یادداشت/ امیر مسعود سلطانخانی
نگرش و انتظارات جویندگان کار، به ویژه در میان جوانان، باید اصلاح شود. اینکار را میتوان از طریق اتخاذ تمهیداتی فرهنگی برای کاهش نابرابری ارزشی موجود بین مشاغل انجام داد.
پایگاه خبری آوای رودکوف-امیرمسعود طایفه سلطانخانی:همه انسانها برای گذراندن زندگی خود نیاز به تلاش و فعالیت دارند. نیازهای فردی و اجتماعی افراد در گرو کار و تلاش است و جامعه نیز برای گرداندن چرخ تولید در تمامی عرصهها به نیروی کار نیاز دارد. در واقع بدنهی اجتماع از وجود هرگونه نقص در هر گوشهای از این پیکر، آسیب میبیند.
هزینههای اقتصادی بیکاری در ایران به عنوان یک چالش بزرگ اقتصادی تا حد زیادی شفاف، آشکار و قابل محاسبه است در حالی که نتایج غیراقتصادی و به عبارت دیگر معنوی بیکاری معمولاً مخفی است و به راحتی نیز قابل محاسبه نیست.
بیکاری؛ یکی از عوامل عقبماندگی کشور و جامعه؛ در میان کشورهای جهان، بعضی از ملّتها را میبینیم که میانگین کار در میان آنان به ساعتها میرسد و به همین دلیل از نظر اقتصادی به رتبههای بالایی رسیده و به پیشرفتهای چشمگیری نایل شدهاند تا جاییکه مورد تحسین و حسرت و حسادت کشورهای دیگر حتّی ابرقدرتها واقع شدهاند، در حالیکه شاید از کشورهای دیگر این میزان به دقایقی چند، بیشتر نرسد و از این روی باعث شده تا در زمره کشورهای عقب مانده و توسعه نیافته و یا در حال رشد باقی بمانند و نتوانند لذت رشد و پیشرفت و استقلال اقتصادی را درک نمایند.
بیکاری یکی از بزرگترین معضلاتی است که توازن و تعادل جامعه را به هم میریزد و باعث ایجاد بحرانهای متعدد در عرصههای اجتماعی، اقتصادی، روانی و سیاسی میشود. بیکاری در واقع شاهراه اصلی معضلات و ناهنجاریهای اجتماعی است و حل آن بسیاری از مشکلات اجتماعی، روانی، اقتصادی جامعه را برطرف میکند.
فرد بیکار به علت این که تولید کار نمیکند، احساس بی ارزشی میکند. ارزش هر انسانی به کاری است که عهدهدار انجام آن است. به همین دلیل است که وقتی یک روز کار مفیدی انجام نمیدهیم، احساس بی ارزشی و بیفایده بودن میکنیم.
امّا از نظر جامعهشناسی که بیشتر به هنجارها و ناهنجارها و بررسی زمینهها و علل پدیدههای اجتماعی میپردازد، مفهوم"کار"، "اشتغال" و "بیکاری"، معانی دیگری به خود میگیرد که مشخصه اصلی آنها با توجّه به فرهنگ و ارزشهای اجتماعی هر جامعه تعیین شده است و این مفاهیم در جامعه شناسی از آن نظر طرح میشود که تا راه حلّی برای مشکلات اجتماعی و امنیت و آسایش روانی افراد در جامعه به دست آید. با این دید کار و اشتغال به معنای فعالیتهایی است که از ثبات و پایداری بیشتری برخوردار بوده و فرد در یکی از مراکز دولتی و یا شخصی به فعالیت قابل توجّه و آبرومندانهای مشغول باشد بهگونهای که از نظر هنجار اجتماعی مورد پذیرش دیگران بوده و فرد در برابر کار خود درآمد و یا حقوقی را نیز دریافت نماید، بنابراین به فعالیتهایی که مطابق با هنجارهای اجتماعی نیست مانند قاچاق فروشی و... یا آنکه مورد رضایت فرد نبوده و کفایت اقتصادی او را نمیکند چون از ثبات لازم برخوردار نیست، نمیتوان کار و شغل اطلاق نمود، بلکه از آنها به شغل کاذب، یاد میشود و از نظر تحلیل جامعهشناختی عوامل بسیاری ممکن است باعث شود تا افراد بهجای انتخاب شغل مناسب و آبرومندانه به شغلهای کاذب روی آورند و از سوی دیگر خود نیز ممکن است تأثیرات فردی و اجتماعی چندی را در پی داشته باشد.
مهم ترین پیامد بیکاری در جامعه فقر، کاهش فرصت های شغلی، توزیع ناعادلانه منابع، افزایش روند شهرنشینی، عدم دسترسی مناسب به خدمات پایه است.
بیکاری و نبود شغل و به بازی گرفته نشدن جوانان تحصیل کرده و متخصص یکی از عومل مهم مهاجرت مغزها به دیار غرب است، اگرچه عوامل دیگری هم در این هجرت ها نقش دارند. شاهد مثال عده ای از فارغ التحصیلان و حتی زبدگان و خبرگانی است که به هر دلیلی در کشور مانده اند، ولی از فکر و اندیشه و توان علمی آنها برای نجات اقتصاد کشور و حل معضلات بهره ای گرفته نمی شود.
برای رفع این کاستیهای بازار کار میتوان دو توصیه کرد:
اول، نهادهای لازم برای هدایت بیکاران به سمت اینگونه مشاغل ایجاد شوند؛
دوم، سطح دستمزدها از طریق ایجاد ارتباط بین دستمزد و نتیجه کار (برای ایجاد تحول در بازار کار از سمت تقاضا و در نتیجه کاهش بیکاری) منعطف شوند.
نگرش و انتظارات جویندگان کار، به ویژه در میان جوانان، باید اصلاح شود. اینکار را میتوان از طریق اتخاذ تمهیداتی فرهنگی برای کاهش نابرابری ارزشی موجود بین مشاغل انجام داد. ایجاد پایگاه اطلاعاتی مناسب برای شناخت ابعاد و ساختار بیکاری کشور، آگاهی از تغییرات صورت گرفته، پیشبینی وضعیت آینده و اصلاح ساختار آموزشی کشور متناسب با نیاز بازار کار از جمله اقدامات دیگر در زمینه ساماندهی مسائل بازار کار کشور است.
عضویت در خبر نامه