« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
وزیر اطلاعات با اشاره به مطرح شدن مسائلی در خصوص شورای رهبری گفت: در قانون اساسی کشور چیزی به عنوان شورای رهبری وجود ندارد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، حجت‌السلام محمود علوی وزیر اطلاعات عصر امروز پس از ثبت نام در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در جمع خبرنگاران اظهار داشت: امیدوارم با عنایت حضرت حق و توجهات امام عصرانتخابات مجلس خبرگان با رهنمودهای حکیمانه رهبری و مدیریت دولت خدمتگذار و رئیس جمهور و همه مسئولان کشوری و لشکری انتخابات پرشور و باشکوهی همچون انتخابات گذشته عامل ثبات، استقلال و مشروعیت نظام جمهوری اسلامی ایران باشد. وی گفت: حراست و صیانت از نظام مقدس جمهوری اسلامی و قانون اساسی به ویژه اصل ولایت فقیه رسالتی است که بر دوش همه مردم قرار گرفته است. علوی خاطرنشان کرد: قانون اساسی در این زمینه رسالت خاصی را بر دوش خبرگان رهبری قرار داده است, که این مجلس در طول دوره‌های چهارگانه خود به خوبی مسئولیت را ایفا کرده است. وزیر اطلاعات گفت: امیدوارم در این انتخابات با انتخاب مردم، علمای عظام گرامی و عزیزی به مجلس خبرگان راه پیدا کنند که عاملی برای استقلال ولایت فقیه و مقام معظم رهبری و پشتوانه و بازوی توانمندی برای ایشان باشند. وی گفت: بر اساس احساس تکلیفی که می‌کردم، آمادگی خود را برای شرکت در این انتخابات اعلام کردم و امروز در این انتخابات ثبت نام کرده و هرگونه که مردم تشخیص دهند و اگر ما را قابل نمایندگی تشیخص دهند در آن حضور پیدا خواهیم کرد. علوی تاکید کرد: در این دوره همچون دوره قبل به نمایندگی از مردم تهران انجام وظیفه می‌کنم و امیدواریم تکلیفی که بر دوشمان نهاده شده است به خوبی انجام دهیم. وی ادامه داد: آنچه که برای ما مهم است این است که این انتخابات با سلامت برگزار شده و با سازو کارهایی که تهیه شده و با هماهنگی دستگاههای اجرایی همکاری‌های این نهادها نوید بخش انتخابات سالم و گویای نتیجه‌ی موثر آن برای استقرار نظام جمهوری. وزیر اطلاعات گفت: آنچه که برای ما در عرصه انتخابات مهم است این است که انتخابات با امنیت کامل برگزار شود و شاهد رقابت‌های سالم با برادری و ارزشهای اخلاقی و حاکم شدن اخلاق و رفتار اسلامی باشیم. قطعاً نتیجه چنین انتخاباتی پرشور, پرشکوه و رقابت‌های انگیزاننده در کمال آرامش خواهد بود. وی در همین زمینه گفت: مردم ما نیز چنین آرامشی را می‌طلبند و در طول سال‌های گذشته مردم ما آرامش با آمنیت را لمس کرده‌اند و به این آرامش ارج می‌نهند. امیدواریم به استقرار این فضا کمک کنند زیرا در فضای آرامش کشور فرهیختگان،‌نخگان و تصمیم‌سازان می‌توانند به خوبی عمل کنند و در راستای پویایی و بالندگی کشور قدم بردارند. علوی با بیان این که حضور حداکثری مردم همواره مورد تاکید رهبری, رئیس جمهور و مسئولان دلسوز کشور بوده است یادآور شد: هر عاملی که بخشی از مردم را نسبت به انتخابات دلسرد کند و آن‌ها را نسبت به حضور در انتخابات دچار دلزدگی و یاس کند حرکتی مقایر با رهنمودهای حکیمانه رهبری است. وزیر اطلاعات افزود: باید دست به دست هم دهیم و تمام عناصر فعال در عرصه انتخابات جامعه و فضای سالم سیاسی را از سوی نامزدها, هواداران و افراد مختلف جامعه شاهد باشیم تا شاهد حضور حداکثری مردم در انتخابات باشیم. وی گفت: با هم‌افزایی نهادهای امنیتی اعم از نیروی انتظامی, سپاه, بسیج, ارتش و قوه قضائیه و سایر دستگاه‌های موثر در فضای انتخابات سعی می‌کنیم امنیت انتخابات را تامین کنیم. محمود علوی گفت: امیدواریم با هم‌افزایی همه دستگاهها شاهد فضای امن در انتخابات باشیم, فضایی که در آن امنیت باشد، اما فضا امنیتی نباشد و همه احساس کنند با آزادی می‌توانند در انتخابات شرکت کنند. وی درباره تایید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی گفت: با تفاهم صورت گرفته بین دستگاههای موثر در این زمینه بر اساس حجت شرعی و مستندات متقن، بررسی‌های لازم صورت می‌گیرد و انشاالله با این همکاری‌ها مردم در این زمینه دغدغه و نگرانی نخواهند داشت و با هماهنگی‌های صورت گرفته نگرانی‌های به حداقل رسد  و صلاحیت افراد براساس اسناد و حجت شرعی به تایید رسد. علوی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به انتشار مطالبی در خصوص شورای رهبری گفت: اخیرا برخی اظهارات صورت گرفته است که ممکن است ذهنیت جامعه را دچار تشویق کند و آن هم بحث شورای رهبری است. وی گفت: در قانون اساسی کشور پس از سال 1368 چیزی به نام شورای رهبری نداریم و هیچ نهادی هم نمی‌تواند تا این قانون اساسی است به شورای رهبری فکر کند. علوی تاکید کرد: اگر برخی صاحب نظران مسئله شورای رهبری را مطرح می‌کنند صرفا به یک بحث تاریخی پرداخته‌اند زیرا این مسئله براساس قانون اساسی سال 58 بود که در آن بحث شورای رهبری مطرح بود, اما در قانون اساسی سال 1368 به صورت کلی منتفی شد. وی گفت: مطرح شدن چنین مسائلی تنها در صورت تغییر قانون اساسی قابل توجه خواهد بود که چنین چیزی هم درفضای فعلی کشور وجود ندارد زیرا تغییر قانون اساسی سازو کار خود را دارد و آن هم با اراده رهبری و دستور ایشان به رئیس جمهور و تشکیل شورای تغییر قانونی اساسی است. وزیر اطلاعات گفت: امیدوارم این عزیزانی که این گونه مسائل را مطرح می‌کنند و از اصل قضیه خبر دارند با چنین اظهاراتی که نخبگان به آن اشرافیت دارند اذهان مردم را دچار اندیش‌ناکی نکنند و انگیزه‌ی مردم را برای حضور در انتخابات با این گونه اظهارات تحت تاثیر قرار ندهند. علوی گفت: بنده منظورم به شخص خاصی نیست و صرفا بحثی حقوقی را مطرح کردم. وی گفت: همه ما به وجود رهبری هوشیار و فرزانه در کشور افتخار می‌کنیم و خلا رهبری نداریم که بخواهیم مباحثی در این زمینه مطرح کنیم. وی گفت: رهبری امروز جامعه‌‌ترین فرد برای رهبری است و امیدواریم بحث‌هایی که در مجلس خبرگان داریم درباره حمایت از جایگاه رهبری باشد. علوی گفت: همانطور که رئیس جمهور فرمودند در حال حاضر در کشور ما تنها یک پرچم برافراشته شده است و آن هم پرچم رهبری است. امروز به لطف رهبری و توجه دولت و با نگاه فراگیر رئیس جمهور همه گروه‌ها و جریان‌های سیاسی با نشاط در زمین بازی نظام فعالیت می‌کنند و امیدواریم این عرصه را هم مردم ما به درستی پشت سر گذارند. وی در ادامه در پاسخ به سئوال خبرنگاری در خصوص مسئله امنیت انتخابات و بر هم خوردن برخی تجمعات گفت: در 16 آذر امسال بیش از 400 برنامه داشتیم که شاید تنها یک مورد آن دچار مسائلی شد و طی چند وقت اخیر بیش از 1000 تجمعات سیاسی برگزار شده است, که این تجمعات از سوی اصلاح‌طلبان, مستقلان و اصول‌گرایان برگزار شده که ممکن است یکی یا دو مورد آن دچار مشکل شده باشد. علوی گفت: هیچکس بر هم زدن تجمعات را تایید نمی‌کند و مواردی که در این خصوص وجود داشته بررسی شده و با خاطیان و کسانی که خودسرانه تجمعات را بر هم زدند برخورد شده است. وی در خصوص این که آیا دولت برای انتخابات آینده لیست ارائه می‌دهد گفت: دولت در انتخابات نقش اجرای انتخابات, حفظ سلامت انتخابات و حفظ آراء مردم را دارد. دولت نه یک حذب سیاسی است و نه یک جریان سیاسی که بخواهد برای انتخابات لیست دهد و یا کاندیدا معرفی کند. علوی افزود: هیچ مسئول دولتی مجاز نیست از کاندیدای خاصی حمایت کند یا از امکانات دولتی برای حمایت از کاندیدایی بهره‌گیرد. وی در خصوص این که آیا مستقلانه در انتخابات خبرگان شرکت می‌کنید, گفت: بنده مستقل وارد عرصه انتخابات می‌شوم ولی هر جریان درون نظام که بخواهد از کاندیداتوری بنده حمایت کند از نظر بنده منعی ندارد.     منبع/تسنیم
کد خبر: ۸۰۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۸

امام جمعه قلعه رئیسی:یه عده نون به نرخ روز خور و یه عده منفعت طلب هر روز به دنبال یک نفر هستند از خودشان هیچ ندارند عنوان کرد: این عده برای استاندار حاشیه سازی می کنند و او را مورد حمله و هجمه قرار می دهند شما در یک رحم اجاره ای هستید و دیر یا زود بیرون ریخته می شوید
کد خبر: ۶۴۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۱

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:علی‌اصغر فانی در نشست خبری که روز سه شنبه در اردوگاه شهید باهنر برگزار شد با اشاره به بودجه سال ۹۳ اظهار کرد: در بودجه سال ۹۳، ۲۵۰ میلیارد تومان برای کیفیت‌بخشی و اجرای سند تحول پیش‌بینی شده بود. وی افزود: بخشی از بودجه اختصاص یافته است و ذیل آن ۵ سیاست را اعمال کردیم. وزیر آموزش و پرورش با اشاره به اجرای ۵ سیاست این وزارتخانه تصریح کرد: ساماندهی و بهسازی نیروی انسانی اولین سیاست وزارت آموزش و پرورش است چراکه ما حدود یک میلیون همکار فرهنگی داریم و این تعداد باعث شده است آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین دستگاه دولتی شناخته شود. صرف ۹۹ درصد بودجه آموزش و پرورش به پرداخت حقوق پرسنلفانی با بیان اینکه ۹۹ درصد اعتبارات به حقوق پرسنل آموزش و پرورش اختصاص می‌یابد اظهار کرد: باید برای بهسازی این نیروی انسانی کار شود. بررسی لایحه رتبه‌بندی معلمین در کمیسیون اجتماعیوزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه لایحه رتبه‌بندی معلمین در کمیسیون اجتماعی دولت مطرح شده است تصریح کرد: انشاءالله تا قبل از پایان سال ۹۳ این لایحه تقدیم مجلس می‌شود. وی افزود: با توجه به آمادگی نمایندگان برای تصویب، مراحل تصویب در مجلس طی می‌شود. فانی با بیان اینکه هدف رتبه‌بندی معلمین افزایش انگیزه همکاران فرهنگی و ارتقا شایستگی‌های حرفه‌ای معلمین است تصریح کرد: هر سازمانی نیروی انسانی آنان این شایستگی‌ها را داشته باشد موفق عمل می‌کند. پذیرش دانشگاه فرهنگیان از بوم برای بوموزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه یکی از چالش‌های جدی در رابطه با نیروی انسانی پذیرش غیربوم بودن دانشجویان بود اظهار کرد: نیروی انسانی بعضا از یک شهرستان به یک شهرستان دوردست اعزام می‌شد که پس از استخدام تمایل بازگشت به زادگاه اولیه خود داشت. وی ادامه داد: این مسئله باعث ایجاد مشکل برای آن فرد و آموزش و پرورش شده بود بنابراین امسال برای اولین‌بار از هر بوم برای همان بوم دانشجو در دانشگاه فرهنگیان پذیرش داشته‌ایم و در آینده از هر منطقه برای همان منطقه نیرو انتخاب می‌کنیم. وزیر آموزش و پرورش تاکید کرد: طبق تحقیقات ماندگاری نیروی انسانی در مناطق محروم به ۵ سال نمی‌رسید بنابراین این مناطق از معلمان باتجربه کم بهره بودند. قانون تعهد خدمت فرهنگیان پابرجاستفانی با بیان اینکه دانشگاه فرهنگیان در سراسر کشور ۱۰۰ شعبه و پردیس دارد بیان کرد: این تعداد شعبه برای دانشگاه فرهنگیان این امکان را فراهم می‌کند تا نیروی انسانی را از این دانشگاه تامین کنیم و از بهسازی نیروی انسانی بهره‌مند باشیم. وی تاکید کرد: قانون تعهد به خدمت دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پابرجا است و دانشجویانی که در گذشته جذب این دانشگاه شده‌اند و همچنین دانشجویانی که در آینده در دانشگاه فرهنگیان تحصیل می‌کنند از قانون متعهدین خدمت بهره‌مند می‌شوند. بازنشستگی پیش از موعد برای ۴ هزار فرهنگیوزیر آموزش و پرورش با اشاره به بازنشستگی پیش از موعد به فرهنگیان تصریح کرد: همکارانی که مشکلات حادی داشته‌اند بازنشستگی پیش از موعد بدون سنوات برای آنان اجرا می‌شود. وی افزود: امسال ۲۵ هزار همکار فرهنگی بازنشسته می‌شوند. تعدادی از این افراد مایل به ادامه خدمت هستند که با سازمان مدیریت و برنامه ریزی تفاهم کردیم فرهنگیانی که خواستار بازنشستگی پیش از موعدند جایگزین این افراد شوند. اکنون ۴ یا ۵ هزار نفر متقاضی بازنشستگی پیش از موعدند. حل مشکل رتبه عالی فرهنگیانفانی با بیان اینکه مشکل تعدادی از همکاران در رابطه با رتبه عالی حل شده است تصریح کرد: تعدادی از همکاران آموزش و پرورش توسط سازمان بازنشستگی رتبه عالی آنان با مشکل روبه‌رو شده بود که تعداد ۳۷۶ هزار و ۱۷۲ نفر بودند و مشکل رتبه عالی آنان حل شد. یکپارچه‌سازی ارائه خدمات فرهنگیانوزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: یکپارچه‌سازی ارائه خدمات به فرهنگیان با استفاده از صندوق ذخیره فرهنگیان در دستور کار است. افتتاح اولین مرکز اسکان ویژه فرهنگیان دارای بیماری صعب‌العلاج در مشهدفانی با اشاره به بیماری صعب‌العلاج برخی از فرهنگیان تصریح کرد: برخی از فرهنگیانی که بیماری‌های صعب‌العلاج دارند ناچارند برای درمان خود به شهرهای بزرگ بیایند تا از امکانات درمانی استفاده کنند لذا آموزش و پرورش ۱۰ مرکز برای اسکان این دسته از همکاران افتتاح خواهد کرد که اولین مرکز در دهه فجر در شهر مشهد افتتاح می‌شود. ارائه وام کم‌بهره ویژه فرهنگیانوزیر آموزش و پرورش از ارائه وام چند بهره برای فرهنگیان خبر داد و گفت: ۲۴۰ هزار وام کم‌بهره برای فرهنگیان تا سقف ۵ میلیون تومان در نظر گرفته شده است و اعتبار ۱۲۰۰ میلیارد تومان نزد بانک ملت پیش‌بینی شده است. بازگشت بازماندگان از تحصیل به مدارسفانی اظهار کرد: تعداد ۲۵ هزار همکار فرهنگی بازنشسته شده‌اند در صورتی که ۲۰۰ هزار دانش‌آموز در سال تحصیلی جاری افزایش داشته‌ایم و این رشد جمعیت به دلیل افزایش دانش‌آموزان کلاس اول ابتدایی که ۲۵ هزار نفر بوده‌اند و مابقی آمار مربوط به پایه‌های دیگر است که نشان می‌دهد تعدادی از بازماندگان از تحصیل به مدارس بازگشته‌اند. وزیر آموزش و پرورش اظهار کرد: تعداد ۱۵ هزار نیروی انسانی نیاز داشتیم در حالی که ۲۵ هزار فرهنگی بازنشسته شده بودند توانستیم با ساماندهی نیروی انسانی بدون اینکه نیروی جدیدی تزریق کنیم ۴۰ هزار از کسری‌ها را جبران کنیم. وی افزود: آموزش و پرورش می‌تواند با ساماندهی به جای استخدام نیروی انسانی با استفاده بهتر از منابع خود آموزش و پرورش را اداره کند. فانی تصریح کرد: از محل صرفه‌جویی ساماندهی نیروی انسانی ۲۰ درصد فوق‌العاده شغل معلمین ابتدایی را افزایش دادیم. انعقاد ۱۵ تفاهمنامه با دستگاه‌های اجرایی وزیر آموزش و پرورش توسعه مشارکت را سیاست دوم دانست و گفت: آموزش و پرورش برای رسیدن به اهداف خود باید از همه امکانات استفاده کند چراکه متعلق به مردم و همه نهادهای اجرایی است. فانی با بیان اینکه ۱۵ تفاهمنامه با دستگاه‌های مختلف منعقد کرده‌ایم اظهار کرد: منافع زیادی نصیب آموزش و پرورش شده است به عنوان مثال طی تفاهمنامه‌ای با معاونت علمی ریاست‌جمهوری با اعتبار این معاونت ۵۰ پژوهش‌سرا به تجهیزات نانو مجهز شدند. افتتاح یک مدرسه خیرین‌ساز با اعتبار ۷ میلیارد تومان وی با بیان اینکه حضور خیرین مدرسه‌ساز نسبت به سال‌های گذشته افزایش داشته است اظهار کرد: امروز یک مدرسه با اعتبار ۷ میلیارد تومان در شهر تهران که نیمی از اعتبار آن را دولت و نیمی دیگر را خیرین مدرسه‌ساز اهدا کرده بودند افتتاح شد. به گفته وزیر آموزش و پرورش، پس از انقلاب اسلامی هر روز ۷.۵ کلاس درس توسط خیرین مدرسه‌ ساز ساخته شده است. خرید خدمات آموزشی برای ۴۰ هزار دانش‌آموز فانی با بیان اینکه دولت هزینه ۴۰ هزار دانش‌آموز برای تحصیل در مدارس غیرانتفاعی را در سال جاری پرداخت کرد گفت: در کنار آن تاسیس مدارس مشارکتی را داشته‌ایم که حدود ۱۴۰ هزار دانش‌آموز را تحت پوشش قرار داده است. وی افزود: با استفاده از آیین‌نامه اجرایی ماده ۲۲ مدیریت خدمات کشوری که سال ۸۹ به تصویب دولت رسید مدارسی که با کمبود نیروی انسانی روبه‌رو هستند از طریق مشارکت با موسسین مدارس غیردولتی توانستیم ۱۸۰ هزار دانش‌آموز را تحت پوشش قرار دهیم. اجرای طرح تعالی در ۵ هزار و ۷۰۰ مدرسه وزیر آموزش و پرورش ارتقای مدیریت آموزشگاهی را سومین سیاست برشمرد و گفت: ما اعتقاد داریم مدیران توانمند و با انگیزه می‌توانند مدارس را بهتر اداره کنند در سال تحصیلی جاری برنامه‌ای تحت عنوان تعالی مدارس را در ۵ هزار و ۷۰۰ مدرسه اجرا کردیم. وی افزود: در عین توانمندسازی مدیران مدارس اختیارات مدارس طی این طرح افزایش می‌یابد و اگر ارزیابی‌های ما مثبت باشد طرح تعالی مدارس را در سال آینده تسری می‌دهیم. وی با اشاره به سیاست چهارم این وزارتخانه اظهار کرد: چهارمین سیاست ما عملیاتی کردن بودجه است که در برنامه پنجم توسعه آمده است. وی افزود: آموزش و پرورش با اجازه مجلس در نیم‌درصد مدارس طرح بودجه‌ریزی را اجرا کرده است و این مدارس از بین ۵ هزار و ۷۰۰ مدرسه‌ای که طرح تعالی در آنان اجرا می‌شود انتخاب کرده‌ایم. وزیر آموزش و پرورش اظهار کرد: طرح عملیاتی کردن بودجه برای تصویب به مجلس ارسال شده است. هر درصدی را که مجلس تصویب کند آن را عملیاتی خواهیم کرد. برنامه‌ریزی برای کاهش ۲۰ درصدی ابلاغ بخشنامه‌ها به مدارس وزیر آموزش و پرورش پنجمین سیاست را تمرکززدایی ذکر کرد و گفت: ۸۴ مورد از وظایف وزارت آموزش و پرورش را می‌توانیم به استان‌ها واگذار کنیم امیدواریم این کار از طریق استان‌ها به مناطق و از مناطق به مدارس باشد. وی افزود: برنامه‌ریزی کرده‌ایم ۲۰ درصد ابلاغ بخشنامه‌ها به مدارس کاهش یابد و این موجب می‌شود تا اختیارات استان‌ها و مناطق افزایش یابد. تدوین نقشه راه برای اجرای سند تحول فانی از تدوین نقشه راه برای اجرای سند تحول خبر داد و گفت: این نقشه راه تا آخر بهمن‌ماه شورای عالی انقلاب فرهنگی داده می‌شود. وی افزود: سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش کشور و نقشه راه آن مبنای برنامه آموزش و پرورش در برنامه ششم توسعه کشور خواهد بود. ایجاد امنیت فرهنگی به جای فرهنگ امنیتی وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه یکی از سیاست‌های ما ایجاد امنیت فرهنگی به جای فرهنگ امنیتی است اظهار کرد: یک آرامشی در مدارس نسبت به سال‌های گذشته حاکم شده است که حاصل عملیاتی و اجرایی شدن سیاست امنیت فرهنگی به جای فرهنگ امنیتی است. وی با بیان اینکه فعالیت‌های زیادی در بخش تربیت‌بدنی و پرورشی در آموزش و پرورش صورت گرفته است اظهار کرد: المپیاد ورزشی درون‌مدرسه‌ای حداقل ۳ میلیون دانش‌آموز را تحت پوشش قرار داده است. راه‌اندازی کانون‌های برون‌مدرسه‌ای برای شناسایی استعداد دانش‌آموزان وی افزود: کانون‌های درون و برون‌مدرسه‌ای برای رشد تربیت‌بدنی و نشاط دانش‌آموزان پیش‌بینی شده است و طی تفاهمنامه‌ای با فدراسیون همگانی کانون‌های ویژه برون‌مدرسه‌ای برای تحقیق و شناسایی استعدادهای دانش‌آموزان راه‌اندازی می‌شود. ارائه طرح راهکارهای کاهش بی‌سوادی به کمیسیون اجتماعی دولت وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه در رسانه‌ها وجود ۹ میلیون بی‌سواد منعکس شده است اظهار کرد: شورای سوادآموزی به این دلیل یک جلسه تشکیل داد و طرحی را تحت عنوان راهکارهای کاهش بی‌سوادی در کشور به کمیسیون اجتماعی دولت برای تصویب ارائه داد و فردا در دولت مطرح می‌شود. باسواد شدن ۴۰۰ هزار اولیای دانش‌آموزان در کلاس‌های سوادآموزی وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه مشکل ما این است که بی‌سوادها دعوت سوادآموزی را اجابت نمی‌کنند تصریح کرد: در مدارس پدر و مادر دانش‌آموزانی را که بی‌سواد بودند شناسایی کردیم و قریب به ۴۰۰ هزار از اولیای دانش‌آموزان را توانستیم به سر کلاس‌ها بیاوریم. فعالیت ۶۰۰ دارالقرآن دانش‌آموزی فانی اظهار کرد: ۶۰۰ دارالقرآن دانش‌آموزی را فعال کرده‌ایم و امسال ۱۰۱ پژوهش‌سرای دانش‌آموزی را به ۳۰۰ پژوهش‌سرای قبلی اضافه کرده‌ایم چراکه سرمنشا بسیاری از اختراعات دانش‌آموزان از پژوهش‌سراها است. اعتبار ۴۵۰ میلیارد تومانی برای توزیع شیر دانش‌آموزی فانی درباره توزیع شیر در مدارس اظهار کرد: مبلغ ۴۵۰ میلیارد تومان برای توزیع شیر در نظر گرفته شده است که ۳۰۰ میلیارد تومان از طریق یارانه‌های دولت پرداخت می‌شود. منبع: خبرگزاری مهر
کد خبر: ۵۶۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۸

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  رويش نيوز - مهرداد زینلیان: امان از مصیبت تشنگی و سوز عطش! چه بد مصیبتی بود، تشنگی و سوز جگر!! و تو سقا بودی و بیش از همه در این مصیبت شکستی! غم شهادت یاران و برادران آنقدر برایت سهمگین نبود که غم تحمل سوز عطش کودکان و صدای العطش به آسمان بلند شده آنان. مجلس اول:  مدینه شهر پیغمبر در آرامشی عجیب فرو رفته بود. سال، سال بیست و ششم پس از هجرت بود و شهر مدینه در این سالیان پس از رحلت رسول الله، تنها داغدار پیامبر نبود که داغ جگر گوشه و پاره تن پیامبر فاطمه (س) و داغ مظلومیت علی (ع)، وصی بر حق رسول خدا بر دوشش سنگینی می کرد. در این سالیان پس از پیامبر و فاطمه (س) نخلستانهای مدینه، تنها مونس خلوت و تنهایی علی (ع) بود و چاه، تنها محرم سوز و درد پنهانیش.   خانه علی اما در این روزها، میزبان مولود خجسته ای بود که وجودش، فضای مدینه را عطرآگین ساخته بود. فاطمه کلابی که عطر حضورش، یاس علی، زهرای مظلومه را در خاطرها مجسم می ساخت در نخستین روزهای شعبان سال بیست و ششم هجرت فرزند مبارکی را به دنیا آورد که همه هستی خویش را به پای ولایت فاطمه و فرزندانش نثار نمود.   و آن مولود خجسته تو بودی، عباس! و این نام مبارک را پدر و مولایت علی (ع) بر تو نهاد که نام نیکوی عمویش بود: «خشم گیرنده بر دشمنان».   روزی که تو متولد شدی، برادرانت حسن و حسین (ع) به همراه خواهرانت زینب و ام کلثوم (س)، برای چشم روشنی در خانه پدر بودند. همه خوشحال از این مولود مبارک و من نمی دانم تو را که به آغوش پدر دادند؛ چرا مولا علی (ع) گریان بود، در حالی که دستان کوچکت را بوسه می زد و بر چشم می گذاشت؟!    و تو اولین لبخند را بر چهره حسین (ع) نثار کردی و حسین چون فرزند، تو را در آغوش کشید و من نمی دانم چه رازی بود میان آن لبخند و آن آغوش که تفسیری از دنیا و آخرت تو بود... مجلس دوم:   کنار در ایستاده بودی و سر بر دیوار، چشمان اشکبارت را بر چهره خون گرفته پدر دوخته بودی. باورت نمی شد! آخر علی برای تو تنها پدر نبود که مولای تو و همه هستی تو بود. دست های پر مهرش، آرامش گر روح و جانت بود و ولایتش تکیه گاه امن ایمانت.   و حالا این پدر بود که این چنین خسته و بیمار، مجروح از تیغ جهالت دشمن در بستر شهادت افتاده بود. و تو نوجوانی چهارده ساله بیشتر نبودی. فکر مصیبت از دست دادن پدر، غم سنگینی بر دلت افکنده بود و بغض سنگینی گلوی نازنینت را می فشرد.   اطراف بستر پدر، برادرانت حسن و حسین و کمی آن سوتر، زینب و ام کلثوم، و مادر نیز در کار پرستاری پدر.   دستان پدر در دستان برادرانت بود و تو را شرم از اینکه نزدشان بروی که آنها فرزندان فاطمه (س) پاره تن رسول الله بودند و تو فرزند امّ البنین که خود را کنیز فاطمه زهرا (س) می دانست.   غرق در اندوه مصیبت فردا بودی که نگاه بی رمق پدر متوجه تو شد و تو سر از دیوار برداشتی و به اشاره پدر نزد بالینش نشستی کنار برادرت حسین که نه حکم برادر که حکم پدر داشت برای تو.   ــ .... گریه می کنی عباسم. اشک هایت را پاک کن میوه دلم؛ تو مصیبت بسیار خواهی کشید. و بعد دست های تو بود که با هرم دستان رنگ باخته پدر، گرما می گرفت و پدر بی آنکه بخواهی، دستان تو را غرق در بوسه کرد و تو شرمگین از این همه مهر، سر بر بالین پدر نهادی و بغض فروخورده ات را دوباره شکستی. پدر، دست تو را در دست حسین نهاد.   ــ .... حسین جانم! عباس را به تو می سپارم و ... عباس جانم! مبادا لحظه ای دست از یاری برادر برداری!   ... و ساعتی بعد روح ملکوتی پدر پرواز کرد و تو در این اندیشه که چگونه به وصیت پدرعمل خواهی نمود. مجلس سوم:   ... از درون خیمه فریادش را شنیدی. صدای نحسش را شناختی.   ــ کجایند خواهر زادگان ما؟!  قضیه را دانستی. دلت نمی خواست مولایت شاهد این منظره باشد. به سرعت از خیمه بیرون آمدی. شمر بود سوار بر اسب، رو به سوی خیمه ها فریاد می کشید و فرزندان بنی کلاب را طلب می کرد. تو را که دید، خنده مستانه ای سر داد و گفت:   ــ آمدی عباس؟! چرا تنهایی؟! پس برادرانت ....   سخنش را قطع کردی؛ ــ چه می خواهی؟ تو را با پسران علی (ع) چه کار؟!   ــ ابوفاضل! برای تو و برادرانت از سوی ابن زیاد، امان نامه آورده ام. شما خواهرزادگان ما، در امان هستید.  رگ های غیرتت به جوش آمد. حالا دیگر جعفر و عبدالله و عثمان هم با تو همراه بودند. دلت نمی خواست این گفتگو بیش از این به طول انجامد، شاید خبر آن به اهل حرم برسد. پس با تمام وجود بر سرش فریاد کشیدی:   ــ ... دستانت بریده باد ای دشمن خدا و لعنت و نفرین خدا بر امان نامه ات!! ... از ما می خواهی که برادر و مولایمان را تنها گذاریم و به لعنت شدگان الهی و فرزندانشان بپیوندیم؟! برادرانت نیز تو را در این نظر همراهی کردند.   حالا شمر را می دیدی که هی هی کنان، خشمگین از پاسخ دندان شکن امیر سپاه حسین(ع) بسوی لشکرگاه شام در تاخت و تاز است. مجلس چهارم:   خورشید نهم محرم، آرام آرام به افق نزدیک می شد. در لشگرگاه دشمن، گویا ولوله افتاده بود. صدای شیهه اسبان و سم ستوران، فضا را پر کرده بود. مثل اینکه دشمن قصد حمله داشت. شاید فرمان تازه ای از شام برای ابن سعد رسیده بود.   خواهرت را دیدی که مضطرب و پریشان، سر بر شانه مولا نهاده و مولایت حسین (ع) او را به آرامش می خواند.   ــ زینبم! آرام جانم! شتاب مکن، آرام باش، مبادا دشمن دلشاد گردد!!   خواستی اضطراب و التهاب خواهر را فرونشانی. نزد مولا رفتی تا اجازه رفتن بگیری، شاید از دشمن خبر تازه ای بیاوری. مولایت حسین (ع) ، تو را مأمور حرکت کرد:   ــ برادر جان، عباس! بر اسب سوار شو و نزد دشمن رو و از آنان بپرس که چه می خواهند.   درنگ نکردی. به همراه زهیر و حبیب و چند تن دیگر از اصحاب امام، بسمت لشکرگاه ابن سعد تاختی. لشکر دشمن پر ولوله بود. این همه ساز و برگ! این همه دشمن! مگر به جنگ که آمده اند؟! با کدام سپاه عظیم، قصد پیکار دارند؟!   بسوی عمر سعد رفتی. از هیبت تو لشکر دشمن شکافته شد. نجواهایشان را می شنیدی:   ــ .... این عباس است. علمدار حسین، پسر علی، قمر بنی هاشم .... حتماً امان نامه می خواهد؟!...   ابن سعد ملعون را دیدی. پیش از آنکه او هم در مورد تو به توهم بیفتد، پیام مولایت را ابلاغ کردی:   ــ از ما چه می خواهید؟! و پاسخ را شنیدی که:   ــ دستور از امیر ابن زیاد رسیده که به شما پیشنهاد کنیم یا بر حکم او گردن نهید یا با شما جنگ خواهیم کرد. و تو نزد مولایت بازگشتی تا پاسخ امام را بشنوی:   ــ نزد آنان بازگرد و اگر می توانی تا فردا از آنها مهلت بگیر، شاید امشب را برای خدا عبادت کنیم...   بسوی لشکرگاه دشمن بازگشتی و پیام مولا را ابلاغ کردی و چنین پاسخ شنیدی:   ــ تا فردا صبح به شما مهلت می دهیم. اگر تسلیم شدید، شما را بسوی ابن زیاد می بریم وگرنه دست از شما برنمی داریم... مجلس پنجم:  ... تاریکی شب، همه جا را فرا گرفته بود. آتش لشکرگاه دشمن، پهنه صحرا را پر کرده بود. دشمن خود را برای نبردی نابرابر در صبح فردا آماده می کرد.   مولایت حسین (ع) اصحاب را بیرون از خیمه دور هم فراخواند و چنین سخن آغاز کرد:   ــ خدای را به نیکوترین سپاسها ثنا می گویم و او را در نعمت، شدت و بلا سپاسگزارم... آگاه باشید! گمان نمی کنم، بیش از یک روز از این ملاعین مهلت داشته باشم. آگاه باشید! من به همه شما رخصت و اجازه رفتن دادم. همه شما آزادید و می توانید بروید و من بیعت خود را از گردن همگی شما برداشتم و از جانب من حرجی بر ذمه و عهده شما نیست. اینک سیاهی و تاریکی شب همه جا را فراگرفته، در تاریکی شب پراکنده شوید؛ زیرا که این گروه، فقط مرا می خواهند و اگر بر من، پیروز شده دست یابند از دیگران دست برمی دارند.   سخن امام که به اینجا رسید، نتوانستی تاب بیاوری. در حالی که چهره ماه منظرت، لاله گون و آسمان چشمانت از اشک ابری شده بود پیش از دیگران برخاستی و غیرت و مردانگی را فاش گفتی:   ــ مولای من! جانم به فدای تو! چگونه پس از تو زنده بمانیم؟! خدا نیاورد آن روزی را که پس از تو باشیم... زندگی پس از تو را نمی خواهیم... مجلس ششم:   ... امان از مصیبت تشنگی و سوز عطش! چه بد مصیبتی بود، تشنگی و سوز جگر!! و تو سقا بودی و بیش از همه در این مصیبت شکستی! غم شهادت یاران و برادران آنقدر برایت سهمگین نبود که غم تحمل سوز عطش کودکان و صدای العطش به آسمان بلند شده آنان.   بی تابی علی اصغر (ع) این طفل شش ماهه حسین (ع) در قنداقه و در آغوش بی شیر مادر، چقدر برایت سخت و جگر سوز بود!   به خاطر آوردی دو روز قبل را که برای آوردن آب با تنی چند از سپاه امام عازم فرات شدید و پس از درگیری با گروهی از لشکر دشمن، مشک ها را سیراب کرده به خیمه گاه آوردید و اکنون از آن یاران و دلاوران حتی یک تن هم باقی نمانده بود.   حالا مولا تنها و غریب در برابر خیل دشمن و تو تنها عمود خیمه گاه حسین (ع) که امیر و علمدار سپاهش  بودی و چشم امید زنان و کودکان حرم به دستانت که سقا بودی و آب، هدیه دستان تو بود بر لبان خشکیده و عطشناک اهل حرم.   زمان، زمان جانبازی تو بود. جان چه قابل دارد تا در مسلخ حسین (ع) قربانی شود. سوز عطش تمام وجودت را فراگرفته بود و این عطش، نه عطش تشنگی که عطش وصال و فنا شدن در راه معشوق بود. دیگر تاب ماندنت نبود. از هم اکنون رسول خدا (ص) و پدرت علی (ع) و برادرت حسن (ع) را بر درگاه بهشت، منتظر خود می یافتی.   بسوی مولا که اکنون یکه و تنها در برابر لشکری از دشمن ایستاده بود شتافتی و گفتی:   ــ مولای من! آیا اذن جهاد می دهید؟!   امام (ع) در حالی که به سختی می گریستند، فرمودند:   ــ برادر جان! تو علمدار و پرچمدار من هستی، اگر تو بروی، لشکر من پراکنده می شود. و تو عرض نمودی:   ــ راستی دلم تنگ شده و از این زندگی خسته و ملول شده ام؛ می خواهم انتقامم را از این منافقین بگیرم. و امام فرمودند:   ــ حال که عازم میدان هستی، پس قدری آب برای این کودکان بیاور. و تو خوشحال از این فرمان، آماده رزم که نه مهیای دیدار محبوب شدی.. مجلس هفتم:   ... و تو رفتی. سوار بر اسب با نیزه ای در دست و مشکی بر پشت، رو بسوی فرات. و من نمی دانم که چگونه گذشتی از میان خیل هزاران دشمن که از هر سو چون ابر سیاه بر ماه جمالت می تاختند و تیغ و سنان از هر سو بر تو می فکندند.   و تو قلب لشکر دشمن را شکافتی و علی وار با شجاعت و صلابتی حیدری، حلقه محاصره دشمن را شکستی و به تیغ اسداللهی، گروه کثیری از دشمنان خدا را به خاک مذلت افکندی و صاعقه وار تا کرانه فرات تاختی.   به ساحل فرات که رسیدی، تشنگی دیگر امانت را ربوده بود. لبهایت خشکیده تر از کویر در حسرت قطره ای آب و تو از اسب فرود آمدی و بر کرانه فرات نشستی. دست ها را بر خنکای آب فرو کردی و جرعه ای آب در کف بالا آوردی، اما...   ــ چگونه بنوشم از این آب که مولایم حسین لب تشنه و عطشناک است؟! چگونه بنوشم از این آب که کودکان اهل حرم، العطش گویان چشم به راه سقایند؟! این نه شرط عاشقی است که عاشق، سیراب و معشوق، تشنه لب بماند.   و آب از میان دو کفت فرو ریخت و برای همیشه فرات در حسرت بوسه بر لبان تو داغدار شد. و لب های مشک را از آب روان سیراب نمودی و بر پشت بستی و سوار بر اسب رو به خیام حرم تاختی که کودکان، منتظر آمدنت بودند.   آغاز مرثیه عشق بازی تو اینجا بود و تو چه زیبا درخشیدی در محضر معشوق، و من نمی دانم چه بر تو گذشت که هیچ قلمی نمی تواند صحنه شورانگیز جانبازی عاشقانه تو را به تصویر بکشد. مجلس هشتم:   سوار بر اسب بسوی خیمه گاه روان شدی، در حالیکه مشک بر پشت داشتی و چیزی بجز فریاد العطش کودکان در گوش تو طنین انداز نبود. باید هرچه زودتر قولی را که به سکینه داده بودی عمل می کردی و آب را به کودکان تشنه لب حرم می رساندی. این مشک می توانست همه آنها را سیراب کند و آتش عطش از جگر پر سوزشان بنشاند. آخر این کودکان ، فرزندان اهل بیت رسول بودند که چنین معصومانه در آتش کینه نامردمان بی ایمان دست و پا می زدند.   ناگاه لشکریان دشمن را دیدی که از هر سو به طرفت هجوم می آورند و تیر و نیزه هاشان را بسویت نشانه رفته اند. او نیز شجاعانه با آنان در جنگ شدی و به دست یداللهی خود، گروه کثیری از آنان را به جهنم فرستادی، در حالی که چنین رجز می خواندی: یا ارهب الموت اذالموت رقا حتی أواری هی المصالیت لقی نفسی لنفس المصطفی الطهر وقا انی أنا العباس أغروا بالسقا ولا أخاف الشر یوم الملتقی (نمی ترسم از مرگ چون رو کند                 دلم با دلیری مگر خو کند بود جانم از بهر مولا سپر                  که عباسم و مشک دارم به بر نمی ترسم از جنگ با کافران                  وگر باردم جمله تیغ و سنان)   کسی را یارای مقابله با تو نبود و از ضرب تیغت هیچ کافری جان به در نمی برد. اما دشمن که در برابر نبرد دلیرانه ات توان مقاومت نداشت، به حیله متوسل گشت و نابهنگام از کمین گاه نخلی، ضربه ای به دست راستت وارد و دست راست تو را از بدن جدا کرد. ولی تو شمشیر بدست چپ دادی درحالیکه چنین می خواندی: والله ان قطعتموا یمینی      انی أحامی ابداً عن دینی و عن امام صادق الیقین      نجل النبی الطاهر الأمین (قسم بر خدا کاو به حالم گواست      جدا گر کنید از تنم دست راست ز دین و امامم حمایت کنم      که فرزند پاکیزه مصطفاست)   و با دست چپ شمشیر بر دشمنان می زدی تا اینکه ضعف در رخصار چون ماهت نمایان شد. در این هنگام ملعونی دیگر از کمین گاه خود بیرون آمد و ضربتی دیگر بر دست چپت وارد ساخت و آن را قطع نمود. اما تو با روح بلند و مسیحاییت، عاشقانه ترین لحظات را در برابر محبوب حقیقی خود به نمایش گذاشته بودی و اینبار نیز عاشقانه نجوا کردی: یا نفس! لا تخشی من الکفار و أبشری برحمه الجبار مع النبی السید المختار قد قطعوا ببغیهم یساری فأصلهم یا رب حر النار (مترس ای نفس از کفار ملعون                     بشارت بر تو از حق باد اکنون که گردی با رسول الله مختار                      غریق رحمت جبار بی چون یسارم را جدا کردند دونان                       به دوزخ کن تو یا رب مردم دون)   خون پاک و مطهرت از رگ های بریده فوران می کرد و سرو استوار قامتت از شدت ضعف رو خمیدن گذاشته بود. اما صدای العطش کودکان، همچنان در گوش تو بود و امید سقایت اهل حرم، تو را بسوی خیمه گاه روان می ساخت. درحالیکه مشک بر دندان گرفته بودی، سوار بر اسب رو بسوی حرم می تاختی و دشمن از هر سو تو را احاطه کرده بود. در این هنگام آنچه امید تو را نومید ساخت، چوبه تیری بود که از سوی دشمن بر سینه مشک نشست و آخرین قطرات امید سقا را بر خاک تفتیده و عطشناک نینوا پاشید.   مشک که بر زمین افتاد، ضعف بر قامت سروت چیره گشت. تیر دیگری از سوی دشمن پرتاب شد و سینه سرشار از عشق به مولای تو را از هم درید. حالا دیگر خود را در آستانه شهادت می دیدی و آماده پرواز به ملکوت بودی. اما دلت می خواست سر بر دامن مولا داشته باشی و برای آخرین بار چشمان خون گرفته ات را به آفتاب جمال مولایت آشنا سازی. برای همین بود که درحالیکه با ضربه عمود آهنین دشمن از اسب فرو می افتادی، فریاد برآوردی که:   ــ برادر جان حسین! برادرت را دریاب!   دلت می خواست که این آخرین بار مولایت را، عشقت را، محبوبت را و همه هستی ات را «برادر» بخوانی تا لذت عاشقانه با محبوب را با پیوند برادری مضاعف سازی.   ... و حسین (ع)، برادر و مولایت بسویت شتافت درحالیکه پشتش از داغ فراق تو شکافته بود و خورشید چشمانش در کسوف ماه خون گرفته جمالت در محاق.   و تو در آغوش معشوق به ملکوت پر کشیدی تا به جبران دستهای قلم شده ات در راه محبوب ، صاحب بالهایی شوی که تو را به اعلی علیین برسانند؛ مقامی که تا ابد آرزوی همه شهدای راه حق و فضیلت خواهد بود. منابع: 1)     بحار الانوار، مرحوم علامه محمد باقر مجلسی(ره) 2)     الارشاد ، شیخ بزرگوار محمد بن نعمان معروف به شیخ مفید 3)     اللهوف ، عالم جلیل القدر سید ابن طاووس (ره) 4)     ذریعه النجاه ، مولا محمد رفیع گرمرودی تبریزی 5)     چهره درخشان قمر بنی هاشم ، استاد علی ربانی خلخالی
کد خبر: ۴۸۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۱

پژوهشگران دانشگاه ساوت‌همپتون پس از چهار سال تحقیق بر روی بیش از ۲۰۶۰ نفر به این نتیجه رسیده‌اند که حتی بعد از مرگ بالینی هوشیاری، دست‌کم به طور موقت، ادامه پیدا می‌کند. این وسیعترین تحقیق پزشکی است که در مورد تجربه لحظات مرگ انجام شده است. افراد مورد بررسی کسانی بودند که در پانزده بیمارستان در بریتانیا، آمریکا و اتریش دچار ایست قلبی شده، اما بعد با احیا به زندگی برگشته بودند. از بین این ۲۰۶۰ نفر ۳۳۰ نفر زنده ماندند و تقریبا چهل درصد آنها، یعنی ۱۴۰ نفر درجاتی از "هوشیاری" را در زمانی که تلاش برای بازگردان آنها به زندگی در جریان بوده گزارش کردند. دکتر سم پارنیا، پژوهشگری که این تحقیق زیر نظر او انجام شده می گوید: "مرگ در یک لحظه خاص اتفاق نمی افتد، بلکه روندی است که با توقف ضربان قلب آغاز می شود، بعد ریه از کار می افتد و سپس کار مغز متوقف می شود، شرایطی که در پزشکی به آن ایست قلبی می گوییم، که از نقطه نظر زیستی معادل مرگ است." به گفته او، "شواهد نشان می‌دهد که در چند دقیقه اول بعد از مرگ هوشیاری از بین نمی‌رود.""ما هنوز نمی‌دانیم که آیا هوشیاری بعدا زایل می‌شود یا نه، اما می دانیم که بلافاصله بعد از مرگ محو نمی‌شود." با اینکه برخی از این افراد از تجربه لحظات اولیه پس از ایست قلبی به مورد خاصی اشاره نمی‌کردند با این حال در توصیفات آنها شباهت هایی دیده می شد. بیست درصد آنها احساس آرامشی غریب را توصیف کردند و یک سوم آنها احساس کند یا تند شدن زمان را داشتند. برخی دیدن نوری شدید را به یاد می‌آورند: برقی طلایی رنگ یا تابش آفتاب را. برخی دیگر احساس ترس از خفگی یا کشیده شدن به زیر آب را داشتند. ۱۳ درصد احساس جدا شدن از بدن را داشتند و ۱۳ درصد دیگر احساس کرده بودند حواسشان تیزتز شده است. اما یک مرد ۵۷ ساله، آنچه را پرستارها و پزشکان برای درمان ایست قلبی او انجام داده بودند با جزئیات به یاد می‌آورد و حتی می‌توانست صدای دستگاه و تجهیزات پزشکی را توصیف کند. دکتر پارنیا می‌گوید: "ما می دانیم وقتی قلب از کار می افتد مغز هم دیگر کار نمی‌کند.""اما در مورد این فرد، به نظر می‌رسد هوشیاری تا سه دقیقه بعد از توقف ضربان قلب ادامه داشته، در حالی که معمولا مغز بیست تا سی ثانیه بعد از توقف قلب از کار می‌افتد." "او هر چه را در اتاق اتفاق افتاده بود توصیف کرد، اما از همه مهمتر اینکه، او صدای دو بوق یک دستگاه را شنیده بود که هر سه دقیقه یکبار این صدا را تولید می‌کند. از روی همین ما فهمیدیم این تجربه چقدر طول کشیده است." "حرف‌های او قابل اعتماد بود و هر چه گفت که برایش اتفاق افتاده، واقعا اتفاق افتاده بود." پیش از این محققان دیگر گفته بودند ده تا بیست درصد کسانی که تجربه مرگ بالینی را داشته اند افکاری منظم، روشن، مستدل و یا خاطراتی را گزارش می‌کنند. حتی بعضی از آنها با جزئیات آنچه را بعد از ایست قلبی برایشان اتفاق افتاده به یاد می‌آورند.با این حال شواهد علمی در این باره در بهترین حالت مبهم بوده است. دکتر پارنیا می‌گوید: "بسیاری از مردم تجربه لحظات نزدیک به مرگ را دارند، اما به علت داروهایی که در زمان احیا تزریق می‌شوند یا آسیب مغزی نمی‌توانند بعدا آنها را به یاد بیاورند." تعداد بیشتری نیز که تجربه مشابهی داشته‌اند، آن را به توهم یا خطای حواس ارتباط داده‌اند؛ با این حال به نظر می‌رسد به اتفاقات واقعی ربط داشته‌اند. دکتر پارنیا می‌گوید که این تحقیق نشان می‌دهد یادآوری تجربه افرادی که لحظاتی از نظر بالینی مرده بودند باید بدون پیش داوری مورد بررسی های بیشتری قرار گیرد. به گفته دکتر جری نولان، سردبیر نشریه "احیا" که این تحقیق در آن منتشر شده، این پژوهش، دریچه‌ای را به روی تحقیقات وسیع درباره آنچه که در زمان مرگ برای ما اتفاق می‌افتد باز کرده است. منبع: بی بی سی
کد خبر: ۴۶۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۶

ما ایرانی ها همیشه خودمان را یکی از احساسی ترین و شادترین ملت های جهان می دانیم و خیلی هم روی این مسئله اصرار داریم امان عجیب است که بررسی های موسسه گالوپ این نظر را کاملا تایید نمی کند و می گوید ما ایرانی ها آنقدر هم که فکر می کنیم احساساتی یا خوشحال نیستیم  
کد خبر: ۲۲۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۸

درست زماني صلح را ساختند كه ما آفريده شديم ترديدي ندارم: جنگ هديه الهي نيست، اما صلح وديعه خداوند و مرز با او بودن يا نبودن است                                                 بسم ا...الرحمن الرحیمبیانیه موسسه بین المللی سفیران صلح بادرود بی کران به روح پر فتوح امام راحل وعظیم الشان وبا آرزوی سلامتی برای رهبر معظم انقلاب اسلامی وعرض سلام وادب وارادت به مردم شریف ایران اسلامی وهمه صلح طلبان عالم بدینوسیله بیانیه خویش را در خصوص برگزاری اجلاس بین المللی صلح که توسط موسسه بین المللی سفیران صلح در مورخ 29/5/1392 شمسی در تهران برگزار گردید را جهت اطلاع عموم منتشر می نمایم. درست زماني صلح را ساختند كه ما آفريده شديم ترديدي ندارم: جنگ هديه الهي نيست، اما صلح وديعه خداوند و مرز با او بودن يا نبودن است.                                            صلح يعني: احترام، قانون، بهداشت و دوست داشتن همه ما می دانیم که صلح تنها به معنای نبودن جنگ نیست، بلكه حضور در يك جامعه سرشار از عدالت، تفاهم، همزيستي، ديگر پذيري، آزادي و دموكراسي است، جامعه اي كه از هر گونه اعمال و رفتار ضد انساني و غير اخلاقي به دور باشد و تمام زمينه هاي علمي، بهداشتي، فرهنگي،مذهبي، شهروندي و اقتصادي به صورت مطلوب در آن توسيع يابد. صلح و آرامش به کسانی داده می شود که خواهان آن هستند و برای آن تلاش می کنند و جنگ و جنایت و ترور از آن گروه و جماعتی است که به دنبال آن هستند. قانون کاشت، داشت، برداشت اصل اساسی زندگی انسان است. ما امروز همان محصولی را برداشت می کنیم که در گذشته بذر آن را کاشته ایم. نسل کشی هایی که به دلیل داشتن دین و مذهب و عقیده ارجح یک انسان به وقوع می پیوندد، قلب هر انسان آزاده ای را به درد می آورد. اسفناک و رقت انگیزتر این است که کسانی که خود متشبث به اعمال ضد انسانی و جرثومه فساد و نا امنی هستند، نسخه ای درمان بخش برای ملل دیگر ارائه می دارند و این نسخه چیزی جز جنگو کشتار نیست و بدین گونه آتش صلح به پا می کنند.اما هیچ گاه صلح و احترام به حقوق بشر از مسیر جنگ و بی عدالتی و خشونت حاصل نمی شود. در این راستا نقش و تاثیرگذاری سازمان ها، نهادها و تشکیلات مردم نهاد در فرهنگ سازي جهت احترام به حقوق طبيعي و ذاتي انسان ها و اشاعه و نهادينه نمودن خصايل انسان دوستي و آزاد منشی اساسی و پر اهمیت بوده است. موسسه بين المللي سفيران صلح در راستاي بسط و گسترش فرهنگ صلح و دوستي، ترويج و تعميق روحيات برابري و برادري، روشنگري در جهت پيشگيري از معضلاتي چون ايدز، تروریسم، مواد مخدر و افراط گري و تشویق به امور خداپسندانه و خيرخواهانه فعاليت دارد. اين موسسه استفاده از تجربيات و راهنمايي هاي بزرگان اخلاقي، اجتماعي و انديشمندان صلح طلب را فرصت مناسبی می داند تا بتواند در پی آنبه توسعه و گسترش فعاليت هايش در عرصه هاي ملي و بين المللي  بپردازد. اهداف و گستره فعاليت هاي اين موسسه مبتني بر باورهاي عميق صلح طلبي و نوع دوستي مي باشد كه با توجه به اصالت و تقدم فرهنگ صلح و دوستي بر موارد ديگر كه در دين مبين اسلام نيز بسيار بر آن تاكيد شده است، تاثيرات مثمر ثمري در لايه هاي مختلف جوامع از جمله تحكيم خانواده ها، پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي، زياده روي و عنان گسيختگي ها و برقراي نشاط در ميان شهروندان دارد. زمانی که سفیران صلح، صلح و دوستی و آرامش را برای خود مطلوب می داند قدر مسلم دستان یاری گر خداوند سبحان زمانی همراه آنها خواهد بود که آن را برای دیگران نیز محترم شمریم، آن را برای دوستان خود، برای هم میهنان خود و نیز برای همه مردم دنیا و بالاتر از آن برای تمامی نسل ها و عصرها مطالبه نماییم. ما اکنون در دورانی هستیم که بهترین ارمغان ما برای ملل جهان هدیه صلح، دوستی، برادری و برابری است. و سفیران صلح در راستای این رسالت خود با تعهد و اشتیاقی که در بین اعضای این موسسه وجود داردو با توکل به خداوند متعال، با تکیه بر پشتوانه عظیم دینی و مردمی خود، با وجود تمامی ، موانع و مشکلات پیش رو، با اقتدار و صلابت تمام بر مواضع و رویکردهای صلح طلبانه خود ایستادگی می کند و خود را مقرون به موفقیت و پیروزی می داند چراکه صلح همان حق است و حق در نهایت پیروز است.ما با هم پیروزیم. من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه بر می خیزند. تمامی صلح طلبان و بشر دوستان را می ستاییم، مردمی که ضمن عشق ورزیدن، ایثار و فداکاری در قبال خاک میهن و مرزهای داخلی خود، احترام به قانون و خاک همسایه را فراموش نمی کنند و با لبان ارادت خودمان بر دستان پر مهر و محبت همه آنهایی که قدری، قدمی یا قلمی در راستای حفاظت و حمایت از صلح از خود نشان داده اند، بوسه می زنیم.وکمی نیکو پندار باشیمموضوعي كه اگرچه شايد ساده به نظر مي رسد اما وقتي در مقام تحليل و موشكافي باز آيد بي ترديد مي تواند كمك كننده به سطح فرهنگ عمومي جامعه گردد.                                                           جامعه ايراني ما در اين سالها به همت جوانان غيور و مقتدر خود گام هاي بلندي در بسياري از عرصه هاي جهاني برداشته كه موجب افتخار  تمامي ايرانيان بوده است.                                                       حضور قدرتمند در عرصه هاي علمي و ورزشي تنها نمونه ي كوچكي از افتخار آفريني هاي دلاوران سرزميني است كه اخلاق و جوانمردي را سرلوحه كار و امور خود قرار داده اند.                               جوانمردي همان واژه نام آشنايي كه پر بيراه نيست اگر بخواهيم بگوئيم همسنگ تمدن ايراني قدمت داشته و شايد ارزشمند ترين سند وجودي مردمان سرزمين پارس بوده است.                                      از پورياي ولي گرفته تا مرحوم تختي جوانمردي كيميايي بوده كه قلبهاي ما ايرانيان را بهم پيوند داده است.                                                                                                                                             پيوندي كه اگرچه گهگاه بواسطه ي بي مهري هاي برخي از دوستان شكسته مي شود اما اين موضوع هيچ گاه باعث نمي شود تا ما مردم جان گرفته در سرزمين ايران بخواهيم چشممان را بر روي واقعيت ها ببنديم. واقعيت هايي كه در زندگي هر روزه و هر لحظه ي ما جريان داشته كه مي توانيم نمود كلي آن را در عرصه هاي بين المللي مشاهده كنيم. بي شك اگر فرهنگ صلح و برادري در رگ هاي مردمان ما جاري نبود هيچ گاه نمي توانستيم خواستار آن باشيم كه دلاورمردان ورزشي ما در برابر ستم پيشگان جهان سينه علم كرده و به خاطر بازستاندن حق مظلوم از مدال و تنديس و افتخارات مالي بگذرند. از خود گذشتگي كه در ساير زمينه هاي سياسي ،علمي ،فرهنگي و اجتماعي نيز آن را نظاره كرده و نمي توانيم با بي لطفي قبول نداشته باشيم كه اگر عرق به وطن و ميهن نبود اين افتخارات ملي همچون برگ زريني موجب مباهات و افتخار ما نمي شد. افتخاراتي كه هر يك از ما بر حسب توان خود وظيفه داريم آن را قدر دانسته و حرمتش را پاس نگاه داريم اما متاسفانه به خاطر آنكه هنوز برخي از مفاهيم پايه در كشور ما آنجور كه بايد و شايد تبلور نيافته با بي مهري روبرو مي شويم. اينكه نام آوران و دلاوران ملي براي تك تك ايرانيان عزيز و شايسته احترامند بر هيچ كس پوشيده نيست و به عنوان سندي بر اين مدعا مي توان به جشن ملي كه در خيابان هاي ايران بواسطه ي حضور تيم ملي فوتبال در مسابقات جهاني اشاره كرد. اما آنچه در اين ميان لازم به يادآوريست آن است كه اگرچه غيورمردان ملي ما هيچ نيازي به تقدير و تشكر و تنديس ندارند و همان شادي نهفته در دل هاي مردم برايشان يك دنيا مي ارزد اما ما بواسطه ي يك نهاد مردمي وظيفه داريم كه پاسدار تلاش هاي آنها باشيم تا به جهانيان ثابت كنيم اقتدار ايراني به صلح و آرامشي است كه مردمان ما به آن اعتقاد راسخ دارند. اعتقاد راسخي كه در اكثر فرهنگ هاي جهاني بواسطه ي موسسه هاي مردم نهاد رنگ و لعاب بهتري گرفته تا در حد مقام و شكوه عزيزاني باشد كه نام ايران را در عرصه ي جهاني بالا برده اند.               در همين راستا موسسه بين المللي سفيران  صلح نيز طي 5 سال گذشته در صدد آن بوده تا بتواند در اين راستا قدم هايي هرچند كوچك بردارد.                                                                                     قدم هايي كه همراستاي توان و بنيه ي اين موسسه بوده و به دور از حق و انصاف است كه بخواهيم نام دلال بازي را بر آن اطلاق كنيم.                                                                                                      بي شك ضعف ها و ناتواني هاي موجود بر موسسه بر هيچ كس پوشيده نيست و در همين جا از تمام دوستداران صلح و برادري درخواست مي شود تا با انتقادهاي سازنده خود ما را در جهت رشد و ارتقاي فرهنگ آفرينش خود كه همانا پاسداشت حرمت نيكوكار و نيكو گفتاري و نيكو پنداري و نيكو كرداريست كمك كنند.                                                                                                         حرمتي كه طي اين سالها بواسطه ي برخي از عملكردهاي نامناسب برخي از دوستان مديريتي ما رنگ باخته و سبب ساز آن شده است كه طعم تلخ پول براي همگان در اولويت اصلي قرار گيرد تا تفكر كنند هرگونه فعاليتي كه در گيتي رخ مي دهد به خاطر همين پول سياه بوده است.                             اي كاش دوستاني كه به ما خرده ميگيرند كه چرا فلاني و فلاني و فلاني را شايسته تقدير و تشكر دانسته ايد چه مشكل و ايرادي داشته اند كه نبايد به اين مقام برگزيده مي شدند.                                مگر همين افراد نام آوراني نبوده اند و نيستند كه نامشان به عنوان يك ايراني در دروازه هاي جهاني مي درخشد؟                                                                                                                                  مگر همين افراد نيستند كه بواسطه ي عملكردشان مي توانند جوانان بسياري را مشتاق حضور در عرصه هاي نيك كنند؟                                                                                                                   مگر همين افراد نيستند كه بواسطه ي عملكرد قابل تقديرشان نگذاشته اند كه پايه هاي برادري و انسانيت در جامعه سست شود؟                                                                                                        اگر ما اشتباه مي كنيم و در تعيين معيارهايمان دچار خطا و لغزشي بوده ايم شما به عنوان دوست و يار ما نام ببريد از افرادي كه جايشان در ميان برگزيدگان اين اجلاس خالي بوده و شايسته مي نموده كه از آنها تقدير شود.                                                                                                                          هرچند كه نبايد از ياد ببريم زندگي در يك كشور اسوه از لحاظ انسانيت به حدي كار ما را سخت كرده است كه اگر توان اندك ما اجازه دهد تا بخواهيم دستان تمامي مردمان خود را نيز بفشاريم باز در حق انسان هايي كه هنوز به دنيا نيامده اند اجحاف كرده ايم.                                                            اما در همين جا از تمام دوستاني كه به ما خرده هايي بي شك از دريچه دوستي گرفته اند مي خواهم اعلام كنم دستان موسسه كوچك ما را گرفته و نگذاريد كه بگذاريم دشمنانمان بر طبل دروغ خود بكوبند كه ما ايراني ها بيگانه با صلح ،برادري و دوستي بوده ايم. آيا به نظر شما ما نيز بايد همپاي دروغي باشيم كه دشمنانمان به ما اطلاق مي كنند؟                            لذا ازروزنامه هایی که کم لطفی کردند میخواهم بدون در جریان بودن روند فعالیتهای موسسه بین المللی سفیران صلح قضاوتی عجولانه ودور از واقعیت ننمایند واگر ابهامی یا سئوالی دارند از مسئولین موسسه بنمایند تا دچار نشراکاذیب وارائه مطالبی غیر واقع به جامعه نگردند. لازم به ذکر است که پیرو برگزاری اجلاس بین المللی صلح در تالار وحدت تهران در خصوص اعطای نشان صلح به برخی از مسئولین ،هنرمندان وورزشکاران به نام کشوروسفرای حاضر در این مراسم نشانهای اعطا شده متعلق به موسسه بین المللی سفیران صلح می باشد و هیچ ارتباطی به یونیسف که برخی از روزنامه ها وخبرگزاری ها انعکاس داده اند ندارد وبدینوسیله از زحمات بی دریغ یونیسف در حوزه مسائل حقوق بشردوستانه تقدیر وتشکر به عمل می آید واعلام می گردد که این نشانها صرفا ومستقلا از سوی موسسه بین المللی سفیران صلح اعطا شده است. زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست                      هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رودصحنه پیوسته به جاست                                    خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یادالهم وفقنا لما تحب وترضیابراهیم صنوبرمدیرعامل ورئیس هیئت مدیره
کد خبر: ۱۹۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۰۱

اوای دنا: دیدنیهای مناطق عملیاتی دفاع مقدس که در حضور کاروانهای راهیان نور وصف ناپذیر می شود هر کدام داستان یکی از حماسه های فرهنگ دفاع مقدس ملت ایران است.به گزارش اوای دنا به نقل از مهر، در حضور پرشور راهیان نور کشور از اقصی نقاط ایران اسلامی، صحنه های زمزمه مادران شهیدان در بیابانهای مرزی خوزستان در کنار مشاهد شهیدان کربلا در ایران وصف ناپذیر است. در بین این زمزمه ها، لالایی های مادران شهیدان در سرزمینهای دفاع مقدس، نجوایی از جنس نواهای روزهای بدرقه شهیدان در اعزام به سوی جبهه ها دارد. اکنون که سالها از جنگ گذشته و بسیاری از مادران شهیدان به فرزندان آسمانی خود پیوسته اند شیرزنانی که در گذر عمر، چین و چروک پیری بر چهره های آنان نشسته است در آغاز بهار و به یاد روزهای بهاری عمرشان، آن زمان که خداوند هدیه های آسمانی به آنان اعطا کرد دل را میهمان زمزمه های لالایی های کودکانه فرزندان شهیدشان می کنند و در آرامشی وصف ناپذیر سیمای خود را میهمان اشکهای بهاری می کنند. لالایی ها اگرچه بنا به فرهنگ هر منطقه از ایران در کلمات و جملات متفاوت هستند اما همه یک اصالت شیرین و ریشه در آب و خاک این ملت قهرمان دارند. در زمزمه‌ مادر شهیدی در شملچه که از مازندران میهمان مشهد شهیدش شده بود لالایی، بوی نان محلی گرمی را می داد که مادر برای سفره حلال خانواده می پخت. لالایی های مادر شهیدی از دیار عشایر ترک قشقایی حال و هوای کوچ را در فراز و فرودها کوه ها دارد. لالایی‌ عزیز مادر برای بانوی با معرفت جنوب تهران با گل لاله گره خورده و شیر حلال مادر روزگار از لبخندهای فرزند شهیدش در کودکی خبر می دهد. آنجا که به شقایق می رسد به بیان لالایی‌ عمر بهاری فرزندش اشاره می کند و راز و نیاز را با ان درمی آمیزد. مادر خمیده یزدی نیز با لالایی خاص خودش به ضیافت کودکی شهیدش در مشاهد شهیدان خوزستان می رود او در لالایی خود می گوید: شهیدم تو هنوز برای من طفلی هستی که برای بوسیدن گونه ات با سلام و صلوات بر روی دستانم بلندت می کردم. این ترانه کودکی مادرانه برای مادر شهید اصفهانی همراه با ذکر حسین است تصنیف لالایی برای این مادر لحظه های کودکی شهیدش است که در روضه علی اصغر (ع) به خواب کودکانه می رفت. نجواهای آسمانی مادران شهدا در بهار مناطق عملیاتی خوزستان کتاب قطوری از معارف جبهه ها برای ساخت نسلهای آینده ایران اسلامی است.
کد خبر: ۶۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۵