پایگاه خبری آوای رودکوف-زینب خوش اندیش :با پایان یافتن دوره مسئولیت شهرام مهدوی مطلق بهعنوان فرماندار، دفتر زرین دیگری از تاریخ این دیار ورق خورد؛ دفتری که سرشار از قصههای مردمی بودن، خدمت بیمنت و تلاشهای بیوقفه برای حل مشکلات و توسعه است. فرمانداری که حضورش نه بهعنوان مقام، بلکه بهعنوان خادمی صادق و دلسوز، در هر خانه و دل مردمان این سرزمین احساس میشد.
این دوره مدیریتی، بیش از آنکه بر کرسی قدرت و نشستن در اتاقهای مجلل استوار باشد، بر گامهایی استوار شد که خاک راه روستاهای دورافتاده را لمس کرد و آفتاب چهره مردمی را که در دل مشکلات روزگار سپری میکردند، به یادگار داشت. آقای مهدوی مطلق فرمانداری بود که نه در سخن، بلکه در عمل، مردمی بودن را معنا کرد و خدمت را با تمام وجود در پیش گرفت.
اما آنچه این دوران را بهراستی متمایز میکند، رویکرد انسانی و اخلاقی او در مدیریت بود. مدیری که با مردم زندگی کرد، صدای آنان را شنید، دردهایشان را درک کرد و در کنارشان ایستاد. او از انتقاد نهراسید و از شنیدن سخنان حق، دلگیر نشد. هرجا که لازم بود، پا به میدان گذاشت و نشان داد که مدیریت یعنی حضور؛ یعنی همدلی؛ یعنی ایستادن در صف اول، نه تنها برای هدایت، که برای همراهی.
او در این سالها، بار مسئولیت را نهتنها بر دوش که در دل خود حمل کرد. هر کجا که صدای مردم بلند شد، او حاضر بود. از راههای ناهموار گرفته تا روستاهای فراموششده، از جلسات رسمی تا میدانهای بیپیرایه کار، هرجا که مشکلی بود، گامهای استوار او نیز حاضر بود. او از آنان نبود که پشت درهای بسته بماند و تصمیم بگیرد؛ بلکه مدیری بود که تصمیمهایش را در میدان عمل و با شنیدن صدای مردم میگرفت.
در دوران فرمانداری او، پروژههایی که سالها در انتظار بودند، جان گرفتند. توسعه راهها، تأمین زیرساختهای اساسی، حل مشکلات آب و برق در مناطق محروم، و توجه ویژه به معیشت و رفاه اقشار کمبرخوردار، همگی بخشی از کارنامهای است که از او به یادگار مانده است. اما آنچه این دستاوردها را ماندگارتر میکند، نه صرفاً حجم اقدامات، بلکه روحیهای است که در پس هر تصمیم و هر قدم نهفته بود؛ روحیهای که خدمت را وظیفهای الهی میدید و مردم را ولینعمتانی که باید با تمام وجود به آنها پاسخ گفت.
اما آنچه این دوران را بهراستی متمایز میکند، رویکرد انسانی و اخلاقی او در مدیریت بود. مدیری که با مردم زندگی کرد، صدای آنان را شنید، دردهایشان را درک کرد و در کنارشان ایستاد. او از انتقاد نهراسید و از شنیدن سخنان حق، دلگیر نشد. هرجا که لازم بود، پا به میدان گذاشت و نشان داد که مدیریت یعنی حضور؛ یعنی همدلی؛ یعنی ایستادن در صف اول، نه تنها برای هدایت، که برای همراهی.
آقای مهدوی مطلق مدیری نبود که در مقابل مشکلات سر فرود آورد. در هر بحران، از بلایای طبیعی گرفته تا مسائل اجتماعی، او با عزم و ارادهای جهادی، خود را به میدان میرساند. او از آنان نبود که مشکلات را به فردا موکول کند؛ بلکه در هر فرصت، به دنبال یافتن راهحلی بود که گرهی از زندگی مردم باز کند.
اما آنچه این دوران را بهراستی متمایز میکند، رویکرد انسانی و اخلاقی او در مدیریت بود. مدیری که با مردم زندگی کرد، صدای آنان را شنید، دردهایشان را درک کرد و در کنارشان ایستاد. او از انتقاد نهراسید و از شنیدن سخنان حق، دلگیر نشد. هرجا که لازم بود، پا به میدان گذاشت و نشان داد که مدیریت یعنی حضور؛ یعنی همدلی؛ یعنی ایستادن در صف اول، نه تنها برای هدایت، که برای همراهی.
اکنون که دوره مسئولیت آقای مهدوی مطلق به پایان رسیده است، این پایان، نه پایان یک خدمت، بلکه آغاز فصلی تازه در زندگی او و این دیار است. مردمی که از نزدیک شاهد تلاشهای خستگیناپذیر او بودند، نام او را بهعنوان مدیری جهادی و مردمی در ذهن و دل خود حک کردهاند. مدیری که نه برای قدرت، بلکه برای ادای دین به مردم و سرزمینش تلاش کرد و نام خود را در حافظه جمعی این دیار جاودانه ساخت.
از زحمات صادقانه و بیمنت او قدردانی میکنیم و امیدواریم که این روحیه جهادی و متعهدانه، الگویی برای مدیرانی باشد که مسئولیت را تنها در حرف نمیبینند، بلکه در میدان عمل و در همراهی با مردم معنا میکنند. نام آقای مهدوی مطلق، برای همیشه یادآور مدیریتی است که به مردم تعلق داشت و برای مردم زیست.