« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
اي علي! هميشه فکر مي‌کردم که تو بر مرگ من مرثيه خواهي گفت و چقدر متأثرم که اکنون من بر تو مرثيه مي‌خوانم! اي علي! من آمده‌ام كه بر حال زار خود گريه كنم، زيرا تو بزرگتر از آني كه به گريه و لابه ما احتياج داشته باشي!... خوش داشتم که وجود غم‌آلود خود را به سرپنجه هنرمند تو بسپارم، و تو نيِ وجودم را با هنرمندي خود بنوازي و از لابلاي زير و بم تار و پود وجودم، سرود عشق و آواي تنهايي و آواز بيابان و موسيقي آسمان بشنوي مي‌خواستم که غم‌هاي دلم را بر تو بگشايم و تو «اکسير صفت» غم‌هاي کثيفم را به زيبايي مبدّل کني و سوزوگداز دلم را تسکين بخشي مي‌خواستم که پرده‌هاي جديدي از ظلم وستم را که بر شيعيان علي(ع) و حسين(ع) مي‌گذرد، بر تو نشان دهم و کينه‌ها و حقه‌ها و تهمت‌ها و دسيسه‌بازي‌هاي کثيفي را که اززمان ابوسفيان تا به امروز بر همه جا ظلمت افکنده است بنمايانم اي علي! تو را وقتي شناختم که کوير تو را شکافتم و در اعماق قلبت و روحت شنا کردم و احساسات خفته وناگفته خود را در آن يافتم. قبل از آن خود را تنها مي‌ديدم و حتي از احساسات و افکار خود خجل بودم و گاهگاهي از غيرطبيعي بودن خود شرم مي‌کردم؛ اما هنگامي ‌که با تو آشنا شدم، در دوري دور از تنهايي به در آمدم و با تو هم‌راز و همنشين شدم اي علي! تو مرا به خويشتن آشنا کردي. من از خود بيگانه بودم. همه ابعاد روحي و معنوي خود را نمي‌دانستم. تو دريچه‌اي به سوي من باز کردي و مرا به ديدار اين بوستان شورانگيز بردي و زشتي‌ها و زيبايي‌هاي آن را به من نشان دادي. اي علي! شايد تعجب کني اگر بگويم که همين هفته گذشته که به محور جنگ «بنت جبيل» رفته بودم و چند روزي را در سنگرهاي متقدّم «تل مسعود» در ميان جنگندگان «امل» گذراندم، فقط يک کتاب با خودم بردم و آن «کوير» تو بود؛ کوير که يک عالم معنا و غنا داشت و مرا به آسمان‌ها مي‌برد و ازليّت و ابديّت را متصل مي‌کرد؛ کويري که در آن نداي عدم را مي‌شنيدم، از فشار وجود مي‌آرميدم، به ملکوت آسمان‌ها پرواز مي‌کردم و در دنياي تنهايي به درجه وحدت مي‌رسيدم؛ کويري که گوهر وجود مرا، لخت و عريان، در برابر آفتاب سوزان حقيقت قرار داده، مي‌گداخت و همه ناخالصي‌ها را دود و خاکستر مي‌کرد و مرا در قربانگاه عشق، فداي پروردگار عالم مي‌نمود ... اي علي! همراه تو به کوير مي‌روم؛ کوير تنهايي، زير آتش سوزان عشق، در توفان‌هاي سهمگين تاريخ که امواج ظلم و ستم، در درياي بي‌انتهاي محروميت و شکنجه، بر پيکر کشتي شکسته حيات وجود ما مي‌تازد اي علي! همراه تو به حج مي‌روم؛ در ميان شور و شوق، در مقابل ابّهت وجلال، محو مي‌شوم، اندامم مي‌لرزد و خدا را از دريچه چشم تو مي‌بينم و همراه روح بلند تو به پرواز در مي‌آيم و با خدا به درجه وحدت مي‌رسم اي علي! همراه تو به قلب تاريخ فرو مي‌روم، راه و رسم عشق بازي را مي‌آموزم و به علي بزرگ آن‌قدر عشق مي‌ورزم که از سر تا به پا مي‌سوزم .... اي علي! همراه تو به ديدار اتاق کوچک فاطمه مي‌روم؛ اتاقي که با همه کوچکي‌اش، از دنيا و همه تاريخ بزرگتر است؛ اتاقي که يک در به مسجدالنبي دارد و پيغمبر بزرگ، آن را با نبوّت خود مبارک کرده است، اتاق کوچکي که علي(ع)، فاطمه(س)، زينب(س)، حسن(ع) و حسين(ع) را يکجا در خود جمع نموده است؛ اتاق کوچکي که مظهر عشق، فداکاري، ايمان، استقامت و شهادت است.راستي چقدر دل‌انگيز است آنجا که فاطمه کوچک را نشان مي‌دهي که صورت خاک‌آلود پدر بزرگوارش را با دست‌هاي بسيار کوچکش نوازش مي‌دهد و زير بغل او را که بي‌هوش بر زمين افتاده است، مي‌گيرد و بلند مي‌کند اي علي! تو «ابوذر غفاري» را به من شناساندي، مبارزات بي‌امانش را عليه ظلم و ستم نشان دادي، شجاعت، صراحت، پاکي و ايمانش را نمودي و اين پيرمرد آهنين‌اراده را چه زيبا تصوير کردي، وقتي که استخوان‌پاره‌اي را به دست گرفته، بر فرق «ابن کعب» مي‌کوبد و خون به راه مي‌اندازد! من فرياد ضجه‌آساي ابوذر را از حلقوم تو مي‌شنوم و در برق چشمانت، خشم او را مي‌بينم، در سوز و گداز تو، بيابان سوزان ربذه را مي‌يابم که ابوذر قهرمان، بر شن‌هاي داغ افتاده، در تنهايي و فقر جان مي‌دهد اي علي! تو در دنياي معاصر، با شيطان‌ها و طاغوت‌ها به جنگ پرداختي، با زر و زور و تزوير درافتادي؛ با تکفير روحاني‌نمايان، با دشمني غرب‌زدگان، با تحريف تاريخ، با خدعه علم، با جادوگري هنر روبه‌رو شدي، همه آنها عليه تو به جنگ پرداختند؛ اما تو با معجزه حق و ايمان و روح، بر آنها چيره شدي، با تکيه به ايمان به خدا و صبر و تحمل دريا و ايستادگي کوه و برّندگي شهادت، به مبارزه خداوندان «زر و زور و تزوير» برخاستي و همه را به زانو در آوردي اي علي! دينداران متعصّب و جاهل، تو را به حربه تکفير کوفتند و از هيچ دشمني و تهمت فروگذار نکردند و غربزدگان نيز که خود را به دروغ، «روشنفکر» مي‌ناميدند، تو را به تهمت ارتجاع کوبيدند و اهانت‌ها کردند. رژيم شاه نيز که نمي‌توانست وجود تو را تحمّل کند و روشنگري تو را مخالف مصالح خود مي‌ديد، تو را به زنجير کشيد و بالاخره... «شهيد» کرد ... . يکي از مارکسيست‌هاي انقلابي‌نما در جمع دوستانش در اروپا مي‌گفت: «دکتر علي شريعتي، انقلاب کمونيستي ايران را هفتاد سال به تأخير انداخت» و من مي‌گويم که: «دکتر علي شريعتي، سير تکاملي مبارزه در راه حقّ و عدالت را هفتاد سال به جلو برد »... . تو ‌اي شمع زيباي من! چه خوب سوختي و چه زيبا نور تاباندي، و چه باشکوه، هستي خود را در قربانگاه عشق، فداي حق کردي . من هيچ‌گاه از سوزش قلب تو و کوه اندوه تو و هاله حزني که بر وجودت سايه افکنده بود، احساس نگراني نمي‌کردم؛ زيرا مي‌دانستم که تو شمعي و بايد بسوزي تا نور بدهي. سوختن، حيات است و آرامش، مرگ تو؛ و حرام است که شمع مقدّس وجود تو، قبل از آن‌که سر تا به پا بسوزد، خاموش و تاريک گردد .اي علي! اي نماينده غم! ‌اي درياي درد! اين رحمت بزرگ خدا بر تو گوارا باد ... . اي علي! شيعيان «حسين» در لبنان زندگي تيره و تاري دارند، توفان بلا بر آنها وزيدن گرفته است، سيلي بنيان‌کن مي‌خواهد که ريشه اين درخت عظيم را براندازد. همه ستمگران وجنايت پيشگان و عمّال ظلم و کفر و جهل، عليه ما به ميدان آمده‌اند، قدرت‌هاي بزرگ جهاني، با زور و پول و نفوذ خود در پي نابودي ما هستند. مسيحيان به دشمني ما کمر بسته‌اند و مناطق فلک‌زده ما را زير رگبار گلوله‌ها به خاک و خون مي‌کشند و همه روزه شهيدي به قافله شهداي خونين‌کفن ما اضافه مي‌شود، متحدين و عوامل کشورهاي به اصطلاح چپي نيز ما را دشمن استراتژيک خود مي‌دانند و در پنهان و آشکار، به دنبال نابودي ما هستند. عدّه‌اي از روحاني‌نمايان و مؤمنين تقليدي و ظاهري نيز ما را محکوم مي‌کنند، که چرا با انقلاب فلسطين همکار و همقدم شده‌ايم. به شهداي ما اهانت مي‌کنند و آنها را «شهيد» نمي‌نامند، زيرا فتواي مرجع براي قتال ضد اسرائيل و کتائب هنوز صادر نشده است! اين روحاني‌نمايان، ما را به حربه تکفير مي‌کوبند . اي علي! به جسد بي‌جان تو مي‌نگرم که از هر جانداري زنده‌تر است؛ يک دنيا غم، يک دنيا درد، يک کوير تنهايي، يک تاريخ ظلم وستم، يک آسمان عشق، يک خورشيد نور و شور و هيجان، از ازليّت تا به ابديت در اين جسد بي‌جان نهفته است تو‌ اي علي! حيات جاويد يافته‌اي و ما مردگان متحرک آمده‌ايم تا از فيض وجود تو، حيات يابيم قسم به غم، که تا روزگاري که درياي غم بر دلم موج مي‌زند، ‌اي علي، تو در قلب من زنده و جاويدي ... .قسم به شهادت، که تا وقتي که فداييان از جان گذشته، حيات و هستي خود را در قربانگاه عشق فدا مي‌کنند، تو بر شهادت پاک آنها شاهدي و شهيدي ! و تو ‌اي خداي بزرگ! علي را به ما هديه کردي تا راه و رسم عشق‌بازي و فداکاري را به ما بياموزاند؛ چون «شمع» بسوزد و راه ما را روشن کند و مابه عنوان بهترين و ارزنده‌ترين هديه خود، او را به تو تقديم مي‌کنيم، تا در ملکوت اعلاي تو بياسايد و زندگي جاويد خود را آغاز کند...)) 29 خرداد سالروز شهادت دکتر شریعتی به همه دوستاران ایشان تسلیت باد
کد خبر: ۳۶۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۹

آوای دنا:رئیس کمیسیون حقوقی شورایعالی استان‌ها با بیان اینکه در جلسه شورایعالی استان‌ها مشکل فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد را به وزیر آموزش‌وپرورش گزارش دادم، گفت: وزیر آموزش‌وپرورش نسبت به رفع این مشکل قول مساعد داد.خبرگزاری فارس: قول مساعد وزیر آموزش‌وپرورش نسبت به رفع مشکل فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد امیررضا خوش‌آیین امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در کهگیلویه با اشاره به برگزاری جلسه شورایعالی استان‌ها با حضور وزیر آموزش و پرورش در مجلس قدیم اظهار داشت: در این جلسه مشکلات مجموعه آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد به صورت شفاهی و کتبی تقدیم وزیر آموزش و پرورش شد. رئیس کمیسیون حقوقی شورایعالی استان‌ها با بیان اینکه معضلات و مشکلات ادارات آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد و فرهنگیان را با علی اصغر فانی در میان گذاشتم، افزود: وزیر آموزش و پرورش صراحتاً قول همکاری در رفع این مشکلات داده است. خوش‌آیین تأدیه حقوق و پاداش مناطق محروم که منجر به آرای متناقض در دیوان عدالت اداری شده بود و وضعیت فرهنگیان که در مناطق محروم همسان و یکسانی خدمت نموده را از جمله مشکلات مطرح شده در این دیدار عنوان کرد. عضو شورای شهر دهدشت تصریح کرد: مشکل کمبود فضای اداری آموزش و پرورش بویراحمد و استفاده از راهروهای اداره جهت امورات اداری، کمبود وسایل نقلیه این مجموعه از دیگر مشکلاتی بود که با وزیر آموزش و پرورش در میان گذاشته شد. نماینده کهگیلویه در شورایعالی کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به پایین بودن سرانه مدارس شهرستان‌های کهگیلویه، بویراحمد، دنا و گچساران گفت: عدم تمکن مالی اداره کل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد و کمبود نیروی انسانی از جمله نیروی خدماتی در این اداره به وزیر آموزش و پرورش گزارش شد. خوش‌آیین با بیان اینکه وزیر آموزش و پرورش نسبت به بررسی و رفع مشکلات یاد شده قول مساعد داد، افزود: مهدی چمران رئیس شورایعالی استان‌ها نیز قول انعکاس مشکلات فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد به ریاست دیوان عدالت اداری و رفع این مشکل داده است. عضو شورای شهر دهدشت با اشاره به امضای تفاهم‌نامه همکاری آموزش و پرورش با شورایعالی استان‌ها، ایجاد زمینه مشارکت بین مدیران استان‌ها، شهرستان‌ها و مناطق آموزشی کشور با شوراهای اسلامی شهر و روستا برای برنامه‌ریزی متناسب با شرایط هر حوزه را یکی از اهداف این تفاهمنامه برشمرد و گفت: هماهنگی و همکاری شورای اسلامی شهر و روستا با ادارات آموزش و پرورش در خصوص تشویق و اهدای جوایز به دانش‌آموزان ممتاز و فعال در جشنواره‌های علمی، فرهنگی، کارآفرینان و برگزیدگان المپیادها از جمله تعهدات شورای استان‌ها در تفاهم‌نامه مذکور است.
کد خبر: ۳۶۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۴

در این مرحله 40 دستگاه راه یافته به مرحله پایانی از بین ادارات خدماتی،شرکت های دولتی،شهرداری ها،فرمانداری ها ،مراکز علمی و دانشگاها با هم به رقابت می پردازند
کد خبر: ۳۳۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۱

حسین دهباشی سازنده مستند تلویزیونی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ با انتشار متنی خطاب به وی، او را تهدید کرد.به گزارش آوای دنا، پس از آنکه خبر بستری شدن یکی یکی از سران فتنه در بیمارستان منتشر شد، دهباشی در صفحه شخصی خود در یکی از شبکه های اجتماعی با ذکر خاطره ای از روزهای قبل از انتخابات نوشت: «از خیابانِ ثارالله سرازیر شدیم پایین. پیچیدیم تویِ خیابانِ مقّدسِ اردبیلی. بعد از کنار ساختمانِ اجلاسِ سرانِ کُنفرانسِ اسلامی دور زدیم و… اتوبانِ چمران را ادامه دادیم. من رانندگی و کارگردانی می‌کردم. دکترحسنِ‌ روحانی بر صندلیِ کناری نشسته بود. بر صندلیِ عقب سه نفر نشسته‌بودند. نفرِ وسطی، سیّدعلی‌میرفتاح بعضی از سئوالات را می‌پرسید. در سمتِ چپ و راست او فیلمبردارهایمان، یکی تصویر آقای روحانی و دیگری انعکاسِ تصویر او در آینهِ جلو را می‌گرفت. و عقب‌تر از همه دکترحسام الدین‌آشنا نشسته و گاه راهنمایی‌هایی‌ می‌کرد. ماشینِ محافظِ‌ها دنبال‌مان می‌آمد و ما عمدا بیسیم همراه‌مان را خاموش کرده‌بودیم مبادا پیام اعتراض‌شان به آن شبگردیِ دیرهنگام مجبور به بازگشت‌مان کُند… این‌ها را عمدا می‌نویسم که ببینی همه ی جُزئیاتِ آن‌شب را یادم هست. در راه چندبار نگارنده و دیگران، پُرسیدیم : فُلانی، بخشِ بُزرگی از این مردم به اُمیدِ رهایی محصورین به شُما دل می‌بندند امّا مگر چه می‌تواند بکند در این میانه، رئیسِ قوّهء مُجریّه؟ و ایشان هربار پاسُخ داد: رئیسِ‌جمهور مطابقِ قانون رئیسِ شورایِ عالیِ امنیتِ ملّی است، شما قدرت‌اش را در حل این قبیل موارد دستِ‌کم نگیرید. و… حالا، برادرِ گرامی‌ام، جنابِ آقایِ دکترحسنِ روحانی، ریاستِ معززِ جمهوریِ‌اسلامی‌ایران و ریاستِ محترم شورایِ عالیِ امنیتِ ملّی کشور، که خُدا می‌داند چقدر دوست‌تان داریم …، قسم به همان شب، که اگر تارِ مویی از سرِ میرحسینِ‌موسوی کم شود و احیانا شبی چون امشب در راهِ بیمارستانِ قلبِ تهران جان‌دهد و خلاص‌شود، اینجانب به عنوان عضوِ سابقِ ستاد انتخاباتی‌تان، صرفا شُما را مسئول می‌داند.» منبع:رجا نیوز
کد خبر: ۳۲۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۰

دبیر تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشكي كهگيلويه وبويراحمد، گفت: فيلم معراجي ها ساخته مسعود ده نمكي روزهاي 23 و 24 فروردين ماه در سالن سينما ارشاد اكران مي شود. به گزارش روابط عمومي دانشگاه، بهنام جعفري، افزود: به علت استقبال دانشجویان از فيلم معراجي ها همچنين فیلم "چ" با موضوع زندگی نامه شهید چمران روز 25 فروردين نمايش داده مي شود. در خلاصه فيلم معراجي ها آمده است محمد جوانی است که شوق رفتن به جبهه را دارد اما با مخالفت‌های سرسختانه پدرش مواجه می‌شود و پدر برای رفتن او به جبهه شرط‌های عجیب و غریب می‌گذارد تا اینکه محمد شبانه از خانه فرار کرده و به جبهه می‌رود و پدر برای بازگرداندن او راهی منطقه می‌شود
کد خبر: ۳۱۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۴

من افراطی‌ام!یک افراطی امام ندیده! من خاطره از امام ندارم...من خیلی بیشتر از تعداد سال‌های عمرم تهدید شنیده‌ام که گزینه‌ها روی میز است...اما شنیده‌ام از همان امامی که ندیده‌ام! «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»به گزارش آوای دنا، وبلاگ سوره تماشا نوشت: سپاس خدایی را که عزیز است و رحیم...حکیم است و علیم...همان خدای ملیک مقتدر... همان خدای مدبر الامور که مقالید آسمان در دست اوست...سپاس..سپاس که ما را مسلمان آفرید و نعمت حیات بخشید در عصر جمهوری اسلامی، زیر سایه‌ ولایت... به حب امامت...من امام ندیده‌ام!من ۱۵ خرداد ۴۲ ندیده‌ام!اما شنیده‌ام که: «سربازان من اکنون در گهواره‌ها خفته‌اند...»من ۲۲بهمن ۵۷ ندیده‌ام!اما شنیده‌ام که: «انقلاب ما انفجار نور بود...»من ۱۳ آبان ۵۸ ندیده‌ام!اما شنیده‌ام که : «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول بود...»من ۵ اردیبهشت ۵۹ ندیده‌ام!اما شنیده‌ام که : «این شن‌ها لشکر خدا بود...»من ۳ خرداد ۶۱ ندیده‌ام!اما شنیده‌ام که: «خرمشهر را خدا آزاد کرد...»من ۱۴ خرداد ۶۸ ندیده‌ام!من چشم که باز کرده‌ام، امام را ندیده‌ام...شنیده ام صدای لرزان «حیاتی» را که انالله و انا الیه راجعون... اما ندیده‌ام امام رامن جنگ ندیده‌ام... صدای آژیر خطر نشنیده‌ام، به پناهگاه نرفته‌اممن سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است!من اولین بار نام امام را «امام» نگذاشته‌ام...من چشم که باز کرده‌ام به جای جماران و روح خدا، حسینیه‌ای دیده‌ام با نام خمینی... به جای روح خدا، سید علی را دیده‌ام...حضرت ماه را... او که یک «آه» بیشتر از خمینی دارد...من بزرگتر شده‌ام و او موی سپید کرده...سن و سال من از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است اما افتخارم این است که سن و سالم برابری می‌کند با سال‌های ولایت جانشین خلف پیر جماران...من امام را دیده‌ام در تمام این سال‌ها...امام را در حسینیه امام خمینی دیده‌اممن سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است!اما «یک شبه انقلابی» نشده‌ام... من در ۲۲ بهمن ها قد کشیده ام!من جنگ تحمیلی ندیده‌ام و تا دلتان بخواهد جنگ تحلیلی دیده‌اممن چمران و همت و باکری و خرازی ندیده‌ام... اما هنوز هم روز ترور صیاد را یادم هستمن تا دلتان بخواهد تزویر دیده‌ام و فتنهتا دلتان بخواهد تهدید دیده‌ام و تحریم...من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است!اما...من انقلابی‌ام...من در ۲۲ بهمن‌ها قد کشیده‌ام...من ۲۳ تیر ۷۸ دیده‌اممن ۹ دی ۸۸ دیده‌اممن مشارکت ۴۰ میلیونی ۸۸ را دیده‌ام و دهن کجی به قانون را...من با حساب همان‌ها که سابقه مبارزاتی‌شان از سن و سال من بیشتر است رأی به بی‌قانونی داده‌ام...من فقط یک بی‌سوادم که هر سال ۲۲ بهمن قرار نانوشته‌ای دارم با روح خدا و خلف صالحش...من انقلابی‌ام... من با «خدا» و «ناخدای با خدای کشتی انقلاب» بسته‌ام نه با «کدخدا»...من چشمان معصوم علیرضا را به یک مشت دلار نمی‌فروشم...من افراطی‌ام!یک افراطی امام ندیده!من خاطره از امام ندارم...من خیلی بیشتر از تعداد سال‌های عمرم تهدید شنیده‌ام که گزینه‌ها روی میز است...اما شنیده‌ام از همان امامی که ندیده‌ام!«آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»من ایمان دارم که کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آن خداست...همان خدای ملیک مقتدر...
کد خبر: ۲۶۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۶

پخش فیلم "چ" به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا در سومین روز اکران فیلمهای جشنواره فجر در سالن سینما هنر یاسوج که در آن گوشه‌هایی از نبردهای چریکی شهید چمران در جبهه غرب و شهر پاوه را به نمایش گذاشت اشک مدیر کل جوان ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد را درآورد. به گزارش آوای دنا در هنگام پخش این فیلم در سالن سینما هنر یاسوج  مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد نتوانست جلوی بغض خود را بگیرد. ابراهیم حاتمی کیا را جامعه ایرانی با فیلم از «کرخه تا راین» شناخت و با «آژانس شیشه ای» به اوج رسید. سال ها است هر فیلم او یک اتفاق است و چشم ها دنبالش می کنند. حاتمی کیا به نوعی یک نماد است مثل یکی از همان نمادهایی که همیشه در فیلم هایش استفاده می کند. نماد دفاع مقدس. نماد عشق به وطن. نماد عشق به ارزش هاست . سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر تا 28 بهمن ماه در یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد ادامه دارد.
کد خبر: ۲۶۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۱۹

اگر امروز در جامعه كم‌كاري از سوي مسؤولان ديده شود،اگر بازاريان گران‌فروشي مي‌كنند، اگر دانشجويان وقتشان هدر مي‌رود، اگر كارمندان ادارات ساعت كار مفيد ندارند، اگر آسيب‌هاي اجتماعي در جامعه زياد شده به علت اين است كه مدرسه و معلم را جدي نگرفته‌ايم...
کد خبر: ۲۵۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۲۹

دبیرکل حزب مردمسالاری که به شدت از سیاستهای دولت در این سخنرانی انتقاد کرده بود به علت شدت درگیری ها توسط نیروهای انتظامات دانشگاه شهید چمران اهواز به بیرون از محل سخنرانی هدایت شد.
کد خبر: ۱۵۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۱۴

هدایت الله طیب در شهر تمپا،یکی از شهرهای ایالت فلوریدا ساکن شد و تحصیلات خود را در دانشگاه شهر تمپا شروع کرد.
کد خبر: ۱۲۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۸

اوای دنا: سید حسین صابری یکشنبه شب در جمع دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی گچساران در پاسخ به سئوالی مبنی بر معرفی مهدی چمران رئیس شورای اسلامی شهر تهران و علی نیکزاد وزیر راه و شهرسازی به نمایندگی از جریان دولت مهرورزی برای ادامه کار دولت بر اساس گفته رئیس‌ جمهور‌، اظهار کرد: در ابتدا باید بگویم در هیچ جایی مطلبی مبنی بر اینکه رئیس جمهور برای ادامه کار دولت کاندیدای خاصی را معرفی کرده باشد، ندیدم و نخواندم و هنوز هم زمان تعیین کاندیداها فرا نرسیده است. وی افزود: یکی از ویژگی‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی وجود مردم‌سالاری دینی به معنای تعیین سرنوشت مردم توسط خود مردم است. کار و تلاش بی‌ریا بهترین راه حضور پرشور مردم در انتخابات است صابری ادامه داد: در هر مقطعی که زمان رسمی ثبت‌‌‌نام کاندیداهای ریاست جمهوری اعلام شد مردم ما آزاد هستند که با معیار قرار دادن شاخصه‌ها بهترین فرد را انتخاب کنند. استاندار کهگیلویه و بویراحمد با بیان اینکه من هم به عنوان فردی از افراد جامعه یک رأی دارم، خاطرنشان کرد: من نیز به عنوان یکی از افراد جامعه ایران اسلامی مسیر و فرد مورد نظر خود را انتخاب خواهم کرد. صابری یادآور شد: در طول 32 سال عمری که در نظام پربرکت جمهوری اسلامی ایران گذرانده‌ام، در زمینه انتخاب کاندیدا توسط فرزندان خود هیچ‌گونه دخالت و اعمال نظری نداشته‌ام. وی در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر توصیه و برنامه‌های استاندار کهگیلویه و بویراحمد برای فراهم کردن حضور پرشور مردم در انتخابات ریاست جمهوری گفت: من به عنوان مسئول انتخابات ریاست جمهوری در این استان وظیفه‌ای به جز اجرای قانون ندارم و به منظور گرم کردن انتخابات و ایجاد شور بهترین راهکار و ابزار را کار و تلاش بی‌ادعا و بی‌ریا می‌دانم. تاکنون هیچ‌گونه سهم‌خواهی توسط مجمع نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد صورت نگرفته است !! صابری تأکید کرد: امروز وظیفه من به عنوان یک خدمتگزار کوچک و دیگر مسئولان اجرایی بزرگ و پرتلاش، کار و تلاش است و در سایه کار و تلاش رضایت‌مندی مردم بالا رفته و حضور پرشور در انتخابات نیز رقم خواهد خورد. استاندار کهگیلویه و بویراحمد در پاسخ به سئوالی مبنی بر سهم‌خواهی و دخالت مجمع نمایندگان استان در امور زیر مجموعه استانداری به جای وقت گذاشتن و برنامه‌ریزی برای برطرف کردن مشکلات حوزه‌های خود، خاطرنشان کرد: تا جایی که من اطلاع دارم مجمع نمایندگان استان تشکیل شده است و بسیار نیز فعال است. صابری در ادامه تصریح کرد: تا این لحظه هیچ‌گونه سهم‌خواهی از جانب مجمع نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد ندیده‌ام و این را وجدانا اعلام می‌کنم. وی با بیان اینکه دارای روحیه‌ای هستم که تعامل منطقی و اصولی را وظیفه خود می‌دانم، بیان داشت: تعابیری که در طرح این سئوال مبنی بر رانت‌خواری و باج‌دهی مطرح شد، وجود ندارد. صابری افزود: من به عنوان یک خدمتگزار کوچک دیدگاه‌ها و نظرات هر کسی را که بتوانم دریافت می‌کنم و در نهایت تصمیم‌گیرنده اصلی خواهم بود. وی بیان داشت: من خودم تصمیم می‌گیرم و شما نیز دعا کنید که در تصمیم‌گیری‌هایم اشتباه نکنم. منبع/فارس
کد خبر: ۱۰۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۰۳

اوای دنا-رئيس حوزه هنري کهگيلويه و بويراحمد گفت: امثال شهيد «هدايت‌الله طيب» هنوز به خوبي معرفي نشده‌اند و دستگاه‌هاي فرهنگي در طول 30سال گذشته در اين زمينه کوتاهي کرده‌اند.رضا پارسيان‌نژاد كه روز گذشته در مراسم رونمايي از تمبر و فيلم مستند شهيد «هدايت‌الله طيب» در ياسوج سخن مي‌گفت، افزود: امروز سينماي «هاليوود» به ساخت شخصيت‌هاي خيالي براي الگوسازي مي‌پردازد اما ما با اين همه قهرمانان حقيقي که داريم هنوز کار زيادي نکرده‌ايم.وي بر الگوسازي از قهرمانان دفاع مقدس براي نسل جوان تاکيد و اظهار کرد: بايد گفت که شهيد هدايت‌الله طيب به عنوان شهيد چمران جنوب ايران است و زهد شهيد چمران را داشت.پارسيان‌نژاد همچنين از در دست تدوين بودن چندين کتاب در حوزه دفاع مقدس خبر داد و ابراز کرد: يکي از اين کتاب‌ها خاطرات "عزيز قلي کافياني" رزمنده است که در دوران جنگ، 76 تانک دشمن را منهدم کرده بود.در اين مراسم از خانواده و يکي از همرزمان شهيد طيب تجليل شد.شهيد هدايت‌الله طيب از موسسان انجمن اسلامي دانشجويان آمريکا بود که در اوايل آغاز جنگ به کشور بازگشت و در «عمليات فتح‌المبين» به شهادت رسيد.هدايت الله طيب، متولد سال 1333هجري شمسي، در قريه تنگه‌بر سفيد از توابع بخش لنده در استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد. اوای دنا در اولین فرصت اقدام به انتشار زندگینامه این اسوه علم و شهادت خواهد نمود.
کد خبر: ۵۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۷

اوای دنا-عمار بیدار:اقای نماینده ،قرارمان اين نبود. قرار بود مزه عدالت به مردم چشانده شود، مسولینی از جنس مردم انتخاب شوند ، بچه های حزب الهی ،حامیان ولایت و رهبری،یادگاران دفاع مقدس از حاشیه به بطن بیایند. بساط معامله و منافع شخصی و ويژه خواري برچيده شود. [مي‌گفت پشت ميدان مين زمينگير شده بوديم. چند پاكباخته راه افتادند به سمت ميدان تا معبر باز كنند. هنوز چند قدمي نرفته، يكيشان برگشت. فكر كرديم ترسيده، ولي نه، ترسي در كار نبود. مي خواست پوتينش را كه تازه از تداركات گرفته بود به همرزمش بدهد. گفت: بيت الماله حيفه كه در انفجار مين از بين بره. داد و رفت، پابرهنه.] جناب آقای نماینده قرارمان اين نبود. قرار بود مزة عدالت به مردم چشانده شود،قرار بود در حاکمیت شما ، بچه های حزب الهی ،حامیان ولایت و رهبری،یادگاران دفاع مقدس از حاشیه به بطن بیایند. بساط معامله و منافع شخصی و ويژه خواري برچيده شود، پيوند نامبارك قدرت وثروت بگسلد و بيت‌المال از حيف و ميل به دور بماند. منابع برابر نیازها ،و منافع در جهت عموم خرج گردند. اقای نماینده چرا فراموش کردی بسیاری از هواداران شما فقط بخاطر اینکه شما منتسب به خانواده معظم شهید و از یادگاران هشت سال دفاع مقدس بودی به تو رای  دادند،بخاطراینکه بر حریف بخاطر عدم رعایت شایسته سالاری می تاختی  رای دادند، سوال من اینست که در عزل و نصبهای بی شمارتان، کدام مسول را بخاطرمنتسب بودن  به خانواده شهید، انتصاب نمودی؟کدام یادگار هشت سال دفاع مقدس را به صرف سوابق جبهه و جنگ در مسولیتهای اداری گماشتی؟ آقای نماینده در شهرستان ما سه طیف سیاسی فعالیت می نمودند که از قضا! طیف معروف به حزب الله از شما حمایت می کردند پس چرا از تشکیلاتی که سالهای سال شما را همراهی کردند تبری جستی ؟ایا این مصداق نمک خوردن و نمکدان شکستن نبود؟؟ چرا بسیاری از مسولین خود را بعد از معاملات سیاسی و فارغ ازنوع فکر و گرایش آنها انتخاب نمودی؟ چرا بچه های حزب الهی را یکی پس از دیگری از صحنه خارج ودربسیاری ازموارد مخالفین فکری و افراد دارای زاویه با افکار حزب الهی ها را جایگزین آنها نمودید؟ شنیده ایم یکی از مسولین شما دریکی از بخش های کهگیلویه در جمع دوستان قدیمی خود با افتخار اعلام نموده خوشبختانه توانستم همه نیروهای فکری طیف حزب الله را از آقای نماینده جدا کنم !این سخن چه معنایی دارد؟با کدام هزینه این کار صورت گرفت و با چه اندیشه ای عملی شد؟وبا کدام ضمانت اجرایی و پشتیبانی محقق شد؟ مگر جرم این بچه ها چه بوده جز اینکه سالهای سال از شما و تشکیلات حزب الله و ارزشها دفاع نمودند؟ اقای نماینده ایا می دانید سوء تدبير، ضعف مديريت و سوء استفاده ها كار را به جايي رسانده كه اكنون از همكلامي با مردم، سختمان ميشود؛ مردمي كه به ما مدعيان اصولگرايي و حزب الهی اميد بسته بودند توقع داشتند كه دردوران نمایندگی شما ،ركورد فامیل گرایی و  سوءاستفادهای اداری به حداقل برسد.توقع داشتند بهترینها بر مردم خدمت کنند.توقع داشتندباب معامله و سفارش و توصیه در امورات روزمره، به حداقل برسد. چراكه از چراي نهفته در نگاه پرسشگرشان احساس شرمندگي مي‌كنيم و پاسخ درخوري نداريم كه تقديمشان كنيم. برادران من! چرا متدینین و چهرهای خوشنام حزب الله که تا کنون در همه عرصه ها امتحان خود را بدرستی پس داده اند باید پاسخگوی عملکرد نادرست بعضی از مدیران شما باشند ؟چرا نیروهای حزب الهی باید تاوان بداخلاقی های سیاسی و اجتماعی بعضی ها را پس بدهند ؟بارهای بار این جمله را شنیدیم که ای داد و بیداد از دست حزب الهی ها(یا به تعبیر خودمان حزبی ها) در حالی که نگرانی اون دسته از معترضین به افرادی بود که بواسطه معاملات سیاسی فقط بر کرسی بچه های حزب الهی نشسته بودند و نه در جایکاه فکری و عملی آنها! آقای نماینده ،مردم از تشکیلات حزب الله برادری ، و حسن خلق و حسن شهرت را انتظار داشتند ! آقای نماینده آیا فراموش کردی که بعد از انتخابات سوم تیر 1384 فرمودی خط سومیها جای خط اولیها را گرفتند پس چرا در دوران نمایندگی شما در بسیاری از مناطق و از جمله در لنده و چرام و .....خط اولیها را از صحنه اخراج و حتی قائل به صحبت کردن با آنها هم نیستی ودر جایی که عده ای از دوستان شما درخواست نمودند تا با آنها مجددا ارتباط برقرار نمایی گفتی نه ، نمایندگی مجلس شانی دارد؟ دوست عزیز، من شنیده ام که در روز رحلت نبی مکرم اسلام جمعی .... بدلیل رد صلاحیت آقای موحد جنگ شادی برپا نمودند لطفا بفرمایید در این خصوص و بعنوان یک طلبه نظرتان چیست و چرا محکوم نفرمودید؟ ایا اگر رقیب ما دست به این اقدام می زد همین طور سکوت می کردیم و به راحتی از کنار قضیه می گذشتیم؟ آقای نماینده ، لطفا به این سوالات ما جواب دهید و نفرمایید نماینده مجلس شانی دارد و نمی تواند پاسخگو باشد(ما هم معتقد به شان نمایندهایی چون مدرس و چمران و.........هستیم) زیرا  پاسخگويي در حکومت علي(ع) از جايگاه و اهميت بالايي برخوردار بود. اولين نوع اين پاسخگويي، پاسخگويي حاکمان به مردم بود. او استانداران خود را موظف مي‌کرد که به مردم پاسخگو باشند و حتي گمانهاي منفي آنان را از طريق پاسخگويي شفاف از بين ببرند. خود نيز، به طور مستقيم به همه پاسخگو بود و در اين راه درشتيهاي آنان را نيز تحمل مي‌کرد. امیدوارم از ما به دل نگیری اما اگر نقدها و سوالات ما درست بوددر جهت اصلاح آنها اقدام فرماییدو...
کد خبر: ۴۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۰۷

اوای دنا-اسدالله ربانی مهر:چرا پيترسون آمريكايي بيشتر حاج بخشي را مي‌شناسد تا ما ...؟ اسكات پيترسون از خبرنگاران روزنامه آمريكايي كريستين ساينس مانيتور، سفري به ايران داشته و در موضوع جنگ تحقيق مي‌كرد و در ديداري كه با مسعود ده نمكي كارگردان سينماي ايران داشته مي‌گويد: «ما در آمريكا يك مركز فرهنگي راه‌اندازي كرديم و در مورد جنگ ايران و عراق تحقيق مي‌كنيم و روي مستندات جنگ شما بسيار كار كرده‌ايم و همه مستندات را ترجمه كرديم و در اين مستندات، اولويت ما، مستندهاي روايت فتح است.»پيترسون آمريكايي مي‌گويد: «جنگ شما دو نماد داشته كه من عكس آن دو نماد را به ديوارهاي دفتر كارم زدم، اين دو نماد يكي شهيد آويني است و ديگر حاج‌بخشي و من عكس هر دو را در دفتر كارم نصب كردم. شهيد آويني نماد تفكر و روح جنگ است و حاج بخشي نماد شجاعت و حماسه جنگ است.»ما نسل سومي‌ها زمان جنگ را تجربه نكرده‌ايم اما در مورد حاج بخشي روايت مي‌كنند كه شب عمليات كه مي‌شد به رزمندگان روحيه مي‌داد و با شوخي‌هاي خود، شور و نشاط خاصي به رزمندگان مي‌داد، ظرفي پر شده از حنا به دست داشت و وارد مي‌شد و فرياد مي‌زد: كجا مي‌رويد، مي‌گفتند: كربلا، مي‌گفت من را با خودتان مي‌بريد، رزمندگان مي‌گفتند: نه جا نداريم، و حاجي بخشي با خنده دنبالشان مي‌كرد... از حاج بخشي نقل شده كه وقتي در رسانه‌هاي رژيم بعثي شايعه شده بود كه حاج بخشي كشته شده است، نزديك خط عمليات شد و در مصاحبه با خبرنگاران خارجي مي‌گفت: به صدام بگوييد: من از آن دنيا آمده‌ام تا تو را ببرم. همرزمان حاج بخشي نقل مي‌كنند در حالي كه پسر او در جبهه شهيد شده بود حتي حاضر نشد يك روز از عمليات و رزمندگان جدا شود و با همان شور و نشاط به رزمندگان روحيه مي‌داد و هيچ كس فكر نمي‌كرد حاج بخشي دو ساعت پيش فرزندش شهيد شده و خودش روحيه‌اش را در ساعات حساس عمليات از دست نمي‌دهد. اما اين تنها گوشه‌اي از حماسه‌ها و رشادت‌هاي مردان بزرگ دفاع مقدس است، آن‌هايي كه شجاعانه روي مين رفتند و از سيم خاردار دشمن گذشتند تا عزت و مردانگي را براي كشور به ارمغان آورند، تا امروز مردم اين سرزمين در عزت و سرافرازي زندگي كنند.اما جاي امثال حاج بخشي‌ها امروز در ميان ما خالي است، كساني كه تمام وجودشان را براي انقلاب گذاشتند، دل باخته قدرت و ثروت و رياست نبودند، اهل تزوير نبودند، همه وجودشان اخلاص بود و با خداي خود معامله كردند نه با كسي ديگر، براي خدمت به خلق و انجام تكليف در برابر همه زياده‌خواهي ايستادند و در نهايت جاودانه ماندند و براي هميشه در قلب‌ها زنده و جاودانه هستند.بياييم در جامعه امروزي، راه و رسم حاج بخشي‌ها را زنده نگه داريم، اين همه براي رياست و قدرت حرص نخوريم، براي پست و قدرت به تخريب ديگران متوسل نشويم، نسبت به حق و باطل جامعه‌مان بي‌تفاوت نباشيم، قدر شهدايمان را بدانيم و در مسير شهدا حركت کنيم، فرهنگ اسلامي را پاس بداريم و از غلطيدن جوانان پاك‌مان به دامن غرب جلوگيري كنيم.چرا بايد جوانان ما هنرپيشه‌هاي غربي را بيشتر از امثال شهيد مرتضي آويني، محمود شهبازي، همت، باكري، زين‌الدين، چمران و ... بشناسند، چرا عكس حاج بخشي به عنوان نماد شجاعت در دفتر پيترسون آمريكايي باشد اما بعضي دانش‌آموزان و دانشجويان ما حتي نام حاج بخشي را نشنيده باشند؟ دستگاه‌هاي فرهنگي ما، صدا و سيما، دانشگاه‌ها و... به كجا مي‌روند چه انديشه‌هايي را به جامعه تزريق مي‌كنند؟ در ساختمان‌هاي چند طبقه دستگاه‌هاي فرهنگي ما چه مي‌گذرد؟ جوانان ما چقدر با فرهنگ حماسه آشنا هستند؟ آيا نسل‌هاي جديد امثال حاج بخشي دارد كه به جامعه تحويل دهد؟ در برابر نشانه گرفتن فكر فرزندانمان از سوي شبكه‌هاي ماهواره‌اي، چه كرده ايم؟ مسؤولان ما چقدر ديوار اعتماد بين خود و مردم را بالا برده اند؟ راستي در جامعه‌اي كه شهدا براي ما به يادگار گذاشتند، وضعيت حجاب، امر به معروف و نهي از منكر، خدمت به محرومين، پاك‌دستي و اخلاص، تقوا و پاكدامني چطور است؟ هر چند تلخ است اما بايد گفت واي به روزي كه از اصل فاصله گيريم... البته منکر خدمات دولتمردان عزیز نیستیم اما توقع بیشتری داریم . باید امروز كاري كنيم شايد فردا مجالي براي آن نباشد.
کد خبر: ۳۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۴

اوای دنا -اسدالله ربانی مهر:بسيجي واقعي امثال چمران ، وزوايي وشهبازي بودند... بسيج و تفكر بسيجي انديشه اي عمومي و انقلابي است که ازدستاوردهاي انقلاب شكوهمند اسلامي است،اين تفكر ريشه در عمق انديشه‌هاي ديني دارد كه حالا به صورت يك اصل محوري در جامعه اسلامي ما نهادينه شده است. بسيج حركتي اصولي و ارزشي است كه مختص طبقه خاصي نيست و همه كساني كه دل در گرو انقلاب دارند بسيجي هستند، همه كساني كه عاشق خدمت رساني بي منت به مردم هستند بسيجي هستند. در ساليان بعد از انقلاب تاكنون در همه موفقيت‌هايي كه داشته‌ايم تفكر بسيجي در آنجا حضور داشت. اگر بعد از انقلاب در برابر دسيسه‌ها و توطئه‌ها دشمنان ايستادگي كرديم به علت تفكر بسيجي بود. اگر در زمان جنگ در برابر رژيم بعثي، آمريكا، اسرائيل و چندين كشور ديگر جنگيديم و پيروز شديم به خاطر تفكر بسيجي بود. اگر در جنگ ابهت خود را به شرق و غرب نشان داديم، اگر در جنگ شيرمرداني چون احمد كاظمي، چمران ، صياد شيرازي، زين‌الدين و محمود شهبازي همچون ستاره درخشيدند به علت تفكر بسيجي بود كه تمام وجود اين جوانان پاك را فراگرفته بود. اگر بعد از جنگ ايران اسلامي در عرصه پزشكي، هسته‌اي، سدسازي، ورزشي و ... به پيشرفت‌هاي بزرگي رسيده به علت همين تفكر بسيجي بوده است. اگر امروز دشمن از رزمايش‌هاي ايران و موشك‌ها و ناوهاي ايراني هراسان است به علت همين تفكر بسيجي است و اگر به فرموده مقام معظم رهبري در آينده نياز به امنيت، آسايش و پيشرفت داريم بايد اين تفكر ريشه‌اي و اسلامي را در جامعه ترويج دهيم و بدون اين تفكر نمي‌توان از آزادگي، استقلال و پيشرفت سخن گفت. اگر امروز ژاپن به عنوان قدرت برتر اقتصادي دنيا مجبور است از هزاران سرباز آمريكايي چندين سال در خاك خود پذيرايي كند به علت عدم وجود يك تفكر ريشه‌اي و انقلابي در ميان اين مردم است. اگر امروز عربستان و كويت و امارات با سرمايه‌هاي كلان در برابر غربي‌هاي زورگو تسليم بي چون و چرا هستند به علت تفكر مادي‌گرايي آنهاست و اگر امروز جنوب لبنان در برابر تانك‌هاي آمريكا تسليم نمي‌شود و اسرائيل را آرام نمي‌گذارد به علت الهام گرفتن از همين تفكر بسيجي است.بيش از 30 سال است كه آمريكا و اسرائيل و چند كشور غربي از هر اقدامي جهت براندازي نظام جمهوري اسلامي استفاده كردند؛ از حمله به هواپيماي مسافربري و تحريم و تهديد تا اختلافات داخلي، جنگ نرم و ... اما ايران اسلامي در برابر همه اين توطئه‌ها ايستاد و اين نشانه تفكر بسيجي و اسلامي است كه در جامعه ما نهادينه شده است. البته در ساليان اخير عده‌اي از روي غفلت و يا مغرضانه سعي كردند كه عظمت اين نيروي مردمي را تضعيف كنند كه خوشبختانه اين نقشه شوم كه دنباله اهداف غربي‌ها بود به شكست انجاميد و از طرفي عده‌اي با سوءاستفاده از نام بسيج سعي كردند به پست و مقام برسند كه اين هم باعث ضربه زدن به اين تفكر و انديشه بزرگ مي‌شود كه هر دو مورد با واقعيات تفكر بسيجي در تضاد است و در انديشه بسيج تنها صداقت، پاكي، خدمت به مردم معنا مي‌شود و اگر غير اين باشد با مفهوم واقعي بسيج هيچگونه ارتباطي ندارد. بسيجي واقعي مولا علي (ع) است كه در خدمت به مردم، پاكي و ساده زيستي، تقوا و پاكدامني و در نبرد در راه خدا الگو و نمونه است. بسيجي واقعي چمران است كه بامدرك دكتراي فيزيك پلاسما  كلاس درس را در آمريكا رها مي‌كند و از دهلاويه تا پشت كوه‌هاي لبنان را به جنگ با دشمن برمي‌خيزد. بسيجي واقعي شهيدسردارمحمودشهبازي است كه مهندس ميكانيك ازفاتحان بيت المقدس است؛ بسيجي واقعي شهيدوزوايي نفراول كنكوروازفاتحان لانه جاسوسي وازحماسه سازان  فتح خرمشهراست .بسيجي واقعي فرماندهي است كه در كنار سربازان، سنگر خود را نظافت مي‌كند و براي سربازان غذا درست مي‌كند، شب به عبادت مشغول است و روزها در نبرد خونين با دشمن حماسه مي‌آفريند و هزاران نمونه ديگر كه در اين مجال اندك نمي‌گنجد....والبته همه جوانان امروزي كشوركه درصحنه هاي حساس دركنارانقلاب هستندوبا پيشرفت علم ومعنويت به توسعه كشورمي انديشندبسيجي واقعي هستند.... هركس امروزداعيه خدمت به مردم راداردبسيجي است،هركس دلش براي توسعه كشورمي تپدبسيجي است،هركس دل درگروانقلاب ودستاوردهاي آن داردبسيجي است ،هركس بيشترازسايرين به راه ورسم شهداپايبنداست وازخدامي ترسدبسيجي است...باور كنيم كه وجود تفكر بسيج براي استقلال و آزادي ما يك ضرورت است. وبه يك قشرخاص هم تعلق نداردواگر مي‌خواهيم به پيشرفت برسيم و در برابر زورگويي‌هاي مستكبران، سر تعظيم فرود نياوريم بايد تفكر بسيجي را در جامعه ترويج دهيم و امروز بسيج به علت همين اهميتي كه دارد آماج حملات شديد بدخواهان است، پس آستين‌ها را بالا بزنيم كه راه درازي در پيش است و در برابر اين تكليف بزرگ كوتاهي نكنيم و مطمئن باشيم كه اگر هدف و نيت ما پاك باشد خدا با ما است و در اين راه پر پيچ و خم ياريگر ما خواهد بود.
کد خبر: ۲۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۳

شهدا الگوهايي خوب براي همه جوانان ...
کد خبر: ۱۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴