« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
یک محقق طب ایرانی ــ اسلامی
یک محقق طب ایرانی ــ اسلامی گفت: هر کسی که می‌خواهد قلب سالم و عمر طولانی داشته باشد، روغن حیوانی مصرف کند؛ در آینده با وجود روغنهای صنعتی موجود در بازار، افراد بالای ۶۰ سال را در بین خودمان نخواهیم داشت.
کد خبر: ۱۶۲۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۴

موسیقی
آلبوم «آدم آدم است»، کاری از «سهیل مخبری»، در تاریخ جمعه، ۲۴ دی ماه سال جاری، از ساعت ۱۶ الی ۱۹ در «بنیاد لاجوردی» برگزار خواهد شد.
کد خبر: ۱۶۲۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۳

یاداشت-موریس شهاب
در کشورهای فنیقی هم معبد‌ اشمون‌ در شهر صیدون گواه همکاری شاه‌ شاهان و پادشاهان فنیقی به شمار می رود: معبد نامبرده در آغاز قرن کنونی‌ به وسیله هیئت ویگان ( wiegand )به طور سطحی خاک برداری شد و در سال های‌ اخیر خاک برداری کاملی‌ در‌ آن انجام گرفت .
کد خبر: ۱۵۴۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۰۷

انتخابات آمریکا
الان ترامپ میره توی کاخ سفید در گاوصندوق رو باز می کنه که برجام رو برداره پاره کنه، یهو می بینه به اذت خدا برجام رو موریانه خورده
کد خبر: ۱۵۱۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۱۹

در جریان سفر روحانی به نیویورک صورت گرفت؛
دیدار حسن روحانی با نخست وزیر انگلیس در حاشیه هفتادویکمین نشست سالانه مجمع عمومی ملل متحد در حالی برگزار شد که "ترزا می" با پوششی نامناسب در مقابل حسن روحانی رئیس جمهوری کشورمان حاضر شد.
کد خبر: ۱۴۳۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۳۱

جرقه ناکامی در این اجلاس و بیانیه آن،  از اجلاس سطح کارشناسان در عربستان زده شد، اجلاسی که به دلیل عدم صدور ویزا برای کارشناسان وزارت امور خارجه(!)، بدون حضور دیپلمات‌های ما برگزار شد و  پیش‌نویس بیانیه‌ای اماده شد که 4 بند ضدایرانی و یک بند ضد حزب الله لبنان در آن گنجانده شد.
کد خبر: ۹۳۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۲۸

شهید زرین ،در اطراف گچساران در سال 1320 به دنیا آمدند. پدرشان و پدربزرگشان از بزرگان منطقه بودند. خوانین منطقه با این ها دشمن بودند و پدر بزرگشان را در سنین کودکی ایشان میکشند و بدر ومادرش را هم در کودکی از دست میدهد
کد خبر: ۹۰۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۴

اصلا چرا باید به محیط‌بان اسلحه بدهیم و اگر سلاح دادیم و از او خواستیم که از محدوده استحفاظی‌اش حراست کند و بعد او حین انجام وظیفه قانونی‌اش در جریان درگیری مجبور به استفاده از سلاح شد، حالا چرا باید او را بکشیم؟ من واقعا نمی‌فهمم
کد خبر: ۹۰۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۰

آوای رودکوف-شهردار لنده  گفت: با افتتاح پارک امید در ایام الله دهه مبارک فجر سرانه فضای سبز شهر لنده  دو برابر خواهد شد
کد خبر: ۸۶۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۵

مسولان استانی می توانند به‌واسطه ترغیب بخش خصوص زمینه‌های سرمایه‌گذاری و بسترهای سرمایه‌گذاری صنعت سینما را در استان‌ فراهم نمایند
کد خبر: ۷۱۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۱

در اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید. یک پزشک - در دوران پیش از ظهور خدماتی مانند پیام کوتاه، ایمیل و شبکه‌های اجتماعی، بهترین راه برای مکاتبه‌ی افرادی که دور از هم زندگی می‌کردند، نوشتن بود. بیشتر این نامه‌ها، محتوای کاملاً خصوصی داشت و بنابراین تعجب‌آور نخواهد بود اگر با سرک کشیدن در محتوای آن، به رازهای نویسندگان و یا میان گیرنده و نویسنده پی ببریم. برخی از نامه‌ها هم از جنبه‌های تاریخی، بسیار مهم و تعیین‌کننده بودند و به نوعی بعضاً نامه‌های سرگشاده‌ای بودند که میان رهبران سیاسی و اجتماعی جنبش‌ها رد و بدل می‌شد و نقشی حساس در ادامه‌ی روند مناسبات سیاسی و مبارزات ملت‌ها داشت. این نامه‌ها از لحاظ سیاسی و تاریخی، اهمیتی به‌سزا دارند، اما نوشته‌ی امروز درباره‌ی نامه‌های بسیار مهمی است که امروزه کمتر از آن‌ها سخنی به میان می اید. چه، اگر برخی از این نامه‌ها مورد توجه گیرنده‌اش قرار می‌گرفت، بسیاری از فجایع و تلخ‌کامی‌ها به بار نمی‌آمد. در این نوشته، به مرور این نامه‌های مهم ولی فراموش‌شده می‌پردازیم. 1- نامه‌ی فیدل کاسترو به فرانکلین روزولتفیدل کاسترو، دوران زمام‌داری ۱۰ رئیس‌جمهور امریکا را درک کرده. آن هم رئیس‌جمهورهایی که اغلب‌شان، آرزوی خلع او از قدرت را داشتند و برخی تلاش عملی هم برای رسیدن به این مقصود، انجام دادند. به هر حال، اولین تماس کاسترو با آمریکا، حاوی پیامی دوستانه بود.در سال ۱۹۴۰، دانش‌آموزی ۱۲ ساله از مدرسه‌ی Colegio de Dolores واقع در سانتیاگوی کوبا، به رویس‌جمهور وقت، فرانکلین روزولت، نامه‌ای نوشت. او نامه‌ی خود را چنین آغاز کرده‌بود: «دوست خوبم، روزولت!» او احوال‌پرسی گرمی با روزولت کرده بود و برای‌ش نوشته‌بود که وقتی در رادیو شنیده که روزولت مجدداً در انتخابات ریاست‌جمهوری برنده شده، چقدر خوشحال شده‌است. کودک از روزولت خواسته بود که برای‌ش یک اسکناس ده دلاری بفرستد، زیرا تا آن زمان، یکی از این اسکناس‌ها را از نزدیک ندیده‌بود! این پسرک، کسی نیست جز فیدل کاسترو!کاسترو در نامه‌اش نوشته‌بود که با آن‌که زبان انگلیسی‌اش ضعیف است، اما خیلی باهوش است و خیلی صادقانه نوشته‌بود: «با این‌که یک پسربچه هستم، خیلی فکر می‌کنم.» این نامه در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ به مقصد رسید، اما هرگز به دست روزولت نرسید. بعدها وقتی روزولت فوت کرد، حتی فرصت نکرد که بداند فیدل کاسترو کیست! 2- نامه‌ی ملکه الیزابت دوم به رئیس‌جمهور آیزنهاوردر سال ۱۹۵۷، دوایت آیزنهاور نخستین رئیس‌جمهور امریکا بود که از ملکه‌ی انگلستان دعوت به عمل آورد. ملکه که از مدت اقامت خود و مهمان‌نوازی رئیس‌جمهور و همسرش بسیار لذت برده‌بود،  دو سال بعد برای جبران آن‌ها را به بالمورال در اسکاتلند دعوت کرد. بعد از سفر آن‌ها به اسکاتلند، به نظر می‌رسید هنوز خاطره‌ی خوب طعم فوق‌العاده‌ی شیرینی‌هایی که ملکه از آن‌ها برای پذیرایی استفاده کرده، از خاطر آیزنهاور نرفته‌باشد. پنج ماه بعد از این ملاقات دوباره، ملکه نامه‌ای به آیزنهاور نوشت و به آن دستور پخت شخصی خود برای تهیه‌ی این شیرینی‌ها را اضافه نمود.این نامه که در ۲۴ ژانویه‌ی ۱۹۶۰ به مقصد امریکا فرستاده‌شد، از ماجرای عکسی از رئیس‌جمهور در روزنامه در حال درست کردن کباب بلدرچین، الهام گرفته بود. این نامه، سرشار از راه‌های مفیدی برای درست کردن صبحانه به اندازه‌ی ۱۶ نفر بود. ملکه حتی به فکرش رسید که توصیه کند اگر تعداد افراد حاضر برای صبحانه کمتر از ۱۶ نفر باشد، مقدار آرد و شیر باید کاسته شود! این نامه، چنین پایان یافته‌بود که چقدر ملکه و خانواده‌اش از دیدار با رئیس‌جمهور لذت برده‌اند. 3- نامه‌ی استعفای هیتلردر اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید.در این نامه، خطاها و اشتباهات زیادی دیده می‌شود که عمده‌ی آن درباره‌ی درخواست هیتلر خروج از شغلش تا زمان «پایان انتخابات برای برگزیده شدن رئیس‌ رایش بعدی» است. این نامه تازه چند سال است که پیدا شده و انتظار می‌رفت که در یک حراج، با قیمتی بیش از ۵۰۰۰ یورو به فروش برسد. 4- نامه‌ی آلبرت انیشتین به فرانکلین روزولتنامه‌ای که در سال ۱۹۳۹ توسط انیشتین برای روزولت نوشته‌شد، یکی از مهم‌ترین نامه‌های تاریخ معاصر تلقی می‌گردد. در این نامه، انیشتین به رئیس‌جمهور اخطار می‌دهد که ممکن است آلمانی‌ها به سلاحی بسیار ویران‌گر دست یابند. بعدها خودِ انیشتین می‌گفت که نوشتن این نامه، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات زندگی‌اش بود. برخی از مورخان باور دارند که این نامه را «لئو زیلارد» نوشته و انیشتین تنها امضا کرده‌است،درباره‌ی سه نامه‌ی دیگری که انیشتین برای روزولت نوشته، اطلاعات اندکی در دست است. با این حال تصور می‌شود که دو نامه‌ی اول حاوی پیام‌های مشاوره و نصیحت‌هایی برای رئیس‌جمهور است و در آن پیشنهادهایی به او می‌دهد، در آخرین نامه اما (که پیش از مرگ روزولت به دست‌ش نرسید)، انیشتین از روزولت می‌خواست که لطفی در حق او کند. این نامه هم احتمالاً توسط زیلارد نوشته شده و برای نخستین بار، این زیلارد است که از مفهوم سلاح اتمی در این نامه‌ی آخر سخن رانده‌است. در این نامه از رئیس‌جمهور و کابینه‌اش درخواست شده‌بود که اجازه‌ی ملاقاتی خصوصی به زیلارد و دوستان دانشمندش داده شود تا درباره‌ی این موضوع با هم گفت‌وگو نمایند.5 - نامه‌ی ماهاتما گاندی به آدولف هیتلردر بین سال‌های ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰، گاندی دو نامه به هیتلر نوشت. آن‌که بیشتر درباره‌اش شنیده شده، نامه‌ای است که با عنوان «دوست عزیز»، شروع شده‌است و در جولای سال ۱۹۳۹ نوشته شده. گاندی به هیتلر نوشته بود که تنها خودِ هیتلر است که می تواند جلوی جنگ جهانی دوم را بگیرد. از هیتلر خواسته‌بود که مسیر خودش را در یافتن راه‌حلی بدون خشونت دنبال نماید و به او گفته بود که چقدر در این مسیر، دستاوردهای ارزشمندی داشته‌است. این سیاستمدار و فیلسوف برجسته‌ی هندی، در انتهای نامه‌اش از اینکه نوشته‌ی او باعث هر گونه رنجش در هیتلر شده‌باشد، فروتنانه عذر خواسته بود.نامه‌ی دوم اما، در تاریخ کمتر مورد بحث قرار گرفته. در این نامه لحن گاندی تغییر کرده و مستقیماً شروع نامه‌ی پیشین را یادآوری می‌کند و می‌گوید این‌که پیش‌تر او هیتلر را یک «دوست» خطاب کرده، صرفاً رعایت تشریفات بوده‌است!این نامه پس از آن نوشته‌شد که در دسامبر سال ۱۹۴۰، جنگ جهانی دوم آغاز گردید. در این نامه، گاندی نازیسم هیتلر را با امپریالیسم بریتانیا مقایسه نموده که هند در تلاش بود با آن به مقابله بپردازد. او به هیتلر هشدار داد که قدرت دیگری هم در جهان هست که با شیوه‌های پیشرفته‌تر از او و با سلاح‌های خودش، آلمان را شکست خواهد داد. او این نامه را با تکرار اخطاری مشابه به موسولینی پایان داده‌است. 6- درخواست کارِ لئوناردو داوینچیمدت‌ها پیش از آن‌که لئوناردو داوینچی برای نقاشی‌های‌ش معروف شود، او یک ایتالیایی‌ از خانواده‌ی متوسط بود که مهارت‌هایی هم داشت، و خب، دقیق‌ش این که خیلی از مهارت‌ها را داشت! در سال ۱۴۸۲ و در سن سی سالگی، داوینچی که در آن زمان تقریباً ناشناخته بود، به دنبال شغلی می‌گشت. او مستقیماً نامه‌ای برای دوک میلان نوشت تا یک موقعیت شغلی در اختیارش گذاشته شود. داوینچی مهارت‌های‌ش را در نامه‌ای مفصل ذکر کرد و چنین اغاز کرد که او می‌تواند برای کشتی‌ها اسلحه بسازد و همچنین توانایی ساخت واگن‌های زره‌پوش و منجنیق را هم دارد. او همچنین نوشت که می‌تواند برای دوک چندین روش حمله و دفاع، طرح‌ریزی نماید. برای این‌که دوک با خودش فکر نکند که این مرد جوان فقط در فکر جنگ است، او گفت که توانایی طراحی پل، ساخت ساختمان و ساخت مجسمه از خاک رس، برنز و سنگ مرمر را نیز دارد. او که بسیار به نبوغ و توانایی‌های‌ش مطمئن بود، خاطرنشان کرد که اگر جناب دوک پی ببرد که او تنها یکی از این مهارت‌ها را نداشته باشد، مختار است که وی را پای میز محاکمه بکشاند. 7- نامه‌ی مالکوم ایکس به مارتین لوترکینگبا آن‌که مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس بخاطر هدفی مشترک می جنگیدند، در روش‌های آن‌ها شباهت‌های اندکی وجود داشت. در حالی که لوترکینگ به‌شدت به مبارزه‌ی بدون خشونت معتقد بود، مالکوم ایکس به مسیر شبه‌نظامی روی آورد. تضاد و رقابت آن‌ها آن‌جا بیش‌تر نمود یافت که ایکس نامه‌ای به کینگ نوشت و او را «دکتر کشیش‌مسلک ترسو مثل یک جوجه» خطاب کرد! ایکس دو نامه برای لوترکینگ فرستاد، یکی در سال ۱۹۶۳ و دیگری در سال ۱۹۶۴٫در اولین نامه، او از کینگ خواست که در یکی از تجمعات فضای باز شرکت کند و از آن‌ها حمایت نماید. او در نامه‌اش نوشته بود که اگر رئیس‌جمهور جان اف. کندی، که یک کاپیتالیست است، و رهبر شوروی خرشچوف، که یک کمونیست است، هدفی مشترک با هم بیابند، او و کینگ هم می‌توانند هدفی مشترک داشته‌باشند! او در نهایت به کینگ پیشنهاد داد که اگر شخصاً برای‌ش حضور در این تجمع مقدر نیست، یک نماینده بفرستد.نامه‌ی بعدی، در ۳۰ جون ۱۹۶۴ نوشته شد که حاوی یک پیشنهاد خشن از سوی مالکوم ایکس بود. در نامه او از وضعیت اسفبار مردم در سنت آگوستین گفت. او همچنین تهدید کرد که اگر دولت به‌رودی دخالت نکند، او مجبور است برخی از برادران را به سراغ کوکلوس‌کلان‌ها بفرستد تا «طعم داروی خود را به آن ها بچشانند.» 8- "De Profundis” از اسکار وایلدتیرگی روابط مابین مارکیزِ کویینزبری و پسرش، لرد آلفرد داگلاس، بیشتر به این دلیل ریشه‌یابی شده که داگلاس با اسکار وایلد رابطه‌ای دوستانه داشت. کمی بعد، وایلد دو سال را به دلیل بی‌نزاکتی فراوان در زندان گذراند. او در زمان زندان، نامه ای به داگلاس با عنوان De Profundis (به معنای «از اعماق») نوشت که بعدها به‌عنوان یک مقاله به چاپ رسید. این نامه، بازتابی است از خیانت داگلاس و پشیمانی عمیق وایلد.وایلد نامه را چنین می‌اغازد که او احساس می‌کند توسط داگلاس رها شده، همان داگلاس که شعرها و نامه‌های خصوصی‌ای را که برای‌ش فرستاده، منتشر نموده‌است. او داگلاس را متهم نمود که با سوء استفاده از ضعف شاعر، او را در دام خود کشانده است. او خود را شماتت کرده که چرا نتوانست هرگز به داگلاس «نه» بگوید. او در نهایت داگلاس را نصیحت می‌کند که: «بیشتر مردم بخاطر عشق و تحسین زندگی می‌کنند. اما در حقیقت با مورد عشق واقع شدن و تحت تحسین قرار گرفتن است که بایستی زندگی کنیم.»9- نامه‌ی بنجامین فرانکلین به ویلیام استراهانپیش از آن که جنگ های امریکا برای استقلال آغاز گردد، یکی از پدران مؤسس این کشور، بنجامین فرانکلین، دوستیِ نزدیکی با ویلیام استراهان داشت. استراهان یکی از ناشران برجسته و از اعضای پارلمان بریتانیا شناخته می‌شد. حتی پس از آن‌که جنگ انقلاب آمریکا آغاز شود، آن دو دوست باقی ماندند. این دوستی تنها تا زمانی دوام یافت که فرانکلین پی برد که استراهان رأی بر این داده که آمریکایی‌ها به‌عنوان شورشی شناخته شوند. در پاسخ، فرانکلین نامه‌ای برای استراهان نوشت.شروع این نامه از آن‌ رو جالب است که فرانکلین دوست قدیمی‌اش را به سردی «آقای استراهان» مورد خطاب قرار داده‌است. او استراهان و هم‌مسلکان پارلمانی‌اش را مورد عتاب قرار داده‌بود که هرج و مرج وقت در آمریکا، به دلیل آرا و اعمال آن‌ها شکل گرفته‌است. او بریتانیایی‌ها را قاتل خطاب کرد و حتی به دوست قدیمی گفت تا دست‌های خود را بنگرد و ردْ خون اقوام را روی آن ببیند! نامه‌ی کوتاه فرانکلین، با تصریح او که دوستی آن‌ها دیگر پایان یافته و این‌که آن دو از این لحظه به بعد، هم‌چون دو دشمن رو در روی هم ایستاده‌اند، تمام می‌شود. 10- نامه‌ی گریس بِدِل به آبراهام لینکلنتا به‌حال چیزی از ماجرای ریش خاص آقای لینکلن شنیده‌بودید؟ او ریش‌ش را به خاطر نامه‌ی دختری جوان به‌نام گریس بدل به این سبک نگاه داشته‌بود. گریس در آن زمان، دخترکی یازده ساله بود. نامه‌ی دوشیزه بدل که در ۱۵ آگوست سال ۱۸۶۰ نوشته شده‌بود، به لینکلن می‌گفت از آن‌جایی که او صورت لاغری دارد، بهتر است ریش بگذارد تا خوش‌قیافه‌تر به نظر بیاید. او گفت که زن‌ها عاشق ریش هستند و اگر او ریش بگذارد، شوهران‌شان را مجبور خواهند کرد تا به او رأی دهند! بدل پیشنهاد کرده‌بود که از آن‌جایی که ممکن است آقای لینکلن گرفتار باشد، یکی از دختران‌ش از طرف او جواب‌ش را بدهد.چهار روز بعد، لینکلن شخصاً جواب نامه‌ی او را نوشت. او از نامه‌ی گریس تشکر کرد و نوشت که دختری ندارد و سه پسر دارد. او نوشت که شاید ریش گذاشتن، یک تظاهر بی‌معنا به نظر بیاید. بدل بعدها با لینکلن در مقام رئیس‌جمهور و در حالی که ریش گذاشته‌بود، در سفرش به وستفیلد در سال ۱۸۶۱ ملاقات نمود.
کد خبر: ۷۰۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷

در این کاریکاتور که بلافاصله بعد از چاپ روزنامه در شبکه‌های اجتماعی پخش شد و مورد اعتراض قرار گرفت، شهدای غواص به تصویر کشیده شده به‌صورت برهنه رو به آسمان در حال پرواز هستند؛ دستان بسته این شهدای غواص برهنه (با پوزش از مخاطبان) روی عورتشان قرار دارد و بال‌های آنها یادآور پر پرنده "کرکس" است! سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com)؛ «فردا»نوشت: همزمان با حضور بی‌نظیر مردم در مراسم تشییع پیکر 270 شهید دوران دفاع مقدس، روزنامه اصلاح‌طلب آرمان روز چهارشنبه 27 خرداد، کاریکاتوری از این شهدا منتشر کرده که با واکنش‌ جمعی از نمایندگان مجلس، فعالان سیاسی، خانواده‌های شهدا و فعالان هنری مواجه شده است. در این کاریکاتور که بلافاصله بعد از چاپ روزنامه در شبکه‌های اجتماعی پخش شد و مورد اعتراض قرار گرفت، شهدای غواص به تصویر کشیده شده به‌صورت برهنه رو به آسمان در حال پرواز هستند؛ دستان بسته این شهدای غواص برهنه (با پوزش از مخاطبان) روی عورتشان قرار دارد و بال‌های آنها یادآور پر پرنده "کرکس" است! یکی از جدی‌ترین اعتراض‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی به این کاریکاتور، اختصاص پر کرکس به‌عنوان بال پرواز برای این غواصان است. برخی کاربران این اقدام را کنایه به روایت‌های متواتر درباره آسمانی بودن شهدا دانستند. همچنین برخی دیگر از کاربران از انتشار تصویر برهنه و توهین آمیز از شهید ابراز نگرانی کردند. وحید یامین‌پور از فعالان فرهنگی در همین باره نوشت: غرب جدید در قرن 15 و با تجلی خصلت های اومانیستی در هنر ظهور کرده است. داوینچی، رافائل، میکل آنژ و... پیشقراولان این نهضت‌اند. سوژه‌های هنری هرچند دینی است ولی عمیقاً انسان گرایانه و نفسانی است، آن‌چنان که ارباب کلیسا مجبور می‌شدند روزهای یکشنبه پرده‌هایی بر تابلوها و مجسمه ‌های قدیس‌ها بیندازند تا برای نیایشگران شهوت انگیز نباشد... . هنر نفسانی مدرن با برهنگی متولد شده و نخستین کارش تقدس زدایی از قدیس‌ها و اولیای دین بوده است. به‌خلاف هنر دینی که عموماً شمایل نگاری را ممنوع می‌داند و یا حداکثر تمثال قدیس‌ها را با پرهیز از اندام نمایی، با پوشیدگی و حتی دوری از پرسپکتیو محاکات می‌کند و این تفاوت هنر "تنزیهی" است با هنر "تشبیهی".طرح اخیر یک روزنامه در تقدس زدایی از شهدا ادامه همین ادراک نفسانی از هنر است. "تن‌نمایی" سنخیتی با ادراک ملکوتی در هنر دینی ندارد. تنها تفاوت طرح فوق الذکر با نمونه‌های کلاسیک هنر رنسانس در این است که شهدا دستان بسته خود را بر عورت‌های خود گذاشته‌اند تا پیدا نباشد. محمد طحان کاریکاتوریست روزنامه آرمان همان کاریکاتوریستی است که چندی پیش کاریکاتوری موهن درباره حماس کشیده بود که با تذکر هیئت نظارت بر مطبوعات نیز همراه شد. کاریکاتور موهن پیشین روزنامه آرمان که توسط همین فرد (محمد طحان) کشیده شده بود، محتوا و مضمونی علیه جبهه مقاومت فلسطینی را القا می‌کند. در کاریکاتور مذکور در یک سوی میز پینگ‌پنگ فردی با پیراهن رژیم صهیونیستی (پیراهنی مرکب از رنگهای سفید و آبی، پرچم رژیم اشغالگر قدس) و در سوی دیگر فردی با پیراهن قرمز و سرآستین‌های سفید به چشم می‌خوردند که بمبی را با راکت‌های تنیس به‌سمت یکدیگر پرتاب می‌کنند. در این میان نیز نمادی از مردم فلسطین (خانواده‌ای که مادر خانواده روسری‌ای از چفیه فلسطینی به سر داشته و کودکان خود را در آغوش کشیده) به‌جای تور میز پینگ‌پنگ قرار دارد و در نهایت بمب‌های شلیک شده از سوی دو طرف نبرد در سرزمین‌های اشغالی روی سر مردم مظلوم فلسطین فرود آمده آنها را هدف قرار می‌دهد! آنچه در این کاریکاتور که با عنوان "بازی ناجوانمردانه" به چاپ رسیده بود، به‌نحوی عجیب و بدون در نظر گرفتن واقعیت امر در سرزمین‌های اشغالگر قدس به خواننده القا می‌شد، آن بود که در حقیقت مردم مظلوم فلسطین هیچ‌یک از طرفین دعوا نیستند، بلکه تنها بی‌طرفانی به شمار می‌روند که در شلیک بمب‌ها میان دو طرف دعوا، قربانی می‌شوند. هرچند در نگاه اول و با تفسیر کاریکاتور می‌‌شد طرف مقابل فردی با پیراهن رژیم غاصب صهیونیستی را نمادی از مقاومت فلسطین و به‌خصوص "حماس" توصیف کرد، با این حال از سوی دیگر حتی از نگاهی دیگر می‌توان طرف مقابل فرد صهیونیستی را "ایران" نیز برداشت کرد، چه‌آنکه پیراهنی که فرد مقابل دشمن صهیونیستی در این کاریکاتور به تن دارد، می‌توانست پیراهن تیم ملی جمهوری اسلامی ایران را هم به ذهن متبادر کند. بر همین اساس، چند تن از نمایندگان مجلس از جمله حجت‌الاسلام پژمان‌فر عضو کمیسیون فرهنگی از ورود مجلس به ماجرای توهین روزنامه آرمان امروز به شهدا خبر داده گفتند: هتاکی به شهدا خط قرمز ملت ایران است و مردم به هیچ باند و گروه سیاسی اجازه هتاکی به شهدا را نمی‌دهد. ابراهیم آقامحمدی نماینده مردم لرستان نیز در گفت‌وگو با تسنیم از هیئت نظارت بر مطبوعات خواست توهین روزنامه آرمان به شهدا را فوراً بررسی و برابر قانون با این هتاکی برخورد کند. زارعی نماینده مردم بویر احمد و دنا با انتقاد از اقدام بی شرمانه و سخیف روزنامه اصلاح طلب آرمان وتوهین آن به شهدای غواص گفت:نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مردم ولایت مدار ایران بشدت این اقدام بی شرمانه را محکوم می کنند و خواهان برخورد جدی با مصوبان این اقدام بی شرمانانه هستند. محمد علی اسفنانی عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی در واکنش به انتشار کاریکاتور موهن در روزنامه اصلاح طلب آرمان خطاب به شهدای غواص اظهار داشت: من هنوز این تصویر را ندیده ام اما به طور کلی باید بگویم این حضور مردم در تشییع جنازه شهدا پیام روشن و آشکاری داشت؛ شهدا برای عزت دین و مملکت حاضر شدند جانشان را بدهند و مشتاقانه در این مسیر گام برداشتند تا اسلام و مملکت عزتمند بماند. لاله افتخاری عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در واکنش به انتشار کاریکاتور موهن در رابطه با شهدای غواص از سوی روزنامه اصلاح طلب آرمان، اظهار داشت: آنهایی که دست به چنین اقداماتی می زنند باید بدانند که ما وامدار شهدا هستیم و باید قدرشناس آنها باشیم. اگر قدرناشناسی کنیم از شهدا چیزی کم نمی شود و اولین کسی که ضرر خواهد کرد، همین افرادی هستند که دست به توهین می زنند. سیدمهدی هاشمی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در واکنش به طرح روزنامه آرمان برای شهدای غواص، با بیان اینکه این اقدام کنایه‌ای به شهدای غواص ما در این ایام است، گفت که باید با این موضوع به طور جدی برخورد کرد. بهرام بیرانوند نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی با اشاره به طرح توهین‌آمیز روزنامه آرمان در مورد شهدای غواص گفت: برخی از افراد پس از آنکه امکان مصادره حرکت مردم در تشییع پیکر شهدای غواص به آنها داده نشد در پی لکه‌دار کردن حضور میلیونی مردم در این رویداد هستند.
کد خبر: ۶۶۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۹

طناب داری که برای اعدام صدام حسین، رئیس‌جمهوری سابق عراق استفاده شد، توجه خریداران زیادی را جلب کرده است که خواهان مالکیت آن هستند. به گزارش بی بی سی به نقل از وب‌سایت "العربی الجدید" مستقر در لندن، خریدارانی از ایران، اسرائیل و کویت در حال رقابت برای دست یافتن به این یادگاری وحشتناک هستند. در حال حاضر،‌ موفق الربیعی، مشاور سابق امنیت ملی عراق این طناب دار را در اختیار دارد.عکسی از او با این طناب دار در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. در این عکس، این طناب دار، دور گردن مجسمه ‌ برنزی صدام حسین بود. یک سیاستمدار بلندپایه عراقی به این وب‌سایت گفته است که این عکس باعث جلب توجه زیادی به این طناب دار شد. این سیاستمدار عراقی گفته است که در میان داوطلبان خرید این طناب، دو بازرگان کویتی، یک تشکل ایران و یک خانواده ثروتمند اسرائیلی دیده می‌شوند. تاکنون یک پیشنهاد هفت میلیون دلاری برای خرید این طناب دار داده شده است. موفق الربیعی در مورد این گزارش اظهار نظری نکرده است. فعالان حقوق بشر حراج این طناب دار را مورد انتقاد قرار داده‌اند. احمد سعید، یک فعال سیاسی به این وب‌سایت گفته است که اگر طناب دار به فروش برسد، پول آن باید به عنوان بیت‌المال باید به خزانه‌ دولت عراق واریز شود. در آوریل سال ۲۰۱۳، موفق الربیعی به روزنامه ایندیپندنت لندن گفت که او مجسمه و طناب دار را تا زمانی که موزه‌ای برای نگهداری آثار حکومت سابق ساخته شود نگه خواهد داشت. او گفت "کارمندانم تکه‌ای از طناب دار را بعد از آن که جسد صدام پایین آورده شد، برایم آوردند." آقای الربیعی افزود "فکر کردم که این طناب برای انداختن به دور گردن مجسمه صدام مناسب است." صدام حسین در سال ۲۰۰۶ در بغداد اعدام شد و در روستای محل تولدش در تکریت دفن شده است.
کد خبر: ۵۶۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۷

اغاز بازسازی و نصب پنج مجسمه در سطح میادین سطح شهر لنده به همت شهرداری این شهر
کد خبر: ۵۵۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱

حوزه هنری کودک و نوجوان، طراحی‌های برگزیده شخصیت(کاراکتر) دختر جوان ایرانی را خریداری می‌کند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:  لیلا نیرومند، دبیر فراخوان، با اعلام این خبر افزود: از کلیه طراحان کاراکتر، تصویرگران، مجسمه ‌سازان و ... که در زمینه طراحی شخصیت دختران ایرانی طبع‌آزمایی کرده‌اند، دعوت می‌شود با شرکت در این فراخوان، آثار خویش را به دبیرخانه طرح ارسال کنند. وی گفت: ویژگی شخصیت مورد نظر، یک دختر بالغ ایرانی در محدوده سنی 16 تا 22 سال با فیزیک و ظاهری ایرانی است که قابلیت استفاده در پویانمایی‌های سه بعدی و ساخت عروسک را داشته باشد. همچنین برای اطمینان طراحان محترم از حفظ مالکیت معنوی آنان، امکان صدور گواهی کتبی دبیرخانه مبنی بر دریافت و ثبت هر شخصیت پیش‌بینی شده است. نیرومند اضافه کرد: هر کاراکتر باید در زمینه‌ای ساده و در قالب یک فایل (ترجیحاً با فرمت Jpeg) و با حجم کمتر از یک مگابایت به همراه پیشینه هنری مختصری از طراح آن، به نشانی رایانامه info@hhkoodak.ir ارسال شوند. مهلت ارسال آثار نیز 26 دی ماه 1393 می‌باشد. براساس این فراخوان، حوزه هنری کودک و نوجوان پس از بررسی شخصیتهای دریافت‌شده، آثار برگزیده را خریداری خواهد کرد. اطلاعات بیشتر در پایگاه خبری حوزه هنری کودک و نوجوان به نشانی www.hhkoodak.ir قابل دسترسی است.
کد خبر: ۵۲۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶

مسئله‌ی انرژی هسته‌ای بهانه است؛ میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالی که‌] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت کردند، کارها را پیش بردند. بنابراین از مذاکراتی هم که امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم کرد. البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از]این مذاکرات آن نتیجه‌ای را که ملّت ایران انتظار دارد، به‌دست بیاید. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: گروه سیاسی گفتمان نیوز، ۲۶ آذرماه همایشی  با عنوان «بررسی ۱۰ سال مذاکرات هسته ای میان ایران و کشورهای ۵+۱»‌ در دانشگاه تهران برگزار شد که افراد حاضر در آن از جمله آقایان احمد شیرزاد و صادق زیباکلام به اظهارنظردرباره برنامه هسته‌ای ایران پرداختند. پاسخ ادعاهای مطرح شده توسط این دو تن،‌ پیشتر و مکررا از سوی کارشناسان و مسئولان سابق و کنونی مرتبط با انرژی اتمی پاسخ داده شده است. جالب اینکه دکتر گرت پورتر در خاک آمریکا، هشت سال از عمر خود را وقف تحقیق و مطالعه روی برنامه هسته‌ای ایران کرده و به همه سوالات و شبهات ادعایی پیرامون آن پاسخ می‌گوید. با این حال پایگاه گفتمان نیوز از منظری دیگر به این اظهار نظرات پاسخ داده؛ رهبر انقلاب در سال های اخیر به مناسبت های گوناگون در مورد ابعاد گوناگون برنامه هسته ای ایران سخنرانی نموده اند که در این نوشته هرچند ناقص به گوشه ای از بیانات ایشان اشاره شده است.   شیرزاد: چرا موضوع هسته ای را ناموسی کرده اید؟ چه فرقی می کند ۱۰ هزار سانتریفیوژ داشته باشیم یا ۱۰ تا!؟ احمد شیرزاد نماینده اصلاح طلب مجلس ششم با بیان اینکه هرکسی در هر دوره ای که تصمیم گرفته ایران را به سمت هسته ای شدن پیش ببرد اشتباه کرده گفت: از مسئولان سازمان انرژی اتمی در زمان مجلس ششم سؤال می‌کردم که استراتژی هسته‌ای ما چیست که هیچکس پاسخ روشنی در این باره به من نمی‌داد. عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم با بیان اینکه از این چاه (صنعت هسته‌ای) آبی در نمی‌آید، مگر اینکه برای برخی افراد نانی درآید، افزود: از سال ۸۲ تاکنون دریغ از یک لیوان آب برای کشور. وی اظهار داشت: هیچکس در ایران نمی‌داند که ما به چه دلیلی به مسیر هسته‌ای شدن پا گذاشته‌ایم و این امر دقیقاً‌ به مانند ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر بود در حالیکه برخی افراد شعارهایی مانند راه قدس از کربلا می‌گذرد را بیان می‌کردند. شیرزاد گفت: اگر جمهوری اسلامی ایران به جای ۱۰ هزار دستگاه سانتریفیوژ ۵۰۰ یا هزار و یا حتی ۱ دستگاه داشته باشد چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ مسئله‌ی انرژی هسته‌ای بهانه است؛ میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند رهبرانقلاب: یک تجربه‌ای در اختیار ملّت ایران است – که حالا من مختصراً عرض خواهم کرد – این تجربه ظرفیّت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربه‌ای که در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینه‌ی تعلیق غنی‌سازی انجام گرفت، که آن‌وقت تعلیق غنی‌سازی را در مذاکرات با همین اروپایی‌ها، جمهوری اسلامی برای یک مدّتی پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم که با تعلیق غنی‌سازی، امید همکاری از طرف شرکای غربی مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیاری را – که البتّه به‌نحوی تحمیل شده بود، لکن ما قبول کردیم، مسئولین ما قبول کردند – آن روز قبول نکرده بودیم، ممکن بود کسانی بگویند خب یک ذرّه شما عقب‌نشینی میکردید، همه‌ی مشکلات حل میشد، پرونده‌ی هسته‌ای ایران عادی میشد. آن تعلیق غنی‌سازی این فایده را برای ما داشت که معلوم شد با عقب‌نشینی، با تعلیق غنی‌سازی، با عقب افتادن کار، با تعطیل کردن بسیاری از کارها مشکل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع کردیم غنی‌سازی را آغاز کردن. امروز وضعیّت جمهوری اسلامی با سال ۸۲، زمین تا آسمان فرق کرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالی که‌] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت کردند، کارها را پیش بردند. بنابراین از مذاکراتی هم که امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم کرد. البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از]این مذاکرات آن نتیجه‌ای را که ملّت ایران انتظار دارد، به‌دست بیاید، لکن تجربه‌ای است و پشتوانه‌ی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد. بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان۱۳۹۲/۰۸/۱۲ رهبرانقلاب: سلطه میخواهد برگردد به این کشور. همه‌ی این تلاشها برای این است. مسئله‌ی انرژی هسته‌ای بهانه است. آن کسانی که خیال میکنند اگر ما مسئله‌ی انرژی هسته‌ای را حل کردیم، مشکلات حل خواهد شد، خطا میکنند. مسئله‌ی انرژی هسته‌ای را مطرح میکنند، مسئله‌ی حقوق بشر را مطرح میکنند، مسائل گوناگون را مطرح میکنند، که اینها بهانه است. مسئله، مسئله‌ی فشار است، میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند. بیانات در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور۱۳۸۹/۰۶/۱۶ شیرزاد: در زمینه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران نه منابع اولیه دارد و نه احاطه به علوم آن شیرزاد در ادامه گفت: در زمینه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران نه منابع اولیه دارد و نه احاطه به علوم آن را عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم افزود: تولید اورانیوم در جمهوری اسلامی ایران ۱۰ برابر قیمت جهانی تمام می‌شود. ضمن اینکه هیچگونه برداشتی نیز از معدن ساغند یزد تا کنون به دست نیامده و فقط فعلاً از معدن گچین بندرعباس برداشت می‌کنیم.   آنها خیال میکردند که ما نمیتوانیم صفحه‌ی سوخت و میله‌ی سوخت درست کنیم؛ اما جوانهای ما درست کردند و آنها مانده‌اند در مقابل عمل انجام شده‌ی ملت رهبرانقلاب: سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران داشت تمام میشد، به ما گفتند باید بیائید اورانیوم ۵/۳ درصدتان را به فلان کشور بدهید تا او تبدیل کند به ۲۰ درصد؛ بعد او بدهد به فلان کشور، که او تبدیل کند به سوخت؛ بعد با اجازه‌ی آقایان دنیا، این سوخت بیاید داخل! یعنی از چندین خان بگذرد، که قطعاً هم نمیگذشت. اگر چنانچه ما میخواستیم سوخت هسته‌ای را برای همین رآکتورهای تحقیقاتی که در اینجا داریم، از اینها بخریم، تا ملت ایران را ذلیل و تحقیر نمیکردند، ذره‌ای از آن را به ما نمیدادند. یک وقتی من گفتم اگر همین نفتی که ما امروز داریم، مال اروپائی‌ها بود و بنا بود ما از آنها نفت یا بنزین بخریم، بطری بطری‌اش را با قیمتهای گزاف به ما میفروختند. آنها اینجوری‌اند. خب، اینها فکر میکردند که ما برای خرید سوخت ۲۰ درصد مجبور خواهیم شد و زیر بار خواهیم رفت؛ لذا این موانع را درست کردند. اما جوانهای ما آمدند کار تحقیقاتی کردند و سوخت ۲۰ درصد را خودشان درست کردند. بعد آنها خیال میکردند که ما نمیتوانیم صفحه‌ی سوخت و میله‌ی سوخت درست کنیم؛ اما جوانهای ما درست کردند و کار گذاشتند. حالا آنها مانده‌اند در مقابل عمل انجام شده‌ی ملت ایران! بیانات در دیدار مدال‌آوران المپیک و پارالمپیک۱۳۹۱/۱۲/۲۱ شیرزاد: متأسفانه برخی افراد خصوصاً دلواپسان مسئله هسته‌ای را به ایدئولوژی نظام تبدیل کرده‌اند شیرزاد با اشاره به مذاکرات هسته‌ای گفت:‌ جمهوری اسلامی ایران با ورود به صنعت هسته‌ای به خط قرمز برخی قدرت‌های بزرگ وارد شده است و هم‌اکنون باید در میز مذاکرات به آنها بگوییم که اگر ایران پای خود را از خطوط و دایره قرمز آنها عقب‌تر بگذارد چه چیزی را به ایران می‌دهند و این موضوع تنها در میز مذاکرات مشخص می‌شود. نماینده مجلس ششم با تأکید بر اینکه متأسفانه برخی افراد خصوصاً دلواپسان مسئله هسته‌ای را به ناموس یا ایدئولوژی نظام تبدیل کرده‌اند، افزود: وقتی چیزی به ناموس تبدیل شود نمی‌توان برای آن چانه‌زنی کرد. این فعال سیاسی تصریح کرد: در حال حاضر شورای عالی امنیت ملی به مسئله هسته‌ای نگاه منافع ملی دارد و دیگر به هیچ وجه به این موضوع نگاه ناموسی ندارد.   مشکل زورگوهای سیاسی غرب این نیست که ایران بر سر قضیه‌ی هسته‌ای مذاکره نمیکند ؛ نه، مشکل آنها این است که ایران زیر بار حرف آنها نمیرود رهبرانقلاب:  وانمود میشود این زورآزمائی به خاطر مثلاً مسئله‌ی هسته‌ای یا مسئله‌ی حقوق بشر است؛ و این دروغ است. دروغ بودن این ادعا، یکی از واقعیتهاست. نه اینکه ما بگوئیم این واقعیت است؛ امروز در دنیا کسی نیست که باور کند آمریکا دنبال حقوق بشر است، دنبال حقوق ملتهاست؛ یا رژیم صهیونیستیِ نسل‌کش و کودک‌کش دنبال اجرای دموکراسی در کشورهای دنیاست. پرونده‌ی آمریکا، پرونده‌ی رژیم صهیونیستی، پرونده‌ی همین چند قدرت که در مقابل جمهوری اسلامی قرار دارند، از لحاظ مسئله‌ی حقوق بشر و طرفداری از حقوق ملتها و حقوق انسانها، پرونده‌ی بسیار سیاهی است. شصت سال نسل‌کشی در فلسطین، نقض حقوق بشر نیست؟ دادن سلاح اتمی به دولت غاصب صهیونیستی، نقض صلح جهانی نیست؟ اینهائی که این کارها را کردند، میتوانند مدعی دفاع از صلح جهانی باشند؟ دادن سلاح شیمیائی به کسی مثل صدام، نقض حقوق بشر نیست؟ کارهائی از قبیل آنچه که در ابوغریب و گوانتانامو و افغانستان و عراق و نقاط دیگری از دنیا به وسیله‌ی آمریکائی‌ها، به وسیله‌ی غربی‌ها، به وسیله‌ی انگلیس اتفاق افتاده است، جائی برای ادعای دفاع از حقوق بشر باقی میگذارد؟ بنابراین اینکه اینها میگویند مقابله‌ی ما با جمهوری اسلامی برای حقوق بشر است، دروغ است؛ این هم که میگویند مقابله‌ی با جمهوری اسلامی برای سلاح هسته‌ای است، دروغ است؛ این را ما اول با حدس بیان میکردیم، بعد در مذاکرات و مبادلات بین‌المللی برای ما روشن شد که آنها میدانند جمهوری اسلامی دنبال سلاح هسته‌ای نیست؛ این را باور کردند و قبول دارند، و واقعیت هم همین است؛ در عین حال مسئله‌ی سلاح هسته‌ای را مطرح میکنند. پس ادعای اینکه این فشارها، این تحریمها، این محاصره‌ها، این دشمنی‌ها و خصومتها به خاطر مسئله‌ی سلاح هسته‌ای و مسئله‌ی توان هسته‌ای است، یک دروغ است؛ این دروغ بودن هم یک واقعیت است. بیانات در دیدار کارگزاران نظام۱۳۹۱/۰۵/۳     رهبرانقلاب: یکی از حرفهای رائج این است: ما بر ایران فشار وارد می‌آوریم تا ایران به پای میز مذاکره برگردد. کدام میز مذاکره؟ کِی ایران مذاکرات در مورد مسائل گوناگون جهانی را، از جمله مسئله‌ی هسته‌ای را ترک کرده بوده که حالا برگردد؟! این یک تقلب و خدعه‌ی تبلیغاتی است. ما تلاش میکنیم که ایران به میز مذاکره برگردد! این، خدعه و تقلب تبلیغاتی است. همین را در دنیا هی تکرار میکنند، هی میگویند، هی میگویند. این تعبیرات اینقدر تکرار میشود که به نظرم خود سیاستمداران غربی هم باورشان می‌آید که واقعیت این است؛ در حالی که آن کسی که این شکل را، این جمله‌بندی را، این فرمول مطلب را اختراع میکند، مقصود دیگری دارد. او از ایران نمیخواهد که به میز مذاکره برگردد؛ او میخواهد ایران هنگام مذاکره، در مقابل زورگوئی‌های غربی تسلیم شود. خب، جواب از طرف ایران این است که نخیر؛ شماها کوچکتر از آن هستید که بتوانید یک ملت انقلابیِ مبارزِ بصیرِ آگاه را در مقابل خواسته‌ها و مطامعِ خودتان به زانو دربیاورید. مشکل زورگوهای سیاسی غرب این نیست که ایران بر سر قضیه‌ی هسته‌ای یا قضایای دیگر مذاکره نمیکند؛ نه، مشکل آنها این است که ایران زیر بار حرف آنها نمیرود. و البته این مشکل باقی خواهد ماند؛ معلوم است. بیانات در دیدار نخبگان و مسئولان استان خراسان شمالی۱۳۹۱/۰۷/۲۵ رهبرانقلاب: نظام سلطه جنگ را، فقر را، فساد را گسترش میدهد، با همان سازوکار مشخّص تقسیم دنیا به ظالم و مظلوم. اسلام – یعنی انقلاب اسلامی که برگرفته‌ی از همان مفاهیم اسلامی است – می‌آید میگوید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون، یعنی همه‌ی این عوامل را نفی میکند؛ چالش اصلی اینجا است؛ دعوای اصلی اینجا است؛ دعوای با انقلاب اینها است؛ بقیّه‌ی حرفها بهانه است. تحریم، جنگ داخلی، ایجاد کودتا، بقیّه‌ی چیزهایی که در این سالها [بوده‌]، مسئله‌ی انرژی هسته‌ای، همه را در این چهارچوب باید نگاه کرد، باید دید: یک انقلابی می‌آید برخلاف تصور همه‌ی دنیا پیروز میشود، دولت تشکیل میدهد و آن دولت ماندگار میشود و میماند – برخلاف تصور همه‌ی دنیا که خیال میکردند جمهوری اسلامی ظرف شش ماه، یک سال، دو سال، بعد یک خرده تخفیف دادند، ظرف سه چهار سال، باید از بین میرفت – روزبه‌روز قوی‌تر شد، روزبه‌روز «اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّماء. تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها» شد، تبدیل شد به یک قدرت منطقه‌ای، تبدیل شد به یک کشور اثرگذار در مسائل کلان جهانی؛ با این مخالفند، با این دشمنند. بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی۱۳۹۲/۰۶/۲۶ زیباکلام: هیچ پیشرفت و نوآوری علمی در رابطه با مسئله هسته‌ای نه تنها در ایران بلکه در هیچ کشوری وجود ندارد در ادامه این همایش صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و فعال اصلاح طلب گفت: هر وقت به مردم، مطبوعات و رسانه‌ها اجازه اظهارنظر در مورد آن داده نشده متأسفانه حاصل کار خوب از کار درنیامده است. وی ادامه داد: اشغال سفارت آمریکا نیز اینگونه بود و اجازه داده نشد افکار و نظرات دیگر ارائه شود و تصمیمی بود که وحشتناک به زیان منافع ملی بود و همچنان از منافع ملی قربانی می‌گیرد. زیباکلام تصریح کرد: به راه افتادن آمریکاستیزی هم همین‌طور بوده است. در مسئله جنگ نیز اجازه داده نمی‌شد مسائل گفته شود. زمانی که آتش‌بس برقرار شد تا به امروز همچنان بحث و گفت‌وگو در این رابطه وجود دارد و افراد مختلف پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را بر گردن هم می‌اندازند. وی افزود: کسانی که تلاش می‌کردند مسائل هسته‌ای را پیش ببرند آدم‌های انقلابی، اسلامی، غیرتمند و غیور شدند و کسانی که صحبت‌های کژدار مریض می‌کردند به قول احمدی‌نژاد خائن شدند. زیباکلام اضافه کرد: من زمانی در یک جا گفتم هسته‌ای چه گلی به سر ملت زده است و فقط به خاطر این مسئله برایمان پرونده درست شد..وی ادامه داد: من بارها از اصولگرایان پرسیدم حداقل یکی از این ۲۵۰ صنعتی که هسته‌ای به وجود می‌آورد بگویید. هیچ پیشرفت و نوآوری علمی در رابطه با مسئله هسته‌ای نه تنها در ایران بلکه در هیچ کشوری وجود ندارد. عضو هیأت‌علمی دانشگاه تهران در قسمت دیگری از سخنانش افزود: فعالیت‌های هسته‌ای دست کم از سال ۸۲ به این سو خیلی شیره گلوسوزی برای مملکت نبوده است، نه از نظر پیشرفت علمی خیلی خبری بوده و نه از لحاظ اقتصادی و چه بسا با مطالبی که مطرح شد به ضرر ما بوده است.     حرکت هسته‌ای و صنعت هسته‌ای، نماد پیشرفت یک کشور است  رهبرانقلاب: در هر برهه‌ای که ما در مقابل جبهه‌ی دشمن انعطاف نشان دادیم و با توجیه‌هائی عقب‌نشینی کردیم – مثلاً یک وقت گفتیم بگذارید بهانه را از دست دشمن بگیریم، یک وقت گفتیم بگذارید سوءظن دشمن را از خودمان زائل کنیم – دشمن مواضع گستاخانه‌تری علیه ما گرفته. در آن روزی که ادبیات مسئولین ما آلوده شد به حرفها و تعبیرات تملق‌آمیز نسبت به غرب و فرهنگ غربی، در آن روز اینها ما را «محور شرارت» معرفی کردند! چه کسی؟ آن کسی که خودش مجسمه ‌ی شرارت بود. رئیس جمهور قبلی آمریکا – مجسمه ‌ی شرارت – ایران اسلامی را «محور شرارت» معرفی کرد! این کِی بود؟ آن وقتی که ما در ادبیات خودمان، در اظهارات خودمان، حرفهای تملق‌آمیز نسبت به غرب و نسبت به آمریکا و اینها را تکرار میکردیم. اینها اینجوری‌اند. در همین قضیه‌ی هسته‌ای، آن وقتی که ما با اینها همراهی کردیم و عقب‌نشینی کردیم – البته برای ما تجربه‌ای بود، اما این واقعیت است – اینها جلو آمدند؛ اینقدر جلو آمدند که من در همین حسینیه گفتم اگر بنا باشد که این روال از سوی آنها ادامه پیدا کند، من خودم وارد قضیه خواهم شد؛ و وارد قضیه شدم؛ ناچار شدیم؛ اینها کار ما نیست. عقب‌نشینی‌ها آنها را گستاخ‌تر کرد، طلبگارتر کرد. یک روزی بود که مسئولین ما قانع بودند که اجازه بدهند ما ۲۵ سانتریفیوژ در کشور داشته باشیم؛ آنها گفتند نمیشود! اینها قانع شدند که ۵ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! مسئولین ما قانع شدند که ۳ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! امروز گزارش را شنیدید، یازده هزار سانتریفیوژ داریم! اگر ما آن عقب‌نشینی‌ها را، آن انعطافها را ادامه میدادیم، امروز از پیشرفت هسته‌ای که هیچ خبری نبود، به این نشاط علمی هم که در چند سال اخیر در کشور وجود پیدا کرده – این حرکت علمی، این جوانها، این ابتکارات، اختراعات، پیشرفتهای گوناگون در بخشهای مختلف – قطعاً لطمه میخورد؛ چون اولاً نسبت به هر یک از آنها ممکن بود یک بهانه‌ای بیاورند؛ ثانیاً حرکت هسته‌ای و صنعت هسته‌ای، نماد پیشرفت یک کشور است. بیانات در دیدار کارگزاران نظام۱۳۹۱/۰۵/۰۳ رهبرانقلاب: یک جمله هم در خصوص قضیه‌ی هسته‌ای عرض کنم من در سخنرانیِ روز اول سال گفتم جبهه‌ی مخالف ما که عمدتاً منحصر در چند کشور معدودِ زورگو و زیاده‌خواه است و اسم خودشان را به غلط و به دروغ میگذارند جامعه‌ی جهانی، و در رأس آنها آمریکا است، محرک اصلی هم صهیونیستهایند، مسئله‌ی اینها این است که نمیخواهند موضوع هسته‌ای ایران حل شود. اگر لجبازی آنها نبود، موضوع هسته‌ای براحتی حل میشد. بارها تا لحظه‌ی حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آژانس هسته‌ای امضاء کرد؛ قبول کرد که این اشکالاتی که وجود داشته، برطرف شده – اینها موجود است، اینها سند است؛ اینها که قابل انکار نیست – خب باید قضیه تمام میشد، پرونده‌ی هسته‌ای کشور باید پایان پیدا میکرد. آمریکائی‌ها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند، آوردند وسط. نمیخواهند قضیه تمام شود. نمونه‌های متعددی را ما در این زمینه داریم. حل مسئله‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی، به حسب طبیعت خود، از جمله‌ی کارهای سهل و آسان و روان است؛ اما وقتی طرف مقابل مایل نیست این قضیه حل شود، خب بله همین جور میشود که ملاحظه میکنید. بیانات در دیدار مسئولان و کارکنان قوه‌ی قضائیه‌۱۳۹۲/۰۴/۰۵ زیباکلام: اینکه می‌گویند اسرائیل باید نابود شود و با افتخار هم این حرف را می‌زنند باعث چنین مشکلاتی می‌شود  زیباکلام خاطرنشان کرد: این سوالی که در رابطه با مسئله هسته‌ای پرسیده شد را می‌توان در رابطه با مسائل دیگر مانند اینکه آیا فعالیت‌های سیاست خارجی ایران در سوریه و لبنان به نفع ما در بلند‌مدت بوده است یا اینکه آیا اشغال سفارت آمریکا و ادامه جنگ به نفع ما بوده است نیز پرسید. جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که عملا اعلام کرده می‌خواهد یک کشور دیگر به نام اسرائیل را نابود کند، این در شعار هم خلاصه نشده و هرگاه توانستیم در رابطه با نابودی اسرائیل با کمک به حماس و لبنان و غیره گام برداشتیم و اگر سلاح‌های مرگبار هم به آنها نداده‌ایم به خاطر این بوده که نمی‌شده است. این استاد دانشگاه افزود: ما در مقابل همه تهدید‌هایی که داشته‌ایم فقط گفته‌ایم که اسلام با سلاح هسته‌ای مخالف است و علما و مقام معظم رهبری فتوا داده‌اند که سلاح هسته‌ای حرام است و یک طلبه ساده هم می‌داند که فتوا تابع زمان است. این استاد دانشگاه اظهار داشت: اینکه می‌گویند اسرائیل باید نابود شود و با افتخار هم این حرف را می‌زنند باعث چنین مشکلاتی می‌شود و آن وقت با هر چیزی که در ایران ختم به کشتار جمعی شود مخالفت خواهند کرد. اسرائیل که روزی در این منطقه عربده می‌کشید؛ از چند صد جوانِ باایمان و پُرشور شکست خورد؛ سلاح قوی و شکست‌ناپذیر آنها، ایمان بود   رهبرانقلاب: جنجالی که راه می‌اندازند، با هدف این است که ما را متوقف کنند. میدانند که ما دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم؛ این را فهمیده‌اند، دانسته‌اند. من شک ندارم که دستگاه‌های تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز در این کشورهائی که جلوی ما ایستاده‌اند، اطلاع دارند و میدانند که ما دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم. واقعاً سلاح هسته‌ای به صرفه‌ی ما نیست؛ علاوه بر اینکه از لحاظ فکری و نظری و فقهی، ما این کار را خلاف میدانیم و این حرکت را حرکت خلافی میدانیم. ما استفاده‌ی از این تسلیحات را گناه بزرگ میدانیم و نگهداشتنش را یک کار بیهوده‌ی پرضررِ پرخطر میدانیم و هرگز دنبالش هم نمیرویم. آنها هم این را میدانند، اما روی این نقطه فشار می‌آورند برای اینکه این حرکت را متوقف کنند. ما میخواهیم به دنیا اثبات کنیم که داشتن سلاح هسته‌ای، قدرت‌آفرین نیست؛ به دلیل اینکه قدرتهائی که سلاح هسته‌ای دارند، امروز دارای سخت‌ترین مشکلاتند. آنها با تهدید هسته‌ای بر دنیا مسلط شدند، اما امروز این تهدید دیگر کاربرد ندارد. ما میخواهیم بگوئیم ما دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم و اقتدار را در سلاح هسته‌ای نمیدانیم و اقتدار متکی به سلاح هسته‌ای را هم میتوانیم بشکنیم. بیانات در دیدار دانشمندان هسته‌ای۱۳۹۰/۱۲/۰۳ رهبرانقلاب: یک حادثه‌ی مهم دیگر که خوب است ملت ما به اهمیت آن توجه داشته باشد و این حادثه معنا دارد، اتفاقی است که در گردهمائی طولانی مربوط به ان.پی.تی در نیویورک افتاد. اصلاً این گردهمائی را تشکیل داده بودند تا قدرتهای زورگو بتوانند به برکت این گردهمائی، ملتهائی را که هنوز به انرژی هسته‌ای دسترسی پیدا نکرده‌اند، باز هم محدودتر کنند، موانع سر راه آنها را بیشتر کنند. البته دلشان میخواست و برنامه‌ریزی کرده بودند که در این اجلاس، بالخصوص نسبت به جمهوری اسلامی کینه‌ورزی خودشان را آشکار کنند. درست عکس آنچه که میخواستند، اتفاق افتاد. تقریباً یک ماه این گردهمائی طول کشید. به جای اینکه آنها بتوانند مقاصد خودشان را پیش ببرند و کشورهائی مثل جمهوری اسلامی را محدود کنند، نتیجه‌ای که از این کنفرانس طولانی به دست آمد، این بود که قدرتها به وسیله‌ی ۱۸۹ کشور موظف شدند که سلاحهای هسته‌ای خودشان را نابود کنند؛ از ادامه‌ی تولید این سلاحها مانع بشوند؛ حق دستیابی به قدرت هسته‌ای صلح‌آمیز به وسیله‌ی کشورهای دیگر شناخته شد و رژیم صهیونیستی – که دایه‌های او در این کنفرانس بشدت هم به نفع او فعال بودند – محکوم شد به اینکه بایستی به قرارداد ان.پی.تی بپیوندد؛ درست عکس آنچه آنها میخواستند. این حادثه‌ی کوچکی نیست؛ این نشان‌دهنده‌ی این است که قدرت زورگو و متکبر و مستکبر آمریکا و دیگر قدرتهای زورگو و دنباله‌روان اینها در دنیا حرفشان پیشروی ندارد. امروز دیگر آمریکا در موضعی نیست که بتواند در سیاستهای بین‌المللی دخالت مؤثر بکند. جمهوری اسلامی با ایستادگی سی ساله‌ی خود توانسته است وضعیتی را در افکار عمومی جهان به وجود بیاورد که نه فقط ملتها، حتّی دولتها هم – یعنی ۱۸۹ دولت – در مقابل آمریکا می‌ایستند و علی‌رغم او تصمیم‌گیری میکنند و رأی میدهند. اینها جزو بشارتهای الهی است به ملت بزرگ ایران خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران در حرم امام خمینی (ره)۱۳۸۹/۰۳/۱۴ رهبرانقلاب: وقتی که ملت مشاهده میکند که ما بدون اینکه یک کشور پشتیبانی داشته باشیم، توانسته‌ایم از درون خودمان دانش هسته‌ای را رشد بدهیم، فوران بدهیم، به پیشرفت برسانیم، خب جوان امیدوار میشود. در دنیا چند تا از کشورهای دارنده‌ی دانش هسته‌ای این را به طور بومی توانسته‌اند در خودشان به وجود بیاورند؟ بسیار کم. هستند، اما بسیار بسیار نادر؛ از دیگران گرفته‌اند. بسیاری از همین‌هائی که الان – ما این را اطلاع داریم، بنده میدانم؛ از روی اطلاع دارم عرض میکنم – دانش هسته‌ای دارند، کشورهای پشتیبان به آنها بسته‌ی دانش را اهداء کردند؛ روی دلائل ایدئولوژیکی و سیاسی و بقیه‌ی چیزها. ما نه؛ ما توانستیم خودمان این کار را انجام بدهیم. بیانات در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور۱۳۸۹/۰۶/۱۶ رهبرانقلاب: امروز برخلاف سی سال پیش، رژیم صهیونیستی دیگر یک هیولای شکست‌ناپذیری نیست؛ برخلاف دو دهه پیش، آمریکا و غرب تصمیم‌گیران بی چون و چرا در خاورمیانه نیستند؛ بر خلاف ده سال پیش فن‌آوری هسته‌ای و دیگر فن‌آوری‌های پیچیده برای ملت‌های مسلمان منطقه، دور از دسترس و افسانه‌گون به شمار نمی‌رود. امروز ملت فلسطین، قهرمان مقاومت است، ملت لبنان به تنهایی شکننده‌ی هیبت پوشالی رژیم صهیونیستی و فاتح جنگ ۳۳ روزه است و ملت ایران پرچمدار و خط‌شکن حرکت به سمت قله‌ها است. پیام ولی‌امر مسلمین به حجاج بیت‌الله‌الحرام۱۳۸۹/۰۸/۲۴ رهبرانقلاب: بحث سلاح هسته‌ای را مطرح میکنند. خب، ما سلاح هسته‌ای را نه به‌خاطر زید و عمرو، نه به خاطر آمریکا و غیر آمریکا، به‌خاطر عقیده‌مان قبول نداریم؛ هیچ کس نباید داشته باشد. وقتی ما میگوییم شما نداشته باش، معنایش این است که خودمان هم قاطعاً میگوییم نباید داشته باشیم و نخواهیم داشت؛ امّا مسئله‌ی آنها مسئله‌ی دیگری است؛ آنها حرفی ندارند که برخی از کشورها هم فرضاً به‌وجود بیایند [که‌] انحصار آنها را به هم بزنند، البتّه نمیخواهند انحصارشان به هم بخورد، امّا قیامتی هم بر پا نمیکنند؛ در مورد ایران اسلامی و جمهوری اسلامی قیامت بپا میکنند؛ چرا؟ چون داشتن یک چنین توانی، یک چنین قدرتی، پشتوانه‌ی این نظامِ «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون» است؛ چالش اصلی اینجا است؛ این را باید شناخت، این را باید دید، در این چهارچوب بایستی رویکردهای آمریکا و غرب و فلان کشور وابسته‌ی به اینها و فلان جریان وابسته و دلبسته‌ی به اینها را تفسیر و تحلیل کرد؛ انقلاب اسلامی این است. بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی۱۳۹۲/۰۶/۲۶   رهبرانقلاب: روزی که مقاومت اسلامی در لبنان به همّت دلاورمردان لبنانی و با توصیه و حمایت امام راحل شکل گرفت، اسرائیل، بیروت – یعنی پایتخت لبنان – را در اشغال خود داشت و بر مقدّرات سیاسی این کشور چنگ انداخته بود. آن روز وقتی مقاومت اسلامی شعار «زحفاً زحفاً نحوالقدس» را سر داد، گروهی از بی‌خبران، آنان را ساده‌اندیش خواندند و به طعنه سؤال کردند: آیا می‌شود به سوی قدس حرکت کرد، حال آن‌که شما لبنانیها از ورود به پایتخت کشور خود ناتوان هستید؟ از آن تاریخ تا پیروزی تاریخی مقاومت اسلامی بر اسرائیل، فقط هجده سال به درازا کشید. تصدیق می‌فرمایید که هجده سال، در تاریخ مبارزات ملتها زمان زیادی نیست. بی تردید، مبارزه، خسارتهای تأسّفباری را نیز به همراه دارد. مردم کشته می‌شوند؛ خانه‌ها ویران می‌گردد؛ فشار اقتصادی بر دوش مردم سنگینی می‌کند و دهها مصیبت دیگر که ملال و تأثّر آن هرگز دلهای ما را رها نخواهد کرد؛ ولی باید ببینیم نتیجه این ایثار و فداکاری چیست؟ پیروزی آن‌قدر باارزش است که ناگزیر باید بهای آن نیز پرداخته شود. اسرائیل که روزی در این منطقه عربده می‌کشید و همه خواسته‌های خود را بر ملتهای عربی دیکته می‌کرد، اینک ناتوان و افسرده در برابر عظمت مقاومت اسلامی، بر زمین زانو زده است؛ این بخشِ کوچکی از تواناییهای ملتهای مسلمان و عرب است. یقین بدانید که اگر همه امکانات جهان اسلام و حتّی بخشی از آن در این مسیر به کار گرفته شود، ما شاهد زوال و نابودی رژیم صهیونیستی خواهیم بود. اسرائیل در جنوب لبنان از یک مقاومت چند هزار نفره شکست خورد. درست است که حزب‌اللَّه، امتداد مردمیِ عمیقی داشته و به هنگام ضرورت توانسته است هزاران، بلکه دهها هزار نیرو را بسیج کند؛ ولی به طور مستمر فقط از چند هزار، بلکه گاه از چند صد نیرو در محورهای رویارویی با اشغالگران صهیونیست بهره برده است. یعنی اسرائیل و همه امکانات نظامی آن و فنآوری تسلیحاتی و پیشرفته‌اش – که به زرّادخانه امریکا متّصل است – از چند صد جوانِ باایمان و پُرشور که از سلاحهای بسیار ابتدایی در جنگ بهره می‌برند، شکست خورد. البته سلاح قوی و شکست‌ناپذیر آنها، سلاح ایمان بود. پس، الگوی مقاومت و مبارزه پیش روی ماست؛ یعنی می‌توان با مقاومت و مبارزه و البته تحمّل خسارت، به پیروزی رسید. درعین‌حال الگوی شکست نیز پیش روی ماست و آن دل بستن به روشهای سازشکارانه و کاسه گدایی صلح در دست گرفتن است. نتیجه آن نیز تحقیر، به ذلّت کشاندن و در نهایت تحمیل یکطرفه خواسته‌های اسرائیل است که این را نیز عیناً مشاهده کردیم. بیانات در مراسم گشایش کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه ۱۳۸۰/۰۲/۰۴   تجربه‌ی جمهوری اسلامی و تجربه‌ی ملت ایران نشان داد که در این راه، آن که پیروز است، ملت ایران است و او است که به دشمنان خود سیلی خواهد زد رهبرانقلاب: جمهوری اسلامی در قضیه‌ی هسته‌ای، هم قانونی عمل کرده است، هم شفاف عمل کرده است، هم از لحاظ استدلالی، منطقی عمل کرده است؛ منتها این یک نقطه‌ای است که برای فشار بر جمهوری اسلامی این را مناسب دانسته‌اند. اگر این هم نباشد، یک قضیه‌ی دیگری را برای فشار مطرح میکنند. هدف، تهدید است؛ هدف، فشار است؛ هدف، خسته کردن است. خودشان گفتند: هدف، تغییر دادن نظام سیاسی و سازوکار سیاسی است. البته در حرفهای خصوصی که میزنند، یا گاهی نامه که مینویسند، میگویند نه، ما نمیخواهیم نظام را تغییر دهیم؛ لیکن در گوشه و کنار حرفهایشان، در اظهاراتشان، در عملکردشان، این مسئله کاملاً روشن است. ملتی که زیر فرمان آنها نباشد، بر طبق میل آنها عمل نکند، بر طبق سلیقه‌ی آنها در ممشای خود عمل نکند، مغضوب آنها است. حکومتها و دولتها هم اگر در مقابل آنها مطیع و سربه‌راه بودند، برایشان مقبولند؛ نه دموکراسی برای آنها اهمیت دارد، نه حقوق بشر اهمیت دارد، نه هسته‌ای اهمیت دارد. مسئله این است که جمهوری اسلامی روی پای خود ایستاده است، با اتکاء به قدرت خود ایستاده است، با اعتماد به خدای متعال ایستاده است، و در جهات مختلف دارد پیشرفت میکند؛ این را اینها نمی‌پسندند، و نپسندند. البته تجربه‌ی جمهوری اسلامی و تجربه‌ی ملت ایران نشان داد که در این راه، آن که پیروز است، ملت ایران است و او است که به دشمنان خود سیلی خواهد زد. بیانات در دیدار مسئولان و کارکنان قوه‌ی قضائیه۳۹۲/۰۴/۰۵
کد خبر: ۵۲۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۲

تنها چند جمله کوتاه کافی بود تا یک شایعه عجیب در شبکه‌های اجتماعی و گروه‌های پیامکی به اشتراک گذاشته شود. شایعه ای که می گفت نام و مجسمه ابن ملجم مرادی قاتل امیرالمومنین علی(ع) در یکی از میدان‌های اصلی غزه به چشم می‌خورد. به گزارش آوای دنا ، شبکه اطلاع رسانی دانا، به نقل از مهر ظهور روح «گوبلز» در شبکه‌های اجتماعی.پاول یوزف گوبلز  وزیر تبلیغات رژیم آدولف هیتلر، جنایتکار بزرگ،می گفت: «دروغ هرچه بزرگتر باشد باور آن برای توده های مردم راحت تر است.» این تاکتیک جنگ روانی او که در بسیاری از جنگ‌ها و بحران‌ها به کمک هیتلر و رژیمش آمد، به تاکتیک «دروغ گوبلزی» مشهور شد. موضوعی که در جریان حمله اخیر رژیم صهیونیستی به غزه، بیش از پیش به چشم آمد. حالا اگر نگاهی به شبکه‌های اجتماعی و گروه‌های وایبر و واتس آپ بیندازید، یک شایعه عجیب، دست به دست بین مردم می‌چرخد. شایعه‌ای که از وجود میدانی با مجسمه «ابن ملجم» قاتل امام علی(ع) در یکی از میدان‌های اصلی غزه خبر می‌دهد. دروغ بزرگی به نام میدان ابن ملجم چند روز پیش در شبکه های اجتماعی و تالارهای گفتگو، شایعه وجود میدانی به نام «ابن ملجم مرادی» در یکی از مناطق اصلی غزه پخش شد که مجسمه ابن ملجم در وسط میدان قرار دارد و روی تابلوی این میدان نوشته شده: «مرحبا به این ضربت» اما با یک جستجوی ساده در اینترنت و وارد کردن نام این میدان،چه با زبان عربی(ساحه ابن ملجم) و چه انگلیسی (Ibn Moljam SQ) و یا هر زبان دیگری می توان دریافت که هیچ نشانه ای از  این میدان نه در غزه و نه هیچ جای دیگر وجود ندارد. اما نکته جالب این شایعه، وارد کردن رهبران مقاومت در لبنان و فلسطین به این ماجرا و صحبت از اختلاف بین آنهاست.در ادامه این شایعه آمده است: «سید حسن نصرالله» رهبر حزب الله لبنان چند سال پیش به غزه سفر کرد و از دیدن این میدان ناراحت شده و به «اسماعیل هنیه» نخست وزیر قانونی دولت خودگران فلسطین و «خالد مشعل» رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی ( حماس) گفته اگر می خواهید به شما کمک کنیم این میدان را خراب کنید. این درخواست سید حسن نصرالله مخالفت سران فلسطینی مواجه شد و آنها از این عمل سرباز زدند!» اما ماجرای این پیام نه چندان کوتاه به همین‌جا ختم نشده و در ادامه آن یکی دیگر از شایعه های حول جنگ غزه مطرح شده است:« نپذیرفتن خون اهدایی ایرانیان به بیماران فلسطینی. چون آنها شیعیان را کافر می دانند و از تزریق خون آنها به بیماران شان ممانعت می کنند!» سناریوی اصلی این شایعه بیشتر برای پخش در بین گروه‌های مذهبی مطرح شده تا به نوعی با جریحه‌دار کردن احساسات قشرهای مذهبی، آنان را به فراموشی دفاع از غزه وادارد. اما یک جستجوی سریع در اینترنت درباره عقاید مسلمانان فلسطینی، می‌تواند دروغ بودن این شایعات را به سادگی به اثبات برساند. ما ناصبی نیستیم در بسیاری از رسانه ها اشتباها و یا به عمد گفته می شود که فلسطینیان از نواصب و وهابی ها هستند. این در حالی است که حال و روز فلسطین از گذشته تا به امروز این حرف را تایید نمی کند. خبرگزاری حوزه روز سه شنبه با دکتر « دکتر خالد القدومی » نماینده جنبش مقاومت حماس در ایران مصاحبه ای انجام داد که دربرگیرنده نکته‌های بسیار جالب و قابل تاملی درباره عقاید مردم فلسطین و به‌ویژه اهالی غزه است.القدومی در این گفتگو  با رد شایعات اخیر درباره مردم غزه می‌گوید :« من تعدادی ویدئو دارم که در باره مراقد اهل بیت در غزه و محبت مردم نسبت اهل بیت (ع) است. مسئله ناصبی بودن فلسطینیان یک فتنه است. زمان انتشارش هم فتنه بودن آن را تصدیق می کند. ما اهل بیت را دوست داریم و پیروزی های خود را مدیون امام علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) می دانیم. فرزندان ما به اسم اهل بیت نامگذاری شده اند. مرقد هاشم (ع) جد بزرگوار پیامبر اکرم(ص) در غزه قرار دارد و در آن نماز اقامه می شود. یا مثلا به‌تازگیجوانی 16 ساله به نام «محمدحسین ابوخضیر» توسط شهرک نشینان صهیونیست سوزانده شد. چگونه می توان گفت پدر این شخص دشمن اهل بیت(ع) بوده ولی نام فرزندش را «محمدحسین» گذاشته است؟. اینها عقده های منافقین و شکست خوردگان است که می خواهند جمهوری اسلامی را از حمایت غزه منصرف کنند» غزه همچنان در غفلت و سکوت مجامع جهانی می سوزد و این شایعات داغ دیگری است بر دل مردم مظلوم و ستم دیده این کشور . شایعاتی که دوباره همان دیدگاه معروف «دروغ‌های گوبلزی» را یادآور می‌شود. دروغ‌هایی بزرگ که به‌صورتی هدف‌دار طراحی می‌شود تا در پشت پرده، طراحان این شایعات را به اهداف‌شان برساند.
کد خبر: ۳۹۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۳

یک نظامی آمریکایی از پیدا شدن مشتری برای مجسمه دیکتاتور پیشین عراق که وی در زمان اشغال این کشور توسط ارتش آمریکا به خانه برده بود به قیمت 10 میلیون دلار خبر داد. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سایت اولکه خبر ترکیه، مجسمه ای که در زمان اشغال عراق در سال 2003 توسط نظامیان آمریکایی، در فرودگاه بغداد کشف شده بود پس از 11 سال به قیمت 10 میلیون دلار فروخته می شود. بر این اساس یک نظامی آمریکایی این مجسمه را که بخش فوقانی یک تندیس از "صدام حسین" است پس از پایان ماموریتش به همراه خود به آمریکا برده و تا کنون نگاه داشته است. "ارل تورس" نظامی آمریکایی که 13 ماه در عراق خدمت کرده و اکنون ساکن لاس وگاس است گفت یک مشتری برای خرید این مجسمه به قیمت مذکور پیدا کرده است. وی با این حال اعلام کرده است منتظر ارائه قیمتی بالاتر از این پیشنهاد است.
کد خبر: ۳۷۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۱

گروهک تروریستی داعش در بیانیه ای توهین آمیز اعلام کرد: «رافضی»ها بدانند، که هدف ما تخریب نماد شرک آلود در نجف، کربلاء و سامرا است. بدانید که بعد از تخریب این نمادها در عراق به ایران خواهیم آمد و مشهد ایران را با خاک یکسان خواهیم کرد. به گزارش آوای دنا ؛ در چند روز گذشته گروهک تروریستی - تکفیری داعش، در تهدیدات گسترده ی خود مدعی شده بود که قصد دارد عتبات عالیات در عراق را با خاک یکسان کند، از این رو بسیاری از محبین اهل بیت علیهم السلام از تمامی نقاط جهان به عراق آمده اند تا که از مراقد شریف دفاع و حمایت کنند. گروهک «داعش» امروز در صفحات توئیتر خطاب به تمامی شیعیان نوشت: «رافضی»ها بدانند که هدف ما تخریب نماد شرک آلود در نجف، کربلاء و سامرا است. بدانید که بعد از تخریب این نمادها در عراق به ایران خواهیم آمد و مشهد ایران را با خاک یکسان خواهیم کرد. در پایان، «داعش» از تمامی مسلمانان درخواست کرد که برای تطهیر زمین از «رافضی»ها بسیج شوند، تا هر چه سریعتر اسلام اصیل در جهان جریان یابد. تکفیری ها بر اساس فتوای شیوخ وهابی، علاقه و عزیز داشتن فرزندان پیامبر (ع) و در دل داشتن محبت آنها و ابراز آن را شرک و بت پرستی می دانند. بسیاری از علمای اسلامی و حتی جامعه شناسان و روان شناسان تلاش کرده اند با توضیح و استدلال به تکفیری ها تفهیم کنند که بوسیدن پیراهن یوسف توسط یعقوب یا احترام گذاشتن پیامبر به سنگ سیاه کعبه به علت منسوب بودن به ابراهیم نبی شرک و بت پرستی نیست. اما تمام زحمات علما بی نتیجه بوده و وهابی هایی که نعلین چرمی و کهنه عبدالعزیز، بنیانگذار حکومت آل سعود را در محفظه ای تزئین شده نگهداری می کنند و آن را عزیز و متبرک می دانند، همچنان دوست داشتن و حب اهل بیت پیامبر و درخواست از آنها برای دعا و شفاعت نزد پروردگار را بت پرستی می خوانند. اگرچه حمله به ایران و تخریب حرم فرزند پیامبر خیال خام و دور از دسترس وهابی ها و حرامیان است و آنها دو هفته قبل طعم دست درازی به مقدسات شیعه در سامرا را چشیده اند، اما وحشیگری آنها در نینوای عراق چندان بعید نیست و به احتمال زیاد بزودی تمام آثار باستانی و تاریخی تمدن بین النهرین را همانند مجسمه های بودا در بامیان افغانستان تخریب خواهند کرد. بزرگان تکفیری ها در عربستان، طی سال های اخیر بیش از نود درصد بناهای تاریخی این کشور را به همین بهانه ها نابود کرده اند، اما دانشمندان و علاقمندان به تاریخ و فرهنگ، امیدوارند بناها و آثار تاریخی که همچنان زیر خاک هستند، از جمله آثار قوم عاد دور از دسترس وهابی ها بماند.
کد خبر: ۳۶۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۸

قیامی که به وسیله امام معصوم صورت گرفت از ابتدا تا انتها درمسیری بود که خدا می خواست و کوچکترین اشتباه و خطا در آن راه ندارد وهمه اقدامات ریز و درشت  آن درچارچوب دین مقدس اسلام بود و بزرگ کردن یک بعد و کوچک شمردن یا نادیده گرفتن بعدی دیگر، خطایی فاحش است
کد خبر: ۲۳۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۵