« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
به گزارش آوای دنا: آيين هاي عزاداري ماه محرم همه ساله در سراسر ايران با شور و عشق خاص مردم به حضرت ابا عبدالله الحسين (ع)و به فراخور فرهنگ و شيوه هاي مرسوم هر منطقه و استاني متفاوت برگزار می شود. در استان کهگیلویه و بویراحمد صداي سنج و طبل عزا در شهرها و روستاها، شيون و زاري مردان و زنان عزادار حسيني، شور و نشاط پيران و جوانان عاشق اهل بيت همگي نشان از غم و اندوه شيفتگان امام حسين (ع )در این استان دارد.نماد هايي از کربلا و قبر شش گوش حضرت علي اکبر(ع) ساخته شده از آلومينيوم و چوب و نصب لامپ هايي با رنگ هاي مختلف ، زيبايي خاصي به این مراسمات مي بخشد.اين سمبل هاي مذهبي که بر روي پايه هاي فلزي ، در شهرها گردانده مي شود و سياه چادرهايي که با پارچه هاي سبز و سياه پوشيده شده حکايت از رويداد عظيم تاريخي عاشورا و صحراي کربلا دارد.در آيين هاي عزاداري ابا عبدالله الحسين (ع) هر شب در اين سياه چادرها، صحنه هایی که بيانگر گوشه هايي از صحنه کربلا و اسارت حضرت زينب (س) و امام سجاد (ع)است به نمایش گذاشته می شود. همچنین از صبح روز عاشورا دسته جات حسینی و هیئت های مذهبی در صفوف منظم سینه زنی و زنجیر زنی به طرف گلزار شهدا به عزاداری می پردازند و نماز ظهر را به یاد نماز ظهر عاشورای سالار شهیدان برگزار می کنند. در این روز (روز عاشورا) معمولا خانواده ها نسبت به تهیه غدای عزاداران اقدام می کنند و در عصر روز عاشورا تعزیه روز عاشورا برگزار می گردد و شب هنگام که شام غریبان می شود مردم با روشن کردن شمع به یاد اسرای کربلا مرثیه سرایی و عزاداری می کنند. ادامه دارد
کد خبر: ۲۲۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۵

به مناسبت 26 مرداد ماه سالروز ورود آزادگان به ایران منتشر شد ؛
26 مرداد ماه؛ يادآور سالروز بازگشت آزادگان سرافرازي است كه پس از تحمل سالهاي اسارت در اردوگاههاي عراق، سال 1369 به ميهن اسلامي بازگشتند
کد خبر: ۱۹۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۶

از سه کتاب در زمینه حماسه«پدخندق» که توسط انتشارات زیتون سبز به چاپ رسیده، رونمایی شد. اوای دنا/ امین کمالوندی در گفت‌وگو با فارس به حماسه رزمندگان کهگیلویه و بویراحمدی در دوران دفاع مقدس و خلق حماسه پدخندق اشاره کرد و گفت: خلق حماسه «پدخندق» برگ زرینی از تاریخ این استان است که در  تیرماه سال 67 در جزیره مجنون به وقوع پیوست.مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد اظهار کرد: حضور گسترده رزمندگان غیور استان در عملیات غرورآفرین «پدخندق» نقش محوری بود به طوری که 87 نفر از رزمندگان استان به شهادت رسیدند و 78 نفر نیز از سوی دشمن اسیر شدند که این حماسه افتخار بزرگی برای استان است.این مسئول با بیان این‌که مقاومت تاریخی رزمندگان کهگیلویه و بویراحمد نه تنها برگ زرینی برای این مرز و بوم به جای گذاشت؛ بلکه نماد شجاعت دلاورمردان این خطه در دفتر خاطرات دفاع مقدس به عنوان یک سمبل مقاومت و ایثار به ثبت رسیده است.کمالوندی گفت: به منظور گرامیداشت این حماسه تاریخی و سرنوشت‌ساز از سه کتاب در زمینه حماسه«پدخندق» که توسط انتشارات زیتون سبز به چاپ رسیده، رونمایی شد.وی به کتاب «انگشتان پریده» از سری کتاب‌های پهلوانان ایل احساس اشاره کرد و افزود: این کتاب شامل خاطرات حاج‌محمد افشین از مربیان آموزشی سپاه و آزاده دوران دفاع مقدس است که توسط انتشارات زیتون سبز چاپ و در سال جاری به بازار می‌آید.مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد ادامه داد: در این کتاب 99 صفحه‌ای گوینده خاطرات با معرفی شهرستان‌های استان و حماسه «پدخندق» و همچنین خاطرات دوران اسارت را بازگو و در پایان کتاب نیز بخشی از مجاهدت‌های رزمندگان این استان را به تصویر کشیده است.این مسئول کهگیلویه و بویراحمدی دومین کتاب در زمینه حماسه «پدخندق» را «سید بی‌ادعا» عنوان کرد و گفت: این کتاب هم شامل خاطرات سردار شکرالله واهبی‌زاده از فرماندهان دوران دفاع مقدس بوده که در 3000 جلد شماره توسط انتشارات زیتون سبز به چاپ رسیده است.وی، تعداد صفحات این کتاب را 156 صفحه دانست و خاطرنشان کرد: در این کتاب سردار واهبی‌زاده به معرفی خود و خانواده پرداخته و در ادامه به حضور در جبهه، حضور در لشکر 25 کربلا و عملیات والفجر 8 و عملیات کربلای 5 و حماسه بی‌نظیر«پدخندق» اشاره و در نهایت اسناد و تصاویری نیز در این زمینه منتشر کرده است.مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد، سومین کتاب در زمینه حماسه «پدخندق» را «فرمانده دژخندق» و از کتاب‌های ایل احساس برشمرد و عنوان کرد: این کتاب در 151 صفحه و توسط انتشارات زیتون سبز به چاپ رسیده و شامل خاطرات سید علی‌صالح رایگان می‌باشد.کمالوندی یادآور شد: در این کتاب گوینده خاطرات علاوه بر معرفی خود به مسایل جنگ و دوران اسارت اشاره کرده و ضمن بیان خاطراتی از عملیات «پدخندق» تصاویری از دوران دفاع مقدس را به نمایش می‌گذارد.وی، گردآوری خاطرات رزمندگان را سرهنگ فتحعلی بزرگمهرنژاد رئیس کنگره سرداران و شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد عنوان کرد و گفت: کتاب‌های «فرمانده دژخندق»، «سید بی‌ادعا» و «انگشتان پریده» در تیرماه سال جاری رونمایی شد و توسط انتشارات زیتون سبز در 3000 جلد شماره نیز به چاپ می‌رسد.گفتنی است، حماسه«پدخندق» تیرماه 67 توسط پاسداران و بسیجیان تیپ 48 فتح کهگیلویه و بویراحمد در جاده «پدخندق» در جزیره مجنون با شجاعت و ایثار پیشروی نیروهای بعثی را مهار کردند و دلاورمردان این استان مردانه در برابر مجهزترین و پیشرفته‌ترین سلاح‌ها ایستادگی کردند.
کد خبر: ۱۸۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۱۴

دکتر ابراهیم کارخانه ای - نماینده مجلس شورای اسلامی:کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا در جهت مقابله با برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران، اهداف شیطنت آمیزی را دنبال می کنند که البته اين موضوع كه ريشه درخصومت غربي هاباايران دارد درگذشته نيزوجودداشته وبراي مردم ايران اسلامي اين دشمني هاكاملامعلوم است ودر دوران هشت سال  دفاع مقدس در بدترین شرایط اقتصادی و سیاسی اين خصومت هاوتوطئه ها با شکست مواجه شده است.بدون شک ملت بزرگ ایران که طی 34 سال گذشته آزمون های سختی را در دفاع از اسلام پشت سر گذاشته است در این آزمون نیز، قدرتمند و سربلند به راه عزت و سرافرازی ایران اسلامی ادامه خواهد داد.یقیناً بازنده این بازی سیاسی کشورهایی خواهند بود که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون سیاست های سطله جویانه آنها علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه داشته ودرهمه عرضه ها باشكست مواجه شده اندهرچندشايدمشكلاتي رابراي كشورمابه وجودآوردند.امااین بار نیز ملت سلحشور ایران، قدرتمندتر از همیشه تحت هدایت های مدبرانه رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی یکپارچه و مصمم در برابر زیادت طلبی آنها خواهد ایستاد و ضمن حمايت ازمذاكره كننده گان ايراني باگروه موسوم به1+5نقشه شوم آنها را در مقابله با اسلام عزیز نقش برآب خواهند ساخت وازحق مسلم خوددردستيابي به فعالیت های صلح آمیز هسته ای نخواهندگذاشت ودربرابرفشارهاتسليم نخواهدشد .امادر ذیل به اختصار بیان برخی  اهدافی که غرب در ممانعت از فعالیتهای صلح آمیز هسته ای در قالب جنگ اقتصادی علیه ایران اسلامی دنبال می کند می پردازیم:1- در تنگنا قرار دادن جمهوری اسلامی ایران با اهرم فشار اقتصادی به منظور تغییر در محاسبات سیاسی.2-  مقابله با پیشرفت پُرشتاب علمی جمهوری اسلامی ایران در راستای دست یابی ایران اسلامی به مرزهای نوین دانش در معادلات بین المللی.3- جلوگیری از الگو شدن جمهوری اسلامی ایران با هویت اسلامی، فعال و پویا در بین ملت های منطقه.4- جلوگیری از افزایش نفوذ و قدرت علمی و فناوری جمهوری اسلامی ایران که اقتدار سیاسی و اقتصادی ایران اسلامی را در معادلات جهانی بدنبال داشته است.5-  ممانعت از تمایل دیگر کشورهای جهان در دست­یابی به انرژی هسته ای به منظور حفظ انحصار فعالیت های هسته ای جهان در راستای سیاست­های سلطه طلبانه غرب.6-  سرکوب هرنوع فعالیت مستقل هسته­ای و تلاش در جهت اعمال مدیریت واحد بر گستره فعالیت­های هسته­ای جهان در چهارچوب سیاست های استعماری و سلطه جویانه غرب.7- آینده­نگری درجهت مدیریت انرژی جهان پس از اتمام منابع نفتی و اسارت گرفتن کشورهای نیازمند انرژی در راستای اعمال سلطه اقتصادی و سیاسی در معادلات بین المللی نوین جهانی.8- بهانه قراردادن فعالیت­های هسته ای صلح آمیز ایران اسلامی به منظور ادامه سناریوی توطئه­های زنجیره ای در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در قالب تشدید جنگ اقتصادی.9-  باز داشتن جمهوری اسلامی ایران از ایفاء نقش بیداری اسلامی و نفوذ امواج انقلاب اسلامی در بین ملت های منطقه.10- اجرای تبعیض گونه معاهدات بین المللی شامل آئین نامه آژانس بین المللی اتمی، کنوانسیون ژنو و معاهده منع تولید و گسترش سلاح هسته­ای NPT در راستای سیاست های سلطه جویانه غرب که سقوط جایگاه آژانس بین المللی انرژی اتمی در بین ملت­ها آزاده جهان و کشورهای ناهمسو با سیاست های سلطه جویانه غرب را در پی خواهد داشت.
کد خبر: ۱۴۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۰۹

به گزارش اوای دنا،شرکت پژوهش و توسعه ناجی در راستای توسعه دفاتر خدمات الکترونیک انتظامی (پلیس +۱۰) از کلیه شهروندان واجدالشرایط که آمادگی ایجاد دفتر و ارائه خدمات را دارند، دعوت به همکاری می‌نمایند. شرایط عمومی تابعیت و اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و قانون اساسی تدین به دین مبین اسلام و یا سایر ادیان رسمی کشور حداقل سن داوطلب کمتر از ۲۶ سال و حداکثر بیشتر از ۵۵ سال نباشد. داشتن کارت پایان خدمت وظیفه عمومی یا معافیت قانونی. نداشتن سابقه محکومیت موثر و محرومیت از حق خدمات دولتی نداشتن سابقه سوء امنیتی و عضویت و وابستگی به احزاب و گروه¬های سیاسی ضد انقلاب، معاند و غیر قانونی عدم اشتهارد به فساد مالی، اخلاقی و اعتیاد به مواد مخدر و روان گردان دارا بودن اطلاعات پایه مهارت با کامپیوتر دارا بودن حداقل مدرک تحصیلی کاردانی عدم اشتغال در دستگاههای دولتی (لشکری و کشوری) و نهادها و موسسات عمومی غیر دولتی متأهل بومی یا حداقل ۵ سال سکونت در محل مورد تقاضا متقاضی پس از اخذ مجوز می بایست در محل مورد تقاضا سکونت دائمی داشته باشد. شرایط اختصاصی (امتیازی) الف ) مدرک تحصیلی مدارک تحصیلی صادره از دانشگاههای مورد تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا دانشگاههای نیروهای مسلح مورد تایید می باشد. ب ) دارا بودن مهارت های رایانه مهارت هفت گانه(ICDL) که مدرک آن توسط مراکز معتبر صادر شده باشد. ج ) سابقه کار مدیریتی سابقه مدیریتی برابر احکام صادره در مراکز دولتی به صورت هم تراز تطبیق و محاسبه می شود. قابل ذکر است، سوابق مدیریتی شرکتهای عمومی غیر دولتی پس از احراز سابقه و دارا بودن شرایط تطبیق بلامانع است سابقه مدیریتی شرکت های خصوصی نامعتبر و غیر معروف مورد تأیید نمی باشد. د ) جانباز سابقه جانبازی فرد و خانواده درجه یک جانبازان در شرایط امتیازی تاثیر گذار خواهد بود. لازم به ذکر است سابقه جانبازی باید به تأیید بنیاد شهید یا امور ایثارگران رسیده باشد لازم به ذکر است که رأی کمیسیون پزشکی ملاک سابقه جانبازی و درصد جانبازی نمی باشد. و )سابقه اسارت ( آزاده) سابقه اسارت فرد و خانواده درجه یک آزاده در شرایط امتیازی تاثیر گذار خواهد بود. لازم به ذکر است سابقه جانبازی باید به تأیید بنیاد شهید یا امور ایثارگران رسیده باشد. ز ) خانواده شهید سوابق خانواده شهید صرفاً از بنیاد شهید و امور ایثارگران مورد قبول می باشد. ح )سابقه بسیجی سوابق بسیجی عادی و فعال بر اساس آیین نامه بسیج که تأیید آن توسط مراکز ذیربط تعیین می گردد که صرفاً با فرم استاندارد صادره مورد تایید می باشد. ط ) رزمنده رزمنده گان و اعضای خانوادهای درجه یک آنها دارای شرایط امتیازی رزمنده می باشند. لازم به ذکر است، سوابق مناطق عملیاتی برابر دستورالعمل خدمت در مناطق عملیاتی مورد قبول می باشد. • تذکر: خانواده های درجه یک فقط شامل پدر،مادر،همسر و فرزند شخص تقاضا دهنده می باشد همچنین فهرست شهرهای مصوب جهت تأسیس دفاتر خدمات الکترونیک انتظامی شرح زیر می باشد. اطلاعیه شماره ۲ : زمان ثبت نام در فراخوان تأسیس دفاتر خدمات الکترونیک انتظامی سال ۱۳۹۱ و شهرهای مصوب. شرکت پژوهش و توسعه ناجی در راستای توسعه دفاتر خدمات الکترونیک انتظامی (پلیس +۱۰) از کلیه شهروندان واجدالشرایط که آمادگی ایجاد دفتر و ارائه خدمات را دارند، دعوت به همکاری می‌نمایند. لذا متقاضیان عزیز می‌توانند جهت اطلاع از شرایط و تعهدات به این صفحه مراجعه نموده و از تاریخ ۱۳۹۱٫۱۱٫۷ تا ۱۳۹۱٫۱۱٫۱۷ به صورت الکترونیکی از طریق همین سایت ثبت نام نمایند. همچنین فهرست شهرهای مصوب جهت تأسیس دفاتر خدمات الکترونیک انتظامی به شرح ذیل می‌باشد: ردیف استان شهرها ۱ تهران رودهن – باغستان، حسن آباد ۲ البرز نظر آباد – ماهدشت ۳ آذربایجان شرقی تبریز – بناب – میانه- خدآفرین – خسروشهر -باسمنج ۴ آذربایجان غربی ارومیه- خوی -نقده- پلدشت – سردشت ۵ اردبیل نیر ۶ اصفهان آران و بیدگل – بخش جرقویه ۷ ایلام ایلام ۸ بوشهر بوشهر – برازجان – بندرگناوه – بندر دیلم ۹ چهارمحال و بختیاری لردگان – کوهرنگ (چلگرد) ۱۰ خراسان جنوبی بیرجند – زیر کوه ۱۱ خراسان رضوی مشهد – تربت جام – سبزوار – قوچان – کاشمر – گناباد- بجستان – کلات – صالح آباد ۱۲ خراسان شمالی اسفراین- بجنورد ۱۳ خوزستان ایذه – بندر ماهشهر – خرمشهر- رامهرمز- مسجد سلیمان – گتوند ۱۴ زنجان خدابنده- ابهر- زرین آباد (منطقه ایجرود) ۱۵ سمنان سمنان – شاهرود – میامی ۱۶ سیستان وبلوچستان سراوان- چابهار – میر جاوه ۱۷ فارس جهرم – داراب – فسا- کازرون – گراش – پاسارگاد – زرقان – کوار ۱۸ قزوین تاکستان – ضیاء آباد – آوج -آبگرم ۱۹ قم در ابن دوره از فراخوان هیچ شهری برای این استان مصوب نشده است. ۲۰ کردستان بانه – کامیاران – دهکلان ۲۱ کرمان بم – رفسنجان – زرند- جیرفت – کوهبنان – ارزوئیه – قلعه گنج ۲۲ کرمانشاه اسلام آباد غرب ۲۳ کهکیلویه و بویراحمد یاسوج – چرام – گچساران ۲۴ گلستان گرگان – گمیشان ۲۵ گیلان بندر انزلی – لاهیجان- تالش-اسالم -کوچصفهان ۲۶ لرستان خرم آباد – کوهدشت – دوره چگینی ۲۷ مازندران بابل – بابلسر- تنکابن-ساری – میاندرود- کلاردشت ۲۸ مرکزی اراک -ساوه – فرمهین (بخش فراهان) ۲۹ هرمزگان قشم – بشاگرد ۳۰ همدان فامنین – بهار ۳۱ یزد یزد- بها
کد خبر: ۱۳۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۸

اوای دنا:شام غریبان مراسم مذهبی شیعه است که در غروب روز عاشورا برگزار می گردد. سوزاندن خیمه‌های اهل بیت حسین بن علی و به اسارت گرفتن اهل بیت توسط لشکر یزید، بن مایه این مراسم است. مراسم شام غریبان مهاجران غریب؛ امام حسین(ع) و 72 یار با وفایش‎‎ در یازدهمین شب محرم و با حضور انبوهی از دلدادگان آن حضرت در همه ی شهرها و بسیاری از مناطق استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد. در این مراسم و همزمان با شام غریبان اباعبدالله الحسین(ع) عاشقان و ارادتمندان سرور و سالار شهیدان با روشن کردن شمع و یا به دست گرفتن فانوس در گروه‌های کوچک و بزرگ به نوحه‌سرایی و عزاداری پرداختند و در عزای مولای مظلوم خویش خون گریستند و آیین غمبار شام غریبان را به جای آوردند.
کد خبر: ۱۱۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۰۵

اوای دنا:کتاب «پایی که جا ماند» خاطرات سیدناصر حسینی پور به عنوان جدیدترین کتابی که مقام معظم رهبری بر آن دست نوشته نگاشته اند، برترین کتاب سال ادبیات دفاع مقدس شد. سردار بهمن کارگر رییس جدید بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس در نشست خبری به مناسبت هفته دفاع مقدس با اعلام این خبر گفت: از امسال معرفی کتاب منتخب حوزه ادبیات دفاع مقدس را در دستور کار گذاشته‌ایم و قرار است هم زمان با این ایام اثر برتر معرفی می‌کنیم که امسال کتاب «پایی که جا ماند» را به عنوان برترین کتاب انتخاب کرده‌ایم.مقام معظم رهبری اخیرا بر این کتاب دست نوشته‌ای نگاشته‌اند و با بیان اینکه تاکنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیده‌ام که صحنه های اسارت مردان ما در چنگال نامردمان بعثی عراق را آنچنان که در این کتاب آمده است به تصویر کشیده باشد، افزوده‌اند: « این یک روایت استثنایی از حوادث تکان دهنده‌ای است که از سویی صبر و پایداری و عظمت روحی جوانمردان ما را، و از سویی دیگر پستی و خباثت و قساوت نظامیان و گماشتگان صدام را، جزء به جزء و کلمه به کلمه در برابر چشم و دل خواننده می‌گذارد و او را مبهوت می‌کند. احساس خواننده از یک سو شگفتی و تحسین و احساس عزت است، و از سویی دیگر غم و خشم و نفرت.… درود و سلام به خانواده‌های مجاهد و مقاوم حسینی.» «پایی که جا ماند» شامل ۱۹۸ خاطره از سید ناصر حسینی پور است. او در این کتاب به خاطراتِ اسارت ِ چندین‌ساله‌اش در اردوگاه‌های عراقی، می‌‌پردازد.
کد خبر: ۹۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۲۶

اوای دنا: آزاده و جانباز 65 درصد، قدرت‌الله دادگری در شهر لنده به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیش از ظهر امروز آزاده و جانباز هشت سال دفاع مقدس، قدرت‌الله دادگری جانباز 65 درصد در سن 53 سالگی به دلیل شدت جراحات به خیل عظیم شهدا نائل آمد.شهید قدرت الله دادگری در سال 1337 در روستای ایدنک از توابع بخش لنده چشم به جهان گشود و دوران کودکی را در این روستا و دوران تحصیل ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در شهر لنده گذراند، سپس با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه حق علیه باطل شتافت.وی در سال 1361 در عملیات رمضان در منطقه عین خوش بعد از ساعت‌ها استقامت مجروح و شیمیایی و سپس به دست مزدوران عراقی اسیر و به اسارت برده شد.شهید دادگری بعد از 4 ماه مفقود الاثری سرانجام با اعلام صلیب سرخ به عنوان اسیر معرفی شد و پس از 3 سال تحمل اسارت سرانجام در شهریور 1364 به آغوش خانواده‌اش برگشت و به کسوت معلمی در آموزش و پرورش لنده پرداخت.این شهید والا مقام سرانجام بعد از 30 سال تحمل رنج و شدت محرومیت با 65 درصد جانبازی سحرگاه امروز به درجه رفیع شهدا نائل و به خیل یاران خود پیوست.پیکر مطهر این شهید والامقام عصر امروز از دهدشت به سمت لنده تشییع و در گلزار شهدا این شهر به خاک سپرده شد. خبر/سید فخرالدین علیزاده
کد خبر: ۸۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۱۰

اوای دنا:چاپلوسي از ديگران، کاري ناشايست و سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست. تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است. ريشه اصلي و چاپلوسي و ستايش نابجا، حقير بودن شخصيت فرد است. بدين ترتيب، کسي که احساس کمبود در خود نمي کند، هرگز لب به چاپلوسي تأييد نادرست ديگران نمي گشايد.چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند.بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد هر انساني با تعريف و تمجيد موافق است او آهسته آهسته احساس غرور کاذب نموده و خود را منجي جامعه مي داند. رفته رفته و با تکرار اين گونه رفتارها از سوي افراد متعدد، آن فرد به تملق شنوي عادت مي کند و از آن پس اگر کسي بسيار محترم و به طور منطقي خواسته خود را بيان کند به او اعتنائي نخواهد کرد! در نزد مسئولين هم تملق گوئي زياد است. برخي براي دستيابي به اهداف بلند پروازانه که قطعا همچنين افرادي از عزت نفس برخوردار نمي باشند ـ به طور غير باورانه اي دست به ريا و تظاهر مي زنند. آن قدر تملق مي گويند تا شايد وي را ارتقا سازماني دهند و يا به مقامي بالاتر برسد. اين جاست که شايسته سالاري جاي خود را به مدح و ثنا گوئي مي سپارد. درارتباط بين مسئولين و مراجعين هم طرح ديگري از ريا و تظاهر در حال نمايش است. مسلم است اگر ارباب رجوع، توصيفات مسئول را بيش از آن چه مستحق است بيان کند ممکن است آن مسئول از حالت طبيعي خود خارج و کاري خارج از حدود و ضوابط و موازات انجام دهد. اقتصاد ضعيف و در مقابل آن رشد فزاينده رفاه طلبي، تقابل غني و فقير و فاصله اين دو طبقه از هم؛ براي زورگيران خشونت؛ مجرمان سرقت، و براي افراد معمولي تظاهر و مدح و ثنا به ارمغان مي آورد. جونز چاپلوسي را يک سري رفتارهاي استراتژيک مي داند که به صورت نامشروع براي نفوذ بر يک فرد خاص، با توجه به ويژگي ها و جذابيتهاي شخصي، طراحي شده اند. وارتمن و لينزنمير چاپلوسي را نوع رفتار استراتژيک تعريف مي کنند که توسط فرد براي افزايش جذابيتهاي خويش در نزد ديگران انتخاب مي شوند. رندي گوردن چاپلوسي را يک نوع استراتژي رفتاري مي داند که فرد از آن براي کسب وجهه مناسب و در نتيجه پيشرفت و ارتقاي شغلي بهره مي گيرد و اگر با زيرکي انتخاب گردد کارکنان را به جلو سوق مي دهد. اين تعريف، چاپلوسي را نوعي رفتار منفي و نامشروع نمي داند و به افراد پيشنهاد مي کند که از چاپلوسي به عنوان وسيله اي براي افزايش محبوبيت و جلب توجه استفاده کنند. از نظر تدسکي و ملبورگ چاپلوسي يک دسته از رفتارهاي خود آگاهانه است که افراد آن را با هدف کسب رضايت اشخاص مجهز به کنترل پاداشها و منابع مورد نياز به کار مي گيرند. اين تعريف متعادلي است و ماهيت رفتار چاپلوسي را به عنوان يک رفتار پويا و آگاهانه که براي افزايش احتمال دريافت پاداشهاي مورد نظر استفاده مي شود، به خوبي روشن مي کند و به راحتي آن را به محيط سازماني مربوط مي سازد. همچنين چاپلوسي را نبايد جزو رفتارهاي دغلکارانه و فريبکارانه محسوب کرد.دکتر کاظمي پور جامعه شناس معتقد است چاپلوسي و تملق در بين افرادي ديده مي شود که تخصص و اطلاعات کافي ندارند و با اين روش سعي مي کنند خود را حفظ يا ارتقا بخشند (ولي آنچه به رواج اين عادت رفتاري دامن مي زند شرايط جامعه خصوصاً سيستم اداري ما است و ما شاهديم که افراد متملق از جايگاه و موقعيت ويژه اي برخوردارند و البته مديران و رؤسا نيز از اين رفتار (احساس رضايت مي نمايند) اين رفتار ها در جوامع جهان سوم بيشتر به چشم مي خورد و دليل آن هم حاکميت رابطه به جاي ضابطه و قانون است. بنابراين چاپلوسي راه حلي براي برقراري ارتباط با افراد قدرتمند و بانفوذ قرار مي گيرد.)دکتر اميد ناصري روان شناس مي گويد: «تملق و چاپلوسي در جامعه اي رشد مي کند که جايي براي اظهار نظر آزاد و انتقاد وجود نداشته باشد. هم جامعه و هم خانواده در بروز اين رفتار مؤثرند».مليحه امنعي کارشناس ارشد روانشناسي با اشاره به نقش خانواده و نظام آموزشي مي گويد: «تملق و چاپلوسي نوعي رفتار است که آموخته مي شود و خانواده و مدرسه و رسانه هاي گروهي به عنوان کانون هاي مهم آموزشي و تأثير گذار به صورت مستقيم و غيرمستقيم در اين زمينه مؤثرند».همچنين در خانواده نيز عواملي مانند مردسالاري ايجاد محدوديت اجبار و تحميل، نظرخواهي نکردن از کودکان در مورد مسائل مربوط خودشان و در نتيجه مشارکت نداشتن آنها در انجام امور از جمله عوامل ايجاد کننده روحيه تملق است.همچنين در مطالعه چنگ رابطه بين جو سازماني و ميزان رفتار چاپلوسي بدين صورت بيان گرديده که کارمنداني که معتقدند جو سازماني آنها منفي است، تمايل بيشتري به استفاده از رفتار چاپلوسي نسبت به کارمنداني که احساس جو و فرهنگ سازاني مثبتي مي کنند، دارند. مطالعات ليندن و ميچل: علاوه بر اين ليندن و ميچل نشان داده اند در سازمانهايي که داراي سياستهاي پرسنلي کمي هستند و يا در سازمانهايي که اين سياستها در آنها وجود دارد اما به نحو مطلوبي کنترل و نظارت نمي شوند، رفتار چاپلوسي بيشتري دارد. حجت الاسلام جعفر پژوم سعيدي- پژوهشگر متون ادبيات، معنا و بازخورد واژه هاي تملق و چاپلوسي را چنين مي خواند: «تملق کلام غيرواقع جلوه دادن حقيقت و چاپلوسي نوع تزوير و خدعه براي فريب مخاطب است. بيان مسئله و موضوعتعاريف- در فرهنگ لغت دهخدا، چاپلوسي يعني تملق. چرب زباني. خوشامدگويي.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است، چاپلوسي نام دارد. اين کار نوعي آفت زباني و اجتماعي است. - چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرور مافوق انساني در کالبد مدير توزيع مي کند. - چاپلوسي يک نوع باج دادن به طرف مقابل است. - احساس کمبودي است که فرد براي جبران آن لب به تأييد ديگران مي گشايد.- هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در موارد نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است. - چاپلوسي، حالتي است برخاسته از ضعف نفس و نوعي اسارت روحي انسان که در برابر ديگر آدميان براي جلب منافع و کسب امتيازهاي مادي صورت مي گيرد.-  تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است چاپلوسي نام دارد.اين کار نوعي آفت زياني و اجتماعي است.- واژه تملق در فرهنگ معين به معني «چرب زباني کردن، چاپلوسي و اظهار فروتني و محبت کردن» است در جامعه اي که راه هاي دستيابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز در دست گروهي خاص، توزيعش معقول نبوده  هرکس در جاي واقعي خود قرار نداشته باشد يعني تصاحب منزلت ها و مناصب اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد يکي از وسايلي که ابداع مي شود تملق است زيرا راهي کوتاه و بي هزينه است.- تملق دروغي است زشت که جامه زيبا بر آن مي پوشانند و در نظر مديران مي آرايندو به عنوان کالا آن را مي فروشند تا موقعي مناسبتر بدست آورند. تملق نوعي دروغ است و چاپلوسي نوعي ريا.انواع چاپلوسي: بدون توجه به قصد و نيت فرد خود شيرين از اين رفتار، چهارنوع تاکتيک چاپلوسي عمده عبارتند از:الف- تعريف و تمجيد: در اين تاکتيک فرد خودشيرين به بيان نظرات و قضاوتهاي مطلوب درباره فرد هدف مي پردازد، چرا که اين حالت رواني در افراد وجود دارد که چنانچه متوجه شوند مطلوب و مورد توجه ديگران هستند، خود به خود تمايل و علاقه ويژه اي نسبت به آنها پيدا مي کنند. رفتارهايي مانند تحسين و چاپلوسي از اشکال ديگر اين تاکتيک هستند.ب- لطف و مرحمت: دومين شيوه لطف و مرحمت است. در اين شيوه که معمولاً به صورت ترکيب با تعريف و تمجيد به تکار مي رود، فرد خودشيرين، با لطف و مرحمت در موارد مختلف نسبت به فرد هدف و برآوردن نيازهاي وي علاوه بر آنکه خود را فردي انسان دوست نشان مي دهد، وي را نسبت به خود مديون مي سازد. ج- همسويي عقايد: در همسويي عقايد فرد خودشيرين، خود را همسو و هم جهت با نظرات، عقايد و ارزشهاي فرد هدف نشان مي دهد. همسويي براساس اين فرض شکل مي گيرد که انسانها افرادي را دوست دارندکه داراي ارزشها و عقايدي نظير خودشان هستند. براي مثال، زير دستاني که مي داند مافوقشان از همتاي خويش راضي نيست و از وي در برابر مافوق خود انتقاد مي کنند، از اين شيوه غيرمستقيم چاپلوسي و رفتار چاپلوسي استفاده مي کنند. د- خودنمايي: ‌چهارمين شکل از رفتار چاپلوسي خودنمايي است. يعني رفتار به شيوه اي که از نظر فرد هدف مطلوب و مناسب است و يا رفتار به شيوه اي که فرد را داراي ويژگي خاصي نشان دهد و وي را براي فرد هدف جذاب کند. آسيب هاي ناشي از چاپلوسي1-    مانع پيشرفت خلاقيت مي شود2-    باعث ايجاد باورهاي کاذب مديران مي شود3-    باعث پرورش افراد نان به نرخ روز خور مي شود4-    تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش مي کشاند5-    چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد 6-     سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست.7-    تکبر را سبب مي شود و شخص را از عزت دور مي سازد.8-    بي انگيزگي9-    از بين رفتن خلاقيت10- عدم استاندارد  11- آلودگي هاي فکري  12- عدم بهره ورياين حرکت، براي ستايش شوندگان دروغين فخرفروشي و خودبيني بار مي آورد و براي ستمگران و خيانتکاران نيز، نوعي تأييد و تشويق عملي به شمار مي آيد. گروهي از افراد، از چاپلوسي ديگران مغرور مي شوند و خود نيز به باوري بي اساس از خويش مي رسند. اينان در وظايف و مسئوليت هاي خود، سستي و خيانت روا مي دارند و در عين حال؛ خود را وظيفه شناس، امانت دار و فداکار در راه مردم مي پندارند و از آنان انتظار تأييد و سپاسگذاري دارند.            اهميت و ضرورت پژوهشچاپلوسي در سازمان، سبب آلودگي فرهنگي و اخلاقي محيط کاري مي شود و به مرور، افراد غير کارآمد سرپرستي امور را به دست مي گيرند که کاهش ارتباط افراد سالم و کاردان و نيز پايين آمدن بهره وري در نتيجه فرو پاشي سازمان را منجر خواهد شد.چاپلوسي و يا آفات اخلاقي در هر مجموعه اي نشانگر ناسالم بودن روابط و مناسبات و هنجارهاي حاکم بر آن جامعه است. چنين فضايي در جامعه زماني شکل مي گيرد که منزلت ها و نقش ها آن گونه که شايسته افراد است توزيع نشود و در واقع شايسته سالاري به معني واقعي آن وجود ندارد. اگر هر شخص در جايگاه در خور نشان خود قرار گيردو مطابق با منزل واقعي اش از نقش اجتماعي مناسب برخوردار شود، مناسبات در روابط اجتماعي نيز از سلامت کافي برخوردار خواهد شد. انگيزه هاي چاپلوسي با کندوکاو درباره تملق و علل بروز آن در جوامع، در مي يابيم که در آن جوامع، فرديت رشد نکرده و افراد هويت خود را هضم شدن در جمع يا اشخاص بزرگ مي جويند. در جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش. علل پيدايش چاپلوسي 1-       عدم احساس مسئوليت2-       فقدان باورهاي اخلاقي3-       نبود وجدان کاري4-     پايبند نبودن به تعهدات خود در قبال سازمان5-        حاکميت ارزشهاي مادي در برابر ارزشهاي معنوي6-        تجمل پرستي مدير7-        خلأ منزلت و نبود شايسته سالاري در ساختار اداري 8-       شدت زياد تضاد طبقاتي9-       سيستم اداري و بوروکراسي10-       ضعف مديريت سازمان در حاکميت رقابت سالم11-       ضعف مديريتي و سبک مديريتي 12-        عوامل فردي- شخصيتي 13-         متغيرهاي وضعيتي14-       تمرکز قدرت   راههاي جلوگيري از چاپلوسيروش بزرگان دين در برخورد چاپلوسانپيشوايان اسلام نه تنها از چاپلوسي و ستايش نابجا بيزار بودند، بلکه مدح آميخته به تملق را نيز عيب اخلاقي مي شمردند. آنان در برابر رفتار و گفتار ذلت باري که با غرور و شرف انساني مغاير بود، سکوت نمي کردند و اگر کسي مرتکب چنين عمل خلافي مي شد، از او انتقاد مي کردند مؤلف کنزالعمال، روايتي بدين مضمون آورده که:جماعتي از قبيله «بني عامر» به محضر پيامبر وارد شدند و شروع به مداحي و ستايش آن حضرت کردند. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به آنان فرمود: «سخن خود را بگوييد، ولي مواظب باشيد که شيطان شما را به زياده روي در کلام وادار نسازد». حضرت با اين سخن حکيمانه، گوشزد مي کند که هرگاه زبان را به حال خود واگذاريد، بيم آن مي رود که از حد خود تجاوز کند و زياده بر آنچه شايسته است، بگويد. در عين حال، به پيروان خود هشدار مي دهد که حتي درباره شخصيتي چون پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم نيز از ستايش و چاپلوسي بپرهيزند. خاموشييکي از بهترين و مناسب ترين روش هاي برطرف سازي رفتارهاي تملق آميز، اعتنا نکردن و پاسخ مثبت ندادن به رفتار چاپلوسان است که در حيطه روان شناسي، «خاموشي» ناميده مي شود. بدين ترتيب، اين گونه افراد، روش به ظاهر کارآمد خود را غير مؤثر و تحقيرآميز مي يابند و به اجبار، با تجديدنظر در شخصيت خود، سعي خواهند کرد رفتارهاي مناسبي را جايگزين رفتار پيشين خود نمايند.همانگونه که پيامبراکرم صلي الله عليه و آله وسلم در نکوهش چاپلوسي و مدح بي جا مي فرمايد: «اَحْثُّوا التُّرابَ عَلي وُجُوهِ الْمَدّاحينَ؛ به صورت چاپلوسان و مدحان خاک بپاشيد».تقويت مثبت در مقابل، توجه و نيز پاسخ دهي مثبت به رفتارهاي مناسب و اصلاح شده اين گونه افراد، روش مکمل براي تکنيک خاموشي است و اين تکنيک، در اصطلاح روان شناسان «تقويت مثبت» نام دارد.پيامدهاي اجتماعي چاپلوسيچاپلوسي و تملق، غرور مي آورد و مغرور به پند ناصحان گوش نمي دهد و اگر اين حالت او با قدرت همراه شود، هرکس را به سختي و بدبختي مي افکنند. بر اين اساس، پيامبر گرامي اسلام صلي الله علي و آله وسلم فرمود: «اذا مدحت اخاک في وجهه امررت علي حلقه موسي؛ هرگاه برادرت را پيش رويش بستايي، چنان است که تيغ بر گلوش نهاده اي». فرد چاپلوس، افزون بر اينکه مرتکب دروغ، نفاق و ميدان دادن به ستمگران مي شود، به نسبت موقعيت ستمگران و آثار ناگواري از تملق و چاپلوسي او پديد آمده، خود يکي از عوامل فساد و شريک جرم زيان ها و خسارت هاي وارد شده از اين ناحيه به شمار مي رود. هرکس به مقدار دخالت، همکاري، تأييد و تشويق خود از ديگران، در پيدايش فساد و ارتکاب جرم ها و ظلم، سهيم و شريک است. چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر و واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند. راه هاي کاهش تملق و چاپلوسي1-    بايد به تدبيري براي حفظ و پاسداشت حريم حقوق و اخلاق فردي همت گمارد تا آن که اخلاق انسان دستخوش مطامع قدرتمند واقع نشود.2-    تنها مي بايد شايستگي کامل- هرچه بيشتر- کامل، مبناي نيل به امکانات قرار گيرد. در اين زمينه، کم کاري و کم لطفي متوليان امور جامعه را هم نبايد دست کم گرفت.3-    اصلاح ساختاري اداري و همچنين عملي و نه در حد شعار، باور به شايسته سالاري مي تواند به از بين بردن عادات ناپسند ديرين چاپلوسي، کمک زيادي کند. 4-    علت وجود تملق گويي در اين است که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکنان چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند. 5-    مدير بايد هنر حرفه اي بودن در کار موظف خود را ياد بگيرد. مسئوليت پذير باشد. در آن صورت، زيرمجموعه او هم مسئوليت پذير خواهد شد. 6-     مدير مي بايد تجارب کارکنان سازمان تحت مديريت خود را مورد توجه خود قرار بدهد و حالت مشورتي و تأملي داشته باشد نه آن که فرضاً يک مديريت خشک، بدون انعطاف و خودرأي باشد چرا که در چنين فضايي، جو چاپلوسي به وجود مي آيد. 7-    يک مدير پيش از هر اقدامي بايد زمينه سازي محيط کار را مورد توجه قرار دهد و برآموزش و بهسازي منابع انساني تأکيد داشته باشد تا جريان بهره وري و کارايي سازمان را بالا رود. وقتي که يک مدير داراي منابع انساني کارآمد باشد، ديگر جايي براي حرف و حديث، چاپلوسي و چرب زباني باقي نمي ماند. 8-    اصل تکنولوژي در اختيار مدير و نه مدير در اختيار تکنولوژي، معطوف به ابهام زدايي در سيستم مديريتي است.9-    بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است.10-      شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجراي را در پي دارد11-      وجود مديران مستحکم12-      پرورش فرهنگ شايسته سالاري13-      گسترش آزادي نقد و انتقاد14-      اصلاح ساختارها و عملکردها15-      رشد افراد غيرمتملق16-ايجاد فضاي مناسب و سالم عوامل مؤثر بر جلوگيري و محو چاپلوسي:1) شيوه هاي تربيتي حاکم بر خانواده نقش بسيار مؤثري در بروز اين ناهنجاري ها دارد. 2) اصلاح روابط مناسب اجتماعي افراد از طريق آموزش و پرورش و متحول کردن ارزشهاي اجتماعي 3) تأمين نيازهاي مادي به منظور آلوده نشدن به اعمال غير قانوني ضروري به نظر مي رسد. 4) رفع کمبود هاي رواني و مديريتي که موجب آگاهي افراد مي شود. 5) داشتن روحيه انتقاد پذيري مسئولان که باعث تکامل و خلاقيت کارکنان مي شود تا آنان را براساس لياقت و شايستگي شان مورد محک و ارزيابي قرار دهند. امامي- پژوهشگر علوم ارتباطات، درباره دلايل ديگر بروز چاپلوسي به ضعف مديران سازمان در حاکميت رقابت سالم اشاره مي کند و مي گويد: «علت وجود تملق گويي در اين بوده که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکناني چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند...             دلايل رفتار چاپلوسي: چاپلوسي مي تواند دو دسته دليل داشته باشد:1- دلايل تدافعي: رفتار چاپلوسي تدافعي به منظور حفاظت شخصي از نتايج عملکرد ضعيف صورت مي گيرد. در اين حالت فرد ممکن است به منظور برانگيختن حس دلسوزي سرپرست خود به اين گونه رفتار کند. 2- دلايل سوداگرانه: رفتار چاپلوسي سوداگرانه واکنشي نيست. بلکه اهداف بلندمدتي را دنبال مي کند و اغلب توسط فرد به عنوان وسيله اي براي ارتقاء و يا شيوه اي براي دستيابي به اهداف شخصي استفاده مي شود.  تملق مانع پيشرفت خلاقيت فرهنگ تملق و تکريم هاي بودار برخي از کنارکنان لطمه زياد به تحرک و شيوه کاري مي زند به خصوص زماني که مدير يک اداره يا شرکت آدمي باشد که از تشويق ها و تعظيم و تکريم هاي زيرمجوعه اش همواره استقبال مي کند اما هيچ اقدام مؤثر در پيشرفت و توليد تحت نظارت خود به عمل نمي آورد. کارفرما و رئيس ضعيف النفس خيلي لذت مي برد که کارگر يا کارمند تحت امرش از او تمجيد کند و چشم و گوش بسته فرامين او را اطاعت کند. چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرورمافوق انساني د رکالبدش توزيع مي کند. تکرار اين کرنش و پذيرش، انرژي و قواي فعالانه انساني در تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش ميکشاند و خمودگي در روحيه همه افراد جايگزين کوشش براي خلاقيت حرفه اي مي شود نتيجه اين شيوه هاي منع تحولات محيط کار، جامعه و گسترده کشور، درجازدگي، مصرف گرايي و مهار نوآوري مي شود. علت عقب ماندگي برخي جوامع، نداشتن سرمايه مادي (سرمايه ملي) نيست، بلکه تخمير انديشه هاي فعال، پژوهشي، تتبعات نوين و در يک کلام، وجود مديريت ستايش پذير و تملق طلب و بدون عرق ملي و تعهد اخلاقي است.  چاپلوسي و تملق معمولاً نسبت به چه افرادي صورت مي پذيرد؟چاپلوسي، اغلب نسبت به کساني صورت مي پذيرد که از توانمندي اقتصادي، سياسي، اجتماعي يا اداري بهره مندند و البته اين وضع محدود به تاريخ معاصر نيست و پيش از اين نيز گفتارهايي از تاريخ کهن وجود دارد که براساس آن مي توان دريافت که چاپلوسي در مناسبات ايرانيان از ديرباز وجود داشته است و جانثاران دروغين زيادي در همه عرصه ها باعث مي شوند تا حاصل زحمات و خدمات ارزنده بسياري از افراد متين جامعه ناديده گرفته شود.  رابطه چاپلوسي و صداقتدر محيط هايي که چاپلوسي متداول است، هر نوع تغييري بايد مورد پسند طبقه خاصي از جامعه باشد. در اين حالت، نتيجه اين مي شودکه صداقت و پايبندي به اصولي که تأمين کننده منافع واقعي مردم است جاي خود را به تحسين مبالغه آميز و در نهايت به چاپلوسي مي دهد.            نتيجه گيري شهوديدر جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش.چاپلوسي، هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در مواردي نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است.چه بسا کساني که با ستايش ديگران، فريب خوردند، ستايش بي اندازه(تملق گويي)خودپسندي مي آورد و انسان را به سرکشي وا مي دارد. آدمي که حيثيت و نفس انساني اش را ولو در نگاه آشنايان و همکاران خرد ميکند در مقابل شخصي به هر صورت توانمند و داراي تيتر کلاسيک و يا سازماني تبديل به يک موجود ذيروح مفلوک مي کند تا مثلاً مشغول کاري شود، رتبه بگيرد، ارتقاء پست نصيبش شود و يا خلاصه به اصطلاح نورچشمي فلان مدير و بهمان صاحب کارخانه و ... شود، اين آدم هيچ گاه مورد اعتبار اخلاقي و دلبستگي از سر صدق و صفا واقع نمي شود و او به فردي که نان را به نرخ روز مي خورد معروف است. - تملق و چاپلوسي نشاندهنده عدم توانايي فرد است زيرا فردي که توانايي دارد نياز به چاپلوسي ندارد. - مديراني که به چاپلوسي و تملق کارکنان خود اهميت مي دهند جوي پر از رويا و دروغ را در سازمان خود ايجاد مي کنند که در خاتمه به ضرر سازمان خودشان تمام مي شود. - بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. - شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غيرکارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد منابع: حوزه نت،مسائل جاري مديريت
کد خبر: ۸۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۶

اوای دنا:سید ناصر حسینی‌پور، خاطرات روزانه‌اش را در تکه‌های کاغذ روزنامه و پاکت سیگار مدون کرده و هم‌زمان با آزادی٬ آن‌ها را در عصای خود جاسازی کرده و با خود به ایران آورد.سال ۶۵ و ۱۴ سال داشتم. من قبل از عملیات کربلای ۴ رفتم و رسماً در کربلای ۴ تخریب‌چی بودم. در کتاب دقیقاً شرح دادم که در ۱۳ سالگی از خانه فرار کردم و به شیراز رفتم، چون فکر می‌کردم از شهری غیر از شهر خودمان می‌توانم به جبهه اعزام بشوم. خانواده خیلی دنبالم گشتند. برایشان نامه نوشتم که در کردستان هستم، داریم با عراقی‌ها می‌جنگیم، روی سرمان خمسه خمسه می‌بارند، پدر جان! اگر شهید شدم، پرچم سیاه نزنید، پرچم قرمز بزنید، برایم گریه نکنید، شهید گریه ندارد و از این حرف‌ها. برادر شهیدم مهر روی پاکت پستی را دیده و فهمیده بود که من در شیراز هستم. البته من نمی‌دانستم دستم جلوی او رو شده است و موقعی که به خانه برگشتم از این شرمنده بودم که به آنها به‌دروغ گفته بودم که در کردستان با عراقی‌ها جنگیده‌ام. برادر شهیدم سر به سرم می‌گذاشت و می‌گفت: «سید! حضرت عباسی کجا بودی که آن نامه را نوشتی؟». گفتم: «یک نوشابه و یک ساندویچ سوسیس خریدم و روی صندلی ترمینال شیراز نشستم و این نامه را نوشتم.» این نگاه من و بچه‌های دهه ۶۰ بود به جنگ و تبعیت از ولی و جنگیدن با دشمن. این آرزوی ما بود.کتاب «پایی که جا ماند؛ خاطرات سید ‌ناصر حسینی‌پور از زندان‌های مخفی عراق به چاپ بیستم رسید. «پایی که جاماند» خاطرات ۸۱۱ روز اسارت سیدناصر حسینی‌پور از زندان‌های عراق در دوران رژیم بعثی است. این یادداشت‌های روزانه از ۳ تیر ۱۳۶۷ آغاز می‌شوند و تا ۲۲ شهریور ۱۳۶۹ ادامه می‌یابند و حوادث و رویدادهایی که در اردوگاه های عراقی اتفاق می‌افتد را روایت می‌کند.سیدناصر حسینی‌پور، خاطرات روزانه‌اش را در تکه‌های کاغذ روزنامه و پاکت سیگار مدون کرده و هم‌زمان با آزادی٬ آن‌ها را در عصای خود جاسازی کرده و با خود به ایران آورد.وی در اوایل دهه ۷۰ ، کار نگارش این یادداشت‌ها را آغاز کرد و تا کار نگارش آنها نزدیک به ۵ سال طول کشید اما همزمان با پایان نگارش کتاب از انتشار آن منصرف شد. سرانجام با صحبت دوستان و نزدیکان وی در سال ۱۳۹۰ به انتشار این اثر تن داد و در بهمن ۱۳۹۰ این کتاب منتشر شد. در حالی که هنوز یکسال از انتشار این اثر نگذشته این کتاب به چاپ بیستم رسیده است و یکی از کتاب‌های مهم در ادبیات مقاومت محسوب می شود.توصیف دقیق از زندگی اسرا در زندان‌ها، مقاومت اسرا در برابر زورگویی‌های بعثی‌ها، توصیف فضای اسارت و …. از ویژگی‌های این کتاب است.یا مهدی عج/
کد خبر: ۸۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۲

اوای دنا:حسين پناهي را با "محله بهداشت" در پس ذهنمان گاهي خاطره بازي ميکنيم اما اگر غبار زمانه روي آن محله با آدمهاي با صفايش نشسته "آژانس دوستي" و "دزدان مادربزرگ" با آشفتگي ها و دغدغه ها و عصيانش پررنگ در ذهنمان عبور ميکند.اما حسين پناهي بيشتر شاعر بود. و اين شاعرانگي در ذره‌ذره جانش نفوذ داشت.اينجا در دنياي من گرگ ها هم افسردگي مفرط گرفته اند ديگر گوسفند نمي درند به ني چوپان دل مي سپارند و گريه ميکنند...مي داني … !؟ به رويت نياوردم …! از همان زماني که جاي ” تو ” به ” من ” گفتي : ” شما ”فهميدم پاي ” او ” در ميان است …اجازه … ! اشک سه حرف ندارد … ، اشک خيلي حرف دارد!!!مي خواهم برگردم به روزهاي کودکي آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود . عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه ميشد بالاترين نــقطه ى زمين، شــانه هاي پـدر بــود …بدتـرين دشمنانم، خواهر و برادر هاي خودم بودند . تنــها دردم، زانو هاي زخمـي ام بودند. تنـها چيزي که ميشکست، اسباب بـازيهايم بـود و معناي خداحافـظ، تا فردا بود…!اين روزها به جاي” شرافت” از انسان ها فقط” شر” و ” آفت” مي بيني !دنيا را بغل گرفتيم گفتند امن است هيچ کاري با ما ندارد خوابمان برد بيدار شديم ديديم آبستن تمام دردها يش شده ايمراســــــتي، دروغ گـــــفتن را نيــــــــز، خـــــــــوب ياد گـــرفتــه ام…! "حــــال مـــن خـــــــوب اســت” … خــــــوبِ خــــوبمي‌دوني”بهشت” کجاست ؟ يه فضـاي ِ چند وجب در چند وجب ! بين ِ بازوهاي ِ کسي که دوسـتش داري…وقتي کسي اندازت نيست دست بـه اندازه ي خودت نزن…ين روزها "بــي” در دنياي من غوغا ميکند! بــي‌کس ، بــي‌مار ، بــي‌زار ، بــي‌چاره بــي‌تاب ، بــي‌دار ، بــي‌يار ، بــي‌دل ، بـي‌ريخت،بــي‌صدا ، بــي‌جان ، بــي‌نوا ، بــي‌حس ، بــي‌عقل ، بــي‌خبر ، بـي‌نشان ، بــي‌بال ، بــي‌وفا ، بــي‌کلام ،بــي‌جواب ، بــي‌شمار ، بــي‌نفس ، بــي‌هوا ، بــي‌خود،بــي‌داد ، بــي‌روح ، بــي‌هدف ، بــي‌راه ، بــي‌همزبانبــي‌تو بــي‌تو بــي‌تو……ماندن به پاي کسي که دوستش داري  قشنگ ترين اسارت زندگي است !مي کوشم غــــم هايم را غـــرق کنم اما بي شرف ها ياد گرفته اند شــنا کنند …مي داني يک وقت هايي بايد روي يک تکه کاغذ بنويسي "تـعطيــل است" و بچسباني پشت شيشه ي افـکارت بايد به خودت استراحت بدهي دراز بکشي دست هايت را زير سرت بگذاري به آسمان خيره شوي و بي خيال ســوت بزني در دلـت بخنــدي به تمام افـکاري که پشت شيشه ي ذهنت صف کشيده اند آن وقت با خودت بگويـيبگذار منتـظـر بمانند !!!مگه اشک چقدر وزن داره…؟که با جاري شدنش ، اينقدر سبک مي شيم منبع:برترینها
کد خبر: ۷۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۱۸

بعضی از نگهبان‌ها با دیدن سیل عظیم اسرایی که برای امام گریه می‌کردند، مات و مبهوت بودند. شاهد گریه دو نگهبان سامی و علی جارالله بودم. دکتر مؤید برای امام نارحت بود ولی پنهان می‌کرد. به گزارش اوای دنا،سیدناصر حسینی‌پور نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» در کتاب خود لحظاتی را روایت می‌کند که اسرای ایرانی خبر رحلت امام را شنیدند. این بخش کتاب در صفحات 489 الی 493 روایت شده است.* هجوم اسرای ایرانی به تلویزیون برای دیدن امام*شنبه 13 خرداد 1368 - تکریت - اردوگاه 16مدتی بود برایمان تلویزیون آورده بودند. شب قبلی وقتی تلویزیون عراق، سیمای رنجور و بیمار امام را نشان داد، دل‌ها فرو ریخت. وقتی اخبار شبانگاهی تلویزیون عراق تصویر بستری شدن امام در بیمارستان قلب تهران را نشان داد، اسرا با سرعت به تلویزیون هجوم بردند و سراپا گوش شدند. عراقی‌ها بهت‌زده بودند. نگهبان‌ها تا آن روز نتوانسته بودند با تهدید و اجبار اسرای ایرانی را پای برنامه‌های رقص، ترانه و شورهای تلویزیونی‌شان بنشانند. در اسارت همان طور که به خانواده‌مان فکر می‌کردیم، به همان میزان به امام می‌اندیشیدیم. بیشتر دل‌خوشی‌ها این بود که بعد از آزادی ما را به دیدار امام می برند. فکر دیدن امام بعد از آزادی دردها و رنج‌های اسارت را آسان می‌کرد. عشق به امام به نوعی با زندگی اسارت ی گره خورده بود.قلبی نبود که با یاد امام نتپد. دلی نبود که به یاد امام نباشد. به اتفاق دیگر مجروحین جلوی تلویزیون جمع شدیم. چشم‌های گریان و نگران اسرا متوجه خبرنگار و اخبار شبانگاهی بود. برای لحظه‌ای سکوت بر فضای داخل سوله حاکم شد. هیچ‌کس آرام و قرار نداشت. دلم برای دیدن عکس امام تنگ شده بود. بعد از شنیدن خبر بستری شدن امام بی‌صبرانه منتظر شنیدن خبر بهبودی‌اش بودیم. پخش تصویر سیمای امام که از تلویزیون عراق به پایان رسید، بچه‌ها از جلوی تلویزیون متفرق شدند. هر کسی مثل ماتم‌زده‌ای به گوشه‌ و کناری رفت و برای سلامتی امام دست به دعا برد. حاج سعدالله با حالت خاصی گفت: خدایا خودت می‌دونی ماییم و این امام، امم رو از ما نگیر!شب سختی بود. خیلی دیر گذشت. آن شب تا صبح بیشتر بچه‌ها در اضطراب و نگرانی به سر بردند، حتی آن‌هایی که خیلی وقت‌ها بی‌تفاوت بودند. شب را به این امید که فردا خبری از سلامتی امام بدست‌مان برسد، سپری کردیم.* اگر امام خواسته باشد دعای اسرا تاثیر ندارد *یکشنبه 14 خرداد 1368 - تکریت- اردوگاه 16قبل از ظهر تعدادی از بچه‌ها در محوطه خاکی اردوگاه رو به قبله روی زمین نشسته و برای سلامتی امام دعا می‌کردند. حاج حسین شکری می‌گفت: مطمئنم اگه خدا بخواهد دعای کسی رو اجابت کنه، اون دعای اسرای دل شکسته است. اما اگه امام از خدا خواسته باشه که بره پیش شهدا و جد اطهرش، دعای ما تأثیری نداره!بعدازظهر سوت‌ آمار به صدا درآمد و بچه‌ها مضطرب و نگران روانه سوله‌ها شدند و در صف آمار به ردیف نشستند. نگاه‌ها متوجه عراقی‌ها و اعلاء مترجم عرب زبان ایرانی بود. اعلاء هر روز قبل از این که فرمانده‌ اردوگاه برای آما وارد سوله شود، اخبار روزنامه‌ای عراق را به فارسی برایمان ترجمه می‌کرد. این شیوه ترجمه روزنامه‌های عراق توسط یکی از اسرای عرب‌زبان در صف آمار در سوله‌ها مرسوم بود. منتظر شنیدن خبر بهبودی امام بودیم. از بعدازظهر تعداد زیادی نگهبان اطراف سوله را گرفته بودند. از افزایش نگهبان‌های دور اردوگاه، این گونه استنابط می‌شد که به عراقی‌ها آماده‌باش داده‌اند. وارد سوله که شدیم عراقی‌ها در را بستند و از سوله خارج شدند.اعلاء مثل همیشه نبود. قبلاً آرامش و بدون معطلی اخبار روزنامه‌های عراق را ترجمه می‌کرد. اعلاء که سعی داشت جلوی گریه‌اش را بگیرد، خبر دلخراشی را اعلام کرد. وقتی با گلوی بغض گرفته‌اش گفت:- امام خمینی (ره) به ملکوت اعلی پیوست! خشکم زد! فکر می‌کردم خواب می‌بینم. هیچ‌وقت به جماران بدون امام فکر نکرده بودم. بعد از چند ثانیه سکوت بر فضای سوله حاکم بود، به یکباره ناله اسرا بلند شد. تمام سوله گریه و ناله شد. خیلی‌ها بر سر و صورت خود می‌زدند، هر یک از اسرا انگار یکی از فامیل‌های درجه یک خود را از دست داده بود. صدای ضجه و گریه در فضای سوله پیچیده بود. بعضی‌ها همان لحظه اول بیهوش شدند. هر کس به گونه‌ای ناله می‌کرد، از عمو ابراهیم پیرترین تا امیر نُه ساله کوچک‌ترین اسیر اردوگاه، باور نمی‌کردیم وجود نازنین امام را از دست داده باشیم.نگهبان‌ها تصور نمی‌کردند اسرای ایرانی این‌قدر به امام دلبسته باشند. ستوان فاضل، معاون دوم اردوگاه وارد سوله شد. به دستور او حق نداشتیم بیش از دو ساعت برای امام عزاداری کنیم؛ آن شب وقتی عراقی‌ها گفتند برای گرفتن سهمیه شام جلوی در سوله به صف شوید، هیچ‌کس نرفت. تنها شبی بود که هیچ‌کس لب به غذا نزد. آخر این رحلت، فرزندان امام را درغربت یتیم کرده بود.آخرای شب از گوشه و کنار صدای گریه و ناله بلند بود. هوای داخل سوله گرم بود، بچه‌ها سرشان را زیر پتو کرده و گریه می‌کردند. این گریه‌ها و ناله‌ها تا نیمه‌های شب در گوشه و کنار سوله به گوش می رسید.* بعد از امام خاک بر این دنیا * دوشنبه 15 خرداد 1368 - تکریت- اردوگاه 16دید و بازدیدهای شبانه به غم و عزا تبدیل شده بود. کارهای روزانه به سختی انجام می‌شد. هیچ‌کس دل و دماغ درس دادن و درس خواندن نداشت. بچه‌ها در گوشه و کنار حیاط اردوگاه می‌نشستند، زانوی غم بغل می‌گرفتند و به نقطه‌ای خیره می‌شدند. خیلی‌ها دیگر مثل قبل حتی حوصله قدم زدن در محوطه خاکی اردوگاه را نداشتند. در صف آمار بیشتر بچه‌ها در خود فرو می‌رفتند و با بغل دستی‌شان صحبت نمی‌کردند. رامین حضرت‌زاد گفت: سید! آقا امام حسین با شنیدن خبر شهادت علی اکبر گفت: علی‌الدنیا بعدک العفا، بعد از تو خاک بر این دنیا، ما هم باید بگیم بعد از امام خاک بر این دنیا! بعضی از نگهبان‌ها با دیدن سیل عظیم اسرایی که برای امام گریه می‌کردند، مات و مبهوت بودند. شاهد گریه دو نگهبان سامی و علی جارالله بودم. دکتر مؤید برای امام نارحت بود ولی پنهان می‌کرد. بعضی از نگهبان‌های بعثی خوشحال بودند. یزدان‌بخش مرادی به عطیه گفته بود: بالاخره یه روزی تاریخ به ملت عراق خواهد گفت خمینی که بود و دیگران که بودند. خمینی چه کرد و دیگران چه کردند! اسرا نگران و ناراحت که بعد از امام چه می‌شود.دوست داشتیم بدانیم بعد از امام چه کسی سکان رهبری ملت ایران را در دست می‌گیرد. آن روزها نگهبان‌های بعثی زیاد زخم زبان می‌زدند. آن‌ها بعد از رحلت امام همه چیز را تمام شده می‌دانستند. حامد می‌گفت: چه می‌شد رهبر شما زمان جنگ مرد، تا ما ایران رو فتح می‌کردیم!بعثی‌ها از جمله ستوان فاضل می‌گفتند: با مرگ رهبرتون، حکومت ایران از هم می پاشد. اصغر اسکندری در جوابشان گفت: آیا پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) اسلام شکست خورد؟ انقلاب ایران قائم به شخص نیست، همان‌طوری که اسلام قائم به شخص نبوده و نیست.ولید می‌گفت: با رحلت رهبرتون ظرف چند روز آینده مسعود رجوی به ایران خواهد رفت و رهبر ایران خواهد شد. اما علی جارالله و سامی می‌گفتند: ایران کشوری نیست که با رحلت رهبرش مشکلی پیدا کند. علی که در جمع اسرا علاقه‌اش به امام را کتمان نمی کرد، دلداری‌مان داد و گفت: ما هم از رحلت آقای خمینی نارحتیم، خمینی مرد بزرگی بود!امروز بچه‌ها برای این که سیاه‌پوش شده باشند، به جای لباس‌های زرد رنگ اسارت لباس‌های سورمه‌ای‌شان را پوشیده بودند. بعد از تحویل لباس‌های زرد رنگ مصوب اسارت ، سرنگهبان اجازه نمی‌داد اسرا از لباس‌های سورمه‌ای یعنی همان بیلرسوت‌هایی که شلوار و پیراهن‌شان به هم دوخته بود، استفاده کنند.خبری از تصمیم مجلس خبرگان نداشتیم. نظرات مختلفی مطرح می‌شد. هر کس نام یکی از علما و بزرگان انقلاب را بر زبان می‌آورد. حاج سعدالله گل محمدی، حسن بهشتی‌پور، یزدان‌بخش مرادی، مهندس غلامرضا کریمی و تعدادی از اسرا می‌گفتند آقای خامنه‌ای شایسته رهبری است، اما من در عالم نوجوانی‌ام تصور نمی‌کردم با وجود آن همه مراجع بزرگ و شخصیت‌های مسن، جوانی مثل آیت‌الله خامنه‌ای با محاسن سیاه برای رهبری انتخاب شود؛ همیشه تصورم از رهبر کشورم این بود که باید شخصیتی با محاسن سفید و سن بالای هفتاد سال رهبر باشد؛ نمی‌دانم چرا آن روزها مطرح شدن نام آیت‌الله خامنه‌ای آن همه به ما آرامش و قوت قلب می‌داد.منبع: فارس
کد خبر: ۷۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۱۳

اوای دنا-محمدرازی پور: سوم خرداد روز آزادسازی خرمشهر قهرمان که پس از 575 روز به آغوش وطن بازگشت یاداور ایثارگری حماسه آفرینان هشت سال دفاع مقدس است که جا دارد ضمن گرامیداشت آن حماسه عظیم که دل امام و روح شهدا را شاد کرد مختصری در باب مختصات آن فتح بزرگ یادآور شویم باشد که روح شهدای عظیم الشان آن عملیات غرور آفرین که موجب عزت اسلام و ایران اسلامی گردید همواره از ما راضی باشد. وسعت منطقه عملیات:5400کیلومتر مربع یعنی سه برابر وسعت منطقه عملیاتی فتح المبین که از شمال به کرخه نور هویزه از جنوب به شط العرب و از شرق به رودخانه کارون از غرب به هورالعظیم و دژ مرزی عراق محدود خرمشهر می گردید. منطقه مذکور برخلاف منطقه فتح المبین که پر از تپه ماهورو برجستگیهای طبیعی بود به جز جاده اهوازخرمشهر که آن هم در دست عراقی ها بود هیچ جان پناهی نداشت و این مشکلات و خطر کار را به مراتب بالاتر می برد از نقاط مهم و استراتژیکی که از زمان اشغال خرمشهر در این منطقه تحت تصرف دشمن بود می توان به چند نمونه اشاره کرد: بندر خرمشهر:که در طول 5/1 سال اشغال علاوه بر اینکه یک بندر اقتصادی کشوردر اشغال دشمن بود از نظر سیاسی نیز برگ برنده ای  در دست رژیم بعث قلمداد می گردید. . اروند رود(شط العرب):این رودخانه که از بهم پیوستن دو رودخانه دجله و فرات بوجود امده و از بصره عبور و به خلیج فارس میریزد که از لحاظ سوق الجیشی یک گلوگاه برای عراق محسوب می گردید و از انجا که تنها راه ابی به خلیچ فارس بود هم از بعد تجارت و بازرگانی و هم از نقطه نظر سیاسی بسیار برای دولت عراق حیاتی محسوب می شد. جفیر:مرکز ارتباطی و هماهنگ کننده قرارگاههای لشکر 5 و 6 و عقبه دشمن و همچنین تامین کننده خطوط مقدم دشمن که می شود گفت بصره را از تیررس توپخانه دور برد حفظ می کرد. کرخه نور:این رودخانه علی رغم کوچکی و کم عرض بودن آن اما به لحاظ اینکه دشمن استحکامات بسیاری در کنار آن ایجاد نموده بوداعم از سیم خاردار,کانالها ،خاکریزها،سنگرهای انفرادی که بر روی ان تیربار مستقر شده بود و آشیانه تانکها که می توانست نیروهای پیاده را زیر آتش داشته باشد روی هم رفته آنرا به دژی مستحکم و نفوذ ناپذیر تبدیل کرده بود. جاده آسفالته اهواز خرمشهر:این جاده تنها عارضه غیر طبیعی بود که دشمن در حاشیه آن خاکریزهای دو جداره احداث کرده بود که علاوه بر استفاده های آفندی و پدافندی جهت تدارکات دشمن از استفاده می کرد و همین نیز باعث گردید که کار رزمندگان در این عملیات سخت تر شود و موجب مقاومت شدید دشمن و همچنین تقویت محور پادگان حمید برای دشمن گردد که رزمندگان با دور زدن از جلو و پشت بر این محور حمله ور شوند تا جایی که در مراحلی به جنگ تن به تن منجر می گردد. رودخانه کارون:این رودخانه با عرض بیش از 150 متر از عوارض خیلی مهم و استراتژیک محسوب می گردید مانع بزرگی برای نفوذ رزمندگان به حساب می امد از انجا که دشمن در زمان اشغال پلی بر روی این رودخانه احداث کرده بود لذا نیروهای ما یا باید این پل را از چنگ دشمن می گرفتند و یا هم دست به احداث یک پل بر رودخانه می زدند که عبور نیروهای ما از این رودخانه از ان کارهایی بود که اگر دست نصرت الهی در کار نبود از لحاظ نظامی امکانپذیر نبود و رزمندگان با عبور از این رودخانه یکی از شگفت انگیزترین عملیاتها را در زمان معاصر رقم زدند. استعداد نیروهای دشمن در عملیات بیت المقدس: لشکر 3 زرهی ،لشکر 5 مکانیزه،لشکر 6 زرهی،لشکر 7 پیاده،لشکر 9 زرهی،لشکر 10 زرهی به فرماندهی عدوان خیراله،لشکر 11 پیاده ،لشکر 12 زرهی لشکرهای 2،4 و 8 در غرب اروند رود مستقر بودند تیپهای مستقل:10 زرهی ،90 پیاده،109 پیاده،238 پیاده،409 پیاده،416 پیاده،417 پیاده،419 زرهی 501 زرهی،601 و 602 و605 زرهی تیپهای 9،10 و 20 تیپهای 31 ،32 و 33 گارد مرزی نیروهای مخصوص شامل: 30گردان کماندو وگردان شناسایی حنین مجموع نیروهای خودی شرکت کننده در این عملیات:36000 نفر نیروی پیاده در قالب یگانهای سپاه بسیج وارتش نیروهای زرهی شامل: 41گردان تانک که حدود 1345 دستگاه تانک داشته اند 38 گردان مکانیزه که حدود 1330 دستگاه نفر بر و با پشتیبانی 550 قبضه توپهای مختلف مختصری از نحوه عملیات: فرماندهان پس از مطالعه بسیار و تهیه نقشه که در نتیجه شناساییی های غیر محسوس در ماهها قبل صورت گرفته بود به این نتیجه رسیدند که در این منطقه از حمله مستقیم به جهت بالارفتن تعداد تلفات نیروی انسانی خودداری گردد و با به عقب انداختن زمان عملیات امکان دور زدن منطقه و حمله از جناحین دشمن را فراهم نمایند. لذاعملیات الی بیت المقدس در تاریخ 10/2/61 با رمز یا علی ابن ابیطالب آغاز گردید و دشمن که با پشتبانی ایادی خویش آمریکاوکشورهای اروپایی مجهز به مدرنترین جنگ افزارهای روز گردیده بود و در پناه استحکامات فراوان و سدها و موانع میدان های مختلف مین، سیم خاردارو موانعی از این دست وهمچنینن استقرار نیروها و ادوات خود که در خط اول شامل نیروهای پیاده پشت خاکریز، خط دوم خمپاره 120 و 81 میلی متری ،خط سوم تانکها ،خط چهارم توپخانه که با چنین آرایشی صدام هرگز تصور نمی کرد که نیروهای ایرانی حتی فکر آزاد کردن خرمشهر را در سر داشته باشند اما دشمن سرخورده و وحشت زده از چنین نیرویی که گویا سرب و آتش بی امان توپخانه ها و بمبارانهای بی وقفه هوایی را به تمسخر گرفته است به این نتیجه رسید که نمی تواند جلوی سیل خروشان ملت ایران و جوانان برومند ارتش اسلام که مجهز به قدرت ایمان بودند را بگیرد رزمندگان از پادگان حمید در غرب اهواز و از محور کرخه نور و هورالعظیم و از شرق رودخانه کارون و دهانه اروند رود به صورت گاز انبری به سوی خرمشهر روز به روز و لحظه به لحظه حلقه محاصره را تنگ تر کرده تا اینکه بعد از 48 روز مقاومت جانانه و در آن شرایط جوی و آن هوای داغ نیروهای اسلام زیر آن فشار سخت که از زمین و هوا بر آنها سایه افکنده بود که اگر زمین دهان باز می کرد در آن فرو می رفتند ولی هرگرحاضر به عقب نشینی نبودند سرانجام توانستند در ساعت 11 صبح روز 3/3/61 یکی از فتوحات بزرگ تاریخ را رقم بزنند و تمام معادلات قدرتهای استکباری در منطقه را برهم زنند و از این تاریخ بود که دشمن به قدرت نظامی جمهوری اسلامی و نیروهای ایمان و اراده جوانان جان برکف این مرز وبوم که گوش به فرمان ولی امر خود امام بزرگوار که همچون فرمانده ای تمام امور را رصد می کرد پی ببرد وفی الواقع با عملیات بیت المقدس که به اشغال 575 روزه خرمشهر (خونین شهر) پایان داد دشمن حساب کار خودش را کرد. آسیبهای وارده به نیروی رزم دشمن: لشکرهای 3 زرهی ،لشکر 11 پیاده 80%  لشکر 5 مکانیزه 20%لشکرهای 6 ،7،9،10،11 زرهی 20%،منهدم گردیدند تیپهای مستقل:تیپ 10 زرهی40%،تیپهای 31،32،33 نیروی مخصوص تا حدود زیادی منهدم تیپهای 9،10و20 گارد مرزی و تیپهای 238 و 501 تماماً به اسارت درامدند و تیپ های 417 پیاده منهدم تیپهای پیاده605،601،602،416،419 50%،منهدم مجموع اسرا 19000 و بیش از 16500 نفرآمار کشته های دشمن زبون در این عملیات بود. فرمایش حضرت امام (ره) در باب فتح خرمشهر: ((مبارک باد بر بقیه الله ارواحنا له الفدا وجود چنین رزمندگانی ارزشمند و مجاهدان فی سبیل الله که آبروی اسلام را حفظ و ملت ایران را روسپید و مجاهدان راه خدا را سرافراز نمودند اینجانب از دور دست و بازوی قدرتمند شمار ار که دست خداوند بالای آن است می بوسم و بر این بوسه افتخار می کنم شما دین خود را به اسلام عزیز و میهن شریف ادا کردید و طمع ابرقدرتها و مزدوران آنان را از کشور خود بریدید و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسلام جهاد کردید)) محمدرازی پوربخشدارسرفاریاب
کد خبر: ۷۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۲۷

اوای دنا:با حکم وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی، قادر آشنا مدیرکل هنرهای نمایشی کشور شد. قادر آشنا کارشناسی ارشد فرهنگی و مدرس دانشگاه پیش از این دارای مسوولیت‌ها وسمت‌هایی هنری و فرهنگی بوده است که از آن جمله می‌توان به عضویت در هیات امنای جهاد دانشگاهی کشور،معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران(از 1379 تا1383) مسوول برگزاری چهار دوره جشنواره تئاتر دانشجویان کشور،مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگلویه و بویر احمد،مدیرکل فرهگ وارشاد اسلامی البرز (از 1388 تا 1391) مدیرکل برگزیده شش دوره در حوزه تئاتر کشور، دبیر ده ها جشنواره منطقه ای و استانی تئاتر کشورو...اشاره کرد.قادر آشنا بیش از 90 ماه در اسارت رژیم بعثی عراق بوده است. وی از فرزندان شهرستان بهمئی در استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد. اوای دنا انتصاب این برادر عزیز را تبریک و تهنیت عرض نموده و از خداوند منان برای ایشان آرزوی توفیق و سربلندی مسئلت می نماید.
کد خبر: ۶۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۱

اوای دنا:  پایی که جا ماند، در دیماه سال گذشته در تهران توسط روابط عمومی انتشارات سوره مهر و در شهر یاسوج توسط حوزه هنری شهرستان یاسوج از آن رونمایی بعمل آمده بود٬ خیلی زود در قریب به سه ماه از انتشار این کتاب٬ به چاپ نوزدهم رسید. کتاب «پایی که جا ماند» شامل 198 خاطره از سید ناصر حسینی پور است. او در این کتاب به خاطراتِ اسارت ِ چندین‌ساله‌اش در اردوگاه‌های عراقی، می‌‌پردازد. نویسنده این کتاب در حالی به عنوان راهنمای گردان 18 شهدا، برای پشتیبانی از رزمندگان گردان قاسم ‌بن الحسن(ع) راهی جزیزة مجنون شده بود که در این عملیات از ناحیه پا زخمی و سپس به اسارت نیروهای بعثی درآمده بود. وی در دوران اسارت ، خاطرات روزانه‌اش را در تکه‌های کاغذ روزنامه و پاکت سیگار مدون کرده و هم‌زمان با آزادی٬ آن‌ها را در عصای خود جاسازی کرده و با خود به ایران آورده بود. در این کتاب راوی پسر 16 ساله‌ای است که پایش قطع و اسیر عراقی ها می‌شود و او به نقل خاطراتش با دقت تاریخی می‌پردازد. او می‌خواهد به ما بفهماند که اگر امروز ما به اینجا رسیده‌ایم به خاطر رشادت‌ها و از خودگذشتگی‌های رزمندگان در جنگ است. به گزارش خبرآنلاین، کتاب «پایی که جا ماند» با بهای14000 تومان منتشر نموده است.
کد خبر: ۶۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۶

قصرشيرين - شير زن گيلانغربي كه در نخستين روزهاي جنگ یك سرباز عراقي را به قتل رساند و ديگري را اسير كرد و حالا تنديسي از وي در گيلانغرب به عنوان نماد دلاوري شيرزنان ايراني ساخته و نصب كرده اند، بزرگترين افتخار خود را پاسداري از آرمانهاي امام (ره) و دفاع از ناموس و دين عنوان كرد و گفت: سرباز ولايت هستم.
کد خبر: ۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴