« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
در هیچ کجای دنیا رسم نیست وزیرانی با نوشتن نامه مشکلات اقتصادی را نزد افکار عمومی ببرند و به رئیس‌جمهور خود هشدار دهند که اوضاع بحرانی است. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir روزنامه وطن امروز در گزارش روز خود به بررسی و تحلیل پس لرزه های نامه ۴ وزیر دولت به ردیس جمهور و تبعات این نامه پرداخته است :نامه تکان‌دهنده وزرای اقتصاد، صنعت، رفاه و دفاع به روحانی درباره وضعیت بد اقتصادی و نقد سیاست‌های ناهماهنگ اقتصادی بیش از پیش اختلافات در کابینه را عیان کرد. به گزارش «وطن‌امروز» نامه‌ای که روز یکشنبه منتشر شد سندی حقیقی از ناهماهنگ بودن تیم اقتصادی دولت و اختلاف‌نظر شدید دیدگاه‌ها در دولت یازدهم است؛ موضوعی که منتقدان و کارشناسان بارها و بارها به آن اشاره کرده بودند و بارها و بارها از سوی مسؤولان رد شده بود.همین وزیر اقتصاد چندی پیش اعلام کرده بود تیم اقتصادی دولت یازدهم هماهنگ‌ترین تیم اقتصادی دولت‌هاست یا سخنگوی دولت و معاون اول رئیس‌جمهور بارها اعلام کردند تیم اقتصادی اختلافی ندارند اما واقعیت چیز دیگری بود. اختلافات اقتصادی در کابینه به حدی است که می‌توان گفت در اقلیم اقتصادی چند نفر خود را فرمانده می‌دانند و کسی سیاست‌های دیگری را قبول ندارد.   از همان ابتدای تشکیل دولت یازدهم اعتراض به ترکیب ناهمگن اقتصادی دولت شروع شد اما مسؤولان آن را رد می‌کردند. به عنوان مثال در ۳ ماه ابتدایی کار دولت یازدهم، وزیر اقتصاد به علت اظهارات سیف، رئیس‌کل بانک مرکزی در مورد ارزان نشدن نرخ دلار کارت زرد گرفت در حالی که طیب‌نیا، رئیس‌کل بانک مرکزی از انتخاب سیف چندان هیجان‌زده و خوشحال نبود.   وی حتی حاضر نشد در آن جلسه بگوید با دیدگاه سیف مخالف است و یک کارت زرد را به جان خرید اما با ادامه روند اقتصادی و تشدید رکود، نشانه‌های اختلاف‌نظرها آشکار شد.به عنوان مثال بر سر موضوع هدفمندی یارانه‌ها چندین دیدگاه مطرح شد که ناگهان دیدگاه‌های مسعود نیلی، مشاور اقتصادی روحانی مورد قبول قرار گرفت و البته اجرای آن هم به نفع دولت تمام نشد و ثبت‌نام یارانه‌ای هزینه گزافی را برای دولت به بار آورد. بدین ترتیب به غیر از وزیر اقتصاد، مسعود نیلی یکی از فرماندهان اقتصادی دولت یازدهم محسوب می‌شود که نفوذ خارق‌العاده‌ای در ریاست‌جمهوری دارد و شاید بیشتر از وزرا، روحانی را می‌بیند. نمی‌توان از چند فرمانده اقتصادی نام برد و به نوبخت اشاره نکرد. معاون مدیریت و برنامه‌ریزی سابق و رئیس سازمان برنامه‌ریزی قدرت کمی در کابینه ندارد و وزنه قابل توجهی محسوب می‌شود.آقای بودجه دولت نیز قدرت فوق‌العاده‌ای در دولت دارد و دروازه‌بانی خبر دولت نیز بر دوش وی گذاشته شده است. نوبخت توانسته این وظیفه را در بسیاری از مواقع به درستی انجام دهد و تا می‌تواند کمترین اطلاعات را به رسانه‌ها می‌دهد؛ حتی زمانی که خبری لو می‌رود نوبخت با خونسردی مثال‌زدنی با آن برخورد می‌کند. اختلاف دیدگاه نوبخت و طیب‌نیا از همان اسفند ۱۳۹۲ علنی شد؛ زمانی که عارف کاندیدای انصراف‌دهنده انتخابات ریاست‌جمهوری از سیاست‌های اقتصادی دولت یازدهم انتقاد کرد، نوبخت گفت: «در زمان مناظرات، علی طیب‌نیا نماینده عارف بود، لذا وقتی طیب‌نیا طرحی را در دولت مطرح می‌کند ما تصورمان این است که نظرات آقای عارف در حال مطرح شدن است!» اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور و محمد شریعتمداری، معاون اجرایی روحانی که سابقه وزارت دارند نیز دیدگاه‌های متفاوت اقتصادی دارند اما با توجه به جایگاه‌شان هیچ‌گاه به بازی گرفته نمی‌شوند.اختلافات دیدگاه‌ها بین سایر وزرای اقتصادی نیز وجود داشته و دارد. مثلا زنگنه، وزیر نفت بر سر خوراک نیروگاه‌ها و پتروشیمی‌ها اختلاف اساسی با چیت‌چیان، وزیر نیرو و نعمت‌زاده، وزیر صنعت دارد. یا بر سر موضوع هدفمندی یارانه‌ها آشفتگی مثال‌زدنی در دولت یازدهم دیده می‌شود که قابل پنهان‌کردن نیست؛ سیاست‌های هدفمندی را وزارت اقتصاد تبیین کرده، مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور روی آن نظر داده و تغییر کرده، وزارت اقتصاد ثبت‌نام یارانه‌ها را اجرایی کرده، موضوع شناسایی پردرآمدها به وزارت رفاه محول شده، بخش عمده‌ای از پول یارانه نقدی را وزارت نفت تامین می‌کند و سازمان هدفمندی یارانه‌ها زیر نظر مستقیم ریاست‌جمهوری آن را نهایی کرده و یارانه‌ها را قطع و وصل می‌کند.جالب اینکه چنین فرآیند پیچیده‌ای در حالی انجام می‌شود که فرماندهان اقتصادی دولت با هم اختلاف شدیدی دارند. اگر به خاطر این اختلافات و مشکلات وزیر اقتصاد شب پرداخت یارانه نقدی را مصیبت عظما عنوان کرده باشد پر بیراه نگفته، چرا که با شکاف شدید بین اعضا به سختی می‌توان مبلغ ۴۵۵۰۰ تومان برای ۷۵ میلیون نفر واریز کرد. دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت کجاست؟محمدعلی نجفی این روزها یک سمت مهم در دولت دارد، سمتی که این مقدار بی‌سر و صدا بودنش در ایام پس از برجام که به قول دولتی‌ها قرار است دوران شکوفایی اقتصادی ما باشد عجیب است. نجفی این روزها دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی کشور است ولی ظاهرا هنوز دلش هوای سیاست دارد، این را می‌توان از حضورهایش در جلسات کارگزاران و البته عدم حضور رسانه‌ای در سمت دولتی‌اش به خوبی حس کرد.تلقی از رسانه‌ای شدن ۴ نامه وزیر به روحانی این است که چقدر ناهماهنگی‌های پشت پرده لبریز شده است که چاره‌ای جزو انتشار چنین نامه‌ای را باقی نمی‌گذارد. ظاهراً این ۴ وزیر محترم دولت یازدهم پیش از این بارها روحانی را مورد خطاب قرار داده و از این ناهماهنگی به وجود آمده که تعیین دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی نیز مزیدی بر علت شده است، گله‌مند بوده‌اند که ظاهراً عدم توجه به مطالبه و گله‌مندی آنها باعث فوران موضوع به رسانه‌ها شده است. دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی کشور در مدت یک سال و چند ماهی که از مسؤولیتش می‌گذرد تنها یک نشست خبری برگزار کرده و غیر از آن دیگر هیچ خبری از او نیست؛ البته جز همین اواخر که در جمع هم‌حزبی‌هایش حاضر شده و از وضعیت بد(!)‌ ماه‌های آینده کشور گفته است.نجفی در دولت یازدهم روند جالبی را طی کرده است؛ با معرفی به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش‌وپرورش بر سر زبان‌ها افتاد،‌ وقتی که رأی نیاورد معاون روحانی شد و بعد از چند ماه قلب درد را بهانه کرد و استعفا داد ولی بازهم روحانی از او دل نکند و وی را دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی کرد. حال این روزها و در حساس‌ترین شرایط اقتصادی کشور این سوال مهم ایجاد می‌شود که نجفی، دبیر ستاد هماهنگ‌کننده دستگاه‌های اقتصادی کشور کجاست؟رمزگشایی از نامه وزرادر همه دولت‌ها اختلاف نظر – بویژه در حوزه اقتصاد – وجود دارد اما نامه ۴ وزیر به روحانی شدیدتر از یک اختلاف‌نظر معمولی بود. این نامه حاوی چند نکته اساسی بود.۱ – این نامه جزیره‌ای بودن اقتصاد در دولت یازدهم را تایید می‌کند. سیاست‌هایی که امروز بانک مرکزی دنبال می‌کند با سیاست‌هایی که وزیر اقتصاد دنبال می‌کند متفاوت است، نگاه وزیر نفت در حوزه خوراک پتروشیمی‌ها با نگاه وزیر اقتصاد کاملا متفاوت است، یا دیدگاه وزیر صنعت با دیدگاه وزیر اقتصاد درباره عرضه محصولات پتروشیمی در بورس کالا کاملا متفاوت است. با این سیاست‌های ضد و نقیض نمی‌توان انتظار داشت برنامه‌های اقتصادی دولت با سرعت پیش برود. جالب اینکه هیچ‌کدام از این فرماندهان اقتصادی دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی را قبول ندارند و هیچ‌کس نمی‌داند تاکنون این ستاد چند جلسه در این دو سال تشکیل داده است.۲ – این نامه نشان داد اظهارنظرها درباره خروج از رکود، اصلا صحیح نبوده و فقط جنبه تبلیغاتی داشته است. وقتی رئیس‌جمهور اعلام می‌کند کشور از رکود خارج شده اما همه آمارها و نشانه‌ها چیزی خلاف آن را می‌گوید، باید اعتراف کرد که وضعیت اقتصادی وارد چالش بزرگی شده است. موضوع خروج را فقط چند هوادار دولت باور کردند و قطعا هیچ کارشناس و فعال اقتصادی که واقعیت‌ها را از نزدیک لمس می‌کرد نمی‌توانست این موضوع را بپذیرد. رسانه‌ها و منتقدان دولت بازار راکد مسکن، خودرو، تولید و کمبود منابع و اعتبارات در کنار افزایش شدید نقدینگی را علت تشدید رکود اعلام می‌کردند اما مسؤولان زیر بار نمی‌رفتند و این نامه نشان داد نه تنها کشور از رکود خارج نشده بلکه این رکود دارد به بحران تبدیل می‌شود.۳ – در این نامه به صراحت عنوان شده که از زمان توافق هسته‌ای تاکنون نه تنها گشایشی در اقتصاد به وجود نیامده بلکه موجب افزایش ابهام و چالش شده است. موضوع تاثیر منفی توافق هسته‌ای بر اقتصاد مدتی است محافل اقتصادی را درگیر کرده است. خیلی‌ها عنوان می‌کنند احتمال دارد با اجرای برجام نرخ ارز افزایش یابد و این در حالی است که فضاسازی‌ دولتی‌ها قبل از پایان مذاکرات به گونه‌ای بود که اگر این توافق انجام نمی‌شد ضرر و زیان بسیاری متوجه اقتصاد می‌شد اما عملا عکس این اتفاقات رخ داد؛ از زمان توافق هسته‌ای شاخص بورس سقوط کرد و نرخ طلا و ارز افزایش یافت. فعالان اقتصادی به نتایج این توافق خوشبین نیستند و این موضوع و وضعیت بد بازار سرمایه و به دنبال آن سایر بازارها به صراحت در نامه وزرا به روحانی شرح داده شده است.۴ - سوال اساسی این است که چرا وزرا موضوعات این نامه را شفاها با روحانی در میان نگذاشتند؟ پاسخ به این سوال سخت نیست، چراکه ۲ فرمانده با اقتدار در ریاست‌جمهوری وجود دارد که ملاقات‌های رئیس‌جمهور را هماهنگ می‌کنند و کمتر وزیری در این دو سال شانس این را داشته که به غیر از جلسات فشرده هیات دولت و راهروهای نهاد با روحانی دیدار کند. نهاوندیان، رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور و حسین فریدون، برادر و دستیار ویژه روحانی نقش پررنگی در ملاقات‌ها دارند و یکی از مهم‌ترین دلایل نامه‌نگاری وزرا همین اجازه ملاقات ندادن به آنها بوده است. شاید انتشار این نامه موجب شود روحانی برای ملاقات حضوری با وزرا برنامه ویژه‌ای تدارک ببیند.۵ - ترکیب امضای نامه نیز عجیب بود؛ ۳ وزیر اقتصادی در کنار وزیر دفاع . نامه روی سربرگ وزارت اقتصاد نگاشته شده و در نهایت امضاها شکل گرفته است. اگر سربرگ وزارت اقتصاد هم نبود با آمارهایی که ارائه شده به راحتی می‌شد حدس زد وزیر اقتصاد در نگارش آن سهم قابل‌توجهی داشته است. موضوع رکود همه‌گیر است و به غیر از اقتصاد و صنعت، حوزه‌های دیگر مانند صندوق‌های بازنشستگی را هم درگیر کرده است. وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح خود به تنهایی یک بنگاه بزرگ اقتصادی محسوب می‌شود و در این وزارتخانه از بیمه گرفته تا صنایع دفاعی ارتباط مستقیم با اقتصاد دارد. ۳وزیر اقتصادی در این دولت نیز اختلاف دیدگاه فراوانی دارند اما موضوع رکود و چالش اقتصادی موجب شد این نامه مشترک نگاشته شود و نبودن سایر وزرای اقتصادی مانند نفت و نیرو و سیف، رئیس کل بانک مرکزی نشانه‌های بسیاری دارد و عمق شکاف را نشان می‌دهد. از همه جالب‌تر اینکه نوبخت، رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی اصلا از این نامه اظهار بی‌اطلاعی کرده است. اگر بی‌خبر بودن نوبخت را قبول کنیم حق داریم از بی‌اطلاعی سخنگوی دولت درباره یکی از مهم‌ترین نامه‌های وزرای به روحانی آن هم بعد از ۲۰ روز تعجب کنیم.ضمن اینکه خیلی‌ها می‌دانند مخاطب نامه فقط روحانی نبوده و فرمانده جزایر اقتصادی دولت به خوبی می‌داند مخاطب این ۴ وزیر چه کسانی غیر از رئیس‌جمهور هستند.۶ - همان‌طور که انتظار می‌رفت نامه ۴ وزیر فوق واکنش رسانه‌های حامی اقتصاد آزاد و حامی سیاست‌های «نیلی» دولت را در پی داشت. دیروز در روزنامه دنیای اقتصاد بشدت از سیاست‌های پولی و بانکی دولت دفاع شده و ۴ وزیر منتقد بویژه وزیر اقتصاد به فرافکنی و مسؤولیت‌گریزی و عدم ارائه راهکار متهم شده‌اند. به‌عنوان مثال، یکی از شاگردان مسعود نیلی در دنیای اقتصاد نوشته است: «تعجب‌آور است که وقتی وزیر اقتصاد که خود باید ارائه‌دهنده راه‌حل برای مشکلات اقتصادی باشد، با سربرگ وزارت متبوع خود، معضلات بورس و رکود اقتصادی را بدون ارائه راه‌حل، به دیگران گوشزد می‌کند.آیا به‌نظر ایشان، رفع موانع به گونه‌ای است که از اختیارات وزارت اقتصاد خارج است؟ آیا وزارت اقتصاد ابزار کافی برای حل مشکلات ندارد؟ و شاید وزیر اقتصاد به همراه دیگر وزرا در این اندیشه بوده‌اند که رویکرد آقای روحانی به اقتصاد به شکلی است که کمتر به رکود توجه می‌کند و با عمومی کردن این نامه بر آن بوده‌اند تا فشار را بر رئیس‌جمهوری برای پذیرش سخنان خود بیشتر کنند؟ وزرای محترم بیش از آنکه خطر رکود را به‌طور عمومی به ریاست‌جمهوری گوشزد کنند، باید از خود بپرسند در کجای حرکت به سوی رونق قرار گرفته‌اند؟ آیا فرصت‌های سرمایه‌گذاری را به خارجی‌ها عرضه داشته‌اند؟ آیا تلاشی برای برداشتن موانع ورود آنان بویژه موانع قانونی و مقرراتی انجام داده‌اند؟ آیا برنامه‌ای برای چگونگی خرج کردن درآمدهای به‌دست آمده دولت ناشی از برطرف کردن تحریم‌ها در دست دارند؟ آیا آنان می‌دانند که از هم‌اکنون باید برای عصر پساتحریم تلاش کنند و منافع ملی با جهد آنان برای افزایش بهره‌وری رابطه مستقیمی دارد؟»۷ - به هر حال این نامه تکان‌دهنده به دور از هر گونه موضعگیری سیاسی نگاشته شده و واقعیت‌های تلخی را عیان کرده است؛ واقعیت‌هایی که دیگر مسؤولان با ظاهرسازی هم نمی‌توانند آن را کتمان کنند. شکاف در دولت وجود دارد، رکود به بحران نزدیک‌تر شده است و توافق هسته‌ای وضعیت اقتصادی را مبهم‌کرده است. آیا می‌توان دیگر این واقعیات را نادیده گرفت؟واکنش روحانیشنیده‌های «وطن‌امروز» حاکی است در آخرین جلسه هیات‌ دولت بعد از انتشار نامه اقتصادی ۴ وزیر به رئیس‌جمهور، روحانی با عصبانیت از آن یاد کرده و ۴ وزیر را مورد عتاب قرار داده است. البته طیب‌نیا، وزیر اقتصاد هم از دستور پیگیری این نامه توسط روحانی خبر داد. موسی غنی‌نژاد: این نامه معنی استعفا یا برکناری ۴ وزیر را می‌دهدموسی غنی‌نژاد از چهره‌های مشهور حامی اقتصاد لیبرال و از نزدیک‌ترین همفکران مسعود نیلی، مشاور اقتصادی دولت، بشدت به ۴ وزیری که نامه به روحانی نوشته‌اند، انتقاد کرد. پس از آنکه دیروز رسانه‌های حامی دولت بشدت به نامه هشدار ۴ وزیر به روحانی حمله کردند، موسی غنی‌نژاد هم به میدان آمد و تندترین موضع را علیه ۴ وزیر بویژه وزیر اقتصاد اتخاذ کرد. غنی‌نژاد در گفت‌وگو با سایت اقتصادنیوز گفته است: ۴ وزیری که به رئیس‌جمهور نامه نوشته‌اند در مقام اپوزیسیون به ایفای نقش در هیات دولت پرداخته‌اند و عملکرد مافوق خود در بخش اقتصاد را زیر سوال برده‌اند.در هیچ کجای دنیا رسم نیست وزیرانی با نوشتن نامه مشکلات اقتصادی را نزد افکار عمومی ببرند و به رئیس‌جمهور خود هشدار دهند که اوضاع بحرانی است. وی افزود: معمولا در مواقعی که فردی خود را هماهنگ با دولت نمی‌داند استعفا می‌دهد تا فردی جایگزین او شود که بتواند در راستای سیاست‌های دولت بخش‌های مختلف اقتصادی را مدیریت کند. رئیس‌جمهور بارها در سخنان خود گفته دولت سیاست تک رقمی کردن تورم را ادامه می‌دهد و خط قرمزش استقراض از بانک مرکزی است. این کلام عالی‌ترین مقام قوه مجریه در حقیقت مانیفست اقتصادی دولت است که اگر افرادی نمی‌توانند خود را با آن هماهنگ کنند بهتر است استعفا دهند.غنی‌نژاد افزود: در اینکه چرا ۴ وزیر صنعت، اقتصاد، دفاع و کار اقدام به نگارش این نامه کرده‌اند و به رئیس‌جمهور هشدار داده‌اند که شما خوب عمل نمی‌کنید ابهام‌های زیادی وجود دارد که اگر از منظر سیاسی نگاه کنیم این نامه معنی استعفا یا برکناری وزرا را می‌دهد. او گفت: معمولا چنینی نقدهایی در داخل هیات دولت مطرح می‌شود نه اینکه مسائل تخصصی را به سطح جامعه بکشانند و نزد افکار عمومی جار بزنند که کشور در وضعیت بحرانی قرار گرفته است.مگر افکار عمومی وظیفه دولت را می‌توانند انجام دهند که آنان را در جریان این مشکلات قرار می‌دهند. از این رو نمی‌دانیم چه اتفاقی رخ داده که برخی دولتمردان به جای هشدارهای درونی آن را بیرونی کرده‌اند. غنی‌نژاد گفت: اینکه وزرای نفت و مسکن و همچنین رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی پای این نامه را امضا نکرده‌اند بر ابهامات می‌افزاید و نشان‌ می‌دهد برخی وزرا تاب اصلاح ساختار اقتصادی کشور را ندارند و می‌خواهند با فشار افکار عمومی دولت را به سمتی ببرند تا سیاست‌های انبساطی در پیش گیرد و با تزریق منابع به طور موقت بخش تولید را راه بیندازد.غنی‌نژاد گفت: این حرکت وزرا نوعی فرار به جلو است و آنان به جای اینکه وظایف خود را در راستای رکودزدایی انجام دهند اقدام به نوشتن نامه هشدارآمیز به مافوق خود کرده‌اند که با عرف سیاسی هیچ کدام از نقاط دنیا سازگار نیست. او افزود: وزیر اقتصاد نقش مهمی در تامین مالی و حل مشکلات اقتصادی دارد و بهتر است گزارش دهد در این باره چه کرده است؟ بازار بدهی و اسناد خزانه باید از ۲ سال پیش راه می‌افتاد اما امروز می‌بینیم با حرکتی لاک‌پشت‌ وار شروع شده است.
کد خبر: ۷۴۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۴

خطیبان جمعه کهگیلویه و بویراحمد در آیین سیاسی عبادی نماز جمعه این هفته ، حوادث مرگبار رخ داده برای حجاج بویژه حادثه دوم مهر 94 را نشانگر بی کفایتی متولیان و مسوولان آل سعود دانستند
کد خبر: ۷۳۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۳

یک روزنامه لبنانی اعلام کرد که حضور کاروان جانشین ولی‌عهد سعودی در سرزمین «منا» سبب تغییر حرکت حجاج و در نتیجه تلنبار شدن آنان و زیر دست‌وپا ماندن صدها حاجی و نهایتا مرگ آنان شد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir یک روزنامه لبنانی اعلام کرد که حضور کاروان جانشین ولی‌عهد سعودی در سرزمین «منا» سبب تغییر حرکت حجاج و در نتیجه تلنبار شدن آنان و زیر دست‌وپا ماندن صدها حاجی و نهایتا مرگ آنان شد. روزنامه «الدیار» لبنان در گزارشی، علت مرگ بیش از 1000 حاجی در سرزمین «منا» در پنج کیلومتری مکه مکرمه را حضور کاروان پر خدم و حشم «سلمان بن عبدالعزیز» جانشین ولی‌عهد سعودی، پسر شاه و وزیر دفاع در مرکز منا دانست. این روزنامه نوشت: مقامات عربستان سعودی تلاش می‌کنند خبر عبور کاروان رسمی را که به کشته شدن حدود 1000 حاجی و مصدومیت بیش از 2000 حاجی بیت‌الله الحرام منتجر شد، مخفی کنند. الدیار افزود: حقیقت این است که هنگام ازدحام حجاج در منا، محمد بن سلمان تصمیم گرفت در این مراسم شرکت کند، پس با کاروانی شامل 200 نیروی ارتشی و 150 نیروی پلیس که از همه طرف آن را اسکورت می‌کردند وارد جمعیت شد و به مرکز منا رسید. در این لحظه جهت حرکت حجاج تغییر و حتی به جهت عکس حرکت اولیه تبدیل شد تا بسرعت ازدحام شدیدی میان حجاج حاصل شد. این روزنامه لبنانی افزود: فاجعه از همین‌جا آغاز شد و پسر شاه سفرش را پایان داد و بازگشت اما فاجعه خیلی بزرگ بود. حجاج به همدیگر فشار می‌آوردند و ناخودآگاه بر زمین می‌افتادند حال آنکه هزاران حاجی دیگر آنان را زیر پا له می‌کردند و شمار کشته‌ها از 10 و 20 حاجی شروع شد تا به صدها حاجی رسید و اکنون رقم به بیش از 900 کشته رسیده است و صدها حاجی هم مصدوم شده‌اند که هر چند دقیقه تعدادی جان خود را از دست می‌دهند. دستور شاه برای مخفی ماندن خبر و اعدام کسانی دیگر به عنوان مسبب الدیار در ادامه ادعـا کـرد: سلمان دستور داده تا لیستی از مسئولان برگزاری سفر حجاج در منا تهیه شود به این عنوان که آنان مسبب مرگ حدود 1000 حاجی شده‌اند. او دستور داده که گردن آنان ظهر فردا (جمعه) که 28 مسئول هستند، زده شود. به ادعای این روزنامه، دادگاه شرعی عربستان علیه آنان حکم داده و حکم مقابل حجاج اجرا خواهد شد چرا که وزیر کشور گفته که هرگز نخواهیم پذیرفت که چنین حادثه‌ای در سال آینده نیز تکرار شود. الدیار در ادامه با اشاره به اعتراض ایران نوشت که تهران، سفیر عربستان را فراخوانده و علت حادثه را عدم برگزاری درست مراسم و حضور کاروان رسمی در جهت عکس حرکت حجاج دانسته است. این روزنامه در پایان نوشت: آیا عربستان سعودی جرأت اعلام حضور کاروان رسمی را دارد یا اینکه موضوع را مخفی خواهد کرد زیرا جانشین ولی‌عهد مسئول حادثه است. البته که نتیجه تحقیقات به جانشین ولی‌عهد نمی‌رسد و هزاران حاجی که کشته شدند قربانی تکبر و عدم برگزاری مناسب مراسم حجاج خواهند شد و مسئول این واقعه 28 مسئول برگزاری مراسم حجاج اعلام خواهد شد.   منبع/فارس
کد خبر: ۷۳۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۲

روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در ادعایی از سفر سردار قاسم سلیمانی به روسیه خبر داد و به نقل از دو منبع اطلاعاتی آمریکایی نوشت: وی اخیرا برای دیدار با رهبران روسی به مسکو سفر کرده است در حالی که بر اساس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل او اجازه ترک ایران را ندارد.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به نقل از  نسیم، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در ادعایی از سفر سردار قاسم سلیمانی به روسیه خبر داد و به نقل از دو منبع اطلاعاتی آمریکایی نوشت: وی اخیرا برای دیدار با رهبران روسی به مسکو سفر کرده است در حالی که بر اساس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل او اجازه ترک ایران را ندارد. این روزنامه آمریکایی نوشت: 24 جولای، یک هفته قبل از آن که کری در سنا حضور یابد، سلیمانی برای دیدار با وزیر دفاع روسیه و پوتین به مسکو رفت. سیلمانی یکی از بازیگران اصلی و بیانگر نفوذ ایران در منطقه است. در این گزارش به نقل از مقامات اطلاعاتی آمریکا ادعا شده است: او با پرواز شمارخ 5130، ساعت شش  و پنجاه دقیقه صبح روز جمعه مورخ 24 جولای عازم مسکو شده و روز سه شنبه، 26 جولای ساعت 10:25 دقیقه شب با پروازی به شماره 5120 آنجا را ترک کرده است.
کد خبر: ۶۹۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۶

فشارهای روزافزون نیروهای رزمنده یمنی در مرزهای عربستان سعودی، آل سعود را به دوره‌گردی برای گدائی صلح با انصارالله وادار کرده است. تازه‌ترین خبرها حکایت از محاصره شدن شهر نجران عربستان توسط نیروهای مردمی یمن دارد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com)؛  روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله ای با عنوان «آل سعود زانو زد» نوشت: فشارهای روزافزون نیروهای رزمنده یمنی در مرزهای عربستان سعودی، آل سعود را به دوره‌گردی برای گدائی صلح با انصارالله وادار کرده است. تازه‌ترین خبرها حکایت از محاصره شدن شهر نجران عربستان توسط نیروهای مردمی یمن دارد. براساس همین خبرها، نظامیان عربستانی از پایگاه نظامی «المخروق» به صورت دستجمعی فرار کردند و این پایگاه نیز به تصرف نیروهای مردمی یمن درآمده است. از منطقه «تعز» نیز خبر می‌رسد نیروهای مردمی تحت امر انصارالله توانسته‌اند مواضع گروه تروریستی القاعده در این منطقه را به تصرف در آورند و تروریست‌های القاعده را خلع سلاح کنند. این پیروزی‌های نظامی درحالی نصیب نیروهای مردمی یمن می‌شود که هواپیماهای جنگنده آل سعود همچنان درحال بمباران شهرهای مختلف یمن هستند و جنایات عربستان همچنان علیه مردم یمن ادامه دارد. در همین حال، منابع مطلع از داخل عربستان خبر می‌دهند محمد بن سلمان، وزیر دفاع این کشور در سفر به مسکو از ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه خواسته است از ایران بخواهد انصارالله یمن را به پذیرش آتش بس بدون آنکه عربستان از یمن عذرخواهی کند راضی نماید. همین منابع گفته‌اند پوتین، چنین اقدامی را به امضاء قرارداد متوقف شده خرید تسلیحات از روسیه، افزایش قیمت نفت و نیز اجرای توافق نامه فروش سلاح به مصر با پول عربستان که متوقف شده بود مشروط ساخته است. این منبع می‌گوید: قرارداد فروش نفت عربستان به روسیه بیش از 10 میلیارد دلار است که در زمان ملک عبدالله به مراحل پایانی خود رسیده بود اما در زمان ملک سلمان براثر فشار آمریکا متوقف شد.براساس اطلاعات فاش شده توسط منابع داخلی عربستان قرارداد فروش سلاح روسی به مصر، بیش از 7 میلیارد دلار ارزش دارد. این منابع، دشوارترین بخش خواسته‌های روسیه را افزایش قیمت نفت همراه با کاهش تولید نفت توسط عربستان می‌دانند که با هدف زیر فشار قرار دادن ایران برای امضاء‌ تفاهم‌نامه هسته‌ای و وادار کردن روسیه به خروج از اوکراین انجام شد. همین منابع می‌افزایند: اقتصاد عربستان تحمل کاهش تولید نفت به دلیل افزایش هزینه‌ها را ندارد زیرا طی 4 ماه اول سال جاری کسری بودجه به یک چهارم تریلیون دلار رسیده است.واقعیت‌هائی که امروز یکی پس از دیگری بروز می‌کنند و همگی حکایت از شکست قطعی آل سعود در تهاجم نظامی به یمن دارند، از روز اول این تهاجم کاملاً مشخص بود. سران رژیم عربستان، تجربیات روشنی از رویاروئی نظامی با مردم یمن در دهه‌های گذشته داشتند که اگر همان تجربیات را مرور می‌کردند به این نتیجه می‌رسیدند که ورود به جنگ با یمن به زیان آنها خواهد بود. آل سعود با ورود به جنگ یمن دچار زیان‌های زیادی شدند که گرفتاری کسری بودجه یک چهارم تریلیون دلاری فقط بخش کوچکی از آنست. زیان بزرگ‌تر، سست شدن بنیان حاکمیت خاندان سعودی در عربستان است که اکنون با جنگ پنهان قدرت در داخل و نگاه منفی از خارج مواجه است. شاه جدید عربستان برخلاف اسلاف خود بدون آنکه به عواقب تصمیمات خود فکر کند وارد جنگی شد که اولاً خارج شدن از آن بسیار دشوار است و ثانیاً این احتمال وجود دارد که به سقوط آل سعود و پایان یافتن این خاندان در عربستان بیانجامد. هم اکنون مخالفت‌های شدیدی در داخل عربستان توسط اقشار مختلف به ویژه روشنفکران و دانشگاهیان در جریان است که کنترل آنها از عهده آل سعود خارج است و با استمداد از قدرت و بکارگیری سلاح نیز نمی‌تواند از پس آن برآید. بالاترین زیانی که آل سعود از ورود به جنگ یمن متحمل شده، کنار رفتن ماسک دروغین خادم حرمین شریفین بودن از چهره این خاندان است. چهره آل سعود تا قبل از جنگ یمن نیز برای بسیاری از مسلمانان، چه در داخل عربستان و چه در سایر کشورهای اسلامی، کاملاً شناخته شده بود،‌ ولی جنایاتی که این خاندان در یمن مرتکب شدند چهره آنان را حتی نزد آن دسته از مسلمانان که با دیدی مثبت به آل سعود نگاه می‌کردند نیز افشا کرد. اکنون تمام مسلمانان با این سئوال بزرگ مواجهند که عناصر جنایتکاری که به خاطر سلطه بر کشوری دیگر حاضر می‌شوند کودکان و زنان را به خاک و خون بکشند، مساجد را با خاک یکسان کنند، بیمارستان‌ها را نابود نمایند، زیرساخت‌ها را از بین ببرند و حتی به مردم محاصره شده در گرسنگی و تشنگی و مواجه با انواع و اقسام مشکلات بهداشتی رحم نکنند، چگونه شایستگی اداره مقدس‌ترین اماکن اسلامی را می‌توانند داشته باشند؟ مهم‌تر آنکه آل سعود این جنایات را در ماه رجب که یکی از ماه‌های حرام است مرتکب شده و در ماه رمضان نیز به جنایات ادامه داده و مردم روزه‌دار را با زبان روزه و هنگام سحر و افطار به شهادت رسانده است. مقاومت مردم یمن در برابر این جنایات و پیشروی نیروهای مردمی یمن در جبهه‌های زمینی به آل سعود فهمانده است که دچار محاسبات کاملاً غلطی بوده و اکنون چاره‌ای غیر از پذیرش شکست ندارد. توسل محمد بن سلمان وزیر دفاع و ولیعهد دوم شاه عربستان، که یکی از اصلی‌ترین عوامل تهاجم نظامی عربستان به یمن می‌باشد، به ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه نشان داد او و پدر تازه شاه شده و بی‌تجربه‌اش در باتلاق یمن دست و پا می‌زنند و برای نجات یافتن از این باتلاق هیچ چاره‌ای غیر از زانو زدن در برابر اراده مردم یمن ندارند. این، سرنوشت همه ظالمان است که دیر یا زود به کیفر اعمال خود می‌رسند و آل سعود اکنون در اولین مرحله از دیدن کیفر جنایاتی است که مرتکب شده و باید در انتظار کیفرهای شدیدتر باشد.
کد خبر: ۶۶۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۲

محمد عمر العنزی خلبان عربستانی که در حملات هوایی علیه یمن شرکت کرده بود، پس از مشاهده تصاویر و ویدیوهایی که در آنها اجساد متلاشی شده کودکان یمنی به نمایش گذاشته شده بود، دچار عذاب وجدان شده و خودکشی کرد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com)؛ به گزارش پایگاه خبری یمنی پرس، شبکه تلویزیونی المستقله به نقل از منابع قابل اعتماد در دیوان پادشاهی سعودی این خبر را پخش کرد. به گفته المستقله، خلبان العنزی قبل از خودکشی نامه ای برای دوستانش ارسال کرد و طی آن تاکید کرد: جنگ در یمن یک جنایت بزرگ علیه انسانهای بی دفاع و بیگناه است. وی در نامه خود افزود: ما اسلام را فراموش کردیم و مجبور شدیم در کنار خلبانان مسیحی و یهودی خون مسلمانان را به زمین بریزیم . محمد بن سلمان (جانشین ولیعهد و فرزند شاه سعودی و وزیر دفاع عربستان) ما را وارد یک نبرد از پیش شکست خورده کرده است . العنزی در ادامه نامه خود آورده است: نمی دانم ما چرا باید منافع کشور خود را به دستور آمریکا و یهودیها در معرض خطر قرار دهیم. محمد بن سلمان حکومت را در اختیار گرفته و کشور را به سوی یک بحران فراگیر پیش می برد. العنزی نوشت: من در برابر خود برای رهایی راهی جز مرگ نمی بینم . اگر زنده بمانم مرا وادار خواهند کرد تا بار دیگر در کشتار مردم بی گنان یمن مشارکت کنم . از ششم فروردین آغاز تجاوز عربستان به یمن تاکنون بیش از 10 هزار یمنی که شمار زیادی از آنها را کودکان و زنان تشکیل می دهند، کشته شده اند. عربستان و 9 کشور عربی دیگر به جز عمان از ششم فروردین حملات هوایی و دریایی علیه گروه مقاومت مردمی یمن را آغاز کردند و تاکنون بیشتر تاسیسات زیربنایی، خدماتی، بیمارستان ها و مدارس و حتی منازل مردم این کشور را بمباران کرده اند که در اثر آن بیش از 10 هزار یمنی از جمله صدها زن و کودک کشته شده اند. به عقیده بسیاری از کارشناسان، جنایات عربستان در یمن نسخه دیگری از رویکرد و رفتار رژیم صهیونیستی در غزه است.ایرنا/
کد خبر: ۶۶۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۲

سردار قاسم سلیمانی روز یکشنبه گفته بود آمریکایی‌ها کاری برای سقوط شهر «الرمادی» در برابر تهاجم داعش انجام نداده‌اند و این کشور اراده‌ای برای مقابله با داعش ندارد.مدیر ارتباطات کاخ سفید می‌گوید از اظهارات مقامات ایرانی درباره نقش آمریکا در سقوط شهر «الرمادی» نگران نیست. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com، «جن ساکی»، مدیر ارتباطات کاخ سفید روز چهارشنبه در مصاحبه‌ای گفته واشنگتن از بابت اتهاماتی که ایران درباره سقوط «الرمادی» علیه آمریکا مطرح می‌کند، نگران نیست. «ساکی» در این مصاحبه با شبکه خبری «سی‌ان‌ان» گفت: «اگر هر روز بخواهیم درباره چیزهایی که ایرانی‌ها درباره آمریکا می‌گویند نگران باشیم به هیچ مسئله دیگری توجه نحواهیم کرد.» سردار قاسم سلیمانی روز یکشنبه گفته بود آمریکایی‌ها کاری برای سقوط شهر «الرمادی» در برابر تهاجم داعش انجام نداده‌اند و این کشور اراده‌ای برای مقابله با داعش ندارد. ساکی گفت: «حقایق را تنها از نزدیک می‌توان دید. ما هزاران حمله هوایی به همراه نیروهای ائتلاف انجام داده‌ایم. نیروهای امنیتی را آموزش داده و آنها را تجهیز کرده‌ایم و نیازهای آنها در میدان نبرد را برآورده می‌کنیم و همین روند را ادامه هم خواهیم داد.» او ادامه داد: «اما دو صد گفته چون نیم کردار نیست. بنابراین، ما نگران اتهامات ایران نیستیم. تمرکز ما روی این است که کارهای لازم برای کمک بیشتر به نیروهای امنیتی عراق را انجام دهیم.» «اشتون کارتر»، وزیر دفاع آمریکا روز شنبه در مصاحبه‌ای نیروهای عراق را به نداشتن اراده برای مقابله با گروه تروریستی داعش در شهر «الرمادی» متهم کرده بود. تروریست‌های تکفیری داعش روز دوشنبه (28 اردیبهشت/18 مه) اعلام کردند «الرمادی» و مقر تیپ 8 ارتش عراق و همچنین تانک‌ها و موشک‌اندازها را در این شهر در اختیار گرفتند. الرمادی بزرگترین شهر استان الانبار عراق است که در فاصله 110 کیلومتری از پایتخت قرار دارد و در طول رودخانه فرات گسترده شده است. تروریست‌های داعش صدها نفر را کشته و هزاران را نفر مجبور به ترک خانه و کاشانه شان کرده‌اند. سازمان ملل متحد می‌گوید در پی حملات تروریست‌های تکفیری داعش به شهر الرمادی حدود 25 هزار نفر متواری شده‌اند.   منبع: فارس
کد خبر: ۶۵۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۶

غروبِ یکی از روزهای آخر مارس، یکی از رهبران شورشیان سوری از جلسه در آن سوی مرز در ترکیه، بازگشت و از فرماندهان تحت امرش خواست تا به سرعت برای تشکیل جلسه اضطراری خود را برسانند. پنج مرد خود را به خانۀ رییسشان در استان ادلب رسانند و منتظر بودند که همان حرفهای همیشگی راجع به صبر داشتن و ناله کردن از اینکه فعلاً خبری از پول و سلاح نیست را بشنوند. اما این بار چیزهایی شنیدند که شگفت‌زدۀشان کرد. به گزارش فرادید به نقل از گاردین، یکی از فرماندهان می‌گوید: "او با شوق وارد شد. وقتی دیدیمش همان ابتدا توجهمان به او جلب شد. اما وقتی که شروع به حرف زدن کرد، چشم‌هایمان چهارتا شد." رهبر این گروه، که خواسته‌اش نام واحدش محفوظ بماند، می‌گوید که به مردانش گفته که به زودی ورق در جنگ فرسایشی‌ای که از سال 2012 علیه اسد آغاز کرده بودند، به نفعشان برخواهد گشت. او به نشریۀ آبزرور گفته است: "دلیل این موضوع این است، که از حالا به بعد هر سلاحی که می‌خواهم را می‌توانم داشته باشم. برای اولین بارآنها چیزی از ما دریغ نمی‌کنند، به غیر از موشک ضدهوایی. ترکها و دوستانشان می‌خواهند که کار تمام شود." رهبر این گروه توضیح می‌دهد که همۀ گروههای مخالف در شمال سوریه، به غیر از داعش، قرار است از توافقی میان قدرتهای منطقه‌ای که قرار گذاشته‌اند اختلافاتشان را کنار بگذارند و روی دشمن مشترکشان، یعنی رژیم سوریه تمرکز کنند، بهره ببرند. بانی این توافق عربستان سعودی بوده است. این کشور مصمم است تا هر چه در توان دارد بگذارد و به رژیم بشار اسد خاتمه دهد و مهمتر از آن رویاهای اصلیترین حامی اسد، یعنی ایران را برای کنترل جریان جنگ، نقش بر آب کند. این موضوع، مسابقۀ رقبای منطقه‌ای قدیمی را بر سر قدرت و نفوذ، وارد مرحلۀ جدیدی خواهد کرد و تاثیر خود را در سوریه و سایر جنگهای نیابتی که در منطقه جاری است، نشان خواهد داد.  اوایل ماه مارس امسال، مقامات ارشد منطقه به ریاض دعوت شدند تا برنامه‌های ملک سلمانِ تازه به قدرت رسیده را برای منطقه بشنوند. رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، جزو اولین نفراتی بود که به ریاض رسید. پشت سر او مقامات قطر و رهبران کشورهای عضو شورای همکاری‌های خلیج فارس نیز سر رسیدند. پیام ملک سلمان سه بخش داشت: اول؛ دیگر خبری از انشقاق‌های منطقه‌ای نخواهد بود، چیزی که باعث شده بود دولتهای هوادار اخوان المسلمین در ترکیه و قطر با گشاده دستی از گروههای متحد در سوریه حمایت کنند و در مقابل سعودی‌ها بیشتر به دنبال راههای معتدلتر باشند. دوم؛ ریاض می‌پذیرفت که سلاح‌های سرنوشت‌ساز را به شمال سوریه بفرستد و در مقابل دیگران متعهد به انضباط و هماهنگی می‌شدند. و سوم؛ ایالات متحده مانع نخواهد شد. یک مقام سعودی به آبزرور گفته است: "صراحتاً می‌گویم، حتی اگر ایالات متحده تلاشی برای ممانعت هم می‌کرد، ذره‌ای برایمان اهمیت نداشت." در عرض تنها چند هفته، این تکان جدید نتایج ملموسی را نشان داده است. گروههای مخالف در سوریه، از جمله جبهۀ النصره که آمریکا آن را گروهی تروریستی می‌داند و مدتها مایۀ نگرانی ریاض بود، به مدد دهها موشک ضدتانک "TOW" که می‌توانند خودروهای زرهی ارتش سوریه را از چندین کیلومتری هدف قرار دهند، به شهرهایی پیشروی کرده‌اند که تا پیش از آن حتی خیال تصرف آنها نیز به ذهنشان خطور نمی‌کرد. نتایجی که رقم خورده، اعجاب انگیز است. ادلب در طول تنها چند روز سقوط کرد. چند هفتۀ بعد نیز شهر جسر الشغور به دست نیروهای مشترک جهادی‌ها و اعتدالگراها افتاد. حال، سرزمین‌های زراعی‌ای که تا شهرهای سوم و چهارم سوریه، یعینی حمص و حما، کشیده شده‌اند، بیش از هر زمان دیگر در معرض خطر قرار دارند. به اینها، ساحل مدیترانه و کوهستان‌های شمال سوریه که مرکز علوی‌ها محسوب می‌شوند را نیز اضافه کنید. در شرق، حلب که شش ماه پیش به طور جدی انتظار می‌رفت که از سوی نیروهای اسد محاصره شود، حالا بیش از همیشه احتمال دارد که کاملاً به دست شورشیان بیافتد. در آنکار و ریاض و حتی بغداد و بیروت، که این دو پایتخت آخر اسماً متحد اسد هستند، این حس وجود دارد که رژیم سوریه در حال شکست خوردن در جنگ است. از ماه مارس به این سو، ارتش سوریه در همۀ نبردهایش شکست خورده، از جمله در نبرد هفتۀ پیش بر سر دو میدان گازی در شمال پالمیرا. پالمیرایی که اکنون به دست گروه جهادی داعش افتاده و محل یکی از مهمترین آثار باستانی جهان است. دمشق برخی از ویژه‌ترین نیروهایش را برای دفاع از میدان‌های گازی، که از منابع ضروری انرژی سوریه هستند، فرستاد، اما نیروهایش خیلی زود در برابر داعش شکست خوردند. داعش آخر هفتۀ گذشته در استان انبار عراق نیز به پیروزی‌های مهمی دست یافت. یک دیپلمات ارشد در دنیای عرب می‌گوید: "این چیزی که شاهد هستید، فراز و فرود جنگ نیست. این گواهی واضح و مکرر از این موضوع است که ارتش رژیم نمی‌تواند از خود و کشور دفاع کند، حتی هر قدر هم که حمایت حامیش، ایران، نیز زیاد باشد." در آنسوی مرز، مقامات عراقی نیز هراس‌های مشابه در مورد ارتش ملی خود دارند. نیروهای عراقی که به نسبت ارتش سوریه از تجهیزات و آموزش‌های بهتری بهره‌مندند، در حدود 72 ساعت در برابر داعش تسلیم شدند، تا داعش به بزرگترین پیروزیش از زمان تصرف موصل در جولای سال گذشته در عراق برسد. در آن زمان این گروه تروریستی هدف خود را برچیدن مرزهایی که پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی به دست دول غربی به خصوص انگلیس و فرانسه ایجاد شده بود، و خاورمیانه را شکل داده بود، اعلام کرده بودند. یک سال از آن زمان گذشته، حالا دیگر نمی‌توان این هدف را برای داعش بلندپروازانه دانست. روز جمعه، سازمان رصد حقوق بشر سوریه گزارش داد که داعش در حال حاضر، تمامی شش گذرگاه مرزی میان سوریه و عراق را، در اختیار دارد. آن هم با وجود بمباران های مکرر از سوی جت‌های آمریکایی. داعش در حال حاضر بر بیش از 1600 کیلومتر مرز تسلط دارد و برای حرکت در آن آزادی مطلق دارد. با وجود اینکه 20 نفر از 43 رهبر ارشد این گروه به وسیلۀ پهپادها و جتهای آمریکایی کشته شده‌اند، رهبران داعش می‌توانند با آزادی کامل در منطقه‌ای به وسعت اردن، که آن را خلافت اسلامی نامیده‌اند، تردد کند. و کلید رشدشان، همیشه هم ایدئولوژی خشن و انعطاف ناپذیری که برخی رهبران برای به زانو در آوردن جوامعی که بر آنها مسلط می‌شوند، استفاده می‌کنند نیست. موفقیتهای بزرگی که تروریست‌ها در هفتۀ پیش به دست آوردند، بیش از آن که نمایانگر قدرت آنها باشد، نشانگر ضعف دولتهایی که است که با آنها در جنگند. هاشم الهاشمی، استراتژیست عراقی و کارشناس مسائل داعش، می‌گوید: "این یک مشکل بزرگ است. چیزی است که هیچ دولتی علاقه‌ای به صحبت درباره‌اش ندارد. آنها نمی‌خواهند بپذیرند که به تنهایی نمی‌توانند راه حل‌ها را پیدا کنند. اما این مسئله‌ای است که کل منطقه نگران آن است." در حالی که در جولای سال گذشته، داعش خود را به نزدیکی بغداد رسانده بود، ایران زودتر از هر متحد دیگر این کشور، مشاوران خود را به آنجا فرستاد تا دفاع این کشور را تقویت کنند. نیازی نبود که مسافت زیادی را بروند و از طرفی لازم هم نبود که از صفر شروع کنند. ژنرال‌های ایران دو سال بود که دقیقاٌ همین کار را برای سوریه انجام می‌دادند. یک سال از آن زمان گذشته، و ایران بیش از همیشه متعهد است تا این دو دولت متزلزل را سرپا نگاه دارد و اهداف استراتژیک خود را در دنیای عرب حفظ کند. در حالی که ریاض، پس از خروج کامل نیروهای آمریکایی در سال 2011 از عراق، با نگرانی شاهد افزایش روزافزون نفوذ ایران در این کشور بود، با شروع بلبشو در سوریه، زنگ خطر برایش به صدا درآمد. یک مقام سعودی می‌گوید: "این به ما نشان داد که آنها برای دفاع از منافع خود تا کجا حاضرند پیش بروند. آنها فقط از آن چه که داشتند دفاع نمی‌کردند، بلکه می‌خواستند روی خرابه‌ها برای خود قصری تازه بنا کنند. و همۀ این کارها را هم تحت پوشش آمریکا انجام می‌دادند." در طول جنگ سوریه، و در کل انقلابهای عربی، رابطۀ عربستان سعودی با مهم ترین متحد جهانیش، افت شدیدی پیدا کرد. همه می‌دانند که ملک سلمان، که سابقاٌ وزیر دفاع بود، از آنچه به نظر او تزلزل اوباما در برابر سوریه بوده، به خصوص تصمیم او در مورد بمباران نکردن دمشق در آگوست 2013، عصبانی است. مقام سعودی در این باره می‌گوید: "آن لحظه زمانی بود که فهمیدیم قویترین دوست ما، دیگر قابل اتکا نیست. ما می‌بایست از پشت پرده خارج می‌شدیم." تنها در عرض چند هفته پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان، افزایش قاطعیت در سیاست خارجی عربستان کاملاً مشهود است. همچنین شاهد بودیم که او علناً آمریکا را به خاطر دلخوری از توافق اوباما با ایران، با عدم حضورش در کمپ دیوید، سرزنش کرد. مقامات حاشیۀ خلیج فارس در هفته‌های اخیر گفته‌اند که هراس از اینکه ایران نقش رهبری را در حل خطیرترین مناقشات منطقه‌ای را بر عهده بگیرد، آنها و ریاض را رها نمی‌کند. همۀ آنها اصرار دارند که تسلط حوثی‌های متحد ایران در یمن که در ماه مارس اتفاق افتاد، شمه‌ای از قدرت‌نمایی ایران، حتی پیش از آنکه توافق نهایی شود، بوده است. ضمن اینکه این قدرت‌نمایی را در حیاط خلوت عربستان سعودی و در مرز شرقی این کشور انجام داده است. در میانۀ هرج‌ومرج‌های اخیر، از نابودی یکی از گهواره‌های تمدن گرفته تا قدرتگیری دوبارۀ جنگجویان مخالف اسد و وحشیگری بی حد و حصر جهادی‌ها، یک چیز مثل روز آشکار شده است. قدرتهای اصلی منطقه، در حال حاضر آشکارا در حال جدال بر سر سرنوشت منطقه، و به خصوص سوریه هستند. جدالی که تنها با راه حلی جهانی امکان توقفش وجود دارد. یک مقام سعودی می‌گوید: "ایران گفته است که کلیدِ جهان عرب سوریه است. ما هم با آنها موافقیم." ریاض دیگران نگران نشان دادن این اعتقادش نیست.
کد خبر: ۶۵۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۴

مشاور وزیر دفاع عربستان سعودی گفت: در صورتی که کشتی حامل کمک های ایران به یمن دارای محموله های غیر قانونی نباشد، به آن اجازه عبور می دهیم.  انتخاب: مشاور وزیر دفاع عربستان سعودی گفت: در صورتی که کشتی حامل کمک های ایران به یمن دارای محموله های غیر قانونی نباشد، به آن اجازه عبور می دهیم. احمد عسیری در گفتگو با الجزیره درباره وضع برقراری آتش بس در یمن گفت: همان طور که وزرای خارجه عربستان سعودی و آمریکا اعلام کردند این آتش بس از امروز تا پنج روز ادامه خواهد یافت. ما در ائتلاف بر اساس اقدامات و نه گفته ها عمل می کنیم. شبه نظامیان حوثی و متحدان آن این فرصت را دارند تا مسئولیت های خود را در تعامل با ملت یمن نشان و اجازه دهند کمک های بشردوستانه در اختیار مردم یمن قرار گیرد و مشکلات مردم این کشور کاسته شود. وی در پاسخ به این پرسش که منابع ایرانی از ارسال کشتی حامل کمک های بشردوستانه با نام کشتی نجات به یمن خبر داده اند، آیا اجازه می دهید این کشتی وارد آبهای یمن شود، گفت: قطعنامه 2216 شورای امنیت حمایت تسلیحاتی از شبه نظامیان حوثی و عبدالله صالح را ممنوع اعلام کرده است. دولت قانونی یمن نیز خواهان اعمال محدویت های دریایی بر بنادر و آب های منطقه ای این کشور شده است. این محدودیت های دریایی شامل بازدید از کشتی های خارجی است. در صورتی که یک کشتی حامل کمک های بشردوستانه باشد، باید بازرسی شود تا از بار این کشتی اطمینان حاصل شود و سپس اجازه داده می شود تا در بنادر یمن پهلو بگیرد. بنابراین در صورتی که مسئولان این کشتی حسن نیت داشته باشند باید با نیروهای ائتلاف شفاف همکاری کنند و سپس تسهیلات لازم در اختیار این کشتی قرار خواهد گرفت. عسیری در پاسخ به این پرسش که اگر ثابت شود این کشتی دارای کمک های بشردوستانه است،اجازه می دهید در بنادر یمن پهلو بگیرد، گفت: نخست باید مجوز لازم را بگیرد و به نیروهای ائتلاف اجازه دهند تا این کشتی را بازرسی شود تا این کشتی خالی از هر گونه محموله های غیر قانونی باشد. ما از هر تلاشی برای کمک به مردم یمن حمایت می کنیم.
کد خبر: ۶۴۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۲

تحرکات نظامی و اقتصادی ایران و روسیه در هفته‌های اخیر، غرب و آمریکایی‌ها را سردرگم کرده است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:  جالب‌تر آنکه حالا خبر می‌رسد پای چین هم به پیمان سه‌جانبه دفاعی میان ایران، روسیه و چین باز شده است.سرگئی شایگو، وزیر دفاع روسیه روز پنجشنبه در دیدار با وزیر دفاع کشورمان بعد از اعلام تحویل اس300 به ایران تا پایان سال‌جاری میلادی، این خبر مهم را هم داد که به‌زودی اجلاس مشترک میان ایران، چین و روسیه برای مقابله با تهدیدات مشترک برگزار خواهد شد. خبر احتمال پیمان دفاعی میان این سه کشور در حالی است که شهریور سال93رزمایش مشترک دریایی ایران و چین در آب‌های جنوبی کشور برگزار شد. وزیر دفاع روس‌ها این را هم گفته که موافقت‌نامه دفاعی که در ژانویه 2015میان ایران و روسیه منعقد شد مبنای مهم و جدی برای توسعه روابط دوجانبه است. در طرف دیگر وزیر دفاع ایران هم با تأکید بر ضرورت تشکیل جبهه مقاومت در برابر توسعه‌طلبی‌های آمریکا و متحدانش گفت: پیگیری و اجرای مصرانه مواضع اصولی و منطقی 2کشور می‌تواند بسیاری از تهدیدات ضدامنیتی را خنثی کند.سردار دهقان به این نکته هم اشاره کرد که مواضع دولت روسیه در قبال مسائل جهانی و منطقه‌ای بسیار نزدیک به مواضع جمهوری اسلامی ایران است و احساس می‌کنیم مجموعه دولت روسیه به ضرورت ایجاد نظم جدید جهانی رسیده است.     اس 300پاداش ایران است تقویت روابط دفاعی و اقتصادی میان ایران و روسیه که تحلیلگران آن را بیش از هر زمان دیگر می‌دانند، آمریکا و مقامات رژیم‌صهیونیستی را نگران کرده است.درست زمانی که مذاکرات به اوج حساسیت خود رسیده، رئیس‌جمهور روسیه اعلام می‌کند ممنوعیت تحویل اس300 به ایران برداشته می‌شود. برخی تحلیلگران و کارشناسان معتقدند که این اقدام روسیه تأثیر منفی بر مذاکرات هسته‌ای میان ایران و گروه1+5 خواهد داشت اما رئیس‌جمهور روسیه روز گذشته در نشست خبری سالانه‌اش اعلام کرد اس300 پاداش ایران به‌خاطر انعطافش در مذاکرات هسته‌ای است. پوتین تأکید کرد: «تصمیم قبلی روسیه درمورد تعلیق تحویل سامانه‌های موشکی دفاع هوایی به ایران ناشی از برنامه هسته‌ای ایران بود اما تهران اکنون سطح بالایی از انعطاف‌پذیری و اراده را برای دستیابی به یک توافقنامه هسته‌ای نشان داده که روسیه را تشویق کرد ممنوعیت تحویل سامانه‌های موشکی اس300 به تهران را لغو کند.»     تحویل اس300 به‌خاطر اوضاع منطقه این تصمیم روس‌ها واکنش مقامات آمریکایی و خشم نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی را به‌دنبال داشت. جان کری وزیر خارجه آمریکا و نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل در تماس تلفنی با رئیس‌جمهور روسیه ناراحتی خود را از این اقدام مسکو ابراز کردند. پوتین هم برای چندمین بار و البته این بارصریح‌تر از گذشته یکی از دلایل اصلی تحویل اس300 به ایران را افشا کرد و گفت که تحویل سامانه‌های موشکی دفاع هوایی اس300 به ایران به هیچ وجه تهدیدی برای اسرائیل نیست و با توجه به اوضاع در منطقه، هدف از آن بازدارندگی است؛ ما معتقدیم با توجه به تحولات در منطقه به‌ویژه در یمن، تحویل چنین سلاح تدافعی می‌تواند به‌عنوان یک عامل بازدارنده تلقی شود. کارشناسان معتقدند که هرچند رابطه روسیه و عربستان سعودی در سال‌های گذشته و در موضوع تحولات سوریه به سردی گراییده است اما‌ حالا بعد از اظهارات رئیس‌جمهور روسیه درخصوص یمن باید منتظر واکنش سعودی‌ها نیز بود. سردار دهقان وزیر دفاع کشورمان برای حضور در چهارمین نشست بین المللی مسکو به روسیه رفته است. در این نشست بیش از 300 نفر از وزیران دفاع و مقام‌های نظامی 40 کشور جهان حضور داشتند که سردار دهقان با برخی همتایان خود از جمله وزیر دفاع چین، روسیه، اندونزی و پاکستان دیدار کرد .     تهدید دوباره ایران به حمله نظامی روز پنجشنبه هم رئیس ستاد مشترک آمریکا در واکنش به تحویل سامانه اس300 به ایران، تهدید کرد درصورت شکست مذاکرات، آمریکا تاسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار خواهد داد. ژنرال مارتین دمپسی در واکنش به صدور دستور رئیس‌جمهور روسیه برای تحویل سامانه اس300 به ایران گفت: «ما سال‌هاست از توانایی‌ها و قابلیت‌های این سیستم که قرار است در اختیار ایران قرار داده شود اطلاع داریم و در تمامی برنامه‌ریزی‌های نظامی خود آن را به‌حساب آورده‌ایم.» دمپسی که در یک نشست خبری سخن می‌گفت، افزود استفاده احتمالی آمریکا از گزینه نظامی علیه تاسیسات هسته‌ای ایران درصورت شکست مذاکرات، با تحویل این سامانه به ایران تغییری نخواهد کرد. رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در حالی از عدم‌تغییر محاسبات نظامی این کشور در قبال ایران سخن می‌گوید که واشنگتن پیش‌تر بارها نسبت به تحویل این سامانه از سوی روسیه به ایران اظهار نگرانی کرده است و هفته گذشته و همزمان با اعلام تصمیم جدید دولت روسیه در این‌باره جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در تماس تلفنی با همتای روس خود از این مسئله ابراز نگرانی کرد.   همشهری آنلاین
کد خبر: ۶۲۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۸

سخنگوی ارشد نیروهای مسلح ایران گفت: سخنان مجدد وزیر دفاع آمریکا درباره بازدید از مراکز نظامی ایران، بیانگر شعور پایین وی و غرض‌ورزی آمریکایی‌هاست. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:  سردار سرتیپ پاسدار سیدمسعود جزایری در واکنش به اظهارات مجدد وزیر دفاع آمریکا در مصاحبه با شبکه NBC درباره بازدید از مراکز و تأسیسات نظامی ایران اظهار کرد: بعد از بیانات مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا در خصوص ممنوعیت بازدید از تأسیسات نظامی ایران، اینگونه سخنان، حاکی از شعور پایین بیان‌کننده یا ناشی از سرریز شدن غرض‌ورزی‌های طرف مذاکره‌کننده آمریکایی است. معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح افزود: قبلاً هم در مذاکرات، مقامات مسئول ایرانی در چارچوب تدابیر نظام، ممنوعیت هرگونه بازدید از مراکز و تأسیسات نظامی و دفاعی را به وضوح و با صراحت بیان کرده‌اند. جزایری با بیان اینکه "از بُعد دیگر می‌توان اصرار طرف آمریکایی مبنی بر حضور در مراکز نظامی ایران را در راستای آرزوهای پایمال شده و دست‌نیافتنی مقامات کاخ سفید قابل ارزیابی دانست"، تأکید کرد: توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران پُتک سنگین نظام در برابر زیاده‌خواهی بیگانگان و دشمنان ملت ما به شمار می‌آید.   منبع/ایسنا
کد خبر: ۶۱۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۱

سخنگوی ائتلاف عربستان در تهاجم به مردم یمن، در واکنش به اعزام ناوگروه ایرانی به آبهای جنوبی یمن، گفت هنوز هیچ کس اقدام خصمانه‌ای علیه ما نکرده و اگر بکند ما پاسخ می‌دهیم.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com سرتیپ ستاد «احمد حسن عسیری» سخنگوی ائتلاف عربستان علیه یمن، موسوم به «توفان قاطع»، به اعزام ناوگروه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به آبهای جنوبی یمن واکنش نشان داد. این مقام نظامی سعودی که دیروز چهارشنبه در فرودگاه پایگاه هوایی ریاض، در کنفرانسی خبری درباره روز چهاردهم تهاجم به یمن صحبت می‌کرد، در پاسخ به سوالی درباره اقدام ایران در اعزام ناوگروه به خلیج عدن گفت: آب‌های بین‌المللی برای همه نیروهای دریایی از جمله ایران در دسترس است اما آب‌های منطقه‌ای، بندرها و آسمان یمن تحت کنترل نیروهای ائتلاف است. طبق گزارش وبگاه روزنامه «الریاض» عربستان، عسیری که مشاور دفتر وزیر دفاع عربستان سعودی نیز هست، افزود: هیچ اقدام خصمانه‌ای تا الان علیه ما انجام نشده است. نیروهای ائتلاف حق پاسخ را در برابر هر تلاشی برای آسیب زدن به مردم یمن یا هر نوع امدادرسانی به شبه‌نظامیان حوثی، برای خود محفوظ می‌دانند. عسیری در حالی از «آسیب زدن به مردم یمن» سخن می‌گوید که نیروی هوایی این کشور از ششم فروردین ماه که تهاجم به یمن را آغاز کرده، نزدیک به ۱۰۰۰ نفر از مردم یمن را کشته و بیش از ۱۳۰۰ نفر را که بخش عمده‌ای از کشته و مجروحان کودک و زن هستند، مجروح کرده‌ است. او در پاسخ به سوالی دیگر با بیان اینکه درخواست برخی کشورها برای خارج کردن اتباعشان از یمن در دست بررسی است، گفت که درخواستی از ایران وجود ندارد و ایران هنوز درخواستی برای خارج کردن اتباع خود از یمن ارائه نداده است. عسیری در ادامه سرنوشت ایرانی‌های حاضر در یمن و اعضای انصارالله را که آنان را حوثی‌ می‌نامد، یکی دانست و ادعا کرد: ولی بیشتر کسانی که از اتباع ایران در یمن هستند، شبه‌نظامیان حوثی را حمایت می‌کنند و آموزش می‌دهند و الان آنها در یک سنگر هستند و یک سرنوشت دارند. عربستان مدعی است که تهاجم هوایی خود را به درخواست «عبدربه منصور هادی» رئیس جمهوری سابق یمن انجام می‌دهد که ژانویه گذشته استعفا کرد و دیگر مشروعیت ندارد، اما عربستان هنوز او را رئیس جمهور یمن می‌داند و به این بهانه تاکنون بیش از ۸۰۰ نفر را در یمن در حملات خود کشته و زیرساخت‌های متعدد نظامی و غیرنظامی یمن را نابود کرده است. روز گذشته «امیر دریادار حبیب‌الله سیاری» فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، از اعزام ناوگروه عملیاتی ارتش به آب‌های جنوبی یمن خبر داده بود. صبح امروز پنجشنبه، سی‌وچهارمین ناوگروه اطلاعاتی ـ عملیاتی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران شامل ناو لجستیک بوشهر و ناوشکن البرز به منظور تأمین خطوط مواصلاتی کشتیرانی ایران و حراست از منافع جمهوری اسلامی در آب‌های آزاد، عازم مأموریت برون‌مرزی در منطقه خلیج عدن و تنگه باب‌المندب شد. به گفته امیردریادار سیاری، این مأموریت حدود سه ماه طول خواهد کشید.
کد خبر: ۶۱۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۰

یک کارشناس ارشد امور منطقه ضمن تأکید بر این موضوع که آمریکا اعتمادی به توانایی عربستان در مدیریت جنگ در یمن ندارد، گفت که ریاض با ارتش اجاره‌ای توانایی مقابله با نیروهای جان بر کف یمنی را ندارد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:  در حالی حملات عربستان و هم‌پیمانانش به یمن همچنان ادامه دارد که در این جنگ تا کنون ده‌ها شهروند بی‌گناه یمنی کشته شده‌اند که در این میان زنان و کودکان نیز به چشم می‌خورند. عربستان حملات خود به یمن را با حملات هوایی به‌کمک جنگنده‌هایی که از آمریکا خریده است انجام می‌دهد و تا کنون نیز ریاض به سقوط یک جنگنده خود در آبهای جنوبی یمن اذعان کرده و امروز نیز انصارالله از سرنگون شدن یک جنگنده سعودی دیگر خبر داده است. سعدالله زارعی، کارشناس امور خاورمیانه در مصاحبه با خبرنگار بین الملل خبرگزاری تسنیم به بررسی اقدام عربستان در حمله به یمن پرداخت. وی در این مصاحبه گفت: همواره جنگ زمانی آغاز می‌شود که راه‌حل های دیگر به بن‌بست می‌رسد، عربستان سعودی طی دهه‌های گذشته تلاش گسترده‌ای انجام داد که از طریق سیاسی، اقتصادی و ارتباطات خاص با قبایل و افراد ذی‌نفوذ سلطه بدون معارضی در یمن داشته باشد. عربستان طی سال‌های اخیر بردگی و بندگی نانوشته‌ای را بر یمن تحمیل کرده بود این کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: طی سالهای اخیر مردم یمن نسبت به عربستان سعودی و سیاست‌هایش بسیار نگران شدند و در واقع اقدامات عربستان در نزدیک شدن به طوایف یمن نتیجه عکس داد و مردم احساس کردند عربستان با مبالغ ناچیز توانسته سران قبایل و طوایف را به‌طرف خود بکشاند و یک بردگی و بندگی نانوشته‌ای را بر یمن تحمیل کند. وی اضافه کرد: این در حالی است که یمنی‌ها از نظر سابقه تاریخی و مدنیت خودشان را برتر از عربستان می‌دانند و معتقد هستند اساساً ریشه عربیت از یمن بوده و اگر قرار است ملتی تابع ملتی دیگر باشد شایسته است ملت عربستان تابع یمن شود نه اینکه یمن تابع عربستان شود، این مسئله به‌شدت فضای داخل یمن را علیه عربستان تحریک کرده و جنبش‌های اعتراضی علیه عربستان شکل داده و به‌موازات آن گروه‌های وابسته به عربستان نظیر جریان اصلاح و همین‌طور خاندان الاحمر را به‌شدت تضعیف کرده است تا جایی که طی ماه‌های گذشته انصارالله و گروه‌های هم‌پیمان انصارالله بر کل یمن حاکمیت پیدا کردند و آخرین ریشه‌ها و رگه‌های ارتباطی عربستان با یمن قطع شد. عربستان همچنان در فکر سلطه بر یمن است زارعی در ادامه این مصاحبه گفت: عربستان به‌جای اینکه واقعیت را بپذیرد و در جهت اصلاح سیاست‌های خود گام بردارد و در واقع به‌جای استثمار یمن به روابط متوازن و متعادل مبتنی بر احترام متقابل فکر کند به سیاست سلطه بر یمن فکر کرده و بر این اساس فکر کرده است و تحریک منصور هادی در خروج از صنعا و تشکیل یک دولت در عدن در این چارچوب‌ها قابل ارزیابی است. عربستان شرایط را به‌گونه‌ای پیش برده که یمنی‌ها بین استقلال یا شهادت یکی را انتخاب کنند این کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: در حالی که حمله روزهای اخیر عربستان به صعده و صنعا در این چارچوب قابل تجزیه و تحلیل است در واقع دولت عربستان شرایط را در یمن به‌گونه‌ای پیش برده که مردم بین استقلال کشورشان و شهادت یکی را انتخاب کنند اما مردم یمن هم در این میان به استقبال شهادت می‌روند تا بتوانند استقلال کشورشان را حفظ کنند. بمباران هوایی تاکنون هیچ دستاوردی برای عربستان به‌همراه نداشته است سعدالله زارعی افزود: به نظر می‌آید که عربستان در مسیر پرخطا گام برمی‌دارد و شرایط برای عربستان سخت‌تر و سخت‌تر خواهد شد. بمباران هوایی تا کنون نتوانسته کمترین دستاوردی برای عربستان به‌همراه بیاورد، این در حالی است که در داخل یمن، گروه‌های مختلف را به‌سمت اتحاد بیشتر و همدلی بیشتر حول محور انصارالله سوق داده است. وی در ادامه این مصاحبه درباره نقش آمریکا در حمله عربستان به یمن گفت: آمریکایی‌ها در واقع زمینه را برای اقدام عربستان تا حدی فراهم کردند. این که آمریکا سفارتش در صنعا را تعطیل کرد و در واقع مرکز اطلاعاتی‌اش را در یمن تعطیل کرد و به مسقط انتقال داد اقدامی بود که دست عربستان را در اقدامات تند علیه یمن باز می‌گذارد و این همراهی آمریکا را با سیاست عربستان نشان می‌دهد. آمریکا به توانمندی نظامی عربستان در مدیریت پرونده یمن اعتمادی ندارد کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: اما در عین حال سیاست آمریکا در این صحنه سیاست فعال نبوده بلکه سیاست منفعل است، دلیل انفعالی عمل کردن آمریکا این است که آمریکایی‌ها به صلاحیت و توانمندی دستگاه نظامی عربستان برای مدیریت پرونده امنیتی یمن اعتماد نداشته و معتقد هستند که عربستان فاقد توانمندی لازم برای مقابله با یک جنبش پرقدرت مذهبی همانند انصارالله است. آمریکا معتقد است شرایط داخلی یمن هرگونه اقدام حاد علیه انصارالله را با شکست مواجه می‌کند این کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: آمریکا معتقد است که شرایط داخلی یمن هرگونه اقدام حاد علیه انصارالله را با شکست مواجه می‌کند. به همین جهت آمریکایی‌ها در حالی که اعلام می‌کنند از سیاست عربستان حمایت می‌کنند در عین حال اقدام تعیین کننده و قاطعی به‌نفع عربستان انجام نداده‌اند و این که می‌گویند حمایت لجستیکی می‌کنند اساساً عربستان کمبود لجستیکی ندارد که آمریکا نیاز باشد به آن کمک کند و اساساً در این صحنه جنگ یک جنگ زمینی نیست که امکانات لجستیکی آمریکایی‌ها معنا پیدا کند. وی افزود: عربستان در حال حاضر در عرصه هوایی نسبت به یمن برتری دارد، از برتری نیروی هوایی استفاده می‌کند و مناطقی را در یمن مورد حمله قرار می‌دهد و نیازی به حمایت لجستیکی آمریکا نیست اما آمریکایی‌ها با ذکر این نکته می‌خواهند بگویند که در کنار عربستان هستیم. به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها در این صحنه به عربستان و سیستم نظامی عربستان اعتمادی ندارند. تحولات یمن به‌شدت استراتژیک و بلکه فوق‌استراتژیک است زارعی در پاسخ به سؤالی درباره حمله عربستان به یمن در برهه‌ای که ایران با قدرت‌های غرب در حال مذاکره درباره پرونده هسته‌ای است چه پیامدهایی می‌تواند داشته باشد، گفت: من معتقد هستم که این موضوع به شرایط یمن ارتباط دارد و تحولات یمن به‌شدت استراتژیک و بلکه فوق‌استراتژیک بوده و تسلط مردم یمن بر دریای سرخ و تنگه باب المندب و استقلال یمن از عربستان یک پیامدهای هم فوری و هم درازمدت استراتژیک و ژئوپولیتیک با خود به‌همراه دارد، این در حالی است که ارزش توافق هسته‌ای ایران و غرب ارزش یک توافق متوسط است اما وزن استراتژیک یمن ده‌ها بار بیش از وزن مذاکرات ایران و غرب است بنابراین باید دلایل را در جغرافیای یمن جستجو کرد نه در ژنو و مذاکرات 1+5. وی در بخش دیگری از این مصاحبه به اظهارات اخیر مقامات انصارالله درباره مقابله با حملات عربستان اشاره کرد و گفت: نکته کلیدی‌ای که وجود دارد این است که عربستان روی زمین قادر به شکل دادن به هیچ وضعیت جدیدی در داخل یمن نیست. نمونه و نشانه آن مسئله‌ای است که عربستان در اواسط بهمن ماه تلاش کرد تا در عدن یک موقعیت را برای خود ایجاد کند. این کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: ریاض به ‌آقای منصور هادی فشار آورد که به عدن برود و در آنجا اعلام دولت کند و طرفداران خود را به‌سوی آقای منصور هادی گسیل کرد که به‌طور مثال می‌توان به آقای محسن الاحمر و آقای حمید الاحمر و حزب الاصلاح و برخی شخصیت‌های حزب المؤتمر و غیره اشاره کرد. در واقع گروه‌های عضو لقای مشترک که شامل چهار جریان ناسیونالیستی و سوسیالیستی است به‌سوی منصور هادی در عدن رفتند اما ابتکار عربستان در عدن بیش از یک ماه دوام نیاورد و عملاً هادی فرار کرد و وزیر دفاع وابسته به عربستان دستگیر شد و سفارت خانه‌هایی که با ابتکار عربستان در عدن افتتاح شده بودند همگی بسته شدند و سفرا فرار کردند. بنابراین این نشان می‌دهد که عربستان قادر نیست در زمین یمن بنایی را ایجاد کند. عربستان در مقابله زمینی با انصارالله هرگز نمی‌تواند دست‌بالا داشته باشد زارعی افزود: درباره اینکه عربستان بتواند نیروی نظامی وارد یمن کند این کار یک بار اتفاق افتاده و نتیجه آن در سال 88 این بوده که حدود 30 پادگان و پاسگاه عربستان در مرزهای با یمن به تصرف انصارالله در آمده، این در حالی است که در فاصله 88 تا امروز یعنی در این دوره شش‌ساله قدرت انصارالله چند برابر شده بنابراین عربستان در مقابله زمینی با انصارالله هرگز نمی‌تواند دست‌بالا داشته باشد پس اقدامات عربستان در همان اقدامات هوایی محدود می‌ماند. حمله زمینی عربستان هیچ دستاوردی به‌همراه نخواهد داشت کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: البته در عین حال امکان دارد که عربستان فریب برخی مشاوره‌های نادرست را بخورد و اقدام ابلهانه انجام دهد همان‌طور که در جنگ 33روزه در حالی که اسرائیلی‌ها قبلاً ضرب‌شست حزب‌الله را در سال 2000 و 1996 خورده و از لبنان فرار کرده بودند یک بار دیگر در جنگ سال 85 تلاش کردند در حوزه زمینی حزب‌الله را بیازمایند و تلاش کردند از مارون الرأس و عیت الشعب و از منطقه الطیبه حزب‌الله را به محاصره در بیاورند اما در پایان جنگ اسرائیل در حالی جنگ را متوقف کرد که هیچ نقطه‌ای از لبنان در تصرف اسرائیل نبود بنابراین ممکن است که عربستان تحت تأثیر برخی مشاوره‌ها اقدام زمینی نیز انجام دهد اما مسلماً اقدام زمینی عربستان نمی‌تواند برای این کشور دستاوردی به‌همراه داشته باشد. ساختار ارتش عربستان اجاره‌ای است زارعی افزود: اینکه انصارالله برای درگیری با عربستان اعلام آمادگی کرده، این در واقع اعلام آمادگی نیروهای انقلاب است، این در حالی است که می‌دانیم عربستان هرگز توانایی اداره یک جنگ فرسایشی را ندارد. عربستان حتی با کمک دیگران نیز نمی‌تواند یک درگیری را در یمن مدیریت کند چون علاوه بر اینکه ساختار نظامی‌اش بسیار ضعیف است اساساً یک ساختار نظامی اجاره‌ای دارد یعنی حدود 100هزار نظامی دارد که 20هزار نفر آن پاکستانی، 10هزار نفر آن افغانی و 10هزار نفر دیگر آن بنگلادشی هستند و هیچ تجربه‌ای در جنگ‌های چریکی ندارند و ساختار بومی نداشته و اساساً ساختارش اجاره‌ای است و ارتش اجاره‌ای نمی‌تواند در برابر نیروهای جان بر کف یمنی مقابله کند. جمعیت 7.5 میلیونی شیعیان عربستان در مقابل اقدامات آل‌سعود سکوت نخواهند کرد کارشناس مسائل خاورمیانه اضافه کرد: نکته دیگر این است که عربستان در داخل خود حدود 7.5میلیون شیعه دارد یعنی حدود 38 درصد از جمعیت 19میلیونی‌اش را شیعیان تشکیل می‌دهند. این شیعه‌ها سکونت نخواهند کرد که عربستان با هم‌کیشانشان در یمن هر کاری بکند. استان‌های الشرقیه، نجران و جیزان شیعه هستند و شیعه‌ها سکوت نمی‌کنند و اساساً تسلط انصارالله بر کوه‌های مران شرایط را برای تسلط استراتژیک انصارالله بر کل منطقه حجاز فراهم می‌کند یعنی مناطق مکه، مدینه و طائف زیر نظر نیروهای چریکی انصارالله قرار دارد بنابراین شرایط به‌گونه‌ای نیست که عربستان بتواند یک جنگ فرسایشی را مدیریت کند. درگیری عربستان در یمن درگیری پیوسته نخواهد بود سعدالله زارعی در پایان گفت: فکر می‌کنم درگیری عربستان در یمن درگیری پیوسته‌ای نبوده و درگیری جسته و گریخته‌ای باشد. تا زمان ناامیدی کامل عربستان از تأثیرگذاری در یمن، احتمالاً شاهد تجاوزهای گاه و بیگاه عربستان باشیم. عربستان مخالف نظم جدید در یمن است و برای عدم‌استقرار نظم جدید در یمن دست به اقدامات جدید خواهد زد. تا کنون این اقدامات دستاوردی برای عربستان به‌همراه نداشته است. منبع: تسنیم
کد خبر: ۶۰۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۴

روزنامه صهیونیستی هآرتص در شماره امروز خود نوشت: ملک سلمان بن عبدالعزیز شاه سعودی دچار اختلال عقلی است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش شبکه خبری العالم، این روزنامه با اشاره به حمله عربستان به یمن نوشت: محمد بن سلمان وزیر دفاع و فرزند ششم شاه عربستان در دهه سی ام عمر خود فرماندهی حمله علیه یمن را برعهده دارد، در حالی که فاقد هر گونه تجربه و آموزش نظامی است. هآرتص با اعلام این مطلب افزود: محمد بن سلمان در حالیکه دارای مدرک لیسانس حقوق از دانشگاهی در عربستان است، یکی از سه پست مهم در عربستان را برعهده دارد. او همچنین ریاست شورای اقتصادی را برعهده دارد که پدرش به منظور رسیدگی به اقتصاد عربستان آن را تاسیس کرد. شاهزاده محمد همچنین ریاست دیوان پادشاهی را در اختیار دارد که مشخص می کند چه کسی با پادشاه دیدار کند و چه کسی دیدار نکند؛ و چگونگی اجرای سیاستهای وی را مشخص می کند. هآرتص نوشت: هنوز زود است تحولات جنگ در یمن را پیش بینی کرد. عربستان در صحنه یمن مشخص خواهد کرد که تا چه اندازه می تواند دستور کار روزانه خود در خاورمیانه را مشخص کند. این برای شاه بیمار عربستان که در دهه نهم عمر خود بسر می برد، ماموریت ساده ای نیست.
کد خبر: ۶۰۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۲

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش رویش نیوز دکتر فواد ایزدی، در جلسه ای که به همت تشکل رویش نیروهای انقلاب اصفهان برگزار شده بود به صحبت پیرامون برخی زوایای مذاکرات هسته ای، تعامل ايران و آمريكا، توافق ژنو و ... پرداخت. چرا به توافق نمی رسیم؟ قطعا مشکل از طرف دولت آقای روحانی نیست دكتر ايزدي درباره دلايل عدم حصول توافق گفت: مشکل آقای اوباما و آقای کری هم نیستند چون آنها نیز بدشان نمی آید که توافق وجود داشته باشد، اما حقیقتاً مشکل بر می گردد به توافق ژنو، در توافق ژنو ایران به یک سری اصولی پایبند شد که الان یک سری مشکلی پیش آورده است، در متن توافق ژنو هر جایی صحبت از، تحریم شده است یک کلمه «هسته ای» قبلش آمده است، این مسأله مهم است، در قدم نهایی تحریم ها گفته ایم، اگر قرار باشد تحریمی برداشته بشود، تحریم های هسته ای برداشته می شود، در متن آمده است، الان چه اتفاقی افتاده است؟ اخیرا به صحبت های حضرت آقا توجه کرده اید؟ ایشان فرمودند: «اگر ما به دیکته طرف مقابل هم تمکین کنیم، و بگوییم که چشم در نهایت تحریم ها قرار نیست که اصلی هایش برداشته بشود» چرا؟ چون در توافق ژنو این ما بودیم که پذیرفتیم که فقط تحریم های هسته ای برداشته بشود، خوب تحریم های هسته ای برداشته بشود دیگر، نه مشکل این است که این تحریم هایی که وجود دارد تحریم های نفتی، تحریم های بانکی، اینها فقط به دلیل هسته ای ایجاد نشده است، دو سه دلیل دیگر هم لیست کرده اند، یعنی زمانی که این کار صورت گرفته نگفته ما ایران را تحریم می کنیم فقط به خاطر هسته ای بودنش، یه دو سه مورد دیگر هم گفته است، و نتیجه اش شده است وضعیت فعلی، وضعیت فعلی چیست؟ وضعیت فعلی این است که ایران علاقه دارد به توافق برسد، حتی آماده دادن امتیاز هم در حوزه هسته ای هست، منتها طرف مقابل می گوید هسته ای کافی نیست، شما بروید در حوزه های دیگر هم هماهنگ بشوید، اگر هماهنگ شدید آن وقت ممکن است که ما تحریم ها را فکری به حالش بکنیم. خوب این اتفاق افتاده است. وي درباره چگونگي برخورد با تحريم ها در مذاكرات و عدم رفع و رجوع آن ها طي يك سال و دو ماه گذشته اظهار داشت: مشکلات فنی هسته ای ایران قابل حل است، چون دوستان یک سری امتیاز می دهند و یک جورایی بحث هسته ای را رفع و رجوع می کنند مشکل تحریم هاست که الان ایجاد دردسر کرده، یک مشکل دیگر این است که ما پذیرفتیم که به تحریم های سازمان ملل هم بپردازیم، تحریم های سازمان ملل یک بخشی اش مربوط به موشک های بالستیک ایران است، مربوط به فناوری نظامی ایران است، قبل از توافق ژنو ما می گفتیم تحریم های سازمان ملل غیر قانونی است، چرا؟ چون برنامه ای هسته ای ایران، بر اساس مدارک خودشان هیچ وقت از مسیر صلح آمیزش خارج نشده است، یعنی در متن های متعددی که در آژانس بین المللی انرژی اتمی منتشر کرده هیچ وقت نگفته که ایران مثلا دو کیلو مواد اورانیوم غنی شده را، برده تبدیل به غنی شده در سطح سلاح کرده است، چون ایران بر اساس قوانین آژانس عمل کرده، از این جهت ادعای ایران قبل از توافق ژنو این بود که بردن ایران به سمت سازمان ملل یک اقدام سیاسی بود چون اقدام سیاسی بود و فنی نبود غیر قانونی بود، چون غیر قانونی بود پس تحقیقاتی هم که وضع شده غیر قانونی بوده، این را ایران قبل از توافق ژنو می گفت، بعد از این توافق در حقیقت پذیرفت، که به قطعنامه های سازمان ملل هم بپردازد، اما الآن گیر آژانس چیست؟alt استاد دانشگاه تهران درباره مشكلات پيش روي مسائل هسته اي ايران به نكته جالبي اشاره كرد و گفت: مشکلشان این است که می گویند ما نمی دانیم برنامه هسته ای شما حتما صلح آمیز هست یا نه؟ بعد ایران می گوید شما موردی پیدا کرده اید؟ می گویند نه! ولی ما هنوز مطمئن نیستیم. این مشکل است. مشکل این که شما ثابت کنید ما دزد نیستیم. این نوع برخورد آژانس با ما است. همچنين چون آمریکا و انگلیس، در آژانس حضور دارند، اجازه نداده اند که آژانس بیاید مثل کشورهای دیگر با ما برخورد کند، مشکل دومی که در مذاکرات وجود دارد، این است که طرف مقابل می خواهد دسترسی داشته باشد به سایتهای نظامی ایران، اینم ایران حاضر نیست، حرف ایران هم حرف نابجایی نیست، چون هیچ کشوری اجازه نمی دهد که سایت های نظامی اش در اختیار کشورهای دیگر باشد مخصوصاً آمریکا، آمریکایی که ما را به حمله نظامی تهدید می کند. فؤاد ایزدی رسيدن به توافق را ممكن دانست و افزود: بله، امکانش هست. چطور؟ اگر ایران اصرار نکند که تحریم ها برداشته بشود، و بگوید ما در حوزه هسته ای امتیاز می دهیم، تحریم ها برداشته نشود، تعلیق بشود فقط، راضی به تعلیق بشود، اگر این توافق بشود، ما به توافق می رسیم، منتها به شرط این که طرف مقابل هم مسأله حضور در سایت های نظامی ما را کوتاه بیاید. اگر طرف مقابل اصرار به دسترسی به سایت های نظامی کشور داشته باشد، آن وقت بعید است که ایران بپذیرد، چون انقلاب اسلامی اتفاق افتاد به خاطر همین مسائل، که آمریکایی ها هر جایی خواستند نیایند و بروند، و سیستم در دست آنها باشد، اگر این طور بود که نیازی به انقلاب نبود، و هیچ کشوری هم اجازه نمی دهد، مگر کشورهای دست چندمه وابسته به آمریکا، که اجازه بدهند که سیستم نظامی شان در اختیار آمریکا باشد. دكتر ايزدي درباره اين سوال كه چه مشکلی با تعلیق وجود دارد؟ گفت: مشکل تعلیق این است که تعلیق دست رئیس جمهور است، و اوباما دو سال بیشتر دیگر رئیس جمهور نیست، و دو سال دیگر دوباره همان مشکلات ایجاد می شود، این ظرفیت هم هست. چون در آمریکا تیم آقای اوباما در اقلیت است در این مذاکرات، جمهوری خواهان و اکثر دموکرات ها مخالف هستند. به همین دلیل می گویند شما تحریم ها را بردارید و تعلیق نکنید، فقط، حرف غیر منطقی هم نیست. می گویند ما به حرفهای شما گوش می دهیم منتها شما هم تحریم ها را بردارید ولی طرف مقابل این کار را انجام نمی دهد، هم می خواهد تحریم سر جایش باشد و هم می خواهد برنامه هسته ای محدود بشود. استاد دانشگاه تهران درباره تحريم هاي وضع شده عليه ملت ايران اظهار داشت: از سال 58 آمریکا تحریم هایش را اعمال کرده است، و این نکته ای که آقا فرمودند تحریم ها خیلی هایش قبل از بحث هسته ای بوده، نکته درستی است، بحث هسته ای ایران الان حدود 12 سال است مطرح شده در صورتی که از 35 سال پیش این تحریم ها بوده، در این تحریم ها چهار دسته دلیل ذکر شده: 1. عدم اشاعه یعنی سلاح های کشتار جمعی؛ 2. تروریسم3. حقوق بشر4.دیگران. ما دو نوع تحریم اصلی داریم: یکی تحریم بانکی، یکی تحریم نفتی، تحریم نفتی یعنی ما مثل قبل نمی توانیم نفت بفروشیم، تحریم بانکی یعنی نفتی که فروختیم را نمی توانیم پولش را بیاوریم داخل کشور، چون نقل و انتقال مالی محدود شده است، الان می خواهیم ببینیم اگر به توافق نهایی برسیم و طرف مقابل امضاء بکند، طرف مقابل در حوزه اقتصادی، چقدر می تواند حرکت مثبت داشته باشد یا ما داشته باشیم؟ در ادامه فواد ايزدي به ذكر مثالي از رابطه ايران و آمريكا در طول تاريخ پرداخت و توضيحاتي پيرامون آن داد: سال 1996 زمانی که آقای هاشمی رییس جمهور بود یک تفکری را داشت چون علاقمند به بهبود روابط با آمریکا بود، به ذهنش رسید که ما بیاییم از شرکت های نفتی آمریکایی دعوت کنیم که بیایند در خلیج فارس حضور داشته باشند، سود خودشان را هم ببرند بعد از روابط اقتصادی با آمریکا باعث بشود که این شرکت ها از نفوذ سیاسی خودشان استفاده کنند، این یخ روابط شکسته شود، در عمل چه شد؟ نهادهای صهیونیستی متوجه شدند که چه اتفاقی دارد می افتد با نفوذی که در کنگره داشتند این قانون را سال 1996 تصویب کردند که چه اتفاقی بیفتد؟ که نه تنها شرکت های آمریکایی منع شدند از آمدن به صنعت نفتی ایران، شرکت های دیگر هم منع شدند، و این سال 5 سال قبل از آن سالی بود که بحث هسته ای مطرح شود. خود آمریکا که به داعش و دیگر گروه های تروریستی از جمله منافقین کمک و مساعدت کرده است، چرا به ما می گوید شما تروریسم هستید؟ خوب این طور است دیگر، قانون جنگل این کار را می کند. می گویند شما از حزب الله حمایت می کنید. دلیل حمایت ایران از حزب الله این است که حزب الله یک نیروی بازدارنده است برای ما، یعنی چی؟ یعنی زمانی که نتانیاهو ما را تهدید به حمله نظامی می کند، چرا حمله نمی کند؟ چون می داند اگر حمله کند ده هزار تا موشک می خورد بر روی سرش. این خیلی خوب است برای ما، چون اسرائیل خوف جنوب لبنان را دارد. همان طور که می خواهند در حوزه هسته ای این فناوری را از ایران بگیرند، در حوزه های دفاعی هم می خواهند حزب الله را از دست ایران بگیرند. آیا آمریکایی ها فکر می کنند ما واقعا می خواهیم بمب اتم بسازیم؟ فواد ايزدي درباره چگونگي تفكر آمريكا پيرامون مسئله هسته اي ايران گفت: آمريكا اگر واقعا این فکر را بکنند ما می رویم شفاف سازی می کنیم و داستان فیصله پیدا می کند، اگر کسی خواب باشد تکانش که بدهید بیدار می شود منتها اگر کسی خودش را زده باشد به خوابی تکانش هم که بدهید بیدار نمی شود، آیا آمریکایی ها واقعا خوابند یا خودشان را زده اند به خوابی؟ آمریکایی ها می گویند که ما نمی دانیم که ایران تصمیم به ساخت سلاح هسته ای دارد یا نه؟ و اگر ایران بخواهد به سمت سلاح هسته ای برود ما کشف می کنیم. از این جهت کل سلاح هسته ای بهانه است خودشان هم می دانندکه بهانه است، ایران یک سری محیط هسته ای دارد که به صورت بیست و چهار ساعته دارد بررسی می شود. مشکل انقلاب اسلامی است، که از آن خوششان نیامده است. آمریکا کشورهای دنیا را دو گروه می کند، کشورهایی که هماهنگ می شوند، یک سری کشورهایی که می گویند اینها هماهنگ نمی شوند، اینها دشمنند، مثل ایران، کار نهادهایی آمریکایی این است که اینقدر به این کشورهای غیرهماهنگ فشار بیاورند که آنها نیز هماهنگ شوند، که بعضی وقتها هم موفق می شوند. خوب حالا باید چه کنیم با این وضعیت فعلی؟ وي درباره نحوه برخورد با شرايط فعلي دو نظريه مطرح كرد: در کشور دو نظریه مطرح می شود، یک نظریه، نظریه سیاست خارجی پسر خوب است، یعنی ما به آمریکایی ها می گوییم ما یک زمانی انقلابی بودیم، سر و صدا می کردیم، شعار می دادیم، ولی الان اینها دیگر تعطیل و ما می خواهیم تبدیل به کشور هماهنگ شویم، آیا اجازه می دهید؟ نظریه دیگر هم این است که می گویند نخیر ایران باید مقاومت کند، اقتصاد مقاومتی داشته باشد، چرا ما حتی اگر بخواهیم نمی توانیم پسر خوب باشیم؟ چرا آمریکایی ها حتی اگر ما حاضر بشویم هماهنگ شویم، لزوما از ما نمی پذیرند؟ چین انقلاب کرد و بعد دوباره پسر خوبی شد و با آمریکا دوست شد عده ای می گویند چرا ما مثل چین نمی شویم؟ این نظر دو تا مشکل دارد: ما مشکل لابی اسرائیل را داریم، اگر ایران و آمریکا بخواهند به هم نزدیک شوند به خاطر این استکه اسرائیل نمی گذارد، مشکل دوم این است که چین آن زمانی که با آمریکا به توافق رسید بمب اتم داشت، یعنی آمریکا چین را تهدید به حمله نظامی نمی کرد. آمریکا مدام ما را به حمله نظامی تهدید می کند، که مخالف منشور سازمان ملل است. این نظر، نظر کارشناسی نیست ما اگر بخواهیم هم نمی توانیم چین باشیم به دلایلی که عرض کردم. در ادامه سوالاتي توسط حاضرين در جلسه از ايشان پرسيده شد: *** اگر آمریکا به ایران حمله کند چه می شود؟ از وزیر دفاع آمریکا پرسیدند: اگر آمریکا به ایران حمله کند چه می شود؟ گفت: «ایرانی ها کشتی های ما را غرق می کنند» چون ایران می تواند از خودش دفاع کند. *** چرا توافقات نبايد دو مرحله ای باشد؟ آقا چند روز پیش در سخنانشان فرمودند: اینکه بعضی ها می گویند توافقات را دو مرحله ای انجام دهیم یعنی اول توافقات سیاسی انجام شود و بعد برویم سراغ جزئیات این به نفع کشور نیست، چرا؟ چون ما در کلیات که حرف اختلاف جدی وجود ندارد، کلیات این است که ایران حق غنی سازی دارد، طرف مقابل هم پذیرفته است که این حق را دارد منتها می گویند این غنی سازی اسباب بازی باشد، صنعتی نباشد، همین طوری سرگرمی باشد. بنابراین کلیاتش به خاطر مقاومت مردم ایران حل شده است، الان مسأله حل شده است، منتها مسأله این است که این غنی سازی به درد ما می خورد یا نه؟ به درد نیروگاه بوشهر می خورد یا نه؟ مشکل خاص همین جزئیات است، طرف مقابل می خواست کلک بزند می گفت: ما می آییم کلیات را توافق می کنیم، که راحت است بعد یک سری انتظارات داخل کشور انجام بشود،بعد در جزئیات گیر بدهیم، یعنی زمانی که ایران پرید در استخر سرش را زیر آب نگه می دارد، متأسفانه بعضی دوستان در امور خارجه نیز داشتند به همین مسیر می رفتند، که آقا جلوی این کار را گرفتند. مشکل ما این است که زمانی که به طرف مقابلمان امتیاز زیاد می دهیم، نتیجه ای که در ذهنش می آید این نیست که ایران امتیاز داد ما هم امتیاز بدهیم، نتیجه ای که در ذهنش ایجاد می شود این است که ایران امتیاز به ما داد به خاطر فشار ما، ما فشار را زیاد می کنیم تا کار تمام شود. این هم به خاطر تفاوت فرهنگی است. در فرهنگ آمریکایی خشونت زیاد است. مثلا ورزش های زورخانه ای ما با فوتبال آمریکایی مقایسه کنید. این تفاوت فرهنگی است. از این جهت شما نگاه کنید، ما می خواهیم کوتاه بیاییم ولی طرف مقابل می خواهد سوار شود. مشکل ایران و آمریکا این طوری است زمانی که ما زیاد امتیاز می دهیم با تفکر ایرانی داریم این کار را می کنیم، می گوییم مثلا آقای اوباما فرد باهوش و مؤدبی است، قدم می زنیم، می خندیم، تفکر تفکر ایرانی است، تفکر آمریکایی چیست؟ می خندد و می گوید بله فشارهای ما جواب داده، فشارها را بیشتر کنیم تا کار تمام شود، ما مشکلی با قدم زدن نداریم، منتها این پیام نباید در ذهن طرف مقابل ایجاد شود که ایران به خاطر فشارها عقب نشینی کرده است. انعطاف زیاد خوب نیست. در بحث هسته ای وقتی که با مردم صحبت می کنند کلی گویی می کنند، خوب مردم در ذهنشان سؤال هست، یک عده ای هم دسترسی به ماهواره دارند، اگر سوالاتشان را جواب نگیرند آنجا جواب می گیرند، از این جهت خیلی بهتر بود که صداقت دوستان در این حوزه ها بیشتر می بود، و واقعیت ها را راحتتر بگویند، یعنی زمانی که مردم دقیقا متوجه باشند که کار به چه صورت پیش رفته است زمانی هم که اگر به شکست منجر شود، می گویند اینها سعی خودشان را کردند ولی اگر همه اش گل و بلبلی صحبت کنند پس فردا توجیحش سخت تر می شود. *** زیرساخت برای جوانان براي ورود به اين عرصه چگونه آماده مي شود؟ مشکل ما این است که کارشناس آمریکا کم داریم، جوانان در این حوزه باید وارد شوند، یک مقدار باید زبانشان تقویت شود، کارشناس باید بتواند زبان را بخواند ما در این حوزه ضعف داریم، باید بدانیم که طراحی طرف مقابل چه چیزی است، این را که بفهمیم این نیاز به بستر مناسب و دقت دارد، دوستانی هم که در دولت هستند در حوزه کارشناسی مشکل پیدا می کنند. دانستن زبان و توجه به طراحی های دشمن خیلی مهم است. دولت قبل، بحث هسته ای اش دست آقای جلیلی بود، آقای جلیلی انسان بسیار شریفی است آدم توانمندی هم هست،منتها مشکل این بود که جواب نگرفتند دوستان، یعنی نتیجه ای که قابل ارائه باشد جواب نگرفتند و جواب نگرفتنشان را نیز نتوانستند برای مردم توجیه کنند، یعنی در انتخابات گذشته همه یک طرف بودند و آقای جلیلی یک طرف، همه بهش حمله می کردند، ایشان هم خوب نمی توانست دفاع کند از خودش، آدمهای خوب لزوما توانمندی در جواب دادن ندارند. منتها امتیازی که داشت این بود که به باد نداد همه چیزی را. این موفقیتش بود. نکته آقا همیشه یادتان باشد اگر این مذاکرات به نتیجه رسید خوب است، اگر هم به نتیجه نرسید، این هم برای برد است چون ما یک قشر جوانی داریم که این طور فکر می کنند که اگر ما برویم به آمریکا لبخند بزنیم همه چیز حل می شود الان آن قشر هم به این نتیجه رسیده است که اشتباه می کرده، چون دوستان رفتند، لبخند هم زدند، سعی هم کردند، راهپیمایی هم کردند، اتفاقی نیفتاد. این اجماع را ما داخل کشور نیاز داشتیم، یک عده بودند می گفتند چرا صحبت نمی کنید؟ اگر تا آخر هم مشکل حل نشود باز هم برای افکار عمومی داخل کشور خوب است، که بفهمند دعوای ایران و آمریکا تقصیر ما نبوده، ما سعی خودمان را کرده ایم، هیچ کس بیشتر از آقای روحانی و ظریف خواهان توافق نیستند منتها اگر آنها هم نتوانند بگیرند نشان دهنده این است که تقصیر از ما نیست. از طرف مقابل است این برای ما حُسن است. اگر تاریخ را مطالعه کنید، بعد از پایان جنگ تحمیلی همه دولت هایی که آمده اند همه شان دنبال کاهش تنش با آمریکا بوده اند، پنجاه درصد ما همیشه حل بوده است. کاری که حضرت آقا انجام دادند، آمدند فراتر از کانال های دیپلماتیک با مردم کشورهای مخاطب صحبت کردند، این را می گویند دیپلماسی عمومی، فعالیت هایی که یک کشور انجام می دهد برای تأثیرگذاری بر روی افکار عمومی کشورهای دیگر.
کد خبر: ۵۸۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۵

سردار دهقان در پاسخ به سؤالی در خصوص اظهارات ژنرال مارتین دمپسی مبنی بر آمادگی واشنگتن برای اقدام نظامی علیه ایران نیز تصریح کرد: آمریکایی‌ها اگر شهامت و جرأت اقدام نظامی را دارند، اجرا کنند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش فارس، سردار دهقان در پاسخ به سؤالی در خصوص اظهارات ژنرال مارتین دمپسی مبنی بر آمادگی واشنگتن برای اقدام نظامی علیه ایران نیز تصریح کرد: آمریکایی‌ها اگر شهامت و جرأت اقدام نظامی را دارند، اجرا کنند. سردار حسین دهقان وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح امروز (چهارشنبه) در حاشیه مراسم بزرگداشت شهدای حزب‌الله لبنان در جمع خبرنگاران گفت: جریان مقاومت از قدیم الایام در بین مردم عزیز و شریف لبنان ریشه دوانیده و از زمان تشکیل آن همواره ابعاد این نهال نورسته گسترده‌تر شده است. وی افزود: صهیونیست‌ها همواره برای مواجهه و از بین بردن مقاومت اقدامات خود را صورت می‌داده‌اند که اشغال و جنگ ۳۳ روزه و همچنین جنگ غزه بخشی از این اقدامات آنهاست. ضمن اینکه شهادت عماد مغنیه و سید عباس موسوی توسط صهیونیست‌ها نیز برای ضربه زدن به مقاومت بوده است. وزیر دفاع اظهار داشت: صهیونیست‌ها هر جایی که قادر باشند به جریان مقاومت آسیبی وارد کنند حتما این کار را انجام می‌دهند و این بار هم جمعی از فرماندهان عزیز و بزرگوار از جمله شهید جهاد مغنیه را در یک هجوم وحشیانه و سبوعانه به شهادت رساندند. وی تأکید کرد: این شهادت‌ها از مقاومت و حمایت مردم از آن چیزی کم نخواهد کرد بلکه به آن خواهد افزود. ضمن اینکه چهره پلید و تروریستی رژیم صهیونیستی و جریان تکفیری که امروز در منطقه وجود دارد را بر ملاء خواهد کرد. همچنین قوام بخش مقاومت نیز که در حال از بین بردن جریانات تکفیری و صهیونیستی است، خواهد بود. سردار دهقان در پاسخ به سؤالی در خصوص موضع و واکنش ایران نیز افزود: موضع نظام جمهوری اسلامی، موضعی ثابت است زیرا امروز مقاومت به نمایندگی از همه مسلمانان در مقابل صهیونیست‌ها و جریان تکفیری در حال اقدام است و با تمام ظرفیت در همه ابعاد از آن حمایت خواهیم کرد. وی افزود: این اقدام صهیونیست‌ها بدون پاسخ نخواهد ماند، مهم ظرف زمانی و مکانی پاسخ است که اقتضای این پاسخ را داشته باشد. وزیر دفاع در پاسخ به سؤال دیگری درباره تسلیح کرانه باختری نیز گفت:تسلیح کرانه باختری سیاست کلی نظام جمهوری اسلامی است و ما در این راه تمام ظرفیت‌های خود را به کار خواهیم گرفت. سردار دهقان در پاسخ به سؤالی در خصوص اظهارات ژنرال مارتین دمپسی مبنی بر آمادگی واشنگتن برای اقدام نظامی علیه ایران نیز تصریح کرد: آمریکایی‌ها اگر شهامت و جرأت اقدام نظامی را دارند، اجرا کنند.
کد خبر: ۵۵۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱

ژنرال سرگی شایگو، وزیر دفاع روسیه برای اولین بار طی ۱۵ سال اخیر در سفری رسمی به ایران رفت. «انتخاب» در ادامه می‌نویسد: وزیر دفاع روسیه دراین سفر با همتای ایرانی خود سرتیپ حسین دهقان گفتگو نمود. طرفین به این نقطه نظر مشترک رسیدند که در حال حاضر همکاری در زمینه ی دفاعی نیازمند توسعه و پیشرفت است. به همین خاطر ژنرال شایگو خاطر نشان کرد که در وهله ی اول باید بر روی تقویت پایه و اساس حقوقی تمرکز کرد. بیستم ژانویه توافق مربوط به همکاری نظامی بین دو کشور امضاء شد. وزیر دفاع روسیه اطلاع داد که در تهران از مسائلی صحبت شد که منافع متقابل را در برمی گیرد، از جمله توسعه ی تبادل هیات ها و رفت و آمد کشتی های نظامی به بنادر روسیه و ایران ، اجرای مذاکرات ستادی ، شرکت در مانورها به عنوان ناظر ، آماده سازی پرسنل نظامی و همچنین تبادل تجربه درفعالیت های حفظ صلح و مبارزه با تروریسم. ولادیمیر ساژین تحلیلگر مسائل بین المللی در توضیح اهمیت سفر وزیر دفاع روسیه به ایران گفت: مذاکرات وزرای دفاع ایران و روسیه ، جنبه ی کاملا محرمانه داشته و تمام موضوعات آن در اختیار رسانه ها قرار نمی گیرد. اما از بیانیه های رسمی طرفین و همچنین از تاریخ ارتباط دو کشور در زمینه نظامی می توان نتایج کاملا مشخصی را در خصوص دیدار برگزار شده در تهران گرفت. وی افزود: ۱۵ سال پیش از انقلاب اسلامی ، ایران از کمک های صد ها متخصص نظامی شوروی بهره می گرفت و بیش از ۵۰۰ افسر ایرانی در اتحاد جماهیر شوروی تحصیل می کردند. اتحاد جماهیر شوروی ، فن آوری جنگی و تسلیحات را برای نیروهای زمینی، ارتش مهندسی و توپخانه ها به ایران فرستاد. در اصفهان و شیراز با کمک اتحاد جماهیر شوروی کارخانه های تعمیر این فن آوریها مجهز شد و متخصصین روسی در آنجا کار میکردند. در اطراف تهران و با همکاری فن آوری طرف شوروی کارخانجات عظیم " babak " ساخته شد. در این مجموعه کارگاه ها و آزمایشگاه های امروزی وزمینی برای آزمایشات فن آوری های نظامی و تسلیحات قرار داشت. ساژین اضافه کرد: مرحله ی جدید همکاری نظامی – فن آوری پس از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد، وقتی در سال های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۱ توافق بین دولتی در خصوص ارسال فن آوری های جنگی و تسلیحات روسی به ایران امضاء شد. متعاقبا مسکو با این اسناد در سال های نود مجموعه ی موشکی سی -۲۰۰ ، بال گردهای متفاوت ، ۲۴ جنگنده ی میگ -۲۸ ، ۱۲ بمب انداز سو-۲۴ منطبق با تسلیحات را به تهران فروخت. این کارشناس روس خاطرنشان کرد: نیروی دریایی ایران نیز فراموش نشد. ناوگان روسیه سه زیردریایی پروژه ی ۸۷۷ EKM را به ایران داد که نام های ایرانی طارق، یونس و نور را به خود گرفتند. در عین حال در سال ۱۹۹۵ روند توسعه ی ارتباطات فنی- نظامی متوقف گردید. و تنها در سال ۲۰۰۱ توافق جدیدی امضاء شد. و دوباره جریانی از فن آوری های جنگی و تسلیحات به جمهوری اسلامی ایران سرازیر شد ، این فن آوری ها شامل بالگردهای نظامی ، جنگنده ی های سو-۲۵ و مجموعه های ضد هوایی " تاپ –ام ۱" بودند. ساژین تصریح کرد: در نتیجه توافق های سال های ۲۰۰۰ تا۲۰۰۷، ایران در جایگاه سوم در بین واردکنندگان تسلیحات روسی قرار گرفت. متاسفانه درگیری دیپلماتیک بین المللی مرتبط با مسئله هسته ای ایران، تاثیر منفی بر همکاری فن آوری – نظامی مسکو و تهران داشت. بدین ترتیب قرارداد ارسال سیستم های دفاع ضد موشکی سی-۲۰۰ به ارزش بیش از ۸۰۰ میلیون دلار توسط طرف روسی لغو گردید. در پاسخ به آن، تهران به دادگاه ژنو شکایت کرد و ۴ میلیارد دلار تقاضای خسارت نمود. این پرونده هنوز درحال بررسی است. بدون شک ، برای ازسرگیری همکاری فن آوری نظامی باید این شکایت در دادگاه ژنو بررسی شود. احتمالا این مسئله نیز توسط ژنرال شایگو در تهران بحث و بررسی شده است. وی ادامه داد: ضمنا شایگو به تبادل اطلاعات در مورد شرایط فعلی خاورمیانه و آسیای مرکزی علاقه نشان داد. وزیر دفاع روسیه ارزش بالایی برای تلاش تهران در مبارزه با تروریسم بین المللی قائل شد. ساژین گفت: در این روزها در تهران صفحه ی جدیدی در توسعه ی همکاری نظامی روسیه و ایران گشوده شده است. اما باید این صفحه را با محتوای مشخص و دقیق پر کرد. دشورای های زیادی هنوز وجود دارند. وی ادامه داد: غیر از پرونده ی موجود در دادگاه ژنو ، مشکل حل نشده ی هسته ای ایران که به مجموعه ای از تحریم ها علیه این کشور منجر شده در مسیر توسعه ی همکاری فن آوری نظامی قرار دارد. تحریم های بین المللی علیه ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد ،امکانات روسیه برای همکاری کامل فن آوری نظامی با ایران را محدود می سازد. بنابراین برداشتن تحریم ها امکان توسعه ی همکاری فن آوری نظامی را به طور کامل ایجاد می کند. کارشناسان معتقدند که حجم همکاری ایران و روسیه ممکن است به ۱۱ تا ۱۳ میلیارد دلار برسد. ولادیمیر ساژین خاتمه می دهد : در این ارتباط سفر وزیر دفاع روسیه سرگی شایگو به تهران ممکن است به عنوان " مانوری برای پیشرفت" بوده و در جهت ایجاد میدانی برای توسعه ی آینده و ناگهانی( پس از لغو تحریم ها) همکاری فن آوری – نظامی با ایران باشد.
کد خبر: ۵۵۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱

خبرنگار رادیو آزادی (وابسته به سازمان سیا) گفت؛ گردهمایی امسال شیعیان در عراق، پیام سیاسی به داعش بود. موید الحیدری در مصاحبه با رادیو فردا گفت: گردهمایی امسال شیعیان در عراق پیامی سیاسی به «داعشی‌ها» بود که ما هستیم و از شما نمی‌ترسیم.وی افزود: آمار دو روز پیش وزیر دفاع عراق که سنی مذهب است حاکی از آن بود که 17 میلیون زائر در راه کربلا هستند، به هر حال گردهمایی اربعین امسال بزرگترین گردهمایی شیعیان در عراق در چنین مراسمی بود.   مشرق
کد خبر: ۵۲۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۵

در حالی که وزیر خارجه کانادا طی اجلاس منامه در اظهاراتی توهین آمیز سردار سلیمانی را مورد خطاب قرار داد، حسین موسویان با اشاره به خوش‌نشینی مقامات غربی، سلیمانی را کسی دانست که در مبارزه با داعش جانش را به خطر انداخته است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: تسنیم نوشت : جان برد، وزیر خارجه کانادا در اجلاس منامه با توهین به سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران گفت: قاسم سلیمانی نماینده ترور در منطقه، امروز به عنوان قهرمان مبارزه با داعش خود را نشان می‌دهد. سید حسین موسویان، دیپلمات سابق ایرانی و پژوهشگر مقیم در دانشگاه پرینستون آمریکا در پاسخ به اظهارات توهین‌آمیز وزیر خارجه کانادا گفت: آقای وزیر، در حالی که شما اوقاتتان را در کاخ‌های کشورهای منطقه و در هتل‌های فوق‌الذکر می‌گذرانید، سردار سلیمانی جانش را در کف گرفته در صحنه عملیاتی و در جبهه‌های عملیاتی با داعش و تروریسم تکفیری مبارزه می‌کند و جانش را برای مبارزه با داعش به خطر انداخته است. آن‌وقت شما ایران را در مورد تروریسم داعش محکوم می‌کنید. همه می‌دانند که تروریسم تکفیری داعش و جبهه النصره و طالبان و القاعده، ریشه در یک ایدئولوژی خطرناک دارد که منزلگاه آن کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس (GCC) است. موسویان ادامه داد: برای مبارزه با ریشه این تروریسم چه کرده‌اید؟ داعش و تروریست‌های تکفیری با پول و اسلحه کشورهای GCC رشد کردند و پدید آمدند، برای مبارزه با این واقعیت تلخ چه کرده‌اید؟ اینها واقعیاتی است که کسی در این کنفرانس جرئت ندارد در مورد آن حرف بزند. آمریکا رهبری اقدامات خصمانه علیه ایران را در ۳۵ سال گذشته به‌عهده داشته است. حتی آمریکا نقش مثبت ایران در مبارزه با داعش را مورد تقدیر قرار داده است. همین چند روز پیش جان کری، وزیر خارجه آمریکا نقش ایران در مبارزه با داعش را مثبت خواند. وقتی آمریکا در این مورد به نقش مثبت ایران اعتراف می‌کند، چرا در این کنفرانس، پیروان آمریکا، غیرمنصفانه ایران را مورد سرزنش قرار می‌دهند". گفتني است موسویان كه در اجلاس منامه موسوم به "Manama Dialogue " حضور دارد، در پاسخ به اظهارات ژان-ایو لودریان، وزیر دفاع فرانسه که ایران را تهدیدی برای امنیت جهانی قلمداد کرد، نيز گفت: آقای وزیر! شما ایران را تهدیدی در راستای اشاعۀ سلاح های هسته ای دانستید. شما می دانید که ایران بمب هسته ای ندارد و هیچ نشانه ای مبنی بر انحراف برنامه هسته ای ایران به سمت ساخت بمب مشاهده نشده است. شما می دانید که اسراییل تنها کشوری است در خاورمیانه که بمب هسته ای دارد و حقیقت امر اینست که ۴۰۰ بمب هسته ای اسراییل صلح و امنیت خاورمیانه را تهدید می کند. سفیر پیشین کشورمان در ادامه با طرح این پرسش از وزیر فرانسوی که:" چرا شما یک کلمه در مورد این واقعیت صحبت نکردید و نمی کنید؟" افزود: آقای وزیر! شما بهتر می دانید که هدف اول معاهده ان‌پی‌تی، خلع سلاح هسته ای است. پنج قدرت بزرگ مذاکره کننده با ایران دارای ۲۲۰۰۰ بمب هسته ای هستند و ۴۰ سال است که معاهدۀ ان‌پی‌تی را زیر پا گذاشته و نقض کرده اند. موسویان در ادامه گفت: آیا شما ۲۲۰۰۰ بمب هسته ای را نابود کرده اید؟ چرا فرانسه بمب های هسته ای خود را نابود نکرده و چرا ان‌پی‌تی را نقض کرده است؟ برعکس فرانسه و قدرتهای بزرگ با کشورهایی که ان‌پی‌تی را نپذیرفته و بمب هسته ای ساخته اند مثل اسراییل و پاکستان و هند رابطه استراتژیک برقرار کرده و همۀ تحریمها را علیه ایران اعمال نموده است؛ در حالیکه ایران عضو معاهدۀ ان‌پی‌تی است و بمب هسته ای ندارد و جالب تر اینکه فرانسه به اسراییل کمک کرد تا بمب هسته ای بسازد. سیدحسین موسویان در پایان افزود: چرا این واقعیتها را نادیده می گیرید؟ وزیر دفاع فرانسه در پاسخ نتوانست به هیچیک از سوالات مطرح شده توسط موسویان در مورد برنامه هسته ای پاسخ بدهد و صرفاً گفت که فرانسه و آژانس بین المللی انرژی و سایر قدرتها هنوز در مورد صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران قانع نشده اند.
کد خبر: ۵۱۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷

مهمترین سؤالی که این روزها جامعه تحلیلی ایران و آمریکایی های پیگیر پرونده هسته ای ایران را به خود مشغول کرده این است که «اشتون کارتر»، وزیر دفاع جدید آمریکا چه راهبردی در قبال ایران در پیش خواهد گرفت؟ آیا راهبردهای وی با «چاک هیگل» متفاوت خواهد بود؟ سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش جهان، میان «راهبردهای نظامی» پنتاگون با «تصمیمات لحظه ای» در مواقع بحران، باید تفاوت قائل بود، به همین دلیل گرچه حوادث امنیتی و نظامی در آینده قابل پیش بینی نیستند و نمی توان به صورت قطعی درباره عملکرد آمریکا و استراتژی نظامی این کشور در قبال به خصوص سوریه، عراق و به صورت کلی داعش در آینده اظهار نظر قطعی کرد ولی این که در نگاه راهبردی وزیر دفاع جدید آمریکا جایگاه گزینه "نظامی و جنگ" در برابر ایران چیست، می توان گمانه زنی های جدی را مطرح کرد. یک نگاه نسبتا دقیق می گوید که اوباما نسبت به استفاده از گزینه نظامی به صورت کلی ملاحظات بیشتری نسبت به بوش دارد، اوباما توان اقتصادی آمریکا و عمق بحران های بین المللی و قدرت محور مقاومت در منطقه را به گونه ای تحلیل می کند که برای استفاده از گزینه نظامی بدون نگاه به هزینه و فایده آن محافظه کارتر از بوش است. اوباما تلاش می کند که نسبت به بوش واقع گرایانه تر عمل کند و به همین دلیل با انتقاداتی در جامعه سیاسی آمریکا به دلیل عدم قاطعیت در سیاست خارجی متهم می شود. در همین حال نیز گفته می شود هنگامی که چاک هیگل به سمت استفاده بیشتر از گزینه نظامی بر علیه داعش در خاورمیانه رفت، با اوباما دچار اختلاف شد. کارتر فهم تخصصی تری از چاهک هیگل درباره موضوعات هسته ای دارد و متخصص فناوری نظامی و تسلیحات هسته ای است. به همین دلیل پیش بینی می شود که کارتر حرفه ای تر از هگل در وزارت دفاع آمریکا عمل کند و از سوی دیگر با کاهش بودجه نظامی آمریکا نیز سازگارتر از چاهک هگل باشد. اما کارتر در ژوئن سال ۲۰۰۸ در مقاله‌ای برای مرکز بلفر دانشگاه هاروارد می‌نویسد: "باید به اقدام نظامی علیه برنامه هسته‌ای ایران به عنوان بخشی از یک استراتژی جامع نگاه شود نه به عنوان یک گزینه مستقل. با این‌که بخشی از یک گزینه واقعی است اما اقدام نظامی نمی‌تواند به تنهایی مشکل را حل کند." او می‌نویسد، حمله نظامی در بهترین حالت می‌تواند برنامه هسته‌ای ایران را دو سال به تعویق بیندازد. کارتر سپس هزینه‌های چنین حمله‌ای را برای آمریکا شرح می‌دهد. او می‌نویسد، این می‌تواند منجر به "تاثیری بی‌بازگشت بر اذهان ایرانی‌ها شود؛ می‌تواند موجب دخالت فزاینده ایران از طریق حزب‌الله و گروه‌های وابسته دیگر در عراق، لبنان، کرانه غربی و غزه شود." او می‌گوید، منافع آمریکا در منطقه، از جمله سفارتخانه‌ها و کارکنانش در کشورهایی که همدست ایران محسوب می‌شوند، مورد تهدید قرار می‌گیرد. او در این مقاله می‌نویسد، جایگزین مسیر دیپلماتیک "استراتژی بازداری و تنبیه ایران است که برنامه هسته‌ای خود را ادامه داده است؛ رشته‌ای از اقدامات نظامی ، حمله هوایی، محاصره، و بازداری با تهدید، می‌تواند در این استراتژی جای داشته باشد." این نکته قابل تاکید است که کارتر در استفاده از گزینه نظامی درباره کشورهایی که مدعی‌اند در حال ساخت سلاح هسته ای هستند مانند ایران و کره شمالی تفاوت قائل است. سوابق کارتر نشان می دهد که وی گرچه به استفاده از گزینه نظامی با شرایط خاص و در موقعیت های خاص تر علاقه مندی نشان داده ولی این علاقه مندی برای کره شمالی بیشتر از ایران بوده است. بررسی برخی شواهد نشان می دهد که کارتر حمله نظامی آمریکا به ایران را بسیار پرهزینه تر و سنگین تر از کره شمالی می داند. به تعبیر دیگر وی گزینه نظامی را در مقابل ایران به نسبت نحوه مواجهه نظامی احتمالی با کره شمالی ناکارآمدتر می داند. نکته قابل تامل آنکه در آن مقاله، کارتر به عدم توانایی اسرائیل به حملات مکرر علیه تجهیزات ایران اشاره می‌کند و می‌نویسد که حملات اسرائیل با توجه به حریم هوایی غیردوستانه‌ای که این کشور مجبور است برای رسیدن به ایران از آن استفاده کند، محدود خواهد بود. "حمله اسرائیل کوچک خواهد بود. هزینه حمله اسرائیل برای آمریکا می‌تواند تقریبا به اندازه حمله خود آمریکا باشد." همچنین به گزارش روزنامه صهیونیستی جروزالم پست، گرِگ رزنبام، رئیس شورای دموکراتیک ملی یهودیان و همکار اشتون کارتر در دانشگاه کندی هاروارد می‌گوید: «کارتر برای جلوگیری از دستیابی به سلاح هسته‌ای شاید بیشتر هوادار گزینه نظامی بود. او به روشنی اشاره می‌کند که این گزینه به تنهایی نمی‌تواند برنامه سلاح هسته‌ای ایران را متوقف کند. به نظر او باید رشته‌ای از گزینه‌ها روی میز باشد.» بدین ترتیب می توان این گونه بیان کرد که راهبرد احتمالی کارتر درباره ایران با سیاست دیپلماسی و تهدید اوباما کاملا هماهنگ بوده و وی گزینه نظامی را به تنهایی در برابر ایران ناتوان می بیند و معتقد است گزینه نظامی یا به تعبیر دقیق تر گزینه تهدید نظامی مکملی در کنار بسته مذاکره و تحریم در مواجهه با ایران باید باشد.
کد خبر: ۵۱۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷