرکه گرفته است! چنانکه پیشتر اشاره شد این آیه شریفه یک اصل عقلایی را مورد تایید و تاکید قرار میدهد که خبرها و گزارشها به ویژه واحد خبر واحد را بدون وارسی و پرس و جو نباید باور کرد و به آن ترتیب اثر داد و جمله شرطیه در این آیه برای بیان موضوع است و دارای مفهوم نیست. آقاعلی مطهری نه تنها از علوم اسلامی بیخبر است بلکه رساله عملیه را نیز مطالعه نکرده و مسائل شرعی خویش را نیز نمیداند و هنوز نتوانسته دریابد که غیبت و تهمت در کجا معنا و مفهوم پیدا میکند و اگر احیانا به یک مقام ناشناخته و بینام و نشان نسبتی داده شد غیبت و تهمت به شمار نمیآید مانند اینکه میگوییم برخی از آقازادهها سوءاستفادهچیاند، برخی از مقامات دولت خیانتکارند. او اگر اهل فکر و اندیشه بود، اینگونه بیگدار به آب نمیزد و به مصداق «پسته بیمغز اگر لب واکند رسوا شود»، فرودستی و میانتهی بودن خود را به نمایش نمیگذاشت. این کوتهبینی و سطحینگری است که او را به موضعگیریهای شتابزده و نسنجیده وامیدارد و با وجود بلندپروازیهایی که دارد، هر روز بیش از گذشته در میان ملت ایران ضایع میشود و اعتبار خود را از دست میدهد. آقاعلی مطهری اگر به جای رو آوردن به سیاستبازیهای نفرتانگیز و کودکانه و جاهطلبیهای ناشیانه به دنبال درس و تحصیل میرفت و پایههای علمی خود را استواری میبخشید، شاید اینگونه آلت دست نابکاران نمیشد و دین و دنیای او دستخوش هوسهای آنی و آرزوهای دستنیافتنی قرار نمیگرفت. آقاعلی مطهری از روی کوته بینی و سادهاندیشی گمان کرده است که با مطرح کردن مشکل ترافیک موتورسواران و پیشنهاد آزادی یا محاکمه فتنهکاران، به اصطلاح معروف «شاهکار» کرده و «واقعیات جامعه را به اطلاع رهبر» رسانیده است! غافل از اینکه دیر زمانی است که جریانهای ضد انقلاب و فتنهجویان بیوطن و عاشقان یقه چاک امریکا مانند برخی از ملی - مذهبیها، سلطنتطلبها، تجزیهطلبان منافقان و دیگر عناصری که رو به قبلهگاه کاخ سفید به نیاز و نیایش ایستادهاند در سایتها، بولتنها، شبنامهها و روزنامههای خود جریان حصر خانگی عوامل فتنه را دستاویزی برای آسیب رساندن به نظام جمهوری اسلامی قرار داده و از آن سوءاستفاده فراوان کردهاند و مقام رهبری با این ترفندها دیرزمانی است که آشنایی دارند و نیز از ناهنجاریهای گوناگون و رنجهای مردم نیز بیش از هر مقام دیگری باخبرند و به مسوولان مربوط در مورد مشکلات مردم رهنمودهای لازم را میدهند و حتی در سخنرانیهایشان نیز میبینیم که بسیاری از مشکلات کشور، حتی کوچکترین معضل اجتماعی مانند نابسامانی ترافیک مطرح شده است که از اشراف کامل ایشان به اوضاع کشور نشان دارد. هنر عناصر کوتهفکر و سطحینگر این است مانند مگسی که روی زخم مینشیند، تنها به بازگو کردن گرفتاریها و ناهنجاریها میپردازند، در خلوت و جلوت، بیمناسبت و بامناسبت، در حضور رهبری، در جمع مردمی، گرفتاریهای اجتماعی را که برای همگان عیان است جار میزنند و برای خود بازارگرمی درست کنند اما آن سوتهدلان و خیرخواهانی که به یاد مردمند و درد مردم را به درستی درک میکنند، به جای جار و جنجال، دنبال علاج میروند، برای چارهجویی به تدبیر و تامل مینشینند، طرحهای کارشناسی میدهند و به این گونه در راه رفع مشکلات به سهم خود گامی عملی برمیدارند. خیرخواه رهبر، ملت و کشور آنهایی هستند که دنبال راه علاج هستند، نه آن بیهنرانی که تنها هنرشان جار زدن و جاروجنجال کردن است. 4- فقدان معنویت دیگر مشکل آقاعلی مطهری این است که به مرز تقوا و پرهیزکاری پایبند نیست، او در نامه خود بیپروا و بدون واهمه چند نسبت ناروا و دور از موازین اسلامی به اینجانب داده است که مسوولیت شرعی دارد. او برای اینکه بتواند انتقادهایی را که به او کردهام بیاعتبار کند و ضعف فکری و فرودستی خود را که در دیدار با رهبری به نمایش گذاشت پوشیده دارد، به تحریف و دروغ دست زده و ا دعا کرده است که من گفتهام «در حضور مقام رهبری... فقط باید از وضع موجود تعریف و تمجید کرد و احیانا به تملق و چاپلوسی پرداخت»!! دروغ دیگری که در نامه خود به من نسبت داده این است که «... فکر میکنید در مواجهه با رهبر انقلاب فقط باید دل ایشان را شاد کرد و از مطرح کردن واقعیات و نقاط ضعف جامعه برای برطرف کردن آن خودداری نمایید، اصل النصیحه لائمه المسلمین راعمدا فراموش کردهاید...»! نیز آورده است «...چگونه به یک شخص مومن فرهیخته محترم تهمت فسق میزنید...»! بیتردید یک انسان متعهد و معتقد به خدا و روز جزا این گونه راحت و بیپروا به تحریف و «تفسیر به رای» سخنان دیگری نمیپردازد و نسبتهای ناروا نمیدهد، بگذریم که او اصولا معنای «النصیحه لائمهالمسلمین» را نیز درنیافته است، چنان که مسائل دینی خود را نیز فرانگرفته و سخن گفتن درباره «یک شخص» بینام و نشان که تنها در درون او شناسایی شده است را «تهمت فسق» پنداشته است! باید از او پرسید این «شخص مومن» پنهان در درون شما چقدر مومن است که به دفتر رهبری نسبت دروغ داده است و به دروغ ا دعا کرده است که «از دفتر رهبری سفارش شده است که موتورسواران را که از قشر مستضعفند مورد تعرض قرار ندهند»!! و جنابعالی چقدر مومن و مومنشناسی که این شخص را با وجود دروغ آشکار و تهمتزنی به دفتر مقام رهبری مومن میدانی؟! باید از جناب آقاعلی مطهری پرسید: اکنون که به تعبیر ما طلاب «مصنف» زنده است و انتقادهای او به جنابعالی در دیدار با رهبری ضبط شده و نوار آن موجود است، شما به خود جرات میدهی که به چنین تحریفها و تفسیرهای «مالایرضی صاحبه» دست بزنی و نسبتهای ناروا بدهی، باید دید در مورد نوشتهها و گفتههای آن بزرگانی که دیده از جهان فروبستهاند و حضور ندارند چه خواهی کرد. مصیبت برای آن شهید بزرگواری است که آقاعلی مطهری متولی آثار ایشان باشد، باید گفت انالله و انا الیه راجعون. نامبرده در پایان نامه خود آورده است: «نحوه رفتار با امام و پیشوا را باید در نحوه رفتار شهید آیتالله مطهری با امام خمینی جستوجو کرد»! باید دانست آنچه از شهید مطهری در دست است و در سیره ایشان آشکار است پیروی از ولایت و تعبد نسبت به امام است آن شهید از مردان ولایتمداری بود که هیچگاه از مرز ولایت گامی بیرون نگذاشت و نسبت به امام تعبد داشت. اگر امروز نیز در قید حیات بود بیتردید یکی از پیروان راستین مقام رهبری بود و افتخار همراهی با ایشان را داشت و لقمان گونه به فرزند خویش توصیه میکرد: «واقصد فی مشیک و اغضض من صوتک ان انکرالاصوات لصوت الحمیر.»
کد خبر: ۳۹۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
آوای رودکوف؛
عید فطر، عید اولیای الهی است ،از جمله لیالى شریفه است و در فضیلت و ثواب عبادت و احیای آن احادیث بسیار وارد شده و روایت شده است که آن شب کمتر از شب قدر نیست.
کد خبر: ۳۹۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۳۰
ماه رمضان و سفره های سحر و افطار یکی از آن مواقعی است که یاد گذشتگان را بیشتر از سایر اوقات در اذهان زنده می کند.خاطره عزیزانی که در سال یا سال های پیش ، روزه دار این ماه بوده اند و درکنار ما عبادت می کردند و مایه برکت سفره های ایرانی بوده اند و حال ، جسم شان در زیر خاک آرمیده است
کد خبر: ۳۸۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۴
یا محمد! کسى که در ماه رمضان با این دعا قبل از افطار دعا کند، خداوند دعا ى او را مستجاب، نماز و روزه او را قبول و 10 دعا ى او را مستجاب مىکند، گناه او را بخشیده، غم و غصه او را از بین برده، گرفتاریهایش را بر طرف کرده
کد خبر: ۳۷۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۸
آوای دنا:امام جمعه یاسوج امروز در خطبههای نماز جمعه با اشاره به ششم تیرماه سالروز سوءقصد نسبت به مقام معظم رهبری از سوی منافقان گفت : خنثی شدن این توطئه شوم از الطاف الهی بود تا معظمله هدایت کشتی انقلاب را بر عهده بگیرند.حجتالاسلام و المسلمین حسینی به اقدامات اخیر گروه تروریستی داعش در عراق اشاره کرد و افزود : آمریکا و رژیم صهیونیستی دست به دست هم دادند تا این گروهک تروریستی را برای کشتار مسلمانان تجهیز و آموزش دهند ،گروهکی که تاکنون جنایتهای زیادی انجام داده اند.وی با اشاره به هفتم تیر سالروز شهادت آیتالله بهشتی و 72 نفر از یاران با وفای ایشان و آغاز هفته قوه قضاییه اضافه کرد : قوه قضائیه حافظ منافع و امنیت مردم است.امام جمعه یاسوج به نزدیک شدن ماه مبارک رمضان نیز اشاره کرد و گفت : رمضان برترین ماهها برای دعا ، مناجات ، راز و نیاز و تقرب به درگاه الهی است.
(واحد خبر)
کد خبر: ۳۷۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۶
آوای دنا:آیا به راستی سرکتاب باز کردن و فال گرفتن، راهکاری برای گریز از مشکلات است؟! کسانی که به این کار مشغولند و افرادی که به آن ها مراجعه می کنند، از نظر شرعی کار درستی انجام می دهند؟
فتوای چند نفر از مراجع تقلید در این باره را می خوانید تا اگر فالگیر هستید یا به دنبال باز کردن سحر و جادویی که برایتان نوشته شده است، آگاه شوید که کارتان خالی از اشکال نیست.
آیت الله صافی گلپایگانی
1-درآمدی که از راه دعا نویسی کسب می شود حلال است؟ 2- فردی که ناخواسته برای او دعا یی نوشته اند می تواند برای باطل کردن سحر اقدام کند؟ 3- سرکتاب باز کردن از نظر اسلام پذیرفته است؟
1-افرادی که از این راه کسب درآمد می کنند مالک این پول نیستند. 2-سحر و جادو در حق مسلمان حرام است.اگر مسلمانی به این اطمینان برسد که دعا ی ناحقی در مورد او نوشته شده مثلا بختش را با سحر و جادو بسته اند، می تواند برای باطل کردن آن اقدام کند. 3-سرکتاب باز کردن مورد تایید نیست. در متن دین عنوانی به اسم سرکتاب باز کردن نداریم.
آیت الله مکارم شیرازی
1- درآمدی که از راه دعا نویسی کسب می شود حلال است؟ 2- نوشتن دعا برای امور خیر مثل پیداکردن کار، رونق در زندگی یا ایجاد محبت چه حکمی دارد؟
1- خیر، جایز نیست. 2-نوشتن دعا هایی که از حضرات معصومین(علیهم السلام) رسیده و در کتب معتبر موجود است اشکالی ندارد ولی دعا نویسی حرفه ای که شغل افراد سودجوست صحیح نیست و غالب کتاب هایی که به آن ها استناد می کنند اعتباری ندارند.
آیت الله آقا مجتبی تهرانی
1-سرکتاب باز کردن از نظر اسلام پذیرفته است؟ 2-اگر به واسطه دعا نویسی زندگی یک نفر رو به بهبودی برود یا مشکلش حل شود یا اختلاف با همسر یا خانواده همسرش رفع شود، نوشتن دعا اشکالی دارد؟
1- درست نیست. 2-سحر حرام است حتی اگر برای امور خیر باشد.مراجعه به این افراد جایز نیست.
آیت الله وحید خراسانی
1-درآمدی که از راه دعا نویسی کسی می شود، حلال است؟ 2-دیدگاه اسلام در مورد دعا نویسی، نفرین، جادو و ... چیست؟
1-پولی که افراد از طریق سحر و جادو کسب می کنند اشکال دارد و حرام است. 2- دعا و ادعیه به دو قسمت تقسیم می شوند؛ یکی از طریق آیات قرآنی است که از نظر اسلام مشکلی ندارند و دگیری از طریق سحر و جادوست که حرام است.
آیت الله سیستانی
1-درآمدی که از راه دعا نویسی کسب می شود اشکال دارد؟ 2- برای چه موضوعاتی می توان به دعا نویس مراجعه کرد؟
1-اگر کسانی که دعا را می نویسند با استفاده از سحر و جادو این کار را انجام دهند پولشان حرام و مراجعه به آن ها نیز حرام است. 2-برای هیج موضوعی نمی توان به دعا نویس مراجعه کرد. وقتی کتاب های ادعیه که در راس آن «مفاتیح الحیات» قرار گرفته و به این خوبی راهنمایی می کند دیگر مراجعه به دعا نویس لازم نیست.
منبع : niksalehi.com
کد خبر: ۳۶۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
گروهک تروریستی داعش در بیانیه ای توهین آمیز اعلام کرد: «رافضی»ها بدانند، که هدف ما تخریب نماد شرک آلود در نجف، کربلاء و سامرا است. بدانید که بعد از تخریب این نمادها در عراق به ایران خواهیم آمد و مشهد ایران را با خاک یکسان خواهیم کرد.
به گزارش آوای دنا ؛ در چند روز گذشته گروهک تروریستی - تکفیری داعش، در تهدیدات گسترده ی خود مدعی شده بود که قصد دارد عتبات عالیات در عراق را با خاک یکسان کند، از این رو بسیاری از محبین اهل بیت علیهم السلام از تمامی نقاط جهان به عراق آمده اند تا که از مراقد شریف دفاع و حمایت کنند.
گروهک «داعش» امروز در صفحات توئیتر خطاب به تمامی شیعیان نوشت: «رافضی»ها بدانند که هدف ما تخریب نماد شرک آلود در نجف، کربلاء و سامرا است. بدانید که بعد از تخریب این نمادها در عراق به ایران خواهیم آمد و مشهد ایران را با خاک یکسان خواهیم کرد. در پایان، «داعش» از تمامی مسلمانان درخواست کرد که برای تطهیر زمین از «رافضی»ها بسیج شوند، تا هر چه سریعتر اسلام اصیل در جهان جریان یابد.
تکفیری ها بر اساس فتوای شیوخ وهابی، علاقه و عزیز داشتن فرزندان پیامبر (ع) و در دل داشتن محبت آنها و ابراز آن را شرک و بت پرستی می دانند. بسیاری از علمای اسلامی و حتی جامعه شناسان و روان شناسان تلاش کرده اند با توضیح و استدلال به تکفیری ها تفهیم کنند که بوسیدن پیراهن یوسف توسط یعقوب یا احترام گذاشتن پیامبر به سنگ سیاه کعبه به علت منسوب بودن به ابراهیم نبی شرک و بت پرستی نیست. اما تمام زحمات علما بی نتیجه بوده و وهابی هایی که نعلین چرمی و کهنه عبدالعزیز، بنیانگذار حکومت آل سعود را در محفظه ای تزئین شده نگهداری می کنند و آن را عزیز و متبرک می دانند، همچنان دوست داشتن و حب اهل بیت پیامبر و درخواست از آنها برای دعا و شفاعت نزد پروردگار را بت پرستی می خوانند.
اگرچه حمله به ایران و تخریب حرم فرزند پیامبر خیال خام و دور از دسترس وهابی ها و حرامیان است و آنها دو هفته قبل طعم دست درازی به مقدسات شیعه در سامرا را چشیده اند، اما وحشیگری آنها در نینوای عراق چندان بعید نیست و به احتمال زیاد بزودی تمام آثار باستانی و تاریخی تمدن بین النهرین را همانند مجسمه های بودا در بامیان افغانستان تخریب خواهند کرد.
بزرگان تکفیری ها در عربستان، طی سال های اخیر بیش از نود درصد بناهای تاریخی این کشور را به همین بهانه ها نابود کرده اند، اما دانشمندان و علاقمندان به تاریخ و فرهنگ، امیدوارند بناها و آثار تاریخی که همچنان زیر خاک هستند، از جمله آثار قوم عاد دور از دسترس وهابی ها بماند.
کد خبر: ۳۶۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۸