سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com):
تسنیم نوشت:رئیسجمهور برکنار شده مصر در راستای وفاداری به ملت مصر ودوستان و حامیانش، پیشنهاد پناهندگی به ترکیه را رد کرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه المصریون، محمد مرسی در وفاداری به ملت مصر و حامیان و دوستان خود، پیشنهاد پناهندگی به ترکیه را نپذیرفت.منابع مطبوعاتی ترکیه به نقل از «بولنت یلدریم» رئیس هیئت کمکهای بشردوستانه ترکیه İHH)) تاکید کردند، مرسی در راستای وفاداری به ملت مصر و دوستان بازداشت شده خود، پیشنهاد پناهندگی به را نپذیرفت.یلدریم در این باره گفت: در صورت اجرای حکم اعدام محمد مرسی مصر با هزاران نفری که به مرسی و اصول او پایبند هستند، روبه رو خواهد شد.وی یادآور شد بسیاری از اعضای هیئت مزبور روز گذشته به سمت کنسولگری مصر در منطقه بیبیک در استانبول حرکت کرده و با نورهای لیزری عکس های محمد مرسی را روی دیوارهای کنسولگری منعکس کردنداین درحالی است که دادگاه قاهره حکم اعدام محمد مرسی وتعدادی از دوستان و هوداران او را صادر کرد.
کشورهای عرب به دنبال جایگزینی برای السیسی
در این میان «ناصر الدویله» یک عضو سابق پارلمان کویت فاش کرد که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با دست برداشتن از حمایت عبدالفتاح السیسی به دنبال جایگزینی برای او هستند. به گفته او حکومت السیسی به زودی به گذشته خواهد پیوست.
وی در صفحه خود بر روی شبکه اجتماعی توئیتر افزود، السیسی در ضعیف ترین وضعیت بین المللی خود قرار دارد و موضوع پایان حمایت از او در بالاترین سطوح کشورهای مزبور بررسی می شود و هر یک از این کشورها نامزد خود را برای جانشینی السیسی مطرح میکنند.
به گفته الدولیه برخی کشورهای عربی خلیج فارس صدقی را به عنوان جایگزین پیشنهاد کرده اند، اما برخی دیگر او را نپذیرفته و معتقدند وی نمی تواند مشروعیت از دست رفته را به مصر بازگردانده و کشور را نجات دهد.
این نماینده سابق پارلمان ادامه داد، برخی فرمانده نیروهای مصر در عملیات توفان قاطعیت را مطرح کرده اند، اما مشکل این است که او تجربه سیاسی نداشته و با وجود اینکه افسر کارکشته است اما دیدگاه سیاسی ندارد.به گفته او در این میان انگلیس به طور غیر رسمی و توسط سفیر خود در ریاض نام محمد البرادعی را مطرح کرده است، اما یکی از سران کشورهای عرب خلیج فارس با رد این پیشنهاد گفت مهم این است که انقلاب مردمی در مصر با توافق و نه با فریبکاری پایان یابد.
کد خبر: ۶۶۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۸
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: ، «علی اکبر رائفی پور» کارشناس ارشد رسانه و ادیان و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با «گروه بینالملل خبرگزاری فارس» علت اصلی حمله عربستان به یمن را تسهیل تغییرات در هرم قدرت و کسب مشروعیت برای پسر جوان شاه کنونی سعودی دانست و با یادآوری سیاست امام خمینی (ره) در مقابل آل سعود، از برخی مسئولان جمهوری اسلامی انتقاد کرد و از آنان خواست تا با حکومت فعلی سعودی، اصلا مماشات نکنند.رائفیپور، عربستان را به دو مرحله «قبل از حمله و بعد از حمله به یمن» تقسیم کرد و با بیان اینکه عملکرد دولت عربستان اکنون هیچ فرقی با عملکرد اسرائیل ندارد، گفت، پیش از حمله به یمن سیاست عربستان معاویهگونه بود اما پس از حمله، این سیاست تبدیل به «سیاست یزیدی» شده است و نباید به هیچ عنوان با آن مماشات کرد.وی با بیان اینکه عربستان هیچ خیری برای جمهوری اسلامی نداشته بلکه مانند رژیم صهیونیستی علیه ایران فعالیت کرده خواستار به کارگیری ادبیاتی تند در قبال آل سعود شد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
دلیل اصلی حمله عربستان به یمن/ یمن چالهای برای ایران؟رائفیپور در پاسخ به سوالی درباره علل و انگیزه حمله عربستان به یمن گفت: دلایل این حمله چند مورد است، ابتدا اینکه سعودیها خواستند از یمن چالهای برای ایران ایجاد کنند، با بحرین نتوانستند ایران را وسط بکشند، خواستند با تشکیل ائتلافی موسوم به اسلامی و نه عربی این کار را انجام دهند. عربستان در ابتدا میخواست تا ترکیه و پاکستان را به میان بکشد و ادعا کند ائتلاف تشکیل شده محدود به کشورهای عربی نیست، اما پس از سفر آقای (محمد جواد) ظریف (وزیر امور خارجه ایران) به پاکستان و سفر (رجب طیب) اردوغان (رئیسجمهور ترکیه) به ایران و فعالیت دیپلماسی و خط و نشان کشیدنهای مختلف، به صورت کژ دار و مریز عقب کشیدند و آن ائتلاف شکل نگرفت.دلیل دیگر اینکه عربستان نگران تشکیل دولت شیعی در شمال یمن است که این مسأله با تأثیر بر جمعیت ۶ میلیونی شیعه عربستان که عمدتا در مناطق نفتی ساکن هستند، حکمرانان سعودی را نگران کرده است.اما بعد مهمتر، این است که ساختار قدرت در عربستان فروریزنده است که فقط فرزندان عبدالعزیز (آل سعود) باید پادشاه شوند؛ فرزندان عبدالعزیز هم همه فوت کرده یا فرتوت شدهاند، به طوریکه دو ولیعهد در زمان ملک عبدالله (شاه شابق) قبل از اینکه به پادشاهی برسند به هلاکت رسیدند. حال باید نوهها به قدرت برسند، اما کدام نوهها؟ از کدام فرزند؟ از سُدیریها یا غیر سدیریها؟ و تمام اینها منشأ اختلاف است و به جرأت میتوان گفت در حال حاضر ۹۵% شاهزادهها، انتصابات جدید ملک سلمان ناراضی هستند. آن کاربر معترض سعودی (مجتهد) نیز در حساب تویتری خود به این مسأله اشاره کرد .رائفی پور افزود: اما بهترین فرصت برای این تغییرات چه زمانی است؟ هنگامی که پای یک دشمن خارجی در میان است؛ آن هم دشمنی به نام شیعه و «محمد بن سلمان» نیز مسئولیت این جنگ را بر عهده گرفته است.این اتفاقات در شرایط رخ میدهد که جامعه عربستانی نیز غرق در تبلیغات ضد شیعی و ضد ایرانی و محور مقاومت است و به طور کلی، مردم عربستان از کودکی با این تبلیغات بزرگ میشوند و حال به گونهای باید به علت مبارزه با شیعیان و ایران در مقابل این تغییرات کوتاه بیایند و این وجه مهمترین بعدی است که باید به آن نگاه کرد؛ وگرنه آمریکاییها بیشتر از ایران باید نگران حمله عربستان به یمن باشند؛ چرا که به معنای واقعی کلمه (حمله به یمن) بازی با آتش است آن هم برای عربستانی که تأمینکننده ۱۱ میلیون بشکه نفت برای آمریکاست.پس، اصل (علت حمله، تسهیل) تغییرات داخلی است؛ در نشست کمپ دیوید نیز ملک سلمان «محمد بن نایف» و «محمد بن سلمان» را فرستاد تا یک وجههای نیز برای اینها در پی داشته باشد. پس نیاز به مشروعیت داخلی عامل اساسی حمله عربستان به یمن است، وگرنه هیچ کسی نمیتوانست پیشبینی حمله عربستان به یمن را بکند، این کار عاقلانه نبود که عربستان بخواهد چنین کاری انجام دهد و تنهاترین دلیل میتواند همین باشد که به مشروعیت داخلی به واسطه یک دشمن خارجی نیاز دارد.عربستان معاویهای و عربستان یزیدیرائفی پور در ادامه با لحنی انتقادی از مسئولان داخلی گفت: من سؤالی دارم؛ چرا ما اسرائیل را به رسمیت نمیشناسیم؟ اسلامی نیست؟ نه؛ چون مشروعیت ندارد، بیایید بگوییم چرا مشروعیت ندارد و عربستان چه کارهایی کرده و اسرائیل چه کارهایی کرده که عربستان تاکنون نکرده است؟میخواهم کمی چالشی صحبت کنم و برخی از سیاستها و مماشات مسئولان با آل سعود را زیر سؤال ببرم؛ یک سؤال دارم حضرت اباعبدالله چرا حاضر به بیعت با یزید نشد؟ چون که میخواست جلوی خوانش یزیدی از اسلام را بگیرد، حضرت میفرمایند من فاتحهی آن اسلامی را خواندم که یزید در آن مُهر (تأیید) اسلامی بخورد و مسلمان نامیده شود. امام حسین (ع) ۱۰ سال با معاویه در صلح بود، چرا که معاویه لااقل یک مقداری ظاهر را حفظ میکرد و وقاری برای خود قائل بود.عربستان قبل از حمله به یمن و بعد از حمله به یمنبنده عربستان را به دو مرحله تقسیم میکنم، عربستان قبل از حمله به یمن و عربستان پس از حمله به یمن و عربستان پیش از حمله به یمن معاویه است و پس از حمله به یمن به مثابه یزید است. بنده معتقدم پس از حمله به یمن، عربستان خود یزید بن معاویه است و هیچ تفاوتی با اسرائیل ندارد، شما یک خیر و منفعت از عربستان برای دنیای اسلام نام ببرید، یک منفعت از عربستان برای ایران را نام ببرید! وجود ندارد، پس چرا باید با این رژیم مماشات کنیم؟، چرا باید با عربستان سازش کنیم، سعودیها با تمام قوا برای مقابله با ایران به پا خواستهاند، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و هر نوع دشمنی را در حق ما به کار میگیرند.چرا تلویزیون صحبتهای حضرت امام خمینی (ره) در مورد آل سعود را پخش نمیکند؟حضرت امام (ره) میفرمایند: ما اگر از مسأله قدس بگذریم -فکر کنید ما از مسأله قدس بگذریم، ما در زمان جنگ با عراق نیز میگفتیم راه قدس از کربلا میگذرد بعد حضرت امام میفرماید ما اگر از قدس هم بگذزیم-، اگر از صدام بگذریم، اگر مسأله قدس را فراموش کنیم، اگر از جنایتهای آمریکا بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت. انشاالله اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از آمریکا و آل سعود برطرف خواهیم کرد و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم گذاشت و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفر و نفاق و آزادی کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجد الحرام وارد خواهیم شد.رائفیپور معترضانه افزود: [امام چرا اینقدر تند گفته است؟] چون خوانش سعودی از اسلام، بزرگترین ضربه به اسلام است و من تعجبم از این سخن برخی آقایان این است که میگفتند ایران و عربستان دو بال اسلام هستند. یعنی باید به فرزندانمان تجاوز میشد تا صدایتان بلند میشد؟ در مورد این قضیه تعطیلی حج عمره برخی به علت منافعی که داشتند مقاومت کردند و آیت الله مکام شیرازی خیلی خوب به آن مسأله پرداخت و فرمودند که این اتفاق نباید رسانهای میشد و حال که چنین شده، باید تا آخر ایستاد.من درخواستم از مسئولان و مردم این است که ادبیاتتان را در مورد عربستان تغییر دهید، ادبیات باید حالت حمله به خود بگیرد. رهبری در مورد اسرائیل از چه ادبیاتی استفاده میکنند؟ سگ هار، حرامزاده؛ چرا؟ چون بچهکش است، عربستان نیز بچه میکشد. بنده عرضم این است که ما باید عربستان معاویهای و یزدی را از هم تفکیک کنیم. حضرت اباعبدالله حج واجب خودشان را قطع کردند، نهایت این است که دیگر شما را به حج راه ندهند، خب ندهند، مولای ما حسین است و مولای اینها یزید. تاریخ در حال تکرار است، کأنه همان اتفاقات در حال رخ دادن است، این واقعیت سعودیهاست و ما باید تغییر رویه دهیم.
نقش نهاد دینی عربستان در حمله به یمنرائفیپور در پاسخ به سوالی درباره نقش نهادهای دینی در کنار نهاد تصمیمگیر سیاسی در عربستان و نقش آن در جنگ علیه یمن گفت: عربستان بر مبنای وهابیت پیش میرود، ببینید اولین جایی که سکولاریزم پایهریزی و مستند شد در تورات است، در عهد عتیق دو تن از پیامبران بنی اسرائیل هستند که ما آنان را پیامبر میدانیم اما یهودیان آن دو را پادشاه قبول دارند نه پیامبر. آن دو نیز حضرت داود و سلیمان هستند، یعنی یهودیها این دو را به عنوان پادشاه و نه پیامبر قبول دارند.یا اینها نگذاشتند که پیامبران حکومت تشکیل دهند یا اگر تشکیل دادند سانسور کردند.برخی سؤال میکنند چرا اسرائیل سکولار است؟ مگر بر مبنای دین یهود شکل نگرفته است؟ [در پاسخ باید گفت] چون تورات اجازه نمیدهد فقیه [فرد دین شناس] حاکم شود، آنها بر مبنای فقه خودشان حکومت تشکیل دادهاند. شیعه این دوران را ۴۰۰ سال پیش گذرانده. یکی از دلایل مشکل اینها با جمهوری اسلامی ایران همین است [که حکومتی دینی با حضور فقیهان تشکیل داده است]. آنها کتابشان را تحریف کردهاند. جالب این است که عربستان نیز بر همین مبنا است، حاکم، آل سعود است و نهاد دینی هم آل شیخ؛ مثلا فتوای جدید آل شیخ مفتی وهابی این است که نگاه کردن به شبکه «الاصلاح» ( یک شبکه اهل تسنن و مخالف آل سعود) حرام است و این به معنای جاده صاف کردن برای حکومت سعودی است.وهابیت در حال توجیه و حمایت از آل سعود است، شما اگر بخواهید تمام قوانین حقوق بشری را یکجا زیر سؤال ببرید، عربستان کفایت میکند، برای جمهوری اسلامی ایران؛ عربستان بهترین فرصت است تا غرب را به چالش بکشیم؛ سفرا و رایزنان فرهنگی باید مدام این مسأله را بگویند.همین ایده در ایالات متحده نیز شکل گرفت؛ اوینجلیکالها (evangelical ) یا همان مسیحیان صهیونیست، اینها اولین مهاجران به آمریکا هستند، دانشگاه هاروارد را اینها به وجود آوردند، پیوریتنها (Puritan) بودند یعنی مخلصین و پرهیزکاران، کسانی که آمریکا رفتهاند میدانند، آمریکاییها بسیار بیشتر از اروپاییها مذهبیترند، اما بسیار زودتر از فرانسویها، سکولاریسم را به وجود آوردند، چرا که مسیحیت اوینجلیکال کاملا برگرفته از تورات است، اصلا نمیتوانند حکومت دینی تشکیل دهند. حکومت دینیشان نهایت این بود که مشاور دولتی باشند.اینها [وهابیها] جاده صاف کن حکومتها میشوند، زمانی که ملک عبدالله با (جرج) بوش (رئیسجمهور سابق آمریکا) مشروب خورد، علمای وهابی گفتند که یک جرعه ایرادی ندارد؛ یعنی پادشاه مبنای دین است و بر مبنای او باید دین تفسیر شود؛ من یاد «علی محمد باب» افتادم، او چیزهایی نوشته بود که با قواعد عربی جور در نمیآمد و اشتباه بود اصلا، بعد از او میپرسیدند که اینها مشکل دارد و او هم جواب میداد که نخیر قواعد عربی اشتباه است؛ درست همینهایی است که من نوشتم و شما ادبیات عربی را تغییر دهید.دقیقا کارهایی که یزید (لعنة الله علیه) انجام میداد، هر کاری میکرد، او هم با غربی (رومیها) دوست و هم پیمان بود، سعودیها هم یزید را کاملا قبول دارند و الگویشان اصلا او است، اگر مردم عربستان رفتار یزید را درک کنند، به سعودیها هم گیر میدهند که خب شما هم مثل او هستید.به نظرم باید با سعودیها هتاکانه صحبت کرد، بی پرده تحقیرشان کرد و آبرویشان را برد، این خیلی خوب است که برخی مسئولان نظام اینگونه راجع به آل سعود صحبت میکنند، نمونهاش مقام معظم رهبری که فرمودند، بینی سعودیها به خاک مالیده خواهد شد.ادامه جنگطبعا اینها دوست دارند که زود قائله را تمام کنند، آنها به خوبی میدانند که بالاخره داخل یمن مردم به این اجماع میرسند که باید یک مقابلهای بشود.
دلیل صبر انصاراللهیکی از دلایل عمده صبر و حلم انصارالله این است که اینها میخواهند تا از جبهه داخلی یمن خیالشان راحت شود؛ این طور نشود که در دو جبهه بجنگند.موضوع بعدی اینکه اگر فردا روز جنگ شروع شد، مردم یمن اینطور نگویند که جنگ شیعه و سنی است؛ انصارالله میخواهد با این صبری که در پیش گرفته مردم و قبائل را علیه عربستان تهییج کنند؛ به خاطر همین است که در تبلیغاتی که سعودیها دارند، مرتب تأکید میکنند که ما فقط داریم انصارالله را بمبباران میکنیم.حال مطمئن باشید با اولین موشک به ریاض، خیلی چیزها تغییر خواهد کرد. پروازهای خروجی از عربستان ترافیک خواهد شد، این سنت الهی است که یاغیها و قدرتمندان را با ضعفا از بین ببرد، چه بسا مشیت الهی است که ثروتمندترین کشور عربی به وسیله فقیرترین کشور عربی به زیر کشیده شود.حضرت امام خمینی (ره) تعبیر جالبی دارند. امام میفرمایند: مسأله ما با آل سعود بالاتر از این مسائل است و ما باید با همه قوایی که داریم، مسلمین با همه قوایی که دارند و دنیا آنهایی که به خدا اعتقاد دارند با تمام قوایی که دارند، باید با این مسأله محاربه کنند، با هر طوری که خودشان صلاح میدانند.امام حتی راه مقابله را به عهده خود مردم گذاشته و میگوید «هر طور خودشان صلاح میدانند». امام در مورد چه کسی اینگونه صحبت کردهاند؟ چرا؟ چون که چنین خوانشی از اسلام نباید شکل بگیرد.
جنگ نیابتی در یمن؛ اما یمن تسلیم نمیشودسعودیها نمیتوانند حمله زمینی انجام دهند، (امپراتوری) عثمانی تمام کشورهای عربی را گرفت، اما نتوانست یمن را اشغال کند، کوههای منطقه شمالی یمن، مانع بزرگی است. چاره کار چیست؟ چاره کار این است که دوباره همین تکفیریها به کمکشان بیایند، بشود مانند سوریه، یک جنگ شیعه و سنی راه بیندازد، گفتیم چرا انصارالله صبر میکند؟ یکی همین است که از ایجاد جنگ شیعه و سنی جلوگیری کند.در این باره یک مسأله تاریخی را بگویم که بسیاری از آن مطلع نیستند. در صدر اسلام دسته بندی مسلمانان پس از قتل عثمان ۵ گروه شکل گرفت:
یک: عثمانی؛ محب شیخین بودند و عثمان را قبول داشتند و حضرت علی (ع) را قاتل عثمان میدانستند؛ به اینها میگفتند عثمانی.
دو: شیعه؛ محب شیخین بودند، حضرت علی (ع) را قبول داشتند و عثمان را رد میکردند و میگفتند که عثمان فامیلهایش و «بنی ابی معیط» را بر گرده مردم سوار کرده است؛ به این میگفتند شیعه.
سه: اهل جماعت؛ اقلیت ناچیزی بودند که اهل تسامح بودند و میگفتند گیر ندهید، همه خوب هستند؛ اینها میگفتند اهل جماعت (حال این دسته اکثریت شده و اهل تسنن را شکل داده است).چهار: خوارج؛ کسانی بودند که شیخین را قبول داشتند و میگفتند کار که به عثمان و علی رسید کار خراب شد، اینها را «صهرینی» میگفتند که خوارج نیز از این دستهاند.پنج: رافضیها؛ کسانی بودند که میگفتند از ابتدا نیز علی (ع) بر حق بود که اینها را رافضی میگفتند و الان معادل شیعه امروز است.حالا نکته جالب اینجاست که ۹۵% سپاه حضر امیرالمؤمنین شیعه بودند یعنی شیخین را قبول داشتند؛ و معاویه خواست از این قضیه سوء استفاده کند و علی (ع) را در مقابل شیخین قرار دهد. نامه نوشت به حضرت امیرالمؤمنین و گفت: «به یاد داری شیخین همچون شتران تو را بسته بودند و برای بیعت میبردند؟» یعنی در اینجا خواست [با توهین و تحریک امام] بین حضرت علی (ع) و شیخین اختلاف را برجسته کند [تا سپاهیان امام علیه امام موضع بگیرند].حضرت در جواب معاویه فقط فرمودند: خواستی خوار کنی اما ستودی، اینکه کسی مظلوم واقع شود تقصیر او نیست؛ در ادامه حضرت میفرمایند، [دیگر پاسخ را ادامه نمیدهند و میگویند] اصلا به تو ربطی ندارد. یعنی حضرت [با هوشمندی] جلوی غرضورزی معاویه را گرفت، معاویه میخواست به لشکر امام بگوید که به فرماندهی کسی میجنگید که شیخین را قبول ندارد و لشکر را از حضرت جدا کند [اما ناکام ماند].عربستان نیز میخواهد فضا را به سمت تقابل شیعه و سنی در یمن ببرد، مردم یمن باید مراقب این باشند. پس عربستان سعودی چارهای ندارد جز اینکه استراتژی معاویه بن ابوسفیان را در پیش بگیرد و ما هم چارهای نداریم جز اینکه روش حضرت امیرالمؤمنین را در پیش بگیریم و مواظب فتنه انگیزی و اختلاف آفرینی سعودیها را باشیم.
کد خبر: ۶۴۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
موضع شورای امنیت غافلگیر کننده نبود ، ما در صورتی شگفت زده می شدیم که شورای امنیت موضعی حق ، عادلانه و صادقانه اتخاذ می کرد
کد خبر: ۶۲۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۱
واشنگتن از تهران خواست قطعنامه شورای امنیت علیه انصارلله یمن را رعایت کند.
به گزارش تسنیم به نقل از العربیه، آمریکا از ایران خواست قطعنامه شورای امنیت مبنی بر تحریم تسلیحاتی انصارالله یمن را رعایت کند.
بر اساس این گزارش، اعضای شورای امنیت سازمان ملل با طرح تعدیل شده کشورهای عربی علیه یمن موافقت کردند. ۱۴ عضو شورای امنیت سازمان ملل به نفع این پیش نویس رای دادند. روسیه به این طرح رای ممتنع داد.
بر اساس این طرح، شورای امنیت تحریم هایی علیه رهبر انصار الله از جمله ممنوعیت سفر وی اعمال کرد. در این قطعنامه همچنین از انصار الله خواسته شده است از آنچه تحریک و تهدید کشورهای همسایه خوانده، دست بردارد.
بر اساس این طرح، هرگونه ارسال سلاح برای نیروهای انصار الله ممنوع خواهد بود. شورای امنیت همچنین از انصار الله خواسته است که از صنعا و دیگر مناطق این کشور عقب نشینی کند.
شورای امنیت از کشورهای عضو خواسته است کشتی هایی را که به یمن می روند را بازرسی کند. این شورا با حمایت از دخالت نظامی عربستان در یمن همچنین از مشروعیت عبدربه منصور هادی نیز حمایت کرد.
کد خبر: ۶۲۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
سخنگوی نیروهای مسلح یمن، در نشستی خبری در صنعا هشدار داد، زمان واکنش به تجاوز عربستان علیه ملت یمن و تاسیسات زیربنایی این کشور، نزدیک شده و پاسخ ما شدید و کوبنده خواهد بود.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com به نقل از پایگاه خبری العالم، سرهنگ شرف غالب لقمان با اشاره به اینکه در این تجاوز غیرنظامیان، منطقه مسکونی حاشیه نشینان یمنی، مناطق کشاورزی و بازارها هدف قرار گرفته اند، تاکید کرد از آغاز این تجاوز تاکنون 2051 نفر شهید و 3897 نفر زخمی شده اند.
سرهنگ شرف غالب لقمان گفت عربستان در تجاوز به یمن تاسیسات و مراکز حیاتی را به طور برنامه ریزی شده در میان محاصره دریایی و زمین برای به زانو درآوردن ملت یمن، ویران می کند.
وی اظهار داشت ارتش یمن می داند که نبرد اصلی آن با تروریسمی است که عربستان از آن در یمن حمایت می کند، اما ارتش یمن هیچ وقت نه عربستان و نه دیگر کشورها را تهدید نکرده است.
سخنگوی نیروهای مسلح یمن گفت: عربستان در حالی از " مشروعیت " دولت پیشین سخن می گوید که نظام سلطنتی موروثی بر این کشور حکومت می کند و خاندان حاکم در عربستان به ملت این کشور ظلم می کند. ملت عربستان برادران ما هستند، اما عاجز و ناتوانند.
وی تصریح کرد: ملت یمن به صراحت اعلام کرده که آماده است تا آخرین قطره خون خود در مقابله با تجاوز عربستان فداکاری کند، ما در واکنش نشان دادن به تجاوز عربستان و نحوه آن از کسی اجازه نخواهیم گرفت و زمان واکنش نزدیک است و پاسخ ما شدیدتر از تصورات خواهد بود. این واکنش شدید و کوبنده خواهد بود و عربستان و آمریکا نیستند که زمان و چگونگی واکنش را مشخص می کنند.
سرهنگ شرف غالب لقمان تاکید کرد: حوثی ها یکی از طیف های ملت یمن هستند و هر کجا که باشند، در کشور خودشان هستند.
سخنگوی نیروهای مسلح یمن با اشاره به اینکه در حملات عربستان به یمن مناطق مسکونی، مراکز تجاری، ورزشگاهها و سیلوها هدف قرار می گیرند، افزود: در این حملات بیشترین آسیب به تاسیسات زیربنایی وارد شده تا جایی که تاکنون بیش از 1200 مرکز غیرنظامی هدف قرار گرفته است.
کد خبر: ۶۲۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۵
سخنگوی ائتلاف عربستان در تهاجم به مردم یمن، در واکنش به اعزام ناوگروه ایرانی به آبهای جنوبی یمن، گفت هنوز هیچ کس اقدام خصمانهای علیه ما نکرده و اگر بکند ما پاسخ میدهیم.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com سرتیپ ستاد «احمد حسن عسیری» سخنگوی ائتلاف عربستان علیه یمن، موسوم به «توفان قاطع»، به اعزام ناوگروه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به آبهای جنوبی یمن واکنش نشان داد.
این مقام نظامی سعودی که دیروز چهارشنبه در فرودگاه پایگاه هوایی ریاض، در کنفرانسی خبری درباره روز چهاردهم تهاجم به یمن صحبت میکرد، در پاسخ به سوالی درباره اقدام ایران در اعزام ناوگروه به خلیج عدن گفت: آبهای بینالمللی برای همه نیروهای دریایی از جمله ایران در دسترس است اما آبهای منطقهای، بندرها و آسمان یمن تحت کنترل نیروهای ائتلاف است.
طبق گزارش وبگاه روزنامه «الریاض» عربستان، عسیری که مشاور دفتر وزیر دفاع عربستان سعودی نیز هست، افزود: هیچ اقدام خصمانهای تا الان علیه ما انجام نشده است. نیروهای ائتلاف حق پاسخ را در برابر هر تلاشی برای آسیب زدن به مردم یمن یا هر نوع امدادرسانی به شبهنظامیان حوثی، برای خود محفوظ میدانند.
عسیری در حالی از «آسیب زدن به مردم یمن» سخن میگوید که نیروی هوایی این کشور از ششم فروردین ماه که تهاجم به یمن را آغاز کرده، نزدیک به ۱۰۰۰ نفر از مردم یمن را کشته و بیش از ۱۳۰۰ نفر را که بخش عمدهای از کشته و مجروحان کودک و زن هستند، مجروح کرده است.
او در پاسخ به سوالی دیگر با بیان اینکه درخواست برخی کشورها برای خارج کردن اتباعشان از یمن در دست بررسی است، گفت که درخواستی از ایران وجود ندارد و ایران هنوز درخواستی برای خارج کردن اتباع خود از یمن ارائه نداده است.
عسیری در ادامه سرنوشت ایرانیهای حاضر در یمن و اعضای انصارالله را که آنان را حوثی مینامد، یکی دانست و ادعا کرد: ولی بیشتر کسانی که از اتباع ایران در یمن هستند، شبهنظامیان حوثی را حمایت میکنند و آموزش میدهند و الان آنها در یک سنگر هستند و یک سرنوشت دارند.
عربستان مدعی است که تهاجم هوایی خود را به درخواست «عبدربه منصور هادی» رئیس جمهوری سابق یمن انجام میدهد که ژانویه گذشته استعفا کرد و دیگر مشروعیت ندارد، اما عربستان هنوز او را رئیس جمهور یمن میداند و به این بهانه تاکنون بیش از ۸۰۰ نفر را در یمن در حملات خود کشته و زیرساختهای متعدد نظامی و غیرنظامی یمن را نابود کرده است.
روز گذشته «امیر دریادار حبیبالله سیاری» فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، از اعزام ناوگروه عملیاتی ارتش به آبهای جنوبی یمن خبر داده بود.
صبح امروز پنجشنبه، سیوچهارمین ناوگروه اطلاعاتی ـ عملیاتی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران شامل ناو لجستیک بوشهر و ناوشکن البرز به منظور تأمین خطوط مواصلاتی کشتیرانی ایران و حراست از منافع جمهوری اسلامی در آبهای آزاد، عازم مأموریت برونمرزی در منطقه خلیج عدن و تنگه بابالمندب شد.
به گفته امیردریادار سیاری، این مأموریت حدود سه ماه طول خواهد کشید.
کد خبر: ۶۱۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۰
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
روزنامه انگليسي 'فايننشال تايمز' اعلام کرد که حملات هوايي عربستان به يمن موسوم به 'طوفان قاطعيت' شکست خورده و نتوانسته جنبش انصار الله و همپيمانان آن را مجبور به عقب نشيني کند.
به گزارش روز چهارشنبه پايگاه خبري يمني الخبر، اين روزنامه افزود: تداوم ورود نيروهاي جنبش انصارالله به جنوب به رغم تداوم حملات هوايي عربستان، بيانگر اين حقيقت است که آنها به هيچ وجه قصد عقب نشيني از مواضع خود را ندارند.
اين روزنامه به نقل از محمد البخيتي عضو دفتر سياسي جنبش انصار الله اعلام کرد که به رغم اينکه ناظران مداخله زميني عربستان در يمن را نزديک نمي دانند، نيروهاي انصار الله آمادگي کامل براي مقابله با هرگونه مداخله نظامي عربستان را دارند .
روزنامه انگليسي فايننشال تايمز همچنين نوشت که طرح تشکيل نيروي مشترک وابسته به اتحاديه عرب محقق شدني نيست، اما راي گيري اعضاي اين اتحاديه بيانگر اين است که تشکيل اين نيرو، به رياض مشروعيت منطقه اي براي فرماندهي حمله نظامي به يمن را مي دهد.
البخيتي در اين ارتباط گفت که هرگز اهداف اين مداخله محقق نخواهد شد، همانطور که ابراهيم شرقيه معاون مدير انيستيو بروکينگز در دوحه نيز پيش بيني کرد که عربستان اقدام به مداخله زميني در يمن نخواهد کرد .
ابراهيم شرقيه با اشاره به پيش بيني خود به اينکه تفکري براي مداخله زميني عربستان به مدت دو يا سه هفته و شايد يک ماه جنگ وجود ندارد، گفت: انصار الله همچنان در وضعيت قوي به سر مي برد و نيروهاي علي عبدالله صالح همپيمان آنها نيز در وضعيتي به مراتب بسيار قوي تر از آن هستند.
اين روزنامه ازهم پاشيدگي نيروهاي وابسته به عبد ربه منصور هادي رييس جمهوري مستعفي و خروج افراد مسلح وابسته به او از عدن و بازگشت آنها به استان هايشان خبر داد.
عربستان سعودي با کمک متحدان عربي اش از پنجشنبه گذشته حملات هوايي عليه کشور يمن را آغاز کرده که در اين حملات تاکنون صدها غيرنظامي يمني کشته شده اند.
در بمباران يک اردوگاه پناهجويان يمني از سوي هواپيماهاي عربستاني، بيش از 300 غيرنظامي از جمله دهها کودک و زن کشته و مجروح شدند.
جنبش مردمي انصارالله پس از ماه ها تظاهرات مسالمت آميز مردمي در يمن، از تابستان سال گذشته براي مبارزه با فساد و تروريسم، کنترل صنعا پايتخت آن کشور را به دست گرفته است.
منبع: ایرنا
کد خبر: ۶۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۲
پادشاه عربستان برای توقف تجاوز جنگندههای ائتلاف عربی به رهبری ریاض علیه یمن ۴ شرط تعیین کرد!
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: به گزارش ایسنا، به نقل از سایت خبری البدایة، سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان در نشست کابینه این کشور عنوان داشت که ریاض برای توقف عملیات بمباران یمن در چارچوب عملیات موسوم به طوفان قاطع ۴ شرط دارد که حوثیهای یمن باید آنها را اجرا کنند. وی در ادامه افزود که شرط اول این است که یمن با آغوش باز تمام طرفهای سیاسی یمنی را که خواهان محافظت از امنیت وثبات این کشور هستند بپذیرد تا بتوانند تحت نظارت شورای همکاری خلیج فارس و در چارچوب پایبندی بر مشروعیت و مخالفت با کودتا علیه این مشروعیت نشست برگزار کنند. پادشاه عربستان تاکید کرد: شرط دوم تسلط مجدد دولت یمن بر تمام اراضی این کشور و شرط سوم بازگرداندن سلاح به دولت یمن وچهارم عدم تهدید امنیت کشورهای همسایه یمن توسط حوثیهای این کشور است.
کد خبر: ۶۰۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۱
رژیم آل سعود که با در گذشت ملک عبدالله به شدت دچار بحران مشروعیت شده بود بدنبال فرصتی برای قدرت نمایی بود .چراکه ائتلاف ضد داعش به علت ناکارآمدی نتوانسته بود جایگاه دولت سعودی را ارتقا دهد
کد خبر: ۶۰۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۹
همدلی و هم زبانی بود که بسیجی و پاسدار و ارتشی از هر صنف و طایفه و زبان و دین را در یک صف واحد به دفاع از اساس نظام اسلامی کشاند
کد خبر: ۶۰۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۹
رئیسجمهوری آمریکا به رغم ادامه سیاستهای خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران پیام تبریک نوروز فرستاد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا روز پنجشنبه با انتشار یک پیام ویدئویی نوروز را تبریک گفت.
وی در حالی در این پیام ویدئویی مدعی شد گفتوگوی وی با دولت ایران بر اساس «احترام متقابل» فصل تازهای در روابط دو کشور آغاز کرده که مستندات زیادی حاکی از آن هستند که رویکرد خصمانه دولت «جورج دبلیو بوش»، رئیسجمهور اسبق آمریکا برای براندازی در ایران که با عنوان «دیپلماسی تحولآفرین» مطرح شد، در دولت آقای اوباما در لفافه رویکردی مخفیانهتر ادامه پیدار کرده است.
پایگاه خبری ایبیسی نیوز به عوان مثال در سال 2009 گزارش داد دولت اوباما برنامههای تغییر رژیم دولت جورج دبلیو بوش که در قالب برنامههای تقویت دموکراسی به مخالفان داخلی ایران اختصاص مییافت را ادامه داده اگرچه آنها را مخفیانهتر کرده است.
آقای اوباما در ادامه مدعی شد مقامات تهران از خصومت با آمریکا برای مشروعیت بخشیدن به نظام خود استفاده کردهاند.
رئیسجمهوری آمریکا تصریح کرد مقامات ایران و آمریکا در بسیاری از موضوعات، اختلافاتی جدی دارند.
اوباما طبق روال سالهای گذشته در اظهاراتی که تلاشی آشکار برای ایجاد شکاف بین مردم و مسئولان نظام جمهوری اسلامی بود گفت: «انتخاب آینده بهتر در دست رهبران ایران است.»
کد خبر: ۵۹۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۸
دکتر محمدرضا عارف در گفت وگو با روزنامه آفتاب بزد درخصوص مهمترین موضوعات روز کشور سخن گفت.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن کامل این گفتوگو در پی می آید:
ميخواستم در مورد احزاب اصلاحطلب جديدي كه اخیرا تشکیل شده اند نظرتان را بدانم. این احزاب به نسل اصلاح طلبان قبل از خود انتقاد می کنند و مثلا ميگويند این نسل تندرويهايي انجام دادهاند .یا گفته می شود که اصلاح طلبان بايد وارد تعامل با حكومت ميشدند كه نشدند و در واقع خسارتهايي را به جريان اصلاحات زدند. اول اينكه ميخواستم نظرتان را درمورد احزاب جديد بپرسم، دوم اينكه نقدهايي كه این احزاب به نسلهاي قبل تر ازخودشان دارندرا چقدر وارد و درست ميدانيد.
یکی از شعارهای قانون اساسي و اصلاحطلبان «دموكراسي» است ،لازمه دموكراسي هم حضور تشكلهاي مردمي می باشد. يعني اگر بخواهيم حقيقتا قانون اساسي به طور كامل پياده شودهيچ راهي جز تخزب نداريم. نگاه قانون اساسي در همه امور برمحوريت مردم است ، مردم تصميم گيرنده هستند حال گاهي مستقيم مثل انتخاب رئيس جمهور و نمايندگان مجلس گاهي هم غير مستقيم. اگر اين رويكرد را بپذيريم هيچ راهي جز تخزب نداريم. براي اينكه مسئله تحزب به معناي واقعي پياده شود بايد هر گروه و دستهاي كه تفكر خاصی دارد بتواند فعاليت خودش را شناسنامهدار كند. شناسنامهدار كردن يعني تشكيل يك تشكل؛ حال اگر این تشکل سیاسی باشد ميشود حزب و اگر در فضاي غير سياسي باشد می شود سازمانهاي مردم نهاد. من باتشكيل تشكلهاي مختلف موافقم. البته در شرايطي كه هنوز حزب به معناي واقعي و فراگیر در كشور نداريم می توانیم حركت جبههاي را دنبال كنيم؛ يعني احزاب همسو يا احزابي كه احساس ميكنند مشتركاتشان زياد است می توانند حركت جبههاي را دنبال كنند تا نقشی موثرتر در امور کشور داشته باشند. بنابراين خوشحاليم كه احزاب جديد تشكيل ميشوند و از آنها استقبال می کنیم . من از وزارت كشور كه با سعه صدر زمينه شناسنامهدار شدن فعالیت گروه ها را فراهم می کند تشکر می کنم.
در مورد قسمت بعدی سوال هم باید بگویم بحث انتقاد يك ضرورت برای حيات و رشد است. به خصوص که نقد پذيري جزء شعارهاي ماست اما آن عنصری که در نقد مهم است توجه به مسائل اخلاقي و نپرداختن به برخي حواشي است. نقد باید سازنده و مشفقانه باشد.در مورد نقد عملكرد گذشته نیز، باید این نقد بدون لکه دار کردن افراد و حفظ حرمت آنها باشد. حتما بايد يك جبهه نقد عملكرد خود را داشته باشد تا برخي از اشكالات و ضعفها را تكرار نكند. وقتي كه تشكلي در درون يك جبهه تشكيل ميشود و به نقد گذشته آن جبهه بپردازد به نظرم كار خوب و لازمی است،این کار می تواند مسیر حرکت مفیدتر و موثرتر را نشان دهد.
فكر نميكنيد تشكيلات ندا در این نقد گذشته تندروی كرده است؟ضمن اینکه جناح مقابل هم خيلي از اين حزب و مواضعش استقبال كرده است. مصداقا در مورد نداو مواضعشان چه نظري داريد؟
ما معياري براي تشخيص تندروي و كندروي موضع احزاب نداريم بلكه سليقهاي است .البته هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم بگيرد و بگوید چه كسي باید از قطار اصلاحات پیاده شود و چه کسی بماند . معياري براي اصلاحطلبي سنجي نداريم كه بياييم بگوييم فلان فرد اصلاح طلب واقعي است فلاني اصلاح طلب واقعي نيست. هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم گيري كند. اگر ميتواند، همسو شود و همكاري كند اگر نتوانست نبايد وارد مسائل حاشيهاي شود. به ويژه وقتي اينگونه رفتارها در فضاي سياسي كشورمان بروز پيدا ميكند متوجه افراد خاص و برخي بزرگان يك جبهه ميشود كه اين جفا در حق آن افراد است.
آقاي دكتر در مورد نقد های محتوایی ندا چه نظری دارید؟
اگر نقدها صادقانه و با نگاه به آینده باشد مطمئنا همه افراد از آن استقبال خواهند کرد.
منظورم خود «نقد» است. مثلا اینکه بگویند احزابي مثل مشاركت و مجاهدين تندرو بودند و عملكرد خودشان بود كه باعث شد مجوزشان لغو شود؟
اگر خواستيم نقد كنيم نبايد این نقد يك طرفه باشد. اخلاق به ما حكم ميكند كه افراد مورد نقد حاضر باشند تا بتوانند جواب دهند. مثلا در يك ميز گردي يا در يك هم انديشي که طرف ها هستند چنین نقد هایی هيچ اشكالي ندارد. بنابراین اگر تشکلی نسبت به رفتار تشكلي ديگر نقدي داشته باشد اولا بايد ببينيد آيا آن تشكل حاضر است بنشيند ودر كنار هم صحبت كنند. ثانیا بايد دو طرفه باشد يعني دو طرف حضور داشته باشند كه اگر حرفي و انتقادي دارند عنوان كنند.
آيا خودتان اين نقد را قبول داريد كه اين احزاب تندرويهايي كردند كه منجر به اين وضعيتشان شد؟
اولا من بر اين باورم كه نبايد شروع فعاليت خودمان را پايان فعاليت يك جريان بدانيم. آنقدر ظرفيت كار و نيرو در كشور داريم كه لازم نیست هيچ گروهي عضوگيري خود را از جدا شدگان بدنه گروه ديگر انجام دهد. در ضمن من هيچ وقت اينگونه هيچ گروهي را نقد نمی کنم و اگر نقدي می کنیم كلي است؛ يعني شرايط كشور ما طوري نيست كه ما بخواهيم احزابي را اینگونه نقد كنيم؛ به ويژه احزابي كه در مقطعي با برخي مشكلات و مسائلي روبرو شدند. اخلاق حكم ميكند با رعایت همه جوانب را داشته باشیم.
و نقدي كه اگر خودتان بخواهيد انجام دهيد؟
من در شرایط فعلی هيچ حزبي را نقد نميكنم چون نگاه من هميشه به آينده بوده و عقيده دارم نبايد در گذشته متوقف شويم. اگر نقد گذشته كمك به آينده كند، انجام ميدهيم. سعي ما بر اين است كه نقاط ضعفي كه ديگران داشتهاند را تكرار نكنيم؛ اگر تندروي بوده تندروي نكنيم، اگر انحصار طلبي بوده انحصار طلبي نكنيم ،اگر يك جا احساس ميكرديم از معيارها و شاخصهاي اصلاح طلبي فاصله گرفتهاند، فاصله نگيريم و ...
س: بدون ذكر نام بارها از انحصار طلبي صحبت فرموديد اكنون هم به آن اشاره كرديد. لطفا بگوييد اين مسئله متوجه چه گروههايي ميشود؟
آفت فعاليت و حركت سياسي انحصار طلبي است. در داخل يك حزب انحصار طلبي اين است كه از قبل مشخص باشد در كنگره چه كسي دبيركل ميشود و چه کسانی در دفتر سیاسی حضور پیدا خواهند کرد ؛ يعني فعاليتهاي حزبي كه نمودش فعاليتهاي جمعي است همه در يك نفر یا یک گروه محدود جمع شود . انحصار در داخل جبهه هم اين است كه يك تشكل و حزب بخواهد حرفهاي خود را به كرسي بنشاند. ممكن است در كوتاه مدت اين نگاه انحصار طلبي ما را به اهدافي برساند اما مطمئنا در دراز مدت اين نگاه نميتواند سامان پيدا كند و نميتواند ما را به سر مقصود منزل برساند و جز تضعیف کار تشکیلاتی و کنار گداشتن یا حذف تشکل ه نتیجه ای نخواهد داشت.
اگر بخواهيد مثالهاي تاريخي بدون ذكر نام افراد بزنيد در چه مقطعي از تاريخ این انحصار طلبی ها رخ داد و منجر به آسیب شد؟
شما اگر عملكرد احزاب را بعد از انقلاب نگاه كنيد آسيب هايي داشتند. مثلا يك حزب براي مدت كوتاهي مي آيد رشد مي كند و تاثيرگذار است و حتي در انتخابات و محافل مختلف حضور پيدا مي كند اما اين تاثيرگذاري موقتي است كه من يكي از دلايل آن را ريشه در انحصارطلبي ميدانم. به همين دليل ما همان ابتدا كه بنياد اميد را راه اندازي كرديم به این آسیب توجه شد و تصميم گرفتيم رويكردمان خرد جمعی باشد ؛یعنی تلاش شود به تدريج نقش فرد و اسم فرد از بين برود ؛ما در این خصوص در بنیاد که یک سازمان مردم نهاد است در مجموع موفق بوده ايم. البته هنوز به آن مطلوب كه مدنظرمان بوده است نرسيدهايم.
ما تشكلها را صاحب عقل و شعور ميدانيم و معتقديم باید خردجمعي را دنبال کرد و اين طور نيست كه يك نفر هرچه ميگويد تشكل بايد عمل كند. مهم ترين محور همه فعاليت هاي ما از سال 86 كه بنياد امید آغاز به کار کرد «اخلاق» ، «عقلانيت» و «خردجمعي» بوده است. به نظر من اگر بحث «خردجمعي» را در همه تشكلهاي سياسي محور قرار دهيم آسيب پذيري احزاب و تشكل ها كم مي شود و كمتر به فرد محوري سوق پيدا مي كنند.
مثال تاريخي از دوران انتخابات و دوم خرداد ميزنيد؟
اينكه در كشور ما بيشتر احزاب دولت محور و دولت ساخته بودند، واقعيتي است كه اگر بخواهيم هر كدام را مطرح كنم شايد گروه و احزاب ديگر وضعيتشان بهتر از اين نباشد. بهتر است وارد مصداق نشويم ما روند را نگاه ميكنيم و تلاش مان اين است كه حداقل گروه ما اين كار را نكند و فعالیت ها و تقسیم وظایف و مسئولیت ها در چارچوب اساسنامه و مرامنامه از پایین به بالا در یک پروسه کاملا منطقی و دموکراتیک انجام شود.
آقاي دكتر! ندا بحث تعامل با حكومت را مطرح ميكند و به گونه ای اظهار نظر ميكند كه گویی قبليها تعامل كافي نداشتند.آيا اصلاح طلبان قبل از اين با حكومت تعامل نداشتند كه عدهاي در حال حاضر بحث تعامل را مطرح ميكنند؟
اصلاح طلبان بخشي از حكومت هستند. سهم اصلاح طلبان يعني تفكر اصلاحات، در پيروزي انقلاب و در همه صحنههاي بعد از انقلاب يك سهم قوي و تاثيرگذار و موثر بوده است.
تفكر اصلاحات را عملا تفكر انقلاب ميدانيم. مفهوم تعامل شايد زماني مطرح باشد كه قرابت و همدلی بين دو گروه نباشد. ما بخشي از حكومت هستيم.
براي ما همدلي، هماهنگي و همراهي با حكومت يك فرض است بنابراين همکاری و همراهی و نزدیکی با بخش های مختلف ل با حكومت چيز جديدي نيست. اين موضوع هميشه وجود داشته است.
ما بايد تلاش كنيم جايگاهمان را با پتانسيلي كه داريم تثبيت كنيم و جايگاه مناسبتر و بهتر را كسب كنيم. من به جاي واژه تعامل، از همكاري، همدلي و همراهي با بخشهاي حكومت نام بردم چرا كه ما رودرروي حكومت نيستيم كه بگوييم با حكومت تعامل مي كنيم بلكه ما بخشي از حكومت هستيم. ممكن است يكسري افراد كه در جناح مخالف هستند اين طور فكر نكنند. ميخواستم بدانم اين تعامل چه قدر بايد باشد؟
تعامل با گروه رقيب را قبول داريم. در داخل نظام همه گروههاي سياسي بايد با هم تعامل داشته باشند و بخشي از مشكلاتي كه در حال حاظر با آن روبه رو هستيم به دليل عدم همكاري، همدلي و تعامل بین گروههاست.
يعني بحث تعامل در اينجا وجهي ندارد چون اصلاح طلبان درون نظام هستند؟
ج: دقیقا،هميشه همدلي، همكاري و همفكري بوده است و در هيچ شرايطي نبوده كه ما با بخشهاي حكومت رابطهمان قطع باشد.
س: با توجه به اينكه پايگاه اصلاح طلبان از مردم می باشد اگر تعارضي بين خواسته حكومت و خواسته مردم پيش بيايد اصلاح طلبان چه كار ميكنند؟
اصلا امكان ندارد. ما بر اين باوريم كه نظام و حكومت ما مبتني بر مردم است. مشروعيت نظام را از مردم ميدانيم. خود امام اولين فرمايششان اين بود كه من به نمايندگي از مردم حكومت تشكيل ميدهم اين موضوع را در قانون اساسي نیز ميبينيد ،هر وقت نظام نياز دارد مشروعيت خود را تثبيت كند مردم حضور پيدا ميكنند. در مورد راهپيمايي 22 بهمن می بینید علي رغم بيمهريها، يا برخوردهاي غيرمنطقي با مردم و با توجه به مشكلاتي كه دارند اما حضورشان قابل توجه است. ما هيچ وقت فكر نميكنيم نظام بخواهد رودرروي مردم باشد كه تفكر اصلاحات بخواهد يكي را انتخاب كند.
می توان این سوال را به گونه ای دیگر هم مطرح کرد؛اگر بین خواسته مردم و دولت تعارضی پیش بیایدآن زمان اصلاحطلبان چه خواهند کرد؟
مبنا مردم هستند.
حتي اگر دولت نزدیک به اصلاح طلبان یا اصلاح طلب باشد؟
ج: بله . اما ما هيچ وقت فكر نمي كنيم تعارضي بين نظام و دولت و مردم پيش بيايد. شايد با دولت، مجلس يا بخشي از نظام اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد. آن وقت ما مجبوريم و بايد منافع و مطالبات مردم را پيگيري كنيم چون خودمان را برآمده از مردم ميدانيم و فكر ميكنيم اصلاحطلبان برخلاف شعارهايي كه داده ميشود كه در بدنه جامعه نفوذ ندارند اتفاقا در بدنه جامعه نفوذ دارند. آقاي دكتر! در 8 سال گذشته بخش عظيمي از اصلاحطلبان از بدنه حكومت اخراج شدند و بعد از آنکه روحانی پیروز شد كمكم زمینه بازگشت اصلاحطلبان به قدرت صورت گرفت. اکنون مدام از تعامل با حکومت صحبت می شود ، حال این پرسش مطرح است که مرزهای این تعامل با بخش ها و گروه های داخل حکومت کجاست ؟
ج: سوال خوبی است.به نظر من مهمترين مرزها منافع ملي و خطوط قرمز نظام هستند. خوشبختانه اصلاحطلبان با رقباي خود روي اصول اختلافي ندارند؛ یعنی همه ما چه اصلاح طلب چه اصولگرا ارزشها و قانون اساسي را قبول داريم. اما مهمترين مسئله امروز،توجه به ارزشها و منافع ملی در همه تصمیمات و امور است ؛ معتقدم گاهي تصميماتي كه در گروهها و افراد گرفته ميشود توجه جدي به منافع ملي نميشود و در این تصمیمات اولویت منافع باندي و گروهي و جناحی را ميبينيم.
در حال حاضر اينها بخشهاي عظيمي از قدرت هستند و اجازه ورود به اصلاح طلبان را نميدهند. از ابتداي انقلاب دو گروه در داخل نظام روبهروي هم بودهاند؛ چپ و راست، خط امام وخط بازار، اصولگرا و اصلاحطلب ؛ همیشه يك گروه ، گروه دیگر را متهم به انحصارطلبي مي کند. گروه رقيب اصلاحات متاسفانه در عمل در طول سالهاي گذشته انحصارطلبي خود را نشان داده است.مثلا با حربههاي فرهنگي و تريبون هایی كه در اختيار داشته تلاش کرده رقیب خود را حذف کند ؛ رقيبي كه حذف شدني نيست و اگر حذف هم شود آنها هم به جايي نميرسند و مطمئنا کشور ضرر می کند.
بنابراين شما معتقديد مرزي براي تعامل وجود ندارد؟
اصلا هيچ مرزي وجود ندارد قانون اساسي و ارزشهايمان بهترين مصاديق است. مهمترين مسئلهاي كه بايد محور همكاريمان قرار گيرد منافع ملي است. اگر اين را مبنا قرار دهيم شايد بتوان راحت با رقيب تعامل و همکاری و همفكري كنيم.
يكي از بزرگترين سوابق شما معاون اولي در دوره اصلاحات بود. در آن دوران آيا خاطرهاي داريد از اينكه بخشي از اصلاح طلبان با عملكرد خاص خود جريان اصلاحات را منحرف كرده باشند؟
واژه انحراف را قبول ندارم اما گاهي با حرکاتی روبهرو ميشديم كه مقداري فعاليت ما را كند ميكرد.
آيا شما در برابر اینگونه حرکات موضعگيري کردید؟
موضعگيريهای من عموما محرمانه و خصوصي بوده است،با هدف اصلاح و حل مشکل! من بر اين عقيدهام كه به جاي «من»، «ما» را در نظر بگيريم ؛من همیشه سعي كردهام مواضع خودم را رسانهاي نكنم ؛يعني در این راستا عارف 93 با عارف 63 هيچ فرقي ندارد.
آقاي دكتر! فکر می کنید این تفکر شما بین مردم طرفداری دارد؟
به نظرم مردم هم همين تفكر را دارند و همين را ميخواهند.مردم از تندروي و دعواهاي رسانه ای كه هيچ چيزي از درونش درنميآيد خسته شدهاند. مشكل و اختلاف نظر داريم اما بايد بنشينيم با هم آنها را حل كنيم و حتی الامکان به سطح جامعه نکشانیم.
شايد عدهاي به دليل اين سياست شما به آقاي عارف بگويند «محافظهكار» و حتی اصولگرايان در مورد شما اصطلاح « اصلاح طلب بيخطر» را به كار ميبرند.
قرار نیست اصلاح طلب "خطرناک" باشد . اصلاح طلب واقعی منافع ملی را در نظر می گیرد . این بی خطر بودن یعنی عدم ایجاد هزینه برای مردم و کشور.بنابراین معتقدم نبايد هزينه مردم را بالا ببريم و دلشان را خالي كنيم. مردم خسته ميشوند از دعواهاي بيهوده. ما نميخواهيم براي رقيب خود در داخل نظام خطري ايجاد كنيم. خطر ما بايد متوجه دشمن باشد. بايد متوجه كساني باشد كه ميخواهند تيشه به ريشه انقلاب بزنند.
حالا من با همكارم اختلافنظر دارم چرا بايد آن را به تهدیدی تبديل كنم. به همين دليل هم در طول اين سه دهه گذشته هميشه يك خطوط قرمزي داشتهام و به اصولي وفادار بودم و تا آنجايي كه به اين خطوط قرمز و اصولم آسيب وارد نشده كوتاه آمدهام.
در دهههاي 70،80 هم به دفتر تحكيم وحدت انتقادي داشتهايد؟
من خودم يكي از فعالین انجمن اسلامي در دوره دانشجویی بودم و همواره از روند رو به رشد انجمن های اسلامي حمايت ميكردم. اما هر وقت احساس ميكردم كه موضعگيري اعضا و تصميمي كه ميگيرند ممكن است مشكلاتي ايجاد كند سعي ميكردم در حد توانم با توضيح و تذكر ، راهنمايي كنم. وقتي رئيس دانشگاه تهران شدم همان ارتباطي كه با انجمنهاي اسلامي داشتم با جامعه اسلامي دانشجویان داشتم. حتما می دانید جامعه اسلامي دانشجويان يك جريان رقيب بود و زمان مدیریت من از دانشگاه تهران مجوز فعالیت گرفت. در واقع همان ارتباطي كه با انجمن اسلامي داشتم با دیگر تشکلها هم داشتم و در همگرا كردن جريانهاي دانشجويي تلاش می کردم. همواره بعنوان یک استاد مسلمان که دغدغه اش تقویت تشکل های اسلامی در دانشگاه است اگر نقد یا نظری داشته ام به دانشجویان و افراد مسئول منتقل کرده ام.
به نظرتان اين انجمن تندرويهايي داشت كه منجر به غيرقانوني شدنشان شد؟
به هر حال بايد بپذيريم وقتی يك تشكل دانشجویی هستيم و اعضايش برخلاف تشكلهاي سياسي دائمی نيستند و فقط دوران داشنجویی عضو تشکل هستند. پس بعضي از مواضعي كه یک حزب سیاسی ميگيرد نبايد تشكلهاي دانشجويي بگيرند. بنابراين دخالت بيش از حد در امور اجرايي درست نیست . مثلا در برهه ای تشکل های دانشجویی می خواستند رییس دانشگاه انتخاب کنند، این درست نیست. باید ارتقاء فرهنگی و علمی دانشگاه و پیگیری مسایل صنفی اولویت تشکل های دانشجویی باشد .به نظرم بايد عملکرد جنبش دانشجويي در سه دهه گذشته به نقد كشيده شود تا نقد سازنده و مفید راهگشای آینده جنبش دانشجویی کشور باشد.
طي يك سال و نيم اخير غالب جريان اصلاحات به پرهيز از تندروي تاكيد ميكنند. می توانید صراحتا بفرمایید کجا ها تندروی شده است؟مثلا در مورد همین تشکل های دانشجویی.
اجازه بدهيد من در یک مصاحبه يك طرفه به قضاوت نپردازم ؛ نمی خواهم وارد مصادیق شوم. بارها اعلام آمادگي
16 آذر 83 را يك بار گفتهايد.
نه فقط 16 آذر 83 بلكه همه 16 آذرها از اول انقلاب را ببينيم. به هر حال بايد به بررسی نقش جنبش دانشجویی بپردازیم و تعیین کنیم آیا در حال حاضر این جنبش آن تاثيرگذاري كه قبلا داشت را دارد ؟اگر الان اين تاثیر گذاری را ندارد بايد آسيبشناسي شود چرا!.ما به یک جنبش دانشجویی با نشاط و پویا و دردمند و متعهد نیاز داریم.
آقاي دكتر!ما حدودا يك ماه پيش خدمت آقاي توفيقي بوديم و ايشان تاکید داشتند که در دولت قبل تلاش شد در حوزه وزارت علوم تمرکز گرایی رخ دهد اما در این دولت این تمرکز گرایی در حال از بین رفتن است ؛یعنی دانشگاهیان خودشان بتوانند در امور دانشگاه دخالت کنند و مثلا بتنوانند رییس دانشگاه انتخاب کنند.به نظر می رسد فرمایش جنابعالی که فرمودید جنبش دانشجویی نبایستی وارد کار اجرایی شود در تعارض با این موضوع است.
من اینگونه نگفتم؛یک زمانی یک تشکل دانشجویی می خواهد رییس دانشگاه انتخاب کند و زمانی دیگر ممکن است طی سازوکاری از دانشجویان بخواهند در مورد انتخاب رییس دانشگاه نظر بدهند. ما بعد از عملكرد دو دهه تمركزي كه در امور اجراي دانشگاه داشتيم به روش غيرمتمركز هيئت امنايي رسيده ایم. يعني محوريت تصميمات دانشگاه در هيئت امنا باشد. با ساز و كارهايي كه مراجع قانوني تاييد ميكنند. در آنجا قطعا دانشجو و استاد و كارمند بايد نقش داشته باشند در مديريت و در تصميمات دانشگاه؛ اما در جايگاه خودشان !اگر ميخواهيد دانشگاه مشكلات كشور را سامان دهد و اگر ميخواهيد دانشگاه مركز توليد علم باشد هم دانشجو بايد در تصميمات آن موثر باشد هم استاد و هم كارمند.اين اتفاقي است كه در دانشگاههاي بزرگ دنيا رخ داده و ما كشف نكرديم و تجربه موفقی هم بوده است.دانشجو را نباید حذف کرد اما يك تشكل دانشجویی نبايد به خودش اجازه دهد فقط او تصميم بگيرد. در مقاطعي ما اين فضا را حس ميكرديم.
در مورد تشکل اساتید هم که اخیرا مجوز گرفته توضیحاتی بفرمایید.
بحث خوبي را مطرح كرديد. ما از ابتداي انقلاب تشكلهاي دانشجوييمان قوي بودند؛ انجمنهاي اسلامي، حضور موثري داشتند و كمك ميكردند اما كمتر ما با تشكل فراگير و منسجم اساتيد روبه رو بوديم. دو تشكل شكل گرفتند اما بنا به دلایلی نشدند. خوشبختانه در روزها و هفته های بعد از 24 خرداد سال گذشته و براساس نيازي كه به طور طبيعي در دانشگاه ها حس ميشد ، پيشنهاد يك تشكل منسجم هيئت علمي داده شد. پس از بررسی هایی ضرورت داتشن تشکلی فراگیر از اساتید به تایید جمعی از اساتید رسید و به این نتیجه رسیدیم که این تشکل باید بیشتر صنفی باشد البته قرار شد تشکل از موضع گیری های سیاسی نیز منع نشود.بهر حال تعدادی اساتید برجسته در ا ایجاد ین تشکل حضور دارند و نمی شود گفت در امور مختلف موضع گیری نداشته باشند.همچنین به این نتیجه رسیدیم که باید در مسائل راهبردی علم و فناوری مثل سند چشم انداز و تحقق آنها مشارکت داشته باشند.بنابر این با این نگاه سال گذشته درخواست مجوز این تشکل به کمیسیون ماده ده قانون احزاب وزارت کشور ارسال شد و اخیرا این مجوز صادر شده است.من از وزارت کشور هر چند که تاخیر داشت تشکر می کنم.فکر می کنم این تشکل می تواند در کشور مهم و مو ثر باشد.
اساتيدي كه ميخواهند عضو اين تشكل شوند به معناي عام است يا خاص؟
همه اعضای هئیت علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی دولتی و غیر دولتی می توانند طبق ضوابط عضو شوند.
آقاي دكتر! چه عاملي باعث شد كه تخلفات مالي و اختلاسها در دولت آقای خاتمی نباشد يا خيلي كم باشد ؟
شاید نباید من به این سوال پاسخ بدهم اما ما براي انتخاب افراد خيلي مراقب بوديم هم از نظر سياسي، هم عقيدتي و فرهنگي به خصوص سلامت اقتصادي. خود من روي سلامت اقتصادي افراد و تعهد آنان خيلي وسواس داشتم و تاكيدم روي افرادي بود كه حرف و حديثي پشت سرشان نباشد، انصافا هم دولت آقاي خاتمي در اين زمينه موفق بود. در آن دوره اتهامات بيربطسیاسی و فرهنگی زده شد ولي كمتر به يك مدير دوران اصلاحات اتهام مسائل اقتصادي و اختلاس زده شد.اگر آن وسواس را به خرج نمی دادیم شاید تخلفات هزاران ميلياردي و غيره پيش مي آمد. خوشبختانه در آن دوره ما از اين موارد نداشتيم و البته نگاه ما نگاه پيشگيري بود. همواره من از نهادهاي نظارتي خواهش ميكردم و هم خود ما مراقبت ميكرديم اگر يك مديرمان خداي ناكرده در حال افتادن در يك مسير ناصحيح است، جلوگيري كنيم و به محض اينكه متوجه ميشديم تذكر ميداديم. الحمدالله دولت اصلاحات در اين زمينه موفق بود.
آقاي دكتر در مورد عملکرد شما یک انتقادی وجود دارد؛ در 8 سالي كه به اصلاحات خيلي فشار آمد شما در بعضي از نهادها از جمله شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجمع تشخيص عضويت داشتید و دارید؛در این ایام آقای عارف چه کاری برای اصلاحات انجام داد؟
قاعدتا هر کاری برای کشور و برای اصلاحات لازم بود انجام و تشخیص می دادم انجام می دادم.همانطور که گفتم اصلاح طلبان بخشی از حاکمیت هستند حتی اگر مقطعی از دولت و امور اجرایی دور باشند.شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بخشهایی از حکومت هستند.
در مورد حوزه دانشگاه خيلي از اتفاقاتي كه می افتاد مثل امنيتي كردن فضاي دانشگاهها هيچ ربطي به مصوبات شوراي انقلاب فرهنگي نداشت بلكه منش دستگاه های اجرايي بود. یعنی نهادهاي اجرايي، دانشگاهها را به سمت غيرفرهنگي و امنيتي می بردند و در برخی موارد به دوستان در دستگاه های اجرایی تذکراتی می دادم.
به هر حال شورا بر فعاليتهاي وزارت علوم ناظر است.
نظارت كه طبيعي است اما بپذیریم که رییس شورا رییس جمهور است و شورا نمی خواهد سمت و سویش برخلاف جهت حرکت کلی دولت باشد.من در شورا رابطه نزديكي با تك تك افراد داشتم و ديدگاههاي خود را مطرح ميكردم.
البته این نظر ها را رسانه ای نمی کردم.
به نظر من رسانهاي كردن مسائل در خیلی از موارد، راهحل درستي نيست. نبايد چالشها را به ميان مردم كشيد و دل مردم را خالي كرد.
به هر حال هميشه اختلاف نظر وجود دارد.
پس یک جاهایی نظر مخالف داشتید اما رسانه ای نمی کردید.
نمی گویم لزوما نظر مخالف داشتم بلکه نظر داشتم و نظرات خودم را به نحو مقتضی اعلام می کردم و الان هم اعلام می کنم ، اما عموما رسانهاي نميكنم من راهكار را اين ميدانم.
ما نظام را قبول داريم و اختلاف نظر ها دقيقا مثل مسائل خانواده است. شما چه قدر مسائل خانوادهتان را به دوستانتان ميگوييد؟ نگاه من هميشه به مسائل خودمان مثل داخل خانواده است. نميخواستم از يك فرصت و تريبوني براي تبيين و معرفي خودم استفاده كنم.
البته نميگويم ارتباط رسانهاي نباشد. ارتباط رسانهاي براي اين است كه مردم از رسانه استفاده كنند حتي بحثهاي چالشي ميتواند رسانهاي شود به شرط رعابت اخلاق و حرمت افراد و توجه به منافع ملی. شركت در بحثهاي اختلاف برانگيز و تفرقه برانگيز و اينكه نتيجهاش مطرح شدن يك نفر باشد من سعي ميكردم پرهيز كنم.
شما بحث ائتلاف نسبي با اصولگرايان در انتخابات مجلس را مطرح كرديد، مقداري رويايي نيست كه اصلاح طلبان بيايند با اصولگرايان ائتلاف نسبي داشته باشند؟
ج: فكر ميكنم بهمن سال گذشته بود در كنگره یکی از احزاب راهبردها و رويكردهاي خودم را درباره انتخابات مجلس آینده مطرح کردم.
اول: حفظ سرمايه اجتماعي كه خلق شده و تقويت آن (يعني مشاركت مردم را از 73 درصد بالاتر ببريم)
دوم؛ پيروزي در انتخابات 94. ما باید پیروز انتخابات شویم ؛لازمه این موضوع ارائه لیست واحد از سوی اصلاح طلبان در انتخابات است .
با اين رويكرد شروع كرديم و واقعا در يك سال گذشته روي رويكرد و راهبردهاي خود جدي ايستادهايم. گفتيم برنامه ميدهيم و الان داريم برنامه تدوين ميكنيم. ما گفتیم برخلاف برخی جریانات رقیب را نقی نمی کنیم و به همه جریانات داخل نظام اصالت می دهیم.
بايد با رقیب تعامل كنيم؛ شايد بهترين و مناسبترين مكان براي تعامل مجلس باشد.. من وقتي بحث ائتلاف نسبي با اصولگرایان را مطرح كردم همین موضوع مدنظرم بود.یعنی بتوانیم در مجلس مثلا 30 نفر را پیدا کنیم که محور تفاهم و همدلی و دوستی جریانات داخل مجلس باشند..اگر این اتفاق رخ دهد ما خیلی از اتفاقات که در مجلس رخ می دهد مثل دعوا ،سوال و تذکرات آنچنانی را درچنین مجلسی نخواهیم داشت.
در این شرایط مجلس ديگر به وظيفه خودش عمل ميكند يعني نگاهش ملي ميشود و به مسائل حاشيهاي كمتر ميپردازد. اين موضوع جزء راهبردهايمان است و به همين دليل اجماع كامل در جریان اصلاحات و ائتلاف نسبي را با بخشهايي از جریان رقیب را مطرح كرديم.
اميدوارم در اين مسير بتوانيم جلو برويم .البته وقتي ميتوانيم در این خصوص موفق شويم كه هر دو جناح این موضوع را بخواهند و قبول داشته باشند.
مثلا چه اشكالي دارد در مركز استاني كه 5 نماينده هست يك نفر در دو ليست مشترك باشد. يعني نميتوانيم در يك استان يك نفر را پيدا كنيم كه هر دو جناح قبولش داشته باشند؟
نشانههايي ديدهايد كه بخواهند؟
هر دو جناح بايد بخواهند.
چه اصولگرا و چه اصلاح طلب اين موضوع را قبول داشته اند؟
ج: من راهبرد خودم را مطرح كردم و انتظارم نداشتم روز اول از آن استقبال شود. اخيرا يكي از سايتهاي اصولگرا گفته هدف عارف از اين راهبرد تفرقهافكني در بين اصولگرايان است؛ به نظر من اين گفته نهايت بيتقوايي است. من نگاه خيرخواهانه به موضوع داشتم و اگر هم نشد اشكالي ندارد ما كه با كسي دعوايي نداريم. اين بحث هم مهم است كه شما چه كساني را اصولگرا ميدانيد؟ مثلا جبهه پايداري هم خود را اصولگرا ميداند.
ج: با دوستانی که این نظریه را قبول دارند و در جبهه رقیب فعالیت می کنند.
اسم نمی آورید؟
نه . نیازی نیست.
در یکی از سایت ها اسم آقای ناطق آمده بود .
گذشته آقای ناطق نشان می دهد که مطمئنا یکی از این افرادمی توانند ایشان باشند.اما بهتر است اسم نبریم.
جناح مقابل مرتب دوگانه عارف و ناطق را مطرح ميكند و به نظر می رسد ميخواهند يك مدل تفرقه را ه بیاندازد.به هرحال گفته می شود بخشی از اصلاح طلبان طرفدار حضور ناطق و حمایت از ایشان هستند و بخش دیگری از اصلاح طلبان بر عارف تمایل دارند.نظر جنابعالی چیست؟
اولا هر تشكل سياسي و حزبی بايد هويت خود را حفظ كند. اصلامهمترين دليل حضور ما تقويت هويتمان است.
هرچند خيلي تعصبي به تشكيلات ندارم اما به حفظ و ارتقاي هويت تشكيلاتی تاكيد دارم. امادر عين حال آمادگي نهايت همكاري را داريم. به هر حال، من در يك اردوگاه تعريف شدهام آقاي ناطق در اردوگاه ديگر.
ما نميتوانيم اين مسئله را نفي كنيم. حال اين دو اردوگاه چه قدر همپوشاني دارند و اهدافشان يكي است يك بحث تشکیلاتی است. واقعيت اين است كه اين دو اردوگاه مرامنامه شفافي ندارند كه خط كشي كنيم اين اصلاح طلب است، او اصولگرا. ما با حفظ هويت آمادگي کلی همكاري با همه دوستانمان در جبهه رقيب را داريم.
چه قدر شما مراقبت ميكنيد كه بين اصلاح طلبان تفرقه ايجاد نشود؟مصداقا عرض می کنم ؛از جانب شما در سایت های اصولگرا خبری منتشر شد مبنی بر اینکه «اصلاح طلبان رهبر ندارند.»این سخن باعث تفرقه افکنی می شود.
معمولا جواب اينگونه تيترها را نميدهم و هميشه از بداخلاقيهاي رسانهاي گلهمند هستم. انقلاب ما انقلاب فرهنگي بود و اين فرهنگي بودن انقلاب را فقط نبايد در حكومت ببينيم بلكه در نهادهاي عمومي و مردمي و مهمتر از همه رسانهها باید ببينيم؛ اگر اين موضوع را بپذيريم باید کمتر تيترهاي مشتريپسند و تفرقه افکن بزنبم.
دغدغه اصلي و مهم من انسجام داخلي اصلاحات است و تا اينجا هم با این راهبرد كوتاه آمده ام؛ هر تصميمي كه تا بحال گرفته ام در این راستا بوده است بر این باورم كه بايد جبههها هم مثل احزاب حساب و كتاب و رهبری مشخص داشته باشند.
ممكن است همین الان خبرنگاري از شما بپرسد كه آیا آقاي خاتمي را به عنوان رهبر جريان اصلاحات قبول داريد يا خير؟پاسخ شما چیست؟
موضع بنده را همه نسبت به آقاي خاتمي ميدانند و عملکردم در انتخابات ریاست جمهوری رویکردم را نسبت به جایگاه آقای خاتمی در جبهه اصلاحات نشان داده است و اخیرا نیز در همایش اصلاح طلبان موضع خودم نسبت به جایگاه ایشان را شفاف بیان نموده ام.
در حال حاضر همین اصولگرایانی که به عنوان معتدل شناخته می شوند وقتی همایشی برگزار می کنند تندروترین اصولگرا ها را دعوت می کنند و افتخار می نمایند که می خواهند با آنها ائتلاف کنند.بنابراین این بحث ائتلاف با اصولگرایان معتدل غیر واقعی است.
نه .من فكر ميكنم كه به واقعيت نزديك است .
این ائتلاف پس با چه کسانی است؟
الان نمی خواهم اسم بیاورم. يک زماني ممكن است كه يك تشكلي در يك مقطع خاص موضع تندي بگيرد تا طرفداران و سمپات هایش را به خودش نزديك كند. اين مسائل را به حساب رفتار آن تشکل نگذاريد؛ گاهي اين نشستها و جلسات براي انسجام دروني است .واقعيتها گاهي متفاوت از مسائل رسانهاي است و ما در دو جبهه گروههاي معتدل بسياري را داريم.و افراد برجسته تاثیرگذار در هر دو جبهه.
پس بیشتر مدنظرتان افراد هستند.
ج : الان در كشور ما نقش افراد كمتر از تشكلها نيست. اگر با ده نفر از افراد تاثيرگذار اصولگرا به توافق برسيم به نظرم جا انداختن آن خيلي راحتتر است.
رابطهتان با شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات چگونه است؟به هر حال حزب تشکیل ندادید و در این شرایط چکونه قرار است با جبهه در ارتباط باشید ؟
در مورد ضرورت تشکیل حزب بنده هیچ تردیدی ندارم؛ اما یک سوال همیشه برای من مطرح بود ه ؛ آیا تشکیل حزب قبل از انتخابات 94 به انسجام اصلاح طلبان کمک می کند یا خیر ؟ ؛ من در مورد این سوال به نتیجه نرسیدم ؛بنابراین تشکیل حزب را مرعا گذاشتیم تا بعد از انتخابات94 در مورد آن تصمیم گیری کنیم .در عين حال يك گروه سياسي به نام پويش اميد كه اعضای آن جوانان بودند را داریم كه در انتخابات 92 حضور جدي داشتند و خيلي از كارها در انتخابات با محوريت و همكاري آنان صورت ميگرفت.
وقتي مسئله حزب به تعویق افتاد دوستان و جوانا مرتبط با ما به سمت ثبت تشكل سیاسی جوانان رفتند كه بزودی ایجاد یک سازمان سياسي جوانان را به وزارت کشور اعلام و تقاضای مجوز خواهند کرد.
ارتباط ارگانيكي با شوراي هماهنگي نداريد؟
ج: ما با همه ارتباط مان نزديك است؛ اعضاي آنها در جلسات ما شركت ميكنند و ديدگاههاي ما را ميدانند.
آقاي دكتر لطفا در مورد پيشنهاد همه پرسي كه آقاي روحاني مطرح كردند نظرتان را بفرمایید.
ج: رئيسجمهور به عنوان بالاترين مقام اجرايي كشور حق دارد این قبیل مسائل را مطرح کند و واضح است كه هر رئيسجمهور به خصوص آقاي روحاني كه حقوقدان هم هستند وقتي يك پيشنهاد و طرحي را مطرح ميكند به حواشي و جوانب حقوقياش هم فكر ميكنند.
به نظر شما اين پيشنهاد قابل اجرا شدن است؟
بايد بپذيريم رئيسجمهور كشور حق دارد در همه امور اظهارنظر كند و پيشنهاد دهد منتهي با ساز و كارهاي قانوني. برخي اوقات بعضي افراد اجازه نميدهند حتی بالاترين مقام اجرايي كشور ديدگاه و نظرش را مطرح كند. ايشان مطمئنا به ساز و كارهايي كه در قانون اساسي ديده شده اشراف كامل دارد انقلاب و نظام ما براساس رفراندوم و نظر مردم به وجود آمده و پشتوانه و صاحب انقلاب، نظام و حكومت ما مردم هستند.قطعا توجه به نظر مردم در ایجاد آرامش بیشتر در دولت و ارائه جدی تر کار می تواند موثر باشد.
کد خبر: ۵۷۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
فتنه گران ذائقه مردم و دلسوزان انقلاب را تلخ کرده و با عث تشویش اذهان عمومی و ایجاد شکاف در بین مردم شدند
کد خبر: ۵۳۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۸
مدیربسیجی باید سمبل اخلاق وادب و تواضع درمقابل مردم باشد.مدیربسیجی باید صالح باشدتابتواد به اصلاح جامعه بپردازداگرمدیران ماصالح نباشند و برای انتخاب زیرمجموعه خودبه دنبال افراد متملق وثناگو و تابع باشندنمی توانند مدیریت جهادی رامحقق سازند
کد خبر: ۵۰۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
تظاهرات کنندگان مصری در جریان تظاهرات امروز با محکوم کردن اقدام اخیر دولت در ایجاد منطقه حائل در مرز رفح با غزه اعلام کردند که این اقدام کودتای نظامی است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
طرفداران "محمد مرسی" رئیس جمهور برکنار شده مصر تظاهراتی را در خیابان "قصرالعینی" نزدیک میدان تحریر برگزار کرده و به اقدام اخیر ارتش در آواره کردن مردم رفح برای ایجاد منطقه حائل اعتراض کرده و این اقدام را "کودتای نظامی" توصیف کردند.
تظاهرات کنندگان شعارهایی را سر دادند که طی آن اقدامات نظام مصر و وزارت کشور را محکوم کردند.
ائتلاف ملی برای حمایت از مشروعیت و رد کودتا، از طرفداران خود خواسته تا روز جمعه تظاهرات خود را به مدت یک هفته علیه نظام و با شعار "ارتش سینا را میفروشد"، برگزار کند.
طرفداران مرسی همچنین در تظاهرات خود در خیابان سودان پرچم اسرائیل را به آتش کشاندند.
تظاهرات کنندگان در این تظاهرات اعلام کردند که دولت کنونی در راستای منافع یهود فعالیت میکند.
مشارکتکنندگان در این تظاهرات فریاد میزدند که "دولت نظامی ننگ و خیانت است" و خون شهیدان را فراموش نخواهیم کرد.
تظاهرات کنندگان همچنین حمایت خود را در دفاع از قبله اول مسلمانان اعلام و تجاوزات رژیم صهیونیستی در مسجدالاقصی را محکوم کردند.منبع: تسنیم
کد خبر: ۴۷۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۹
فرهنگ کار حزبی و تشکیلاتی باید نهادینه شود تا استعدادهای فردی شکوفا شود و بهتر بتوانیم اندیشه مخالف را تحمل کنیم وبه حقوق همدیگر احترام بگذاریم
کد خبر: ۴۷۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۱
عضو حزب موتلفه اسلامی گفت: مطهری راهی به خطا رفته و باید به زودی به افکار عموم پاسخ دهد چون مردم بر فرض اینکه منافع و مصالح ملی را در نظر میگیرد به وی رای دادهاند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
"محمدکاظم انبارلوئی" در گفتگوبا خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران با اشاره به نامه علی مطهری به آیتآلله جنتی گفت: علی مطهری مدتهاست مشروعیت رأی خود را در بین متدینین از دست داده به دلیل اینکه رأی ملت را نادیده گرفته و از سران فتنه بدون شک حمایت میکند. وی تصریح کرد: نماینده تهران راهی به خطا رفته و باید به زودی به افکار عموم پاسخ دهد چون مردم بر فرض اینکه منافع و مصالح ملی را در نظر میگیرد به وی رای دادهاند. عضو حزب موتلفه اسلامی با بیان اینکه علی مطهری در همگرایی اهل فتنه نشان داد که به بیراهه رفته و مردم در آیندهای نزدیک پاسخ این بیمهری او را خواهند داد اظهار داشت: وی تاکنون پاسخ نداده است که کسانی که در فتنه 88 در مقام براندازی نظام و مقابله با رأی مردم برآمدهاند مستحق دلسوزی و کمک نیستند. مطهری با توجه به اینکه در مجلس شورای اسلامی سوگند یاد کرده است باید از نظام و مردم حمایت کنند و دست از سران فتنه بکشند. وی افزود: نامه مطهری در پاسخ غیرمنطقی به مباحث آیتالله جنتی نمونهای از بیراهه رفتن اوست امیدواریم هرچه زودتر متوجه بن بست راه خود شود. انبارلویی در پایان با بیان اینکه اگر مطهری هنر و مهارتی دارد میبایست سران فتنه را مجبور کند که دست از فتنهگری بردارند، خاطر نشان کرد: مطهری باید همسو با خط نظام باشد نه اینکه برای رهایی آن دو فتنهگر به نظام فشار میآورد چرا که آنها در سال 88 منافع ایرانمان را زیر پا گذاشته و دشمن را تشویق و اقتدارمان را زیر سوال بردند.
کد خبر: ۴۷۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۶
تحولات سیاسی و اجتماعی خلیج فارس و سیاستهای متناسب با وضع موجود در برهه های مختلف تاریخی نتایج گوناگونی در بر داشته است ولذا برای درک درست از ماهیت تحولات خلیج فارس، در نظر گرفتن موقعیت های سیاسی و اقتصادی خلیج فارس الزامی است؛
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
گفتمان نیوز- در طول تارخ پانصد ساله ی اخیر ایران همواره تسلط بر خلیج فارس، ملاک مهمی در جهت ارزیابی قدرت منطقه ای ایران محسوب می شد. ابزارهایی چون اتحاد، ائتلاف، مشارکت یا همکاری با یک قدرت منطقه یا فرا منطقه ای در این راستا مفید فایده قرار می گیرد. خصوصا ایده ی ایجاد اتحاد و ائتلاف برای حفظ سیطره بر خلیج فارس از زمان صفویه مورد توجه قرار بود. در زمان صفویان خصوصا دوران شاه عباس کبیر، بریتانیا به عنوان یک قدرت جهانی با ایران همکاری داشت. چنانکه با کمک به نیروهای صفوی برای بیرون راندن پرتغالی ها از هرمز و تعدیل روابط خاجی با سایر دول اروپایی خصوصا عثمانی ها (که مهمترین رقیب منطقه ای ایران محسوب می شدند) نقش مهمی ایفا می کردند. در این زمان علاوه بر بریتانیا، ایران با محیط تهدید خارجی قدرتمندی از جمله: پرتغال، روسیه، عثمانی، اقوام نیمه متمدن آسیای مرکزی و… رو به رو بود. لذا صلح مصلحت جویانه ی شاه عباس با عثمانی ها باعث شد با قدرت کامل به مقابله با ازبک ها در شرق بپردازد و در ادامه با ایجاد روابط دوستانه با دولت های جدید همچون ونیز، عثمانی را تحت فشار قرار داد.
نادر شاه نیز با تکیه بر اتصل تمرکز قدرت مرکزی توانست به تهدیدات ازبکان ، روسیه و عثمانی پاسخ دهد و با مانور قدرت در مرزهای شرقی و شمالی توانست پیروزی هایی در هند کسب کند. در واقع ایران در تمام دوران صفویه و افشاریه یک پای ثابت نظام موازنه ی قوای اروپایی بود ؛ چرا که قدرتی بود که قابل حذف یا هضم شدن نبود و به عنوان مهمترین قدرت منطقه ایفای نقش می کرد. بر همین مبناست که در زمان صفوی شاهد رونق تجارت با کشورهای اروپایی و رشد تجارت در خلیج فارس هستیم. و ایجاد کانون تجارت جدیدی در خلیج فارس به نام بندر عباس و تسلط بر مناطق پس کرانه ای در این راستا مورد توجه قرار می گیرد. و بدنبال همین رویکرد نادرشاه بدنبال تاسیس نیروی دریایی برآمد که موفق نبود. در زمان قاجار ایران در تسلط بر خلیج فارس ناموفق بود و موفقیت چندانی در اتحاد و موازنه سازی نداشت. در واقع اقتدار سیاسی روسای قبایل و طوایف در پی کرانه های خلیج فارس محسوس است. در این مقطع زمانی بریتانیا قدرت خود را در خلیج فارس تثببیت کرده بود و حتی در مواقعی برای تصرف خارک و جزایر مهم دیگر و حتی اهواز اقداماتی صورت داد. افول بندر عباس نیز منجر به جابجایی جمعیت های مهاجر و سرمایه های مادی و معنوی این بندر به نقاط دیگر شد. از جمله بندر بوشهر و بندر بصره و بندر لنگه رونق خاصی یافتند. در دوران ناصر الدین شاه نیز تلاشهایی در جهت تاسیس قوای بحریه صورت گرفت ولی مسئله بحرین و قدرتگیری آل سعود و شگل گیری امیر نشینهای کوچک کویت و قطر و حتی مسئله ارتباطات و کشف نفت، ایران را در موضع جدیدی قرار داده بود. البته افرادی چون امین السلطان تلاشهایی در جهت احیای اقتدار ایران در سواحل خلیج فارس انجام دادند، ولی راه به جایی نبرد. در دوره ی پهلوی اول، ایران با نزدیک شدن به آلمان توانست تسلط ضمنی خود بر خلیج فارس را اعمال کند. مثلا موضوع بحرین را به جامعه ملل کشاند و مشروعیت حضور بریتانیا در خلیج فارس را زیر سوال برد. در دوره پهلوی دوم با اتحاد با غرب و آمریکا تسلط نسبتا کامل ایران بر منطقه تضمین شده بود؛ که عملیات ظفار و درگیری با عراق که به قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر منتهی شد، نمونه هایی از تلاش ایران برای قرار گرفتن در موضع قدرت منطقه بود.
در دوره ی جمهوری اسلامی تلاش برای اعمال سیاست مستقل و در عین حال قدرتمندانه برای تسلط برخلیج فارس ادامه یافت؛ جمهوری اسلامی تصمیم گرفت در اتحاد با گروههای اسلامی منطقه علیه سیاست های شاه و متحدش ایالات متحده آمریکا بایستد. تسخیر سفارت آمریکا در ۱۹۷۹ م نیز در این راستا صورت گرفت. در مقابل ایالات متحده از طریق جذب کشورهای حاشیه خلیج فارس، بهره گیری از ائتلاف غرب، مسلح کردن منطقه، حمایت از عراق در جنگ با ایران، منزوی کردن ایران، محاصره اقتصادی ایران، حضور نظامی گسترده در منطقه و تشویق کشورهای منطقه به مداخلات ضد ایرانی تلاش به مقابله با ایران نمود.
به هر حال تحولات سیاسی و اجتماعی خلیج فارس و سیاستهای متناسب با وضع موجود در برهه های مختلف تاریخی نتایج گوناگونی در بر داشته است ولذا برای درک درست از ماهیت تحولات خلیج فارس، در نظر گرفتن موقعیت های سیاسی و اقتصادی خلیج فارس الزامی است؛ و در بررسی سیاست های منطقه ای ایران توجه به اوضاع محلی ، منطقه ای و جهانی باید مد نظر قرار گیرد.
نویسنده: محمد حسن نادری
کد خبر: ۴۶۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۶
شنیده میشود مدیران باشگاه آبی برای جانشین سرمربی خود خواب هایی دیده اند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
روزنامه خبرورزشی امروز نوشت: نتایج استقلال مقابل تیمهای مدعی لیگ، باب میل مدیران باشگاه نیست. اگر چه آنها از اتفاقات اردوی پرسپولیس درس گرفتهاند و نمیخواهند بیمحابا در مورد کادرفنی تصمیمگیری کنند ولی شنیده میشود آبیها حتی برای جانشین سرمربی خود هم خوابهایی دیدهاند.
آنها روی برانکو یا کرانچار به عنوان سرمربی حساب باز کردهاند و برای مشروعیت بخشیدن به این انتخاب و به دست آوردن دل سکوها، قصد دارند فرهاد مجیدی را هم به عنوان دستیار اول در کنار سرمربی خارجی خود قرار دهند تا او آرام آرام خود را برای نفر اول شدن در جمع استقلالیها آماده کند.
نکته قابل ذکر اینکه چند روز پیش سایت جام جم ورزشی از تحرکات یکی از مدیران استقلال برای حضور مجیدی در راس کادر فنی استقلال خبر داده بود.
کد خبر: ۴۴۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۱
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی، در پیامی به همایش بین المللی «جهان عاری از خشونت، گفت وگو برای صلح، امنیت و حقوق بشر» بابیان اینکه امروزه قدرت ها به نام تامین منافع، جنگ و بدتر از آن تحقیر ملت ها را سرلوحه برنامه های خود قرار می دهند، گفت: در واقع این ها برای حفظ و بسط استیلای مادی و معنوی خود از بدترین و فاسدترین حکومت ها هم حمایت می کنند.به گزارش ایرنا از روابط عمومی دفتر رییس جمهوری اسبق ایران در این پیام آمده است: صلح مطلوب ولی دیریاب، دلپذیر آدمی از دیرباز بوده است. ولی آنچه مطلوب آدمی است همیشه تحقق عینی نمی یابد.
خاتمی با بیان این که «کلمه صلح اگر به معنی دفع و رفع جنگ باشد هم به لحاظ مفهوم و هم از حیث تحقق از جنگ متاخر است» افزوده است: تاریخ نیز این امر را تایید می کند اما مفهوم صلح به لحاظ ارزشی چنان جایگاهی دارد که کمتر مفهومی می تواند با آن برابری کند.
مدیر بنیاد باران در این پیام ادامه داده است: صلح در دین های بزرگ و نزد صاحب نظران متفکر و خیر اندیش همواره مورد ستایش قرار گرفته و انسان ها به آن فرا خوانده شده اند.
خاتمی در بخش دیگری از این پیام آورده است: «سلام» که مرادف صلح به کار می رود اگرچه دامنه مفهومی آن گسترده تر از صلح است، از اسامی خداوند است، خدائی که خیر و زیبایی مطلق است و بهشت جاودان نیز در قرآن کریم ˈدارالسلامˈ نام دارد و در سنت مطلوب اسلامی، مردمان در رویارویی به یکدیگر سلام می گویند.
رییس جمهوری اسبق به نکوهش جنگ و ستایش صلح در کتاب مقدس از در کتاب اشعیاء نبی اشاره کرده و افزوده است:
در این کتاب آمده است «او در میان اقوام داوری خواهد کرد و اقوام بسیاری را سرزنش خواهد کرد و ایشان شمشیرهای خود را برای خیش و سر نیزه های خود را برای اره خواهند شکست و قومی بر قوم دیگر شمشیر نخواهد کشید و دیگر جنگ نخواهد بود».
خاتمی تصریح کرده است: ولی سوگمندانه آنچه در واقعیت تاریخ تحقق یافته است اغلب جنگ و ستیز و اعمال خشونت انسان علیه انسان بوده است و در روزگار ما به مدد تکنیک تسخیرگر و انسان دنیا فهم، این خشونت و جنگ افروزی عریان تر و دهشتناک تر شده است و طرفه اینکه در بسیاری از موارد نیز جنگ و ستیز توجیه و حتی ستایش شده است.
وی در این پیام اضافه کرده است: آنچه امیدوار کننده است اینکه انسانیت در سیر کمالی خود بیش از پیش به اهمیت صلح و لزوم برقراری آن در عرصه حیات اجتماعی پی می برد بدانسان که امروز اگر بنای سرودن حماسه باشد ˈحماسه صلحˈ به جای حماسه جنگ سروده خواهد شد.
رییس جمهوری اسبق در این پیام اظهار داشته است: این همه اما در عالم نظر و خیال است و تا رسیدن به زندگی صلح آمیز که همگان و بخصوص قدرتمندان به آن تن دهند و اساس سامان اجتماعی ملی و بین المللی قرار گیرد راه درازی پیش رو داریم.
خاتمی افزوده است: صلح نیازمند جان های صلح طلب است که هم آن را بدانند و بشناسند و هم آن را بخواهند و برای استقرار آن همه تلاش خود را به کار گیرند تا خشونت و جنگ افروزی از میان برخیزد یا دست کم منزوی شود و ساز و کار هایی که اساس رابطه انسانی را معین می کنند دگرگون گردد و خودخواهی و دیگر ستیزی و تبعیض که پایه آن ساز و کارهاست جای خود را به دیگر پذیری و رواداری مطلوب و زیبایی پسندی دهد.
وی اظهار تاسف کرده و گفته است: با کمال تاسف در روزگار ما با اینکه جان ها به سوی صلح میل کرده است در عمل چهره جنگ و ستیز و نارواداری را خشن تر، و غریو درگیری و سرکوب و نادیده انگاشتن حق و حرمت انسان را رساتر می بینیم و می شنویم.
خاتمی ادامه داده است: امروز شاهد وضع اسفباری هستیم که در آن اشغال و تجاوز منشا مشروعیت شناخته می شود و میلیون ها انسان از سرزمین پدری و مادری خود آواره اند و بیش از آن تعدادی دست به گریبان فقر و محرومیت و جهل و کمبودهای فراوان مادی و معنوی اند.
وی به پدیده تروریسم هم توجه کرده و افزوده است: در مقابل شاهد رواج موج تروریسم که احیانا با پندارهای باطل و ذهن های علیلی آبیاری می شود هستیم که شرف و جان انسان ها را در همه جا مورد تهدید قرار می دهد و تاسف آورتر اینکه چون خود را منتسب به دین و حقیقت می دانند علاوه بر جان انسان ها به حقیقت دین که زیبایی و صلح و خوبی است خیانت می کنند.
رییس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز، اضافه کرده است: امروز بخش قابل توجهی از جامعه بشری از ابتدایی ترین حقوق انسانی – که مهمترین آن حق حاکمیت بر سرنوشت است محرومند و تحت سلطه حکومت هایی هستند که به جای تامین حقوق شهروندی آنان فقط اطاعت آنان را می طلبند.
خاتمی اظهار داشته است: بدین سان چه در عرصه های حیات ملی بسیاری از ملت ها و چه در عرصه بین المللی حرمت و کرامت انسان نادیده انگاشته می شود.
وی در بخش دیگری از پیام خود به این همایش گفته است: رسیدن به صلح واقعی مستلزم گذر از این وضعیت ناگوار و استقرار نظام های ملی و بین المللی بر پایه کرامت انسانی و شناختن حق آدمیان و برخورداری آنان از زندگی مطلوب مادی و معنوی و ایجاد سازو کارهایی برای تامین این مهم است.
رییس جمهوری اسبق خاطر نشان کرده است: باید سرود صلح را نواخت و اندیشمندان و خیرخواهان باید همه تلاش خود را برای رسیدن به آن به کار گیرند و امیدوارم نشست مبارکی که عزیران تدارک دیده اند راهی استوار در این جهت مهم باشد.
کد خبر: ۳۳۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۵