« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
معاون دادستان کل کشور که حدود یک سال قبل وزیر دادگستری دولت دهم بود در دوران دفاع مقدس 23 ماه سابقه حضور در جبهه دارد و می گوید که آر پی جی زن و حتی تیرانداز هم بوده است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  سید مرتضی بختیاری وزیر 60 ساله وزارت دادگستری دولت دهم امروز در حالی بر صندلی معاون امنیتی دادستان کل کشور تکیه زده که نخستین کار اجرایی خود را از ساختمان شهرداری فیض آباد مه ولات از توابع خراسان رضوی آغاز کرده است. این چهره خوش نام دستگاه قضایی کشور معاونت فرمانداری تربت حیدریه، جانشینی دادستان کاشمر، دادستان بیرجند، معاون دادستان مشهد، قائم مقامی دادگستری خراسان، ریاست دادگستری فارس و استانداری اصفهان را در کارنامه کاری خود دارد. زمان جنگ شهردار منطقه فیض آباد مه ولات بودم سید مرتضی بختیاری متولد 20 آذر 1331 در خانواده ای روحانی است و 2 دختر و 3 پسر دارد. وی که سابقه ای 23 ماهه در دوران دفاع مقدس را هم در کارنامه زندگی اش ثبت کرده در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد روزهای جنگ، گفت: در آغاز جنگ شهردار منطقه محروم فیض آباد مه ولات از توابع خراسان رضوی بودم. البته فرماندهی بسیج شهر هم برعهده من بود و بعد هم مسئول بسیج شهرستان تربیت حیدریه شدم. آن روزها تمام تلاش ما این بود تا بتوانیم نیروهای داوطلب را جذب و بعد از آموزش راهی جبهه ها کنیم. و من هم مانند تمامی داوطلبان مشتاق حضور در جبهه ها بودم. با شهید کاوه همرزم بودم وی افزود: سال 1360 وقتی جانشین دادستان انقلاب در کاشمر بودم از طریق جهادسازندگی در بخش پشتیبانی وارد مناطق جنگی سومار شدم. از سال 63 دادستان بیرجند شدم و بعنوان بسیجی از طریق گردان امام علی(ع) تحت نظر تیپ ویژه شهدا وارد منطقه شدم. آن دوران فرمانده گردان شهید الله یار جابری و فرمانده تیپ هم شهید کاوه بود. البته با این شهید بزرگوار هم هم سخن بودیم و از نزدیک شاهد دلاوری های این بزرگ مرد بودم. هرچند در فیلم سینمایی شور شیرین زحمت زیادی برای به تصویر کشاندن واقعیت جنگ و شهید کاوه انجام شده بود اما هنوز جای کار دارد چراکه نمی توان معنویت این فرمانده بزرگ را سینمایی کرد. جهادگر، فرمانده و رزمنده دوران جنگ تحمیلی به نقل از شهید صیاد شیرازی گفت: شهید صیاد شیرازی می گفت من در عملیات قادر برای نخستین باز این جوان را دیدم و به نبوغ و ابتکار در عملش را دیدم. برای حضور در عملیات ها از قوه قضائیه مرخصی می گرفتم بختیاری در مورد حضورش در مناطق جنگی، اظهارداشت: من در طول جنگ در بیشتر عملیات ها حضور داشتم. اما چون دادستان هم بودم قوه قضائیه اجازه نمی داد و می گفت اینجا ماندن واجب تر است. من هم از مرخصی های استحقاقی و تشویقی خودم استفاده می کردم و به دوستان گفته بودم هر وقت عملیات است زودتر بگویید تا عازم جبهه شوم. البته در دو عملیات کربلای 4 و 5 حدود 10 ماه مستمر در مناطق جنگی بودم. بچه های خراسان در شجاعت اول بودند معاون دادستان کل کشور که در دوران جنگ معاون و یا فرمانده گردان بود، گفت: بیشتر با بچه های خراسان بودیم. نیروهای بسیجی هر قسمت از مناطق خراسان ویژگیهای خاصی داشتند و می توان گفت که برو بچه های خراسان در شجاعت حرف اول را می زدند و همیشه خط شکن بودند. نمونه آن هم این است که نیشابور بیشترین شهید دوران دفاع مفدس را داشته است. بختیاری در پاسخ به اینکه آن زمان شما دادستان انقلاب بودید و آیا در دوران جنگ در مناطق جنگی قضاوت می کردید، افزود: قضاوت نمی کردم و بیشتر یک رزمنده بودم. 32 ساله بودم / آرپی جی هم می زدم معاون دادستان کل کشور اظهارداشت: همیشه بعنوان فرمانده یا معاون گردان با اسلحه کلاش تردد می کردیم و حمل آن آسانتر بود اما در طول جنگ آر پی جی هم زده ام. در مورد روزهای جنگ و خانواده هم از بختیاری سئوال کردیم و او گفت: همسرم خواهر 2 شهید است و از رفتن من به جبهه ناراحت نبودند و خیلی هم مرا تشویق به حضور می کردند ومن آن موقع 32 سال داشته و فرزند هم داشتم. کربلای 5 شیمیایی شدم وی که از رزمندگان عملیات خیبر بود گفت که برای حضور در مناطق عملیاتی که شیمیایی شده بود تا مرحله هلی برد هم رفتیم اما گفتند آلودگی شیمیایی زیاد است و اعزام نشدیم. و ما وقتی تصاویر را در تلویزیون عراق دیدیمباورمان نمی شد که چگونه بچه ها شیمیایی شدند. اما در کربلای 5 آلوده به شیمیایی شدم. می خواهم خاطرات جنگ را بنویسم وزیر دادگستری دولت دهم افزود: فضای در جنگ طوری انسان را پرورش می داد که دیگر پیدا نمی شد حتی روحیه معنویت جنگ را در کار خودم بعنوان دادستان حس می کردم. به اعتقاد من باید این نگاه و این معنویت همچنان در کارهای روزمره هم قابل مشاهده باشد. آن وقت این اندیشه بسیجی موجب تحول اداری خواهد شد. گاهی دعا می کنم زودتر بازنشسته شوم و بتوانم خاطرات جبهه را به رشته تحریر در آورم. لب مرز شهادت/ روایت معجزات جنگ بختیاری در مورد برخی رخدادهای و اتفاقات دوران دفاع مقدس، گفت: در کربلای 5 یادم هست اسلحه کلاش همراه داشتم و مجبور بودیم در آب دراز کشیده و آرام آرام جلو برویم و آنجا مجروح شدم. (گلوله به شانه ام خورده بود) یکی از رزمندگان من را به پشت خاکریز برد و به چشم خودم دیدم که امدادگران یک به یک شهید می شدند تا جان زخمی ها را نجات دهند. یادم هست در همان عملیات که مجروح شده بودم در منطقه شلمچه خواستم خود را به بیمارستان صحرایی برسانم و تنها یک آمبولانس تویوتا بود. من و یک نفر دیگر جلو نشستیم وعقب هم پر از مجروح بود. بعد از طی مسافتی راننده توقف کرد تا کاری انجام دهد که یک مرتبه خودرو شروع به حرکت کرد. بعد از 50 متر خودرو ایستاد و وقتی عقب را نگاه کردیم همان جای قبلی خودرو یک توپ اصابت کرد. یعنی اگر خودرو حرکت نمی کرد قطعا همگی شهید می شدیم. آر پی جی زن گردان رفتگر شد! معاون دادستان کل کشور در بیان خاطرات خود از دوران جنگ تحمیلی، گفت:در کربلای یک دسته ادوات و تامین گردان نیامدند و باید عملیات انجام می شد. هر گردانی وظیفه خاصی داشت. یادم هست یکی از رزمندگان گردان آنقدر آر پی جی زده بود که لوله های آر پی جی سرخ شده و از گوشش خون می آمد و آر پی جی دو نیم شد. یکبار در شهر قائن بودم که در مسیر یک مردی از دوچرخه پیاده شد و گفت: آقای بختیاری من را می شناسی؟ گفتم نه... گفت من در عملیات یک با شما بودم! و من فهمیدم این همان رزمنده آر پی جی زن بود... و واقعا خوشحال شدم و کلی گپ زدیم. وقتی از شغلش سوال کردم گفت: رفتگر شهرداری هستم! و من از ته دل گریستم. خیلی متاثر شدم و با شهردار تماس گرفتم و گفتم: بنده به عنوان دادستان بیرجند خاک پای این رزمنده شجاع هستم تا اینکه کمی این رزمنده گمنام ارتقا یافت و مسئول پارک شد. اما واقعا برخی بسیجی های جنگ گمنام هستند. منبع/مهر
کد خبر: ۴۴۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۶

سردار شهید قدرت الله رستم پور در سال 1343 در روستای آتشگاه از توابع شهرستان لنده در کهگیلویه و بویراحمد دیده به جهان گشود. وی تنها پسر خانواده بود شش خواهر و همسرش هفت گلبرگ بودند که این نگین دردانه و انسان فرزانه زینت بخش آن ها بود هم دیده پدر به جمالش روشن و هم کناب وجودی مادری با وی معنی پیدا می کرد. ایشان در سال 1361 به عضویت رسمی سپاه پاسداران در آمد در رده های مختلف سپاه مسولیت داشت و معاونت قضایی تیپ 48 فتح را نیز عهده دار بود.شهید رستم پور  در عملیات های پیروزمندانه و غرور آفرینی چون بدر ، کربلای 1، 4  و 5 حضور  فعال داشت و سرانجام در 24 دی ماه سال 1365 به وسیله هواپیماهای عراقی مورد هدف قرار گرفت و به خیل یاران شهیدان خود پیوست.
کد خبر: ۴۳۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷

یک دختر عراقی که برای خرید لباس عروسی با نامزدش به مرکزی تجاری در شرق بغداد رفته بود، در انفجار 3 خودروی بمبگذاری شده جان خود را از دست داد. رغده یعقوب، دختری که در لباس عروسی‌اش دفن شد”رغده یعقوب” دختر مسیحی اهل بغداد که تنها چند روز از زمان نامزدی اش گذشته بود، برای خرید لباس عروسی به فروشگاه رفته بود که انفجار بمب و آتش سوزی مجتمع تجاری، جان وی را گرفت. رغده ۲۴ ساله، شش روز پیش عقد کرده بود و خود را برای رفتن به خانه بخت آماده می کرد، اما انفجار ۳ دستگاه خودروی بمب گذاری شده در منطقه الغدیر در شرق بغداد رویاهای رغده را ناکام گذاشت. رغده تنها قربانی این حمله تروریستی نبود و انفجارها جان دهها تن دیگر را گرفت و بیش از ۱۰۰ مجروح بر جای گذاشت. علاوه بر رغده دو نفر از اقوام نامزدش از جمله یک کودک ۵ ساله در این حمله کشته شدند. نامزد رغده نیز به شدت مجروح شد. پدر رغده در مصاحبه با فرانس پرس گفت: رغده دومین  فرزند ما بود و پس از عقدش برای اولین بار از خانه خارج شده بود تا لوازم جشن عروسی را خریداری کند. وی افزود: انفجار خودروهای بمب گذاری شده باعث آتش سوزی در مجتمع تجاری شد؛ اگر این مجتمع تجاری، خروجی اضطراری یا لوازم اطفای حریق داشت، دخترم و دیگران نجات پیدا می کردند. مادر رغده با گریه می گوید: او هفته گذشته عقد کرد و این هفته به خاک سپرده شد. خواهر رغده می گوید، رغده را با لباس عروسی اش دفن کرده اند. العالم
کد خبر: ۴۳۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۵

مسابقات تکواندو یادواره 90 شهید شهرستان لنده با شرکت تیمهایی از شهرستان ماهشهر ،گچساران ،بهمئی و لنده در سالن پوریای ولی آموزش و پرورش برگزار شد
کد خبر: ۴۲۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۴

علائم حیاتی نیازعلی در مسیر انتقال او به پزشکی قانونی بار دیگر ظاهر و باعث تعجب همگان شد. براساس همین اتفاق، اولیای دم که شامل پدر و مادر متهم به قتل بودند با دریافت دیه او را بخشیدند و نیازعلی مدتی بعد از زندان رهایی پیدا کرد.روزنامه فرهیختگان: 19 سال از روزی که نیازعلی به جرم قتل عمد، قصاص و ساعاتی بعد در راه سردخانه زنده شد می‌گذرد. این در حالی است که 20 روز پیش با درخواست پسر مقتول که حالا جوانی 25 ساله است، او دوباره بازداشت و دوباره به اعدام محکوم شده است. حالا پرونده در انتظار امضای رئیس قوه قضائیه است تا حکم اعدام دوباره اجرا شود. به گزارش فرهیختگان، متهم به قتل، سال 74 یک بار اعدام شد اما ساعتی بعد علائم حیاتی در او دیده شد. او آن سال با پرداخت دیه و گذشت اولیای دم که پدر و مادر مقتول بودند، از اعدام دوباره رهایی یافت و مدتی بعد از زندان آزاد شد. مقتول وقتی فروردین سال 71 از دنیا رفت پسری دو ساله داشت که حالا 25 ساله شده و به خونخواهی از پدرش بلند شده است. نیازعلی 20 روز پیش بار دیگر با شکایت پسر مقتول راهی زندان شده و حکم قصاص او نیز در مدتی کوتاه صادر و تایید شده است. او حالا شاید کمتر از یک هفته با قصاص فاصله داشته باشد. ماجرا چه بود؟ فروردین سال 71 بود که نیازعلی به وسیله یک تبر به شریک خود حمله کرد و او را در حالی به قتل رساند که به ارتباط او با همسرش شک کرده بود. اوایل سال 72، متهم به موجب دادنامه 72/76 به قصاص نفس محکوم شد و اسفند سال 74 این حکم به اجرا درآمد. محکوم به اعدام به مدت 20 دقیقه بالای چوبه دار معلق مانده بود و تا زمانی که پزشکی قانونی مرگ او را تایید نکرده بود طناب دار را از گردن وی باز نکردند. علائم حیاتی نیازعلی در مسیر انتقال او به پزشکی قانونی بار دیگر ظاهر و باعث تعجب همگان شد. براساس همین اتفاق، اولیای دم که شامل پدر و مادر متهم به قتل بودند با دریافت دیه او را بخشیدند و نیازعلی مدتی بعد از زندان رهایی پیدا کرد.   500 میلیون تومان، هزینه رهایی پسر مقتول حالا پیگیر پرونده شده و حکم قصاص متهم در شرایطی صادر شده که برای اجرا شدن تنها نیاز به امضای رئیس قوه قضائیه دارد. شنیده‌ها حاکی از آن است که پسر مقتول برای دادن رضایت، 500 میلیون تومان از خانواده متهم تقاضا کرده و اعلام کرده در صورتی که این 500 میلیون تومان را دریافت نکند به هیچ‌وجه رضایت نمی‌دهد و خواهان اعدام است. حالا پس از گذشت بیش از 20 سال از این قتل و اجرا شدن حکم اعدام و پس از آن رضایت اولیای‌دم، متهم به خواسته پسر مقتول در زندان است و ممکن است هفته آینده اعدام شود. اجرای دوباره حکم قانونی نیست عبدالصمد خرمشاهی، حقوقدان، در رابطه با این پرونده به فرهیختگان گفت: «صرف‌نظر از اینکه این فرزند حق قصاص دارد، اجرای دوباره حکم قانونی نیست.» خرمشاهی همچنین افزود: «اعدام به معنای به دار آویختن متهم و تاییدیه فوت از سوی پزشکی قانونی است و نه به معنای خارج شدن روح از بدن. بنابراین وقتی این فرد به مدت 20 دقیقه بالای دار معلق بود و سپس پزشکان مرگ وی را تایید کردند به معنای اجرای کامل حکم است و اجرای دوباره‌اش طبق موازین، قانونی نیست.» او با اشاره به پرونده‌ای شبیه به این پرونده که پارسال در بجنورد اتفاق افتاد، گفت: «پارسال نیز در بجنورد شبیه این اتفاق افتاده بود و فرد پس از تایید فوت پزشکان، زنده شد.» خرمشاهی همچنین افزود: «در رابطه با آن پرونده بیشتر حقوقدانان و فقها اعلام کردند، اجرای دوباره حکم قانونی نیست زیرا حکم یک بار باید انجام بشود و این حکم یک بار انجام شده است.» وکیل پرونده: همه‌چیز به نظر رئیس قوه بستگی دارد ساسانی، وکیل این پرونده نیز در رابطه با این موضوع به فرهیختگان گفت: «اجرای حکم اعدام نیازعلی فقط بستگی به امضای رئیس قوه قضائیه دارد و در صورتی که ایشان موافقت خویش را اعلام کند این حکم انجام می‌شود.» ساسانی که به همراه مسعود مهرامی وکالت این پرونده را به عهده دارد افزود: «ما مکاتبات لازم با دادگاه را انجام داده‌ایم و دیگر قرار نیست دادگاهی برگزار شود، همه‌چیز بستگی به نظر آیت‌الله آملی‌لاریجانی دارد.» متهم به قتل که راننده بود سال‌ها پیش به همراه شریک خود (مقتول) یک مینی‌بوس خریداری کرده بودند و با آن کار می‌کردند. وکیل متهم با اشاره به اینکه سال 74 از مقام معظم رهبری استفتا شده و نظر ایشان در رابطه با اجرای دوباره حکم منفی بوده است، گفت: «نمی‌دانم باز هم برای این پرونده استفتا از ایشان انجام می‌شود یا خیر اما برای این پرونده یک‌بار در سال 84 از ایشان استفتا شده و ایشان اجرای دوباره حکم را صحیح ندانستند.» پسر مقتول در حالی اعلام کرده در صورت پرداخت نشدن 500 میلیون تومان رضایت نمی‌دهد که 19 سال پیش پدر (جد پدری فرزند مقتول) و مادر مقتول دیه را از خانواده متهم دریافت کرده‌اند و رضایت داده‌اند. از آنجایی که پسر مقتول آن روزها صغیر بوده امروز به دادخواهی پدر برآمده و می‌خواهد حق وی را بستاند. به هر حال پارسال نیز در بجنورد فردی پس از یک‌ربع آویخته شدن بر بالای چوبه دار علائم حیاتی‌اش بازگشت و براساس این اتفاق دیگر حکم اجرا نشد. بنابر گفته حقوقدانان نیز اجرای دوباره حکم صحیح نیست و با موازین قانونی فاصله دارد. به گفته ایشان اگرچه کودک در هنگام قتل پدر صغیر بوده و هر زمان که به سن قانونی برسد حق قصاص دارد اما نمی‌تواند حکمی که یک بار به اجرا درآمده و ناموفق بوده را بار دیگر به اجرا در بیاورد. انجام قصاص دوباره امکان‌پذیر است غلامرضا طیرانیان قاضی سابق دادگاه و وکیل دادگستری در این باره نوشت: با توجه به صغیر بودن پسر مقتول هنگام اجرای حکم و اینکه در سن و سالی نبوده که بتواند اظهارنظر کند پدربزرگ وی که قیم او بوده با دریافت دیه اعلام‌رضایت کرده است. در این صورت پسر مقتول نمی‌تواند بار دیگر تقاضای قصاص را مطرح کند، زیرا قبلا قیم او با دریافت دیه مصالحه کرده است. چنانچه هنگام اجرای حکم، پدر مقتول در قید حیات نبود و پسر مقتول قیم قهری نداشت و به درخواست سایر اولیای دم که خواهر و برادرهای مقتول بودند با دریافت دیه مصالحه شده بود حالا پسر مقتول می‌توانست پس از گذشت سال‌ها در صورت پرداخت سهم دیه به سایر اولیای‌دم تقاضای حکم قصاص را برای قاتل پدرش تقاضا کند. این پرونده یک استثنا دارد آن هم جز در مورد قانونی رجم زنان زناکار که در صورت نجات از حکم رجم دوباره حکم آنها اجرا نمی‌شود. در سایر موارد چنانچه قاتل چندین بار هم هنگام اجرای حکم قصاص جان سالم به در ببرد، حکم اجرا می‌شود. زیرا در صورت اجرا نشدن حکم، قصاص نخواهد شد و به تاوان عملش نخواهد رسید. به این ترتیب این متهم به درخواست پسر قربانی می‌تواند بار دیگر قصاص شود.
کد خبر: ۴۲۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۶

در سال 1364 با خانواده رفته بودیم تشیع جنازه یکی از شهدای فامیل شهید زکی نژاد ، موقع برگشتن ایشان گفتند: این دفعه تشیع جنازه شهید زکی نژاد رفتیم و دفعه بعد نوبت من است و این جمله همیشه در ذهنم ماندگار شده است
کد خبر: ۴۱۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۴

یکی از شعارهای خوب آقای روحانی در انتخابات 92 شایسته سالاری بود که نشان میداد ایشان نیز میخواهد در مسیر انقلاب قدم بردارد، اما پس از چندی خبرهای ناخوشایندی در زمینه انتصابات دولت به گوش رسید. در این گزارش به این انتصابات "فامیلی" به صورت گذرا پرداخته ایم/ برادر، خواهر زاده، پسرعمه، خواهر زاده، پسرعمه و پسرعموهای آقای روحانی به چه سمت هایی منصوب شده اند؟ به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، انتصابات خانوادگی در پست های دولتی یکی از صفات به جا مانده از حکومت های گذشته در ایران است. حکومت قاجار در تمامی رفتار های خود سعی در قدرتمند نمودن طایفه قجر می کرد به همین دلیل تمامی پست های حکومتی را در اختیار آنها میگذاشت؛ این روند در حکومت پهلوی نیز ادامه کرد تا بساط کشور هزار فامیل گسترده تر شود. این روند ادامه داشت تا با ظهور انقلاب اسلامی فروکش نمود، خاطرات خوبی که از سالهای ابتدای انقلاب به جا مانده گواه است که چگونه افراد متهد و انقلابی از پذیرفتن پست و مقام طفره میرفتند و همگان را به انتخاب اصلح و شایسته ها دعوت می نمودند. با این رفتارها بود که اصل شایسته سالاری در جمهوری اسلامی تثبیت و به یک مطالبه عمومی تبدیل شد اما در ادامه راه همواره بر یک مدار حرکت نشد، گاهی شایسته سالاری جایش را با حزب بازی عوض نمود و گاهی با فامیل گرایی! البته بودند دولت ها و مسئولینی که راه اصیل انقلاب را پیموده و گاها هم حزبی های خود یا حتی برادر خود را عزل نمودند. یکی از شعارهای خوب آقای روحانی در انتخابات 92 شایسته سالاری بود که نشان میداد ایشان نیز میخواهد در مسیر انقلاب قدم بردارد، اما پس از چندی خبرهای ناخوشایندی در زمینه انتصابات دولت به گوش رسید. در این گزارش به این انتصابات "فامیلی" به صورت گذرا پرداخته ایم. 10 پست کلیدی در سیطره "فامیل نزدیک"-اولین انتصاب خانوادگی در دولت یازدهم حسین فریدون برادر رئیس جمهور است. فریدون که مدت ها بدون داشتن هیچ سمت رسمی در جلسات مهم دولت شرکت میکرد سرانجام با حکم حسن روحانی به عنوان دستیار ویژه رییس دولت انتخاب شد. -اسماعیل سماوی خواهر زاده آقای روحانی است که در حال حاضر سه مسئولیت دولتی را همزمان برعهده دارد. این مسئولیت ها عبارتند از: سرپرست گروه مشاوران جوان، رئیس مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری و مشاور رئیس دفتر رئیس جمهور. -علی‌اصغر مونسان دیگر خواهر زاده رییس دولت است که به عنوان مدیرعامل منطقه آزاد کیش انتخاب شد‌ه است.-اما در این میان فقط خواهر زاده های رییس جمهور از این موقعیت بهره مند نبوده اند بلکه علی اصغر پیوندی پسر عمه آقای روحانی نیز اخیرا به عنوان سرپرست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی منصوب شده است. -عبدالحسین فریدون نیز پسر عموی رییس دولت است که اخیرا دو عنوان کلیدی در وزارت علوم را از آن خود کرده است: مدیرکل وزراتی علوم و آموزش عالی و سرپرست جدید مرکز جذب اعضای هیئت علمی این وزارتخانه. -امروز نیز یک انتصاب فامیلی دیگر در دولت تدبیر و امید رقم خورد، اسدالله وطنی شوهر خواهر رئیس جمهور به عنوان دبیر شورای عالی گزینش ریاست جمهوری معارفه می شود.
کد خبر: ۴۱۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۱

رئيس پليس فضاي توليد و تبادل اطلاعات استان کهگيلويه و بويراحمد گفت : فردي با سوء استفاده از اعتماد خواهر زاده خود ، از حساب بانکي وي براي خود شارژ تلفن همراه خريداري مي کرد
کد خبر: ۴۱۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۷

من يه خبرنگارم و يه خبرنگار دنبال خبرها و مصاحبه هاي جنجالي و پر مخاطبه وقتي هم كه يه سوژه توپ گير بياره راحت از خيرش نمي گذره. چند وقتي ميشه كه همه كارا تعطيل شده و بعضي از نماينده هاي مجلس هم به جاي رسيدگي به ساير مشكلات مردم و كشور سرگرم بازي گل يا پوچ با قيمت و كيفيت پرايد هستند. از اونجايي كه اولين ماشين خودم كه باهاش بهترين خاطرات تفريح و سفر و زندگيم رو داشتم پرايد بود بدجوري غيرتي شدم و تصميم گرفتم برم سراغ پرايد و باهاش مصاحبه اي انجام بدم.مصاحبه با پرايد!به گزارش آوای دنا به نقل از انتخاب ، داخل تاكسي داشتم به سوالهايي كه ميخوام ازش بپرسم فكر مي كردم كه يهو ياد مادربزرگم افتادم كه هميشه مي گفت ادم سگ خونه باشه اما بچه كوچيك خونه نباشه ! اون روزا دنبال معنيش نبودم. اما وقتي بزرگ شدم تازه فهميدم داستان چي بوده. بچه كوچيك خونه كه باشي خواهر و برادراي بزرگ تر همه كاراشون رو ميندازن گردنت... خرابكاري ها و اشتباهاتشون رو هم كه مجبوري به ناحق به گردن بگيري و كتك خورت ملس باشه زير دستشون ...تازه خيلي شانس بياري بچه هاي ديگه فاميل و در و همسايه رو با تو مقايسه نكرده و اعتماد به نفست رو ترور نكنند. بگذريم وقتي به محل قرار رسيدم جناب پرايد حاضر به مصاحبه با من نبود و مي گفت شما هم وارد كننده ايد و مي خوايد سر منو زير آب كنيد اما وقتي بهش گفتم منم پرايد سوار بودم با ترس و لرز حاضر شد باهاش مصاحبه كنم. س: ميشه خودتونو يه مدل خاص معرفي كنيد؟ج: من همون خودرويي هستم كه وقتي اولين بار وارد كشور شما شدم همه عاشق من شده بودند. هركس كه منو مي خريد از شتاب و سرعت و ظاهر من به وجد مي اومد. فرقي نميكرد مالك من كي باشه. وزير و وكيل و نماينده مجلس به داشتن من افتخار ميكردند. من هموني هستم كه توليد تيراژ بالاي من باعث اشتغال زايي بالايي در كشور شما شد. و به مرور هر خانواده يك پرايد تو خونه اش داشت و داره. س: الان هم خيلي ها علاقه مند داشتن شما هستند جناب پرايد اما علت حرف و حديث هاي زيادي پشت سرتون مطرح شده چيه؟ج: كدوم حرف و حديث ها ؟ س: به نظرتون قيمت فعلي شما مناسبه؟ در طول سالهاي اخير رشد قيمت زيادي نداشته ايد؟ج: به نظر من شما هم مثل وارد كننده ها و بعضي از نمايندگان مجلس خودتون وارد يه بحث فرسايشي شديد كه سر آخرش جز ضرر چيزي عايد طرفين نمي كنه س: ميشه به سوال من پاسخ بديد جناب پرايد؟ج: چطور اون روزهايي كه بحث دلالي و واردات مطرح نبود قيمت من مناسب و منطقي بود و كيفيتم هم تعريف كردني اما امروز حضور من در بازار براي خيلي ها خطرناك شده؟ س: جواب شما بودار و گنگ بود، منظور شما از خيلي ها دقيقا چه كساني هستند؟ج: وارد كننده هاي خودرو هاي خارجي ، همون هايي كه سال گذشته ۷۰ هزار خودرو وارد كشور كرده بودند و باعث شدند ۴/۱ ميليارد دلار ارز از كشور خارج بشه و همچنين ۲۰۰ ميليون دلار سود رو عايد دلالان اين صنف كردند! س: خب مگه شما چه خطري براي اونا محسوب مي شديد؟ج: والا چي بگم اونا فقط به فكر منافع خودشون هستند و از اينكه من بين جوونا و خانواده ها محبوبيت دارم وحشت داشته و دلشون نميخواد خودروسازي هاي داخلي رشد و رونقي داشته باشند و همش مدعي بودند كه قيمت من بالاست و بي كيفيت هستم و بايد از ميدان رقابت خارج بشم! س: آيا واقعا قيمت شما بالاست و كيفيت هم پايين؟ج: به نظر شما الان واقعا مشكل مملكت شما قيمت و كيفيت خودروهاي ساخت داخليه ؟ يعني اگر الان قيمت من همون قيمتي بشه كه بعضي از وارد كننده ها و نمايندهاي مجلس شما دوست دارند ديگه همه چي حل ميشه؟ قيمت من مثل قيمت مسكن و نرخ تورم و چيزاي ديگه منطقي بالا رفته. مگه چي تو كشور شما قيمتش بالا نرفته كه قيمت من بالا رفته ، چرا هيچكس به اونا اشاره اي نمي كنه؟ س: مشكل كشور ما قيمت و كيفيت شما نيست اما خب اين داستان كيفيت و ضعيف بودن بدنه شما چيه؟ج: به نظر شما بدنه منو بايد با تير آهن ۱۴ مي ساختند؟ ميگن عروس نميتونه برقصه ميگه زمين كجه... اقاي خبرنگار محترم اگر همه فرهنگ درست رانندگي كردن و بلد باشن به نظر شما من مريض هستم خودم رو با ۱۶۰ تا سرعت به شتر يا اتوبوس بكوبم و داغون بشم؟ اگر كيفيت راه ها و خيابانهاي شهر هاي شما خوب باشه من بيكارم هر روز بخوام برم تعميرگاه و آمار تصادفات جاده اي بالا بره؟ در ضمن كيفيت بدنه و قطعات من درست مثل روزاي قبل از ترويج اشرافي گري و ورود خودروهاي لوكس به كشور شماست. ضمن اينكه حدود ۵ ميليون از ماها در كشور در حال تردد هستيم و بيشترين حجم تردد در خيابانها مربوط به ماست. اين مسئله رو نبايد با تعداد و حجم تردد ساير خودروها يكي دونست. س: الان شما به بنده و بعضي سياستگذاري ها متلك انداختيد ديگه؟ج: چرا شما آدم ها عادت داريد انتقادها رو يه جوري خاص تعبير كنيد؟ شما به حقيقت تلخ اين روزها ميگيد متلك؟ واقعا كه ! س: حالا شما نظرتون در مورد بحث قيمت گذاري كه از جانب بعضي از نمايندگان مجلس ما مطرح شده چيه؟ج: ديواري كوتاه تر از ديوار من پيدا نكردند. يتيم و صغير گير آوردن ، بابا كمي هم به افزايش قيمت مواد اوليه من بپردازيد، چرا هيچكس به اونا اشاره اي نميكنه؟ چرا نميگن ورق ۴ برابر شده ، مس ۷ برابر و.... س: يعني به قيمت شما بي جهت گير دادن؟ج: دقيقا. اگر اين نماينده هاي شما تا امروز فكر معيشت و بالا بردن قدرت خريد مردم بودند و نظارت بيشتري بر روي رشد شديد نرخ تورم و ساير موارد از جمله قيمت مسكن مي كردند امروز ته جيب مردم پول بيشتري مي موند و به جاي يك پرايد دو پرايد مي خريدند. و اگر درست فرهنگ سازي ميكردند مردم كمتر به دنبال زندگي تجملاتي و كالاها و خودروهاي لوكس مي رفتند و ارز كمتري به مراتب از كشور خارج مي شد و خودروسازي داخلي شما هم شاهد رشد و رونق و پيشرفت چشمگيري بود. و به من هم كمتر توهين ميشد. س: در آخر پيامي يا صحبتي داريد ؟ج: راننده محترم لطفا درست رانندگي كن و به مقررات احترام بگذار. و بدون كه ده ها هزار نفر آدم براي ساخت من زحمت كشيدن و نداشتن مهارت درست رانندگي از جانب شما وبروز تصادفات شديد و له شدن و داغون شدن هر پرايد يعني به فنا رفتن زحمت مردان و زناني است كه شبانه روز در تلاش بوده اند.
کد خبر: ۴۰۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۹

مقامات هندی روز شنبه ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۴ از بازداشت کدخدای یک روستا در ایالت "بوکاروی" این کشور به اتهام دستور به تجاوز به یک دختر ۱۱ ساله خبر دادند.خبرآنلاین: مقامات هندی روز شنبه ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۴ از بازداشت کدخدای یک روستا در ایالت "بوکاروی" این کشور به اتهام دستور به تجاوز به یک دختر ۱۱ ساله خبر دادند. خبرگزاری فرانسه گزارش داد؛ کدخدای این روستا دستور داده دختر ۱۱ ساله ای ، جهت مجازات برادرش که برای زنی مزاحمت ایجاد کرده، مورد تجاوز قرار گیرد. پلیس ایالت بوکارو می گوید آزمایش های پزشکی تایید کرده اند که این کودک قربانی ، روز دوشنبه گذشته مورد تجاوز قرار گرفته است.  این حادثه زمانی اتفاق افتاد که زن شوهر داری نزد کدخدای روستا علیه یک جوان شکایت کرد. این زن جوان را به ایجاد مزاحمت و تلاش برای تجاوز متهم کرد. کدخدای روستا در ایالت بوکارو در تصمیمی عجیب دستور داده که، شوهر این زن به خواهر جوان تجاوز کند. مادر این دختر قربانی به شبکه سی ان ان گفته :« آنها دخترم را به جنگل بردند و در آنجا مورد تجاوز قرار دادند. همه ساکنان روستا آمدند اما دخالت نکردند، گریه کردیم و کمک خواستیم اما کسی به داد ما نرسید.» پس از این حادثه پلیس ایالت بوکارو ، کدخدای روستا را به همراه شوهر زن و همچنین برادر دختر قربانی، بازداشت کرد. در برخی روستاهای دور افتاده هند ، کدخدایان روستاها برای حل و فصل نزاعات محلی خود به جای دادگاه ها به قضاوت می پردازند که در برخی موارد قضاوت های آنها باعث دخالت پلیس شده است.
کد خبر: ۳۸۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۱

قاتلی که شوهر خواهر خود را در روستای «کردلاغری» شهر یاسوج به قتل رسانه بود تنها سه ساعت پس از ارتکاب جرم دستگیر شد. سرهنگ سید محمدحسن جعفری‌نژاد گفت: شب گذشته در ساعت 21 و 20 دقیقه در تماس تلفنی با مرکز فوریت‌های پلیس 110 گزارش یک فقره قتل در روستای کردلاغری شهر یاسوج را داشتیم که با اعلام خبر مأموران ما بلافاصله عازم محل جرم شدند. جعفری افزود: در تحقیقات کارآگاهان پلیس مشخص شد برادر خانم مقتول به دلیل داشتن اختلافات شخصی و خانوادگی با مقتول درگیر و او را با ضربات چاقو از پای درآورده است که بلافاصله اقدام به فرار می‌کند. وی گفت: سرانجام با اقدامات پلیسی محل اختفا مشخص و قاتل دستگیر شد.
کد خبر: ۳۶۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۱

رييس پليس فتاي استان کهگيلويه و بويراحمد گفت: سارق اينترنتي كه به حساب خواهر خود دستبرد زده بود، شناسايي و دستگير شد
کد خبر: ۳۶۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۱

آوای دنا -تسنیم نوشت:حالا با آمدن نارندرا مودی، پای یک ایرانی نیز به دولت هند باز شده است؛ خانم سمیتری ایرانی از این پس بعنوان وزیر توسعه منابع انسانی کشور هند، نقش مهمی را در آینده اقتصادی این کشور ایفا خواهد کرد. چه کسی است که در دنیا نداند، هند با تکیه بر نیروی انسانی خود در چند سال اخیر، رکوردهای چشمگیر در عرصه تجارت بین الملل به ثبت رسانده و قصد دارد خود را به جمع سه اقتصاد برتر دنیا برساند؟ در این بین با نخست وزیر شدن نارندرا مودی، ملی گرای مشهور ایالت گوجرات ، اعضای دولت این کشور «رفرش» شدند و علاوه بر کاهش تعداد وزرای کابینه از میانگین سنی آنها نیز ، کاسته شده است. اما بپردازیم به عضو ایرانی کابینه جدید دولت هند؛ خانم «سمیتری ایرانی» متولد سه‌شنبه 3 فروردین 1355 در دهلی نو است. او در یک خانواده با پیشینه پنجابی - بنگالی به دنیا آمده است. ایرانی ، اولین فرزند خانواده است و سه خواهر دارد. جالب اینجاست که او در ابتدای ورود به بازار کار بعنوان یک پیشخدمت در رستوران مک دونالد کارش را شروع کرده است. اما در سال 2001، او با زوبین ایرانی که اصالتاً یک زرتشتی و اهل ایران است ، ازدواج می کند. یکسال بعد آنها اولین فرزند خود را به دنیا می آورند و نام این پسر را «ظُهر» می گذارند. در سال 2003 نیز، فرزند دوم این زوج یعنی دخترشان «زویش» به دنیا می آید. سمیتری ایرانی نخستین بار در سال 2000، اولین حضورش را در تلویزیون با بازی در سریال آب و آتش شروع می کند. پس از آن نیز به نوبت در سریال ها و فیلم های دیگر، ایفای نقش می کند. در این سال ها، 5 بار موفق می شود بصورت متوالی جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از آکادمی تلویزیون هندوستان دریافت می کند.  ورود به دنیای سیاست در سال 2003، سمیتری قدم در راه دشوار سیاست کشور هندوستان می گذارد. او، عضو حزب بهاریتا جاناتا می شود. خانم ایرانی در سال 2004 بعنوان عضو کمیته مرکزی حزب بهاریتا ، منصوب شد. فعالیت های وی به نفع زنان هندی باعث شد تا چند باری از طرف گروه های افراطی تهدید به مرگ شود. با این حال در سال 2009 و با تشدید اقدامات گروهی تجاوز به عنف در هند، خانم ایرانی با پیوستن به کمپین حمایت از اعدام خاطیان، با قربانیان این حوادث ابراز همدردی کرد. در 24 ژوئن سال 2010، سمیتری ایرانی به عنوان دبیر ملی حزب بهاریتا جاناتا منصوب شد. از این تاریخ به بعد ، وی عملاً جایگاه مدیریت شاخه زنان حزب BJP را بدست آورد. اسب پیشرفت های سیاسی خانم ایرانی در سال 2011 نیز همچنان می تاخت چرا که در آگوست این سال او موفق شد به عنوان نماینده گجرات وارد پارلمان هندوستان شود. ایرانی در انتخابات عمومی سال 2014 که همین چند هفته پیش برگزار شد با معاون حزب کنگره ملی یعنی راهول گاندی در منطقه اوتار پرادش به رقابت پرداخت. در پایان نیز با اختلافی جزئی، کرسی پارلمان را به راهول گاندی، باخت. با پیروزی نارندرا مودی در انتخابات سراسری، فرصت برای پیشرفت بیشتر خانم ایرانی فراهم شد و با معرفی اعضای کابینه، همه متوجه شدند که رهبر حزب بهاریتا جاناتا ، صندلی وزارت توسعه منابع انسانی را برای سمیتری ایرانی، کنار گذاشته است. خانم ایرانی حالا با 38 سال سن، جوان ترین عضو این کابینه است.
کد خبر: ۳۵۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۰

در حماسه حسینی آن کسی که بیش از همه این درس را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید، خواهر بزرگوارش زینب سلام الله علیها بود. راستی که موضوع عجیبی است، زینب با آن عظمتی که از اول داشته است و آن عظمت را در دامن حضرت زهرا علیهاسلام و از تربیت علی علیه السلام بدست آورده بود، در عین حال زینب بعد از کربلا، با زینب قبل از کربلا متفاوت است، یعنی زینب بعد از کربلا یک شخصیت و عظمت بیشتری دارد. ما می بینیم در شب عاشورا، زینب یکی دو نوبت حتی نمی تواند جلوی گریه اش را بگیرد، یکبار آنقدر گریه می کند که بر روی دامن حسین بیهوش می شود و حسین علیه السلام با صحبتهای خود زینب را آرام می کند. «لا یذهبن حلمک الشیطان؛ خواهر عزیزم! مبادا هوس شیطانی بر تو مسلط بشود و حلم را از تو برباید، صبر و تحمل را از تو برباید» (بحارالانوار، ج 45، صفحه 2 و ارشاد شیخ مفید، صفحه 232 و اعلام الوری ، صفحه 236). وقتی حسین (ع) به زینب (س) می فرماید که چرا این طور می کنی، مگر تو شاهد و ناظر وفات جدم نبودی؟ جد من از من بهتر بود، پدر ما از ما بهتر بود، برادر همین طور، مادر همین طور، زینب با حسین (ع) این چنین صحبت می کند: برادر جان! همه آنها اگر رفتند بالاخره من پناهگاهی غیر از تو داشتم، ولی با رفتن تو برای من پناهگاهی باقی نمی ماند. اما همینکه ایام عاشورا سپری می شود و زینب، حسین علیه السلام را با آن روحیه قوی و نیرومند و با آن دستورالعملها می بیند، زینب (س) دیگری می شود که دیگر احدی در مقابل او کوچکترین شخصیتی ندارد. امام زین العابدین (ع) فرمود: ما دوازده نفر بودیم و تمام ما دوازده نفر را بیک زنجیر بسته بودند که یک سر زنجیر به بازوی من و سر دیگر آن به بازوی عمه ام زینب بسته بود. می گویند تاریخ ورود اسرا به شام دوم ماه صفر بوده است. بنابراین بیست و دو روز از اسارت زینب (س) گذشته است، بیست و دو روز رنج متوالی کشیده است که با این حال او را وارد مجلس یزید بن معاویه می کنند، یزیدی که کاخ اخضر او یعنی کاخ سبزی که معاویه در شام ساخته بود، آنچنان بارگاه مجللی بود که هر کس با دیدن آن بارگاه و آن خدم و حشم و طنطنه و دبدبه، خودش را می باخت. بعضی نوشته اند که افراد می بایست از هفت تالار می گذشتند تا به آن تالار آخری می رسیدند که یزید روی تخت مزین و مرصعی نشسته بود و تمام اعیان و اشراف و اعاظم سفرای کشورهای خارجی نیز روی کرسیهای طلا یا نقره نشسته بودند. در چنین شرایطی این اسراء را وارد می کنند و همین زینب (س) اسیر رنج دیده و رنج کشیده، در همان محضر چنان موجی در روحش پیدا شد و چنان موجی در جمعیت ایجاد کرد که یزید معروف به فصاحت و بلاغت را لال کرد. یزید شعرهای ابن زبعری را با خودش می خواند و به چنین موقعیتی که نصیبش شده است افتخار می کند. زینب فریادش بلند می شود: «شمخت بانفک»! «اظننت یا یزید حیث اخذت علینا اقطار الارض و آفاق السماء فاصبحنا نساق کما تساق الاساری ان بنا علی الله هوانا و بک علیه کرامه» ؟ (بحار الانوار، جلد 45، صفحه 133 و مقتل الحسین، مقرم، صفحه 462 و اللهوف، صفحه 76)، ای یزید! خیلی باد به دماغت انداخته ای تو خیال می کنی اینکه امروز ما را اسیر کرده ای و تمام اقطار زمین را بر ما گرفته ای، و ما در مشت نوکرهای تو هستیم، یک نعمت و موهبتی از طرف خداوند بر تو است؟! به خدا قسم تو الان در نظر من بسیار کوچک و حقیر و بسیار پست هستی، و من برای تو یک ذره شخصیت قائل نیستم. ببینید اینها مردمی هستند که بجز ایمان و شخصیت روحی و معنوی همه چیزشان را از دست داده اند. آن وقت شما توقع ندارید که یک همچون شخصیتی مانند شخصیت زینب (س) چنین حماسه ای بیافریند و در شام انقلاب به وجود بیاورد؟ همان طور که انقلاب هم به وجود آورد. یزید مجبور شد در همان شام روش خودش را عوض بکند و محترمانه اسراء را به مدینه بفرستد، بعد تبری بکند و بگوید خدا لعنت کند ابن زیاد را، من چنان دستوری نداده بودم، او از پیش خود این کار را کرد. چه کسی این کار را کرد؟ زینب (س) چنین کاری را کرد. در آخر جمله هایش اینطور فرمود: «یا یزید کد کیدک واسع سعیک ناصب جهدک فوالله لا تمحو ذکرنا و لا تمیت وحینا» (بحار الانوار، جلد 45، صفحه 135 و اللهوف، صفحه 77). زینب علیهاسلام به کسی که مردم با هزار ترس و لرز به او یا امیرالمؤمنین می گفتند، خطاب می کند که یا یزید به تو می گویم، هر حقه ای که می خواهی بزن و هرکاری که می توانی انجام بده، اما یقین داشته باش که اگر می خواهی نام ما را در دنیا محو بکنی، نام ما محو شدنی نیست، آنکه محو و نابود می شود تو هستی. چنان خطبه ای در آن مجلس خواند که یزید لال و ساکت باقی ماند و خشم سراسر وجود آن مرد شقی و لعین را فرا گرفت و برای اینکه دل زینب (س) را آتش بزند و زبان او را ساکت کند و برای اینکه زینب منقلب بشود، دست به یک عمل ناجوانمردانه زد، با عصای خیزران خود به لب و دندان اباعبدالله (ع) اشاره کرد.
کد خبر: ۳۳۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۶

تازه‌داماد که با دختری ۲۰ سال کوچکتر از خود ازدواج کرده بود در باتلاق بدبینی‌های خود فرو روفت.این مرد ۴۰ساله که مدرک دکترا دارد در مراسم ختم پدربزرگش با دختری آشنا شد و به خواستگاری وی رفت. به گزارش شهروند، اوایل هفته گذشته، زن جوانی به دادگاه خانواده ونک رفت و خواستار طلاق از شوهرش شد. همزمان با این تقاضا، مرد شیک‌پوشی که چهره‌ای آرام داشت اصرار کرد با همسر جوانش زندگی را ادامه دهد و گفت که به هیچ‌ عنوان حاضر به جدایی نیست. اما زن که ۲۴ساله است به قاضی دادگاه گفت: مادرم دخترعمه پدر شوهرم است و ۴ سال پیش وقتی شنیدم بزرگ خاندان فامیل درگذشته است به خواسته مادرم تصمیم گرفتم من نیز در مراسم عزاداری شرکت کنم. وی افزود: در همین مراسم بود که دکتر را دیدم که مردی شیک‌پوش و باکلاس بود،. وقتی شنیدم که شوهرم با وجود ۴۰سالگی هنوز ازدواج نکرده است و در یک شرکت اروپایی مستقر در ایران کار می‌کند تعجب کردم و نمی‌دانم چرا وقتی خواهر دکتر خواست برای دقایقی سر میز آنها بنشینم، پذیرفتم. شوهرم شنید که دانشجو هستم و ادعا کرد می‌تواند برایم کاری دست و پا کند و همین باعث شد شماره موبایلم را به وی بدهم. یک هفته بعد دکتر به من زنگ زد و خواست به شرکتش بروم. تصورم این بود برایم کاری پیدا کرده است و سریع پذیرفتم. در آنجا وعده کار را به من داد اما به سختی توانست خیلی مودبانه از من خواستگاری کند. ابتدا شوکه شدم اما بعد احساس کردم به وی علاقه‌مند هستم. خیلی از دخترها آرزو دارند شوهری با این خصوصیات داشته باشند. یک هفته بعد جواب بله را دادم و با هم در کمتر از ۶ ماه ازدواج کردیم. از وقتی وارد خانه دکتر شدم به رفتارهای عجیب وی برخوردم اما زیاد حساس نشدم. حتی تمایل نداشت من به دانشگاه بروم اما بروز نمی‌داد. تنها گفت تا فارغ‌التحصیلی کامل نیازی نیست به سرکار بروم و من را با جملات رنگین و سنگین راضی کرد تا همان درسم را ادامه دهم. احساس می‌کردم از سر دلسوزی است. مدتی به خوبی گذشت تا این‌که مزاحمت‌های تلفنی شروع شد. راستش را بخواهید ترسیده بودم. خصوصا وقتی شوهرم در خانه بود تماس‌های مرموزی با موبایل و تلفن خانه‌ام برقرار می‌شد. دکتر ابتدا حساسیتی نشان نداد و عنوان کرد حتما اشتباهی می‌گیرند یا بالاخره خسته می‌شوند و از این کار دست می‌کشند اما بعدها مرتب من را زیر سوال برد و گفت که حتما خارج از خانه یا در دانشگاه روابطی دارم که طرف‌های مقابل می‌خواستند زندگی‌مان را نابود کنند.شماره موبایلم را عوض کردم اما مزاحمت‌ها ادامه داشت. وقتی سفر می‌رفتیم در خودرو نزد دکتر مرتب موبایلم زنگ می‌خورد. کلافه شده بودم. هر وقت هم می‌خواستم شکایتی کنم دکتر بهانه می‌آورد و من زمان را از دست می‌دادم. شماره‌های مختلفی از موبایل‌های اعتباری و غیراعتباری به من زنگ می‌زدند و اینکه شوهرم اجازه شکایت نمی‌داد برایم عجیب بود تا این‌که یک روز برای رفتن به دانشگاه عجله داشتم و چون خودرویم خراب بود خودرو دکتر را برداشتم و رفتم. آن روز هیچ مزاحمتی نبود. فقط شوهرم به من زنگ زد و دلخور بود که چرا خودرویش را بدون اجازه برداشته‌ام و من بهانه آوردم که عجله داشتم، دکتر هم خواست که سریع برگردم. زن نگاهی به شوهرش انداخت و ادامه داد: به‌صورت اتفاقی خواستم کیفم را در صندوق عقب گذاشته و برای دقایقی داخل یک آرایشگاه شوم. وقتی صندوق عقب را باز کردم نزدیک به ۶ موبایل و سیمکارت‌های زیادی را دیدم که آنجا بودند و فهمیدم همه مزاحمت‌ها زیر سر شوهرم بود. به خانه برگشتم و انگار شوهرم منتظر بود و با صدای آرامی گفت که همیشه نگرانم بود که به‌خاطر تفاوت سنی‌مان خیانتی بکنم. انگار دنیا روی سرم خراب شده بود و از همان لحظه خانه دکتر را ترک کردم و حالا طلاق می‌خواهم. شوهرم که صدایش می‌لرزید، گفت: اشتباه کردم، می‌پذیرم. خیلی از دوستان و بستگان می‌گفتند با دختری که ۲۰ سال از تو کوچکتر است ازدواج نکن و من تحت تاثیر همین حرف‌ها بودم که بدبین شدم. مزاحمت‌هایم برای این بود که بهانه‌ای پیدا کنم و اجازه ندهم همسرم به دانشگاه برود و الان پشیمانم و حاضر هستم جبران کنم. بنا بر این گزارش، قاضی پرونده به این زوج مهلت داد تا با هم به توافق برسند و از زندگی شیرین لذت ببرند و اگر به تفاهم نرسیدند به دادگاه مراجعه کنند.
کد خبر: ۳۳۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۰

مادر آیت الله سید شرف الدین ملک حسینی نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویراحمد و نماینده مردم استان در مجلس خبرگان رهبری در گذشت.آن مرحومه خواهر آیت الله حائری شیرازی و  همسر مکرمه حضرت آیت الله سید کرامت الله ملک حسینی(ره) نماینده فقید ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمدبود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا درگذشت این بانوی بزرگوار را به خانواده ایت الله ملک حسینی و عموم مردم شریف استان تسلیت عرض می نماید.
کد خبر: ۳۱۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۱

آوای دنا:حرم حضرت بی بی حکیمه (س) خواهر بلافصل امام رضا (ع) که در 80 کیلومتری دوگنبدان مرکز شهرستان گچساران قرار دارد.
کد خبر: ۲۹۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۸

نمی دانم زمانی که کشورهای متبوع شما به صدام حسین، سلاح و بمب شیمیایی می دادند، شما کجا مشغول فعالیت بودید، اما ای کاش سری هم به جانبازان شیمیایی می زدید تا کاردستی آمریکا و اروپا تان را از نزدیک ببینید.
کد خبر: ۲۸۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۹

دبیرخانه علمی نخستین کنگره ملی بی بی حکیمه (س) ظهر امروز با حضور معاون فرهنگی سازمان اوقاف کشور در گچساران افتتاح شد.به گزارش آوای دنا، آئین افتتاح دبیرخانه علمی نخستین کنگره ملی بی بی حکیمه (س) ظهر امروز با حضور معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه کشور، مدیرکل اوقاف کهگیلویه و بویراحمد و جمعی از مسئولان شهرستانی در گچساران برگزار شد. این دبیرخانه در محل دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران افتتاح شد. این دبیرخانه برای برگزاری نخستین کنگره ملی حضرت بی بی حکیمه خاتون (س) که قرار است شهریورماه سال 93 همزمان با دهه کرامت برگزار شود، افتتاح شد. نخستین کنگره ملی حضرت بی بی حکیمه خاتون (س) در 3 محور معرفی شخصیت این حضرت، آستان مقدسه این امام زاده و قطب فرهنگی شدن بقاع متبرکه و زیارت برگزار می شود. به گزارش تسنیم، حرم مطهر حضرت بی بی حکیمه خاتون (س) دختر بلافصل امام موسی کاظم (ع) و خواهر گرامی حضرت امام رضا (ع) در 80 کیلومتری جنوب گچساران واقع شده است.
کد خبر: ۲۷۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۳

خانواده ها غالبا با عکس های قدیمی که به همراه داشتند سرنوشت دیگر اعضای خانواده را از یکدیگر جویا می شدند عصرایران: خانواده های کره ای جدا مانده از هم روز گذشته پس از 60 سال توانستند یکدیگر را در منطقه مرزی بین دو کره ملاقات کنند. پس از توافق اخیر دو دولت متخاصم کره شمالی و جنوبی برای از سرگیری ملاقات های خانواده های جدا مانده در دو کره ، برخی خانواده های کره ای که در جریان جنگ دو کره (1950-1953) و پس از تعیین مدار مرزی بین دو کشور ، از یکدیگر جدا افتاده بودند پس از 60 سال توانستند با یکدیگر ملاقات کنند. در این ملاقات که روز پنج شنبه صورت گرفت بیش از 80 شهروند کره جنوبی با اعضای خانواده هایشان در آن سوی مرز دو کره و در خاک کره شمالی ملاقات کردند. خانواده ها غالبا با عکس های قدیمی که به همراه داشتند سرنوشت دیگر اعضای خانواده را از یکدیگر جویا می شدند. طبق اعلام وزارت اتحاد کره جنوبی 128 هزار نفر تا کنون در این کشور به عنوان کسانی که بخشی از خانواده خود را پس از جنگ دو کره در آن سوی مرز از دست داده اند ثبت نام کرده اند.44 درصد از این افراد تا کنون و در طی 60 سال گذشته در گذشته اند و 80 درصد این افراد بالای 70 سال سن دارند. از سال 1985 که دو کره تصمیم گرفتند زمینه ملاقات خانواده های بازمانده و جدا افتاده از جنگ را فراهم کنند تا کنون بیش از 18143 خواهر ، برادر ، پدر و مادر در دو کره توانسته اند با اعضای خانواده خود ملاقات کنند و 18 خانواده بار دیگر به هم پیوسته اند. این ملاقات ها همواره در خاک کره شمالی صورت می گیرد چون دولت کره شمالی از بیم فرار شهروندان و دیگر مسایل امنیتی اصرار دارد ملاقات ها در خاکش باشد. قرار است روز یکشنبه نیز 360 شهروند کره جنوبی با 88 تن از اعضای خانواده شان در خاک کره شمالی ملاقات کنند. از سال 2008 که نیروهای گارد مرزی کره شمالی یک توریست را در جریان این ملاقات ها با ضرب گلوله کشتند، این نخستین بار است که بار دیگر ملاقات خانواده های جدا مانده از هم پس  از جنگ دو کره از سر گرفته می شود.
کد خبر: ۲۶۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۳