« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: مقتدر مظلوم:مطالعه تاریخ و تجربیات رخ داده برای انقلاب های مردمی و ضد استعماری و خصوصا انقلاب اسلامی ایران نشان می دهد  ، استعمارگران آمریکایی  و انگلیسی ، به کمک سرویس های اطلاعاتی و دستگاه ایدئولوژیک خود ، همواره از الگوها و روش های آزموده شده و ثابتی برای دزدیدن این انقلاب ها و ایجاد انحراف در آن ها و نهایتا زمینه سازی برای بازگشت و اعمال سلطه مجدد به کشور مورد نظر با تمرکز بر دو عنصر مردم و مسئولان و انقلابیون استفاده می کنند .در این مطلب  به سه روش ( یک روش عام و دو روش خاص ) اصلی ، رایج ، آزموده شده و موثر آمریکا و انگلیس که مشخصا با محوریت و تمرکز بر مسئولان و کادر انقلابیون طراحی و اجرا می شوند اشاره می کنم :1-   نفوذ در کادر انقلابیون و مسئولان آینده نظامبطور خلاصه این روش از این قرار است که سرویس های اطلاعاتی استعمارگران آمریکایی انگلیسی ، در ماه های منتهی به انقلاب و سقوط سیستم وابسته ( نظیر حکومت شاه ) با براورد این که دیگر عمر این سیستم تمام است ، اقدام به تربیت و آماده سازی عوامل مدنظر خود برای نفوذ در کادر اصلی انقلابیون و مسئولان نظام آینده و اثرگذاری بر نظام آینده می نمایند .در این روش ، در آستانه وقوع انقلاب ها ، عوامل مد نظر تحت بهانه های نظیر ادامه تحصیل به کشورهای اروپایی و آمریکایی منتقل می شوند .این عوامل در این کشورها1.      آموزش های مورد نظر ( هم در حوزه ماموریت های آتی و هم در حوزه تخصص کاری ) را فرا می گیرند ، و برای خود هویت و عنوان علمی و تخصصی می سازند2.      خود را به کادر انقلابیون و رهبران انقلابی خارج از کشور نزدیک می کنند و برای خود کسب اعتبار و هویت انقلابی می کنند .بعد از وقوع انقلاب ها نیز ، در شرایطی که کشور انقلاب کرده به یکباره خالی از نیروهای متخصص رژیم سابق شده و ساختارها و سازمان ها نیاز به عناصر و مدیران متخصص دارد ، این افراد انقلابی به کشور بازمی گردند و با استفاده از تخصص کسب شده ، هویت ساخته شده و کمک سایر عوامل نفوذی ، به سرعت در کادر اصلی انقلابیون و مسئولان رده بالای نظام تازه تاسیس نفوذ و به سرعت رشد می کنند و ارتقا میابند .تجربه های تاریخی نشان می دهد که این افراد در راستای ماموریتشان ، در ابتدای کار و در  آغاز انقلاب ها ، اتفاقا از خود وجهه ای بسیار انقلابی و حتی بعضا افراطی ترسیم می کنند و جز انقلابی ترین افراد شناخته می شوند . اما این وجهه در سال های بعد و بعد از توفیق در نفوذ در رده های بالای حاکمیتی ، کم کم رنگ می بازد و به سمت تجدیدنظر طلبی و ساخت وجهه اپوزوسیونی میل می کند .   2-   جذب و به دام انداختن مسئولان و کادر انقلابیونبه طورخلاصه ، سرویس های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس ،  در این روش به دنبال به دام انداختن و اسیر کردن مسئولان و کارد انقلابیون هستند . منظور از به دام انداختن ، ایجاد شرایطی است که در نتیجه ی آن ، فرد مورد نظر همواره برای جلوگیری از افشای  یا برهم خوردن آن ، مجبور به عمل به فرامین سرویس اطلاعاتی دشمن و بازی کردن در پازل مد نظر آن ها هستند.به طور معمول ، بستر اصلی اجرای این روش ، در هنگام سفر و اقامت مسئولان کشور و خانواده هایشان در این کشورها حین ماموریت های کاری یا سفرهای تحصیلی مهیا می شود .هدف سرویس ها نیز بدست آوردن آتو  یا نقطه ضعف از این افراد یا خانواده شان است . شیوه های این بدست آوردن آتو البته بسیار متنوع است ولی روشی که بسیار شایع است و این سرویس ها و تشکیلات یهود محور در آن فوق تخصص دارند ، طراحی سناریوی های غیراخلاقی و استفاده از دام های غیر اخلاقی  و ابزار  زن است که از ابتدای تاریخ تا به الان موفق ترین و موثر ترین ابزار اغوا و جاسوسی خصوصا از سوی یهودیان بوده است .در این روش ، سرویس های اطلاعاتی همواره به مانند شیاطین اقدام به طراحی سناریوهایی می کنند که نتیجه اش لغزش اخلاقی یا امنیتی مسئول و فرد مورد نظر باشد . بعد از رخ دادن این لغزش از سوی فرد مورد نظر نیز ، همین لغزش تبدیل می شود به کلید قفل اسارت سوژه مورد نظر تا انتهای عمرش . !بعد از این لغزش ، فرد مورد نظر بخواهد یا نخواهد مجبور است که تا آخر عمر خود گوش به فرمان سرویس اطلاعاتی آمریکا یا انگلیس باشد و هر دستور و هر فرمانی را اجرا کند و به هر قیمت که شده هرکس را بگمارد و هر رویکرد و تصمیمی را اتخاذ کند تا بلکه مبادا آن ها روزی اسناد لغزش و فساد وی را افشا نکنند و فرد مورد نظر تمام آبرو و حیثیت سیاسی اجتماعی یک عمر خود را به یکباره از دست دهد .این روش نیز از روش های بسیار خطرناک ، موثر ، آسان و بشدت مورد استفاده سرویس های اطلاعاتی شیطان بزرگ و روباه پیر و خصوصا موساد است . منطقا هر چقدر هم میزان حضور و سکونت مسئول و فرد مورد نظر در محیط تحت کنترل سرویس اطلاعاتی فوق ( اروپا یا آمریکا یا دوبی و ترکیه و ... ) بیشتر باشد ، احتمال آلودگی و به دام افتادن از این روش ها نیز بالاتر می رود . از دیگر روش های این حوزه ، می توان به برنامه ریزی سرویس ها بر استفاده از ظرفیت آقازاده ها وخانواده مسئولان ساکن در کشورهای غربی اشاره کرد . هم روش به دام انداختن ، وهم روش اغوا از طرقی نظیر اخذ ویزا و اقامت و بورسیه و موقعیت شغلی و ... برای این گروه مورد اجرا قرار میگیرد که در اکثر موارد نتیجه ی آن در نهایت به همکاری پدر یا همسر مورد نظر  با سرویس کشور دشمن ختم می شود . متاسفانه . 3-   استحاله و تغییر نظام ارزشی و فکری مسئولان و انقلابیون - تربیت مدیران تراز نظام لیبرال دموکراسیاین روش ، روش عامی است که غرب و نظام لیبرال دموکراسی به رهبری آمریکا آن را به طور کلی ، برای تربیت رهبران و کارگزارن آینده کشورهای جهان خصوصا کشورهای غیر همسو و متخاصم پیاده می کند .بستر اجرای این روش نیز مشخصا بستر آموزش و تحصیل در دانشگاه هایی است که عملا نقش کادر سازی برای تربیت مدیران لیبرال ، تکنوکرات و سکولار را برای نظام جهانی مطلوب آمریکا و انگلیس و در واقع شبکه صهیونیسم بین الملل فراهم می کند .نخبگان ، مدیران و انقلابیونی که بدون آمادگی قبلی و با عمق کم اعتقادات ایدئولوژیک مذهبی و با هدف کسب تخصص ، خود خواسته یا هدایت شده وارد این دانشگاه ها می شوند و اما خروجی که در انتها بدست می آید استحاله و تغییر نظام ارزشی این افراد و تبدیل آن ها به مهره های بی جیرومواجبی است که به طور خودکار در کشورهایشان  اراده ، رویکرد ، نظام و طرح های مطلوب نظم آمریکایی – انگلیسی را اجرا کرده و به پیش می برند .این روش ، میان مدت ، آرام و دیربازده است و اما وقتی به ثمر می نشیند حجم و کیفیت تغییرات صورت گرفته به حدی است دیگر عملا کاری از نهادهای انقلابی و امنیتی بر نمی آید .. استحاله که صورت گرفت ، دیگر خود مسئولان تکنوکرات و سکولار و انقلابیون خسته و پشیمان ، کلید کشور را تقدیم استعمارگران سابق می کنند و برای بازگرداندن مجدد آنها به کشور ، از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند . . . پینوشت :1- چه بسا همین الان که در حال مطالعه این متن هستید ، چندین مدیر آینده تراز نظام لیبرال دموکراسی و نظم آمریکایی انگلیسی در حال تحصیل در دانشگاه های کادرساز آمریکایی انگلیسی و مهیا شدن برای تصدی پست های کلیدی سالیان آینده جمهوری اسلامی ایران هستند  . . .2- بسیاری از تحولات ایران و نقش آفرینی های تاریخ ساز افراد را در این بستر نگاه و تحلیل کنید . آنوقت بسیاری از گره های ذهنیتان باز می شود .علت  بسیاری از رفتارها و غش کردن ها و قراردادهای تاریخ ساز و تمایلات ، برایتان روشن می شود .مهره ها از بین نمی روند ، با کناررفتن یکی ، بلافاصله دیگری جایگزین می شود . مهره ها رشد می کنند و حمایت می شوند و  روی کار می آیند تا به وظایف خودشان عمل کنند . و می کنند. . .فتامل یا اولی الابصار . . .
کد خبر: ۵۷۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۸

دکتر محمدرضا عارف در گفت وگو با روزنامه آفتاب بزد درخصوص مهمترین موضوعات روز کشور سخن گفت. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: متن کامل این گفت‌وگو در پی می آید: مي‌خواستم در مورد احزاب اصلاح‌‌طلب جديدي كه اخیرا تشکیل شده اند نظرتان را بدانم. این احزاب به نسل اصلاح طلبان قبل از خود انتقاد می کنند و  مثلا مي‌گويند این نسل تندروي‌هايي انجام داده‌اند .یا گفته می شود که اصلاح طلبان بايد وارد تعامل با حكومت مي‌شدند كه نشدند و در واقع خسارت‌هايي را به جريان اصلاحات زدند. اول اينكه مي‌خواستم نظرتان را درمورد احزاب جديد بپرسم، دوم اينكه نقدهايي كه این احزاب  به نسل‌هاي قبل تر ازخودشان دارندرا چقدر وارد و درست مي‌دانيد. یکی از شعارهای قانون اساسي و اصلاح‌طلبان «دموكراسي» است ،لازمه دموكراسي هم حضور تشكل‌هاي مردمي می باشد. يعني اگر بخواهيم حقيقتا قانون اساسي به طور كامل پياده شودهيچ راهي جز تخزب نداريم. نگاه قانون اساسي در همه امور برمحوريت مردم است ، مردم تصميم گيرنده هستند حال گاهي مستقيم مثل انتخاب رئيس جمهور و نمايندگان مجلس گاهي هم غير مستقيم. اگر اين رويكرد را بپذيريم هيچ راهي جز تخزب نداريم. براي اينكه مسئله تحزب به معناي واقعي‌ پياده شود بايد هر گروه و دسته‌اي كه تفكر خاصی دارد بتواند فعاليت خودش را شناسنامه‌دار كند. شناسنامه‌دار كردن يعني تشكيل يك تشكل؛ حال اگر این تشکل سیاسی باشد مي‌شود حزب و اگر در فضاي غير سياسي باشد می شود سازمان‌هاي مردم نهاد. من باتشكيل تشكل‌هاي مختلف موافقم. البته در شرايطي كه هنوز حزب به معناي واقعي و فراگیر در كشور نداريم می توانیم حركت جبهه‌اي را دنبال كنيم؛ يعني احزاب همسو يا احزابي كه احساس مي‌كنند مشتركات‌شان زياد است می توانند حركت جبهه‌اي را دنبال كنند تا نقشی موثرتر در امور کشور داشته باشند. بنابراين خوشحاليم كه احزاب جديد تشكيل مي‌شوند و از آنها استقبال می کنیم . من از وزارت كشور كه با سعه صدر زمينه شناسنامه‌دار شدن فعالیت  گروه ها را فراهم می کند تشکر می کنم. در مورد قسمت بعدی سوال هم باید بگویم بحث انتقاد يك ضرورت برای حيات و رشد است. به خصوص که نقد پذيري جزء شعارهاي ماست اما آن عنصری که در نقد مهم است توجه به مسائل اخلاقي و نپرداختن به برخي حواشي است. نقد باید سازنده و مشفقانه باشد.در مورد  نقد عملكرد گذشته نیز، باید این نقد بدون لکه دار کردن افراد  و حفظ حرمت آنها باشد. حتما بايد يك جبهه نقد عملكرد خود را داشته باشد تا برخي از اشكالات و ضعف‌ها را تكرار نكند. وقتي كه تشكلي در درون يك جبهه تشكيل مي‌شود و به نقد گذشته آن جبهه بپردازد به نظرم كار خوب و لازمی است،این کار می تواند مسیر حرکت مفیدتر و موثرتر را نشان دهد. فكر نمي‌كنيد تشكيلات ندا در این نقد گذشته تندروی  كرده است؟ضمن اینکه  جناح مقابل هم خيلي از اين حزب و مواضعش استقبال كرده است. مصداقا در مورد نداو مواضعشان  چه نظري داريد؟ ما معياري براي تشخيص تندروي و كندروي موضع احزاب نداريم بلكه سليقه‌اي است .البته هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم بگيرد و بگوید چه كسي باید از قطار اصلاحات پیاده شود و چه کسی بماند . معياري براي اصلاح‌طلبي سنجي نداريم كه بياييم بگوييم فلان فرد اصلاح طلب واقعي است فلاني اصلاح طلب واقعي نيست. هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم گيري كند. اگر مي‌تواند، همسو شود و همكاري كند اگر نتوانست نبايد وارد مسائل حاشيه‌اي شود. به ويژه وقتي اينگونه رفتارها در فضاي سياسي كشورمان بروز پيدا مي‌كند متوجه افراد خاص و برخي بزرگان يك جبهه مي‌شود كه اين جفا در حق آن افراد است. آقاي دكتر در مورد نقد های محتوایی ندا چه نظری دارید؟ اگر نقدها صادقانه و با نگاه به آینده باشد مطمئنا همه افراد از آن استقبال خواهند کرد. منظورم خود «نقد» است. مثلا اینکه بگویند احزابي مثل مشاركت و مجاهدين تندرو بودند و عملكرد خودشان بود كه باعث شد مجوزشان لغو شود؟ اگر خواستيم نقد كنيم نبايد این نقد يك طرفه باشد. اخلاق به ما حكم مي‌كند كه افراد مورد نقد حاضر باشند تا بتوانند جواب دهند. مثلا در يك ميز گردي يا در يك هم انديشي که طرف ها هستند چنین نقد هایی هيچ اشكالي ندارد. بنابراین اگر تشکلی نسبت به رفتار تشكلي ديگر نقدي داشته باشد اولا بايد ببينيد آيا آن  تشكل حاضر است بنشيند ودر كنار هم صحبت كنند. ثانیا  بايد دو طرفه باشد يعني دو طرف حضور داشته باشند كه اگر حرفي و انتقادي دارند عنوان كنند. آيا خودتان اين نقد را قبول داريد كه اين احزاب تندروي‌هايي كردند كه منجر به اين وضعيت‌شان شد؟ اولا من بر اين باورم كه نبايد شروع فعاليت خودمان را پايان فعاليت يك جريان بدانيم. آنقدر ظرفيت كار و نيرو در كشور داريم كه لازم نیست هيچ گروهي عضوگيري خود را از جدا شدگان بدنه گروه ديگر انجام دهد. در ضمن من هيچ وقت اينگونه هيچ گروهي را نقد نمی کنم و اگر نقدي می کنیم كلي است؛ يعني شرايط كشور ما طوري نيست كه ما بخواهيم احزابي را اینگونه نقد كنيم؛ به ويژه احزابي كه در مقطعي با برخي مشكلات و مسائلي روبرو شدند. اخلاق حكم مي‌كند با رعایت همه جوانب را داشته باشیم. و نقدي كه اگر خودتان بخواهيد انجام دهيد؟ من در شرایط فعلی هيچ حزبي را نقد نمي‌كنم چون نگاه من هميشه به آينده بوده و عقيده دارم نبايد در گذشته متوقف شويم. اگر نقد گذشته كمك به آينده كند، انجام مي‌دهيم. سعي ما بر اين است كه نقاط ضعفي كه ديگران داشته‌اند را تكرار نكنيم؛ اگر تندروي بوده تندروي نكنيم، اگر انحصار طلبي بوده انحصار طلبي نكنيم ،اگر يك جا احساس مي‌كرديم از معيارها و شاخص‌هاي اصلاح طلبي فاصله گرفته‌اند، فاصله نگيريم و ... س: بدون ذكر نام بارها از انحصار طلبي صحبت فرموديد اكنون هم به آن اشاره كرديد. لطفا بگوييد اين مسئله متوجه چه گروه‌هايي مي‌شود؟ آفت فعاليت و حركت سياسي انحصار طلبي است. در داخل يك حزب انحصار طلبي اين است كه از قبل مشخص باشد در كنگره چه كسي دبيركل مي‌شود و چه کسانی در دفتر سیاسی حضور پیدا خواهند کرد ؛ يعني فعاليت‌هاي حزبي كه نمودش فعاليت‌هاي جمعي است همه در يك نفر یا یک گروه محدود جمع شود . انحصار در داخل جبهه هم اين است كه يك تشكل و حزب بخواهد حرف‌هاي خود را به كرسي بنشاند. ممكن است در كوتاه مدت اين نگاه انحصار طلبي ما را به اهدافي برساند اما مطمئنا در دراز مدت اين نگاه نمي‌تواند سامان پيدا كند و نمي‌تواند ما را به سر مقصود منزل برساند و جز تضعیف کار تشکیلاتی و کنار گداشتن یا حذف تشکل ه نتیجه ای نخواهد داشت. اگر بخواهيد مثال‌هاي تاريخي بدون ذكر نام افراد بزنيد در چه مقطعي از تاريخ این انحصار طلبی ها رخ داد و منجر به آسیب شد؟ شما اگر عملكرد احزاب را بعد از انقلاب نگاه كنيد آسيب هايي داشتند. مثلا يك حزب براي مدت كوتاهي مي آيد رشد مي كند و تاثيرگذار است و حتي در انتخابات و محافل مختلف حضور پيدا مي كند اما اين تاثيرگذاري موقتي است كه من يكي از دلايل آن را ريشه در انحصارطلبي مي‌دانم. به همين دليل ما همان ابتدا كه بنياد اميد را راه اندازي كرديم به این آسیب توجه شد و  تصميم گرفتيم رويكردمان خرد جمعی باشد ؛یعنی تلاش شود به تدريج نقش فرد و اسم فرد از بين برود ؛ما در این خصوص در بنیاد که یک سازمان مردم نهاد است در مجموع موفق بوده ايم. البته هنوز به آن مطلوب كه مدنظرمان بوده است نرسيده‌ايم. ما تشكل‌ها را صاحب عقل و شعور مي‌دانيم و معتقديم باید خردجمعي را دنبال کرد و اين طور نيست كه يك نفر هرچه مي‌گويد تشكل بايد عمل كند. مهم ترين محور همه فعاليت هاي ما از سال 86 كه بنياد امید آغاز به کار کرد «اخلاق» ، «عقلانيت» و «خردجمعي» بوده است. به نظر من اگر بحث «خردجمعي» را در همه تشكل‌هاي سياسي محور قرار دهيم آسيب پذيري احزاب و تشكل ها كم مي شود و كمتر به فرد محوري سوق پيدا مي كنند. مثال تاريخي از دوران انتخابات و دوم خرداد مي‌زنيد؟ اينكه در كشور ما بيشتر احزاب دولت محور و دولت ساخته بودند، واقعيتي است كه اگر بخواهيم هر كدام را مطرح كنم شايد گروه و احزاب ديگر وضعيت‌شان بهتر از اين نباشد. بهتر است وارد مصداق نشويم ما روند را نگاه مي‌كنيم و تلاش مان اين است كه حداقل گروه ما اين كار را نكند و فعالیت ها و تقسیم وظایف و مسئولیت ها در چارچوب اساسنامه و مرامنامه از پایین به بالا در یک پروسه کاملا منطقی و دموکراتیک انجام شود.  آقاي دكتر! ندا بحث تعامل با حكومت را مطرح مي‌كند و به گونه ای اظهار نظر  مي‌كند كه گویی قبلي‌ها تعامل كافي نداشتند.آيا اصلاح طلبان قبل از اين با حكومت تعامل نداشتند كه عده‌اي در حال حاضر بحث تعامل را مطرح مي‌كنند؟ اصلاح طلبان بخشي از حكومت هستند. سهم اصلاح طلبان يعني تفكر اصلاحات، در پيروزي انقلاب و در همه صحنه‌هاي بعد از انقلاب يك سهم قوي و تاثيرگذار و موثر بوده است. تفكر اصلاحات را عملا تفكر انقلاب مي‌دانيم. مفهوم تعامل شايد زماني مطرح باشد كه قرابت و همدلی بين دو گروه نباشد. ما بخشي از حكومت هستيم. براي ما همدلي، هماهنگي و همراهي با حكومت يك فرض  است بنابراين همکاری و همراهی و نزدیکی با بخش های مختلف ل با حكومت چيز جديدي نيست. اين موضوع هميشه وجود داشته است. ما بايد تلاش كنيم جايگاه‌مان را با پتانسيلي كه داريم تثبيت كنيم و جايگاه مناسب‌تر و بهتر را كسب كنيم. من به جاي واژه تعامل،  از همكاري، همدلي و همراهي با بخش‌هاي حكومت نام بردم چرا كه ما رودرروي حكومت نيستيم كه بگوييم با حكومت تعامل مي كنيم بلكه ما بخشي از حكومت هستيم. ممكن است يكسري افراد كه در جناح مخالف هستند اين طور فكر نكنند. مي‌خواستم بدانم اين تعامل چه قدر بايد باشد؟ تعامل با گروه رقيب را قبول داريم. در داخل نظام همه گروه‌هاي سياسي بايد با هم تعامل داشته باشند و بخشي از مشكلاتي كه در حال حاظر با آن روبه رو هستيم به دليل عدم همكاري، همدلي و تعامل بین گروه‌هاست. يعني بحث تعامل در اينجا وجهي ندارد چون اصلاح طلبان درون نظام هستند؟ ج: دقیقا،هميشه همدلي، همكاري و همفكري بوده است و در هيچ شرايطي نبوده كه ما با بخش‌هاي حكومت رابطه‌مان قطع باشد. س: با توجه به اينكه پايگاه اصلاح طلبان از مردم  می باشد اگر تعارضي بين خواسته حكومت و خواسته مردم پيش بيايد اصلاح طلبان چه كار مي‌كنند؟ اصلا امكان ندارد. ما بر اين باوريم كه نظام و حكومت ما مبتني بر مردم است. مشروعيت نظام را از مردم مي‌دانيم. خود امام اولين فرمايش‌شان اين بود كه من به نمايندگي از مردم حكومت تشكيل مي‌‌دهم اين موضوع را در قانون اساسي نیز مي‌بينيد ،هر وقت نظام نياز دارد مشروعيت خود را تثبيت كند مردم حضور پيدا مي‌كنند. در مورد راهپيمايي 22 بهمن  می بینید  علي رغم بي‌مهري‌ها، يا برخوردهاي غيرمنطقي با مردم و با توجه به مشكلاتي كه دارند اما حضورشان قابل توجه است. ما هيچ وقت فكر نمي‌كنيم نظام بخواهد رودرروي مردم باشد كه تفكر اصلاحات بخواهد يكي را انتخاب كند. می توان این سوال را به گونه ای دیگر هم مطرح کرد؛اگر بین خواسته مردم و دولت تعارضی پیش بیایدآن زمان اصلاح‌طلبان چه خواهند کرد؟ مبنا مردم  هستند. حتي اگر دولت نزدیک به اصلاح طلبان یا اصلاح طلب باشد؟ ج: بله . اما ما هيچ وقت فكر نمي كنيم تعارضي بين نظام و دولت و مردم پيش بيايد. شايد با دولت، مجلس يا بخشي از نظام اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد. آن وقت ما مجبوريم و بايد منافع و مطالبات مردم را پيگيري كنيم چون خودمان را برآمده از مردم مي‌دانيم و فكر مي‌كنيم اصلاح‌طلبان برخلاف شعارهايي كه داده مي‌شود كه در بدنه جامعه نفوذ ندارند اتفاقا در بدنه جامعه نفوذ دارند. آقاي دكتر! در 8 سال گذشته بخش عظيمي از اصلاح‌طلبان از بدنه حكومت اخراج شدند و بعد از آنکه روحانی پیروز شد  كم‌كم زمینه بازگشت اصلاح‌طلبان به قدرت صورت گرفت. اکنون مدام از تعامل با حکومت صحبت می شود ، حال این پرسش مطرح است که مرزهای  این تعامل با بخش ها و گروه های داخل حکومت کجاست ؟ ج: سوال خوبی است.به نظر من مهم‌ترين مرزها منافع ملي و خطوط قرمز نظام هستند. خوشبختانه اصلاح‌طلبان با رقباي خود روي اصول اختلافي ندارند؛ یعنی همه ما چه اصلاح طلب چه اصولگرا ارزش‌ها و قانون اساسي را قبول داريم. اما مهم‌ترين مسئله امروز،توجه به ارزشها و منافع ملی در همه تصمیمات و امور است ؛ معتقدم گاهي تصميماتي كه در گروه‌ها و افراد گرفته مي‌شود توجه جدي به منافع ملي نمي‌شود و در این تصمیمات اولویت  منافع باندي و گروهي و جناحی را مي‌بينيم. در حال حاضر اينها بخش‌هاي عظيمي از قدرت هستند و اجازه ورود به اصلاح طلبان را نمي‌دهند. از ابتداي انقلاب دو گروه در داخل نظام روبه‌روي هم بوده‌اند؛ چپ و راست، خط امام وخط بازار، اصولگرا و اصلاح‌طلب ؛ همیشه  يك گروه ، گروه  دیگر را متهم به انحصارطلبي مي کند. گروه رقيب اصلاحات متاسفانه در عمل در طول سال‌هاي گذشته انحصارطلبي خود را نشان داده است.مثلا با حربه‌هاي فرهنگي و تريبون هایی كه در اختيار داشته تلاش کرده رقیب خود را حذف کند  ؛ رقيبي كه حذف شدني نيست و اگر حذف هم شود آنها هم به جايي نمي‌رسند و مطمئنا کشور ضرر می کند. بنابراين شما معتقديد مرزي براي تعامل وجود ندارد؟ اصلا هيچ مرزي وجود ندارد قانون اساسي و ارزش‌هايمان بهترين مصاديق است. مهم‌ترين مسئله‌اي كه بايد محور همكاري‌مان قرار گيرد منافع ملي است. اگر اين را مبنا قرار دهيم شايد بتوان راحت با رقيب تعامل و همکاری و همفكري كنيم. يكي از بزرگترين سوابق شما معاون اولي در دوره اصلاحات بود. در آن دوران آيا خاطره‌اي داريد از اينكه بخشي از  اصلاح طلبان  با عملكرد خاص خود جريان اصلاحات را منحرف كرده باشند؟  واژه انحراف را قبول ندارم  اما گاهي با حرکاتی روبه‌رو مي‌شديم كه مقداري فعاليت ما را كند مي‌كرد. آيا شما  در برابر اینگونه حرکات موضع‌گيري کردید؟ موضع‌گيري‌های من عموما محرمانه و خصوصي بوده است،با هدف اصلاح و حل مشکل! من بر اين عقيده‌ام كه به جاي «من»، «ما» را در نظر بگيريم ؛من همیشه  سعي كرده‌ام مواضع خودم را رسانه‌اي نكنم ؛يعني در این راستا عارف 93 با عارف 63 هيچ فرقي ندارد. آقاي دكتر! فکر می کنید این تفکر شما بین مردم طرفداری دارد؟ به نظرم مردم هم همين تفكر را دارند و همين را مي‌خواهند.مردم از تندروي و دعواهاي رسانه ای كه هيچ چيزي از درونش درنمي‌آيد خسته شده‌اند. مشكل و اختلاف نظر داريم اما بايد بنشينيم با هم آنها را حل كنيم و حتی الامکان به سطح جامعه نکشانیم. شايد عده‌اي به دليل اين سياست شما به آقاي عارف بگويند «محافظه‌كار» و حتی اصولگرايان در مورد شما اصطلاح « اصلاح طلب بي‌خطر» را به كار مي‌برند.  قرار نیست اصلاح طلب "خطرناک" باشد . اصلاح طلب واقعی منافع ملی را در نظر می گیرد . این بی خطر بودن یعنی عدم ایجاد هزینه برای مردم و کشور.بنابراین معتقدم نبايد هزينه مردم را بالا ببريم و دلشان را خالي كنيم. مردم خسته مي‌شوند از دعواهاي بيهوده. ما نمي‌خواهيم براي رقيب خود در داخل نظام خطري ايجاد كنيم. خطر ما بايد متوجه دشمن باشد. بايد متوجه كساني باشد كه مي‌خواهند تيشه به ريشه انقلاب بزنند. حالا من با همكارم اختلاف‌نظر دارم چرا بايد آن را به تهدیدی تبديل كنم. به همين دليل هم در طول اين سه دهه گذشته هميشه يك خطوط قرمزي داشته‌ام و به اصولي وفادار بودم و تا آنجايي كه به اين خطوط قرمز و اصولم آسيب وارد نشده كوتاه آمده‌ام. در دهه‌هاي 70،80 هم به دفتر تحكيم وحدت انتقادي داشته‌ايد؟ من خودم يكي از فعالین انجمن اسلامي در دوره دانشجویی بودم و همواره از روند رو به رشد انجمن های اسلامي حمايت مي‌كردم. اما هر وقت احساس مي‌كردم كه موضع‌گيري اعضا و تصميمي كه مي‌گيرند ممكن است مشكلاتي ايجاد كند سعي مي‌كردم در حد توانم با توضيح و تذكر ، راهنمايي كنم. وقتي رئيس دانشگاه تهران شدم همان ارتباطي كه با انجمن‌هاي اسلامي داشتم با جامعه اسلامي دانشجویان داشتم. حتما می دانید  جامعه اسلامي دانشجويان يك جريان رقيب بود و زمان مدیریت من از دانشگاه تهران مجوز فعالیت گرفت. در واقع  همان ارتباطي كه با انجمن اسلامي داشتم با دیگر تشکلها هم داشتم و در همگرا كردن جريان‌هاي دانشجويي تلاش می کردم. همواره بعنوان یک استاد مسلمان که دغدغه اش تقویت تشکل های اسلامی در دانشگاه است اگر نقد یا نظری داشته ام به دانشجویان و افراد مسئول منتقل کرده ام. به نظرتان اين انجمن تندروي‌هايي داشت كه منجر به غيرقانوني شدن‌شان شد؟ به هر حال بايد بپذيريم وقتی  يك تشكل  دانشجویی  هستيم و اعضايش برخلاف تشكل‌هاي سياسي دائمی نيستند و فقط دوران داشنجویی عضو تشکل هستند. پس بعضي از مواضعي كه یک حزب سیاسی مي‌گيرد نبايد تشكل‌هاي دانشجويي بگيرند. بنابراين دخالت بيش از حد در امور اجرايي درست نیست . مثلا در برهه ای تشکل های دانشجویی می خواستند رییس دانشگاه انتخاب کنند، این درست نیست. باید ارتقاء فرهنگی و علمی دانشگاه و پیگیری مسایل صنفی اولویت تشکل های دانشجویی باشد .به نظرم بايد عملکرد جنبش دانشجويي در سه دهه گذشته به نقد كشيده شود تا نقد سازنده و مفید راهگشای آینده جنبش دانشجویی کشور باشد. طي يك سال و نيم اخير غالب جريان اصلاحات به پرهيز از تندروي تاكيد مي‌كنند. می توانید صراحتا بفرمایید کجا ها تندروی شده است؟مثلا در مورد همین تشکل های دانشجویی. اجازه بدهيد من در یک مصاحبه يك طرفه به قضاوت نپردازم  ؛ نمی خواهم وارد مصادیق شوم. بارها اعلام آمادگي 16 آذر 83 را يك بار گفته‌ايد.  نه فقط 16 آذر 83 بلكه همه 16 آذرها از اول انقلاب را ببينيم. به هر حال بايد به بررسی نقش جنبش دانشجویی بپردازیم و تعیین کنیم آیا در حال حاضر این جنبش  آن تاثيرگذاري كه قبلا داشت را دارد ؟اگر الان اين تاثیر گذاری را ندارد بايد آسيب‌شناسي شود چرا!.ما به یک جنبش دانشجویی با نشاط و پویا و دردمند و متعهد نیاز داریم. آقاي دكتر!ما حدودا يك ماه پيش خدمت آقاي توفيقي بوديم و ايشان تاکید داشتند که در دولت قبل تلاش شد در حوزه وزارت علوم تمرکز گرایی رخ دهد اما در این دولت این تمرکز گرایی در حال از بین رفتن است ؛یعنی دانشگاهیان خودشان بتوانند در امور دانشگاه دخالت کنند و مثلا بتنوانند رییس دانشگاه انتخاب کنند.به نظر می رسد فرمایش جنابعالی که فرمودید جنبش دانشجویی نبایستی وارد کار اجرایی شود در تعارض با این موضوع است. من اینگونه نگفتم؛یک زمانی یک تشکل دانشجویی می خواهد رییس دانشگاه انتخاب کند و زمانی دیگر ممکن است طی سازوکاری از دانشجویان بخواهند در مورد انتخاب رییس دانشگاه نظر بدهند. ما بعد از عملكرد دو دهه تمركزي كه در امور اجراي دانشگاه داشتيم به روش غيرمتمركز هيئت امنايي رسيده ایم. يعني محوريت تصميمات دانشگاه در هيئت امنا باشد. با ساز و كارهايي كه مراجع قانوني تاييد مي‌كنند. در آنجا قطعا دانشجو و استاد و كارمند بايد نقش داشته باشند در مديريت و در تصميمات دانشگاه؛ اما در جايگاه خودشان !اگر مي‌خواهيد دانشگاه مشكلات كشور را سامان دهد و اگر مي‌خواهيد دانشگاه مركز توليد علم باشد هم دانشجو بايد در تصميمات آن موثر باشد هم استاد و هم كارمند.اين اتفاقي است كه در دانشگاه‌هاي بزرگ دنيا رخ داده و ما كشف نكرديم و تجربه موفقی هم بوده است.دانشجو را نباید حذف کرد اما يك تشكل دانشجویی نبايد به خودش اجازه دهد فقط او تصميم بگيرد. در مقاطعي ما اين فضا را حس مي‌كرديم. در مورد تشکل اساتید هم که اخیرا مجوز گرفته توضیحاتی بفرمایید. بحث خوبي را مطرح كرديد. ما از ابتداي انقلاب تشكل‌هاي دانشجويي‌مان  قوي بودند؛ انجمن‌هاي اسلامي، حضور موثري داشتند و كمك مي‌كردند اما كمتر ما با تشكل فراگير و منسجم اساتيد رو‌به رو بوديم. دو تشكل شكل گرفتند اما بنا به دلایلی نشدند. خوشبختانه در روزها و هفته های بعد از 24 خرداد سال گذشته و براساس نيازي كه به طور طبيعي در دانشگاه ها حس مي‌شد ، پيشنهاد يك تشكل منسجم هيئت علمي داده شد. پس از بررسی هایی ضرورت داتشن تشکلی فراگیر از اساتید به تایید جمعی از اساتید رسید و به این نتیجه رسیدیم که این تشکل باید بیشتر صنفی باشد البته قرار شد تشکل از موضع گیری های سیاسی نیز منع نشود.بهر حال  تعدادی اساتید برجسته در ا ایجاد ین تشکل حضور دارند و نمی شود گفت در امور مختلف موضع گیری نداشته باشند.همچنین به این نتیجه رسیدیم که باید در مسائل راهبردی علم و فناوری مثل سند چشم انداز و تحقق آنها مشارکت داشته باشند.بنابر این با این نگاه سال گذشته درخواست مجوز این تشکل به کمیسیون ماده ده قانون احزاب وزارت کشور ارسال شد و اخیرا  این مجوز صادر شده است.من از وزارت کشور هر چند که تاخیر داشت تشکر می کنم.فکر می کنم این تشکل می تواند در کشور مهم و مو ثر باشد. اساتيدي كه مي‌خواهند عضو اين تشكل شوند به معناي عام است يا خاص؟ همه اعضای هئیت علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی دولتی و غیر دولتی می توانند طبق ضوابط عضو شوند. آقاي دكتر! چه عاملي باعث شد كه تخلفات مالي و اختلاس‌ها در دولت آقای خاتمی نباشد يا خيلي كم باشد ؟ شاید نباید من به این سوال پاسخ بدهم اما  ما براي انتخاب افراد خيلي مراقب بوديم هم از نظر سياسي، هم عقيدتي و فرهنگي به خصوص سلامت اقتصادي. خود من روي سلامت اقتصادي افراد و تعهد آنان خيلي وسواس داشتم و تاكيدم روي افرادي بود كه حرف و حديثي پشت سرشان نباشد، انصافا هم دولت آقاي خاتمي در اين زمينه موفق بود. در آن دوره اتهامات بي‌ربطسیاسی و فرهنگی زده شد ولي كمتر به يك مدير دوران اصلاحات اتهام مسائل اقتصادي و اختلاس زده شد.اگر آن وسواس را به خرج نمی دادیم شاید تخلفات هزاران ميلياردي و غيره پيش مي آمد. خوشبختانه در آن دوره ما از اين موارد نداشتيم و البته نگاه ما نگاه پيشگيري بود. همواره من از نهادهاي نظارتي خواهش مي‌كردم و هم خود ما مراقبت مي‌كرديم اگر يك مديرمان خداي ناكرده در حال افتادن در يك مسير ناصحيح است، جلوگيري كنيم و به محض اينكه متوجه مي‌شديم تذكر مي‌داديم. الحمدالله دولت اصلاحات در اين زمينه موفق بود. آقاي دكتر در مورد عملکرد شما یک انتقادی وجود دارد؛ در 8 سالي كه به اصلاحات خيلي فشار آمد شما در بعضي از نهادها از جمله شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجمع تشخيص عضويت داشتید و دارید؛در این ایام آقای عارف چه کاری برای اصلاحات انجام داد؟ قاعدتا هر کاری برای کشور و برای اصلاحات لازم بود انجام و تشخیص می دادم انجام می دادم.همانطور که گفتم اصلاح طلبان بخشی از حاکمیت هستند حتی اگر مقطعی از دولت و امور اجرایی دور باشند.شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بخشهایی از حکومت هستند. در مورد حوزه دانشگاه خيلي از اتفاقاتي كه می افتاد مثل  امنيتي كردن فضاي دانشگاه‌ها هيچ ربطي به مصوبات شوراي انقلاب فرهنگي نداشت بلكه منش دستگاه های اجرايي بود. یعنی  نهادهاي اجرايي، دانشگاه‌ها را به سمت غيرفرهنگي و امنيتي می بردند و در برخی موارد به دوستان در دستگاه های اجرایی تذکراتی می دادم. به هر حال شورا بر فعاليت‌هاي وزارت علوم ناظر است. نظارت كه طبيعي است اما بپذیریم که رییس شورا رییس جمهور است و شورا نمی خواهد سمت و سویش برخلاف جهت حرکت کلی  دولت باشد.من در شورا  رابطه نزديكي با تك تك افراد داشتم و ديدگاه‌هاي خود را مطرح مي‌‌كردم. البته این نظر ها را رسانه ای نمی کردم. به نظر من رسانه‌اي كردن مسائل در خیلی از موارد، راه‌حل درستي نيست. نبايد چالش‌ها را به ميان مردم كشيد و دل مردم را خالي كرد. به هر حال هميشه اختلاف نظر وجود دارد. پس یک جاهایی نظر مخالف داشتید اما رسانه ای نمی کردید. نمی گویم لزوما نظر مخالف داشتم بلکه نظر داشتم و نظرات خودم را به نحو مقتضی اعلام می کردم و الان هم اعلام می کنم ، اما عموما رسانه‌اي نمي‌كنم من راهكار را اين مي‌دانم. ما نظام را قبول داريم و اختلاف نظر ها دقيقا مثل مسائل خانواده است. شما چه قدر مسائل خانواده‌تان را به دوستانتان مي‌گوييد؟ نگاه من هميشه به مسائل خودمان مثل داخل خانواده است. نمي‌خواستم از يك فرصت و تريبوني براي تبيين و معرفي خودم استفاده كنم. البته نمي‌گويم ارتباط رسانه‌اي نباشد. ارتباط رسانه‌اي براي اين است كه مردم از رسانه استفاده كنند حتي بحث‌هاي چالشي مي‌تواند رسانه‌اي شود به شرط رعابت اخلاق و حرمت افراد و توجه به منافع ملی. شركت در بحث‌هاي اختلاف برانگيز و تفرقه برانگيز و اينكه نتيجه‌اش مطرح شدن يك نفر باشد من سعي مي‌كردم پرهيز كنم. شما بحث ائتلاف نسبي با اصولگرايان در انتخابات مجلس را مطرح كرديد، مقداري رويايي نيست كه اصلاح طلبان بيايند با اصولگرايان ائتلاف نسبي داشته باشند؟ ج: فكر مي‌كنم بهمن سال گذشته بود در كنگره  یکی از احزاب راهبردها و رويكردهاي خودم را درباره انتخابات مجلس آینده مطرح کردم. اول: حفظ سرمايه اجتماعي كه خلق شده و تقويت آن (يعني مشاركت مردم را از 73 درصد بالاتر ببريم) دوم؛ پيروزي در انتخابات 94. ما باید پیروز انتخابات شویم ؛لازمه این موضوع ارائه لیست واحد از سوی اصلاح طلبان در انتخابات است . با اين رويكرد شروع كرديم و واقعا در يك سال گذشته روي رويكرد و راهبردهاي خود جدي ايستاده‌ايم. گفتيم برنامه مي‌دهيم و الان داريم برنامه تدوين مي‌كنيم. ما گفتیم برخلاف برخی جریانات رقیب را نقی نمی کنیم  و به همه جریانات داخل نظام اصالت می دهیم. بايد با  رقیب تعامل كنيم؛ شايد بهترين و مناسب‌ترين مكان براي تعامل مجلس باشد.. من وقتي بحث ائتلاف نسبي با اصولگرایان را مطرح كردم همین موضوع مدنظرم بود.یعنی بتوانیم در مجلس مثلا 30 نفر را پیدا کنیم که محور تفاهم و همدلی و دوستی جریانات داخل مجلس باشند..اگر این اتفاق رخ دهد ما خیلی از اتفاقات که در مجلس رخ می دهد  مثل دعوا ،سوال و تذکرات آنچنانی را درچنین  مجلسی نخواهیم داشت. در این شرایط مجلس ديگر به وظيفه خودش عمل مي‌كند يعني نگاهش ملي مي‌شود و به مسائل حاشيه‌اي كمتر مي‌پردازد. اين موضوع جزء راهبردهايمان است و به همين دليل اجماع كامل در جریان اصلاحات و ائتلاف نسبي را با بخش‌هايي از جریان رقیب را مطرح كرديم. اميدوارم در اين مسير بتوانيم جلو برويم .البته  وقتي مي‌توانيم در این خصوص موفق شويم كه هر دو جناح این موضوع را بخواهند و قبول داشته باشند. مثلا چه اشكالي دارد در مركز استاني كه 5 نماينده هست يك نفر در دو ليست مشترك باشد. يعني نمي‌توانيم در يك استان يك نفر را پيدا كنيم كه هر دو جناح قبولش داشته باشند؟ نشانه‌هايي ديده‌ايد كه بخواهند؟ هر دو جناح بايد بخواهند. چه اصولگرا و چه اصلاح طلب اين موضوع را قبول داشته اند؟ ج: من راهبرد خودم را مطرح كردم و انتظارم نداشتم روز اول از آن استقبال شود. اخيرا يكي از سايت‌هاي اصولگرا گفته هدف عارف از اين راهبرد تفرقه‌افكني در بين اصولگرايان است؛ به نظر من اين گفته نهايت بي‌تقوايي است. من نگاه خيرخواهانه به موضوع داشتم و اگر هم نشد  اشكالي ندارد ما كه با كسي دعوايي نداريم. اين بحث هم مهم است كه شما چه كساني را اصولگرا مي‌دانيد؟ مثلا جبهه پايداري هم خود را اصولگرا مي‌داند. ج: با دوستانی که این نظریه را قبول دارند و در جبهه رقیب فعالیت می کنند. اسم نمی آورید؟ نه . نیازی نیست. در یکی از سایت ها اسم آقای ناطق آمده بود . گذشته آقای ناطق نشان می دهد که مطمئنا یکی از این افرادمی توانند ایشان باشند.اما بهتر است اسم نبریم. جناح مقابل مرتب دوگانه عارف و ناطق را مطرح مي‌كند و به نظر می رسد مي‌خواهند يك مدل تفرقه  را ه  بیاندازد.به هرحال گفته می شود بخشی از اصلاح طلبان طرفدار حضور ناطق و حمایت از ایشان هستند و بخش دیگری از اصلاح طلبان بر عارف تمایل دارند.نظر جنابعالی چیست؟ اولا هر تشكل سياسي و حزبی بايد هويت خود را حفظ كند. اصلامهم‌ترين دليل حضور ما تقويت هويت‌مان است. هرچند خيلي تعصبي به تشكيلات ندارم اما به حفظ و ارتقاي هويت تشكيلاتی تاكيد دارم. امادر عين حال آمادگي نهايت همكاري را داريم. به هر حال، من در يك اردوگاه تعريف شده‌ام آقاي ناطق در اردوگاه ديگر. ما نمي‌توانيم اين مسئله را نفي كنيم. حال اين دو اردوگاه چه قدر همپوشاني دارند و اهدافشان يكي است يك بحث تشکیلاتی است. واقعيت اين است كه اين دو اردوگاه مرامنامه شفافي ندارند كه خط كشي كنيم اين اصلاح طلب است، او اصولگرا. ما با حفظ هويت آمادگي کلی همكاري با همه دوستانمان در جبهه رقيب را داريم. چه قدر شما مراقبت مي‌كنيد كه بين اصلاح طلبان تفرقه‌ ايجاد نشود؟مصداقا عرض می کنم ؛از جانب شما در سایت های اصولگرا خبری منتشر شد مبنی بر اینکه «اصلاح طلبان رهبر ندارند.»این سخن باعث تفرقه افکنی می شود. معمولا جواب اينگونه تيترها را نمي‌دهم و هميشه از بداخلاقي‌هاي رسانه‌اي گله‌مند هستم. انقلاب ما انقلاب فرهنگي بود و اين فرهنگي بودن انقلاب را فقط نبايد در حكومت ببينيم بلكه در نهادهاي عمومي و مردمي و مهم‌تر از همه رسانه‌ها باید ببينيم؛ اگر اين موضوع را بپذيريم باید کمتر  تيترهاي مشتري‌پسند و تفرقه افکن بزنبم. دغدغه اصلي و مهم من انسجام داخلي اصلاحات است و تا اينجا هم با این راهبرد كوتاه آمده ام؛ هر تصميمي كه تا بحال گرفته ام در این راستا بوده است بر این باورم كه بايد جبهه‌ها هم مثل احزاب حساب و كتاب و رهبری مشخص داشته باشند. ممكن است همین الان خبرنگاري از شما بپرسد كه آیا آقاي خاتمي را به عنوان رهبر جريان اصلاحات قبول داريد يا خير؟پاسخ شما چیست؟ موضع بنده را همه نسبت به آقاي خاتمي مي‌دانند و عملکردم در انتخابات ریاست جمهوری رویکردم را نسبت به جایگاه آقای خاتمی در جبهه اصلاحات نشان داده است و اخیرا نیز  در همایش اصلاح طلبان موضع خودم نسبت به جایگاه ایشان  را شفاف بیان نموده ام. در حال حاضر همین  اصولگرایانی که به عنوان معتدل شناخته می شوند وقتی همایشی برگزار می کنند تندروترین اصولگرا ها را دعوت می کنند و افتخار می نمایند که می خواهند با آنها ائتلاف کنند.بنابراین این بحث ائتلاف با اصولگرایان معتدل غیر واقعی است. نه .من فكر مي‌كنم كه به واقعيت نزديك است . این ائتلاف پس با چه کسانی است؟ الان نمی خواهم اسم بیاورم. يک زماني ممكن است كه يك تشكلي در يك مقطع خاص موضع تندي بگيرد تا طرفداران و سمپات هایش  را به خودش نزديك ‌كند. اين مسائل را به حساب رفتار آن تشکل نگذاريد؛ گاهي اين نشست‌ها و جلسات براي انسجام دروني است .واقعيت‌ها گاهي متفاوت از مسائل رسانه‌اي است و ما در دو جبهه گروه‌هاي معتدل بسياري را داريم.و افراد برجسته تاثیرگذار در هر دو جبهه. پس بیشتر مدنظرتان افراد هستند. ج : الان در كشور ما نقش افراد كمتر از تشكل‌ها نيست. اگر با ده نفر از افراد تاثيرگذار اصولگرا به توافق برسيم به نظرم جا انداختن آن خيلي راحت‌تر است. رابطه‌تان با شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات چگونه است؟به هر حال حزب تشکیل ندادید و در این شرایط چکونه قرار است با جبهه در ارتباط باشید ؟ در مورد ضرورت تشکیل حزب بنده هیچ تردیدی ندارم؛ اما یک سوال همیشه برای من مطرح بود ه ؛ آیا تشکیل حزب قبل از انتخابات 94 به انسجام اصلاح طلبان کمک می کند یا خیر ؟ ؛ من در مورد این سوال به نتیجه نرسیدم ؛بنابراین تشکیل حزب را مرعا گذاشتیم تا بعد از انتخابات94 در مورد آن تصمیم گیری کنیم .در عين حال يك گروه سياسي به نام پويش اميد كه اعضای آن جوانان بودند را  داریم كه در انتخابات 92 حضور جدي داشتند و خيلي از كارها در انتخابات با محوريت و همكاري آنان صورت مي‌گرفت.  وقتي مسئله حزب به تعویق افتاد دوستان و جوانا مرتبط با ما به سمت ثبت تشكل سیاسی جوانان رفتند كه بزودی ایجاد یک سازمان سياسي جوانان را به وزارت کشور اعلام و تقاضای مجوز خواهند کرد. ارتباط ارگانيكي با شوراي هماهنگي نداريد؟ ج: ما با همه ارتباط مان نزديك است؛ اعضاي آنها در جلسات ما شركت مي‌كنند و ديدگاه‌هاي ما را مي‌دانند. آقاي دكتر لطفا در مورد پيشنهاد همه پرسي كه آقاي روحاني مطرح كردند نظرتان را بفرمایید. ج: رئيس‌جمهور به عنوان  بالاترين مقام اجرايي كشور حق دارد  این قبیل مسائل را مطرح کند و  واضح است كه هر رئيس‌جمهور به خصوص آقاي روحاني كه حقوقدان هم هستند وقتي يك پيشنهاد و طرحي را مطرح مي‌كند به حواشي و جوانب حقوقي‌اش هم فكر مي‌كنند. به نظر شما اين پيشنهاد قابل اجرا شدن است؟ بايد بپذيريم رئيس‌جمهور كشور حق دارد در همه امور اظهارنظر كند و پيشنهاد دهد منتهي با ساز و كارهاي قانوني. برخي اوقات بعضي افراد اجازه نمي‌دهند حتی بالاترين مقام اجرايي كشور ديدگاه و نظرش را مطرح كند. ايشان مطمئنا به ساز و كارهايي كه در قانون اساسي ديده شده اشراف كامل دارد انقلاب و نظام ما براساس رفراندوم و نظر مردم به وجود آمده و پشتوانه و صاحب انقلاب، نظام و حكومت ما مردم هستند.قطعا توجه به نظر مردم در ایجاد آرامش بیشتر در دولت و ارائه جدی تر کار می تواند موثر باشد.
کد خبر: ۵۷۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۵

این مامور بانک اضافه کرد: پول‌های فرسوده مربوط به همه بانک‌های استان بوده و بعد از حادثه تصادف، برای انتقال این پول‌ها به مرکز استان (یاسوج) از خودروی وانت سایپا استفاده کردیم
کد خبر: ۵۴۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۵

بعضی گمان کرده‌اند مردم ما عقب افتاده‌اند و فرق پدر از پسر را نمی‌شناسند وقتی خود حسینعلی منتظری نتوانست خللی بر انقلاب وارد کند، از فرزندان منحرف پدران بزرگی که خونشان ضامن اصالت انقلاب بوده، چه کاری ساخته است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:کیهان نوشت: با وقوع «انقلاب اسلامی» در ایران، تحولات بزرگ جهان رنگ و بو و معنای دیگری پیدا کرد و از این رو نزدیک به چهار دهه پس از وقوع انقلاب، هر تحول مهم در بستر آن مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد و همگان می‌خواهند بدانند پدیده جدید چه نسبتی - سلبی یا ایجابی- با انقلاب اسلامی دارد. از این جهت انقلاب اسلامی با دو انقلاب فرانسه و روسیه که در ادبیات سیاسی از آنها به مهمترین، ریشه‌دارترین و مؤثرترین تعبیر می‌شدند، تفاوت بنیادی دارد. انقلاب فرانسه انقلاب مهمی بود ولی با همه آنکه آثار بلند مدتی در حوزه‌هایی از حیات بشر برجای گذاشت اما در کمتر از یک دهه بالندگی خود را در حوزه سیاسی و اجتماعی از دست داد. کما اینکه انقلاب اکتبر روسیه هم در یک دوره پنج تا شش ساله از کانون توجه مردم روسیه خارج شد. امروز وقتی از انقلاب اسلامی سخن به میان می‌آید مخاطب آن را یک خاطره تاریخی به حساب نمی‌آورد بلکه هیجان و تلاطم آن را هنوز نیز لمس می‌کند. این بالندگی البته بخشی هم مرهون تداوم دشمنی‌هایی است که علیه این انقلاب به شکل‌های جدید دنبال می‌شود. در خصوص تداوم تأثیر الهام‌بخشی انقلاب اسلامی گفتنی‌هایی وجود دارد: ۱- انقلاب اسلامی ایران با جانمایه «معنویت» شکل گرفته و این مهمترین تفاوت این انقلاب با انقلاب‌های دیگر است و از این رو تا زمانی که عطر معنویت و ایثار از این انقلاب به اطراف پراکنده شود، انقلاب حیات مؤثر خود را ادامه می‌دهد. امروز به برکت فداکاری‌هایی که این ملت در عرصه جهاد و شهادت دارد، گره‌های سخت و کور باز می‌شوند و نیروهای جدیدی به این باور می‌رسند که معنویت می‌تواند ناشدنی‌ها را در دسترس قرار دهد. این نیروی جدید خود پرچمدار مرحله‌ای جدید از انقلاب اسلامی می‌شوند. به یک مثال عجیب اما واقعی توجه کنید: «سرتیپ عباس» فرماندهی لشکر پنج عراق را در دوران جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران بعهده داشته و در عین عضویت در رده بالای ارتش بعث، عضو حزب بعث هم بوده است. «عباس» در عملیات بیت‌المقدس که منجر به آزادی خرمشهر شد رو در روی رزمندگان اسلام جنگیده و در عملیات‌های بعدی هم در حمایت از رژیم بعثی عراق چیزی کم نگذاشته است. زمان می‌گذرد، صدام سقوط می‌کند و ارتش بعث منحل می‌شود. بسیاری از شاگردان سرتیپ عباس تحت فرماندهی فرماندهان سابق برای بازگرداندن حزب بعث وارد جنگ می‌شوند و این اواخر با «داعش» یک جبهه واحد علیه دولت کنونی عراق تشکیل می‌دهند اما «لواء عباس» که حالا به ۷۰ سالگی پا گذاشته و به یک نظامی سابق- بازنشسته- تبدیل شده است راه دیگری را می‌پیماید او خود را به نیروهایی که پس از حمله داعش به عراق و با فتوای آیت‌الله العظمی سیستانی یک سازمان جدید شبه نظامی تشکیل داده‌اند تا شر مشترک داعش و بعث را ریشه‌کن کنند، می‌رساند و می‌گوید: «من هیچ نمی‌خواهم، نه حقوق، نه رتبه و نه موقعیت، آمده‌ام تا دینم را ادا کنم و جان خود را در راه اسلام فدا نمایم.» او در میدان وارد می‌شود و روی در روی شاگردانی که خود او در دوره فرماندهی‌اش بر لشکر پنج تربیت کرده است، قرار می‌گیرد و در عملیات‌های پی در پی در العظیمه، امرلی، جرف‌الصخر بسیاری از جنایتکاران بعثی داعشی را از پا در می‌آورد و در نهایت در عملیات چند هفته اخیر سپاه اسلام در «ضلوعیه» به شهادت می‌رسد در حالی که روی لباس او هیچ علامت و نشانه‌ای از یک فرمانده دلیر دیده نمی‌شود. حالا «لواءعباس» در عراق یک اسطوره است و به «لواء عباس حر» شناخته می‌شود. این یکی از نمونه‌های معنویت انقلاب اسلامی است که یک دشمن عنود را به یک شهادت‌طلب آزاده تبدیل کرده است. لواء عباس راه جدیدی را در عراق برای تداوم انقلاب اسلامی نشان داده است. ۲- انقلاب اسلامی در بعد خارجی همیشه «دشمنان بزرگ» داشته است. انقلاب ایران در دهه اول با دشمنی دو ابر قدرت و در واقع دشمنی همه نظام سلطه مواجه بود در دهه دوم و پس از فروپاشی شوروی با دشمنی کل بلوک غرب- اروپا و آمریکا- مواجه شد. در دهه سوم این دشمنی استمرار پیدا کرد و یک جبهه گسترده منطقه‌ای از ریاض تا تل‌آویو به آن اضافه شد. از این رو انقلاب اسلامی و ایران در طول این دوران همواره «حرف اول» بوده و حریف اول به حساب می‌آمده است و امروز دشمن به این نقطه رسیده است که اگر اعتراف به حقوق ایران راه را بر زیاده‌خواهی می‌بندد و باید از آن پرهیز کرد اما اعتراف به اینکه علیرغم همه این چهار دهه دشمنی، انقلاب اسلامی قدرت اول و مؤثر منطقه است، راه فرار ندارد. رئیس جمهور آمریکا اگرچه تلاش کرد تا قدرت ایران را صرفاً رنگی مادی بزند و جلوه‌های اقتدار معنوی و الهی آن را نادیده بگیرد، دو هفته پیش در گفتگو با رادیو NPR آمریکا به این حقیقت بزرگ اعتراف کرد که: زمانی که او در سال ۲۰۰۸ به قدرت رسیده است، ایران کنترل اوضاع را در بخش عمده‌ای از جهان در دست داشته است او در حالی که ادعا می‌کرد با سیاست‌های او ایران ضعیف شده است، گفت: «ایران در آینده هم قدرت منطقه‌ای بسیار موفق خواهد بود.» کیست که نداند قدرت ایران از ۲۰۰۸ به این طرف همواره افزونتر شده است؟ پیروزی مطلق برنامه ایران در سوریه، تداوم پیروزی دوستان ایران در عراق، پیروزی شگرف دوستان ایران در یمن و استحکام و تداوم سیاست‌های بنیادین ایران در عرصه‌های مختلف، تردیدی در ادامه روند پیروزی‌های بزرگ ایران باقی نمی‌گذارد. همین دو روز پیش دشمنان شکست خورده ایران در پاریس رژه‌ای نمادین بر پا کردند تا بگویند در برابر خطرات متحد هستند. اینها در سال ۲۰۰۳ از تغییر قریب‌الوقوع تهران خبر می‌دادند و بلر نخست‌وزیر وقت انگلیس از رسیده شدن میوه‌های ایران در کاخ‌ سعدآباد و ضیافت قریب‌الوقوع پیروزی غرب بر انقلاب اسلامی حرف می‌زد. حالا همان‌ها در پاریس دست خالی خود را در یکدیگر گره می‌زنند تا از آسیب دست‌پروردگان خود در امان باشند و تهران که در این فاصله قله‌های بسیاری را فتح کرده به آنان می‌خندد و خود را برای چیدن میوه‌های دیگر آماده می‌کند! ۳- انقلاب اسلامی در بعد داخلی از همان آغاز با کج‌اندیشان متوهم مواجه شده است انقلاب هنوز به پیروزی نرسیده بود که جبهه ملی و نهضت آزادی با اصرار زیاد روی کلمه «اسلامی» آن خط کشیدند و اعلام کردند که معنای بخش دوم «جمهوری اسلامی» را درنمی‌یابند و بهتر این است که به جای آن واژه «دمکراتیک» بنشیند. بعد هم نوبت به بنی‌صدر رسید و پس از آنهم گروه‌هایی با عنوان اسلامی تلاش کردند تا پیروان امام را از طریق تقسیم کردن به «چپ» و «راست» از میدان در کنند. بعد همانها که حالا فتنه‌شان گرفته بود و شماری از انقلابیون را به ضد خود تبدیل و یا دچار انحراف جدی کرده بودند را به وادی لیبرالیزم و غرب‌زدگی کشاندند و اولین دولت پس از جنگ را از ارزش‌های انقلابی تهی ساختند. همین‌ها که در دولت سازندگی از چپ به راست آمده بودند پس از هاشمی از راست به چپ رفته و اساس انقلاب را نشانه گرفتند و برخی از آنان انکار ارزش‌های انقلاب را تا انکار خدا و دین و پیامبر وسعت بخشیدند و در یک پرده دیگر همانها که شعار خروج از حاکمیت را سر می‌دادند و با تحصن خود در سال ۸۲ قوه مقننه را به تعطیلی کشاندند و سودای تعطیلی قوه مجریه را هم داشتند به صحنه آمدند و بار دیگر آهنگ تصرف قوه مجریه کردند و وقتی موفق نشدند در سال ۸۸ به بهانه انتخابات دست به کار کودتا علیه نظام اسلامی شدند. امروز همان‌ها از قانون‌گرایی حرف می‌زنند و مظلوم‌نمایی می‌کنند که امان از حصر و فغان از حصر! امروز همین جریان یک‌بار دیگر پشت‌ نام‌های مقدس رفته و تلاش می‌کند تا بخت خود را از طریق شهیدی بزرگ که بیشترین حساسیت را نسبت به رخنه نااهلان و نامحرمان به داخل صفوف انقلاب داشته و دقیقا به همین دلیل در اولین روزهای پس از تأسیس جمهوری اسلامی به شهادت رسیده است، بیازمایند. اینک آن شهید نیست ولی شیاطین کسی را که «میراث‌دار» است و در سودای قدرت می‌تواند جایگاهی پیدا کند به میدان فرستاده‌اند تا نعل وارونه بزند و بگوید فتنه‌گرانی که خون دهها نفر انسان بی‌گناه را بر گردن دارند و هیچ‌کس در مهدورالدم بودن این سران فتنه تردیدی ندارد، معصوم و مظلوم بوده و نظام جمهوری اسلامی که مصالحی آن را به عدم تعجیل در اجرای حکم صریح‌ الهی واداشته است، ظالم و گناهکار است! انقلاب اسلامی همه این صحنه‌ها را دیده و در عین حال بر جای مانده و بر جای خواهد ماند. مگر نه این است که حضرت امام خمینی- قدس سره الشریف- در هنگامه بالا گرفتن فتنه منتظری و زمانی که خیلی‌ها گمان می‌کردند، دوره بالندگی انقلاب سپری شده و حالا این جنگ خانگی است که آینده انقلاب را تعیین می‌کند، آن جمله معروف را فرمودند: «جنگ ما فتح فلسطین را در پی خواهد داشت» و امروز می‌بینیم که مقدمه این فتح هم در فلسطین و هم در خارج آن فراهم شده است. امروز کرانه باختری در حال مجهز شدن به سلاح‌هایی است که اسرائیل را به روز سیاه خواهد نشاند و آزادی عراق که در شعارهای ما «مقدمه لازم» رهایی قدس بود، محقق شده است. مگر نمی‌گفتند «بهر آزادی قدس از کربلا باید گذشت» بنابراین انقلاب اسلامی از فتنه‌ها به درون خود فرو نرفته و رسالت خود را هیچگاه واننهاده است. امواج توطئه‌های رنگارنگ می‌آیند و بر صخره‌های کنار ساحل می‌کوبند ولی خود متلاشی می‌شوند و صخره، روشن‌تر از قبل حیات خود را ادامه می‌دهد. این ویژگی‌ هم خاص انقلاب اسلامی است. انقلاب‌های دیگر نتوانستند در برابر امواج مخالف تاب بیاورند. بعضی گمان کرده‌اند مردم ما عقب افتاده‌اند و فرق پدر از پسر را نمی‌شناسند وقتی خود حسینعلی منتظری نتوانست خللی بر انقلاب وارد کند، از فرزندان منحرف پدران بزرگی که خونشان ضامن اصالت انقلاب بوده، چه کاری ساخته است. تردیدی نداریم که اگر این پدران شهید می‌بودند چنین فرزندانی را از خود می‌راندند. انقلاب، انقلاب خدایی است و شیاطین نمی‌توانند در پوست انبیا بروند و مؤمنین را به مساجد ضرار بکشانند.
کد خبر: ۵۴۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۳

امام جمعه موقت اصفهان گفت: وحدت از ضروریات دین ما بوده اما تبیین اجزای آن بسیار دقیق و حساس است و برای مقابله با دشمن باید روی اشتراکات تکیه کرده تا با اعتقادی عملی به هم نزدیک شویم. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش رویش نیوز آیت‌الله سیدابولحسن مهدوی شامگاه دیشب در نشست تخصصی «وحدت اسلامی» که به همت  جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان اصفهان  برگزار شده بود؛ با بیان اینکه وحدت از ضروریات دین ما بوده اما تبیین اجزای آن بسیار دقیق و حساس است اظهار داشت: ما دو نوع وحدت داریم که یکی وحدت اعتقادی و دیگری وحدت عملی است. وی افزود: وحدت اعتقادی زمانی رخ می‌دهد که برای مثال 2 نفر با هم زاویه فکری دارند که پس از بحث و تبادل نظر به وحدت اعتقادی می‌رسند که این دقیق‌ترین، کامل‌ترین و محکم‌ترین نوع وحدت باست چرا که شاکله انسان را اعتقاداتش تشکیل می‌دهد و زمانی که 2 نفر از نظر اعتقادی به وحدت برسند این وحدت خدشه‌ناپذیر شده و این نوع وحدت در هر زمینه‌ای در مورد اعتقادات می‌تواند صورت بگیرد.امام جمعه موقت اصفهان با بیان اینکه زمانی که ما در جامعه و در شرایط کنونی از وحدت صحبت می‌کنیم، منظور ما وحدت اعتقادی نبوده و ما دنبال وحدت عملی هستیم، تصریح کرد: زمانی که در رسانه‌ها و تریبون‌های مختلف از وحدت حرف زده می‌شود، منظور ما وحدت عملی بوده وحدت عملی این است که در جهانی که زندگی می‌کنیم اعتقادات مختلف وجود داشته و مهم این است که با وجود اعتقادات متکثر با توجه به اشتراکات به وحدت برسیم.وی با اعتقاد بر اینکه ما باید در گروه‌های مختلف به دنبال اشتراکات گشته و روی آنها برای مقابله با دشمن مشترک تکیه کنیم، ادامه داد: ما با مسیحیت و با یهودیت اشتراکاتی داریم و آن این است که همه ما اهل کتاب هستیم و باید روی این تاکید کنیم. همچنین خداوند در سوره آل عمران بحث اعتقادات را مطرح کرده و می‌فرماید به اهل کتاب بگو بیایند چرا که روی گفتار مشترک بین ما و اهل کتاب تکیه کرده تا به جز خدا شخص دیگری را نپرستیم و به جز خدا کسی ارباب ما قرار نگیرد.آیت‌الله مهدوی گفت: حال اگر وحدت عملی را در 73 فرقه مسمان دنبال کنیم به اشتراکات زیادی می‌رسیم؛ مانند اعتقاد به خدا، پیامبر اکرم، قبله، روزه، نماز و اشتراکات دیگر که برای مقابله با دشمن باید روی این اشتراکات تکیه کرده تا با اعتقادی عملی به هم نزدیک شویم. وی با بیان اینکه اختلافات آنقدر مخرب است که امام(ره) در جایی فرمودند که حتی اگر بحث ولایت بخواهد در جایی باعث اختلاف شود؛ جایز نیست.وی در ادامه  خاطرنشان کرد: زمانی که حضرت موسی از انحراف مردم قوم خود از دین آگاه شده و از هارون جویا شد؛ هارون پاسخ داد: ترسیدم سبب اختلاف در قوم شما شوم چرا که اختلاف زمینه دشمنی‌های بالاتر را ایجاد می‌کند و خداوند در قرآن می‌فرماید که اختلاف سبب فشل‌شدن شما شده و قدرت شما را از بین می‌برد و لذا مسلمانان باید در مقابل دشمن مشترک به وحدت برسند.در این جلسه همچنین حجت‌الاسلام حسین عزیزی، از اساتید حوزه و دانشگاه با اشاره به کتاب لعن‌های نامقدس بیان کرد: گفتمان حاکم بر این کتاب جای تقدیر و تشکر دارد چرا که عالمان دینی می‌توانند در برخورد با دین به صورت جزیی، جزیره‌ای و منظومه‌ای نگاه کنند.وی افزود: در نگاه جزیی و جزیره‌ای بهره کمی از دین می‌بریم چرا که حق را به جانب خود دیده و همه سعادت را در مذهب و نگاه خود دنبال کرده و فکر می‌کنیم که تنها ما اهل نجات هستیم اما در نگاه منظومه‌ای ما دارای حقیقت برتر هستیم اما دیگران را نیز بهره‌مند از حقیقت در نظر گرفته و نگاه پشت این کتاب چنین نگاهی است که حول شخص پیامبر حرکت کرده و به تمام مذاهب احترام می‌گذارد.حجت‌اسلام عزیزی گفت: شهید مطهری در کتاب عدل الهی تفکرات جزیی و جزیره‌ای را نقد کرده و این نگاه که ما به خود خوش‌بین بوده و به بقیه بدبین باشیم را مورد نقد قرار داده و همچنین ایشان در کتاب داستان راستان از ابوحنیفه و ابومالک به عنوان سرمایه‌های بزرگ جهان اسلام یاد می‌کند.وی ادامه داد: در گذشته بزرگانی مانند شیخ صدوق چنین نگاهی داشته و ایشان در کتاب العتقادات که اعتقادات شیعه را مطرح کرده و به نوعی مانیفست شیعه است در فصل تقیه می‌فرماید که اعتقاد ما بر وجوب تقیه بوده و هرکسی که آن را ترک کند مانند تارک نماز است و تقیه تا زمان ظهور ولی‌عصر برای شیعه واجب بوده و هرکس تقیه را ترک کند از دین خارج شده و این نگاهی است که شیعه دنبال می‌کند.این استد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه عبدالله سعودی از معاویه خطرناک‌تر است، اظهار داشت: انسانی که ماموریت دارد باید مراقب موجودیت خود بوده و ماموریت این است که باید دین خدا را به پا کرده و نیز برای این ماموریت بزرگ گام‌های بزرگ برداشته و باید منظومه‌های دیگر را به خوبی دیده و به آنها احترام گذاشت.
کد خبر: ۵۴۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲

عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی از والده علی مطهری درخواست کرد که برای جلوگیری از انحراف بیشتر ایشان هر چه زودتر اقدام کند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: علیرضا منظری توکلی در گفتگو با خبرنگار پارلمانی مهر در خصوص جنجال مطهری در صحن علنی مجلس، گفت: در نظام دموکراتیک و آزاد وقوع چنین اتفاقاتی خارج از ذهن نیست. نماینده مردم بافت در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: انتظار داشتیم آقای مطهری به نمایندگی از دولت به خونخواهی شیعیان بحرین و قطیف از تریبون مجلس صحبت کند نه مسائل حاشیه‌ای. وی ادامه داد: اگر منظور ایشان از اهل تسنن، وهابیت است بدانند که نظام به آنها اجازه اقدامات تبلیغی را نمی دهد. منظری توکلی با بیان اینکه کانال های ارتباطی مطهری از طریق سرویس های بیگانه کنترل و هدایت می شود، اظهار داشت: اظهارات ایشان در راستای خواست دشمنان نظام است. مطمئن هستم کسانی که به ایشان رای داده اند، راضی نیستند مطهری به خون شهدا و امام(ره) خیانت کند. وی افزود: متاسفانه نماینده تهران از طریق نامشروع به دنبال کسب شهرت است. از والده ایشان درخواست می کنم برای حفظ و حراست از خون شهید مطهری و آگاه سازی و جلوگیری از انحراف بیشتر ایشان سریع تر اقدام بفرمایند.
کد خبر: ۵۳۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۱

به گزارش پسایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: علی مطهری نامه سرگشاده ای را خطاب به رییس قوه قضاییه منتشر کرد. متن این نامه به شرح ذیل است: جناب آقای صادق لاریجانی دامت برکاته رئیس محترم قوه قضائیه با اهداء سلام و آرزوی توفیق الهی، در جلسه اخیرتان با مسئولان قضایی، بر قانونی بودن حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد برهان اقامه کرده‌اید اما متأسفانه این برهان، سست و دارای لوازمی است که بنیاد دموکراتیک جمهوری اسلامی را متزلزل و قانون اساسی را از حیّز انتفاع ساقط می‌کند. فرموده‌اید «حصر سران فتنه مصوبه شورای عالی امنیت ملی بوده و براساس مصالح نظام تصویب شده است.» گذشته از این که امضای این مصوبه توسط رئیس وقت شورای عالی امنیت ملی یعنی آقای احمدی‌نژاد که به گفته خودتان دو بار برای آزادی محصوران نامه نوشت مورد تردید است، شورای عالی امنیت ملی همان طور که از نام آن پیداست حداکثر این اختیار را دارد که در شرایط بحرانی مانند آشوبهای خیابانی و در حالت اضطرار که فرصت صدور حکم قضایی نیست رهبران یک حرکت اجتماعی را برای آنکه ارتباط آنها با اطرافیانشان قطع و آرامش حاکم شود، تا زمان رفع آشوبها در حصر قرار دهد و بعد آزاد کند یا به قوه قضائیه بسپارد. بر این اساس، ادامه حصر بدون حکم قضایی در چند سال اخیر خلاف اصول متعدد قانون اساسی بوده است. جناب عالی برای رد این حقیقت، فرموده‌اید «کسانی که می‌گویند حصر، غیرقانونی و خلاف قانون اساسی است، تنها نیمی از قانون اساسی را قبول دارند در حالی که باید همه قانون اساسی را دید و دانست که برحسب اصل ۱۷۶ قانون اساسی شورای عالی امنیت ملی وظایفی دارد.» با این بیان خود در واقع مخالفت حصر با اصول سی و دوم تا سی و هفتم قانون اساسی را پذیرفته‌اید ولی می‌خواهید بفرمایید اصل ۱۷۶ که وظایف شورای عالی امنیت ملی را ذکر می‌کند حاکم بر این اصول است. اما وقتی به اصل ۱۷۶ قانون اساسی مراجعه می‌کنیم می‌بینیم در سه وظیفه‌ای که برای این شورا معین شده است مقولاتی مانند حصر افراد نمی‌گنجد. برای تقویت برهان خود به اصل بیست و دوم قانون اساسی استناد کرده‌اید که می‌گوید: «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.» و بعد فرموده‌اید «امنیت و مصالح ملی و مصلحت نظام که اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی است می‌تواند استثنا در قانون را تشکیل دهد.» اولا در مواردی که در قانون اساسی عبارت «مگر قانون تجویز کند» آمده است، مقصود از «قانون» مصوبه مجلس شورای اسلامی است نه هر مصوبه‌ای. ثانیا همان طور که می‌دانید عناوینی مانند «امنیت»، «مصالح ملی» و «مصلحت نظام» مفاهیمی کشدار و قابل تأویل به چندین وجه هستند و اگر این شورا که وظیفه آن صرفا تعیین سیاستهای دفاعی – امنیتی کشور و هماهنگ کردن دستگاه‌های مختلف در مسیر این سیاستها  و رصد نمودن امنیت داخلی و خارجی کشور است، ‌با تمسک  به این مفاهیم افرادی را غیاباً و بدون تفهیم اتهام و شنیدن دفاعیات آنها به حبس‌های طولانی مدت و مانند آن محکوم کند، این امر یعنی زیر پا نهادن دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه حقوق ملت که در قانون اساسی تبلور یافته است. اگر استدلال جناب عالی را بپذیریم، شورای عالی امنیت ملی می‌تواند هر متهمی را تحت عناوین مذکور بدون آنکه روند قضایی طی شود به حبس و حتی اعدام محکوم کند و این یعنی به بازی گرفتن قوه قضائیه و قانون اساسی. گذشته از مصلحت خیالی توجیه وضع موجود، قطعاً اذعان دارید که این روش با روح قانون اساسی سازگار نیست و آغاز یک انحراف است. فرموده‌اید «یکی از دلایل برگزار نشدن دادگاه عوامل فتنه این است که برخی از آنها گفته‌اند اصلا نتیجه محاکمه برایشان مهم نیست و آنان تریبونی می‌خواهند که حرفهای خود را بزنند.» از جناب عالی که اهل منطق و استدلال هستید این بیان بعید به نظر می‌رسید. روشن است که این دلیل پذیرفته نیست زیرا طبیعی است که هر متهمی می‌خواهد حرفهایش را به گوش مردم برساند و این حق اوست، خصوصا در مورد متهمان مورد نظر که در چند سال گذشته از اظهارنظر محروم بوده‌اند و در مقابل، اتهامات فراوانی از قبیل براندازی و ارتباط با دشمن خارجی به آنها وارد شده است. و در نهایت فرموده‌اید «هرگاه مصوبه شورای عالی امنیت ملی در خصوص حصر سران فتنه تغییر یابد، دستگاه قضایی آماده برگزاری دادگاه سران فتنه است.» مصوبه شورای عالی امنیت ملی حداکثر تا پایان دوره آشوبهای خیابانی نافذ بوده و بعد از آن خود به خود لغو شده و ادامه حصر نیاز به حکم قضایی داشته است. بنابراین می‌توانید دادگاه صالح علنی را برگزار کنید و هیچ ترسی هم از فتنه خیالی جدید نداشته باشید زیرا متهمان شما آن گونه که تبلیغ شده است ضد نظام نیستند و مصالح انقلاب را که خود در پدید آوردن آن شریک بوده‌اند در نظر می‌گیرند. طبعا اقدامات طرف دیگر فتنه مانند حمایت برخی نهادها از یک کاندیدا، مسئله مناظره، اعلام جشن ملی و تحریک معترضان، برخورد خشونت‌آمیز با معترضان و بستن فضای اظهارنظر برای معترضان، مورد توجه هر دادگاه صالحی خواهد بود.  اگر تصمیم بر محاکمه است، چه محذوری امروز برای محاکمه وجود دارد که مثلا چند ماه بعد وجود ندارد؟ و اگر تصمیم بر محاکمه نیست پس زودتر به این غائله خاتمه دهید که هر روزی که با وضع موجود می‌گذرد از نظر سیاسی و اقتصادی به ضرر کشور است. پس فرصت را از دست ندهیم تا زودتر همای وحدت بر سر جامعه ما به پرواز درآید. امیدوارم با تدبیر جناب‌عالی این معضل خودساخته که آینده انقلاب اسلامی را تهدید می‌کند، رفع شود. با تقدیم احترام علی مطهری
کد خبر: ۵۳۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۴

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: روزنامه ابتکار در سرمقاله خود نوشت:سيد محمد خاتمي و محمود احمدي نژاد هر کدام هشت سال افتخار رياست جمهوري ايران را در کارنامه خود دارند. اين دو هم به لحاظ ويژگي هاي شخصيتي و هم روش مديريتي هيچ شباهتي با هم نداشتند. پوزيشن اصلي خاتمي فيلسوف، روشنفکر و نظريه پرداز است و در جايگاه رياست جمهوري هم تلاش کرد که يک فيلسوف-رئيس جمهور باشد. خاتمي از نظر رفتار شخصي، مداراجو و مشورت پذير بود. اسلام رحماني دغدغه اصلي اش بود. اما محمود احمدي نژاد هيچگاه نخواست پوزيشن مهندسي را رها کند و ميانه اي با نظريه پردازي نداشت. او بيشتر عملگرا و جزئي نگر بود. تکنيکال فکر مي‌کرد و به همين دليل هم بخش نظريه پردازي را به تنها مونس خود يعني مشايي سپرد. او از نظر رفتار شخصي سخت گير و ستيزه جو و مشورت ناپذير بود و تلاش مي‌کرد يک انقلابي-رئيس جمهور باشد. پيامد و آثار دوره رياست جمهوري ان دو نيز تابع اين تفاوت همين ويژگي ها بود. يکي محور گفتمان اصولگرايي بود و ديگري رهبري گفتمان اصلاح طلبي را بر عهده داشت. هر کدام پس از هشت سال رياست جمهوري سنت نوعي خاصي از حکمراني را بر جاي گذاشتند. اما چرخ روزگار آن دو را در دوره بازنشستگي شبيه هم نموده است. سيد محمد خاتمي که از محبوبيت غير قابل انکاري بر خوردار است همچنان سيبل مخالفت ها و موافقت هاست...سيد محمد با تابلوي "فتنه" دست به گريبان است و پشت اين خاکريز زمين گير شده است و محمود نيز با تابلوي " انحراف " گرفتار شده است. رئيس جمهور اسبق، جناب آقاي خاتمي پس از وقايع 88 برغم تنظيم رفتار خود بر مدار جمهوري اسلامي و تأکيد مکرر بر انطباق عناصر گفتماني اش بر فرا گفتمان جمهوري اسلامي، همچنان متهم به رهبري فتنه است و در نگاه رقيبان اين مقدار تعهد جبران کاستي هايش را نمي‌کند و فعاليتش مشروط به توبه و اعلام برائت از سران فتنه شده است.رئيس جمهور سابق جناب آقاي احمدي نژاد هم در نظر هم کيشان گذشته خود فاقد صلاحيت فعاليت شناخته شده است و مجوز فعاليتش مشروط به اعلام انزجار نسبت به يار ديرنه اش جناب مشايي است. اخيراًً تحت فشارهاي وارده (و به زعم برخي طي يک تاکتيک) جناب مشايي از ساحت سياست خداحافظي کرد. اقدامي که به منزله آشتي گروههاي اصولگرا با محمود احمدي نژاد تفسير شد. ولي اين حرکت در نظر تعدادي از گروههاي اصولگرا کافي ارزيابي نشده و تصريح کردند که احمدي نژاد بايست به صورت علني نسبت به مشايي اعلان برائت و انزجار نمايد!پس تا به اينجا اين دو رئيس جمهور محترم فعاليتشان در زمان بازنشستگي در تعليق مي‌باشد و جالب اين که هيچکدام از محدوديتهاي برشمرده شده توسط مراجع قانوني بر آنان اعمال نشده بلکه به دليل تفسير برخي گروههاي قدرتمند، اين جايگاه براي اين دو تعريف شده است.اين در حالي است که هر کدام از اين دو بزرگوار برغم وجود اشکالات دوران مديريتشان، داراي مزيت ها و ظرفيت هاي بسياري هستند که مي‌توانست در خدمت نظام و کشور قرار گيرد و هر کدام نقش يک مشاور و سفير را در پيشبرد اهداف عالي نظام ايفا نمايند اما تعليق غيررسمي فعاليت اين دو به تعليق و ابهام فضاي سياسي نيز منجر شده است.
کد خبر: ۵۳۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۳

رییس فراکسیون اصولگرایان مجلس گفت::رقبای ما با وحدت، طعم شیرین پیروزی را چشیده‌اند. آیا ما طعم تلخ عدم وحدت را چشیده‌ایم؟ آیا کافی نیست که از تجارب گذشته خود عبرت بگیریم؟  سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش مهر،غلامعلی حداد عادل در ششمین کنگره جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی حماسه 9 دی را اتمام حجت مردم با بیگانگان و فعالان سیاسی دانست و گفت: مردم در حماسه 9 دی به فعالان سیاسی اعلام کردند که ما راه خود را گم نکرده‌ایم و شما با تفرقه و اختلافات خود ما را گمراه نکنید. او گفت: انقلاب اسلامی امروز 36 ساله شده است و در این 36 سال هم ما تجارب زیادی کسب کرده‌ایم و هم دشمنان ما تجربه بیشتری را آموخته‌اند. این موضوع از این منظر اهمیت پیدا می‌کند که دشمنان انقلاب قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نمی‌دانستند شیعه چیست و چه می‌گوید. اما در این 36 سال دهها همایش در این زمینه برای شناخت تفکر مبنایی انقلاب برپا شده است. حداد عادل گفت: امروز کتاب‌های زیادی در مورد عاشورا، کربلا و شیعه در دانشگاه‌های آمریکا تالیف شده است و در این راستا یک خانم یهودی، یک کتاب دانشگاهی مفصل در مورد کربلا نوشته است. بنابراین آنها شناخت بیشتری نسبت به شیعه و انقلاب اسلامی پیدا کرده‌اند. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دشمن از جنگ، راه‌اندازی جریان‌های سیاسی همسو با آن و دیگر مسائل نتیجه نگرفت، گفت: امروز مساله فشار اقتصادی در دستور کار دشمن علیه نظام اسلامی است. البته این به این معنا نیست که دشمن از تهاجم فرهنگی مایوس شده است اما امروز دشمنان محور مقابله با انقلاب را فشار اقتصادی تشخیص داده‌اند. او در ادامه با اشاره به اهداف دشمن در مقابله با نظام اسلامی، تاکید کرد: دشمن برنامه‌اش این است که تبلیغات روانی ایجاد کند که مردم فکر کنند مرگ و حیات همه بسته به توافق با آمریکا و غربی‌هاست و تنها با توافق آنها کاهش و افزایش تحریم‌ها را خواهیم داشت. حداد عادل با اشاره به مذاکرات سال‌های گذشته هسته‌ای گفت: دو سه سال پیش در مذاکرات شما دیدید که در داخل کشور رسانه‌ها و برخی ماهواره‌ها طوری وانمود می‌کردند که انگار آسایش، مرگ و حیات تنها منوط به نتیجه مذاکرات است؛ ما باید مراقب باشیم که در این دام‌ها نیفتیم. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی به انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و تبلیغات نامزدها اشاره کرد و گفت: در تبلیغات نامزدهای انتخابات من متوجه شده‌ام که گفتمان نامزدها در تبلیغات به این سمت پیش می‌رود که بحث اقتصادی را مبنا قرار می‌دهند و هر کسی می‌گوید که من می‌توانم مشکلات اقتصادی را حل کنم؛ این اتفاق دقیقا آن چیزی است که طرف مقابل ما یعنی دشمن می‌خواهد. او گفت: در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی روزی که رابطه با آمریکا قطع شد، امام گفت ما رابطه با آمریکا را می‌خواهیم چه کنیم و همان نان و پنیر خود را می‌خوریم اما در گفتمان نامزدهای انتخابات، در تبلیغاتشان چنین چیزی را نشان نمی‌داد. حداد عادل با اشاره به کاهش قیمت نفت در روزهای اخیر گفت: این اتفاق نشان‌دهنده این است که اگر ما در قضیه هسته‌ای هم به توافق برسیم و همه تحریم‌ها هم برداشته شود، آنقدر قیمت نفت پایین آمده است که دشمن می‌تواند ضربه اقتصادی را بر ما وارد کند. دشمن می‌خواهد در باور عمومی جامعه این موضوع را القاء کند که وضعیت اقتصادی تنها با مصالحه با آمریکا حل می‌شود. آنها می‌خواهند با مدیریت افکار عمومی در سیاست داخلی ایران و انتخابات‌های ما اثر بگذارند. او با تاکید بر اینکه باید اقتصاد مقاومتی را در فعالیت‌های خود محور قرار دهیم، گفت: ما نباید در دام حیله‌های دشمن بیفتیم. ما باید اقتصاد مقاومتی را گفتمان حاکم بر فعالیت‌های اقتصادی خود کنیم و اقتصاد مقاومتی بدون سبک زندگی اسلامی محقق نخواهد شد و با سبک زندگی غربی ما اقتصاد مقاومتی نخواهیم داشت. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی همچنین گفت: ما در مقابل فشارهای دشمن در چند سال اخیر دیده‌ایم که در عرصه اقتصادی ایران هم میدان‌های جدید اقتصادی فعال شده است. حدادعادل با بیان اینکه امروز ایران به چنان اقتداری رسیده است که در اربعین امسال 1.5 میلیون ایرانی به شیعیان عراق می‌پیوندند و روحاً یکی می‌شوند، گفت: این امر نشانه اقتدار جمهوری اسلامی ایران است و به عنوان مثال در قضایای منطقه به خصوص قضیه سوریه، پشتیبانی و اقتدار ایران مانع فروپاشی نظام سوریه شد. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی راز اقتدار ایران را صداقت انقلاب اسلامی، امام (ره) و مقام معظم رهبری دانست و گفت: قدرت اصلی جمهوری اسلامی، صداقت آن است. او با اشاره به برخی مواضع آزاردهنده مبارزین فلسطینی در سال‌های اخیر گفت: در یکی دو سال اخیر از برخی مبارزین فلسطینی، رفتارها و گفتارهای آزاردهنده شنیده شد اما با این حال رهبری در کمک به مبارزان فلسطینی تاکید داشتند و همواره می‌فرمودند باید کمک به این مبارزین ادامه پیدا کند، چرا که این امر از اصول کار ما است و ما کاری به موضع‌گیری این و آن نداریم. حداد عادل گفت: این تدبیر رهبری باعث شد که در جنگ غزه مبارزین فلسطینی گفتند اگر کمک ایران نبود، ما نابود می‌شدیم. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی صداقت، معامله نکردن و ساسی کاری را از جمله لوازم قدرت دانست و گفت: خدایی کار کردن مستلزم قدرت است و اگر می‌خواهیم این قدرت موثر باشد، باید بدانیم که اقتدار معنوی باید بر ما حاکم شود. او گفت: آنچه که می‌تواند راه ایران را در جهان باز کند، الگویی است که بر اساس استثمار و استعمار به دست نیامده باشد. امروز ما در یک مصاف جدی وارد شده‌ایم که این مصاف، یک مصاف اقتصادی است و باید متوجه باشیم که دشمن با اهرم اقتصادی قصد دارد در بین ما تفرقه ایجاد کند و انقلاب را به انحراف بکشاند؛ لازمه مقابله با این اتفاق، وحدت است. حداد عادل با بیان اینکه من نمی‌خواهم به اتفاقاتی که در انتخابات گذشته در مورد اصولگرایان رخ داد، اشاره کنم و سر این زخم را باز کنم، گفت: ما هر جا دست به دست هم دادیم، پیروز شدیم و ما هر جا متفرق شدیم، شکست خوردیم. آیا مجلس هفتم یادتان هست که با وحدت توانستیم پیروز شویم؟ نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: رقبای ما با وحدت، طعم شیرین پیروزی را چشیده‌اند. آیا ما طعم تلخ عدم وحدت را چشیده‌ایم؟ آیا کافی نیست که از تجارب گذشته خود عبرت بگیریم؟ او با تاکید بر اینکه مهم این است که مجلس اصولگرا باشد، گفت: ما باید در مسیر رهبری اقدامات خود را انجام دهیم و اینکه من در مجلس باشم یا دیگری، مهم نیست؛ بلکه مهم این است که اصولگرایان در مجلس حضور داشته باشند. نه اینکه هر جایی به نفع‌مان بود و به رهبری توهین شد، سکوت کنیم و صداقت نداشته باشیم. مهم این است که انقلاب حفظ شود. حداد عادل با بیان اینکه من عضو هیچ حزب و گروهی نیستم، ولی همه دوستان عضو احزاب اصولگرا را دوست دارم، گفت: اگر یکی از افراد این جمعیت‌های اصولگرا در مجلس حضور نداشته باشند، مهم نیست بلکه مهم این است که مجلس اصولگرا باشد تا بتوانیم برای آینده بهتر عمل کنیم. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به راهپیمایی اربعین حسینی امسال، گفت: مردم در این راهپیمایی به دنیا اعلام کردند راهمان حسینی است و شعارمان «هیهات من الذله» است. این راهپیمایی اربعین حسینی را دست کم نگیرید و راهپیمایی اربعین با حماسه 9 دی یک حقیقت در دو جلوه بودند. او گفت: روزنامه‌هایی هستند که راهپیمایی عظیم اربعین حسینی امسال را در صفحات اول خود کار نکردند و برایشان ارزش خبری نداشت. آنها از چه چیزی می‌ترسند که این اتفاق عظیم را پوشش نداده‌اند؟ این اقدام نشان می‌دهد که ما باید مراقب باشیم که انقلاب را به دست آنها ندهیم.
کد خبر: ۵۳۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۱

نماینده ادوار هفتم و هشتم مجلس و عضو جبهه پایداری گفت: امیرالمومنین(ع) را با شعار اعتدال کنار گذاشتند
کد خبر: ۵۳۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۹

حشمت الله قنبری در برنامه گفتگوی ویژه خبری گفت: فتنه ۸۸ شیرینی حماسه مقتدرانه را به کام ملت تلخ و دشمن را برای مدتی به براندازی نظام امیدوار کرد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: حشمت الله قنبری استاد دانشگاه در خصوص حوادث سال ۸۸ اظهار داشت: در سال ۸۸ هم در جریان انتخابات و هم متعاقب برگزاری انتخاب در دهمین دوره ریاست جمهوری،حوادث تلخی به وقوع پیوست که دستاوردهای عبرت آموزی نیز داشت؛ در این وقایع شیرینی حماسه مقتدرانه ملت ایران در ذائقه ملت تلخ شد و برای مدتی دشمن به براندازی نظام امیدوار شده موجی از ناآرامی در جامعه ایران ایجاد و فضای متشنجی در خانواده های ایرانی به وجود آمد. شیرینی حماسه مقتدرانه ملت ایران در ذائقه ملت تلخ شدوی ادامه داد: گذشته از آن بخشی از انرژی که دستگاه های نظام باید خرج خدمت به مردم می کردند؛به هدر رفت و واژگانی مانند فتنه،خواص و بصیرت به شکل فراگیری در فرهنگ نامه سیاسی کشور وارد شد و تا مدت ها این واژگان در هر نشستی رد و بدل می شد. قنبری با بیان این که موضوع فتنه واژه جدیدی نیست،تاکید کرد: موضوع فتنه چه در دوران انقلاب و چه در آن چه بر ملت سپری شد واژه جدیدی نیست و خود ذات اقدس الهی فتنه را مهم تر از قتل قرار داده است. مجموعه فتنه های بعد از انقلاب را می توان در فتنه ۸۸ ردیابی کردوی ادامه داد: آن چه از فتنه بر می آید؛ مجموعه ای جریانات اجتماعی سیاسی بود که فضای جامعه ایران را در موج حق و باطل با یک بحران مواجه کرد و به اعتقاد بنده فتنه ۸۸ تنها یک فتنه نبود البته وقایع ۸۸ فتنه کور و تاریک بود که مجموعه ی فتنه های بعد از انقلاب را می توان در فتنه ۸۸ ردیابی کرد و آن چه این فتنه را متمایز می کرد،مدیریت بیگانه به صورت ملموس در این فتنه بود. استاد دانشگاه افزود: اما آن چه که قطعی است برنامه ریزی دشمنان انقلاب برای جریان فتنه است و نیروی عملیاتی آن ها در داخل به گونه ای وارد عمل شده اند که اگر قرار بود دشمنان از نخبگان خود افراد فتنه را انتخاب می کردند آن ها تا این حد موفق عمل نمی کردند. برخورد با این فتنه بدون شجاعت حیدری ممکن نبود قنبری تصریح کرد: برخورد با فتنه ۸۸ بدون شجاعت حیدری ممکن نبود و حکم ملت ایران آن بود که این شجاعت را در سایه خون شهدا در خود نهادینه کرده و علاوه بر شجاعت با فرزانگی به مقابله با فتنه برخواست. وی افزود: من معتقدم اگر مردم ایران درعصر پیغمبر(ص)، امیر المومنین(ع) و امام حسن(ع) بودند سرنوشت امت اسلامی غیر از آن چه که امروز شاهد آن هستیم،رقم می خورد. استاد دانشگاه در ادامه نقبی به تاریخ اسلام زد و گفت: مقطع دوران امیر المومنین (ع)زمانی که ایشان حکومت را در دست گرفتند،در آغاز این حکومت قبل از آن که با جنگ های مختلف مواجه شوند با فتنه روبرو بودند و تمام جنگ ها محصول فتنه بود. امیرالمومنین(ع) تا آخرین لحظه با زبیر مدارا کردقنبری افزود: فتنه گاهی در قالب "جنگ جمل" ظهور پیدا کرد به این ترتیب که در حوادث جمل عده ای با وجود این که در کنار پیامبر(ص)بودند،اما در یافتن واقعیت با مشکل روبرو شدند و مردم با این واقعه روبرو بودند که از یک طرف امیرالمومین(ص) با آن جایگاه قرار داشت و در طرف دیگر کسانی که در خانه پیغمبر (ص)بودند و کسانی که افکار عمومی جامعه نسبت به آن ها سهم درستی نداشت. وی با عنوان نمونه به شخصیت "زبیر" اشاره کرد و تصریح کرد: وقتی پیغمبر(ص) از دنیا رفتند، چهار نفر در کنار حضرت امیر(ع)بودند که یکی از آن ها" زبیر" بود. وی به عنوان یک نماد بازی خورده است که امیرالمومنین(ع) تا آخرین لحظه با زبیر مدارا می کند؛ این افراد اهل توبه هم نیستند و برگشت نمی کنند وقتی حضرت علی(ع) این فتنه را از بین می برد؛ "می فرماید: با عده ای مدارا کنید" حضرت آن ها را نه به دادگاه می فرستد و نه آن ها را می کشد با وجود این که ایشان حاکم اسلامی هستند. "زبیر" نماد انسان بازی خورده استاستاد دانشگاه ادامه داد: در جریان این فتنه پس از آن که افراد پیک های فرستاده شده از طرف حضرت علی (ع) را رد می کنند؛دست آخر خود حضرت وارد عمل می شوند و آن ها دراین لحظه شعار "مرده باد "را سر می دهند این ها حاکی از مظلومیت حضرت امیر(ع) است. قنبری افزود: ائمه تراز عملشان تراز حق است و هیچ دایره فتنه ای آن ها را از اهداف اصلی شان دور نمی کند؛اهدافی که در حقیقت به مصلحت ملت اسلامی منتهی خواهد شد.آن چه که بر فرق علی (ع) فرود آمد شمشیر فتنه بودوی در ادامه با بیان این که در هر سه فتنه نقش یهود به وضوح دیده می شد،اظهار داشت: بر همین اساس این فتنه علیه امیرالمومنین(ع) رقم خورد و ۲۵ سال بذر کینه علیه امام علی (ع) را در دل مردم کاشتند و عوامل نفوذی شان را همه جا فعال کردند و بعد از آن هم اطرافیان امام حسن(ع) را ربودند.استاد دانشگاه افزود: آن چه که بر فرق علی (ع) فرود آمد شمشیر کفر نبود بلکه شمشیر فتنه بود.فتنه سال ۸۸ از جنس جنگ احزاب بودقنبری فتنه ۸۸ را دارای عقبه عنوان کرد و اظهار داشت:فتنه سال ۸۸ از جنس جنگ احزاب بود و همه شیاطین جمع شده بودند تا آن چه که از اسلام است برچینند.وی با اشاره به این که در دوران بعد از جنگ دولتی به روی کار آمد که موسوم به سازندگی بود تصریح کرد: این دولت توسعه را به عدالت اجتماعی مقدم داشت و در اواخر این دولت عده ای به این نتیجه رسیدند که کشور بدون امیر و سردار اداره نمی شود و به دنبال تعقیب قانون اساسی افتادند تا دوره سازندگی را ادامه بدهند اما دیده بانان این نظام اجازه ندادند.استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: در یک نماز جمعه به مردم القا کردند که کسی که شما به او رای می دهید از درون صندوق بیرون نمی آید و این نشان می دهد اساس فتنه دروغ است.اگر امکان تقلب در انتخابات بود نه خاتمی و نه احمدی نژاد نباید به روی کار می آمدندقنبری بیان داشت: بعد از دولت سازندگی با گذشت ۸ سال از آن فردی به روی کار آمد که گفتمان انقلاب اسلامی را به عنوان روش کار خود عنوان کرد.وی در راستای ایمن بودن انتخابات ایران افزود: اگر امکان تقلب در انتخابات بود نه خاتمی و نه احمدی نژاد نباید به روی کار می آمدند.استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: دولت نهم حلقه نفوذ ناپذیر مدیریتی کشور را شکست و برای شکل گیری دولت دهم عده ای کمر همت بستند تا گفتمان انقلاب پیروز نشود.برخی مناظره ها بی ادبانه و غیراسلامی بودقنبری با اشاره به این که خیلی از کسانی که امروز در حاشیه هستند ،بدترین سخنان را به نظام دادند گفت: برخی مناظره ها هم بی ادبانه ، زشت و غیر اسلامی بود.وی با بیان این که "شعار سبز حسینی" بنی امیه از آب در آمد اظهار داشت: در فتنه ۸۸ خواص حق و باطل با تمام نیرو عمل کردند و استکبار نیز تمام امکانات خود را به خدمت در آورد و از سرمایه های مالی، سیاسی و رسانه ای هزینه کرد و در داخل هم خواص باطل دقیق عمل کردند.استاد دانشگاه با اشاره به مصیبت امام حسن مجتبی(ع) گفت: در حماسه ۹ دی کسانی به میدان آمدند که درپای صندوق های رای حضور یافتند.قنبری با اشاره به این که اگر مردم ایران در زمان گذشته حضور داشتند تاریخ اسلام قطعاً تغییر می یافت،افزود: کسانی که در ۹ دی حضور داشتند بالغ بر ۴۰ میلیون نفر بودند به طوری که آن ها در انتخابات حاضر شدند.وی با بیان این که بنده در گذشته می گفتم که یک میلیون نفر آن ها نااهل بودند،اما بعداً متوجه اشتباهم شدم اظهار داشت: بعدها متوجه شدم نااهل کسی است که این گونه فکر می کند.استاد دانشگاه افزود: کسانی که رای داده بودند و با فتنه مواجه شدند متوجه شدند که ارزش ها و مقدسات دینی مورد تهاجم قرار گرفته است.رئیس جمهور جدید بعداً خودش گرفتار فتنه ها شدقنبری با اشاره به این که عده ای در انتخابات به رقبای دسته اول رای دادند،خاطر نشان کرد: آن ها متوجه شدند که مسلمات اسلام در خطر است به طوری که موضوع این و آن مطرح نبود ،بلکه اساس اسلام و ولایت دین را در خطر دیدند.وی با بیان این که رئیس جمهور جدید بعداً خودش گرفتار فتنه ها شده بود،گفت: نا اهلان را راه داد و آنچه را که زحمت در دوره نهم کشیده شده بود با یک موج طغیانگر توطئه ای همراه بود اما مردم اجازه ظهور و بروز فرصت را به نااهلان ندادند.قنبری ادامه داد که کسانی که به دیگران رای داده بودند و برای اسلامی در صحنه حاضر شدند میان خودشان و نظام همچنین میان اسلام و مقدسات و خودشان به تعریف رسیدند.وی با بیان این که اکنون وقت دفاع کردن از رای من نیست بلکه وقت دفاع از نظام است افزود: ولایت فی نفس است.تشخیص درست داشتن در جبهه حق قاطبه ملت ایران استاستاد دانشگاه با اشاره به این که خواص به معنای فرزانگی،بینایی دل داشتن و تشخیص درست داشتن در جبهه حق قاطبه ملت ایران است، خاطر نشان کرد: این مسئله تعارف نیست بلکه حقیقت است.در هیچ دوره ای از تاریخ اسلام مردمی نظیر ملت ایران وجود نداشتقنبری با تاکید بر این که در هیچ دوره ای از تاریخ اسلام مردمی نظیر ملت ایران با چنین بینایی دقیق و ژرفی سابقه نداشته است، گفت: حلقه انحراف جریان فتنه است.وی با بیان این که بسیاری در این عرصه مال اندیشی کردند ،افزود: پیوند بین امام (ره)و مردم در انقلاب ما به آیت الهی تبدیل شده است به گونه ای که خط قرمز ما دین، اسلام و شریعت محسوب می شود.استاد دانشگاه با اشاره به سوره منافقون گفت: خداوند در قرآن به پیغمبر(ص) فرمود:"منافقین پیش تو می آیند و می گویند فرستاده خدا هستی به طوری که آن ها راست نمی گویند،زیرا آن ها ایمانشان را سپر دنیا و منافعشان قرار داده اند."قنبری با اشاره به این که عده ای ممکن است ظواهرشان دینی باشد اما درونشان پوچ و بی اعتبار ،اظهارداشت: این عده غیر قابل اعتماد هستند به طوری که روح آمرزش و استغفار ندارند و از هر نوع مرحمتی سوء استفاده می کنند.منبع:تسنیم
کد خبر: ۵۳۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۸

موضوع تقلب صرفاً رمز آشوبی بود که فتنه گران داخلی وحامیان خارجی آنها در اتاق های فکر مدتها قبل از انتخابات طراحی کرده بودند و اما همه میدانستند انتخاباتی که به وسیله خود مردم در قالب هیئتهای اجرایی و نظارتی برگزار میشود امکان تقلب کاملا منتفی است و امکان پذیر نمی باشد
کد خبر: ۵۲۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶

مردم زمانی‌ که احساس کردند به ارزش‌های دینی و اعتقادی‌شان توهین شده و بیگانگان خیال دخالت در حوزه‌های اخلاقی و اعتقادی آنان را دارند به حرکت در آمده، با حضور و اجتماع‌شان به بیگانگان پاسخ درخوری دادند
کد خبر: ۵۲۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۲

نکته قابل تامل اینکه آقای روحانی فرمودند«وزیرعلوم جدیدادامه دهنده راه ومسیرعزیزان پیشین خوددردولت یازدهم است»آیامعنای این سخن چیزی جز تحدی در مقابل مجلسی است که برخواسته از رای و نظر مردم است
کد خبر: ۵۱۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۹

در حالی که وزیر خارجه کانادا طی اجلاس منامه در اظهاراتی توهین آمیز سردار سلیمانی را مورد خطاب قرار داد، حسین موسویان با اشاره به خوش‌نشینی مقامات غربی، سلیمانی را کسی دانست که در مبارزه با داعش جانش را به خطر انداخته است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: تسنیم نوشت : جان برد، وزیر خارجه کانادا در اجلاس منامه با توهین به سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران گفت: قاسم سلیمانی نماینده ترور در منطقه، امروز به عنوان قهرمان مبارزه با داعش خود را نشان می‌دهد. سید حسین موسویان، دیپلمات سابق ایرانی و پژوهشگر مقیم در دانشگاه پرینستون آمریکا در پاسخ به اظهارات توهین‌آمیز وزیر خارجه کانادا گفت: آقای وزیر، در حالی که شما اوقاتتان را در کاخ‌های کشورهای منطقه و در هتل‌های فوق‌الذکر می‌گذرانید، سردار سلیمانی جانش را در کف گرفته در صحنه عملیاتی و در جبهه‌های عملیاتی با داعش و تروریسم تکفیری مبارزه می‌کند و جانش را برای مبارزه با داعش به خطر انداخته است. آن‌وقت شما ایران را در مورد تروریسم داعش محکوم می‌کنید. همه می‌دانند که تروریسم تکفیری داعش و جبهه النصره و طالبان و القاعده، ریشه در یک ایدئولوژی خطرناک دارد که منزلگاه آن کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس (GCC) است. موسویان ادامه داد: برای مبارزه با ریشه این تروریسم چه کرده‌اید؟ داعش و تروریست‌های تکفیری با پول و اسلحه کشورهای GCC رشد کردند و پدید آمدند، برای مبارزه با این واقعیت تلخ چه کرده‌اید؟ اینها واقعیاتی است که کسی در این کنفرانس جرئت ندارد در مورد آن حرف بزند. آمریکا رهبری اقدامات خصمانه علیه ایران را در ۳۵ سال گذشته به‌عهده داشته است. حتی آمریکا نقش مثبت ایران در مبارزه با داعش را مورد تقدیر قرار داده است. همین چند روز پیش جان کری، وزیر خارجه آمریکا نقش ایران در مبارزه با داعش را مثبت خواند. وقتی آمریکا در این مورد به نقش مثبت ایران اعتراف می‌کند، چرا در این کنفرانس، پیروان آمریکا، غیرمنصفانه ایران را مورد سرزنش قرار می‌دهند". گفتني است موسویان كه در اجلاس منامه موسوم به "Manama Dialogue " حضور دارد، در پاسخ به اظهارات ژان-ایو لودریان، وزیر دفاع فرانسه که ایران را تهدیدی برای امنیت جهانی قلمداد کرد، نيز گفت: آقای وزیر! شما ایران را تهدیدی در راستای اشاعۀ سلاح های هسته ای دانستید. شما می دانید که ایران بمب هسته ای ندارد و هیچ نشانه ای مبنی بر انحراف برنامه هسته ای ایران به سمت ساخت بمب مشاهده نشده است. شما می دانید که اسراییل تنها کشوری است در خاورمیانه که بمب هسته ای دارد و حقیقت امر اینست که ۴۰۰ بمب هسته ای اسراییل صلح و امنیت خاورمیانه را تهدید می کند. سفیر پیشین کشورمان در ادامه با طرح این پرسش از وزیر فرانسوی که:" چرا شما یک کلمه در مورد این واقعیت صحبت نکردید و نمی کنید؟" افزود: آقای وزیر! شما بهتر می دانید که هدف اول معاهده ان‌پی‌تی، خلع سلاح هسته ای است. پنج قدرت بزرگ مذاکره کننده با ایران دارای ۲۲۰۰۰ بمب هسته ای هستند و ۴۰ سال است که معاهدۀ ان‌پی‌تی را زیر پا گذاشته و نقض کرده اند. موسویان در ادامه گفت: آیا شما ۲۲۰۰۰ بمب هسته ای را نابود کرده اید؟ چرا فرانسه بمب های هسته ای خود را نابود نکرده و چرا ان‌پی‌تی را نقض کرده است؟ برعکس فرانسه و قدرتهای بزرگ با کشورهایی که ان‌پی‌تی را نپذیرفته و بمب هسته ای ساخته اند مثل اسراییل و پاکستان و هند رابطه استراتژیک برقرار کرده و همۀ تحریمها را علیه ایران اعمال نموده است؛ در حالیکه ایران عضو معاهدۀ ان‌پی‌تی است و بمب هسته ای ندارد و جالب تر اینکه فرانسه به اسراییل کمک کرد تا بمب هسته ای بسازد. سیدحسین موسویان در پایان افزود: چرا این واقعیتها را نادیده می گیرید؟ وزیر دفاع فرانسه در پاسخ نتوانست به هیچیک از سوالات مطرح شده توسط موسویان در مورد برنامه هسته ای پاسخ بدهد و صرفاً گفت که فرانسه و آژانس بین المللی انرژی و سایر قدرتها هنوز در مورد صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران قانع نشده اند.
کد خبر: ۵۱۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷

خطیب نماز جمعه تهران با انتقاد از واگذاری‌ پست‌های کلیدی به مهر‌ه‌های فتنه ۸۸، گفت: دولت افراد افراطی را جذب نکند و افراد معتدل و بچه بسیجی‌ها با تفکر بسیجی را طرد نکند
کد خبر: ۴۹۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۳۰

اعضای بدن نوجوان روستایی که در سانحه تصادف مرگ مغزی شده بود پس از پیوند به 6 بیمار نیازمند، جان دوباره‌ای به آنها بخشید. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : این نوجوان 17 ساله که« محمد احمدی» نام داشت وقتی همراه پسرخاله‌اش سوار بر موتور به مراسم عروسی یکی از بستگان می‌رفتند بر اثر انحراف به چپ یک خودرو جان باختند. اهالی روستای گنجه‌ای بزرگ شهرستان بویر احمد در تکاپوی برگزاری عید بزرگ قربان بودند. ساعتی بعد خبر تصادف دو نفر از جوانان اهالی روستا همه را نگران کرده بود. خبر دهان به دهان چرخید و مشخص شد محمد نوجوان 17 ساله روستا که به همراه پسرخاله‌اش سوار بر موتور به یکی از روستاهای اطراف برای شرکت در مراسم عروسی می‌رفتند با یک خودرو تصادف کرده‌اند.صفدر احمدی پدر محمد که اهدای اعضای بدن پسرش را کاری پسندیده در راه خدا می‌داند از روز حادثه و رضایت برای اهدای اعضای بدن محمد این‌گونه می‌گوید: «خدا به من و همسرم 7 فرزند عطا کرده‌است، محمد فرزند سوم ما بود. راننده تاکسی هستم و با مسافرکشی خرج زندگی را تأمین می‌کنم. محمد پسر باهوشی بود و سعی می‌کرد با درس خواندن و کسب نمرات عالی زحمات من را جبران کند. همیشه دوست داشت به دیگران کمک کند و اهالی روستا روز مراسم خاکسپاری او از کمک‌ها و محبت‌های پسرم تعریف می‌کردند، روز حادثه وقتی اهالی روستا خبر تصادف محمد را به من دادند سراسیمه خود را به بیمارستان شهید بهشتی یاسوج رساندم؛ چند نفر از اهالی، پسرم و پسرخاله‌اش را به بیمارستان رسانده بودند. هنوز در شوک شنیدن این خبر بودم که متوجه شدم پسرخاله محمد همان لحظه اول تصادف کشته شده است. محمد و پسرخاله‌اش قرار بود به جشن عروسی یکی از بستگان بروند و در بین راه خودروی پرایدی پس از انحراف با آنها برخورد کرده بود. پسرم را به اتاق عمل برده بودند و من و همسرم دست به دعا برداشته بودیم، چند ساعت بعد یکی از پزشکان بیمارستان به ما گفت تلاش‌ها بی‌نتیجه است و محمد مرگ مغزی شده است. تا به آن روز با مرگ مغزی آشنایی نداشتم و احساس می‌کردم نفس کشیدن پسرم دلیل زنده بودن او است. این واقعیت تلخ را نمی‌توانستیم بپذیریم تا اینکه مسئول پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی یاسوج با تشریح مرگ مغزی پسرم از ما خواست تا اعضای بدن او را به بیماران نیازمند اهدا کنیم.»مرد با یادآوری لحظات دشوار تصمیم‌گیری برای اهدای اعضای بدن پسرش گفت: «تصمیم بسیار سختی بود اما وقتی در بیمارستان بیمارانی را دیدم که به خاطر از کار افتادن عضو حیاتی بدنشان سال‌ها با سختی زندگی می‌کردند تصمیم گرفتم تا سهمی در زندگی بخشیدن به آنها داشته باشم. روز عید قربان بود و همه در تدارک جشن عید و قربانی کردن در راه خدا بودند، من چیزی نداشتم تا قربانی کنم و تصمیم گرفتم پسرم را در راه خدا بدهم. داستان حضرت ابراهیم(ع) را بارها از زبان پدرم شنیده بودم. او به فرمان خدا تصمیم داشت تا اسماعیل‌اش را قربانی کند، احساس کردم لحظه امتحان من هم فرارسیده است و باید از این امتحان بزرگ سربلند بیرون بیایم. با همسرم موضوع را مطرح کردم و گفتم روز عید قربان با اهدای اعضای بدن محمد می‌توانیم به چند بیمار نیازمند عیدی دهیم، همسرم پذیرفت و همه اعضای بدن او را به بیماران نیازمند بخشیدیم، از اینکه سهم کوچکی در زندگی بخشیدن به چند بیمار نیازمند داشتیم خوشحالیم اما جای خالی محمد هیچگاه برای ما پر نخواهد شد.   شفا انلاین
کد خبر: ۴۸۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۵

رییس‌جمهور گفت: امان از آنهایی که مسیر و جاده حق را منحرف می‌کنند و نمی‌گذارند جامعه و مردم به آن هدف نهایی و سعادت دست پیدا کند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  رییس‌جمهور گفت: آن وقت که باطل در لباس باطل است مردم کمتر منحرف می‌شوند، اما وقتی باطل لباس حق را پوشاند انحراف مردم بسیار آسان است. حجت‌الاسلام و المسلمین حسن روحانی با حضور در آیین سوگواری اباعبدالله‌الحسین (ع) و یاران وفادارش که ظهر امروز (یک شنبه) در نهاد ریاست‌جمهوری برگزار شد، با بیان این‌که یکی از پیام‌های کربلا، جلوگیری از مسیر حق از انحراف و بدعت است، گفت: مهم‌تر از مسیر هدایت و حق آن است که چنین مسیری حفاظت و حراست شود. وی تاکید کرد: ‌اگر کسی به شما برای نجات بهترین راه را نشان دهد، اما در این مسیر کسی شما را به هر دلیلی منحرف کند شما به مقصد نهایی نخواهد رسید. رییس‌جمهور در ادامه گفت: امان از آنهایی که مسیر و جاده حق را منحرف می‌کنند و نمی‌گذارند جامعه و مردم به آن هدف نهایی و سعادت دست پیدا کند. روحانی با بیان این‌که پیام کربلا، حراست از آن جاده مستقیم است، افزود: فداکاری امام حسین (ع) و یاران ایشان برای آن بود که دین خدا از انحراف و مسیر نادرستی که دیگران به وجود آورده بودند و طی آن اسلام را تحریف می‌کردند و به نام دین، غیردین را به مردم معرفی می‌کردند و به نام مسجد، راه غیرمسجد را نشان می‌دادند و به نام قرآن، مفاهیم غیرواقعی قرآن را برای مردم تبیین می‌کردند مصون بماند. وی تاکید کرد: آن زمان که باطل در لباس باطل است مردم کمتر منحرف می‌شوند اما اگر باطل لباس حق را بپوشد و پرچم حق به دوش فرد ناصالح گذاشته شد آن وقت انحراف مردم بسیار آسان است. رییس‌جمهور با بیان این‌که در دنیای امروز هم مردم را به نام نجات انسان به مسیر انحراف می‌کشانند، افزود: پیام کربلا این است که راه حق را حفاظت کنیم ولو اینکه نیاز باشد که خود و عزیزترین افرادمان را در مسیر فداکاری و شهادت قرار دهیم. روحانی گفت: امام حسین (ع) هر چه دارد از پیمغبر دارد و هدایت برای اوست و اوست که اشرف مخلوفات و خاتم رسول است. حسین (ع) شاگرد مکتب رسول خدا و شاگرد مکتب قرآن است. رییس‌جمهور با بیان این‌که وقتی جاده واقعی از دست مردم گرفته شده بود و آن قرآن واقعی به قرآن دیگری تبدیل شد این حسین (ع) بود که دین را از انحراف حفاظت و حراست کرد، گفت: اگر امروز معنای واقعی اسلام و قرآن در جامعه ما وجود دارد، در سایه پیغمبر (ص) است، اما صحت و عدم انحراف و مسیر مستقیم آن به خاطر اباعبدالله‌الحسین (ع) است. وی گفت: ما امت پیامبر(ص) هستیم و هدایت ایشان را دریافت می‌کنیم. همچنین ما شیعه حسین (ع) هستیم و آن راه تثبیت شده بحق و اسلام واقعی که از صحنه کربلا تبیین شده است را می‌پیماییم و ان‌شاءالله در روز قیامت ما را به نام امام‌مان امیرالمومنین (ع) حسن بن علی، حسین بن علی، به نام ائمه هدی و ولی عصر امام زمان‌مان (عج) صدا بزنند. روحانی در پایان سخنان خود به ذکر مصیبت حضرت علی اکبر (ع) پرداخت.
کد خبر: ۴۸۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۱

معاون سیاسی اجتماعی استاندار خوزستان گفت: زنگ خطر نخواندن کتاب در خوزستان به صدا درآمده و این موضوع به مرز هشدار رسیده است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش خبرنگار مهر، فرج الله خبیر عصر شنبه در نشست کارگروه فرهنگی اجتماعی استان خوزستان با حمایت از طرح های شهرداری اهواز برای توسعه و گسترش کتابخوانی در بین مردم از طریق برگزاری مسابقات پیاده روی خانواده با موضوع کتابخوانی، قراردادن کتابخوان سیار در اتوبوس ها و به ایجاد زنگ کتابخوانی در مدارس برای توسعه کتابخوانی در بین دانش آموزان اظهار کرد: با توجه به اینکه فقط در سال تحصیلی جاری 920 هزار دانش آموز و 300 هزار دانشجو در استان به عنوان جمعیت هدف دریافت کننده آموزش های مرتبط با کتابخوانی در نظر گرفته شده اند باید برنامه های اساسی خود را به سمت این افراد سوق دهیم. وی افزود: متاسفانه هم اکنون کتاب نخواندن در خوزستان به گونه ای است که زنگ خطر این موضوع فرهنگی به صدا درآمده و در بررسی های صورت گرفته این امر به مرز هشدار رسیده است. خبیر همچنین خواستار مشارکت جدی تر دانش آموزان به عنوان آینده سازان استان خوزستان در چالش های اجتماعی همانند بحث های محیط زیست و مبارزه با اعتیاد شد و افزود: خوشبختانه فعالیت های مناسبی از سوی سازمان دانش آموزی استان صورت گرفته که منجر به سازماندهی مناسب دانش آموزان برای حضور در فعالیت های اجتماعی شده است. ما نیز در بدنه استانداری خوزستان از پر رنگ تر شدن حضور دانش آموزان در فعالیت های اجتماعی به تمام توان حمایت می کنیم و آن را گامی برای توسعه استان می دانیم. معاون سیاسی اجتماعی استاندار خوزستان حضوردانش آموزان در فعالیت های اجتماعی را موثرترین راه مقابله با آسیب های اجتماعی به خصوص تبعات منفی شبکه های ماهواره ای دانست و گفت: قطعا سازماندهی دانش آموزان به گروه های کوچک و فعال در مدارس، باعث جلوگیری از انحراف آنها به سمت فعالیت های نامناسب و مخرب می شود. خبیر همچنین با اشاره به اینکه هم اکنون انجمن های معتادان گمنام فاقد مکان برای برگزاری تجمعات خود هستند، عنوان کرد: باید دستگاه های توانمند در استان مکان مناسب برای حضوراین افراد در جلسات خود را فراهم کنند. جالب است که این گروه ها هم اکنون 90 جلسه در شبانه روز در پارک های مختلف استان برگزار می کنند.
کد خبر: ۴۸۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۰

اصولگرایان امروز یک همایش بزرگ با حضور شخصیت‌های زیادی از گروه‌های مختلف اصولگرا برگزار کردند. این نخستن گام اصولگریان برای وحدت راهبردی بود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  همایش گام مقدماتی اصول‌گرایان برای همگرایی از عصر امروز شنبه در مجتمع فرهنگی 13 آبان و با حضور شخصیت‌های مختلف از گروه‌ها و احزاب متعدد اصولگرا و با حضور آیت‌الله مصباح‌یزدی برگزار شد. در این همایش آیت‌الله مصباح یزدی، آیت‌الله موحدی کرمانی عضو جامعه روحانیت مبارز، غلامعلی حدادعادل رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس، سعید جلیلی، کامران دانشجو وزیر سابق علوم، علیرضا زاکانی دبیرکل جمعیت رهپویان، حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران، محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی، اسدالله بادامچیان عضو جبهه پیروان، آیت‌الله قرهی رئیس حوزه علمیه امام مهدی(عج)، حجت الاسلام شجونی عضو جامعه روحانیت مبارز، ابراهیم انصاریان رئیس دفتر آیت‌الله مهدوی‌کنی، رضا روستا آزاد رئیس سابق دانشگاه صنعتی شریف، حسین طلا نماینده مردم تهران، حجت‌الاسلام سیدمحمود نبویان، مصطفی میرسلیم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجتبی رحماندوست نماینده مجلس، سید مهدی هاشمی نماینده تهران، سعید حدادیان مداح اهل بیت(ع)، حجت‌الاسلام سید علی طاهری نماینده گرگان در مجلس، علی‌ اصغر زارعی نماینده مردم تهران، مسعود میرکاظمی نماینده مردم تهران، حجت‌الاسلام میرتاج الدینی معاون پارلمانی صداوسیما، حجت‌الاسلام سیدرضا تقوی عضو جامعه روحانیت مبارز، حجت‌الاسلام یدالله شیرمردی، صادق خلیلیان وزیر سابق کشاورزی، حجت‌الاسلام سید صدرالدین شریعتی، علی سعیدلو، سیدمحمد حسینی وزیر سابق ارشاد، حجت‌الاسلام مرتضی آقاتهرانی نماینده مردم تهران، حجت‌الاسلام سقای بی‌ریا، حجت‌الاسلام ابراهیمی عضو شورای مرکزی روحانیت مبارز و حاجی‌بابایی وزیر سابق آموزش و پرورش حضور داشتند.  همچنین در این همایش قدیری ابیانه، رضا تقی‌پور وزیر سابق ارتباطات، نقوی حسینی عضو فراکسیون رهروان ولایت، فرج‌الله سلحشور کارگردان، طریقت‌منفرد سرپرست وزارت بهداشت در دولت دهم، محمدجواد شمقدری، حجت‌الاسلام قاسم روانبخش، صادق محصولی وزیر اسبق کشور، محمد سلیمانی وزیر اسبق ارتباطات، حجت‌الاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران، حمیدرضا ترقی معاون بین‌الملل حزب موتلفه، عوض حیدرپور عضو فراکسیون رهوران ولایت مجلس، مسعود زریبافان، فاطمه آلیا نماینده مردم تهران، حسین الله کرم، حجت‌الاسلام حسین جلالی رئیس دفتر آیت‌الله مصباح یزدی، مصطفی محمدنجار وزیر سابق کشور، محسن کوهکن عضو جبهه پیروان، حجت‌الاسلام روح الله حسینیان نماینده مردم تهران، مهرداد بذرپاش نماینده مردم تهران، علی نیکزاد وزیر سابق مسکن حضور یافتند. حجت‌الاسلام سید رضا تقوی عضو جامعه روحانیت مبارز اولین سخنران این همایش بود. ** تقوی: وحدت اصول‌گرایان را دنبال می‌کنیم/ باید برای آینده برنامه داشته باشیم به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، حجت‌الاسلام سیدرضا تقوی رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در نشست همگرایی اصولگرایان که در مجتمع 13 آبان تهران در حال برگزاری است، با تبریک اعیاد قربان و غدیر اظهارداشت: جفا است که اگر در چنین روزهایی مجلس و محفلی تشکیل شود و از غدیر و محور و صاحب غدیر سخنی به میان نیاید. وی ادامه داد: غدیر یک برکه نیست بلکه دریای مواج و عمیقی است؛ غدیر فکر و فرهنگ است که باید در طول تاریخ، جامعه بشری را بسازد و تربیت کند. هر حادثه‌ای که در تاریخ اتفاق می‌افتد، پیامی در دل خود دارد و این انسانهای هوشمند هستند که پیام تحولات اجتماعی را می‌گیرند و به آن عمل می‌کنند. رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه افزود: غدیر مانند همه حوادث تاریخی پیامی دارد. پیام‌هایی که باید آن را بگیریم و درک کنیم. اولین نکته‌ای که در غدیر وجود دارد این است که غدیر و سیره نبوت را به سلسله امامت پیوند می‌زند و آن حرکتی که انبیا در طول تاریخ به امر خدای متعال آغاز کرده بودند، در غدیر با رهبری و هدایت امام و امامت دنبال می‌شود. حجت‌الاسلام تقوی گفت: نبوت مقام تشریع است و امامت مقام تفسیر و شیعه این افتخار را دارد که در هر دو مقام به وحی اتصال پیدا کند و از وحی تغذیه کند. پیام غدیر این بود که ما این پیام را از نبی در ارتباط با ولی بگیریم. وی اظهار داشت: اگر در غدیر این اتفاق نمی‌افتاد، دین کامل نمی‌شد و نعمت تمام نمی‌گردید. پیام دیگر غدیر این است که در مسیر معرفی، ترویج و تبلیغ حق نباید ترس و تردید به خود راه داد و باید در مسیر حق بر حق تاکید و آن را معرفی کرد. رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ادامه داد: پیام سوم غدیر این است که کارها را باید تمام کرد و نباید کار را نیمه کاره رها کرد؛ یعنی اگر کسی مسئولیتی را برعهده می‌گیرد باید به این درس غدیر توجه کند که مسئولیت خود را تا نهایت به سرانجام برساند؛ چهارمین درس غدیر این است که باید رهبری یک جریان الهی و اعتقادی را معرفی و تایید کرد و باید در غدیر مردم رهبر خود را بشناسند. یعنی باید رهبری جریان فکری و اعتقادی را معرفی کرده و پای آن ایستاد. حجت‌الاسلام تقوی گفت: پنجمین درس غدیر بیعت با ولی امر است و باید ولایت او راتایید کرده و با او بیعت کنیم؛ پیام دیگر غدیر این است که دین با ولایت کامل می‌شود و نعمت با ولایت تمام می‌شود. وی درباره درس دیگر غدیر گفت: درس هفتم غدیر شایسته‌سالاری است؛ چهره‌های فراوانی در حضور پیامبر اکرم(ص) بودند که سن‌شان بیشتر بود، اما غدیر بر محور شایسته‌سالاری شکل می‌گیرد؛ پیام هشتم غدیر آینده‌نگری است. کسی که در مکتب غدیر آموزش می‌بیند نمی‌تواند نسبت به آینده بی‌تفاوت باشد و نگاه به آینده از اصول دینی ماست. رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ادامه داد: در تشیع اعتقاد به آینده‌ای روشن و با افقی روشن و نگاه به آینده‌ای که سرتا پا امید و امیدواری باشد، دارای اهمیت است. بنابراین درس غدیر این است که باید به آینده و برای آینده امیدوار باشیم و برنامه داشته باشیم. حجت‌الاسلام تقوی گفت: پیام نهم غدیر بهره‌گیری ازفرصت‌هاست؛ نباید فرصت‌ها را از دست داد. پیامبر از فرصت حج بهترین استفاده را کرد و پیام غدیر مرجعیت فکری اهل‌بیت است. یعنی غدیر می‌گوید باید با مرجعیت فکری اهل‌بیت کارها راپیش برد؛ نکته آخر یاس و ناامیدی دشمنان است، یعنی وقتی غدیر شکل می‌گیرد دشمنان ناامید می‌شوند. وی در تشریح عملکرد یکساله خود برای همگرایی اصولگرایان گفت: ما حدود یک سال است که همگرایی را در بین اصولگرایان آغاز کردیم و از همه دعوت کرده‌ایم؛ من از همه اصولگرایان با همه سلیقه‌ها که دعوت ما را پذیرفتند تشکر می‌کنم. البته از کسانی که در جلسات شرکت کردند و کسانی که حضور نیافتند ولی در جای دیگر این جلسات را تایید کردند، تشکر دارم. رئیس شورای همگرایی اصولگرایان ادامه داد: ما بعد از انتخابات ریاست جمهوری که همه گفتند اصولگرایان ناامید و سرخورده شده‌اند و برخی از آنها از پست خود خلع شده‌اند، احساس کردیم که باید کاری انجام دهیم. بنابر این ما به آیت‌الله مهدوی کنی پیام دادیم که ایشان اصولگرایان را دور هم جمع کند اما آیت‌الله مهدوی کنی ناراحت و نگران بود و این موضوع را نپذیرفت؛ بعد از آن پیشنهاد دوم این بود که یکی از اعضای جامعیت روحانیت مبارز این کار را برعهده گیرد و از آیت‌الله مهدوی کنی اجازه خواستیم. حجت‌الاسلام تقوی ادامه داد:‌در آن جلسه آیت‌الله موحدی کرمانی به آیت‌الله مهدوی کنی گفتند که حالا که شما  به میدان نمی‌آیید تا اصولگرایان را جمع کنید، یکی این کار را انجام دهد و بالاخره قرعه به نام من افتاد و من حدود یکسال است که جلسات همگرایی اصولگرایان را تشکیل داده‌ام. وی در خصوص جلسات همگرایی اصولگرایان افزود: جلسه اول اصولگرایان به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در مصلای تهران و جلسه دوم به مناسبت میلاد سالار شهیدان با سخنرانی آیت‌الله موحدی کرمانی، جلسه سوم باحضور هزار نفر از بانوان اصولگرا به مناسبت میلاد حضرت فاطمه(س) و با سخنان آیت‌الله جنتی برگزار شد و امروز در اینجا جلسه چهارم برگزار می‌شود و از محضر آیت‌الله مصباح استفاده کرده و از ایشان می‌خواهیم که به اینگونه حرکات که متصل به جریان ولایت است مدد برسانند. رئیس شورای همگرایی اصولگرایان در باره جلسات همگرایی اصولگرایان در استانها یادآور شد: تا به حال من به 13 یا 14 استان رفته‌ام و استقبال عجیبی در استانها از جلسات همگرایی اصولگرایان شده است و هدف ما این است که همه سلایق اصولگرایی را در کنار هم جمع کرده و ذهن‌های آنها را به هم نزدیک کرده و نگذاریم متفرق و ناامید شوند. عضو جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه ما به دنبال دغدغه مقام معظم رهبری افتاده‌ایم، تاکید کرد: وقتی حضرت آقا فرمودند باعنوان اعتدال نباید نیروهای مومن و حزب‌اللهی کنار زده شوند، ما وظیفه داریم و می‌خواهیم نشاط اجتماعی به وجود آوریم و این نشاط اجتماعی کمک به دولت و مدیران و تمام کسانی است که می‌خواهند مخلصانه به ارزشهای والای اسلامی خدمت کنند. حجت‌الاسلام تقوی ادامه داد: برخی می‌گفتند که آقای تقوی پشت صحنه با چه کسی بسته‌اید؛ من گفتم این جلسات پشت و رو ندارد و روی صحنه و پشت صحنه ما با هیچکس نبسته‌ایم و اگر قرار باشد از این جلسات گزارشی دهیم، فقط و فقط به جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین و شخص آقای مصباح یزدی گزارش می‌دهیم. وی تاکید کرد: ما با هیچ کس نبسته‌ایم و مقلدان رهبری هستیم؛ ما می‌خواهیم اندیشه‌های رهبری، مواضع روشن رهبری و سخنان بلند و حکیمانه رهبری را به سهم خود و میزان توانایی‌مان تبلیغ و پشتیبانی کنیم. رئیس شورای همگرایی اصولگرایان یادآور شد: ما هر یک پنجشنبه در میان جلساتی برگزار کردیم و از 50 تا 60 نفر از اصولگرایان با سلایق مختلف در آن حضور دارند و ما دست همه را به گرمی می‌فشاریم؛ ما این جلسات را برای تقویت رفاه و همگرایی میان اصولگرایان برگزار می‌کنیم تا مجموع نیروهای اصولگرایی و این جامعه باید در صحنه حضور داشته و نشاط بدهند. ما فقط همگرایی را دنبال می‌کنیم و امیدواریم با کمک اساتید بزرگواری همچون آیت‌الله مصباح یزدی بتوانیم این حرکت را به نتیجه برسانیم. پس از حجت‌الاسلام تقوی، آیت‌الله مصباح یزدی رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) به سخنرانی پرداخت. آیت‌الله مصباح یزدی: تحولاتی در برخی رخ داد که برای خودشان هم باورکردنی نبود/ اصول‌گرا تا پای جان پای ولایت فقیه می‌ماند  آیت‌الله محمدتقی مصباح‌یزدی رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام‌خمینی(ره) در نشست همگرایی اصولگرایان که در مجتمع فرهنگی 13 آبان با حضور اکثر اصول‌گرایان برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد امام، یادگارش و شهدای انقلاب، گفت: خداوند متعال را سپاسگزارم که توفیق داد در جمع شما که برای هدف مقدس و برای جلب عنایت خداوند و قلب مقدس حضرت ولیعصر(عج) در این جمع حاضر شده‌اید، شرکت کنم. به امید اینکه بتوانم به عنوان فردی کوچک خدمتی به اهداف مقدس شما عزیزان داشته باشم. وی افزود: حرکت‌هایی که در طول تاریخ انسان و بشر صورت گرفته و عمدتا حرکت‌هایی که در سرنوشت انسان موثر بوده، خواه سرنوشت مطلوبی برای او رقم زده شده و یا سرنوشت نامطلوبی برای او ایجاد شده که به طور کلی به دو دسته تقسیم می‌شود. عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه کسانی که در اهداف‌شان و در روش‌هایشان مسائل معنوی و الهی را مدنظر نداشته‌اند جزو دسته اول هستند، گفت: این افراد یا به مسائل معنوی اعتقاد نداشتند و یا اگر هم به آن اعتقاد داشتند دغدغه آن را نداشتند. این همان حرکتی است که به عنوان حرکت‌های سکولار از آن یاد می‌شود. آیت‌الله مصباح یزدی خاطرنشان کرد: در مقابل این حرکت، حرکت‌هایی که مصداق بین آن انبیا(ص) بودند، قرار دارد. دیدگاه‌های انبیاء در برابر دیگران ممتاز بوده و همین مسئله باعث تفاوت حرکت آنها با افراد دیگر شده است. وی تصریح کرد: ویژگی‌ها و دیدگاه‌های هر دو دسته باعث شده اهداف و روش‌های این دو دسته و در نهایت رفتارهایشان با یکدیگر متفاوت شود که دلیل و چگونگی آن بحث‌های طولانی را می‌طلبد. رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام‌خمینی(ره) یادآور شد: سال‌های گذشته بحث‌هایی در این خصوص در نمازجمعه انجام می‌گرفت. خود بنده فراموش کردم که چه مباحثی را مطرح می‌کردم، اما مطلبی با عنوان انقلاب اسلامی جهشی در تاریخ تحولات سیاسی عنوان آن بود. آیت‌الله مصباح‌یزدی با بیان اینکه حرکت‌های اجتماعی سه بند مقدمه لازم دارند تا انجام شوند، گفت: اولین مقدمه آن بینش است. کسی که می‌خواهد حرکتی انجام دهد، نگرشی نسبت به خود، جامعه و عالم هستی دارد. هر کسی تعریفی از خود و شرایط محیط به شکل درست یا نادرست دارد و این بینش‌ها و نگاه‌های مختلف که می‌توان آن را جهان‌بینی هم گذاشت، باعث می‌شود حرکت‌هایی گاها آگاهانه و یا ناآگاهانه انجام شود و براساس همین شناخت‌های ناآگاهانه، نیمه‌آگاهانه و آگاهانه برایش فراهم می‌شود. وی با بیان اینکه کسانی که حرکت‌های‌شان براساس بینش مادی بوده، عالم را محصولی مادی می‌دانند، گفت: این افراد پیدایش عالم را تصادفی و اتفاقی که رخ داده، می‌دانند. اتفاقی که انفجارهایی را در پی داشت و ستارگان پدید آمدند و در نهایت زمین آماده پیدایش حیات شد و همه این اتفاقات پشت سر هم رخ داد و زمین محصول این اتفاقات است. رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام‌خمینی(ره) با اشاره به اینکه این بینش در مقابل بینش انبیاء که خدای حکیم براساس حکمت عالم را آفریده، قرار دارد، گفت: از نظر انبیاء خداوند براساس حکمت خود عالم را آفرید و تدبیر این عالم را لحظه به لحظه در اختیار دارد و در میان این عالم موجودی با هدف مشخص به نام انسان در این عالم هدفی را در پیش دارد. آیت‌الله مصباح‌یزدی با بیان اینکه این دسته عالم را هدف‌دار و براساس حکمت خدا می‌دانند، ادامه داد: از نظر این افراد، انسان دارای اختیار، حرکت‌های اجتماعی و بشری را صورت می‌دهند. همین حرکت‌های موثر تاریخ که عمدتا برگرفته از بینش‌ها و براساس ارزش‌هاست. وی ادامه داد: انسان پس از به دست آوردن بینش و شناخت، ارزش‌ها و ضدارزش‌هایی را برای خود تعریف می‌کند. این ارزش‌ها در حقیقت بایدها و نبایدهایی هستند که به آنها دل می‌بندد و همه می‌دانیم اینها چیزهایی است که شکل می‌گیرد که البته چگونگی ایجاد شدن این ارزش‌ها بحث‌های مهم فلسفی را می‌طلبد که از عهده بنده و این جلسه خارج است. عضو مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه هر کسی که با نگاه و نیتی که دارد یک سلسله ارزش‌هایی را برای خود تعریف می‌کند و به آن دل می‌بندد، افزود: برخی از ارزش‌ها هستند که وسعت آنها فراگیر است و اکثر افراد دنیا و ملیت‌های مختلف آن را به عنوان ارزش قبول دارند، اما برخی از ارزش‌ها نیز هستند که محدودترند و تنها برای برخی از اقوام و ملت‌ها ارزش محسوب می‌شوند. آیت‌الله مصباح‌یزدی خاطرنشان کرد: ملتی نیست که بگوید عدالت چیز بدی است و یا ظلم چیز خوبی است و هیچ انسان عاقلی عنوان ظلم و ضایع شدن حق دیگران را ارزش نمی‌داند. وی یادآور شد: پس چیزهایی که در رفتار اجتماعی انسان‌ها موثر هستند ابتدا بینش و سپس ارزش‌ها هستند و براساس پذیرش ارزش‌ها افراد روش‌هایی را برای رسیدن به اهداف خود در نظر می‌گیرند که در فرهنگ و نظام‌ها راه‌های رسیدن به این ارزش‌ها نیز می‌تواند متفاوت باشد و مصادیق مختلفی را در جوامع دارد که منشأ برخی از اختلافات است. رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام‌خمینی(ره) گفت: نقش اساسی را در این حرکت‌های اجتماعی، بینش‌ها دارند و تفاوت اصلی حرکت انبیاء با انسان‌های دیگر در این نقطه است. ماده‌گرایان و سکولارها که فقط دنبال لذت مادی هستند، عالم را همین عالم مادی می‌دانند و عبارتی مانند خداوند، فرشته و وحی را اگر مؤدبانه با آن برخورد کنند مفهومی ادبی و شاعرانه می‌‌دانند، اما در نگرش انبیاء حقیقت اصلی لذات دیگری است و این لذات مادی مقدمه‌‌ای برای رسیدن به لذت‌های ابدی جهان دیگر است.  آیت‌الله مصباح‌یزدی افزود: از نگاه انبیاء انسان این جنس مادی نیست، بلکه روح دارد و زمانی که این روح به انسان تعلق گرفت، خداوند به فرشتگان دستور داد که بر او سجده کنید. این بینش و این دیدگاه در مقابل دیدگاه‌ و بینشی است که همه چیز را خلاصه در این دنیا می‌داند و به دلیل همین بینش‌ها روش‌ها متفاوت است. وی گفت: از نظر انبیاء دنیای مادی و زندگی مادی بازیچه و سرگرمی است و همه آنها وسیله‌ای برای بالا رفتن روح است. اگر به مادیات با این دیدگاه نگاه کنیم این دنیا نیز برای ما مفهوم دیگری دارد و مقدمه‌ای برای دنیای دیگر می‌شود. این استاد برجسته حوزه علمیه قم با اشاره به سختی‌ها و مصیبت‌هایی که در دنیا وجود دارد، گفت: برخی از فیلسوفان بزرگ تصریح می‌کردند که انسان اگر سختی‌ها و خوشی‌های دنیا را با یکدیگر جمع کند چیزی جز سختی برای او نمی‌ماند و همین او را به این نتیجه می‌رساند که خودکشی کند، اما قرآن می‌فرماید این دنیا مقدمه‌ای است برای آخرت و وقتی با این نگاه به دنیا نگاه کنیم دنیا نیز برای ما ارزشمندتر می‌شود، مانند داروی تلخی که شادی تلخ به نظر بیاید، اما اگر این‌گونه تفسیر کنیم که وسیله‌ای برای رسیدن به سعادت و خوشبختی است، آن را با دیدگاه دیگری نگاه می‌کنیم. آیت‌الله مصباح‌یزدی با بیان اینکه ارزش‌ها به طبع بینش‌ها معنی می‌دهند، گفت: پس از اینکه ارزش‌ها تعیین شد، روش‌ها برای انسان ایجاد می‌شوند و بهترین روش همان چیزی است که خداوند به انبیای خود معرفی کرده و همان دین است که کامل‌ترین آن دین اسلام است. وی با اشاره به اینکه آدمی‌زادی که خدا او را خلق کرده، دارای استعداد و توانمندی است و حق انتخاب و اختیار دارد، گفت: اگر کسی به زور به مسجد ببرند، فایده ندارد، همچنان که اگر کسی را به زور مجبور به گناه کنند، مطلوب نیست، یعنی ترقی و انحطاط افراد در گرو اختیارشان است. خداوند در دنیا شرایطی را فراهم می‌سازد که انسان‌ها مدام در معرض انتخاب و امتحان جدیدی به سر می‌برند که این یکی از بزرگ‌ترین نمادهای قدرت الهی است که شرایطی را برای افراد خلق کرده که هر لحظه شرایط جدیدی را پیش‌رو می‌بینند و بسته به انتخاب و اختیارشان راهی را انتخاب می‌کنند. رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام‌خمینی(ره) با اشاره به اینکه انسان‌ها در پذیرش راه انبیاء نیز دارای انتخاب هستند و راه انتخاب همواره پیش‌روی آنها باز است، گفت: این‌طور نیست که کسی مجبور باشد راهی را در پیش بگیرد، حتی در میان معجزه پیامبران نیز هیچ معجزه‌ای نبوده که آنها را مجبور به انتخاب کند. براساس همین انتخاب‌ها روش‌های مختلفی را انتخاب می‌کند و شاید حرف پیامبران را قبول نکند. آیت‌الله مصباح یزدی با اشاره به اینکه برخی از اختلاف‌ها نیز از جهل نشأت می‌گیرد، یادآور شد: گمان نکنید جهل فقط مخصوص انسان‌های عادی است. عالمان بزرگ هم جهل دارند. جهل خیلی چیز عجیبی نیست و ما نیز کم و بیش ممکن است جهل داشته باشیم، زیرا جهل در مقابل علم است و همه ما کم و بیش جهلی داریم. اینکه علم و شناخت کم است، اما جهل‌مان زیاد می‌شود. وی تأکید کرد: برخی در زمینه جهل نتوانستند به خوبی به علم دست یابند و یا کوتاهی کردند و گاهی اختلافات نیز در زمینه درک و تشخیص است. آیت‌الله مصباح یزدی در بخش دوم سخنان خود با بیان اینکه برخی از اختلافات اینگونه نیست و قرآن در آیات متعدد می‌فرماید اختلاف در دین همیشه عامدا بوده است، گفت: برخی این کارها را آگاهانه انجام می‌دهند و می‌دانند که کار بیهوده‌ای است اما آن را انجام می‌دهند و برای اینکه تسلط و برتری‌افکنی داشته باشند و برای اینکه موقعیت و دین جدیدی دست و پا کنند، این کار را انجام می‌دهند. وی ادامه داد: اختلاف در دین به نص قرآن همیشه از روی برتری‌طلبی، تسلط و تجاوز به حقوق دیگران صورت گرفته است و باید دانست که همه اختلافات معذور نیست، بلکه اختلافاتی که عمدی نباشد و تحقیق در آن شده باشد و تحقیقات به نتیجه مطلوبی رسیده باشد و پذیرفتنی باشد و خداوند آن را بپذیرد، آن اختلاف معذور نیست و این جریانی است که در طول تاریخ همواره تکرار می‌شود. رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام‌خمینی(ره) با اشاره به اینکه از قبل از پیامبر(ص) اطلاعات کافی نداریم و اطلاعات موثق ما از خود قرآن است، گفت: ما در این زمینه‌ها از قرآن و روایات استفاده می‌کنیم و در مواردی پیامبر اکرم(ص) پیامی را از طریق خدا برای مردم آورد و به قدر کافی که حجت را تمام کند، آن را بیان کرد اما کسانی نپذیرفتند. آنقدر در کتاب‌های سایر فرق غیر از تشیع مواردی ذکر شده که پیامبر آن را برای مردم خواند ولی نزدیکان پیامبر آن را نپذیرفتند. "به طور مثال در زمان جاهلیت مرسوم بود که عمره و حج را با هم به جا آورند. در اسلام آیه‌ای نازل شد که وقتی عمره را تمام کردید، می‌توانید از احرام خارج شوید. در همین حال یکی از بزرگان پیش پیامبر(ص) آمد و گفت که ما چگونه می‌توانیم این کار را انجام دهیم؟ بنابراین ایمان آنها اینگونه بود و می‌گفتند که ما قبول داریم ولی عملا قبول نمی‌کردند." وی خطاب به حاضران گفت: انشاءلله که هیچ کدام از شما اهل گناه نباشید ولی وقتی گناه می‌کنیم آیا می‌گوییم پیامبر دروغ گفته است؟ می‌دانیم که گناه می‌کنیم گاهی شیطان گول‌مان می‌زند، منِ نوعی را عرض می‌کنم. رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام‌خمینی(ره) ادامه داد: در صدر اسلام کسانی پیدا شدند و گفتند که اگر کسی مرتکب گناه کبیره شود، کافر است. اساس فکر خوارج این بود که اگر کسی مرتکب گناه کبیره شود، از دین خارج است و برهمین اساس فتوای قتل علی(ع) را دادند و گفتند که حکمت، خلاف قرآن است و ما آن را در قرآن پیدا نکردیم. آیت‌الله مصباح ادامه داد: ما شیعیان به این معتقد نیستیم ولی به هر حال ارتکاب  گناه نشانه ضعف ایمان است. خطر مهم این است که وقتی این گناهان متراکم شد و ایمان ضعیف‌تر شد، ایمان از بین می‌رود، دفعه اول که انسان کافر نمی‌شود. وی افزود: قرآن از کسانی یاد می‌کند که می‌گویند اینها به مقامات عالی معنوی رسیده‌اند و ما چیزهایی به آنها دادیم که به انبیاء می‌دادیم؛ کسی که مستجاب‌دعوه بود و اوصافی داشت که مخصوص انبیاء بود، ولی علاقه‌ای به دنیا و مال و مقام و تیترها و عناوین نداشت، کارش را به جایی رساند که قرآن می‌فرماید، مثله کمثل الکلب، یعنی مثل سگ شد؛ بنابراین آدمیزاد همچین زمینه‌ای دارد یعنی اگر گناه متراکم شد، کم‌کم ایمان ضعیف می‌شود. رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام‌خمینی(ره) ادامه داد: در طول تاریخ اسلام و بعد از رحلت پیامبر(ص) این نوسانات در افراد زیاد دیده شده است؛ در زمان‌های قدیم که نبودیم ببینیم ولی در دوران انقلاب برخی افراد که هم سن و سال بنده هستند، در مجلس دیدند که در برخی افراد چه تحولاتی رخ داد؛ تحولاتی که به نظر من برای خودشان هم باورکردنی نبود. یعنی اگر یک روز به آنها می‌گفتند قرار است تو چنین شوی، می‌گفت ابدا و محال است و مگر می‌شود، اما شدند. آیت‌الله مصباح ادامه داد: در من و جنابعالی امکان این تحولات وجود دارد و ما استثنا نیستیم، باید نگران باشیم آیا لذات دنیا، ریاست دنیا، شهوات دنیا، پُست و مقام‌ها، پول‌ها، ذخیره‌های بانک‌های خارجی، پول سهام کارخانجات و مقادیر زیاد زمین‌هایی که احیا شده، مانع می‌شود از اینکه وظیفه خود را انجام دهیم یا خیر؛‌ این امتحان برای همه است و تعارف و استثنا ندارد. وی گفت: در زمان ما یعنی از زمان دوران مشروطیت تا به حال تحولات زیادی اتفاق افتاده که من شاهد آن بوده‌ام و برخی از اشخاص در برخی از جاها شخصا حضور جدی و فعال داشتند و تصور من این است که افرادی که در اینجا جمع شدند، می‌خواهند خودشان را از این انحراف ‌ها، سقوط‌ها و نوسانات زشت حفظ کنند و اگر می‌خواهند اینگونه باشد، باید اصول فکری، ارزشی و روشی را رعایت کنند و اگر بنا داریم این اصول را دقیقا رعایت کنیم، 99 درصد مصونیت ما تضمین است اما اگر از ابتدا زیر حرف‌مان بزنیم و بگوییم امروز دوستان ما اینجوری می‌پسندند و باید اینگونه رفتار کنیم، فردا طور  دیگری رفتار کنیم، معنایش این است که طبق ادبیات روز، جامعه ما دو گروه است؛ اصولگرا و غیر اصولگرا. رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام‌خمینی(ره) ادامه داد: اصولگرا یعنی کسانی که سه دسته اصول را قبول و باور می‌کند و اگر گفت ولایت فقیه را قبول داریم، آن را با جان و دل می‌گوید و تا پای جان برای آن می‌ایستد اما امروز برخی می‌گویند آقا ما حالا یک چیزی گفتیم و می‌گویند ما خودمان آقا را به اینجا رساندیم آیا مطیع او شویم؟ آیت‌الله مصباح تاکید کرد: پس ادعای ولایت فقیهی ما کجا رفت؟  حالا که شما کمک کردید فردی به حقش برسد، آیا شما سر او منت می‌گذارید؛ آنهایی که با پیامبر بیعت کردند، پیامبر را پیامبر کردند و آیا آنهایی که با علی بیعت کردند، آنها علی را علی کردند؟ آنها باید افتخار کنند که علی(ع) را شناختند و ما باید خدا را شاکر باشیم که کسی را به ما شناساند که کسی زیر آسمان و روی زمین شایسته‌تر از او برای این مقام سراغ نداریم. وی گفت: ما قدر این را نعمت خدا می‌دانیم که این شناخت را به ما داد و عهد می‌بندیم که تا پای جان اطاعت کنیم، چون شعاعی از ولایتی است که در روز غدیر داده شد. امام خمینی(ره) فرمودند ولایت فقیه ادامه ولایت رسول‌الله(ص) است. ولی می‌بینیم همه اینجور نیستند البته همه کافر و ضدانقلاب نیستند بلکه ایمانشان ضعف دارد همان ضعفی که بنده هم دارم و گناه می‌کنم و در مسائل اجتماعی هم گناهی را مرتکب می‌شوم. رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام‌خمینی(ره) گفت: کسی ممکن است بگوید من رئیس باشم، ولی ضررش به 70 میلیون مسلمان برسد، مهم نیست؛ هدف اینگونه اجتماعات این است که بینش آگاهانه نسبت به اصول بینشی و باور آگاهانه نسبت به ارزش‌های اسلامی و انقلابی و اعتقاد به روش‌های امام و جانشین امام براساس کتاب و سنت را تقویت کنیم و باور کنید که راه صحیح همین است و باید این بصیرت را پیدا کنیم. آیت‌الله مصباح یزدی در پایان تأکید کرد: راه همین است و دیگران هر جا کوتاه آمدند، همانجا اشتباه کردند و دنیا و آخرت خود را از دست دادند لذا اگر می‌خواهیم اینگونه نشویم، باید اصول را بشناسیم و به آن عمل کرده و در عمل پایبند به آن باشیم. براساس این گزارش، پس از پایان سخنرانی آیت‌الله مصباح یزدی، همایش به پایان رسید و با خارج شدن شخصیت‌ها از سالن، خبرنگاران سوالاتی از آنها پرسیدند. ** میرتاج‌الدینی: اشتراکی میان اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان برای ائتلاف در انتخابات مجلس وجود ندارد سیدمحمدرضا میرتاج‌الدینی معاون پارلمانی سازمان صداوسیما در حاشیه همایش سراسری وحدت اصولگرایان در واکنش به اظهارات محمدرضا عارف، مبنی بر اینکه اگر اصولگرایان از ما دعوت کنند، با آنها تعامل خواهیم کرد، گفت: معنای تعامل را باید خود آقای عارف روشن کند. اشتراکی میان دو طرف وجود ندارد که بخواهند در انتخابات ائتلاف کنند، اما اگر اصلاح‌طلبان به مجلس راه یابند نیروهای اصولگرا با آنها و سایر طیف‌ها تعامل خواهند داشت. وی درپاسخ به سوالی پیرامون برنامه‌ احمدی‌نژاد برای انتخابات مجلس دهم گفت: اطلاعی از برنامه‌های وی ندارم. ** حدادعادل: اصولگرایان برای نظر جامعتین و آیت‌الله مصباح یزدی احترام خاصی قائل هستند غلامعلی حدادعادل نماینده مردم تهران و رئیس فراکسیون اصولگریان مجلس شورای اسلامی در حاشیه همایش همگرایی اصولگرایان در جمع خبرنگاران با بیان اینکه برگزاری این همایش می‌تواند مقدمه خوبی برای رسیدن به وحدت برای اصولگرایان باشد، گفت: امیدوار هستیم راه و روش رسیدن به وحدت را با مشورت و همگرایی دریابیم.وی در پاسخ به این سوال که چگونه ممکن است شما برای انتخابات مجلس به وحدت برسید در حالی که در انتخابات ریاست جمهوری نتوانستید به این هدف خود دست یابید، گفت: به هر حال این 2 انتخابات متفاوت هستند. در انتخابات ریاست جمهوری یک نفر انتخاب می‌شود اما در انتخابات مجلس چون تعداد نامزدها بیشتر است، زمینه برای وحدت نیز بیشتر فراهم است. حدادعادل با اظهار امیدواری برای رسیدن به وحدت برای انتخابات مجلس گفت: امیدواریم همانگونه که در دوره‌های گذشته اصولگرایان به وحدت رسیدند برای انتخابات مجلس نیز به وحدت برسند. نماینده مردم تهران در پاسخ به سوالی درباره ارائه لیست واحد از سوی اصولگرایان برای انتخابات مجلس گفت: فعلا زود است در این باره صحبت کنیم البته این کمال مطلوب است ولی با توجه به فاصله زیادی که تا انتخابات داریم، صحبت از فهرست واحد کمی شتاب‌زده است و باید سازوکارهای رسیدن به وحدت را مدنظر قرار دهیم. وی در خصوص تحرکات اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس نیز گفت: از نظر ما کسانی که در فتنه 88 فعال بودند، خط قرمز هستند، اما همه کسانی که اصول انقلاب را قبول دارند و به قانون پایبندند، می‌توانند در این انتخابات شرکت و رقابت کنند. رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس گفت: حضور گروه‌ها و طیف‌های مختلف اصولگرا در همایش امروز نشان داد که ما باید به آینده خوشبین باشیم. وی در پاسخ به سوال خبرنگاری که می‌گفت چرا اصولگرایان به انتخابات زودهنگام دامن می‌زنند، گفت: این همایش، انتخاباتی نبود و اینکه برخی خبرنگاران سوالات انتخاباتی می‌کنند، دلیل بر انتخاباتی بودن این همایش نیست؛ امروز ما جشن غدیر برگزار کردیم و دور هم جمع شدیم تا از نقطه نظرات حضرت آیت‌الله مصباح بهره‌مند شویم. رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان اینکه اصولگرایان به نظر جامعتین و آیت الله مصباح یزدی احترام خاصی قائل هستند، تأکید کرد: ما برای وحدت در جبهه اصولگرایی مصمم هستیم و امیدواریم وحدت شکل بگیرد. ** آیت‌الله موحدی‌کرمانی: علاوه بر جامعتین، مؤسسه امام‌خمینی(ره) هم در تصمیمات اصول‌گرایان سهیم است  آیت‌الله موحدی‌کرمانی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم عصر امروز شنبه در حاشیه همایش همگرایی اصولگرایان در جمع خبرنگاران، گفت: علاوه بر جامعتین، مؤسسه امام‌خمینی(ره) هم در تصمیمات اصول‌گرایان سهیم هستند و جامعتین همراه با آیت‌الله مصباح‌یزدی خواهند بود. ** فدایی: روحانیت نقش اساسی در وحدت اصول‌گرایان دارد/ از هر سازوکاری برای وحدت حمایت می‌کنیم  حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی عصر امروز شنبه در حاشیه همایش همگرایی اصولگرایان با اشاره به لزوم وحدت اصولگرایان، گفت: ما از هر سازوکاری که برای وحدت اصول‌گرایان طراحی شود، حمایت می‌کنیم. وی در پاسخ به سوالی درباره محوریت آیت‌الله مصباح‌یزدی در وحدت اصولگرایی، گفت: روحانیت و نقش فراگیر آن در وحدت اصول‌گرایی نقش اساسی دارد. ** زاکانی: اصول‌گرایان باید از گذشته درس عبرت گرفته و وحدت کنند  علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی عصر امروز شنبه در حاشیه مراسم همگرایی اصولگرایان در جمع خبرنگاران، با بیان اینکه اساس وحدت باید مبتنی بر اصول باشد و بر پایه‌های استوار آن قرار گیرد، گفت: قطعا اگر به این شکل به وحدت برسیم ماحصل آن نیز نتیجه‌بخش خواهد بود و در مرحله بعد نیز اقبال مردم را فراهم می‌کند که محصول این اقبال شکل‌گیری یک مجلس رشد یافته نسبت به دوره‌های گذشته است.وی با تاکید بر اینکه باید به سمت همگرایی و وحدت برویم و از گذشته درس عبرت بگیریم، اظهار داشت: باید متوجه باشیم که هر کجا تفرقه داشته‌ایم دیگران از آن بهره برده‌اند. زاکانی در پاسخ به سوالی در خصوص سازوکار رسیدن به وحدت در بین اصول‌گرایان، اظهار داشت: سازوکار وحدت باید در مسیر مشخص باشد و جامعتین نیز در این زمینه یک نقش ویژه دارند. ** حجت‌الاسلام حسینیان: آینده اصول‌گرایان روشن است/ به وحدت می‌رسیم حجت‌الاسلام روح‌الله حسینیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی عصر امروز در حاشیه مراسم همگرایی اصولگرایان، ملزومات همگرایی و اتحاد اصولگرایان را مشخص شدن اصولی که قرار است جریان اصولگرایان را به وحدت برساند، دانست و گفت: اگر بین اصول‌گرایان اختلافی ایجاد نشود، تاکید می‌کنم که همه موظف به این هستند اصول اتحاد را رعایت کرده و بر آن پایبند باشند.وی با بیان اینکه نقش علما و روحانیت در وحدت رسیدن اصول گرایان مهم است، گفت: در این جریان شخص نباید محور قرار بگیرد و همان اصول مدنظر رهبری محور قرار گیرد  و اصولی که سازمان اصول‌گرایی را تشکیل می‌دهد باید مشخص و همه آنها رعایت شوند تا اصول‌گرایان در آن محور بتوانند به وحدت برسند.  حجت‌الاسلام حسینیان گفت: مسلما بهترین راه برای حل اختلافات احتمالی بین اصول‌گرایان گفت‌وگوست و قطعا با همین راه به نتیجه خواهیم رسید. وی جلسه امروز اصول‌گرایان را مفید ارزیابی کرد و گفت: قطعا آینده اصول‌گرایی روشن است و اصولگرایان به وحدت خواهند رسید. منبع/تسنیم
کد خبر: ۴۶۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۹