آوای رودکوف:توماس شانون، معاون وزیر خارجه آمریکا، در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنا درباره اقدامات اخیر ایران و اجرای برجام به ادای توضیحات پرداخت.
کد خبر: ۹۲۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۷
یک کارشناس ضدتروریسم وزارت اطلاعات با اعلام خبر دستگیری یکی از برادران ریگی در یکی از کشورهای همسایه اظهارداشت: جمهوری اسلامی ایران در حال مذاکره برای بازگرداندن این تروریست به کشور و محاکمه او در ایران است.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف به نقل از فارس، علی بهمنش کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات در نشست خبری با خبرنگاران گفت: برادر ریگی در یکی از کشورهای خارجی دستگیر شده است و تلاش داریم او را به کشور بازگردانیم.
بهمنش گفت: امروز تروریسم جدیدی در منطقه مطرح میشود که رویکرد خشنی را دارد یادم است مرحوم پرورش گفت که ما میتوانستیم خسرو داد را ترور کنیم.
وی افزود: برای ما مهم بود که یکی از یاران نزدیک شاه را ترور کنیم وقتی مرحوم پرورش نزد امام رفت و موضوع را مطرح کرد ایشان مخالفت کردند و گفتند این روش مناسب نیست، همیشه گروههای چپ مارکسیستی وقتی درگیر میشدند برایشان مهم نبود که مردم مورد آسیب قرار گیرند.
این کارشناس وزارت اطلاعات گفت: معتقد بودند خشونت ضرورت مبارزه است و متاسفانه این اتفاقات رشد کرد و امروز گروههایی مثل تروریستهای فعلی رشد کردند که به راحتی به خود اجازه میدهند مردم را بکشند.
کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی افزود: تروریستها صاحب سبک هستند هر گروهی برای خود مشی دارد اصطلاحا میگوییم سبک این گروه توجه به افکار عمومی است یا سبک فلان گروه انجام عملیات وحشیانه است. یا برخی گروههای تروریستی داریم که خودشان را مربوط به خردهجنبشهایی میدانند. برخی هم اصطلاحا هدف حکومتی و کسب قدرت ندارند صرفا میخواهند انتقامگیری کنند.
وی افزود: بر همین اساس شاید عجیب باشد فردی که در اروپا از حداقل امکانات را دارد به داعش تمایل نشان میدهد نیت برخی گرفتن انتقام است.
به گفته وی، طی سالهای گذشته به گروههایی برخورد کردیم که از مکتب طالبان نقش گرفتند بسیاری که امروز مواد مخدر به اروپا میفرستند هدفشان حکم جنگ دارند میگویند آنها ما را بمباران میکنند اما چون ما توان بمباران آنها را نداریم لذا مواد مخدر به آنجا میفرستیم.
کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی گفت: کتاب برفراز قندهار نقل خاطرات فردی است که با بنلادن زندگی کرده توصیه میکنم دوستان من در رسانهها این کتاب را بخوانند که چطور جوانان جذب گروهکهای تروریستی میشوند و ظرف چند سال دست به آدمکشی میزنند.
وی افزود: عبدالمالک ریگی با 12 سال سن به افغانستان رفت همه زندگی ا و کشت و کشتار بود و این کشتار را برای خود مقدس میدانست. ریگی تعریف میکرد که ما را در بشکههای 220 لیتری میانداختند و از سر کوه در برف زمستان تا انتهای کوه قل میدادند. خب معلوم است از این فضا چه کسی بیرون میآید. کسی بیرون میآید که چنین سابقه آدمکشی داشته باشد.
بهمنش گفت: خیلیها هستند که با جمهوری اسلامی ایران مخالفند اما برای خود حد و حدودی قائلند اما امثال مالک ریگی هیچ حد و حدودی نداشت و حقیقتا پرورش یافته مکتب طالبان در افغانستان بود.
وی تصریح کرد: ریگی اولین کارش را با گروگانگیری شروع کرد و کمکم تبدیل به یک گروه سازمان یافته شدند رفتهرفته نیز انگیزه مذهبی پیدا کردند و با ورود به پاکستان به اقدامات ضدانسانی دست زدند.
این کارشناس وزارت اطلاعات گفت: از سفارت آمریکا در اسلامآباد با ریگی ارتباط میگیرند و از آنجا میخواهند با آمریکایی همکاری کنند. آمریکاییها نیز خودشان میخواستند که با او کیسی کار کنند و به قدرت او اعتقادی نداشتند بلکه مقطعی میخواستند از او استفاده کنند.
وی افزود: وقتی با گروه تروریستی که پایگاهش خارج از کشور است بخواهی مقابله کنی کار سخت میشود چر اکه کشور مقابل باید همکاری کند. که در این مورد بسیاری از کشورها با ما همکاری نکردند یا توان همکاری را نداشتند و یا نمیخواستند کار کنند.
کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی گفت: مدتی را در دره اسماعیلخان پاکستان بودیم با آنها زندگی کردیم میدانیم چه اوضاعی داشت چگونه رشد میکردند و تربیت میشدند وقتی با چنین کشورهایی روبرو میشویم چگونه میتوان با تروریستها مقابله کرد هیچ راهی نمیماند جز اقدامات پیچیده اطلاعاتی. یعنی یک کار عمیق و نفوذی انجام داد.
به گفته بهمنش، مردم بلوچ برخلاف آنچه گفته میشود انسانهای شریف و متدینی هستند بلوچ با آمدن مالک میتوانست تبدیل به موصل شود. و این ظرفیت را داشت اما انسانهای فهمیده و شریفی در آنجا زندگی میکنند که در این مسئله به ما کمک کردند نیروهای بومی آنجا کمک شایانی به ما کردند.
وی افزود: مرزها را نمیشود بست و باید روابط دوسویه وجود داشته باشد لذا مرزها را امن کردیم و به سراغ کارهای اطلاعاتی رفتیم. هدف ما در کارهای اطلاعاتی این است که کمترین آسیب را مردم غیرنظامی بکشند.
کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی گفت: وقتی قرار بود مالک از دوبی به قرقیزستان برود همان روز مطلع شدیم که نماینده آمریکا در افغانستان وارد قرقیزستان شده که با دستگیری مالک او بدون هیچ تماس و دیدار با کسی قرقیزستان را ترک کرد.
وی گفت: به بسیاری از کشورهای اروپایی گفتیم موقعی که طالبان با ما درگیر میشد او را تروریست نمیدانستید اما وقتی با شما درگیر شد به او تروریست گفتید امروز هم در قضیه داعش اشتباه کردهاید و داعشی که ساختهای از کنترلتان خارج شده است.
بهمنش گفت: برخی کشورها میتوانند از تروریست به عنوان ابزار در برابر رقبای خود استفاده کنند هر کس که فکر میکند میتواند با تروریزم همکاری داشته باشد اشتباه میکند چرا که آنها فقط افکار و روش خودشان را قبول دارند و با هر کسی که در مقطعی اتحاد تاکتیکی با او داشته زمانی علیه او به پا میخیزد.
کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی تصریح کرد: در بحث ریگی از بسیاری از کشورها همسایه خواستیم که کمک کنند یا بهانه آوردند یا نخواستند که کمک کنند به هر حال خوشحال بودند که گروهی در مقابل ایران اقدام تروریستی میکنند اما با تجربه خود عملیات پیچیدهای را ساماندهی کردیم و در نهایت عبدالمالک ریگی را در کشور به زمین نشاندیم که در تاریخ عملیاتهای هوایی بیسابقه بود. اساسا نشاندن هواپیمای مسافربری کار سختی است و احتمال میدادیم که خلبان به زمین ننشیند. لذا یک کار بسیار سختی را انجام دادیم.
وی افزود: وقتی دستگیری رخ داد مهم بود که موضوع مدیریت شود ادعا شد که آمریکاییها در این قضیه همکاری کردند اما این گونه نبود این کار را کاملا به سبک ایرانی انجام دادیم و برندش متعلق به ماست و اگر بقیه هم بخواهند ما میتوانیم کمک کنیم.
به گفته بهمنش، فردی را دستگیر کرده بودیم که یک آدمکش حرفهای بود سربریدن برای او یک تفریح شده بود اما باید با او صحبت میکردیم من یک راه بلد بودم که با او بتوانم صحبت کنم و آن این بود که او را به زندگی عادیاش برگردانم.
وی گفت: مالک ریگی موقع دستگیری شروع به گریه کردن کرد در یک جلسه به او گفتم تو هم مثل ما هستی. ما هم مسلمان هستیم و تو هم مسلمانی اما تو مدام در بیابانها آواره بودی و میخواهم تو را از آوارگی دربیاورم و او بلافاصله گریه کرد.
بهمنش تصریح کرد: خیلی وقتها مالک ریگی را پیدا میکردیم و تلفنی با او صحبت میکردیم تا او را آرام کنیم که دیگر آدم نکشد. ما از هر روشی استفاده میکردیم که آدم نکشد. برای او جالب بود که پس از دستگیری کسی در مقابل او قرار داشت که قبلا با او تلفنی صحبت کرده بود.
وی افزود: مالک انسان خودشیفتهای بود میگفت باهوشترین روحانی اهل سنت هستم او اعتقاد داشت که شیعه کافر است و مسلمان نیست اما با صحبتهایی که ما کردیم در نهایت قبول کرد که اشتباه میکند. ما اطلاعاتی از ریگی نمیخواستیم ما از او میخواستیم استفاده کنیم تا عبرتی برای کسانی باشد که قصد ورود به این عرصه را دارند. فیلمهایش را برای همگروهایش فرستادیم که برای برخی تاثیر داشت و برای برخی بیتاثیر بود.
کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی گفت: ادعا کردند که ریگی با آمپول صحبت کرده است اگر قرار بود با آمپول کسی صحبت کند که الان در گوانتانامو همه باید صحبت میکردند. ما سبک اخلاق اسلامی را در برابر تروریستها اجرا میکنیم و چنین سبکی هیچ کجای دنیا رایج نیست.
وی افزود: مالک ریگی آنقدر منفعتطلب بود که حتی برادر نوجوان خود را به عملیاتهای انتحاری فرستاده بود تا تشویقی برای دیگران باشد. همه برادران او در درگیریهای افغانستان کشته شدند ما فیلمهایی از جنایت مالک داریم که نمیتوانیم پخش کنیم.
بهمنش گفت: ریگی ما را متهم میکرد که شما از شیعیان افراطی هستید اما بعدها متوجه اشتباه خود شد. البته ما مخالف هرگونه افراط هستیم اما جالب است که عربستان سعودی هیچگاه با شیعیان تندرو و یا همان شیعیان انگلیسی مقابله نمیکند چون فهمیدند که روش ما باعث وحدت میشود اما روش آنها باعث شکاف.
به گفته وی، مالک میگفت که ایران مخالف بلوچ است به او ثابت کردیم که اشتباه میکند بعد از انقلاب تعداد طلابی سنی نسبت به طلاب شیعه افزایش یافته است منطقه بلوچ برای ما مهم است و ما اجازه دادیم که طلاب آنها تحصیل کنند.
کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی گفت: تمام کسانی که در گروه ریگی بودند یا فامیل اصلی او بودند متاسفانه کشته شدند گروه او ضعیف شده است.
وی افزود: 4 ماه شبانهروز بعد از دستگیری ریگی با او زندگی کردم به هرحال وقتی موردی را دستگیر میکنیم خودمان هم به نوعی دستگیر شدهایم و باید با آنها زندگی کنیم. و حتی خیلی وقتها به او تلفن دادیم و گفتیم که با مادرت صحبت کن و او از این کارهای ما تعجب میکرد.
بهمنش گفت: یکی از بستگان مالک با اسرائیل در ارتباط است عربستان متاسفانه از گروههای تروریستی حمایت میکند.
به گفته وی، وقتی هواپیمای قرقیزی به زمین نشست به هر حال مسافران آن هواپیما ترسیده بودند عناصر ما هم در آن هواپیما بودند تیراندازیهایی نیز شده بود و اینها باعث شده بود که مسافران بترسند لذا وقتی هواپیما به زمین نشست از غرفهای که در فرودگاه بندرعباس سوغاتی داشت، به مسافران هدیه کردیم.
بهمنش در پایان از همکاری شورای عالی امنیت ملی، ستاد کل نیروهای مسلح و نیروی هوایی ارتش در به زمین نشاندن هواپیمای عبدالمالک ریگی تشکر و قدردانی کرد.
کد خبر: ۸۸۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۶
دولت در نوع رفتار و گفتار سعودیها هم «مقصر» و هم «مؤثر» است.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
سیدمحسن میرشمسی در "وطن امروز" نوشت:نه دولت روحانی، نه هواخواهان دولت و نه هیچ انسان منصفی نمیتواند کاسه کوزه بحران پیش آمده در روابط دیپلماتیک دولت و دومینوی قطع رابطه کشورهای عربی با ایران را بر سر آن چند نفری که به غلط به سفارت عربستان ریختند، بشکند!حمله به سفارت سعودی- که بیتردید اقدامی غلط و اشتباه بود- اگر نقش و سهم و تأثیری در سیاهبازی این روزهای عربستان و بحرین و امارات و سودان، و جیبوتی(!) و دیگر دنبالهروهای آلسعود داشته باشد، نهایتاً 10 درصد است! 90 درصد بقیه معلول سیاست خارجی بشدت منفعلانه است و دولت مجالی برای شانه خالی کردن از زیر بار این مسؤولیت ندارد و نمیتواند خود را از این بحران دیپلماسی که نشانه دیگری از به بنبست رسیدن سیاست خارجی به اصطلاح تعاملی و تنشزدای دولت است، تبرئه کند! دولت روحانی هم در حادثه حمله به سفارت عربستان مقصر است و هم در گستاخ شدن حکام رژیم سعودی و رفتارهای منتج از این گستاخی و بیعقلی!
دولت در حادثه حمله به ساختمان سفارت سعودی از 2 جهت دارای تقصیر است؛ از یک جهت قاصر است، چراکه بهجای کنترل و هدایت صحیح خشم و غضب طبیعی منبعث از غیرت دینی و ملی مردم ایران در قبال گستاخیها و خصومتافکنیهای حکومت آلسعود، با واکنشهای منفعلانه و غیرعزتمندانهاش، آتش خشم مردم را شعلهورتر کرد. جنبه و جهت دیگر قصور و کوتاهی دولت این است که امنیتیترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی ایران که هم رئیسش و هم خیلی از وزرا و مقاماتش سالها سابقه امنیتی- اطلاعاتی داشتهاند، نتوانسته است حادثهای مثل حمله به سفارت عربستان را که بهراحتی و حتی از سوی مردم عادی قابل پیشبینی بود، پیشبینی و از وقوع آن جلوگیری کند. دولت باید به این سوال مهم و اساسی پاسخ شفاف و روشن دهد که آیا شورای تأمین استان تهران که ریاست آن برعهده استاندار تهران است، پس از اعلام خبر اعدام آیتالله شهید نمر که کاسه صبر ملت ایران را بیش از پیش سرریز کرد، جلسه ویژهای بهمنظور اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ و تأمین امنیت سفارت عربستان که وظیفه ذاتی دولت است و نیازی به یادآوری آن به دولت در مواقع مختلف نیست، برگزار کرده است؟!
اگر چنین جلسهای برگزار نشده است، خود مؤید قصور دولت است و اگر هم برگزار شده است، دولت باید اعلام کند خروجی آن جلسه چه بوده که نتیجهاش جز ناتوانی دولت در حفاظت از سفارت سعودی نبوده است؟!همچنین این سوال مطرح است که وزارت اطلاعات دولت روحانی در این میان چه میکرده است؟! آیا وزارت اطلاعات که باید چشم و گوش پنهان و آشکار دولت و دیدهبان بیدار نظام باشد، چنین حادثهای را پیشبینی میکرده است یا خیر؟! اگر پیشبینی کرده، چرا اقدام پیشگیرانهای انجام نداده و اگر پیشبینی نکرده، متأسفانه پیامی جز ضعف اطلاعاتی به افکار عمومی القا نکرده است!
علاوه بر اینها دولت در نوع رفتار و گفتار سعودیها هم «مقصر» و هم «مؤثر» است. باید از دولت پرسید آنروز که عربستان در مسیر مذاکرات هستهای سنگاندازی میکرد، آن زمان که مأموران سعودی به 2 زائر نوجوان ایرانی در فرودگاه جده تجاوز کردند، آن موقع که سعودیها 500 زائر ایرانی را در فاجعه منا به قربانگاه بردند و جان پاکشان را گرفتند، آن وقت که وزارت خارجه عربستان در اقدامی توهینآمیز برای نماینده رسمی دولت جمهوری اسلامی ویزا صادر نکرد و کار به جایی رسید که جناب آقای ظریف مقابل امیر کویت زانو زد که وساطت و سفارش دولت ایران را به حکومت عربستان بکند، آن لحظاتی که مقامات گستاخ سعودی انواع و اقسام مواضع هتاکانه، خصمانه و تعابیر توهینآمیز را علیه دولت روحانی و مقامات دولت اتخاذ میکردند و نیز در موارد مشابه دیگر، آیا خبری از حمله به سفارت عربستان بود که بتوان ادعا کرد این مساله باعث و بانی رفتارهای دیروز و امروز پادشاهی سعودی و متحدانش بوده است؟!
همه اینها اثبات میکند اقدام توهینآمیز عربستان، بحرین، امارات، سودان و دیگر متحدان رژیم سعودی در قطع یا کاهش رابطه دیپلماتیک با ایران و اخراج سفرای دولت جمهوری اسلامی، بیش از آنکه ناشی از حمله عدهای به سفارت عربستان باشد، متأثر از سیاست حاکم بر دیپلماسی دولت روحانی است! سیاست خارجی منفعلانهای که به اسم تعامل و تنشزدایی، کاری جز کوتاه آمدن و سکوت و انفعال انجام نمیدهد!
انفعال حوصلهسَربَر دولت روحانی تا جایی است که کمترین و کوچکترین اقتدار و قاطعیتی در واکنش مقامات دولتی در قبال این قطع و کاهش رابطه تحقیرآمیز مشاهده نمیشود!
گویا ملت ایران همچنان باید در حسرت و آرزوی یک مثقال عزت و اقتدار در سیاست خارجی و دیپلماسی دولت روحانی، روزگار سپری کند!
کد خبر: ۸۳۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۴
عدهای به دنبال فشار بر شورای نگهبان و تضعیف جایگاه این نهاد مقدس در جمهوری اسلامی هستند و با به راه انداختن «نهضت ثبتنام» این هدف شوم را دنبال میکنند.
کد خبر: ۸۳۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۱
آوای رودکوف:طباطبایی با بیان اینکه متأسفانه برخی اعضای هیأت اجرایی افراد بیسوادی هستند، گفت:دلایل رد صلاحیت من عدم اعتقاد به اسلام و التزام به احکام اسلامی، عدم اعتقاد به قانون اساسی و التزام به قانون اساسی و ولایت فقیه عنوان شده بود. "پایگاه خبری آوای رودکوف"،محمود علیزاده طباطبایی در گفتوگو با فارس، در خصوص رد صلاحیت خود اظهار داشت: من روز گذشته مستنداتی را در راستای رد صلاحیت خود دریافت کردم که برایم خیلی جالب بود.
وی افزود: دلایل رد صلاحیت من عدم اعتقاد به اسلام و التزام به احکام اسلامی، عدم اعتقاد به قانون اساسی و التزام به قانون اساسی و ولایت فقیه عنوان شده بود.
طباطبایی تصریح کرد: به من گفتند پرونده همه یک صفحه دارد اما برای شما 40 صفحه است، برایم خیلی جالب بود! نامه وزارت اطلاعات هم که دروغ محض است چرا که در آن عنوان شده من خانواده زندانیان را تحریک میکردم تا در راهپیماییها شرکت کنند.
وکیل مهدی هاشمی ادامه داد: یکی دیگر از دلایل رد صلاحیت من پروندههای قضایی بود و متأسفانه پروندههایی که من وکالتشان را به عهده داشتم را جزو سابقه کیفری من در نظر گرفتهاند. 8 مورد پرونده بوده که در 4 مورد آن من وکیل بودم نه متهم، مابقی هم پروندههای مفتوح است که هنوز به نتیجه نرسیده است.
وی ادامه داد: آقای بختیاری، معاون امنیتی و سیاسی دادستان کل کشور به من گفتند که حجم کار زیاد بوده و ممکن است اشتباه شده باشد شما اعتراض کنید. من هم اعتراض خودم را ارجاع دادم، در پرونده مفتوح تا منجر به رأی نشود نباید به عنوان سابقه کیفری در نظر بگیرند.
طباطبایی با بیان اینکه متأسفانه برخی اعضای هیأت اجرایی افراد بیسوادی هستند، گفت: حتی به من گفتند یک رأی وجود دارد که 10 صفحه است و این رأی مربوط به زمانی میشد که من در شورای شهر بودم.
وی ادامه داد: یک آدمی با زد و بند 791 متر پارکینگ خود را تبدیل به تجاری کرده بود من آن زمان رئیس یک شعبه کمیسیون ماده صد بودم، متأسفانه در کمیسیون هم کارهایی کرده بودند که این قضیه را با جریمه حل کنم اما من محکم ایستادم و علیرغم اینکه قاضی حکم جریمه داده بود من و نماینده وزیر کشور رأی به تخریب دادیم. آن فرد از ما شکایت کرد و علیرغم اینکه آدم بانفوذی بود ما تبرئه شدیم و ساختمان هم به پارکینگ تبدیل شد.
وکیل مهدی هاشمی تأکید کرد: زمانی که من اعتراض کردم گفتند به ما گفته شده کسانی که پرونده قضایی دارند را بند «یک» و «3» بزنید، این نشان میدهد که خیلی قانون حاکم نیست در هر صورت من اعتراض خود را دادم و منتظریم تا رسیدگی شود.
کد خبر: ۸۳۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۹
آوای رودکوف:روز گذشته هیئتهای اجرایی انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی, گزارش عملکرد خود در خصوص بررسی صلاحیت نامزدهای این انتخابات را منتشر کردند که بر اساس این گزارش در 23 استان کشور بیش از 90 درصد از داوطلبین ورود به مجلس تأیید صلاحیت شدند که در این میان چهارمحال و بختیاری شاهد تایید صلاحیت ۹۹ درصد داوطلبان بوده و بعد از این استان، بوشهر و همدان با تایید صلاحیت ۹۸ درصدی در رتبههای بعدی قرار دارند.
در استان اصفهان نیز طی گزارشی که روز گذشته استاندار اصفهان در جمع خبرنگاران ارائه نمود، 864 نفر از 1015 نامزد ثبت نام کرده تایید صلاحیت شده اند که حکایت از تأیید صلاحیت 85 درصدی در اصفهان دارد.
این میزان تأیید صلاحیت در مقایسه با دوره های گذشته، تقریباً بی نظیر بوده است. بر اساس اطلاعاتی که رویش نیوز در پیگیری این خبر به دست آورده است؛ افزایش تعداد تایید صلاحیت شدگان هیئت های اجرایی به این دلیل بوده که فرم های بررسی صلاحیت وزارت کشور تغییراتی نسبت به دوره های گذشته داشته است. البته این تغییرات بدون هماهنگی باشورای نگهان انجام شده است و تأثیر زیادی هم در نحوه احراز صلاحیت ها داشته است. اما این تغییر چه بوده است که تا این حد میزان تأیید صلاحیت در هیئت های اجرایی را افزایش داده است؟ - تا پیش از این انتخابات در فرم های بررسی صلاحیت نامزدها توسط هیئت های اجرایی بر اساس گزارش های واصله از مراجع چهارگانه ثبت احوال، وزارت اطلاعات ، نیروی انتظامی و دادستانی کل کشور سه گزینه برای اعلام نظر هیئت اجرایی وجود داشت: 1- تأیید صلاحیت 2- عدم احراز صلاحیت 3- رد صلاحیت؛ ولی در این دوره وزارت کشور اقدام به حذف گزینه عدم احراز صلاحیت نموده است. حذف این گزینه باعث می شود تا افرادی که مدارکی برای احراز صلاحیتشان وجود ندارد و باید برایشان گزینه عدم احراز صلاحیت زده شود به خاطر اینکه رد صلاحیت نشده اند به طور خود کار از فیلتر هیئت های اجرایی عبور کنند و تایید صلاحیت شوند.
از طرف دیگر، بر اساس اطلاعات منابع آگاه، تأخیرهای فراوانی در ارسال گزارش های استعلامات به هیئت های اجرایی وجود داشته است و با توجه به این که زمان محدودی در اختیار هیئت های اجرایی برای بررسی صلاحیت ها بوده باعث شده است که دست هیئت های اجرایی را برای رد صلاحیت نامزدها بسته شود که این مسأله اعضای هیئت ها را مجبور کرده است که چون مدارکی مبنی بر رد صلاحیت نداشته اند و گزینه عدم احراز صلاحیت حذف شده است بالاجبار گزینه تأیید صلاحیت فرد را انتخاب کنند و برخی افراد تأیید صلاحیت شده بدون تحقیق و بررسی تأیید صلاحیت شده اند. و این یعنی بالا رفتن تعداد تأیید صلاحیت شدگان در هیئت های اجرایی به گونه ای که در برخی شهرستان های استان اصفهان با آمار تایید صلاحیت 100 درصدی مواجه هستیم.
البته در یکی از شهرستان ها به علت دقت هیئت اجرایی این شهرستان گزینه عدم احراز صلاحیت به صورت دستی در فرم ها اضافه شد و افرادی که مشکلاتی برای تأیید یا رد صلاحیت داشته اند با گزینه عدم احراز صلاحیت لحاظ شدند که باعث کاهش آمار تایید صلاحیت شدگان نسبت به باقی شهرستان های استان شده که با واکنش استاندار اصفهان مواجه شد. زرگر شب گذشته در جمع خبرنگاران اظهارداشته است: هيئت ويژه اي براي بررسي اين موضوع به حوزه ي انتخابي گلپایگان و خوانسار مربوطه اعزام شدند تا درلیل کاهش آمار تایید صلاحیت شدگان را بررسي و نتايج را اعلام نمايند.
به علاوه، از روز گذشته و پس از انتشار آمار تأیید صلاحیت شدگان توسط فرمانداری ها، عده ای از نامزدین که احتمال رد صلاحیت آن ها به دلیل داشتن پرونده در محاکم کیفری و ... می رفت با اعلام خبر تأیید صلاحیت خود زین پس شورای نگهبان را مسئول رد یا تأیید صلاحیت خود خواهند دانست و هزینه رد صلاحیت و یا عدم احراز این افراد به سمت هیئت های نظارت و نیز شورای نگهبان رفته است.
پیش از این و در جریان ثبت نام نامزدها و حضور گسترده داوطلبین ورود به مجلسین، کارشناسان این مسأله را پیش بینی کرده بودند که ثبت نام فله ای در انتخبات هزینه رد صلاحیت را برای شورای نگهبان بالا خواهد برد که تاکنون بخش عمده ای از این سناریو با اقدام هیئت های اجرایی محقق شده است.البته هیئت های اجرایی در اصفهان از ابتدا نیز حاشیه هایی داشته است و استاندار اصفهان در ابتدای تشکیل این هیئت نسبت به شاکله کلی آن اعتراض داشت که پس از آن و با برخی لابی ها تغییراتی در ترکیب هیئت اجرایی انتخابات اصفهان ایجاد شد که خود قابل تأمل است.
کد خبر: ۸۲۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۶
محمد جهانبخش :به لطف خداوند، نام بنده جزو افرادی است که توسط هیات اجرایی و مراجع چهارگانه( وزارت اطلاعات ، نیروی انتظامی، ثبت احوال و قوه قضائیه) تایید شده است و در لیست افراد تایید صلاحیت شده به مرکز استان ابلاغ شده است
کد خبر: ۸۲۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۵
رسانه های معلوم الحال هر کسی را که همراه احمدی نژاد است می کوبند تا چیزی از آن باقی نماند. من در این مملکت قلم می زنم چون ایران را دوست دارم. این مملکت مظلوم است و مورد هجمه تبلیغاتی قرار دارد. من می نویسم تا اجازه ندهم مشتی ادم کوچک، محقر و خودفروش با تحریف و دروغ مردم را گیج کنند. هر کس در مملکت مورد توجه مردم واقع می شود او را می کوبند. وقتی در مجلس ترحیم مادر آقای احمدی نژاد شرکت کردم، گفتند چرا به آنجا رفتی؟ گفتم دلم خواست بروم، شما چه کار دارید؟ خیلی هم کار خوبی کردم.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
همزمان با پخش سریال معمای شاه که مقطعی 10 ساله از دوران پهلوی را روایت می کند، حملات رسانه ای به خسرو معتضد مجددا اوج گرفته است. این مورخ برجسته اگرچه طی چند سال اخیر به دلیل همراهی با رئیس جمهور سابق حملات زیادی را متحمل شد اما ترجیح داد از کنار ادعاهای غیر علمی و کینه جویانه با سکوت عبور کند. استاد معتضد می گوید تا آنجایی که خودش هدف حملات بوده، نیازی به دفاع و پاسخگویی ندیده است اما حالا که به بهانه همکاری او با سریال معمای شاه، این مجموعه مورد هجوم قرار گرفته لازم است نکاتی را مطرح کند.
خسرو معتضد در گفت و گو با خبرنگار دولت بهار با بیان اینکه سریال معمای شاه حاصل تلاش 4 ساله 150 نفر از عوامل فنی و 1900 بازیگر و هنرور است، گفت: سریال معمای شاه واکنشی به هیچ یک از سریال ها و مستندهای پخش شده توسط شبکه های ماهواره ای نیست، بلکه این سریال مطابق برنامه ریزی صدا و سیما برای روایت تاریخ معاصر کشورمان ساخته شده است. تا امروز سریال های تاریخی زیادی ساخته شده و به حوادث دوره قاجار از جمله جنگ های ایران و روس در قرن 19 میلادی، وقایع دوران ناصرالدین شاه، دوره امیر کبیر، وقایع بعد از مشروطه، اواخر قاجاریه و احمد شاه و دوره پهلوی پرداخته شده است و سریال معمای شاه نیز در همین سیر قرار دارد.
وی با اشاره به اینکه از سیاه ترین ادوار ترکیه، دوره حکمرانی عثمانی هاست، اظهارکرد: دولت عثمانی یک دولت ستمگر و زورگو بود و امثال سلطان سلیم، سلطان سلیمان، سلطان مراد، سلطان احمد و سلطان محمد بارها به کشور ما تجاوز کردند و هر بار ایرانی ها در نبردهایی جانانه از پس آن ها بر آمدند. به خصوص سلطان سلیم و سلطان سلیمان با خفت از ایران رانده شدند. در دوران ضعف صفویه بعد از مرگ شاه طهماسب، عثمانی ها توانستند برای مدت 18 سال آذربایجان را از ایران جدا کنند تا اینکه در زمان شاه عباس صفوی دولت ایران دوباره قدرتمند شد. شاه عباس ابتدا ازبک ها را که خراسان را اشغال کرده بودند از خاک ایران بیرون کرد و سپس عثمانی ها را از تبریز و پرتغالی ها واسپانیایی ها را از جنوب ایران راند. با توجه به تحریف تاریخ توسط سریال های ترکیه ای، این ها از جمله مقاطع تاریخی است که می تواند دستمایه ساخت سریال و مجموعه های تلویزیونی باشد.
ماجرای همکاری با معمای شاهمورخ برجسته کشورمان درباره همکاری اش با سریال معمای شاه، خاطرنشان کرد: نویسنده و کارگردان این سریال آقای محمد رضا ورزی است که مطالعات تاریخی زیادی دارد. سریال معمای شاه زیر نظر آقای دکتر موسی حقانی رئیس موسسه مطالعات تاریخ معاصر انجام شده و ایشان یکی از محققین برجسته در این حوزه است. آقای محمد رضا ورزی از آنجایی که وسواس زیادی برای روایت درست تاریخ با همه جزئیات دارد، به توصیه آقای حقانی به سراغ من آمد تا درباره جزئیات حوادث تاریخی به این سریال کمک کنم.
وی افزود: مسائل فرعی روایت شده در این سریال مانند حادثه 30 تیر، 28 مرداد و سوم شهریور و نیز مسائل جزئی تری مانند لباس پاسبان ها، اسلحه سربازان و ... بر عهده من بوده و کارشناسی فنی این امور را انجام داده ام و مسئولیت پاسخگویی در قبال این موارد بر عهده اینجانب است.
علت دشمنی رسول جعفریان با خودم را نمی دانم استاد معتضد با بیان اینکه هیچگاه در قبال اتهام زنی های که شخص خودم را هدف گرفته بود، از خودم دفاع نکردم اما امروز می بینم که به بهانه دشمنی با من به سریال معمای شاه حمله می شود، گفت: علت دشمنی رسول جعفریان با خودم را نمی دانم البته اهمیتی هم برای او قائل نیستم. آقای رسول جعفریان همواره پست های حکومتی زیادی در اختیار داشته و زندگی مرفهی دارد اما با این وجود به نظر می رسد اوقات بیکاری زیادی دارد که صرف اتهام زنی های بی مورد به افراد کند. وی سه سال قبل یک به اصطلاح افشاگری انجام داد و گفت خسرو معتضد زمانی که کارمند وزارات اطلاعات و جهانگیری بوده در سال 50 مقاله ای در مدح شاه نوشته است.
روزنامه نگار قدیمی کشورمان در باره ماجرای این مقاله گفت: من در سال 1338 روزنامه نگاری را آغاز کردم و یک سال پیش از آن در حالی که دانش آموز دبیرستانی بودم در رادیو مشغول به کار شدم. همکاری ام با رادیو تلویزیون همواره به صورت قراردادی بود و مدت کوتاهی در سال 43 کارمند پیمانی شدم اما رها کردم و به وزارت بهداری رفتم و در بخش تبلیغات بهداشت مشغول به کار شد و تا سطح رئیس اداره پیش رفتم.
خسرو معتضد افزود: در آن زمان به مناسبت جشن های کذایی شاهنشاهی تمام دستگاه ها از جمله ارتش، وزارت اطلاعات و جهانگردی و دانشگاه ها مجبور به همکاری در این زمینه بودند. من در روزنامه ای که به صورت ضمیمه روزنامه های کیهان و اطلاعات منتشر می شد و سردبیر آن ایرج نقوی بود، سلسله مقالاتی درباره تاریخ سامانیان، سلوکیان و تاریخ 500 مورخی که به ایران پرداخته بودند، نوشتم. علاوه بر این مقاله ای هم درباره کوروش نوشتم که سردبیر روزنامه بنا به دلایلی چند سطری به آن اضافه کرد و این همان مقاله مورد اشاره آقای جعفریان است.
پیشگویی شوم، راز 71 سالهمورخ برجسته تاریخ معاصر با بیان اینکه در آن زمان جوانی 29 ساله بودم، خاطرنشان کرد: من در سال 44 کتابی نوشتم به نام "پیشگویی شوم، راز 71 ساله" درباره قتل ناصرالدین شاه. محمد علی میرزا درباره ناصر الدین شاه پیش بینی کرده بود که ممکن است در 50 سالگی سلطنتش کشته شود. در این کتاب جریانات مربوط به ناصرالدین شاه را نوشتم و کتابی معمولی بود. انتشار این کتاب مواجه شد با روز 22 فروردین یعنی یک روز پس از تیراندازی به شاه. در نتیجه ساواک به تصور اینکه من در جریان تیراندازی به شاه قرار داشتم، مورد بازجویی ام قرار داد و با حمله به انتشارات همه کتاب های چاپ شده را سوزاند. من به ساواک گفتم که فقط یک مورخ هستم و اطلاعی از تیراندازی به شاه ندارم و این همزمانی کاملا اتفاقی است. ساواک بالاخره نتوانست ارتباط بین این کتاب و تیراندازی به شاه را ثابت کند اما از آنجا روی من بسیار حساس شدند. در آن مقطع کتاب هایی چون بردار کردن شیخ فضل الله و کمیته مجازات را هم نوشتم.
وی افزود: سردبیر آن نشریه دولتی برای اینکه کمکی به من کرده باشد و بگوید کتاب معتضد درباره ناصرالدین شاه صرفا تاریخی بوده و حساسیت ساواک را نسبت به من کاهش دهد، چند سطر به مقاله من درباره کوروش اضافه کرد. در آن دوره همه اساتید تاریخ دانشگاه تهران مشغول استخراج تاریخ شاهنشاهی بودند چون تاریخ ایران بود و ربطی به پهلوی نداشت. همه می دانند که من قبل از انقلاب در رادیو و تلویزیون کار می کردم و از سال 39 روزنامه نگار بودم. روزنامه نگار بودن هم در دوران قبل از انقلاب یعنی یعنی پذیرش سانسور. من سردبیر مجله ترقی بودم و همه شماره های آن قبل از انتشار سانسور می شد با این وجود سه بار توقیف شد. در سال ترور منصور اولین کسی بودم که خبر ترور او را دادم چون وظیفه ام اگاه سازی مردم بود. حالا آقای جعفریان می گوید من مداح شاه بوده ام. من از آقای جعفریان می پرسم شما آن موقع کجا بودید؟ احتمالا یا به دنیا نیامده بودید یا آنقدر بچه بودید که خبری از وضعیت سانسور آن موقع نداشته باشید.
معتضد با بیان اینکه هر روز ساعت 13 از رادیو جوان درباره هخامنشیان صحبت می کنم، اظهارکرد: همیشه درباره تاریخ کهن ایران صحبت کرده و خواهم کرد زیرا اگر من به کوروش و تاریخ هخامنشیان نپردازم آدم های بی سواد و نادان در شبکه های ماهواره ای دروغ تحویل مردم می دهند. مردم باید دلایل قدرت و فراز و فرود و در نهایت اضمحلال هخامنشیان را بدانند. علت اینکه اسکندر 23 ساله همه ایران گرفت چیزی به جز فاسد شدن حکومت در اواخر دوره هخامنشیان نبود.
7 ردیف بالاتر از هاشمی رفسنجانیمورخ برجسته کشورمان به اشاره به ممنوع القلم شدنش پیش از انقلاب، خاطرنشان کرد: سند ساواک که خسرو معتضد را ممنوع القلم اعلام کرده، موجود است. جالب اینکه در این سند نام من 7 ردیف بالاتر از آقای هاشمی رفسنجانی و دوستانی چون آقای جلال الدین فارسی قرار دارد.
رسانه های معلوم الحال همراهان احمدی نژاد را می کوبندمعتضد ادامه داد: حملات از زمانی شروع شد که در دولت آقای احمدی نژاد کمیسیونی برای گرفتن غرامت جنگ جهانی دوم تشکیل شد و من مقاله ای در این باره نوشتم. مرتبا می گفتند معتضد رفیق آقای مشایی است و بد و بیراه می گفتند در حالی که من آقای مشایی را فقط دوباره دیدم آن هم درباره همین مساله غرامت. رسانه های معلوم الحال هر کسی را که همراه احمدی نژاد است می کوبند تا چیزی از آن باقی نماند. من در این مملکت قلم می زنم چون ایران را دوست دارم. این مملکت مظلوم است و مورد هجمه تبلیغاتی قرار دارد. من می نویسم تا اجازه ندهم مشتی ادم کوچک، محقر و خودفروش با تحریف و دروغ مردم را گیج کنند. هر کس در مملکت مورد توجه مردم واقع می شود او را می کوبند. وقتی در مجلس ترحیم مادر آقای احمدی نژاد شرکت کردم، گفتند چرا به آنجا رفتی؟ گفتم دلم خواست بروم، شما چه کار دارید؟ خیلی هم کار خوبی کردم.
بازگشت به رادیو به دستور رهبر انقلابوی با بیان اینکه تا امروز 150 جلد کتاب نوشته که اکثر آن ها توسط بخش خصوصی چاپ شده است، گفت: من یک محقق هستم نه یک چهره سیاسی و با نهادهای مختلف همکاری می کنم. به هیچ جناحی وابسته نیستم. اخیرا 3 جلد کتاب برای وزارت دفاع، 2 جلد کتاب برای نیروی زمینی و 10 جلد کتاب برای شرکت ملی نفت نوشته یا در دست تحریر دارم و به درخواست نهادهای مربوطه روی تاریخ یگان ویژه، آب و برق و صنعت پتروشیمی هم در حال کار هستم. کار من مطالعه و تحقیق است و زمان انقلاب بازنشسته شدم و بازگشتم به رادیو به دستور مقام معظم رهبری بود.
اصرارشان بر این است که همه باید به اردوگاه آقای روحانی بروندمورخ برجسته کشورمان با بیان اینکه کینه ها و قساوت ها ناشی از مشاهده لطف و محبت مردم است، گفت: برنامه پلی به گذشته که بسیار پر بیننده بود پس از 8 سال در نتیجه همین قساوت ورزی ها متوقف شد اما محبت مردم متوقف نمی شود. من حاضرم همین الان با آقای جعفریان برویم بین مردم و واکنش آن ها را بسنجیم. اصرارشان بر این است که همه باید به اردوگاه آقای روحانی بروند اما من تمایلی ندارم. گناه من این است که کنار احمدی نژاد هستم و می مانم چون احمدی نژاد تاریخ را دوست دارد و از آن استفاده می کند. آقایان توقع دارند من مثل خودشان ابن الوقت باشم. رسانه های معلوم الحال می خواهند مملکت را تهی کنند و کاری کنند که همه با آسودگی خاطر کنار بکشند تا مملکت دست آدم های بی سواد و بی عرضه باشد.
کد خبر: ۷۷۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۳۰
وزیر اطلاعات: ترجیح میدهیم دست افراد را برای زمین نخوردن بگیریم نه این که زمین بخورند و سپس مچ آنها را بگیریم
کد خبر: ۶۵۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۷
عباس عبدی میگوید: به نظرم آقای هاشمی اگر مخالف بازداشت من بود، هم از ماجرا مطلع میشد و هم حتماً جلوی این کار را میگرفت البته شاید بگویند مطلع نبودند که این خیلی بدتر است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
عباس عبدی عضو در گفتوگویی با نشریه اصلاحطلب اندیشه پویا مباحث مختلفی را درباره تسخیر سفارت آمریکا، زندانی شدن در دوران ریاستجمهوری هاشمی، وقایع دولت خاتمی، انتخابات سال 84 و نیز روی کار آمدن دولت روحانی مطرح کرد که بخشهایی از این مصاحبه در ادامه میآید:*شاید این یک خوش خیالی است که برخی فکر میکنند همه مشکلات ما به دلیل نداشتن رابطه با آمریکاست همچنان که عدهای هم در مقابل این ذهنیت فکر میکنند همه بدبختی ما از وجود احتمالی چنین رابطهای است.*در موضوع تسخیر سفارت آمریکا باید چه کسی گرفته میشد؟ کارتر؟ کسی که در سفارت آنها کار میکند مثل همان سرباز جنگی است و در گروگانگیری هم همان اتفاقی میافتد که در جنگ.*آنهایی که امروز میگویند مخالفیم جدی نگیرید، آقای دکتر یزدی که در آن زمان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی بود و منطقاً باید به لحاظ حرفهاش با این کار مخالفت میکرد مدعی است من اولین کسی بودم که زنگ زدم و از این کار (تسخیر سفارت آمریکا) حمایت کردم. ولی الآن میگوید مخالفم.*آن کسی که مخالف تسخیر سفارت بود هم باید توضیح دهد که چرا نتوانسته در عقلانیت جمعی تأثیر بگذارد، من در ماجرای تسخیر سفارت اگر هم تقصیری قائل باشد برای کسانی قائلم که تجربه داشتند و در دولت بودند و بد عمل کردند نه برای دانشجویان.*در ماجرای تسخیر سفارت قدرت با مرحوم بازرگان بود، شما باید آن اتفاق را با 78 مقایسه کنید. مرحوم بازرگان تا حدی میشود معادل رئیس دولت اصلاحات، دانشجوها هم همین دانشجویان هستند و نیروهایی هم موافق دانشجویانند و نیروهایی مخالف. چنین چیزی نیست که هدف از تسخیر سفارت سقوط دولت بازرگان بوده باشد.
اشغال سفارت هنوز یک مسئله سیاسی روز است*یک دلیل که نمیتوان درباره اشغال سفارت بحث دقیق و بیطرفانه کرد این است که این موضوع به مقوله تاریخ تبدیل نشده و مسئله اشغال سفارت هنوز یک مسئله سیاسی روز است. به این دلیل نمیتوانید خیلی جدی به آن بپردازید.*کار در وزارت اطلاعات خیلی با روحیات من سازگار نبود، استعفاء هم ندادم و یک روز دیگر نرفتم خیلی افراد دیگر هم بیرون آمدند شاید من اولین نفر بودم که سال 64 بیرون آمد و اصلاً کسی پیگیری نکرد وقتی هم که به حسابداری نرفتم یعنی همه چیز تمام شده بود.*من در جنگ حضور نداشتم من کلاً به دلایل فیزیکی جنگ نرفتم، هم گوشم در صورت صدای زیاد کر میشود و هم معاف هستم، خصلت و روحیه نظامی هم ندارم. اول انقلاب زمانی که ترور زیاد بود مدتی اسلحه دستم بود اما خیلی زود کنار گذاشتم و فکر کردم اصلاً نمیتوانم از آن استفاده کنم و یکی دیگر را هدف بگیرم.*یکی از دلایل حذف آقای خوئینیها از مرکز تحقیقات استراتژیک این بود که شاید آقای هاشمی فکر میکرد که این مرکز کارش این است که سیاستهای برنامه اول را تئوریزه کند، یک بار جلسهای بود و مرکز نظری را به آقای هاشمی انتقال داد، ایشان برای کوچک کردن گفت که این حرفها ژورنالیستی است، مرکز تحقیقات و روزنامه سلام در ذهن آقای هاشمی یکی شده بود و دیگر ادامه دادن معنا نداشت.*مسئله آقای موسوی خوئینیها با آقای هاشمی به خاطر این بود که سروکله یک روزنامه منتقد به مدیرمسئولی ایشان به نام سلام پیدا شده بود من مشکلی با ماندنم (در مرکز تحقیقات) نداشتم، من آقای روحانی را هیچ وقت ندیدم فقط آقای مهاجرانی را جای من گذاشتند و من تبدیل شدن به یک پژوهشگر عادی تا اینکه سال 72 به زندان افتادم و فردایش آمده بودند و ماشین بردند بعد از زندان دوباره سر کار رفتم اما بعد از مدتی گفتند تسویه کن و من هم تسویه کردم.*مجلس سوم که تمام شد یک عده را بازداشت کردند به سلام هم کشیده شده بود و یکی را گرفتند این احتمال را میدادند که شاید اتفاقی بیفتد اما این اتفاق خیلی زودتر از تصورم رخ داد؛ معمولاً یادداشتهای سلام به نام نبود و نویسنده خاصی نداشت و به پای کل سلام نوشته میشد. شاید برخی بیشتر از «الو سلام»ها عصبانی میشدند.
بر اساس دستور وزارت اطلاعات فلاحیان بازداشت شدم*نهایتاً بر اساس دستور وزارت اطلاعات آقای فلاحیان بازداشت شدم. ربطش هم برمیگردد به بیماری آقای منتظری که برای درمان تهران آمده بودند و خبری که در سلام زده بود بعدش من را گرفتند من اساساً حکم بازداشت نداشتم.*من نمیخواهم انگیزه آقای هاشمی را بدانم اما حتماً وزارت اطلاعات قدرتی برای این اقدام داشت و بر همین اساس کارهایی کرده بود و برایش کف زده بودند.*به نظرم آقای هاشمی اگر مخالف بازداشت هم بود هم از ماجرا مطلع میشدند و هم حتماً جلوی این کار را میگرفت البته شاید بگویند که مطلع نبودند که این خیلی بدتراست. آقای هاشمی خودش میتوانست برخورد کند و توضیح بخواهد. دیوان عالی کشور نوشته که من سه روز بدون حکم بازداشت زندانی بودم.*سؤال: برخی منتقد شما و اکبر گنجی بودند و میگفتند با این مواجهه هاشمی را به اردوگاه راست هل میدهید؛ عبدی: آقای هاشمی اصلاً همانجا بود کسی نمیخواست ایشان را به آنجا بفرستد اتفاقاً کارهایی که شد ایشان را آورد این طرف و الا ایشان آن طرف بود.*اصلاً کسی آقای هاشمی را به آن طرف هل نداد آقای هاشمی بچه نیست که بتوانید ایشان را به این طرف و آن طرف هل دهید. مصاحبه ایشان با همشهری را در جریان انتخابات مجلس ششم خواندهاید؟ نزدیکان ایشان مثل آقای عطریانفر چقدر در آن دستکاری کرده بودند آخرش هم آنطور در آمده بود آخرش هم با دستکاری نتوانستند مواضع آن گفتوگو را جمع و جو کنند؛ آن نوع آمدن علیه این طرف بود نه علیه آن طرف، اصولاً سرلیست آنان بودند. شما موضع امروز ایشان را رها کنید. در چنان شرایطی چرا نباید انتقاد میشد.*سؤال: به نظر شما سال 92 آقای هاشمی با کاندیداتوری خود گرهای باز نکرد؟ عبدی: ایشان آمده بود که رد صلاحیت شود تا موج ایجاد شود؟ آقای هاشمی باید کسی باشد که رد صلاحیت شود؟ باید کارش به اینجا بکشند؟ موج به دلیل بیکفایتی و مشکلات دیگر ایجاد شد. این حرفها برای سیاست زده میشود نه برای تحلیل واقعی. آقای هاشمی اگر کنار رفته بود، اگر نمیرفت در مجمع تشخیص مصلحت بالای دست رئیسجمهور منتخب در سال 76 بنشیند در مواقعی که این مملکت گرفتار میشد میتوانست گره را باز کند.* آقای هاشمی صریحا نمیگوید نگاهم تغییر کرده است، هاشمی آن روز با هاشمی امروز فرق میکند من میتوانم از آن زمانش انتقاد کنم و برای امروزش کف بزنم.*اگر به سال 84 برگردیم به هیچ وجه برای ایجاد اجماع بر سر آقای هاشمی تلاش نمیکنم برای آنکه آن اجماع کمکی به حل مشکل نمیکند.*سؤال: چرا امروز آقای هاشمی در این موقعیت متفاوت از آن روز ایستاده است؟ عبدی: برای اینکه اصلاحطلبان بیخاصیت هستند. اصلاحطلبان اگر قوی بودند کسی به آقای هاشمی این حد که الآن هست کاری نداشت.*رفقای ما با اولین شکست شبیه لشکر شکستخورده شدند و به جای این که به گذشته برگردند با همدیگر دعوا کردند، شروع کردند علیه رئیس مجلس حرف زدن و این مسیر تا انتخابات 84 ادامه پیدا کرد. منشأ شکست 84 رفتن به کار غیر جبههای بود.*یکی از کارهای من این است که کلیشههای ذهنی را مورد سؤال قرار دهم. هر موقع میگفتید این کار را بکنید آن کار را نکنید، میگفتند سرمایه اجتماعیمان را نباید از طریق اقدامات مسالمتجویانه از دست بدهیم اما نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که بخش قابل توجهی از نیروهای رادیکال اینها خارج نرفتند بلکه زیر چتر ندا رفتند.*پس اینطور هم نیست که جریان اصلی در جامعه خواهان افزایش مطالبات رادیکال باشد. علت اینکه مطالبات رادیکال میشد این بود که میدیدند مطالباتشان در سطح 10 درصد انجام نمیشود و آن را در سطح 20 درصد و بیشتر مطرح میکردند اما اگر رئیسجمهور همان 10 درصد را به انجام میرساند. آنها هم همانجا میایستادند. در 92 زیر چتر یک نامزدی که عضو جامعه روحانیت و سخنران بیست و سوم تیر بود آمدند آیا کسی میگوید چرا این کار را کردهاید؟ با افتخار هم با این مشی حمایت میکنند.*انتخاب آقای روحانی قضیهاش فرق میکند به نظر من اصلاحطلبان بر حسب یک راهبرد مشخص به این نتیجه نرسیدهاند چون بخش قابل توجهی از اصلاحطلبان تا ساعت 4 بعد از ظهر روزی که ثبت نام تمام شد منتظر بودند کاندیدای خودشان نامزد شود.*اساساً کسانی که اینقدر مدعی هستند که میگویند ما بودیم که آوردیمش حالا هم باید مشارکت کنند اما کاری ندارم که آنها میخواهند سرمایهشان را پای روحانی بیاورند یا نیاورند اشکالی ندارد که نیاورند به شرطی که از تصمیمی که میگیرند دفاع کنند و به مردم توضیح دهند که مواضعشان چقدر در پیشرفت امور مؤثر است.*من معتقدم چیزی که اصلاحطلبان میدهند خیلی کمتر از دستاورد با ارزشی است که میتوانند بگیرند، همان چیزی را که دارند اگر به دولت کمک کنند به ازایش بیشتر گیرشان میآید و به اهدافشان نزدیک میشود.
اصلاحطلبان قدرتشان در جامعه تضعیف شده و توان بسیجیشان از بین رفته است*در شرایط کنونی اگر قالیباف هم رئیسجمهور میشد با اینکه در جناح مقابل است اما اگر همینطور مذاکرات 1+5 را پیش میبرد از او حمایت میکردم چون فارغ از دعواها معتقدم امروز مهمترین مسئله این است که تنشهای بینالمللیمان به خطر جنگ منتهی نشود. بنابراین میگویم که باید سرمایه سیاسی و اجتماعیمان را با احتیاط کامل پشت دولت قرار دهیم.*امروز اصلاحطلبان قدرتشان در جامعه تضعیف شده و توان بسیجیشان از بین رفته است. وقتی یک رئیسجمهوری به نام شما بالا آمده باشد متفاوتی است با زمانی که یک رئیسجمهور از دل اصولگرایان برآمده باشد؛ خارج از چارچوب موازنه قوا نباید حرف زد.
کد خبر: ۶۳۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۰
مجلس، وزارت اطلاعات را موظف به پاسخگویی به استعلامات دستگاههای اجرایی درباره شکایات مربوط به اشخاص حاضر در مشاغل حساس کرد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com-فارس: وزارت اطلاعات موظف به پاسخگویی به استعلامات دستگاههای اجرایی شد
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در ادامه نشست علنی صبح امروز پارلمان بررسی طرح نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس را ادامه دادند و ماده 4 این طرح با 121 رأی موافق، 5 رأی مخالف و 10 رأی ممتنع از مجموع 221 نماینده حاضر در صحن علنی به تصویب رساندند.
به موجب مصوبه مجلس، وزارت اطلاعات موظف شد نسبت به بررسی شکایات ذینفعان اقدامات لازم را به عمل آورد و ضمن اخذ دلایل، مستندات و توضیحات ذینفع، نظر خود را به فرد و یا مراجع قانونی درخواست کننده اعلام نماید.
کد خبر: ۶۳۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۰
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی صبح امروز (سهشنبه) پارلمان به درخواست تغییر دستور برای بررسی اولویتدار طرح «استانی شدن انتخابات مجلس» رأی مثبت دادند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی صبح امروز (سهشنبه) پارلمان به درخواست تغییر دستور برای بررسی اولویتدار طرح «استانی شدن انتخابات مجلس» رأی مثبت دادند. majlesوکلای ملت پس از استماع نظرات طراح، مخالف و موافق با بررسی اولویتدار طرح استانی شدن انتخابات مجلس در صحن علنی موافقت کردند.
بر اساس این گزارش، مهرداد لاهوتی نماینده مردم لنگرود در مجلس به عنوان یکی از متقاضیان درخواست تغییر دستور صحن علنی طی اظهاراتی با یادآوری اینکه انتخابات مجلس نزدیک است، این سؤال را مطرح کرد که باید این طرح برای انتخابات آتی تصویب شده و اجرایی شود؟ وی با بیان اینکه وزارت کشور باید تکلیف خود را در رابطه با انتخابات مجلس شورای اسلامی به عنوان مجری انتخابات بداند، اظهار داشت: نمایندگان به این نکته توجه کنند که اکنون بحث تغییر دستور مطرح است و قرار نیست ما وارد جزئیات شویم پس من تقاضامندم به تغییر دستور رأی دهیم آنگاه در کمیسیون جزئیات بررسی و کارشناسی خواهد شد.
در ادامه قاسم جعفری نماینده مردم بجنورد در مجلس شورای اسلامی در مخالفت با درخواست تغییر دستور، این سؤال را مطرح کرد که هدف از ارائه این طرح چه بوده است؟ وی در بیان اهداف طرح مذکور گفت: انگیزه طراحان خوب است زیرا میگویند مجلس باید در شرایطی قرار بگیرد که به قانونگذاری پرداخته و مشغول امور جزئی نشود که این مطالب دست است اما سؤالات اساسی در این بین وجود دارد.
نماینده مردم بجنورد در مجلس در ادامه گفت: وقتی شما انتخابات را استانی میکنید آیا به این اندیشیدهاید که افراد برای کسب رای استان چه کنند؟ آنهم در زمانی که در کشور ما احزاب با پایه مردمی و خواست عمومی وجود ندارد. جعفری اضافه کرد: علیرغم آنچه گفته میشود با استانی شدن انتخابات مجلس هزینه تبلیغات کاهش مییابد، اما باید بگوم هزینه تبلیغات بیشتر هم خواهد شد.
وی عدم توجه به مناطق محروم را یکی از مشکلات طرح استانی شدن انتخابات دانست و افزود: رابط بودن مجلس با مردم و انتقال دغدغههای عمومی به دولت یکی از ویژگیهای مجلس است به همین دلیل نباید طوری عمل کنیم که این ویژگی از خانه ملت گرفته شود؛ البته این موضوع را نیز باید بیان کنم که برداشت من این است که برخی نهادها مانند شورای عالی امنیت ملی و وزارت اطلاعات با این طرح مخالفند. در ادامه محمدقسیم عثمانی نماینده مردم بوکان در مجلس شورای اسلامی هم در موافقت با درخواست تغییر دستور صحن علنی مجلس گفت: اکنون جزئیات طرح مطرح نیست بلکه تغییر دستور مطرح شده است.
وی اضافه کرد: باید موضوع مربوط به انتخابات تعیین تکلیف شود تا فضا برای تمامی کسانی که میخواهند در این عرصه حضور داشته باشند فراهم شود. وی اضافه کرد: استانی شدن انتخابات باعث میشود نمایندگان بیشتر به نقش ملی و استانی خود بپردازند و از نگاه نقطهای برای کشور دور شوند. نماینده مردم بوکان در مجلس با تأکید بر اینکه نمایندگان مجلس باید به مسائل کل استان خود توجه کنند، تصریح کرد: طرح استانی شدن انتخابات باعث میشود فضای بررسی مطالبات ملی و استانی فراهم شود.
عثمانی همچنین استانی شدن انتخابات مجلس را عاملی دانست تا تمامی کسانی که قصد دارند در فضای انتخابات تلاش کنند از فضا آگاه شده و با آگاهی برای انتخابات برنامهریزی کننند.
کد خبر: ۶۲۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۱
دولت محترم که خود را در ماجرای علی مطهری دغدغهمند نشان داد لازم بود نسبت به جنایت فرودگاه جده که تبدیل به یک خشم عمومی در ایران از آلسعود شده است نیز واکنش نشان میداد تا از اتهام نگاه دوگانه و سیاسی به موضوعات اجتماعی مبرا شود. اگرچه ماجرای جنایت جده یک موضوع بینالمللی بوده و قطعا ابعاد مختلف این جنایت در هیچ چارچوبی قابل قیاس با واقعه شیراز نیست اما رئیسجمهور تمام دستگاههای امنیتی، اجرایی و اطلاعاتی را برای پیگیری ماجرای علی مطهری بسیج کرد.
سرویس سیاسی پایگاه 598 - بهزاد مهرکش/ همه را برای پیگیری ماجرای حمله به علی مطهری در شیراز بسیج کرده بودند. مسؤولان دولتی استان فارس هم که این موضوع را در صدر امور در دست اقدام خود گذاشته بودند. دولت تمام دستگاههای امنیتی کشور را به خط کرد تا مشخص شود چه کسانی بودند که در شیراز با علی مطهری زد و خورد کردند. استاندار به تهران فراخوانده شد.
به او هشدار داد که اگر ماجرا مشخص نشود باید از سمت خود استعفا دهد. وزارت اطلاعات و وزارت کشور با دستور مستقیم رئیسجمهور موظف به پیگیری ماجرا شدند. وزارت کشور کمیته ویژهای در این زمینه تشکیل داد و آن را برای بررسی بیشتر به شیراز اعزام کرد. در نهایت افراد شناسایی شدند و برخی از منابع خبر از صدور قرار برای آنها دادند.
به گزارش «وطن امروز»، همه این دستورات و اقدامات دولتی در یک بازه زمانی کوتاه رخ داد. عزم و اراده دولت برای پیگیری ماجرای درگیری این آقازاده برای همه آشکار شد. حامیان دولت از اینکه دولت آنها نسبت به این ماجرا حساسیت نشان داد؛ خرسند بودند اما آیا این حساسیت درباره سایر شهروندان هم وجود دارد؟ هنوز دولت و در راس آن شخص رئیس دولت نهتنها اقدام خاصی درباره تعرض 2 پلیس سعودی به 2 نوجوان زائر ایرانی در فرودگاه جده انجام نداده بلکه از اتخاذ موضعی حداقلی در اینباره نیز خودداری کرده است.
دولت محترم که خود را در ماجرای علی مطهری دغدغهمند نشان داد لازم بود نسبت به جنایت فرودگاه جده که تبدیل به یک خشم عمومی در ایران از آلسعود شده است نیز واکنش نشان میداد تا از اتهام نگاه دوگانه و سیاسی به موضوعات اجتماعی مبرا شود. اگرچه ماجرای جنایت جده یک موضوع بینالمللی بوده و قطعا ابعاد مختلف این جنایت در هیچ چارچوبی قابل قیاس با واقعه شیراز نیست اما رئیسجمهور تمام دستگاههای امنیتی، اجرایی و اطلاعاتی را برای پیگیری ماجرای علی مطهری بسیج کرد ولی جز واکنش معمول وزارت امور خارجه و توضیحات مبهم سازمان حج و زیارت، عملا دولت نسبت به این جنایت سعودیها موضع سکوت اتخاد کرده است. سکوت حسن روحانی و وزیر امور خارجه در این باره در حالی است که رؤسای دو قوه دیگر درباره هتکحرمت 2 نوجوان ایرانی موضع صریح گرفتند و رئیس قوه قضائیه خواستار اشد مجازات برای 2 پلیس سعودی شد. البته نگاهی به رفتار دولت یازدهم در دیگر موضوعات مشابه نیز این استاندارد دوگانه را تقویت میکند.
رفتار دولت و سخنرانی حسن روحانی درباره ماجرای اسیدپاشی اصفهان که بلافاصله دستاویزی برای روزنامههای زنجیرهای و البته رسانههای ضدانقلاب در حمله به قشر متدین جامعه و فریضه امر به معروف شد هنوز از یادها نرفته است اما در مقابل و در جریان ضرب و جرح جانباز کرمانی در نشست اصلاحطلبان کرمان، نهتنها شاهد اقدامی از سوی دولت نبودیم بلکه دولتیها و شخص رئیس دولت از اتخاذ موضع نیز در این ماجرا خودداری کردند. سکوت دولت در این ماجرا حتی با واکنش علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز مواجه شد و او صراحتا از وزیر کشور خواست این موضوع را نیز پیگیری کند اما آنچه اکنون مهم به نظر میرسد، بعد ملی و البته بینالمللی جنایت سعودیها در فرودگاه جده است.
عمل شنیع تعرض 2 پلیس سعودی به 2 نوجوان زائر ایرانی آن هم در کشوری که حاکمان آن خود را خادمالحرمین میدانند موضوعی نیست که در قالب مسائل حزبی و سیاسی به آن نگاه شود. ماجرای جده به عزت و شرف ملی ما مربوط میشود. فراگیر شدن خشم و نفرت عمومی در شبکههای مجازی، تشکیل کمپینهای تحریم عمره، حضور 100 هزار نفری مردم در بازی اخیر در ورزشگاه آزادی و کارناوال شادی مردم در پی پیروزی بر تیم سعودی و از همه مهمتر ورود قاطع مراجع عظام تقلید به این واقعه ناگوار، بهخوبی حاکی از جریحهدار شدن احساسات عمومی در ایران است.
در مقابل اما مشخص نیست چرا دولت یازدهم و البته رئیس محترم جمهوری و وزیر امور خارجه مصلحت را بر سکوت و صرفا یک واکنش حداقلی از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه دیدهاند. به هر حال این وقایع در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت خواهد شد. اکنون که امسال همدلی و همزبانی دولت و ملت نام نهاده شده است، لازم به نظر میرسد دولت محترم در اعلام انزجار نسبت به هتکحرمت 2 نوجوان ایرانی توسط ماموران سعودی، خود را همدل و همزبان با ملت کرده و واکنش صریح نشان داده و اقدام قاطعی صورت دهد. در این گزارش اقدامات دولت در قبال پرونده علی مطهری و پرونده ملی و بینالمللی تجاوز در فرودگاه جده، از نظر میگذرد. قضاوت در اینباره برعهده مخاطبان خواهد بود.
کد خبر: ۶۱۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۲
درپی اظهارات منتشره در برخی رسانه های داخلی مبنی بر شکایت و پس گرفتن گزارش این وزارتخانه در خصوص فعالیت های متهم " م.ه " در کشور انگلیس نزد مرجع قضائی روابط عمومی وزارت اطلاعات با صدور بیانیه ای این اظهارات را تکذیب کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت متن این اطلاعیه به شرح ذیل است:بسم الله الرحمن الرحیماطلاعیهبه این وسیله اظهارات منتشره در برخی رسانه های داخلی مبنی بر شکایت و پس گرفتن گزارش وزارت اطلاعات در خصوص فعالیت های متهم " م.ه " در کشور انگلیس نزد مرجع قضائی تکذیب می گردد.شایان ذکر است در تاریخ بیست وشش و بیست وهفتم اسفند ماه سال جاری اظهاراتی مبنی بر پس گرفتن گزارش وزارت اطلاعات در خصوص متهم " م.ه " در برخی رسانه ها منتشر شده که این وزارتخانه ضمن اعلام رسمی تکذیب محتوای این مندرجات ، اعلام می دارد قاضی محترم رسیدگی کننده به پرونده در مورد بخش هایی از کیفر خواست متهم سئوالاتی را از وزارت اطلاعات نموده و خواستار ارائه ی نظر کارشناسی این وزارتخانه گردیده بود که این وزارتخانه نیز بر اساس اسناد و مدارک موجود، نظر خود را پیرامون پرونده و سئوالات مزبور اعلام نمود.لذا افشای محتوای محرمانه ی سئوالات و پاسخ های پرونده ی قضایی مزبور، حق این وزارتخانه را برای پیگیری حقوقی انتساب مصادیق کذب محفوظ می دارد.روابط عمومی وزارت اطلاعات
کد خبر: ۵۹۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۸
با تصویب مجلس، در سال آینده زوج هاي مشمول دريافت وام ازدواج ميتوانند، به جاي دريافت وام به صورت نقدي، از تسهيلات فروش اقساطي برای هر یک از زوجین تا سقف ۱۰ میلیون تومان استفاده كنند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش خبرنگار مهر، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی صبح امروز و در ادامه بررسی بندهای درآمدی لایحه بودجه ۱۳۹۴ کل کشور، دو تبصره الحاقی ۱۰ و ۱۱ از تبصره ۲۰ لایحه را برای بررسی بیشتر به کمیسیون تلفیق ارجاع دادند و تبصره ۱۳ و بخشی از تبصره ۱۸ را به تصویب رساندند.
براساس تبصره الحاقي ۱۳ «زوج هاي مشمول دريافت وام ازدواج ميتوانند، به جاي دريافت وام به صورت نقدي، از تسهيلات فروش اقساطي استفاده كنند. تسهيلات مزبور توسط توليدكنندگان و فروشندگان متقاضي كه عرضهكننده كالاهاي بادوام داخلي هستند، ارائه ميشود و بانكها صرفاً پرداخت اقساط را تقبل ميکنند. بانكها و مؤسسات اعتباري موظفند با درخواست فروشنده پس از أخذ تضمينهاي لازم از زوجين، پرداخت اقساط را تقبل كنند.
خريدار موظف به پرداخت اقساط به بانك است و بانك عامل، پرداخت اقساط را در سررسيدهاي مذكور در قرارداد براي فروشنده (يا فروشندگان) تضمين ميكند. سقف تسهيلات فروش اقساطي كه بانك ها به موجب اين تبصره مكلف به تضمين پرداخت اقساط آن هستند، در سال ۱۳۹۴ براي هر يك از زوجين يكصد ميليون (۱۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ريال است» .
همچنین در تبصره الحاقي ۱۰ که به کمیسیون ارجاع شد، مقرر شده بود «مبلغ دو ميليارد دلار از صندوق توسعه ملي نزد يكي از بانكهاي عامل دولتي با تشخيص رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح جهت تقويت بنيه دفاعي – امنیتی سپردهگذاري ميشود تا حداقل معادل سقف مذكور تسهيلات ارزي در اختيار نيروهاي مسلح و وزارت اطلاعات قرار گيرد. نيروهاي مسلح استفاده كننده از تسهيلات مذكور و وزارت اطلاعات موظفند، در مدت زماني كه هيأت امناي صندوق مشخص ميكند، از محل تولیدات و خدمات صادراتی نسبت به بازپرداخت آن اقدام کنند» .
علی لاریجانی رئیس مجلس درهنگام بررسی این تبصره با بیان اینکه این قبیل تبصره ها فقط سر و صدا دارد و چیزی در عمل گیر بنیه دفاعی کشور نمی آید، خواستار ارجاع آن به کمیسیون تلفیق برای بررسی بیشتر شد.
همچنین در تبصره الحاقي ۱۱ نیز مقرر شده بود، «دولت مكلف است ۵۰ درصد تخفيف بهاي بليط هواپيما برای فرزندان، والدين و همسران شهدا و جانبازان ۲۵ درصد به بالا با اولويت نوبتدهي در كليه خطوط هواپيمايي را منظور كند».
اختصاص ۲ هزار میلیارد ریال برای کمک به زندانیان نیازمند
نمایندگان با بررسی تبصره الحاقی ۱۸ به عنوان آخرین تبصره و با حذف بخش ابتدایی آن، مقرر کردند «مبلغ دو هزار ميليارد ريال از منابع قرضالحسنه بانك ها در اختيار ستاد مردمي رسيدگي به امور ديه و كمك به زندانيان نيازمند قرار ميگيرد».
کد خبر: ۵۸۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۴
علی فلاحیان : فتوای من این بود که سوار پیکان شدن و در حال حاضر سوار پراید شد حرام است! چون این خودرو امنیت ندارد و در یک تصادف، همه سرنشینان را به کام مرگ می برد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
علی فلاحیان وزیر اطلاعات دوران سازندگی در گفتگو با هفته نامه پنجره در خصوص دوران فعالیت خود در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه گزینههای دیگر برای پست وزارت در دوران سازندگی چه کسانی بودند اظهار داشت: در آن موقع گزینه اول آقای هاشمی برای وزارت اطلاعات آقای روحانی بود ولی بر سر بودجه به شرایط دیگر نتوانست با هاشمی به توافق برسد.
وی همچنین در جایی دیگر ضمن انتقاد از کیفیت برخی از خودروهای داخلی و ورود به عرصه راه اندازی خط تولید خودرو گفت: در آن زمان بحث امنیت کشور وجود داشت و فتوای من این بود که سوار پیکان شدن و در حال حاضر سوار پراید شد حرام است! چون این خودرو امنیت ندارد و در یک تصادف، همه سرنشینان را به کام مرگ می برد و ضمنا هوا را نیز خیلی آلوده می کند.
کد خبر: ۵۷۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۶
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حجت الاسلام طائب رئیس قرارگاه بصیرتی عمار امروز در جمع سپاهیان استان خراسان رضوی با اشاره به هدف انقلاب در خصوص مقدمه سازی برای ظهور حضرت مهدی (عج) اظهار کرد: اینکه استکبار از اول انقلاب این ملت را رها نکرده است، به خاطر این است که امام فرمودند پرچم باید به دست صاحب اصلی خود برسد.
به گزارش انتخاب؛ وی با اشاره به دو مانع ظهور، افزود: اولین مانع این است که سر راه حضرت میدان مین است، ایشان تا بیاید با آتش نزدیک و دور دشمن شهید خواهد شد، دوم اینکه ایشان میخواهد دنیا را مدیریت کند و برای این مدیریت نیازمند نیروست و من معتقدم این حکومت فقط برای تربیت نیرو آمده است، این حکومت عامل ریزش ورویش است، اگر این حکومت نبود هم سره از ناسره مشخص نمیشد و هم ما کار یاد نمیگرفتیم.
طائب افزود: زمانی من گفتم دلیل اینکه اینقدر در کشور در جاهای مختلف دعوا داریم، به خاطر داشتن نیروی زیادی است. در زمان انتخابات همهی آن کسانی که نامزد شدند، از ولایتی گرفته تا غرضی و جلیلی و قالیباف، اگر پایشان به آمریکا میرسید، در آن کشور یک نفر مثل اینها گیر نمیآمد.
وی در ادامه سخنان قبل خود اظهار کرد: اگر امام زمان در مشهد ظهور میکرد ما هیچ مشکلی نداشتیم اما ظهور در مکه است و مکه امن نیست.
خدای متعال در حساسترین زمان عربستان را دچار تغییر مدیریت کرد
طائب افزود: البته تا دو ماه پیش دستور این آتش نزدیک با عبدالله پادشاه سابق عربستان بود، عبدالله واقعاً قدر بود و یک کلمه پرت و پلا نمیگفت و قوی اداره میکرد، مرگ عبدالله برای ما فرقی ندارد اما آنچه ما را خوشحال کرد، این است که عربستان در قله بحران سازی و در حالی که خودش در بحران قرار داشت، رئیسش عوض شد. بدترین کار در بحران، تعویض مدیریت است و خدای متعال در حساسترین زمان عربستان را دچار تغییر مدیریت کرد.
وی در خصوص پادشاه جدید عربستان گفت: به جای عبدالله، سلمان آمد که از لحاظ هوش درست نقطهی مقابل عبدالله است، سلمان آلزایمر دارد. میگفتند چندی پیش سلمان به نخست وزیر لیبی گفته حال برادر ما قذافی چه طور است؟!
رئیس قرارگاه عمار ادامه داد: خدا رو شکر آتش نزدیک تا حدودی حل شده است اما آتش دور را چه کنیم؟ اوبامای خبیث و پست فرمانده کل قوای آمریکاست و اختیار همه سلاحهای هسته ای در دستان اوست، تا حضرت ظهور کند، بعد از چند دقیقه مکه نابود میشود.
وی افزود: امام فرمود اگر میخواهید حضرت بیاید باید میدان مین را جمع کنید، ما روایت داریم وقتی حضرت بیاید سلاحها از کار میافتد اما کجا آمده است که این اتفاق با معجزه رخ میدهد؟
مهدی هاشمی حرفه ایست
طائب در ادامه در پاسخ به سؤال یکی از حضار در خصوص پس گرفتن شکایت از مهدی هاشمی از سوی وزارت اطلاعات ، گفت: مگر مهدی هاشمی را برای شکایت سازمان اطلاعات گرفته بودند؟ پرونده هاشمی سنگین تر از این حرفهاست منتهی چون این فرد حرفه ای بوده است ردی از خود باقی نگذاشته، مسئولین قضایی جرم را میدانند اما مدرک ندارند.
وی افزود: جرم مهدی هاشمی جهانی است و حتی ممکن است با بازجویی آن آمریکا یا ملکه انگلستان نیز مفتضح شوند، پرونده این فرد واقعاً خبیث است.
رئیس خبرگان به احتمال زیاد آیت الله شاهرودی است
رئیس قرارگاه عمار در پاسخ به سؤالی دیگر در خصوص ریاست مجلس خبرگان، اظهار کرد: ریاست مجلس خبرگان در دوره اخیر به احتمال زیاد به آقای شاهرودی خواهد رسید، در دوره بعد بستگی دارد انتخابات چگونه برگزار شود و چه کسانی بیایند اما پیش بینی من این است که دیگر رئیس مجلس خبرگان هاشمی رفسنجانی نخواهد شد مجلس خبرگان تهدید تغییر رهبری نداریم. ما در ایران کسی که بخواهد آقا را عوض کند نداریم. در این کشور اگر آقا از فیلتر مردم نگذرد، دیگران حتماً نمیگذرند.
وی ادامه داد: مردم در رهبری چند معیار میخواهند که آن معیارها در شرایط کنونی اکسیر اعظم است، کسی علم مطلق است و واقعا مانند جامعیت آقا در دنیا نداریم.یک نفر اینقدر قدرت دارد اما هیچ وقت از آن استفاده نمیکند. ما مثل این نداریم.
مشکل اساسی هاشمی این است که مسائل را دیر متوجه میشود
طائب گفت: بعضی میخواهند مجلس خبرگان را محدود کنند رهبری قرار دهند. یعنی جایی که رهبری حرفی بزند جو سازی کنند. هاشمی رفسنجانی اینطوری بود.
وی با بیان اینکه من هاشمی رفسنجانی را آدم بدی نمیدانم، گفت: مشکل اساسی هاشمی این است که مسائل را دیر متوجه میشود. یعنی صحبتی که الان نیاز است، ۱۰ سال بعد متوجه میشود.
رئیس قرارگاه عمار خاطرنشان کرد: آقای راشد یزدی تعریف میکرد وقتی در دور دوم نخست وزیری موسوی، آقا او را به مجلس معرفی نمیکرد، هاشمی رفسنجانی که رئیس مجلس بود برای این معرفی زیاد اصرار داشت اما آقا زیر بار نرفت. او در نهایت گفت شما خیلی به موسوی بدبین هستید که بعد رفتند از امام برگه ای گرفتند و آقا نیز امضا کردند و موسوی شد نخست وزیر. زمان گذشت تا دوران ریاست جمهوری هاشمی شد. آقای راشد یزدی میگفت من پیش آقا بودم که آقای هاشمی آمد. بعد از احوال پرسی آقای هاشمی گفت من بیست سال باید بدوم تا خرابکاریهای میر حسین را درست کنم. به آقا گفت شما میفهمیدی من نمیفهمیدم. این یک مشکل اساسی آقای هاشمی است که دیر متوجه می شود.
کد خبر: ۵۷۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۳
وزارت اطلاعات با انتشار اطلاعیه ای با بیان اینکه به تازگی برخی در فضای مجازی با انتشار مطالب کذب به نقل از وزیر اطلاعات درصدد تشویش اذهان عمومی هستندداعلام کرد که بیانیه ها و اظهارنظر سیدمحمود علوی فقط از طریق سایت وزارتخانه و رسانه های رسمی منتشر می شود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: وزارت اطلاعات چهارشنبه شب با انتشار اطلاعیه ای، با بیان اینکه به تازگی برخی در فضای مجازی با انتشار مطالب کذب به نقل از وزیر اطلاعات، درصدد تشویش اذهان عمومی هستند، اعلام کرد که بیانیه ها و اظهارنظر سیدمحمود علوی فقط از طریق سایت این وزارتخانه و رسانه های رسمی کشور منتشر می شود.
متن اطلاعیه وزارت اطلاعات به این شرح است:
به آگاهی ملت شریف ایران می رساند، متاسفانه به تازگی برخی افراد در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی با اهدافی که وزارت اطلاعات اشراف کافی بر آنها دارد، درصدد تشویش اذهان عمومی هستند.
در ادامه این اطلاعیه آمده است: به طور مثال در برخی از این شبکه ها، نقل قول هایی از سیدمحمود علوی وزیر اطلاعات مبنی بر «خروج مدیرعامل یکی از بانک های خصوصی از کشور» منتشر شده که از اساس کذب محض است.
وزارت اطلاعات وظیفه دارد با اقدامات اطلاعاتی و شناسایی، با تولید و منتشرکنندگان این شایعات که قصد برهم زدن فضای عمومی و امنیت کشور را دارند، به شدت برخورد کند و نتایج آن را به اطلاع مردم برساند.
این اطلاعیه افزود: بیانیه ها و اظهارنظر وزیر اطلاعات فقط از طریق سایت این وزارتخانه و رسانه های رسمی کشور منتشر می شود.
براساس این اطلاعیه، وزارت اطلاعات پیگیری قانونی انتشار اخبار نادرست و خلاف واقع را که موجب تشویق اذهان عمومی می شود، برای خود محفوظ می داند.
منبع/ایرنا
کد خبر: ۵۵۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
دانشکده وزارت اطلاعات شرایط عمومی و اختصاصی پذیرش دانشجو در این دانشکده را اعلام کرد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دانشکده اطلاعات در اطلاعیهای شرایط عمومی و اختصاصی پذیرش دانشجو در دوره کارشناسی این دانشکده را اعلام کرد.
متن این اطلاعیه به این شرح است؛
«باسمهتعالی
شرایط و ضوابط عمومی و اختصاصی پذیرش دانشجو در رشتههای تحصیلی مقطع کارشناسی دانشکده اطلاعات
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، برای تامین و تربیت بخشی از نیروی انسانی مورد نیاز خود، متناسب با مبانی و ارزشهای اسلامی، در دورهی کارشناسی پیوسته، از میان داوطلبان مرد واجد شرایط، برای تحصیل در دانشکده اطلاعات دانشجو میپذیرد. علاقمندان میتوانند در صورت احراز صلاحیتهای عمومی و اختصاصی مندرج در دفترچه ی آزمون و اطلاعیههای بعدی ، پس از ثبت نام و انتخاب رشته، و قبولی در آزمون اختصاصی دانشکده؛ آمادگی خود را برای طی مراحل گزینشی اعلام نمایند تا در صورت پذیرش نهایی، در رشتههای تحصیلی دانشکده اطلاعات مشغول به تحصیل شده و از مزایای دانشجویی و استخدام در وزارت اطلاعات نیز بهرهمند گردند.
همچنین داوطلبان باید:
۱- نسبت به انتخاب بنداعلام علاقهمندی به شرکت در گزینش رشتههای تحصیلی دانشکده اطلاعات مندرج در فرم تقاضانامهی اینترنتی ثبتنام آزمون سراسری سال۱۳۹۴، اقدام نمایند.
۲ - پس از اعلام نتایج اولیهی آزمون سراسری، کد رشتههای تحصیلی دانشکدهی اطلاعات را قبل از اولویت بیستم، در فرم انتخاب رشتهی اینترنتی درج نمایند.
شرایط و ضوابط عمومی:
۱- تابعیت جمهوری اسلامی ایران.
۲- تدین به دین مبین اسلام.
۳- اعتقاد و التزام عملی به ولایت مطلقه فقیه.
۴- اعتقاد والتزام عملی به قانون اساسی ونظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.
۵- عدم عضویت یا وابستگی به احزاب و گروههای سیاسی.
۶- نداشتن سوء پیشینه کیفری.
۷- برخورداری از سلامت و توانایی روانی و جسمی به تشخیص مراجع پزشکی وزارت اطلاعات .
شرایط اختصاصی:
۱- داشتن گواهینامه پایان دوره پیشدانشگاهی.
۲- حداقل معدل دیپلم برای داوطلبان گروههای آزمایشی ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی نمره ۱۵ میباشد.
۳- داوطلبان نباید در استخدام و متعهد به سازمان یا وزارت خانهای باشند.
۴- حداکثر سن برای داوطلبان ۲۳ سال تمام (متولدین ۱/۷/۱۳۷۱ به بعد) میباشد.
۵- احراز صلاحیت استخدامی برابر ضوابط گزینش وزارت اطلاعات .
امتیازات و تسهیلات:
۶- دانشجویان دانشکده اطلاعات پس از اتمام تحصیل و در صورت احراز صلاحیتهای علمی و گزینشی ، به استخدام وزارت اطلاعات در خواهند آمد.
۷- فارغ التحصیلان دانشکده اطلاعات، پس از اتمام تعهد خدمتی،کارت معافیت از خدمت سربازی دریافت خواهند نمود.
۸- دانشجویان در طول دوره تحصیل، از کمک هزینه تحصیلی و سایر امتیازات برخوردار خواهند بود.
۹- به دانشجویان مجرد واجد شرایط، خوابگاه دانشجویی تعلق خواهد گرفت.
۱۰- تحصیل در دانشکده اطلاعات بصورت تمام وقت و با بهرهگیری از امکانات آموزشی و کمک آموزشی پیشرفته و مناسب میباشد.
۱۱- دانشجویان مقطع کارشناسی در طول مدت تحصیل، یکی از زبانهای زنده دنیا را فرا گرفته و در امور فوق برنامه نیز شرکت داده خواهند شد.
۱۲- انصراف از تحصیل،پس از گزینش نهایی و اشتغال، خسارت مالی ناشی از گزینش و تحصیل را در پی خواهد داشت.
۱۳- به دانشجویان پس از فارغ التحصیلی و انجام تعهدات، گواهینامه کارشناسی مورد تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اعطاء میگردد.
توضیحات ضروری :
الف) داوطلبان گرامی توجه نمایند اعلام علاقمندی به شرکت در گزینش رشته های تحصیلی دانشکده اطلاعات، به منزله ثبتنام قطعی نبوده و متقاضیان می بایست علاوه بر علامت گذاری این بند، کد رشتههای تحصیلی دانشکده مزبور را قبل از اولویت بیستم خود در فرم انتخاب رشته اینترنتی، درج نمایند.
ب) مشخصات و اطلاعات مربوط به ثبت نام و شرکت داوطلبان در گزینش رشتههای تحصیلی دانشکده اطلاعات،به صورت محرمانه نزد سازمان سنجش آموزش کشور محفوظ بوده و فقط در اختیار دانشکده اطلاعات قرار خواهد گرفت.
جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص دانشکده اطلاعات به سایت وزارت اطلاعات به نشانی www.vaja.ir مراجعه کنید..
منبع/مهر
کد خبر: ۵۴۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸
براساس آمارها، در حدود یکمیلیون ایرانی در آمریکا سکونت دارند. از این تعداد چند نفر موفق به ورود به ردههای بالا در ادارات دولتی آمریکا شدهاند؟ بالاترین جایگاهی که یک ایرانی در دولت آمریکا کسب کرده است متعلق به کیست؟ در این گزارش با مقامات ایرانی دولت آمریکا بیشتر آشنا میشوید.گروه گزارش ویژه مشرق - چندی قبل خبر انتصاب یک ایرانی به عنوان معاون امور بینالملل وزارت خزانهداری آمریکا منتشر شد. رامین طلوعی، شهروند آمریکایی ایرانیالاصلی است که به این سمت برگزیده شد. به همین بهانه، نگاهی به ایرانیان حاضر در مناصب مهم دولتی و فدرال در آمریکا خواهیم داشت.
روایات مختلفی از تعداد ایرانیان مقیم آمریکا وجود دارد که هیچکدام معتبر نیست. چرا که بسیاری از ایرانیان هنوز ایرانی بودن خود را اعلام نکردهاند. اما نزدیکترین تخمین غیر رسمی را میتوان برآورد "دفتر حفاظت منافع ایران" در واشنگتن دی سی دانست که این تعداد را 900 هزار نفر بر اساس گذرنامههای موجود اعلام کرده است. در هر حال، از این جمعیت تنها 12 نفر موفق به ورود حائز اهمیت به دستگاه سیاسی آمریکا شدهاند که در این گزارش به معرفی آنها میپردازیم.
گلی عامری (Goli Ameri)"گلی یزدی" متولد 4 مهر 1335 (26 سپتامبر 1956) در تهران است. او سیاستمدار و تاجر ایرانی مقیم آمریکا است. در پرتلند ایالت اورگن آمریکا زندگی میکند و دو فرزند دارد. او بنیانگذار و رییس اجرایی شرکت "مشارکت جهانی" (Global Engagement) است که هدف آن تقویت علائق و اهداف مشترک میان آمریکا و دیگر کشورهای جهان است. وی، معاون دبیر کل سابق دفتر ارزشهای انسانی و دیپلماسی صلیب سرخ و هلال احمر و مدیر کل سابق (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا بوده است. در سال 2004، به عنوان یک جمهوریخواه وارد مجلس نمایندگان آمریکا شد؛ در دوره جورج دابلیو بوش، به عنوان یکی از اعضای هیات سه نفرهٔ آمریکا در شصت و یکمین نشست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد حضور داشت و سپس به عنوان نماینده امریکا در سازمان ملل متحد تا 26 می 2006 فعالیت کرد.عالیتها و افتخاراتاو صاحب بیش از 50 مقاله و گزارش در زمینه بازار ارتباطات و دارای اعتبار و شهرت در مجلات و روزنامههای معتبری چون Telephony، The Oregonian, The Seattle Times, The San Jose Mercury News، و Internet Week است. شرکت او موسوم به eTinium آنقدر در کار خود موفق بود که چندین مرتبه بعنوان سخنران به کنفرانسهای صنعتی جهان دعوت شد. علاوه بر این، در ردههای دانشگاهی به عنوان نماینده یا هماهنگ کننده فعالیتهای بسیاری داشت. عامری، به زبانهای انگلیسی و فرانسه تسلط کامل داشته و با اسپانیایی نیز آشنایی دارد.
در اکتبر 2007، به خاطر تلاشهایش در سازمان ملل و فعالیتهای مستمرش در هیئت مشاور برنامه "آموزش ملی رهبری زنان" از سوی مجله "زنان شمال غرب" در لیست یکصد زن قدرتمند آمریکا قرار گرفت. همچنین در 11 می 2008، موفق به کسب جایزه "مدال افتخار جزیره الیس" که به 100 فرد موفق غیر بومی آمریکا اعطا میشود شد. او در سال 2012 به عضویت هیئت امناء سازمان خصوصی "خانه آزادی" در آمد. در روز 4 جولای 2012، روزنامه نیویورک تایمز به انتخاب عامری در لیست منتشره "موسسه کارنگی" بعنوان "مهاجرین افتخارآور آمریکا" اشاره کرد.
مبارزات انتخاباتیسال 2004 اما سال مبارزات انتخاباتی عامری در منطقه خود برای ورود به مجلس نمایندگان بود. او با شکست "تیم فیلیپس" (Tim Phillips) اعتدالگرا که یک بازرگان کوچک بود و شکست "جیسون مشل" (Jason Meshell) محافظهکار به عنوان نامزد نهایی حزب جمهوریخواه اورگن وارد فاز رقابت با "دیوید وو" (David Wu) دموکرات شد. عامری، استاد جمعآوری کمک مالی است. به همین دلیل، توجه مقامات واشنگتننشین به او جلب شد. او آنقدر در مرکز توجه قرار گرفت، که از وی به عنوان مورد بحثترین و قویترین نامزد انتخاباتی مجلس نمایندگان در سال 2004 یاد میشد.
رقابت وی با وو زمانی به چالش بزرگ کشیده شد که بحث تجاوز جنسی وو در دوران دانشگاه به یکی از همکلاسیهایش، در رسانهها مطرح شد. در ابتدا، عامری خواهان ورود و دامان زدن به این بحث نبود، اما در مراحل اخر رقابت این بحث را پر رنگ کرد. سرانجام، وو با کسب اراء 58 درصد نسبت 38 درصد عامری وی را شکست داد. اما قصه به اینجا ختم نشد؛ این وو بود که در سال 2011 که فضاحت تعرض جنسی وی به یکی از دختران کمپین تبلیغاتیاش علنی شد، مجبور به استعفا گردید.
دوران فعالیت در سازمان مللدانش و تخصص عامری در زمینه ارتباطات موجب موفقیت او در سامان ملل متحد شد. در تابستان 2005، جورج دابلیو بوش گلی عامری را به عنوان نماینده دائم امریکا در سازمان ملل برگزید. او با تسلط بر تکنولوژی نوین و طرح دولت اینترنتی در زمینه اصلاح سیستم مدیریتی سازمان ملل و شکلگیری شواری حقوق بشر موفقیت بسیاری را کسب کرد. مجلس سنا نیز به دلیل فعالیتهای وی دوره نمایندگی وی در سازمان ملل را تا 26 می 2006 تمدید کرد.
او در کنفرانسهای مختلف در مورد موضوعات دموکراسی و حقوقبشری سخنرانیهایی داشته است که میتوان مهمترین آنها را "بحران ایران: مسئله فرا قارهای" اشاره کرد.
فعالیت در وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکادر 15 نوامبر 2007، جورج دابلیو بوش وی را به عنوان نامزد احراز پست مدیر کل (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا به مجلس سنا معرفی کرد. وظیفه وی، اشاعه دیپلماسی عمومی امریکا به دیگر نقاط جهان بود. مجلس سنا در روز 13 مارس 2008 صلاحیت وی را تایید کرد. عامری، به منظور انجام ماموریتهای خود به کشورهای مختلف سفر کرد. در اولین سفر خود در می 2008 به امارات متحده عربی و قطر سفر کرد تا سیاستهای آموزشی و فرهنگی آمریکا در آن کشورها را توسعه بخشد. سفر دوم او به برزیل بود. در همان ماه می، وی در "برزیلیا" با فرناندو حداد -وزیر آموزش برزیل دیدار کرد. در این دیدار او قول مساعدت یک میلیون دلاری به سیستم آموزشی برزیل را داد. در ماه ژوئن 2008، به جمهوری آذربایجان سفر کرد که طی آن به "میسیر مردانف" -وزیر آموزش این کشور- اطمینان داد که پذیرش سالیانه دانشجویان آذربایجانی در آمریکا را افزایش خواهد داد. در جولای 2008، به اندونزی سفر کرد و با "فصلی جلال" -مدیر کل آموزش عالی وزارت آموزش اندونزی- دیدار کرد. در سپتامبر 2008، به چین و ویتنام سفر کرد. در سفر به چین با تنی چند از مقامات آموزشی و فرهنگی این کشور دیدار کرد و در ویتنام اقدام به تاسیس دفتر مشاوره آموزشی نمود. دوره مدیریت وی در تاریخ 20 ژانویه 2009 همزمان با به پایان رسیدن دولت بوش، به اتمام رسید.
سیروس امیر مکری (Cyrus Amir-Mokri)"سیروس امیر مکری" متولد 1334 تهران است. او پس از انقلاب به همراه خانواده خود در سال 1981 به آمریکا مهاجرت کرد. وی در سال 1986 از دانشگاه هاروارد در رشته زیست شیمی فارغ التحصیل شد. سپس در رشته تاریخ در دانشگاه شیکاگو با گرایش تاریخ مدرن خاورمیانه ادامه تحصیل داد. او کمک هزینه تحصیلی سال پایاننامه خود را از "بنیاد ملون" (Mellon Foundation) دریافت کرد. پایان نامه دکترای وی در مورد تاریخ مشروطه ایران بود. سرانجام وی موفق به اخذ مدرک دکترای تاریخ و همزمان با آن، کارشناسی از دانشگاه شیکاگو شد.بالاترین منصب دست یافته امیر مکری، معاونت وزیر در موسسات مالی وزارت خزانهداری آمریکا بوده است. او همچنین مشاور ارشد رییس "کمیسیون تجارت کالا" و از اصلیترین افراد در تصویب قانون "داد فرانک" (Dodd-Frank) - که حقوق مصرف کننده و اصلاحات وال استریت را در بر داشت- بود. همچنین به عنوان نماینده کمیسیون در "شورای نظارت ثبات مالی" فعالیت کرده است. از دیگر منصبهای وی، منشیگری قاضی "بروس ام. سیلا" (Bruce M. Selya) در دادگاه تجدیدنظر است.
مکری قبل از اینکه وارد دستگاه دیپلماسی امریکا بشود، در موسسات حقوقی Skadden, Arps, Slate, Meagher & Flom LLP به عنوان سهامدار فعالیت داشت. او معمولا وکالت پروندههای پیچیده تجاری را بر عهده گرفته است. او هم به "مدال افتحار جزیره الیس" که مختص غیربومیان موفق آمریکا میباشد، دست یافته است.
هوشنگ انصاری (Houshang Ansari)"هوشنگ مستمند شیرازی" معروف به هوشنگ انصاری متولد 1305 اهواز است. این سرمایهدار ایرانی به مدت 18 سال در دوره پهلوی دوم فعالیت سیاسی و تجاری داشت. از مناصب وی در آن دوره میتوان به معاونت فنی وزارت بازرگانی، سفیر ویژه در کشورهای آفریقایی، و سفیر ایران در پاکستان و سیلان اشاره کرد. وی در دولت امیر عباس هویدا به وزارت اطلاعات و جهانگردی و اقتصاد رسید، و در دولت آموزگار وزیر دارایی و وزیر اقتصاد بود.
انصاری در سال 1933 از طریق "عباس آرام" -سفیر وقت ایران در آمریکا- با مریم پناهی آشنا شد و ازدواج کرد. از فعالیتهای وی در دورانی که سفیر ایران در آمریکا بود میتوان به مجاب کردن محمدرضا شاه برای کمکهای میلیون دلاری به کشورهای دیگر و امضاء قرارداد با "هنری کیسینجر" -وزیر امورخارجه وقت آمریکا- برای احداث 8 نیروگاه هستهای اشاره کرد.
در دهه ،1970 سازمان سیا در گزارشی هوشنگ انصاری را یکی از 17 نفر "حلقه درونی" محمدرضا شاه خواند و وی را یکی از 2 گزینه شاه برای جایگزینی هویدا نامید. وی، با تاسیس حزب رستاخیز به عنوان رهبر "جناح سازنده" این حزب از سوی شاه انتخاب شد. این جناح، رقیب "جناح پیشرو" به رهبری جمشید آموزگار بود. بسیاری از حامیان انصاری از کسانی بودند که از انتخاب آموزگار به عنوان رهبر جناح پیشرو و حزب رستاخیز رضایت نداشتند. "عباس میلانی" -مورخ معاصر ضدانقلاب- در کتاب خود به نقل از مریم پناهی -که در سالهای بعد از انصاری طلاق گرفت- آورده که "یکی از دو اشتباه بزرگ شاه انتخاب نکردن هوشنگ بعنوان رهبر حزب رستاخیز بود و یکی از قویترین علل وقوع انقلاب 57 را میتوان همین امر دانست".انصاری که از ثروتمندان تاریخ ایران محسوب میگردد، پس از عدم توفیق شرکت معروف خود به نام "فخر ایران" آن را به دولت شاه فروخت. وی در سال 1356 به ریاست شرکت ملی نفت ایران برگزیده شد اما در سال 1357 همزمان با کوبیده شدن بر طبل انقلاب به بهانه درمان ناخوشی خود، برای همیشه به خارج از ایران عزیمت کرد. او که با ثروت هنگفتی پای به خاک آمریکا گذاشت در سال 1986، رسما شهروندی آمریکا را گرفت و مدیریت شرکت National Oilwell Varco را بر عهده گرفت اما بعدها از آن استعفا داد. انصاری هم اکنون مدیر عامل شرکت Stewart & Stevenson LLC است و صاحب هلدینگ بزرگ "گروه پارمان" (Parman Group) در هیوستن است. این هلدینگ دارای چند شرکت با زمینه فعالیت تجارت بینالمللی، ساخت و ساز، تولید وسایل رفاهی، تولید منسوجات، و تولید تجهیزات صنعت نفت است.
انصاری که به عنوان دوست قدیمی کیسینجر و شریک تجاری وی از جمهوریخواهان جانفدای آمریکا محسوب میگردد، در تاسیس چندین موسسه و نهاد آموزشی و پزشکی نقش اساسی داشته است که از آن دست میتوان به "دانشگاه سن مارتین" و موسسه "جیمز بیکر" اشاره کرد.
هماکنون انصاری در هیوستون زندگی میکند و گرایش سیاسی جمهوریخواه دارد. او از اصلیترین افراد در بنیانگذاری موسسه جیمز بیکر تگزاس است. همچنین بخش ذخایر اسلامی موزه هنرهای عالی هیوستن تا حد بسیاری مدیون سرمایه و حمایت انصاری و همسرش است. اما وی در سال 2004 با یک اقدام چشمگیر و سیاستمدارانه، 15 میلیون دلار جهت پیشبرد امور "مرکز پژوهشهای سلولهای بنیادین" به دانشگاه "کرنل" اهدا کرد.
او که هم اکنون یکی از افراد هیئت مشاور تصمیمسازان "انجمن سیاست رسانهای آمریکا در خارج از مرزها" است، در فوریه 2014 از ورود کتاب "یک هزار سال کتاب ایرانی" به کنگره ملی امریکا حمایت بسیاری به عمل آورد.
این سرمایهدار و سیاستمدار کهنهکار ایرانی در سال 2003 موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" و جایزه "وودرو ویلسون" (Woodrow Wilson) شد. در سال 2004 انصاری و همسرش شهلا اقدام به کمک مالی برای پیشبرد پروژه سلولهای بنیادین دانشکده علوم پزشکی دانشگاه کرنل کردند و این دانشکده در مقام قدردانی از این عمل، اقدام به ساخت "مرکز سلولهای بنیادین انصاری" کرد. همچنین، در سال 2004 اقدام به تاسیس آکادمی آمریکایی دیپلماسی کرد که در طی 2 سال بسیاری از بحثها، مناظرات، سخنرانیها، و سمینارها در مورد سیاست خارجی امریکا در ان صورت گرفت. علاوه بر این، کلکسیون تصویری انصاری از تاریخ امریکا در سال 2004 در "کتابخانه جورج بوش" به نام او نامگذاری شد.
مایکل بنیامین (Michael Benjamin)نام کامل او "مایکل بنیامین بونهور" و متولد 1348 (1969) نیویورک از یک پدر یهودی ایرانی و مادر هندوراسی است. او سرمایهگذار شخصی شرکتهای اینترنتی محسوب میگردد. در سال 2004 به عنوان نامزد جمهوریخواه برای ورود به مجلس سنا تلاش کرد اما توفیقی به دست نیاورد.
پدر بنیامین در سال 1950 از تهران به آمریکا مهاجرت کرد. پس از تولد بنیامین، پدرش درخواست انتقال به شعبه بانک امریکایی هندوراس را داد و خانواده وی به آنجا عزیمت کرد. اما در سال 1971 پرو و در سال 1973 اکوادور در انتظار او و والدینش بود. او در اکوادور در "آکادمی امریکایی کوتوپاکسی" تحصیل کرد. مقاصد بعدی خانواده سال 1974 نیویورک، سال 1980 کلمبیا، سال 1982 مکزیک، و در سال 1987 گرینویچ بود. بالاخره او موفق به اخذ مدرک کارشناسی خود از دانشگاه نیویورک در رشته اقتصاد و ادبیات غرب شد و به عنوان معاون رییس بانک سرمایهگذاری ریچر و شرکا (Richter & Co.,) در منهتن مشغول به کار شد. وی تا قبل از سال 1997 که تجارت و سرمایهگذاری شخصی خود را شروع کند، در شرکت "بیمه عمر گاردین" هم فعالیت داشت.ر سال 1996، در حالی که فقط 25 سال داشت، در رقابتهای انتخاباتی کنگره ملی آمریکا از منطقه منهتن شرکت کرد اما با اینکه گوی رقابت را "جرولد ندلر" (Jerrold Nadler) دموکرات از وی ربود، مورد تحسین "نیویورک پست" و "رادولف دابلیو جیولیانی" واقع شد. رییس ستاد انتخاباتی وی "جان سی وایتهد" (John C. Whitehead) رییس شرکت "گلدمن ساکس و شرکا" و "بانک فدرال نیویورک" بود. وایتهد بعدها وارد شرکت و توسعه و نوسازی منهتن شد و وظیفه بازسازی برجهای مرکز تجارت جهانی پس از واقعه 11 سپتامبر را بر عهده گرفت.
مایکل، در ژانویه 2003 اعلام کرد که قصد ورود به مبارزات انتخاباتی سنا و رویارویی با حریف دموکرات خود "چاک شامر" (Chuck Schumer) را دارد. وقنی او 20 هزار را نفر را در کمپین خود به کار گرفت و 820 هزار دلار هزینه این کمپین کرد، توجه ناظران را به خود جلب نمود. اما علیرغم تلاش بسیار مایکل بنیامین محافظهکار و موفقیتهای وی در جلب نظر مردم، کمیته جمهوریخواهان منطقه اقدام به انتخاب "هاوارد میلز" (Howard Mills) اعتدالگرا به جای وی کردند. هر چند که بعدها میلز در رقابت با شامر شکست خورد.
اما کنار گذاشتن بنیامین موجب افشاگری وی علیه هیئت جمهوریخواهان منطقه و جورج پتکی (George Pataki) -فرماندار نیویورک- گردید. اما در نامهای علنی مقامات نیویورکی را به طراحی بازیهای پنهان و ناجوانمردانه سیاسی و زد و بندهای کثیف و غیرانسانی متهم کرد و علت کنار گذاشته شدن خود را وابسته نبودناش به آنها ابراز داشت. وعدههای انتخاباتی او شامل کاهش مالیات، جلوگیری از ولخرجیهای دولتی، تامین امنیت اجتماعی، حمایت از همه والدین در مدارس و نه فقط ثروتمندان، منع سقط جنین به جز در موارد اضطراری، اشتغال زایی و جلوگیری از دخالت دولت در امور اقتصادی مردم، دفاع از هویت ملی، و رویکرد جدی نسبت به محور شرارت شامل ایران، کره شمالی، وسوریه بود. او از حمله به عراق و قرار دادن ایران در لیست محور شرارت حمایت کامل به عمل آورد.
جمشید دلشاد (Jamshid "Jimmy" Delshad)جمشید دلشاد معروف به جیمی دلشاد متولد 1318 شیراز و یهودی است.در سال 1338 همراه با برادران خود به آمریکا مهاجرت نموده و در دانشگاه "نوردریج" کالیفرنیا در رشته علوم تحصیل کرد. دلشاد در سال 1338 به آمریکا مهاجرت کرد و در سال 1358 یک شرکت رایانهای را تاسیس کرد. بعدها در سال 1369 به عنوان رییس کنیسه "سینای" که بزرگترین کنیسه جهان است، انتخاب شد. او هم اکنون از کاریزما و نفوذ بسیاری در جامعه یهودیان آمریکا برخوردار است.او در سال 2003 وارد شورای شهر بورلی هیلز شد و در 27 مارس سال 2007 رسما به عنوان شهردار این شهر انتخاب گردید. دلشاد، تا مارس 2011 شهردار شهر بورلی هیلز بود. وی، اولین ایرانی و تنها شخصیت ایرانی است که شهرداری یک شهر در امریکا را عهدهدار شده است.
جیمی دلشاد پس ار پایان دوره تحصیل، فعالیت خود را در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ادامه داد و به مدت 7 سال در جایگاه یکی از مدیران اجرایی هیئت اموزشی آن دانشگاه تصمیمات مهمی را اتخاذ کرد. او در سال 1965 اقدام به تحصیل در رشته فنآوری انبارداری رایانهای کرد و در سال 1978 موفق شد که مستقلا در زمینه فعالیت خود را داشته باشد.
اما دلشاد در سال 1999 با انتخاب بعنوان رییس کنیسه "سینای"، شرکت رایانهای خود را به جهت کمک و مساعدت به جامعه یهودیان فروخت. او علت این عمل خود را وقف کامل خود به جامعه یهودیان و کشوری اعلام کرد که فرصت تجربه "زندگی آمریکایی" را به وی بخشیده است. جیمی اینچنین ابراز داشت: "من به عنوان یک تاجر و متخصص تکنولوژی با این عمل نه تنها قصد انتقال تجربه خود به سازمانهای یهودی غیرانتفاعی را دارم بلکه میخواهم مردم پیرامونی خود را به رویارویی با چالشهای جذاب و جدید زندگی دعوت کنم تا از این مجرا آنها مرا به عنوان یک الگوی موفق ببینندو تا به حدی با جامعه یهودیان آشنا شوند که خود را جزئی از ما ببینند".
وبسایت رسمی خود او جایی در معرفیاش اینچنین بیان میکند: "با آنکه او ایرانی است، اما آمریکا را کشور و بهشت خود دانسته و همیشه قدردان آن بوده است". وی وقتی در انتخابات 2003 شورای شهر پیروز شد، چنین گفت: "من با حس غرور ملی آمریکایی و افتخار به این مرز و بوم وارد شورای شهر شدم. من به این کشور که در حق من لطف کرد تا بتوانم از طریق ایجاد کار مساعد یک زندگی واقعی را تجربه کنم، همیشه بدهکارم".
جمشید دلشاد که علاقه عجیبی به جیمی بودن دارد اما نام فامیلی دلشاد را هنوز به عللی که روشن نکرده حفظ نموده است، 48 سال است که در لس انجلس و 18 سال است که در بورلی هیلز زندگی میکند. وی 38 سال است که با لانی گرشتاین دلشاد ازدواج کرده و دارای دو فرزند دختر و پسر به نامهای "دبرا" و "دانیل" است.
جیمی وقتی در سال 2007 شهردار شهر مورد علاقهاش شد، قول داد که آن شهر را تبدیل به امنترین و آمادهترین جای آمریکا برای یهودیان کند. بدین ترتیب، دستور داد که در جای و جای شهر دوربین مدار بسته نصب شود تا هرگونه مشکل ترافیکی، دزدی و درگیری سریعا در دید پلیس باشد. وی، هر آنچه که برای استفاده از ابزار تکنولوژیک جهت کنترل بزهکاریهای شهر در توان داشت، بکار گرفت.افتخارات و جوایز جیمی دلشاد شامل موارد ذیل میگردد:جایزه انجمن مالکان وطنی B.H.P.E.T سال 2005جایزه سال 1990 کنیسه سینای به عنوان "مرد سال"جایزه سال 1991 فدراسیون یهودی باشگاه مردان با عنوان "بوته سوزان"جایزه رهبریت یهودی محافظهکار از موسسه "ماسوت/استسچر"
کنیسه سینایاین کنیسه که بزرگترین کنیسه یهودی جهان است، در روزهای شنبه پذیرای یکهزار و 500 میهمان و روزهای تعطیلات رسمی 400 میهمان است. دو مدرسه را با یکهزار دانشآموز مدیریت میکند. همچنین دو غسالخانه در لس آنجلس دارد. ظاهرا کارکرد دلشاد تا به آن حد بود که با ایجاد اتحاد و هماهنگی میان بخشهای مختلف کنیسه، رشد عضویت در این مجموعه را تا 30 درصد بالا برد.
او از 2002 تا 2010 ریاست بنیاد ماگبیت را بر عهده داشت. وظیفه این بنیاد، جذب دانشجویان گرفتار و بیپول به یهودیان از راه حمایت مالی آنها است.
اما مناصبی که دلشاد در سازمانهای خصوصی و غیرانتفاعی داشته است:* عضویت در هیئت مدیره مرکز مشاوره ماپل* عضویت در هیئت مدیره مرکز پزشکی شبا* ریاست فدراسیون یهودیان ایرانی مقیم آمریکا* عضویت در هیئت مدیره کنیسه نصا* عضویت در بنیاد آگاهی فرهنگی اسراییل* ریاست کنیسه سینای* عضویت در آیپک* دیدار افتخاری بعنوان نماینده یهودیان با دالائی لاما* شرکت در همایشهای مختلف یهودیان به عنوان سرمایهگذار* عضویت در فدراسیون یهودیان JCRC
جمشید دلشاد که از هیچ تلاشی برای رفاه حال هموطنان آمریکایی خود فروگذار نکرده، دستی هم بر آتش ایران ستیزی دارد. پایگاه خبری "فردا نیوز" در همین رابطه به نقل از روزنامه "لس آنجلس تایمز" در مطلب خود به تاریخ 20 تیر 1386 اورد که دلشاد قصد دارد از شورای شهر بورلی هیلز بخواهد که سرمایهگذاریهای صندوق بازنشستگی بورلی هیلز در شركتهای فعال در ایران را خارج كنند. هدف از این "اقدام نمادین" جمعآوری حمایت برای تشکیل جنبش در كالیفرنیا و سایر ایالتهای آمریكا به منظور منزوی ساختن ایران معرفی شده است. لس انجلس تایمز در این رابطه اورده که هدف دقیق دلشاد مقابله با ایران بعنوان حامی تروریسم است؛ کمااینکه وی در این رابطه اینگونه ابراز داشته که "نمیخواهم چون ایرانیالاصل هستم، به این بهانه در قبال ایران سکوت کنم. میخواهم همه بدانند که برغم ایرانی بودنم، حامی امریکا هستم".
سیروس حبیب (Cyrus Habib)سیروس حبیب متولد 31 مرداد 1360 است. او تا سن 8 سالگی سه مرتبه به سرطان عجیب و کمیابی دچار شد که هر سه مرتبه درمان گردید اما نهایتا او را در سن 8 سالگی برای همیشه نابینا کرد.وی در 4 نوامبر 2014 به عنوان نامزد دموکرات با کسب 65 درصد آرا رسما از ناحیه قانونی 48 واشنگتن وارد مجلس سنا شد. البته وی در سال 2012 هم با کسب 61 درصد آرا موفق به ورود به مجلس نمایندگان شده بود. او در آن زمان از سوی همحزبیهای خود به عنوان نایب رییس "کمیسیون تکنولوژی و توسعه اقتصادی" انتخاب شد.
حبیب در رشته حقوق در دانشگاه "پرکنیز کوی" سیاتل موفق به اخذ مدرک کارشناسی شده است. او بورسیه موسوم به "رودز" دانشگاه آکسفورد را گرفت که فقط به دانشجویان ممتاز خارجی اهدا میشود. همچنین بورسیه موسوم به "ترومن" را برای انواع طرحهای ابتکاری و خدمت به جامعه آمریکا بدست آورد. او از پیروان پل سوروس برادر بزرگتر جورج سوروس تاجر و سرمایهگذار مشهور است که یک مجارستانی متولد آمریکا و مهندس و تاجر بزرگ بود، میباشد.
سیروس حبیب، از دانشگاه کلمبیا با درجه "سوما کوم لاده" (لاتین-Summa Cum Laude) که بالاترین درجه علمی است، فارغالتحصیل شد. او عضو جامعه افتخاری "فی بتا کاپا" دانشگاه اکسفورد و سردبیر "مجله حقوق و قضا" دانشکده حقوق دانشگاه ییل آمریکا است. او در خدمت اساتیدی چون قاضی "گوئیدو کالابرسی"، پروفسور "آخیل امار"، و پروفسور "هارولد کوح" بوده است. حبیب در سال 2014 از سوی مجله "حکومتداری" به عنوان یکی از 12 قانونگذار برتر واشنگتن انتخاب شد. همچنین به عنوان یکی از 40 سیاستمدار برتر زیر 40 سال 2014 امریکا" از سوی واشنگتن پست انتخاب شد.
راس میرکریمی (Ross Mirkarimi)
"راس میرکریمی" متولد 13 مرداد 1340 (4 آگوست 1961) شیکاگو از پدری ایرانی به نام "حمید میرکریمی" و مادر روس یهودی با نام "نانسی کلمن" است. وقتی 5 سال بیش نداشت، والدینش از هم جدا شدند. مادر، او را با خود به "جیمز تاون" برد. پدر را بسیار کم میدید. راس، بعدها کارشناسی علوم سیاسی خود را از دانشگاه "سنت لوئیز" گرفت. سپس در رشته اقتصاد بینالملل موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه "گلدن گیت" شد. او که از سال 1984 در سان فرانسیسکو زندگی میکند، دومین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم محیطی از دانشگاه سان فرانسیسکو دریافت کرده است.
راس، در سال 2009 از همسر خود "الیانا لوپز" (Eliana Lopez) که یک ستاره تلویزیونی در ونزوئلا است، صاحب یک فرزند شد. اما در 13 ژانویه 2012 پس از به خطر انداختن بچه به دلیل مشاجره با همسرش در شب سال نو، به خشونت خانوادگی متهم شد. لذا، وی که رییس پلیس سان فرانسیسکو بود، تا مدتی توسط "اد لی" (Ed Lee) شهردار سان فرانسیسکو در تعلیق ماند. لی، از "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" خواست تا با اخذ رای نسبت به ابقا یا عزل وی تصمیمگیری کنند. نتیجه اینکه آراء کاملا به نفع وی صادر گردید و میرکریمی در سمت خود ابقا شد.میرکریمی، در ابتدای دوره خدمت خود در اداره پلیس سان فرانسیسکو، مامور دایره جرائم "یقه سفید" یا "بدون خشونت" (white collar crime) که توسط مقامات رخ میداد و عموما ارتباط به فساد مالی داشت، بود.
نقشهایی که میرکریمی در سازمانهای مدنی و جوامع مختلف داشته است:* رهبر ائتلاف منطقه آزاد هستهای (Nuclear Free Zone)* عضویت در اتحادیه صنایع امریکا* عضویت در فدراسیون بینالمللی مهندسین و متخصصین* عضویت در تالار تجار ایرانی-آمریکایی* تحلیلگر محیطی تیم مطالعاتی هاروارد بر روی مورد بحران عراق* عضویت در سازمان ملی زنان آمریکا
راس، در سال 1990 همراه با "رالف نادر" لبنانیالاصل حزب سبز کالیفرنیا را تشکیل داد اما بعدا که عضو "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" بود، با علم به این موضوع که دیگر نمیتواند راه حزب سبز را بپیماید، در مارس 2010 دموکرات شد. او سیاستهایی همچون مجاز دانستن توزیع ماری جوآنا جهت استفادههای درمانی، تامین امنیت خیابانها و معابر، مبارزه با انواع جرائم و جنایات، منع مصرف تنباکو در زمینهای گلف، تغییر نام برخی خیابانها برای احترام به اقلیت رنگین پوست جهت جلوگیری از عدم عزیمت آنها از شهر، کنترل سلاح، حمایت از "جاش وولف" ابر سرمایهگذار مشهور، حفظ و نگهداری محیط زیست، افزایش پلیس گشت پیاده، و افزایش تاثیربخشی معماری و ساخت و ساز شهری را در دستور کار قرار داد. اما هنگامی که اولین منع قانونی استفاده از کیسههای پلاستیکی را در سوپرمارکتهای بزرگ و داروخانهها در 2007 پیشنهاد داد، توجه جامعه آمریکا را به خود جلب کرد.
راس میرکریمی، در چندین وهله از نامزدان دموکرات سان فرانسیسکو به عنوان مسئول کمپین حمایت کرد و در سال 2003 هماهنگکننده و سخنگوی کمپین "مت گونزالس" در انتخابات شهرداری سان فرانسیسکو بود. او، در سال 2008 حمایت خود از باراک اوباما را ابراز داشت.
هم اکنون میرکریمی رییس پلیس سان فرانسیسکو است. قبل از این، از سال 2005 تا 2011 رییس پلیس منطقه 5 این شهر بود. سیاستهای او تحت عنوان "سیاستهای سبز" شامل عدالت اجتماعی و مبارزه با خشونت است.
الکس نورسته (Alex Nowrasteh)
"الکس نورسته" تحلیلگر امور مهاجرت است و برای "مرکز شکوفایی و آزادی جهانی موسسه کاتو" که یک اتاق فکر است، کار میکند.
او فرزند "سیروس نورسته" و همسر آمریکاییاش به نام "بتسی گریفین نورسته" و متولد کالیفرنیای جنوبی است. پدرش فیلمساز مشهوری است که فیلم "مسیری تا 11 سپتامبر" را در کارنامه خود دارد. سیروس نورسته بابت ساخت فیلم "روزی که به ریگان شلیک شد" به تهیه کنندگی "الیور استون" مشهور، به شدت بابت تبعیضات لیبرالی از سمت محافظهکاران زیر سوال رفت. "ریچارد آلن" -مشاور امنیت ملی ریگان- با چاپ مقالهای در وال استرین ژورنال، وی را به شدت کوبید و نام فیلم او را "روزی که نورسته به حقیقت شلیک کرد" گذاشت. بدین ترتیب نورسته پاسخ شدیداللحن خود را طی چاپ مطلبی در لس انجلس تایمز به وی داد. جنجالیترین فیلم او در ایران، "سنگسار ثریا" نام دارد.الکس، کارشناسی اقتصاد خود را از "دانشگاه جورج میسون" و کارشناسی ارشد همین رشته را از "دانشگاه اقتصاد لندن" اخذ نمود.
در ژانویه 2013، شبکه خبر ABC او را به عنوان یکی از 15 تحلیلگر و کارشناس بزرگ مهاجرت در شبکه اجتماعی توئیتر اعلام کرد. همچنین مجله نشنال ژورنال او را یک وکیل آزادیخواه مهاجرت و مجله ملیگرای "رنسانس آمریکایی" وی را وکیل طرفدار مهاجرت آزاد و همتراز با وکلای مشهوری چون "آنتونی گرگوری"، "والتر بلاک"، "آلوارو وارگاس لیوزا"، و "خسوس هوئرتا دو سوتو" خواند.
الکس نورسته دارای مقالات متعدد در زمینه مهاجرت برای روزنامه هافینگتون پست، مجله فوربس، مجله نشنال ژورنال، و خبرگزاری رویترز است.
دیوید صفویان (David Safavian)"دیوید حسین صفویان" متولد 13 مرداد 1346 (4 آگوست 1967) است و یک دختر دارد. او یک وکیل جمهوریخواه و رییس ستاد اداره خدمات دولتی امریکا است. صفویان که در میشیگان زندگی میکند، دارای مدرک کارشناسی حقوق از دانشگاه دترویت بوده و مدارج دیگر تحصیلی را در دانشگاههای لویولا، جرج تاون، میشیگان، و سنت لوئیز طی کرده است. او در مقاطع مختلف از شخصیتهای جمهوریخواه حمایت نموده است.صفویان در سال 1997، با همکاری "گراور نورکوئیست" اقدام به تاسیس بنگاه لابی "گروه مریت" کرد. او در گفتگو با "لگال تایمز" در آن زمان، بنگاه خود را کاملا پیرو اصول و رها از رشوهگیری و لابی خواند. اما در طی این سالها، صفویان از لابیگری برای بسیاری از شرکتهای خارجی مثل شرکتهای نفتی ونزوئلا و شرکتهای مختلف هندی و دولتهای پاکستان، گابون و کنگو دریغ نکرد.
در سال 1999، سناتور "جون کیل" از آریزونا لایحهای را به سنا برد که قمار اینترنتی را یک جرم محسوب میکرد. این امر، به شدت منافع صفویان را به خطر انداخت و او را ناراحت کرد. لذا، اقدام به تشکیل ائتلاف "حق انتخاب کاربر اینترنتی" بر علیه این لایحه کرد. لابی و نفوذ صفویان انقدر قوی بود که فوجی از قماربازان شامل انجمنها و اتحادیههای مختلف امریکا -که برخی از آنها مشتری او بودند- را وارد این ائتلاف نمود. در نهایت ائتلاف وی موفق به کارشکنی در آن لایحه شد. صوفیان، در ژانویه 2001 بنگاه خود را به قصد تصدی ریاست ستاد انتخاباتی "کریس کانن" -نامزد جمهوریخواه- ترک کرد.
او در فضاحت بزرگ پرونده "جک آبراموف" (تاجر و لابیگر مشهور یهودی) که مربوط به لابیگری و فساد مالی 87 میلیون دلاری میشود، دخیل بود. وی که رفیق گرمابه و گلستان آبراموف است، در آن زمان کارمند سازمان برنامه و بودجه دولت امریکا بود. صفویان، به 18 ماه حبس محکوم شد و تقاضای فرجامخواهی داد اما در دادگاه تجدیدنظر به شهادت دروغ محکوم شد. نهایتا، پس از کش و قوس فراوان، تمامی اتهامات وی فاقد وجاهت قانونی شناخته شد و صفویان تنها برای دروغ گفتن به دادگاه در رابطه با همکاری با آبراموف در 16 اکتبر 2009 به یک سال حبس محکوم گردید.
فریار شیرزاد (Faryar Shirzad)"فریار شیرزاد" متولد 1965 لندن است. وی، دارای مدرک کارشناسی اقتصاد از دانشگاه مریلند، کارشناسی ارشد سیاست عمومیاز دانشکده جان اف کندی دانشگاه هاروارد، و دکترای حقوق از دانشگاه ویرجینیا است.
شیرزاد، از مارس 2003 تا آگوست 2006 در شورای امنیت ملی آمریکا فعالیت داشت. او مشاور مخصوص جروج دابلیو بوش، رییس شورای اقتصاد ملی، و مشاور امنیت ملی در امور اقتصادی بوده است. شیرزاد همچنین فرستاده ویژه جورج دابلیو بوش به اجلاس گروه 8 بود. او بوش را برای شرکت در کنفرانسهای اقتصادی بینالمللی آماده میکرد.این اقتصاددان، پیش از ورود به کاخ سفید، در اداره واردات وزارت بازرگانی فعالیت داشت و مسئولیت مذاکرات تجاری و اقتصادی با تمامی کشورها را بر عهده داشت. کمی پیش از آن هماهنگکننده تیم تجاری "بوش-چنی" بود. همچنین مشاور مخصوص کمیته اقتصاد مجلس سنا بوده و به غالب دانشگاههای آمریکا مشاوره تجاری و اقتصادی داده است.
او نیز موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" شده است. شیرزاد از امضاءکنندگان پرونده دادگاه عالی آمریکا موسوم به "هالینگوورث وی پری" در حمایت از ازدواج همجنسگرایان در سال 2013 است. وی در حال حاضر مدیر ارشد دفتر روابط دولتی شرکت گلدمن ساکس است.
ولی نصر (Vali Nasr)"سید ولی رضا نصر" در 29 آذر 1339 در تهران به دنیا آمد. او فرزند "سید حسین نصر" -استاد علوم اسلامی- است. در 16 سالگی به انگلیس رفت و پس از انقلاب 1357 به همراه خانواده برای همیشه به امریکا مهاجرت کرد. او موفق به اخذ مدرک کارشناسی روابط بینالملل از دانشگاه "تافتس" با درجه ممتاز "سوما کوم لاد" گردید. سپس در سال 1984 مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد بینالملل و مطالعات خاورمیانه را از دانشگاه "فلچر" و در سال 1991 دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه ماساچوست دریافت نمود. همسر او "دریا" یک مهندس تکنولوژی است و سه فرزند او امیر، حسین، و دنیا نام دارند. ولین نصر سه بار در برنامه معروف "دیلی شو" با میزبانی "جان استوارت" در تاریخهای یکم آگوست 2006، 22 سپتامبر 2009، و 25 آوریل 2013 حضور یافته است. او، هماکنون دارای بیش از 20 کتاب و مقاله است.
نصر، مفسر سیاسی مسائل خاورمیانه، اسلام شناس، نویسنده، و استاد دانشگاه است. از اعضای مستمر و ارشد موسسه بروکینگز بوده و ریاست موسسه مطالعات بینالمللی پیشرفته دانشگاه جان هاپکینز را بر عهده دارد. وی، مشاور "ریچارد هولبروک" (Richard Holbrooke) -نماینده اوباما در امور پاکستان و افغانستان- بود. همچنین، عضو دائم شورای مناسبات خارجی دولت آمریکا است و در دانشگاههای کالیفرنیا و استراتفورد تدریس میکند.
رامین طلوعی (Ramin Toloui)اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هماکنون نسبت به همنژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد.
اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هماکنون نسبت به همنژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد.رامین طلوعی تهرانی در نوامبر 2014 به عنوان معاون امور بینالملل وزارت خزانهداری آمریکا منصوب شد. وی دارای مدرک کارشناسی فلسفه از دانشگاه هاروارد و کارشناسی ارشد فلسفه از دانشگاه آکسفورد است. وظایف وی در وزارت خزانهداری شامل مدیریت سیاستهای مالی بینالمللی، ارتباط و همکاری با کشورهای گروه 20، و مدیریت مسائل اقتصادی داخلی و دو طرفه خارجی است.
البته گفتنی است که طلوعی از سال 1999 همواره در خدمت این وزارت بوده است. وی، از سال 1999 تا 2001 اقتصاددان بخش اروپای مرکزی و جنوب شرقی، از سال 2001 تا 2003 مشاور معاون وزیر و از سال 2003 تا 2006 مدیر اداره نیمکره غربی وزارت خزانهداری آمریکا بود.
از سوایق کاری طلوعی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:* فعالیت در شرکت مدیریت سرمایهگذاری پاسیفیک* فعالیت در هلدینگ پیمپکو (PIMPCO) شامل: صندوق گروه بازارهای نوظهور پیمپکو، شرکت پیمپکو کانادا، شرکت استراتژی سود جهانی پیمیکو، بنیاد مجمع پیمپکو، صندوق بیمه پیمپکو، گروه بازار پیمپکو.* وزارت خزانهداری آمریکا
کد خبر: ۵۱۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳