« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
دولت در لايحه بودجه سال ۹۴ به مجلس پيشنهاد كرده است كه فروش خدمت سربازي در قالب جديدي احيا شود. در صورت تصويب نهايي اين بند «به دولت اجازه داده مي‌شود تا همه مشمولان خدمت وظيفه عمومي را كه بيش از ۱۰ سال غيبت دارند، با پرداخت جريمه مدت زمان غيبت، معاف كند». قرار است دولت از محل اين بند، ۱۰ هزار ميليارد ريال درآمد‌ كسب كند و اين در‌آمد صرف تقويت بنيه دفاعي نيروهاي مسلح، مطابق موافقت‌نامه متبادله با سازمان مديريت و برنامه‌ريزي كشـور شود. به گزارشسایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: براساس لایحه بودجه سال ۹۴ که در دو روز گذشته به مجلس ارائه شد، دولت پیشنهاد جدیدی در ارتباط با فروش دوره خدمت سربازی به مجلس ارائه کرده است. براساس این پیشنهاد که در قالب بند «ط» تبصره ۱۶ بودجه پیشنهادی گنجانده شده است، دولت از مجلس درخواست کرده که به این نهاد اجازه داده شود مشمولانی که ۱۰ سال غیبت دارند با پرداخت جریمه مدت زمان غیبت، معاف شوند. منابع حاصل از اجرای این بند به حساب درآمد عمومی کشور نزد خزانه داری کل کشور واریز و تا سقف هزار میلیارد تومان آن بابت تقویت بنیه دفاعی نیروهای مسلح مطابق موافقت‌نامه متبادله با سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور هزینه خواهد شد. آیین‌نامه اجرایی این بند مشتمل بر تعرفه‌های گروه‌های مختلف تحصیلی و مدت زمان غیبت به پیشنهاد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به تصویب هیات وزیران خواهد رسید. با اطلاعاتی که «دنیای اقتصاد» در این زمینه به‌دست آورده این موضوع پیشنهاد وزارت دفاع در دولت بوده است که ظاهرا هماهنگی‌های اولیه‌ای با نهادهای صاحب صلاحیت انجام شده است اما اجرایی شدن آن منوط به تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان است. در مورد میزان رقم و سقف و تعداد و چگونگی آن وزارت دفاع در صورت تصمیم نهایی آیین‌نامه‌ای می‌نویسد و این آیین‌نامه در هیات دولت تصویب می‌شود. پیش‌تر نیز در سال‌های ۷۸ و ۷۹ دولت اقدام به فروش خدمت سربازی کرده بود. در بند «ط» تبصره ۹ بودجه سال ۱۳۷۸ به دولت اجازه داده شد تعدادی از مشمولان خدمت نظام وظیفه را که آموزش نظامی در نیروهای مقاومت بسیج سپاه پاسداران انقلاب‌اسلامی یا یکی از مراکز نظامی دیده‌اند مطابق آیین‌نامه‌ای که به پیشنهاد ستاد کل نیروهای مسلح به تصویب هیات‌وزیران می‌رسد،‌ از خدمت نظام وظیفه‌معاف نماید و هزینه‌های مربوط و همچنین مابه‌ازای ارزش خدماتی را که از آن معاف می‌گردند از ایشان دریافت و به حساب قسمت‌سوم این قانون واریز نماید. به نظر می‌رسد این تصمیم بی‌ارتباط با کاهش قیمت نفت نیست زیرا در آن دو سالی که دولت اقدام به فروش خدمت سربازی کرده بود، قیمت نفت نیز کاهش یافته بود. اين درحالي‌است كه یکی دیگر از ویژگی‌های بودجه این است که به جای عنوان «معاونت برنامه‌ریزی» از عنوان «سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور» استفاده می‌شود که به‌دنبال تصمیم شورای عالی اداری بوده است.   منبع/دنیای اقتصاد
کد خبر: ۵۲۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۴

رییس ستادکل نیروهای مسلح در پیامی از رئیس سازمان صداوسیما جهت «اجرای موفق برنامه‌های هفته دفاع مقدس در رسانه ملی» تقدیر کرد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  متن پیام تقدیر سردار سرلشکر بسیجی سیدحسن فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از عزت‌الله ضرغامی رییس سازمان صداوسیما به شرح زیر است: «ریاست محترم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران برادر ارجمند جناب آقای مهندس سید عزت‌الله ضرغامی سلام علیکم با احترام؛ عرصه‌ پاسداری از دین خدا و سربازی در راه عزت، استقلال و حفظ امنیت ایران اسلامی، بسی ایمان، ایثار و جوانمردی طلب می‌کند که این خصایص را رزمندگان اسلام در حماسه هشت سال دفاع مقدس با تمام وجود معنی کردند و در این مسیر نورانی سر و جان در طبق اخلاص گذاشتند و عاشقانه و عارفانه به وصال حق رسیدند و جاودانه شدند. پاسداشت آن حماسه‌ها، عینیت‌بخشی مستمر و انتقال فرهنگ ارزشمند آن مقطع با شکوه و طلایی در جامعه از مولفه‌های موثر در قدرت بازدارندگی دفاعی کشورمان می‌باشد. بنا به ارزیابی ستاد مرکزی بزرگداشت سی و چهارمین سالگرد هفته دفاع مقدس کشور، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در اجرای برنامه‌های هفته دفاع مقدس سال 1393 با هدایت و مدیریت جنابعالی در تولید و پخش برنامه‌های جدید، اثرگذار و غیر تکراری همراه با افزایش کمّی و کیفی، تلاش مؤثر و چشمگیری داشته است. بدین وسیله از تلاش صادقانه جنابعالی و همکاران محترم آن سازمان در تحقق آرمان‌های حضرت امام خمینی(ره) در بهره‌مندی از گنجینه ارزشمند حماسه ماندگار دفاع مقدس و انتقال فرهنگ، ارزش‌ها و باورهای اعتقادی، ملی، روحیه خودباوری، ایثار و شجاعت در بین اقشار میهن اسلامی تقدیر و تشکر نموده و آرزوی توفیق انجام خدمت در ظل عنایات حضرت ولی عصر(عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف) و مقام عظمای ولایت حضرت امام خامنه‌ای عزیز (مدظله‌العالی) دارم. رییس ستاد کل نیروهای مسلح سرلشکر بسیجی دکتر سید حسن فیروزآبادی»   منبع/ایسنا
کد خبر: ۴۸۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۵

به گفته فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا(ص)، در میان 135 هزار نفر نیروی مشغول به کار در این قرارگاه، بالغ بر 35 هزار نفر در سطح مهندس، فوق‌لیسانس و دکتری هستند و بقیه نیروها نیز به لحاظ فنی، افراد ماهر و باتجربه‌ محسوب می‌شوند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش فارس، جنگ که تمام شد، کشور با حجم انبوهی از ویرانی ها، خرابی‌ها و نابودی زیرساختها روبرو بود. «سازندگی» بلافاصله اغاز شد اما توان بخش‌های دولتی و خصوصی به حدی نبود که بتوان این خسارتها را جبران کرد. از اینجا بود که یک ظرفیت جدید سازندگی وارد میدان شد: «قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) سپاه» این قرارگاه بر پایه توان مهندسی و عمران سپاه پاسداران در طول 8 سال جنگ تحمیلی شکل گرفت و اگر سپاه در طول جنگ به سنگرسازی، ساخت پل های تاکتیکی، خاکریز و ... مشغول بود حالا می‌باید در حوزه‌های وسیع‌تری از عمران -آن هم نه فقط در محدوده مناطق جنگی بلکه در کل کشور- بپردازد. اصل 148 قانون اساسی نیز راه را برای این دست اقدامات نیروهای مسلح روشن کرده و گفته که نیروهای مسلح در زمان صلح می‌توانند در امور عمرانی و سازندگی به کار گرفته شوند. با شکل گیری این قرارگاه، و یک سال پس از پایان جنگ با تدبیر فرمانده وقت سپاه ابلاغ فرماندهی معظم کل قوا، سپاه وارد عرصه سازندگی می شود هرچند این ورود حرف و حدیث های فراوانی را رقم زد و قرارگاه خاتم نیز در نوک پیکان این انتقادات بود. این حرف و حدیث‌ها خصوصا در چند سال اخیر شکل فزاینده‌ای به خود گرفت و از داخل و خارج کشور سپاه را به انحصارطلبی و تنگ کردن فضای رقابت برای بخش خصوص متهم کردند. در این گزارش سعی شده به بررسی برخی از این شبهات به روایت سردار عبادالله عبداللهی فرمانده فعلی قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا(ص) بپردازیم. سردار عبداللهی با مدرک «کارشناس ارشد مدیریت ساخت»، از تاریخ 14 اسفندماه 1391 به عنوان فرمانده این قرارگاه مشغول به خدمت است. * سپاه و بخش‌های خصوصی اردیبهشت سال 90 سردار جعفری فرمانده کل سپاه در گفتگو با فارس، از ممنوعیت ورود سپاه به پروژه های زیر 100 میلیارد تومان خبر داد و گفت: البته اگر پروژه‌ای نیز بالاتر از 100 میلیارد تومان باشد ولی شرکت‌های خصوصی بتوانند آن را انجام دهند، سپاه وارد این پروژه‌ها نخواهد شد مگر آنکه شرکت خصوص بخواهد اجحافی کند که در این صورت سپاه برای ایجاد رقابت و تعدیل قیمت وارد خواهد شد. سردار جعفری به این نکته نیز اشاره می کند که « یکی از راهبردهای ما که به تصویب رهبر معظم انقلاب نیز رسیده و اعمال می‌شود، این است که ورود سپاه به پروژه‌های مختلف، جایی را برای مردم و شرکت‌های خصوصی و کوچک، تنگ نکند.» * قرارگاه خاتم؛ انحصارطلب یا انحصارشکن سردار عبداللهی نیز در این باره می گوید: «امروز قرارگاه یک چتر ایمنی ایجاد کرده به صورتی که مجموعه‌های خصوصی می‌آیند با آن کار می‌کنند و رضایت هم دارند. ما بر اساس رسالت کار می‌کنیم که بالاتر از مأموریت است و دغدغه معیشت و اشتغال مردم را داریم و بر اساس خواست دولت‌ها هر کجا که بخواهند کمک می‌کنیم و اگر کاری بر زمین مانده باشد انجام می‌دهیم.» او به این نکته نیز تصریح می‌کند که «گاهی برخی پروژه‌ها بوده که دیگران می‌توانستند انجام دهند و ما حتی در مناقصه آن هم شرکت نکردیم.» * آمار نیروهای قرارگاه سازندگی سپاه جلوگیری از ایجاد فضای اشتغال و تبدیل شدن قرارگاه خاتم به یک انحصار جدید در حوزه کار و صنعت یکی دیگر از شبهه‌های مطرح شده پیرامون عملکرد سازندگی سپاه است که سردار عبداللهی به آن نیز اشاره کرد: «در ایام دفاع مقدس سپاه نیروهای مردمی را آموزش می‌داد و مدیریت نیز بر عهده سپاه بود. امروز هم ما همان روال را دنبال می‌کنیم.» وی از همکاری 5 هزار شرکت پیمانکار بخش خصوصی با قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا خبر داد و افزود: «قرارگاه سازندگی 135 هزار نفر نیرو دارد که از این بین تنها 2هزار و 560 نفر نیروی رسمی هستند و بقیه را نیروهای مردمی تشکیل می‌دهند.» * استفاده و جذب نیروهای نخبه دانشگاهی «البته ما نیروهای وظیفه‌ای که در دانشگاه‌ها مشغول به تحصیل هستند و نخبه محسوب می‌شوند -یعنی ویژگی‌های مد نظر ما را دارند- شناسایی و جذب می‌کنیم تا آنها بتوانند در میدان عمل نیز تجربه کسب کنند و بعد از پایان خدمت سربازی بر اساس تقاضای خود می‌توانند تبدیل به کادرهای قراردادی شوند.» به گفته فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا(ص)، در میان 135 هزار نفر نیروی مشغول به کار در این قرارگاه، بالغ بر 35 هزار نفر در سطح مهندس، فوق‌لیسانس و دکتری هستند و بقیه نیروها نیز به لحاظ فنی، افراد ماهر و باتجربه‌ محسوب می‌شوند. البته این 135 هزار نفر به صورت مستقیم مشغول به کار هستند و چند برابر اینها -بیش از 500هزار نفر- در حوزه های دیگر مثل پشتیبانی و تدارکات و غیره به صورت غیر مستقیم فرصت شغلی ایجاد شده است.» * وقتی «شل» و «توتال» از ایران رفتند فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) با ذکر نمونه‌ای در این باره می‌گوید: «زمانی که شرکت‌هایی نظیر «توتال»، «شل» و «هیوندا» در اواسط دهه 80 کار برروی فازهای پارس جنوبی را رها کردند و رفتند، ما با اتکا به توان داخل کشور فازهای 15 و 16 را به مرحله نهایی راه‌اندازی و حتی بهره‌وری رساندیم به صورتی که امروز گاز در حال استحصال است.» به گفته عبداللهی «فاز 15 و 16 از بزرگترین فازهای پارس جنوبی، دارای 4 ترین است که 2 ترین آن کامل شده و 22 میلیون متر مکعب گاز را به شبکه سراسری تزریق می‌کند و تجهیز، طراحی، ساخت و بهره‌وری آن تماما توسط مهندسان ایرانی صورت گرفته است.» «ما تمام تجهیزات اصلی پالایشگاه‌ها نظیر توربوکمپرسورها،‌ استراکچرها، تاورها، ایرکولرها، ترام‌ها و بویلرها را خودمان می‌سازیم و تاکنون به لطف خدا در هر کاری که اراده‌ کرده‌ایم موفق بوده‌ایم. البته ما هر چه پیش می‌رویم تجربه بیشتری کسب می‌کنیم اما امروز دیگر ساخت سد، راه و تونل برای ما یک امر عادی است. قرارگاه خاتم‌‌الانبیا(ص) انحصارها را شکست. قبل از انقلاب و یا در سال‌های ابتدایی انقلاب، این خارجی‌ها بودند که حتی پروژه‌های معمولی ما را ساخته، طراحی و بهره‌برداری می‌کردند و نیروهای ایرانی حق ورود به کارگاه‌ها را نداشتند.» ** آشنایی با برخی پروژه‌های ملی * از حرم تا حرم؛ قطعه اول آماده افتتاح یکی از پروژه‌هایی که قرارگاه خاتم در آن نقش اصلی را داشت آزادراه حرم تا حرم (قم تا مشهد) است، به گفته فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) «قطعه اول این آزادراه یعنی حد فاصل قم تا گرمسار به طول 156 کیلومتر آماده، خط‌کشی و حتی گاردریل آن نیز نصب شده است.» عبداللهی این پروژه را یک پروژه بسیار موفق در کشور ارزیابی کرد که طی 2 سال به انجام رسیده و علاوه بر 2 لاین رفت و برگشت، امروز این اتوبان به 3 خط رفت و 3 خط برگشت مجهز شده و این علاوه بر 901 ابنیه‌ای است که با بهترین کیفیت در این مسیر ساخته شده است. آبروها و پل‌های بزرگ ازجمله این ابنیه‌ها هستند. فرمانده قرارگاه خاتم می‌گوید: «بر اساس نظر کارشناسان وزارت راه و شهرسازی، با بهره برداری از این پروژه، طی یک سال، 200 میلیارد تومان در مصرف سوخت صرفه‌جویی شده و زمان تردد در این مسیر برای کامیون‌ها 3 ساعت و برای خودروهای سواری یک ساعت و نیم کم می‌شود که اینها علاوه بر صرفه‌جویی در مصرف سوخت، زمان و ترافیک را نیز کاهش خواهد داد و ترافیک استان‌های جنوبی و غرب به سمت شرق نیز به این اتوبان منتقل می‌شود. * بزرگراه صدر؛ 22متر زیر زمین اتوبان 2طبقه صدر در تهران یکی از مهمترین پروژه‌های عمرانی سالهای اخیر بود که سپاه در ساخت آن نقش اصلی را داشت که به گفته سردار عبداللهی «تمام این پروژه توسط قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) با بکارگیری 2 هزار و 500 نفر نیرو انجام شد.» او می افزاید: «البته مردم تنها عظمت ظاهری کار را می‌بینند. برای مثال پایه‌های شمع‌های این پل در عمق 22 متری فرو رفتند و ما برای انتقال تأسیسات، برق 6.5 کیلومتر تونل احداث کردیم  چرا که این سیم‌کشی‌ها و دکل‌ها ظاهر شهر را به هم می‌ریخت و ما همه آنها را به زیر زمین منتقل کردیم.»  * 730 کیلومتر تونل در زیر ایران ساخت تونل های مترو، تونل‌های ابرو و خطوط انتقال نفت و گاز از دیگر مواردیست که توسط قرارگاه خاتم ساخته شده و عبدالهی در توضیح آن می‌گوید: «ما در کشور 730 کیلومتر تونل برای راه آبرو و مترو داریم مانند متروی قم، شیراز، مشهد، تهران. 17 دستگاه  T.B.M در اختیار داریم که اینها جزو پیشرفته‌ترین دستگاه‌های حفر تونل به حساب می‌آیند که همه اپراتورهای آن نیروهای ایرانی بوده و حتی ما بسیاری از قطعات آن را نیز خودمان می‌سازیم.» به گفته وی «برای خطوط انتقال نفت، آب و گاز، 9 هزار و 500 کیلومتر پروژه اجرا و یا به اتمام رسیده است که برای نمونه می‌توان به خط صلح اشاره کرد که از عسلویه تا ایرانشهر به طول 905 کیلومتر با قطر 56 با هزینه و زمان کم صورت گرفته است.» * آب شرب قم؛ دغدغه‌ای که توسط سپاه حل شد بنا بر اظهارات فرمانده قرارگاه ختم، «یکی از دغدغه‌های کشور که مقام معظم رهبری نیز بر روی آن تأکید داشتند موضوع آب شرب قم بود که این پروژه از سال‌ها قبل مد نظر بوده و زمان مطالعات آن حتی به 54 سال قبل برمی‌گردد.» عبداللهی می گوید: «برای تحقق این امر به 28 کیلومتر تونل نیاز بود که آب را از سرشاخه‌های دز به قم بیاورد. 238 کیلومتر خطوط انتقال نیز احداث شد که 450 بنا و 7 مخزن 20 هزار مترمکعبی نیز بر سر راه بود. برای این پروژه 5.5 سال زمان در نظر گرفته شد که ما توانستیم آن را در یک سال و نیم تمام کنیم که فقط 170 هزار تُن فولاد در اینجا مورد استفاده قرار گرفت.» وی یکی از معضلات امروز کشور را موضوع آب است عنوان می کند: «کارهای بزرگی در این خصوص صورت گرفته و 21 میلیارد مترمکعب مخزن آب ساخته‌شده است. مانند سد کرخه و یا سد گُتوند که ظرفیت مخزن آن بیش از 5 میلیارد متر مکعب است و دریاچه آن 60 کیلومتر طول دارد و این سد بلندترین سد خاکی کشور است.» * «کیفیت، سرعت و قیمت» شعار سپاه در سازندگی علاوه بر مشاورین و ناظران بیرون از مجموعه قرارگاه، در خود این قرارگاه نیز مشاورین زیادی هستند که پروژه های ساخته شده را به لحاظ کیفیت مورد بررسی قرار می دهند. عبداللهی در این باره می گوید: «کیفیت، سرعت و قیمت از مؤلفه‌های قرارگاه خاتم‌الانبیاء است. پروژه‌های ما به صورت E.P.C یعنی مهندسی، تأمین کالا و اجرا است و همه مراحل آن توسط نیروهای ایرانی صورت می‌گیرد البته ما پروژه‌های مشترکی بین مشاورین خود و بقیه افراد داخل کشور داریم که برای ما تفاوتی ندارد ما باشیم یا دیگران. ما امروز در حوزه مهندسی خودکفاییم و و قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) دارای 150 کتاب علمی در رشته‌های مختلف است.» * محرومیت زدایی تا شعاع 70 کیلومتری به گفته وی، «محرومیت‌زدایی از محل درآمد قرارگاه خاتم یکی از اولویت‌ها محسوب می شود و ما در همه پروژه‌ها موظف هستیم تا شعاع 70 کیلومتری به مردم خدمات داده و در عمران آن مناطق کوشش کنیم. عبداللهی می‌گوید: «این محرومیت‌زدایی در حجم بالایی صورت گرفته و هیچ کجا نبوده که ما پروژه‌ای داشته باشیم و این اقدامات صورت نگیرد. حتی یک بار که برای سرکشی به یکی از پروژه‌ها رفته بودم، گفتم این پروژه را در اولویت دوم قرار دهید و ابتدا رفتیم اقدامات محرومیت‌زدایی شده توسط قرارگاه را دیدیم که بسیار رضایت‌بخش بود و مردم از ساخت مساجد، حسینیه‌ها، مدرسه، راه روستایی، مراکز عمرانی، خط آب و ... راضی بودند.»
کد خبر: ۴۶۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۹

اصولگرایان اگر می‌خواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدی‌نژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان می‌خواهند آقای روحانی در سال 96 رئیس‌جمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدی‌نژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدی‌نژاد است که در نوشته‌ها و گفت‌وگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدی‌نژاد دفاع می‌کند. داوری در مصاحبه تفصیلی‌اش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی می‌پردازد و می‌گوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدی‌نژاد می‌داند و البته می‌گوید تقابل روحانی با احمدی‌نژاد برای راضی نگه داشتن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامه‌ریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمی‌دید. از دیگر سو، وی می‌گوید که روحانی در عرصه‌ای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایه‌گذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز می‌گوید توافق هسته‌ای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامه‌ریزی محمود احمدی‌نژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان می‌کند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چاره‌ای جز رجوع به محمود احمدی‌نژاد را ندارند. متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است: ارزیابی‌تان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟ دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغ‌هایشان را در سبد مذاکرات هسته‌ای قرار داده‌اند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هسته‌ای گره زده‌اند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، می‌تواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحت‌الشعاع قرار دهد. در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدی‌نژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم می‌دانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربه‌های زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیب‌پذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینه‌توزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدی‌نژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعه‌یافته و حاشیه‌ای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل می‌شوند و به آقای احمدی‌نژاد شدیدا علاقه‌مند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال می‌کند از سبد آقای روحانی خارج می‌شود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای داده‌اند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجی‌های معتبر هم این پدیده را تایید می‌کند. یعنی می‌خواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد. معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کرده‌اند، هویت مقابل خود را آقای احمدی‌نژاد نشان می‌دهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدی‌نژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است. شما می‌گوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدی‌نژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدی‌نژاد است، مشخص بود. در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامه‌نگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی توده‌ها به ویژه در شهرهای کوچک‌تر و روستاها، به هیچ وجه تلقی‌شان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدی‌نژاد قرار دارد. اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاست‌های دولت دهم بالاخص سیاست‌های سیاست خارجی دولت می‌پرداخت. هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدی‌نژاد نبود. آقای احمدی‌نژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نماینده‌ای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمی‌کنم. مردم این پیام را دریافت کردند. اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدی‌نژاد، موجب رای‌آوری باشد باید آقای قالیباف رئیس‌جمهور می‌شد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدی‌نژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانه‌ای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل‌ محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدی‌نژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویت‌شان را در ضدیت‌ با آقای احمدی‌نژاد قرار داده بودند. با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویت‌شان را در ضدیت آقای احمدی‌نژاد قرار نمی‌دادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند. شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدی‌نژاد حرکت نمی‌کردند و در عین حال با بی‌تدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمی‌شد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاست‌جمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار می‌کردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را می‌فهمیدند و می‌دیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هسته‌ای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد. نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه می‌کردند این بود که از تقابل با آقای احمدی‌نژاد احتراز می‌کردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش می‌کردند تا با تصویر خدمتگذار احمدی‌نژادی در صحنه حاضر می‌شدند و خود را بدیل آقای احمدی‌نژاد نشان می‌دادند که در این صورت با رای بالایی پیروز می‌شدند. البته با اقداماتی که در سال‌های 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانه‌ای اصولگرایان علیه آقای احمدی‌نژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمی‌توانستند با آقای احمدی‌نژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدی‌نژاد را حذف کنند. شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخم‌مرغ‌های خود را در سبد مذاکرات هسته‌ای گذاشته است اما خیلی از تحلیل‌گران و صاحب‌نظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هسته‌ای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پول‌های بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد... می‌گویند پول‌ها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟‌ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه می‌شود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه می‌شود! ضمن آنکه در نحوه هزینه‌کرد همین دلارهای آزاد شده هم ده‌ها محدودیت وجود دارد. این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود... عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخم‌مرغ‌های خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکایی‌ها، شناختی سطحی و غیرواقعی‌ است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوش‌وبش‌های دیپلماتیک می‌توانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سخت‌تر خوردیم. شما می‌گوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سال‌ها در آمریکا تحصیل و زندگی کرده‌اند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بوده‌اند. سال‌ها حضور داشتن در آمریکا مانع عدم‌شناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سال‌ها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوش‌بین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری داده‌ها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند. ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیات‌های دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند. مابه‌ازا این سفرها چیست؟ مابه‌ازایش این نیست که وقتی رئیس‌جمهور آمریکا به رئیس‌جمهور فرانسه می‌گوید از سفر هیات‌های اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند می‌گوید من نمی‌توانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است. ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور می‌شود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی ‌موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوش‌بینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدوده‌ای ثابت بماند. این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟ این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش می‌کند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایه‌گذاری کرده‌اند، در نه ماه اخیر خرد شده‌اند. واقعیت‌ها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هسته‌ای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماه‌های اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید می‌بینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدی‌نژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادی‌مان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور می‌شود که با این شرایط تورم‌ با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی‌ نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کرده‌اند. این یک دستاورد نیست؟ این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل می‌شود. به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن می‌دانید؟ بله. چرا؟ وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکایی‌هاست. ظرفیت غنی‌سازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنی‌سازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنی‌سازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام می‌شود نشان می‌دهد تلاش‌ها و فشارهای آمریکایی‌ها به ثمر نرسیده است. در یک دوره‌ای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است می‌تواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست. براساس آخرین گفته‌ها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است... خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمی‌گیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکایی‌ها با ما در مورد سطح غنی‌سازی است. آمریکایی‌ها به هیچ وجه ظرفیت غنی‌سازی 190 هزار سو را نمی‌پذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریم‌هاست که آمریکایی‌ها هم به آسانی از این ابزار دست برنمی‌دارند. قبول دارید که آمریکایی‌ها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟ این یک بحث دیگر است. آمریکایی‌ها اگر غنی‌سازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها می‌خواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هسته‌ای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریم‌ها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنی‌سازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار می‌گیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دست‌یافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربی‌ها دادندکه تحریم‌ها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریم‌هاست که آمده‌ایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم. این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند. متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربی‌ها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنی‌سازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکایی‌ها یک توافق بد است. آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمی‌رود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است... آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بی‌معناست. شما بازی برد – برد را قبول دارید؟ من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور می‌شود با آمریکایی‌ها به نتیجه‌ای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟ اینکه شما چنین چیزی را می‌گوئید و از لفظ «شیطان» استفاده می‌کنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است... اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقع‌گرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار. پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد. آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژه‌ها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدی‌نژاد هم دلواپس هستید؟ بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکره‌کننده و پیام‌هایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماه‌ها منتقل کرده، وجود دارد. رهبری بارها از تیم مذاکره‌کننده دفاع کرده است. موضع رهبری با موضع جریان‌های سیاسی فرق می‌کند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریان‌ها را هدایت می‌کنند. ولی موضع جریان‌ها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح‌ تاثیرگذاری رهبری با جریان‌های سیاسی متفاوت است. جریان‌های سیاسی می‌توانند نگرانی‌هایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاه‌شان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغه‌ها و نگرانی‌هایشان را بیان کنند. حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر می‌کنید این دلواپسی‌ها نزد رهبری هم وجود دارد. قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمی‌دانم این دغدغه‌ها و نگرانی‌ها در کدام حوزه‌ها بیشتر است. آقای داوری! با این حال شاهد حمایت‌های مکرر مقام رهبری از دولت بوده‌ایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت می‌کنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد... مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟‌ ولی نوع حمایت... اگر به نوع حمایت باشد، حمایت‌هایی که رهبری از آقای احمدی‌نژاد داشتند، در هیچ دوره‌ای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدی‌نژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدی‌نژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟‌ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولت‌ها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژه‌ای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماه‌ها ندیده‌ام و فکر می‌کنم که حمایت‌هایی هم که ایشان تاکنون داشته‌اند، در راستای همان حمایت‌های متداول و معمول و جاری بوده است. ولی بالآخره ایشان مذاکره‌کننده‌کنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکره‌کننده حمایت می‌کنم... این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکره‌کننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من می‌خواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت می‌کنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باج‌خواهی و زیاده‌خواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمی‌شود. اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی می‌شود؟ به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دست‌اندازهای بسیاری جدی‌ خواهد شد. این دست‌اندازها در کدام عرصه‌ها بیشتر خواهد بود؟ در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزه‌های اقتصادی و سیاست داخلی برنامه‌ جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده می‌تواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزه‌های اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هسته‌ای نبوده است. مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب می‌اندیشند. اگر حرف‌تان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل‌ با دنیا را سر می‌دادند. تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هسته‌ای داشتند، تمامی تخم‌مرغ‌ها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست می‌آید و می‌توانند نقاط ضعف در سایر حوزه‌ها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید می‌دانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند. شما در صحبت‌هایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هسته‌ای است و دولت به تعامل به غرب می‌اندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدی‌نژاد کنیم، می‌بینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولت‌شان، دیگر از آن تنش‌ها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه می‌نوشت... نامه که در دولت نهم نوشته شد. بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمی‌آمد... این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدی‌نژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسان‌محور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی‌ دیپلماسی آقای احمدی‌نژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بین‌الملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد. پس منکر هرگونه تغییر در احمدی‌نژاد هستید؟ آقای احمدی‌نژاد در تاکتیک‌ها متکامل‌تر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند. ولی در سال‌های پایانی ریاست‌جمهوری‌شان دیگر از آن اقدامات و حرف‌های جنجالی‌ای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم. سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بی‌پاسخ از طرف غرب. دیدید که در راه‌پیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدی‌نژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کرده‌اند و هیچ وقت به دنبال تنش‌زایی نبودند... ولی در عمل، آنچه رخ می‌داد تنش‌زایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد. اینها بازنمایی رسانه‌ای است. اگر آقای احمدی‌نژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمی‌پرسید هم باز آن قطعنامه‌ها صادر می‌شد. در عین حال یادتان باشد که مسئله‌ای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامه‌های مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریم‌ها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند. شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدی‌نژاد می‌دانید؟ نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند. دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدی‌نژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان می‌گویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و... دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاست‌های اقتصادی آقای احمدی‌نژاد را دنبال می‌کند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاست‌ها حمله می‌کردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود می‌گفت اگر هدفمندی یارانه‌ها اجرا بشود، تورم به 500 درصد می‌رسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت می‌آید و می‌خواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، می‌گوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه می‌نوشت که دولت آقای احمدی‌نژاد یارانه تولید را نمی‌دهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟ آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمی‌کردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدی‌نژاد سیاه‌نمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدی‌نژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی می‌دادند. مگر نمی‌گفتند آقای احمدی‌نژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفت‌وگو را برگزار نمی‌کند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما می‌گویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفت‌وگو هم برگزار نشده است. مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدی‌نژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمی‌کنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدی‌نژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان می‌گفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدی‌نژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی می‌تواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمی‌رسد و شاید اولین رئیس‌جمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود. آقای روحانی در چه زمانی رای نمی‌آورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدی‌نژاد باشد؟ اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعه‌ای با بینش، منش و روش آقای احمدی‌نژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیس‌جمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمی‌بیند. به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدی‌نژاد، فکر می‌کنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا می‌شود؟ آقای احمدی‌نژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که می‌دانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامه‌ریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمی‌دانم چه اتفاقی خواهد افتاد. در چه شرایطی آقای احمدی‌نژاد در انتخابات سال 96 شرکت می‌کند؟ اگر آقای احمدی‌نژاد مجدداً رئیس‌جمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمی‌شود. اما احتمالا اگر آقای احمدی‌نژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر می‌افتد و ایشان می‌توانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقش‌آفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند. اگر آقای احمدی‌نژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدی‌نژاد به زمین بزنند، چه می‌کنند؟ آنها که چاره‌ای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر می‌خواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدی‌نژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان می‌خواهند آقای روحانی در سال 96 رئیس‌جمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدی‌نژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند. اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدی‌نژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمی‌کنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کرده‌اند تا احمدی‌نژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟ برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی‌ - رسانه‌ای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدی‌نژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدی‌نژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدی‌نژاد احساس همذات‌پنداری می‌کنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدی‌نژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدی‌نژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدی‌نژاد قرار می‌گیرد. آقای احمدی‌نژاد تا کی ‌می‌خواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمع‌بندی جدیدی برسند. فکر می‌کنید کی سکوت‌شان را می‌شکنند؟نمی‌دانم اما شاید در آینده آقای احمدی‌نژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند. ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدی‌نژاد چه بوده است؟ سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفاف‌تر شود، می‌توان از این سکوت عبور کرد. درباره جلسات آقای احمدی‌نژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت می‌کنید. این جلسات طبیعی است. آقای ناطق‌نوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بوده‌اند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار می‌کند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدی‌نژاد هیج جلسه سازمان‌یافته‌ای ندارد. پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب می‌کنید. ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست. ارزیابی‌تان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی می‌کنند، چیست؟ به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصه‌های فرعی می‌آورند. ما نباید تضاد اصلی‌مان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلال‌خواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هسته‌ای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویت‌دهی به مذاکرات هسته‌ای نتوانسته‌اند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصه‌های فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که می‌توان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود. دلیلش چیست؟ اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت می‌تواند خلاهایش را در سایر حوزه‌ها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال می‌تواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازه‌های باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال می‌کنند. بنابراین چنین شیوه‌ای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر می‌خواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند. آقای احمدی‌نژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامه‌ای دارد؟ آقای احمدی‌نژاد هیچ برنامه‌ای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمان‌یافته‌ای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقه‌ای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخ‌الاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمع‌بندی وجود ندارد. دلیل این عدم حضور سازمان‌یافته چیست؟ واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت می‌شود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده می‌کنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدی‌نژاد همراه بود. اگر آقای احمدی‌نژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟ نمی‌دانم. آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدی‌نژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راه‌اندازی شده است؟ بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگ‌کننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست... می‌توان گفت هما حزب آقای احمدی‌نژاد است؟ به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدی‌نژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعه‌ای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدی‌نژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگ‌ها، در شبکه‌های اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگی‌ها و هم‌افزایی‌هایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است. آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدی‌نژاد در سال 96 خواهد بود؟ هما برای فعالیت سیاسی برنامه‌ای ندارد و نگاه‌مان غالبا فرهنگی و اجتماعی است. تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟ تا الان یک فراخوان و ثبت‌نام اولیه داشته‌ایم و توانسته‌ایم برنامه‌های آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامه‌ریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزه‌ها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کرده‌ایم. شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایت‌خاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدی‌نژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه می‌کند؟ آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و می‌توان دولت آقای روحانی را سایه‌ای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامه‌ریزی آقای هاشمی، نمی‌توانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند. رابطه اصلاح‌طلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی می‌کنید؟ اصلاح‌طلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه می‌کنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاح‌طلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاح‌طلبان می‌خواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه‌ طلاقه بودنشان را حل کنند. اینکه اصولگرایان می‌گویند اصلاح‌طلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمی‌خورند را قبول دارید؟ در میان مدت این اتفاق نمی‌افتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت می‌کنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان یکسری گلایه‌ها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمی‌تواند در استراتژی کلان‌ این دو جریان اثرگذار باشد. ارزیابی‌تان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟ آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی هستند. احتمال برگشت‌شان به عرصه سیاست وجود دارد؟ اصلا. ایشان به هیچ‌وجه علاقه‌ای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدی‌نژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است. به فرض اینکه آقای احمدی‌نژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیس‌جمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز می‌گردند؟ بعید می‌دانم آقای مشایی انگیزه‌ای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : کي عطا طاهري بويراحمدي:مدرسه به شکل امروزي نهاد جديدي در ساختار اجتماعي آن زمان محسوب مي‌شد که مانند هر مسئله جديدي با مقاومت اجتماعي به طرق مختلف براي جا افتادن در بين مردم مواجه مي‌شد. هر چند هدف تعارض با آن در مناطق مختلف متفاوت بود. در شهرهاي بزرگ مثل تهران به دليل وارداتي و غربي بود و مغايرت با اصول شرع عمده مخالفت‌ها ابراز مي‌شد. اما در نقاط دور دست و به اصطلاح عشيره اي يا روستايي انگيزه اقتصادي بيشتر دست مايه مخالفت بود که در شکل فقر يا نياز مبرم خانواده به نيروي کار و فعاليت فرزند خانواده حتي در سن و سال پايين هم جزئي از آن به شمار مي‌آمد.در عصر پهلوي اول حدود سالهاي 1310 بود که اولين مدارس در نقاط پر جمعيت استان کهگيلويه و بويراحمد که آن روزها به مرکزيت فرمانداري نظامي در تل خسرو اداره مي‌شد، در جاهايي مثل دهدشت، لنده، باشت، سي سخت و تل خسرو راه اندازي شد.قبل از آن هر ايل و طايفه اي مکتب‌هاي خاص ايل خود را داشتند به شکلي که در ميان هر طايفه فردي که خواندن و نوشتن مي‌دانست، مکتب خانه اي راه مي‌انداخت ودر آنجا نه همه کودکان بلکه تعداد کمي که بضاعت مالي داشتند يا نيازمندي به آنها در کارهاي خانه احساس نمي‌شد به يادگيري آموزش مکتب خانه اي که قواعد رسم و رسومات خاص خود را داشت مي‌پرداختند.شايد بيشتر به دليل فقر و نداري در آن روزگار و ترس از اجباري رفتن، مردم علاقه اي به تحصيل کودکان خود در مدارس نداشتند. چرا که تصور مي‌کردند که درمقابل آموزش در مدارس بايد مثل مکتب خانه‌ها هزينه پرداخت کنند يا ثبت آنها در مدارس منجر به رفتن آنها به سربازي خواهد شد چون حضور در مدرسه نياز به شناسنامه داشت و شناسنامه معادل بود با رفتن به اجباري!در اولين روزهايي که کلاس درس خود را داير کردم خيلي از والدين بچه‌ها که مجبور بودند بچه‌ها را به مدرسه بياورند با خواهش و تمنا از من مي‌ خواستند که اجازه بدهم آنها در کنار خانواده باشند و به مدرسه نيايند. وقتي با آنها صحبت مي‌کردم و از آينده و اهميت سواد آموزي برايشان گفتم به راحتي و با اشتياق بچه‌ها را به رغم همه نداري به اميد آينده بهتر به مدرسه مي‌فرستادند. از طرفي تصور اينکه بچه‌ها در آينده بتوانند شاهنامه بخوانند و باعث افتخار آنها شوند اين علاقه مضاعف مي‌شد چرا که شاهنامه خوانان از منزلت بالايي در ايلات برخوردار بودند.عده اي معتقد بودند که با فراموش و نکوهش کردن گذشته خود کار عاقلانه اي انجام داده اند غافل از اينکه بريدن از هويت خود نمي‌تواند باعث کسب افتخار و حتي آگاهي شود. حضور شاهنامه خوانان در بين ايلات و طوايف و قدر و منزلت آنها نشانه باسوادي و دانايي تلقي مي‌شد و چنين گذشته اي باعث افتخار بود.سواد و آموزش در بين عشاير قدرت نهادهاي تصميم گيرنده و با نفوذ را در ساختار قبيله تقسيم مي‌کرد. نيروي جديدي را وارد کرد که همراه کدخدايان، روحانيون و ريش سفيدها در مسائل قومي و قبيله اي تاثير گذار بودند و اينها همان آموزش ديده‌هايي بودند که براي اولين بار به مدارس جديد رفته و اغلب در کسوت معلمي درامده بودند و اين باعث سرعت گرفتن توسعه و رشد جوامع ايلي شد.مسئوليت و شکل نهادهاي آموزش دهنده بر عهده دو اداره فرهنگ و اداره آموزش عشاير بود. مدارس عشايري پس از خلع سلاح در سالهاي 1334 و 35 پس از جمع آوري سران عشاير و بزرگان طوايف توسط فرماندار نظامي وقت (سرهنگ عليزاده) با اعلام اين دستور که به جاي اسلحه بيل در دست کشاورز قرار گيرد و بچه‌هاي عشاير که تا حدي سواد دارند در دانشسراي مقدماتي بهبهان در يک دوره دو ساله شروع به تحصيل کنند.پس از اين بود که استاد محمد بهمن بيگي در سال 1336 در شيراز پيشنهاد کرد که دوره تحصيل عشاير در دانشسرا از دو سال به يک سال کاهش پيدا کند. اين پيشنهاد مورد پذيرش قرار گرفت و اين اقدام ضرب الاجلي نتيجه خوبي داشت. کار به شکلي پيش مي‌رفت که معلمان روستايي را اداره فرهنگ و معلمان عشايري را آقاي بهمن بيگي انتخاب مي‌کرد. البته وجود دو نهاد موازي بعدا باعث رقابت و يکسري تداخل و مشکلات کاري شد که توسط استاندار وقت شوراي هماهنگ کننده فرهنگي بوجود آمد که مسئوليت آن چند سالي بر عهده بنده بود. خاطرهاز وقتي مساله آموزش بوجود آمد تنبيه هم وجود داشت هرچند قرار بود که در مدارس جديد تنبيه به کار گرفته نشود ولي اين امکان پذير نبود. شدت تنبيه در مدرسه‌هاي جديد نسبت به مکتب خانه‌ها کمتر شده بود با اين حال تنبيه هم جزيي از نظام آموزشي بود. شايد بدون تنبيه نتيجه خوبي از آموزش بدست نمي‌آمد. به نظر مي‌رسد که که بحث آموزش در آن زمان خيلي جدي و مهم گرفته مي‌شد خاطره اي که نقل مي شود شنيدني است.«يک روز سر کلاس يکي از دانش آموزان را ديدم که حال خوبي ندارد و درست نمي‌تواند حرف بزند بعد از چند دقيقه که از کلاس گذشت غش کرد و بر زمين افتاد. از بچه‌ها پرسيدم کسي با او کتک کاري کرده که جواب منفي بود،گفتند که چند روزاست غذا نخورده يعني چيزي نداشتند که بخورد،نامه اي به سرهنگ عليزاده استاندار وقت و اداره کل فرهنگ نوشتم و پس از شرح وضعيت موجود و فقر مردم يادآور شدم که با اين شرايط تحصيل بچه‌ها سودمند نيست و با شکم خالي چيزي ياد نخواهند گرفت،چند روز بعد جيپي از اداره کل به مدرسه آمد که در آن چند کارتون مواد غذايي براي دانش آموزان به همراه آورده بود،با نامه اي از استاندار که در آن قيد شده بود که از حقوق خودش روزانه چند گرم خرما و يک قرص نان به دانش آموزان داده شود.» منبع/ابتکار
کد خبر: ۴۴۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳

داستان  زندگی ‌ علیرضا رمضانی، ستاره جوان  آبی ها به گزارش آوای دنا ، علیرضا متولد سال 1372 است. تنها 21 سال سن دارد. وقتی حرف می‌زند لهجه آذری  اش قابل تشخیص است و  . در ابهر به دنیا آمده است؛ شهری با 87هزار نفر جمعیت که دومین شهر بزرگ استان زنجان محسوب می‌شود. او از دل استانی کشف شد که چندان فوتبالی به حساب نمی‌آیند. استان زنجان یک میلیون و 15هزارنفر جمعیت دارد، اما علیرضا رمضانی جزو معدود فوتبالیست‌هایی‌ است که از استان زنجان به لیگ‌برتر ایران رسیده  . او در هفته‌ دوم لیگ برتر در بازی با استقلال‌خوزستان به عنوان بازیکن تعویضی به زمین رفت و کاری کرد که حالا نامش به عنوان یکی پدیده‌های لیگ سیزدهم مطرح است. اما بد نیست بدانید علیرضا رمضانی پدیده فصل جدید استقلال تهران در خوابگاه بازیکنان پایه تیم زندگی ‌می‌کند. داستان زندگی او را از دست ندهید. این گزارش روایتی  است بر اساس گفته ‌های  علیرضا با تماشاگران امروز. از ابهررود تا ستارگان پایتختتنها اطلاعاتی که از او در دسترس است، به یک جمله خبری ختم می‌شود. علیرضا رمضانی فصل گذشته در لیگ‌یک در تیم نفت‌وگاز گچساران بازی کرده اما مسیری که تا پوشیدن پیراهن استقلال گذرانده، به خوبی نشان می‌دهد چه سختی‌هایی برای انتقال به این تیم کشیده است. او در 18 سالگی برای اولین‌بار در تیمی محلی در ابهر بازی کرد. تیمی به نام «ابهر‌رود» که احتمالا در فوتبال ایران کسی نام آن را نشنیده است. اما رمضانی چندماهی در این تیم بود تا اینکه بالاخره تصمیم گرفت از لیگ استانی زنجان به تهران نقل مکان کند:‌ «ریسک بزرگی بود. از پدر و مادرم اجازه گرفتم تا برای فوتبال به تهران بیایم.» او در لیگ‌دو استان تهران عضو تیم «ستارگان پایتخت» شد. باز هم تیمی ناشناخته که مدتی را‌ هم آنجا گذراند. در آن روزها در خوابگاهی  واقع در میدان راه‌آهن تهران زندگی می‌کرد. خوابگاهی که چند بازیکن از تیم ستارگان پایتخت در آن زندگی می‌کردند. اما شرایط سخت‌تر از چیزی بود که تصورش را کنید: «حقوقی از تیم نمی‌گرفتیم و مجبور بودیم در کنار فوتبال، شب‌ها کار کنیم». آن روزها غیر از تمرینات روزانه‌ گروهی با تیم ستارگان پایتخت، شب‌ها هم مسافت زیادی پیاده‌روی می‌کرد. او به عنوان تراکت‌پخش‌کن یک شرکت تبلیغاتی استخدام شده بود و در کوچه‌های اطراف میدان راه‌آهن تراکت‌های تبلیغاتی پخش می‌کرد. بدون رودربایستی اعتراف می‌کند: «بعضی شب‌ها گرسنه می‌خوابیدم. پول نداشتم غذا بخورم. نه‌می‌خواهم مظلوم‌نمایی کنم، نه چیز دیگری. این موضوعی است که ممکن است برای هرکس دیگری هم پیش بیاید.» استقامت در باشگاه مقاومتمسابقات لیگ دو تهران تمام شد. رمضانی مشمول ‌ شده بود و برای گذراندن دوران سربازی به باشگاه مقاومت رفت و تست داد. سرمربی باشگاه مقاومت که «استقامت» نام داشت، او را قبول کرد. او هم قرارداد سفت و سختی با این باشگاه امضا کرد که بر‌اساس آن در دوران سربازی باید در مقاومت بازی می‌کرد. اما پس از گذشت دو سال خدمت نظام وظیفه قرارداد او بندهایی داشت که نمی‌توانست به راحتی از باشگاه مقاومت جدا شود. همزمان به تیم‌ جوانان هم دعوت شد. به اردوی تیم رفت و تمرین کرد اما مدتی مانده به مسابقات قهرمانی آسیا، زانویش آسیب دید و از لیست تیم خط خورد. تمام پول دریافتی رمضانی از باشگاه مقاومت تهران همان حقوق ماهیانه‌ای بود که‌به عنوان سرباز نظام وظیفه دریافت می‌کرد؛ 90 هزار تومان. چند ماه اضافه‌خدمت خورد. حتی پس از پایان خدمت سربازی هم قراردادش با مقاومت تمام نشد. چند پیشنهاد از سایپا و تراکتورسازی دریافت کرد، اما نتوانست رضایت‌نامه‌اش را از مقاومت بگیرد. تا اینکه بالاخره‌ با پیشنهاد تیم لیگ‌یکی نفت‌ و گاز گچساران از مقاومت جدا شد. روزهای سخت در گچسارانقرارداد رمضانی با نفت ‌و گاز گچساران 30 میلیون تومان بود. او 20 میلیون تومان از مبلغ قرارداد گرفت و به باشگاه مقاومت داد تا رضایت‌نامه‌اش صادر شود. اما 10 میلیون تومان باقیمانده مبلغ قرارداد او هیچ‌وقت از سوی باشگاه نفت‌ و گاز گچساران پرداخت نشد. به این ترتیب نیم‌فصلی ‌که در گچساران سپری کرد، هیچ درآمدی نداشت. البته با این توضیح اضافه که در گچساران به راحتی تهران شغل جانبی وجود نداشت تا او درآمدی داشته باشد: «در خوابگاه زندگی‌ می‌کردم. درآمدی نداشتم. باشگاه باقیمانده مبلغ قراردادم را پرداخت نکرد. یادم می‌آید یک‌بار که تمرینات تیم تعطیل شد، همه بچه‌ها برای استراحت به کیش رفتند اما من پولی نداشتم که به ابهر برگردم. همه از من می‌پرسیدند چرا تعطیلات به خانه برنمی‌گردی. بهانه‌ می‌کردم که می‌خواهم تنها باشم و استراحت کنم.» البته معضلات زندگی در گچساران به این محدود نمی‌شد. محمدحسین ضیایی، سرمربی نفت ‌و گاز گچساران اصلا ارتباط خوبی با رمضانی نداشت: «مدام در تمرینات من را جلوی بقیه بازیکنان تحقیر می‌کرد و می‌گفت هیچ‌وقت بازیکن نمی‌شوی. چندباری هم وسط تمرین من را بیرون کرد». فصل کابوس‌‌وار رمضانی در گچساران تمام شد، اما حتی در رویا هم نمی‌دید که پس از آن همه سختی، فصل بعد در یکی از دو تیم پرطرفدار ایران بازی کند. روزی که آبی‌پوش شد«یکی از دوستان به من زنگ زد و خبر داد که باشگاه استقلال تست می‌گیرد. همراه با دوستانم به کمپ ناصر حجازی رفتیم. لباس عوض کردیم و دو تا تیم شدیم و بازی کردیم. 20 دقیقه از بازی نگذشته بود که من را از زمین بیرون کشیدند. بعد دیدم امیرخان فلعه‌نویی سراغم آمد اصلا باور نمی‌شد. در بازی چند تا دریبل زده بودم و بدون استرس می‌دویدم. اما باورم نمی‌شد که امیرخان از من خوشش آمده باشد. چند روز بعد با استقلال قرارداد بستم.» قرارداد او با استقلال رقم بالایی ندارد اما او راضی است. در یکی از بندهای قراردادش با استقلال آمده که باشگاه موظف است محل زندگی علیرضا رمضانی را فراهم کند. او این روزها در خوابگاه بازیکنان پایه استقلال که در کنار کمپ ناصر حجازی ساخته شده، زندگی می‌کند. در یک اتاق کوچک که با وسایل اولیه زندگی تجهیز شده است. پدرش کشاورز است. در ابهر یک هکتار باغ انگور دارند. اما درآمد این باغ انگور اندازه‌ای نیست که پدرش به او کمک مالی کند. او از سال 1390 روی پای خودش ایستاده و هیچ وقت از پدرش کمکی نگرفته است. چهره محبوب در ابهر روزی که در جام‌شهدا برای اولین‌بار با پیراهن استقلال به زمین رفت، یادش نمی‌رود. آن روز در بازی با ملوان برای استقلال یک پنالتی گرفت تا آرش برهانی آن را گل کند. علیرضا خوش‌شانس بود که آن بازی از شبکه سه پخش مستقیم شد و تماشاگران استقلال خیال‌شان راحت شد که در فصل جدید یک پدیده در ترکیب آبی‌پوشان خودنمایی می‌کند. هفته اول لیگ‌برتر فرصت به هنرنمایی او نرسید، اما در بازی با استقلال خوزستان در هفته‌دوم زمانی به زمین آمد که بازی بدون گل بود. او آمد و یک پاس‌گل‌ داد:‌ «روی نیمکت بودم که امیرخان من را صدا کرد. از من پرسید که می‌تونی بازی کنی؟ توضیح داد که شرایطش سخت‌ است. اما من هیچ استرسی نداشتم. به زمین رفتم و آن پاس‌گل را دادم.» رمضانی یکی از چهره‌های دوست‌داشتنی تمرینات استقلال است. بازیکنان تیم او را دوست دارند. امید ابراهیمی و محمد قاضی بیشتر هوایش را دارند. اما نباید فراموش کرد که هنوز راه زیادی پیش‌رو دارد. مسیری که از ابهر آغاز شده و خودش آرزو دارد به اروپا برسد. تا حالا چند باری که‌ با پیراهن استقلال به میدان رفته باعث شده یکی از محبوب‌ترین چهره‌های شهرستان ابهر شود: «در این مدت لطف کردند و با تماس تلفنی و اس‌ام‌اس حسابی مرا را شرمنده کرده‌اند». تماشاگران امروز
کد خبر: ۴۲۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۳

وزارت ارشاد در ادامه عملکرد شگفت آور خود به کتابی مجوز داده است که صریحا به «مادر امام زمان(عج)» اهانت کرده است.به گزارش جهان، نام این کتاب «دوازدهم» است که داستان آن از زبان یک نویسنده که مدرس فیلم نامه نویسی است، روایت می شود. دوست تهیه کننده نویسنده به او پیشنهاد نگارش فیلم نامه ای با موضوع حضرت ولی عصر(عج) را می دهد و اغلب فصل های این کتاب، درخصوص مسایل و ماجراهای مربوط به مراودات نویسنده، دوست تهیه کننده و شاگردان کلاس نویسندگی او و یا تمرین برای نگارش فیلم نامه می گذارد. بخش های دیگری از کتاب هم که به عنوان مثال کار تحقیقی شاگردان نویسنده است، زمان شهادت حضرت امام حسن عسگری(ع) و ماجراهای جعفر کذاب و رفتار خلیفه وقت را روایت می کند و در لابه لای کتاب چند مورد از تشرفات تاریخی به حضور حضرت ولی عصر و هم چنین یکی دو مورد تشرف اعضای کلاس نویسندگی ذکر می شود. اما آنچه در این کتاب اعجاب آور است، اهانت های آن به بانو ملیکا خاتون مادر بزرگوار حضرت صاحب الزمان(ع) و شگفت تر از آن، مجوز وزارت ارشاد به این کتاب است. منتقدان رویکرد جدید وزارت ارشاد گرچه انتقادات اساسی به عملکرد وزیر و مدیرانش دارند اما شاید هرگز گمان نمی کردند این رویه به جایی ختم شود که توهین به مادر امام عصر از ارشاد مجوز بگیرد. و تازه این همه در حالی است که این "گل" هنوز به سبزه آراسته نشده و طبق خواسته وزیر ارشاد هنوز ممیزی به ناشران واگذار نشده است! جهان نیوز با عذرخواهی از مخاطبان محترم، برخی از توصیفات ناشایست این اثر را به نقل از سایت سراج 24 برای روشنگری منتشر می کند: ۱- ص۱۱۱/ ملیکا با اطمینان خاطری که جعفر را به آتش کشید گفت چنان که در نماز برجنازه پدرش چنین گفت! جعفر [همان جعفرکذاب]: توکیستی دهانت را ببند، کنیزک بی مقدار! ۲- ص۱۹۷/ خواست در پی ملیکا برود تو که فاطمه دوید و در آستانه درایستاد. جعفر فاطمه را پرت کرد، محکم، طوری که فاطمه خورد به طاهره و هر دو به زمین افتادند. صدای جیغ و گریه دوباره اوج گرفت. جعفر پیش از ورود به اتاق به سربازی اشاره کرد. سربازجلو دوید تا راه را برای ورود احتمالی هرکسی به اتاق ببندد. جعفر در را پشت سرخودبست. جعفر به سوی بانو ملیکا رفت. گفت کجاست؟بانو ملیکا از او فاصله گرفت. پرسید. کی؟ جعفرگفت: مطمئن باش ملاحظه ی تو یکی را نمی کنم، چون خواهرم نیستی! بانو ملیکا گفت : اگرفکر می کنی دراین خانه است، پیدایش کن! جعفر گفت: تو را قبلا این جا ندیده بودم واقعا زن برادر من بوده ای؟ چهره بانو ملیکا از اندوه درهم شد. گفت: دیرنیست که به او بپیوندم. جعفر خریدارانه به او نگاه کرد. گفت:حیف نیست؟ تو به این دنیا باشی، خوشتر است! ملیکا روی برگرداند. با نفرت گفت: هزاران شیشه عطرهم که مصرف کنی، باز بوی ابلیس می دهی! جعفر پوزخند زد و باتمسخر گفت:باور کنم؟ که تو راستی راستی از نوادگان امپراتوری؟ بانو ملیکا گفت: شاید باشم. شاید هم نه! جعفر به او نزدیک شد. گفت: این را جلوی فاطمه نمی شود گفت اما غمزه ات را دوست دارم! ۳- ص۲۱۷/ صحنه ای که اشواق، از زنان پیش کار کاخ خلیفه آمده است تا بانوملیکا خاتون را نزد خلیفه ببرد:قرار است امشب شرفیاب شوید. دستور داده اند شما را آماده کنم. -آماده چی؟ - آماده دیدار با خلیفه معظم. ملیکا لم داد. گفت: من آماده ام. -باید به سر و وضعیتان برسم. -استحمام کردم کافی است. چادرم را هم شسته ام گذاشته ام توی آفتاب خشک بشود. اشواق به لباس های روی تخت اشاره کرد. گفت:یعنی نمی خواهید یکی از این لباس های زیبا را که مطمئنم همه برازنده شمایند، بپوشید؟ -آن ها که لباس های من نیستند. -اگربخواهید مال شما می شوند ومبادا فکر کنید قبلا پوشیده شده اند؛ اصلا. -ببین اشواق، عزیزم، من اگر پذیرفتم استحمام کنم، به خاطرخودم بود نه به خاطر دیدار با خلیفه. بنابراین اگر چادر تمیزی داشته باشید، سرمی کنم وگرنه صبر می کنم چادر خودم خشک بشود! اشواق گفت: شمابرای من به دلایلی که برای خودم محفوظ است، محترمید، اما فراموش نکنید که در چه موقعیتی هستم؟ ملیکا گفت: توبرایم تشریح کن که درچه موقعیتی هستم؟ اشواق گفت: درموقعیتی که باید رحم خلیفه را نسبت به خودتان برانگیزید که دوباره به سیاهچال برتان نگرداند! وانگار خود متوجه شده باشد که حرف تندی زده، گفت: البته این چیزها به من مربوط نیست. من وظیفه ای دارم که در صورت تمایل شما انجامش می دهم وگرنه …. -همان که گفتم. بسیار خوب. می گویم چند نوع چادر برایتان بیاورند تا هر کدام را که پسندتان افتاد… ملیکاگفت: اگر همین الان چادری بیاورند، نمازم راخواهم خواند. اشواق گفت: پس می خواهید زودتر وضو بگیرید تا بتوانیم کار آرایش راشروع کنیم؟ ملیکا با تعجب به او نگاه کرد. اشواق پرسید، با شگفتی، یعنی آرایش هم نمی خواهید بکنید؟ ملیکا فقط لبخند زد. حالا بعد از سال ها می فهمید که آن قدر از این جور مراسم دورشده که دیگر در نظرش بیشتر رویا می آیند. گفت، بالبخند: منظورت این است که من خودم رابرای نامحرمان زیبا کنم؟ اشواق درماند که چه بگوید. چه گونه باید خود را به او نزدیک کند، درچه راهی باید پیش برود که خوشایند ملیکا باشد مگر رام شود و حداقل تن به آرایش بدهد؟ کنجکاو بود صورت او را با آرایش ببیند. مطمئن بود چشم ها را خیره می کند و حسادت زن های حرمسرا را چنان برمی انگیزد که تا سم به او نخورانند، دست از سرش برنخواهند داشت. رای همین گفت: نه برای دیگران برای خودتان! ملیکا گفت، با بغضی که اشواق آن را دریافت، حتی اگر عزادار مردی نمی بودم که بهترین بود، بازهم… نفس عمیق کشید. گفت: الان بهترین کمکی که به من می توانی بکنی، اشواق عزیزم، این است که بگذاری بخوابم تا شاید همسر مرحومم را در خواب ببینم! به بیداری که دیگر ممکن نیست!
کد خبر: ۳۹۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۳۱

سردار باقرزاده روايت می‌كند: «... پلاک‌ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آن‌ها با هم پلاک گرفته‌اند. معمولاً این‌ها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می‌رفتند پلاک می‌گرفتند...»به گزارش خبرنگار دفاعی- امنيتی باشگاه خبرنگاران، کسی‌ چه می‌دانست تاریخ دوباره در هشت سال دفاع مقدس تکرار شود و پسری سر بر بالین پدرش 25 سال آرام بگیرد و 25 سال این دو شهید گذر زمان را به نظاره بنشینند تا گروهی از بچه‌های تفحص بیایند و پدر و پسر را از دل صحرا به دیار خود بازگردانند... وقتی در احوالات آل‌الله می‌خواندیم: « امام حسین علیه السلام وقتی بر بالین حضرت علی اکبر علیه السلام  رسید که جان باخته بود. صورت بر چهره خونین او نهاد و دشمن را نفرین کرد: «قتل‌الله قوماً قتلوک...» و تکرار می‌کرد که: «علی الدنیا بعدک العفا». و جوانان هاشمی را طلبید تا پیکر او را به خیمه‌گاه حمل کنند. حضرت علی اکبر علیه‌السلام ، نزدیک‌ترین شهیدی است که با حضرت امام حسین علیه السلام دفن شده است. مزار مطهر او  پایین پای اباعبدالله الحسین علیه السلام قرار دارد و به همین خاطر ضریح امام، شش گوشه دارد.»   پدر و پسر مازندرانی که در آغوش هم به شهادت رسیدند / پدر و پسر فدای حسین(ع)/ روایت تفحص از منطقه عملیاتی والفجر 6  روایت تفحص و کشف شهیدان مفقودالجسد؛ سید ابراهیم و سید حسین اسماعیل زاده، حکایت مرزبانان همیشه بیداری است که در کلاس شهادت، آموزگار وفاداری پسر و پدر به یکدیگر و وحدت وجودی انسان‌ها برای قرب الی‌الله هستند. سردار "سیدمحمد باقرزاده" مسئول كميته تفحص شهدا درباره چگونگی کشف پیکرهای مطهر شهیدان اسماعیل زاده - یک ساعت قبل از سال تحویل 89 در معراج شهدای اهواز - روايت می‌کند: « طی عملیات تفحص در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد، یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود. شهید دیگر لای پتو پیچیده شده بود. معلوم بود که این دراز کش مجروح شده است. اما سر شهید دوم بر روی دامن این شهید بود، یعنی شهید نشسته سر آن شهید دوم را به دامن گرفته بود. خوب، پلاک داشتند، پلاک‌ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آن‌ها با هم پلاک گرفته‌اند. معمولاً این‌ها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می‌رفتند پلاک می‌گرفتند. اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است. پدری سر پسر را به دامن گرفته است. شهید سید ابراهیم اسماعیل‌زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل‌زاده پسر است، اهل روستای باقر تنگه بابلسر.» " شنیده‌ام عاشقا مخلصو و بی‌ریا  بودن؛ من هنوزم نفهمیدم که شهدا کیا بودن؛ همیشه سرگرم دم یا فاطمه مدد بودن؛ نشون دادن که راههای آسمونو بلد بودن؛ کبوترای رویاییِه آسمون بودن؛ تمومشون مصداقی از وسابقون بودن؛ مُقربون بودن؛ ای دل، ای دل، امون از دست دنیا، ای دل،ای دل، کجا رفتن شهیدا " * زندگی نامه شهیدان سید ابراهیم و سید حسین اسماعیل‌زاده در روز 25 آبان ماه سال 1304 هجری شمسی بود که به سید عبدالحسین اسماعیل‌زاده خبر رسید فرزندی که همسرش سیده ربابه به دنیا آورده، پسر است و او نیز به احترام نبی مخلص الهی نام او را سید ابراهیم نهاد. کمتر کسی تصور این را می‌کرد که پشت چهره معصوم سید ابراهیم عالمی از رنج و مشقت البته همراه با فداکاری و ایثار نهفته است. آغاز مشکلات سید ابراهیم زمانی بود که مادرش را از دست داد و بعد نیز پدر خویش را از دست داد و همه‌ این‌ها قبل از هفت سالگی روی داد. بعد از  درگذشت پدر و مادر، دارالایتام میزبان سید ابراهیم شد. بعد از یک سال و اندی سید ابراهیم شروع به کار در منازل دامداران و زمین‌داران به طور سالیانه به اصطلاح "قراری" نمود. این وضعیت تا 28 سالگی ادامه داشت، تا اینکه به روستای "پوستکلای بندپی" بابل برگشته و با دختر همسایه خویش "سیده رقیه مصطفی نژاد" ازدواج كرد. این زوج با کار کردن بر سر زمین و در خانه زمین‌داران آن زمان، زندگی مشترک خود را آغاز می‌کنند و این در حالی است که در فقر و نداری لحظه‌ای از پافشاری بر اعتقادات دست نکشیدند، حتی گفته می‌شود در همان لحظه تا نماز ظهر و عصر را نمی‌خواندند، هرگز ناهار نمی‌خوردند. اما آنچه که زندگی پر از سختی آن‌ها را شیرین می کرد، توکل و توسل به خدا و اهل بیت بود که این مطلب را می‌توان از نام فرزند اول آن‌ها فهمید (سید حسین). بله سید حسین نامی بود که به خاطر عشق وافر به اهل بیت(ع)  بر فرزند اولشان نهادند. بعدها صاحب سه دختر و سه پسر دیگر شدند. در مورد نحوه تربیت فرزندانشان چه می‌توان گفت که آنچه عیان است چه حاجت به بیان است. دخترانی اهل ولایت، با حجاب فاطمی و پسرانی با غیرت، اهل رزم و شهادت و شجاعت بودند. پس از مدتی سید ابراهیم به عنوان باغبان، جذب کادر غیر نظامی ارتش در محل فعلی پایگاه نیروی هوایی بابلسر شد. کم‌کم وضع درآمد او بهتر شد و توانست با همکاری اهالی محل و دوستی مهربان به نام خیرالله اسکندری، خانه کاه‌گِلی برای خود بسازد و تا زمان شهادت در همان خانه زندگی می‌کرد. با اوج‌گیری نهضت امام خميني(ره) در سال1357 سید ابراهیم در تظاهرات‌ها شرکت می نمود و این در حالی بود که خود به عنوان پرسنل ارتش محسوب می‌شد و از این جهت ترسی به خود راه نمی‌داد؛ چرا که او از سلاله پاکان و زاهدان شب و شیران روز بود و شیر را با ترس رابطه نیست. او به همراه فرزندانش در فعالیت‌های بعد از انقلاب علیه منافقین حضور داشت و پس از شروع جنگ تا زمان شهادت سه بار از طریق ارتش و بار چهارم به همراه اعزام طرح "لبیک یا خمینی" به جهبه‌ها اعزام شد. در اعزام آخر، دو پسر خود (سیدرضا و سید حسین) را به همراه خود داشت و سید باقر نیز در خدمت سربازی در جنوب مشغول دفاع بود و این در حالی بود که او 58  سال سن داشت. اما "سید حسین" پس از گذران دوران پُر مَشَقَّت کودکی و نوجوانی زیر سایه‌ی پُر مهر پدر و مادر و تحت تربیت مؤثر آن‌ها در 16 سالگی با دختر دایی خویش "سلاله سادات" ازدواج کرد و پس از تولد اولین فرزندش "سید یحیی" در 17 سالگی برای خدمت سربازی به زاهدان رهسپار شد. پس از یکسال و اندی با فرمان امام خمینی(ره) بر فرار سربازان از پادگان‌ها، پس از پاره نمودن عکس‌های شاه ملعون از پادگان خود فرار کرده و به محل می‌آید و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مبارزات علیه منافقین و مفسدین در شهر شرکت می‌كند و به ادامه تحصیل می‌پردازد. حتی شب‌ها برای مطالعه جهت استفاده از نور چراغی که بر تیربرقی نصب شده بود و از محل نیز فاصله داشت به آن مکان می‌رفت و به مطالعه می‌پرداخت، تا اینکه پس از اتمام دروس متوسطه به عنوان معلم در روستای "نفتچال" مشغول می‌شود. علاقه وی به شاگردان جهت تعلیم دروس و آشنا کردن آن‌ها با اسلام و انقلاب مثال‌زدنی بود، حتی هر جمعه سه نفر از شاگردانش را سوار بر موتور می‌کرد و به منزل می‌آورد و به آن‌ها ناهار می‌داد. بعد آن‌ها را به نماز جمعه می‌برد و می‌گفت باید با بچه‌ها رفیق شد تا حرف گوش کنند. از طرف دیگر او نیز همانند پدر، زندگی را با فقر و نداری ولی با عزّت نفس آغاز کرد و تا سال‌ها در خانه‌ای محقَّر و کوچک که در حیاط پدری ساخته بود زندگی می‌کرد تا اینکه توانست خانه کوچک در محل دیگر برای خود بسازد. عشق و علاقه‌اش به پدر و مادر بسیار زیاد بود و همیشه دوست داشت در کنار پدر و مادر باشد و به آن‌ها خدمت کند. بعد از شروع جنگ تحمیلی دو بار به جبهه‌ها اعزام شد. علاقه‌اش به شهادت آنقدر زیاد بود که می‌گفت: - «من اگر شهید نشدم و مُردم، مرا در دریا بیندازید.» حتی برای بار سوم با اعزامش مخالفت شد؛ چون گفتند: تو معلمی و تازه از جهبه‌ها آمدی ولی او کسی نبود که این موانع سد راه شهادتش شود و به هر طریقی موافقت مسئولین مربوطه را جلب کرد و بعد به منزل آمده و دور 4 فرزندانش مانند پروانه می‌گشت، گویا می‌دانست آخرین باری است که در سن 26 سالگی فرزندانش را سیر می‌بیند. همیشه به همسرش می‌گفت: - «من لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر شهید شدم امام خمینی دل تو را آرام می‌کند. در شب شهادتش همسرش خواب می‌بیند که جسد شهید را بر سر زانو دارد و امام نیز در کنار او نشسته است.» همسرش گفت: - «سید حسین! تو راست گفتی که امام دل مرا آرام می‌کند.» سر انجام این پدر و پسر همانند مولای خود ابا‌عبدالله‌الحسين(ع)، در عملیات "والفجر 6 "در قلّه‌های سر به فلک کشیده "چیلات"، ابتدا پسر در آغوش پدر شهید شده و سپس پدر نیز همان‌جا در حالی‌که سر فرزندش را بر آغوش گرفته بود، در اثر اصابت گلوله‌ای به فیض عظیم شهادت نائل آمد. شهیدان اسماعیل زاده 25 سال مفقود‌الجسد بودند تا اینکه گروهی از اعضای تفحص، پیکرهای مطهر این دو شهید بزرگوار را در تاریخ خردادماه 88 در منطقه چیلات کشف کرده و به آغوش خانواده‌شان باز می‌گردانند. روحشان شاد و يادشان پر رهرو و جاويدان باد انتهای پيام/
کد خبر: ۳۸۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۵

ستاد ارتش جمهوری اسلامی‌ایران جهت تکمیل و تأمین نیروی انسانی خود از بین جوانان متخصص، مؤمن و متعهد با شرایط و امتیازات زیر به صورت پیمانی وفق ماده ۳۳ قانون آجا (شش ساله)کارمند علمی‌استخدام می‌نماید. شرایط عمومی‌استخدام:۱- متدین به دین اسلام۲- تابعیت جمهوری اسلامی‌ایران۳- ایمان به انقلاب اسلامی‌و نظام جمهوری اسلامی‌و آمادگی فداکاری در راه تحقق اهداف آنها۴- عدم محکومیت ناشی از اقدام علیه انقلاب اسلامی‌و نظام جمهوری اسلامی‌ایران۵- عدم محکومیت به محرومیت از خدمات دولتی۶- عدم سابقه عضویت یا وایستگی به احزاب و گروههای سیاسی غیر قانونی و یا الحادی۷- عدم سابقه عضویت یا وابستگی به احزاب و گروه‌های سیاسی۸- عدم معروفیت به فساد اخلاقی و عدم اعتیاد به مواد مخدر و نداشتن سوء پیشینه کیفری مؤثر برابر اعلام مراجع ذیصلاح۹- داشتن سلامت روانی و جسمانی برابر تأییدیه مرکز بهداشت و درمان ستاد ارتش جمهوری اسلامی‌ایران (حداقل قد ۱۶۵ سانتی متر)۱۰- نداشتن تعهد خدمت به سازمانهای دولتی و غیر دولتی به صورت رسمی، آزمایشی و پیمانی و سایر حالات استخدامی۱۱- دارندگان کارت معافیت پزشکی حق ثبت نام ندارند.۱۲- مدت ۵ سال به حداکثر سن داوطلبان فرزند شهدا اضافه می‌شود و از شرط معدل معاف می‌باشند۱۳- قرارداد به صورت پیمانی و برای مدت ۶ سال بوده و قابل تمدید نمی‌باشد۱۴- آجا هیچگونه تعهدی برای استخدام رسمی‌نامبردگان بعد از طی دوره خدمت پیمانی ندارد مگر باستناد دستورالعمل‌های مربوطه.۱۵- از واگذاری منازل سازمانی در طول خدمت پیمانی به استخدام شدگان ممانعت به عمل می‌آید. شرایط اختصاصی استخدام:۱-  دارا بودن مدرک تحصیلی از دانشگاههای معتبر که به تایید وزارت علوم رسیده باشد.۲- داشتن حداقل معدل ۱۳ برای رشته‌های مهندسی.۳-  حداکثر سن برای کارمندان علمی‌۲۸ سال می‌باشد. (مدت خدمت دوره ضرورت به حداکثر سن افزوده خواهد شد).۴- موفقیت در مصاحبه علمی‌– مصاحبه حضوری (مکتبی و امنیتی) – آزمون ورزش و انجام مراحل پزشکی. امتیازات:۱- کلیه استخدامیان از مزایایی فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری برخوردار می‌گردند.۲- خانواده‌های معظم شهدا، جانبازان، آزادگان، فرزندان نظامی‌و بسیجیان فعال از امتیازات قانونی مصوب (در صورت ارائه مدارک معتبر از مراجع ذیصلاح) بهره مند خواهند شد.۳- اعطای کارت پایان خدمت پس از پایان خدمت تعهد.۴- تنها همسر و فرزند استخدام شدگان به عنوان عائله تحت تکفل محسوب و کارکنان استخدامی‌و عائله تحت تکفل آنان مطابق ضوابط و مقررات همطراز کارکنان پایور از تسهیلات و خدمات رفاهی (مزایای حکمت کارت، بیمه خدمات درمانی، بیمه عمر، حوادث و سایر تسهیلات) بهرمند خواهند گردید.۵- حافظان کل قران از اولویت استخدامی‌برخوردار می‌باشند.۶- از واگذاری منازل سازمانی در طول خدمت پیمانی به استخدام شدگان ممانعت به عمل می‌آید. مدارک مورد نیاز جهت ثبت نام:۱- تعداد ۲ قطعه عکس ۴×۳ پشت نویسی شده.۲- اصل و روگرفت مدرک تحصیلی (از تحویل اصل مدرک تحصیلی اکیداً خودداری نمایید).۳- اصل و یکسری روگرفت از تمام صفحات شناسنامه.۴- اصل و یک برگ روگرفت از کارت ملی (پشت و رو)۵- اصل و یکبرگ روگرفت کارت پایان خدمت یا کارت معافیت غیر پزشکی دائم، یا ارائه گواهی اشتغال به خدمت یا برگه اعزام با قید فاقد اضافه خدمت سنواتی برای داوطلبانی که در حال اعزام یا گذراندن خدمت سربازی هستند. توجه:۱- مدارک تحویل شده به هیچ وجه مسترد نمی‌گردد. در ضمن، ارائه اصل مدرک فقط جهت رویت بوده و از تحویل آن جداًخودداری گردد.۲- داوطلبان فقط مجاز به انتخاب یکی از رشته‌های مندرج در جدول ذیل می‌باشند و در صورت تکمیل سهمیه، ثبت نام متوقف خواهد شد.۳- از ارسال مدارک از طریق پست خودداری نمایید. نحوه‌ی ثبت نام و گزینش:۱- علاقه مندان با در دست داشتن مدارک خواسته شده و در صورت تمایل به خدمت می‌توانند با مراجعه حضوری به آدرس: تهران، خیابان شریعتی، چهارراه شهید قدوسی (به طرف سید خندان)، ستاد ارتش جمهوری اسلامی، معاونت نیروی انسانی، اداره نیروی انسانی، کارگزینی، استخدام مراجعه و در صورت نیاز با شماره تلفن ۸۸۴۱۵۰۶۱ تماس حاصل نمایند.۲- مهلت ثبت نام برای داوطلبان از تاریخ ۱۷/۰۳/۱۳۹۳ الی ۱۰/۰۴/۱۳۹۳ خواهد بود.۳- نحوه‌ی گزینش با در نظر گرفتن معدل کتبی با ضریب ۱۰ و نمره مصاحبه مکتبی، امنیتی و علمی‌بر مبنای ۱۰۰ بر اساس بالاترین نمرات خواهد بود.
کد خبر: ۳۶۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۳

مه‌آفرید امیرخسروی اهل رودبار گیلان که با نام امیرمنصور آریا نیز از وی نام برده شده، در شهریور ۱۳۹۰ به اختلاس متهم شد و در سحرگاه روز شنبه، سوم خردادماه ۱۳۹۳ در محل زندان اوین اجرا شد. میزان اختلاس وی را ۲۸۰۰ یا ۳۰۰۰ میلیارد تومان اعلام کرده بودند که در آن زمان برخی مدعی بودند بزرگ ترین اختلاس تاریخ ایران بوده‌است. هر چند در آن زمان به ماجرای تخلف چند میلیون دلاری کرسنت اشاره ای نشده بود که بیشتر از این رقم است. نماینده دادستان و ناظر شناسایی شرکت های صوری و کاغذی تاسیس شده توسط گروه آریا، در جریان جلسات دادگاه اختلاس بزرگ، گفته بود که او با معدل ۱۰.۴۲ از دبیرستان فارغ التحصیل شده است. به گفته نماینده دادستان مه آفرید امیر خسروی در رشته مهندسی عمران دانشگاه آزاد واحد زنجان پذیرفته میشود و پس از گذراندن ۶ ترم با معدل ۶.۲۳ اخراج می شود. با این حال مه آفرید امیرخسروی در جریان دفاعیات خود در جواب نماینده دادستان پاسخ داده بود: «آقای نماینده دادستان حرفهایی از معدل ۱۰ دیپلم من به میان آورد در حالی که اگر فرض کنیم من از نظر ذهنی کند ذهن باشم حاضرم با بزرگترین دکترای اقتصاد ایران بحثو چالش کنم. حاضرم در یک اتاق دربسته تحت الحفظ باشم و پس از تنها ۴ سال ۴ شرکت خریداری شده را به سوددهی برسانم بدون آنکه یک رالح به من پول بدهید.» فعالیت‌های اقتصادیبه گزارش پایگاه خبری «پارس»، برای شروع فعالیت اقتصادی، مه آفرید بنابر پیشنهاد برادرش مهرگان اقدام به ساخت جعبه میوه می‌‌کند و مدتی به امر خرید و فروش دام مشغول بوده و کارهای خود را با خودروی پیکان مهرگان انجام می‌داده است. مه آفرید در سال ۱۳۸۰ پس از آشنایی با یکی از مقامات رودبار و یکی دیگر از مقام های مسئول در بانک و در اختیار گرفتن رانت، مقدمات راه‌اندازی داماش را به دست می‌آورد. مه آفرید با پیشنهاد فردی به نام(ژ) شرکت خدمات کشاورزی میثاق گیلان را خریداری می‌کند. بعد از افشا شدن ماجرای فساد بانکی، منابع مختلفی میزان ثروت مدیرعامل شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا(مه آفرید امیر خسروی) را ۴۷۰۰ میلیارد تومان اعلام کردند. مجله معتبر «فوربس» به صورت دوره ای فهرست ثروتمندان جهان را منتشر می کند. طبق این فهرست، امیر خسروی با سه میلیارد و ۸ میلیون دلار در رده ۲۹۰ ثروتمندان جهان جای می گیرد. در سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ مه آفرید امیرخسروی با اداره کردن گاوداری فعالیت اقتصادی خود را بیشتر کرد. وی که تا سال ۱۳۷۲ نیز در خدمت سربازی بوده، این واحد دامداری را با استفاده از طرح‌های زودبازده بنیان‌گذاری کرده بود. ادامه فعالیت‌های وی با سواستفاده از این وام‌ها همراه بود و باعثشد که به فساد مالی روی آورد.(۴) همچنین سرمایه آغازین «شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا» در ۲۸ خردادماه ۱۳۸۵ برابر با ۵۰ میلیون تومان بوده که بر اساس صورت جلسه هیئت مدیره همین شرکت در تاریخ ۳۰/۱۱ / ۱۳۸۷ به ۲۰ میلیارد تومان افزایش پیدا کرده‌است. شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا در سال ۸۹ در جهت خصوصی سازی در اقداماتی مشکوک توانست ۹۴٫۹۶ درصد از سهام ماشین سازی لرستان، ۹۵٫۲ درصد از سهام گروه صنعتی فولاد ایران، ۹۵ درصد از سهام مهندسی خط و ابنیه فنی راه آهن(تراورس) و ۳۹٫۵ درصد از سهام فولاد اکسین خوزستان را خریداری نماید. برخی از شرکت‌های زیرمجموعه‌ای «توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا» چنین است:توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریاشرکت پخش امیرمنصور ایرانیانگروه صنعتی شیشه مارلیک گیلانگروه ملی صنعتی فولاد ایرانصنعت آب معدنی داماش گیلانگروه صنعتی نمونه منصور گیلانشرکت مشاوره و مدیریت تدبیر منصورسامانه‌های برنامه ریزی منابع کرانهباشگاه ورزشی داماش ایرانیانبانک آریاشفاف شیمی پلاستصنایع غذایی دریاچه گهر لرستانآهن و فولاد لوشانشرکت پی سنگ گسترشرکت گردشگری و جهانگردی ستاره درخشان درفکسبک سازان لوشانماشین سازی لرستانمعدن شکافان تهرانداماش ترابر ایرانیانخدمات کشاورزی میثاق گیلانصنایع غذایی ترچین طبخ ایرانیاننوآوران صنعت الکترونیکتجارت گستران منصورشرکت آریا سنگ زرین ایرانیانسیمان فاراب شمالمهندسین مشاور مدیریت پردازش زمانشرکت خدمات خط و ابنیه فنیشرکت نوآوران صنعت الکترونیک قمشرکت تراورسمروارید درخشان آریاشرکت گسترش منیزیم آریاشرکت فولاد اکسین خوزستانشرکت حمل و نقل جاده‌ای داخلی کالای ایمن ترابر آریابیمه طرح ایرانیانستارگان امیرمنصورگروه امیرمنصور آریا برادران امیرخسروی با نام‌های مه آفرید، مهرگان، مسعود و مردآویج نفرات اصلی تشکیل دهنده این گروه بودند همچنین همسران چهار برادر فوق به ترتیب با نام‌های سارا خسروی، طوبی عبدالله زاده سیاهکلی، فرشیده تحویلدار اکبری و ثریا افسردیر در فعالیت‌های اقتصادی و به ویژه مالکیت سهام شرکت‌ها شرکت داشته‌اند و از این رو دارایی‌های این افراد از سوی قوه قضاییه کشور ضبط و توقیف شده است. مهرگان امیرخسروی و همسرش طوبی عبدالله زاده سیاهکلی از تابستان گذشته در شهر مونترال کانادا به سر می‌برند و امید به اقامت دایم در این کشور را داشتند که اداره مهاجرت کانادا درخواست اقامت این زوج را تاکنون نپذیرفته است و هنوز از محل آنها اطلاعاتی منتشر نشده است. وی در اواخر سال ۱۳۸۹ موافقت بانک مرکزی برای تاسیس بانکی با نام «بانک آریا» را جلب و در اسفند همان سال اقدام به پذیره نویسی و سپس انتشار آگهی استخدام کارمند کرد. اما در مرداد سال ۱۳۹۰ بانک مرکزی مجوز فعالیت بانک را باطل کرد. همچنین ۲۳۰ هکتار زمین در کیش و صدها هکتار زمین در کاشانک تهران با قیمت ۱۶ رالا برای هر متر مربع در اختیار وی قرار گرفته است. پرونده اختلاس سه هزار میلیاردیبه گزارش پایگاه خبری «پارس»، در شهریورماه سال ۱۳۹۰ اخباری مبنی بر کشف یک فساد مالی گسترده در چندین بانک دولتی و خصوصی در رسانه‌ها منتشر شد. چند روز بعد از آن بود که محمودرضا خاوری مدیرعامل وقت بانک ملی ایران که در مظان اتهام قرار گرفته بود از کشور گریخت و محمد جهرمی مدیرعامل وقت بانک صادرات نیز از سمت خود کناره‌گیری کرد. پیش از این دو رویداد اعلام شد که شخصی به نام مه‌آفرید امیرخسروی به عنوان متهم ردیف اول این پرونده در بازداشت مقام‌های قضایی است. برخی منابع خبری در آن زمان وی را «یک ایرانی ساکن آلمان» معرفی کردند که «با دریافت چراغ سبز برای فعالیت اقتصادی» به ایران بازگشته و با تاسیس «شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیر‌منصور آریا» در زمینه‌های متنوعی از خرید، تاسیس، مشارکت، توسعه، فروش، واگذاری و اجاره کارخانه‌ها و واحدها و شرکت‌های فعال در بخش‌های تولیدی و خدماتی درون و بیرون کشور گرفته تا ارائه خدمات اقتصادی، فنی، مالی و اعتباری به فعالیت مشغول بوده است. ظاهراً دسترسی به اسناد اعتباری بانک صادرات و تنزیل آنها نزد دیگر بانک‌ها از عمده‌ترین روش‌های شرکت خسروی برای کسب منابع مالی غیر‌قانونی بوده است. در واقع هلدینگ آریا ال‌سی‌های حاصل از معاملات صوری را که از بانک صادرات شعبه فولاد اهواز دریافت کرده بود با قیمت پایین‌تر به بانک‌های دیگر می‌فروخته بدون آنکه سپرده یا وثیقه‌ای برای بازگرداندن پول‌ها نزد بانک گذاشته باشد. به ادعای برخی خبرگزاری‌ها مه‌آفرید خسروی که به عنوان کارآفرین نمونه از طرف دولت مورد تجلیل قرار گرفته بود با حمایت بعضی مقام‌های اجرایی وقت، قانون را دور زده و ثروت کلانی به دست آورده بود. در دوازدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به این پرونده آقای خسروی تلویحاً به این موضوع اشاره کرد و گفت: «اگر مسوولانی که از من درخواست کمک کرده بودند خود را معرفی نکنند در جلسه بعد دادگاه نام این افراد و حتی مسببان فرار خاوری را فاش می‌کنم.» متهم ردیف دوم این پرونده هم در آخرین جلسه دادگاه خواستار پاسخگویی مسوولان اقتصادی وقت شده و گفته بود: «وزیر اقتصاد اشتباه کرد بعد معذرت‌خواهی کرد، مدیر بانک صادرات با اتهاماتش هنوز آزاد است و سوال اینجاست من که اصلاً کاره‌ای نبودم چرا باید زندانی باشم. فرق من با آنها چیست؟» این ادعاها البته از طرف عناصر دولتی قویاً و به کرات تکذیب شد. حتی برخی عناصر دولتی همچون سید حمید پورمحمدی از اعضای ستاد مهدی کروبی و قائم مقام بانک مرکزی دستگیر شدند. وی از زمان وزارت صفدر حسینی و دانش جعفری معاونت وزارت اقتصاد را برعهده داشت. در همین رابطه نامه‌هایی به امضای اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر سابق رئیس‌جمهور منتشر شد که در آن از وزرای وقت امور اقتصاد و دارایی و راه و ترابری خواسته شده بود جهت واگذاری شرکت‌های دولتی تحت مدیریت خود به گروه تجاری امیرمنصور آریا نهایت همکاری را مبذول دارند. پس از انتشار این اسناد پرویز فتاح وزیر نیروی دولت نهم و رئیس بنیاد تعاون سپاه به خبرنگاران گفت: «نمی‌دانم چرا دولتمردان سخت‌شان است که از مردم عذرخواهی داشته باشند و اظهار ندامت کنند.» این در حالی است که چهار نفر از متهمان این پرونده از جمله مه‌آفرید امیرخسروی به اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور و ارتشا و فساد مالی به اعدام محکوم شدند و مسوولان دستگاه قضایی وعده دادند که رئیس فراری بانک ملی را نیز غیاباً محاکمه و استرداد او را از مجاری ذی‌ربط پیگیری کنند. فعالترین برخوردها:به گزارش پایگاه خبری «پارس»، ارزیابی نهادهای نظارتی نشان می دهد دادستانی کل کشور و کمیته مبارزه با مفاسد اقتصادی کمیسیون اصل ۹۰ در مجلس هشتم، بهترین عملکرد را در روشن شدن ابعاد پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی داشته اند. دستگیری:مه‌آفرید امیرخسروی که متهم ردیف اول فساد بانکی سه هزار میلیارد تومانی است در ۲۷ شهریور ۹۰ دستگیر شده‌است. لیکن اتهامات دیگری متوجه وی بود از جمله اینکه وی از تسهیلات ۴۰۰ میلیارد تومانی از بانک ملی است که ارائه این تسهیلات بدون وجود هیچ سند و وثیقه گذاری انجام گرفته‌است. این مبلغ جدای از اختلاس به واسطه گشایش ال سی، بوده است. خط پایاندر بامداد سوم خرداد ۱۳۹۳ حکم اعدام مه آفرید خسروی اجرا شد. بر این اساس دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد، حکم محکومیت به اعدام محکوم علیه زندانی مه آفرید امیرخسروی فرزند منصور، سحرگاه روز شنبه، سوم خردادماه ۱۳۹۳ در محل زندان اوین اجرا شد. امیرخسروی در دوازدهمین جلسه دادگاه گفته بود: فرض کنید که من را اعدام کردید. آیا مملکت اصلاح میشود؟ کسانی که پشت صحنه پنهان شده اند چه میشوند؟ این آقایان که در این پرونده همکاری داشته اند؟ ۱ -خبرگزاری مهر، " میزان اموال اختلاس‌گران اعلام شد؛ ۴۷۰۰ میلیارد تومان "، تاریخ ۱۳۹۰/۰۶ / ۲۸َ۲ -مجرم اصلی این پدیده مشئوم ۴۷۰۰ میلیارد تومان دارایی دارد. چرا باید این دارایی، ملک وی تلقی شود؟(۳) -پایگاه اینترنتی مجله فوربس۴ - http: / / www. farsnews. com / printable. php? nn = ۱۳۹۰۰۶۲۷۰۰۱۳۰۰(۵) - روزنامه تهران امروز. ۹ شهریور ۱۳۹۰ ص ۹(۶) -(۷) - http: / / old. mehrnews. com / fa / NewsDetail. aspx? NewsId = ۱۴۰۷۴۱۴(۸) - http: / / hamshahrionline. ir / details / ۱۴۶۰۹۳(۹) - خبرگزاری فارس. ۵ مهر ۱۳۹۰
کد خبر: ۳۴۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۳

یک استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه یارانه نقدی باید متناسب با تورم رشد کند، گفت: طبق گفته بسیاری از مردم اگر تورم کنترل شود، آنها حاضر هستند همین یارانه نقدی را هم نگیرند. به گزارش آوای دنا ، عبدالرضا مصری نماینده مجلس در ادامه برنامه مناظره امروز اظهار داشت: اگر قرار است سبد کالا توزیع شود، امسال فقط به افراد تحت پوشش بهزیستی، کمیته امام خمینی (ره) و دامنه‌های شناسایی شده آنها ارائه می‌شود. وی گفت: در ارائه توزیع سبد کالای قبلی مطلوب عمل نشد، زیرا بدون در نظر گرفتن گروه هدف و بانک اطلاعاتی مشخص، انجام شد. مصری بیان کرد: به عنوان مثال سربازی که در دفتر من بود، مشمول دریافت سبد کالا نشد، اما چند نماینده مجلس مستحق دریافت سبد کالا اعلام شده بودند. این کارشناس اقتصادی تأکید کرد: گروه هدف سبد کالای سال 93، افراد تحت پوشش بهزیستی، کمیته امداد و دامنه‌های آنها است. وی گفت: متأسفانه در توزیع سبد کالا در دولت یازدهم خوب عمل نشد؛ در دولت نهم ما 3 سال سبد کالا توزیع کردیم، اما هیچ کس متوجه اجرای این کار نشد، زیرا بانک اطلاعاتی مشخص داشتیم و برای هر خانوار 200 مرکز دریافتی سبد را در نظر گرفته بودیم. در ادامه این مناظره علی دینی ترکمانی بیان کرد: طبق اصل عام اقتصادی (درجه آزادی) یارانه نقدی از نظر مردم بهتر است، زیرا قدرت انتخاب آنها را بیشتر می‌کند و از سوی دیگر به دلیل آنکه برخی اقلام سبد کالا نظیر برنج کیفیت لازم را نداشت، مردم بیشتر مایل هستند، یارانه نقدی دریافت کنند، بنابراین اگر ترکیب سبد کالا مطلوب باشد و طبق نظرسنجی از جامعه هدف ترکیب سبد کالا مشخص شود، از نظر مردم مطلوب است. این کارشناس اقتصادی تأکید کرد: البته باید همسو با تورم ترکیب سبد کالا تعیین شود؛ با این یارانه نقدی تا دو سال دیگر به علت وجود تورم قدرت خرید کاهش می‌یابد که یک راهکار آن این است که یارانه نقدی متناسب با تورم رشد کند. این استاد دانشگاه یادآور شد: زیرساخت‌های اجتماعی، درمانی، آموزشی، بهداشتی، مسکن و از این قبیل باید برای مردم ایجاد شود، اما زمان طولانی لازم دارد. این کارشناس اقتصادی ادامه داد: در شرایط فعلی نمی‌توان خانوارها را رها کرد، زیرا در برخی از خانواده‌ها همین یارانه نقدی 50 درصد کل درآمد ماهیانه آنها است. وی یادآور شد: درباره امنیت غذایی نیز باید توضیح داد که به طور اساسی توزیع ثروت باید عادلانه باشد؛ در حال حاضر ضریب جینی در اقتصاد ما بسیار بالاست، در حالی که در کشورهایی نظیر سوئد و دانمارک، نصف ایران است. این استاد دانشگاه گفت: در این فضا وقتی زیرساخت نامناسب است، چنین سیاست‌هایی مُسکّن است، اما باید ریشه‌ها را درمان کرد. وی با تأکید بر اینکه باید تورم را مهار کرد، گفت: از نظر بسیاری از مردم اگر تورم کنترل شود، آنها حاضرند یارانه نقدی دریافت نکنند. منبع/فارس
کد خبر: ۳۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۲

 چطور ممکن است خزانه خالی باشد و بعد در حالی که ما در بودجه سال 1392 پیش‌بینی پرداخت سبد کالا را نکرده‌ایم، منابعی بالغ بر 1500 میلیارد تومان برای این طرح هم علاوه بر هزینه‌های معمولی اختصاص داده شود؟
کد خبر: ۳۴۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۷

من روحانی هستم'؛ مستندی که این روزها خبرساز شده و همه نگاه‌ها و توجهات را به خود جلب کرده است؛ مستندی که روایتی است از زندگی حجت‌الاسلام حسن روحانی؛ از تولد تا انقلاب؛ از انقلاب تا...!
کد خبر: ۳۲۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۹

حجت الاسلام حمید رسایی از رفع توقیف هفته نامه 9 دی که چندی پیش از سوی هیات نظارت بر مطبوعات بدلیل انتقادات از رئیس جمهور توقیف شده بود خبر داد. به گزارش خبرنگار مهر، رسایی در وبسایت شخصی خود ضمن اعلام این خبر با تیتر "خبری خوش برای آقایان هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و علی جنتی" نوشت:  ۹ دی تاکنون دوبار با افزایش تیراژ روبرو شده. یکبار پس از توقیف در دولت دهم در خرداد سال ۹۰ و بار دوم وقتی که نماینده ای در دفاع از فتنه و دولت حسن روحانی، در جلسات معرفی کابینه دولت یازدهم که از سیما به صورت زنده پخش می شد، اتهاماتی را متوجه ۹ دی کرد. بی تردید این بار نیز پس از رفع توقیف، ۹دی با استقبال بیشتر مخاطبان مواجه خواهد شد. ما از همه کسانی که این خدمت را به ما کردند متشکریم خصوصا رئیس جمهور محترم، روحانی مچکریم! وی افزود: امروز بعد از ظهر خبر رفع توقیف هفته نامه ۹ دی به بنده ابلاغ شد. هفته نامه ۹ دی که در سال ۸۹ همزمان با اولین سالگرد ۹ دی ۸۸ انتشارش را آغاز کرده بود، در دولت یازدهم یک روز قبل از سالگرد قیام ۱۹ دی قم (۱۸ دی ۹۲) طی نامه ای از هیأت نظارت تذکر گرفت و پرونده آن به دادگاه ارجاع شد. هیأت نظارت بر مطبوعات به این تذکر بسنده نکرد و ده روز قبل از پایان سال ۹۲ با رأی اعضای دولتی اش، هفته نامه ۹ دی را در تاریخ ۲۷ اسفند ۹۲ توقیف و برای بار دوم مجددا پرونده آن را به دادگاه ارجاع داد. رسایی ادامه داد: خبر توقیف این هفته نامه در همان ابتدا و قبل از اعلام رسمی بواسطه مطبوعات به بیرون درز کرد. مسئولان وزارت ارشاد دولت راستگویان اما با اعتماد به نفس، در حالی در گفتگو با رسانه های پیگیر، چنین موضوعی را از بیخ و بن تکذیب می کردند که نامه توقیف ۹دی را یک روز قبل از پایان سال برای دفتر هفته نامه ارسال کردند! این نماینده مجلس افزود: برای ۹ دی که یکبار در دولت دهم به دلیل انتقاد صریح از جریان انحرافی و ساکتین فتنه به بهانه انتشار تصویر نقاشی شده ای از خاتمی توقیف شده بود، این توقیف تازگی نداشت اما جای تعجب بود، وزارت ارشادی که در برابر توهین به مقدسات و زیر سئوال بردن ولایت امیرالمومنین، حکم الهی قصاص و تفاوت احکام زن و مرد یا سکوت کرده بود یا از این نشریات حمایت می کرد، چطور تنها به دلیل انتقاد از دولت یازدهم، حکم به توقیف ۹ دی داد!؟ مدیر مسئول هفته نامه 9 دی خاطرنشان کرد: دلایل توقیف در دو نامه وزارت ارشاد به دادگاه ویژه روحانیت، صراحتا مقالات انتقادی نسبت به دولت آقای روحانی ذکر شده است. عناوین یادداشت هایی که اعضای دولتی هیأت نظارت بر مطبوعات را به خشم آورد عبارت بودند از : "چرا توافقنامه ژنو را باخت می دانیم، دل بستن به کلیدهای شکسته نفت و مذاکره با کدخدا، کپ وبلاگی با وزیر فیس بوک باز ارشاد، تغییر سه هزار مدیر دولتی در شش ماه، ۵ میلیارد تومان هزینه تغییر دکوراسیون و استخر و سونای دفتر روحانی، اولین دروغ های دولت راستگویان، توافقنامه ژنو ترکمن چای هسته ای، اخراج دانشمندان هسته ای، تفاوت زاویه نگاه مدیران سیاست خارجی با رهبر معظم انقلاب، چرا راکتور آب سنگین اراک مهم است و ..." رسایی همچنین یادآور شد: ۹ دی در حالی در پستو توقیف شد که هنوز افکار عمومی از خود می پرسد اگر هیأت نظارت بر مطبوعات به حکم توقیفی که برای ۹ دی صادر کرده بود، اعتقاد داشت، چرا آن را ده روز در پستو پنهان کرد! چرا مسئولان وزارت ارشاد حاضر شدند یک خبر راست را تکذیب کنند؟ چرا معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد اعلام کرد که به ۹ دی، در سال ۹۲ شش بار تذکر داده است در حالی که فقط ۳ تذکر تحویل ۹ دی شده بود که تازه یکی از آنها تذکر شفاهی بوده؟ چرا برخی از رسانه های حامی دولت و البته هتاک به مقدسات با این که ۶ بار در سال ۹۲ تذکر گرفته اند - و استاد آن در اختیار ماست - اما نه تنها وقتی این رسانه ها با تیتر بزرگ خود، تفاوت احکام زن و مرد را تبعیض جنسیتی می خوانند، با آنها برخوردی نمی شود بلکه مورد حمایت هم قرار می گیرند؟ آیا این عمل به توصیه رهبری انقلاب است که دو هفته قبل از برخورد با هفته نامه ۹ دی فرمودند: اساس باید حمایت از جریانات فرهنگی مؤمن و انقلابی باشد؟ وی همچنین در وبسایت شخص خود نوشت: به هر حال ۹ دی از تاریخ ۱۸ دی ماه ۹۲ که هیأت نظارت بر مطبوعات پرونده آن را به دادگاه ارجاع داد، ضمن حضور چندباره در محضر قانون، تمام مستندات خود را ارائه کرد و از تمام محتواهایی که به چاپ رسانده بود دفاع کرد. دفاع محکم و مستند ۹ دی در خصوص وضعیت پرونده هسته ای و توافقنامه ای که به نفع دشمنان این انقلاب طراحی شده و تاکنون حتی یک جمله از رهبر انقلاب در تأیید آن شنیده نشده، مستندات اخراج دانشمندان هسته ای که با پیگیری ۹ دی و رسانه های دیگر متوقف شد، مستندات ولخرجی های دولت که امروز همه رسانه ها و نمایندگان به هزینه کرد هفت میلیاردی دفتر رئیس جمهور معترضند و مستندات جابجایی های گسترده در سطح مدیران فقط به دلیل اینکه در دولت گذشته مدیر بوده اند و مستندات دیگر در برابر مطالبه غیر قانونی وزارت ارشاد مبنی بر لزوم رعایت شأن دولت! دادگاه را مجاب کرد که ۹ دی حق دارد از مواهب نظام جمهوری اسلامی بویژه آزادی بیان برای دفاع از آرمان های امام امت (ره) و مطالبات امام خامنه ای و اصول قانون اساسی برخوردار باشد و جا دارد که از دادگاه نیز تشکر کنیم. رسایی خاطرنشان کرد: اکنون هفته نامه ۹ دی با صلابت، صراحت و مستدل در کنار دیگر جریانات مؤمن و انقلابی، همانطور که امام و مقتدایش در مشهدالرضا فرمود نه تنها منزوی نمی شود که پرقدرت تر از گذشته با حفظ همه آداب و اصول به راه خود ادامه می دهد و در کنار بیان انتقادات و اعتراض به کجی ها چنانچه دولت محترم و دیگر دستگاه های نظام جمهوری اسلامی در مسیر امام راحل خمینی کبیر (ره) و امام خامنه ای حرکت کنند، دفاع از آنها را وظیفه خود می داند. او ادامه داد: هفته نامه ۹ دی طبق اعلامی که در آخرین شماره خود در روزهای پایانی سال ۹۲ داشت، قرار بود شنبه ۲۳ فروردین ۹۳ منتشر شود اما به دلیل توقیف هیأت نظارت، این امکان فراهم نشد و دو شماره از آن به تأخیر افتاد. در طول این مدت و بویژه در همان دو روز پایانی سال ۹۲ ، برخی از رسانه های معاند از جمله بی بی سی و صدای آمریکا در کنار برخی از سایت های خبری و روزنامه های داخلی همسو با آنها با پرداختن به مسأله توقیف ۹ دی، به طور ضمنی حملات خود را متوجه این رسانه کردند. ما از این که مورد نفرت این جریان هستیم به خود می بالیم و بنا بر اصل به یادگار مانده از امام خمینی (ره) این دشمنی و دشنام ها را نشانه درستی راه مان می دانیم. رسایی به واکنش جریان انقلابی مطبوعاتی کشور در اعتراض به توقیف 9 دی  اشاره کرد و افزود: در این مدت اما رسانه های متعدد و شخصیت های مختلفی نیز ضمن انتقاد از این رفتار  دولت، دوستان خود را در هفته نامه ۹دی مورد لطف قرار دادند، بویژه بیش از ۱۶۰ تن از نمایندگان محترم مجلس در تذکری به وزیر ارشاد، از توقیف ۹دی انتقاد کردند. اینجانب و همکارانم در ۹ دی وظیفه خود می دانیم که ضمن تشکر از تمامی این رسانه ها و شخصیت های محترمی که با دلسوزی برای دفاع از جبهه انقلاب این گونه به صحنه آمدند، اعلام کنیم که ۹ دی در عین حال خود را مبرا از اشکال و انتقاد نمی داند و با جان و دل، انتقاد دوستان و منتقدان و حتی دشمنانش را می شنود و از آنها در راستای تقویت خود برای سربازی در جبهه امام خامنه ای استفاده خواهد کرد. رسایی در پایان تاکید کرد" جا دارد انتشار مجدد هفته نامه ۹ دی را به آقایان هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و علی جنتی تبریک بگویم. چرا که آقای هاشمی نگران آزادی بیان (البته آزادی بیان رسانه های بزک کننده دشمنی آمریکا) بودند و اعتقاد داشتند کسانی که از آزادی بیان و بیان حقایق می ترسند از سانسور در رسانه ها استفاده می کنند. آقای روحانی نیز بارها از برخورد با رسانه ها (البته رسانه های هتاک و نه منتقد دولتش) انتقاد می کرد حتی بعد از توقیف ۹ دی گفت: بگذاریم میدان قلم و میدان بیان باز باشد تا حقایق برای مردم و جامعه تبیین شود. آقای جنتی وزیر ارشاد که خود سهم بسزایی در توقیف ۹ دی داشت، نیز بعد از توقیف روزنامه های هتاک اعلام کرده بود: نباید برای بیگانگان خوراک تهیه کنیم تا بگویند در ایران رسانه ها آزادی بیان ندارند! و رفع توقیف ۹دی این بهانه را از دشمنان انقلاب گرفت.
کد خبر: ۳۱۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۲

نمی دانم زمانی که کشورهای متبوع شما به صدام حسین، سلاح و بمب شیمیایی می دادند، شما کجا مشغول فعالیت بودید، اما ای کاش سری هم به جانبازان شیمیایی می زدید تا کاردستی آمریکا و اروپا تان را از نزدیک ببینید.
کد خبر: ۲۸۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۹

اگر شاخصه‌های کشوری را در نظر بگیریم و تعریف جامعی از نخبگی داشته باشیم تنها نخبه استان ما دکتر سید علی ملک‌حسینی پزشک معروف کشوری است
کد خبر: ۲۶۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۸

آوای دنا:رئيس پليس فتا کهگيلويه وبويراحمد از دستگيري عامل برداشت غير مجاز در شهرستان بويراحمد خبر داد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس فتا ،سرهنگ "سيد عبدالمطلب مرتضويان " رئيس پليس فتا فرماندهي انتظامي کهگيلويه وبويراحمد گفت: در پي شکايت يکي از شهروندان مبني بر برداشت غيرمجاز از حساب بانکي وي، موضوع در دستور کار کارآگاهان اين پليس قرار گرفت. وي ادامه داد: کارشناسان پليس فتا استان در بررسي پرينت حساب بانکي مالباخته متوجه شدند که فردي به استفاده از سامانه تلفن بانك يكي از بانك ها و به صورت تلفني مبالغي را تحت عنوان خريد کارت شارژ تلفن اعتباري برداشت نموده است. سرهنگ" مرتضويان " افرود: کارآگاهان اين پليس پس از يک سري تحقيقات دامنه دار و بکارگيري شيوه هاي خاص پليسي موفق به شناسايي متهم شده و با هماهنگي هاي به عمل آمده با مقام قضايي نامبرده در يک اقدام منسجم شناسايي و جهت تحقيقات بيشتر به مقر پليس احضار شد. " سرهنگ مرتضويان " يادآور شد : متهم در ابتدا منکر هرگونه جرم و بزه ارتکابي بود اما در مواجهه با ادله و مستندات پليس لب به اعتراف گشوده و اعلام داشت که با مالباخته هم خدمتي بوده و با سوء استفاده از اعتماد وي شماره حساب و رمز دوم کارت عابربانک او را بدست آورده و اقدام به برداشت غيرمجاز از حساب شخصي دوستش کرده است. رئيس پليس فتا فرماندهي انتظامي کهگيلويه وبويراحمد در پايان با اشاره به تشکيل پرونده و ارجاع متهم دستگيرشده به مراجع قضايي به شهروندان توصيه كرد: از ارائه اطلاعات مالي و بانكي خود از قبيل شماره حساب، شماره كارت ها اعتباري و غيره را به سايت هاي متفرقه و مشكوك و افراد ناشناس خودداري نموده و به هيچ عنوان از روي اعتماد مشخصات خود و رمز کارت و حساب هاي بانکي را اختيار کسي قرار ندهند. وهر چند وقت يك بار براي تغيير رمز عبور كارت هاي اعتباري اقدام نمايند.
کد خبر: ۲۴۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۲۳

در تاریخ سوم اسفند ۱۲۹۵به پیشنهاد “نصرت الدوله “وزیر دادگستری، تصویب نامه ای درباره ثبت احوال از نظر دولت گذشت که مقرر شد از تاریخ ۱۵ آذر ۱۲۹۸برای گرفتن تعرفه انتخابات، گذرنامه، جواز حمل و نقل، اقامه دعوی و گرفتن حواله پولی، از اشخاص مطالبه به قولی سجل احوال بشود. آوای دنا: تا کمتر از ۱۰۰ سال قبل نه خبری از سجل و شناسنامه بود، نه سازمانی که تولد و مرگ و ازدواج و طلاق را ثبت کند. به جای آن، روحانیون، ریش سفیدان محله یا بزرگان قوم بودند که تا قبل از رواج شناسنامه به سبک اروپایی ها، وقایع تولد را در کتاب های مقدس ثبت می کردند.اما با توسعه شهرها و روستاها و افزایش جمعیت کشور نیاز به سازمان و تشکیلاتی برای ثبت وقایع حیاتی در دولت وقت احساس شد و به تدریج فکر تشکیل سازمان متولی ثبت ولادت و وفات و حتی صدور شناسنامه برای اتباع کشور قوت گرفت. به طوری که ابتدا سندی با ۴۱ ماده در سال ۱۲۹۷ هجری شمسی به تصویب هیات وزیران رسید و اداره‌ای به نام سجل احوال در وزارت داخله (کشور) وقت به وجود آمد؛ بعد از تشکیل این اداره اولین شناسنامه به شماره ۱ در بخش ۲ تهران در تاریخ ۳دی ماه ۱۲۹۷ هجری شمسی به نام فاطمه ایرانی صادر شد.تا پیش از ایجاد سازمان ثبت احوال وقایع حیاتی پشت جلد قرآن و دیگر کتب مقدس انجام می گرفتداستان این بود که در تاریخ سوم اسفند ۱۲۹۵به پیشنهاد “نصرت الدوله “وزیر دادگستری، تصویب نامه ای درباره ثبت احوال از نظر دولت گذشت که مقرر شد از تاریخ ۱۵ آذر ۱۲۹۸برای گرفتن تعرفه انتخابات، گذرنامه، جواز حمل و نقل، اقامه دعوی و گرفتن حواله پولی، از اشخاص مطالبه به قولی سجل احوال بشود.اداره سجل احوال زیر نظر بلدیه آن زمان یعنی همان شهرداری امروزی تشکیل شد و اوراق سجل احوال را که گرفتن آن اختیاری بود در کلانتریها در اختیار مردم می گذاشتند. در فروردین ۱۳۰۰خورشیدی، بلدیه تهران (شهرداری) به دستور “سید ضیاء طباطبایی”نخست وزیر درصدد تهیه آمارساکنین پایتخت، شهرری و شمیران بر آمد و بلاخره دفتری در شهرداری با عنوان “اداره احصائیه و سجل احوال”تاسیس شد.در این دفتر فرمی به عنوان “احصائیه و نفوس شهر تهران” به چاپ رسید که در آن برای نام، نام خانوادگی (که در آن زمان کمتر کسی نام خانوادگی داشت و مردم به هنگام دریافت ورقه هویت برای خود نام فامیل انتخاب می کردند.)، لقب، سن، تابعیت، مذهب، زادگاه، همسر و فرزندان ستون‌های جداگانه ای تنظیم گردیده بود و ماموران آمار با در دست داشتن این اوراق در ساعات روز در خانه ها را می کوبیدند و با پرسش از رئیس خانواده، اوراق را پر می کردند، هر چند اغلب خانواده ها در منازل خود را به روی ماموران آمار نمی گشودند و یا پاسخ درست نمی گفتند.از طرفی دولت از طریق وزارت امور خارجه از سفارتخانه های خارجی مقیم تهران نیز خواست که به کارکنان خارجی و ایرانی خود دستور دهند که با ماموران سجل احوال و احصائیه در دادن اطلاعات لازم همکاری نمایند. ادامه کار احصائیه، از فروردین ۱۳۰۱منتهی به گرفتن ورقه سجل احوال(ورقه هویت یا شناسنامه) گردید که زیر نظر اداره نظمیه(شهربانی) آن هم فقط در تهران انجام می شد. گرفتن ورقه سجل احوال اختیاری بود و این ورقه را هر کسی می توانست از کمیسری آن زمان (کلانتری)محل خود دریافت کند.از سال ۱۳۰۳ اداره سجل احوال تابع وزارت کشور شد و دفاتر آن در شهرستان‌ها نیز شروع به کار کرد. حتی پس از تصویب قانون سربازگیری (نظام وظیفه)درسال ۱۳۰۴،برای فراخوانی سربازان از روی شناسنامه اقدام می شد و اداره سجل احوال هر شهر فهرست مشمولان خدمت سربازی را در اختیار اداره نظام وظیفه می گذاشت. نخستین دوره مشمولان که به سربازی فراخوانده شدند،متولدین ۱۲۸۴خورشیدی بودند که در سال ۱۳۰۶به خدمت رفتند و گرفتن شناسنامه از سال ۱۳۰۶خورشیدی طبق قانون مصوب بهمن ماه اجباری شد.گزینش نام خانوادگی نیز، معمولا از چند روش پیروی می‌کرد که یکی از آنها پیشه نیاکان در یک قوم است. محل اسکان قوم و نام یا شهرت بزرگ خاندان (پدر، پدربزرگ، جد)، از دیگر شیوه‌های متداول انتخاب نام خانوادگی بوده است. گاهی هم یک نام خانوادگی بر اساس شغل یا حرفه (همچون صراف، جواهریان، پزشکزاد) یا یک ویژگی بدنی یا فیزیکی (خوش‌چهره، قهرمان) بازمی‌گشت.در نهایت و با تصویب قانون مدنی کشور در سال ۱۳۱۳ ثبت نام خانوادگی نیز، اجباری شد. بر اساس قانون، سرپرست خانواده باید برای خانواده خود نام‌خانوادگی انتخاب می‌کرد و نام خانوادگی انتخاب شده از سوی وی به سایر افراد خانواده‌اش هم اطلاق می‌شد. و از آن زمان تاکنون بیش از چهار نسل از ایرانیان به این نام‌های خانوادگی خوانده می‌شوند.   منبع/مهر
کد خبر: ۲۳۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۰۳

نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به منظور تامین نیروی انسانی(مرد) مورد نیاز خوداز بین جوانان مؤمن، متعهد و کارآمدبرای پاسداری و حفظ و حراست از حریم مرزهای پهناور ایران اسلامی، در رسته مرزبانی به صورت پیمانی ۵ ساله انتظامی در مقطع درجه داری از طریق آزمون ورودی و دیگر مراحل (مصاحبه،معاینات پزشکی و ….) با شرایط مندرج در این آگهی استخدام مینماید.در رشته های مورد نیاز از طریق مصاحبه علمی و دیگر مراحل (معاینات پزشکی، مصاحبه و…) با شرایط مندرج استخدام می کند.الف) شرایط عمومی استخدام اعتقاد و التزام عملی به دین مبین اسلام اعتقاد و التزام عملی به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ولایت مطلقه فقیه و آمادگی فداکاری در راه اهداف آنها تابعیت جمهوری اسلامی ایران عدم سابقه عضویت یا وابستگی به احزاب و گروه های سیاسی در زمان استخدام عدم عضویت یا وابستگی به احزاب و گروههای سیاسی در زمان استخدام عدم محکومیت به محرومیت از خدمات دولتی نداشتن سوء پیشینه کیفری عدم اعتیاد به مواد مخدر داشتن شرایط تحصیلی و یا تخصصی لازم برای خدمت مورد نظر داشتن سلامت و توانایی جسمی و روانی متناسب با خدمت مورد نظر ب) شرایط اختصاصی مدرک تحصیلی حداقل سن حداکثر سن حداقل معدل حداقل قد درجه داری دیپلم کلیه گراشها ۱۸ ۲۳ ۱۴ ۱۷۰ cmت) نکات مهم داوطلبان می بایست آمادگی خدمت در مرزهای سراسر کشور را داشته باشند. داوطلبانی که سابقه ثبت نام در یکی از مدیریت های گزینش و استخدام فرماندهی انتظامی استان ها و یا یگان های ناجا را داشته و درحال طی مراحل استخدامی می باشند و یا در سال های گذشته واجد شرایط استخدام تشخیص داده نشده اند نمی توانند ثبت نام نمایند. اعضای درجه یک خانواده معظم شهدا (فرزند ، برادر) از تسهیلات استخدامی پیش بینی شده در قانون برخوردار می باشند. حداقل معدل برای فرزندان کارکنان نیروهای مسلح و بسیجیان (حداقل یک سال عضویت فعال) نمره ۱۲ می باشد. داوطلبانی که دارای کارت پایان خدمت می باشند مدت خدمت سربازی آنان به حداکثر سن افزوده خواهد شد. داشتن گواهینامه پایه دوم و مدرک آشنایی با رایانه برای داوطلبان الزامی می باشد. مشمولین غایب و دارندگان کارت معافیت پزشکی مجاز به ارسال مدارک و ثبت نام نمی باشند. بدیهی است به مدارک ارسالی آنان ترتیب اثر داده نخواهد شد. ثبت نام مخصوص داوطلبان ساکن استان های آذربایجان غربی ، آذربایجان شرقی ، اردبیل ، ایلام ، بوشهر ، خراسان رضوی ، خراسان شمالی ، خراسان جنوبی ، خوزستان ، سیستان و بلوچستان ، کردستان ، کرمانشاه ، گلستان ، گیلان ، مازندران و هرمزگان می باشد و به مدارک واصل شده از داوطلبانی که محل سکونت آنها استان هایی غیر از استان های مذکور باشد به هیج عنوان ترتیب اثر داده نخواهد شد. در صورت کثرت متقاضی ، اولویت جذب با دارندگان بالاترین معدل و قد متناسب با سهمیه های مورد نیاز می باشد.پ) امتیازاتجذب شدگان فرماندهی مرزبانی ناجا مطابق با آخرین دستور العمل ها و ضوابط جاری از تسهیلات و امتیازات خاص زیر متناسب با موقعیت جغرافیایی و شرایط خدمت برخوردار می گردند:بهره مندی از مرخصی های عملیاتیبهره مندی از فوق العاده عملیاتیتبدیل وضعیت کارکنان پیمانی واجد شرایط به پایور (رسمی) در صورت تمایل و نیاز سازمانی پس از سه سال خدمتامکان معافیت یک فرزند از خدمت سربازی در قبال ۱۰ سال خدمت مرزی کارکنان مرزبانی به صورت پیوسته یا نا پیوستهبهره مندی از تسهیلاتی نظیر بیمه خدمات درمانی ، حکمت کارت ، ودیعه مسکن ، وام خرید خودرو و … مطابق ضوابط و مقررات سازمانیث) مدارک مورد نیازتکمیل فرم ثبت نام به صورت خوانا (تکمیل رو گرفت فرم ثبت نام نیز قابل قبول است)رو گرفت صفحات اول و دوم شناسنامه (اگر توضیحات در صفحات دیگر شناسنامه درج گردیده باشد ارائه روگرفت از آن صفحه نیز ضروری است)روگرفت آخرین مدرک تحصیلی (دیپلم یا پیش دانشگاهی با درج معدل تحصیلی)دو قطعه عکس ۳*۴ تمام رخ جدیدروگرفت مدرکی که مشخص کننده وضعیت خدمت نظام وظیفه باشد (کارت پایان خدمت ، معافیت غیرپزشکی ، ذفترچه آماده به خدمت بدون مهر غیبت و یا گواهی در حال خدمت)داوطلبانی که عضو درجه یک خانواده معظم شهدا می باشند می بایست نسبت به ارسال رو گرفت تاییدیه بنیاد شهید انقلاب اسلامی اقدام نمایند. ج)مهلت و نحوه ارسال مدارکداوطلبان استخدامی می توانند حداکثر تا مورخ ۹ دی ۱۳۹۲ مدارک خود را از طریق پست پیشتاز به آدرس پستی تهران ، صندوق پستی ۱۴۸۸-۱۵۷۴۵ (دفتر جذب و استخدام فرماندهای مرزبانی ناجا) ارسال نمایند.به مدارکی که بعد از تاریخ فوق به محل پذیرش واصل گردند ترتیب اثر داده نخواهد شد.مدارک ارسالی به داوطلبان عودت داده نخواهد شد.د)نحوه برگزاری آزمون ورودیتاریخ برگزاری و محل توزیع کارت ورود به جلسه آزمون متعاقبا به داوطلبانی که واجد شرایط شرکت در آزمون باشند اعلام خواهد شد. ذ)منابع آزمون ورودیردیفمقطع استخدامیمواد آزمون۱درجه داریمعرف اسلامی – ادبیات فارسی – آشنایی با رایانه – زبان انگلیسی – هوش و استعداد تحصیلیداوطلبان محترم می توانند برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به سایت اینترنتی به نشانی www.police.ir مراجعه نمایند.ج) تسهیلات : کارکنان پیمانی که خدمت دوره ضرورت را طی نفرموده اند ، خدمت دوره پیمانی آنان به منزله انجام خدمت وظیفه تلقی می گردد. پذیرفته شدگان در طول خدمت پیمانی از حقوق و مزایا ی کارکنان همطراز پایور برخوردار می گردند. افراد پیمانی واجد شرایط در صورت تمایل و نیاز سازمانی می توانند برابر روش و دستورالعمل های جدید به صورت پایور استخدام شوند . کارکنان پیمانی در طول خدمت از امکانات رفاهی و خذمات درمانی مناسب بهره مند خواهند بود.نشانی : تهران ، صندوق پستی ۱۴۸۸-۱۵۷۴۵ (دفتر جذب و استخدام فرماندهای مرزبانی ناجا)
کد خبر: ۲۳۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۴

داوطلبان می‌توانند برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام، به مراکز گزینش و استخدام ناجا در سراسر کشور یا به پلیس آگاهی استان‌ها مراجعه کنند. آوای دنا/پلیس آگاهی در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که داوطلبان می‌توانند برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام، به مراکز گزینش و استخدام ناجا در سراسر کشور یا به پلیس آگاهی استان‌ها مراجعه کنند.در این اطلاعیه آمده است: نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به منظور تامین نیروی انسانی (مرد) مورد نیاز خود از بین جوانان مومن، متعهد و کارآمد در رسته آگاهی به صورت پیمانی پنج ساله انتظامی در مقطع افسری از طریق آزمون ورودی و دیگر مراحل (مصاحبه، معاینات پزشکی و ...) با شرایط مندرج در این آگهی استخدام می‌کند.الف) شرایط عمومی استخدام1) اعتقاد و التزام عملی به دین مبین اسلام.2) اعتقاد و التزام عملی به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ولایت مطلقه فقیه و آمادگی فداکاری در راه اهداف آنها.3) تابعیت جمهوری اسلامی ایران.4) عدم سابقه عضویت یا وابستگی به احزاب و گروه‌های سیاسی معارض با نظام جمهوری اسلامی ایران.5) عدم عضویت یا وابستگی به احزاب و گروه‌های سیاسی در زمان تقاضای استخدام.6) عدم محکومیت به محرومیت از خدمات دولتی.7) نداشتن سوء پیشینه کیفری.8) عدم اعتیاد به مواد مخدر.9) داشتن شرایط تحصیلی و یا تخصصی لازم برای خدمت مورد نظر.10) داشتن سلامت و توانایی جسمی و روانی متناسب با خدمات مورد نظر.ب) شرایط اختصاصیشرایط استخدام: حداقل معدل 15، حداقل قد 170 سانتی‌متر باشد.همچنین رشته‌های تحصیلی مورد نیاز ناجا به شرح زیر است.رشته‌های تحصیلی مورد نیاز:آمار (کلیه گرایش‌ها)، حقوق (کلیه گرایش‌ها)، رایانه (نرم‌افزار – سخت‌افزار)، مهندسی فناوری اطلاعات IT، مترجمی زبان‌های خارجی، زبان و ادبیات انگلیسی، مترجمی نوار و فیلم، مترجمی اسناد و مدارک، زیست‌شناسی (عمومی، ژنتیک، بیوفیزیک، میکروبیولوژی، بیوشیمی، سلولی مولکولی، بیولوژی مولکولی، بیوتکنولوژی و ژنتیک)، شیمی (کاربردی، محض، تجزیه، فیزیک، نانو، بیوتکنولوژی)، فیزیک (کلیه گرایش‌ها)، امور بانکی، باستان‌شناسی، جامعه‌شناسی، علوم ارتباطات اجتماعی، علوم اجتماعی (کلیه گرایش‌ها)، عکاسی و فیلمبرداری، مشاوره راهنمایی، مهندسی صنایع (مدیریت سیستم و بهره‌وری)، روانشناسی (عمومی تربیتی)، روان‌سنجی، علوم آزمایشگاهی، روابط بین‌الملل، ریاضی (کلیه گرایش‌ها)، مدیریت (کلیه گرایش‌ها)، اقتصاد (کلیه گرایش‌ها)، تربیت‌بدنی و علوم ورزشی، گرافیک، حسابداری (کلیه گرایش‌ها)، روابط عمومی، مددکاری اجتماعیج) نکات مهم:1- داوطلبان استخدام می‌بایست آمادگی خدمت در سراسر کشور را داشته باشند.2- داوطلبانی که سابقه ثبت‌نام در یکی از مدیریت‌های گزینش و استخدام فرماندهی انتظامی استان‌ها و یا یگان‌های ناجا را داشته و در حال طی مراحل استخدامی می‌باشند و یا در سال‌های گذشته واجد شرایط استخدام تشخیص داده نشده‌اند، نمی‌توانند ثبت‌نام کنند.3- حداقل معدل برای بستگان درجه یک شهداء، فرزندان کارکنان نیروهای مسلح و بسیجیان (حداقل یک سال عضویت فعال) نمره 14 می‌باشد.* بستگان درجه یک خانواده معظم شهدا (فرزند، برادر) از تسهیلات استخدامی پیش‌بینی شده در قانون برخوردار می‌باشند.4- داشتن گواهینامه رانندگی پایه دوم یا «ب یک» برای مقطع افسری الزامی می‌باشد.5- داوطلبانی که دارای کارت پایان خدمت می‌باشند مدت خدمت سربازی آنان به حداکثر سن افزوده خواهد شد.6- ثبت‌نام فقط از دارندگان رشته‌های تحصیلی مذکور صورت خواهد پذیرفت و دانش‌آموختگان رشته‌های تحصیلی با گرایش دبیری و سایر رشته‌های غیرمرتبط پذیرفته نخواهند شد.7- مشمولین غایب و دارندگان کارت معافیت پزشکی مجاز به ارسال مدارک و ثبت‌نام نمی‌باشند. بدیهی است به مدارک ارسالی آنان ترتیب اثر داده نخواهد شد.8- داوطلبان ساکن استان‌های ایلام، کرمانشاه، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد و لرستان در این مرحله نمی‌توانند ثبت‌نام نمایند.9- دوره آموزش پذیرفته‌شدگان شبانه‌روزی و مدت آن تابع مقررات خاص هر مقطع خواهد بود.10- ارسال مدارک فقط از طریق پست پیشتاز خواهد بود.11- داوطلبانی که واجد شرایط شرکت در آزمون تشخیص داده شوند از طریق مدیریت گزینش و استخدام فرماندهی انتظامی استان محل سکونت خود فراخوان خواهند شد.د) مدارک مورد نیاز برای ثبت‌نام1- تکمیل فرم ثبت‌نام به صورت خوانا (تکمیل رو گرفت فرم ثبت‌نام نیز مورد قبول است)2- روگرفت صفحات اول و دوم شناسنامه (اگر توضیحات در صفحات دیگر شناسنامه درج گردیده باشد ارائه روگرفت از آن صفحه نیز ضروری است)3- روگرفت آخرین مدرک تحصیلی4- دو قطعه عکس 4*3 تمام رخ جدید5- روگرفت مدرکی که مشخص کننده وضعیت خدمت نظام وظیفه باشد (کارت پایان خدمت، معافیت غیرپزشکی، دفترچه آماده به خدمت بدون مهر غیبت و یا گواهی در حال خدمت).6- داوطلبانی که عضو درجه یک خانواده معظم شهدا می‌باشند، می‌بایست نسبت به ارسال روگرفت تاییدیه بنیاد شهید انقلاب اسلامی نمایند.7- مدارک مزبور به داوطلب عودت نمی‌گردد.ه) مهلت و نحوه ارسال مدارک1- داوطلبان استخدامی می‌توانند حداکثر تا تاریخ 15مردادماه سالجاری مدارک خود را از طریق پست پیشتاز به آدرس پستی تهران، صندوق پستی 116-11455 (اداره اجتماعی پلیس آگاهی ناجا) ارسال کنند.2- به مدارکی که بعد از تاریخ فوق به محل پذیرش واصل شود، ترتیب اثر داده نخواهد شد.و) نحوه برگزاری آزمون ورودیتاریخ برگزاری و محل توزیع کارت ورود به جلسه آزمون از طریق مدیریت گزینش و استخدام فرماندهی انتظامی استان محل سکونت داوطلبان اعلام خواهد شد.و) منابع‌ آزمون ورودیمقطع استخدامی افسری، مواد آزمون سطح دانشگاهی: معارف اسلامی، اطلاعات عمومی سیاسی و اجتماعی، زبان انگلیسی، آشنایی با رایانه. مرجع/ایسنا
کد خبر: ۱۸۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۳۰