فرانسه برای دومین بار پس از حملات تروریستی در پاریس ، مواضع گروه تروریستی تکفیری داعش را در شهر «رقه» سوریه بمباران و دو مرکز فرماندهی و آموزشی این گروه تروریستی را نابود کرد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irایرنا نوشت: فرانسه برای دومین بار پس از حملات تروریستی در پاریس ، مواضع گروه تروریستی تکفیری داعش را در شهر «رقه» سوریه بمباران و دو مرکز فرماندهی و آموزشی این گروه تروریستی را نابود کرد.
به گزارش شبکه خبری «فرانس 24»، فرانسه دومین بار پس از حملات تروریستی جمعه شب پاریس که به مرگ دست کم 129 نفر و مجروح شدن بیش از 350 تن دیگر منجر شد، مواضع گروه تروریستی داعش را در رقه هدف حمله هوایی قرار داد و ارتش فرانسه این خبر را تائید کرد.
خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از ستاد مشترک ارتش فرانسه اعلام کرد، در این حمله که دیشب (دوشنبه شب) صورت گرفت، یک مرکز فرماندهی و نیز یک مرکز آموزشی داعش هدف قرار گرفت و نابود شد.
در حمله های جمعه شب پاریس ، شش تیراندازی و دو انفجار انتحاری در هفت نقطه پاریس روی داد. این برای نخستین بار در تاریخ فرانسه است که عملیات انتحاری در خاک این کشور صورت می گیرد.
کد خبر: ۷۷۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۶
فرانسه در اولین واکنش نظامی خود به حملات پاریس مواضع داعش در الرقه سوریه را بمباران کرد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
فرانسه در اولین واکنش نظامی خود به حملات پاریس مواضع داعش در الرقه سوریه را بمباران کرد.
به گفته وزارت دفاع فرانسه، 10 فروند جنگنده رافائل فرانسه به مواضعی در رقه سوریه حمله کردند و یک مرکز فرماندهی و یک کمپ آموزشی تروریستها را منهدم کردند.
براساس بیانیه وزارت دفاع فرانسه، جنگندههای فرانسوی از پایگاهی در اردن و امارات بلند شده و با شلیک 20 بمب مواضع داعش در رقه را هدف گرفتهاند.
به گفته مقامات فرانسوی این عملیات با هماهنگی و اطلاع آمریکا انجام شده است.
شبکه یورو نیوز این حملات را بزرگترین عملیات فرانسه علیه داعش از زمان آغاز عملیات هوایی این کشور در قالب ائتلاف ضد داعش خواند.
حملات تروریستی داعش به پاریس که 2 روز پیش انجام شد منجر به کشته شدن دست کم 129 فرانسوی و مجروح شدن بیش از 300 نفر شد.
فرانسوا اولاند رئیس جمهوری فرانسه این حملات رو نوعی اعلان جنگ از سوی داعش خواند. با این حال کاخ الیزه هنوز استراتژی مشخصی برای مقابله با داعش حتی بعد از حملات اخیر پاریس اتخاذ نکرده است.
منبع/فارس
کد خبر: ۷۷۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
فرماندار لنده از مسولان درخواست نمود تا با ایجاد سرمایه گذاری در روستاها و همچنین جلوگیری از مهاجرت روستائیان به شهر زمینه توسعه و عمران آبادی در روستاها را فراهم نمایند
کد خبر: ۷۴۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۳
صبح امروز مراسم تجلیل از خبرنگاران و فعالان بسیجی حوزه رسانه، توسط روابط عمومی سپاه ناحیه لنده با حضور فرمانده سپاه این شهرستان برگزار گردید
کد خبر: ۷۳۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۴
نخستوزیر فرانسه از دیدار روسای جمهوری ایران و فرانسه در ماه نوامبر در پاریس خبر داد.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از ایلنا،
«مانوئل والس» نخستوزیر فرانسه اعلام کرد که «حسن روحانی» رئیسجمهوری ایران، ماه نوامبر در پاریس با «فرانسوا اولاند» همتای فرانسوی خود دیدار خواهد کرد.
والس گفت: «فرانسه، ایران را خواهد پذیرفت؛ زیرا پس از انعقاد توافق هستهای، رویکردهای تهران باید به نفع راهحل سیاسی تاثیر گذار باشد.»
وی افزود: «فرانسه با همه گفتوگو میکند. وظیفه این کشور چنین است.»
بر این اساس، «لوران فابیوس» وزیر خارجه فرانسه، ۲۹ جولای گذشته در سفر به تهران، دعوتنامهای برای دیدار از فرانسه به رئیسجمهوری ایران تسلیم کرده بود.
خبرگزاری ایلنا
کد خبر: ۷۲۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۵
جلسه مشترک شورای علمی دبیرخانه دینپژوهان کشور با مدیران مرکز ارتباطات دولت و روحانیت و رییس آموزشکده عالی روششناسی علوم انسانی پاریس در محل دبیرخانه دینپژوهان برگزار شد
کد خبر: ۷۰۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۴
وزیر صنعت از توافق جدید ایران با برخی خودروسازان خارجی خبر داد و گفت: پژو و رنوی فرانسه با تدوین استراتژی سرمایه گذاری مشترک به صورت «۵۰-۵۰» می توانند دوباره در بازار خودروی کشورمان حضور داشته باشند.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com،
محمدرضا نعمت زاده عصر امروز چهارشنبه در دیدار با وزیر امور خارجه فرانسه گفت: ایران ظرفیت های بزرگی برای سرمایه گذاران خارجی دارد که فرانسه هم می تواند از این فرصت ها استفاده کند.
وزیر صنعت، معدن و تجارت تاکید کرد: استراتژی جمهوری اسلامی ایران همکاری بلندمدت و سرمایه گذاری مشترک است و این همکاری ها با توجه به شرایط جدید منعقد خواهد شد.
وی با بیان اینکه ایران و فرانسه سابقه تاریخی زیادی در زمینه های مختلف دارند، افزود: دو کشور تاکنون در بخش های صنعتی با یکدیگر همکاری داشته اند، ضمن اینکه ما محدودیتی برای همکاری با هیچ شرکتی نداریم اما برخی شرکتهای خارجی ما را در شرایط سخت همراهی نکرده اند.
نعمت زاده تصریح کرد: البته این موضوع سبب شد تا ما روی پای خود بایستیم و جوانان تحصیل کرده و مهندسان ایرانی به فعالیتهای فنی و مهندسی بپردازند.
وی با تاکید براینکه ایران از ظرفیت مهندسی بالایی برخوردار است، اظهارداشت: ایران و فرانسه می توانند همکاری های خوبی در همه بخش های صنعتی با یکدیگر داشته باشند.
نعمت زاده با بیان اینکه به استراتژی بلندمدت نیازمند هستیم، ادامه داد: ایران با سایر کشورهای اروپایی وارد مذاکره و بعد از بررسی زمینه های همکاری قراردادهای آن آماده شده که به محض رفع محدودیتها اجرایی خواهد شد.
وزیر صنعت، معدن و تجارت با اشاره به شرایط سرمایه گذاری مشترک، گفت: با شرکتهای فولکس واگن، دایملر بنز و خودروسازان ژاپنی به توافقاتی دست پیدا کرده ایم که پس از رفع تحریمها این همکاری ها آغاز خواهد شد.
نعمت زاده با اشاره به سابقه همکاری ایران با شرکت های پژو و رنوی فرانسه، اظهارداشت: این شرکتها باید چارچوبی را برای سرمایه گذاری مشترک به صورت« ۵۰ - ۵۰» برای تولید خودروی جدید در ایران تدوین کنند و از راه های جدید بازاریابی آن را عملیاتی سازند.
فابیوس: به شرکتهای فرانسوی گفتیم قراردادها را آماده کنند
وزیر امور خارجه فرانسه نیز در این دیدار با تاکید بر اینکه می خواهیم با شما همکاری داشته باشیم، گفت: امروز شرایط تغییر کرده و باید با توجه به نیازهای یکدیگر مناسبات خود را توسعه دهیم.
لوران فابیوس با اشاره به روابط صنعتی دو کشور، افزود: فرانسه آمادگی دارد در یک فضای «برد - برد» عمل کند و این همکاری ها می تواند در زمینه تکنولوژی های نوین باشد.
وی اظهارداشت: به شرکتهای فرانسوی توصیه شده قراردادها را آماده کنند که به محض لغو تحریمها، فعالیتهای اقتصادی صنعتی با ایران آغاز شود.
فابیوس تصریح کرد: با توجه به قدمت تاریخی همکاری های دو کشور باید با همکاری های مشترک جدید، آینده را بسازیم.
وی سپس از دعوت رئیس جمهور فرانسه از رئیس جمهوری کشورمان برای دیدار از فرانسه در ماه نوامبر خبر داد و گفت: دیدار رئیس جمهوری ایران از پاریس می تواند همکاری های دو جانبه را بیش از پیش ارتقا بخشد.
منبع: مهر
کد خبر: ۶۹۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۸
هرچند عربستان به خوبی میداند که نمیتواند در بلندمدت به وضعیت موجود ادامه داده و فشار افکارعمومی را تحمل کند، اما به نظر میرسد رهبران تازه کار عربستان امیدوارند با تغییر شرایط میدانی یمن، دست کم فضایی را به وجود آورند که کشتی نجات ایرانی نتواند حضوری قهرمانانه در یمن داشته و منجی یمنیها قلمداد شود.
حتی بیتجربهترین رهبران سعودی هم میدانند که تهران بهدلیل نزدیک شدن به کشوری چون یمن که مدتهاست بهدلیل جنگ داخلی و دیکتاتوری پیش از آن، مزیتهای خود را از دست داده، وارد یک نزاع منطقهای نمیشود، اما بهراستی ریاض از چه میترسد که با این شدت از نزدیکی تهران به بابالمندب میترسد و برای کشتی نجات ایرانی شاخ و شانه میکشد؟1- شاید در سطحیترین لایه تحلیل بتوان گفت که عربستان در یمن دنبال بهانهگیری است. کشوری که نتوانست جلوی پیشرفت مذاکرات هستهای را بگیرد و پیش از این در سوریه، لبنان و عراق نیز سرخورده شده بود، حالا در یمن میخواهد تهران را وارد نزاعی کند که از دل آن، تضعیف قدرت منطقهای کشورمان نتیجه شود. عربستان پیش از این در سوریه نیز تلاش کرده بود ایران را درگیر یک جنگ فرسایشی کند ولی تحولات میدانی مانع از این شد که این شیطنتها دامی جدی پیشروی تهران بیندازد و ایران را رودرروی واشنگتن و پاریس ، بهعنوان بازیگران فرامنطقهای درگیر در جدال سوریه قرار دهد. چنین است که در سطح اولیه تحلیل باید گفت که عربستان در بحران یمن میخواهد پای ایران را به میدان نزاع کشیده و اثبات کند که کشورمان عامل بیثباتی منطقه است؛ هرچند تجاوز نظامی مستقیم ریاض به صنعا، اثباتی بر خلاف بودن چنین گزارهای است. شاید تهدید به تجاوز به کشتی نجات ایرانی، بتواند آخرین فرصت عربستان برای تحریک ایران به یک درگیری منطقهای باشد. جنگی که البته ایران بارها گفته، هیچ علاقهای برای ورود به آن ندارد.
2- در سطح دیگری از تحلیل میتوان گفت که عربستان میخواهد با تهدید کشتی نجات ایران و پیش از این با مانع شدن برای فرود هواپیمای ایرانی، تحقیر خود در جنگی نابرابر علیه حوثیها را جبران کند. ریاض که پیش از این مجبور شد اعتراف کند که نتوانسته به اهداف هفتگانه خود برای حمله به یمن برسد، حالا این ضعف را با بهانهگیری برای ورود هواپیماها و کشتیهای ایرانی به یمن جبران میکند. روشن است که عربستان بهخوبی میداند ایران هیچگاه در یک کشتی که فعالان ضدجنگ آمریکایی و اروپایی در آن مستقر هستند، دنبال ارسال سلاح نیست، با این وجود، تهدید این کشتی، نوعی عرض اندام عربستانی است که با وجود همه ادعاها، خود را ضعیفتر و تنهاتر از همیشه در منطقه میبیند.
رسیدن کشتی نجات ایرانی به مقصد و انتشار تصاویر استقبال مردم یمن از این کشتی، باعث برد رسانهای ایران در جدال تبلیغاتی با آلسعود خواهد شد، چراکه تصویر نهفته در این موفقیت، انساندوستی ایران و تجاوزگری غیرانسانی عربستان را به نمایش می گذارد
3- عربستان همچنین میداند که پهلو گرفتن کشتی ایرانی در یمن به معنی شکسته شدن محاصره یمن است. ریاض میپندارد، از طریق محاصره یمن و در تنگنا قرار دادن مردم این کشور، میتواند حوثیها را وادار به عقبنشینی کند و در چنین شرایطی، شکستن حلقه محاصره یمن از سوی ایران، بهمعنی ادامه پیدا کردن یک جنگ فرسایشی است که جز تحقیر عربستان و تضعیف این کشور نتیجهای ندارد. برای همین هم ریاض مایل نیست ایران بتواند تنها استراتژی بهظاهر کارآمد عربستان برای پایان دادن موفقیتآمیز تجاوز به یمن را به شکست بکشاند.
4- عربستان همچنین نگران محبوبیت تهران در جهان عرب است. ریاض میداند که در 36 سال گذشته ایران با حمایت از ملتهای مظلوم عربی، به موقعیتی بینظیر در میان اعراب دست یافته و برای همین هم مدام تلاش میکند با احیای شکاف شیعه/سنی، جلوی این محبوبیت فزاینده را بگیرد. با این حال حضور کشتی نجات ایرانی در یک کشور عربی همسایه عربستان، بهمعنی یاری ایران به ملتی عربی است که تحت ظلم عربستان – که خود را برادر بزرگتر اعراب میداند – قرار دارد و این، در بلندمدت، محبوبیت ایران را بیشتر خواهد کرد. واقعیتی که عربستان نمیخواهد آن را بپذیرد، چراکه بهخوبی میداند پیام کمک ایران به یک کشور عربی، چیزی بهجز برتری قدرت تهران در خاورمیانه نیست.
5- عربستان همچنین در حال یک رقابت پنهان نظامی با ایران در دریا و آسمان است. عربستان میداند که اگر کشتی نجات ایرانی با حمایت ناوگان ارتش به مقصد برسد، این به معنی شکست نمادین ارتشهای عربی است و تحقیری مضاعف برای اعراب محسوب میشود. ریاض با این حال هیچ مشروعیتی برای حمله احتمالی به این کشتی پیش روی خود نمیبیند و هم امر، ماجرای کشتی نجات را برای عربستان به یک بازی باخت – باخت تبدیل کرده است. عربستان میداند که ریسک درگیری نظامی با ایران آن هم در شرایط دور شدن غربیها از ریاض، بالاست و همین واقعیتها، آلسعود را در شرایط سختی قرار داده است.
6- رسیدن کشتی نجات ایرانی به مقصد و انتشار تصاویر استقبال مردم یمن از کالاهای موجود در این کشتی، همچنین باعث برد رسانهای ایران در جدال تبلیغاتی با آلسعود خواهد شد، چراکه تصویر نهفته در این موفقیت، انساندوستی ایران و تجاوزگری غیرانسانی عربستان را به نمایش خواهد گذاشت و ریاض حاضر نیست در چنین شرایط حساسی، بازی رسانهای را به ایران ببازد.
7- اگر کشتی نجات ایران به مقصد برسد و عربستان قادر به اقناع بازیگران فرامنطقهای برای جلوگیری از به نتیجه رسیدن این عملیات انساندوستانه ایران نباشد، ریاض بار دیگر درخواهد یافت که موقعیتش در میان استراتژیستهای غربی بیش از هر زمان دیگری تضعیف شده و دیگر نمیتواند روی کمکهای خارجی حساب باز کند. عربستان که چه در بحران سوریه، چه تحولات عراق، چه مذاکرات هستهای و چه اخیرا در کمپدیوید، بارها در رقابت با ایران برای جلب نظر مثبت غرب، بازی را باخته بود، این بار نیز اگر نتواند کشورهای حاضر در آبهای بینالمللی را راضی کند تا کشتی نجات ایرانی را از راهی که پیش گرفته منصرف سازند، دچار یک باخت حیثیتی شده و نشانهای از تضعیف ریاض در منطقه را پیشروی خود خواهد دید.با نگاهی به این هفت دلیل، میتوان دریافت چرا ریاض با این سرسختی میخواهد مانع از ارسال کمکهای انساندوستانه ایران به یمن شود. هرچند عربستان بهخوبی میداند که نمیتواند در بلندمدت به وضعیت موجود ادامه داده و فشار افکار عمومی را تحمل کند، اما بهنظر میرسد رهبران تازهکار عربستان امیدوارند با تغییر شرایط میدانی یمن، دست کم فضایی را بهوجود آورند که کشتی نجات ایرانی نتواند حضوری قهرمانانه در یمن داشته و منجی یمنیها قلمداد شود. با این وجود ناگفته پیداست که معادلات موجود یمن حاکی از این است که ریاض فعلا قادر به تغییر اوضاع نبوده و باید پذیرفت که کشتی نجات ایران، پیامآور قدرت بلامنازع کشورمان در منطقهای است که پس از توافق هستهای تیرماه، شاهد واقعیتهای تازهای خواهد بود. واقعیتهایی که برای آلسعود خوشایند نیست!
مصطفی انتظاری هروی
منبع: رصد، پایگاه تحلیلی دفتر پژوهش
کد خبر: ۶۴۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
عنایت بفرمایید از برگه هایی که برای استخدام وزارتخانههایتان در آنها سوال طرح میکنید به ما هم بدهید تا نامه ای در آنها بنویسیم برای خدایمان/آقای رئیس جمهور آیا تا به حال بی پول به مدرسه رفته اید؟؟؟آیا تا به حال شرمندهی فرزندانت شدی؟؟؟آیا تا به حال نان خشک در آب زده ای و بخوری؟؟؟
کد خبر: ۶۲۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
متواضعانه از همه دانشگاهیان، متفکران و اندیشمندان، هنرمندان، اهالی قلم و همه آزادی خواهان و عدالت طلبان ، می خواهم که به پاس حرمت اندیشه و ارزشهای انسانی و برای ایفای مسئولیت خویش در جهت تبیین طراحی های تفرقه انگیز و سلطه طلبانه دشمنان بشریت ، به پا خیزند
کد خبر: ۵۵۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
رویش نیوز- هجرت ایزدی: سیاست خارجی یک دولت بر خلاف آن چه پنداشته می شود یکی از کارویژه های دولت نیست بلکه صورت تمام عیار فکری، فرهنگی و تمدنی آن دولت است. وقتی ایالات متحده ی امریکا عالم را برده ی خویش می بیند و ابزارهای متعدد برای حفظ قدرت خویش به کار می برد همه نشان آن است که حیات این دولت با استثمار مستضعفین عالم سامان یافته و این روح استکبار طلبی و استخدام گری امریکا را طاغوت زمانه ساخته است.
تا زمانی که بشر در سیر انا لله و اناالیه راجعونی حضرت حق را ملاقات نکند همواره در این عالم غریب است و یار می طلبد. لذا اجتماع های اولیه اگرچه برای برآوردن نیازهای ظاهرا مادی تشکیل شد لکن حضور حضرت آدم علیه السلام از همان ابتدای خلقت ازآن جهت بود که با پیوستن زمین به آسمان از غربت انسان کاسته شود تا این که تاریخ پیامبران بالاخره به غدیر متصل شد و شیعه با پذیرش ولایت انسان کامل حیاتی بس مبارک را پیش خویش گشود.
در تقابل باشیعه که جانش با امام حاضر پیوسته است مستکبران عالم غریب ترین افراد در عالمند. لذا برای آن که خلا دوری از ولایت حق را پر کنند به ساز و کارهای محکم مادی روی می آورند تا با دوستان مستضعف بتوانند قدرت خویش را در زمان تثبیت کنند.
بنابراین طواغیت عالم مستضعف ترین اهل عالمند که با ابزارهای بیشتر متورم شده اند و هرگاه یکی از آن سازو کارهای خود مدارانه و دوستان استثمار شده از رده خارج شوند آن ها هم طاقت نمی آورند و تمام می شوند.
در این راستا مذاکره ی دولت ها با طواغیت عالم دو گونه است؛ عموم دولت ها از طواغیت عالم می ترسند لذا با مذاکره و کسب حمایت بیشتر می خواهند فربه شوند وصورت دوم آن که دولت ها می دانند تمنای مذاکره با مستکبران قبل از کسب هویت برای خویش هویت بخشی به کافران و مشرکان است لذا فقط برای اتمام حجت و تذکر مذاکره می کنند.
در حالی که مذاکره برای طواغیت عالم رفع غربت از خویش است و دنیای اطلاعاتی با حضور بی ریشه ی شبکه های اجتماعی به یک باغ وحش تبدیل شده است ، رسانه های دنیای مدرن به ملت ها القا می کنند که اگر آن ها با انتخاب دول سکولار دوستی با ابر قدرت های مادی را پیشه ی خویش کنند منافع آن ها بیشتر تامین خواهد شد.
از آنجا که عادت ها و ترس بشر بزرگ ترین سلاح شیطان برای دوری از حق است دولتمردان کشورهای مستضعف به دلیل حضور فیزیکی قدرتمندانه ی دنیای مدرن خودشان را در مدار طواغیت عالم می گذارند تا خلا های مادی و امنیتی خویش را جبران کنند.
انقلاب اسلامی در عصر قدرت نمایی دنیای مدرن نه ابزار های دنیای مدرن بلکه روح طواغیت عالم را به چالش طلبید. لذا طواغیت عالم پس از آن در ذیل انقلاب اسلامی باید خودشان را معنا می کردند.از آن جا که طاغوتیان نمی توانستند حقیقت غدیری و ولایی انقلاب اسلامی را برتابند با چنگ و دندان نشان دادن ها امید آن داشتند تا بتوانند براین حقیقت فرهنگی و تمدنی ابدی در تاریخ فایق آیند.
دولت هایی که پس از انقلاب روی کار آمدند عموما نتوانستند این غنای فرهنگی بی نظیر انقلاب اسلامی را درک کنند لذا مسحور ابزار های دنیای مدرن گردیدند و هم رنگ زمانه شدند تا بالاخره بتوانند به اسم تامین امنیت و رفاه برای مدت کوتاهی از شر طواغیت در امان بمانند .
از ابتدای پدید آمدن رشته ی روابط بین الملل همواره دو گرایش اساسی وجود داشته است؛ آرمانگرایی صلح طلب و واقع گرایی جنگ طلب. واقعیت آن است که تئوری های روابط بین الملل حتی در صورت آرمان گرایانه ی برد-برد چیزی جز هویت بخشیدن به طواغیت عالم نبوده است و آن چه این دو گروه به صحنه ی سیاست خارجی آورده اند جز ستم بر انسان های بی گناه و مظلوم نبوده است. دولتمردانی که در پارادایم های روابط بین الملل به دنبال ترقی جایگاه خویشند در یک بازی شیطانی وارد شده اند که حدود وثغور آن را مستکبران عالم طراحی کرده اند که در صورت ورود از عوارض و نتایج آن گریزی نیست.
وقتی رهبرعزیز انقلاب متذکر می شوند که این جوانان خضوع قدرت های بزرگ را در مقابل ملت ایران خواهند دید همانند رهبران سیاسی عالم بلوف نمی زنند. ایشان نور جاری انقلاب اسلامی را در تاریخ می بینند و در راستای تحقق وعده های الهی ما را به مقاومت دعوت می کنند.
انقلاب اسلامی تا ظهور امام عصر زنده است لذا همان گونه که دامنه ی شیطنت جباران ذیل ربانیت حضرت حق است دشمنی کافران و مزدوران آن ها با جمهوری اسلامی ذیل غدیر و انقلاب اسلامی است و نه عکس آن.
طواغیت عالم هر چه می کنند انوار انقلاب اسلامی را شدید تر خواهد کرد. دولتمردان اگر جایگاه غدیری انقلاب اسلامی را بشناسند از سقیفه های متعدد ترسی به خود راه نمی دهند. هر ابزاری در این عالم آن قدر ظرفیت دارد که بشر به آن هویت می دهد. آدمی اگر نقش ابزار را همان سان که گفتمان حاکم بر دنیای مدرن حد اکثری می داند، معنا کند به همان ابزارها واگذار می شود ولی اگر افق نگاهش را ورای تحریم ها سامان دهد نه تنها ابزار را از دست آن ها ربوده است بلکه مقتدرانه و عزتمندانه اقدام می کند همان گونه که انقلاب در هستی خویش عزیز است و مورد غفلت قرار گرفته است.
مگر از تمدن بحران زده ی ابزاری دنیای مدرن با پشتوانه ی خودمدارانه ی بیکنی و دکارتی و استراتژیست های جن زدهِ امریکایی چیزی جز بدهی چند د ه هزار میلیارد دلاری و فروپاشی فرهنگی دنیای مدرن پدید آمده است که بعضی مسئولان هنوز چشم امید به آن ها دارند. مقامات امریکایی به این عکس ها و قدم زدن های دیپلماتیک برای شکستن مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی بسیار امید دارند و متاسفانه وزارت خارجه از این توانایی عزت مندانه ی جمهوری اسلامی در راهبری جنبش های اسلامی به شدت غافل است.
پس از توافق نامه ی سعدآباد در 1382 تونی بلر نخست وزیر وقت انگلستان در یک جلسه ی خصوصی اعلام کرد که میوه ی عراق را از دستان حسن روحانی دبیروقت شورای عالی امنیت ملی ایران به دست آورده است. این توافقنامه ها که با توافقنامه ی پاریس کامل شد ایران تعلیق کامل غنی سازی اورانیوم را پذیرفت. نتیجه ی این اعتمادسازی ها چیزی جز تصویب چند قطعنامه ی شورای حکام در سال 83 نبود . با این همه که همه ی جریان کفر علیه جمهوری اسلامی دست به کار شدند به برکت ظرفیت های توحیدی انقلاب اسلامی شهید شهریاری ها در غنی سازی بیست درصد از قبل همین فشارها و تحریم ها روییدند.
مطالبات زیاده خواهانه ی فعلی دول غربی برای تعطیلی فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی طی بیست سال و حتی بیشتر نیروهای انقلابی دیگری را پرورش خواهد داد و خدعه ی مکاران عالم راخنثی خواهد کرد. لذا در صورت مذاکره ی غیر انقلابی ذات غدیری تمدن ساز انقلاب اسلامی در ظلمات فشارها همچون ستاره ای چشم جهان را خیره خواهد کرد.همان گونه که دولت با سیاست خارجی اعتدالی قصد عبور از تحریم ها را داشت و بانفت زیر 50 دلاری مواجه شد حضرت حق مسئولان نظام را به سوی وحدت بیشتر برای تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی سوق داد.
در حالی که روح توحیدی انقلاب اسلامی برهمه ی عالم احاطه دارد و مقامات امریکایی و اروپایی به این امر به خوبی واقفند متاسفانه بعضی مقامات داخلی از این عزت فرهنگی غافلند و برای رفع مشکلات هم چنان چشم به آن سوی مرزها دوخته اند. در صورتی که همین اقتدار فرهنگی است که ورای همه ی ابزارهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی گنبد آهنین را آماج حملات متعدد کرده است و هر حمله ای از سوی رژیم صهیونیستی از سی و سه روزه و بیست و دو روزه و هشت روزه و پنجاه و یک روزه در نهایت آن ها را وادار به عقب نشینی می کند. امروز جنبش های عدالت خواهانه در عالم برای استمرار حیات خویش باید از روح توحیدی انقلاب اسلامی مدد بگیرند و این ها نشان آن است که انقلاب اسلامی فراتر از مرزهای خویش عالم گیر خواهد شد . لذا نیروهای دلسوز انقلابی گمان نکنند که با دیپلماسی فعلی تاریخ به عقب بازگشته و توافق نامه ی سعد آباد و پاریس دیگری امضا شده است بلکه حضرت حق که کل یوم هو فی شان است هردم برای ظهور ولایت مطلقه ی امام معصوم در ظلمات ابزارهای مرده ی دنیای مدرن تجلی خواهد کرد و نیروهایی به صحنه خواهد آورد که وعده های الهی را به منصه ی ظهور رسانند. انشا الله
کد خبر: ۵۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن نفرت بخشی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملتها از یک سو و مشروع دانستن اقدامات تجاوزکارانه علیه ملتهای مسلمان از سوی دیگر می شود. "سیدمحمد خاتمی" رئیس جمهوری اسبق کشورمان در نامهای به دبیرکل سازمان ملل از او خواسته تا با دعوت از همه نیروهای صلحطلب، اقدامی عملی برای توقف خشونت و ترور انجام دهد. وی آمادگی "بنیاد گفتوگوی تمدنها" را نیز برای همکاری اعلام کرده است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن كامل اين نامه که در وبسایت سیدمحمد خاتمی منتشر شده است را در ادامه آمده می خوانید:
به نام خدا
عالیجناب آقای بان کی مون
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد
با احترام و درود
من نیز چون شما و صدها میلیون نفر در سراسر جهان از جنایت تروریستی پاریس و رویدادهای مشابه ونگران کننده پیش و پس از آن که نمونهای از آثار شوم و ضدانسانی تروریسم و افراط گرایی در شرق و غرب عالم است متأثرم و آن را به شدت محکوم میکنم؛ اما از سازمان ملل متحد، سازمانهای بینالمللی، دولتها، نهادهای مدنی، نخبگان و سرآمدان جهان انتظاری فراتر از محکوم کردن این حوادث می رود.
آقای بان کی مون
در جهان امروز، خشونت و ناامنی و افراط، جهنمی سوزان آفریده است که همه انسان ها، پیروان همه مذاهب، همه ملت ها و اقوام را در همه جای جان در کام خود می کشد، اما مسأله این است که آنچه احیاناً به نام مبارزه با ترور و خشونت انجام میگیرد نه تنها راهگشا نیست، بلکه متأسفانه گاه آتش این بلای سهمگین را افروخته تر میکند.
تروریسم و خشونت، نه جنگ دین و آزادی، نه منازعه شرق و غرب و نه مواجهه میان مذاهب و اقوام و ملل که خطری جدید و جدی است که ریشه های گوناگون دارد و باید این ریشه ها را خشکاند و جهان را از پرتگاه “افراطی گری” دور کرد.
آقای دبیرکل
در سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی برج های دوقلوی نیویورک در اثر اقدامی تروریستی و تکان دهنده فروریخت و خطر “تروریسم” که پیش از آن هم وجود داشت، به چشم آمد و جمهوری اسلامی ایران در نخستین لحظات بروز حادثه، آن را محکوم کرد و پیشبرد “گفت و گوی تمدن ها” و طرح “ائتلاف برای صلح” را چاره کار دانست، اما در سویی دیگر پنداشته شد با ائتلاف برای “جنگ علیه تروریسم” که پنداشته می شد پرچم آن در دست جریانهایی چون القاعده است، می توان ریشه این پدیده شوم را کند؟ اما اگر این شیوه پاسخ می داد چرا امروز شاهد گسترش امواج تروریسم در سراسر جهان هستیم و امواجی که نمونهای از آن در پاریس به چشم خورده هر روز ازشرقیترین نقطه عالم تا غربیترین نقطه آن، در عراق و سوریه، در فلسطین و لبنان، در افغانستان و پاکستان، در نیجریه و میانمار و در جای جای عالم خشونت و خون و ترور عرصه را برهمگان از شیعه و سنی و ایزدی و مسیحی و یهودی تا عالم دینی و روشنفکر و سیاستمدار و کودک و پیر و جوان تنگ کرده است!
امروز تنها در خاورمیانه و آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین نیست که امنیت از میان رفته است، بلکه در قلب کشورهای اروپایی و آمریکا نیز هیچکس در امان نیست و بپذیریم که امنیت در جهان به هم پیوسته امروز یا در همه جا برقرار می شود یا هیچ کجا روی امنیت را نمی بیند.
اگر صدای گفتوگو، صلح و مدار را که در لحظه ای حساس از تاریخ در سازمان ملل طنین افکند و مورد استقبال همگان قرار گرفت، جدی گرفته می شد و با ریشهیابی امور در جستجوی راهکارهای عملی با ضمانت اجرایی بودیم و سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی می توانستند سیاستمداران را وادار به رعایت موازین و ملزومات برقراری صلح کند و نهادهای مدنی و اندیشمندان و عالمان عالم در این راه گامهای بلندتری بر می داشتند، امروز شاهد چنین وضعیت تلخی نبودیم.
اگر دعوت به “ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت” در سال 2001 و پس از تصویب پیشنهاد ”گفتوگوی تمدنها” در هیاهوی جنگ و خون و انتقام و لشگرکشی پس از حادثه تروریستی یازده سپتامبر که خونبارتر از آن حادثه هولناک بود گم نمی شد و اگر نصایح خیرخواهان مبنای تصمیمات بین المللی قرار می گرفت آیا بازهم شاهد چنین روزهای تلخی بودیم؟
عالیجناب
آیا فکر کرده ایم، نه تنها برپایه تعالیم ادیان و موازین اخلاقی که به اعتبار رهیافتهای علمی و حتی تجارب سیاسی، فقر، محرومیت، سرکوب، اشغال، آوارگی، استبداد و بدتر از همه تحقیر انسان که از سوی حکومتهای فاسد و قدرتهای توسعه طلب بر عالم و آدم تحمیل شده است در پدید آمدن این حوادث شوم چه نقشی دارد؟
اگر به جای مدارا و محبت، نفرت وخشونت و به جای دیگردوستی، دیگرستیزی حاکم شود و آن که قدرتمندتر است خشونت بیشتری را اعمال و از خشونت ورزانی که آنان را همسو با منافع خود می داند حمایت کند، آیا در دور باطل خشونت و سرکوب و تحقیر از یکسو و ترور و افراطیگری از سوی دیگر گرفتار نخواهیم شد؟
وقتی میلیونها انسان که سرزمینشان اشغال می شود و فریاد مظلومیت و ستم دیدگان و آوارگان در هلهله جنونآمیز اشغالگران سرکوبگر و آدمکش گم شود و بسیاری از قدرتمندان به جای تنبیه متجاوز، مظلوم و آواره را تحقیر کنند، هویت های مرگبار برساخته می شود و تروریسم بی وطن حتی از میان غربیان سربازگیری می کند. تروریسم، افراطیگری و به حاشیهراندگی نوع خوب و بد ندارد. نباید تبعیضهای وحشتناکی که حاصل اعمال ضابطه ها و معیارهای دوگانه است از نظر دور داشت.
آقای دبیرکل
موسی (ع) پیامبر عزت و مبارزه با فرعونیت است و مسیح (ع) پیامبر محبت و مهربانی و انسانیت و محمد مصطفی (ص) پیامبر رحمت و آزادگی. آیا پرسیده ایم که اشغال و جنایت و سرکوب به نام موسی و تحقیر انسانها و به راه اندازی جنگهای صلیبی جدید به نام عیسی و سربریدن بیگناهان و به بردگی کشاندن زنان و ترور و به خاک و خون کشاندن انسانها به نام محمد که هم جنایت علیه بشریت است و هم اهانت بزرگ به این پیامبران عظیم الشأن؟
آقای بان کی مون
محبت ورزان و مدافعان آزادی و عدالت و حقوق بشر در همه جا و با هر آئین و مشرب و مسلک مخالفان با تبعیض و تحمیل و طرفداران برخورداری همگان از برکات زندگی و حق و حرمت در جهان کم نیستند، ولی صدایشان شنیده نمی شود! باید عملاً به فکر راهکارهایی بود، که این صداها بهتر به گوش برسد. امروز وقت آن است که نهادهای بین المللی با همه سرآمدان عالم، همه دولت ها و همه نهادهای مدنی به علل و عوامل گوناگون پدید آمدن این وضع ناگوار بیاندیشند و منصفانه و واقع بینانه در صدد مبارزه با آن برآیند.
عالیجناب
من می دانم که آنچه طی زمانی دراز شکل گرفته است و منجر به تبعیض و بی عدالتی و عقب ماندگی ملتها و استقرار نظامات ناعادلانه بین المللی و نهایتاً تولید خشونت و افراطیگری شده است نه با گفتار و اندرز از میان می رود و نه به سرعت و به یکباره. من می دانم که تعصب و جهالت و کژاندیشی در میان جریانهایی که عقب ماندگی و تحقیر شدگی خود را مبدل به نفرت کرده اند وخشونت و ترور را راه استیفای حقوق از دست رفته خود کرده اند و با کمال تأسف بر اندام رفتار زشت و غیر انسانی خود جامه تقدس می پوشانند و از این راه به انسان و ارزشهای متعالی و مقدس خیانت می کنند، با نصیحت خیرخواهان و حتی بیانیه و تظاهرات و راهپیمایی به سادگی دست از جنایت بر نمیدارند و نیز میدانم که توسل به زور و خشونت برای نابود کردن این جریانها هم همانگونه که به تجربه نیز ثابت شده است، جز به عمیقتر شدن گرایشهای انحرافی و بسط و گسترش این جریانهای منحط نمی انجامد و حتی گاه سبب مظلوم نشان دادن آنها و جذب و جلب بیشتر تحقیر شدگان به سوی آنان نیز خواهد شد.
من میدانم که امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن خشم و نفرت بخش هایی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملتها و اقوام از یک سو و مشروع نشان دادن اقدامهای تجاوزکارانه علیه ملتهای مظلوم، به خصوص مسلمانان از سوی دیگر می شود و نیز غربهراسی که حاصل عدم تفکیک میان جنبههای استعماری سیاستهای غربی در خارج از مرزهای ملی کشورهای غربی با جنبههای تمدنی و فرهنگی مغرب زمین که لااقل دستآوردهای مثبتی برای خود غربیان داشته است می باشد به سادگی و با توصیه های اخلاقی و سیاسی از میان نخواهد رفت.
اما نمی توان از تجارب و تلاش های عملی نیز غافل ماند. جلب توجه واقعی جهانیان و دست اندرکاران عالم اندیشه و عمل به دور از احساسات، مسؤولیتی جهانی و انسانی است. ریشهیابی وضعیت و واقعیت تلخی که به صورت خشونت و افراط گرایی، چه از سوی دولتها و چه جریانهای سیاسی و عقیدتی بروز کرده است و تروریسم تنها یکی از جلوههای وحشتناک و ملموس آن است، نخستین گام برای یافتن راهحلی است که اگر ارائه شود بدون تردید مورد اقبال افکار عمومی عالم و نیز همه خیرخواهان صلحطلب و انساندوست قرار خواهد گرفت و اندک اندک موجب انزوای افراطیون و خشونت گرایان و انشاءالله محو آن از صحنه بین المللی خواهد شد.
من به سهم اندک خود پیشنهاد می کنم سازمان ملل متحد با شجاعت در این راه گام بردارد و عالمان و اندیشمندان، روشنفکران، سیاستمداران، دولت ها و نهادهای مدنی را برای اقدامی عاجل با هدف تحقق آشتی تاریخی که از اهداف مهم گفتوگوی فرهنگها و تمدنها است در این سو فراخواند. بنیاد گفتوگوی تمدنها نیز آمادگی آن را دارد با بازخوانی تجربه خویش و با مشارکت اندیشمندان خیرخواه و صلح طلب جهان در حد توان خود به بلندتر شدن صدای گفت و گو و صلح و نزدیکتر شدن به جهان عاری از خشونت و افراط کمک کند.
آقای دبیرکل
نگذارید و نگذاریم جهان و انسان تحت هیچ عنوانی در معرض هراس، نا امنی و مخاطره باقی بماند. باید از کیان دین، آزادی، عدالت، اخلاق و گفت و گو و صلح به جد دفاع کرد.
سید محمد خاتمی
مؤسس و رئیس
کد خبر: ۵۴۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸
امام جمعه چرام :حصر کمترین مجازات سران فتنه است، مجازات واقعی آنان، اعدام آن هم چند مرتبه است
کد خبر: ۵۴۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۶
سخنگوی وزارت امور خارجه تصریح کرد: همان گونه که در فضای اظهار نظر مقامات امریکایی هم دیدهاید هر گونه اعمال تحریمهای جدید علیه کشورمان به منزله توقف روند جاری خواهد بود.
به گزارش واحد مرکزی خبر، مرضیه افخم در نشست خبری امروز چهارشنبه خود در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه واکنش ما به تحریم های احتمالی کنگره امریکا علیه کشورمان چه خواهد بود گفت: معمولاً اعلام می کنیم خیلی نمی خواهیم درباره روندها پیش بینی کنیم.
وی افزود: با این حال بحث بسیار روشن است، محافل مختلف رسمی و غیررسمی تحلیل های مختلفی در این باره ارائه کرده اند، از نظر ما استفاده از ابزار فرسوده تحریم ناکارآمدی خود را نشان داده است و خیلی کمک کننده نیست.
افخم تصریح کرد: سوء محاسبه ای در برخی حاکمان امریکا وجود دارد که ناشی از این برداشت نادرست است که تحریم ها ایران را پای میز مذاکره آورده است در حالی که این تحلیل اشتباه، ناکارآمدی خود را نشان داده است.
وی با تأکید بر لزوم واقع بینی مقامات امریکایی و توجه به مسائل جاری در ایران افزود: ملت ایران نشان داد در دوره تحریم ها هیچ یک از برنامه های اقتصادی و توسعه را متوقف نمی کند.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی اضافه کرد: امروز به روشنی شاهدیم بودجه تقدیمی دولت به مجلس شورای اسلامی کاملاً بر اساس اقتصاد مقاومتی و متکی بر درآمدهای غیرنفتی تنظیم و برای توسعه کشور، چارچوب ها در نظر گرفته شده است.
افخم گفت: اگر امریکایی ها به مسائل ایران واقع بینانه بنگرند و خود را از پیش فرض ها دور کنند، ابزار ناکارآمد تحریم را باید کنار بگذارند و خودشان به تدریج به این واقعیت خواهند رسید.
در ادامه خبرنگاری از سخنگوی وزارت امور خارجه پرسید: مقامات مختلف امریکایی در مخالفت با تحریم ها آن را سبب انزوای امریکا دانسته اند، آیا این مواضع نشانه پایبندی به توافق ژنو و رویکرد مثبت به توافق جامع هسته ای است؟
افخم در پاسخ گفت: فعلاً نمی خواهیم آسیبی به روند مذاکراتی که برقرار است برسد اما اینکه این دیدگاه ها چه میزان می تواند برای رسیدن به توافق جامع کمک کننده باشد، نیازمند مذاکره است.
وی افزود: دریافت دیدگاه هایی که طی چند روز آینده میان تیم های مذاکره کننده مطرح خواهد شد، مجموعه اطلاعاتی است که کمک می کند تحلیل های ما دقیق تر شود که چه میزان دولت امریکا برای رسیدن به توافق عاقلانه و عادلانه با جمهوری اسلامی ایران پایبند است.
افخم با بیان اینکه مسائل سیاست داخلی امریکا را به دقت پیگیری می کنیم گفت: از ابتدای مذاکرات جریان هایی تلاش کردند مسیر مذاکرات را منحرف کنند و حتی تلاش هایی شد که مذاکرات به مسیر غیرواقعی تری برود و حتی متوقف شود.
خبرنگار دیگری از افخم پرسید: این روزها عقلا و بسیاری سیاستمداران اروپا نقدهایی به سیاست امریکا در قبال مذاکرات دارند، بسیاری کارشناسان معتقدند برخورد منطقی تیم هسته ای کشورمان این فضا را ایجاد کرده است، دیدگاه شما چیست؟
سخنگوی دستگاه دیپلماسی در پاسخ گفت: علاوه بر مسئولان رسمی مذاکرات، تحلیلگران از حوزه های مختلف دیدگاه هایی در این باره مطرح کرده اند و این دیدگاه ها طیف متنوعی از مخالفان، منتقدان و پشتیبانان را در بر می گیرد.
افخم افزود: در مجموع، دعوت به واقع بینی درباره ظرفیت واقعی ایران در منطقه و تأثیر توافق هسته ای در معادلات منطقه مد نظر برخی تحلیلگران است.
وی تصریح کرد: فارغ از این تحلیل ها همواره اعلام کرده ایم مذاکره صرفاً در موضوع هسته ای خواهد بود و در پی این هستیم که این بحران غیرواقعی را حل کنیم، بر این اساس، در پی روشنگری هستیم و به جهانیان اثبات کرده ایم که برنامه هسته ای ما کاملاً صلح آمیز است.
سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: تا همین جایی که رسیده ایم بخش قابل توجهی از این هدف محقق و برای افکار عمومی روشن شده است که برنامه هسته ای ما کاربرد نظامی ندارد و در دکترین نظامی ما هیچ برنامه ای برای داشتن سلاح هسته ای وجود ندارد.
افخم افزود: با این روشنگری ها بخش زیادی از افکار عمومی به این حقایق اذعان کرده اند و رگه هایی از واقع بینی در غربی ها ناشی از همین روشنگری ها در مذاکرات است.
وی ابراز امیدواری کرد تحلیل های واقع بینانه به تصمیم گیری های عادلانه و به دور از تعصب و زیاده خواهی کمک کند.
در ادامه خبرنگار دیگری از افخم پرسید: در راهپیمایی ضدتروریستی پاریس هیچ یک از مقامات ایران شرکت نکردند، علت رویکرد وزارت خارجه به این راهپیمایی چیست؟
سخنگوی دستگاه دیپلماسی در پاسخ گفت: اطلاعات جزئی در این باره ندارم، سفارت ما در برنامه های رسمی دولت فرانسه مشارکت داشته و به مسئولیت خود عمل کرده است.
افخم در پاسخ به اصرار این خبرنگار مبنی بر اینکه آیا از سفارت ایران در پاریس در این راهپیمایی شرکت کرده اند افزود: سفارتخانه ها مسئول کار با دولت ها و شرکت در برنامه های رسمی هستند و سفارت ما در پاریس به وظایفش به دقت و به درستی عمل کرده است.
استفاده از ابزار فرسوده تحریم، تکرار اشتباهات گذشته
سخنگوی وزارت امور خارجه با هشدار به مقامات آمریکا ، استفاده از ابزار نامشروع، از کار افتاده و فرسوده تحریم را تکرار اشتباهات گذشته دانست .
مرضیه افخم در نشست خبری در پاسخ به پرسشی درباره تهدید جمهوری خواهان علیه کشورمان مبنی بر احتمال اعمال تحریم های جدید و تاثیر آن بر مذاکرات گفت: گفتگو های هسته ای در دوره تمدید در جریان است و دو طرف توافق کردند که به چارچوب سیاسی برسند تا بر اساس آن امکان ورود به جزییات و ابعاد فنی و حقوقی فراهم شود .
وی افزود: وزارت امور خارجه در هر دوره از مذاکرات ارزیابی هایی دارد و در باره همه تماس ها و برنامه های کاری متناسب با راهبردها ارزیابی می کنیم که این شامل مذاکرات هم می شود .
افخم گفت : هر گاه احساس کنیم مذاکرات در چارچوب هایی که تضمین کننده نظر ما نیست و مسیر چشم انداز لازم را برای رسیدن به توافق جامع ندارد مشورت ها صورت خواهد گرفت و این ناظر بر همه مسائل سیاسی از جمله مذاکرات است .
وی افزود : در عین حال مباحثی از سوی کنگره و در فضای سیاسی داخلی آمریکا مطرح می شود و شاهد اظهار نظر برخی مقامات امریکایی هستیم ؛ بحث تحریم و استفاده از این ابراز نا مشروع ، از کارافتاده و فرسوده تکرار اشتباهات گذشته است .
افخم اضافه کرد : ناکارآمدی و بیهوده بودن ابزار تحریم برای جهانیان مشخص است و به طور مشخص ملت ایران نشان داده اند متناسب با اهداف خود در شرایط دیگری برنامه های اقتصادی ، سیاسی و چشم انداز فعالیت هایش را پیش می برد .
سخنگوی وزارت امور خارجه تاکید کرد : از نظر ملت ایران تحریم ها نامشروع ، ظالمانه و غیر انسانی است و ابزاری نا کارآمد و فرسوده محسوب می شود .
وی اظهار داشت : ما مبنای کارمان را بر اساس اقتصاد مقاومتی ، پیگیری اهداف سیاسی و اقتصادی و گسترش روابط به ویژه با همسایگان در مسیر طبیعی پیگیری می کنیم .
افخم اظهار امیدواری کرد : واقع بینی بر سیاست های فرسوده حاکمان آمریکا برقرار شود و از تکرار اشتباهات گذشته بپرهیزند زیرا ثمری برای دولت امریکا نخواهد داشت .
سخنگوی وزارت امور خا رجه در پاسخ به پرسش دیگری درباره نقش روسیه در مذاکرات هسته ای و کمک به لغو تحریم ها گفت: روسیه هم به عنوان کشور بزرگ همسایه که روابط دوجانبه خوب و گسترده ای داریم و مشورت های منطقه ای و بین المللی مستمری می کنیم و هم به عنوان عضو پنج بعلاوه یک نقش موثر و فعالی در روند مذاکرات هسته ای دارد .
افخم افزود : گفتگوهای ایران و روسیه درباره همکاریهای گسترده دو جانبه به ویژه در عرصه های سیاسی و اقتصادی برقرار است و مشورت های مستمر و منظمی میان دو طرف وجود دارد .
وی اضافه کرد : این گفتگوها در سطوح روسای جمهور و وزرا ادامه دارد و اخیرا نیز معاون وزیر امور خارجه روسیه به عنوان مقام مسئول در تیم مذاکره کننده هسته ای آن کشور در سفری به تهران آخرین مشورت ها را در موضوع هسته ای داشت .
افخم نقش روسیه را در مذاکرات هسته ای موثر دانست و افزود : این کشور می تواند نقش فعالتری برای تسریع مذاکرات و دستیابی به توافق عادلانه و عاقلانه مبتنی بر چارچوب های مد نظر جمهوری اسلامی ایران ایفا کند و این مشورت ها و گفتگوهای موثر میان دو کشور به تدریج می تواند آثارش را نشان دهد .
سخنگوی وزارت امور خارجه در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا رئیس جمهور و وزیر امور خارجه در کنفرانس امنیتی مونیخ شرکت می کنند ؟ گفت: دعوت نامه هایی برای مسئولان کشورمان ارسال شده و برنامه ها در حال تنظیم و بررسی است ؛ تا برگزاری این کنفرانس چند هفته باقی مانده است هر چه نزدیکتر شویم درباره سطح شرکت در آن اطلاع رسانی دقیق خواهیم کرد .
افخم در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا برنامه ای برای سفر وزیر خارجه به عربستان تنظیم شده است ؟ گفت: موضوع دعوت مقامات سعودی از آقای ظریف برای سفر به این کشور همچنان در دستور کار است ما در پی این هستیم که دیدار وزرای امور خارجه دو کشور در تهران یا ریاض صورت گیرد .
وی افزود : گفتگو ها و تماس های دو کشور درباره مسائل و تحولات منطقه ای به ویژه در باره مبارزه با تروریسم و افراط گرایی ادامه دارد در زمان مناسب که چارچوب ها مشخص شود این سفر ها می تواند انجام شود .
سخنگوی وزارت امور خارجه در پاسخ به پرسش دیگری درباره سفیر جدید عربستان در ایران اظهار داشت : سفیر جدید این کشور معرفی شده است و مراحل اجرایی و اداری خود را طی می کند معمولا سفارت خانه ها در چنین شرایطی ماموریت ها را به سطوح دیگری واگذار می کنند و به هر حال سفارت عربستان فعالیت عادی خود را دارد.
روزهای شلوغ ظریف در ژنو
سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان گفت : وزیران خارجه جمهوری اسلامی ایران و امریکا امروز در ژنو دیدار و آخرین مسائل و وضع مذاکرات هسته ای را بررسی می کنند.
افخم در پاسخ به این پرسش که آقای ظریف پس از دیدار با جان کری چه برنامه های دیگری در اروپا دارد، افزود: آقای ظریف در مدتی که در ژنو و اروپاست، گفتگوهایی با همتایانش و مسئولانی که مذاکرات هسته ای را بر عهده دارند انجام خواهد داد که متناسب با پایان یافتن مذاکراتش با وزیر خارجه امریکا، دیگر برنامه های تنظیم شده به تدریج اطلاع رسانی خواهد شد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا آقای ظریف به دیگر کشورهای اروپایی نیز سفر خواهد کرد، گفت: بله، قرار است سفرهای دیگری انجام دهد اما اجازه دهید به تدریج اعلام خواهیم کرد زیرا امروز روز اصلی مذاکرات هسته ای میان دو وزیر خارجه ایران و امریکاست و در باره برنامه های بعدی متناسب با پایان مذاکرات هسته ای اطلاع رسانی خواهد شد.
محکومیت اقدامات تحریک آمیز علیه مسلمانان در فرانسه
سخنگوی وزارت امورخارجه هر گونه اقدام تحریک آمیز علیه مسلمانان در فرانسه را محکوم کرد.
مرضیه افخم در نشست خبری در پاسخ به پرسشی درباره اقدام تروریستی اخیر در فرانسه و تلاش نشریه فرانسوی برای چاپ کاریکاتور موهن جدید علیه مقدسات اسلامی گفت: ما با اعلام صریح مواضع خود درباره این اقدام تروریستی، گفتیم تروریسم را در هر نقطه از جهان محکوم می کنیم.
وی افزود: ما اعلام کرده ایم که اقدامات تروریستی هیچ نزدیکی و تشابهی با دیدگاه های اسلامی ندارد و کاملاً مغایر با آموزه های اسلامی است در عین حال اقدامات تحریک آمیز را محکوم می کنیم.
افخم تصریح کرد: اقدام توهین آمیز این هفته نامه فرانسوی را نیز محکوم می کنیم زیرا موجب تحریک و جریحه دار شدن احساسات مسلمانان خواهد شد و به دور تسلسل افراط گرایی در جهان دامن می زند.
وی احترام به مقدسات پیروان ادیان الهی را اصلی مسلم و پذیرفته شده دانست و تأکید کرد: دولتمردان اروپایی باید به این اصل احترام بگذارند.
افخم گفت: در هر حال سوء استفاده رایج از آزادی بیان در غرب پذیرفته نیست و باید از آن جلوگیری شود.
در پی توافق عادلانه، عاقلانه و پایدار هستیم
در ادامه خبرنگاری از سخنگوی وزارت امورخارجه پرسید: آیا اظهارات اخیر اوباما و جان کری درباره تلاش برای رسیدن به توافق هسته ای با ایران را می توان نشانه دست برداشتن آمریکا از زیاده خواهی های گذشته دانست؟
افخم در پاسخ گفت: اظهارنظرهای مختلفی درباره مذاکرات می شود، ما بر اساس اراده سیاسی که از ابتدای مذاکرات اعلام کرده ایم در طول مذاکرات کاملاً روشن نشان داده ایم در پی توافق عادلانه، عاقلانه و پایدار هستیم.
وی افزود: در زمان هفت ماهه تمدید نیز دوره های مختلف مذاکرات صورت می گیرد تا اختلاف نظرها و فاصله دیدگاه دو طرف رفع و امکان توافق میسر شود.
افخم تأکید کرد: البته این به معنی این نیست که از دیدگاه هایمان عقب نشینی کنیم، خطوط قرمز ما مشخص و خواسته هایمان برای طرف مقابل کاملاً روشن است.
وی اضافه کرد : در عین حال خوش باورانه به روندها نگاه نمی کنیم بلکه در هر دوره مبتنی بر واقع بینی در مذاکرات شرکت می کنیم. اگر آنان با حسن نیت و بر اساس واقع بینی در مذاکرات حضور یابند، هنوز امکان رسیدن به توافق جامع وجود دارد.
افخم گفت: امروز تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در ژنو حضور دارد و مذاکرات را پیگیری می کند و تا زمانی که این چارچوب ها وجود داشته باشد امکان رسیدن به توافق سیاسی و دستیابی به توافق جامع ممکن است.
ایران خواهان حل سیاسی مسائل سوریه است
سخنگوی دستگاه دیپلماسی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا ما در مذاکرات معارضان سوریه با دولت این کشور در روسیه شرکت می کنیم؟ گفت: هنوز درباره اینکه دعوتنامه رسمی برای ما ارسال شده باشد اطلاع ندارم.
افخم افزود: مشورت های سیاسی با روسیه و سوریه برای شکل گیری اقدام سیاسی و گفتگوها و ایجاد چارچوب های لازم در این باره ادامه دارد.
وی با اشاره به زمان 9 روزه باقی مانده تا مذاکرات روسیه، اضافه کرد: ایران به عنوان یکی از طرف هایی که خواهان حل سیاسی مسائل سوریه است، همکاری خوبی با این کشور و روسیه دارد.
سخنگوی وزارت امورخارجه در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا وزیر خارجه با دیگر همتایانش در 1+5 دیدار می کند؟ گفت: مشورتها و گفتگوها درباره آخرین وضع مذاکرات هسته ای با دیگر اعضای 1+5 انجام می شود و متناسب با روندی که طی خواهد شد، در پایان هر دور از گفتگوها اطلاع رسانی خواهیم کرد.
افخم افزود: اکنون برنامه برای ما روشن است اما برنامه های مذاکراتی گاهی طولانی می شود و به علت گستردگی و پیچیدگی موضوعات گاهی زمان بندی ها ممکن است تغییر کند، به همین علت متناسب با آخرین وضع مذاکرات درباره برنامه ها اطلاع رسانی خواهد شد.
سفر قریب الوقوع ظریف به افغانستان
وی در پاسخ به پرسش دیگری درباره برنامه سفر وزیر امورخارجه به افغانستان گفت: برنامه ریزی ها، گفتگوها و کارهای تشریفاتی در این باره انجام می شود و آقای ظریف سفر قریب الوقوعی به افغانستان انجام خواهد داد.
افخم افزود: در چند ماه گذشته پس از برگزاری انتخابات، انتخاب رئیس جمهور و روند تدریجی تکمیل کابینه در افغانستان، سفرها و گفتگوهای خوبی میان مقامات دو طرف انجام شده است، همچنان که هفته گذشته مشاور امنیت ملی رئیس جمهور افغانستان به ایران سفر کرد.
وی اضافه کرد: گفتگوی مقامات دو کشور همسایه به طور گسترده و طبیعی ادامه دارد و ضروری است مشورت ها به طور مستمر برقرار باشد.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی گفت: دو کشور مجموعه گفتگوهایی دارند و زمینه های همکاری و تنظیم سند همکاری و روابط جامع و دوستانه دو کشور مراحل نهایی اش را طی می کند. بر این اساس، برنامه های دیدار و گفتگوی وزیر خارجه با مقامات افغان در حال تنظیم است.
افخم افزود: سفر رئیس جمهور افغانستان نیز از مدتی پیش مطرح بود که دو کشور آن را در دستور کار دارند و در زمان مناسب انجام خواهد شد.
کد خبر: ۵۴۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۴
بعضی گمان کردهاند مردم ما عقب افتادهاند و فرق پدر از پسر را نمیشناسند وقتی خود حسینعلی منتظری نتوانست خللی بر انقلاب وارد کند، از فرزندان منحرف پدران بزرگی که خونشان ضامن اصالت انقلاب بوده، چه کاری ساخته است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:کیهان نوشت: با وقوع «انقلاب اسلامی» در ایران، تحولات بزرگ جهان رنگ و بو و معنای دیگری پیدا کرد و از این رو نزدیک به چهار دهه پس از وقوع انقلاب، هر تحول مهم در بستر آن مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و همگان میخواهند بدانند پدیده جدید چه نسبتی - سلبی یا ایجابی- با انقلاب اسلامی دارد. از این جهت انقلاب اسلامی با دو انقلاب فرانسه و روسیه که در ادبیات سیاسی از آنها به مهمترین، ریشهدارترین و مؤثرترین تعبیر میشدند، تفاوت بنیادی دارد. انقلاب فرانسه انقلاب مهمی بود ولی با همه آنکه آثار بلند مدتی در حوزههایی از حیات بشر برجای گذاشت اما در کمتر از یک دهه بالندگی خود را در حوزه سیاسی و اجتماعی از دست داد.
کما اینکه انقلاب اکتبر روسیه هم در یک دوره پنج تا شش ساله از کانون توجه مردم روسیه خارج شد. امروز وقتی از انقلاب اسلامی سخن به میان میآید مخاطب آن را یک خاطره تاریخی به حساب نمیآورد بلکه هیجان و تلاطم آن را هنوز نیز لمس میکند. این بالندگی البته بخشی هم مرهون تداوم دشمنیهایی است که علیه این انقلاب به شکلهای جدید دنبال میشود.
در خصوص تداوم تأثیر الهامبخشی انقلاب اسلامی گفتنیهایی وجود دارد:
۱- انقلاب اسلامی ایران با جانمایه «معنویت» شکل گرفته و این مهمترین تفاوت این انقلاب با انقلابهای دیگر است و از این رو تا زمانی که عطر معنویت و ایثار از این انقلاب به اطراف پراکنده شود، انقلاب حیات مؤثر خود را ادامه میدهد. امروز به برکت فداکاریهایی که این ملت در عرصه جهاد و شهادت دارد، گرههای سخت و کور باز میشوند و نیروهای جدیدی به این باور میرسند که معنویت میتواند ناشدنیها را در دسترس قرار دهد. این نیروی جدید خود پرچمدار مرحلهای جدید از انقلاب اسلامی میشوند. به یک مثال عجیب اما واقعی توجه کنید: «سرتیپ عباس» فرماندهی لشکر پنج عراق را در دوران جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران بعهده داشته و در عین عضویت در رده بالای ارتش بعث، عضو حزب بعث هم بوده است. «عباس» در عملیات بیتالمقدس که منجر به آزادی خرمشهر شد رو در روی رزمندگان اسلام جنگیده و در عملیاتهای بعدی هم در حمایت از رژیم بعثی عراق چیزی کم نگذاشته است.
زمان میگذرد، صدام سقوط میکند و ارتش بعث منحل میشود. بسیاری از شاگردان سرتیپ عباس تحت فرماندهی فرماندهان سابق برای بازگرداندن حزب بعث وارد جنگ میشوند و این اواخر با «داعش» یک جبهه واحد علیه دولت کنونی عراق تشکیل میدهند اما «لواء عباس» که حالا به ۷۰ سالگی پا گذاشته و به یک نظامی سابق- بازنشسته- تبدیل شده است راه دیگری را میپیماید او خود را به نیروهایی که پس از حمله داعش به عراق و با فتوای آیتالله العظمی سیستانی یک سازمان جدید شبه نظامی تشکیل دادهاند تا شر مشترک داعش و بعث را ریشهکن کنند، میرساند و میگوید: «من هیچ نمیخواهم، نه حقوق، نه رتبه و نه موقعیت، آمدهام تا دینم را ادا کنم و جان خود را در راه اسلام فدا نمایم.» او در میدان وارد میشود و روی در روی شاگردانی که خود او در دوره فرماندهیاش بر لشکر پنج تربیت کرده است، قرار میگیرد و در عملیاتهای پی در پی در العظیمه، امرلی، جرفالصخر بسیاری از جنایتکاران بعثی داعشی را از پا در میآورد و در نهایت در عملیات چند هفته اخیر سپاه اسلام در «ضلوعیه» به شهادت میرسد در حالی که روی لباس او هیچ علامت و نشانهای از یک فرمانده دلیر دیده نمیشود.
حالا «لواءعباس» در عراق یک اسطوره است و به «لواء عباس حر» شناخته میشود. این یکی از نمونههای معنویت انقلاب اسلامی است که یک دشمن عنود را به یک شهادتطلب آزاده تبدیل کرده است. لواء عباس راه جدیدی را در عراق برای تداوم انقلاب اسلامی نشان داده است.
۲- انقلاب اسلامی در بعد خارجی همیشه «دشمنان بزرگ» داشته است. انقلاب ایران در دهه اول با دشمنی دو ابر قدرت و در واقع دشمنی همه نظام سلطه مواجه بود در دهه دوم و پس از فروپاشی شوروی با دشمنی کل بلوک غرب- اروپا و آمریکا- مواجه شد. در دهه سوم این دشمنی استمرار پیدا کرد و یک جبهه گسترده منطقهای از ریاض تا تلآویو به آن اضافه شد. از این رو انقلاب اسلامی و ایران در طول این دوران همواره «حرف اول» بوده و حریف اول به حساب میآمده است و امروز دشمن به این نقطه رسیده است که اگر اعتراف به حقوق ایران راه را بر زیادهخواهی میبندد و باید از آن پرهیز کرد اما اعتراف به اینکه علیرغم همه این چهار دهه دشمنی، انقلاب اسلامی قدرت اول و مؤثر منطقه است، راه فرار ندارد. رئیس جمهور آمریکا اگرچه تلاش کرد تا قدرت ایران را صرفاً رنگی مادی بزند و جلوههای اقتدار معنوی و الهی آن را نادیده بگیرد، دو هفته پیش در گفتگو با رادیو NPR آمریکا به این حقیقت بزرگ اعتراف کرد که: زمانی که او در سال ۲۰۰۸ به قدرت رسیده است، ایران کنترل اوضاع را در بخش عمدهای از جهان در دست داشته است او در حالی که ادعا میکرد با سیاستهای او ایران ضعیف شده است، گفت: «ایران در آینده هم قدرت منطقهای بسیار موفق خواهد بود.»
کیست که نداند قدرت ایران از ۲۰۰۸ به این طرف همواره افزونتر شده است؟ پیروزی مطلق برنامه ایران در سوریه، تداوم پیروزی دوستان ایران در عراق، پیروزی شگرف دوستان ایران در یمن و استحکام و تداوم سیاستهای بنیادین ایران در عرصههای مختلف، تردیدی در ادامه روند پیروزیهای بزرگ ایران باقی نمیگذارد. همین دو روز پیش دشمنان شکست خورده ایران در پاریس رژهای نمادین بر پا کردند تا بگویند در برابر خطرات متحد هستند. اینها در سال ۲۰۰۳ از تغییر قریبالوقوع تهران خبر میدادند و بلر نخستوزیر وقت انگلیس از رسیده شدن میوههای ایران در کاخ سعدآباد و ضیافت قریبالوقوع پیروزی غرب بر انقلاب اسلامی حرف میزد. حالا همانها در پاریس دست خالی خود را در یکدیگر گره میزنند تا از آسیب دستپروردگان خود در امان باشند و تهران که در این فاصله قلههای بسیاری را فتح کرده به آنان میخندد و خود را برای چیدن میوههای دیگر آماده میکند!
۳- انقلاب اسلامی در بعد داخلی از همان آغاز با کجاندیشان متوهم مواجه شده است انقلاب هنوز به پیروزی نرسیده بود که جبهه ملی و نهضت آزادی با اصرار زیاد روی کلمه «اسلامی» آن خط کشیدند و اعلام کردند که معنای بخش دوم «جمهوری اسلامی» را درنمییابند و بهتر این است که به جای آن واژه «دمکراتیک» بنشیند. بعد هم نوبت به بنیصدر رسید و پس از آنهم گروههایی با عنوان اسلامی تلاش کردند تا پیروان امام را از طریق تقسیم کردن به «چپ» و «راست» از میدان در کنند. بعد همانها که حالا فتنهشان گرفته بود و شماری از انقلابیون را به ضد خود تبدیل و یا دچار انحراف جدی کرده بودند را به وادی لیبرالیزم و غربزدگی کشاندند و اولین دولت پس از جنگ را از ارزشهای انقلابی تهی ساختند. همینها که در دولت سازندگی از چپ به راست آمده بودند پس از هاشمی از راست به چپ رفته و اساس انقلاب را نشانه گرفتند و برخی از آنان انکار ارزشهای انقلاب را تا انکار خدا و دین و پیامبر وسعت بخشیدند و در یک پرده دیگر همانها که شعار خروج از حاکمیت را سر میدادند و با تحصن خود در سال ۸۲ قوه مقننه را به تعطیلی کشاندند و سودای تعطیلی قوه مجریه را هم داشتند به صحنه آمدند و بار دیگر آهنگ تصرف قوه مجریه کردند و وقتی موفق نشدند در سال ۸۸ به بهانه انتخابات دست به کار کودتا علیه نظام اسلامی شدند. امروز همانها از قانونگرایی حرف میزنند و مظلومنمایی میکنند که امان از حصر و فغان از حصر!
امروز همین جریان یکبار دیگر پشت نامهای مقدس رفته و تلاش میکند تا بخت خود را از طریق شهیدی بزرگ که بیشترین حساسیت را نسبت به رخنه نااهلان و نامحرمان به داخل صفوف انقلاب داشته و دقیقا به همین دلیل در اولین روزهای پس از تأسیس جمهوری اسلامی به شهادت رسیده است، بیازمایند. اینک آن شهید نیست ولی شیاطین کسی را که «میراثدار» است و در سودای قدرت میتواند جایگاهی پیدا کند به میدان فرستادهاند تا نعل وارونه بزند و بگوید فتنهگرانی که خون دهها نفر انسان بیگناه را بر گردن دارند و هیچکس در مهدورالدم بودن این سران فتنه تردیدی ندارد، معصوم و مظلوم بوده و نظام جمهوری اسلامی که مصالحی آن را به عدم تعجیل در اجرای حکم صریح الهی واداشته است، ظالم و گناهکار است!
انقلاب اسلامی همه این صحنهها را دیده و در عین حال بر جای مانده و بر جای خواهد ماند. مگر نه این است که حضرت امام خمینی- قدس سره الشریف- در هنگامه بالا گرفتن فتنه منتظری و زمانی که خیلیها گمان میکردند، دوره بالندگی انقلاب سپری شده و حالا این جنگ خانگی است که آینده انقلاب را تعیین میکند، آن جمله معروف را فرمودند: «جنگ ما فتح فلسطین را در پی خواهد داشت» و امروز میبینیم که مقدمه این فتح هم در فلسطین و هم در خارج آن فراهم شده است. امروز کرانه باختری در حال مجهز شدن به سلاحهایی است که اسرائیل را به روز سیاه خواهد نشاند و آزادی عراق که در شعارهای ما «مقدمه لازم» رهایی قدس بود، محقق شده است. مگر نمیگفتند «بهر آزادی قدس از کربلا باید گذشت» بنابراین انقلاب اسلامی از فتنهها به درون خود فرو نرفته و رسالت خود را هیچگاه واننهاده است. امواج توطئههای رنگارنگ میآیند و بر صخرههای کنار ساحل میکوبند ولی خود متلاشی میشوند و صخره، روشنتر از قبل حیات خود را ادامه میدهد. این ویژگی هم خاص انقلاب اسلامی است. انقلابهای دیگر نتوانستند در برابر امواج مخالف تاب بیاورند.
بعضی گمان کردهاند مردم ما عقب افتادهاند و فرق پدر از پسر را نمیشناسند وقتی خود حسینعلی منتظری نتوانست خللی بر انقلاب وارد کند، از فرزندان منحرف پدران بزرگی که خونشان ضامن اصالت انقلاب بوده، چه کاری ساخته است. تردیدی نداریم که اگر این پدران شهید میبودند چنین فرزندانی را از خود میراندند. انقلاب، انقلاب خدایی است و شیاطین نمیتوانند در پوست انبیا بروند و مؤمنین را به مساجد ضرار بکشانند.
کد خبر: ۵۴۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۳
سرکرده منافقین گفت: تمدید مذاکرات اتمی زمان بیشتری را در اختیار ایران قرار می دهد.واکنش مریم رجوی به تمدید مذاکرات
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مریم رجوی در پاریس با ابراز خشم از تمدید مذاکرات هستهای ایران گفت: شاهد عقب نشینی های بدون تضمین غرب در برابر ایران هستیم.
وی بار دیگر ادعاهایی را در خصوص حقوق بشر ایران و نقش ایران در منطقه مطرح کرد.
منبع/باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۴۹۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۵
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه شناسنامه حضور یافت.
در ابتدای این برنامه گزیدهای از بیوگرافی علی جنتی به این صورت مطرح شد: «برنامه شناسنامه امروز شناسنامه مردی را ورق می زند که از کارگزاران انقلاب اسلامی است و به ظاهر شاید آقازاده هستند اما از آن نوع آقازادههایی نیست که به پدر و خانوادهاش متکی باشد بلکه ایشان همیشه بر روی پای خود ایستاده و عرصههای مختلف انقلاب و سختیهای پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی و نظام را طی کرده است؛ میتوان گفت سختیهای عرصههای مختلفی که برای هر فردی قابل تحمل نیست را پشت سر گذاشته است و طی مسیر کرده است.وی پیش از انقلاب مبارزات خارج از کشور را ساماندهی کرد و به سمت مبارزات مسلحانه رفت، بعد از انقلاب نیز در حساسترین شرایط در جنوب صدا و سیمای خوزستان، شورای سرپرستی صدا و سیما خوزستان و همچنین استانداری خوزستان را در سه سال پایانی جنگ را تجربه کرده است.وی اکنون نیز سکاندار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و البته که با عرصه فرهنگ نیز غریبه نیست.»
به گزارش آوای دنا ،متن زیر شرح گفتوگوی محمدحسین رنجبران سردبیر و مجری برنامه شناسنامه با علی جنتی است.
شناسنامه: شما روحانی هستید، در سال ۵۲ از معمم بودن خارج شدید که به خارج از کشور رفتید و در سال ۵۸ هم که برای تبلیغ حزب جمهوری اسلامی به کرمانشاه رفتید معمم شدید. بعد از آن چه زمانی دیگر لباس بر تن نکردید؟ علت چه بود؟جنتی: ابتدای سال ۵۹ که قرار شد به عنوان مدیر صدا و سیمای مرکز اهواز خدمت کنم؛ با شرایطی که در آن زمان صدا و سیما داشت و وضعیت خاصی که داخل صدا و سیما حاکم بود، مناسب نبود که با لباس طلبگی به آن جا بروم. لذا به وضعی که امروز هست درآمدیم.
شناسنامه: در بحثهای طلبگی هنوز حضور دارید؟جنتی: متاسفانه فرصت پیدا نمیکنم؛ در دهه ۶۰ در تهران گاهی در درسهای مختلف اساتید شرکت میکردم ولیکن از آن تاریخ به بعد به خصوص زمانی که به استانداری خراسان رفتم، و بعد هم به حوزه بینالملل وزارت ارشاد متأسفانه دیگر فرصت پرداختن به این مقوله را نداشتم.
شناسنامه: شاگرد بزرگوارانی همچون پدر بزرگوارتان، شهید بهشتی، آیت الله خزعلی و آیتالله مقتدایی بودید و از شاگردان مدرسه شهید حقانی. فعالیت سیاسی خود را هم از مدرسه حقانی شروع کردید؟جنتی: بله؛ عزیزان دیگری هم چون آیت الله جوادی آملی، آیتالله آذری قمی، آیتالله گرامی و آیتالله شهید مفتح و بسیاری دیگر از بزرگان نیز از اساتید ما بودند. مبارزات ما از سال ۴۷ آغاز شد؛ اولین بار که توسط ساواک شناسایی شدیم سال ۴۷ بود؛ تعدادی اعلامیه به شخصی سپرده بودیم که به اصفهان ببرد و تحویل شخص مورد نظر ما دهد.این فرد نتوانسته بود فرد مورد نظر ما را در اصفهان بیابد، ناگزیر بازگشته بود و در قم دستگیر شد.
شناسنامه: آقای کفعمی؟جنتی: بله، ایشان لو داد از چه کسی اینها را گرفته است و از همان زمان ما تحت تعقیب قرار گرفتیم؛ به تدریج بر پرونده ما در ساواک افزوده شد.شناسنامه: ساواک هم در نهایت نتوانست شما را دستگیر کند؛ من خواندهام که مطالعات بسیار عمیقی هم در باب مسائل انقلاب و کارهای فرهنگی نیز داشتید. از همان نوجوانی سرکلاس امام(ره) شرکت داشتید و سخنرانیهای بزرگ امام مانند کاپیتولاسیون را درک کرده بودید.در کتاب خاطراتتان خواندم. دکتر شریعتی اثرگذاری خوبی در قشر فرهیخته و دانشجو ایجاد کرده بود. در جایی اذعان داشتید غذای فکری که شریعتی به جوانان ارائه می داد، غذای ناب و خالصی نبوده است و برخی انحرافات در آن وجود داشت؛ چطور می شود ایشان نگرش سطحی به اسلام داشته باشد و بتواند این چنین جوانان را جذب کند؟
جنتی: شعارهایی که شریعتی مطرح می کرد، شعارهای انقلابی بود؛ در آن زمان، فضا، فضای انقلابی بود آن زمان که عناصر چپ و مارکسیست در دانشگاهها نفوذ داشت و فعالیتهای تبلیغاتی انجام میداد؛ در چنین شرایطی فردی که به نام اسلام علم مبارزه و مقابله با رژیم را مطرح می کند، به طور طبیعی جاذبههایی خواهد داشت.شریعتی بیشتر جامعه شناس بود، نمیتوان گفت اسلام شناس به معنای کامل بود؛ به طور طبیعی ضعفهایی در گفتار و برداشتهای وی از اسلام وجود داشت؛ برخی نکاتی که از سوی وی مطرح میشد همانند نکاتی که در رابطه با مرحوم مجلسی مطرح کرد، این گونه تلقی میشد که تمام روحانیت را زیر سوال میبرد؛ در حالی که وی روحانیونی که اهل مبارزه نبودند را بیشتر مورد انتقاد قرار میداد.زمانی که مرحوم شهید محمد منتظری تمام کتابهای شریعتی را به حضرت امام (ره) دادند و ایشان مورد مطالعه قرار دادند، حضرت امام (ره) از نوع برخورد شریعتی با مرحوم مجلسی در زمان صفویه اظهار ناراحتی کرده بودند؛ شریعتی هر کسی را که شاهان سابق را به نوعی تائید میکردند، مورد نقد قرار داده است که مرحوم مجلسی نیز از جمله این افراد هستند.
شناسنامه: نکته حضرت امام (ره) در این مورد چه بود؟جنتی: نکته حضرت امام (ره) این بود که شخصیت مرحوم مجلسی شخصیتی والا و وارسته بود و خدمات وی به اسلام و تشیع بسیار ارزنده است؛ این شخصیت از سوی شریعتی در بحث تشیع صفوی و تشیع علوی مورد نقد قرار گرفته است.
شناسنامه: بعد از فوت مرحوم شریعتی، آقای ابراهیم یزدی برای دانشجویان خارج از کشور پیامی از حضرت امام (ره) بگیرد و تلاش داشت حضرت امام (ره) شریعتی را شهید خطاب کند که حضرت امام (ره) این کار را انجام ندادند؛ شما هم در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید نقدی کردید اگر این کار انجام میشد اثر بهتری می گذاشت.جنتی: نقد که نبود، ایشان در پیامشان فقد شریعتی یاد کرده بودند و این در بین دانشجویان مسلمان اروپا تأثیر منفی گذاشته بود، اثر بدی گذاشته بود آنها می گفتند اگر کسی هم که در راه خدا مهاجرت کرده است و آن جا از دنیا رفته است شهید محسوب میشود. لذا من عنوان کردم اتحادیه دانشجویان ایرانی مقیم اروپا اندکی از پیام شما دلگیر هستند و انتظار داشتند به عنوان شهادت از مرگ شریعتی یاد میکردید؛ حضرت امام (ره) روی ترش کردند و فرمودند مگر من همانند روشنفکرها هستم که بگویم شهادت، شهادت. شهادت شرایطی دارد.
شناسنامه: شما هم چیزی نگفتید.جنتی: من جرات نکردم دیگر حرفی بزنم.
شناسنامه: چطور شد به فکر مبارزه مسلحانه افتادید؟جنتی: سال ۵۰ که حرکت مسلحانه آغاز شد، در ابتدا توسط چریکیهای فداییهای خلق بود که بزرگترین عملیات آنها در سیاهکل بود و محکوم به شکست شد که رژیم آنها را محاصره کرد و تعداد زیادی از آنها کشته شدند. مجاهدین خلق نیز از سوی دیگر کار خود را شروع کردند و مبارزه آنها نیز مسلحانه بود.قبل از آنها نیز حزب ملل اسلامی نیز حرکتی مسلحانه را آغاز کرده بودند، که حدود ۵۵ نفر بودند که همه نیز دستگیر شدند. در روحانیت و محیط حوزه این حرکت دیده نمیشد؛ در آن زمان به همراه جمعی از دوستان حوزوی به این فکر افتادیم که حرکت مسلحانهای را آغاز کنیم؛ به طور طبیعی به دلیل نداشتن تجربه در این زمینه تلاش میکردیم خود را به مجموعه مجاهدین خلق نزدیک سازیم تا از تجربیات آنها بهره ببریم.برادر من که یک بار به دلیل پخش رساله حضرت امام (ره) دستگیر شده بود و ۶ ماه محکوم شده بود در زندان با برخی از این عناصر آشنایی پیدا کرده بود و از آن جا به مجموعه مجاهدین خلق وصل شده بود و هنوز هم عضویت پیدا نکرده بود اما با آنها ارتباط داشت، با آقای عزتالله شاهی که بعدا به عزت مطهری اسمش را عوض کرد.یکسری نوشتهها و دستنوشتههای مجاهدین خلق را در زمینه اقتصاد، درباره نهج البلاغه و برداشت از قرآن، سوره محمد(ص) را دریافت میکردیم و به تدریج به دنبال تهیه سلاح رفتیم. در این گروه شاید یک قبضه سلاح هم بیشتر به دست ما نیامد اما در هر صورت به دنبال این امر بودیم؛ تصور میکردیم از طریق مبارزه مسلحانه باید راه را ادامه دهیم.
شناسنامه: در ادامه به سمت رفتن به خارج از کشور کشیده شدید؛ برای رفتن به خارج از کشور با آقای رفسنجانی و مقام معظم رهبری مشورت کردید.جنتی: بله؛ در آن شرایط اخوی بنده هم دستگیر شده بودند، برخی از دوستان نیز مانند محمد حسین طارمی دستگیر شده بودند.بعدش آقای محمدی عراقی دستگیر شده بودند و دو سه نفر هم بیشتر از گروه نمانده بودیم. همه دوستان هم پیشنهاد کردند که بروید به خارج از کشور. بهترین گزینه برای ما خروج از کشور بود چرا که سرانجام کسی که دستگیر میشد یا اعدام یا حبس ابد بود؛ در نتیجه تصمیم به خروج از کشور گرفتم؛ در آن زمان در ابتدا به ذهن من رسید که با مقام معظم رهبری در این خصوص صحبت کنم و از این ایشان که در مشهد بودند استمداد بطلبم تا ایشان با توجه به آشناهایی که به منطقه سیستان و بلوچستان داشتند یک نفر را معرفی کنند تا کمک کند من به آن طرف مرز بروم که ایشان فرمودند من الان کسی را نمی شناسم. بعد خدمت آقای هاشمی رفسنجانی آمدم که ایشان فردی را معرفی کردند و از طریق آن ما رفتیم زاهدان و از آن جا هم قاچاقی را پیدا کردند ما را به آن طرف مرز بردند.
شناسنامه: با شهید محمد منتظری بسیار محشور بودید؛ در مبارزات خارج از کشور نیز در سوریه و لبنان دو نفر اصلی یکی شما بودید و یکی ایشان؛ از ایشان برای ما بگوئید.جنتی: شهید منتظری بعد از یک دوره ۳-۲ ساله زندان، در حوزه به تدریس اقتصاد پرداخت. تعدادی از طلبههای جوان هم در دوره ایشان جمع شدند. این که در حوزه اقتصاد تدریس شود امری نو بود؛ ایشان در زندان آموخته بود. بعد هم کتابی را شروع کرد. بعد از شدت گرفتن اوضاع به خارج از کشور رفتند و در نجف مستقر شدند؛ بعد از نجف بلافاصله در سوریه و لبنان بود و گاهی هم به افغانستان، پاکستان و گاهی در حوزه خلیج فارس سفر میکرد.عمدتا نیز به فعالیتهای مبارزاتی مشغول بودند و پیامهای حضرت امام (ره)، کتابهای ایشان، را منتقل میکردند و با شخصیتهای مختلف نیز در تماس بودند. شهریور سال ۵۴ مصادف شد با اختلافات درونی سازمان مجاهدین خلق؛ این اختلافات ایدئولوژیک بود که جمعی از آنها مارکسیست شده بودند و بسیاری از عناصر مسلمان که در داخل سازمان مجاهدین خلق ارتباطشان با سازمان قطع شد و عمدتا به خارج از کشور آمدند و بیشتر به پاکستان می آمدند.تلاش شد این عناصر حفظ شوند و در راه مبارزه قرار گیرند؛ اینها از پاکستان به دمشق منتقل میشدند که در این میان آنها که پرونده سنگین داشتند آن جا ماندند و ابتدا آموزشهای نظامی و سیاسی دیدند و بعد هم به تدریج برای افرادی که وضعیت عادی داشتند مربی میشدند.
شناسنامه: از افراد سرشناس چه کسانی به سوریه و لبنان آمدند؟جنتی: در طول نزدیک به ۴ سال که ما آن جا بودیم بیش از ۶۰ نفر برای آموزش به خارج از کشور آمدند؛ شهید محمد بروجردی از جمله آن ها بود که در جنوب لبنان هم نزدیک مرز اسرائیل که رفتیم ایشان هم بودند. شهید مهدی باکری آمدند، سردار سرلشگر رحیم صفوی به همراه دوستش آقای احمد فضائلی بودند که این دو هم دست پر برگشتند زیرا مقداری اسلحه هم با خود به ایران آوردند، آقای یونسی (وزیر سابق اطلاعات)بودند، آقای غرضی از جمله افرادی بودند که ثابت ماندند و آموزشهای سیاسی میدادند. چون یک قسمت هم آموزش سیاسی بود که در این زمینه آقای غرضی بیشترین نقش را داشتند.
شناسنامه: جایی اشاره کردید که با فلسطینیها بده و بستان داشتید به طوری که آنها آموزشهایی برای ما میگذاشتند و ما هم به نوعی گاهی افرادی را برای آنها به اسرائیل میفرستادیم. از تبادلاتی که بین ایران و فلسطین بود نیز صحبت بفرمائید.جنتی: در اردوگاههایی که فلسطینیان در اطراف دمشق داشتند، آموزشها در آن انجام می شد؛ آموزش تکمیلی که آموزش استفاده از مواد منفجره بود یعنی با استفاده از مواد دسترسی مواد منفجره را میساختند. بیشتر این آموزشها هم در لبنان داده میشد. افراد آن جا می آمدند و شرکت می کردند و آموزش میدیدند و بر می گشتند.خانم دکتر زهرا پیشگاهی فرد به همراه همسر خود آقای شریف خانی به آن جا آمدند در حالی که بچه شیرخوارهای نیز همراهشان بود. تحت آموزشهای مختلف در سوره لبنان قرار گرفتند و برای ورود به فلسطین اقدام کردند؛ اعلام آمادگی برای ورود به اسرائیل کردند. ما با مقامهای فلسطینی صحبت کردیم و آن ها پیامهای لازم و نقشههایی را که لازم بود به داخل منتقل شود دادند و اینها بردند این پیامها و بعد از گشت و گذاری هم که داشتند برگشتند
شناسنامه: سال ۵۵ با لباس مبدل و پاسپورت کویتی به ایران آمدید؛ در این سفر علاوه بر دیدارها مختلف با افرادی از جمله شهید بهشتی، ازدواج هم کردید؛ ماجرای ازدواج خود را تعریف کنید.جنتی: در سال ۵۵ تصمیم گرفتم برای دریافت کمکهای مالی و مشورتها به ایران آمدم. البته پاسپورت کویتی نداشتم، پاسپورت یکی از کشورهای حوزه خلج فارس بود؛ آمدیم کویت و از سفارت ایران در این کشور ویزا گرفتم و به عنوان تبعه خارجی وارد ایران شدم و بعد که وارد ایران شدم تغییر لباس داده و به جای لباس عربی لباس عادی خودمان را پوشیدم.در این فرصت با شهید بهشتی، آقای هاشمی رفسنجانی و شهید قدوسی دیدار داشتم که مشورتهای لازم و کمکهای مالی را دریافت کردم. مقداری کمکهای مالی هم نیاز داشتیم که از مرحوم حاج تقی حاج ترخانی گرفتم که از قبل هم با ایشان در ارتباط بودیم.من نمی دانستم که تا چه مدتی در خارج از کشور خواهم ماند و از طرفی علاقه مند بودم که از ایران و با یک ایرانی ازدواج کنم منتهی مشکل این بود که نمیتوانستم هیچ جا خود را معرفی کنم.با توجه به شناختی که نسبت به برخی دوستان در زمانی که تحت تعقیب بودم، پیدا کردم و در سونقر کلیایی بودند به شهر کرمانشاه بیشتر رو آوردم تا در کرمانشاه موردی را برای ازدواج پیدا کردیم؛ بعد از این که دسترسی پیدا کردیم و برای ازدواج اقدام کردم دیدم که فرد مورد نظر آمادگی هر گونه فداکاری را دارد و همراه من خواهد بود؛ من از اول هم به ایشان گفتم که اگر با من ازدواج کنید ممکن است تا آخر نتوانید به داخل ایران بیایید. قبول کردند اما نمی توانستیم پدر و مادر ایشان توجیه کنیم؛ در نتیجه یکی از دوستان، استاد موسی موسوی که نماینده مقام معظم رهبری در کردستان بودند، در این امر وارد شدند و خواستگاری کردند و هر چه که پدر و مادر دختر میگفتند که پدر و مادر ایشان که هستند و این در حالی بود که پدر و مادر من در اسد آباد همدان تبعید بودند، اما گفتند که پدر و مادر ایشان در خارج از کشور هستند و خودم را نیز به عنوان دانشجویی در بیروت معرفی کردیم؛ خانواده همسرم از روی اعتمادی که به آقای موسوی داشتند قبول کردند؛ مراسم عقد در جمع بسیار کوچکی خوانده شد و ما به سرعت از کشور خارج شدیم و بعد همسرم به من ملحق شد.شناسنامه: چند فرزند دارید؟جنتی: ۳ تا فرزند دارم.یک پسر و دو دختر.
شناسنامه: کجا به دنیا آمدند؟جنتی: پسر اول من در سال ۵۷ در دمشق به دنیا آمد.
شناسنامه: حاج خانم از اوضاع خواستگاری گلایه نمی کنند؟جنتی: نه. در خاطرات من این ماجراها بیان شده است.
شناسنامه: بعد از تبعید حضرت امام (ره) به پاریس سفری به لیبی داشتید تا با قذافی ملاقات داشته باشید. در این خصوص توضیحی بفرمائید.جنتی: شهروندان ایرانی در فرانسه در بدو ورود اقامت ۳ ماهه داشتند، ترس این وجود داشت که بعد از ۳ ماه نیز دولت فرانسه به حضرت امام (ره) برای خروج از فرانسه فشار آورد و به طور قانونی میتوانستند که اخراج کنند؛ باید برای این امر فکری می شد؛ به دلیل این که افکار و سخنان حضرت امام (ره) در دنیا منتشر شده بود امکان این وجود داشت که هیچ کشوری حاضر به اجازه اقامت ایشان در آن کشور نشود.از طرفی بسیاری از کشورها با شاه هم ارتباط داشتند و نمی خواستند روابطشان را به هم بزنند. به این دلیل تصمیم گرفتیم تا با برخی از کشورها صحبت کنیم که من به همراه آقای غرضی تصمیم گرفتیم با مقامات لیبی صحبت کنیم.یک هفته ای برای ملاقات با قذافی ما را معطل کردند؛ در آخرین لحظات بازگشت به فرانسه، در زمانی که در فرودگاه بودیم، اجازه ملاقات داده شد؛ اما ما دیگر مهر خروج از لیبی بر روی پاسبورتمان خورده بود و نمی خواستیم با این وضعیت برویم زیرا همین اتفاق برای امام موسی صدر هم افتاده بود که او را از فرودگاه و زمانی که مهر لیبی بر پاسبورتش خورده بود برگردانده بودند. با نگرانی به ملاقات با قذافی رفتیم چرا که امام موسی صدر در گذشته در آن کشور ناپدید شده بود به خصوص این که مهر خروج از لیبی بر پاسپورتهای ما خورده بود.این وضعیت بسیار نگران کننده بود و ترس این وجود داشت که به سرنوشت امام موسی صدر دچار شویم؛ ما را به پادگانی که قصر قذافی در آن بود، بردند و بعد از چند لحظه ای قذافی آمد و مسئله مطرح شد؛ قذافی از این ورود حضرت امام (ره) استقبال کرد و گفت اصلا لزومی ندارد که این مدت هم تمام شود ما از همین زمان آمادگی داریم که پذیرای ایشان باشیم. اعلام آمادگی هم کرد که ما هم می توانیم به شما پول و هم اسلحه بدهیم که ما اعلام بی نیازی کردیم و گفتیم احتیاجی نداریم.
شناسنامه: از امام موسی صدر چیزی نپرسیدید؟جنتی: نه؛ امکان طرح چنین مسئله ای در آن شرایط وجود نداشت؛ با این گزارش و با خوشحالی به پاریس خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم؛ حضرت امام (ره) با بی اعتنایی بیان کردند قذافی قابل اعتماد نیست. تعبیر صحبتشان به این مضمون بود که با طناب قذافی نمیشود به چاه رفت. سخن حضرت امام (ره) همانند آب سردی بر بدن ما بود چرا که با تمام تلاشهایی که صورت گرفت و سختیها که تحمل شد، با چنین پاسخی از سوی حضرت امام (ره) مواجه شدیم؛ البته حضرت امام (ره) آیندهای را می دیدند که بر ما پوشیده بود.
شناسنامه: در ابتدای انقلاب رئیس صدا و سیمای خوزستان شدید؛ چطور این پیشنهاد به شما شد؟جنتی: آقای غرضی استاندار خوزستان شده بود. آقای غرضی به شورای سرپرستی آن زمان که آقای دکتر هادی، موسوی خوئینیها و اقای حداد عادل وآقای غضنفرپور بودند پیشنهاد داد که من مدیر صدا و سیمای خوزستان شوم؛ به این دلیل که پدر من نیز در اهواز در دادگاه انقلاب فعالیت می کردند علاقمند به حضور در کنار ایشان بودم، در نتیجه این پیشنهاد را پذیرفتم.
شناسنامه: ماجرای نماز جمعه را پدر بزرگوار شما تعریف کردند؛ اعلام از طریق رادیو و تلویزیون از طریق شما انجام شد؟جنتی: بله؛ در زمانی که ایشان میخواستند نماز جمعه را در دانشگاه برگزار کنند خبر رسید که گروههای چپ و مارکسیستها در دانشگاه سنگر بندی کردند تا نمازگزاران را مورد هجوم قرار دهند؛ نزدیک به زمان ظهر بود که مستقیم به استودیو رفتم.شناسنامه: خودتان پشت میکروفن رفتید؟جنتی: بله،این امر را اعلام کردم و از مردم خواستم در دانشگاه حضور پیدا کنند و با این افراد مقابله کنند؛ جمعیت بسیار عظیمی به سوی دانشگاه به راه افتادند؛ با حضور مردم اقدام آنها ناموفق شد و افراد فرار کردند.
شناسنامه: بعد از این عضو شورای سرپرستی صدا و سیما شدید؛ شما از طرف شهید بهشتی، از طرف شورای عالی قضایی به همراه اقای شیبانی معرفی شدید. دکتر حسن روحانی از مجلس و آقای غفاری و طارمی هم از دولت. در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید، ایشان به طور ویژه در زمینه موسیقی به شما تذکر می دهند که نظارت و توجه ویژه داشته باشید. که شما ذکر کرده بودید شاید امام نظر خاصی هم داشتند اما امام میفرمودند که صدای علمای بلاد درنیاید. در این خصوص صحبت کنید.جنتی: این سوالی بود که از سوی ما مطرح شد؛ مسئله موسیقی از جمله مسائلی بود که در ابتدای انقلاب بسیار مطرح بود؛ امام (ره) حدود این مسئله را مطرح نکردند ولیکن اذعان داشتند که به گونه ایی عمل نشود که سر و صدای علمای بلاد برخیزد.
شناسنامه: حتی یک جا بیان کردید که یک میان برنامه پخش کردید که کمی موسیقیاش تند بوده سریع حاج احمد آقا زنگ زدند.جنتی: بله. معلوم بود که امام(ره) برنامهها را رصد میکردند.حالا با این اوضاع فکر می کنید آن زمان که شما در شورای سرپرستی بودید کسی جرأت داشت درباره تک خوانی زنان با حضور امام و با این تأکیدات امام(ره)حرف بزند و چیزی پخش کند؟جنتی: آن زمان اصلا چنین بحثی مطرح نبود. به ذهن هم نمیآمد کسی بیاید و چنین چیزی را مطرح کند.
شناسنامه: الان چه طور است که علی آقای جنتی می گویند تک خوانی زنان اگر مفسدهای نداشته باشد ایراد ندارد، با توجه به این که این تجربیاتی که شما دارید هرکسی ندارد. بالاخره شما از زبان امام شنیدید حتی میگویید شاید امام خودشان هم نظراتی داشتهاند اما برای این که صدای علما درنیاید گفتهاند این کارها نشود. چه طور شما در سال ۹۲ این حرف را میزنید؟جنتی: اینجا هم که من مستقیما انگیزهای برای بیان این مطلب نداشتم. بعد هم دیگر ما به دلیل برخی از همین ملاحظات اصلا تا به حال اجازه تک خوانی به خانمها در جمع آقایان که مطلقا داده نشده است. به هیچ وجه در این یک سال و اندی علی رغم شایعاتی که انجام شده اجازه داده نشده است. دو مورد گروههای خانم ها بوده است که در بین آن نیز خواننده زن بوده است فقط این دو مورد برای خانمها اجرا شده است.
شناسنامه: یعنی اصلا برای غیرخانمها اجرا نشده است؟جنتی: نخیر اجرا نشده.
شناسنامه: سال ۶۶-۶۳ استاندار خوزستان شدید؛ در زمانی که جنگ بود پذیرش این مسئولیت بسیار سخت بود؛ این مسئولیت را به دلیل دوستی با آقای ناطق پذیرفتید؟جنتی: با آقای ناطق رفاقت و روابط دوستانه داشتیم و ایشان نسبت به من محبت داشتند ولیکن با توجه به شناخت من نسبت به استان خوزستان و آمادگی برای حضور در منطقه جنگی و کمکی در جهت پشتیبانی از جبهه این مسئولیت را پذیرفتم؛ این مسئولیت بسیار سنگین بود؛ از طرفی همانند باقی استانداران کشور باید مسائل و مشکلات مردم استان را حل می کردیم در کنار این نیز جایی بود که منطقه جنگی بود و از این استان جنگ آغاز شده بود.بمباران های زیادی که می شد. برخی از شهرها مانند دزفول مرتب بمباران می شد و باید از نزدیک میرفتیم و تفقدی از آسیب دیدگان صورت می گرفت. خود رزمندگان مرتب مکانهایی را برای فعالیت خود میخواستند.
شناسنامه: نخستین تجربه شما در زمینه وزارت ارشاد بعد از پایان استانداری خراسان معاون بین الملل وزارت ارشاد بود؛ در زمان آقای خاتمی بود؟جنتی: نه؛ در زمان آقای لاریجانی بود؛ در ابتدای حضور آقای لاریجانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی من به عنوان معاون بین الملل شروع به کار کردم.
شناسنامه: در وزارت ارشاد آقای مهاجرانی نیز همکاری داشتید؟جنتی: بله؛ از سال ۷۱ تا ۷۷ در وزارت ارشاد بودم؛ ۳سال ابتدایی را به عنوان معاون بین الملل وزارت ارشاد فعالیت میکردم؛ بر اساس پیشنهادی که خدمت مقام معظم رهبری داده شد، قرار بر این شد تمام دستگاههای خارج از کشور که فعالیت فرهنگی دارند مثل مجمع تقریب مذاهب، مثل مجمع اهل بیت، مثل سازمان تبلیغات اسلامی حوزه بین المللیشان، با معاونت بین الملل ارشاد یکی شود تا از پراکنده کاری جلوگیری شود.از سال ۷۴ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از ادغام نهادهای مختلف با معاونت بین الملل تشکیل شد؛ از آن زمان که آیتالله تسخیری رئیس سازمان شدند من به عنوان قائم مقام و معاون انتشارات تبلیغات سازمان فعالیت می کردم؛ در آن دوره نیز من بیشتر در شورای معاونین وزارت ارشاد شرکت داشتم.
شناسنامه: بعد از خارج نشین شدن آقای مهاجرانی با وی در ارتباط بودید؟جنتی: نه؛ به هیچ وجه ارتباط نداشتم.شناسنامه: نظر شما در خصوص وی بعد از این که به خارج رفتند چیست؟جنتی: آقای مهاجرانی در دوره ابتدای فعالیت خود با توجه به توصیههای مقام معظم رهبری مسیر را طی می کرد؛ به تدریج آقای مهاجرانی با نوع سیاستهایی که در حوزه فرهنگ از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ می شد، زاویه پیدا کرد؛ این امر سبب شد شخص مقام معظم رهبری نسبت به وزارت ارشاد مسئله پیدا کردند؛ در ادامه به تدریج نمایندگان مجلس این زاویه را احساس کردند.شناسنامه: در سال ۷۶ ستاد آقای ناطق یا آقای خاتمی بودید؟جنتی: در ستاد کسی نبودم؛ در روزهای آخر با آقای ناطق نوری همراهی داشتم.
شناسنامه: به ایشان رای دادید؟ فکر می کردید رای نیاورند؟جنتی: بله؛ فکر نمی کردم رای نیاورند.شناسنامه: چطور شد که سفیر ایران در کویت شدید؟ مدت طولانی هم بودید. دو دوره.جنتی: بله. با توجه به این که در حوزه بین الملل فعالیت میکردم و با وزارت خارجه مانوس بودم، در زمان دکتر کمال خرازی این پیشنهاد به من شد؛ با توجه به آشنایی که از قبل از انقلاب با کویت داشتم این مسئولیت را پذیرفتم و حدود ۴ سال در این مسئولیت در کویت بودم، تا سال ۸۱. که دوره بعدش از سال ۸۵ باز مجددا نزدیک به ۴ سال رفتم.شناسنامه: سال ۸۴ به چه کسی رای دادید؟جنتی: به آقای هاشمی رای دادم.
شناسنامه: چطور شد که معاون سیاسی وزارت کشور دولت آقای احمدی نژاد شدید با توجه به این که اصولا کسانی در این پست قرار می گیرند که رای آنها به رئیس جمهور باشد؟جنتی: در آن زمان در ستاد آقای هاشمی فعالیت می کردم؛ اعتقاد قلبی من این است که بعد از انتخابات هر کسی رئیس جمهور شود، چه من به او رای داده باشم و چه نداده باشم، نیاز به وجود من باشد باید کمک کنم؛ در آن زمان آقای پور محمدی به عنوان وزیر کشور انتخاب شد و این پیشنهاد را وی داد و با آقای احمدی نژاد نیز هماهنگ شده بود. چون بر اساس دستور العمل که آقای احمدینژاد ابلاغ کرده بود همه وزرا باید معاونینشان را هماهنگ می کردند ان هم معاون سیاسی که مهم هم بود.بعد که آقای احمدی نژاد فهمید ما با آقای هاشمی همراهی داشتیم بر آقای پور محمدی فشار فوق العادهای وارد کرد که ما را کنار بگذارد؛ آقای پور محمدی تا یک سالی مقاومت کردند ولیکن من راضی به فشار بر آقای پور محمدی نبودم و خود قبول کردم که کنار بروم.
شناسنامه: مگر امکان دارد آقای احمدی نژاد از ابتدا خبر نداشته باشد که در ستاد آقای هاشمی فعالیت داشتید؟جنتی: ممکن است اطلاع نداشته باشند؛ به هر حال بعد از انتصاب ما حساسیت نسبت به ما ایجاد شد در حالی که طول آن مدت، تمام سخنرانیهای من دفاع از مواضع دولت بوده است.شناسنامه: دوباره به کویت رفتید؛ گفته میشود در سیستم وزارت خارجه مرسوم نیست که سفیری که دو دوره یک جا بوده دوباره دور سوم بفرستند. اما شما را فرستادند.جنتی: اکنون این گونه نیست البته ما خیلی کارهای خلاف عرف بین المللی انجام می دهیم که یکی نیز این امر است که تعدادی از سفرا دو یا سه بار به یک ماموریت در کشور فرستاده شدند؛ ممکن است یک نفر به عنوان کارشناس یا نفر دوم در یک کشوری باشد و در دوره بعد به عنوان سفیر برود و هیچ مشکلی هم ندارد و کاملا متعارف است ولی در دوره دوم که قرار شد من بروم آقای احمدی نژاد اصرار بر رفتن من به کویت بود؛ در حالی که با توجه به اشرافی که به برخی دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس داشتم، با اصرار آقای احمدی نژاد به کویت رفتم.
شناسنامه: سال ۸۸ نیز کویت بودید؟جنتی: بله؛ تا سال ۸۹ کویت بودم.
شناسنامه: در انتخابات ۸۸ به چه کسی رای دادید؟جنتی: در این انتخابات رای مخفی بود؛ قرار بود رایها عنوان نشود.شناسنامه: در باقی انتخابات نیز رای مخفی بود ولی بیان کردید.جنتی: به آقای احمدی نژاد رای ندادیم.
شناسنامه: فتنه بزرگ سال ۸۸ شما را هم نگران کرد؟جنتی: اخباری از گوشه و کنار دنیا می شنیدیم که در مقابل سفارت خانهها تجمع کردند؛ در مقابل سفارت خانه ایران در کویت نیز این تجمع وجود داشت؛ ما چند روز درگیر این وضعیت بودیم و همواره با مقامات امنیتی در تماس بودیم که افرادی که اعتراضی دارند نیایند به سفارت نزدیک شوند. پلیس کویت نیز همکاری و هماهنگی لازم را داشت.در انتخابات آن دوره از بین ۱۹ هزار نفر ایرانی که در کویت بودند و در این انتخابات شرکت کردند ۱۱ هزار نفر به اقای احمدی نژاد رای دادند؛ به هر حال افرادی که آقای موسوی رای داده بودند معترض بودند.
شناسنامه: به دلیل ارتباطی که در گذشته با آقای موسوی داشتید تلاشی برای آرام کردن فضا نکردید؟جنتی: ارتباطی با داخل کشور به آن معنا نداشتیم.
شناسنامه: در سال ۸۹ خبری مبنی بر کشف شبکه جاسوسی ایران در کویت منتشر شد؛ هم زمان با پایان دوره سفارت شما بود؛ این مرتبط با دوره سفیری شما بود؟جنتی: ارتباطی نداشت. خبرهایی که در ویکی پدیا در خصوص زندگی نامه من وجود دارد به اشتباه نوشتند که من را بازگرداندند؛ اصلا این گونه نبوده است؛ ماموریتهای من معمولا در دورههای اخیر در وزارت خارجه ۳ ساله بوده است و گاهی بر حسب انتخاب فرد جایگزین تمدید میشد؛ من مدت ۶، ۷ ماه هم مدتم را آقای متکی تمدید کرده بودند.
شناسنامه: آن جریان شبکه جاسوسی چه بود؟جنتی: این معمولا جریاناتی هستند که تلاش دارند دولت کویت را بترسانند که ایران دارد در آن جا دخالت میکند ؛ تا کنون چندین بار اتفاق افتاده است که برخی اتباع خود را بازداشت میکنند و بعد عنوان میکنند با برخی عناصر در داخل ایران مرتبط بودند و جاسوس هستند؛ کویت مطبوعاتی دارد که همواره مخالف ایران قلم میزدند و این مطبوعات به این قضایا دامن میزدند؛ تا امروز نیز تمام موارد ثابت شده است که ایران دخالتی نداشته است؛ مقامات کویتی نیز به این امر اعتراف دارند.
شناسنامه: چه شد که آقای روحانی شما را برای این سمت انتخاب کرد؟جنتی: زمانی که آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند و به دنبال انتخاب اعضای کابینه خود بودند، افراد متعددی برای وزارت خانههای مختلف از جمله وزارت ارشاد مطرح بودند؛ به دلیل این که ۱۲-۱۰ سال در وزارت امور خارجه فعالیت می کردم، علاقه داشتم به عنوان یک کارمند یا مدیر در وزارت امور خارجه ادامه فعالیت کنم با این که بازنشسته بودم و در مرکز تحقیقات کار پژوهشی و تحقیقاتی آن هم در حوزه سیاست خارجه به خصوص خاورمیانه و کشورهای عربی انجام میدادم.در نهایت اقای روحانی بعد از بررسیهای مختلف با افراد متعدد به من وزارت ارشاد را پیشنهاد کردند و من نیز به شدت ابا و امتناع داشتم چرا که کم و بیش با مشکلات و حاشیه های این وزارت خانه آشنا بودم؛ آقای روحانی بر پذیرش این سمت از سوی من اصرار فوق العاده داشتند.به آقای روحانی گفتم که حاضر به پذیرش مسئولیت در برخی وزارتخانههای دیگر هستم.
شناسنامه: کجاها را گفتید؟جنتی: مثلا وزارت کشور ولیکن آمادگی برای حضور در وزارت ارشاد نداشتم ولیکن تنها گزینه آقای روحانی بعد از بررسیها من بودم.
شناسنامه: قبل از شما با چه کسانی در خصوص پذیرش این مسئولیت صحبت شد؟جنتی: با افراد دیگری صحبت شده بود، شاید ضرورت نداشته باشد در این برنامه عنوان شود.
شناسنامه: ارتباط با مجلس چگونه است؟جنتی: ارتباط ما خوب است و مشکلی با مجلس نداریم.
شناسنامه: یعنی ارتباط آنها خوب نیست؟جنتی: نه؛ برخی از دوستان در مجلس بر برخی نکات بحث دارند که همواره اعلام آمادگی کردیم و به کرات در کمیسیون فرهنگی حضور یافتیم.
شناسنامه: برخی از روزنامهها که حالا طرفداران و هم نظر با دولت هستند، هر از چند گاهی بحث استیضاح شما را کلید میزنند؛ قصد دارند شما را از موضع استیضاح دور نگه دارند یا میخواهند وضعیت مجلس و دولت را تیره نشان دهند.جنتی: از هدف آنها اطلاع ندارم؛ بالاخره بر اساس برخی اظهارات این امر را بیان می کنند؛ اخیرا یکی از نمایندگان مجلس اظهار کرده بودند که قرار است فردا استیضاح فلانی را تقدیم هیات رئیسه کنیم؛ این امر منشا پرداختن برخی مطبوعات به این مطلب شده بود. حالا یکی بیاید بگوید امضاکنندگان به حد نصاب رسیده است یکی بگوید نرسیده. یکی بگوید مطرح نیست.
شناسنامه: آیا دفاع و اشاعه ارزشهای انقلاب را در برنامه خود دارید؟جنتی: قطعا این گونه است؛ هم در برنامهای که به مجلس ارائه دادم و هم در سخنرانی که در مجلس انجام دادم و هم در تمام اظهارات و مصاحبههای خود به این امر اذعان دارم؛ من همواره به این نکته پای فشردهام که نسبت به ارزشهای انقلاب و باورهای انقلابی خود نگاه عمیق داریم؛ به خصوص در حوزه فرهنگ اعتقاد عمیق دارم که سیاستهای مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ در بخش های مختلف بیان کردند باید دقیق اجرا کنیم.آقای روحانی نیز بر این نکته تاکید دارند که ممکن است مقام معظم رهبری نسبت به برخی از وزارت خانه ها نظر خاصی نداشته باشند ولیکن نسبت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مساله فرهنگی عنایت خاص دارند بنابراین تمام توجهات ایشان باید مورد توجه قرار گیرد.
شناسنامه: چه روشهایی را پیش روی دارید؟ زیرا این حرف در مقام صحبت آسان است. شما هم که فرد بسیار باتجربه هستید.جنتی: مقام معظم رهبری این را تبیین کردند؛ ایشان بارها فرمودهاند که ما جبهه فرهنگی انقلاب داریم که باید از این عناصر مومن و پایبند به ارزش های انقلاب در این زمینه بهره ببریم به خصوص نیروهای جوانی که وارد این صحنه می شوند حالا چه در حوزه سینما چه هنرهای نمایشی این افراد باید از سوی وزارت خانه مورد حمایت قرار گیرند.برخی در آن طرف قرار دارند که ممکن است با انقلاب زاویه داشته باشند، ایشان با این که این افراد کار خود را بکنند بحثی ندارند ولیکن روی این که ما جبههای را که با انقلاب زاویه دارند حمایت کنیم بحث است. که آن را هم طبق سیاستهایی که ایشان ابلاغ میکنند دنبال میکنیم.ما در حوزه سینما مواردی که در سال ۸۹ مقام معظم رهبری در دیدار با مدیران حوزه سینما مطرح کردند، تمام را به سازمان امور سینمایی ابلاغ کردیم که دقیقا در حوزههای متخلف و بخشها عمل کنند؛ در حوزه هنرهای نمایشی همین است. در حوزه کتاب نکاتی که ایشان در طول دو دهه مطرح فرمودهاند و همه نیز تدوین شده است دقیقا مورد توجه است ممکن است گاهی اشکالی جزئی در کتابی پیدا شود. وقتی در سال ۹۲، شصت و شش هزار عنوان کتاب چاپ می کنیم که بیش از ۵۰ درصد آن چاپ اول هستند ممکن است در ۵ تا کتاب هم مشکلی بوده که از زیر دست ویراستار یا بررسی کننده در برود. این ها به نظرم قابل اغماض است.
شناسنامه: به نظر خود در این مدت در این مسیر موفق بودید؟جنتی: اقدامات فوق العاده خوبی صورت گرفته است؛ در حوزه کتاب قبل از ما حدود۴-۳ سال هیئت نظارت بر کتاب نداشتیم؛ در طول این دوره ۲۱ نفر از شخصیتهای علمی، فرهنگی و فرهیخته به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی و تائید شدند تا در این زمینه شروع به فعالیت کنند.شورای پروانه ساخت فیلم، شورای پروانه نمایش فیلم و در تمام حوزهها افراد اهل نظر تعیین شدند؛ من کار را به اهل آن واگذار کردم همان گونه که در سخنرانی خود در مجلس برای رای اعتماد این امر را متذکر شدم. در حوزه معاونتها و چه در حوزه مدیران معمولا کسانی هستند که هم دارای فکر خاص هستند و هم بدون گرایش خاصی وهم اهل نظر هستند
شناسنامه: در جایی اذعان کردید فرهنگ باید از مسائل سیاسی و امنیتی جدا شود؛ میدانید که عرصه نظامی و امنیتی در عرصه فرهنگی متمرکز شدند و در این زمینه فعالیت میکنند؛ صحبت شما را چگونه میتوان معنا کرد؟جنتی: به یاد ندارم چنین تعبیری کرده باشم. من هیچ جا یادم نمیآید. اما این که نباید به مسئله فرهنگ نباید نگاه امنیتی داشته باشیم را بیان کردم؛ باید بر اساس معیارهای ارزشی که مسئله فرهنگ دارد به این مسئله نظر شود.شناسنامه: تا چه میزان به تهاجم فرهنگی معتقد هستید؟جنتی: در سخنرانی خود در مجلس در جریان رای اعتماد داشتم این مسئله را مطرح کردم؛ تهاجم فرهنگی را یک توهم نمیدانیم بلکه یک واقعیت است. مقام معظم رهبری نیز بیش از دو دهه بر این مسئله تاکید دارند؛ این امر جزء باورهای ما است و امری است که به آن عمل می شود و به دنبال مقابله با آن هستیم.در طی این مدت کتابهای بسیاری برای مجوز انتشار وارد شدند که احساس کردیم در این چارچوب می گنجد، در نتیجه مجوز چاپ به آنها داده نشد.
شناسنامه: در خصوص ممیزی کتاب دو نقل قول متفاوت از شما عنوان شده است؛ ممیزی قبل از نشر باید به ممیزی بعد از نشر منتقل شود و بعد از چند روز عنوان کردید بردن ممیزی به بعد از نشر صلاح نیست؛ کدام یک از این دو نظر اشتباه بوده است؟جنتی: گفته نشده است صلاح نیست. در ابتدای ورودم به وزارت ارشاد بر اساس بعضی از اظهارنظرهایی که آقای روحانی هم در دوران مبارزات انتخاباتیشان داشتند من بیان کردم ممیزی قبل از نشر را می توانیم حذف کنیم و به دست ناشرین سپرده شود؛ ناشرین بر اساس قوانین نشر ممیزی کنند؛ بعد از نشر در وزارت ارشاد ممیزی شود؛ فرد به دلیل آگاه بودن از قوانین رعایت ضوابط را انجام می دهد تا بعد از چاپ از سوی وزارت ارشاد گفته نشود فلان صفحه حذف شود و فلان قسمت باید تغییر کندو ناشران این امر را نپذیرفتند و برخی اذعان داشتند که وزارت ارشاد قصد دارد سانسور را از خود به ناشران منتقل کند؛ در نتیجه ما خود طبق ضوابط نشر خودمان وظیفه داریم این کار را بکنیم . و هیئت نظارت که ما به شورای انقلاب فرهنگی معرفی کردیم برای این بود این وظیفه را انجام دهد. بعد از ۲ ماه اعلام کردیم تمام ضوابط ممیزی نشر را قبول داریم و بر طبق قانون اعمال می کنیم و تا کنون نیز به این نحو اعمال شده است.
شناسنامه: راه حل همان راه حل قدیمی است که انجام میشود؟جنتی: بله؛ همان راه حلی که در گذشته انجام می شد؛ البته هیات نظارت بر کتاب مباحثی را درون خود داشتند؛ باید به برخی از نهادها که شناخته شده هستند، مجوز داده شود تا خودشان اگر شورای کتاب دارند که مورد اعتماد هستند آن شورا اگر تصویب کرد تصویب وزارت ارشاد تلقی شود.
شناسنامه: چندین بار از فهرست ممنوع القلمها صحبت کردید در دوره دولت قبل. معاون فرهنگی شما اعلام کرده است سند مکتوبی در این زمینه وجود ندارد و این امر شفاهی بوده است؛ این اذعان درست است؟جنتی: منظور از مکتوب این است که جایی نوشته نشده است که لیست کرده باشند بگویند این مثلا ۷۰، ۸۰ تا آدم هر چه کتاب آوردند نباید بپذیریم. چنین لیستی نبوده است. ما آن را که بحث کردیم گفتیم بله ما آن را قبول داریم یک سری از افراد هستند که این ها آدمهای بدنام و وابسته به رژیم گذشته هستند و شخصیتهایی هستند که مورد تأیید نیستند اما این که شما بیایید یک مجموعه را فقط به خاطر اسمش رد کنیم مورد قبول نیست کتاب را بررسی می کنیم؛ اگر محتوا مورد قبول ما باشد، تائید می شود.
شناسنامه: الان مثلا داریم کسانی را که بر اساس ضوابط، نهادهای امنیتی این افراد را به شما ابلاغ کرده باشند جنتی: بله؛ وجود دارد. منتهی سیاست کلی این است که محتوای کتاب بررسی شود لذا بسیاری از کتاب هایی که در گذشته تنها به دلیل نام مولف یا ناشر رد شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و برخی با اصلاحات و برخی بدون اصلاحات مورد تائید قرار گرفته است و اجازه چاپ داده شده است.
شناسنامه: مجوز به دفن دو فردی که موسیقی زیرزمینی کار میکردند در دوره شما خبرساز شد؛ ماجرا چه بود؟جنتی: بارها در این باره توضیح دادیم ولیکن برخی هم چنان بر حرف خود پافشاری می کنند؛ دو فرد این گروه برادر بودند که با فرد ثالثی گروه موسیقی تشکیل دادند و نام گروه را سگهای زرد گذاشتند؛ اختلافاتی با هم پیدا کردند و نفر ثالث به این دو نفر تیراندازی کرده بود و این دو برادر را کشته بود.بحث انتقال جنازه این دو به ایران مطرح شد. نهاد غیر دولتی در خارج کشور تحت عنوان انجمن قربانیان خشونت هزینه حمل جنازه این افراد را پرداخت کرده بود و به ایران آوردند؛ ما را متهم کردند که ۱۰۰ هزار دلار برای حمل این جنازهها به ایران هزینه کردیم که ما از این امر بی خبر بودیم.در دوران وزرای گذشته توافقی با شهرداری تهران شده بود مبنی بر این که قطعه ای به هنرمندان اختصاص داده شود؛ این که چه کسانی هنرمند شناخته می شود و باید در این قطعه دفن شود شورای شهر با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هماهنگ می کردند؛ این افراد را از وزارت ارشاد استعلام کردند.این افراد قربانی خشونت بودند و والدین این دو مقتول از افراد مورد تائید وزارت ارشاد و سینماگر بودند،اعلام شد می توانند در قطعه هنرمندان دفن شوند؛ دخالتی دیگری در این داستان نداشتیم و باقی سخنان اتهامات ناروا است.
شناسنامه: پس صدور مجوز دفن آنها در قطعه هنرمندان بیشتر به خاطر پدر آنها بود؟جنتی: خود این خانواده هنرمند بوده است و این که داغدیده بودند، در نتیجه مجوز دفن این جنازه در قطعه هنرمندان صادر شد.
شناسنامه: این که از پدر شما در برخی محافل و مطبوعات نوشته میشود، چه حسی پیدا می کنید؟جنتی: خود ایشان معمولا با سعه صدر برخورد میکنند. من از این جهت که پدر من است ناراحت می شوم. با این که واکنشی نشان نمی دهم ولیکن آدمی بر اساس علایق عاطفی خود دوست ندارد درباره پدر و یا برادرش از این صحبت ها بشنود.
شناسنامه: تا چه اندازه با پدر اختلاف نظر دارید؟جنتی: بسیار اندک؛ برخی گمان می کنند اختلاف سلیقه ما بسیار است ولیکن در واقعیت این گونه نیست؛ گاهی در برخی مسائل سیاسی اختلاف نظر وجود داشته است، مربوط به الان هم نیست مثلا در دو دهه گذشته ممکن است اختلافاتی وجود داشته است. در کمال احترامی که من نسبت به پدر دارم و محبتی که پدر نسبت به من دارند این اختلاف نظر وجود داشت.شناسنامه: چه اندازه پدر را دوست دارید؟جنتی: این واضح است؛ جدای از این که پدر بنده است، از نظر معنوی مربی من هستند؛ اگر چیزی داشته باشم بخش عمده آن مرهون تربیت پدر است؛ زهد، تقوا، ورع و ساده زیستی و خصلتهای والای اخلاقی ایشان برای من قابل لمس و مشاهده است بنابراین برای ایشان احترام بسیاری قائل هستم با توجه به این که اختلاف سلیقه هایی در برخی مسائل سیاسی یا فرهنگی وجود دارد.
شناسنامه: آخرین توصیه ایشان به شما چه بود؟جنتی: به یاد ندارم؛ شاید زمانی به من گفتند به گونه ای عمل نکنید که بهانه دست کسی بدهید؛ این نکته ای بود که به یاد دارم به من گوشزد کردند.
شناسنامه: پدر بزرگوارتان اذعان داشتند در بحث های شما و پدر، والده از ما طرفداری میکنند.جنتی: ما به طور مرتب هفته ای یک بار خدمت پدر می رسیم و مباحث مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... مطرح میشود.
شناسنامه: تلاشی برای بازگشت اخوی به مسیر انجام دادید؟جنتی: بله؛ در دومین دفعه دستگیری و ورود به زندان، به عنوان عضو سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد؛ در زندان عملا همراه این سازمان بود، وقتی او از اعضای سازمان فاصله گرفته بود حتی زندانیان وی را بایکوت کرده بودند ؛ این طور هم برای او میشد زندان در زندان. بعد از آزاد شدن از زندان، او را به عنوان عضوی از سازمان مجاهدین خلق می شناختند که تفکر آنها را دنبال می کرد.در اواخر ۵۷ و بعد سال ۵۸ با وی رفت و آمد داشتم، یک مدت هم که بیشتر در اصفهان بود و در یک دوره کاندید سازمان مجاهدین خلق بود؛ کاندید جنبش مجاهدین بحث می کردم با ایشان منتهی روش وی و برخی دوستان ما که بعد به این سازمان پیوستند، این بود که بعد از بحث طولانی مدت پاسخی از سوی آن ها نمی شنیدید؛ برادر من نیز این گونه بود؛ اصولا استدلالی نداشتند و پاسخی نمی دادند. در قم مثلا از جمله افرادی که با من هم پرونده بود و جز گروهی بود که تشکیل داده بودیم، او هم زندان بود و بعد پیروزی انقلاب آزاد شد. یک بار در قم با ایشان صحبت کردم و گفتم در خارج زندان این حوادث گذشته مجاهدین خلق این برخوردها را داشتند اخرش گفت فرمایشی ندارید و رفت.
شناسنامه: ایشان از شما کوچکتر بودند؟جنتی: حدود سه سال کوچکتر بودند.
کد خبر: ۴۸۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۶
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
ایسنا - اکرم احقاقی: تمایلی برای مطرحشدن در رسانهها ندارند، افکار عمومی با وجود اینکه همسرانشان را به خوبی میشناسد، از آنها تصویری در ذهن ندارد. خواسته یا ناخواسته، پشت پرده، نقشهای سیاسی و اجتماعیشان را ایفا میکنند، با این حال نقش اصلیشان، همان نقش سنتی همسری دلسوز و مادری مهربان است. همتایان آنها در عالم سیاست در برخی کشورها به عنوان «بانوی اول» تلاش میکنند نقشی متفاوت از قبل داشته باشند و مستقل از همسرانشان شخصیت حقوقی متمایزی برای خود ایجاد کنند، اما در عرف سیاست ایران این جایگاه تعریف نشده و شاید خود این افراد هم چندان تمایلی برای کسب آن ندارند.
با این حال ، همسران روسای جمهور ایران اگرچه از الگوی کشورهای غربی در کسب جایگاه بانوی اول پیروی نکردهاند، اما قطعاً همواره در کنار همسرانشان، آنها را در پیشبرد کارها یاری دادهاند. صاحبه عربی اطلاعات چندانی از خانم «صاحبه عربی» و فرزندانش در فضای مجازی منتشر نشده است؛ به نحوی که در برخی از گزارشهای خبری در مورد خانواده حسن روحانی در دوران انتخاب نیز، به این موضوع اشاره شده است. اما بر اساس آنچه در کتاب خاطرات حسن روحانی نوشته شده «صاحبه در سال 1333 در سرخهی سمنان در یک خانواده مذهبی و سنتی به دنیا آمده و پدرش عبدالعظیم عربی راننده مینیبوس بوده که بین سرخه و سمنان تردد میکرده است».
صاحبه عربی همسر حسن روحانی
او که فرزند اول خانواده است، دارای سه خواهر به نام سعیده، جمیله و ربابه و چهار برادر به نام حسن، حسین ،عباس و مسعود است. 14 سالش بود که در سال 1347 با مهریه «دو دانگ منزل مسکونی پدر و مادر داماد، مقداری زمین، آب و چند مثقال طلا» به عقد پسرخالهی 20 سالهاش حسن روحانی درآمد. مراسم ازدواجشان را در شهریور 1348 در یک فضای سنتی و مذهبی برگزار کردند. حاصل ازدواج صاحبه و حسن که به پیشنهاد پدر روحانی و با وساطت زندایی زوجین (روشن پیوندی) انجام شد پنج فرزند (سه دختر و دو پسر) است. صاحبه که داغدار فوت نابهنگام یکی از پسرانش است، در طول این سالها بیشتر در قالب یک بانوی خانهدار نقش ایفا کرده؛ چنانچه در زمان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری، خانواده روحانی نیز در کنار خانوادههای جلیلی و ولایتی از حضور در برنامه تلویزیونی «خانوادههای کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری» که قرار بود برای اولین بار از شبکه 2 سیما پخش شود استقبال نکردند. البته نام «صاحبه عربی» بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بیش از گذشته مطرح شد. او به اقتضای همسر رئیسجمهور بودن در برخی مراسم رسمی حضور پیدا میکند . خانم عربی در بهمن ماه سال 92 به همراه جمعی از همسران مقامات دولتی و سفرای خارجی مقیم تهران در مراسم افتتاحیه بازارچه خیریهای که در برج میلاد برگزار شده بود شرکت کرد و در پایان بازدید از برج میلاد در دفتر یابود آن که به نام «صاحبه روحانی» امضا کرده بود نوشت «امروز از برج میلاد دیدن نمودم. خیلی جالب و دیدنی بود، امیدوارم که موفق باشید.» اما آنچه اخیرا نام او را بیش از هر زمان دیگری رسانهای کرد، انتشار خبری در خبرگزاری فارس بود با عنوان «ضیافت همسر رئیس جمهور برای زنان در کاخ (سعدآباد)». این خبرگزاری منتقد دولت در خبر خود مدعی شد که تالار حافظیه سعدآباد در شب میلاد حضرت زهرا(س) محل برپایی جشن همسر رئیسجمهور برای همسران وزرا، سفرای خارجی مقیم تهران و زنان دولتی بوده و این مهمانی زنانه با رقص دختران و شوی لباس همراه بوده است. البته این خبرگزاری در خبر اولیه خود که بعد آن را از روی خروجیش حذف کرد مدعی شده بود که به هر یک از شرکتکنندگان در این جشن سکههایی نیز اهدا شده است. انتشار این خبر در اواخر فروردین امسال با واکنشهای متفاوتی از سوی حامیان و منتقدان دولت روبرو شد؛ تعدادی از شرکتکنندگان از جمله هنرمندانی که در این مهمانی حضور داشتند به تکذیب محتوای این خبر پرداختند و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور نیز در صفحهی شخصیاش در فیسبوک به نقل از همسرش که در این جشن حضور داشت روایتی کاملا متفاوت منتشر کرد.
صاحبه عربی همسر حسن روحانی
از سوی دیگر برخی از نمایندگان مخالف دولت در مجلس از جمله اعضای جبهه پایداری از طریق تریبون این نهاد قانونگذاری به روحانی به علت برگزاری چنین جشنی از سوی همسرش تذکر دادند و آن را نمادی از اشرافیگری عنوان کردند و در ادامه «تعدادی از بانوان تهرانی» نیز در مقابل نهاد ریاستجمهوری تجمعی را که گفته شد «خودجوش» است برگزار کردند. اما ماجرای انتشار این اخبار که بسیاری آنها را «جهتدار و حاشیهای» خواندند، به همین جا ختم نشد. از آنجا که برخی رسانههای منتشرکننده این اخبار به برخی نهادهای امنیتی وابسته هستند، این بار سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح وارد میدان شد. او روز دوشنبه 29 اردیبهشت در مراسم اعطای دانشنامه به دانشآموختگان دوره دکتری دانشگاه عالی دفاع ملی در موضعگیری کمسابقهای اظهار کرد: متاسفانه یک مقدار بازیهای رسانهای موجب تشویش اذهان عمومی میشود. مدیران رسانهها باید جلوگیری کنند از اخباری که موجب تشویش اذهان مردم، تضعیف دولت و تخریب برخی از اقدامات میشود... .بعضی اخبار بیارزش و تفرقهانگیز هستند، بعضیها هم شایعه، تهمت و بیمبنا هستند. من خطی و سیاسی عرض نمیکنم، حتی رسانههایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند، خطا میکنند و برابر مشی و منویات رهبری حرکت نمیکنند. باید روششان را اصلاح کنند، والا ما با آنها برخورد میکنیم." و البته پس از آن هم از ارائه گزارشی توسط وزارت اطلاعات در این زمینه که باز هم علیه رسانههای مذکور بود، اخباری منتشر شد و برخی نیز از تذکر مقامات عالی کشور نسبت به رویه این رسانهها خبر دادند. آخرین خبری که در مورد «صاحبه عربی» یا روحانی در رسانهها منتشر شده، مربوط به عیادت وی از آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان در بیمارستان بهمن است.
اعظمالسادات فراحی
همسر «محمود احمدینژاد» در سال 1337 در منطقه رسالت تهران در خانوادهای متوسط به دنیا آمد. او پدر و مادری با اصلیتی مشهدی دارد که او را برای تحصیل به دانشگاه علم و صنعت فرستادند؛ دانشگاهی که زمینهساز ازدواج او با رئیس دولتهای نهم و دهم شد.
اعظمالسادات فراحی همسر احمدینژاد
«اعظم» و «محمود» در تاریخ 22 خرداد 1359 دو سال بعد از انقلاب با یکدیگر ازدواج کردند. خواهر داماد (پروین احمدینژاد) در مورد وصلت این دو که خود زمینهساز آن بود میگوید: « هر دوی آنها در آن زمان دانشجوی علم و صنعت بودند و ما هم در رفت و آمدی که به دانشگاه داشتیم خانم فراحی را میدیدیم . در مورد ایشان با برادرم صحبت کردم، دیدم نظرشان مثبت است. بعد آدرس گرفتیم و رفتیم خواستگاری. ازدواج آنها به سادگی برگزار شد؛ چون هر دو دانشجو بودند ، پدرم برای آنها خانهای در حوالی محله رسالت اجاره کرد تا رفت و آمدشان به دانشگاه راحتتر باشد.» حاصل ازدواج این دو، دو پسر به نام مهدی و علیرضا و یک دختر به نام فاطمه است. مهدی احمدینژاد پس از رئیسجمهور شدن پدر با « طیبه مشایی» دختر « اسفندیار رحیم مشایی» یار دیرین احمدینژاد ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دختری به نام زهرا است. علیرضا احمدینژاد پسر دوم نیز با خواهرزاده شهید محمود کاوه ازدواج کرده که حاصل این ازدواج نیز یک پسر است و فاطمه احمدینژاد دختر خانواده که دارای مدرک مهندسی الکترونیک و مخابرات است هم با «مهدی خورشیدی» پسر سردار احمد خورشیدی با مهریه 14 سکه ازدواج کرده که حاصل ازدواج آنها زهرا خورشیدی است. اعظم فراحی هم مانند دیگر همتایان سابق و اسبق خود تعامل چندانی با رسانهها نداشت؛ گرچه طی هشت سال دولت نهم و دهم در بسیاری از سفرهای داخلی و خارجی همراه با همسرش حضور داشت و در جریان سفرهای استانی از برخی از موسسات خیریه و بهزیستی نیز بازدید میکرد. او در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در سال 1387 نامهای به «سوزان مبارک» همسر حسنی مبارک، دیکتاتور سابق مصر در ارتباط با اهمیت رفع حصر غزه ، تلاش در راستای کمک به مردم فلسطین و بازکردن گذرگاه رفح جهت جلوگیری از وقوع یک فاجعه انسانی نوشت؛ نامهای که در سایت ریاست جمهوری در 29 دی ماه منتشر شد. اعظمسادات فراحی در جریان انتخابات ریاستجمهوری دهم تلاش کرد نقش موثرتری نسبت به قبل داشته باشد و در برخی از برنامههای تبلیغاتی احمدینژاد شرکت میکرد؛ موضوعی که در جریان انتخاب ریاستجمهوری نهم سابقه نداشت؛ گرچه برخی، فضای به وجود آمده در برنامههای تبلیغات انتخاباتی آن سال و حضور همسران رقبای دیگر در این برنامهها را عامل فعالیتهای انتخاباتی بیشتر فراحی میدانند. اعظمسادات فراحی در آذرماه 1388 در اجلاس «همسران سران جنبش عدم تعهد» که در ایتالیا با موضوع « امنیت غذایی و نقش زنان در تلاش جهانی برای مقابله با گرسنگی» برگزار شده بود هم شرکت و سخنرانی کرد. او در جریان این سفر با همسران روسای جمهور برخی کشورهای شرکتکننده در این اجلاس از جمله همسران روسای جمهور سنگال ، عراق، پاکستان و... نیز دیدار داشت. برخی از نزدیکان وی معتقدند او نقش موثری در ترغیب همسرش در جهت استفاده از زنان در کابینه دولت دهم داشته است؛ چنانچه احمدینژاد در لیست پینشهادیاش به مجلس هشتم در راستای تشکیل دولت دهم سوسن کشاورز ، فاطمه آجرلو و مرضیه وحید دستجردی را به عنوان وزرای پیشنهادی برای وزارتخانههای آموزش و پرورش، رفاه و بهداشت معرفی کرد.
اعظمالسادات فراحی همسر احمدینژاد
فراحی مدتی نیز به پیشنهاد «منیره نوبخت» مسئول سابق شورای فرهنگی اجتماعی زنان، به جمع زنان تصمیمگیرنده در این شورا که زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت میکند پیوست. او در شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیر متعهدها که در تابستان سال 91 در تهران برگزار شد، میزبان همسران برخی از مقامات شرکتکننده در این اجلاس بود. او در تالار آینه وزارت خارجه برای همتایان خود ضیافت ناهار ترتیب داد و به همراهی آنها از نمایشگاه صنایع دستی که در برج میلاد برگزار شده بود بازید کرد و با تعدادی از آنها هم دیدارهای دوجانبه داشت. فراحی به طور معمول در دیدارهای رئیس دولت نهم و دهم با زنان که به مناسبتهای مختلف برگزار میشد حضور پیدا میکرد. احمدینژاد نیز در تعدادی از این دیدارها در تقدیر از مادر و همسرش سخنانی را بیان میکرد. او در همایش پنج هزار نفری «بانوی بصیر» که در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد در مورد تعامل خود و همسرش گفت: «من بقیه مردها را نمیدانم، اما بنده اگر یک روز همسر خود را نبینم میمیرم. حاضرم همه این دنیا را برای دیدن لبخند مادر و همسرم بدهم.» اعظم فراحی در سال 91 به همراه مرضیه دستجردی (وزیر بهداشت) از سوی خبرگزاری (وفا) به عنوان یکی از 10 زن خبرساز کشور در سال 90 معرفی شد. در پایان عمر دولت دهم نیز احمدینژاد به نمایندگی از دیگر اعضای هیات دولت لوح تقدیری را به پاس تلاشها و حمایتهای فراحی از دولت و رئیسجمهور به وی اهدا کرد. زهره صادقی همسر «سیدمحمد خاتمی» سال 1329 در قم در خانوادهای اصیل، ریشهدار و شناخته شده به دنیا آمد. مادرش خواهر امام موسی صدر و پدرش دکتر حجتالاسلام والمسلمین علی اکبر صادقی بود، پدر اهل علمی که 38 سال سابقه تدریس در دانشگاه شهید بهشتی را داشت و فروردین امسال دار فانی را وداع گفت.
زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی
زهره صادقی که دختر خاله فاطمه طباطبایی (همسر مرحوم حجتالاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی) و سیدصادق طباطبایی است در سال 1353 با سیدمحمد خاتمی ازدواج کرد؛ ازدواجی که خاتمی در مورد آن میگوید: « در سال 1353 با خانوادههای معتبر و ریشهدار صدر و صادقی پیوند خوردم و از نعمتهای بزرگ این خانواده به این کوچک، ازدواج با زنی با فضیلت، صبور و مهربان از خانواده مهم صدر و صادقی است.» حاصل وصلت آنها، دو دختر به نامهای لیلا و نرگس و یک پسر به نام عماد است؛ فرزندانی که علاقه چندانی برای حضور در عرصه سیاست ندارند. لیلا در سال 1354 به دنیا آمده و دارای مدرک دکتری است و اکنون به همراه همسرش در خارج از کشور زندگی میکند. دختر کوچکتر آنها شش سال بعد (1360) به دنیا آمد و اکنون در مقطع دکترا درحال تحصیل است. او نیز به همراه همسرش در خارج از کشور اقامت دارد، عماد تنها پسر این خانواده نیز در فرودین ماه سال 1367 به دنیا آمده و اکنون دانشجوی دوره کارشناسی ارشد مطالعات منطقهای است و به همراه همسرش در تهران زندگی میکند. زهره صادقی اگرچه در خانوادهای فرهنگی و سیاسی بزرگ شده، اما هیچ وقت به صورت جدی وارد فعالیتهای سیاسی نشده و ترجیح داده بیشتر در کارهای اجتماعی و امور خیریه مشارکت داشته باشد.
زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی
او در سال 78 به همراه تعدادی از همسران اعضای دولت وقت، موسسه خیریه «بهآفرین فردا» را تاسیس کرد؛ موسسهای که مختص دانشآموزان دختر مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان است و عضویت و حمایت از فرزندان ایتام از اولویتهای اصلی آن. زهره صادقی در زمان ریاستجمهوری سید محمد خاتمی به اقتضای جایگاهی که داشت در برخی از سفرها همسرش را همراهی میکرد. او در سال 87 در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در پاسخ به نامه همسر امیر وقت قطر خواستار فراخوان دولتها و ملتها برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین شد. عفت مرعشی «عفت مرعشی» در سال 1314 در خانواده حجتالاسلام سید محمد صادق مرعشی به دنیا آمد. او که عضوی از فامیل بزرگ خانواده مرعشی و از نوادگان آیتالله سیدکاظم طباطبایی است، در سال 1337 با مهریه «مقداری باغ پسته» به همراه «آب» با علیاکبر هاشمی رفسنجانی ازدواج کرد.
عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی
عفت مرعشی که شاید بتوان او را از بین همسران روسای جمهور بعد از انقلاب، خبرسازترین و سیاسیترین فرد در سالهای اخیر دانست در کتاب خاطراتش که با عنوان «پا به پای سرو» از سوی دفتر نشر معارف انقلاب منتشر شده خود را این گونه معرفی میکند: «من، عفت مرعشی، همسر عالم مجاهد، روحانی وارسته، سیاستمدار نامی ایران زمین، تربیتیافته مکتب اهل بیت (ع)، انسان شریف و بزگوار حضرت آیتالله آشیخ اکبرهاشمی رفسنجانی هستم. مردم عزیز مرا اغلب با دو حادثه و دو روایت میشناسند. اول حادثه ترور همسرم در سال 1358 که در نجات معجزهوار ایشان صاحب نقش بودم و دوم حوادث تلخ بعد از انتخابات ریاستجمهوری در سال 1388 و صحنه رای دادن در حسینیه جماران که جملاتی از من در رسانهها انتشار یافت و بهانهای برای تخریب همسر و فرزندانم توسط تندروها شد.» عفت مرعشی در بیان خاطراتش از ازدواج با هاشمی رفسنجانی که در سالنامه سال 92 روزنامه اعتماد بازنشر شده مینویسد: "خواستگار زیاد داشتم، هم از فامیل و هم از غریبه، اما پدرم با همه آنها مخالفت کرده بود. پدرم برای دیدن آمیرزاعلی (پدر هاشمی رفسنجانی) به نوق (یکی از بخشهای شهرستان رفسنجان در کرمان ) رفته بود. بعد از بازگشت با مادرم صحبت کوتاهی کرد و پس از مدتی نیز مادرم من را صدا کرد و گفت بیا اتاق کارت دارم. نگران شدم ، حدس زدم که موضوع درباره ازدواج من است. «خانم جون» گفت: عفت جان ! حاج آقا که به نوق رفته بود آمیرزاعلی برای پسرش اکبر از تو خواستگاری کرده است. حاج آقا هم همان جا جواب قبول داده است. خشکم زده بود، دستپاچه شدم ، نمیدانستم چه جوابی بدهم ، سپاهی از افکار پریشان به یکباره به ذهنم هجوم آورد .خانم جون حرفهایش را تکرار کرد با دست اشاره کردم سکوت کند و خیلی خونسرد بدون ذرهای عصبانیت گفتم خانمجون یعنی چه همانجا جواب قبول داده ؟ چرا به من چیزی نگفته است؟ مگر زندگی من نیست ؟ مگر برای عذرا ، اقدس و نصرت با خودشان مشورت نکرد؟ برای چی قبل از این که نظر من را بپرسد، قبول کرده است؟ مگر من روی دست شما ماندهام که این جوری برخورد میکنید؟ مادرم گفت: عفت جان ، حرف تو درست است، اما پدرت را که میشناسی. کاری را بدون دلیل و مصلحت انجام نمیدهد. حتما دلیل خود را دارد. پسر سیدآمیرزاعلی باسواد است. 10 سالی است که در قم درس میخواند. میدانی که پدرت اهل علم را دوست دارد. حتما به خاطر همین موضوع بوده. تو هم لجبازی نکن و اگر نظر دیگری داری، با آقاجون صحبت میکنم که به نحوی موضوع را منتفی کند. خودت میدانی که او چقدر در مورد داماد سختگیر است. حتما خیری در این کار بوده که جواب مثبت داده و....» همراهی عفت مرعشی در جریانات مبارزات قبل از انقلاب و فعالیتهای بعد از انقلاب هاشمی رفسنجانی به خوبی در خاطرات هاشمی رفسنجانی نمود دارد؛ به نحوی که او در کتب خاطراتش بارها در جریان رخدادها و حوادث گوناگون به این نقش و نام (عفت) اشاره میکند. حاصل ازدواج عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی پنج فرزند به نامهای فاطمه،محسن،فائزه، محمد و یاسر است . دو دختر او با دو پسر آیتالله لاهوتی اشکوری امام جمعه سابق رشت و از دوستان هاشمی رفسنجانی در دوره زندان، ازدواج کردند. از بین فرزندان او فائزه هاشمی به صورت رسمی وارد سیاست و در مجلس پنجم به عنوان نماینده مردم تهران با رای بالایی مشغول به فعالیت شد.
عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی
صحبتهای جنجالی وی در آن زمان در ارتباط با ورزش بانوان از جمله دوچرخهسواری آنها با واکنشهای متفاوتی رو به رو شد. او در مجلس ششم هم کاندیدا شد ولی برخلاف مجلس پنجم با استقبال مواجه نشد . فائزه در زمان اصلاحات روزنامه «زن» را منتشر کرد که بعد از مدتی توقیف شد. اولین عکسی که از عفت مرعشی به صورت رسمی منتشر شده مربوط به سال 1360 است؛ زمانی که وی به همراه همسرش که در آن زمان ریاست مجلس را برعهده داشت به کره شمالی رفتند و با «کیم ایل سونگ» رهبر وقت کره شمالی و پدر بزرگ رهبر فعلی این کشور عکس یادگاری گرفتند. مرعشی، همسری است که هاشمی حفظ جانش را به نحوی مدیون اوست؛ چنانکه در شب 4 خرداد 1358 در حالی که دو نفر از اعضای گروهک فرقان تلاش میکردند هاشمی را به رگبار گلوله ببندند مانع از کار آنها شد و جان شوهرش را از مرگ حتمی نجات داد. آنچه باعث شد طی سالهای اخیر بار دیگر نام عفت مرعشی در رسانهها و افکار عمومی پررنگتر شود سخنان وی بعد از رای دادن در حسینیه جماران در انتخابات ریاستجمهوری دهم در سال 88 بود. عدهای از اصولگرایان سخنان وی در مورد نتایج انتخابات را تحریکآمیز عنوان کردند. اعضای خانواده عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی بعد از انتخابات 88 با چالشهای زیادی روبه رو شدند؛ به نحوی که دو فرزند آنها فائزه و مهدی هاشمی به علت اتهاماتی که علیه آنها مطرح بود مدتی را در زندان اوین به سر بردند و همچنان پروندههایی علیه مهدی و فاطمه هاشمی در دادگاه انقلاب مفتوح است، اما عفت مرعشی در طول این مدت همواره سعی کرده در کنار آنها باشد و حتی به همراه آنها چندین بار به دادگاه رفته است. منصوره خجسته باقرزاده «منصوره خجسته باقرزاده» در سال 1326 در خانوادهای مذهبی، سنتی و بازاری متولد شد. پدرش حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده از کاسبان دین دار و باسواد مشهد بود. منصوره توسط خدیجه میردامادی (مادر مکرمه رهبر معظم انقلاب) به «سیدعلی» معرفی شد و در نهایت در پاییز 1343 در حالی که 17 سال بیشتر نداشت توسط آیتالله میلانی به عقد سیدعلی خامنهای درآمد. در کتاب "شرح اسم "که به بیان زندگی مقام معظم رهبری در سالهای قبل از انقلاب 1357-1318 پرداخته است در ارتباط با ازدواج ایشان نوشته شده: «مدتی از بازگشت به مشهد نمیگذشت. بانو خدیجه که در اندیشه ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانوادهای سنتی و با علایق مذهبی پرورش یافته بود به او پیشنهاد کرد. همو پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی که چهار پنج سال پیش برای سیدمحمد ( برادر بزرگتر) رفته بود، این بار برای سیدعلی پیمود. حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان دیندار و باسواد مشهد بود. او پذیرفت که دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشتهای درآید که تصمیم دارد در مشهد ساکن شود، آیتالله میلانی و دیگر بزرگان اهل علم مشهد او را میشناسند و تأیید میکنند و به او علاقه دارند. هزینه ازدواج، آن بخش که طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آیتالله حاج سیدجواد خامنهای تأمین شد که مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده عروس که حتما قابل توجه بود. «آنها مرفه بودند، میتوانستند و کردند» اوایل پاییز 1343 سیدعلی خامنهای و خانم خجسته پیوند زناشویی بستند، خطبه عقد توسط آیتالله میلانی خوانده شد. از این زمان، همدم، همسر و همراهی تازه که هفده بهار بیشتر از عمرش نگذشته بود، پا به دنیای آیتالله خامنهای گذاشت که در همه فرودهای سرد و سخت زندگی سیاسی و شاید تکفرازهای آن در آن روزگار، یاری غمخوار و دوستی مهربان بود. کارت دعوت را سفارش دادند و روز جشن را که در خانه پدر عروس در پایین خیابان برگزار میشد، تعیین کردند. پس از عقد و پیش از همخانه شدن، نوعروس خامنهای باخبر شد که شوی 25 سالهاش پای در میدان مبارزه دارد.» خانم خجسته که خواهر حسن خجسته باقرزاده است آن طور که در کتب و رسانهها آمده نقش زیادی در همراهی و پشتیبانی آیتالله خامنهای در شرایط سخت و دشوار زندان و بازداشتها در پیش از انقلاب داشته است. خجسته باقرزاده در سال 72 در زمانی که چهار سال بود آیتالله خامنهای از سوی مجلس خبرگان رهبری به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده بود در مصاحبهای با مجله انگلیسی زبان «محجوبه» که از سوی بنیاد اندیشه اسلامی وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منتشر میشود به بیان خاطراتی از زندگی خود با آیتالله خامنهای پرداخته است. در این مصاحبه که متن کامل آن در منابع اینترنتی وجود ندارد و در آرشیو بنیاد اندیشه اسلامی در حال حاضر نسخهای از آن در دست نیست، باقرزاده در پاسخ به این سوال که شما چگونه همسرتان را در مبارزاتشان یاری میکردید میگوید: « فکر میکنم بزرگترین نقش من حفظ جو آرامش خانه بود؛ طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم. البته من نیز در زمینههای مختلف نظیر پخش اعلامیهها، حمل پیامها، اختفای اسناد و نظیر آن فعالیت داشتم. ولی فکر میکنم اصلا قابل ذکر نیستند؛ در آخرین ماههای مبارزه در رابطه با پیامهای تلفنی امام خمینی (ره) از پاریس ، من آنها را برای تکثیر و توزیع به مراکزی در مشهد و دیگر شهرها ارسال مینمودم و اخبار را از مشهد و دیگر شهرهای خراسان جمعآوری نموده و به پاریس مخابره میکردم.» وی در این مصاحبه که توسط خانم شیلا مالکی دیزجی به فارسی برگردانده شده و بخشهایی از آن در ماهنامه خبری و فرهنگی «رهآورد دانشگاه» بازنشر داده شده میگوید: «هیچ مسئولیت رسمی بخصوصی ندارم و همسرم بیش از هر چیز دیگری انتظار دارند که محیط خانوادگی آرام، شاد و سالم باشد.» حاصل ازدواج آیتالله سیدعلی خامنهای و منصوره خجسته باقرزاده، چهار پسر و دو دختر است که بنا به گفته خانم خجسته پسرانش قبل از انقلاب و دخترانش بعد انقلاب اسلامی به دنیا آمدهاند. مصطفی بزرگترین فرزند آیتالله خامنهای است که بیشتر در مطالعات حوزوی مشغول است. او با دختر مرحوم آیتالله عزیزالله خوشوقت ازدواج کرده است. فرزند دوم خانم خجسته (سیدمجتبی خامنهای) از دیگر فرزندان این خانواده در عرصه رسانهای و سیاست کشور مطرحتر است. او داماد غلامعلی حداد عادل رئیس سابق مجلس و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است. مسعود فرزند دیگر خانم خجسته باقرزاده و آیتالله سیدعلی خامنهای است. او با دختر آیتالله سیدمحسن خرازی نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین ازدواج کرده است و با کمال و صادق خرازی رابطه خویشاوندی دارد. گفته میشود حجتالاسلام سیدمسعود خامنهای در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب مشغول به فعالیت است. آخرین پسر این خانواده حجتالاسلام سیدمیثم خامنهای است که با دختر محمود لولاچیان از بازاریان مذهبی تهران ازدواج کرده است. او نیز مانند سیدمسعود با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب همکاری دارد. بشرا دختر اول خانواده با حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد گلپایگانی پسر حجتالاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری ازدواج کرده است. فرزند آخر این خانواده هدی خامنهای نیز با مصباحالهدی باقری کنی فرزند آیتالله باقری کنی عضو مجلس خبرگان رهبری و قائم مقام دانشگاه امام صادق (ع) و برادرزاده آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری ازدواج کرده است. از همسر رهبر معظم انقلاب، تاکنون تصویری در رسانه ها منتشر نشده است. گرچه او در مراسم رسمی و سیاسی حاضر نمیشود و علاقهای نیز برای شناخته شدن ندارد، اما به طور معمول به دیدار خانوادههای شهدا میرود؛ چنانچه در مستندی که در مورد شهدای هستهای چندی پیش از تلویزیون پخش شد همسر شهید رضایینژاد یکی از شهدای هستهای به حضور چندینباره منصوره خجسته باقرزاده در منزلش اشاره کرد. عاتقه صدیقی (پوران رجایی) «عاتقه صدیقی» یا «پوران رجایی» تنها همسر رئیس جمهوری است که در عرصه سیاسی کشور به صورت رسمی در قالب نماینده مجلس شورای اسلامی و عضویت در احزاب فعالیت کرده است. پوران در سال 1322 در قزوین در خانوادهای متدین متولد شد، او در سال 1341 با شهید رجایی که نسبت فامیلی با او داشت ازدواج کرد.
عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی
پوران که در گذر فعالیتهای سیاسی نام خود را به عاتقه صدیقی تغییر داد، در مبارزات قبل از انقلاب به همراه شهید رجایی در فعالیتهای سیاسی مخفی شرکت داشت. در سال 1354 که شهید رجایی دبستان دخترانه رفاه را اداره میکرد در امور فرهنگی مدرسه فعال بود و علوم دینی و قرآن تدریس میکرد. در آستانه ورود امام(ره) همکاریهایی با شهید رجایی در ستاد استقبال از حضرت امام داشت. او پس از شهادت شهید رجایی، در انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی که همزمان با سومین دوره انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد از طرف مردم تهران با یک میلیون و 842 هزار و 746 رأی موفق شد به مجلس راه پیدا کند. او چهارمین نماینده زن در این مجلس بود. او توانست در دو دوره بعد هم به عنوان منتخب مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند. او در چهارمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هم کاندیدا شد، ولی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد. عاتقه صدیقی سالها از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان بود و اکنون نیز همچنان عضو این انجمن است. او طی این سالها از منتقدان سرسخت احمدینژاد بود و معتقد بود که او نام رجایی را مصادره کرده است.
عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی
حاصل ازدواج 20 ساله عاتقه صدیقی و شهید محمدعلی رجایی دو دختر و یک پسر است. کمال رجایی که بیشتر ترجیح می دهد در عرصه ی عمومی از نام خانوادگی مادرش استفاده کند، در سال 87 در گفتوگویی با شماره 61 مجله «شهروند امروز» اظهار کرد بعد از شهادت رجایی، خواستگاریهایی سیاسی از دختران رئیسجمهور شهید صورت گرفت، ولی عاتقه رجایی تلاش کرد بعد از فوت شوهرش، «این دو دختر را به آقازادهها ندهد و خانواده را حفظ کند.» عذرا حسینی یا عذرا بنیصدر «عذرا حسینی» هنگامی که در سالهای آخر دبیرستان بود با «ابوالحسن بنیصدر» که بعدها به عنوان اولین و بحثبرانگیزترین رئیس جمهور ایران بعد از انقلاب، انتخاب شد، ازدواج کرد. بنیصدر در کتاب دو جلدی "درس تجربه" که انعکاسدهنده خاطرات وی است و در آبانماه 1380 در آلمان به چاپ رسیده در مورد ازدواجش میگوید "درصدد ازدواج بودم که خواهرم به من گفت در همدان در همسایگیمان که خانواده همسر کنونیام در آنجا اقامت داشتند و من هم با برادر ایشان با هم به مدرسه میرفتیم دختری است و... . به رسم ایران خواستگاری شد و ترتیب عروسی و ازدواج داده شد. عقد در همدان صورت گرفت ولی در تهران عروسی کردیم". ابوالحسن بنیصدر و همسرش در 7 شهریور 1340 با یکدیگر ازدواج کردند و در پاییز 1342 برای ادامه تحصیل و زندگی به پاریس رفتند و سپس همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به تهران برگشتند.
عذرا حسینی همسر بنیصدر
حاصل ازدواج ابوالحسن بنیصدر و عذرا حسینی دو دختر و یک پسر است که یکی از دختران آنها به نام فیروزه در 24 مهرماه 1361 در حالی که 18 سال داشت با مسعود رجوی، سرکرده منافقین، که در آن زمان همپیمان پدرش بود و مدتی بود که همسر قبلیاش اشرف ربیعی کشته شده بود، ازدواج کرد. در مورد این ازدواج که گفته میشود بنیصدر چندان با آن موافق نبوده و به اصرار فیروزه و موافقت عذرا حسینی صورت گرفته، بنیصدر در کتاب خاطرات خود میگوید: " یک روزی که دخترم آمد پیش من، این موضوع مطرح شد. به او گفتم: « بهتر است کسی دیگری را پیدا کنیم برای ازدواج. این فرد، همسر مناسبی برای شما نیست.» او از من پرسید: «پس شما جرا با آنها در یک میثاق هستید؟» گفتم: «این میثاق، این طوری بوده، وضعیت کودتای خرداد 1360 پیش آمد و باید مقاومت از موضع آزادی انجام میگرفت. اگر آنها به سراغ من نمیآمدند، من به سراغ آنها میرفتم، اما ازدواج یک مسأله دیگری است و تنها سیاسی نیست. این موضوع، زندگی مشترک است. مضافا" من الان خودم توی تجربه هستم. بیشتر از این نمیتوانم جلو بروم»." البته ازدواج این دو چندان دوام پیدا نکرد و پس از مدتی مسعود رجوی و فیروزه بنیصدر از یکدیگر جدا شدند و مسعود رجوی با مریم قجر عضدانلو ازدواج کرد.
ابوالحسن بنی صدر و عذرا حسینی
همسر بنیصدر که در روز 30 خرداد 1360 بازداشت شد، در مورد بازداشت و نحوه آزادی خود روایات متفاوتی را نقل میکند. ولی آیتالله موسوی اردبیلی چند سال پیش در جلسهای که محمدرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی نیز در آن حضور داشته در بیان خاطراتش در مورد دستگیری همسر بنیصدر و آزادیاش میگوید: « بعد از ماجرای پنهان شدن بنیصدر و فرار او مسألهای پیش آمد. کمیتههای انقلاب اسلامی سودابه سدیفی (همسر یکی از نزدیکترین یاران بنیصدر) را به اتفاق همسر بنیصدر شناسایی و دستگیر کرده بودند. من از این قضیه مطلع نبودم. اما علیالظاهر شهید بهشتی مطلع شده بودند و با وجود همه آن سوابق دوستانه و عمیقی که بین ما وجود داشت، آقای بهشتی بر سر من فریاد کشیدند و گفتند که شنیده ام که شما همسر بنیصدر را دستگیر کردهاید، ما با بنیصدر اختلافاتی داریم و اگر خطاهایی هم کرده باشد هنوز به خطاهای او یک دادگاه صالح رسیدگی نکرده است، اما حتی اگر آن دادگاه صالح رسیدگی کند و بنیصدر را مجرم بداند هم هیچکس در ایران حق جسارت و تعرض به حقوق همسر ایشان را ندارد. ایشان فرمودند که مگر قرار است ما دوباره مناسبات ساواک را اینجا بازسازی کنیم؟!» آنطور که سایت خبر آنلاین روایت کرده است، آقای موسوی اردبیلی در این جلسه ادامه میدهد: «شهید بهشتی به من مهلت دادند و گفتند که ظرف کمتر از 24 ساعت همسر بنیصدر باید آزاد بشود.» وی همچنین از قول شهید بهشتی نقل کرده است که «ایشان فرمودند من میخواستم مستقیماً و رأساً این کار را بکنم اما چون همیشه به قانون احترام میگذارم و این ابتدا در حیطه اختیارات دادستان کل است و اگر آنجا تعللی پیش آمد رئیس دیوان عالی کشور باید مداخله کند، این اخلاق را رعایت کردم و ابتدا با شما در میان میگذارم و از شما میخواهم که پیگیری کنید ولی اگر کوچکترین تعللی بشود خودم شخصاً این کار را خواهم کرد.» ابوالحسن بنیصدر در مصاحبهای که با بیبیسی فارسی در خرداد 88 انجام داد در مورد فعالیتهای همسرش در مدت 16 ماهی که او به عنوان رییسجمهور ایران مشغول به کار بوده میگوید: «همسر من در فعالیت سیاسی به شکل جداگانه و شخصی حضور نداشت و در حال حاضر هم فعالیت سیاسی ندارد.» بنیصدر، 5 بهمن 1358 به ریاست جمهوری رسید، 20 خرداد 1360 با حکم امام از فرماندهی کل قوا برکنار شد، اول تیر 1360 به دنبال تصویب طرح عدم کفایت سیاسی در مجلس شورای اسلامی و به حکم امام خمینی(ره) از ریاست جمهوری عزل شد و هفتم مرداد 1360 به همراه مسعود رجوی حدود یک هفته پس از انتخاب محمدعلی رجایی به سمت ریاست جمهوری، با یک فروند هواپیمای بوئینگ 707 به خلبانی سرهنگ معزی، خلبان ویژه شاه، از ایران فرار کرد.
کد خبر: ۴۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۷
معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه در یک هشدار صریح و کاملا واضح اعلام کرد: اگر ائتلاف ضد داعش بخواهد از طرف داعش به طرف تغییر حکومت در سوریه شیفت کند و به دنبال سیاست تغییر نظام در این کشور باشد به طور حتم دیگر حتی رژیم صهیونیستی نیز امنیت نخواهد داشت و ما در دفاع از متحدین خود هر اقدامی را که نیاز باشد و لازم بدانیم انجام خواهیم داد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش رجانیوز، حسین امیرعبداللهیان معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه در نشست بررسی تحولات عراق و ائتلاف علیه داعش در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با اشاره به تحولاتی که در منطقه غرب آسیا در حال وقوع است، گفت: این تحولات از چند ویژگی برخوردار است که یکی از ویژگیهای آن شتابزدگی غیر قابل پیشبینی بودن و همچنین سریع و خارج از کنترل بودن آن برای همه بازیگران است و ویژگی دوم این تحولات بازیگران غیر دولتی هستند که دولتها را با چالشهای جدی مواجه کردهاند.
اجازه نخواهیم داد امنیت ملی ما تهدید شودوی با اشاره به اهمیت موضوع امنیت ملی برای جمهوری اسلامی ایران گفت: ما به هیچ اجازه نخواهیم داد امنیت ملی ما و منطقه به وسیله گروههای تروریستی که از طرف دیگر کشورها هستند تهدید شود.
توصیه به آمریکامعاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه یادآور شد: هرچند در ابتدای تصرف موصل به آمریکاییها توصیه کردیم به کمک عراق بشتابند اما آنها با بیان اینکه ما عجلهای برای این کار نداریم گفتند که صبر میکنیم تا فرایند سیاسی در عراق تکمیل شود. وی تأکید کرد: ما از ابتدای شروع بحران در عراق وارده شدهایم و هر اقدامی را که در این خصوص لازم بود انجام دادیم.
امیرعبداللهیان با اشاره به اینکه برخی از کشورهایی که اکنون در ائتلاف غیرقانونی علیه داعش حضور دارند پیش از این در جنگ علیه کشورهای اسلامی لیبی و سوریه نیز شرکت داشتهاند، گفت: تعجب میکنیم که این کشورها با وجود اینکه در موضوع حمله به لیبی و سوریه نیز حضور داشتند اما در جنگ ۵۱ روزه رژیم صهیونیستی بر ضد مردم غزه شرکت نکردهاند.
۲ نگاه در مورد داعشوی در تشریح نگاهها به ائتلاف ضد داعش گفت: یک نگاه خوشبینانه معتقد است این ائتلاف برای از بین بردن تروریستها در ظرف دو سه سال ایجاد شده اما نگاه بدبینانهای نیز وجود دارد که معتقد است ایالات متحده برای تکمیل حلقه مفقوده خود در منطقه وارد این فرایند شده که در خصوص موضوع دوم کدهای زیادی نیز وجود دارد.
امارات و عربستان به مشکلات داخلی خود برسندمعاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با اشاره به اجلاس پاریس برای تشکیل ائتلاف ضد داعش گفت: هرچند در این اجلاس هیچ صحبتی از سوریه نشده بود اما اکنون شاهد حملات گسترده به این کشور هستیم. ما نسبت به ائتلاف بودن این گروه شک داریم و معتقدیم کشورهایی مانند امارات و عربستان مشکلاتی در داخل خود دارند که باید پیش از داعش به آنها رسیدگی کنند.
عربستان مبارزه با داعش را از خانه خود شروع کندامیرعبداللهیان با اشاره به ملاقات اخیر خود با وزیر امور خارجه عربستان گفت: گفتگوهای من با سعودالفیصل تأییدی بر نگرانی عربستان نسبت به رشد داعش در منطقه بود و آنها لازم دارند در ابتدا مبارزه با این گروه را از خانه خود شروع کنند. وی با تأکید بر اینکه آمریکا اکنون در منطقه نیاز به همکاری دیگر کشورها دارد، گفت: آنها نیاز دارند حتی اگر شده با کشورهای کوچکی مانند بحرین و قطر نیز برای حضور در منطقه همکاری کنند.
استفاده آمریکا از پول و حیثیت اعرابمعاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با اشاره به جنگهای گذشته آمریکا در منطقه گفت: پیش از این ایالات متحده به وسیله پول کشورهای عربی و استفاده از حیثیت خود وارد جنگ میشد اما اکنون پول و حیثیت اعراب را استفاده میکند چون دیگر قادر به مدیریت اوضاع در منطقه نیست.
در تلاشیم اقدامات آمریکا را مدیریت و کنترل کنیمامیر عبدللهیان با اشاره به اینکه پیش از حمله نیروهای ائتلاف ضد داعش به شهرهای سوریه این نیروها محلهای مورد نظر را ترک کرده بودند گفت: هرچند آمریکاییها میدانند در رقه و حمص نیروی ضد داعشی وجود ندارد اما با بمباران پالایشگاههای نفت سوریه در صدد رسیدن به اهداف دیگر خود هستند. ما در تلاشیم تا اقدامات آمریکا را تا جای ممکن مدیریت و کنترل کرده و در عین حال به منطقه سامان دهیم.
وی با تأکید بر اینکه پدیده گروه تروریستی داعش دارای عقبهای در منطقه است، گفت: این پدیده به طراحی سرویسهای امنیتی آمریکا و دیگر کشورهای منطقهای و فرامنطقهای برای ایجاد تغییر بنیادین در عراق و همچنین سوریه باز میگردد. اتفاقات سوریه مهندسی معکوس بیداری اسلامی در این کشور بود و دولتهای غربی سعی داشتند با انقلابهای ساختگی مقاومت را تضعیف کرده و حتی آن را در آینده به موضوع هستهای ایران تسری دهند.
یادداشت رسمی داعش به سفارتخانههامعاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با تأکید بر اینکه داعش خود را یک گروه انقلابی نه تروریستی میداند، گفت: این گروه تروریستی بعد از سقوط موصل با ارسال یادداشت رسمی به همه سفارتخانهها تأکید کرد آنها گروه انقلابی هستند که برای احقاق حقوق اهل سنت دست به کار شدهاند و در صورتی که دیگر کشورها به آنها تعرض نکنند با اتباع این کشورها کاری نخواهند داشت.
وی با اشاره به نقش ترکیه در موضوع سوریه یادآور شد: هرچند ما با دوستان ترکیهای خود در موضوع سوریه نقطه تعارضی داریم اما به آنها و آمریکاییها یادآور شدهایم که رفتم یا ماندن بشار اسد موضوعی است که باید توسط مردم سوریه در مورد آن تصمیمگیری شود.
امیرعبدالهیان تاکید کرد: ما به عنوان ایران به دنبال این نیستیم که بشار اسد رئیس جمهور مادام العمر سوریه باشد اما اجازه نخواهیم داد که یکی از متحدین اصلی ما در جبهه مقاومت توسط تروریستها ساقط شود. اگر ائتلاف ضد داعش بخواهد از طرف داعش به طرف تغییر حکومت در سوریه شیفت کند و به دنبال سیاست تغییر نظام در این کشور باشد به طور حتم دیگر حتی رژیم صهیونیستی نیز امنیت نخواهد داشت و ما در دفاع از متحدین خود هر اقدامی را که نیاز باشد و لازم بدانیم انجام خواهیم داد.
وی افزود: جریاناتی در منطقه حضور دارند که با وجود آنها حتی نیاز به ورود ایران دراین خصوص نخواهد بود. ترکیه همچنان به دنبال نگاه نوعثمانی در منطقه است و ما به آنها و دیگر کشورها هشدار دادهایم که در صورتی که بخواهند وارد سوریه شوند با مشکلات جدی رو به رو خواهند شد.
با حوثیها نیز در ارتباط هستیممعاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با تأکید بر اینکه ایران نخواهد گذاشت برخی با سیاست فریب اهداف رژیم صهیونیستی را در منطقه دنبال کند، گفت: تحولات منطقه به امنیت ملی ما ارتباط دارد و ما در امنیت ملی خود با هیچ کس تعارف نداریم. هرچند زمانی که آمریکاییها تصمیم به عملیات بر ضد داعش در عراق و سوریه داشتند به ما اعلام کردند که هیچ برنامهای برای زدن پایگاههای دولت سوریه ندارند آنها همچنین این موضوع را به آقای بشار اسد نیز گفته بودند البته ما نسبت به این موضوع هیچگاه به آمریکاییها اعتماد نداشتیم. از سوی دیگر ایران از گروههای مدنی و مشروعی که در جبهه مقاومت هستند آشکارا حمایت می کند. چنانکه ما با حوثیها نیز در ارتباط هستیم . البته در هر ارتباطی نگاه ما تأمین حداکثری امنیت خود و همچنین امنیت منطقه است و هر موردی که این موضوعات را تأمین کند مورد حمایت ما خواهد بود.
کمک به عراق ۵ ساعت بعد از شروع بحرانوی در تشریح رصد ایران نسبت به تحولات داعش گفت: هرچند داعش به عنوان یک جریان در مانیتورینگ ما بود اما اتفاقی که در مورد این گروه افتاد حتی برای طراحان آنها نیز غیر قابل پیشبینی بود. این گروهک تروریستی قرار بود به کمک دیگر گروهها مانند فرقه نقشبندی بخشی از یک برنامه چندگانه باشد که در قدم اول با کشتار وارد شده و کنترل عراق را به دست بگیرد و بعد از آن کار را به بعثیها محول کند که در همان روزهای اول در میان آنها اختلاف شد و این برنامهریزی به هم خورد. جریان خیانتی که در موصل توسط ارتش عراق شکل گرفت نیز برای هیچ کس قابل پیشبینی نبود. این ما بودیم که توانستیم کمر داعش را در عراق بشکنیم و هرچند حضرت آقا فرمودند این عراقیها بودند اما من میگویم این ایران و عراق بود که این کار را کرد و ما از پنج ساعت بعد از شروع بحران به وسیله کمکهای مستشاری و اقدامات بینالمللی به کمک عراق شتافتیم.
نقش تهران و ریاض در امنیت منطقهامیرعبداللهیان در خصوص روابط ایران و عربستان با تصریح بر اینکه در میان دو کشور اختلافاتی وجود دارد گفت: اکنون برخی گفتگوها در حال شکلگیری است که تأثیرات منطقهای نیز داشته است. مهمترین چیز برای تهران و ریاض بازگرداندن امنیت منطقه است. دو کشور میتوانند نقش مؤثر در این رابطه داشته باشند.
وی با اشاره به سفر چندی پیش خود به عربستان سعودی و دیدار با وزیر امور خارجه این کشور ابراز امیدواری کرد با حرفهای جدیدی که از آقای سعود الفیصل شنیدم شاهد رویکرد جدیدی در عربستان باشیم و تلطیف فضای تهران ریاض اتفاق افتاد.دیدگاههای عربستان و تهران در خصوص موضوع عراق در حال تقویت است.
هشدار به قطر و اردنمعاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با تأکید بر عدم اطمینان نسبت به ایالات متحده در ایران گفت: با وجود اصرار از طرف آمریکا برای ورود ایران به دیگر موضوعات به غیر از موضوع هستهای ما تأکید کردیم تا آمریکاییها در موضوع هستهای اعتماد ما را به دست نیاورند در خصوص دیگر مسائل گفتگو نخواهیم کرد. ما هنوز نتوانستهایم با ۵ + ۱ با آمریکا به یک جمعبندی برسیم که بعد از آن تیم مذاکره کننده ما حاضر به مذاکره در خصوص بقیه موارد باشد.آمریکاییها اکنون به صورت آشکار و پنهان از ایران برای شرکت در ائتلاف ضد داعش دعوت میکنند. ما معتقدیم این روش در حال دور زدن ساختارهای بین المللی است و به کشورهایی مانند قطر و اردن یادآور شدهایم که اگر این اقدام نتیجه دهد فردا آمریکا همین کار با شما نیز خواهد کرد. ایران معتقد به حل مسئله منطقه توسط اهل منطقه و در منطقه است و هیچگاه با آمریکا حتی در پشت پرده درباره این مسئله تبانی نخواهیم کرد. هرگونه خطای آمریکا در سوریه برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع یا ورود یک نیروی خارجی پیامدهای سخت و دشواری را در پی خواهد داشت.
تلاش برای تقویت ارتش لبنانوی در پایان با اشاره به کمک ایران به ارتش لبنان گفت: ایران همچنان بر کمک خود به حزب الله ادامه خواهد داد اما در صدد آن هستیم تا با کمک به ارتش لبنان آنها را در مقابله با تروریستها تقویت کنیم.
کد خبر: ۴۶۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۹
بسیج دانشجویی ۹ دانشگاه کشور طی نامهای به رئیسجمهور ضمن انتقاد از عدم پاسخ به بیشرمیهای نخستوزیر خبیث انگلستان از دولت به عنوان نمایندگان ملت خواستند در جهت حفظ و اعتلای عزت ایران عزیز گام بردارد و در مقابل زورگوییها و تجاوزگریهای دشمن به طور کامل ایستادگی کند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش فارس، بسیج دانشجویی ۹ دانشگاه کشور طی نامهای به رئیسجمهور ضمن انتقاد از عدم پاسخ به بی شرمیهای نخست وزیر خبیث انگلستان از دولت به عنوان نمایندگان ملت خواستند تا در جهت حفظ و اعتلای عزت ایران عزیز گام بردارد و در مقابل زورگوییها و تجاوزگریهای دشمن به طور کامل ایستادگی کند.
متن کامل این نامه به شرح ذیل است:«وَلَن تَرضى عَنکَ الیَهودُ وَلَا النَّصارى حَتّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم قُل إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدى وَلَئِنِ اتَّبَعتَ أَهواءَهُم بَعدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ العِلمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلا نَصیرٍ﴿۱۲۰﴾
هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شدهای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.
جناب آقای روحانیریاست محترم جمهوری اسلامی ایرانسلام علیکمحضور روسای جمهورکشور در نشست سالانه سازمان ملل متحد،همواره فرصتی مغتنم در جهت تبیین باورها و مواضع نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بوده است که از ورای سلطه رسانه ای جبهه استکبار بتواند اندیشه های خود را که از سرچشمه معرفت اسلام ناب محمدی(ص)استخراج نموده است را در پیشگاه جهانیان به تصویر کشد و نیز بتواند در جهت آشکار ساختن ماهیت متجاوزگران و ستمگران عالم که خود را در الفاظ بشر دوستانه پنهان نموده اند،گام بردارد.
جناب آقای روحانیوزارت خارجه دولت محترمتان که نقش اصلی را در سیاست خارجه کشورمان به عهده دارد، همواره بر این باور بوده است که از طریق مذاکرات و گفت و گو که با چاشنی لبخند همراه باشد، می توان اختلافات بنیادین و اساسی جبهه استکبار با کشورمان را بر طرف نماید،اما این راهبرد اتخاذ شده بسیار سریع تر از آنچه تصور می شد رنگ باخت و در جریان دیدار جنابعالی با نخست وزیر روباه پیر که با سردی به لبخندهایتان پاسخ داد و ساعاتی بعد در نشست سازمان ملل متحد با گستاخی هرچه تمام بار دیگر با ادعاهای واهی به ملت ایران توهین نمود،بر همگان آشکار گردید که برای صیانت و دفاع از منافع ملی می بایست راهی دیگر جایگزین سیاست لبخند گردد.
ریاست محترم جمهورپس از اظهار نظرهای سخیفانه و بی شرمانه نخست وزیر انگلستان،انتظار آن می رفت که در زمان سخنرانیتان در تریبون سازمان ملل متحد به این گستاخی که تنها چند ساعت پس از دیدار با رئیس جمهور اسلامی ایران بود،پاسخی دندان شکن و قاطع بدهید تا از این طریق از عزت و منافع ملی کشور عزیزمان دفاع نمایید،لیکن متاسفانه حتی به طور تلویحی به این بی ادبی و توهین به ملت ایران پاسخی در خور و شایسته ندادید.
و جای بسی تاسف است که این توهین و دهن کجی به ملت ایران و همچنین بی تفاوتی رئیس جمهور،در هفته ای رخ داد که یاد آور هشت سال دلاوری مردان سرزمینمان بوده است که با قطره قطره های خونشان در مقابل متجاوزان و مستکبران ایستادند.
جناب آقای روحانیما دانشجویان،به عنوان پیشگامان ملت با تاسی از تعالیم متعالی اسلام عزیز ضمن انتقاد از عدم پاسخ به بی شرمی های نخست وزیر خبیث انگلستان بار دیگر یاد آور می شویم که دولت محترم به عنوان نمایندگان ملت می بایست در جهت حفظ و اعتلای عزت ایران عزیز گام بردارد و در مقابل زورگویی ها و تجاوزگری های دشمن به طور کامل ایستادگی نماید.
در پایان جهت یاد آوری بخشی از جنایات روباه پیر ،فهرست اندکی از این جنایات خدمتتان ارسال می شود.
و من الله توفیقبرخی از مهمترین خسارات غیر قابل محاسبه وارده بر ملت ایران توسط رژیم سلطنتی انگلستان بدین شرح میباشد:
۱. جدا کردن افغانستان از ایران در سال ۱۸۵۷ براساس پیمان پاریس ؛
۲. تحمیل قرارداد رویتر (۱۸۷۲) که بر اساس آن، ایران به مدت ۷۰ سال کاملا به انگلستان فروخته شد؛
۳. ایجاد فرقههای ضاله بابیت و بهائیت به قصد انحطاط مذهبی در ایران و در نتیجه به انحراف کشیده شدن هزاران ایرانی؛
۴. تجزیه و تقسیم بلوچستان ایران در سال ۱۸۸۷ به منظور امنیت بخشیدن به سرحدات هند و به عنوان کمربند دفاعی جنوب غربی هند که مستعمره انگلیس به شمار میرفت؛
۵. نقش تاریخی انگلیس در ترویج مواد مخدر در ایران که از سوی «برادران شرلی» در دوره صفویه دنبال گرفته شد و دیری نپائید که تریاک به عنوان یک داروی خانگی جای خود را در میان ایرانیان باز کرد و پس از مدتی دولت انگلیس اعلام کرد که سوخته تریاک را با قیمت مناسب از افرادی که از این ماده استفاده میکنند میخرد و در نهایت نیز قرارداد تالبوت (انحصار توتون و تنباکو) به ایران تحمیل گردید؛
۶. تحمیل قرارداد لاتاری (تاسیس قمارخانه) به ایران از سوی میرزا ملکم خان؛
۷. تحمیل قرار داددارسی به ایران برای اکتشافات، استخراج و غارت منابع نفتی در سال ۱۹۰۱؛
۸. به انحراف کشاندن انقلاب مشروطیت و زمینه چینی برای اعدام آیت الله شیخ فضل الله نوری؛
۹. تحمیل قرار داد ۱۹۰۷ که بر اساس آن ایران بین انگلستان و روسیه تقسیم شد؛
۱۰. قحطی بزرگ سال های ۱۹۱۹-۱۹۱۷ که بی تردید بزرگ ترین فاجعه در تاریخ ایران است و ناشی از سیاستهای بازرگانی و مالی بریتانیا بود.
طی این قحطی نزدیک به ۴۰ درصد از جمعیت ایران (یعنی حدود ۸ تا ۱۰ میلیون نفر) به کام مرگ رفتند و در این قحطی تلف شدند و انگلیسیها که در آن زمان ایران را اشغال کرده بودند نه تنها برای کاستن از شدت قحطی کاری انجام ندادند، بلکه با خرید گسترده غله و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هند و بین النهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاستهای مالی (از جمله نپرداختن درآمدهای نفتی به ایران)، قحطی را شدت بخشیدند و عامل اصلی تشدید و طولانی شدن قحطی ای شدند که منجر به مرگ میلیونها ایرانی شد؛
۱۱. تحمیل قرار داد ۱۹۱۹ که بر اساس آن شمال ایران نیز زیر سلطه انگلستان قرار گرفت؛
۱۲. زمینیه چینی، حمایت و پشتیبانی از کودتای رضاخان از طریقسید ضیاء الدین طباطبایی، روزنامه نگاری که عامل سفارت بریتانیا در تهران بود؛
۱۳. کمک به فراررضاخان از ایران و رویکار آوردن فرزندش؛
۱۴. نقش مستقیم درکودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (۱۹۵۳) برای همراهی با آمریکا؛
۱۵. نقش مستقیم در جدایی کل سرزمینهای جنوبی خلیج فارس که در ۱۹۷۱ به جدایی کامل بحرین انجامید؛
۱۶. مانع تراشی در راه تشکیل حکومت جمهوری در ایران طی سالهای حکومت محمدرضا شاه؛
۱۷. همراهی با آمریکا در سرکوب انقلاب اسلامی ملت ایران؛
۱۸. ارتباط، آموزش و پشتیبانی ساواک توسط اینتلیجنت سرویس انگلیس که منجر به سرکوب، شهادت و مجروحیت تعداد زیادی از فعالان مبارزه علیه رژیم ستم شاهی شد؛
۱۹. اشغال و ویران شدن سفارت ایران در لندن و کشته شدن ۲ دیپلمات ایران؛ در ۶ روز پر تب و تاب در اردیبهشت سال ۱۳۵۹ یعنی از روز دهم تا پانزدهم آن ماه سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن به اشغال گروهی متشکل از شش مرد مسلح درآمد و ۲۶ نفر از جمله ۱۷ کارمند سفارتخانه، ۸ نفر مراجعهکننده و یک مأمور نگهبان انگلیسی به گروگان گرفته شدند؛ لازم به ذکر است در طول این حادثه، ۲ تن از اعضای فعال و انقلابی ایران جان باختند و بر اثر حملة یک گروه کماندوی انگلیسی به سفارتخانه، اشغالگران اصلی از بین رفتند و ساختمان سفارتخانه به صورت نیمه ویران بر جای ماند؛ با افشای یکی از مأموران سابق سازمان پلیس مخفی انگلیس (MI۶) اشغال سفارت و مرگ دیپلماتهای ایرانی را رئیس MI۶ طرحریزی کرده و اجرای آن را به چند تروریست عراقی که دستپرورده سازمان اطلاعاتی انگلیس بودند واگذار نموده بود؛
۲۰. سرقت اشیای عتیقه ایران و پشتیبانی از غارتگران میراث ملی ایرانیان و نگهداری آنها در موزههای بریتانیا و فروش برخی دیگر در حراجی معروف لندن نظیر ستونهای با ارزش تخت جمشید، منشور کوروش و نیز هزاران لوح، کتیبه و منشور به جای مانده از تمدن ایران باستان؛
۲۱. تحریک گروهکها و قومیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نظیر خلق عرب، کومله، پان ترکیسم، جندالشیطان و...؛
۲۲. کمکهای سیاسی، تسلیحاتی و اقتصادی به رژیم بعثی عراق برای حمله به ایران و ادامه این پشتیبانیها در طول ۸ سال جنگ؛
۲۳. حمایت بیپرده و مستمر از اشخاص، گروهکها و براندازان جمهوری اسلامی در ۳۳ سال گذشته نظیر بنیصدر، منافقین، ملی مذهبیها، اصلاحطلبان معاند و هدایت آشوبهای ۱۸ تیر ۷۸ و اغتشاشات پس از انتخابات نهم ریاست جمهوری(فتنه ۸۸) ازطریق سفارتخانه، شبکههای رسانهای همچون بیبیسی؛
۲۴. برنامهریزی،حمایت و هدایت تحریمهای بینالمللی علیه ملت ایران در طول ۳۳ سال گذشته؛
۲۵. تهدید به حمله نظامی و تلاش ناکام برای ایجاد فشار روانی علیه ملت مظلوم و مقتدر ایران؛
۲۶. فضاسازیهای مستمر رسانهای با بکار گرفتن بنگاههای سخن پراکنی نظیر بیبیسی و راهاندازی شبکههای مختلف رسانهای فارسی زبان در جهت براندازی و تخریب چهره نظام مقدس جمهوری اسلامی در افکار عمومی مردم دنیا، و تلاش برای نابودی فرهنگ و هویت غنی ملت عزیز ایران؛
۲۷. حمایت، اعطای پناهندگی و پشتیبانی مادی و امنیتی از سلمان رشدی، نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی، که انگلیسیها سفارش دهنده، منتشر کننده و حامی کتاب و نویسندهاش بوده و هستند؛
۲۸. آموزش و تجهیز و پشتیبانی از بمبگذاری و دیگر اقدامات تروریستی در خوزستان، حرم مطهر رضوی، سیستان و بلوچستان، حسینیه شیراز و نیز ترور شهیدان لاجوردی و صیاد شیرازی در طی سالهای پس از انقلاب اسلامی و خصوصاً پس از اشغال افغانستان و عراق
۲۹. زمینه چینی و طراحی، آموزش، تجهیز و پشتیبانی از تروریستها برای ترور دانشمندان هستهای ایران همچون شهیدان علیمحمدی، شهریاری و دکترعباسی (رئیس فعلی سازمان انرژی اتمی) طبق اعتراف و تصریح جان ساورز رئیس سابق MI۶ و کوپر معاون اشتون؛
۳۰. بارها تجاوز به مرزهای آبی جنوبی و مرزهای هوایی شرقی و غربی ایران در طی سالهای پس اشغال افغانستان و عراق که در چندین نوبت منجر به دستگیری تفنگداران دریایی آنها از سوی مرزبانان ایرانی شد؛
۳۱. اشغال غیرقانونی باغ قلهک در تهران طی پنجاه سال گذشته؛
۳۲. حمایت از براندازان نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق دادن پناهندگی و مجوز اقامت دائم به آنها نظیر مهاجرانی، گنجی، سروش، کدیور، مهدی هاشمی و ...؛
۳۳. مسدود شدن ۴ میلیارد دلار ذخیره ارزی ایران در بانکهای داخلی بریتانیا پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران؛
۳۴. خسارات ناشی از لغو قراردادهای تسلیحاتی بین ایران و انگلیس از جمله ناو خارک(که با تأخیر ۵ ساله تحویل ایران شد) و همچنین تأمین قطعات یدکی و تجهیزات تکمیلی تانکهای چیفتن و اسکورپیون که به بهای ۱۸ میلیون پاوند است که با پیروزی انقلاب اسلامی از سوی انگلیسی ها لغو گردید و در حالیکه پول خرید آنها قبلاً پرداخت شده بود، هرگز تحویل داده نشد؛
با احتساب هفتهای ۷۰ هزار پاوند جریمه تأخیر تحویل ناو خارک میزان خسارت وارده از سوی این کشور به ایران چیزی در حدود ۱۶ میلیون و هشتصد هزار پاوند میشود.
۳۵. نقش فعال و دخالت جویانه در جریان فتنه سال ۱۳۸۸
۳۶. ترور دانشمندان هسته ای کشور
بسیج دانشجویی دانشگاه علم صنعت
بسیج دانشجویی دانشگاه تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه اراک
بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی همدان
بسیج دانشجویی دانشگاه محقق اردبیلی
بسیج دانشجویی دانشگاه تبریز
بسیج دانشجویی داشنگاه بوعلی همدان
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان»
کد خبر: ۴۴۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۵