کد خبر: ۳۱۱۱۹
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۹
در نامه مجمع جهادگران استان کهگیلویه وبویر احمد خطاب به ریاست محترم جمهوری عنوان شد:
مجمع جهادگران استان کهگیلویه وبویر احمد در نامه ای خطاب به حضرت الله رئیسی نوشت:به نظر ما خادمان مردم ، باید به جای طرح احیای جهاد سازندگی به حمایت از بسیج سازندگی و طرح های بسیج سازندگی برخیزیم همان گونه که مقام معظم رهبری درچندین مورد در دو دهه گذشته ازآنها حمایت نمود اند.
پایگاه خبری آوای رودکوف:رئیس مجمع جهادگران استان کهگیلویه وبویر احمد در نامه ای خطاب به حضرت الله رئیسی نوشت:به نظر ما خادمان مردم ، باید به جای طرح احیای جهاد سازندگی به حمایت از بسیج سازندگی و طرح های بسیج سازندگی برخیزیم همان گونه که مقام معظم رهبری درچندین مورد در دو دهه گذشته ازآنها حمایت نمود اند.

متن نامه سلمان تاج الدینی به شرح زیر است:

بااحترام وصلوات برمحمد وآل محمد(ص) ، ازآنجایی که مدتی می باشد که زمزمه های احیای جهاد سازندگی دربین جهادگران وخدمتگزاران این نظام ومردم پیچیده است، به نمایندگی بیش از ۱۱۰۰ گروه جهادی استان کهگیلویه وبویراحمد مواردی را خدمت حضرتعالی عرض می نمایم که ان شاءالله مورد توجه وعنایت حضرتعالی قرارگیرد .

پیش از اینکه امام خمینی (ره)دستور تشکیل جهاد سازندگی را بدهد به دلیل نیاز در روستاهای کشور در کل ایران همه محرومیت‌زدایی را در اولویت قرار داده بودند، زیرا محرومیت مسئله مردم بود. این امر از روستاهای کشور جوشید و بالا آمد و پس از آن امام خمینی (ره) دستور تشکیل جهاد سازندگی را داد. یعنی سازمان‌دهی ساختار یافته از کف جامعه شروع شده و به حاکمیت رسیداست.

درنامه امام مبنی بر دستور تشکیل شورای جهاد سازندگی درسال ۵۸ مخاطب ایشان مردم بودند ونه مسئولین که این نشان دهنده آن بود که جهاد سازندگی برخواسته از بطن جامعه بوده وتوانسته آن همه دستاورد داشته باشد.مادامی که این تشکیلات مردمی نباشند نمی توان آن را جهادی نامید.

به گونه ای که بنی‌صدر در مورد آن می‌گفت، جهاد غول بی‌شاخ و دم است و اگر هر سر آن را قطع کنی، هزار سر دیگر در می‌آورد.که متاسفانه این افراد برای مقابله با جهاد در اولین اقدام گفتند می‌خواهیم به جهادگران حقوق پرداخت کنیم و پس از آن جهاد به وزارتخانه تبدیل شد. سال ۶۱ لایحه تبدیل جهاد به وزارتخانه، به مجلس برده شد که با این اقدام هویت مردمی جهاد و نیز زمینه حضور داوطلبانه مردم از بین رفت؛ چراکه مردم آن را به چشم یک سازمانی دولتی می‌دیدند و نهادی که نیروهای آن به‌عنوان کسب اجر اخروی و انجام تکلیف شرعی در آن خدمت می‌کردند،تبدیل به وزارتخانه‌ای با ساعت کار و حقوق مشخص شد. وزارتخانه شدن جهاد زمینه افول و انحلال آن را فراهم کرد. عده‌ای از دولتمردان وجود نهادهای انقلابی را موازی سازمان‌های مشابه دولتی و نیز جهاد را موازی وزارت کشاورزی می‌دانستند و کم‌کم با محدود کردن وظایف جهاد در نهایت آن را در وزارت کشاورزی ادغام کردند.

این کار واکنش جدی رهبرانقلاب را به همراه داشت وایشان فرمودند :این نگرانی هست که این تشکیلات مبارک (جهاد سازندگی) با آن همه آثار وتجربه های موفق ، دروزارت جدید حل وهضم شود.با این وجود این اتفاق درسال ۶۲ افتاده وجهاد سازندگی به وزارت جهاد سازندگی تبدیل شده است که بعد از آن باردیگر سیاستمداران مسئله همسویی دو وزارتخانه وتداخل برخی اقدامات آنها را پیش کشیدند که نهایتا درسال ۷۹ تصمیم به ادغام آنها با وزارت کشاورزی شد وهضم کامل جهاد در تشکیلات دولتی اتفاق افتاد .

درهمان سال (سال ۷۹) مقام معظم رهبری که خلاء نهادی برای ساماندهی جهادگران را احساس کردند درجمع فرماندهان ارشد سپاه وبسیج فرمودند: این سه ماه تابستان بچه ها بیکارند، عدهای بعد از تابستان بیکارند. پشت کنکوریها و … اینها را سازماندهی کنید. سازماندهی و اعزام با شما (بسیج).

همچنین تیرماه ۷۹ خطاب به رئیس جمهور وقت فرمودند: طرح بسیج سازندگی به منظور استفاده از نیرو ونشاط جوانان برای سازندگی کشور دراوقات فراغت به درخواست اینجانب فراهم شده است واجرای این طرح متوقف درتامین بودجه لازم ازسوی جنابعالی است .امید است با اقدام لازم دراین باب (بسیج سازندگی)فرصت ایام فراغت جوانان مغتنم شمرده وکمکی به سازمان یافتن امور کند .ان شاءالله.

اینجا چند سوال برای ما جهادگران بوجود آمده که محضر حضرتعالی عنوان می نماییم :

آیا درآن زمان که حضرت آقا دستور تشکیل بسیج سازندگی را داده اند، جهاد سازندگی نبوده است ؟

مگر وزارتخانه جهاد کشاورزی این وظیفه را انجام نمیداده ؟

چرا باوجود وزارتخانه جهاد کشاورزی که بزرگتر هم شده بود و بودجه های کلان داشت ،حضرت آقا به سپاه وبسیج دستور تشکیل بسیج سازندگی را داده است؟

چرا باوجود وزارتخانه بزرگی چون جهاد کشاورزی،حضرت آقا وظیفه حرکتهای جهادی وسازماندهی جوانان مخلص جهادی را برعهده بسیج سازندگی گذاشته اند؟ آیا بعداز اداری شدن جهاد که منظور همان وزارتخانه جهاد می باشد ارتباط مردم با جهادی ها کمتر نشده بود؟

آیا بعد از وزارتی شدن جهاد سازندگی ،حرکتهای جهادی مردمی تر بودند یا قبل از آن ؟ آیا این تضمین وجود دارد که دردولت های بعدی باطیف های سیاسی دیگر، برای بار دوم جهادی ها در ادارات هضم نشوند؟ آیا باجداکردن جهادی ها از بدنه بسیج ومستقل نمودن آنها زمینه کم رنگ شدن بسیج نیز فراهم نمی شود ؟

درکار جهادی عده ای از جوانان مخلص ومتعهد دور هم گرد آمده وباوجود سلایق ودیدگاه های مختلف تصمیمات واحدی برای انجام خدمتی به محرومین را اتخاذ می نمایند وسپس به منطقه اعزام می شوند. حال درصورت ایجاد سیستم کارمندی و بوروکراتیک حاکم بر فضای دستگاه‌های اجرایی کشور آیا احیای جهاد سازندگی مشابه ابتدای انقلاب ویا حتی زمان حال (باوجود بسیج سازندگی)ممکن است؟آیا فرهنگ جهاد با این مدل‌های اداری سازگاری دارد؟

بسیج سازندگی توانسته در چند دهه گذشته با ساماندهی وسازماندهی درست جهادگران وهمراهی و حمایت آنها زمینه خدمات گسترده ای را درکشور فراهم نماید و بار دیگر روحیه جهادی را به جوانان ومردم ، حتی در دورافتاده ترین روستاها برگرداند. آدم متعهد را می‌شود متخصص کرد‌ اما آدم متخصص به این سادگی متعهد نمی‌شود.

حال که بسیج سازندگی به پویایی رسیده است وبیش از ۴۲ هزار گروه جهادی را زیرچترحمایتی بسیج جمع نموده است روا نیست دردولتی انقلابی که مایه افتخار همه ما جوانان جهادی می باشد بار دیگر همانند سال۶۲ زمینه سردرگمی جهادگران را فراهم نماییم. وبه نظر ما خادمان مردم ، باید به جای طرح احیای جهاد سازندگی به حمایت از بسیج سازندگی و طرح های بسیج سازندگی برخیزیم همان گونه که مقام معظم رهبری درچندین مورد در دو دهه گذشته ازآنها حمایت نمود اند. درچند سال گذشته نیز گوشه ای از خدمات این سازمان وگروه های جهادی تحت نظر بسیج سازندگی درمبارزه با ویروس کرونا ،سیل خرم آباد ،زلزله کرمانشاه ،زلزله سی سخت،سیل خوزستان وسیستان وبلوچستان و…را دیده ایم .

اسناد بالا دستی و بیانات رهبری، چند مورد را به خوبی ثابت می نماید از جمله؛

• بسیج سازندگی بعد از انحلال جهادسازندگی برای سازماندهی گروههای جهادی تشکیل شده است
• فلسفه شکلگیری بسیج سازندگی چیزی جز سازماندهی، هدایت و مدیریت گروههای جهادی نیست.
• خواستگاه حرکت و جریان جهادی بسیج بوده است که در این سالهای متوالی، عموم گروههای جهادی از دل بسیج و با تفکر بسیج شکل گرفته و بیرون زده اند.

• – اگر دوباره دولت و یا مجموعههای دولتی بخواهند سازماندهی کننده باشند، گروههای جهادی و بسیج سازندگی به سرنوشت جهاد سازندگی دچار خواهد شد. البته خطر ورود به دستهجات سیاسی نیز وجود دارد. همانگونه که در انتخاباتها نمونههایی کم رنگ دیده شد و طمع داشتند که گروههای جهادی را هزینه امر زود گذر انتخابات کنند.

• همینطور چند متولیگری آن نیز خود آفت هست.

در پایان محضر حضرتعالی اعلام می داریم که بسیج سازندگی به دنبال؛ هدایت، صیانت، حراست، نظارت، سازماندهی و مدیریت، هویت بخشی، قانونمند نمودن و اعتبار بخشی به گروههای جهادی بوده و بسیج سازندگی و گروه های جهادی آمادگی همراهی وحمایت خود ازدولت انقلابی را برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی و کمک به رفع محرومیت در کنار مستضعفین و پابرهنگان و ولی نعمتان انقلاب مجددا اعلام می نماید.

مجمع جهادگران استان کهگیویه وبویر احمد
مهر۰ ۱۴۰
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: