« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
یک باغبان در منطقه سردسیری دلی مهرجان در شهرستان لنده در موقع آبیاری باغ خود با یک خرس درگیر شد که منجر به شکسته شدن دست وی شد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irبه گزارش خبرگزاری فارس از لنده، این شهرستان دارای مناطق سردسیری و گرمسیری بوده که در طول بهار و تابستان و گاهی تا نیمی از فصل پائیز میزبان عشایر است. در مناطق سردسیری به دلیل نزدیکی به جنگل و کوهسار حیوانات وحشی بسیاری ازجمله خرس، پلنگ و خوک و... وجود دارد. یکی دیگر از جاذبه هایی که در این شهرستان وجود مناطق سردسیری و وجود باغات مرکبات و گردو می باشد. مردم عشایر این شهرستان در طول تابستان در این مناطق حضور می یابند تا از جاذبه و طراوت و طبیعت آن به درستی استفاده کنند. در ماه های اخیر با برداشت میوه و مرکبات فصل کوچ عشایر به سمت مناطق گرمسیری آغاز می شود. ولی بسیاری از آنها چندین بار برای آبیاری باغات خود در این مناطق حضور می یابند. طی روزهای اخیر تعدادی از عشایر این شهرستان به منطقه دلی مهرجان عزیمت کردند، اما با حمله یک خرس به یکی ازباغبانان و عشایر غافلگیر شدند. زمانی که این باغبان مشغول آبیاری درختان خود بود مورد حمله یک خرس وحشی قرار گرفت که با تلاش همراهان وی از چنگال این حیوان وحشی درآورده شد. در این جدال مرد باغبان دستش از سه جا شکسته شد که پس از انتقال به مرکز شهرستان وی به استان خوزستان منتقل و در بیمارستان بستری شد.حال عمومی این باغبان خوب بوده و مورد عمل جراحی قرار گرفته است. لازم به ذکر است که به خرس مذکور آسیبی نرسیده است.
کد خبر: ۷۳۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۲

داشتن فالوئرهای هزارتایی آرزوهای هریک از کاربران اینستاگرام است که یک پسر چوپان و کشاورز شمالی توانسته با عکسهای بی نظیرش از روستا هزاران طرفدار داشته باشد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com  وقتی شبکه های اجتماعی سراز تلفن های همراه درآورد و لایک گرفتن و داشتن فالوئرهای هزارتایی تبدیل به یک پز اجتماعی شد و عده ای تصمیم گرفتند عکس خانه های لوکس و ماشین های میلیاردی خود را برای شهرت در این شبکه ها با مخاطبانشان به اشتراک بگذارند تا این دارندگی و برازندگی برایشان شأن و شخصیت مجازی دست و پا کند؛ یک جوان ساده روستایی تصمیم گرفت با دوربین معمولی تلفن همراهش از اتفاقات زندگی روستاییش عکس بگیرد و با مخاطبان مجازی خود به اشتراک بگذارد. به گزارش مهر، روایت های ساده «محمد قاسم ترابی» یا همان «سالارپولاد» اینستاگرام، پسر چوپان و کشاورز روستای گز شرقی استان گلستان آنقدر به مذاق کاربران این شبکه اجتماعی شیرین آمد که حالا محمد چندین برابر جمعیت روستایش دنبال کننده دارد. دنبال کننده هایی که هر روز به امید عکسهای محمد اینستاگرامشان را چک می کنند تا شاید بتوانند از دور در هوای پاک و سالم این روستا یک نفس عمیق بکشند. وقتی فهمیدیم محمد پایش به پایتخت باز شده بلافاصله سراغش را گرفتیم تا در اولین ساعات سی سالگی با او از اینستاگرام، روستا و از هواداران چندهزارتایی اش بپرسیم. سالارپولاد اسم سگ هایم بود داستان اینستاگرام و محمد تقریبا از دوسال پیش شروع شد. زمانی که برادر محمد یک گوشی برای محمد خرید و برایش اینستاگرام نصب کرد و به او گفت که می تواند عکسهایی را که او از مزرعه می گیرد در اینجا منتشر کند تا بقیه هم در دیدن آنها شریک او باشند. وقتی از محمد می پرسیم علت اسم «سالارپولاد» برای این صفحه چیست؟ می خندد و سرش را پایین می اندازد و ماجرای بامزه ای را برایمان تعریف می کند: « قبلا من یک جفت سگ داشتم که ۱۳ سال به من خدمت کردند. بعد هم پیر شدند و مردند. من هم گفتم حالا که این برنامه از من اسم می خواهد لازم نیست حتما اسم خودم را بگذارم. اسم این دو حیوان با وفا را می گذارم. به خاطر همین اسم این صفحه شد سالارپولاد.» همین کار عجیب محمد باعث شده حالا خیلی‌ها اشتباهی او را سالار صدا کنند و با خنده توضیح بدهد که اسمش «محمد» است. اما به ما می گوید که دیگر به این موضوع عادت کرده. چندباری هم خواسته اسم صفحه اش را عوض کند اما وقتی دیده صفحه اش به همین نام حسابی معروف شده، از این کار منصرف شده است. زندگی کردن در شهر را نمی فهمم محمد در اینستاگرام خودش را اینطور معرفی می کند: «یک دهاتی بی سواد کشاورز و چوپان شمالی» شاید این جمله خیلی فروتنانه به نظر برسد اما محمد واقعا آدم متواضعی است. این را می شود از تمام کامنت ها و حتی پستی که همسرش دور از چشم محمد گذاشته فهمید. محمد آنقدر متواضع و با احترام حرف می زند که یکی در میان جمله هایش را با «ببخشید» شروع می کند. برای همین وقتی می گوید شاید باور نکنید ولی به زور دیپلم گرفتم تعجب می کنیم: «به مدیر مدرسه گفتم اگر به من نمره ندهی گوسفندهایم را می آورم تا درختهای باغ‌تان را بخورند. او هم به من نمره داد!» وقتی از او درباره هم سن و سالهایش در روستا می پرسیم. با ناراحتی جواب می دهد که بیشترشان دوست دارند به شهر بروند نه اینکه در روستا کار تولیدی انجام دهند. محمد می گوید بیشتر پسرهای روستا هم در فضای مجازی فعالند اما سبک فعالیت هایشان با او فرق دارند. به قول خودش دنبال سلفی گرفتن هستند و انگار چیزهایی که برای محمد جذاب است برای آنها نیست. دوستان محمد به او می گویند که نیمچه استعدادی هم در عکاسی دارد: «بسیاری از کسانی که برایم کامنت می گذارند باورشان نمی شود که این عکس ها را با موبایل می گیرم. برادرم هم می گوید من برایت یک دوربین عکاسی حرفه ای می خرم تو همیشه عکس بگیر.» محمد استعداد و قلم خوبی دارد این را از شرح هایی که برای عکس هایش می نویسد می توان حس کرد. وقتی از او می پرسیم دوست داشت به جای باغداری و چوپانی در یک رسانه کار می کرد با قاطعیت جواب منفی می دهد: «نه اصلا من در این دو روزی که تهران آمدم دارم دیوانه می شوم. مدام می روم توی اینستاگرام و عکس های روستایم را نگاه می کنم. اصلا تعجب می کنم دوستانم می خواهند که آن همه زیبایی را رها کنند و به شهر بیایند. جایی که من زندگی می کنم. پشت سرم دریاست روبرویم جنگل. دو سمت دیگرم هم دشت و باغ و صحراست.» توریستی شدن روستا فرهنگ آن را به هم می ریزد محمد و اهالی روستایش اصرار دارند که سنت و فرهنگ روستایشان تغییر نکند به خاطر همین اصلا به غریبه ها زمین نمی فروشند و دوست ندارند روستایشان با اینکه بسیار زیباست، توریست پذیر شود. «فرهنگ روستا خیلی با شهر فرق دارد. مثلا در روستا یک تارموی خانومی بیرون باشد، آبروی تمام خاندانش می رود. اما در شهر اصلا اینطوری نیست. من تهران که آمدم مدام به پسر عمه ام می گفتم این خانم ها توریست هستند بقیه هم با خنده می گفتند بله توریست هستند. بیشتر که گذشت گفتم چقدر تهران توریست دارد. همه خندیدند گفتند توریست چیه اینا هم ایرانی هستند. اصلا باورم نمی شد. حالا فکر کنید از شهر با ماشین شاسی بلند و با صدای بلند موسیقی کسی بخواهد برای گذراندن تعطیلاتش وارد روستا شود. مردم روستا نمی توانند این تفاوت فرهنگ را بپذیرند. اگر هم این موضوع ادامه پیدا کند باعث تغییر فرهنگ روستا می شود که بسیار ناراحت کننده است. بزرگترین لذت روستا آرامش آن است که اگر بهم بخورد دیگر فایده ندارد همه اهالی می ترسند که روزی روستایشان شبیه شهر شود. یک بار یک آقایی گفت شبی چند میلیون می دهم فقط یکی دو شب در مزرعه ات بخوابیم اما پدرم اجازه نداد. ولی خب متاسفانه پول آخر کار خودش را می کند.» من در بین الوایفایین زندگی می کنم روز محمد از ساعت ۳:۳۰ دقیقه صبح که برای دوشیدن شیرگاوها به گاوداری می رود شروع می شود. علاوه بر دوشیدن شیر، محمد باید حواسش به علوفه و تمیز کردن آنجا هم باشد. حدود ساعت ۶:۳۰ به خانه می آید و صبحانه مختصری می خورد. بعد از آن دوباره شال و کلاه می کند و به سمت باغ می رود. سم پاشی، آبیاری، حرس کاری از کارهای باغ است که تا بعد از ظهر او را درگیر می کند. نزدیک غروب بازهم نوبت گاوهاست و او باید شیرشان را دوباره بدوشد و بعد به خانه بیاید. به خاطر همین برنامه است که می گوید عکسهایش را فقط شب ها می تواند منتشر کند و بیشتر از ۲۰ دقیقه تا نیم ساعت نمی تواند برای اینستاگرامش وقت بگذارد و فقط عکس هایی را که در طول روز گرفته منتشر می کند و کامنت هایش را می خواند. گاهی هم سعی می کند مشکلات دیگران را مطرح کند. یکبار یک شماره کارت در اینستاگرامش گذاشت و از کاربران خواست که اگر می توانند به دوستی برای حل مشکل مردم در چابهار کمک کنند. دوست چابهاری ام گفت که چند میلیون پول جمع شد. خانه محمد اینترنت ندارد اما چون خانه اش بین خانه برادر و پسرعمویش قرار دارد به قول خودش «بین‌الوایفایین» است و از اینترنت این دو نفر استفاده کامل را می برد. اگر یکی از گاوها یا حیوانات مزرعه باردار باشد محمد دیگر خانه نمی آید و باید تا پایان زایمان آنجا بماند تا به دنیا آمدن حیوان کمک کند. او حالا برای خودش یک دامپزشک حسابی است آنقدر که وقتی اهالی ده از دامپزشک ها نا امید می شوند سراغ محمد می آیند که در زایمان به دادشان برسد. مثل آن دفعه ای که دامپزشک نتوانست گوساله را به دنیا بیاورد و محمد دست به کار شد و مادرو بچه را سالم تحویل داد! این برنامه کاری فشرده تمام دنیای اوست آنقدر که صبح عروسی اش به جای آنکه فکر حمام رفتن و کت و شلوار دامادی اش باشد توی گاوداری مشغول رسیدگی به گاوها بود تا مبادا مشکلی برایشان به وجود بیاید. وقتی به او می گوییم پس وضعش باید حتما خوب باشد، آه تلخی می کشد و برایمان از مشکلات تعریف می کند: «باور نمی کنید ولی ماهانه به خاطر گاوداری کلی خسارت می دهیم. شیر را لیتری هزارتومان می فروشیم آن وقت کیلویی ۱۴۰۰ علوفه می خریم. سال گذشته سرما شد و مرکبات یخ زد و محصولاتمان به یک سوم رسید. امسال آنقدر آفتاب و گرما بود که بازهم از محصولات کاسته شد. به خدا اگر گاوها را بفروشیم و پولش را بانک بگذاریم بیشتر سود می کنیم. ولی پدرم کاری به این حرفها ندارد و می گوید باید کارتولیدی کنیم که چهارنفر مشغول کار شوند و نان بخورند. اصلا از این پول ها خوشش نمی آید.» تا حالا سردرد نگرفتم! گوشی محمد چند وقت پیش توی شالیزار افتاد و سوخت به خاطر همین مجبور شد از گوشی موبایل همسرش استفاده کند. محمد چندماهی را پس اندازد کرد تا یک گوشی درست و حسابی برای خودش بخرد ولی یک اتفاق باعث شد او بی خیال خریدن گوشی شود و خودش را طور دیگری سورپرایز کند: «من یک ماده سگ دارم که اسمش «وندی» است. این سگ به من خیلی خدمت کرد، یک مزرعه را پاسبانی می دهد. هنگام زایمانش که شد هر ۴ توله ای که در شکمش داشت مرده به دنیا آمدند. این سگ حسابی افسرده شد، می رفت گوشه انبار می نشست و مثل یک انسان اشک می ریخت. چند روزی افسرده و بی حال بود. اصلا غذا نمی خورد و من خیلی ناراحت بودم. به دوستانم که می دانستم سگ زیاد دارند تماس گرفتم که فهمیدم یکی از آنها سگش ۸ توله به دنیا آورده که نمی تواند به همه آنها شیر بدهد. ۴تا از توله ها را به قیمت ۲ میلیون تومان برای وندی خریدم و آوردم. باورتان نمی شود. هر روز این توله ها را می لیسید و می بوسید. به آنها شیر می داد و هوایشان را حسابی داشت. بعد از چند روز این سگ حسابی سرپا شد و شد وندی سابق. آنقدر که از ذوق این سگ من خوشحال شدم اگر بهترین گوشی دنیا را هم می خریدم به این اندازه لذت نداشت.» دنیای محمد مثل محل زندگی اش به همین اندازه شیرین و زیبا هستند. وقتی می پرسیم که چه وقت هایی حالش خوب و چه وقت هایی حالش بد است محمد جوابی از جنس همان دنیای سبزش به ما می دهد: «وقت هایی که همسر یا دخترم مریض می شوند، حالم بد می شود. اما در کل من همیشه خوبم. همیشه سرحالم. من اصلا تابه حال سردرد نداشتم. اصلا نمی دانم چطوری است. همیشه می گویم دلم می خواهد یکبار حداقل تجربه اش کنم که بفهمم این سردرد که می گویند یعنی چه؟ اما خب تا حالا تجربه اش نکردم.» محمد روزی که میهمان ما می شود ۳۰ ساله شده است. وقتی می پرسیم دوست دارد چه هدیه ای بگیرد با خنده می گوید: «مردا که همیشه جوراب می گیرند» اما آرزوهای محمد هم مثل خودش ساده است. دوست دارد یک پراید دسته دوم یا یک وانت پیکان بخرد تا دیگر مشکل حمل و نقل نداشته باشد. مصاحبه که تمام می شود محمد یک قول مردانه به ما می دهد. قول می دهد هیچ وقت دلش نخواهد که در شهر زندگی کند و همیشه بکر و روستایی بماند.محمد! ما روی قولت حساب کرده ایم...
کد خبر: ۶۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۷

از رسومات ديگر در اين شهر قبلاً اين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييدن و زمان شيردهي شروع مي شد .مثلاً دو همسايه به نامهاي زهرا و آسيه  با هم شيروره ميكردند
کد خبر: ۶۸۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۴

رييس هيات ورزش‌های روستايي و بازي​هاي بومي – محلي خوزستان گفت: به اداره‌کلآموزش و پرورش استان پیشنهاد انعقاد تفاهم‌نامه‌اي براي احياي بازي‌هاي بومي – محلي در مدارس را داده‌ایم. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: سيدكريم حسيني در نشست خبري با اصحاب رسانه که امروز (سه‌شنبه) در محل هيات ورزش‌های روستايي و بازي‌هاي بومي - محلي برگزار شد، با تبريك دهه فجر، اظهاركرد: فدراسیونی را تحت عنوان ورزش روستايي و بازي​هاي بومي و محلي داریم که در تمام استان​ها نیز هيات​هاي استاني را داریم. فرق هیات ما با سایر هیات ‌ها در این است که ساير هيات​هاي ورزشي مسووليت خاصي را درخصوص يك رشته ورزشی برعهده دارند و عمده فعاليت‌شان در بافت شهري و شهرنشيني است ولي هيات ورزش​هاي روستايي و بازي‌هاي بومي - محلي تمام مناطق روستايي و عشايري را بايد تحت پوشش قرار دهد و پيگير برنامه​هاي آن‌ها هم باشد، ضمن اين‌كه بايد جوابگوي مطالبات ورزشي روستاييان هم باشيم. وي ادامه‌داد: وظیفه هیات ما بیش از یک رشته است و علاوه بر اين‌كه رشته​هاي ساير هيات​ها را بر عهده دارد، بازي​هاي بومي - محلي استان را هم بر عهده دارد. در استان خوزستان هم به دليل تنوع جمعيتي، قوميتي و اقليمي، افرادي كه در برنامه​هاي ورزش روستايي ما شركت مي​كنند بسيار هستند و هم این‌که در هر شهرستانی بازي​هاي بومي - محلي آن شهرستان و قوميت را داريم كه ما اين را يك فرصت براي استان در حوزه ورزش مي​دانيم، ضمن اين‌كه این موضوع در حوزه سلامت و ايجاد نشاط در جامعه نيز يك فرصت براي مسوولان مربوطه است و عامل بسيار خوبي از نظر فرهنگي و اجتماعي برای نزدیکی بیشتر قومیت‌ها و هم استانی‌های ما با استفاده از ابزار ورزش است. ریيس هيات ورزش‌های روستايي و بازي​هاي بومي - محلي خوزستان بيان‌كرد: در حال حاضر در 24 شهرستان، هيات​ ورزش‌های روستایی و بازی‌های بومی – محلی داریم که ورزشکاران ما در دو بخش بانوان و آقايان در رشته‌های مختلف در حال فعالیت هستند. ما علاوه بر این‌که رشته​هاي كلاسيك را هم داريم، بازي​هاي بومي - محلي را هم تحت پوشش داریم كه مي​توان گفت نزديك به 30 رشته بومي - محلي را در سراسر استان داريم. وي خاطرنشان‌كرد: اخيرا هم طي يك مجموعه مدون و مستند، راهكارهاي توسعه ورزش روستايي و بازي‌هاي بومي - محلي را به شوراي ورزش استان، اداره‌كل ورزش و جوانان استان و فدراسيون ارائه داده​ايم. همچنين خود من نيز به عنوان يك عضو در شوراي استان كه به رياست استاندار خوزستان برگزار مي​شود، حضور دارم که در اين شورا راهكارهاي مختلفی را جهت توسعه ورزش روستايي و بازي​هاي بومي - محلي ارائه داده​ايم. حسيني افزود: ما در این شورا تشكيل كميته ورزش روستا را در شوراي ورزش خوزستان پيشنهاد داديم که موافقت هم شد كه اين مي​تواند به عنوان برنامه​ريز و پشتيبان ورزش روستایی و بازی‌های بومی- محلی در خدمت ورزش استان باشد. ما اصرار داريم كه هيات روستايي علاوه بر اين‌كه جوابگوي برنامه​ريزي ورزشي و برگزاری مسابقات ورزشي در استان است، جوابگوي مطالبات فضاهاي ورزشي و امكانات ورزشي هم باشد. اگرچه طبق اساسنامه هيات​ها و فدراسيون‌ها، اين كارها جزو وظايف ذاتي هيات نيست ولي با پيگيري​هايي كه شده است، در سال​هاي گذشته با وجود مشكلات مالي كه داشته، توانستیم تجهيزات ورزشي در بين ورزشكاران روستايي توزيع كنیم که با توجه به اين‌كه بيش از چهار هزار روستا در استان داريم، اين تجهيزات جوابگوي مطالبات ورزشكاران روستايي نبوده است. وي گفت: در راهكارهايي كه ارائه داديم، پيگير مصوبه قانوني براي رديف بودجه جهت ورزش روستا و توسعه بازي​هاي بومي - محلي نيز هستيم كه اگر این موضوع به شكل قانوني در كشور و استان صورت بگيرد، مي​تواند كمك بسيار خوبي براي زيرساخت​هاي ورزش روستايي و ايجاد فضاهاي ورزشي و تامين امكانات ورزشي براي جوانان و نوجوانان روستايي باشد. پيشنهاد ديگر ما اين بود كه فضاهاي ورزشي كه در حال حاضر در روستاها وجود دارد و همچنین ساختمان​هاي مربوط به ادارات مختلف در روستاها كه مورد استفاده آن‌ها قرار نمي​گيرد در اختيار هيات​هاي ورزش روستایی قرار بگيرند تا در طرحی که کشوری است و در برخی از شهرستان‌های استان هم آن را اجرا کرده‌ایم، خانه ورزش روستا را در اين اماكن داشته باشيم كه اين خانه مي​تواند مكان خوبي برای برخی رشته‌های ورزشی در روستاه ها به ويژه براي بخش بانوان باشد. رييس هيات ورزش‌های روستايي و بازي​هاي بومي - محلي خوزستان افزود: از ديگر راهكارهاي‌مان ارائه برنامه مدوني براي احيا، ترويج و ارتقاي بازي​هاي بومي - محلي بود كه اعتقادمان بر این است که احیای بازي​هاي بومي - محلي به عنوان ميراث استانی در بعد فرهنگي و ورزشي، احياي باورها و آداب و رسوم صحيح اقوام مختلف ما در استان است كه اين میراث مي​تواند هم ارتقا پيدا كند و هم تثبیت شود. گذشتگان ما بازي​هاي بومي - محلي‌ای داشته​اند كه مي​تواند به نسل‌هاي جديد منتقل و بيشتر به آن پرداخته شود كه ما در اين راستا پيشنهادی بهاداره‌کل آموزش و پرورش استان جهت انعقاد تفاهم​نامه​اي براي احياي بازي​هاي بومي – محلي در مدارس دادیم. در قالب اين تفاهم​نامه ما به دنبال آموزش بازي​هاي بومي و محلي به دانش​آموزان هستيم كه اين انتقال ميراث گذشتگان به نسل جديد است و ما به دنبال اين هستيم كه از فضاي ورزشي مدارس به ويژه در روستاها و حاشيه​هاي شهرها جهت خدمت به ورزش و ورزشكاران روستايي بهره ببريم، البته هنوز در اين زمينه به توافق نهايي نرسيده​ايم ولي اگر اين كار صورت بگيرد مي​تواند تاثير بسیاري در ارتقاي ورزش روستايي داشته باشد. وي بيان‌كرد: ما هر ساله تقويم ورزشي​اي داريم كه در اين تقويم برنامه​هاي آموزشي، مسابقات، جشنواره‌ها و اعزام تيم​هاي‌مان به رقابت​های كشوري را مدنظر قرار مي‌دهیم. يكي از برنامه​هاي‌مان نهادينه‌كردن بحث آموزشي به ويژه براي بازي​هاي بومي - محلي در بخش آموزش مربيان و بازيكنان است. يكي ديگر از برنامه​هاي ما اعزام تيم​ها به مسابقات كشوري است كه در سال جاري سه اعزام در بخش بانوان و آقايان داشته​ايم و در حال تدارك چهارمين اعزام​مان هستيم. حسيني افزود: علی‌رغم اين‌كه در دو سه سال اخير با مشكلات مالي در حوزه‌های مختلف مواجه بوده‌ايم ولي ما در هیات استان سعي كردیم تا حداقل بتوانیم برنامه​هاي آموزشي و اعزام تيم​ها به مسابقات را داشته باشيم تا انگيزه ورزشكاران روستايي ما كمتر نشود و ما در اين بخش به دنبال ايجاد نشاط و انگيزه بيشتر براي ورزش در روستاها هستيم. يكي ديگر از برنامه​هاي ما برگزاري جشنواره​ها و همايش​ها است كه برنامه اين كار را به اداره‌كل ورزش و جوانان استان نيز ارائه داده​ايم و ابتکاری که داشتیم این است که ما قصد داريم هر يك از اين جشنواره​ها را با توجه به توليدات آن شهرستان برگزار كنيم. پس ما اين جشنواره​ها را تحت عنوان جشنواره توليدات استاني و بازي​هاي بومي - محلي برگزار مي​كنيم و اين مسابقات را از اين هفته از شهرستان دزفول تحت عنوان مركبات و بازي​هاي بومي - محلي برگزار خواهيم كرد و قصد داريم در 24 شهرستان اين برنامه صورت بگيرد كه تا پایان سال جاري اين جشنواره را علاوه بر دزفول در شهرستان‌ بهبهان تحت عنوان گل نرگس و بازي‌هاي بومي - محلي، اهواز تحت عنوان نيشكر و بازي‌هاي بومي - محلي، شوشتر تحت عنوان كنار و بازي‌هاي بومي - محلي و لالي تحت عنوان دشت لاله و بازي​هاي بومي - محلي خواهيم داشت و 19 جشنواره را هم در سال 94 برگزار خواهيم كرد. پيش​بيني مي​شود در اين پنج جشنواره كه تا پايان سال جاري برگزار خواهد شد، 10 هزار نفر شركت كنند و اگر اين جشنواره‌ها در تمام شهرستان​ها اجرا شوند پيش​بيني مي​كنم بيش از 100 هزار نفر درگير شوند. وي در خصوص منابع مالي اين هيات گفت: کمک‌‌هایی از اداره‌كل ورزش و جوانان استان به دست ما رسیده است و همچنین کمک‌هایی از سوی هيات​هاي ورزشي شهرستان​هاي‌مان با توجه به كمك​هاي مسوولان محلي كه به صورت قطره​چكان بوده است، در اختیار ما قرار گرفته است ولي ما سعي كرده​ايم با حداقل بودجه كار كنيم. ما هنوز اعتقاد داريم اعتباراتی در بعضي از سازمان​ها داريم. به هر حال باید اين اراده در بين مسوولان ما باشد و جوابگوي مردم باشند و برخي از اعتبارات اگرچه حداقل هم باشد، جهت برنامه​ريزي ورزشي مدنظر قرار بگيرد تا بتوانيم كار كنيم و مشكلات را برطرف كنيم. رييس هيات ورزش‌های روستايي و بازي​هاي بومي و محلي بيان كرد: ما به شوراي ورزش استان پيشنهاد داديم كه شهرداري​ها به ما كمك نكنند و كمك آن‌ها به ورزش همگاني باشد و دهياري​ها و امور روستايي استان به ورزش روستايي كمك كنند كه كمك مختصري هم از اداره‌كل روستايي گرفته​ايم ولي جوابگوي كارهاي‌مان نيست و اگر كميته ورزش روستايي به شكل نهادينه در شوراي ورزش مصوب شود، مسوول آن مديركل روستايي استانداري خواهد بود كه دهياري​ها هم زير نظر آن هستند. ما در قانون داريم که پنج درصد از ارزش افزوده و 15 درصد از اعتباراتي كه در اختيار دهیاري​ها قرار مي​گيرد، مي​تواند در اختيار ورزش روستايي باشد که اگر اين درصدها در اختيار ما قرار بگيرند، قطعا ورزش روستايي دچار تحول بسياري خواهد شد. وی عنوان‌کرد: ما امسال كمك اداره‌كل ورزش و اداره استان را داشته‌ایم كه جا دارد از کیانی‌زاده تشكر كنيم و به اذعان آن‌ها، هيات ما از فعال​ترين هيات​هاي استان است كه اين موضوع به همت همكارانم به دست آمده است. اداره‌كل ورزش و جوانان استان قسط اول از كمك​هاي مالي​شان را كه نزديك به 30 ميليون تومان است، به ما پرداخت كرده است. حسینی گفت: ما هر ساله يك المپياد فرهنگي - ورزشي روستايي استان را برگزار مي​كنيم كه امسال چهارمين دوره اين المپياد در استان برگزار خواهد شد كه قصد داريم اين المپياد را در شهرستان‌های شوشتر، اهواز، لالي و بهبهان در دو بخش آقايان و بانوان برگزار كنيم كه اين مسابقات از دهم بهمن تا هشتم اسفندماه به مناسبت دهه فجر برگزار خواهد شد. وي گفت: امسال يكي از كشتي​گيران ما توانست عنوان سوم مسابقات کشتی ساحلي كشور را به دست آورد و همچنين تيم بانوان​مان در جشنواره كشوري در جایگاه سوم قرار گرفت. يكي از برنامه​هاي اصلي هيات​هاي شهرستاني‌مان پيگيري زمين ورزشي در روستاها است كه ما در برخي شهرستان​ها نيز زمين چمن روستايي داريم و مسابقاتی را هم در دوره​هاي مختلف برگزار مي​كنيم. در اهواز نيز 80 تيم ورزشي داريم. يكي از پشتيبان​هاي اصلي فوتبال استان، هيات​هاي روستايي شهرستاني هستند. تيم​هاي ورزشي و ورزشكاران ما زياد هستند، در حالي كه امكانات كم است و جوابگو نيست و باید هيات فوتبال استان و ادارات ورزش شهرستان​ها به اين موضوع ورود كنند. يكي از فعال​ترين و پر استقبال​ترين رشته​هاي ما در روستاها فوتبال است و قطعا استعدادهاي نهفته زيادي هم داريم. سال گذشته تیم فوتبال ما توانست عنوان دوم مسابقات كشوري را به دست آورد. مرجع / ایسنا
کد خبر: ۵۵۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۷

میوه های زمستانی که باعث کاهش وزن بدن می شوند,لیموترش، پرتقال، گریپ فروت و کیوی از جمله میوه های زمستانی مفید برای کاهش وزن هستند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: در این مطلب میوه‌هایی را معرفی می‌کنیم که کالری کمی دارند و می‌توانید از خواص آن ها بهره ببرید و از خاصیت سیرکنندگی آن‌ها در جهت رسیدن به هدف‌تان استفاده کنید. بدون شک با خوردن هیچ میوه‌ای نمی‌شود یک شبه لاغر و خوش اندام شد. اصلا هیچ ماده‌ی غذایی معجزه آسایی برای لاغری وجود ندارد. این اراده و تلاش شماست که معجزه می‌کند. اما با این حال می‌توانید در چهارچوب یک رژیم غذایی سالم با کمک برخی از میوه‌ها سریع‌تر به هدف تان برسید. لیموترش لیموترش زردرنگ و لیموترش سبز رنگ جزو میوه‌هایی هستند که باعث لاغری می‌شوند. این میوه‌های ترش حاوی کالری اندکی هستند. در واقع هر 100 گرم لیموترش کمتر از 20 کالری دارد. لیموترش فاقد چربی و کلسترول است و کربوهیدرات کمی نیز دارد. این مرکبات ترش و مفید باعث تمیزی بدن و دفع توکسین‌های آن می‌شوند. روش استفاده می‌توانید لیموترش را در آب حل کرده و در طول روز بنوشید. نوشیدنی لیموترش پایه اصلی رژیم لیموترش است. علاوه بر مصرف این نوشیدنی حتما روی غذاهایتان لیموترش بچکانید تا خوش طعم شوند. به طور کلی سعی کنید برای خوش طعم کردن غذاها به جای استفاده از کره و خامه و روغن از لیموترش، سبزیجات معطر و ادویه‌ها استفاده کنید. گریپ فروت گریپ فروت نیز یکی دیگر از همیاران تمام عیار لاغری است. این میوه سرشار از مواد مغذی فیتو می‌باشد که بدون تحمیل کالری باعث ایجاد احساس سیری می‌شود. باید بدانید که هر 100 گرم از این میوه فقط 30 کالری به بدن می‌رساند. گریپ فروت همچنین حاوی میزان زیادی فیبر پکتین است. این فیبر غیرمحلول باعث کاهش کلسترول خون شده و به بدن کمک می‌کند تا چربی کمتری ذخیره کند. روش مصرف مصرف روزانه گریپ فروت بخصوص صبح‌ها تاثیر زیادی در لاغری دارد. می‌توانید گریپ فروت را به همراه سالاد یا به صورت میوه کامل مصرف کنید. البته اگر مشغول مصرف داروی خاصی هستید قبل از مصرف حتما با پزشک‌تان مشورت کنید. در صورت داشتن مشکلات گوارشی نیز بهتر است قبل از مصرف میزان زیادی گریپ فروت و همچنین لیموترش با پزشک مشورت کنید. پرتقال پرتقال یکی دیگر از مرکبات پرطرفدار و شناخته شده است که دیگر نیازی به معرفی زیاد ندارد. این میوه جزو میوه‌های سیرکننده است و کمک زیادی به لاغری می‌کند. بدون شک زمانی که رژیم می‌گیرید احتمال اینکه در معرض کمبود ویتامین قرار بگیرید بیشتر است. میزان بالای ویتامین C موجود در این میوه مانند یک مکمل عمل کرده و به تامین ویتامین بدن کمک می کند. این میوه نیز مانند لیموترش به سم زدایی از بدن کمک می کند. البته کارایی آن به اندازه ی لیموترش نخواهد بود. پرتقال حاوی میزان قابل توجهی آنتی اکسیدان است که به دفع سموم بدن و همچنین کاهش هورمون کورتیزول که به هورمون استرس معروف است کمک می کند. به عقیده متخصصان ترشح زیادی این هورمون یکی از عوامل ذخیره سازی چربی دور شکم است. بنابراین با کاهش ترشح آن می‌توان به کاهش چربی‌های دور شکمی نیز امیدوار شد. روش استفاده پرتقال را پوست بگیرید اما بخش‌های سفید و پوست نازک بخش گوشتی آن را جدا نکنید چون حاوی بیشترین میزان مواد مغذی و فیبرهاست. در چهارچوب یک رژیم لاغری سالم نه از آن دست رژیم‌های سخت، پرتقال را گنجانده و از ویتامین‌ها و خاصیت سیرکنندگی آن در جهت لاغری استفاده کنید. سیب یکی از مزیت های سیب نسبت به میوه‌های دیگر این است که در طول سال در بازار میوه وجود دارد و به راحتی می‌شود از آن نهایت استفاده را برد. راز اصلی لاغری سیب در فیبرهای لاغر کننده آن است. سیب حاوی میزان زیادی فیبرهای غذایی است که در بین آن‌ها پکتین شهرت زیادی در سیرکنندگی و لاغری دارد. اگر می‌خواهید از سیب در جهت رسیدن به هدف تناسب اندام استفاده کنید لازم است که آن را قبل از غذا میل کنید. در این صورت اشتهایتان را کنترل می‌کند و مانع از پرخوری در وعده اصلی می‌شود. این میوه پرطرفدار کالری زیادی ندارد. هر 100 گرم از این میوه حدود 50 کالری دارد که چندان به چشم نمی آید. روش استفاده اگر رژیم گرفته‌اید روزانه یک تا دو عدد سیب میل کنید. توصیه می‌کنیم روی میز یا داخل کیف‌تان سیب داشته باشید که در صورت احساس گرسنگی بتوانید یک میوه کم کالری، پرخاصیت و سیرکننده میل کنید. کیوی اگر رژیم گرفته‌اید حتما کیوی را وارد برنامه غذایی‌تان بکنید. هر 100 گرم کیوی به زحمت 60 کالری وارد بدن می‌کند. همین میوه کم کالری حاوی میزان زیادی پتاسیم، کلسیم و به ویژه ویتامین C است و شما را به هدف لاغری‌تان نزدیک‌تر می‌کند. کیوی همچنین سرشار از آب است که باعث تامین آب کافی برای سلول‌های بدن می‌شود. روش استفاده کیوی‌هایی با پوست نرم‌تر را انتخاب کنید. البته نباید کیوی‌تان بیش از اندازه نرم باشد. توجه داشته باشید که میوه‌های رسیده حاوی بیشترین میزان ویتامین‌ها و مواد معدنی هستند.   منبع:تبیان
کد خبر: ۵۴۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۷

مسئولین رده های پایین مملکت و نمایندگان لر و مسئولین وقت استانی این هدیه ی بزرگ رهبر معظم انقلاب را با دید نگاه کلی به استان برنامه ریزی ننمودند و این طرح را تنها در محدوده جنوب استان اختصاص دادند،حال این که ...
کد خبر: ۵۴۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۷

مريم سادات كاظمي:‌ ويتامين C را شايد بتوان شناخته شده ترين ويتامين دانست. از سال ها پيش تاثير اين ويتامين در تقويت سيستم ايمني تاكيد شده بود و معمولا در فصل زمستان طرفدران بيشتري پيدا مي كند. اما فوايد ويتامين C تنها به اين مورد خلاصه نمي شود! ويتامين C؛ اكسير سلامتي به گزارش سرويس بهداشت و سلامت قدس آنلاين؛‌ مصرف ويتامين C در زمستان براي تقويت سيستم ايمني و مقابله با ويروس ها و عوامل بيماري زا توصيه بسيار عالي است. اما اگر به ديگر فوايد اين ويتامين توجه كنيم قطعا جايگاه ويژه اي براي آن در برنامه روزانه در نظر مي گيريم. ويتامين C آنتي اكسيداني قوي است كه به نظر مي رسد تاثير مثبتي در مقابله با سكته هاي قلبي، استحاله ماكولاي چشمي در پي افزايش سن و پيري پوست دارد. نخستين توصيه براي حفظ سلامتي، مصرف منظم خوراكي هاي سرشار از ويتامين هاي مختلف به خصوص ميوه ها و سبزيجات است. اما اگر نمي توانيد روزانه پنج سهم ميوه و سبزي ميل كنيد، حتما روي مكمل هاي غذايي حساب ويژه اي باز نماييد. همچنين اگر سبك زندگي شما طوري است كه جذب ويتامين C در بدن كاهش مي يابد، اهميت بيشتري به اين موضوع دهيد. سيگار كشيدن يكي از اين شرايط است. مركبات تنها منابع ويتامين C نيستند! گرچه پرتقال و ليمو سرشار از ويتامين C هستند، اما خوراكي هاي ديگري نيز نياز بدن به اين ويتامين را تامين مي كنند. كيوي يكي از غني ترين ميوه ها از نظر ويتامين C است. در مورد سبزيجات نيز بايد به كلم بروكلي، كلم سبز و شاهي آبي اشاره كرد كه بيشتر از پرتقال هاي معمولي ويتامين C دارند. البته جالب است بدانيد كه ويتامين C يكي از حساس ترين ويتامين هاست. اگر مي خواهيد بيشتر از فوايد آن بهره ببريد، ميوه هاي كاملا تازه و در صورت امكان با پوست مصرف كنيد. در مورد سبزيجات نيز روش هاي پخت بدون آب را انتخاب نماييد يا آب سبزيجات را در سوپ استفاده كنيد. ويتامين زيبايي ويتامين C نقش مهمي در توليد كلاژن در بدن دارد كه اين فيبرها اهميت زيادي براي پوست خواهند داشت. امروزه بعضي از كارخانه هاي توليد لوازم آرايشي از ويتامين C در تركيب كرم ها استفاده مي كنند كه معمولا با نام اسيد آسكوربيك روي اتيكت مشخص مي شود. در كنار استفاده از اين كرم ها حتما به تغذيه صحيح و متعادل نيز توجه داشته باشيد.
کد خبر: ۵۳۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۲

اکثر ما هنگام خوردن پرتقال، پوست آن را بی‌درنگ دور می‌ریزیم در حالی که نمی‌دانیم پوستِ پرتقال نزدیک به دو برابر گوشت این میوه ویتامین ث دارد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : اکثر ما هنگام خوردن پرتقال، پوست آن را بی‌درنگ دور می‌ریزیم در حالی که نمی‌دانیم پوستِ پرتقال نزدیک به دو برابر گوشت این میوه ویتامین ث دارد. در بسیاری از میوه‌ها و صیفی‌ها پوست، مغذی‌ترین و پرخاصیت‌ترین بخش آنها محسوب می‌شود. حتما می‌پرسید چه میوه‌ها و صیفی‌هایی را باید با پوست بخوریم؟ آیا پوست موز را هم می‌توان خورد؟ پوست هندوانه چطور؟ جواب این سوال‌ها مثبت است چون پوست این خوردنی‌های سالم را نیز می‌توان خورد. در این گزارش به نقل از پایگاه اینترنتی «استک»، 12 نوع میوه و صیفی‌ که می‌توانید آنها را با پوست بخورید و از خواص بی‌شمار پوست آن‌ها بهره‌مند شوید معرفی شده است: - سیب پوست سیب به اندازه‌ نیمی از کل این میوه فیبر دارد. یک سیب متوسط محتوی 9 میلی‌گرم «ویتامین ث»، 100 واحد بین‌المللی «ویتامین آ» و 200 گرم پتاسیم است که با کندن پوست آن، حدود یک سوم این مواد مغذی را دور می‌ریزید. همچنین پوست سیب چهار برابر بیش از گوشت آن «ویتامین کا» دارد که این میزان حدود 5 درصد از نیاز روزانه بدن به این ویتامین است. پوست سیب فواید بیشتری نسبت به ویتامین‌های داخل گوشت این میوه دارد. نوعی آنتی‌اکسیدان به نام «کورسِتین» که اغلب در پوست سیب یافت می‌شود به عملکرد ریه کمک کرده و مشکلات تنفسی را به حداقل می‌رساند. این آنتی‌اکسیدان ریه را در برابر التهاب محافظت می‌کنند همچنین گفته می‌شود کورستین ضمن مقابله با آسیب بافت‌های مغز از حافظه نیز مراقبت می‌کنند. در یک مطالعه دیگر، ترکیب دیگری در پوست سیب یافته شده که «تریترپنوئید» نام دارد و از سرطانی شدن برخی سلول‌ها جلوگیری کرده و با انواع خاصی از سرطان‌ها مبارزه می‌کند. همچنین «اسید اورسولیک» موجود در پوست سیب رشد عضلانی را تقویت و ضمن افزایش حجم ماهیچه‌ها از خطر بروز چاقی مفرط جلوگیری می‌کند. - سیب‌زمینی پوست سیب‌زمینی محتوی مواد مغذی بیشتری است. پوست سیب‌زمینی بسیار بیش از گوشت آن آهن، کلسیم، پتاسیم، منیزیم، ویتامین ب 6 و ویتامین ث دارد. به عنوان مثال 100 گرم پوست سیب‌زمینی نسبت به همین وزن سیب‌زمینی هفت برابر کلسیم بیشتر و 17 برابر آهن بیشتر دارد. با دور انداختن پوست سیب‌زمینی 90 درصد از آهن و نیمی از فیبر موجود در آن را دور می‌اندازید. همچنین پوست سیب‌زمینی شیرین را فراموش نکنید، چرا که سرشار از بتاکاروتن است. این ماده در هنگام هضم شدن تبدیل به «ویتامین آ» می‌شود. این ویتامین برای سلامت سلول‌ها و تنظیم سیستم ایمنی مفید بوده و برای حفظ عملکرد اعضای بدن حیاتی است. - پوست مرکبات (پرتقال، لیمو، گریپ‌فروت، لیموشیرین) پوست پرتقال تقریبا دو برابر گوشت آن ویتامین ث دارد. پوست پرتقال همچنین حاوی میزان بیشتری ریبوفلاوین، ویتامین ب 6، کلسیم، منیزیم و پتاسیم است. فلاونوئید موجود در پوست پرتقال خواص ضدسرطانی و ضد التهابی دارد. مرکبات همچنین جذب آهن را افزایش می‌دهند. اگرچه پوست مرکبات سرشار از مواد مغذی است اما به دلیل اینکه تلخ بوده و به سختی هضم می‌شود شاید نتوانید پرتقال را درسته بخورید. در عوض با استفاده از رنده‌ تیز یا هر وسیله برنده دیگر پوست پرتقال را روی سالاد بریزید و میل کنید. همچنین می‌توانید آن را در داخل شیشه روغن زیتون بریزید. ترکیب پوست پرتقال با شکلات یا بستنی نیز بسیار خوشمره خواهد شد. - خیار پوست خیار محتوی بسیاری از آنتی‌اکسیدان‌ها، فیبر غیرمحلول و پتاسیم موجود در خود خیار است. پوست خیار همچنین محتوی بیشتر «ویتامین کا» موجود در خیار است. پس دفعه آینده خواستید سالاد درست کنید پوست خیار را نکنید. - کیوی حتما شما هم سال‌ها پوست کیوی را بریده و کنار گذاشته‌اید و فقط گوشت آن را میل کرده‌اید اما باید بدانید پوشش کرکی کیوی نیز خوردنی است. در واقع پوست کیوی بیش از گوشت آن فلاونوئید، آنتی‌اکسیدان، ویتامین ث دارد. همچنین فیبر موجود در پوست کیوی دو برابر گوشت آن است. پس از این به بعد کیوی را مانند هلو گاز بزنید. اگر نمی‌توانید کیوی را با کرک‌هایش بخورید، پیش از مصرف، کرک‌های آن را از روی پوستش پاک کنید. - بادمجان این صیفی بنفش رنگ محتوی آنتی‌اکسیدان بسیار قدرتمند «ناسونین» است. این آنتی‌اکسیدان از گسترش سرطان به‌ ویژه در مغز و سایر بخش‌های سیستم عصبی جلوگیری می‌کند. پوست بادمجان همچنین محتوی «اسید کلروژنیک» است. این ترکیب شیمیایی ضمن افزایش خواص آنتی‌اکسیدان و ضد التهابی، تحمل گلوکزی را نیز افزایش می‌دهد. گوشت بادمجان همچنین محتوی اسید کلروژنیک است که البته این اسید به میزان بیشتر در پوست آن وجود دارد. - انبه تحقیقات نشان می‌دهد پوست انبه محتوی ترکیباتی مشابه «رزوراترول» است که به سوزاندن و جلوگیری از تشکیل سلول‌های چربی‌های اشباع‌شده کمک می‌کنند. در این مطالعه گوشت میوه‌ انبه نیز مورد آزمایش قرار گرفت اما نتایج حاصل از آن به اندازه پوست این میوه نبود. محققان می‌گویند افرادی که می‌خواهند از خواص انبه بهره‌مند شوند باید این میوه را با پوست بخورند. پوست انبه همچنین نسبت به گوشت آن محتوی میزان بیشتری کاروتنوئید، پلی‌فنول‌ها، امگا 3، امگا 6 و سایر اسیدهای چرب اشباع نشده است. مطالعه دیگری نشان می‌دهد ترکیباتی که میزان تجمع آن‌ها در پوست انبه بیشتر است با سرطان، دیابت و بیماری‌های قلبی مبارزه می‌کنند. پوست انبه همچنین محتوی کورستین است. پوست انبه را می‌توان خام یا پخته میل کرد. یکی دیگر از راه‌های خوردن همزمان میوه و پوست انبه درست کردن ترشی انبه است. - هویج از آنجا که پوست هویج نیز مانند گوجه‌فرنگی همرنگ گوشت آن است، پوست و گوشت آن خواص غذایی مشابهی دارند. با این حال بیشترین میزان انباشت ترکیبات مغذی هویج در پوست آن است پس به جای پوست کندن هویج، آن را با یک برس خوب تمیز کنید و بشوئید. - هندوانه تمام هندوانه‌ها محتوی «سیترولین» هستند که خاصیت آنتی‌اکسیدانی دارد و به «آرگینین» تبدیل می‌شود. این ماده یک اسید آمینه است که برای قلب، سیستم ایمنی و سیستم گردش خون مفید است. اما جالب است بدانید که بخش اعظم این سیترولین در پوست هندوانه وجود دارد. شاید خوردن پوست هندوانه به نظر ناخوشایند و بدمزه باشد اما می‌توان مانند خیار از آن ترشی یا شور تهیه کرد یا آن را مزه‌دار کرد و خورد. همچنین می‌توان پوست هندوانه را همراه با گوشت آن در مخلوط کن ریخت و با اضافه کردن کمی آبلیمو میل کرد. - پیاز پوست پیاز همانند انبه و سیب محتوی کورستین است. اگرچه نمی‌توان پوست پیاز را مستقیما خورد اما می‌توانید در هنگام پختن گوشت و مرغ آن را با پوست داخل آب بیاندازید تا برخی از خواص مفید آن را استخراج کنید. - آناناس آناناس محتوی «بروملین» است. این ترکیب یک آنزیم کاهنده‌ التهاب به‌ ویژه در بینی و سینوس‌ها است. نتایج یک مطالعه نشان می‌دهد میزان بروملین موجود در هسته و پوست آناناس بیش از گوشت آن است. از آنجا که هضم هسته و پوست آناناس برای دستگاه گوارش انسان دشوار است، آن را داخل مخلوط‌ کن ریخته یا چند دقیقه در ماهی‌تابه تفت دهید. - موز پوست موز بیش از گوشت آن فیبر و پتاسیم دارد. پوست موز همچنین محتوی لوتئین است که یک آنتی‌اکسیدان محسوب می‌شود. این آنتی‌اکسیدان در حفظ سلامت چشم نقش مهمی ایفاء می‌کند. همچنین اسید آمینه تریپتوفان بیش از آنکه در خود میوه موز باشد در پوست آن وجود دارد. تریپتوفان با افزایش سطح هورمون «سروتونین» در بدن باعث کاهش افسردگی می‌شود. سروتونین یک ناقل عصبی در مغز است که بر خلق و خو تأثیر می‌گذارد. از آنجا که پوست موز تلخ مزه و سفت است بسیاری از افراد آن را میل نمی‌کنند اما پوست موزهای رسیده (موزهای قهوه‌ای رنگ)، نازک‌تر و شیرین‌تر بوده و راحت‌تر جویده می‌شوند. همچنین می‌توان پوست موز را چند دقیقه جوشانده تا نرم‌تر شود یا آن را در ماهی‌تابه سرخ کرد. اگر هم می‌خواهید خلاقیت بیشتری به خرج دهید پوست موز را 20 دقیقه یا بیشتر داخل فر قرار دهید تا خشک شود سپس با آن چای دم کنید.   ایسنا
کد خبر: ۴۵۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۳

سلام دکتر. من هیچ شغلی ندارم و امشب من و خانواده‌ام با شکم گرسنه به رختخواب همراه با گریه فرزندان رفتیم
کد خبر: ۴۰۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۶

اگر به خاطر طعم خاص لیموترش از مصرف آن غافل هستید باید بدانید که این میوه از خانواده مرکبات حاوی خواص بیشماری برای سلامتی است.به گزارش آوای دنا ، روزنامه «ایندین تایمز» در یک مقاله جدید به معرفی برخی از فوائد لیموترش برای سلامت بدن پرداخته که احتمالا اکثر ما از این خواص ارزشمند بی اطلاع هستیم و البته دانستن و بهره گرفتن از آنها می تواند در بهبود حال جسمی و حتی روانی مان سودمند باشد: کنترل بیماری های پوستی لیموترش حاوی اسیدسیتریک و در درمان آکنه موثر است. همچنین ویتامین C دریافتی از آن موجب حفظ شادابی، شفافیت و روشنی پوست می شود. درمان استرس بررسی ها نشان می دهد لیموترش دارای تاثیر آرامش بخش بر ذهن و روان است و انسان را از استرس و اضطراب رها می سازد. خواص آنتی ویروسی به گفته متخصصان، مصرف لیموترش برای درمان سرماخوردگی و تب مناسب است زیرا ویتامین C موجود در آن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند. رفع خستگی مصرف آب لیموترش به افرادی که مشاغل خسته کننده دارند یا مجبور به سفرهای طولانی مدت هستند، توصیه می شود. لیموترش موجب تقویت انرژی بدن و مقابله با خستگی می شود. حفظ سلامت معده افرادی که به دنبال کاهش وزن هستند و رژیم می گیرند باید به روزانه اما به اندازه متعادل لیموترش مصرف کنند زیرا به بهبود هضم غذا و تقویت سوخت و ساز بدن کمک می کند. منبع: ایسنا
کد خبر: ۳۸۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۲

اصله انواع درخت مرکبات دراطراف شهرلیکک شهرستان بهمئی عصرامروز طعمه حریق شد.رییس جهاد کشاورزی بهمئی با بیان اینکه این درختان شامل لیمو شیرین ، لیموترش ، زیتون ، انار ونارنگی بوده است گفت : به علت روشن کردن آتش ازسوی چند نوجوان درمحدوده باغ ، این درختان طعمه حریق شدند .قیصری با اشاره به اینکه میوه های این درختان به بارنشسته بود افزود : تاسیسات لوله کشی آبیاری و کابل های برق این باغات نیزدرآتش سوخت .به گفته وی ؛ امسال هزارو100 هکتار از اراضی مستعد کشاورزی این شهرستان زیرکشت انواع درختان باغی رفته است.
کد خبر: ۳۳۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۶

آوای دنا:فرماندار گچساران گفت: 15 هکتار از باغ های مرکبات این شهرستان در آتش سوخت.عبدالرحیم رحیمی روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: این حادثه آتش سوزی در منطقه آبدالان شهرستان گچساران رخ داده است. وی بیان کرد: نیروهای آتش نشانی، شهرداری، شرکت بهره برداری نفت و گاز و جمعیت هلال احمر گچساران در سریعترین زمان ممکن به محل حادثه اعزام و ضمن مهار آتش از سرایت آن به سایر مناطق جلوگیری کردند. رحیمی اظهار کرد: دلیل بروز این حادثه از سوی کارشناسان اداره جهاد کشاورزی شهرستان گچساران در حال بررسی است. وی عنوان کرد: درخت ها و تاسیسات لوله این باغ مرکبات بین 20 تا 100 درصد دچار خسارت شده اند. رحیمی مدت زمان اطفای حریق در این باغ مرکبات را سه ساعت اعلام کرد. وی ابراز داشت: این آتش سوزی باغ در 15 کیلومتری شهر دوگنبدان و در نزدیکی پلیس راه گچساران - شیراز اتفاق افتاد.
کد خبر: ۳۲۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۷

هویج حلقه شده شبیه چشم انسان است. مردمک و عنبیه و خط نوری که به چشم میرسد درست مانند چشم انسان میباشد. تحقیقات نشان میدهد که مصرف هویج باعث افزایش جریان خون در عملکرد چشم میشود
کد خبر: ۲۳۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۸

آوای دنا-بدری:رودکوف در حدود 35 کیلومتری ودر ضلع شمالی شهرستان لنده ، شامل  روستاهای چلی ،لارب،برمل و دلیک می باشد که  بدون شک یکی از قطب های مهم کشاورزی شهرستان لنده بوده و هست و کشاورزان این روستاها خصوصا روستای چلی با محصولات خود از قبیل  صیفی جات ، مرکبات ، گندم ، جو و برنج  علاوه بر رفع نیازمندیهای خود ، بخشی از مایحتاج سایر مردم منطقه را تامین می نمودند. با این حال  مشکلات عدیده ای از جمله خشکسالی، نبود برق،نبود صنایع بالا دستی ،تخریب جوی آب زمینهای آبی بدلیل بارش بارانهای زمستانی واز همه مهمتر سایه سنگین بی مهری های مسولین جهاد کشاورزی طی سالهای اخیر، سر راه کشاورزان این منطقه  قرار گرفته و باعث بروز مشکلات عدیده ای برای این قشر زحمتکش جامعه شده است. متاسفانه همانطور که اشاره شد علیرغم مشکلات مورد اشاره در طی چند سال اخیر کشاورزان روستای چلی که جوی زمینهای آبی انها بدلیل ریزش بارانهای فصلی خراب گردیده است بارها و بصورت مکرر، هم حضورا و هم طی مکاتبانی مشکلات خود را با مسولین زیربط و خصوصا مسولین جهاد کشاورزی لنده مطرح نمودند که با برخورد سرد این مسولین و وعده و وعیدهای  امروز و فردا مواجه شدند و این زمینها همچنان بدون کشت و مالکان آنها ضمن ضرر و خسارات ناشی از این موضوع مکدر و نگران از مسولین روزگار سخت خود را سپری می نمایند. لذا باز هم  از مسئولان مربوطه، خصوصا از مدیر کل محترم و عزیز جهاد کشاورزی استان تقاضا داريم ضمن بررسی موضوع و حمایت از کشاورزان محروم و مستضعف این منطقه نسبت به رفع کدورت آنهاجهت بهبود و رونق کشاورزی در این منطقه مساعدت لازم را بعمل آورند.
کد خبر: ۲۰۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۱

اوای دنا:تولید بیش از2 تن عسل درشهرستان بهمئي در 10 ماهه گذشته ، به همت افراد شاغل تحت پوشش كميته امداد امام خميني(ره).« مدير كميته امداد امام خميني‌ (ره) شهرستان بهمئي » در حاشيه بازديد از چند طرح زنبورداري در شهر ليكك و در گفتگو با خبرنگار واحد مركزي خبر، با بيان اينكه ، بیش از 300 کلنی زنبورعسل در بخش اشتغال كميته امداد شهرستان بهمئي وجود دارد که افزون بر 2 تن عسل از ابتداي سال تاكنون ازاین تعداد کلنی برداشت شده است افزود : هم اکنون 134 نفر به حرفه زنبورداری در اين نهاد روي آوردند كه 120 نفر از اين افراد آموزش هاي لازم را فراگرفته اند و 14 نفر ديگر تاكنون اشتغال زايي مستقيم ايجاد شده است. «آقاي محمد محمدي» با اشاره به اينكه ، حرفه زنبورداری دراین شهرستان با اعطای تسهیلات ویژه حمایت می شود افزود : عسل تولیدی شهرستان بهمئي بسیار مرغوب است که شامل شهد گل های مرکبات ، کنار، کلزا ، بادام کوهی ، آلاله ، آویشن و سایر گیاهان دارویی است. «وي » همچنين ، تولید سالانه 20 کیلوگرم عسل ازهر کندو  را بیان کننده قابلیت و توانمندي شهرستان بهمئي در اين زمينه دانست وگفت :  با حمايت از افراد تحت پوشش در زمينه زنبورداري پيش بيني مي شود در سال آينده ، در زمينه توليد عسل رشد چشمگيري را شاهد باشيم. گفتني است ، عسل بدست آمده به  استانهاي خوزستان ، اصفهان ، فارس و شهرهاي مختلف استان (كهگيلويه وبويراحمد) صادرمی شود. (مسلم مختاري)دفتر خبر صداوسيما شهرستان بهمئي – ليكك
کد خبر: ۱۳۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۴

اوای دنا:هویج حلقه شده شبیه چشم انسان است. مردمک و عنبیه و خط نوری که به چشم میرسد درست مانند چشم انسان میباشد. تحقیقات نشان میدهد که مصرف هویج باعث افزایش جریان خون در عملکرد چشم میشود. *وقتی گوجه فرنگی رو از وسط دو نیم میکنید چهار تا خونه میبینید که قرمزه و دقیقا مثل قلب هستش که اون هم قرمزه و چهار تا بخش مجزا داره. تحقیقات نشون داده که گوجه فرنگی خون رو تصفیه میکنه. *حبه های انگور روی خوشه شبیه قلب هستش و هر دونه اون شبیه سلولهای خونی. امروزه تحقیقات نشون داده که انگور برای حیات قلب بسیار مفیده. *مغز گردو شبیه مغز انسان هستش. نیم کره راست و نیم کره چپ. قسمت بالای مغز و پایین مغز. حتی چین خوردگی های و پیچیدگی های اون هم شبیه نئو کورتکس میباشد. در حال حاضر میدانیم که گردو ۳۶ مرتبه نورونهای پیام رسان به مغز را گسترش میدهد. *تا حالا به لوبیا قرمز دقت کردین؟ درسته... شبیه کلیه انسان هستش. تحقیقات نشون داده که لوبیا قرمز در بهبود عملکرد کلیه نقش بسزایی داره. *ساقه کرفس شبیه به استخوان است و این نوع از سبزیجات در استحکام استخوان بسیار موثر میباشد. استخوانها تشکیل شده از ۲۳٪ سدیم و کرقس هم ۲۳٪ سدیم داره. چنانچه در رژیم غذایی شما سدیم وجود نداره کرفس میتونه این کمبود رو جبران کنه. *آوکادو و گلابی و بادمجان برای سلامت سرویکس و رحم در خانمها بسیار موثر میباشد. امروزه تحقیقات نشان میدهد که اگر خانمها در هفته یک عدد آوکادو مصرف نمایند هورمونهای آنها متعادل میشود و از بروز سرطان رحم جلوگیری میکند. جالبه که بدونید ۹ ماه از شکوفه کردن آوکادو تا رسیدن میوه آن طول میکشه. *انجیر پر از دونه هستش که باعث افزایش تعداد و حرکت اسپرم مرد و همچنین جلوگیری از عقیم شدن میشود. *سیب زمینی استامبولی شبیه لوزالمعده هستش که باعث تعادل قند خون در بیماران دیابتی میشود. *زیتون به سلامت و عملکرد تخمدان کمک میکند. *کریپ فروت و پرتقال و انواع مرکبات شبیه غده های شیری هستند و در سلامت سینه و جنبش غدد لنفاوی در سینه موثر است. *پیاز شبیه سلولهای بدن میباشد. امروزه تحقیقات نشان داده است که پیاز نقش مهمی در خروج مواد زائد در بدن را داراست و باعث ریزش اشک و شستشوی لایه مخاطی چشم میگردد. گروه اینترنتی پرشین استار/
کد خبر: ۱۰۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۷

اوای دنا:مدیر کل جهادهاد کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد گفت : این پروژه ها در بخشهای احداث کانال آبیاری، احداث باغ مرکبات ، اجرای سیستم آبیاری تحت فشار و یک واحد گاوداری شیری ‌صنعتی در گچساران به بهره‌برداری رسید. جعفر گرجی پور افزود : برای بهره‌برداری از این طرح‌ها افزون بر 25 میلیارد و 411 میلیون ریال هزینه شده است. به گزارش واحد مرکزی خبر وی با بیان اینکه اعتبار هزینه شده برای احداث این پروژه‌ها از محل اعتبارات ملی، استانی، دو درصد نفت و نیز از محل تسهیلات صندوق توسعه کشاورزی و ایجاد بنگاه‌های زودبازده تأمین شد افزود: با بهره‌برداری از این پروژه‌ها افزون بر 170 فرصت شغلی ایجاد شده است. طرح اجرای سیستم آبیاری مشاع روستای امامزاده جعفر(ع) گچساران به نمایندگی از 137 پروژه دیگر در این شهرستان افتتاح و به بهره‌برداری رسید.این طرح با اعتباری افزون بر 700 میلیون تومان و میزان اشتغال‌زایی 9 نفر یکی از 137 طرح افتتاحی جهاد کشاورزی گچساران در هفته جهاد کشاورزی است که 200 هکتار را تحت ابیاری قرار داده است . شهرستان گچساران با 150 هزار نفر جمعیت در بخش گرمسیری استان واقع است .
کد خبر: ۷۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۵

اوای دنا-امیدوار تابش :فرهنگ عامیانه بخشی از فرهنگ توده مردم است که تخیل ، احساس ، آرزو و اندیشه ها ی گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیارهای زیبا شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را آشکار می کند . علاقه روستائیان به حفظ سنت ها و اقتضای شیوه ی زندگی آنها با طبیعت باعث افزایش تخیل آنهاست . فرهنگ عامیانه و فولکلور مجموعه ای از دانش ها و باورها و رفتارها گروهی است که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها برحسب عادت ، تقلید و همچشمی و سرگرمی است . این دانشی ها عبارتند از آداب و رسوم ، تولد ، مرگ ، ازدواج ، و نحوه زندگی ، کشاورزی ، جشن ها ، پیشگوئی ها ، خرافات ، طبایت ها ، بازی ها ، آوازها ، قصه ها ، و سایر آداب و اعتقادات که بیانگر چگونگی تفکر و نحوه ی زندگی مردم در طول اعصار مختلف است . مردم شهر لنده هم دارای اداب و سنن خاصی بوده که تصمیم گرفته ام گوشه ای از آنها را جمع آوری و در قالب کتابچه ای تهیه که اولین بخش آن را با توجه به زیباییهای آنها و نیم نگاهی به خاطرات بزرگترها تقدیم به همه هموطنان و لر زبانان میکنم :كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي  ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت  ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادندواين افراد سروروي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند .بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها براي خميركردندآاماده ميكردند وقتي كه آنها را خمير ميكردند وسنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخميررا پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن رازيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن رااززيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه اورا مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبارورودخانه مي بردند تا كسي ضمانت اورا ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگردراين مدت باران مي باريد ديگر ارافتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد .              3-سرگاوخانه رئيس  وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار. -خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهند ملار:وسيله بود كه ازسه تا چوب يك متر ونيم به هم بسته مي شدند ومشك حاوي ماست را به آن مي بستند وماست را به دوغ وكره تيديل ميكردند.اگرزماني باران مي زد ودرهنگام كسي فوت مي كرد وبعد از فوت آن شخص دچار بي باراني مي شدند مي رفتند مقداري ازگل قبرفرد مرده را مي آوردند ودرآب مي ريختند تا باران ببارد چون معتقد بودند ميت اين مرده باران رابرده وخاك قبرش همراه آب وارددريا مي شود ودريا بخار مي شود وابردرست مي شود دوباره باران مي بارد كه وقتي اينكار را مي كردندباران هم شروع به باراندگي مي كرد واگرباران زياد مي زد عروسك درست مي كردند وبه آب روان مي انداختند تابارندگي تمام شود .تمام شدن ماه صفر  ورسیدن ماه ربیع الاول : قبلاًدرشهر لنده وقتي ماه صفر تمام مي شد دسته چوب برميداشتند وآنهارا آتش مي زدند وقتي وارد خانه مي شدندمي گفتند مولي به تو وبيرون مي رفتند مي گفتند صّفّرّك به در .چون اعتقاد داشتند كه پيامبرقرموده:هروقت ماه صفرتمام شده ياييد ازمن مژدگاني بگيريد .معتقد بودند كه هزار بلا درسال وجوددارد كه يكي ازاين بلاها دريازده ماه سال است ونصدونودونه بلاي ديگر درماه صفر مي باشد به همين خاطر وقتي وارد خانه مي شدند يعني مي گفتند ماه مولي يعني ربيع الاول  وارد شو ووقتي بيرون مي رفتند مي گفتند ماه صفر كه پرازبلا هستي بيرون برو .       شيروره : ازرسومات ديگر دراين شهر قبلاًاين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييد ن وزمان شيردهي شروع مي شد .مثلاًدوهمسايه به نامهاي زهراوآسيه  باهم شيروره ميكردند يعني زهرا به مدت يك ماه شروع به دادن شير به آسيه  ميكرد وهروقت شير رامي دادزهرا با نكار(1) آن شيرهارا اندازه مي كرد ودرپايان ماه كه  نوبت آسيه  مي شد كه زهرا كه شير بدهكار آسيه بودبايد  شيرهاي بدهكاري خودرا تحويل آسيه  دهد زهرا هرقت شير مي بردوبه آسيه مي داد با نكارهاي كه قبلا آسيه ًطلبكار بوده اندازه ميگرفت وبه آسيه مي دادوآسيه هرنكار كه درعوض آن شير ميگرفت آن را مي شكست تاتمام نكارهاي طلبكاري خود را ميگرفت زهرا دوباره شير مي دادوبراي خودش كه طلبكار مي شد با نكار اندازه ميگرفت تاده الي پانزده روز دوباره شير را تحويل زهرا مي داد وبه تعداد نكارها شير ميگرفت وتا پايان زمان شيردهي گوسفندان اين رسم معامله  بين زهراو آسيه ادامه داشت .مي گفتند نكاردون پسين ازنكاردون صبح كوتاهتراست 1-نكار:چوبي بود به اين شكل y كه واحد وپيمانه اندازگيري در شير وره بود شيروره :يعني معامله شير بين دودامدار براي استفاده بيشتر از محصولات لبني  پسين :بعدازظهريا عصري               دون :قسمت يانصف روز الف:يعني نكار قسمت عصرچون گوسفندهارا صبح دوشيدن ازنكار قسمت صبح كوهتاتراست .ازدواج : قبلاًهركس دختر هركس رابراي ازدواج باپسرش مي خواست اصلاًپسر ودختر حق اظهارنظر نداشتند وانتخاب با پدران، دختر وپسر بوده كه يابصورت ناف برون بوده كه دراين روش وقتي دختري به دنيا مي آمد پدر پسر ويا مادر پسر هنگاميكه ناف آن طفل دختر را مي بريدند مي گفتند كه اين دختر مال پسر ماست وقتي اين دختر بزرگ مي شد بعنوان نامزد اين پسر بوده فقط اينكه اگر اختلافي بين خانواده ها بوجود می آمد  تا اين ازدواج به هم بخوردي .طريق ديگر اين  بوده كه پدرپسرازپدردختر،دخترش رابراي پسرش  خواستگاري مي كردومي گفت مثلاًنام پدردخترهوشنگ بودمي گفت آقاي  هوشنگ مي خواهم اگر قسمت خداباشد پسرم رابه فرزندي قبولي كني تابعنوان پسري ازپسرانت باشد ودركارها به ياريت بشتابد  وپدردختر بصورت آني جواب نمي دادومي آمد با اهل خانه زن وپسرانش مشورت ميكرد بعداًازدائي تاعموعمه خاله وپسرخاله با همه صحبت مي كرد ونظر خواهي مي شد وقتي همه جواب مثبت مي دادند جواب را خانواده  پسر مي دادواززماني كه جواب به آنها داد تازمان وروز وحتي فقط شب عروسي ،عروس وداماد ازنزديك باهمديگر ارتباط داشتندوالي رسم نبود تاقبل از عروسي با همديگر ارتباط داشته باشند واگرداماد به خانه نامزدش مي رفت نامزد يادرخانه پنهان مي شد ويااز خانه به خانه يكي ازبستگانش مي رفت .وهنگام برگزاري مراسم عروسي  داماد نزد اقوامان مي رفت ويوزي مي گرفت.يوزي: مقدار كمك مالي ياجنسي بوده كه به داماد مي دادند .قواي هالو :يعني درآن زمان رسم بوده كه گاو،اسب ،بزوگوسفند،قاطر،ويا فرش ويا تفنگ بعنوان قوا يه دائي دختر مي دادند ومي گفتند قوا،بهاء دارد بايد دائي دختر دربرابراين قوا وسيله يا وسايلي يه خواهرزاده خود اهداءمي كردي .وبايد داماد دراختيار خانه پدرزن بودي براي كارهاي خانگي مثل ساختن خانه شخم زدن كشاوزي وغير ه كمكشان مي كرد بطوري كه چون داماد زياد كارمي كرد مي گفتند اگر خرنداري داماد بگير. ولي خانه پدر زن آنقدر داماد رادوست مي داشتند كه هرچه مي خوردند يا داشتند بخورند سهميه داما دويژه بوده .وبه داماد مي گفتند برو «خّسي تّپّنّك بخور» :خّسي يعني :مادرزن  ،يعني برو آنچه را مادرزنت برايت برداشته وپنهان كرده برو وآن رابخور .وقتي پدر دختر بله را مي گفت پدر داماد زُون گِشون مي داد :يعني گاوي ياگوسفندي ياپول بعنوان زبان گشاده به دختر مي دادند ومادر دختر بعد ازكدخدايي :يعني اقوامان داماد مي آمدند مهريه وحق شيركه به آن شير بها مي گويند، مشخص مي كردند شروع به خريدن وسايل مرسوم آن زمان براي دخترش ميكرد ومقداري جوراب دستمال وروسري وپيراهن مي خريدند وهروقت دختر به خانه داماد مي بردند تحت عنوان رسه يعني هديه به اقوامان دختروداماد مي دادند .وروزي كه عروس را مي خواستن ببرند آرايشگر محلي مي آوردند وعروس را به رسم رايج كه آن زمان مرسوم مي كرد وبه رسم آن زمان آراسته مي شد وشبي كه دختر ازخانه پدر مي خواستند به خانه شوهر ببرند پسرعموي دختركه  نابالغ بود وچون مي گفتند محرم بوددرخانه پدردختر آرايش مي كردند ودامادرا هم آرايشگر مرد به حمام مي برد واورا حمام است  با پارچه اي كه درآن چند سكه پول وچند حبه قند مي گذاشتندوبه  كمردختر مي بست ومي گفتند اين كار به سبب مباركي مي باشد يعني دختر براي انجام وظايف درخانه جديد وبراي مقابله با مشكلات كمربسته وآماده مي باشد وقند يعني مزه زندگي مشتركي  چون قند شيرين باشد وعلت بستن به كمر توسط پسرعمو يعني پسرعمو مي گويد درزندگي ومشكلات آن چون كوه پشت سرت هستم وتا مراداري جاي هيچ نگراني برايت نيست  .وقتي عروس راازخانه پدر بسوي خانه شوهر ومي  آوردند تا به درخانه شوهر مي رسيد مي گفتند دم هونه گِرونيش چِنِ :يعني هديه مي خواهيم تاعروس وارد خانه شود كه پدرشوهرقول هديه ياپولي نقدي مي دادوعروس راوارد خانه مي كردند وهنگام ورود گوسفندي را مي كشتند بعنوا ن خونروش يعني باريختن  اين خون  قضا وبلاي براي زن شوهر اتفاق نيفتد.وازروزاول زندگي تا يك هفته غذاي عروس وداماد برعهده خانه عروس بوده بعد يك هفته دختر را به خانه پدرش مي بردند كه به واطلبيدن مشهور بوده بعدازاتمام حداقل يك روز ياحداكثر يك هفته مادرياخواهر ياخاله وياعمه داماد مي رفتند عروس رابه خانه شوهر مي آوردند بعداًآنچه ا زبرنج وگوشت وخوراكيهاي كه به خانه عروس داده بودند اضافه  بودند به خانه داماد همراه با مقداري وسيله هنگام واطلبون هم همان پس پرده دختر بود بعدازيك هفته   به دختر مي دادند .ودرهنگام زندگي مشتركي باپدر شوهر ومادر شوهر زن ومرد استقلالي دراستفاده وتصرف اموال نداشتند ومادر شوهر بصورت ارباب رعيتي با زن پسررفتار ميكرده كه قدما نقل مي كنند كه مي گويند حتي اگر فرزندكوچكي داشتند كه درگهواره هنگام گريه فرزند وشيردادن به آن كاملاًعروسها مختار نبودند ومي گفتند كه اتفاق مي افتاد كه شايد طفلي ازصبح تاعصر شايد يك بار ازگهواره درآورده مي شد وحتي درخوردن موادغذايي هم بصورت جيره بندي به شوهرتحت هيچ عنواني نمي توانست آشكارادردعواها في مابين مادر وهمسرازهمسرش دفاع كند زيرا اگرآشكارادفاع ميكرد مادرمي گفت مادروهمسررفتن به ديوان همسرسرافراز آمد مادر پشيمان ،ويا مي گفت شبگو روزگورا آنه غذامي دادند ومي گفتند هرچه گفتيم بايد پسر وعروس بدون چون چرا عمل كنند كه اين رسم مختص به لنده تنها نبود بلكه درتمام نقاط كهگيلويه رايج بوده است دليل اين بوده كه خودمادر شوهرها فبلاًبه همين سيستم حاكميت گرفتار بودند وعقده اي بودند ومي خواستند به اين روش عقده خودراخالي كنند.ودراين شرايط برد يعني زن وشوهرشب كه مي شود زن برعليه من مادر باشوهر صحبت مي كند وپسرم رابرعليه من تحريك كي كند .وزن بيچاره مي گفت ّخسي ايز ّنُم كه پُرخورم ميره ايزّ نُم كه لاغّرُم ،يعني :مادرشوهرمراكتك كاري مي كند ومي گويد كه شما زيادغذا مي خوري وپرخوري مي كني وشوهرمراكتك مي زند ومي گويد شما چون كم غذا مي خورد مرتب لاغر مي شويد.  يعني زن بدبخت رانه شوهر ونه مادر شوهر درك نمي كنند .عروس درمدت 40روز ازرفتن به مراسمات عزاداري منع ميكردند چون مي گفتند اگر به قبرستان بروي ممكن است چله مرده تورا بگيرد وموجب نازايي  توشود .افتادن دندانهاي شيري : وقتي بچه ها به سن هفت سالگي مي رسيدند ودندانهاي آنها شروع به افتادن مي كرد به بچه ها مي گفتند كه دندانهاي خود را درگيگاه بگذاريد وبگوييد.گيگاه دِندون حلواخّروّت دام دندون ريگ كوز وّم بِرِ چون اعتقاد داشتند دندانهاي شيري مقاومت ندارند وبايد دندانهاي كه بجاي آنها روييده مي شوند بايد دندانهاي محكمي باشند .گيگاه :يعني كودگاو *يعني اي كودگاو من دندان شيري كه فقط قدرت جويدن خرما وحلواراداشت به تودادم وازتومي خواهم دنداني به من بدهيد كه توانايي جويدن سنگريزه راداشته باشد .خوابيدن مرغ روي تخم ها : براي خوابيدن مرغ روي تخمها به اين شكل بوده كه اگر مرغي بعد مدتي تخم گذاري براي مدت از تخم گذاشتن خودداري مي كرد مي گفتند كه: مُرگِ كِرُك است وبراي اينكه ازكِرُكي سرد بشه يا مرغ چندين مرتبه درآب سرد حمام مي كردند ويا ازپرمرغ مي كندند وازسوراخهاي بيني مرغ رد مي كردند تا ازكِرُكي سرد بشه .راه مشخص کردن تعداد تخم مرغ وروش تبدیل تخم به جوجه :براي مشخص  كردن تعدادتخم هاي كه آينده مي گذارد پرهاي دم آن مرغك را مي چيدند وآنها را مي شمردند هرچند دانه بودند تعدادتخمهاي آينده اش مشخص مي شد كه اين برايشان به تجربه رسيده بود .وقتي مرغ شروع به تخم گذاري مي كرد اولين مرحله ازتخمگذاري رابراي تبديل جوجه مناسب           نمي دانستند چون مي گفتند اين تخمها تخم مرغ نوجواني مرغ مي باشد وتخمهاي مرحله دوم به بعدرا جمع آوري مي كردند تابقول خودشان مرغ كرك شود چند روزي ازكركي آن بگذرد تاكركي آن گرم شود بعداًدرقوطي ياجعبه ياكارتن مقداري كاه مي ريختند وپارچه ياگوني مي گذاشتند تخمها داخل جايگاه قرارمي دادند ومرغ راروي تخمه مي خوابندند تا بيست روزودراين مدت 24ساعتي يكبار مرغ رابراي مدت نيم الي يك ساعت براي تفريح وغذاخوردن وآب آشياميدن ومدفوع كردن آزاد مي كردند وجالب اين بود كه اگر مرغي ازگرسنگي تخم خود را مي خورد نوك منقارش مي سوختند ومي گفتند كرم غله خّر دي رُم مُرِگِ تيلّ خّر نّيرُم،  يعني كرمي كه غلات گندم وجو رابخورد ديدم ولي مرغي كه جوجه خود را بخورد نديدم وقتي شبهاي باراني كه رعدوبرق بود وآسمان غرش مي كرد باوسيله به آن كارتن يا قوطي ويا جعبه مي زدند ومي گفتند كربوي گنگ بوي لال بوي نّشنِفي :يعني اي جوجه هاي كه درون تخم مرغ هستي شما كروگنگ ولال باشيد اين صداي رعدوبرق وغرش آسمان رانشنويد . چو ن اعتقاد داشتند صداي غرش آسمان موجب هلاك جوجه ها دردرون تخم مرغ مي شود .  وقتي جوجه ازتخم بيرن مي آمدند تا يك هفته غذاي آنها پركونه پود وتا 40روز هيچ زن ودختري حق نداشت فوراٌبعد ازسرشستن به ديدار جوجه هاي كوچك مرغ بياييد چون معتقد بودند اگر كسي سرش شسته باشد وبه تماشاي جوجه بيايد تمام جوجه ها مي ميرند چون اين مسئله برايشان به تجربه رسيده بود ودراين مدت هم زياد احتياط كردند   .كِرُك :به مدت زماني كه مرغ تخم نمي گذارد مي گويند .ديرُم :ديدن     نّيرُم :نديدن       خّر:خوردن     نرفتن  مرغ ياجوجه  به آغل گوسفندان : چون معتقد بودند رفتن طيور خانگي به آغل گوسفندان موجب  بيماري انگلي پوستي به نان شِشِكّ مي شود .ششِِكّ:شپش دامي كه مختص بزوگوسفندوبزغاله وبره مي باشد .پيش بيني بارندگي : درخصوص پيش بيني بارندگي قدما معتقد بودن اگر تابستان بادهاي هفت روزه كه معروف به باد چپ بودن اگر اين بادها درمدت اين هفت روز درسال    مي وزيدند مي گفتند امسا ل وضعيت بارش وبارندگي خوب است ولي اگر باد ها نمي وزيدند مي گفتند كه اوضاع بارش درسالي كه درپيش داريم خوب نيست . واگر شبهاماه حلقه اي دور خود مي زد ودردرون حلقه ستاره زياد بوده مي گفتند سال امسالي خشكسالي است چون اطراف ماه خوشه وّرچين زياد است خوشه ورچين به كساني مي گفتند كه هنگام دروجووگندم پشت سركشاورزان خوشه هاي ازگندم وجوي كه مي افتاد آنها رمي داشتند .ولي اگر درحلقه اي كه دراطراف ماه بود   ستاره ديده نمي شد مي گفند امسال سالي پربارش است مردم سيرهستند كسي دنبال برچيدن خوشه نيست  .صداي روباه درشب و خاموش صداي شغالهادرشب : قدما درلنده مردم معتقد بودند كه اگر شب روباه ازقسمت شمال به طرف مغرب زوزه مي كشيدو مي آمد كه بقول خودشان شمال نقطعه اي بنام بّنگّرودون ودر قسمت مغرب قناتي بود كه محل آب شرب وغسل دادن ميتها بود مي گفتند كه اگر ازقسمت بّنگّرودون صداكند بطرف پايين بيانگر فوتي كسي اراهالي اين شهر مي باشد وهنگام زوزه كشيده برهمه ايجاب مي كرد كه بگويند وّخيراوميِ وخيربِرّ يعني اي روبا ه انشاءالله آمدن ورفتن همراه با خير وخوشي براي اهل اين محل باشد .وازديگر اعتقادات اين بود هنگام تقسيم جو يا گندم درون خرمن مي گفتند بايد اين تقسيم شب باشد تا روبا ه بياييد وزوزه بكشد چون همراه بايان زوزه كشيدن خير وبركت براي اين خرمن مي باشد . ازديگر اعتقادات اين منطقه اين بوده كه وقتي شب صداي شغالها آزاردهنده بود مي گفتند وقتي شغالي شروع به زوزه كشيدن كرده كفشهاي خودراوارونه كنيد صداي شغالها قطع مي شود كه اين براي مردم حال حاضر هم به تجربه رسيده است .مسافرت وخواب بدبودن ستاره براي انجام كارها  : ازاعتقاات ديگر اين محل اين بوده كه براي شروع هركاري يا مسافرتي ويا رفتن به خانه جديد ويا تابستان شروع مي شد مي خواستند بيرون بخوابند ويا دراتمام تابستان كه مي خواستند داخل بخوابند به ملا يا تقويم دان آن منطقه رجوع مي كردند ومي گفتند براي بگو كه ستاره دركدام طرف مي باشد چون اين اعتقاد راداشتند كه مي گفتند :*روز روزِ خدايّه پُرس کن  ببين ستاره كجايّه *قّرّ بّس قِطارّ ّبس زيرّ بي زِنارّ وّش گِرُم سفرمزن ري وري ستاره * درست روز مخصوص خدامي باشد اماپرس ببين ستاره دركدام طرف مي باشد *شخصي درجنگ كشته شده دليلش را مسافرت روبروي ستاره مي دانستند كه اين شعرفوق راگفته بودند ومعني شعر اين است قطاروزناره رابه قدرابست به ايشان گفتم كه روبروي ستاره مسافرت نكن .آداب  ورسوم مردم لنده درخصوص دهه محرم وعاشورا : ازديگر اعتقادات اين مردم اين بوده كه شبهاي محرم دردستجات زياد به سينه زني وزنجير زني مشغول بودن تا شبهاي تاسوعا وعاشورا دراين دوشب بعد اتمام سينه زني به دوسته تقسيم مي شدند وتا نزديك صبح اين اشعار را مي دادند امشب تاسوعاست  يامحمدامحشركبراست يامحمدا ،ولي درشب عاشورا مي گفتند امشبي را شه دين درحّرّمّت ميمانست مكن اي  صبح طلوع مكن اي  صبح طلوع ،                                   فرداحسين سّرمي دهد عباس واكبرمي دهد ،زينب اسيرمي ورد واي زبي برادري ،فردا حسين بي یاورست فرزند زهرا بي سراست ،اي فاطمه مينا د ُرنگ حسن كشتن مِنِ جنگ ،گِلي را كه حسين بو مي كرد شمر باچكمه لگد كوب        مي كرد .اين مراسم ادامه داشت تاپاسي ازشب صيح عاشورا بعد مراسم سينه زني وزنجيرزني بعد ظهر عاشورا مراسم تعزيه را انجام مي دادند صحنه كربلا را نزديك به واقعيت به تئاترنشان می دادند وبعد از مراسم تعزيه به خيمه ها حمله ورمي شدند وخيمه ها را آتش مي زدند ومي گفتند آتش زديم به خيمه گاه کشته شدن آل عبا بعداٌاسيران را مي گرفتند ومي بردند شب آنها به خرابهاي شام مي آوردند ومرسم شام غريبان رابرپامي كردند وحتي هنگام اربعين مراسم برگرداندسرامام حسين ار شام به كربلا را به نمايش درمي آوردند .اعتقادبعضي طايفه ها به ناميمون بودن روز چهارشنبه : ازديگر اعتقادات اين شهر طايفه بنام تيله كوئي هستند كه اينا ن معتقد هستند روز چهارشنبه روز ناميموني براي اين گروه مي باشد پس اين طايفه درروزچهارشنبه هيچ اموري كه بر مبناي ساخت وساز عروسي مسافرت خريد فروش شروع بكار جديد انجام نمي دهند چون براي خود وپيشينيان آنها تجربه شده كه انجام اين كارها برايشن ناميمون بوده است .طايفه درروستاي مونه هم شبيه به اين طايفه روز دوشنبه برايشان نحس وناميمون است كه اينها دراين روز دست به هيچيك از كارهاي كه درمتن فوق براي تيله كوئيهاست  هم انجام نمي دهند .درخصوص اعتقادات مردم در تحويل سال نو: مردم اين منطقه اعتقاد داشتند وقتي سال نو تحويل شود درهمان ساعت تحويل سال و دو ستاره به نامهاي زهرا ومشتري يكديگر راملاقات مي كنند وهركسي موفق به   ديدن اين صحنه ملاقات اين دوستاره شود هرآرزوي دردل داشته باشد وازخدا بخواهد برآورده مي شود .بطوري كه مي گفتند پيرزني بدون دندان دلش مي خواست پرآغلش ميش باشد وقت ديدن اين دوستاره ،  مي خواست بگويد  خدايا فردا آغلم پراز ميش باشد اشتباهي گفت فرداپرآغلش  ميخ باشد صبح متوجه شده كه آغل گوسفندانش پراز ميخ مي باشد .واين شعر رادرمورد اين ملاقات درساعت تحويل سال نومي گفتند رفيقي مون چِ خّشِ وُ ديري مون گِرونِ چي زهرا وُ مشتري سالي بينِ مون :يعني دوستي ورفقاقت ما آنقدر شيرين ودلچسب است كه مثل زهرا ومشتري وعده ملاقات وديدار ما هرسالي يكبار مي باشد سقوط شهاب سنگ درشب درزمان قدین درشهر لنده معتقد بودند که اگر  شب شهاب سنگي ازآسمان سقوط مي كرد ودرآسمان به هرجهتي  كشيده  مي شد مي گفتند اين به معني  است كه بزرگي يا شاهي از آن كشور يا آ ن منطقه  ای که ستاره کشیده می شد فوت مي كن د .درخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك وبهار هستند .به اين شكل كه ازاول ديماه تادهم بهمن ماه را جيه بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن راجزچله كوچك مي دانند چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه.                                                                يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن   بد ن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند دالو:پيرزن    جل :لباس مخصوص گاو      كچك :سنگهاي كه بعنوان سه پايه ازآنهابراي پختن غذااستفاده مي كردند       وخش :به خودش       چاله :بخاري هيزم سوز قبلي كه دروسط خانه بودند     ومعتقد بودند وهستند  كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه راازبهار        مي دانند وچون نزديك عيد هواسرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاورابه دوربدنت بدوز .وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها وردختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش   تّچِرايِ  بّن وُ بّلي  عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپس به نام ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من  چوبهاي بن وبلوط  را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .بن :بنك      بلي :بلوط خش :خوشحال       تچراي :چوب آتش گرفته   درخصو ص شیون کردن بر مردگان : ازرسمهاي ديگر مردم اين بوده كه معتقد بودند زنان شيون كردن راازگاوهايادگرفتند چون وقتي گاوي ازبين مي رفت وجسد اودرصحرا             مي انداختند بقيه گاوهابرسر اين گاو دادفرياد مي كردند ودمهاي خود را تكان مي دادند وبادست زمين را مي كندند پس زنان هم این روش شیون کردن را ازاین حیوان آموختند .:دوقلو زاییدن گاو ازرسمهاي ديگر اين بوده وقتي گاو مي زاييد ودوقلو مي آورد اين زادولد را بسيار ناميمون مي دانستن فوراٌيكي از گوساله رابراي رفع قضا وبلاي اهل خانه برشاخ مادر گوساله سرمي بريدند تاقضا وبلا رد شود .دست برزمین زدن اسب :درقدیم مردم لنده وروستاهای اطراف معتقدبودند که اگر اسبي مرتباًدستهاي رابرزمين مي زد مي گفتند بيانگر مرگ يكي ازاهل خانه كه بيشتر مربوط به صاحب اسب مي شد چون معتقد بودند اسبها اخباری از  غيب مي داند .گریه زیاد  کودک :اگركودكي زياد گريه مي كرد مي گفتند گِرّیي شد مي گفتند گريه اين بچه بايد بوسيله درختي بنام دِرّ برطرف شود مي آمدند مقداري از لباس كودك را به كسي كه ناشناس باشد مي دادند ومي گفتند تو درفلان باغ درخت دِرّ وجود دارد برو اين لباس راببند وبگو دِرّ بِوّ گِرّ تاسه بار بعداًاين بچه بهانه گرفتن وگريه كردن رافراموش مي كرد .درِّ بِوّگِرّ :يعني ايدرخت دره گره وبهانه اين كودك ازشیر  بگير .ازرسومات ديگر مردم لنده قبلاٌاگر گوسفدي يابزي وياگاوي  را مي گشتند فقط صاحب دام به اندازه خوردن خودش برمي داشت بعداًفرياد مي كرد اي همسايه هركس بياييد وگوشت براي خوردنش ببرد هركس مي آمد به اندازه مصرف خانواده مي برد .ويادرزمستان مخصوصاٌروزهاي باراني به ترتيب هرخانه براي صبحانه آش كارده يا محلي هره مي گفتندازبرنج وكارده وسير وآبليمودرست مي كردند .صبح زود زن خانه بلند مي شد وآنراگرم مي كرد وبراي تمام همسايگان واقوامان وخويشان مي بردند واز آن مي خوردند .مي گفتند خاصيت كارده اين است كه به كليه كمك مي كند وموجب تقويت كليه ها مي شود .عزاداري: قبلاًاگر كسي ازدنيا مي رفت تاهفت روز درمسجد مردان ودرخانه زنان عزداري مي كردندوبعد هفت روز آرايشگر مردمحل را مي بردند وسروريش صاحبان عزا رااصلاح مي كردند وزني هم مي رفت زنان صاحب عزا واداربه حمام كردن مي كردند وتمام بستگان تا چهلم يا سالگرد به احترام شخص  شده لباس سياه مي پوشيدند  وبعد سالگرد وياقبل سال نو يك نفر داوطلب مي شد يك يادوپيراهن مردانه وزني پيراهن زنانه مي گرفتندوبه خانه صاحبان عزا مي رفتند ولباسهاي آنها راعوض مي كردند بعداًصاحبان عزا خودشان نزد بستگان وآشنايان مي رفتند ولباسهاي آنان راعوض مي كردند . اگرزني شهر فوت مي كرد بعد از سالگرد بزرگان طايفه مي نشستند آن زن رايابه برادرشوهر ياپسربرادر وياپسرخواهروبالاخره به يكي ازافرادطايفه مي دادند مخصوصاًاگرفرزندي يافرزنداني داشته مي دادند چون مي گفتند به زني بيوه مي گويند كه برادرشوهرنداشته باشد .وقتي كسي فوت مي كرد بعدازخاك سپاري دوياچند سنگ ريزه ازقبرمي آوردند ودرخانه صاحب عزا مي انداختند مي گفتند تاديگر براي اين خانه مصيبتي بوجود نياييد .علائم  آمدن میمان : وقتي نان مي پختنداگرخمير مي پريد مي گفتند ميمان براي ما مي آيد  ويااگرموي سر،زن صاحب ازخانه اززيرمقنعه به طرف بيرون مي پريد هم دال براين بوده كه مهمان براي خانه مي آيد .واگركف پاي كسي حالت لرزش بوجود مي آمد هم دال برآمدن میمان براي صاحب خانه مي دانستن واعتقا دداشتن ميهمان عزيز خداست وهرخانه ميمان داشته باشد نشانه اين است،كه خدادوستش دارد چون مي گفتند هركس راخدادوست داشته باشد ميمان برايش مي فرستد .اگرمیمان احترام شود یانشود چون شیپورچی است :اين داستان را مي گويند كه براي شخصي ميمان آمده وقتي ميمانها وارد خانه شدند گفت بفرمائيد اي شيران من وقتي غذا خوردن وقت خواب بود گفت برويد بخوابيد اي شتران من وصبح بعد از صبحانه ميمانها خداحافظي كردند گفت به سلامت اي شيپور چيهاي من ميمانها گفتند راز اين امر چيست ماازديشب تا حال ،شيروشتروشيپورچي شديم ،صاحب خانه گفت ميمان وقتي وارد خانه مي شود آنقدر عزيزوبا ابهت است كه همانند شير مي باشد اماوقتي غذاخورد مثل شترهرجاباشد مي خوابد ولي وقتي خداحافظي كرده اگر صاحب خانه احترامش كند همه جا تعريف اين احترام رامي گويد واگر بي احترامي هم بيندهم همه جا اين راتعريف مي كند به اين خاطربه ايشان شيپورچي مي گويند .تشخیص میزبان خوب ،یابدمیزبانی: ازديگراعتقادات اين بوده براي تشخيص خوش ميماني بابعد ميماني اگركف پاراخارش كنند اگركسي خوشش بياييد وحساسيت نداشته باشد اور فردي ميمان دوست مي گويند واگر حساسيت نشان دهد وي رافردي بد ميما ن قلم داد          مي كنند . اگرپشت ابروي كسي لرزش داشته باشد تكه اي علف خشك راپشت پلك وزيرابرو مي چسبانند تاازلرزش جلوگيري شود .                    وازديگر اعتقادات اين است كه وقتي غذايي يا چيز خوردني دردست كودكي بگذارند  می گفتند بسم الله ، او پدرت  وآن هم  مادرت  هستند درصورتيكه پدر يامادر واقعي درآنجا نبودند ، وچون  معتقد بودند که بچه که پدرومادرش زنده باشد نیازی به مساعدت غذایی دیگران ندار د وغذارا به  بچه يتيم مي دهند .تولد نوزاد :وقتي دختري ازدواج مي كند بعدازازدواج حامله مي شود اولاًخبر حامله شدن وبچه اول براي پدرمادر دختر بسيار مسرت بخش مي باشد وقتي ازحامله شدن باخبر مي شوند ديگر سخت ازدختر مواظبت ومراقبت ويژه مي كنند.ورسم اين است كه بچه اول راخانواده دختر گهواره وسايرمايحتاج پوشاكي بچه را باهماهنگي وهمكاري دخترآماده مي كنند ،تاروز وضع حمل وقتي بچه بدنيا بياييداگر دختر باشد قبلاًسه شب براي كشيك مي دادند واگر پسربوده برايش هفت شب كشيك مي دادند وقتي پسربوده برايش حيواني ذبح مي كردند وقسمتي ازگوشتش رابراي كساني كه كشيك مي زدند كباب ميكردند وقسمت ديگر رابين فقرا تقسيم مي كردند قبل تا حال پيش دعانويسان محلي مي رفتند وبا نخهاي سفيد وسياه (چله بر)درست مي كردند كه دعايي مي خواندند كه تا چهل روز تمام شود ازآزار واذيت اجنه وپري درامان مي باشند چون معتقدبودند مخصوصاًدراين چهل روز بيشتر مودآزارو اذيت را اجنه وپري واقع  می شوند  . قبلاًگهواره ومادر بچه رادوربندي بنام ِوريس قرارمي دادند ومي گفتند كه اجنه هم نمی  توانند ازاين طناب  عبورکنند  وارد دايره كه گهواره ومادر پچه است شوند وبعداًتا چهل روز زنگوله بزرگي به اسم كوس قرارمي دادند وشب تا صبح هروقت اين بچه بيدار مي شد اين كوس رابه صدادر مي آرودند چون معتقد بودند با به صدادرآوردن اين كوس باعث مي شود كه اجنه وپريان فراركنند .وازديگر رسومات اين بوده وهست كه زنان طايفه وبقيه دوستان زن به ديدار خودش وفرزند ش مي روند وهدايايي كه شامل پول ولباس براي بچه مي باشد  مي آورند بعد از چهل روز زن وفرزند را به خانه شوهر ش مي آورند .ِوریس: طناب که زنان ازموی بزمی بافتند غذای اضافه شب برای مصرف روزبعد :قبلاًدرشهرلنده رسم بود غذای که شب اضافه می شد وبرای مصرف وعده بعد استفاده کنند شب برآن غذاسوره توحید رامی خواندندوسوزن قفلی یا سوزن خیاطی درآن فرو می بردند چون معتقد بودند اگر این کاررا نکنند شبانه اجنه می آیند وازغذا می برند سوزن ویاسوزن قفلی برای این بودکه معتقد بودند اجنه از آهن آلات می ترسد واین کار باعث می شد که به اعتقاد خودشان غذا سالم بماند واجنه قدرت تصرف به آن رانداشته باشند چون معتقد بودن که اجنه شب ازغذای مانده می خورند وبرای اینکه ما متوجه نشویم دوباره آن رادرهمان ظرف استفراغ می کنند .شنا کردن گنجشک درفصل پاييز: درشهر لنده قدما معتقد بودن که هروقت گنجشک در ماه مهرماه شروع به شنا کردن نمايد نشانه باران زود هنگام است وبراين باور هنوز هم اعتقاد راسخ دارند چون می بینند بعداز شنا کردن گنجشکان یک هفته الی دوهفته بعد باران شروع به باريدن می کند .زاييدن گاو (گوساله دوقلو) :درقدیم درلنده اگر گاوی دوقلو می زایید معتقد بودن که موجب بلایی برای صاحب خانه می شود ویکی ازگوساله ها راذبح می کردند وخونش رابرشاخ می ریختندتاقضا وبلااز خانه و گاوصاحب خانه  رفع شود . دودکردن کله پاچه بز یا گوسفند :درقدیم درلنده مرسوم بوده برای باعبان ها که بخاطر تبدیل شدن گل مرکبات به میوه ،هنگام بهار که درختان مرکبات گل درست می کردند باغبان از قصابی کله پاچه ای می گرفت وآن رادرباغ می برد با روشن کردن آتش موهای کله پاچه را می سوزاند تابوی حاصل ازسوزندان موهای کله پاچه ویا باجابجاکردن آتش  دراطراف باغ بوی کله پاچه به همه درختان باغ برسد چون معتقد بودن که بوی کله پاچه موجب به بارنشستن درختان می شود . دود کردن دینشت (اسفند )در شب چهارشنبه :درقدیم وحالا درلنده مرسوم بوده که شب چهارشنبه (سه شنبه شب )عصرموقع اذان مغرب مقداری ذغال آتش می زدند ووقتی روشن می شدند مقداری اسفند روی آنها می ریختند تادودشوند سپس آن دود رادرخانه می چرخاندندتا بوی ودود همه فضای خانه راپرکند زیرامعتقد بودند بوی اسفند موجب فراری دادن اجنه از خانه می شوند وبرای اهل خانه مبارک است . سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیرحامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف رادست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدو به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم ودوبار برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . چراغ روشن کردن روری قبر:درقدیم درلنده مرسوم بود هرکس فوت می کرد تا یک هفته چراغ فانوسی برقبرش روشن می کردند برای این کارشان دودلیل داشتند یکی چون فبلاسیمان نبوده می گفتندممکن است شب حیوانات درنده وگوشتخوار بیایند وقبرراسوراخ کنند وبه بدن میت آسیب برسانند ودیگری می گفتند چون تازه فوت کرده است باید چراغش خاموش نباشد وبقیه اموات متوجه شوند که شخص دیگری به آنها پیوسته است . نمک دادن به گوسفندان وسرصداکردن گاو:درقدیم درلنده مرسوم بود بین دامداران که برای اینکه گوسفندان یا بزهای آنها زود آماده جفت گیری برای حامله شدن شوند درطول یک هفته صح یا عصرها که ازچراگاه برمی گشتند مقداری نمک به آنها می دادند چون معتقد بودند که نمک هورمونهای جنسی آنهارا تحریک می کند وارگانسیم بدن راوادرمی کند تازودتر حیوان آماده برای جفت گیری وحامله شدن شود . وازدیگر اعتقادات این بود که وقتی گاوی یک مرتبه شروع به سروصداکردن کند وصدای بع بع آن تکرای ودریک نصف روز یایک روز کامل ادامه پیداکند معتقد بودن که آماده برای جفت گیری وحامله شدن است وفوراگاو را پیش گاو نر می بردند وبعداز جفت گیری گاو حامله وبرای زاییدن می شد . راه تشخیص حامله بودن بز یاگوسفند :دامداران درقدیم درلنده برای تشخیص اینکه آیا گوسفند ویابز حامله است یانیست صبح مقداری کمی نمک به گوسفند می دادند ودست زیر شکمش می گذاشتند اگر گوسفند حامله بودبچه گوسفند زیردست دامدارتکان می خورد واگر حامله نبود هم مشخص بود زیرامعتقد بودند که نمک موجب تحرک نوزاد گوسفند درشکم مادرش می شود .  بچه اول هر انسان: درقدیم معتقد بودن که بچه اول انسان مانند نان اول که زنان نان محلی می پختند که بوسیله تاوه یا تنور محلی که قبلابا هیزم یا کود گاو وگوسفند نان می پختند چون اولین نان که درتنور می گذاشتند میزان گرمی تنور برایشان مشخص نبود یا نان اولی تنور بسیارگرم بود می سوخت ویا هم تنور سرد بود آنطور که می خواستند نان پخته نمی شد ویا هم گرمای تنورمناسب بود ونان آنطوریکه می خواستند پخته می شد پس معتقد بودن بچه اولی هرانسانی مثل نان اول است یا بچه ای عاقل ودانا واهل فهم کمال است مثل نانی که خوب می پخت یا آدم شرطلب وناسازگار برای جامعه ومشکل ساز برا ی پدرومادر مثل نانی که می سوخت یا هم فرزندی ساده لوح وزود باور که حرف هرکس را می پذيرد وبه خوب يابد بودن آن کاری ندارد مثل نان پخته نشده پس می گفتند هرکس نان اولیش خوب پخته شود آدم خوش شانسی است مثل آدمی که بچه اولش شخصی عاقل ودانا باشد .
کد خبر: ۳۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴