آوای رودکوف:
از بانک میبرند که زندانیات کنند
فاقت کلاهِ قسمت فوقانیات کنند
ای مختلس اگر به رفیقان ندادهای
باشد روا که یک شبه زندانیات کنند
تنها به جرم اینکه به آنها ندادهای
شاکی شدند و پیله که قربانیات کنند
آنها که بر تو پستِ مهم داده میبرند
چنج* ات ز پول رایجی تو* مانی* ات کنند(change to money)
اما اگر شریکی و تنها نخوردهای
بر شانه میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات که نه
باندی برای خیزش طولانی ات کنند
اصلا گمان مکن که اوین خانه ات شود
شاید که پست بهتری ارزانیات کنند
شاید فراریات دهند آن سوی مرزها
بر سفرههای بهتری مهمانیات کنند
مانند خاوری چه بسا خوب و مجلسی
آمادهی عزیمتِ پنهانیات کنند
یک تا فقط تفاوت اخلاص و اختلاس
از آن "تِ" یی بترس که شیطانیات کنند
ای مختلس که خوردی و بر من ندادهای
خاک بر سر و دهانت و پیشانیات کنند
در آخر ای مدیر فِلان کرده در فُلان
تو روح بانکداریِ ایرانی ات کنند
مرتضی رحیمی
عضویت در خبر نامه