« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com ، پیش از آن که جناب خان، این جور در «خندوانه» توجه مخاطب را به خود جلب کند، در یک سریال خانگی به نام «کوچه مروارید» حضور داشت. سریالی تلفیقی با حضور عروسک‌های مختلف و بازیگرانی چون علیرضا خمسه و رامبد جوان. این نخستین سریال در شبکه نمایش خانگی بود که برای کودکان ساخته می‌شد. سریالی که به گفته سعید سالارزهی کارگردانش به دلیل عدم پخش مناسب و شرایط اقتصادی خوب دیده نشد. سالارزهی پیش از این نیز، با کارگردانی مجموعه‌هایی چون «تاکسی شانس»، «صفر و یک»، تله فیلم « شکار » و تدوین آثاری چون «دنیایشیرین دریا»، «تولدی دیگر»، «پلیس جوان» و … در حوزه تلویزیون فعالیت داشته است. این گفت‌وگو درباره روند شکل‌گیری و خلق عروسکی به نام «جناب خان» و البته سریال «کوچه مروارید» است که با بیم و امید می‌خواهد به راهش ادامه دهد: ایده کوچه مروارید از کجا آمد؟ سالهای ۸۸-۸۹ من به فکرساخت یک سریال برای نمایش خانگی با همکاری پیمان قاسم‌خانی، پیمان عباسی و محمدرضا گلزار بودم. خیلی هم جلو رفتیم ولی به لحاظ مشکل مالی و بحث سرمایه‌گذار از یک جایی به بعد نتوانستیم ادامه دهیم. بنابراین به این فکر افتادم که یک کار مستقل بسازم. با مشورت‌هایی که داشتم به این نتیجه رسیدم که سال‌هاست دربخش خصوصی به کار کودک توجه خاصی نمی‌شود و برای همین تصمیم گرفتیم برای شبکه خانگی یک کار جدی و و قابل توجه را تهیه کنیم. اتاق فکری با حضور محمد بحرانی، محمد نادری، امیرسلطان احمدی، بهادر مالکی، نیوشا صدر و خودم تشکیل شد و مجموعه ایی به نام کافه مروارید را طراحی کردیم. این طرح برای ارشاد ارسال شد که با یک سری ایرادات جزیی روبرو گشت ولی همزمان من درگیر فیلم‌ها و سریال‌های خودم شدم . یک سال بعد با پایان یافتن تله فیلمی به سفارش سیما فیلم و کارگردانی فرزاد موتمن با نام " و از سرنوشت " دیدم کافه مروارید مورد بی‌توجهی قرار گرفته است. این بار تصمیم گرفتم تمرکز اصلی‌ام را روی این پروژه بگذارم به همین خاطر سال ۱۳۹۰ کافه مروارید را در خانه سینما ثبت و اتاق فکر جدیدی تشکیل دادیم . این بار چه کسانی در اتاق فکر بودند؟ محمد نادری، امیرسلطان احمدی، سارا سالار، رضا کاظمی‌نژاد، سیما سالارزهی و خودم. حاصل این اتاق فکر، خلق کاراکترهایی شد که الان در کوچه مروارید حضور دارند. مثل آقای محترم که رامبد جوان نقشش را بازی میکند و یا جناب خان که محمد بحرانی صداپیشه‌اش شد. ما از همان اول برای موفقیت در کار عروسکی به این نتیجه رسیدیم که تنها راه تضمین موفقیت در بین بچه ها و مردم رسیدن به کاراکترها و عروسک‌هایی جذاب و منحصر به فرد است. به همین خاطر خیلی روی موضوع طراحی ، نامگذاری و سایر موارد وقت گذاشتیم و پروسه فیلمنامه‌نویسی و طراحی قصه ها شکل گرفت. جناب خان چطور شکل گرفت؟ کی صدا پیشه را انتخاب کرد و چرا تصمیم گرفتید جنوبی باشد؟ این، حاصل کار جمعی بود. از همان دوره اول اتاق فکر یک سری کاراکترها مشخص شده بودند. مثلا جناب خان را تا دو سال به اسم لبویی می‌شناختیم و یک روز محمد نادری اسم جناب خان را پیشنهاد داد و موافقت همه را همراه داشت. برخی از ویژگی های جناب خان در اتاق فکر شکل گرفت . ما استفاده از لهجه ها را در دستور کار داشتیم و کارکترهایی مثل یه پارچه آقا با لهجه شمالی و سایر موارد به همین دلیل شکل گرفتند ولی درزمینه ی متجلی شدن کاراکتر در فیلم نامه ، نقش محمد نادری از بقیه بچه ها پررنگ تر بود و بارها برای اینکه این همه به این کاراکتر اهمیت داده ، مورد سرزنش قرار می گرفت. در بحث انتخاب صدا پیشه مشاور اصلی من امیر سلطان احمدی بود ولی در باره جناب خان علاوه بر او محمد نادری نیز به دلیل دوستی دیرینه و شناخت کافی از محمد بحرانی او را مناسب ترین شخص می دانست و من هم در اولین جلسه تمرین کاملأ متقاعد شدم. اتفاقی که درباره کوچه مروارید افتاد این بود که نخستین سریال عروسکی شبکه خانگی بود ولی هنوز کاملا شناخته شده نیست . چرا؟ من به تجربه دریافتم که برای موفقیت یک اثر در شبکه خانگی چند بخش مهم و تعیین کننده وجود دارد .اصل اول داشتن یک سریال با محتوای قوی و مناسب است ،اصل دوم همکاری با یک پخش قوی و کارآمد در شبکه نمایش خانگی و سومین اصل بسیار مهم ، ایجاد تقاضا در جامعه مخاطب قبل از پخش اولین قسمت مجموعه می باشد . ما در دو مورد اول نسبتا موفق بودیم.یعنی با بهترین پخش ها همکاری داشتیم و در خصوص محتوی باید بگویم ما سال ۹۲ ضبط سری اول پلاتو های کوچه مروارید را انجام دادیم و آن را در مدارس و مهدکودک های منتخب نمایش دادیم و متوجه شدیم هنوز این کاربدرستی مورد توجه و علاقه کودکان نیست. پس کل راش های تصویربرداری را دور ریختیم و کار را دوباره شروع کردیم و این یعنی دوباره اصلاحات اساسی و کار روی فیلم نامه ها . شش هفت ماه وقت گذاشتیم ودر تیر ماه نود سه مجددا ضبط را از سر گرفتیم و اینبار به باور خودمون نسبتا موفق شدیم . فید بک هایی از مخاطبین این مجموعه داریم خیلی مثبت و خوب بوده و اینبار معتقدیم که محتوی مجموعه اگر چه با آرمانهای ما فاصله زیادی دارد ولی در مجموع نمره قبولی گرفته و بینندگان ما راضی بود هاند . اما ما در اصل سوم به مشکل برخوردیم بدین معنا که در حوزه کودک ، شناسایی ، تبلیغ و ایجاد تقاضا با حوزه بزرگسال کاملا متفاوت است. در حوزه بزرگسال از طریق مطبوعات، بیلبورد و ... شما می‌توانید انتظار و استقبال را ایجاد کنید ولی در حوزه کودک،مطبوعات ، تیزر و بیلبورد به کار نمی‌آید. در این زمینه هیچ راهی جز استفاده از رسانه‌ای مثل تلویزیون و یا در شبکه نمایش خانگی بصورت آهسته و پیوسته رفتن انتخاب دیگری نداریم. انتخاب اجباری ما روش دوم بود. درپخش سری اول مجموعه ، ما نتوانستیم نظر صاحبان سوپرمارکت و ویزیتور ها را جلب کنیم و حالا شرایط نسبتا سختی را برای ما رقم زده است ولی من فکر می‌کنم این کار در آینده نه چندان دور می‌تواند موفق باشد به همین خاطر می‌خواهیم استقامت کنیم. در حال حاضر چند قسمت آماده دارید و چه برنامه ایی برای آینده؟ حدود ۲۱ قسمت را تهیه کرده‌ایم که فعلا فقط ۶ قسمت آن پخش شده است. ما از همان ابتدا ی کار متوجه شدیم که تحقیقات مدون ، علمی و منسجم در حوزه کودک نداریم و یا اگر داریم من بی خبرم و ما تصمیم گرفتیم با ساخت کوچه مروارید و برقراری ارتباطی دو طرفه و متقابل با کودکان و والدین آنها خودمان و برنامه مان را هر روزه تصحیح کنیم . یعنی کوچه مروارید یک پدیده زنده است و می باید خود را در بخش های مختلف از کیفیت هنری و فنی گرفته تا مسئله تاثیرات مثبت درزمینه پرورش و رشد کودکان کم اشتباه تر کند تا بالاخره به برنامه ایی موفق و موثر و در حد استانداردهای جهانی نزدیک شود . موفقیت کاراکتری مثل کاراکتر جناب خان می‌تواند نظرها را به کوچه مروارید هم جلب کند چون ما در این مجموعه همه تلاش‌مان این بود که بدون بدآموزی و تاثیرات مخرب ، بتوانیم در شکلی جذاب و شاد ، مباحث آموزشی را به بچه‌ها منتقل کنیم وبه همین خاطر که باور داریم می‌تونیم برای بچه‌ها مفید باشیم، همه سختی‌ها را تحمل می‌کنیم و مایوس نمی شویم . یک اتفاقی که برای سریال شما افتاد این بود که آدم‌هایی مثل محمد نادری یا همین جناب خان، که از سریال کوچه مروارید بیرون آمدند خیلی موفق شدند. به نظرتان این اتفاق برای خود کوچه مروارید هم خواهد افتاد؟ بله ، زمان می خواهیم . چیزی که من در این مدت یاد گرفتم این است که یک کاراکتر خوب اگر چه در ابتدا از ذهن های خلاق و متخصص شکل می‌گیرد ولی در مسیر تکاملش باید کسی مثل محمد بحرانی همراهش باشد. تعداد صداپیشه‌هایی که مثل محمد بحرانی دارای تمرکز، انگیزه، خلاقیت و مسئولیت‌پذیری باشند زیاد نیستند. محمد بحرانی از نظر من نابغه است و من در تجربه‌ای که به دست آوردم فهمیدم ایده اولیه یک کاراکتر باید در اختیار کسانی باشد که با آن زندگی کنند. بحرانی ایده اولیه جناب خان را به درستی دریافته و فراتر از آن دارد با آن زندگی می‌کند وارتقا می دهد و مواظبش است. از سوی دیگر ما در کوچه مروارید هم به این نتیجه رسیدیم که کاراکتری مثل جناب خان روبروی کسی مثل آقای محترم یعنی رامبد جوان شکوفا می‌شود. دومین نابغه‌ای که من سراغ دارم رامبد جوان است. اگر رامبد در برابر جناب خان قرار نگیرد و این واکنش‌های بسیار درست، به جا و صمیمی را نشان ندهد اینقدرجناب خان برجسته نمی‌شود. ما این را در کوچه مروارید هم بنوعی داریم. شما خیلی از این صحنه‌هایی را که امروز بین جناب خان و رامبد در خندوانه می‌بینید می‌توانید در کوچه مروارید هم ببینید با این تفاوت که انجا مخاطب کودک است و جنس کار فرق می‌کند. به همین خاطر در خندوانه این دو نابغه وجه دیگری از توانایی خود را بروز می‌دهند. درباره کوچه مروارید من خیلی امیدوارم و فکر می‌کنم به لطف خداوند موفق می‌شود، اگر این اتفاق رخ ندهد فکر کنم اگر ما تمامی تلاشمان را بکنیم لااقل خیالمان پیش وجدانمان راحت خواهد بود وما خودمان را مقصر نمی دانیم .. تقصیر کیست؟ شرایط اقتصادی و شرایط پخش، شاید کمی هم کم لطفی مسئولان و شاید چیزهای دیگه . در هر صورت شاید در مجموع شرایط اجازه ندهد بذری که می‌تواند در حوزه کودک به یک درخت قوی و تنومند تبدیل شود، رشد پیدا کند ولی من اعتقاد دارم اگر همه چیز معمولی پیش برود به زودی کوچه مروارید موفق می‌شود چون این سریال کلکسیونی از کاراکترهای جذاب مثل جناب خان ، آق یاتاقان، قشنگ، یه پارچه آقا، دارچین و سایرین که مجموعا بیست و پنج عروسک که هرکدام بخشی از جامعه را نمایندگی می‌کنند و در کنارشان بازیگران بزرگ و محبوبی مثل علیرضا خمسه ، رامبد جوان ، آناهیتا همتی ، عارف لرستانی و سایر هنرمندان حضور دارند که در قصه هایی جذاب و شاد و آموزنده حضور دارند که فقط یکبار باید دیده شوند تا معروف شوند . آیا همه آنها مثل جناب خان به اوج می‌رسند؟ اینجا دیگر موضوع صداپیشه ها و مسئله آنتن مطرح می‌شود. برای چناب خان این فرصت ایجاد شد که از رسانه ملی دیده شود ولی برای سایر کاراکتر های ما این فرصت پیش نیامده ولی این بدین معنا نیست که حتما این اتفاق برای سایر کارکتر ها هم خواهد افتاد ولی به نظر من تعدادی از این کاراکتر ها چنانچه صدا پیشه هایشان همچون بحرانی بتوانند تمرکز ، مسئولیت پذیری و خلاقیت را همراه داشته باشند ، بله می‌توانند به اوج برسند. متاسفانه در حوزه کودک چون بچه‌ها چه صداپیشه‌ها و چه عروسک‌گردان‌ها از نظر مالی تامین نیستند همزمان چند جا کار می‌کنند و این باعث می‌شود تمرکزشان از دست برود. در کار ما هم چون سری اول کوچه مروارید با استقبال روبرو نشد بعضی از بچه‌ها مایوس شده اند ولی اگر باور داشته باشند بزودی خواهند دید که این اتفاق می‌افتد. چرا رامبد از بین آن همه کاراکتر جناب خان را انتخاب کرد؟ رامبد، به درخواست تیم ما جناب خان را به خندوانه دعوت کرد. از او خواستیم یکی از این عروسک‌ ها را انتخاب کند و او جناب خان را رشدیافته‌تر از بقیه می‌دید. در همان دوره اول سه چهار عروسک ما به مرز پختگی رسید که جناب خان یکی از آنها بود. ضمن آن که جناب خان مخاطب بزرگسال داشت. رامبد هم انرژی‌های جناب خان و محمد بحرانی را می‌پسندید و به همین خاطر از او دعوت کرد که به خندوانه برود. نکته ای که باید روی آن تاکید کنم این است که خلق جناب خان اصلا تصادفی نیست. روندی است که خیلی‌ها درش نقش دارند. از خانم هدیه هاشمی که طراحی و ساخت عروسکها را بعهده داشته تا نیما مجلسی طراح دو بعدی جناب خان وسایر عروسک ها و یا مرتضی خدایی طراح سه بعدی عروسک ها گرفته تا همه و همه کمک کردند. ما خیلی طرح زدیم و دور ریختیم. خودم دنبال عروسک‌هایی بودم که با کمترین ویژه گی در چهره ، بیشترین احساسات را تداعی و به مخاطب منتقل کنند. تک تک این بچه‌ها از جمله خود سازنده و ایده‌پرداز همه در خلق جناب خان دست داشتند و البته این حرفم از ارزش‌های خندوانه به عنوان یک برنامه بسیار ارزشمند و خاص وهمچنین از ارزش‌های رامبد و محمد بحرانی کم نخواهد کرد. جناب خان متعلق به خندوانه، رامبد جوان و کوچه مروارید وهمچنین از حالا به بعد متعلق به همه طرفدارانش است. احساسم این است اتفاقی که برای جناب خان در خندوانه افتاده بسیارمتفاوت و خاص است و کاراکتری متفاوت ازفضا و شرایط سایر کاراکتر های محبوب همچون کلاه قرمزی دارد که فقط می باید در حوزه برنامه کلاه قرمزی دیده و تعریف شود. جناب خان دوست دارد به سینما برود تا بتواند نظر احلام را جذب کند.جناب خان عاشق مردم است و در تصمیم گیری هایش به این مسئله خیلی اهمیت می دهد . اتفاق جالب این است که برای گروه سازنده جناب خان، او به عنوان یک پدیده زنده که برای خودش تصمیم می‌گیرد تبدیل شده است. خیلی از خصایص او در وجود بحرانی در حال شکل گرفتن و زندگی کردن است. احساسم این است که ما نه تنها جناب خان را همچنان در خندوانه و کوچه مروارید خواهیم داشت بلکه او را درجاهایی خواهیم دید که انتخاب خود اوست. پس شاهد یک نوع همکاری بین شما و رامبد جوان برای جناب خان هستیم؟ بله، صد در صد. رامبد قبل از خندوانه هم ، نقش بزرگی در شکل گیری کوچه مروارید دارد. رامبد هم به عنوان یک دوست خوب و هم بعنوان یکی از از اعضا و صاحبین کوچه مروارید و بازیگر نقش آقای محترم از همان ابتدا در کنار من بود، حتی بدون قرارداد و فقط به دلیل احترام به دوستی مان و اینکه او هم معتقد است که میتوان و باید برای بچه های سرزمین مان هر چه از دستمان بر می آید ، انجام دهیم . در تمام این مدت هم کمک کرده که کوچه مروارید سر پا بماند. به همین خاطر برای تصمیم گیری نظر رامبد برایم خیلی مهم است نه فقط به خاطر حقوق حقه‌ای که دارد بلکه به این خاطر که بسیار آدم باهوش و خلاقی است و این مطلب برای همه مشخص است و خندوانه هم دلیل بسیار برجسته ای بر این مدعا . در ضمن من امانتدار یک سری از هنرمندانی هستم که وقتی کارشان تمام می‌شود دیگر کسی به آنها بها نمی‌دهد. اعتقاد دارم تمام کسانی که در این سال‌ها با من همکاری کردند صاحب کوچه مروارید و همه کاراکترهایش هستند . طی چند ماه گذشته پیشنهادهای زیادی برای حضور جناب خان در سریال، سینما، برنامه‌های ترکیبی، برای آیتم‌های کوتاه وحتی تبلیغات مستقیم مانند بیلبورد و تیزر به ما شده که ما همه مشغول بررسی این پیشنهاد ها هستیم ولی آنچه که قطعی ست ، ما اجازه نخواهیم داد که با بهره‌برداری غلط از محبوبیت جناب خان ، نارضایتی مردم ، جناب خان و سازندگانش را موجب شویم. موفقیت جناب خان یک انرژی دوباره‌ای به بچه‌های خسته ما که از سال ۸۹ مشغول تلاش بوده و ثمره‌اش را هنوز نتوانستیم بگیریم داده است و این را من مدیون لطف خدا ، نبوغ بحرانی و رامبد جوان هستیم.     منبع/خبر انلاین
کد خبر: ۶۸۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۶

12گونه جانوری در کهگیلویه و بویراحمد درمعرض تهدید قرار دارند.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به نقل از خبرگزاری صدا و سیما ،مدیر کل حفاظت محیط زیست استان گفت: 300 گونه از این تعداد در این استان زندگی می کنند که 12 گونه آن در معرض تهدید هستند.عطاء الله پورشیرزاد افزود: گوزن زرد، کل و بز، کرکس مصری، فاخته خاوری، خرس قهوه ای و برخی از این گونه ها هستند.وی با اشاره به اینکه شکار بی رویه ، نبود فرهنگ برخورد با طبیعت و خشکسالی از جمله خطراتی هستند که وحوش با آن مواجه هستند گفت: پلنگ، کل وبز، قوچ، میش، سیاه گوش، خرس، خرس قهوه ای بزرگ، گرگ، روباه، کفتار، شغال، گورکن، موش کور، موش خرما، سنجاب جنگلی، خرگوش، سمور، راسو، گراز، خفاش نعل اسبی، گربه، کاراکال، گربه شنی، گربه پالاس، خفاش گوش بلند، سگ آبی، تشی و چندین گونه دیگر از مهمترین گونه های جانوری این منطقه است.پورشیرزاد بدون اشاره به جمعیت کل ، بز ، قوچ و گوزن به دلیل مسائل امنیتی گفت: طبق سرشماریهایی که سال گذشته و امسال درمناطق حفاظت شده استان انجام شده، این استان وضعیت بسیار مطلوبی در زمینه حیات وحش دارد و این استان بالاترین جمعیت کل و بز را در کشور داراست.
کد خبر: ۶۵۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۸

منابع نظامی یمن از شکست جنگنده های ارتش سعودی در انهدام قدرت دفاعی راهبردی یمن شامل سامانه های پدافند موشکی و سکوهای پرتاب موشک و انبارهای سلاح این کشور خبر دادند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، سایت "المساء پرس" به نقل از منابع نظامی یمن درباره علت ادامه حملات هوایی ارتش سعودی  به یک سری مواضع نظامی - با وجود گفته مسئولان سعودی مبنی رسیدن به اهداف خود- تاکید کردند: برخی از مواضع نظامی یمن را نمی توان با هیچ گونه حمله هوایی منهدم کرد. یک کارشناس نظامی یمنی که خواست نامش فاش شود، علت این امر را به خاطر وضعیت جغرافیایی یمن بویژه شهر صنعا پایتخت این کشور دانست و گفت: کوه های اطراف صنعا مانع از پرواز جنگنده ها و رسیدن آنها به اهداف خود می شود؛ از این رو، جنگنده ها سعی دارند که در ارتفاع پایین پرواز کنند؛ درحالیکه به این کار نیز، به آسانی شکار سامانه های پدافند هوایی و حتی توپ های هوایی می شوند. منبع یاد شده گفت: توان موشکی یمن در مقایسه با اوضاع اقتصادی و سیاسی و وضعیت کلی کشور، بسیار بالا است. این منبع درعین حال تاکید کرد: یمن دارای موشک های بالستیکی است که قادر است عمق خاک عربستان را هدف قرار دهد. این کارشناس نظامی از وجود سامانه های موشکی پیشرفته در یمن خبر داد که به سادگی قادر است تا هواپیماها را سرنگون کند. وی همچنین اعلام کرد: یمن دارای سامانه های موشکی روسی قدیمی است که کارایی خوبی دارد و تا کنون مورد استفاده قرار نگرفته است. این کارشناس نظامی افزود: عربستان سعودی پیشتر نیز برای تخریب سامانه های استراتژیک یمن که آن را تهدیدی برای خود تلقی کرده بود، تلاش کرد. این کارشناس نظامی تاکید کرد: در صورت نصب این موشک ها در استان عمران یا صعده یا الجوف، این امکان فراهم می شود که مواضع نظامی را در شهر جده عربستان هدف قرار دهد. منبع یاد شده درباره سامانه های هوایی یمن و سامانه ضد هوایی گفت: این سامانه ها قوی نیست اما توان مقاومت و مقابله با حملات عربستان سعوی را دارد و کارآمد بودن خود را در مقابله با حملات هوایی در روزهای گذشته ثابت کرده است.
کد خبر: ۶۰۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۰

رئیس‌جمهور ترکیه با حمایت از تجاوز نظامی عربستان به یمن اعلام کرد ایران باید از این کشور عقب‌نشینی کند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه در مصاحبه‌ای اختصاصی با خبرگزاری فرانسه اعلام کرد که آنکارا ممکن است ارسال کمک لجستیک به عملیات نظامی عربستان در یمن را مورد بررسی قرار دهد. وی درباره تجاوز نظامی عربستان به یمن گفت: ما از مداخله عربستان حمایت می‌کنیم. ترکیه ممکن است ارسال کمک لجستیک براساس تغییر وضعیت را مد نظر قرار دهد. اردوغان در ادامه مدعی شد: ایران و گروه‌های تروریستی باید عقب‌نشینی کنند. رئیس‌جمهور عراق درباره اقدامات ایران برای شکست داعش در عراق نیز واکنش نشان داد و گفت: ایران سعی در شکار داعش در منطقه دارد تا خود جای آن را بگیرد. وی با تروریستی خواندن گروه داعش درباره ائتلاف ضد داعش نیز گفت: من قبلا هم گفته بودم که به نظرم ائتلاف هوایی کافی نیست. به مداخله زمینی  برای غلبه بر داعش نیاز است.
کد خبر: ۶۰۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۶

کاراکال یکی از ۸ گربه سان وحشی ایران بوده و از گونه های کمیاب و در معرض انقراض کشور به شمار می رود که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است
کد خبر: ۵۸۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۱

در اواخر ماه نوامبر گزارش‌هایی وجود داشت که می‌گفت ائتلاف بین‌المللی علیه داعش و نیروهای دولت بشار اسد در دمشق، حملات هوایی خود علیه مرکز اصلی داعش در شرق سوریه یعنی شهر رقه را افزایش داده‌اند. به گزارش جام جم، اطلاعات بسیار محدودی در مورد محل سکونت ابوبکر البغدادی، رهبر داعش و معاونانش وجود دارد، اما شهر رقه به عنوان پایتخت این گروه تروریستی در سوریه شناخته می شود و به مهم ترین مظهر این گروه تبدیل شده است. براساس تحلیل تصاویری که توسط این گروه در فضای مجازی منتشر می شود، رقه شهری است که ساکنانش برداشتی افراط گرایانه از تعالیم اسلام داشته، از مشاهده اعدام افراد در انظار عمومی لذت می برند و بشدت از رهبران خشن خود حمایت می کنند؛ گفته می شود سر بریدن جیمز فولی، خبرنگار آمریکایی توسط داعش در تپه های نزدیک به این شهر انجام شده است. در واقع اطلاعات اندکی در مورد این شهر ۵۰۰ هزار نفری وجود دارد. حقیقت این است که رقه تا سال ۲۰۱۳ وارد درگیری های سوریه نشده بود. پیش از آغاز جنگ، اگر به رقه می رفتیم و همه چیز روال عادی خود را داشت. یک شهر غبارآلود که فاصله زیادی از دیگر شهرهای مهم سوریه داشت، امکانات رفاهی اندکی به شهروندانش ارائه می کرد و به همین دلیل بیشتر مردم از این وضع شکایت می کردند. درست است که جمعیت غالب این منطقه را سنی ها تشکیل می دادند، اما برخلاف دیگر شهرها همچون حلب و حما فعالیت های اسلام گرایانه در آن دیده نمی شد. درواقع یکی از مشخصات اصلی مردم این شهر این بود که عده بسیار کمی نماز می خواندند. اما وسعت چشمگیر، موقعیت مناسب و دور بودن از مناطق اصلی درگیری، موجب شد داعش از آن به عنوان یک دولت متمرکز استفاده کند. این گروه اکنون زمین هایی را در اختیار دارد که از حومه حلب در غرب سوریه تا نزدیکی مرزهای شرقی عراق کشیده شده است. گرچه نیروهای داعش طی چند ماه گذشته از شهر کوبانی در مرز ترکیه و سوریه به عقب رانده شدند، اما آنها توانسته اند باوجود بمباران نیروهای ائتلاف، شهر حیت در استان الرمادی عراق را به تصرف خود درآورند.از زمان تصرف موصل (دومین شهر بزرگ عراق) به دست داعش از ماه ژوئن، برخی تحلیلگران تصور کردند، این شهر به پایتخت داعش تبدیل می شود. اما در موصل که بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد، جنگ قدرت میان دیگر گروه های سنی در جریان است و در بسیاری از مناطق عراق نیز داعش با خطر نیروهای شبه نظامی شیعه و نیروهای پیشمرگه کرد روبه روست. قبایل سنی و حملات نیروهای ائتلاف را نیز باید به این جریان اضافه کرد. برای نیروهای خارجی که به عضویت داعش درمی آیند و بیشتر از مرز ترکیه وارد سوریه می شوند، رقه محلی آسان برای عبور و مرور است. گرچه حملات نیروهای ائتلاف و جنگنده های سوری شرایط سختی را برای ساکنان این شهر ایجاد کرده است، اما این شهر همچنان به عنوان پایگاه و مرکز اصلی این خلافت به حساب می آید. سرمد جیلانی، یکی از شهروندان سوریه است که اکنون در ترکیه ساکن بوده و مدیر یک سایت تحت عنوان «نابودی آرام رقه» است. وی می گوید باور عمومی این است که این شهر پایتخت اصلی داعش است. رهبران داعش که تعدادی از آنها نظامیان رژیم بعث عراق یا جهادی های کارکشته هستند، تعدادی از ساختمان ها در رقه را به عنوان مرکز دولت، ساختمان شهرداری و محل دفن کشته شدگان مورد استفاده قرار می دهند. گفته می شود یکی از پایگاه های پیشین ارتش سوریه به نام «گردان هفدهم» محل اعدام یا نگهداری گروگان ها و مخالفان داعش است. دادگاه های جدید، نیروهای محلی پلیس، مرکز اجرای امور اقتصادی و سیستم های بهداشتی از دیگر اقدامات جدید داعش در این شهر است. براساس قوانینی سفت و سختی که داعش در این شهر وضع کرده، تمام زنان باید نقاب بر صورت بزنند، نباید روی لباس های مردان عکس باشد، سیگار کشیدن ممنوع است، مغازه ها باید در پنج نوبت نماز بسته باشد، در فروشگاه لباس های زنانه فقط زنان باید فروشنده باشند و زنان تنها با محارم خود به خیابان ها بیایند. گردانی از زنان به نام الخنسا و گردانی از مردان به نام الحسبه، وظیفه نظارت بر انجام دقیق این دستورات در شهر را به عهده دارد. رقه همچنین به الگویی برای سیستم مالیات دهی تحت حکومت داعش تبدیل شده است؛ مغازه داران باید ۲.۵ درصد از درآمد خود را به عنوان زکات به داعش بدهند و در کنار آن باید ماهانه ۱۵۰۰ پوند سوریه بدهند که اصلا به عنوان مالیات به حساب نمی آید. داعش همچنین از هر خط تلفن در رقه حدود ۴۰۰ پوند می گیرد و این در حالی است که هزینه های آن بر دوش دولت سوریه است. بنا به گفته افراد محلی، در هر ماه به صورت منظم حدود ۴۰۰ دلار به کارگران شهری و مبارزان داعش داده می شود و در این میان قیمت کالا و اجناس شدیدا توسط داعشی ها کنترل می شود. شاید تصورش سخت باشد که تمام این اتفاقات فقط در طول دو سال گذشته به وجود آمده است. رقه ازجمله شهرهایی بود که از آغاز درگیری ها در سوریه، همچنان به دولت سوریه وفادار بود. در ماه مارس ۲۰۱۳، نیروهای وابسته به گروه های تروریستی همچون احرار الشام و جبهه النصره، کنترل این شهر را از دست نیروهای دولتی گرفتند. این نیروها از خارج آمده بودند و مردم رضایتی نسبت به این موضوع نداشتند. یک ماه بعد در ماه می ، پرچم سیاه جبهه النصره بر بالای ساختمان فرمانداری رقه بود، اما هیچ گروه تروریستی به طور کامل کنترل این شهر را در دست نداشت. به نظر می رسید شبه نظامیان بیشتر به دنبال جلب نظر مردم بودند و در همین حال به مبارزه با فعالانی می پرداختند که به دنبال برقراری دموکراسی در این شهر بودند. در آن زمان شورای شهر توسط یک وکیل اداره می شد و ارائه خدمات بهداشتی و شهری بسیار مطلوب بود. اما رقابت میان گروه های مسلح و نبود سرمایه گذاری مناسب برای شورای شهر، مانع از شکل گیری یک دولت محلی کارآمد شد. این شرایط فرصتی برای داعش به وجود آورد تا کل شهر را تحت کنترل خود بگیرد. در آوریل ۲۰۱۳ و پس از آن که شهر رقه توسط جبهه النصره سقوط کرد، داعش رسما وارد جنگ داخلی سوریه شد. داعش همان زمان اعلام کرد با جبهه النصره، ادغام شده است، اما جبهه النصره با این موضوع مخالفت کرد که دلیل اصلی آن اولویت های متفاوت داعش بود؛ برخلاف جبهه النصره، داعش سریعا اعلام کرد که هدف اصلی اش علاوه بر مبارزه با حکومت سوریه، ایجاد یک حکومت و اداره آن براساس قوانین شریعت است و در این راه از خشونت بیشتری بهره می گیرد. در آگوست ۲۰۱۳، نیروهای داعش حمله همه جانبه ای را علیه دیگر گروه های شبه نظامی در رقه انجام داده و به طور کامل کنترل این شهر را به دست گرفتند. داعش با افتتاح مراکزی جدید در رقه، کنترل آن را به سوری ها، عراقی ها و مبارزان خارجی داد. پس از تصرف موصل در ماه ژوئن ۲۰۱۴ به دست داعش، ورود این نیروهای خارجی به شهر رقه بیش از پیش افزایش یافت. تحولات پس از سیطره داعش بر رقهدر روزهای نخست حکومت داعش در رقه، برخی از مردم محلی از خشونت بیش از اندازه داعش ناراضی بودند، اما برخی نیز می گفتند با حضور داعش درگیری و آشوب میان نیروهای مسلح در این شهر پایان یافته و به همین دلیل از این وضع راضی بودند. این گروه با حفظ کارمندان و اعضای متخصص در نهادهای خدماتی، اعلام کردند این افراد تحت حکومت داعش به مردم خدمات می رسانند. به معلمان مدارس اجازه داده شد به فعالیت خود ادامه دهند، اما محتوای درسی آنها توسط داعش تغییر یافت و به عنوان مثال دروس شیمی و زبان فرانسه از محتوای درسی مدارس حذف شد. اما بسرعت مشخص شد که توانایی داعش در حفظ قدرت بستگی به میزان خشونت این گروه دارد. ابوحمزه یکی از اعضای اطلاعاتی داعش که بتازگی از این گروه جدا شده می گوید، هدف اصلی داعش برقراری حکومت از طریق اعمال شیوه های امنیتی است. بنا به گفته او، نیروهای امنیتی داعش متشکل از ملیت های مختلف هستند، اما تعداد زیادی از آنها را سوری هایی تشکیل می دهند که از حکومت سوریه جدا شده و آشنایی کاملی به مناطق کشور دارند. از سوی دیگر، اعمال مجازات های وحشیانه از سوی این گروه موجب ترس و وحشت مردم این شهر شده است. در میدان اصلی رقه سرهای جدا شده قرار دارد و بالای آن این نوشته به چشم می خورد: مجازات متخلفان از قوانین. نام قبلی این میدان بهشت بود، اما با کنترل داعش بر شهر، به میدان جهنم تغییر نام داد. بسیاری از شهروندان رقه می گویند هدف از اعمال این مجازات های شدید، ایجاد ترس و دلهره میان مردم است. به عنوان مثال، چندی پیش یک راننده به صورت تصادفی در حالی که سیگار می کشید، با ماشین خود وارد مناطق تحت کنترل داعش شد. اعضای این گروه با مشاهده سیگار کشیدن او، به سرعت وارد ماشینش شده و در یک لحظه سرش را جدا کردند. گرچه این گروه نتوانسته به صورت فنی خطوط تلفن و اینترنت این شهر را کنترل کند، اما اطلاعات همه افراد را جمع آوری کرده، هر فردی را که در شهر تصویربرداری کند به شدیدترین شکل مجازات می کند و اعضایی دارد که رفت و آمد شهروندان در معابر عمومی را کنترل می کند. از ماه پیش تاکنون دستورالعمل هایی منتشر شد مبنی بر این که نیروهای جهادی خارجی چگونه می توانند خانواده های خود را به رقه آورده یا با زنان این شهر ازدواج کنند. داعش به نیروهای خود خانه می دهد و زنان بیوه این نیروها نیز براساس تعداد فرزندان خود، حقوق و مزایا دریافت می کنند. در شهری که تا سال گذشته، همسایه ها با هم آشنا بودند، حال بسیاری از افراد حتی زبان یکدیگر را هم نمی فهمند. داعش و رسانه هاهنوز مشخص نیست که ویدئوهای این گروه و مجله انگلیسی زبان آن با عنوان «دابق» در کجا تولید می شود، اما شهروندان رقه از وجود تجهیزات پیشرفته ارتباطی در شهر خبر می دهند به گونه ای که مغازه های محلی ماهواره های اینترنتی می فروشند. بنا به گفته ابو حمزه، یک فیلمساز ایسلندی که به عضویت این گروه درآمده مسئول تهیه فیلم های ویدئویی برای جذب افراد بیشتر است. مطالب دابق نیز نشان می دهد شهروندان انگلیسی زبان، مسئول تهیه و تولید مطالب آن هستند. با وجود تمام این مسائل، بسیاری از اهالی رقه می گویند نیروهای داعش نتوانسته اند بخوبی این شهر را اداره کنند. برق در بیشتر ساعات روز قطع است، آب آشامیدنی سالم بندرت یافت می شود، خدمات بیمارستانی بسیار وخیم است، بیشتر مدارس بسته بوده و زباله ها در تمام سطوح خیابان ها دیده می شود. به نظر می رسد حملات جنگنده های ائتلاف ضربات مهلکی به این گروه زده است. بنا به گفته منابع رسمی، تاکنون ۱۶ پالایشگاه کوچک نفتی در سوریه و تحت کنترل داعش با این حملات منهدم شده است. مردم رقه می گویند با آغاز حملات جنگنده ها، اعضای داعش در میان جمعیت حاضر می شوند تا شکار آنها سخت تر شود. با پایان یافتن این حملات در عصر، اعضای این گروه بار دیگر ظاهر شده و علیه حملات این جنگنده ها تبلیغ می کنند. در این میان برخی مردم می گویند رهبران داعش سعی دارند با استخدام رهبران محلی سوریه، جمعیت این شهر و مناطق اطراف آن را کنترل کنند. سپردن پست ها و مسئولیت های فراوان یکی از انگیزه های این افراد در پیوستن به داعش است. حال بسیاری این پرسش را دارند که چرا مردم علیه حکومت داعش قیام نمی کنند. علاوه بر این، بسیاری از مردم رقه تمایل دارند این شهر تحت حکومت سوریه اداره شود، اما مشکل اصلی ترس مردم از اقدام علیه داعش است. آنها در ماه های ابتدایی حکومت داعش در رقه قیام کردند که با سرکوب وحشیانه داعش رو به رو شدند. در ماه آگوست نیز ۷۰۰ نفر از اعضای قبیله شیطاط علیه داعش در استان دیر الزور قیام کردند که همگی قتل عام شدند، اما این جنایت به هیچ وجه مورد توجه رسانه ها قرار نگرفت. برخی از سوری هایی که تحت حکومت داعش زندگی می کنند، عقیده دارند که می توانند به آرامی علیه داعش مقاومت کنند. بنا به گفته تحلیلگران، داعش ممکن است در اداره حکومت در شهری همچون رقه ناتوان بوده باشد، اما اکنون آینده مشخصی برای مقابله با آن وجود ندارد.
کد خبر: ۵۳۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۱

بلوتوث حاوی تصویر شکار چند راس قوچ و آهو توسط یک شکار چی متخلف این روزها باعث رنجیدن خاطر دوستداران گونه های حیات وحش شده در حالیکه حمایت از گونه های حیات وحش مورد تاکید مسوولان و دوستداران محیط زیست است.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش ایرنا در این بلوتوث، عکس خودنمایی وقاحت یک شکار چی که اقدام به شکار چند قطعه کبک و پنج راس قوچ و آهو کرده روح هر دوستدار محیط زیست را آزار می دهد. این شکار چی در این عکس بر کاپوت ماشین شاسی بلند خود لاشه چند قطعه کبک و با چند لاشه قوچ شکار شده عکسی از وقاحت خود را به نمایش گذاشته است. اگرچه پلاک این ماشین در عکس نمایان نیست اما چهره این شکار چی در صورت پیگیری قانونی با همکاری دوستداران محیط زیست قابل شناسایی است. مدیرکل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد مشارکت مردمی در شناسایی متعرضان به محیط زیست یویژه شکار چیان غیرمجاز را مانع از بروز این گونه تعرضات سوء به محیط زیست و حیات وحش دانست. عطا پورشیرزاد در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: گونه های شکار شده در این تصویر مربوط به این استان نیست ولی در صورت اطلاع رسانی مطلوب شناسایی این شکار چی و دیگر شکار چیان غیرمجاز در هر نقطه ای امکانپذیر است. وی بر لزوم همکاری بیش از پیش مردم در امر حفاظت از محیط زیست تاکید کرد و افزود: خوشبختانه مشارکت مردمی در حفاظت از محیط زیست رو به افزایش است.
کد خبر: ۵۲۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶

دختر جوان که پس از شکار پسران جوان در «واتس‌آپ» آنها را به بهانه مهمانی شبانه به گرگان کشانده و با همدستی سه مرد اموالشان را سرقت می‌کرد، در دام پلیس گرفتار شد. به گزارشسایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:  هفته گذشته مرد جوانی با حضور در پلیس آگاهی شهرستان گرگان از سه مرد و یک دختر جوان به اتهام سرقت اموالش شکایت کرد و گفت: یک ماه پیش با دختر جوانی در واتس آپ آشنا شدم و ارتباطمان شکل گرفت. پس از این آشنایی، یک روز دختر جوان که شهین نام دارد با من تماس گرفت و مدعی شد که والدینش به مسافرت رفته اند و در خانه اش مهمانی گرفته است. از این رو مرا برای شرکت در این مهمانی دعوت کرد تا برای نخستین بار همدیگر را ملاقات کنیم. خواسته اش را پذیرفتم و از استان مازندران به گرگان سفر کردم. وی ادامه داد: پس از آن که به گرگان رسیدم، شهین با من تماس گرفت و درخواست کرد به یکی از بوستان های شهر رفته تا همراه پسرعمه اش به خانه آنها بروم. او نام و نشانی مرد جوان و خودروی سمندش را به من داد و خواست به محض دیدن او سوار خودرویش شوم. دقایقی از حضورم در آن بوستان نگذشته بود که خودروی مورد نظر مقابلم توقف کرد. سه پسر جوان سرنشین سمند بودند و من پس از آشنایی با آنها سوار شدم. شاکی افزود: در میانه راه آنها تغییر مسیر دادند و مرا در حومه شهر از خودرو پیاده کردند. هر سه نفر بشدت کتکم زدند و پس از آن که با چاقو زخمی ام کردند، با سرقت 400 هزار تومان پول، کیف حاوی مدارکم و دو گوشی تلفن همراه، مرا به همان حال رها کرده و متواری شدند. با ثبت اظهارات پسر جوان و اطلاعاتی که او در اختیار پلیس قرار داد، متهمان تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند. در ادامه تحقیقات مشخصات متهمان فراری و خودروی سمند آنها در اختیار گشت انتظامی قرار گرفت تا پس از مشاهده خودرو آن را متوقف کنند. در حالی که جستجوی پلیس ادامه داشت، روز های پایانی آذر امسال کارآگاهان پلیس آگاهی سرنخ هایی را به دست آوردند که نشان می داد یکی از متهمان فراری به یکی از بوستان های شهر رفت و آمد دارد. با زیر نظر گرفتن این بوستان دو روز پیش متهم در آنجا دستگیر شد. متهم با انتقال به پلیس آگاهی بازجویی شد و اظهارات متناقضی را بیان کرد، اما زمانی که در مواجهه حضوری با شاکی پرونده قرار گرفت بناچار اعتراف کرد که با همدستی دو نفر از دوستانش نقشه سرقت اموال او را عملی کرده اند. متهم در اظهاراتش به پلیس گفت: شهین دختردایی من است که پس از دوستی با شاکی متوجه شد او وضع مالی خوبی دارد. او نقشه سرقت اموال پسر جوان را طراحی کرد و از من خواست برای اجرای نقشه سرقت با او همراه شوم. با ثبت اظهارات متهم، سه همدست وی نیز تحت تعقیب پلیس آگاهی قرار گرفتند و در عملیات جداگانه ای دستگیر شدند. این سه نفر با انتقال به پلیس آگاهی و در مواجهه حضوری با یکدیگر به همدستی با هم در اجرایی کردن این نقشه دزدی اعتراف کردند. با صدور قرار قانونی برای متهمان، آنها روانه زندان شدند و تحقیقات تکمیلی از آنها برای مشخص شدن دیگر جرایم اعضای این باند و کشف اموال سرقتی مالباخته ادامه دارد. با توجه به طرح شکایت های مشابه در این زمینه تحقیقات پلیس در این زمینه وارد مرحله جدیدی شد.   جام جم/
کد خبر: ۵۲۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۵

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش رویش نیوز ، ماجراي اسيدپاشي را هزار بار ديگر هم اگر محكوم كنيم ، باز هم كم است و بايد بارها و بارها از غير انساني بودن اين رفتار سخن گفت اما با گذر از اين بخش ماجرا، درسهاي بسياري نيز مي توان از اين قصه گرفت، درسهايي كه بايد آنها را نيز بارها مرور نمود تا شايد از پس اين مرورها بتوان اشتباهات را شناخت و مسيري روشن پيش روي قرار داد. فصل اول) اين بار نخست نيست كه با كوتاهي هاي مراجع رسمي در امر اطلاع رساني، فرصتي فراهم مي­آيد تا رسانه­ نماهايي كه اين روزها در فضاي مجازي نيز رشدي قارچ­گونه دارند، بتوانند سوء استفاده نموده و هر آنچه در ذهن خويش دارند به عنوان واقعيت به جامعه ارايه دهند، اين ماجرا پيشتر نيز تكرار شده بود و گويي ما قرار نيست از اين دست داستانها، عبرت بگيريم و بايد همچنان در دام هايي اينچنين شكار شويم، وقتي ما نگوييم و درست و حقيقت را براي مخاطبان ارايه ننماييم ،ديگران خواهند گفت و ديگران قرار نيست كه آنچه را ما مي خواهيم بگويند. فصل دوم)در پس ماجراي اسيدپاشي اصفهان بار ديگر مي­توان كمين­گاه هايي را به تماشا نشست كه به دنبال حمله به اركان نظام و انقلاب هستند، بر خلاف تصور عده اي كه هر بار پس از ماجراهايي چون فتنه اي كه از سر گذشت، خيال مي كنند كه خدا را شكر كه تمام شد، اينچنين نيست، اين دشمني براي دشمنان اين انقلاب تمام شدني نيست و اينان چون روبهاني در كمين مي نشينند كه از كوچكترين فرصتي براي حمله بهره ببرند و اين وظيفه ماست كه آماده باشيم كه از دشمن نبايد جز دشمني انتظار ديگري داشت. فصل سوم)با نگاهي ديگر بر امر اطلاع رساني ماجراي اسيدپاشي، مي توان رسانه ها را در چند دسته  تقسيم بندي نمود، گروهي از رسانه ها كه ابوموسي وار و با ساده لوحي تمام هر آنچه را كه مي شنوند، بدون اطمينان از درستي  و صحت آن انتشار مي دهند ، اين دست رسانه ها معاند نيستند، دوستاني هستند كه نمي دانند! و در عصر بحران ها دوستاني بس خطرناك!  گروه ديگر از رسانه ها اما دانسته و همسو با رسانه هاي بيگانه به دنبال انتشار دروغ هايي هستند كه خودشان هم مي دانند اندكي راستي نيز در آن نيست، اين قبيل رسانه ها دروغ گويي عليه نظام را يكي از وظايف خويش مي دانند و بر طبل كذب خويش مي كوبند. بخش ديگر از بدنه رسانه ها نيز به دنبال جذب مخاطب هستند و مسئوليت اجتماعي برايشان ارزشي ندارد و يا اصلا نمي دانند مسئوليت اجتماعي پخش يك خبر چيست.  در كنار اين رسانه­ها نيز گروه ديگري نيز وجود دارند كه با درك صحيحي از واقعيتهاي جامعه و با توجه به اصول حرفه اي رسانه به ويژه  اخلاق رسانه اي، حقيقت گويي را شعار اصلي خويش مي دانند و بايد اين رسانه ها را مظلومان رسانه هاي انقلاب اسلامي دانست. فصل چهارم)نكته ديگري كه بايد در ماجراي حاضر بدان توجه داشت، نظارت بر رسانه هاست، آيا نبايد رسانه هايي كه در ماجراي اسيدپاشي به دنبال اهداف شوم خويش بودند و حتي ابوموسي هاي رسانه اي را بازخواست نمود، آيا مرزهاي آزادي رسانه اي بايد بتوانند آزادي هاي رواني مردم را مورد هجوم قرار دهند؟ آيا نبايد نهادهاي متولي امور رسانه اي و فرهنگي، نظارتي اثربخش بر امر اطلاع رساني داشته باشند؟ و آيا مي توان به بهانه هاي واهيِ حقوق مطبوعات از حقوق مردم صرف نظر نمود و آرامش رواني جامعه را فداي عده اي خاص كرد؟ فصل پنجم)با مروري بر آنچه در دانشگاهها و دانشكده هاي خبر و روزنامه نگاري تدريس مي شود، البته وجوه ماجرا كمي روشن­تر خواهد شد. كدام واحدهاي درسي امر اخلاق رسانه را به ويژه در چارچوبهاي فرهنگ انقلاب اسلامي مورد توجه قرار مي دهد؟ آيا نبايد در امر تربيت روزنامه نگاراني در تراز انقلاب اسلامي برنامه اي خاص آماده شود و آيا مي توان با برنامه هاي عادي دانشگاهها به اهداف مهم رسانه اي انقلاب اسلامي دست يافت؟ رهبر معظم انقلاب نيز در ماجراي ديداري كه در سال 1391 با دست اندركاران جشنواره‌ی مردمی فیلم عمار داشتندنقش مسئولان و مراکز دانشگاهی مرتبط را در اثرگذاری بر فضای رسانه‌ای کشور مهم دانسته و تأکید کردند: اصلاح این عرصه نیازمند اصلاح مبادی ورودی آن است. فصل ششم)در روزگاري كه دفاع از شبكه هاي مجازي تلفن هاي همراه يكي از ژستهاي روشنفكري عصر حاضر  محسوب مي شود، بايد از اين دوستان و حاميان بي پرواي اين شبكه ها كه اجازه بحثهاي كارشناسي اجتماعي و فرهنگي در اين حوزه را نمي دهند، سئوال نمود كه آيا مي دانيد يكي از دلايل ناآرامي هاي اخير پس از اسيدپاشي ها، آرايه آمارهاي دروغين و حاشيه پردازيهاي كذب در اين دست شبكه ها  بود؟ كار در اين شبكه ها به جايي رسيد كه ماجراهاي اسيدپاشي را تا مشهد نيز كشاندند و از هرجاي تاريخ كه مي توانستند اما به  تاريخ روز،  شاهدي براي گسترش اسيدپاشي در جامعه ذكر مي نمودند. فصل آخر)حساسيت سنجي مردم در امور مذهبي و سياسي، به چالش كشيدن موضوع مهم امر به معروف و نهي از منكر به ويژه در آستانه تصويب قانون آن در مجلس ، نااميد نمودن مردم به ويژه جوانان ، بدبين نمودن آنان نسبت به نيروهاي حزب اللهي، بدنام نمودن رسانه هاي رسمي اطلاع رساني و اهداف بسيار ديگر را مي توان از جمله برنامه هايي  دانست كه ماجراي اسيدپاشي رسانه اي به دنبال آن بود  و هست و در اين ميانه مي توان درسهاي بسياري آموخت، درسهايي كه بايد به دقت مرور شود، درسهايي براي مردم، اصحاب رسانه و مسئولين به وي‍ژه متولين فرهنگي.
کد خبر: ۴۷۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۷

محققان شرکت نوکیا و دانشگاه کوئین‌مری لندن، موفق به ارائه تکنیکی برای شارژکردن تلفن‌همراه با استفاده از صدا شدند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش سرویس فناوری خبرگزاری دانشجویان (ایران)، این محققان از اکسید روی در قالب ورقه‌ای از نانومیله‌های ریز استفاده کردند. آن‌ها مطالعه خود را با افشانه‌کردن پوششی از اکسید روی مایع بر روی یک ورقه پلاستیکی آغاز کردند. این ورقه سپس در ترکیبی از مواد شیمیایی قرار داده شد و تا دمای 90 درجه سانتی‌گراد حرارت دید. چنین حرارتی اکسید روی را به آرایه‌ای از نانومیله‌ها تبدیل کرد. برای شکار ولتاژ تولیدشده، ورقه نانومیله بین ورقه‌های تماس الکتریکی فشرده شد. در حالت معمول چنین تماس‌هایی از طلا ایجاد می‌شوند، اما در این مطالعه دانشمندان شیوه ارزان‌قیمتی را طراحی کردند که به آن‌ها امکان استفاده از فویل آلومینیومی معمولی را داد. ابزار برداشت‌کننده جدید به اندازه گوشی Nokia Lumina 925 بوده و قادر به تولید پنج ولت جریان الکتریکی با استفاده از نویز پیش‌زمینه روزانه مانند ترافیک، موسیقی و صداهاست. پنج ولت جریان برای شارژ تلفن همراه کافی است و به طور قابل‌توجهی بالاتر از 50 میلی‌ولتی است که در تلاش‌های پیشین به دست آمده بود.
کد خبر: ۴۵۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸

کارشناس حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد گفت: هرگونه نگه‌داری گونه‌های جانوری و پرندگان حیات وحش در خانه و قفس جرم است. به گزارش ايرنا، سید "قدرت علی پور" روز شنبه گفت: خرید و نگه‌داری گونه‌های پرندگان به وی‍ژه از نوع کبک از مراکز پرورش را ممنوع اعلام کرد و افزود: نگه‌داری گونه‌های حیات وحش در قفس و خانه‌ها به ترویج این فرهنگ غیرزیست محیطی منجر و زمینه تعرض به گونه‌های کمیاب حیوانات را فراهم می‌کند. رئیس محیط زیست کهگیلویه با بیان این که ماموران محیط زیست با هرگونه نگه‌داری و خرید و فروش گونه‌های حیات وحش در صورت مشاهده برخورد قانونی می‌کنند، تصریح کرد: همکاری مردم در این زمینه برای معرفی سودجویان و کسانی که به دلیل نداشتن آگاهی مبادرت به نگه‌داری پرندگان حیات وحشی کنند، بیش از پیش‌نیاز است. علی پور گفت: شکار هر قطعه کبک و دیگر پرندگان وحشی 600 هزار ریال است که این جرم شامل نگه‌داری پرندگان نیز خواهد شد.
کد خبر: ۴۱۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۶

شرایط محیطی، کوهستانی و اقلیمی کهگیلویه و بویراحمد، این استان را به یکی از زیستگاه های کبک مبدل کرده است .به گزارش آوای دنا به نقل از واحد مرکزی خبر،این گونه که به علت دارا بودن صدایی دلنشین گردشگران و مسافران زیادی را به سمت خود جلب می کند و حتی بسیاری از خوانندگان در سرود های محلی از نام این پرنده استفاده می کنند، اکنون به دلیل از بین رفتن زیستگاه های طبیعی و شکار بیش از حد در حال انقراض است.کبک ظاهر زیبا و آوازی خوش دارد و بیشتر افراد کبک را به علت گوشت لذیذ و مطبوعش شکار می کنند، این پرنده دارای بدنی گرد ، فربه ، دم کوتاه و جثه بسیار بزرگ است و بیشتر در کوهستان های مرتفع زندگی می کند و در زمستان بندرت تا حد رویش درختان پایین می آید.جمعیت کبک دری، روزگاری نه چندان دور در رشته کوه های زاگرس در استان چشمگیر بود به گونه ای که به گفته برخی از روستائیان در زمان های بارش برف این پرندگان به سمت روستاها سرازیر می شدند که بسیاری از آنها را با دست شکار می کردیم اما این روزها حتی پس از 2 تا 3 روز جستجو شاید بتوانیم آنها را در ارتفاعات ببینیم.این پرنده زیبا طی سالهای اخیر براثر شکار بی رویه، خشکسالی و از بین رفتن پوشش گیاهی به تعداد کم دیده شده است به طوریکه بر اساس اظهارات کارشناسان محیط زیست این گونه در معرض خطر انقرض نسل قرار دارد.محمد یار توسلی ساکن روستای راک از توابع شهرستان کهگیلویه می گوید: شکار چیان در سالهای اخیر کنار چشمه های آب کمین می کنند و از آنجا که کبک ها قبل از طلوع آفتاب به محل چشمه برای نوشیدن آب می آیند ، قبل از خوردن آب و سیراب شدن با تفنگ های ساچمه ای نقش بر آب می شوند.وی می افزاید: شکار چیان حتی به زمان تخم‌گذاری و مرحله رشد جوجه‌های کبک نیز توجه نمی‌کنند و خارج از زمان فصل تخم گذاری، این گونه را شکار می کنند .علی ابوطالبی از دیگر دوستداران محیط زیست با بیان اینکه زمان تخم‌گذاری و رشد جوجه‌های کبک از ابتدای فرودین شروع می‌شود و تا پایان شهریور ادامه دارد، می گوید: زمان شکار کبک از مهرماه تا پایان اسفند است اما بسیاری از شکاچیان بدون داشتن پروانه اقدام به شکار می‌کنند.وی می افزاید: اکنون شکار چیان علاوه بر شکار کبک در روز ، محل استقرار آن‌ها را شناسایی می کنند و در شب با استفاده از نور چراغ که حرکت این گونه حیوانی کمتر است مباردت به شکار آن‌ها می‌ کنند.وی با تاکید بر اینکه بیشتر شکار چیان کبک در استان افراد بومی و روستاییان هستند، اضافه می کند: اگر محافظت‌های لازم از این گونه انجام نشود طی چند سال آینده دیگر کبکی باقی نخواهد ماند.کارشناس محیط زیست استان می گوید: افزایش جمعیت، بی توجهی مردم به حفظ گونه های ارزشمند حیات وحش، شکار غیرمجاز و بی رویه و مراقبت نکردن به موقع از عواملی است که باعث کاهش چشمگیر جمعیت کبک دری به عنوان یکی از گونه های ارزشمند حیات وحش استان شده است.آقای خدارحمی با بیان اینکه این کاهش جمعیت، لزوم حفاظت از نسل این پرنده ارزشمند را بیش از پیش ضروری کرده است، می افزاید: لزوم برنامه ریزی برای حفظ گونه های موجود و نیز تکثیر نسل این پرنده باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.رئیس محیط زیست شهرستان گچساران عمده دلیل کاهش جمعیت این گوینه را شکار بی رویه می داند و می گوید: با توجه به شرایط زیستگاه کوهستانی کبک دری، آماربرداری از این گونه کمیاب مشکل است به گونه ای که پس از چند روز تلاش توانستیم فقط 40 قطعه را در منطقه حفاظت شده خامی شناسایی کنیم.آقای دیانت نسب می افزاید: اطلاع رسانی به مردم برای شناخت بیشتر کبک ها و حفاظت از آنها از جمله برنامه های این سازمان برای حفاظت از این گونه است.مدیر مزرعه پرورش شهر باشت تنها مزرعه پرورش کبک کهگیلویه و بویراحمد می گوید: ازدیاد شکار چیان و ایجاد راههای دسترسی به مناطق بکر و کوهستانی باعث شکار بی رویه کبک در مناطق حیات وحش شده است .آقای سبز علی می افزاید: بسیاری از گونه های کبک در خطر انقراض قرار گرفته اند بنابراین حمایت ویژه مسئولان از مراکز پرورش و نگهداری کبک و راه اندازی شکار گاه های خصوصی می تواند خطر انقراض را به حداقل برساند.مدیر کل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد هم به برخورد با متخلفان و شکار چیان محیط زیست اشاره می کند و می افزاید: متخلفان زیست محیطی دستگیر و برای برخورد قانونی به مراجع ذی صلاح معرفی می شوند.آقای پورشیرزاد اضافه می کند : یکی از راهکارهای افزایش جمعیت گونه کمیاب کبک دری، برقراری امنیت در مناطق حفاظت شده و جلوگیری از شکار این پرنده است و اکنون طرح مطالعاتی تکثیر ژنتیکی برای افزایش جمعیت و جلوگیری از انقراض نسل این گونه در دست اجراست.وی با اشاره به اینکه حفاظت از محیط زیست نیازمند فرهنگ سازی است، ادامه می دهد : رسانه‌ها به خوبی می توانند درکنار افراد بومی و روستاییان بهترین همیار محیط زیست برای حفاظت از گونه‌های حیوانی باشند اما باید آموزش و آگاهی‌های لازم در خصوص حفاظت آنها و ارزش وجود این حیوانات در طبیعت ارائه شود .بهرحال، با توجه به خطر انقراض نسل این پرنده زیبا و کمیاب، وجود مناطق حفاظت شده و شکار ممنوع، لزوم برنامه ریزی و تلاش جدی تر مسئولان محیط زیست برای افزایش نسل این پرنده کمیاب و نماد حیات وحش استان کهگیلویه و بویراحمد بیش از پیش احساس می شود. جهت مشاهده سایر اخبار یاسوج روی کلمه«اینجا»کلیک کنید.
کد خبر: ۳۳۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۹

صحنه بزن بزن دو عقاب سر سفید را مشاهده می کنید که بر سر شکار یک ماهی دعوایشان شده است
کد خبر: ۲۹۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۲

ابتکار نامه‌ای به سردار دهقان، وزیر دفاع ارسال کرده‌اند تا تولید سلاح شکار ی از گردونه خارج شود و وزیر دفاع نیز قول مساعد داده‌اند که جلوی تولید این سلاح‌ها گرفته شود. به گزارش آوای دنا ،فرمانده یگان حفاظت محیط زیست از بررسی پیشنهاد کاهش ساعات کاری محیط‌بانان از سوی سازمان حفاظت محیط زیست خبر داد و گفت: با معاونت حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست و ستاد کل نیروهای مسلح، در این‌باره جلساتی داشتیم که در نهایت می‌توان گفت نظرها مثبت است. سرهنگ حمیدرضا خیلدار در گفت‌وگو با ایسنا، افزود: در حالی که نیروهای ناجا 10 روز خدمت کرده و 20 روز استراحت دارند، نیروهای یگان حفاظت محیط زیست، 18 روز بر سر کار بوده و تنها 12 روز استراحت می‌کنند؛ به عبارتی ساعت اضافه کاری محیط‌بانان با حقوق پایین‌تر، 184 ساعت بیشتر از نیروهای ناجا است. وی در خصوص جذب نیرو در یگان حفاظت محیط زیست، اظهار کرد: نیروی مشغول به کار سازمان حفاظت محیط زیست 10 هزار و 700 نفر است که 25 درصد ساختار مصوب آن را تشکیل می‌دهد. فرمانده یگان حفاظت محیط زیست اضافه کرد: در حال حاضر استان‌ها 20 تا 30 درصد پست سازمانی خود را فعال کرده‌اند؛ که اگر اعتبار مورد نیاز فراهم شود، می‌توانیم نیروهای بیشتری را برای حفاظت از عرصه‌های زیست محیطی کشور فراهم کنیم. خیلدار اظهار کرد: خانم ابتکار نامه‌ای به سردار دهقان، وزیر دفاع ارسال کرده‌اند تا تولید سلاح شکار ی از گردونه خارج شود و وزیر دفاع نیز قول مساعد داده‌اند که جلوی تولید این سلاح‌ها گرفته شود. فرمانده یگان حفاظت محیط زیست ادامه داد: طبق ماده 191 قانون پنجم توسعه، دولت مکلف است که تعداد سلاح‌های شکار ی را به تعداد جمعیت قابل برداشت حیات‌وحش تحویل دهد که نامه اجرایی شدن این قانون نیز ابلاغ شده اما هنوز به اجرا در نیامده است. وی تصریح کرد: به کمیسیون سلاح و مهمات شورای امنیت کشور نیز نامه‌ای ارسال کرده‌ایم تا در استان‌هایی که سلاح شکار ی بدون پروانه شکار مورد استفاده قرار می‌گیرد، در صورت مشاهده تخلف، مجوز سلاح شکار ی فرد باطل شود.
کد خبر: ۲۹۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۶

مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران ناگفته‌های جالبی از تعقیب و عملیات دستگیری این تروریست معدوم را تشریح کرد.به گزارش آوای دنا ، چهارم اسفندماه سال 1388 یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات اطلاعاتی و امنیتی کشور برای دستگیری عبدالمالک ریگی رئیس گروهک جندالشیطان و از اشرار منطقه شرق کشور با موفقیت انجام شد. اکنون که 4 سال از تاریخ انجام این عملیات گسترده می‌گذرد، هنوز افکارعمومی مشتاق است تا از زوایای پنهان و پیچیده انجام این عملیات اطلاعاتی و امنیتی آگاهی یابد. بر این اساس و با توجه به پیگیری‌های لازم موفق شدیم تا با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران مصاحبه تفصیلی داشته باشیم تا وی ابعاد جدیدی از این عملیات را تشریح کند. مشروح کامل مصاحبه خبرنگار امنیتی و دفاعی با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات را در تشریح انجام اقدامات اطلاعاتی و رصد عبدالمالک ریگی قبل و حین دستگیری و بخشی از اعترافاتش را در ذیل می‌خوانید: با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. یکی از جذاب‌ترین بخش‌های پرونده عبدالمالک ریگی نحوه عملیات و اطلاع از پرواز وی و نحوه نشاندن این هواپیما در خاک کشورمان است. روز گذشته نیروی هوایی ارتش جزئیاتی از این عملیات را منتشر کرد، اما مطمئنا جزئیات دیگری نیز وجود دارد. از جمله اخطارهایی که از سوی جنگنده نیروی هوایی ارتش به هواپیمای مسافربری قرقیزستان داده شد، اما عنوان نشد که چرا این هواپیمای مسافربری به اخطارها توجهی نکرده و فرود نمی‌آمد. این در حالی است که به طبع باید پیرو دستور می‌بود و فرود اضطراری می‌کرد. گویا خلبان هواپیمای مسافربری نیز مطلع بود که چه شخصی در هواپیما حضور دارد و به همین دلیل از دستورات جنگنده نیروی هوایی ارتش سرپیچی می‌کرد. جزئیاتی از این بخش از پرونده را تشریح کنید و اگر ناگفته‌ای است بفرمایید. - به نام خداوند بخشنده مهربان. جنایات عبدالمالک ریگی یک اوجی داشت که موجب شد یک بسیج اطلاعاتی شکل بگیرد تا از اوج ضرباتی که نظام جمهوری اسلامی ایران از این ناحیه می‌خورد، جلوگیری شود. یک مقدار از بحث‌های اطلاعاتی این پرونده نه با یک تاخیر بلکه با یک گیر و گرفتار‌یهایی روبرو می‌شد که این گرفتاری‌ها به بحث‌های شرعی و اخلاقی مرتبط بود. پیش از این عملیات پیچیده اطلاعاتی، عبدالمالک ریگی یکی دو مرحله در عملیات ویژه در تیررس ما قرار گرفت، اما به جهت اینکه خانواده همراهش بود و یا در محیطی بود که افراد و مردم بی‌گناه حضور داشتند ممکن بود به این افراد بی‌گناه صدمه بخورد. این اتفاقات در امارات متحده رخ داد؟ - خیر، در پاکستان در تیررس ما بود. حال نگاه‌ها بسیج شد به اینکه تلاش کنیم عبدالمالک ریگی را به دست بیاوریم و زیر ضرب ببریم و دوم اینکه در نوع اقدام نیز کمترین آسیب به بی‌گناهان و حتی زن و بچه عبدالمالک ریگی نرسد که لطف خداوند شامل حال ما شد. رصد خود عبدالمالک ریگی از زمانی انجام شد که وی 2 دیدار با سرویس اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا انجام داد و این اقدامات وی در راهبرد اطلاعاتی ما قرار گرفت که در همین ملاقات‌ها و یا رفتن برای ملاقات‌ها و زمانی که از محیط خود و نیروهایش دور می‌شد زیر ضرب ما می‌رفت، چون هم برد اطلاعاتی داشت و هم ضربه اساسی را می‌شد به شاکله و فرماندهی این گروه زد. اطلاع ما از رفتن ریگی به قرقیزستان با توجه به ملاقاتی که با آمریکایی‌ها برنامه‌ریزی کرده بود از قبل وجود داشت. منتهی نقطه دقیق و روز سفر را خود عبدالمالک ریگی و سرویس اطلاعاتی مقابلش می‌دانست، اما لطف الهی شامل حال ما شد و روزی که ریگی قصد داشت برود و در جایی که مراجعه کرد(آن موقع فیلم‌ها و عکس‌هایش در رسانه‌ها منتشر شد ) از آنجا تقریبا روی موضوع سوار شدیم. اگرچه از قبل نیز آگاهی داشتیم، اما از آنجا به بعد به صورت لحظه‌ای موضوع دنبال شد. سفر ریگی از کابل به امارات البته با یک استقرار چند ساعته در امارات و سپس پرواز به سمت قرقیزستان بود. وی وقتی از کابل به سمت امارات پرواز کرد بالای 50 درصد گفتیم که سوار هواپیما شد که البته این اتفاق رخ داد و از امارات به سمت قرقیزستان نیز 80 تا 90 درصد یقین کردیم که جزو مسافران پرواز است. نکته قابل توجه این است که ریگی با هویت کاملا جعلی هر دو سفر را انجام داد. یعنی هم از کابل به امارات و هم از امارات به قرقیزستان با هویت جعلی سفر می‌کرد. از نکات جالب و بارز این بخش تغییر چهره و قیافه وی برای گرفتن عکس در هر دو عنوان جعلی‌اش بود. یعنی یک گذرنامه جعلی از کابل به امارات و یک گذرنامه جعلی با عکس تغییر چهره داده شده از امارات به قرقیزستان داشت که در هر دو گذرنامه چهره‌های متفاوتی داشت، به طوری که اگر عکس‌های جعلی را با قیافه اصلی ریگی مقایسه می‌کردیم تشخص آن بسیار سخت بود. آیا سرویس اطلاعاتی امارات متحده از این موضوع اطلاع داشت؟ - نمی‌شود گفت سرویس اطلاعاتی امارات مطلع شده بود. منتهی دسترسی به این گذرنامه‌های جعلی که در اختیار ریگی بود نشان می‌داد که از جای خوب و دست برتری حمایت می‌شد که ما دست برتر را آمریکا و اسرائل می‌دانیم. اینکه آیا این عمله اسرائیل یا آمریکا بود عموماً آمریکایی‌ها در منطقه نیابتی کارها را دنبال می‌کنند. در افغانستان هم همه چیز از جمله گذرنامه اصلی کشور دیگر یافت می‌شود و سرویس مورد نظر به راحتی می‌توانست به گذرنامه‌ها دسترسی پیدا کند. عبدالمالک ریگی برای عزیمت به قرقیزستان از امارات پرواز کرد و تا عرض نیم تا یک ساعت حدود 10 تا 20 درصد تردید بود که شاید ریگی سوار هواپیما نشده باشد. قبل و یا پس از انجام پرواز این تردید وجود داشت؟ - خیر، پس از اینکه پرواز انجام شد. در صحنه دوستان وقتی بررسی کردند، مشخص شد ریگی فرودگاه امارات را ترک کرده و از آن به بعد هماهنگی‌های داخل کشور صورت گرفت. بخش اصلی عملیات پس از اینکه این موضوع قطعی شد، صورت گرفت . نیروی هوایی ارتش واقعا خیلی خوب پای کار آمد و توانست هواپیمای مسافربری قرقیزستان را از بالای اصفهان به سمت کرمان بازگرداند. حالا چرا قرقیزها خیلی اصرار به برگشت نداشته و می‌خواستند ادامه مسیر دهند به این دلیل بود که قبول نمی‌کردند یک هواپیمای بین‌المللی را در داخل خاک کشور دیگری بنشانند و این امر را نقض هوایی و نقض کنوانسیون هوایی قلمداد می‌کردند. اینکه حامی ریگی بودند یا نه اطلاعی بر آن نیست که بتوان دقیق روی این موضوع صحبت کرد، اما خب هواپیمای مسافربری الحمدلله پس از شلیک اخطار جنگنده نیروی هوایی ارتش همان‌طور که اعلام شده در خاک کشورمان فرود آمد. چند هواپیمای جنگنده نیروی هوایی ارتش در این عملیات شرکت داشتند؟ - 2 هواپیمای جنگنده. یکی از هواپیماها هم عملیات سوخت‌رسانی را انجام داد. گفته می‌شود جنگنده نیروی هوایی ارتش تا 300 تیر اخطار هم شلیک کرد و هواپیمای مسافربری را با تهدید بازگرداند. اگر این هواپیما از مرز هوایی کشورمان عبور می‌کرد دیگر نقض کامل هوایی می‌شد. در بحث اینکه چرا تلاش شد تا ریگی زنده دستگیر شود، علت‌هایی وجود داشت، از جمله اینکه وی حاوی اطلاعات زیادی بود، اما چه علت‌های دیگری موجب شد تا به این نتیجه برسید تا ریگی را زنده دستگیر کنید؟ شاید اصل اول بر زنده شکار کردن ریگی نبود. اصل این بود که ما تقاص خون شهدای کشورمان را از وی بگیریم. ریگی تا آن موقع 1024 انسان بی‌گناه را شهید و زخمی کرده بود. در عملیات‌هایی که در داخل کشور و یا در مرزهای کشور انجام داده بود، دست به جنایات زده بود. بالاخره باید پاسخ این خون‌ها داده می‌شد. وقتی سطح اشرافیت اطلاعاتی و فضای کار اطلاعاتی این دید را به ما داد که می‌توان ریگی را زنده شکار کرد، برنامه‌ریزی‌ها انجام گرفت که بحمدالله به ثمر هم نشست و در واقع این عملیات یک ریسک بزرگ اطلاعاتی بود. در این‌گونه اقدامات اطلاعاتی، عموم کارها به جهت اینکه شناختی از سرویس مقابل و یا از کاری که می‌خواستند انجام دهند وجود نداشت، یک ریسک بسیار بالایی را می‌طلبید. اینکه می‌گویم 80 تا 90 درصد پس از اینکه پرواز ریگی انجام شد یقین نبود که وی در هواپیمای مذکور حضور داشت، به همین دلیل است. اگر یک دفعه برنامه تغییر می‌کرد و ریگی با پرواز دیگری می‌رفت واقعا چه می‌شد؟ و حالا اطلاعات ما هم دقیقا می‌گفت که وی از امارات قصد پرواز به قرقیزستان را دارد. آیا فردی را در موقعیت فرودگاه داشتید که بتواند ریگی را تعقیب کند؟ - الحمدالله کنترل وی هم در کابل و هم در امارات وجود داشت، اما در محیط بین‌المللی یک مقدار کار سخت‌تر است چون محیط ما نیست. شما در کشور دیگری هستید و مشغول چک سوژه هستید و خب مسلما کار سخت می‌شود. اطلاعات ما آن موقع اعلام می‌کرد که ریگی در حال عزیمت به سمت کریدور و یا فلان خروجی و گیت فرودگاه است. اما در اینجا این سوال مطرح بود که آیا واقعا هواپیمای حامل ریگی حرکت کرد و تغییر مسیر نداد؟ با توجه به اینکه ریگی عنصر شاخصی بود و روی آن سرمایه‌گذاری ویژه‌ای شده بود ممکن بود هر لحظه تصمیم خود را تغییر دهند و اعلام کنند که ریگی به سمت ترانزیت حرکت کند و در داخل ترانزیت مسیر حرکت وی را تغییر دهند، اما پس از اینکه هواپیمای مسافربری قرقیزستان حرکت کرد، تست‌هایی انجام شد و یقین کردیم که ریگی حتما در این هواپیما سوار شده است. این‌گونه اشاره شده که یک خانم قرقیزستانی ریگی راشناسایی کرد و مانع شد تا وی اسناد همراه خود را منهدم کند. آیا داخل هواپیمای مسافربری قرقیزستان هم فردی از نیروهای وزارت اطلاعات حضور داشتند؟ - اما توفیقی که ما داشتیم این بود که پس از اینکه پرواز در امارات نشست یکی دو عنصر بودند که می‌توانستند در مسیر ریگی را رصد کنند. بیشتر تلاش این بود که قبل از خروج از مرز هوایی کشور بتوانیم هواپیمای حامل وی را زمین‌گیر کنیم. اینکه عنصری بوده یا نبوده، مهم این است که توفیق الهی شامل حال ما شد و ریگی را از کابل تا امارات تحت رصد کامل داشتیم. از این سو هم یکی دو عنصر بودند که می‌توانستند ریگی را چک کنند که کجا می‌رود و چه می‌کند. گفته شد وقتی ریگی متوجه شده که هواپیما فرود اضطراری کرده و قصد دستگیری وی را دارید می‌خواست اقدام به خودکشی کند. آیا این موضوع صحت دارد؟ - خیر، این‌طور نیست و این موضوع صحت ندارد. ریگی پس از اینکه فهمیده بود گرفتار شده به گفته خودش خود را تسلیم شده حساب کرده بود و کار را تمام شده حساب کرد و تقریبا مقاومتی هم نکرد. مقاومتش چه فایده‌ای داشت، چون نه اسلحه‌ای داشت و نه وسیله دیگری. به این دلیل که در هواپیما بود و از چند کریدور امنیتی در فرودگاه‌های بین‌المللی عبور کرده بود. در کل این‌طور نبود که وی در هنگام دستگیری چنان دفاعی بتواند از خود داشته باشد. اگر ریگی همراهش سلاح داشت، امکان داشت هواپیماربایی انجام دهد؟ - بله، اما ریگی در آن موقع در این فضا نبود. وی در این سفر به قدری آرامش و اطمینان داشت که از کابل به سمت امارات و از آنجا عازم قرقیزستان بود و اصلا فکر نمی‌کرد که در این تور اطلاعاتی گیر کند که این موضوع را خودش بارها اذعان کرد. ریگی خودش به ما می‌گفت «وقتی پرواز نشست گفتم دیگر تمام شد و من گرفتار شدم و همه چیز بی‌فایده است و هر واکنشی بخواهم نشان دهم بی‌فایده است». در خصوص نحوه فرمان اصلی و اجرای عملیات در داخل کشور اعلام شد که آقای سعید جلیلی رأسا به آقای حیدر مصلحی دستور داده بود. آیا این موضوع صحت دارد؟ - عمده دستورات خاصی را که بخواهیم بگیریم از شورای عالی امنیت ملی اخذ می‌کنیم. به جهت اینکه شورای عالی امنیت ملی از نظر تصمیم‌سازی و اثرگذاری بر روی مجموعه ارکان حاکمیتی نظام اثر مستقیم دارد. در بحث تبلیغات انتخاباتی این موضوع اعلام شد و آقای سعید جلیلی گفت که این موضوع به من اطلاع داده شد و من رأسا تصمیم گرفتم. در واقع خیلی اهمیتی ندارد که چه کسی دستور این عملیات را داده است. اطلاعات دقیق به هر کسی برسد قاعده این است که فرد دستور دهنده بتواند تصمیم را درست بگیرد. اینکه آقای سعید جلیلی دستور داده و آقای مصلحی دستور را گرفته و کار انجام شده، نمی‌شود خیلی اعلام‌‌نظر کرد، چون در انتخابات معمولا این‌طور است و خیلی هم اهمیت ندارد که چه کسی این دستور را داده است. شاید دستور داده می‌شد و ممکن بود ارتش خدای ناکرده یک درصد دیر پروازش را بلند می‌کرد و ریگی از مرز هوایی کشور خارج می‌شد. الحمدالله یکی از علل موفقیت بزرگ این کیس، به جهت اطلاعاتی 50 درصد با ما بود و 50 درصد مابقی تمامی ارکان نظام بودند که کنار هم آمدند و این موضوع را پذیرفتند و آن را عملیاتی کردند و این بسیار مهمتر است. من اکنون دقیق‌ترین اطلاعات را به شما می‌دهم که فلان فرمانده و رهبر گروه تروریستی در فلان نقطه تهران حضور دارد. اینکه شما بپذیرید و آن را عملیاتی کرده و با آن برخورد کنید مهمتر از خود اطلاعات است و مهمترش این است که بتوانیم این موضوع را اجرایی کنیم. چقدر زمان بود تا هواپیمای مسافربری قرقیزستان از کشور خارج شود؟ - نظر دوستان ارتش این بود که هواپیمای حامل ریگی از اصفهان عبور کرده بود و شاید حوالی یزد و کرمان رسیده بود و در طی مسیر هوایی حدود 10 دقیقه دیگر ممکن بود از مرز هوایی ایران خارج شود. هواپیمای مسافربری قرقیزستان حدود 1 ساعت و 20 دقیقه روی آسمان بود. در طی این یک ساعت و 20 دقیقه جنگنده‌ها در حال تعقیب هواپیمای حامل ریگی بودند؟ - خیر، سرضرب که هواپیما وارد حریم هوایی کشور شد جنگنده‌های نیروی هوایی ارتش بلند شدند. جنگنده‌ها از پایگاه نهم شکار ی بندرعباس حرکت کرده و در حوالی اصفهان سوخت‌گیری کردند و بالاخره به هواپیمای مسافربری حامل ریگی رسیدند که این هواپیما از یک مسیر نیز عبور کرده بود. اینکه دستگاه اطلاعاتی ایران می‌تواند فردی را که مورد حمایت دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس هست را از چنگ آنها در بیاورد و به دام بیاندازد کار بسیار بزرگی است. -این عملیات فوق‌العاده‌ای بود که در جهان صورت گرفت. همیشه در تمامی دوران‌ها وقتی کشورها می‌خواستند با یک تروریست مقابله کنند وی را می‌کشتند. این در حالی است که این تروریست را پس از دادن تلفات‌های فراوان گوشه‌ای دستگیر کرده و آن را می‌کشند. شاید به قول اسرائیلی‌ها دقیق‌ترین کار را آنها انجام می‌دهند که به خانه فردی می‌ریزند و وی را پس از اینکه همه متوجه شده‌اند ربایش می‌کنند که این‌گونه اقدامات انسانی و اطلاعاتی نیست. شاید ما هم این هنر را داشته باشیم و به خانه فردی بریزیم و وی را از خانه بیرون بکشیم که این گونه اقدامات هنر نیست. هنر این است که بتوانیم تروریستی را که با سرویس‌های اطلاعاتی که با ایران عناد دارند و پشت سر این تروریست هستند و از وی حمایت کرده و وی را ساپورت مالی، امکاناتی و اطلاعاتی می‌کنند زنده و بدون هیچ‌گونه تلفات دستگیر کنیم. اینکه در قرارهای اطلاعاتی که با این تروریست گذاشته می‌شود و با استفاده از تقریبا تمامی پوشش‌های اطلاعاتی از گریم چهره گرفته تا گذرنامه‌های جعلی ریگی را می‌خواستند از کشور ثالثی به کشور ثالث دیگری منتقل کنند، ما وی را زیر ذره‌بین قرار دهیم و بدون اینکه کسی کشته شود و یا آسیبی ببیند زنده دستگیر کنیم، واقعا در نوع خود بی‌نظیر است. البته وقتی هواپیمای حامل ریگی به زمین نشست از مسافران پرواز قرقیزستان عذرخواهی شد و به همه آنها هدیه‌ای اعطا شد تا این موضوع تاخیر در رسیدنشان به مقصد از دلشان در آورده شود و تلاش کردیم تا به بازسازی روحی مسافران دست بزنیم. اگرچه ریگی می‌گفت من صدای شلیک تیرهای اخطار جنگنده ایرانی را نمی‌شنیدم و گویا هم در داخل هواپیمای مسافربری صدای این شلیک‌ها شنیده نمی‌شد، اما خلبان و کمک‌خلبان صحنه را کاملا مشاهده می‌کردند، اما خود ریگی می‌گفت که در داخل هواپیمای مسافربری من صدای شلیک جنگنده‌ها را نشنیدم. اوباما این‌گونه ادعا می‌کرد که کار بزرگی انجام داده‌اند. این در حالی است که سرویس اطلاعاتی آمریکا بالای سر جنازه بن‌لادن رسید، اما دیدیم که برای یک جنازه مرده چه کارهای تبلیغاتی انجام دادند که انگار آنها بن‌لادن را کشته‌اند. این در حالی است که به اذعان همه سرویس‌های اطلاعاتی و حتی پاکستانی‌ها بن‌لادن قبل از عملیات آمریکایی‌ها به دلیل بیماری کلیه مرده بود. واقعا دیدیم که چه شلوغی کردند و در آخر اعلام کردند که بن‌لادن را ما کشتیم، اما اگر واقعا آمریکا هلی‌برن کرده؟ آیا درست است؟ پاکستان که تابع دستورات آمریکا بود و خیلی از کشورها می‌توانستند به آمریکا در این عملیات کمک کنند، اما چرا این کار را نکردند؟ هیچ کشور و هیچ سرویس اطلاعاتی در عملیات دستگیری ریگی به ما کمک نکرد. هیچ سرویس اطلاعاتی اعم از پاکستان و افغانستان در این عملیات ما را کمک نکردند. آیا شما به این سرویس‌های اطلاعاتی درخواست کمک داده بودید؟ - بله، این یک کار اطلاعاتی است. بالاخره با سرویس اطلاعاتی همسایه تبادلات اطلاعاتی وجود دارد. کما اینکه افغانی‌ها و پاکستانی‌ها هم از ما درخواست‌هایی دارند و تبادلاتی انجام می‌شود، اما در خصوص عملیات دستگیری ریگی این سرویس‌های اطلاعاتی به ما کمک نکردند و حتی بعضا تلاش می‌کردند تا اطلاعات ریگی را مکتوم کنند. نمی‌خواهم بگویم پاکستان هیچ کمکی نکرد. عبدالحمید برادر عبدالمالک ریگی را که آن موقع رسانه‌ای هم شد، سرویس اطلاعاتی پاکستان با تلاش‌هایی که داشت تحویل ما داد. اما خود عبدالمالک به عنوان یک عنصر فرماندهی و عنصر ویژه‌‌ای که حقیقتا به لحاظ شخصیتی هوش نسبی خوبی داشت و توان جمع‌آوری نیرو را داشت به این شکل زیر ضرب و برد اطلاعاتی ما قرار گرفت. پس از عملیات دستگیری ریگی آیا پیامی از سوی سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای دیگر همانند روسیه دریافت کردید و این سرویس‌های اطلاعاتی این عملیات را چگونه ارزیابی کردند؟ - در جلساتی که با آنها داشتیم و تبادلاتی که انجام می‌شد اعم از وزارت‌خارجه و رفت‌وآمدهایی که با برخی سرویس‌های اطلاعاتی داریم، نوع این اقدام را پسندیده بودند و اعلام می‌کردند این عملیات منحصر به‌ فرد بود و تا به حال به این شکل و بدون هیچ‌گونه خونریزی چنین عملیاتی در دنیا انجام نشده است. کشورها معمولا ادعای مبارزه با اقدامات تروریستی را دارند، اما برای دستگیری یک تروریست شاید ده‌ها و صدها انسان بی‌گناه را می‌کشند، اما سرویس اطلاعاتی ایران بدون شلیک حتی یک تیر به سمت یک انسان بی‌گناه، فردی را که عامل خونریزی خیلی‌ها بود را دستگیر کرد و قدرت اطلاعاتی کشورمان بدون کمک هیچ سرویس اطلاعاتی دیگری به منصه ظهور گذاشته شد و این خیلی مهم است. الحمدلله در این موضوع مردم از نوع عملیات و پیروزی که رخ داد خیلی اظهار شادمانی کردند. مردم ما بیشتر برایمان ملاک بودند که الحمدلله فضای خیلی خوبی در کشور ایجاد شد. دقیقا رصد ریگی را از چند وقت پیش از عملیات دستگیری آغاز کردید؟ - تقریبا از یک سال قبل رفت و آمدهایش را با سرویس‌های اطلاعاتی دشمن تحت رصد داشتیم. در خاک پاکستان و افغانستان ریگی را تحت نظر داشتید؟ تقریبا چون ارتباط وی با سرویس‌های اطلاعاتی از جهتی برای ما مهم‌تر بود حدود 6 ماه قبل از دستگیری دیگر کاملا به وی نزدیک شده بودیم و خداوند لطف کرد و وی را در جایی دستگیر کردیم که هیچ بی‌گناهی کشته نشد. پیش از این یک سال هم وی را تحت نظر داشتیم، اما اینکه به این نتیجه برسیم که می‌توانیم وی را زنده دستگیر کنیم که بشود مستندسازی ارتباطاتش با سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای متخاصم را از خودش پرسید و از وی دریافت کرد، حدود 6 ماه قبل از دستگیری بود. یک سال پیش از عملیات دستگیری ریگی، وی چندین جا به کمین‌گاه‌های ما رفت. کمین‌گاه‌ها در داخل کشور بود و یا در خارج از کشور؟ -خیر، این کمین‌گاه‌ها خارج از کشور و یا در حاشیه مرز بود. ریگی هر جایی که نقل مکان می‌کرد به اتفاق خانواده‌اش بود؟ - ریگی در برخی عملیات‌ها خودش حضور نداشت و گروه‌های حاشیه‌ای عملیات انجام می‌دادند. ریگی عموما در مکان‌هایی حضور داشت که مردم بودند و به این وسیله برای خود حصار امنیتی ایجاد کرده بود و سعی می‌کرد بیشترین حفاظت را از خود داشته باشد، چون می‌دانست غیر از خودش کس دیگری مراقبش نیست و حتی سطح ملاقات‌هایش را پایین آورده بود و ارتباط‌های حضوری و سیستمی خود را محدود کرده بود. خودش بود و چند نفری که محرم اسرارش بودند و به این وسیله تلاش داشت تا جانش را از بلایا به در ببرد، اما لطف خداوند با ما بود که این عملیات انجام شد. خلبان هواپیمای مسافربری قرقیزستان پس از فرود اضطراری و پس از اینکه متوجه شد عبدالمالک ریگی در پرواز حضور دارد چه واکنشی از خود نشان داد؟ - خلبان ابتدا به ساکن مقاومت کرد و اعلام می‌کرد که این فرد مسافر ماست و نباید از پرواز پیاده شود که ما احکام بین‌المللی برای دستگیری ریگی را در اختیار داشتیم و مهمتر اینکه «Wanted» در اختیار داشتیم و به لحاظ دیپلماتیک هم با قرقیزستان اقدامات دیپلماتیکی صورت گرفت. قبل از عملیات دستگیری این اقدام دیپلماتیک با قرقیزستانی‌ها انجام شد یا پس از انجام عملیات دستگیری؟ -خیر، پس از عملیات دستگیری. چون هنوز معلوم نبود که چه می‌شود و هرگونه اطلاع‌رسانی کار را خراب می‌کرد. پس از عملیات دستگیری در چه فاصله زمانی موضوع را با دیپلمات‌های قرقیزی مطرح کردید؟ - چند ساعت پس از دستگیری ریگی. این عملیات آخر شب بود. خلبان این سماجت را داشت تا مسافرش سوار هواپیما نشود حرکت نکند که با این اقدام دیپلماتیک موضوع حل شد. ما تابع زور نیستیم که بگوییم باید حتما پرواز بدون ریگی حرکت کنی . به هر حال حق هر کشوری است و اگر احساس خطر از هواپیمایی بشود می‌توان هواپیما را فرود آورد و رفع خطر کرد و سپس اجازه ادامه مسیر را دارد و طبق قانون بین‌المللی این کار امکان‌پذیر است و ما نقض قوانین بین‌المللی هوایی را انجام ندادیم. در ابتدای انقلاب اسلامی هم بسیاری از کشورها هواپیماهای کشورمان را مجبور به فرود اضطراری می‌کردند. از حال و هوای ریگی در لحظه‌ای که دستگیر شده بود و هنگامی که در حال انتقال بود توضیح دهید؟ واقعاً چهره ریگی در هنگام دستگیری وقتی در رسانه‌ها منتشر شد، وحشت‌زده بود. *مسئول پرونده ریگی در وزارت اطلاعات: ریگی خودش می‌گفت که من ترسیده بودم و به این موضوع اذعان داشت. پس از اینکه همکاران ما وی را به خارج هواپیما منتقل کردند گمان نمی‌کرد به این سادگی دستگیر شود. ریگی خودش می‌گفت حالا که دستگیر شدم تقاص این همه جنایت را خواهم داد. برخورد همکاران ما که وی را دستگیر کردند و به خارج هواپیما منتقل کرده و سپس به زندان منتقل کردند برای ریگی بسیار جالب بود. فکر می‌کرد مانند خودش که یک انسان جانی است و مردم عادی را گروگان می‌گرفت و ماموران انتظامی را در گروگان‌گیری‌ها و از ساعات اولیه آنان را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد و دست و پاهای آنان را با زنجیر می‌بست و کتک می‌زد، امکان می‌داد که همکاران ما هم این برخورد را با وی داشته باشند. این در حالی بود که ریگی خودش می‌گفت من از برخورد شما بسیار تعجب کردم و ای کاش 5 سال قبل گیر شما می‌افتادم. ریگی می‌گفت من در زندان فهمیدم که جمهوری اسلامی ایران جای دیگر و چیز دیگری است و من اشتباه کردم و ای کاش این جنایت‌ها را مرتکب نمی‌شدم. ریگی به شدت از جنایات و اقداماتی که انجام داده بود خصوصا از سربریدن انسان‌های بی‌گناه، شهادت سربازان وظیفه، عملیات‌های تروریستی انتحاری، به شهادت رساندن نمازگزاران مسجد امیرالمؤمنین (ع) و مسجد جامع، به شهادت رساندن سردار شوشتری و اقدامات جنایتکارانه در تاسوعای حسینی در چابهار به شدت پشیمان بود و می‌گفت مردم کشتن عاقبتی است که من گرفتار آن شدم و مکررا این موضوع را تکرار می‌کرد. عبدالمالک ریگی بسیار علاقمند به فلسفه بود، البته شاید فلسفه بردی در بسیاری از مذاهب ندارد. ریگی می‌گفت در دو سه ماه قبل از دستگیری‌ام علاقمند به کتاب‌های شهید مطهری شدم. ریگی این‌گونه تعریف می‌کرد که در این اواخر یکی از کتاب‌های شهید مطهری را خواندم که این کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بود. ناگهان در اواسط کتاب احساس کردم که دارم شیعه می‌شوم و کتاب را زدم به دیوار و گفتم «مطهری دیگر داری من را شیعه می‌کنی». حالا این حرف‌ها را ریگی در زندان می‌زد. اگر وی واقعا پشیمان شده بود باید بر می‌گشت و خود را تسلیم می‌کرد و جنایت‌هایش را کم می‌کرد، اما وی داشت می‌رفت که با آمریکایی‌ها برای عملیات‌ها و ناامنی‌های بعدی ببنند. ریگی اصلا در این فضا نبود که از راهی که رفته بازگردد. اینکه وی از راهی که رفته بود بازگشته و سپس ما وی را دستگیر کردیم، درست نیست. در مدتی که ریگی در زندان بود پیغام به جایی داد تا پیگیر آزادی‌اش باشند؟ -خیر، همان‌طور که در برخی از فیلم‌های منتشر شده مشاهده کردید ریگی پس از دستگیری شروع به حرف زدن کرد و آنهایی را که می‌دانست، گفت. ریگی اخبار ما را تبدیل به اطلاع و یقین کرد. جاهایی که تردید و شک داشتیم و سندش هم موجود نبود را ریگی تبدیل به یقین کرد. ریگی به تنهایی با یک افسر اطلاعاتی سرویس اسرائیل و آمریکا ملاقات کرده بود و این موضوع را خود ریگی می‌دانست و آن افسر اطلاعاتی و در این خصوص نه عکس و نه فیلمی موجود بودنه چیز دیگر. ما تنها خبری داشتیم که ریگی در محلی با این افسر اطلاعاتی قرار ملاقات داشته که پس از دستگیری وی به تشریح جزئیات این دست از ملاقاتها پرداخت. ریگی در اعترافات خود به نحوه حمایت‌هایی که سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه از وی داشتند هم اشاره کرد؟ - آن چیزی که یک تروریست نیاز دارد حمایت سرویس اطلاعاتی متخاصم و پول است و این اعطای پول هم در قالب حمایت شکل می‌گیرد و بالاخره پول حلال مشکلات است. در جریان به شهادت رساندن سردار شهید شوشتری و اقدامات تروریستی بعدی آیا ریگی اطلاعات محرمانه‌ای از سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل دریافت کرده بود؟ - بله، ریگی در سال 88 دستگیر شد. وی ارتباط با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه را از سال‌های 83 و 84 آغاز کرد اما در ابتدا با یک یا دو واسطه بود و آرام آرام به این سرویس‌ها نزدیک‌تر شد و در نتیجه جنایت‌هایش بیشتر شد. در واقع پس از اقدامات تروریستی در مسجد جامع زاهدان که نزدیک به 350 شهید و مجروح داشت دیگر نوع اثرگذاری خود را بیشتر کرده بود. در بحث به شهادت رساندن شهید شوشتری، ریگی اطلاع دقیق پیدا کرده بود و سرویس‌های بیگانه هم برای ایجاد ناامنی پول‌هایی را به وی پرداخت کرده بودند. در این خصوص میان ریگی و سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه تعریف کارهایی انجام می‌شد و در نتیجه اقداماتی تروریستی شکل می‌گرفت. آیا ریگی اقدامات و برنامه‌های تروریستی بعدی را هم در نظر داشت و در اعترافاتش آنها را بازگو کرد؟ زمانبندی برای اقدامات تروریستی بعدی داشت؟ -بله، اما زمان‌بندی نشده بود. دستور کلی ایجاد ناامنی در داخل کشور بود و حمایتهای مالی هم می‌شد. در برخی از عملیاتها هم با سرویس اطلاعاتی دشمن طی ملاقاتهایی که داشت دستور می‌گرفت تا در فلان جای ایران و فلان مرز کشور عملیات تروریستی انجام دهد. بخشی از این صحبتها و اعتراف‌های ریگی در رسانه‌ها آمده و بخش دیگری هم نیامده که آرام‌آرام آنها هم اعلام می‌شوند. تاثیر عملیات دستگیری ریگی توسط دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کشورمان در فضای بین‌المللی چگونه بود؟ - اولین تاثیر بحث نوع عملیات بود که بر روی اشرار منطقه اثر گذاشت و این شکل عمیلیات به شدت اشرار منطقه را وحشت‌زده کرد و در اذعان‌های مختلفی که داشتند بارها به این موضوع اشاره کردند. اثر دیگری که این عملیات در منطقه گذاشت کلاس اطلاعاتی ما را به حمدالله بالا برد و همه اینها عنایت خداوند و امام زمان (عج) و به برکت خون شهدا بود. اینکه اطلاعاتی به شما برسد و همکاری‌های لازم انجام بشود و اخبار دقیق شده و هواپیمای ارتش پرواز کند و هواپیمای حامل ریگی را فرود بیاورد. اگر اینا را کنار همدیگر قرار دهیم جز توکل به خدا و به برکت خون شهدا نبود. در جامعه جهانی اولین لذت را مردم کشورمان بردند و خیلی خوشحال شدند. مردم شرق کشور خیلی خوشحال شدند، به خصوص خانواده شهدا، مجروحان و آسیب‌دیده‌ها به شدت خوشحال بودند که برای ما بسیار ارزشمند بود و شاید این خانواده‌ها یادشان رفت که شهید داده‌اند چون از این نوع اقدام خوشحال بودند. واقعا تبریکها و و تقدیرهای فراوانی از وزارت اطلاعات شد و پس از آن نیز در عرصه بین‌المللی و جهانی کشورهای مختلف از ما تشکر کردند که این نوع اقدام صورت گرفت . این کشورها اعلام می‌کردند که ما هم دوست داریم از اینگونه اقدامات در مقابله با تروریستها انجام دهیم و باید چکار کنیم و چگونه جلو برویم. با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. اگر در پایان مطلبی دارید بفرمایید؟ - انشاءالله دعا کنیم که 5 مرزبان کشورمان که به تازگی به گروگان گرفته شده‌اند به سلامتی به کشور بازگردند و امیدواریم کشور پاکستان در این خصوص همکاری‌های لازم را داشته باشد.
کد خبر: ۲۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۴

مسافر پس از انحراف خودرو از مسیر اصلی، اعتراض و سپس سرو صدا کرد که ناگهان زن سرنشین صندلی عقب با گذاشتن چاقو زیر گردن پیرزن، وی را به سکوت وادار می کند که چاره ای نیز جز پذیرش این زور نداشت
کد خبر: ۲۴۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۲۱

در اقدامي عجيب، دختر نوعروس عربستاني از همسر آينده‌اش خواست که 300سوسمار زنده را به عنوان مهريه برايش از صحرا شکار کند، اما در نهايت به 100 سوسماري که تازه داماد شکار کرده بود، رضايت داد!به آوای دنا، پايگاه خبري شبکه العالم اظهار کرد: در حالي که در عربستان سعودي به طور معمول مهريه‌هاي به نسبت سنگين (دست کم 100 هزار ريال سعودي معادل حدود 100ميليون تومان) براي دختران نو عروس در نظر گرفته مي‌شود، در برخي موارد، اين سنت با تعيين مهريه‌هاي غيرعادي و عجيب؛ يا مهريه‌هاي معنوي و اندک، شکسته شده است.در يکي از عجيب‌ترين اين موارد، نو عروسي بعد از آگاهي از ترس همسر آينده‌اش از سوسمار، از وي خواست تا به تنهايي و بدون کمک ديگران، به عنوان مهريه براي او 300 سوسمار زنده از بيابان شکار کند! البته داماد بيچاره موفق شد تنها 100 سوسمار زنده را شکار و به عروس خانم تقديم کند.تازه داماد که محسن نام دارد، در حضور بستگان عروس و داماد، ? صندوق بزرگ را که حاوي 100 سوسمار با اندازه‌ها و شکل‌هاي مختلف بود، گشود تا شرط عروس خانم براي بله گفتن را به جا آورده باشد!پدر عروس هم که از اين کار دامادش خوشحال به نظر مي‌رسيد، گفت: از اينکه محسن براي به دست آوردن موافقت دخترم، اين ماجراجويي را قبول کرده، خوشحالم و کسي که سختي زندگي در صحرا و شکار سوسمار را به جان خريده، براي کسب رضايت همسرش همه کار خواهد کرد.وي ادامه داد: اين مهريه بسيار ساده‌تر از مهريه‌هاي غيرممکن و سنگين است که جوانان توان مهيا کردن آن را ندارند.از سوي ديگر و در اقدامي متفاوت، در طائف عربستان پدر يک عروس در برابر عاقد از داماد خواست تا به عنوان مهريه، به عروس خانم در حفظ سوره مبارکه «ملک» کمک کند و هدف خود را از اين کار، شکستن سنت مهريه‌هاي سنگين و بازگشت به تعاليم دين مبين اسلام درخصوص ازدواج آسان اعلام کرد.وي با بيان اين نکته که جوانها در دوره کنوني از لحاظ مالي در شرايط دشواري هستند؛ ابراز اميدواري کرد که همه پدران هنگام ازدواج دخترشان همين روش را در پيش گيرند.روزنامه «الانباء» چاپ عربستان با درج اين خبر، درباره رواج مهريه‌هاي سبک و آسان کردن ازدواج نوشت: مردي در منطقه القنفده در حومه مکه مکرمه، مهريه دختر خود را تنها ?? ريال سعودي تعيين کرد که اين اقدام بسيار مورد تحسين اطرافيانش قرار گرفت و آنها نيز آرزو کردند که اين اقدام، الگوي ديگران در آسان کردن ازدواج قرار گيرد.در منطقه مدينه منوره نيز پدر يک عروس، هزينه‌هاي جشن عروسي را که توسط داماد پرداخت مي‌شود، به عنوان مهريه پذيرفت و علاوه بر آن يک دستگاه منزل نوساز به نوعروس و تازه داماد هديه کرد.وي اظهار داشت: تنها مساله مهم براي من اين است که دخترم با همسر آينده خود زندگي سعادتمندانه‌اي داشته باشد.         منبع/فارس
کد خبر: ۲۰۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۵

آوای دنا/10 گونه جانوری در کهگیلویه و بویراحمد در معرض خطرتهدید انقراض هستند. به گزارش واحد مرکزی خبرمدیرکل محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد گفت : از 80 گونه جانوری مهره دار در مــعرض تهدید درکشور 10 گونه آن در جنگل های کهگیلویه و بویراحمد زندگی می کند که درآستانه خطر انقراض هستند. عطا پور شیرزاد با بیان اینکه از هزار و 256 گونه جانوری مهره دارکشور230 گونه دراین استان زندگی می کنند افزود: خرس قهوه ای، کل، بز، قوچ وحشی و کاراکال از جمله مهمترین گونه های جانوری درمعرض تهدید انقراض دراستان است که با حفاظت مطلوب در درازمدت می توان آنها را ازحالت تهدید خارج کرد. پورشیرزاد، توسعه مناطق مسکونی، چرای بیش از ظرفیت پروانه دام ها، خشکسالی و شکار را از مهمترین عوامل تهدیدکننده این گونه ها بیان کرد. وی کمبود نیروی انسانی و نبود تجهیزات را از جمله مشکلات اداره کل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد برای حفاظت از حیاط وحش این استان دانست.
کد خبر: ۱۸۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۸

دادرس دادگاه عمومی بخش زرقان این افراد را که به شکار غیرمجاز بره آهو متهم هستند، گنهکار شناخت و آنها را به ۹۱ روز زندان محکوم کرد ولی حبس آنان را به دلیل عدم سابقه کیفری، تعلیق کرد.
کد خبر: ۱۷۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۳۰

اوای دنا: با ورود یک قلاده کفتار به شهر سوق و تعقیب آن به وسیله اهالی چند‌ نفر زخمی شدند که در نهایت این کفتار به وسیله مأموران محیط زیست به دام افتاد.به گزارش اوای، سید قدرت علی‌پور در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در کهگیلویه اظهار داشت: امروز یک قلاده کفتار به شهر سوق وارده شده بود که پس از تعقیب و گریز فراوان و مصدومیت سطحی چند تن از شهروندان سوقی به وسیله مأموران محیط زیست شهرستان کهگیلویه به دام افتاد.رئیس اداره محیط زیست شهرستان کهگیلویه با بیان این‌که مصدومین از افرادی بودند که سعی داشتند این کفتار را از پای در آوردند، تصریح کرد: این عمل کار بسیار اشتباهی بود و همین امر باعث شد تا این جانور با ترس به سمت شهروندان سوقی حمله‌ور شود.علی‌پور بیان داشت: مأموران محیط زیست پس از اطلاع از این قضیه سریع به محل اعزام شدند و در کمترین زمان ممکن کفتار را به دام انداختند.وی با اشاره به اینکه بعضی گونه‌های کفتار در کوه‌های اطراف دهدشت به خصوص کوه خائیز و کوه سیاه زیست می‌کنند، عنوان کرد: در بعضی مواقع و به خصوص در فصول سرد سال بعضی از گونه‌های جانوری از جمله کفتار به تپه‌های اطراف شهر دهدشت و روستاهای اطراف مهاجرت می‌کنند.وی با توصیه به همه شهروندان به عدم حمله به حیوانات وحشی ابراز داشت: حیواناتی مثل کفتار هیچ‌گونه مشکلی برای انسان به وجود نمی‌آورند.وی اضافه کرد: متاسفانه در موارد زیادی دیده شده که این حیوان ترسناک ولی بی‌آزار بر اساس یک اعتقاد غلط که همان درمانگر بودن اعضای تناسلی آن می‌باشد توسط بعضی سودجویان شکار می‌شود.علی‌پور افزود: این جانور معمولا شب‌ها برای شکار بیرون می‌آید و به جهت مردارخواری یکی از بهترین نوع رفتگران محیط زیست به شمار می‌آید.وی عنوان داشت: توصیه ما به مردم این است که در صورت مشاهده جانوران وحشی در محل سکونت خود در نخستین فرصت به مأموران محیط زیست و یا پاسگاه‌های انتظامی اطلاع‌رسانی کنند.گفته می شود کفتار به دام افتاده در شهر سوق هم‌اکنون در اداره محیط زیست کهگیلویه نگهداری می‌شود که پس از انجام معاینات دامپزشکی به دامن طبیعت بازگردانده می‌شود.
کد خبر: ۱۲۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۲۱