« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
سیدمحمد موحد ۲۰ سال درکسوت نمایندگی مجلس در دنیای سیاست حضور فعالی داشته است .بی تردید او برای خود هم هواداران زیادی دارد و هم مخالفینی فراتر از منتقد
کد خبر: ۷۷۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۵

رئیس‌جمهور روسیه می‌گوید این کشور تا زمانی که ارتش سوریه به حمایت هوایی نیاز داشته باشد، به عملیات هوایی در این کشور ادامه می‌دهد و پیش‌بینی‌های لازم را هم برای تأمین هزینه‌های عملیات انجام داده است. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه روز جمعه گفت این کشور تا زمانی که ارتش سوریه به حمایت هوایی نیاز داشته باشد، به عملیات در سوریه ادامه خواهد داد. وی در مصاحبه مشترک با خبرگزاری اینترفکس روسیه و آناتولی ترکیه، گفت مسکو تمام امکانات مالی و نظامی لازم برای مقابله با تروریسم را در اختیار دارد و از این امکانات در عملیات در سوریه استفاده می‌کند. پوتین گفت که تمام تبعات احتمالی عملیات روسیه علیه داعش بارها محاسبه شده و هزینه‌های لازم برای آن پیش‌بینی شده است. رئیس‌جمهور روسیه به همکاری احتمالی با آمریکا هم اشاره کرد و گفت با وجود آنکه عملیات آمریکا در سوریه خلاف قوانین بین‌المللی است، اما مسکو آمادگی دارد در نبرد با داعش با واشنگتن تبادل اطلاعات داشته باشد. وی گفت: «روسیه انتظار داشت هماهنگی نزدیکی با ائتلاف تحت رهبری آمریکا صورت گیرد، اما ایالات متحده و غرب واکنش بسیار محافظه‌کارانه‌ای نشان دادند.» پوتین با بیان اینکه جنگنده‌های این کشور چندین هدف را که اطلاعات آن‌ها را از گروه موسوم به «ارتش آزاد سوریه» دریافت کرده بودند، هدف قرار داده‌اند، گفت: «ما میانه‌روها را هدف قرار نمی‌دهیم.» کسی حق ندارد به جای مردم سوریه تصمیم بگیرد رئیس‌جمهور روسیه در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «روسیه حق ندارد با (بشار) اسد (رئیس‌جمهور سوریه) در مورد کنار رفتن از قدرت صحبت کند. این مسئله‌ای است که به مردم سوریه بستگی دارد.» وی با بیان اینکه روسیه به این نتیجه رسیده است که مردم سوریه باید نقشه راهی برای حل و فصل بحران ایجاد کنند، گفت: «هدف حضور هوایی ما در سوریه مبارزه با تروریسم است، نه حمایت از بشار اسد. » اظهارات آقای پوتین یک روز پیش از آن مطرح می‌شود که دور تازه مذاکرات سوریه در شهر وین اتریش برگزار شود. در دور قبلی این نشست که با حضور نمایندگان 17 کشور از جمله ایران برگزار شد، طرفین در مورد لزوم برقراری آتش بس در سوریه و آغاز روند سیاسی در این کشور توافق کردند. گفته می‌شود تعریف گروه‌های تروریستی و همچنین سرنوشت بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه از موارد مورد اختلاف طرفین حاضر در این نشست بوده است. ایران و روسیه بر خلاف کشورهای غربی و اعراب خلیج فارس که می‌گوید فرآیند سیاسی باید به کنار رفتن آقای اسد در زمانی مشخص منجر شود، می‌گویند این تصمیمی است که مردم سوریه باید در جریان یک انتخابات آزاد بگیرند و کسی حق ندارد بگوید که چه کسی باید در انتخابات کاندید شود.
کد خبر: ۷۷۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۳

با نزديک شدن به زمان برگزاری انتخابات مجلس، کم کم فضای کشور رنگ و بوی تبلیغات به خود می‌گیرد، تبلیغاتی که قانون حدود و ثغور آن را برای کاندید اها مشخص کرده است
کد خبر: ۷۵۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۸

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir امیر وظیفه شناس در آفتاب یزد نوشت:متاسفانه بسیاری از اصلاح طلبان و بخصوص مردم عادی تصور می‌کنند چون محمود احمدی نژاد دوره مدیریت او توام با فسادهای حیرت انگیز بوده پس لزوما کل مردم ایران به صورت هم‌صدا و یکدل از او نفرت دارند! به عبارت دیگر چنانچه احمدی نژاد کاندید ای ریاست جمهوری شود نه تنها رای نمی‌آورد بلکه تعداد آرای او آنقدر ناچیز خواهد بود که باعث محو دائمی او از دنیای سیاست می‌شود!! باور چنین دیدگاهی از طرف بسیاری برای من خیلی دشوار بود و گمان می‌کردم امکان ندارد جمعیت زیادی علاقه مند مسائل سیاسی و اجتماعی باشند اما تا به این حد بی اطلاع و پرت از حقایق باشند تا اینکه اخیرا عکس سخنرانی محمود در بیرجند منتشر شد و اکثریت مخالفان او شروع کردند به تمسخر او که در مساجد خالی سخنرانی می‌کند. این موضوع باعث کنجکاوی من شد چون اطمینان دارم در جایی چون بیرجند جمعیت عظیمی برای سخنرانی او می‌آیند و اتفاقا نه فقط بیرجند بلکه به جز شمال شهرتهران در هرکجا که برود قطعا جمعیت زیادی برای دیدنش تجمع خواهند کرد. بنابراین اول فکر کردم این تحقیر کردن هم از جنس همان کل کل های فیس بوکی است ولی با کمی کنجکاوی و صحبت کردن با چند نفر متوجه شدم که نه تنها کل کل نیست بلکه اکثریت اعتقاد دارند احمدی نژاد هیچ محبوبیتی در بین مردم ندارد و هرگاه کاندید شود رای نمی‌آورد . این همه بی اطلاعی از کشور بسیار غم انگیز و حتی خطرناک است.دوستان عزیزم بدون ذره ای تردید به شما عرض می‌کنم که احمدی نژاد در میان اقشار سطح پایین و بخصوص کسانی که اوضاع مالی خوبی ندارند وجهه دارد. طرفداران بی‌شمار او در حد ستایش یک منجی عاشق او هستند آن هم، اکنون که تریبون ندارد درحالی‌که چنانچه کاندید ای ریاست جمهوری شود و به اندازه بقیه کاندید اها تریبون داشته باشد با یک سخنرانی و دادن یک وعده خیلی معمولی همه طرفداران خود را متشکل و یکپارچه می‌کند و به سادگی جمعیت عظیم طرفداران خود را به هرسو که بخواهد می کشد. البته اعتقاد دارم طرفداران او یک اکثریت بسیار شکننده هستند. یعنی در مرز نصف رای دهندگان دائمی. یعنی چنانچه در انتخابات بعدی او کاندید ا شود ممکن است در مرحله اول رای نیاورد ولی آنچه که قطعی است رقیب او هم رای نخواهد آورد و قطعی تر این است که به صورت صد درصدی احمدی نژاد یک پای فینال است و همه کاندید اهای دیگر باید خود را برای دوم شدن آماده کنند... امیدوارم سیاسیون عالیرتبه اصلاحات و یا تصمیم گیران همین دولت تدبیر این همه بی اطلاع نباشند. محمود احمدی نژاد و یا بهتر است بگویم احمدی نژادیسم ریشه محکمی در این کشور دارد و تا زمانی که ایران عزیز مدرن نشود و فرهنگ کنونی پر از ایراد را پشت سرنگذارد یک پا ثابت همه منازعات خواهد بود...
کد خبر: ۷۴۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۳

مادر شهید جرنده وقتی پسر را به آغوش کشید و می گریست ، علی آقا به عربی حرف زد و خنده های مهربانش را ارزانی آغوش پرمهر و محبت مادر می کرد و غبار انتظار را از سیمای مادر می زدود
کد خبر: ۷۰۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۳۰

در هر صورت بعد از  کناره گیری دکتر مژدهی پور از تعزیرات حکومتی عملا حضور او درصحنه انتخابات قطعی شده اما کدام حوزه هنوز قطعی نشده است
کد خبر: ۶۹۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۱

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش فرهنگ نیوز؛ کمتر کسی است که در جریان اخبار کشور باشد و نادر قاضی پور عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس را نشناسد. نماینده آذری زبان مجلس که لهجه شیرین و پیگیر بودنش او را شهره شهر کرده است. حتی در مواقع ضروری نیز ترجیح می دهد که پشت رول موتورسیکلت نشسته و خود را به جلسه برساند. قاضی پور با تمام مشغله کاری در عصر یکی از روزهای تعطیل مجلس، پذیرای خانه ملت بود. - قاضی پور را در یک جمله معرفی می کنید؟نادر قاضی پور نم متولد یکم فروردین سال 1337 در ارومیه و دارای 4 فرزند.- قبل از نماینده شدن به چه فعالیتی مشغول بودید؟کارمند استانداری آذربایجان غربی هستم. اکنون هم کارمند مجموعه استانداری آذربایجان غربی و مامور به خدمت در مجلس هستم. - چرا وارد عرصه سیاست شدید؟ از چه زمانی تصمیم به کاندید شدن گرفتید؟همواره علاقه مند به حضور در مسایل اجتماعی بودم. سال 1364 و همزمان با اخذ مدرک کارشناسی در بخشداری پیران شهر مشغول به فعالیت شدم. پس از آن نیز در سایر مراکز فعال بودم و در نهایت در استانداری آذربایجان غربی کار خود را ادامه دادم. در زمان ثبت نام مجلس هفتم بسیاری از دوستان از بنده خواستند که کاندید شوم، اما اعلام کردم که این شغل با روحیات بنده سازگار نبوده و سواد آن را هم ندارم. اما در نهایت ثبت نام کردم که شورای نگهبان بنده را رد صلاحیت کرد. البته بازهم مردم به خیابان ها آمدند و در روز رای گیری نیز با اینکه کاندید نبودم رای زیادی را کسب کردم. در مجلس هشتم نیز رد صلاحیت شدم، اما چند روز قبل از انتخابات مجددا تایید صلاحیت شده و به مجلس ورود پیدا کردم، از آن زمان تاکنون نیز به عنوان نماینده مردم ارومیه در مجلس حضور دارم. - چقدر برای نماینده شدن هزینه کردید؟درانتخابات مجلس هشتم، رقابت به مرحله دوم کشیده شد و به همین دلیل نیز هزینه های بنده حدود 21 میلیون تومان شد. در مجلس نهم نیز حدود 11 میلیون تومان برای ورود به مجلس هزینه کردم. - چرا در اتاق شما این همه گل طبیعی وجود دارد؟من بهترین ساعات زندگیم را در این اتاق و در مجلس شورای اسلامی می گذرانم. گل مصنوعی بی روح است، اما گل طبیعی با توجه به انرژی مثبت آن در روحیه انسان اثرگذار است، پس طبیعی است که بهترین ساعات زندگیم را در کنار گل های طبیعی بگذرانم. - نادر قاضی پور در جنگ تحمیلی هم حضور داشت؟30 درصد جانباز هستم و در همه جای بدن به جز چشم ها، ترکش هایی را به یادگار دارم. - آیا تاکنون از امتیازات جانبازی استفاده کرده اید؟تنها یکبار برای استانداری برگه ای مبنی بر جانباز بودنم دریافت کردم. برادرم نیز جانباز درصد بالایی به شمار می رود، اما تاکنون از هیچ امتیازی استفاده نکرده است. - کدام جریان از شما برای حضور در مجلس حمایت کرد؟ما هیاتی و مذهبی هستیم و در شهرهایی مانند ارومیه حساب و کتاب وجود دارد. در کل می توان گفت که نیاز چندانی هم به حمایت گروه های سیاسی نیست.- از شما به عنوان یک نماینده مخالف با طرح ها و لوایح یاد می شود.( با خنده) نه. این موضوع شایعه است. البته بنده همواره با طرح های غیر اصولی مخالف هستم. بطور مثال من برای بسیاری از طرح ها پیشنهاد حذف داده ام و نمایندگانی که با حذف آن مخالف بودند پس از مدتی اعلام می کنند که ما اشتباه کردیم. من در مورد تمام طرح ها و لوایح مطالعه می کنم و گاها از پشت پرده ها نیز مطلع می شوم و به همین دلیل نیز با تمام طرح های سودجویانه مخالفت می کنم. - در جلسه رای اعتماد به وزرای دولت یازدهم، شما در مخالفت با تعداد کثیری از آنها ثبت نام کردید. چه دلیلی برای مخالفت با آنها داشتید؟واقعیت امر اینکه من برنامه تمام وزرای پیشنهادی را بطور کامل مطالعه کرده و در کنار آن تحقیقاتی را نیز انجام دادم. بطور مثال من در مخالفت با وزیر بهداشت صحبت کردم و هنوز هم بابت مخالفتم پشیمان نیستم. وزیر بهداشت قصد دارد که تمام مشکلات را با پول حل کند، اما تمام مسایل با پول حل نخواهند شد. - چندی پیش وزیر کشور بحث هایی را در مورد پول های کثیف مطرح کرد. نظر شما در مورد این صحبت ها چیست؟وزیر کشور باید بصورت مصداقی حرف می زد. کلی گویی اشتباه است. بطور مثال نمی توان گفت که تمام وزرا با رانت خواران در ارتباط هستند. در مورد این پول های کثیف نیز باید بطور مشخص مصرف کنندگان را معرفی می کرد. - آیا استفاده از پولهای کثیف را تایید می کنید؟مطمئنم که در استان آذربایجان غربی این اتفاق رخ نداده، اما نمی توانم در مورد یک استان دیگر اظهار نظر کنم. - کمی هم در مورد مسایل اقتصادی صحبت کنیم. در جلسه کمیسیون صنایع با مدیران خودروسازی مقرر شد که قیمت خودرو کاهش یابد. اما قیمت خودرو کاهش نیافت. دلیل این موضوع چیست؟خوودروسازان همواره به دنبال افزایش قیمت هستند. حتی طی هفته های اخیر نیز درخواست افزایش قیمت خودروی ال 90 را به شورای رقابت ارسال کردند که این شورا با درخواست آنها موافقت نکرد. ما معتقدیم که در شرایط کنونی هرگونه افزایش قیمت خلاف قانون است. مجلس زمانی به این مساله ورود کرد که وزیر صنعت، معدن و تجارت در صدد آزاد سازی واردات بود. این موضوع 2 حالت داشت. در حالت اول در بازار رقابت صورت می گرفت و خودروسازان رشد می کردند. اما این ظاهر قضیه بوده و در واقعیت، هدف تعطیل کردن کارخانه های خودروسازی بود. به این موضوع توجه کنید که اکنون قیمت هر عدد پسته 120 تومان است، اما هر سهم سایپا در بورس 180 تومان است. یعنی سهام سایپا تفاوت چندانی با قیمت یک عدد پسته ندارد. متاسفانه افرادی پشت پرده هستند که به دولت گذشته و کنونی خط می دهند و با دادن اطلاعات رانتی، اقدامات سوداگرانه انجام می دهند. من معتقدم که اگر دفعه گذشته مجلس ورود نمی کرد همین افراد، سایپا را تعطیل کرده بودند و بیش از 100 هزار نفر از کارمندان سایپا بیکار می شدند. - مجلس ورود کرد، اما تغییری را در قیمت ها شاهد نبودیم!مجلس به این بحث ورود کرد و با اقداماتی از قبیل تحقیق و تفحص و تعیین خط قرمز بسیاری از مسایل را روشن کرد. به هر حال باید توجه داشت که خودروسازی ها یک بنگاه اقتصادی هستند، اما زمانی که به آنها به عنوان یک بنگاه سیاسی نگاه می شود مشاهده چنین اتفاقاتی کاملا طبیعی است. - موافق افزایش قیمت خودرو در سال جدید هستید؟با هرگونه افزایش قیمت در سال 94 مخالفت هستم، چرا که هزینه های آنها بالا بوده و عدم انضبباط مالی نیز بین 8 تا 13 درصد است که در صورت بهبود این وضعیت، 13 درصد قیمت تمام شده خودرو کاهش خواهد یافت. پس به جای افزایش قیمت، هزینه های اضافه را کاهش دهند. موضوع دیگر اینکه خودروسازان باید قطعات مورد نیاز را بصورت مستقیم از قطعه ساز داخلی خریداری کنند. - اکنون کیفیت خودرو نسبت به سالهای اخیر کاهش یافته، آیا همچنان از آنها دفاع می کنید؟هدف ما حمایت از تولید ملی است. یک سوال. چرا به جای پیله به خودروسازان، واردات را زیر ذره بین قرار نمی دهیم؟ قیمت یک چراغ خودروی بنز برابر با یک خودروی تولید داخل است، حال با این وضعیت، کوبیدن خودروی داخلی انصاف است؟ اصلا چرا به جای خودروسازان، مسئولانی که با پورشه و لوکس ترین خودروهای خارجی می کنند را مورد سوال قرار نمی دهیم؟ - بحث من در مورد کاهش کیفیت خودروهای داخلی است. بطور مثال آیا خودروهای جدید مجلس کاهش کیفیت نداشته اند؟خودروهای قبلی از کنونی ها بهتر بود و بازهم خودروهای سری های گذشته بهتر از همین قدیمی ها بود و در کل کیفیت خودروها طی سالیان اخیر تقریبا نزولی بوده است. البته مقصر این موضوع وزیر صنعت، معدن و تجارت است. ایشان هیات مدیره را انتخاب کرده و اعضا نیز به جای خرید لوازم با کیفیت داخلی، به فکر واردات محصولات بی کیفیت هستند. - آقای قاضی پور انضباط مالی دولت دهم بیشتر بود یا دولت یازدهم؟زمانی که فساد در یک محیط به وجود بیاید سالها برای از بین بردن بوی تعفن آن زمان نیاز است. یک باغبان 20 سال زمان صرف نگهداری از یک درخت می کند، اما شخصی در عرض 2 دقیقه و با تبر آن را قطع می کند. وضعیت فساد در دولت ها نیز مشابه همین موضوع است. بنده معتقدم افراد پشت پرده در دولت دهم همچنان حضور دارند. بطور مثال شخصی که در آن دوره با استفاده از رانت ارز دریافت می کرد در این دولت هم با همان شرایط ارز دریافت می کند. پس وابستگان به قدرت همچنان حضور دارند. - سهم تولید از منابع هدفمندی یارانه ها در بودجه سال آتی کاهش یافته، دلیل این موضوع چیست؟در سال اول اجرای قانون هدفمندی یارانه ها 30 درصد از درآمدهای حاصله برای تولید در نظر گرفته شد، اما احمدی نژاد با خیانت خود، این رقم را پرداخت نکرد. این رقم به تدریج کاهش یافت و همچنان هم مشخص نیست که این ارقام به چه کسانی پرداخت شده است. بطور مثال ممکن است که تولید 1 میلیون تومان نیاز داشته باشد، اما کل دارایی ما 5 هزار تومان باشد. پس هرجا که توزیع عادلانه نباشد رانت و تخلف هم رخ خواهد داد. - پس چرا رقم آن کاهش یافت؟زمانی که رقم مورد نظر محقق نشد دولت از منابع پروژه های عمرانی برداشت کرد. پس طبیعتا سهمی به تولید نخواهد رسید. البته من کلا با پرداخت پول نقد به مردم مخالف هستم و در کل نیز مخاف قانون هدفمندی هستم. - فکر نمی کنید که در این بین تولید نادیده گرفته شده است؟ما اکنون این امکان را داریم که پس از گذشت 10 سال بزرگترین تولیدکننده تسلیحات نظامی باشیم، به فضا دست پیدا کنیم و قاره پیما بسازیم، اما در صورت ثابت ماندن اقتصاد، وضعیتی مشابه کره شمالی خواهیم داشت.نکته حائز اهمیت اینکه تولید نسبت به حاکمیت از اولویت بالاتری برخوردار است. اگر تولید با پر جا باشد حاکمیت و رفاه اجتماعی نیز خواهند بود. حال اگر رفاه مزاحم حاکمیت است رفاه باید از بین برود، اما اگر تولید مزاحم هر دو است بازهم باید تولید پابرجا بماند و حاکمیت و رفاه در جایگاه های بعدی قرار دارند.حاکمیت ها باید بدانند که تولید نسبت به حاکمیت در اولویت است. صاحبان رفاه نیز بدانند حاکمیت از آنها مهمتر است و اگر حاکمیت نباشد رفاه نخواهیم داشت و تولید نیز از همه مهمتر است. - برای رونق تولید چه باید کرد؟برای رونق تولید در کشور، ابتدا باید استفاده از محصولات داخلی را تبدیل به فرهنگ کرد. اگر هر فرد ایرانی یک خودروی داخلی سوار شود قطعا یک خانواده ایرانی را صاحب شغل کرده است. انتظار ما از تمام مسئولین، تبلیغ جنس ایرانی است.یکی از موضوعات دیگر، رواج فرهنگ غلط سفر به سایر کشورها است، در حالی که هیچ یک از این کشورها مناظری مانند ایران را ندارد و سفر به سایر کشورهاتنها باعث خروج سرمایه از کشور می شود. - آقای قاضی پور چه خبر از دریاچه ارومیه؟اکنون حجم آب دریاچه ارومیه 3 سانتیمتر کاهش یافته و تمام صحبت ها در مورد احیای دریاچه ارومیه دروغ بود. این دولت دروغگویی را از احمدی نژاد به ارث برده است. دریاچه ارومیه باعث حیات مردم ارومیه بوده و هر زمانی که از کنار دریاچه ارومیه رد می شوم حالت افسردگی به من دست می دهد. - و در پایان چه صحبتی دارید؟ظیفه خود می دانم که از زحمات هیات رییسه مجلس مخصوصا دکتر لاریجانی و نواب رییس قدردانی داشته باشم. البته ما به برخی مسائل مانند عدم اعلام وصول سوال از وزرا اعتراض داریم، اما بازهم وظیفه خود می دانم که بابت تمام زحمات از آنها قدردانی داشته باشم.
کد خبر: ۶۰۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۵

اینکه عده ای از اصولگرایان با آقای احمدی نژاد مخالفت دارند یا به او انتقاد دارند و بیایند خدمات را منفی جلوه بدهند این موجب می شود که دست خودشان در مقابل اصلاح طلبان خالی شود. وزارت خانه ها را چه کسی ادغام کرد؟مجلس و دولت باهم. این در صورتی است که در مجلس ششم و دولت اصلاحات یک وزارت خانه را می خواستند ادغام کنند نمیتوانستند ولي  اینجا 7 تا وزارتخانه را 3تا کردند و کارهای بزرگی انجام شده است. حجت السلام سید محمدرضا ميرتاج الديني معاون پارلماني دولت احمدي نژاد و يكي از افراد كابينه اوست كه همچنان با او همكاري مي كند. او در گفت و گويي كه با خبرآنلاين انجام داده است پیش بینی کرده است که محمود احمدی نژاد در انتخابات آینده خارج از چهارچوب اصولگرایان عمل نخواهد کرد. به گزارش آوای دنا متن این گفتگو به شرح زیر است: آیا سال بعد باز هم برای مجلس شورای اسلامی کاندید می شوید یا خیر؟   این سوالی است که چه در تهران و چه در تبریز مکررا از بنده پرسیده می شود. در جواب این سوال باید عرض کنم که زمان برای اعلام کردن اینکه کاندید می شوم یا خیر بسیار زود می باشد. در حقیقت باید منتظر باشیم  زمان مورد نظر فرا برسد و اوضاع و شرایط برسی شود تا بتوانم به یک جمع بندی برسم، که می توانم برای انتخابات مجلس شرکت کنم یا خیر.   رقبای اصلی در انتخابات آینده مجلس چه طیف یا جناحی خواهند بود ؟   انتخابات مجلس مانند ریاست جمهوری نمی باشد. در مجلس علاوه بر جریان ها و گروه های سیاسی، شخصیت های حقیقی هستند، که باهم رقابت دارند و کاندید ها با شخصیت حقیقی شان رقابت می کنند. چه بسا در یک منطقه ای شخصیت حقیقی هویت داشته باشد. فارغ از جایگاه سیاسی اش که به هر بلوکی از جریان های سیاسی  می تواند متعلق باشد. بنابراین اگر داوری نزدیک به واقع به مجلس داشته باشیم اینطوری می توانیم بگوییم که برای کسب کرسی های مجلس ،هم جریان های سیاسی هستند که باهم رقابت می کنند  و هم کاندید اها و شخصیت های حقیقی هستند که رقابت دارند .لکن با توجه به شرایط جدیدی که در آرایش سیاسی کشور به وجود آمده و اصلاح طلبان و گروه های نزدیک به اصلاح طلب ها مانند جبهه اعتدال و کارگزاران و با توجه به پیروزی در ریاست جمهوری با عزم و امید وبیشتر در انتخابات وارد خواهند شد. وقتی که یک سنگر را فتح کردند می خواهند سنگر مجلس را هم فتح کنند و این خودش یکی دلیل است که جریان اصول گرا با وحدت و برنامه ریزی بیشتری وارد شوند. خیلی خودشان را تنهای عرصه میدانی رقابتی ندانند و به رقابت درون گروهی بپردازند. مجلس دهم به نظر من در جبهه  اصولگرایان مجلسی نیست که طیف های اصولگرا بخواهند با هم رقابت درون گروهی داشته باشند.   به نظر شما اصولگرایان در انتخابات این دوره مجلس شواری اسلامی به وحدت خواهند رسید ؟   این بار با توجه به بستر سیاسی جامعه،  احتمال همگرایی و وحدت در میان اصولگرایان بیشتر است و این در استان ها بیشتر خواهد بود. اما در تهران  نیزتلاش بر ائتلاف کامل بین اصولگرایان می باشد و من پیش بینی می کنم بالای 80 تا 90 درصد اتحاد بین اصولگرایان صورت می گیرد.   اصولگرایان ازاتحاد با جبهه پایداری و دیگر حزب ها استقبال کرده بودند این تمایل و جبهه گیری جدیدی که اتفاق افتاده برای چیست؟   طیف های داخل  جریان اصولگرا در حال حاضر مشخص تر شده اند. که یکی از آنها طیف پایداری می باشد، جبهه پیروان امام هم همین طور.اما جبهه پیروان خط امام و رهبری بیشتر به جامعتین اعتقاد دارند، اگر چه مجموعه های دیگر هم فاصله زیادی با جامعتین ندارند اما باز هم در این میان آیت الله مصباح هم تاثیر گذارند. تلاشی که بعضی ها شروع کرده اند ایجاد همگرایی بین این ها می باشد.فکر می کنم تلاش عده ای در همین جاست که بتوانند این همگرایی را و زمینه ائتلاف را فراهم کنند.   اخیرا آیت الله مصباح یزدی دیدارهایی با جریان های سیاسی اصولگرا داشتند. تا پیش از این بیشتر اعضای جبهه پایداری به دیدار ایسان می رفتند. آیا درگذشت آیت الله مهدوی کنی خلاای در جریان اصولگرایی ایجاد کرده است؟   بلاخره افراد تاثیر گذار در جریان ائتلاف اصولگرا یا درمیان گروه های سیاسی هستند ویا شخصیت های معنوی و علمی که  عموما در قم هستند. مانند آقای مصباح و یا در جامعه مدرسین قم یا جامعه روحانیت مبارز و شخصیت هایی مثل آقای تقوی. اینها هم در همین راستا تلاش می کنند. امر این کار طبیعی می باشد و خیلی خارج از فضای سیاسی و عرف و فعالیت های انتخاباتی نیست که مثلا با آقای مصباح و.. جلسه بگذارند. این یک مسئله معمولی می باشد و  بیانگر این نکته است که ما در آرایش سیاسی جامعه به همه شخصیت های تاثیر گذار نیاز داریم.   سازو کاری که معمولا اصولگرایان برای رسیدن به وحدت داشته اند در سال های قبل مسئله شیخوخیت بود، و آنها پرچم دار وحدت بودند الان این شیخوخیت باید دست چه کسانی باشد؟   من فکر می کنم که این همگرایی باید از درون جریان های سیاسی و تشکل های  سیاسی آغاز شود و شکل گیرد. این جهت گیری ها به طرف هم باشد و همگرایی اصل باشد.  درواقع می توان برای تقویت یکدیگر از توانمندی ها و امتیازات یکدیگر جمع کرد و استفاده  کرد. این باید رویکرد اصلی تشکل های سیاسی باشد و چون این ها به صورت تشکلی و حزبی کار می کنند، باید این رویکرد را اصل قرار بدهند. مشترکات  طیف های اصولگراهم خیلی زیاد هست، یعنی 90 درصد وجه مشترک دارند اما این دلیل نیست که اختلافی  در تصمیم گیری ها نداشته باشند. بیشتر اختلافات در مصادیق است. برای این مصادیق هم بلاخره راهکارهایی هست که به یک تفاهم برسند. بنابراین بحث علما و بزرگان در این میان توصیه و راهنمایی و هدایت کلی است، که جریانات اصولگرا اضلاع مختلف شان  را به هم نزدیک کنند. این گروه های سیاسی به این بالندگی سیاسی رسیده اند که خودشان پیش قدم بشوند .   پیش بینی خود شما چه هست ، یعنی کدام جناح اصولگرا با کدام جریان اصولگرا به وحدت می رسد . تهرانی ها به سمت قمی ها می روند یا قمی ها به سمت تهرانی ها. جبهه پیروان مرکزیت می شود یا جبهه پایداری می شود؟   پیش بینی بنده این است که یا یک لیست 30 نفره کامل می دهند و زیر آن را همه امضا می کنند. در حقیقت این ایده آل و مطلوب است ،که هر کدام کاندید هایی را درآنجا قطعا خواند داشت. سه ضلعی و چهار ضلعی می شود و افراد مستقل هم طبعا می آیند. اگر این نشد و نهایتا اگر دوتا  لیست بیاید قطعا 80 درصد افراد مشترک خواهند داشت بنابراین جای نگرانی نیست.   خیلی ها که دردولت قبل حضور داشتند و حامی آقای احمدی نژاد بودند بعد از اتمام دولت دیگر  وی را قبول نداشتند، آقای احمدی نژاد قرار است در انتخابات مجلس چه کار کند؟   فکرمی کنم که آقای احمدی نژاد در انتخابات مجلس آینده پرچم جدایی بلند نمی کند و حرکت مستقلی ندارد. ما و بعضی از دوستان هم نظرمان این است که ایشان در انتخابات مجلس اقدام مستقل از اصولگرایان انجام ندهد. اگر در بعضی از وجوه توافقاتی با مجموعه اصولگرایان  داشته باشد، قطعا حمایت می کند و آنجایی که  توافق ندارد، نسبت به آنها سکوت می کند این پیشنهاد بنده و بعضی ار دوستان به ایشان است .همچنین قراین هم نشان می دهد که در انتخابات مجلس آینده مستقل از جریان اصولگرایی ورود پیدا نخواهد کرد.     به چه دلیل بیشتر وزرایی که از دولت جدا شدند و اصولگرایان حال حاضر مقابل آقای احمدی نژاد می ایستند؟ در اعضای هیات دولت ایشان شما و افراد کمی هستید که هم چنان حداقل موضع منفی ندارید نسبت به ایشان؟   این مسائل را که باید از مخالفان ایشان پرسید، ولی آقای احمدی نژاد از نظر سیاسی، خواستگاه اش از آغاز خواستگاه اصولگرایان بود. ولکن به صورت سیستماتیک و شکلی کاندید ای اصولگرایان به حساب نمی آمد. از وقتی آمد اکثر کابینه ایشان را اصولگرایان تشکیل دادند، یعنی اکثر کابینه یا افراد اصولگرا یا افراد مستقلی که این اصول را می پذیرفتند بودند، ولی در ادامه دوره ایشان از دوره دوم، یعنی دولت دهم فاصله ها بین اصولگرا وآقای احمدی نژاد بیشتر شد. از مخالفین و منتقدین اصلی ایشان،خود اصولگرایان بودند، چه در مجلس و چه در بخش های دیگر . وارد بحث چرایی مخالفان با ایشان نمی شوم که بسیار مفصل است. من نمیخواهم بحث کنم که کجا اصولگرایان درست می گویند و کجا آقای احمدی نژاد درست می گفتند . این نیاز به برسی بیشتری دارد. من همیشه نظرم این بوده و بعضی مواقع  حق را به ایشان می دادم  و بعضی اوقات انتقاد اصولگرایان را قبول داشتم ، ولی بهتر از این می توانستند عمل کنند. هر دو به یکدیگر نامهربانی می کردند. بنابراین بعضی ها که از جمع احمدی نژاد جدا شدند، در خط مخالفت با ایشان آمدند که من این  رفتار و روش آنها را قبول ندارم. من معتقدم که انسان ها که کار می کنند  رجال و شخصیت های سیاسی هیچکدامشان بدون اشکال  نمی توانند کار کنند. املای نا نوشته غلط ندارد ما باید معدلگیری گیری کنیم اگر شخصیتی در جامعه موثر می باشد  و در انقلاب یک سرمایه  به حساب می آید ، ما نباید آن را به راحتی از دست بدهیم.  دوستانی که فاصله گرفتند بالاخره می توانند حضور و ارتباط  و نظراتشان را می توانند منتقل کنند و می توانند تاثیر گذار هم باشند ولی فاصله گرفتن باعث می شود که هیچ نقش و تاثیری را نداشته باشند.   از نظر شما هم چنان آقای احمدی نژاد دارای محبوبیت هستند؟ یعنی اگر از یک لیستی حمایت کنند آن لیست پیروز می شود؟    من معتقدهستم که آقای احمدی نژاد هم چنان از محبوبیت برحوردار است.  نشانه اش هم این است ،که هر کجا حضور پیدا می کنند  و مردم مطلع می شوند که جایی سخنرانی دارد سعی می کنند خودشان  را به ایشان برسانند. من هم که در دولت دهم معاون ایشان بودم ،هر جایی می روم به من مراجعه می کنند. از این ارتباطات مردمی نه در یک شهر بلکه در جاهای مختلف می توان کشف کرد  که ایشان همچنان در دل مردم قرار دارد، ولی این مسئله را باید تفکیک کرد. بعضی شخصیت ها هستند که خودشان در میان مردم محبوب هستند،ولی اینکه طیف وابسته به ایشان همان محبوبیت داشته باشد یا کاندید اهای مورد حمایت ایشان رای بیاورنداین را نمی توانیم بگوییم ،این فرق می کند شخص آقای احمدی نژاد محبوبیت دارد.بلکه مجموع جریان های اصولگرایان همه باهم بیایند،هر کدام سهمی دارند طرفداران احمدی نژاد هم سهمی دارند. این ها وقتی که در کنار هم باشند هم افزایی بیشتر می شود.   ما در انتخابات های گذشته می دیدیم که به عنوان مثال لیستی منتشر می شد با عنوان یاران خاتمی ، یا یاران هاشمی. ممکن است در این دوره لیست یاران احمدی نژاد هم منتشر شود؟   از این مسئله دقیقا اطلاعی ندارم.   فکر می کنید برای  دوباره به هم رسیدن اصولگرایان و احمدی نژاد کدام یک باید پیش قدم بشوند؟  آیا احمدی نژاد باید بایستد و اصولگرایان سراغ او بیاییند، یا نه احمدی نژاد از درون اصولگرایی درامده باید به سمت اصولگرایان برگردد؟   چون این فاصله گرفتن از هر دو طرف بود و نزدیک شدن هم باید از هر دو طرف باشد و جهت ها را باید برگردانند. افرادی در این میان هستند که می توانند کمک کنند. اسم نمی آورم . ولی بعضی افرادی که در هر دو جمع هم طیف  اصولگرایان هم در طیف آقای احمدی نزاد مقبولیت دارند باید این ها را به هم نزدیک کنند. هم چنان که  گفتم در طیف های اصولگرایان مشترکات بیشتر از اختلافات است. بالای 90 درصد مشترکات هست.  من اینجا درصد تعین نمی کنم. بسیاری از اختلافات در برخورد ها و رفتار هاست که این فاصله ها ایجاد می شود، نه در عقیده ها و گرایش ها.  چون مشترکات زیاد هست می تواند وحدت اتفاق بیافتد.   در اظهارات اصلاح طلبان ،استدلال آنها این است که آقای احمدی نژاد  به لحاظ اجتماعی شخصیت بسیار مطلوبی نیست و اگر این را به اصولگرایان نسبت دهیم و وصل کنیم پیروز انتخابات مجلس آینده ما خواهیم بود ؟ فکر می کنید که احمدی نژاد با این فاصله ای که از اصولگرایان دارند در زمین اصلاح طلبان بازی می کنند؟   محبوبیت و جایگاه آقای احمدی نژاد در جامعه و در بین مردم مسئله  روشنی می باشد. این را به اشکال مختلف می توانند ارزیابی کنند تا برایشان روشن شود ، این چیز مخفی نیست. محبوبیت یک شخصیت سیاسی از نظر سنجی  و یا با نحوه برخورد و رفتار مردم هم معلوم می شود. در حقیقت  مسئله مبهمی نیست. یک جایگاه در میان سیاسیون هست و یک جایگاه افکار عمومی جامعه که با افکار سیاسیون یکی نیست. محبوبیت و جایگاه آقای احمدی نژاد در بین مردم با محبوبیت ایشان در بین سیاسیون متفاوت است. سیاسیون خیلی انتقاد دارند ولی مردم قبول اش دارند. بنابراین اگر اصولگرایان بخواهند مردم را داشته باشند باید سکوت کنند و هر چه  از آقای احمدی نژاد انتقاد کنند به ضرر خودشان می باشد. نکته بعدی این است  که گاهی بستر را برای حمله اصلاح طلبان به آقای احمدی نژاد را اصولگرایان فراهم می کنند. خدمات دولت های نهم و دهم برای کل جریان اصولگراست. ما با دست خودمان  این خدمات را صفر می کنیم.  بعد اصلاح طلبان می گویند چه کار کردید برای مردم ؟ سوال خوبی هم هست. از این طرف موفقیت های آقای احمدی نژاد را بعضی از اصولگرایان منتقد تخریب  می کنند و این خدمات را صفر می کنند و بعد دستشان خالی می شود.  بنده در اواخر دولت دهم یک مناظره تلویزیونی  با یکی از نمایندگان اصولگرا داشتم. من دیدم که ایشان یک لیست بلند بالایی نوشته که این ها اشکالات دولت دهم است و همه  اقدامات دولت را نفی کرد. من هم گفتم شما که همه خدمات را نفی کردید دیگر چه چیزی برای اصولگرایان باقی می ماند؟  کارهای بزرگی که دولت نهم و دهم  انجام داده اند به  پشتیبانی مجلس انجام شد. نباید ما عقب نشینی بکنیم و در واقع خدمات را بیان نکنیم. مقام  معظم رهبری، هم بارها فرمودند که اقداماتی  که همه دولت مردان انجام می دهند حتما بگویند، هم این نکته امید در دل مردم ایجاد می کند. در اواخر دولت دهم رهبری این را بیان داشتند که خیلی خدمت کرده است. از طرف دیگر رویکرد های سیاسی ای که آقای احمدی نژاد داشته انقلابی بوده است. حتی در سال آخر حضرت آقا فرمودند که در این دوره بود که شعارهای انقاب احیا و زنده شد. هدفمندی یارانه ها که انجام شد، دقیقا این یک کار بزرگی بود که  دولت های قبلی نتوانسته بودند انجام دهند. اینجا هم مجلس و هم دولت دست به دست هم دادند و اجرا کردند. حال یک عده ای می آیند و ایراد می گیرند که این کار دارای اشکالات فراوانی بوده. مگر کار به این بزرگی  بدون اشکال می شود؟ هیچ کدام از انتقاد هایی که نسبت به هدفمندی یارانه ها انجام شده هیچ کدامشان اصلاح نشده است. اجرا با مسئله فکر تفاوت دارد. باید واقع نگر باشیم اما اصل هدفمندی که کار بزرگی بود دولت احمدی نژاد به همراه مصوبات مجلس انجام داد. خوب لایحه ای که دولت آورده بود یارانه نقدی برای هفت دهک بود ، اما در مجلس سه طیف وجود داشت. یک طیف می گفتند که تنها به افراد تحت شمول کمیته امداد و بهزیسیتی بدهیم یعنی تنها دو دهک مانند آقای توکلی.  حتی این پیشنهاد را هم در بررسی بودجه دادند ولی رای نیاورد. کمیسیون اقتصادی مصوبه اش 5 دهک ، یعنی نصف جامعه بود. اگر پیشنهاد بعدی رای نمی آورد به همین می رسیدند. منتها یک طیف دیگر  که اکثریت مجلس بودند ،گفتند نمی شود مردم را ازهم تفکیک کنید. منتها به تناسب درآمدها یعنی دهک های بالا  مقدار کمی بهشان داده شود. حسن قضیه این بود که مردم را جدا نکرد و در مقام اجرا هم کار برای اجرا آسان شده بود. وقتی این کلیت تصویب شد راحت تر شدند و گفتند اجرایی تر شد. نظر اصلی شان این بود که به ثروتمندان ندهند. اما  چون در مقام اجرا مشکل بود این مصوبه مجلس  کار را برای آنها تسهیل کرد. در کل در خصوص خدمات اصولگرایان چه در دولت  و چه در مجلس کارهای زیادی شده است و این ها با هم عجین هستند.  اینکه عده ای از اصولگرایان با آقای احمدی نژاد مخالفت دارند یا به او انتقاد دارند و بیایند خدمات را منفی جلوه بدهند این موجب می شود که دست خودشان در مقابل اصلاح طلبان خالی شود. وزارت خانه ها را چه کسی ادغام کرد؟مجلس و دولت باهم. این در صورتی است که در مجلس ششم و دولت اصلاحات یک وزارت خانه را می خواستند ادغام کنند نمیتوانستند ولی  اینجا 7 تا وزارتخانه را 3تا کردند و کارهای بزرگی انجام شده است.   جدا از نکات مثبت دولت قبل انتقادات بسیاری به آنها وارد است به عنوان مثال خانه نشینی احمدی نژاد. شما گفتید که احتمال نمی دهید آقای احمدی نژاد حرکتی جدا از اصولگرایان انجام دهد ولی عملا الان جدا هستنند. اگر تاانتخابات مجلس جریان  احمدی نژاد و طیف اصولگرایی به هم نزدیک نشوند، آیا احمدی نژاد به  صورت مستقل در انتخابات اقدامی نمی کند؟   اصولگرایان باید راهبرد خودشان را در این قضیه تعریف کنند و اگر بنا بر نزدیک شدن باشد آن موقع می روند و با ایشان صحبت می کنند. اما اگر نه بخواهند این روند را ادامه بدهند  به همین شکل پیش می روند من به صورت  کلی این نکته را می گویم که نباید از امتیازات و ظرفیت های آقای احمدی نژاد در جامعه غافل بشویم.   از نظر شما نسبت مجلس آینده با دولت فعلی چگونه خواهد بود؟   طبعا مجلس بعدی با فعلی تفاوت خواهد داشت، و اصلاح طلبان و حامیان دولت تلاش می کنند که طرفداران زیادی در مجلس داشته باشند .من معتقد هستم که جریان اصولگرا همواره در مجلس بعدی جریان اصلی خواهد بود. علت هم این است که نباید فقط با تهران قضاوت کنیم. کاندید اهای اصولگرا در شهرستان ها و در استان ها محبوبیت خوبی دارند و طی سال های گذشته با مردم بوده اند  و از مردم جدا نشده اند و خیلی به مردم خدمت کرده و همواره دنبال کارهای مردم بودند واین بحث فراتر از بحث های سیاسی می باشد. این ارتباط صمیمی و خوب با مردم محفوظ است. لذا بخشی از مجلس آینده همان نماینده های اصولگرای شهرستان ها می باشند. اما با دولت چگونه خواهد بود و رویکرد اصلی مجلس حمایت از دولت می باشد.   از نظر شما مجلس کنونی از دولت حمایت می کند؟ با وجود اینکه بیشترین سوالات از وزرا و کارت زرد را در این دولت و مجلس داشته ایم.   من دیگر به اینها عادت کرده ام. در زمان ما هم بیشترین تذکر و سوال وجود داشته است، تذکر  مانعی ندارد افراد و نمایندگان می توانند تذکر بنویسند و قرائت شود این را نمی شود به مسئله مخالفت با دولت حمل کرد. در زمان آقای احمدی نژاد از این تذکر ها زیاد بود، الان هم وجود دارد. گاهی می گفتند تذکر به خود شخص رئیس حمهور هم زیاد شده بود. این را اگر تحلیل کنیم چند نکته وجود دارد. علت اینکه تذکر در مورد رئیس جمهور چه در دولت قبل و چه فعلی زیاد است به این دلیل است که به  معاونت ها مستقیم نمی توانستند تذکر بدهند. به عنوان مثال نماینده نمی توانست به معاون محیط زیست تذکر دهد، همه تذکر های معاونت ها را به رئیس جمهور می نویسد. اگر جایی هم وزیر نباشد طبق آیین نامه به سرپرست هم نمی توانند تذکر بدهند باز هم باید به رئیس جمهور بدهند. نکته دیگر این که بسیاری از این تذکر ها تذکر نیست. زمانی که من معاون پارلمانی بودم نصف این تذکر ها را بر می گرداندم. چرا که آنها در غالب نیاز جامعه و یک درخواست بودند. مشکلاتی که مردم روستا یا شهری دارند و آن را در قالب تذکر به ریس جمهور می دادند. تذکر آنجایی است که خلافی صورت گرفته باشد. اما خلافی نبود، این نقص آیین نامه است. به نظر من باید تذکرات و درخواست ها تفکیک شود، که آن موقع هم بارها برای مجلس نوشتم. اما در مورد کارت زرد و قرمز باید بگویم این قضیه خیلی با روح قانون اساسی سازگار نیست. برای اینکه در قانون اساسی فقط سوال مطرح شده و رای گیری وجود ندارد. رای گیری تنها  زمانی هست که استیضاح صورت گیرد .تذکر در قانون اساسی نیامده است و در آیین نامه  اضافه شده که در آغاز شورای نگهبان قبول نکرده بود که با تسامح این را پذیرفتند. تسامح هم این بود که الزامی ندارد وزرا به تذکر کتبی نمایندگان جواب بدهند. در مجلس هشتم  رای گیری درباره سوال هم به آیین نامه اضافه شد و گفتند که اگر 3 تا کارت زرد گرفتند و 3 بار سوال پرسیده شد و جواب ها قانع کننده نبود،استیضاح شکل می گیرد. اما بازهم شورای نگهبان این را نپذیرفت  و آیین نامه را به این شکل  تصحیح کردند که جریان استیضاح  به ماده مربوطه آیین نامه می تواند به جریان بیافتد. یعنی این 3 کارت زرد چه باشد چه نباشد، می تواند استیضاح کنند . بنده از آیین نامه انتقاد دارم، این تذکر های شفاهی که در این مجلس به آیین نامه اضافه شد ، با روح قانون اساسی سازگار نیست. یعنی شکل اش را حفظ کردند و توانستند موافقت را از شورای نگهبان بگیرند، اما در عمل اشتباه است.
کد خبر: ۵۷۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۹

سردار هاشمی:با تفرقه، چالش، جدایی و تنش استان و شهرستان توسعه پیدا نمی‌کند و دود ناشی از این اختلافات به چشم جوانان می‌رود
کد خبر: ۵۶۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۶

چالش این روزهای آموزش عالی کشور، شرایط نابسامان حدود ۳۰ دانشگاه کشور است که پس از گذشت یک سال و نیم از کار دولت یازدهم، بدون رئیس و با سرپرست اداره می‌شوند
کد خبر: ۵۴۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲

جبهه پایداری درصدد است سعید جلیلی را برای کاندید اتوری در انتخابات مجلس از شهرستان قم، قانع کند
کد خبر: ۵۳۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۳

حجت الاسلام بزرگواری ،برچیده شدن اختلافات و شایعات رفتن به مراسم‌های فاتحه‌خوانی جهت کسب آرا و همچنین ورود  افراد سرشناس، نخبه و کارآمد استان به صحنه انتخابات را از مزایای طرح استانی شدن انتخابات اعلام نمود
کد خبر: ۵۲۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۲

علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه شناسنامه حضور یافت. در ابتدای این برنامه گزیده‌ای از بیوگرافی علی جنتی به این صورت مطرح شد: «برنامه شناسنامه امروز شناسنامه مردی را ورق می زند که از کارگزاران انقلاب اسلامی است و به ظاهر شاید آقازاده هستند اما از آن نوع آقازاده‌هایی نیست که به پدر و خانواده‌اش متکی باشد بلکه ایشان همیشه بر روی پای خود ایستاده و عرصه‌های مختلف انقلاب و سختی‌های پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی و نظام را طی کرده است؛ می‌توان گفت سختی‌های عرصه‌های مختلفی که برای هر فردی قابل تحمل نیست را پشت سر گذاشته است و طی مسیر کرده است.وی پیش از انقلاب مبارزات خارج از کشور را ساماندهی کرد و به سمت مبارزات مسلحانه رفت، بعد از انقلاب نیز در حساس‌ترین شرایط در جنوب صدا و سیمای خوزستان، شورای سرپرستی صدا و سیما خوزستان و همچنین استانداری خوزستان را در سه سال پایانی جنگ را تجربه کرده است.وی اکنون نیز سکاندار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و البته که با عرصه فرهنگ نیز غریبه نیست.» به گزارش آوای دنا ،متن زیر شرح گفت‌وگوی محمدحسین رنجبران سردبیر و مجری برنامه شناسنامه با علی جنتی است. شناسنامه: شما روحانی هستید، در سال ۵۲ از معمم بودن خارج شدید که به خارج از کشور رفتید و در سال ۵۸ هم که برای تبلیغ حزب جمهوری اسلامی به کرمانشاه رفتید معمم شدید. بعد از آن چه زمانی دیگر لباس بر تن نکردید؟ علت چه بود؟جنتی: ابتدای سال ۵۹ که قرار شد به عنوان مدیر صدا و سیمای مرکز اهواز خدمت کنم؛ با شرایطی که در آن زمان صدا و سیما داشت و وضعیت خاصی که داخل صدا و سیما حاکم بود، مناسب نبود که با لباس طلبگی به آن جا بروم. لذا به وضعی که امروز هست درآمدیم. شناسنامه: در بحث‌های طلبگی هنوز حضور دارید؟جنتی: متاسفانه فرصت پیدا نمی‌کنم؛ در دهه ۶۰ در تهران گاهی در درس‌های مختلف اساتید شرکت می‌کردم ولیکن از آن تاریخ به بعد به خصوص زمانی که به استانداری خراسان رفتم، و بعد هم به حوزه بین‌الملل وزارت ارشاد متأسفانه دیگر فرصت پرداختن به این مقوله را نداشتم. شناسنامه: شاگرد بزرگوارانی همچون پدر بزرگوارتان، شهید بهشتی، آیت الله خزعلی و آیت‌الله مقتدایی بودید و از شاگردان مدرسه شهید حقانی. فعالیت سیاسی خود را هم از مدرسه حقانی شروع کردید؟جنتی: بله؛ عزیزان دیگری هم چون آیت الله جوادی آملی، آیت‌الله آذری قمی، آیت‌الله گرامی و آیت‌الله شهید مفتح و بسیاری دیگر از بزرگان نیز از اساتید ما بودند. مبارزات ما از سال ۴۷ آغاز شد؛ اولین بار که توسط ساواک شناسایی شدیم سال ۴۷ بود؛ تعدادی اعلامیه به شخصی سپرده بودیم که به اصفهان ببرد و تحویل شخص مورد نظر ما دهد.این فرد نتوانسته بود فرد مورد نظر ما را در اصفهان بیابد، ناگزیر بازگشته بود و در قم دستگیر شد. شناسنامه: آقای کفعمی؟جنتی: بله، ایشان لو داد از چه کسی این‌ها را گرفته است و از همان زمان ما تحت تعقیب قرار گرفتیم؛ به تدریج بر پرونده ما در ساواک افزوده شد.شناسنامه: ساواک هم در نهایت نتوانست شما را دستگیر کند؛ من ‌خوانده‌ام که مطالعات بسیار عمیقی هم در باب مسائل انقلاب و کارهای فرهنگی نیز داشتید. از همان نوجوانی سرکلاس امام(ره) شرکت داشتید و سخنرانی‌های بزرگ امام مانند کاپیتولاسیون را درک کرده بودید.در کتاب خاطراتتان خواندم. دکتر شریعتی اثرگذاری خوبی در قشر فرهیخته و دانشجو ایجاد کرده بود. در جایی اذعان داشتید غذای فکری که شریعتی به جوانان ارائه می داد، غذای ناب و خالصی نبوده است و برخی انحرافات در آن وجود داشت؛ چطور می شود ایشان نگرش سطحی به اسلام داشته باشد و بتواند این چنین جوانان را جذب کند؟ جنتی: شعارهایی که شریعتی مطرح می کرد، شعارهای انقلابی بود؛ در آن زمان، فضا، فضای انقلابی بود آن زمان که عناصر چپ و مارکسیست در دانشگاه‌ها نفوذ داشت و فعالیت‌های تبلیغاتی انجام می‌داد؛ در چنین شرایطی فردی که به نام اسلام علم مبارزه و مقابله با رژیم را مطرح می کند، به طور طبیعی جاذبه‌هایی خواهد داشت.شریعتی بیشتر جامعه شناس بود، نمی‌توان گفت اسلام شناس به معنای کامل بود؛ به طور طبیعی ضعف‌هایی در گفتار و برداشت‌های وی از اسلام وجود داشت؛ برخی نکاتی که از سوی وی مطرح می‌شد همانند نکاتی که در رابطه با مرحوم مجلسی مطرح کرد، این گونه تلقی می‌شد که تمام روحانیت را زیر سوال می‌برد؛ در حالی که وی روحانیونی که اهل مبارزه نبودند را بیشتر مورد انتقاد قرار می‌داد.زمانی که مرحوم شهید محمد منتظری تمام کتاب‌های شریعتی را به حضرت امام (ره) دادند و ایشان مورد مطالعه قرار دادند، حضرت امام (ره) از نوع برخورد شریعتی با مرحوم مجلسی در زمان صفویه اظهار ناراحتی کرده بودند؛ شریعتی هر کسی را که شاهان سابق را به نوعی تائید می‌کردند، مورد نقد قرار داده است که مرحوم مجلسی نیز از جمله این افراد هستند. شناسنامه: نکته حضرت امام (ره) در این مورد چه بود؟جنتی: نکته حضرت امام (ره) این بود که شخصیت مرحوم مجلسی شخصیتی والا و وارسته بود و خدمات وی به اسلام و تشیع بسیار ارزنده است؛ این شخصیت از سوی شریعتی در بحث تشیع صفوی و تشیع علوی مورد نقد قرار گرفته است. شناسنامه: بعد از فوت مرحوم شریعتی، آقای ابراهیم یزدی برای دانشجویان خارج از کشور پیامی از حضرت امام (ره) بگیرد و تلاش داشت حضرت امام (ره) شریعتی را شهید خطاب کند که حضرت امام (ره) این کار را انجام ندادند؛ شما هم در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید نقدی کردید اگر این کار انجام می‌شد اثر بهتری می گذاشت.جنتی: نقد که نبود، ایشان در پیامشان فقد شریعتی یاد کرده بودند و این در بین دانشجویان مسلمان اروپا تأثیر منفی گذاشته بود، اثر بدی گذاشته بود آن‌ها می گفتند اگر کسی هم که در راه خدا مهاجرت کرده است و آن جا از دنیا رفته است شهید محسوب می‌‍شود. لذا من عنوان کردم اتحادیه دانشجویان ایرانی مقیم اروپا اندکی از پیام شما دلگیر هستند و انتظار داشتند به عنوان شهادت از مرگ شریعتی یاد می‌کردید؛ حضرت امام (ره) روی ترش کردند و فرمودند مگر من همانند روشنفکرها هستم که بگویم شهادت، شهادت. شهادت شرایطی دارد. شناسنامه: شما هم چیزی نگفتید.جنتی: من جرات نکردم دیگر حرفی بزنم. شناسنامه: چطور شد به فکر مبارزه مسلحانه افتادید؟جنتی: سال ۵۰ که حرکت مسلحانه آغاز شد، در ابتدا توسط چریکی‌های فدایی‌های خلق بود که بزرگ‌ترین عملیات آن‌ها در سیاهکل بود و محکوم به شکست شد که رژیم آن‌ها را محاصره کرد و تعداد زیادی از آن‌ها کشته شدند. مجاهدین خلق نیز از سوی دیگر کار خود را شروع کردند و مبارزه آن‌ها نیز مسلحانه بود.قبل از آن‌ها نیز حزب ملل اسلامی نیز حرکتی مسلحانه را آغاز کرده بودند، که حدود ۵۵ نفر بودند که همه نیز دستگیر شدند. در روحانیت و محیط حوزه این حرکت دیده نمی‌شد؛ در آن زمان به همراه جمعی از دوستان حوزوی به این فکر افتادیم که حرکت مسلحانه‌ای را آغاز کنیم؛ به طور طبیعی به دلیل نداشتن تجربه در این زمینه تلاش می‌کردیم خود را به مجموعه مجاهدین خلق نزدیک سازیم تا از تجربیات آن‌ها بهره ببریم.برادر من که یک بار به دلیل پخش رساله حضرت امام (ره) دستگیر شده بود و ۶ ماه محکوم شده بود در زندان با برخی از این عناصر آشنایی پیدا کرده بود و از آن جا به مجموعه مجاهدین خلق وصل شده بود و هنوز هم عضویت پیدا نکرده بود اما با آن‌ها ارتباط داشت، با آقای عزت‌الله شاهی که بعدا به عزت مطهری اسمش را عوض کرد.یکسری نوشته‌ها و دست‌نوشته‌های مجاهدین خلق را در زمینه اقتصاد، درباره نهج البلاغه و برداشت از قرآن، سوره محمد(ص) را دریافت می‌کردیم و به تدریج به دنبال تهیه سلاح رفتیم. در این گروه شاید یک قبضه سلاح هم بیشتر به دست ما نیامد اما در هر صورت به دنبال این امر بودیم؛ تصور می‌کردیم از طریق مبارزه مسلحانه باید راه را ادامه دهیم. شناسنامه: در ادامه به سمت رفتن به خارج از کشور کشیده شدید؛ برای رفتن به خارج از کشور با آقای رفسنجانی و مقام معظم رهبری مشورت کردید.جنتی: بله؛ در آن شرایط اخوی بنده هم دستگیر شده بودند، برخی از دوستان نیز مانند محمد حسین طارمی دستگیر شده بودند.بعدش آقای محمدی عراقی دستگیر شده بودند و دو سه نفر هم بیشتر از گروه نمانده بودیم. همه دوستان هم پیشنهاد کردند که بروید به خارج از کشور. بهترین گزینه برای ما خروج از کشور بود چرا که سرانجام کسی که دستگیر می‌شد یا اعدام یا حبس ابد بود؛ در نتیجه تصمیم به خروج از کشور گرفتم؛ در آن زمان در ابتدا به ذهن من رسید که با مقام معظم رهبری در این خصوص صحبت کنم و از این ایشان که در مشهد بودند استمداد بطلبم تا ایشان با توجه به آشناهایی که به منطقه سیستان و بلوچستان داشتند یک نفر را معرفی کنند تا کمک کند من به آن طرف مرز بروم که ایشان فرمودند من الان کسی را نمی شناسم. بعد خدمت آقای هاشمی رفسنجانی آمدم که ایشان فردی را معرفی کردند و از طریق آن ما رفتیم زاهدان و از آن جا هم قاچاقی را پیدا کردند ما را به آن طرف مرز بردند. شناسنامه: با شهید محمد منتظری بسیار محشور بودید؛ در مبارزات خارج از کشور نیز در سوریه و لبنان دو نفر اصلی یکی شما بودید و یکی ایشان؛ از ایشان برای ما بگوئید.جنتی: شهید منتظری بعد از یک دوره ۳-۲ ساله زندان، در حوزه به تدریس اقتصاد پرداخت. تعدادی از طلبه‌های جوان هم در دوره ایشان جمع شدند. این که در حوزه اقتصاد تدریس شود امری نو بود؛ ایشان در زندان آموخته بود. بعد هم کتابی را شروع کرد. بعد از شدت گرفتن اوضاع به خارج از کشور رفتند و در نجف مستقر شدند؛ بعد از نجف بلافاصله در سوریه و لبنان بود و گاهی هم به افغانستان، پاکستان و گاهی در حوزه خلیج فارس سفر می‌کرد.عمدتا نیز به فعالیت‌های مبارزاتی مشغول بودند و پیام‌های حضرت امام (ره)، کتاب‌های ایشان، را منتقل می‌کردند و با شخصیت‌های مختلف نیز در تماس بودند. شهریور سال ۵۴ مصادف شد با اختلافات درونی سازمان مجاهدین خلق؛ این اختلافات ایدئولوژیک بود که جمعی از آن‌ها مارکسیست شده بودند و بسیاری از عناصر مسلمان که در داخل سازمان مجاهدین خلق ارتباطشان با سازمان قطع شد و عمدتا به خارج از کشور آمدند و بیشتر به پاکستان می آمدند.تلاش شد این عناصر حفظ شوند و در راه مبارزه قرار گیرند؛ این‌ها از پاکستان به دمشق منتقل می‌شدند که در این میان آن‌ها که پرونده سنگین داشتند آن جا ماندند و ابتدا آموزش‌های نظامی و سیاسی دیدند و بعد هم به تدریج برای افرادی که وضعیت عادی داشتند مربی می‌شدند. شناسنامه: از افراد سرشناس چه کسانی به سوریه و لبنان آمدند؟جنتی: در طول نزدیک به ۴ سال که ما آن جا بودیم بیش از ۶۰ نفر برای آموزش به خارج از کشور آمدند؛ شهید محمد بروجردی از جمله آن ها بود که در جنوب لبنان هم نزدیک مرز اسرائیل که رفتیم ایشان هم بودند. شهید مهدی باکری آمدند، سردار سرلشگر رحیم صفوی به همراه دوستش آقای احمد فضائلی بودند که این دو هم دست پر برگشتند زیرا مقداری اسلحه هم با خود به ایران آوردند، آقای یونسی (وزیر سابق اطلاعات)بودند، آقای غرضی از جمله افرادی بودند که ثابت ماندند و آموزش‌های سیاسی می‌دادند. چون یک قسمت هم آموزش سیاسی بود که در این زمینه آقای غرضی بیشترین نقش را داشتند. شناسنامه: جایی اشاره کردید که با فلسطینی‌ها بده و بستان داشتید به طوری که آن‌ها آموزش‌هایی برای ما می‌گذاشتند و ما هم به نوعی گاهی افرادی را برای آن‌ها به اسرائیل میفرستادیم. از تبادلاتی که بین ایران و فلسطین بود نیز صحبت بفرمائید.جنتی: در اردوگاه‌هایی که فلسطینیان در اطراف دمشق داشتند، آموزش‌ها در آن انجام می شد؛ آموزش تکمیلی که آموزش استفاده از مواد منفجره بود یعنی با استفاده از مواد دسترسی مواد منفجره را می‌ساختند. بیشتر این آموزش‌ها هم در لبنان داده می‌شد. افراد آن جا می آمدند و شرکت می کردند و آموزش می‌دیدند و بر می گشتند.خانم دکتر زهرا پیشگاهی فرد به همراه همسر خود آقای شریف خانی به آن جا آمدند در حالی که بچه شیرخواره‌ای نیز همراهشان بود. تحت آموزش‌های مختلف در سوره لبنان قرار گرفتند و برای ورود به فلسطین اقدام کردند؛ اعلام آمادگی برای ورود به اسرائیل کردند. ما با مقام‌های فلسطینی صحبت کردیم و آن ها پیام‌های لازم و نقشه‌هایی را که لازم بود به داخل منتقل شود دادند و این‌ها بردند این پیام‌ها و بعد از گشت و گذاری هم که داشتند برگشتند شناسنامه: سال ۵۵ با لباس مبدل و پاسپورت کویتی به ایران آمدید؛ در این سفر علاوه بر دیدارها مختلف با افرادی از جمله شهید بهشتی، ازدواج هم کردید؛ ماجرای ازدواج خود را تعریف کنید.جنتی: در سال ۵۵ تصمیم گرفتم برای دریافت کمک‌های مالی و مشورت‌ها به ایران آمدم. البته پاسپورت کویتی نداشتم، پاسپورت یکی از کشورهای حوزه خلج فارس بود؛ آمدیم کویت و از سفارت ایران در این کشور ویزا گرفتم و به عنوان تبعه خارجی وارد ایران شدم و بعد که وارد ایران شدم تغییر لباس داده و به جای لباس عربی لباس عادی خودمان را پوشیدم.در این فرصت با شهید بهشتی، آقای هاشمی رفسنجانی و شهید قدوسی دیدار داشتم که مشورت‌های لازم و کمک‌های مالی را دریافت کردم. مقداری کمک‌های مالی هم نیاز داشتیم که از مرحوم حاج تقی حاج ترخانی گرفتم که از قبل هم با ایشان در ارتباط بودیم.من نمی دانستم که تا چه مدتی در خارج از کشور خواهم ماند و از طرفی علاقه مند بودم که از ایران و با یک ایرانی ازدواج کنم منتهی مشکل این بود که نمی‌توانستم هیچ جا خود را معرفی کنم.با توجه به شناختی که نسبت به برخی دوستان در زمانی که تحت تعقیب بودم، پیدا کردم و در سونقر کلیایی بودند به شهر کرمانشاه بیشتر رو آوردم تا در کرمانشاه موردی را برای ازدواج پیدا کردیم؛ بعد از این که دسترسی پیدا کردیم و برای ازدواج اقدام کردم دیدم که فرد مورد نظر آمادگی هر گونه فداکاری را دارد و همراه من خواهد بود؛ من از اول هم به ایشان گفتم که اگر با من ازدواج کنید ممکن است تا آخر نتوانید به داخل ایران بیایید. قبول کردند اما نمی توانستیم پدر و مادر ایشان توجیه کنیم؛ در نتیجه یکی از دوستان، استاد موسی موسوی که نماینده مقام معظم رهبری در کردستان بودند، در این امر وارد شدند و خواستگاری کردند و هر چه که پدر و مادر دختر می‌گفتند که پدر و مادر ایشان که هستند و این در حالی بود که پدر و مادر من در اسد آباد همدان تبعید بودند، اما گفتند که پدر و مادر ایشان در خارج از کشور هستند و خودم را نیز به عنوان دانشجویی در بیروت معرفی کردیم؛ خانواده همسرم از روی اعتمادی که به آقای موسوی داشتند قبول کردند؛ مراسم عقد در جمع بسیار کوچکی خوانده شد و ما به سرعت از کشور خارج شدیم و بعد همسرم به من ملحق شد.شناسنامه: چند فرزند دارید؟جنتی: ۳ تا فرزند دارم.یک پسر و دو دختر. شناسنامه: کجا به دنیا آمدند؟جنتی: پسر اول من در سال ۵۷ در دمشق به دنیا آمد. شناسنامه: حاج خانم از اوضاع خواستگاری گلایه نمی کنند؟جنتی: نه. در خاطرات من این ماجراها بیان شده است. شناسنامه: بعد از تبعید حضرت امام (ره) به پاریس سفری به لیبی داشتید تا با قذافی ملاقات داشته باشید. در این خصوص توضیحی بفرمائید.جنتی: شهروندان ایرانی در فرانسه در بدو ورود اقامت ۳ ماهه داشتند، ترس این وجود داشت که بعد از ۳ ماه نیز دولت فرانسه به حضرت امام (ره) برای خروج از فرانسه فشار آورد و به طور قانونی می‌توانستند که اخراج کنند؛ باید برای این امر فکری می شد؛ به دلیل این که افکار و سخنان حضرت امام (ره) در دنیا منتشر شده بود امکان این وجود داشت که هیچ کشوری حاضر به اجازه اقامت ایشان در آن کشور نشود.از طرفی بسیاری از کشورها با شاه هم ارتباط داشتند و نمی خواستند روابطشان را به هم بزنند. به این دلیل تصمیم گرفتیم تا با برخی از کشورها صحبت کنیم که من به همراه آقای غرضی تصمیم گرفتیم با مقامات لیبی صحبت کنیم.یک هفته ای برای ملاقات با قذافی ما را معطل کردند؛ در آخرین لحظات بازگشت به فرانسه، در زمانی که در فرودگاه بودیم، اجازه ملاقات داده شد؛ اما ما دیگر مهر خروج از لیبی بر روی پاسبورتمان خورده بود و نمی خواستیم با این وضعیت برویم زیرا همین اتفاق برای امام موسی صدر هم افتاده بود که او را از فرودگاه و زمانی که مهر لیبی بر پاسبورتش خورده بود برگردانده بودند. با نگرانی به ملاقات با قذافی رفتیم چرا که امام موسی صدر در گذشته در آن کشور ناپدید شده بود به خصوص این که مهر خروج از لیبی بر پاسپورت‌های ما خورده بود.این وضعیت بسیار نگران کننده بود و ترس این وجود داشت که به سرنوشت امام موسی صدر دچار شویم؛ ما را به پادگانی که قصر قذافی در آن بود، بردند و بعد از چند لحظه ای قذافی آمد و مسئله مطرح شد؛ قذافی از این ورود حضرت امام (ره) استقبال کرد و گفت اصلا لزومی ندارد که این مدت هم تمام شود ما از همین زمان آمادگی داریم که پذیرای ایشان باشیم. اعلام آمادگی هم کرد که ما هم می توانیم به شما پول و هم اسلحه بدهیم که ما اعلام بی نیازی کردیم و گفتیم احتیاجی نداریم. شناسنامه: از امام موسی صدر چیزی نپرسیدید؟جنتی: نه؛ امکان طرح چنین مسئله ای در آن شرایط وجود نداشت؛ با این گزارش و با خوشحالی به پاریس خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم؛ حضرت امام (ره) با بی اعتنایی بیان کردند قذافی قابل اعتماد نیست. تعبیر صحبتشان به این مضمون بود که با طناب قذافی نمی‌شود به چاه رفت. سخن حضرت امام (ره) همانند آب سردی بر بدن ما بود چرا که با تمام تلاش‌هایی که صورت گرفت و سختی‌ها که تحمل شد، با چنین پاسخی از سوی حضرت امام (ره) مواجه شدیم؛ البته حضرت امام (ره) آینده‌ای را می دیدند که بر ما پوشیده بود. شناسنامه: در ابتدای انقلاب رئیس صدا و سیمای خوزستان شدید؛ چطور این پیشنهاد به شما شد؟جنتی: آقای غرضی استاندار خوزستان شده بود. آقای غرضی به شورای سرپرستی آن زمان که آقای دکتر هادی، موسوی خوئینی‌ها و اقای حداد عادل وآقای غضنفرپور بودند پیشنهاد داد که من مدیر صدا و سیمای خوزستان شوم؛ به این دلیل که پدر من نیز در اهواز در دادگاه انقلاب فعالیت می کردند علاقمند به حضور در کنار ایشان بودم، در نتیجه این پیشنهاد را پذیرفتم. شناسنامه: ماجرای نماز جمعه را پدر بزرگوار شما تعریف کردند؛ اعلام از طریق رادیو و تلویزیون از طریق شما انجام شد؟جنتی: بله؛ در زمانی که ایشان می‌خواستند نماز جمعه را در دانشگاه برگزار کنند خبر رسید که گروه‌های چپ و مارکسیست‌ها در دانشگاه سنگر بندی کردند تا نمازگزاران را مورد هجوم قرار دهند؛ نزدیک به زمان ظهر بود که مستقیم به استودیو رفتم.شناسنامه: خودتان پشت میکروفن رفتید؟جنتی: بله،این امر را اعلام کردم و از مردم خواستم در دانشگاه حضور پیدا کنند و با این افراد مقابله کنند؛ جمعیت بسیار عظیمی به سوی دانشگاه به راه افتادند؛ با حضور مردم اقدام آن‌ها ناموفق شد و افراد فرار کردند. شناسنامه: بعد از این عضو شورای سرپرستی صدا و سیما شدید؛ شما از طرف شهید بهشتی، از طرف شورای عالی قضایی به همراه اقای شیبانی معرفی شدید. دکتر حسن روحانی از مجلس و آقای غفاری و طارمی هم از دولت. در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید، ایشان به طور ویژه در زمینه موسیقی به شما تذکر می دهند که نظارت و توجه ویژه داشته باشید. که شما ذکر کرده بودید شاید امام نظر خاصی هم داشتند اما امام می‌فرمودند که صدای علمای بلاد درنیاید. در این خصوص صحبت کنید.جنتی: این سوالی بود که از سوی ما مطرح شد؛ مسئله موسیقی از جمله مسائلی بود که در ابتدای انقلاب بسیار مطرح بود؛ امام (ره) حدود این مسئله را مطرح نکردند ولیکن اذعان داشتند که به گونه ایی عمل نشود که سر و صدای علمای بلاد برخیزد. شناسنامه: حتی یک جا بیان کردید که یک میان برنامه پخش کردید که کمی موسیقی‌اش تند بوده سریع حاج احمد آقا زنگ زدند.جنتی: بله. معلوم بود که امام(ره) برنامه‌ها را رصد می‌کردند.حالا با این اوضاع فکر می کنید آن زمان که شما در شورای سرپرستی بودید کسی جرأت داشت درباره تک خوانی زنان با حضور امام و با این تأکیدات امام(ره)حرف بزند و چیزی پخش کند؟جنتی: آن زمان اصلا چنین بحثی مطرح نبود. به ذهن هم نمی‌آمد کسی بیاید و چنین چیزی را مطرح کند. شناسنامه: الان چه طور است که علی آقای جنتی می گویند تک خوانی زنان اگر مفسده‌ای نداشته باشد ایراد ندارد، با توجه به این که این تجربیاتی که شما دارید هرکسی ندارد. بالاخره شما از زبان امام شنیدید حتی می‌گویید شاید امام خودشان هم نظراتی داشته‌اند اما برای این که صدای علما درنیاید گفته‌اند این کارها نشود. چه طور شما در سال ۹۲ این حرف را می‌زنید؟جنتی: اینجا هم که من مستقیما انگیزه‌ای برای بیان این مطلب نداشتم. بعد هم دیگر ما به دلیل برخی از همین ملاحظات اصلا تا به حال اجازه تک خوانی به خانم‌ها در جمع آقایان که مطلقا داده نشده است. به هیچ وجه در این یک سال و اندی علی رغم شایعاتی که انجام شده اجازه داده نشده است. دو مورد گروه‌های خانم ها بوده است که در بین آن نیز خواننده زن بوده است فقط این دو مورد برای خانم‌ها اجرا شده است. شناسنامه: یعنی اصلا برای غیرخانم‌ها اجرا نشده است؟جنتی: نخیر اجرا نشده. شناسنامه: سال ۶۶-۶۳ استاندار خوزستان شدید؛ در زمانی که جنگ بود پذیرش این مسئولیت بسیار سخت بود؛ این مسئولیت را به دلیل دوستی با آقای ناطق پذیرفتید؟جنتی: با آقای ناطق رفاقت و روابط دوستانه داشتیم و ایشان نسبت به من محبت داشتند ولیکن با توجه به شناخت من نسبت به استان خوزستان و آمادگی برای حضور در منطقه جنگی و کمکی در جهت پشتیبانی از جبهه این مسئولیت را پذیرفتم؛ این مسئولیت بسیار سنگین بود؛ از طرفی همانند باقی استانداران کشور باید مسائل و مشکلات مردم استان را حل می کردیم در کنار این نیز جایی بود که منطقه جنگی بود و از این استان جنگ آغاز شده بود.بمباران های زیادی که می شد. برخی از شهرها مانند دزفول مرتب بمباران می شد و باید از نزدیک می‌رفتیم و تفقدی از آسیب دیدگان صورت می گرفت. خود رزمندگان مرتب مکان‌هایی را برای فعالیت خود می‌خواستند. شناسنامه: نخستین تجربه شما در زمینه وزارت ارشاد بعد از پایان استانداری خراسان معاون بین الملل وزارت ارشاد بود؛ در زمان آقای خاتمی بود؟جنتی: نه؛ در زمان آقای لاریجانی بود؛ در ابتدای حضور آقای لاریجانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی من به عنوان معاون بین الملل شروع به کار کردم. شناسنامه: در وزارت ارشاد آقای مهاجرانی نیز همکاری داشتید؟جنتی: بله؛ از سال ۷۱ تا ۷۷ در وزارت ارشاد بودم؛ ۳سال ابتدایی را به عنوان معاون بین الملل وزارت ارشاد فعالیت می‌کردم؛ بر اساس پیشنهادی که خدمت مقام معظم رهبری داده شد، قرار بر این شد تمام دستگاه‌های خارج از کشور که فعالیت فرهنگی دارند مثل مجمع تقریب مذاهب، مثل مجمع اهل بیت، مثل سازمان تبلیغات اسلامی حوزه بین المللی‌شان، با معاونت بین الملل ارشاد یکی شود تا از پراکنده کاری جلوگیری شود.از سال ۷۴ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از ادغام نهادهای مختلف با معاونت بین الملل تشکیل شد؛ از آن زمان که آیت‌الله تسخیری رئیس سازمان شدند من به عنوان قائم مقام و معاون انتشارات تبلیغات سازمان فعالیت می کردم؛ در آن دوره نیز من بیشتر در شورای معاونین وزارت ارشاد شرکت داشتم. شناسنامه: بعد از خارج نشین شدن آقای مهاجرانی با وی در ارتباط بودید؟جنتی: نه؛ به هیچ وجه ارتباط نداشتم.شناسنامه: نظر شما در خصوص وی بعد از این که به خارج رفتند چیست؟جنتی: آقای مهاجرانی در دوره ابتدای فعالیت خود با توجه به توصیه‌های مقام معظم رهبری مسیر را طی می کرد؛ به تدریج آقای مهاجرانی با نوع سیاست‌هایی که در حوزه فرهنگ از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ می شد، زاویه پیدا کرد؛ این امر سبب شد شخص مقام معظم رهبری نسبت به وزارت ارشاد مسئله پیدا کردند؛ در ادامه به تدریج نمایندگان مجلس این زاویه را احساس کردند.شناسنامه: در سال ۷۶ ستاد آقای ناطق یا آقای خاتمی بودید؟جنتی: در ستاد کسی نبودم؛ در روزهای آخر با آقای ناطق نوری همراهی داشتم. شناسنامه: به ایشان رای دادید؟ فکر می کردید رای نیاورند؟جنتی: بله؛ فکر نمی کردم رای نیاورند.شناسنامه: چطور شد که سفیر ایران در کویت شدید؟ مدت طولانی هم بودید. دو دوره.جنتی: بله. با توجه به این که در حوزه بین الملل فعالیت می‌کردم و با وزارت خارجه مانوس بودم، در زمان دکتر کمال خرازی این پیشنهاد به من شد؛ با توجه به آشنایی که از قبل از انقلاب با کویت داشتم این مسئولیت را پذیرفتم و حدود ۴ سال در این مسئولیت در کویت بودم، تا سال ۸۱. که دوره بعدش از سال ۸۵ باز مجددا نزدیک به ۴ سال رفتم.شناسنامه: سال ۸۴ به چه کسی رای دادید؟جنتی: به آقای هاشمی رای دادم. شناسنامه: چطور شد که معاون سیاسی وزارت کشور دولت آقای احمدی نژاد شدید با توجه به این که اصولا کسانی در این پست قرار می گیرند که رای آن‌ها به رئیس جمهور باشد؟جنتی: در آن زمان در ستاد آقای هاشمی فعالیت می کردم؛ اعتقاد قلبی من این است که بعد از انتخابات هر کسی رئیس جمهور شود، چه من به او رای داده باشم و چه نداده باشم، نیاز به وجود من باشد باید کمک کنم؛ در آن زمان آقای پور محمدی به عنوان وزیر کشور انتخاب شد و این پیشنهاد را وی داد و با آقای احمدی نژاد نیز هماهنگ شده بود. چون بر اساس دستور العمل که آقای احمدی‌نژاد ابلاغ کرده بود همه وزرا باید معاونینشان را هماهنگ می کردند ان هم معاون سیاسی که مهم هم بود.بعد که آقای احمدی نژاد فهمید ما با آقای هاشمی همراهی داشتیم بر آقای پور محمدی فشار فوق العاده‌ای وارد کرد که ما را کنار بگذارد؛ آقای پور محمدی تا یک سالی مقاومت کردند ولیکن من راضی به فشار بر آقای پور محمدی نبودم و خود قبول کردم که کنار بروم. شناسنامه: مگر امکان دارد آقای احمدی نژاد از ابتدا خبر نداشته باشد که در ستاد آقای هاشمی فعالیت داشتید؟جنتی: ممکن است اطلاع نداشته باشند؛ به هر حال بعد از انتصاب ما حساسیت نسبت به ما ایجاد شد در حالی که طول آن مدت، تمام سخنرانی‌های من دفاع از مواضع دولت بوده است.شناسنامه: دوباره به کویت رفتید؛ گفته می‌شود در سیستم وزارت خارجه مرسوم نیست که سفیری که دو دوره یک جا بوده دوباره دور سوم بفرستند. اما شما را فرستادند.جنتی: اکنون این گونه نیست البته ما خیلی کارهای خلاف عرف بین المللی انجام می دهیم که یکی نیز این امر است که تعدادی از سفرا دو یا سه بار به یک ماموریت در کشور فرستاده شدند؛ ممکن است یک نفر به عنوان کارشناس یا نفر دوم در یک کشوری باشد و در دوره بعد به عنوان سفیر برود و هیچ مشکلی هم ندارد و کاملا متعارف است ولی در دوره دوم که قرار شد من بروم آقای احمدی نژاد اصرار بر رفتن من به کویت بود؛ در حالی که با توجه به اشرافی که به برخی دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس داشتم، با اصرار آقای احمدی نژاد به کویت رفتم. شناسنامه: سال ۸۸ نیز کویت بودید؟جنتی: بله؛ تا سال ۸۹ کویت بودم. شناسنامه: در انتخابات ۸۸ به چه کسی رای دادید؟جنتی: در این انتخابات رای مخفی بود؛ قرار بود رای‌ها عنوان نشود.شناسنامه: در باقی انتخابات نیز رای مخفی بود ولی بیان کردید.جنتی: به آقای احمدی نژاد رای ندادیم. شناسنامه: فتنه بزرگ سال ۸۸ شما را هم نگران کرد؟جنتی: اخباری از گوشه و کنار دنیا می شنیدیم که در مقابل سفارت خانه‌ها تجمع کردند؛ در مقابل سفارت خانه ایران در کویت نیز این تجمع وجود داشت؛ ما چند روز درگیر این وضعیت بودیم و همواره با مقامات امنیتی در تماس بودیم که افرادی که اعتراضی دارند نیایند به سفارت نزدیک شوند. پلیس کویت نیز همکاری و هماهنگی لازم را داشت.در انتخابات آن دوره از بین ۱۹ هزار نفر ایرانی که در کویت بودند و در این انتخابات شرکت کردند ۱۱ هزار نفر به اقای احمدی نژاد رای دادند؛ به هر حال افرادی که آقای موسوی رای داده بودند معترض بودند. شناسنامه: به دلیل ارتباطی که در گذشته با آقای موسوی داشتید تلاشی برای آرام کردن فضا نکردید؟جنتی: ارتباطی با داخل کشور به آن معنا نداشتیم. شناسنامه: در سال ۸۹ خبری مبنی بر کشف شبکه جاسوسی ایران در کویت منتشر شد؛ هم زمان با پایان دوره سفارت شما بود؛ این مرتبط با دوره سفیری شما بود؟جنتی: ارتباطی نداشت. خبرهایی که در ویکی پدیا در خصوص زندگی نامه من وجود دارد به اشتباه نوشتند که من را بازگرداندند؛ اصلا این گونه نبوده است؛ ماموریت‌های من معمولا در دوره‌های اخیر در وزارت خارجه ۳ ساله بوده است و گاهی بر حسب انتخاب فرد جایگزین تمدید می‌شد؛ من مدت ۶، ۷ ماه هم مدتم را آقای متکی تمدید کرده بودند. شناسنامه: آن جریان شبکه جاسوسی چه بود؟جنتی: این معمولا جریاناتی هستند که تلاش دارند دولت کویت را بترسانند که ایران دارد در آن جا دخالت می‌کند ؛ تا کنون چندین بار اتفاق افتاده است که برخی اتباع خود را بازداشت می‌کنند و بعد عنوان می‌کنند با برخی عناصر در داخل ایران مرتبط بودند و جاسوس هستند؛ کویت مطبوعاتی دارد که همواره مخالف ایران قلم می‌زدند و این مطبوعات به این قضایا دامن می‌زدند؛ تا امروز نیز تمام موارد ثابت شده است که ایران دخالتی نداشته است؛ مقامات کویتی نیز به این امر اعتراف دارند. شناسنامه: چه شد که آقای روحانی شما را برای این سمت انتخاب کرد؟جنتی: زمانی که آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند و به دنبال انتخاب اعضای کابینه خود بودند، افراد متعددی برای وزارت خانه‌های مختلف از جمله وزارت ارشاد مطرح بودند؛ به دلیل این که ۱۲-۱۰ سال در وزارت امور خارجه فعالیت می کردم، علاقه داشتم به عنوان یک کارمند یا مدیر در وزارت امور خارجه ادامه فعالیت کنم با این که بازنشسته بودم و در مرکز تحقیقات کار پژوهشی و تحقیقاتی آن هم در حوزه سیاست خارجه به خصوص خاورمیانه و کشورهای عربی انجام می‌دادم.در نهایت اقای روحانی بعد از بررسی‌های مختلف با افراد متعدد به من وزارت ارشاد را پیشنهاد کردند و من نیز به شدت ابا و امتناع داشتم چرا که کم و بیش با مشکلات و حاشیه های این وزارت خانه آشنا بودم؛ آقای روحانی بر پذیرش این سمت از سوی من اصرار فوق العاده داشتند.به آقای روحانی گفتم که حاضر به پذیرش مسئولیت در برخی وزارت‌خانه‌های دیگر هستم. شناسنامه: کجاها را گفتید؟جنتی: مثلا وزارت کشور ولیکن آمادگی برای حضور در وزارت ارشاد نداشتم ولیکن تنها گزینه آقای روحانی بعد از بررسی‌ها من بودم. شناسنامه: قبل از شما با چه کسانی در خصوص پذیرش این مسئولیت صحبت شد؟جنتی: با افراد دیگری صحبت شده بود، شاید ضرورت نداشته باشد در این برنامه عنوان شود. شناسنامه: ارتباط با مجلس چگونه است؟جنتی: ارتباط ما خوب است و مشکلی با مجلس نداریم. شناسنامه: یعنی ارتباط آن‌ها خوب نیست؟جنتی: نه؛ برخی از دوستان در مجلس بر برخی نکات بحث دارند که همواره اعلام آمادگی کردیم و به کرات در کمیسیون فرهنگی حضور یافتیم. شناسنامه: برخی از روزنامه‌ها که حالا طرفداران و هم نظر با دولت هستند، هر از چند گاهی بحث استیضاح شما را کلید می‌زنند؛ قصد دارند شما را از موضع استیضاح دور نگه دارند یا می‌خواهند وضعیت مجلس و دولت را تیره نشان دهند.جنتی: از هدف آن‌ها اطلاع ندارم؛ بالاخره بر اساس برخی اظهارات این امر را بیان می کنند؛ اخیرا یکی از نمایندگان مجلس اظهار کرده بودند که قرار است فردا استیضاح فلانی را تقدیم هیات رئیسه کنیم؛ این امر منشا پرداختن برخی مطبوعات به این مطلب شده بود. حالا یکی بیاید بگوید امضاکنندگان به حد نصاب رسیده است یکی بگوید نرسیده. یکی بگوید مطرح نیست. شناسنامه: آیا دفاع و اشاعه ارزش‌های انقلاب را در برنامه خود دارید؟جنتی: قطعا این گونه است؛ هم در برنامه‌ای که به مجلس ارائه دادم و هم در سخنرانی که در مجلس انجام دادم و هم در تمام اظهارات و مصاحبه‌های خود به این امر اذعان دارم؛ من همواره به این نکته پای فشرده‌ام که نسبت به ارزش‌های انقلاب و باورهای انقلابی خود نگاه عمیق داریم؛ به خصوص در حوزه فرهنگ اعتقاد عمیق دارم که سیاست‌های مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ در بخش های مختلف بیان کردند باید دقیق اجرا کنیم.‌آقای روحانی نیز بر این نکته تاکید دارند که ممکن است مقام معظم رهبری نسبت به برخی از وزارت خانه ها نظر خاصی نداشته باشند ولیکن نسبت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مساله فرهنگی عنایت خاص دارند بنابراین تمام توجهات ایشان باید مورد توجه قرار گیرد. شناسنامه: چه روش‌هایی را پیش روی دارید؟ زیرا این حرف در مقام صحبت آسان است. شما هم که فرد بسیار باتجربه هستید.جنتی: مقام معظم رهبری این را تبیین کردند؛ ایشان بارها فرموده‌اند که ما جبهه فرهنگی انقلاب داریم که باید از این عناصر مومن و پایبند به ارزش های انقلاب در این زمینه بهره ببریم به خصوص نیروهای جوانی که وارد این صحنه می شوند حالا چه در حوزه سینما چه هنرهای نمایشی این افراد باید از سوی وزارت خانه مورد حمایت قرار گیرند.برخی در آن طرف قرار دارند که ممکن است با انقلاب زاویه داشته باشند، ایشان با این که این افراد کار خود را بکنند بحثی ندارند ولیکن روی این که ما جبهه‌ای را که با انقلاب زاویه دارند حمایت کنیم بحث است. که آن را هم طبق سیاست‌هایی که ایشان ابلاغ می‌کنند دنبال می‌کنیم.ما در حوزه سینما مواردی که در سال ۸۹ مقام معظم رهبری در دیدار با مدیران حوزه سینما مطرح کردند، تمام را به سازمان امور سینمایی ابلاغ کردیم که دقیقا در حوزه‌های متخلف و بخش‌ها عمل کنند؛ در حوزه هنرهای نمایشی همین است. در حوزه کتاب نکاتی که ایشان در طول دو دهه مطرح فرموده‌اند و همه نیز تدوین شده است دقیقا مورد توجه است ممکن است گاهی اشکالی جزئی در کتابی پیدا شود. وقتی در سال ۹۲، شصت و شش هزار عنوان کتاب چاپ می کنیم که بیش از ۵۰ درصد آن چاپ اول هستند ممکن است در ۵ تا کتاب هم مشکلی بوده که از زیر دست ویراستار یا بررسی کننده در برود. این ها به نظرم قابل اغماض است. شناسنامه: به نظر خود در این مدت در این مسیر موفق بودید؟جنتی: اقدامات فوق العاده خوبی صورت گرفته است؛ در حوزه کتاب قبل از ما حدود۴-۳ سال هیئت نظارت بر کتاب نداشتیم؛ در طول این دوره ۲۱ نفر از شخصیت‌های علمی، فرهنگی و فرهیخته به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی و تائید شدند تا در این زمینه شروع به فعالیت کنند.شورای پروانه ساخت فیلم، شورای پروانه نمایش فیلم و در تمام حوزه‌ها افراد اهل نظر تعیین شدند؛ من کار را به اهل آن واگذار کردم همان گونه که در سخنرانی خود در مجلس برای رای اعتماد این امر را متذکر شدم. در حوزه معاونت‌ها و چه در حوزه مدیران معمولا کسانی هستند که هم دارای فکر خاص هستند و هم بدون گرایش خاصی وهم اهل نظر هستند شناسنامه: در جایی اذعان کردید فرهنگ باید از مسائل سیاسی و امنیتی جدا شود؛ می‌دانید که عرصه نظامی و امنیتی در عرصه فرهنگی متمرکز شدند و در این زمینه فعالیت می‌کنند؛ صحبت شما را چگونه می‌توان معنا کرد؟جنتی: به یاد ندارم چنین تعبیری کرده باشم. من هیچ جا یادم نمی‌آید. اما این که نباید به مسئله فرهنگ نباید نگاه امنیتی داشته باشیم را بیان کردم؛ باید بر اساس معیارهای ارزشی که مسئله فرهنگ دارد به این مسئله نظر شود.شناسنامه: تا چه میزان به تهاجم فرهنگی معتقد هستید؟جنتی: در سخنرانی خود در مجلس در جریان رای اعتماد داشتم این مسئله را مطرح کردم؛ تهاجم فرهنگی را یک توهم نمی‌دانیم بلکه یک واقعیت است. مقام معظم رهبری نیز بیش از دو دهه بر این مسئله تاکید دارند؛ این امر جزء باورهای ما است و امری است که به آن عمل می شود و به دنبال مقابله با آن هستیم.در طی این مدت کتاب‌های بسیاری برای مجوز انتشار وارد شدند که احساس کردیم در این چارچوب می گنجد، در نتیجه مجوز چاپ به آن‌ها داده نشد. شناسنامه: در خصوص ممیزی کتاب دو نقل قول متفاوت از شما عنوان شده است؛ ممیزی قبل از نشر باید به ممیزی بعد از نشر منتقل شود و بعد از چند روز عنوان کردید بردن ممیزی به بعد از نشر صلاح نیست؛ کدام یک از این دو نظر اشتباه بوده است؟جنتی: گفته نشده است صلاح نیست. در ابتدای ورودم به وزارت ارشاد بر اساس بعضی از اظهارنظرهایی که آقای روحانی هم در دوران مبارزات انتخاباتی‌شان داشتند من بیان کردم ممیزی قبل از نشر را می توانیم حذف کنیم و به دست ناشرین سپرده شود؛ ناشرین بر اساس قوانین نشر ممیزی کنند؛ بعد از نشر در وزارت ارشاد ممیزی شود؛ فرد به دلیل آگاه بودن از قوانین رعایت ضوابط را انجام می دهد تا بعد از چاپ از سوی وزارت ارشاد گفته نشود فلان صفحه حذف شود و فلان قسمت باید تغییر کندو ناشران این امر را نپذیرفتند و برخی اذعان داشتند که وزارت ارشاد قصد دارد سانسور را از خود به ناشران منتقل کند؛ در نتیجه ما خود طبق ضوابط نشر خودمان وظیفه داریم این کار را بکنیم . و هیئت نظارت که ما به شورای انقلاب فرهنگی معرفی کردیم برای این بود این وظیفه را انجام دهد. بعد از ۲ ماه اعلام کردیم تمام ضوابط ممیزی نشر را قبول داریم و بر طبق قانون اعمال می کنیم و تا کنون نیز به این نحو اعمال شده است. شناسنامه: راه حل همان راه حل قدیمی است که انجام میشود؟جنتی: بله؛ همان راه حلی که در گذشته انجام می شد؛ البته هیات نظارت بر کتاب مباحثی را درون خود داشتند؛ باید به برخی از نهادها که شناخته شده هستند، مجوز داده شود تا خودشان اگر شورای کتاب دارند که مورد اعتماد هستند آن شورا اگر تصویب کرد تصویب وزارت ارشاد تلقی شود. شناسنامه: چندین بار از فهرست ممنوع القلم‌ها صحبت کردید در دوره دولت قبل. معاون فرهنگی شما اعلام کرده است سند مکتوبی در این زمینه وجود ندارد و این امر شفاهی بوده است؛ این اذعان درست است؟جنتی: منظور از مکتوب این است که جایی نوشته نشده است که لیست کرده باشند بگویند این مثلا ۷۰، ۸۰ تا آدم هر چه کتاب آوردند نباید بپذیریم. چنین لیستی نبوده است. ما آن را که بحث کردیم گفتیم بله ما آن را قبول داریم یک سری از افراد هستند که این ها آدم‌های بدنام و وابسته به رژیم گذشته هستند و شخصیت‌هایی هستند که مورد تأیید نیستند اما این که شما بیایید یک مجموعه را فقط به خاطر اسمش رد کنیم مورد قبول نیست کتاب را بررسی می کنیم؛ اگر محتوا مورد قبول ما باشد، تائید می شود. شناسنامه: الان مثلا داریم کسانی را که بر اساس ضوابط، نهادهای امنیتی این افراد را به شما ابلاغ کرده باشند جنتی: بله؛ وجود دارد. منتهی سیاست کلی این است که محتوای کتاب بررسی شود لذا بسیاری از کتاب هایی که در گذشته تنها به دلیل نام مولف یا ناشر رد شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و برخی با اصلاحات و برخی بدون اصلاحات مورد تائید قرار گرفته است و اجازه چاپ داده شده است. شناسنامه: مجوز به دفن دو فردی که موسیقی زیرزمینی کار می‌کردند در دوره شما خبرساز شد؛ ماجرا چه بود؟جنتی: بارها در این باره توضیح دادیم ولیکن برخی هم چنان بر حرف خود پافشاری می کنند؛ دو فرد این گروه برادر بودند که با فرد ثالثی گروه موسیقی تشکیل دادند و نام گروه را سگ‌های زرد گذاشتند؛ اختلافاتی با هم پیدا کردند و نفر ثالث به این دو نفر تیراندازی کرده بود و این دو برادر را کشته بود.بحث انتقال جنازه این دو به ایران مطرح شد. نهاد غیر دولتی در خارج کشور تحت عنوان انجمن قربانیان خشونت هزینه حمل جنازه این افراد را پرداخت کرده بود و به ایران آوردند؛ ما را متهم کردند که ۱۰۰ هزار دلار برای حمل این جنازه‌ها به ایران هزینه کردیم که ما از این امر بی خبر بودیم.در دوران وزرای گذشته توافقی با شهرداری تهران شده بود مبنی بر این که قطعه ای به هنرمندان اختصاص داده شود؛ این که چه کسانی هنرمند شناخته می شود و باید در این قطعه دفن شود شورای شهر با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هماهنگ می کردند؛ این افراد را از وزارت ارشاد استعلام کردند.این افراد قربانی خشونت بودند و والدین این دو مقتول از افراد مورد تائید وزارت ارشاد و سینماگر بودند،اعلام شد می توانند در قطعه هنرمندان دفن شوند؛ دخالتی دیگری در این داستان نداشتیم و باقی سخنان اتهامات ناروا است. شناسنامه: پس صدور مجوز دفن آن‌ها در قطعه هنرمندان بیشتر به خاطر پدر آن‌ها بود؟جنتی: خود این خانواده هنرمند بوده است و این که داغدیده بودند، در نتیجه مجوز دفن این جنازه در قطعه هنرمندان صادر شد. شناسنامه: این که از پدر شما در برخی محافل و مطبوعات نوشته می‌شود، چه حسی پیدا می کنید؟جنتی: خود ایشان معمولا با سعه صدر برخورد می‌کنند. من از این جهت که پدر من است ناراحت می شوم. با این که واکنشی نشان نمی دهم ولیکن آدمی بر اساس علایق عاطفی خود دوست ندارد درباره پدر و یا برادرش از این صحبت ها بشنود. شناسنامه: تا چه اندازه با پدر اختلاف نظر دارید؟جنتی: بسیار اندک؛ برخی گمان می کنند اختلاف سلیقه ما بسیار است ولیکن در واقعیت این گونه نیست؛ گاهی در برخی مسائل سیاسی اختلاف نظر وجود داشته است، مربوط به الان هم نیست مثلا در دو دهه گذشته ممکن است اختلافاتی وجود داشته است. در کمال احترامی که من نسبت به پدر دارم و محبتی که پدر نسبت به من دارند این اختلاف نظر وجود داشت.شناسنامه: چه اندازه پدر را دوست دارید؟جنتی: این واضح است؛ جدای از این که پدر بنده است، از نظر معنوی مربی من هستند؛ اگر چیزی داشته باشم بخش عمده آن مرهون تربیت پدر است؛ زهد، تقوا، ورع و ساده زیستی و خصلت‌های والای اخلاقی ایشان برای من قابل لمس و مشاهده است بنابراین برای ایشان احترام بسیاری قائل هستم با توجه به این که اختلاف سلیقه هایی در برخی مسائل سیاسی یا فرهنگی وجود دارد. شناسنامه: آخرین توصیه ایشان به شما چه بود؟جنتی: به یاد ندارم؛ شاید زمانی به من گفتند به گونه ای عمل نکنید که بهانه دست کسی بدهید؛ این نکته ای بود که به یاد دارم به من گوشزد کردند. شناسنامه: پدر بزرگوارتان اذعان داشتند در بحث های شما و پدر، والده از ما طرفداری می‌کنند.جنتی: ما به طور مرتب هفته ای یک بار خدمت پدر می رسیم و مباحث مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... مطرح می‌شود. شناسنامه: تلاشی برای بازگشت اخوی به مسیر انجام دادید؟جنتی: بله؛ در دومین دفعه دستگیری و ورود به زندان، به عنوان عضو سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد؛ در زندان عملا همراه این سازمان بود، وقتی او از اعضای سازمان فاصله گرفته بود حتی زندانیان وی را بایکوت کرده بودند ؛ این طور هم برای او می‌شد زندان در زندان. بعد از آزاد شدن از زندان، او را به عنوان عضوی از سازمان مجاهدین خلق می شناختند که تفکر آن‌ها را دنبال می کرد.در اواخر ۵۷ و بعد سال ۵۸ با وی رفت و آمد داشتم، یک مدت هم که بیشتر در اصفهان بود و در یک دوره کاندید سازمان مجاهدین خلق بود؛ کاندید جنبش مجاهدین بحث می کردم با ایشان منتهی روش وی و برخی دوستان ما که بعد به این سازمان پیوستند، این بود که بعد از بحث طولانی مدت پاسخی از سوی آن ها نمی شنیدید؛ برادر من نیز این گونه بود؛ اصولا استدلالی نداشتند و پاسخی نمی دادند. در قم مثلا از جمله افرادی که با من هم پرونده بود و جز گروهی بود که تشکیل داده بودیم، او هم زندان بود و بعد پیروزی انقلاب آزاد شد. یک بار در قم با ایشان صحبت کردم و گفتم در خارج زندان این حوادث گذشته مجاهدین خلق این برخوردها را داشتند اخرش گفت فرمایشی ندارید و رفت. شناسنامه: ایشان از شما کوچکتر بودند؟جنتی: حدود سه سال کوچکتر بودند.
کد خبر: ۴۸۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۶

رئیس شورای شهر تهران می گوید برای ریاست شورای شهر تهران با کسی لابی نکرده است و اگر تماسی هم وجود داشته عادی بوده است. به گزارش خبرآنلاین،مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران در برنامه تلویزیونی دیروز، امروز و فردا گفت: شوراهای شهر پارلمان‌های محلی هستند. این محل می‌تواند شهر بزرگی مانند تهران و یا یک روستای ۵ هزار نفره باشد، در هر یک از این پارلمان‌ها باید مسائلی مورد توجه قرار بگیرد که مربوط به آن شهر باشد و اصولا تکیه کردن بر مسائل سیاسی و جناح‌ها در شورای شهر نتایج خوش‌آیندی نخواهد داشت. وی تصریح کرد: درست است که در انتخاب اعضا شورا احزاب سیاسی وارد معرکه شده و این حضور در انتخاب هیئت رئیسه اوج می‌گیرد اما وقتی افراد وارد عرصه کار می‌شوند باید این مسائل کنار برود. وی ادامه داد: شورای شهر دوره چهارم تعداد رأی‌اش لغزنده بود، همان طور که در قبل با یک رأی یکی از این گروه‌ها به مسئولیت رئیس شورا رسیدند این بار به دلایل زیادی این رأی عوض شد. چمران عنوان کرد: ما در شورای شهر تهران جنبه‌های عملگرا را درنظر می‌گیریم و باید کمتر به جنبه‌های تبلیغاتی و حاشیه‌ای بپردازیم. یک مقدار شاید در آن دوره پرداختن به مسائل حاشیه‌ای و فضاهای تبلیغی خارج از شورای شهر نمود پیدا کرده بود البته در سال اول شورا یعنی از ۱۲ شهریور ۹۲ تا ۱۲ شهریور ۹۳ کارهای مهمی صورت گرفت که بحث برنامه ۵ ساله دوم شهر یا شهرداری و برنامه بودجه سال ۹۳ از اقدامات مهمی بود که توجه زیادی به آن شد. وی تأکید کرد: من شخصا خودم درباره انتخابات و این که به بنده رأی بدهند با کسی لابی نکرده‌ام و اگر هم تماسی وجود داشته کاملا عادی و معمولی بوده است دفعه گذشته هم که به من رأی ندادند من از کسی ناراحتی نداشتم. اقبال شاکری، عضو شورای شهر تهران نیز در ادامه صحبت‌های مهدی چمران گفت: این اتفاق حاصل کار یک روزه و یا چند روزه انتخابات شورا نبوده است بلکه حاصل عملکرد یک ساله است و این عملکرد آن چنان وزین و دقیق بوده است که توانسته نظرات دیگران را هم به خود جلب کند. وی ادامه داد: رفتار و عملکرد گروه به شکلی بوده است که یک وحدت و یکپارچگی قوی بین خودشان ایجاد کرده و این قدر این قدرت وحدت زیاد بوده که توانسته عزیزان دیگر را هم به خود جلب کند. ما می‌توانیم از تحلیل‌هایی که مطابق با واقعیت نبوده است گلایه‌مند باشیم و صادقانه عرض می‌کنم که لابی‌گری سیاسی در شورای شهر هیچ معنایی ندارد، درست است که رسانه‌ها بر حسب وظیفه‌شان اقداماتی انجام داده و انتخابات را پرشور می‌کنند اما حقیقتش این است که در نهایت کارکرد خود شورایی این را شکل می‌دهد. اسماعیل دوستی، عضو دیگر شورای شهر تهران و از اعضا اصلاح طلب این شورا در تماس تلفنی که با وی برقرار شد گفت: درباره این موضوع که می‌گویند لابی نکرده و جلسه‌ای نگذاشته‌ایم، باید بگویم که هم در داخل و هم در خارج از شورای شهر لابی صورت گرفته است البته این را قبول ندارم که که رأی خریداری شده است و این را تکذیب می‌کنم. وی تأکید کرد: هیچ اصلاح طلبی در انتخابات اخیر به آقای چمران رأی نداده است، ما که در انتخابات گذشته برنده شدیم ۱۴ نفر بودیم که همان ابتدای ورود به شورا یکی از ۱۴ نفر به اصولگرایان پیوست یعنی ما همان سیزده نفری هستیم که در لیست انتخابات رأی آوردیم و به آقای مسجد جامعی نیز رأی دادیم.در انتخابات گذشته دوستان مستقل به آقای مسجد جامعی رأی دادند که این بار لابی آقایان از لابی ما سنگین‌تر بود و به آقای چمران رأی دادند. چمران در پاسخ به سؤال مجری که شورا یک نهاد تخصصی است اما عملا می‌بینیم که گاهی مسائل سیاسی در عملکرد شورا سایه می‌اندازد گفت: بله، درست است. اما هنر این است که از میان این سیاسی کاری‌ها به گونه‌ای عمل کنیم که این مسائل تأثیری بر روی مسائل تخصصی نداشته باشد. وی در رابطه با صحبت‌های اسماعیل دوستی گفت: من هم نگفتم لابی نشده و جلسه‌ای برگزار نشده و یقینا انسجامی که دکتر شاکری به آن اشاره کردند به برنامه‌ریزی و نشست‌هایی نیاز داشته است اما بنده گفتم که شخصا با کسی درباره رأی خودم لابی نداشته ‌ام. اسماعیل دوستی در ادامه گفت: تیم اصلاح‌طلبان مسائل سیاسی را در امور شهر تهران دخالت نمی‌دهد بعد دیدار مقام معظم رهبری نیز ما سه محوری را که ایشان محور قرار دادند یعنی هدایت، حمایت و نظارت را مدنظر قرار داده و در این راستا تلاش کرده‌ایم. من شخصا معتقدم که نباید شورای شهرداری و شورای شهردار باشیم بلکه باید شورای شهر تهران باشیم و اگر این را بپذیریم می‌توانیم با تعامل و همکاری هدایت و حمایت و نظارت شهرداری تهران را هم برعهده بگیریم. دوستی در پاسخ به سؤال مجری مبنی بر این که برخی از تحلیل‌گران معتقدند که برخورد برخی از دوستان شما با خانم راستگو که برخورد تلخی هم بوده است ممکن است در انتخابات این دوره تأثیرگذار بوده باشد گفت: خانم راستگو در لیست ما قرار داشتند و شاید اگر در لیست ما نبودند نمی‌توانستند رأی بیاورند بنابراین ایشان با رأی اصلاح‌طلبان وارد شورا شدند و توقع این بود که همگام با اصلاح‌طلبان گام بردارند اما در وسط یا پایان راه تغییر موضع دادند و به آقای قالیباف رأی دادند. وی افزود: آیا از لحاظ حزبی شما این را قبول می‌کنید؟ ایشان از حزب اسلامی کار در لیست اصلاح‌طلبان قرار گرفت و حزب اسلامی هم شاکی شد که چرا خانم راستگو برخلاف قراری که با حزبش گذاشته است رأی داد باید این را از حزبش پرسید. البته آن زمان فضای سنگینی ایجاد شد و ایشان هم توضیحاتی دادند. مسلما اگر این اتفاق در رابطه با اصولگرایان هم افتاده بود آن ها نیز به چنین اقدامی اعتراض می‌کردند. شاکری در جواب دوستی پاسخ داد: این اتفاق برای عزیزان دیگری هم افتاد که بر خلاف انتظاری که ما داشتیم رأی دادند اما نه گفتگویی صورت گرفت و نه اتفاقی افتاد و نه برخورد سختی صورت گرفت. درست است که لیست برای انتخابات تهیه می‌شود اما بعد از ورود به شورا ما باید از نشانه‌های سیاسی دور شویم نه این که وقتی چنین اتفاقی افتاد طوری عمل شود که زندگی شخصی، اجتماعی و فرزندان آن فرد تحت تأثیر این اتفاقات قرار بگیرد. دوستی تأکید کرد: سال گذشته که آقای مسجد جامعی رأی آوردند با دوستان نشستیم و گفتیم برای این که شورا جنبه سیاسی‌اش پررنگ نشود به نائب رئیسه رأی دهیم که آنها کاندید می‌کنند لذا به آقای طلایی رأی دادیم و دکتر تقی پور هم سخنگو شدند اما امسال حتی اجازه ندادند که یکی از بچه‌های ما وارد هیئت رئیسه شود حتی پسر شهید تنگویان هم نتوانست کرسی منشی شورا را برعهده بگیرد. وی بیان داشت: من متأسفم که ما باید این قدر سیاسی فکر کنیم که حتی اجازه ندهیم که پسر شهید تندگویان مسولیتی را برعهده بگیرد، به نظر بنده دوستان قصد دارند که شورای شهر را به سمت مسائل سیاسی بکشانند. مردم تهران مطمئن باشند که استراتژی ما خدمت به مردم و کار کارشناسانه است. در ادامه مهدی چمران بیان داشت: دفعه گذشته دو نفر از کسانی که به آن‌ها رأی دادند در لیست ما بودند اما ما نه تنها هیچ حمله‌ای به آن ها نکردیم که حتی گلایه‌ای نیز نداشتیم زیرا استقلال هر فرد به خودش بستگی دارد. چمران تصریح کرد: وظیفه ما اجرای برنامه‌های تدوین شده به ویژه برنامه ۵ ساله دوم است. ما فقط شورای شهرداری تهران نیستیم اما متأسفانه جایگاه شورای شهر جایگاهی که در قانون اساسی است نمی‌باشد و ما نمی‌توانیم به مدیریت و وزارتخانه‌ها تکلیفی تعیین کنیم. در این رابطه این اصلاحیه را باید مجلس شورای اسلامی اصلاح نموده و اگر شورای نگهبان نیز در این رابطه مشکلی دارند آن هم حل شود تا ما شورای همه شهر و مدیران باشیم. در ادامه برنامه نیز با محمد سالاری یکی دیگر از اعضا اصلاح‌طلب شورای شهر تماس گرفته شد که وی در این تماس تلفنی ضمن اعتراض به عملکرد رسانه ملی گفت: یک ساله گذشته شورای شهر را ببینید ما شائبه سیاسی در صحن شورا نداشتیم اما حالا در آغاز دور سال دوم شورای چهارم دو تا از آقایان اصولگرا را دعوت کرده و آن چه در شورای اول بوده و مسائلی چون موضوع خانم راستگو را واکاوی می‌کنید. وی ادامه داد: من در نطق پیش از دستور نیز بیان داشتم که رسانه ملی و برخی دیگر از رسانه‌های خارج شورا، شورا را سیاسی می‌کنند. دوستان اصول گرا و اصلاح طلب در این یک سال در فضایی کاملا صمیمی مشغول به خدمت بودند. آقای چمران نیز با هوشمندی کامل با آقای مسجد جامعی همراهی و همکاری کامل داشتند. این عضو شورای شهر تهران بیان داشت: واقعیت این است که در شورای شهر دو طیف سیاسی وجود دارد و نمی‌توان گفت که سیاسی بودن این افراد هم در رأی‌شان تأثیری ندارد، ولی تعدادی هستند که در دوره گذشته به آقای مسجد جامعی رأی دادند و این بار به آقای چمران. سالاری اظهار داشت: در یک سال گذشته تعامل بسیار خوبی بین نهاد شورا و دیگر نهادها و سازمان‌ها ایجاد شده است و جایگاه شورا ارتقا پیدا کرده است و وزار و معاونین رئیس جمهور به صحن شورا آمده‌اند.مسلما این موضوع غیرقابل انکار است که جایگاه شورای شهر تهران به عنوان مرکز سیاسی کشور جایگاه حساسی است. شاکری نیز در رابطه با گفته‌های سالاری بیان داشت: باید این تعاملات به سوی دوسویه شدن پیش بروند یکی از اهداف شورای چهارم نیز ضمن تعامل با شهرداری، تعامل با دولت است. محمد سالاری در ادامه تأکید کرد: من می‌خواهم به دولت یازدهم، معاون عمرانی وزیر کشور اعتراضی داشته باشم که جدیدا اعلام کرده‌ است که قرار است شهرداران شهرهای بالای ۲۰۰ هزار نفر توسط مردم انتخاب شوند. حالا که خوشبختانه تعامل خوبی بین دولت و شورا صورت گرفته شده چرا نباید در فرآیند این بررسی‌ها نظر شورا در نظر گرفته نشود. البته آقای چمران نیز دراین رابطه اعتراض خود را اعلام کرده‌اند. مهدی چمران در پایان در رابطه با موضوع مطرح شده توسط سالاری گفت: اولین وظیفه شورا انتخاب شهردار است و این سیاسی نیست که اعلام کرده‌اند که به دولت چنین طرحی را داده‌ایم و ما مسلما با این نظر مخالفیم. وی در پایان خاطرنشان کرد: این در زمانی اعلام شده که تعامل بین دولت و شورا ایجاد شده است. در دولت گذشته این موضع از سوی مجلس مطرح شد نه دولت و در مجلس هم رأی نیاورد. قطعا این بار هم دولت و آقای روحانی این بینش را دارند که چنین مسئله‌ای در دولت به تصویب نرسد.
کد خبر: ۴۳۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۱

گویی زمین و زمان ،منطقیان و لاهوتی ،دولت وقت ،استاندار ،بزرگواری و همه کسانی که که از اشتباهات گذشته درس نگرفتند و هنوز در بازی منطقیان و لاهوتی سرگردانند هرگزاجازه نخواهند داد کهگیلویه نماینده ای اصلاح طلب به خود ببیند
کد خبر: ۴۲۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۹

انتخابات شورای صنفی ،رفاهی دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان برگزار گردید/مسابقه بزرگ کتابخوانی کشته اشک در دو گروه  پرسنل و اساتید و دانشجویان برگزار گردید/کارگاه آموزشی "آرامش و مدیریت استرس همراه با اجرای برنامه ریلکسیشن" برگزار شد.
کد خبر: ۲۳۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۷

آوای دنا-احمدعلي كريمي زاده:خدارا صد هزار بار شاكريم كه رئيس جمهور را شوراي شهر لنده انتخاب نمی كند .با اين رويه كه اين شورا دارد و هيچ كدام با ديگري هماهنگ نمي شود كه شهردار انتخاب كنند .خدامي داند تكليف كشور را چه مي شد. اگر نطق انتخاباتي بود القابي چون مدير و مدبر كسي كه به دور از قوميت گرايي است ،شايسته سالاري محض، بدون در نظر گرفتن خط و مشي خاص، از حد اقل هاي محاسن اين عزيزان بود كه همه خوانديم و شنيديم ولي متاسفانه در ابتداي راه مي بينيم كه از همین اول ،كار با تكذيب گفته هايشان آغاز شد . خدا آخر و عاقبت كار را به خير كند يا شنيده هاي محافل دروغ باشد و كانديداي معرفي شده را منتخب مردم حمايت يا كانديد نكرده باشند ،كاش در انتخاب شهردار اولويت با مديريت باشد ،كسي باشد كه حد اقل سابقه اداره تشكل اداري داشته باشد . شهرداري جاي آزمايش و خطا نيست آنجا مديربا سابقه مي خواهد كه در بين كانديداي معرفي شده كمتر به چشم مي خورد و همه اش يا فاميلي است يا خطي و باندي اميد مي رود كه نقل محافل دروغي بيش نباشد تا مردم به صداقت كلام منتخبان خود ايمان داشته باشند و اميدوار كه بالاخره شهرمان را ساماني بخشيده مي شود .
کد خبر: ۲۰۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۴

نمي توان و نبايد تلاش شهرداران و شوراهاي ادوار گذشته را ناديده گرفت بلكه بايد تلاشمان بيش از آنكه معطوف تخريب ديگران باشد به سوي پيشرفت و اعتلاي شهرمان سوق داده شود و از تجربه هاي آنان نيز بهره مند شويم
کد خبر: ۲۰۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۱۳

پررويي و دريدگي و وقاحت و دهان‌چاكي وقتي تعميم يابد به زيان كل جامعه خواهد بود. ما زيان‌هاي بلبشوي آزاديخواهان دروغي و هوچي‌گر افراد كم‌دانش را چند مرتبه در طول تاريخ معاصر درك كرده‌ايم  
کد خبر: ۱۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۵

آوای دنا/در ایام انتخابات اصولگرایان دارای چند کاندید بوده و هر کدام خود را پیروز و یا دارای اکثریت آرا می دانسته و در حالتی بدبینانه معتقد به حضور خود در دور دوم انتخابات بوده اند و در این ایام هیچگاه صحبتی از اصولگرایی دکتر روحانی بعمل نیامده است و بعضا حملات تندی را علیه وی داشته اند . اما همین که نتیجه انتخابات قطعی شد با چرخشی چند درجه ادعا نمودندکه چون روحانی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز است پس وی یک اصولگراست ! از طرفی اصلاح طلبان نیز با این استناد که وی در انتخابات یازدهم مورد حمایت اصلاح طلبان بود، پس اصلاح طلب است. البته جواب روشن است اما در همین خصوص که کدام نظر به واقعیت نزدیکتر است نظرات دو نفر از نمایندگان استان را در ادامه مطلب خواهیم داشت . غلامرضا تاجگردون، نماینده اصلاح طلب مجلس نهم و نماینده گچساران در خانه ملت نیز گفت: من در هیچ کدام از جریان های سیاسی کشور آقای روحانی را جا نمی دهم زیرا وی را یک اعتدال گرا می دانم. و همچنین سید علی محمد بزرگواری نماینده اصولگرای مجلس نهم و نماینده چهار شهرستان کهگیلویه ،بهمئی ،چرام و لنده نیز معتقد است که دکتر روحانی اصولگرای معتدل است وی در  پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه برخی شما و عده‌ای دیگر را متهم می‌کنند که از شخصی دیگر در انتخابات حمایت کردید و امروز سنگ حسن روحانی را بر سینه می‌زنید، اظهار کرد:در انتخابات براساس اعتقادی که به نهاد روحانیت داشتیم از شخصی که مورد حمایت آن‌ها بود حمایت کردیم و امروز هم از رئیس‌جمهوری که اعتقاد داریم اصولگرای معتدل است براساس وظیفه‌ای که داریم حمایت می‌کنیم. براستی نظر شما چیست آیا واقعا حسن روحانی یک اعتدال گرا است یا نه با توجه به عضویت وی در  شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز باید وی را یک اصولگرا دانست و یا نه با توجه به حمایت های هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی از وی در جریان انتخابات ریاست جمهوری، وی را باید یک اصلاح طلب دانست؟
کد خبر: ۱۷۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۰۹