« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
همزمان با فرا رسیدن سالروز یوم الله ۱۳ آبان، پیشاهنگان پیشتاز و فرزانه سازمان دانش آموزی جمهوری اسلامی ایران بیانیه ای صادر کردند.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ، همزمان با فرا رسیدن سالروز یوم الله ۱۳ آبان، پیشاهنگان پیشتاز و فرزانه سازمان دانش آموزی جمهوری اسلامی ایران بیانیه ای صادر کردند. در بیانیه این سازمان آمده است: یوم الله 13 آبان روز حماسه حضور فرزندان انقلاب اسلامی است، 13 آبان تجلی گاه اراده مؤمنان برای سرکوب استکبار است، 13 آبان روز ذلتِ آمریکا و عزت ایران اسلامی است، 13 آبان روز مردانِ مرد عصر معاصر است، 13 آبان روز مرگ همه طاغوت ها و ایادی آنان است، 13 آبان روز وحدت، صلابت و همدلی و همزبانی یک ملت و دولت بر علیه آمریکای جنایتکار است و در یک کلام 13 آبان روز بیعت مجدد ملت با ولایت برای نابودی استکبار جهانی به سرکردگی آمریکاست و در این مسیر الهی هرکسی بر آن است تا با حضور پرشور و انقلابی، دین خود را به اسلام ادا کند از این رو ما پیشاهنگان پیشتاز و فرزانه سازمان دانش آموزی جمهوری اسلامی ایران استوارتر از گذشته و با بسیج تمامی اعضای پرافتخار این تشکل دانش آموزی در راهپیمایی دشمن شکن 13 آبان حضور جانانه خواهیم داشت. پیشاهنگان پیشتاز و فرزانه سازمان دانش آموزی با تبعیت کامل از ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(مدظه العالی) و همگام با دولت سرافراز تدبیر و امید، حماسه ای دیگر از حضور دانش آموزان و مربیان در یوم الله 13 آبان را خلق خواهند کرد و به همگان اعلام می کنند،مبارزه تمام عیار با استکبار را مقدس شمرده و در راه آن جان و مال خویش را فدا خواهیم کرد و تا ذلت کامل مستکبران و عزت نهایی مؤمنان این نهضت ادامه دارد و ان شاء الله با ظهور منجی عالم بشریت تمام آرزوهای مستضعفان عالم بدست با عظمت فرزند عاشورا تحقق یافته و ریشه مستکبران و مستبدان برای همیشه قطع و نابود می شود.
کد خبر: ۷۶۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۱

بی شک در آینده ، دولتی موفق است که بتواند با یک انقلاب اداری ، مهر پایانی بر مناسبات باقی مانده از طاغوت و یا برگرفته از الگوهای وارداتی بزند و ما را به اصل خود نزدیک سازد
کد خبر: ۷۴۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۸

نوه بنیانگذار انقلاب اسلامی با بیان اینکه امام(ره) صرفا در بیانات و سخنرانی ها خلاصه نمی شوند،گفت: هرکس مدافع اندیشه امام(ره) است حداقل یکبار باید کتاب‌های ایشان را تورق کرده باشدپایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irحجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی روز چهارشنبه در دیدار با اعضای ستاد برگزاری همایش بین المللی قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی، با اشاره به اهداف برگزاری کنگره‌ها و همایش‌های مربوط به امام راحل، اظهار داشت: امام(ره) خود یک اندیشمند بود و بر همین اساس تحلیل یک اندیشه نیز اقدامی در راستای بالا بردن حوزه فهم و درک در هر جامعه است. وی با اشاره به سخن مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه بن مایه فکری جمهوری اسلامی اندیشه امام(ره) است، افزود: در جامعه ما مدعیان تفکر امام(ره) زیاد هستند که امرمبارکی است، اما مهم آن است که وقتی کسی می خواهد از یک اندیشه دفاع کند باید با آن آشنا باشند؛ طبعا کسانی که امام(ره) را نمی‌شناسند دفاع آنها ناقص خواهد بود. حجت الاسلام خمینی ادامه داد: خوب است از کسانی که مدعی تحلیل امام هستند ابتدا بپرسیم که امام(ره) چند کتاب نگاشته‌اند و با عناوین کدامیک از آنها آشنایی دارند که می‌خواهند ایشان را تحلیل کنند؟ زیرا امام(ره) صرفا در بیانات و سخنرانی ها خلاصه نمی شوند. یادگار امام با تأکید بر شناخت شخصیت امام(ره) ازهمه جهات، گفت: امام(ره) را بدون فلسفه، اصول و فقه نمی‌توان شناخت و لذا معرفی ایشان کمک کردن به بالا بردن دانش عمومی جامعه برای کسانی است که دغدغه دفاع از امام(ره) را دارند. وی گفت: هرکس مدافع اندیشه امام(ره) است حداقل یکبار باید کتاب‌های ایشان را تورق کرده باشد اما به خاطر آسان نبودن این کار، برگزاری چنین همایش‌هایی در مسیر شناخت ایشان می تواند کمک کند. حجت الاسلام خمینی تأکید کرد: تبیین شخصیت امام(ره) در حوزه های مختلف، کمک به استحکام بن مایه های فکری نظام جمهوری اسلامی است و هرگونه سستی، منجر به خلل در این کار می شود. وی گفت: حوزه های علمیه باید آراء فقهی و اصولی امام(ره) را محور بحث های خود کنند، خصوصا آنکه دست ما کم کم از نسل اول شاگردان امام(ره) که درس و سخن ایشان را شنیده بودند خالی می‌شود و با نسل‌هایی رو به رو می شویم که ممکن است سخن امام(ره) را نشنیده باشند. یادگار امام با اشاره به اینکه برخی بزرگان معاصر با امام(ره) بخشی از سخنان ایشان را نشنیده و درک نکرده اند، افزود: پررنگ شدن بعد سیاسی شخصیت امام(ره)، موجب ناشناخته ماندن ابعاد دیگر آن از جمله ابعاد علمی آن شده است؛ اما واقعیت این است که مجموعه ابعاد گوناگون، شخصیت امام(ره) را ساخته است و آن امام(ره) که دارای ابعاد مختلف است، خط امام واقعی را، به عنوان پایه و اساس جمهوری اسلامی، تشکیل می دهد. حجت الاسلام خمینی در ادامه سخنان خود در خصوص نسبت میان امام(ره) و قرآن، بررسی روش تفسیری امام(ره)، تأثیر قرآن در اندیشه سیاسی، اجتماعی، فقهی و کلامی امام(ره) و نقش ایشان در خارج کردن قرآن از مهجوریت را از موضوعات مهم در این بحث ذکر کرد. وی با بیان این توصیه که بسیار باید مراقب بود گرفتار دام کنگره سازی و مقاله سازی نشویم، افزود: تأثیر برگزاری یک کنگره می‌تواند شکل گرفتن یک سوال در ذهن مخاطب باشد تا او در آینده به دنبال یافتن پاسخ آن برود. همچنین حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی در مراسم تجدید میثاق نیروی پلیس با امام خمینی و تجدید بیعت با فرمانده کل قوا گفت: نام‌گذاری یک هفته به نام نیروی انتظامی فرصتی است برای شناساندن و معرفی خدماتی که پلیس به مردم ارائه می‌دهد و از سوی دیگر فرصتی است تا تجارب و نقاط ضعف شناسایی شده و برای برطرف کردن چالش‌ها چاره‌اندیشی شود. وی گفت: پلیس باید خواستار آرامش روانی جامعه باشد. از یکسو با متخلفان و مجرمان برخورد کند و آنها بدانند که تخلف و جرم از چشمان تیزبین پلیس پنهان نمی‌ماند و از سوی دیگر مردم باید احساس کنند که آرامش و امنیت آنها حفظ شده و نباید احساس کنند که تحت کنترل غیرضروری قرار گرفته‌اند. نباید فضای جامعه یک فضای امنیتی باشد که مردم در آن احساس ناامنی کنند. تولیت مرقد امام خمینی افزود: وظیفه پلیس به عنوان نیروی انتظامی وظیفه‌ای ظریف و سخت است. تفاوت نیروهای نظامی و انتظامی در این است که نیروهای انتظامی علاوه بر وظیفه تامین امنیت باید احساس آرامش را نیز به جامعه منتقل کنند. حجت‌الاسلام خمینی افزود: امنیت مهم‌ترین رکن جامعه است و از قدیم تامین امنیت مهم‌ترین وظیفه حاکمیت بوده و حکومت‌هایی که بیش از دیگران موفق به استقرار نظم و امنیت در جامعه شده بودند توانستند نامی ماندگار برای خود به یادگار بگذارند. وی تاکید کرد: تمام پیشرفت‌های بشری ازجمله تولید علم در بستر امنیت رخ می دهد و احساس امنیت و آرامش فراتر از خود امنیت است و خوشبختانه امروز ایران در منطقه آشوب‌خیز دنیا در شرایطی ایستاده که سقف امنیتی خوبی بر فراز این مرز و بوم حاکم است و مردم در هر کجای ایران، در هر ساعتی از شبانه‌روز در امنیت به سر می‌برند.     مرجع :ایلنا
کد خبر: ۷۴۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۶

آیا خطر جنگ میان ایران و عربستان اکنون افزایش یافته است؟ جنگ نیابتی که آل سعود علیه جمهوری اسلامی ایران در منطقه به واسطه نیروهای تکفیری وهابی خود و حمله مستقیم به یمن، تبدیل به رو در رویی با ایران خواهد شد؟ پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان بحران هایی که در منطقه ایجاد شده و وضعیت خطرناکی را به وجود آورده است، شاید آتش زیر خاکستر باشد، اما هر جنگی هم نیاز به زمینه های خود را دارد. برخی از شواهد بروز جنگ در غرب آسیا ددیده می شود. در اکثر جنگ های میان دو طرف رجزخوانی هایی صورت می گیرد و شاخه و شانه نشان دادن به یکدیگر از شگردهای پیش از جنگ است. پاسخ های قاطع به تهدیدات طرف مقابل می تواند کارساز باشد البته نه در همه مواقع و در برخی شرایط نیازمند ورود عملی و پاسخ رزمی احساس می شود. اما در برخی جنگ ها و درگیری ها یک طرف حمله نظامی خود را بدون هیچ پیش زمینه ای ناغافل انجام می دهد و از ترفند غافلگیری استفاده می کند. اما اکنون جمهوری اسلام یایران با تجربه 8 سال دفاع مقدس که در تاریخ جنگ های معاصر بی نظیر است، ویژگی های بزرگی را به دست آودره که هیچ ارتشی توان مقابله با نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را ندارد. آماده باش همیشگی نیروهای مسلح ایران اسلامی و هوشیاری آنها با توجه به شرایط منطقه ای این فرصت را از دست دمشنان ربوده که بخواهند حمله غافلگیرانه علیه ایران داشته باشند. سیستم های پیشرفته راداری در پدافند هوایی کشور کوچکترین پرنده دشمن را شناسایی می کند و در کوتاه ترین زمانت سامانه های موشک های پدافندی عملیات خود را علیه پرنده دشمن آغاز می کنند. همه چیز برای جمهوری اسلامی ایران میها است تا در یک نبرد جانانه پاسخ دشمنان و متجاوزان را در همان لحظه پیش از این که حمله دشمن عملیاتی شود، با دفاع چند لایه، متخاصم را از عمل خود پشیمان کند. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تنها منتظر یک بهانه کوچک از سوی هر دشمنی در منطقه است تا قابلیت های خود را عملیاتی کند و نشان دهد که قاطع، سخت و خشن به دشمن پاسخ می دهد. تاکنون رژیم صهیونیستی با دارا بودن پیشرفته ترین سلاح های روز دنیا که آمریکایی ها در اختیار آن قرار داده و می دهند، جرأت نکرده است که تهدیدات لفظی خود را علیه ایران عملیاتی کند به این خاطر که هم سران این رژیم می دانند که قابلیت های نیروهای مسلح ایران تا چه حد و اندازه ای است و هم حامی اصلی این رژیم آمریکا، از تبعات اقدامی نظامی علیه ایران به خوبی آگاه است. در این میان رژیم آل سعود که اکنون چه از لحاظ سیاسی، چه از لحاظ بین المللی و چه شرایط منطقه در وضعیت ناهنجاری قرار گرفته است، گرچه سعی دارد خود را قدرتمند و توامند نشان دهد که می تواند علیه ایران اقدامی کند اما مانند فردی است که حسابی کتک خورده و لت و پار شده است اما از پر رویی خود باز هم شاخ و شانه می کشد. گرچه برخی تحلیلگران سیاسی اعتقاد دارند که خطر جنگ میان ایران و عربستان وجود دارد اما آل سعود هم اکنون در جنگ با یمن در باتلاقی افتاده که خودش آن را ساخته است. از سوی دیگر شکست های سنگین این رژیم در رسیدن به اهداف در سوریه و عراق حکام آل سعود را به مانند مرغ سر کنده ای نموده که بی قراری امانش را بریده است. ورود مستقیم سوریه به بحران سوریه و حملات هوای ویانگر ارتش روسیه هم آل سعود را نگران کرده است چرا که هلاکت هر چه بیشتر نیروهای تروریستی تکفیری در سوریه عمر آل سعود را هم می کاهد. این حملات اگر در عراق هم انجام شود، شیشه عمر حکام سعودی در منطقه شکسته خواهد شد. حماقت این رژیم در جنگ با ایران فرایند سقوط آل سعود را سرعت زیادی می بخشد. اگر آنها تصور می کنند که می توانند در پناه این جنگ به اهداف خود برسند و پای آمریکا را به میان بکشند باید بدانند که آمریکایی ها خود را وارد این کارزار نخواهند کرد. همانگونه که کاخ سفید از ورود جدی به بحران سوریه که هدفش سرنگونی بشار اسد بود خود داری کرد، اما در مقابل روسیه این فرصت را غنیمت شمرد و با یک تصمیم گیری راهبردی اکنون میدان دار بحران سوریه شده است. البته همه اینها تجزیه و تحلیل است و بستگی به عقلانیت و درایت طرف مقابل دارد. آل سعود اگر این عقلانیت را داشت هیچگاه به یمن حمله نمی کرد. مضاف بر این که در این ادعا نباید شک داشته باشد که آمریکا حامی اصلی این رژیم در ایم ماجرا وارد نخواهد شد و خود را درگیر نخواهد کرد. آل سعود اکنون باید خود در میدان به تنهایی حاضر شود شاید هم اکنون زمان آن است که این دو سنگ هایشان را وا بکنند. اما اگر آل سهود به ماندگاری خود فکر می کند راه دیگری هم وجود دارد که البته مقرون به صرفه برای او هم هست، دست از شرارت هایش بردارد و به سیاست های جمهوری اسلامی ایران هم تمکین کند. فرماندهان ارشد نیروهای مسلح آمادگی خود را همچون گذشته اعلام کرده اند و منتظر فرصتی هستند که از سوی آل سعود برای ایران ایجاد می شود، حال خود دانید، می خواهید هماوردی کنید؟
کد خبر: ۷۴۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۴

این روزها ، شیخ شهید بر بالای دار مشروطه خواهی مشروعه و ازماورای زمان و از دل تاریخ نه چندان دور ، به ما این نهیب را می زند که نگذارید زمینه های تکرار برخی از ناکامی ها و گذشته های تلخ این ملت دوباره پدیدآر شود.اسلامیت و جمهوریت در ایران اسلامی ، لازم و ملزوم یکدیگر هستند و سازوکار دقیق و ظرفیت قانونی موردنیاز برای صیانت از آن در شورای نگهبان قانون اساسی ، وجود دارد
کد خبر: ۷۲۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۸

دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار، فراخوان ششمین دوره این جشنواره را در هشت موضوع و پنج بخش منتشر کرد
کد خبر: ۷۱۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷

نمایشگاه آثار نقاشی و خوشنویسی مجتبی کرمی با موضوع خیام و فلامنکوبا همت آکادمی زبان ایران و آسیا افتتاح گردید پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irاین نمایشگاه در نگارخانه ها مون در تاریخ13 شهریور افتتاح گردید و تا تاریخ 19 شهریور ماه ادامه خواهد داشت که با حضور پرشور اساتید زبان برجسته اکادمی زبان ایران، آسیا و برنامه های متنوعی همچون برنامه رباعی خوانی خیام به زبانهای مختلف، اجرای موسیقی زنده سنتی و برنامه پرشور Street Talk توسط آکادمی ایران و آسیا همراه بود. به به گزارش نگارخانه هامون به نقل از مجتبی کرمی ،این نمایشگاه در واقع نگرشی نو و انتزاعی بر آنچه که تا کنون در حوزه خلق آثار هنری ادبی به نمایش در آمده است می باشد. که توانسته با استفاده از انتزاعی موضوعی در خلق آثار بیننده را به مسیری متفاوت از تلفیق رباعیات خیام و ترجمه آن در نمایشی از فرم و رنگ هدایت نماید. تلفیق دو سبک هنری و ادبی رباعیات خیام و رقص اصیل فلامنکو در آثار نقاشی، بهانه ای است برای اینکه دو فرهنگ ناب و اصیل ایران و اسپانیا را به تصویر بکشیم. هدف از اجرای این چنین آثاری در واقع ایجاد نگاه و تفکری متفاوت در مخاطب است، که او را به فکر فرو ببرد و از او بپرسد، که خیام کیست؟ و فلامنکو چیست؟ و هر کس با توجه به شناخت خود از این دو، نیزبه دنبال رابطه ای درتلفیق این دوسبک وفرهنگ درآثارخواهدبود! فرمهای رقص فلامنکو در آثار نقاشی از الگوهای واقعی هنرمندان معاصر رقص فلامنکو استفاده شده است. رباعیات استفاده شده در آثار به زبان اسپانیایی از ترجمه های آقای احمد طاهری مترجم معاصر ادبیات اسپانیایی و خانم کلارا خانس مترجم اسپانیایی رباعیات خیام می باشد.این مجموعه آثار در دو بخش آثار مدرن و کلاسیک ارائه گردیده است. در بخش مدرن رویکرد آثار بر اساس تلفیق دو موضوع رباعیات خیام به زبان فارسی و زبان اسپانیولی و فرم های رقص فلامنکو می باشد این تلفیق از آن جهت ایجاد گردید که بتواند مخاطب را در یک چالش تصویری موضوعی فرار دهد و همزمان به دو موضوع فکر کند. از طرفی دیگر امروزه، نمایش یک اثر هنری در قالب اثری مدرن که همراه با رنگ و فرم می باشد در نگاه مخاطبین جایگاهی متفاوت دارددر بخش کلاسیک شامل خوشنویسی به زبان فارسی و ترجمه آن به زبانهای انگلیسی،فرانسوی، ژاپنی، ایتالیایی، آلمانی، اسپرانتو، عربی، گرجی و ترکی استانبولی می باشد. شیوه خوشنویسی این آثار در بخش خوشنویسی فارسی از خطوطی همچون نستعلیق و شکسته نستعلیق و نسخ و در بخش خوشنویسی ترجمه (خوشنویسی لاتین) از سبکهایی همچون کاپرپلیت، گوتیک و ایتالیک بهره مند شده است. مجموع این آثاردرقالب آثاری تلفیقی وبااستفاده ازهنرهای ایرانی همچون مینیاتوروتذهیب به زیورطبع آراسته شده است. این مجموعه آثار را علاقه مندان می توانند در گالری مجازی به آدرس اینترنتی www.ilcc.ir/ex2015 بهراحتی رویت نمایند. ضمنا مجتبی کرمی در حال حاضر در تهران فعالیت دارد و بصورت تخصصی کلاسهای خوشنویسی غیر فارسی را در مرکز خوشنویسی بین الملل در دو شعبه شهرک غرب و گالری تجریش برگزار می نماید، او همزمان با فعالیتهای هنری خود اولین تارنمای خوشنویسی غیر فارسی را به آدرس www.ilcc.ir راه اندازی نمود. خبر/محمد حق جو
کد خبر: ۷۱۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷

 پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir شاپور کریمی: تهدید متغیرهای زیست بوم انسانی بدون شک پیامدها و عواقب ناگوار اجتماعی و سیاسی را به دنبال خواهد داشت. مهاجرت، گرسنگی، حاشیه نشینی، نابودی کشاورزی و محیط زیست، مرگ گونه های جانوری و گیاهی، مرگ تالابها، نشست زمین و تهدید سلامت عمومی شهروندان از مصادیق بحران آبی کشور ایران است. براساس اسناد سازمان ملل، ایران در آینده خشک تر و داغ تر خواهد شد و یکی از دلایل آن عملکردی است که در نتیجه حرکت به سوی توسعه وجوددارد. درحالی وزیر محترم نیرو خبر از واردات آب به ایران می دهد که ذخایر استراتژیک آب به حد منفی کاهش پیدا نموده است. میزان آب در دسترس کشور در حال حاضر از 130 میلیارد مترمکعب به 110 میلیارد مترمکعب تنزل داشته و در مقابل، مصرف به شدت افزایش یافته است. همچنین بنابر آمارها متوسط بارش کشور در سال‌های اخیر به 207 میلیمتر رسیده و از سوی دیگر با توجه به اینکه درجه حرارت کشور 1.2 درجه بالا رفته، تبخیر منابع آبی افزایش یافته است. گزارشها و هشدارهای مدیران ملی و استانی، تیترهای ریز و درشت رسانه های نوشتاری، پیامهای تصویری و کاریکاتورهای آبی و خشکسالی فضای مجازی خبر از آن می دهد که ایران در آینده نه چندان دور با چالش بزرگی در حوزه تغییر اقلیم و بحران آب مواجه خواهد شد که در صورت عدم اتخاذ تصمیمات و اقدامات راهبردی و عملیاتی شاید جبران عواقب و پیامدهای سیاسی و اجتماعی آن غیرقابل امکان باشد. با توجه به ضرورت تببین و تشریح معضلات تنش آبی که هم اکنون کشور با آن درگیر است، برگزاری کارگاههای آموزشی و همایشهای علمی به منظور ارتقای سطح مسئولیت پذیری اجتماعی(social responsibility) ومشارکت شهروندان درجهت مبارزه و مقابله با پدیده شوم قرن و همچنین انتقال الگوی صحیح مصرف از شرب تا کشاورزی یکی از راهکارهای پیش رو است. بدون شک مهمترین عامل در بروز تشنجات سیاسی و درگیریهای نظامی جهان بخصوص خاورمیانه در قرن بیست ویکم، چالش آب خواهدبود. معضلی که کشور ما ایران نیز از ترکشهای آن در امان نخواهد بود. با استناد به دعای کوروش بزرگ می توان اذعان نمود که مبارزه و مقابله تمدن ایران زمین با خشکسالی دارای سابقه چندین هزار ساله است ولی در قرن معاصر به علل مختلف این بحران، تشدید و ساکنین کره خاکی زمین را به چالش کشیده است و دانشمندان و کارشناسان ناامیدتر از گذشته چشم به تغییر رفتارانسانها دوخته اند. مجموع بارندگی سالانه در ایران حدود 400 میلیارد مترمکعب است که 284 میلیارد مترمکعب آن به طور مستقیم تبخیرشده و تنها بخش کمی از آن به صورت آبهای سطحی، ابهای زیرزمینی، منابع آب کشور را تأمین می کند. درحالی حدود یک یک درصد جمیعیت جهان در ایران زندگی می کنند که تنها 26/. درصد از منابع آب شیرین جهان در کشور ما وجود دارد. برآوردهای علمی نشان می دهد که با افزایش تدریجی جمعیت، ایران تا دو دهه آینده با کمبود شدید آب روبرو خواهد شد، ضمن آنکه پژوهشهای جهانی نشان داده است که کاهش منابع آب در کشورهای خاورمیانه و رقابت برسر بهره برداری از منابع آب موجود در منطقه، نقش روزافزونی در امنیت ملی هر یک از این کشورها دارد. از این رو در آینده، آب در خاورمیانه می تواند به سرمایه ارزنده تر و حیاتی تر از نفت تبدیل شود. نکته قابل توجه آنکه سرانه ی آب برای هر ایرانی در سال 1340 میزان 8600 مترمکعب و در سال 1378 به میزان 2100 مترمکعب بوده است. پیش بینی می شود که این مقدار در سال 13400 به 1300 مترمکعب برسد. کاهش این سهم به کمتر از 1000 مترمکعب در سال، کشور را با بحران جدی کم آبی روبرو خواهد کرد. بحران آب در کشور تا بدانجا جدی است که وزیر نیرو از واردات آب از سه کشور مجاور خبر داد. با استناد به گزارشهای منتشره از سوی وزارت نیرو سدهای کشور همچنان تشنه هستند. هم اکنون 42 سد کشور بین 90 تا 100 درصد پرشدگی دارند که نام سدهای لتیان، البرز، دز، میجران، عباسپور و ارس در این میان دیده می شود. براساس این گزارش، با نگاهی به وضعیت پرشدگی سدهای کشور، از مجموع 159 سد بزرگ کشور، 61 سد که 42 درصد از ظرفیت کل مخازن سدهای کشور را به خود اختصاص داده اند، در زمان حاضر کمتر از 40 درصد ظرفیت خود، آب دارند. براساس گفته های قایم مقام وزیر نیرو ذخایر استرتژیک آب کشور هم اکنون دارای رتبه منفی است که هشدار جدی برای مسئولان نظام است. نکته حائز اهمیت آنکه به قول یکی از اساتید دانشگاه تهران، جمعیت آوارگان آب در ایران در حال افزایش است. دکتر حسین ایمانی جاجرمی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در نشست تخصصی «نقش باورها، ارزش‌ها و سرمایه اجتماعی در حکمرانی آب» اظهار داشت: «در جنوب شرق کشور به دلیل خشکسالی، آوارگان آب داریم و آوارگان آب دریاچه ارومیه هم احتمالا به تهران مهاجرت می‌کنند که خود با هزار و یک مشکل مواجه است.». «ایران در آینده گرم‌تر و خشک‌تر خواهد شد و این حاصل نتایج تغییرات آب و هوایی است»، این هشداری است که گری لوئیس، هماهنگ ‌کننده مقیم سازمان‌ ملل متحد در ایران، خرداد ماه سال جاری در مصاحبه‌ای با نشریه تایمز عنوان کرده است. لوئیس اضافه کرده که الگوی بهره‌برداری و مدیریت منابع‌ طبیعی در ایران «ناپایدار» است و کشور ما مانند کشورهای غنی در منابع طبیعی، باید رویکرد خود را بر پایه دو موضوع مهم تغییر دهد؛ اول این‌که مالیات سنگینی برای استفاده از منابع غیرقابل تجدید گذاشته شود و دوم آن‌ که برای منابع تجدیدپذیر سرمایه‌گذاری شود. نکته حایز اهمیت آنکه ایران رتبه ششم و تا هفتم تولید گازهای گلخانه‌ای در دنیا را دارد و چندان غریب نیست که ما دچار تحریم‌های جامعه بین‌الملل در حوزه تغییرات آب و هوایی شویم. برهمین اساس شکل‌گیری اراده و عزم جدی برای کاهش گازهای گلخانه‌ای و اثرات مخرب آن ضروری است. مهمترین معضل فعلی کشور کمبود آب است. ایران دچار تنش آبی خواهد شد؛ درنتیجه بحران آب به عنوان بزرگترین بحران زیستی، ایرانیان را در آینده نه چندان دور مورد تهدید قرار خواهد داد. نگاهی اجمالی به وضعیت بارش باران حاکی از آن است که در سال ۱۳۳۵ سرانه آب در ایران معادل ۷۰۰۰ مترمکعب بوده است. در سال ۱۳۹۰ این سرانه به مرز بحرانی یعنی ۱۷۰۰ مترمکعب رسیده است. اگر این روند، کاهش یا ادامه یابد، کشور ایران دچار تنش آبی خواهد شد. بحران آب تا بدانجا خطرآفرین و هشدارآمیز است که دکتر کلانتری، مشاور دکتر روحانی طی سخنانی صریحا اعلام نمود که در صورت تداوم چنین وضعیت آبی در کشور، میزان 70 درصد جمعیت کشور برابر با 50 میلیون نفر از ایران کوچ خواهند کرد یا معاون سازمان محیط زیست طی سخنانی هشدار داد که استان مازندران به عنوان یکی از استانهای پربارش کشور در آینده بیابان خواهد شد و همچنین فاضلی، معاون پژوهشی مرکز بررسی‌های استراتژیک نهاد ریاست جمهوی اعلام نمود که بحران آب به اندازه پرونده ای هسته ای دارای اهمیت است. تنویر افکارعمومی، ارایه آموزشهای لازم از سطوح پایین جامعه، فرهنگ سازی، توانمندسازی بانوان و همچنین ایجاد بستر مشارکت نهادهای مدنی اعم از موسسات غیردولتی و احزاب در بخش پیشگیری از بحران آب لازم و ضروری است. *شاپور کریمی/دبیر همایش علمی بحران خشکسالی در ایران
کد خبر: ۷۱۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۵

بیش از 600 تن از استادان دانشگاه در نامه‌ای سرگشاده خطاب به رییس جمهور، ضمن ستایش از تلاش دستگاه دیپلماسی برای رفع تهدیدهای ریشه‌دار و جلب اعتماد جامعه بین‌المللی، خواستار اقداماتی در جهت تلطیف فضای اجتماعات مردمی و ضرورت احترام به ملت های دیگر و نمادهای ملی آنها شدند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش «تابناک»، متن این نامه بدین شرح است: بنام خداجناب آقای دکتر روحانی، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران ضمن عرض سلام و آرزوی توفیق روزافزون برای جنابعالی و همکارانتان، امضا کنندگان زیر، از اعضای هیات های علمی دانشگاه های سرتاسرکشور، به این وسیله مراتب قدردانی خود را از سیاست های نوین دولت تدبیر و امید در عرصه سیاست خارجی کشور اعلام نموده و هم چنین آمادگی خود را برای همکاری هر چه بیشتر جامعه دانشگاهی با آن دولت محترم اعلام می‌نمایند. به اعتقاد ما تلاش دستگاه دیپلماسی کشور برای رفع تهدیدهای ریشه دار و جلب اعتماد و همکاری جامعه بین المللی درخور تحسین و ستایش است.   کشور ما اکنون در یک نقطه عطف از تاریخ معاصر خود قرار گرفته است و در آستانه آن است که به کمک تدابیر نو و اتخاذ شیوه های سازنده برای تعامل با جهان در مسیر توسعه و شکوفایی همه جانبه و پایدار قرار بگیرد.  دورنمای این مسیر که ثمره پایداری بر منافع ملی در کنار خردورزی در سیاست خارجی است شامل دستاوردهای بسیار مهم و حیاتی برای نسل ما و نسل های آینده است. رونق اقتصادی و توسعه اشتغال، توسعه علمی متوازن در همه رشته ها، بهره‌مندی از فناوری2های پیشرفته و بومی کردن آنها، همکاری‌های علمی و فنی با دیگر کشورها، توجه ویژه به مسایل زیست محیطی، گسترش امید و اشتیاق در نسل پویای جوان برای خدمت به کشور، بازگشت خیل عظیم  فارغ التحصیلان به کشور، تنها گوشه ای از این دورنمای پرامید است.        بدون شک وضعیت کنونی و دورنمای امیدبخش فوق ثمره صبر و شکیبایی آحاد مردم و پایداری دولت است. اکنون زمان آن فرا رسیده است که  کلیه هموطنان نیز در پرتوی این سیاست های جدید، مقاومت طولانی خویش را با ایفای یک نقش مثبت و فعال در ارائه چهره صحیح فرهنگ ملی و دینی خود به جهانیان تکمیل نمایند. ما در منطقه‌ای زندگی می‌کنیم که متاسفانه تصویری مشمئز کننده از افراطی گری، خشونت و هراس برای دیگر ملت ها و فرهنگ ها آفریده شده است و حال آنکه فرهنگ ملی و دینی ما آکنده از اعتدال، صلح  و آشتی است. ما بر این باوریم که کلیه هموطنان نیز می‌بایست به وظیفه ملی و دینی خود، به وظیفه ای که درمقابل فرزندان خود و نسل های آینده دارند عمل نموده و برای همه ملت ها و همه فرهنگ ها پیام آور صلح و آشتی و میانه روی باشند.   ما امیدواریم که از این پس همه مردم در هر کجا که هستند، در اجتماعات و همایش‌ها، در مساجد و عبادات جمعی، پیام آور صلح و اعتدال بوده و از شعارهایی که با فرهنگ دینی و ملی ما سازگار نیست پرهیز نمایند. این شعارها نه تنها هزینه‌های ناخواسته و سنگینی بر روند کنونی دیپلماسی کشور تحمیل می‌کند، بلکه چهره‌ای نادرست و مخدوش از مردم و کشور ما برای جهانیان  نیز تصویر نموده و بهانه به دست جنگ افروزان می دهد.   ما امیدواریم که آن دولت محترم ضمن تنش زدایی از سیاست خارجی و پافشاری بر منافع ملی به هر طریق که صلاح می‌داند برای تلطیف فضای اجتماعات مردمی و ضرورت احترام به ملت های دیگر و نمادهای ملی آنها نیز اقدام کند.
کد خبر: ۷۱۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۲

در اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید. یک پزشک - در دوران پیش از ظهور خدماتی مانند پیام کوتاه، ایمیل و شبکه‌های اجتماعی، بهترین راه برای مکاتبه‌ی افرادی که دور از هم زندگی می‌کردند، نوشتن بود. بیشتر این نامه‌ها، محتوای کاملاً خصوصی داشت و بنابراین تعجب‌آور نخواهد بود اگر با سرک کشیدن در محتوای آن، به رازهای نویسندگان و یا میان گیرنده و نویسنده پی ببریم. برخی از نامه‌ها هم از جنبه‌های تاریخی، بسیار مهم و تعیین‌کننده بودند و به نوعی بعضاً نامه‌های سرگشاده‌ای بودند که میان رهبران سیاسی و اجتماعی جنبش‌ها رد و بدل می‌شد و نقشی حساس در ادامه‌ی روند مناسبات سیاسی و مبارزات ملت‌ها داشت. این نامه‌ها از لحاظ سیاسی و تاریخی، اهمیتی به‌سزا دارند، اما نوشته‌ی امروز درباره‌ی نامه‌های بسیار مهمی است که امروزه کمتر از آن‌ها سخنی به میان می اید. چه، اگر برخی از این نامه‌ها مورد توجه گیرنده‌اش قرار می‌گرفت، بسیاری از فجایع و تلخ‌کامی‌ها به بار نمی‌آمد. در این نوشته، به مرور این نامه‌های مهم ولی فراموش‌شده می‌پردازیم. 1- نامه‌ی فیدل کاسترو به فرانکلین روزولتفیدل کاسترو، دوران زمام‌داری ۱۰ رئیس‌جمهور امریکا را درک کرده. آن هم رئیس‌جمهورهایی که اغلب‌شان، آرزوی خلع او از قدرت را داشتند و برخی تلاش عملی هم برای رسیدن به این مقصود، انجام دادند. به هر حال، اولین تماس کاسترو با آمریکا، حاوی پیامی دوستانه بود.در سال ۱۹۴۰، دانش‌آموزی ۱۲ ساله از مدرسه‌ی Colegio de Dolores واقع در سانتیاگوی کوبا، به رویس‌جمهور وقت، فرانکلین روزولت، نامه‌ای نوشت. او نامه‌ی خود را چنین آغاز کرده‌بود: «دوست خوبم، روزولت!» او احوال‌پرسی گرمی با روزولت کرده بود و برای‌ش نوشته‌بود که وقتی در رادیو شنیده که روزولت مجدداً در انتخابات ریاست‌جمهوری برنده شده، چقدر خوشحال شده‌است. کودک از روزولت خواسته بود که برای‌ش یک اسکناس ده دلاری بفرستد، زیرا تا آن زمان، یکی از این اسکناس‌ها را از نزدیک ندیده‌بود! این پسرک، کسی نیست جز فیدل کاسترو!کاسترو در نامه‌اش نوشته‌بود که با آن‌که زبان انگلیسی‌اش ضعیف است، اما خیلی باهوش است و خیلی صادقانه نوشته‌بود: «با این‌که یک پسربچه هستم، خیلی فکر می‌کنم.» این نامه در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ به مقصد رسید، اما هرگز به دست روزولت نرسید. بعدها وقتی روزولت فوت کرد، حتی فرصت نکرد که بداند فیدل کاسترو کیست! 2- نامه‌ی ملکه الیزابت دوم به رئیس‌جمهور آیزنهاوردر سال ۱۹۵۷، دوایت آیزنهاور نخستین رئیس‌جمهور امریکا بود که از ملکه‌ی انگلستان دعوت به عمل آورد. ملکه که از مدت اقامت خود و مهمان‌نوازی رئیس‌جمهور و همسرش بسیار لذت برده‌بود،  دو سال بعد برای جبران آن‌ها را به بالمورال در اسکاتلند دعوت کرد. بعد از سفر آن‌ها به اسکاتلند، به نظر می‌رسید هنوز خاطره‌ی خوب طعم فوق‌العاده‌ی شیرینی‌هایی که ملکه از آن‌ها برای پذیرایی استفاده کرده، از خاطر آیزنهاور نرفته‌باشد. پنج ماه بعد از این ملاقات دوباره، ملکه نامه‌ای به آیزنهاور نوشت و به آن دستور پخت شخصی خود برای تهیه‌ی این شیرینی‌ها را اضافه نمود.این نامه که در ۲۴ ژانویه‌ی ۱۹۶۰ به مقصد امریکا فرستاده‌شد، از ماجرای عکسی از رئیس‌جمهور در روزنامه در حال درست کردن کباب بلدرچین، الهام گرفته بود. این نامه، سرشار از راه‌های مفیدی برای درست کردن صبحانه به اندازه‌ی ۱۶ نفر بود. ملکه حتی به فکرش رسید که توصیه کند اگر تعداد افراد حاضر برای صبحانه کمتر از ۱۶ نفر باشد، مقدار آرد و شیر باید کاسته شود! این نامه، چنین پایان یافته‌بود که چقدر ملکه و خانواده‌اش از دیدار با رئیس‌جمهور لذت برده‌اند. 3- نامه‌ی استعفای هیتلردر اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید.در این نامه، خطاها و اشتباهات زیادی دیده می‌شود که عمده‌ی آن درباره‌ی درخواست هیتلر خروج از شغلش تا زمان «پایان انتخابات برای برگزیده شدن رئیس‌ رایش بعدی» است. این نامه تازه چند سال است که پیدا شده و انتظار می‌رفت که در یک حراج، با قیمتی بیش از ۵۰۰۰ یورو به فروش برسد. 4- نامه‌ی آلبرت انیشتین به فرانکلین روزولتنامه‌ای که در سال ۱۹۳۹ توسط انیشتین برای روزولت نوشته‌شد، یکی از مهم‌ترین نامه‌های تاریخ معاصر تلقی می‌گردد. در این نامه، انیشتین به رئیس‌جمهور اخطار می‌دهد که ممکن است آلمانی‌ها به سلاحی بسیار ویران‌گر دست یابند. بعدها خودِ انیشتین می‌گفت که نوشتن این نامه، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات زندگی‌اش بود. برخی از مورخان باور دارند که این نامه را «لئو زیلارد» نوشته و انیشتین تنها امضا کرده‌است،درباره‌ی سه نامه‌ی دیگری که انیشتین برای روزولت نوشته، اطلاعات اندکی در دست است. با این حال تصور می‌شود که دو نامه‌ی اول حاوی پیام‌های مشاوره و نصیحت‌هایی برای رئیس‌جمهور است و در آن پیشنهادهایی به او می‌دهد، در آخرین نامه اما (که پیش از مرگ روزولت به دست‌ش نرسید)، انیشتین از روزولت می‌خواست که لطفی در حق او کند. این نامه هم احتمالاً توسط زیلارد نوشته شده و برای نخستین بار، این زیلارد است که از مفهوم سلاح اتمی در این نامه‌ی آخر سخن رانده‌است. در این نامه از رئیس‌جمهور و کابینه‌اش درخواست شده‌بود که اجازه‌ی ملاقاتی خصوصی به زیلارد و دوستان دانشمندش داده شود تا درباره‌ی این موضوع با هم گفت‌وگو نمایند.5 - نامه‌ی ماهاتما گاندی به آدولف هیتلردر بین سال‌های ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰، گاندی دو نامه به هیتلر نوشت. آن‌که بیشتر درباره‌اش شنیده شده، نامه‌ای است که با عنوان «دوست عزیز»، شروع شده‌است و در جولای سال ۱۹۳۹ نوشته شده. گاندی به هیتلر نوشته بود که تنها خودِ هیتلر است که می تواند جلوی جنگ جهانی دوم را بگیرد. از هیتلر خواسته‌بود که مسیر خودش را در یافتن راه‌حلی بدون خشونت دنبال نماید و به او گفته بود که چقدر در این مسیر، دستاوردهای ارزشمندی داشته‌است. این سیاستمدار و فیلسوف برجسته‌ی هندی، در انتهای نامه‌اش از اینکه نوشته‌ی او باعث هر گونه رنجش در هیتلر شده‌باشد، فروتنانه عذر خواسته بود.نامه‌ی دوم اما، در تاریخ کمتر مورد بحث قرار گرفته. در این نامه لحن گاندی تغییر کرده و مستقیماً شروع نامه‌ی پیشین را یادآوری می‌کند و می‌گوید این‌که پیش‌تر او هیتلر را یک «دوست» خطاب کرده، صرفاً رعایت تشریفات بوده‌است!این نامه پس از آن نوشته‌شد که در دسامبر سال ۱۹۴۰، جنگ جهانی دوم آغاز گردید. در این نامه، گاندی نازیسم هیتلر را با امپریالیسم بریتانیا مقایسه نموده که هند در تلاش بود با آن به مقابله بپردازد. او به هیتلر هشدار داد که قدرت دیگری هم در جهان هست که با شیوه‌های پیشرفته‌تر از او و با سلاح‌های خودش، آلمان را شکست خواهد داد. او این نامه را با تکرار اخطاری مشابه به موسولینی پایان داده‌است. 6- درخواست کارِ لئوناردو داوینچیمدت‌ها پیش از آن‌که لئوناردو داوینچی برای نقاشی‌های‌ش معروف شود، او یک ایتالیایی‌ از خانواده‌ی متوسط بود که مهارت‌هایی هم داشت، و خب، دقیق‌ش این که خیلی از مهارت‌ها را داشت! در سال ۱۴۸۲ و در سن سی سالگی، داوینچی که در آن زمان تقریباً ناشناخته بود، به دنبال شغلی می‌گشت. او مستقیماً نامه‌ای برای دوک میلان نوشت تا یک موقعیت شغلی در اختیارش گذاشته شود. داوینچی مهارت‌های‌ش را در نامه‌ای مفصل ذکر کرد و چنین اغاز کرد که او می‌تواند برای کشتی‌ها اسلحه بسازد و همچنین توانایی ساخت واگن‌های زره‌پوش و منجنیق را هم دارد. او همچنین نوشت که می‌تواند برای دوک چندین روش حمله و دفاع، طرح‌ریزی نماید. برای این‌که دوک با خودش فکر نکند که این مرد جوان فقط در فکر جنگ است، او گفت که توانایی طراحی پل، ساخت ساختمان و ساخت مجسمه از خاک رس، برنز و سنگ مرمر را نیز دارد. او که بسیار به نبوغ و توانایی‌های‌ش مطمئن بود، خاطرنشان کرد که اگر جناب دوک پی ببرد که او تنها یکی از این مهارت‌ها را نداشته باشد، مختار است که وی را پای میز محاکمه بکشاند. 7- نامه‌ی مالکوم ایکس به مارتین لوترکینگبا آن‌که مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس بخاطر هدفی مشترک می جنگیدند، در روش‌های آن‌ها شباهت‌های اندکی وجود داشت. در حالی که لوترکینگ به‌شدت به مبارزه‌ی بدون خشونت معتقد بود، مالکوم ایکس به مسیر شبه‌نظامی روی آورد. تضاد و رقابت آن‌ها آن‌جا بیش‌تر نمود یافت که ایکس نامه‌ای به کینگ نوشت و او را «دکتر کشیش‌مسلک ترسو مثل یک جوجه» خطاب کرد! ایکس دو نامه برای لوترکینگ فرستاد، یکی در سال ۱۹۶۳ و دیگری در سال ۱۹۶۴٫در اولین نامه، او از کینگ خواست که در یکی از تجمعات فضای باز شرکت کند و از آن‌ها حمایت نماید. او در نامه‌اش نوشته بود که اگر رئیس‌جمهور جان اف. کندی، که یک کاپیتالیست است، و رهبر شوروی خرشچوف، که یک کمونیست است، هدفی مشترک با هم بیابند، او و کینگ هم می‌توانند هدفی مشترک داشته‌باشند! او در نهایت به کینگ پیشنهاد داد که اگر شخصاً برای‌ش حضور در این تجمع مقدر نیست، یک نماینده بفرستد.نامه‌ی بعدی، در ۳۰ جون ۱۹۶۴ نوشته شد که حاوی یک پیشنهاد خشن از سوی مالکوم ایکس بود. در نامه او از وضعیت اسفبار مردم در سنت آگوستین گفت. او همچنین تهدید کرد که اگر دولت به‌رودی دخالت نکند، او مجبور است برخی از برادران را به سراغ کوکلوس‌کلان‌ها بفرستد تا «طعم داروی خود را به آن ها بچشانند.» 8- "De Profundis” از اسکار وایلدتیرگی روابط مابین مارکیزِ کویینزبری و پسرش، لرد آلفرد داگلاس، بیشتر به این دلیل ریشه‌یابی شده که داگلاس با اسکار وایلد رابطه‌ای دوستانه داشت. کمی بعد، وایلد دو سال را به دلیل بی‌نزاکتی فراوان در زندان گذراند. او در زمان زندان، نامه ای به داگلاس با عنوان De Profundis (به معنای «از اعماق») نوشت که بعدها به‌عنوان یک مقاله به چاپ رسید. این نامه، بازتابی است از خیانت داگلاس و پشیمانی عمیق وایلد.وایلد نامه را چنین می‌اغازد که او احساس می‌کند توسط داگلاس رها شده، همان داگلاس که شعرها و نامه‌های خصوصی‌ای را که برای‌ش فرستاده، منتشر نموده‌است. او داگلاس را متهم نمود که با سوء استفاده از ضعف شاعر، او را در دام خود کشانده است. او خود را شماتت کرده که چرا نتوانست هرگز به داگلاس «نه» بگوید. او در نهایت داگلاس را نصیحت می‌کند که: «بیشتر مردم بخاطر عشق و تحسین زندگی می‌کنند. اما در حقیقت با مورد عشق واقع شدن و تحت تحسین قرار گرفتن است که بایستی زندگی کنیم.»9- نامه‌ی بنجامین فرانکلین به ویلیام استراهانپیش از آن که جنگ های امریکا برای استقلال آغاز گردد، یکی از پدران مؤسس این کشور، بنجامین فرانکلین، دوستیِ نزدیکی با ویلیام استراهان داشت. استراهان یکی از ناشران برجسته و از اعضای پارلمان بریتانیا شناخته می‌شد. حتی پس از آن‌که جنگ انقلاب آمریکا آغاز شود، آن دو دوست باقی ماندند. این دوستی تنها تا زمانی دوام یافت که فرانکلین پی برد که استراهان رأی بر این داده که آمریکایی‌ها به‌عنوان شورشی شناخته شوند. در پاسخ، فرانکلین نامه‌ای برای استراهان نوشت.شروع این نامه از آن‌ رو جالب است که فرانکلین دوست قدیمی‌اش را به سردی «آقای استراهان» مورد خطاب قرار داده‌است. او استراهان و هم‌مسلکان پارلمانی‌اش را مورد عتاب قرار داده‌بود که هرج و مرج وقت در آمریکا، به دلیل آرا و اعمال آن‌ها شکل گرفته‌است. او بریتانیایی‌ها را قاتل خطاب کرد و حتی به دوست قدیمی گفت تا دست‌های خود را بنگرد و ردْ خون اقوام را روی آن ببیند! نامه‌ی کوتاه فرانکلین، با تصریح او که دوستی آن‌ها دیگر پایان یافته و این‌که آن دو از این لحظه به بعد، هم‌چون دو دشمن رو در روی هم ایستاده‌اند، تمام می‌شود. 10- نامه‌ی گریس بِدِل به آبراهام لینکلنتا به‌حال چیزی از ماجرای ریش خاص آقای لینکلن شنیده‌بودید؟ او ریش‌ش را به خاطر نامه‌ی دختری جوان به‌نام گریس بدل به این سبک نگاه داشته‌بود. گریس در آن زمان، دخترکی یازده ساله بود. نامه‌ی دوشیزه بدل که در ۱۵ آگوست سال ۱۸۶۰ نوشته شده‌بود، به لینکلن می‌گفت از آن‌جایی که او صورت لاغری دارد، بهتر است ریش بگذارد تا خوش‌قیافه‌تر به نظر بیاید. او گفت که زن‌ها عاشق ریش هستند و اگر او ریش بگذارد، شوهران‌شان را مجبور خواهند کرد تا به او رأی دهند! بدل پیشنهاد کرده‌بود که از آن‌جایی که ممکن است آقای لینکلن گرفتار باشد، یکی از دختران‌ش از طرف او جواب‌ش را بدهد.چهار روز بعد، لینکلن شخصاً جواب نامه‌ی او را نوشت. او از نامه‌ی گریس تشکر کرد و نوشت که دختری ندارد و سه پسر دارد. او نوشت که شاید ریش گذاشتن، یک تظاهر بی‌معنا به نظر بیاید. بدل بعدها با لینکلن در مقام رئیس‌جمهور و در حالی که ریش گذاشته‌بود، در سفرش به وستفیلد در سال ۱۸۶۱ ملاقات نمود.
کد خبر: ۷۰۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷

جلسه مشترک شورای علمی دبیرخانه دین‌پژوهان کشور با مدیران مرکز ارتباطات دولت و روحانیت و رییس آموزشکده عالی روش‌شناسی علوم انسانی پاریس در محل دبیرخانه دین‌پژوهان برگزار شد
کد خبر: ۷۰۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۴

لیست صدتایی‌ها در همه جای دنیا وجود دارد. صد کتابی که باید قبل از مرگ خواند. صد فیلمی که باید قبل از مرگ دید. صد کاری که باید قبل از مرگ انجام داد، اما تا به حال به صد جای دیدنی ایران که قبل از مرگ باید دید فکر کرده‌اید؟
کد خبر: ۶۹۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۲

۵۹۶ مسئول کانون بسیج اساتید دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور طی نامه ای به رئیس جمهور مواضع و مطالب خود را درباره مذاکرات هسته ای اعلام کردند. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.comبه نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج اساتید کشور؛ متن نامه به این شرح است: بسمه تعالی محضر حجت السلام والمسلمین جناب آقای دکتر حسن روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران با اهداء سلام و تحیات و با آرزوی توفیق روزافزون الهی برای جنابعالی و همکاران محترم در هیئت دولت جمهوری اسلامی ایران به استحضار می رساند: حضرتعالی بهتر می دانید که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در طول حدود چهار دهه عمر پربرکت خویش و با گذر از فراز و نشیب ها و طی مسیری پرافتخار از جهاد و مقاومت و تقدیم صدها هزار شهید و جانباز به درگاه ایزد منان، اکنون به جایگاهی رفیع و با عزت در منطقه و جهان دست یافته و الگویی از یک نظام مردم سالار، دین مدار و ولایت محور را به جهان ارائه کرده است، که از جمله مهمترین رهآورد آن، آگاهی روزافزون مستضعفین و هویت یابی مسلمانان جهان و به خصوص ظهور مقاومت اسلامی در منطقه است که از نتایج  پرافتخار آن شکست آمریکای جنایتکار در عرصه اشغال عراق بود که بی تردید بزرگترین شکست تاریخی آمریکا در سیاست خارجی این کشور بشمار می رود؛ در حالی که مسئولین آمریکایی با اشاره به حضور 300 هزار نیروی نظامی و امنیتی خود در عراق چنین مطرح می کردند که آمده اند تا حداقل یکصد سال در عراق بمانند و بنا داشتند با تثبیت اشغال این کشور نقشه خاورمیانه بزرگ خود را برای دستیابی به تک ابرقدرت هژمون جهان از طریق تجزیه کشورهای قدرتمند منطقه و در نهایت مهار انقلاب اسلامی عملیاتی کنند. پس از شکست مستقیم آمریکا در عراق، آن ها در جنگ های نیابتی در لبنان و فلسطین نیز شکست خوردند و به فضل خدای بزرگ در آینده نه چندان دور در سوریه، بحرین و یمن  نیز پرونده شکست های آنها تکمیل خواهد شد، از اینرو به نظر می رسد دولت جنایتکار آمریکا که به اعتراف بسیاری از حقوقدانان بین المللی بزرگترین ناقض تاریخی حقوق بشر و بشردوستانه بشمار می رود و فقط یک فقره آن قتل بیش از یک و نیم میلیون نفر در اشغال عراق بود، گاهی به بهانه حقوق بشر، گاهی به بهانه طرفداری ایران از گروه ها و ملت های استقلال طلب در منطقه و جهان و اینک به بهانه پرونده هسته ای برآن است تا از ناکامی ها و شکست های پی درپی که نتیجه سیاست های استکباری آن دولت بوده است، عقده گشایی نماید و برآن است تا به انحاء گوناگون به تحقیر ملت ایران بپردازد تا شعله اسقلال طلبی و آزادی خواهی در جهان که با الهام گرفتن از انقلاب بزرگ این ملت شعله ور شده است را خاموش نماید. در این راستا ما مسئولین سازمان بسیج اساتید دانشگاه های کشور با درک شرایط حساس تاریخ انقلاب اسلامی و کشور عزیزمان ایران وظیفه خود می دانیم، ضمن ادای احترام به مقام شامخ همه کسانی که به خصوص در دهه اخیر خیز عظیم علمی کشور را در حوزه های گوناگون و از جمله دانش هسته ای با مدیریت مستقیم رهبر معظم انقلاب رقم زدند و ضمن اهداء سلام و درود به ساحت شهدای جهاد علمی و هسته ای کشور به ویژه اساتید بسیجی شهید این عرصه، دکتر علی محمدی و دکتر شهریاری و ضمن تقدیر صادقانه از تلاش های خستگی ناپذیر حضرتعالی و تیم مذاکره کننده هسته ای، نکات و ملاحظاتی را بر حسب وظیفه دینی، انقلابی و ملی خود به استحضار برسانیم: 1- مذاکرات هسته ای یکی از معدود مذاکرات طولانی و پیچیده تاریخ دیپلماسی معاصر جهان و فی مابین یک کشور مسلمان انقلابی و تمام قدرت های بزرگ جهان است. ساختار و اعضاء میز مذاکره بیانگر آن است که نتایج آن (هرچه باشد) تأثیری جهانی داشته و می تواند در یک رویارویی اهداف و منافع بسیاری از بازیگران جهانی و منطقه ای را تحت تأثیر خود قرار دهد که در این میان، جمهوری اسلامی ایران به عنوان اصلی ترین طرف مذاکره بیشترین تأثیر را خواهد پذیرفت. 2- آنچه مسلم است هدف واقعی آمریکا از این مذاکرات جبران شکست این کشور در منطقه و کنترل و در نتیجه مهار جمهوری اسلامی ایران است تا بتواند اهداف استکباری خود را از طریق تسلط بر منابع انرژی منطقه و در نهایت امکان دیکته کردن سیاست های خود بر دیگر قدرت های جهان و کشاندن آنها در یک خط طولی پشت سرخود در مسائل جهانی به جهت نیاز آنها به منابع انرژی منطقه، عملیاتی کند. به این دلیل ممانعت از دست یابی ایران به سلاح هسته ای یک بهانه است و خود نیز خوب می دانند، به خصوص به جهت فتوای امام المسلمین، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی)، جمهوری اسلامی هیچگاه در پی دست یابی به سلاح هسته ای نخواهد بود، در حالی که دولت آمریکا تنها مرتکب بکارگیری و استفاده از سلاح هسته ای در تاریخ بوده و اکنون بزرگترین زرادخانه آن را نیز در اختیار دارد. 3- البته دولت جنایتکار آمریکا نه فقط در تجاوز به نرم های پذیرفته شده بین المللی و از جمله قتل عام دهها میلیون انسان در سراسر جهان صاحب رکورد است بلکه در بدرفتاری ها، عهد شکنی ها و از پشت سر خنجر زدن نیز در جهان معاصر رتبه اول دارد. جنابعالی بهتر از ما می دانید که از جمله دلایل اصلی شکست جنبش ملی شدن نفت ایران خوشبینی مرحوم دکتر مصدق به آمریکا بود و به همین دلیل بیش از 20 روز در آمریکا میهمان، ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا شد، اما آمریکا در عوض از پشت به او خنجر زد و کودتای 28 مرداد را علیه او عملیاتی کرد. در مورد عراق نیز، زمانی که صدام به نیابت از آمریکا با ملت مسلمان ایران می جنگید و آمریکایی ها در سال 1361 نام وی و حزب بعث عراق را از لیست طرفدران گروه های تروریستی خارج کردند تا بیش از گذشته بتوانند این رژیم را علیه جمهوری اسلامی تسلیح و تجهیز نمایند، در همان سال یعنی در 1982 به یک میسیحی صهیونیستی  به نام «برناردلئویس» آماده کردن طرح اشغال عراق را سفارش دادند، آنگاه که مقاومت ملت مسلمان ایران در دوران دفاع مقدس اجازه نداد که صدام به عنوان یک عنصر خطرناک و غیرقابل کنترل برای عملیاتی کردن هدف آمریکا ظاهر گردد، آمریکایی ها صدام را در حمله به کویت تحریک و سپس خود به او حمله کردند و در نهایت نیز با تصویب قطعنامه 687 و به خصوص تحمیل یک رژیم بازرسی فراتر از پادمان به ارزیابی توانمندیهای نظامی آن کشور پرداختند و سرانجام نیز به جهت شناختی که از مواضع و تاسیسات نظامی عراق پیدا کرده بودند، اشغال این کشور را در ظرف کمتر از یک ماه عملیاتی کردند، اما همانطور که گذشت در این برنامه نیز با مدیریت عالی جمهوری اسلامی و مقاومت اسلامی در منطقه، آمریکا نتوانست اهداف سلطه گرانه خود را به پیش ببرد و مفتضحانه شکست را متحمل و مجبور به ترک عراق شد. 4- اصولاً مذاکرات هسته ای مجموعه ای پیچیده از مباحث پیچیده فنی، سیاسی، حقوقی و دیپلماتیک است که در این میان مذاکره کنندگان ما ( که قطعاً افرادی خدوم و هوشمند هستند) نبایستی صرفاً به دانش و بینش خود اتکاء نموده بلکه بایستی از ظرفیت های علمی و فنی دیگر اندیشمندان و متفکران متعّهد کشور بهره گیری نمایند تا بتوانند گام های مطمئن تری بردارند و مسیر مذاکرات را هر چه بیشتر در مسیر منافع ملی قرار دهند و ریسک ناشی از پیچیدگی و تعدد و تنوع متغیرها را کاهش دهند؛ زیرا همه شواهد و قرائن بیانگر این واقعیت است که نگاه دشمن به مذاکره هسته ای و اجبار مذاکره کنندگان ایرانی به یک توافق، با هدف تغییر معادله رویارویی انقلاب و مقاومت اسلامی با استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا در منطقه و جهان است، و تهدیدهای پی درپی دولت جنابعالی از سوی جنایتکاران آمریکایی و مطرح کردن گزینه نظامی نیز در این راستا و برای فشار و تحصیل یک پیروزی از سوی آمریکایی ها صورت می گیرد. 5- آمریکایی ها با تجربه بازرسی های تحمیلی بر عراق در پی تحمیل یک رژیم بازرسی ویژه بر جمهوری اسلامی ایران هستند، زیرا همانگونه که بعضی از راهبردنویسان آمریکایی قبلاً مطرح کرده بودند، از جمله مشکلات آمریکا برای حمله به جمهوری اسلامی ایران این واقعیت است که آنها از توانمندیهای نظامی ایران ارزیابی درستی ندارند. اکنون آنها به خیال خام خود چنین می اندیشند که دردست یابی به این هدف شیطانی خود نزدیک شده اند. جنابعالی که الحمدالله در مسائل امنیتی و نظامی نیز از تجربه ممتدی برخوردارید بهتر از ما می دانید که دست یابی آمریکایی ها به این هدف پلید ، امنیت ایران عزیز را در معرض خطر قرار خواهد داد. بی تردید در صورت رضایت مذاکره کنندکان ایرانی با این خواسته نامشروع، علاوه براینکه خطایی بزرگ و نابخشودنی است، به این دلیل که این موضوع قبلاً به عنوان یکی از خطوط قرمز نظام از سوی مقام معظم رهبری اعلام شده، هر توافقنامه ای که به طرف های مذاکره ایران، دسترسی بازرسی فراتر از متعارف و از جمله دسترسی به سایت های نظامی و امکان بازجویی از دانشمندان هسته ای کشور را بدهد، باطل و بی تردید خود پاشنه آشیل مذاکره کنندگان خواهد شد که قادر به مدیریت بحران های ناشی از آن نخواهند شد. 6- از جمله خطوط قرمز اعلام شده که جنابعالی نیز بارها بر آن تأکید داشتید، لغو یکباره همه تحریم های ظالمانه در روز اول توافق است و به همین دلیل بود که دولت جنابعالی مذاکره را شروع و برای تأمین همین هدف بود که هیئت مذاکره کننده ایرانی امتیازات بسیار زیادی در عرصه هسته ای و از زمان توافقنامه ژنو داده است که در بعضی اوقات دادن این همه امتیازات از سوی دولت جمهوری اسلامی، از سوی بعضی مسئولین کشور انعطاف زیادی در عرصه مذاکرات تفسیر گردید. اگر قرار باشد که تحریم ها همه و به صورت یکپارچه لغو نشود مذاکره کنندگان محترم در مقابل این پرسش که پس چرا این همه امتیازات را به دشمن داده اند، که بسیاری از مسئولین آمریکایی بارها اقرار کرده اند دست یابی به این امتیازات را در خواب هم نمی دیدند، چه پاسخی خواهند داشت. نکته مهم این است که ایران امتیازاتی را داده است که برآمده از زحمات اندیشمندان و نخبگان خود و تلاش های شبانه روزی آنها و صرف هزینه های بسیار مادی و معنوی و ازجمله تقدیم جان تعدادی از بهترین عزیزانش بوده و مطمئناً برگشت به وضعیت اولیه زمان و هزینه بسیاری در پی خواهد داشت، این در حالی است که دولت سلطه گر آمریکا باید اقدام به لغو تحریم هایی نماید که به اقرار حقوقدانان بین الملل، اساساً وضع تحریم های اقتصادی علیه مردم یک کشور، نقض نرم های حقوق بشر و حقوق بین الملل است و قرار نیست که آمریکایی ها حتی دلاری در این مذاکره از دست بدهند. 7- جنابعالی بهتر از ما می دانید که دانش هسته ای جمهوری اسلامی ایران برآمده از تلاش و هوش دانشمندان و نخبگان ایرانی است که در چارچوب فرهنگ جهادی و بسیجی شکل گرفت، لذا پاسداری از آن، وظیفه تاریخی و ملی همه دولت هاست و ایجاد محدودیت و ممانعت از آن به هر دلیل و بهانه ای، خیانتی بزرگ به عزت و عظمت مردم ایران است. به همین جهت حقوق ملی و تاریخی این مردم و از جمله دانش هسته ای نبایستی در فراسوی چانه زنی های دیپلماتیک و دغل کاری های سیاسی و بین المللی دشمن آسیب ببیند، بلکه باید تحت هدایت های مستمر خلف صالح امام، مقام معظم رهبری و با استفاده از همه ظرفیت های نخبگانی ایران عزیز راه تکامل خود را ادامه دهد. 8- سازمان بسیج اساتید کشور با ظرفیت 45هزار عضو از اعضای هیأت علمی و مدرسین دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور که در میان آنها دانشمندان و نخبگان بسیاری حضور دارند، ضمن آرزوی توفیق روزافزون برای دولت جنابعالی و تیم مذاکره کننده، آمادگی خود را برای هر گونه کمک و مشاوره علمی و فکری در همه حوزه ها برای تبدیل جمهوری اسلامی به یک قدرت بین المللی اعلام می دارد و معتقد است همانطور که دولت تدبیر و امید بارها اعلام کرده هدف از مذاکرات تاکید بر پیگیری حقوق و عزت و عظمت ملت ایران است و به هیچ عنوان اجازه نخواهد داد خطوط قرمز تعیین شده از سوی مقام معظم رهبری در مذاکرات هسته ای و قرارداد احتمالی در پیش روی خدشه پذیرد که در غیر این صورت چنین قراردادی از سوی نظام مقتدر جمهوری اسلامی فاقد اعتبار خواهد بود و بی هیچ شک و تردیدی کسانی که امضای خود را در پای چنین قراردادی قرار دهند، خود را با مشکل و چالش بزرگی روبرو خواهند ساخت.
کد خبر: ۶۵۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۸

دویک پایگاه تحلیلی روسیه طی تحلیلی این ادعا را مطرح کرده که فروپاشی رژیم آل‌سعود ظرف ۲ تا ۳ سال آینده بعید نخواهد بود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش مشرق، «اگر آل سعود به ماجراجویی‌های جنگی خود ادامه دهد و کشور را از درون هم تضعیف کند، اگر به آمریکا پرخاش کند و با ایران، عراق و یمن دعوا کند، تا ۳-۲ سال آینده چنین تحولی [فروپاشی پادشاهی آل‌سعود] بعید نیست.» پایگاه تحلیلی روسی «ایران‌رو» که به طور تخصصی به مسائل مرتبط با ایران می‌پردازد، در یادداشتی به قلم «ولادیمیر آلکسییف» ضمن نتیجه‌گیری فوق نوشت: «صرف نظر از عوض شدن اخیر ریاست عربستان سعودی که در مقام های عالی این کشور نمایندگان نسل جوان قرار گرفته اند و این پادشاهی اصولاً بایستی در مسیر اصلاحات و به روز آوری گام بر دارد، ریاض به سیاست مداخله بی پرده در امور داخلی کشورهای همسایه از جمله با استفاده از روش های نظامی و تروریستی ادامه داده و رژیم داخلی را به خصوص در حق اقلیت شیعه شدت می بخشد و با حفظ قیمت های پایین نفت به ثبات اجتماعی و اقتصادی کشور لطمه می زند. ریاض همچنین به خود اجازه می دهد با لحن متکبرانه ای با واشنگتن، ضامن اساسی امنیت خود گفتگو کند. ولی همه این مراتب نه از قوت بلکه از ضعف نسل جدید رهبران عربستان سعودی حکایت دارد که با آتش بازی کرده و کشور را به فروپاشی و تجزیه سوق می دهند زیرا فرماندهان ارتش، رهبران قبایل و شیوخ گروه های سیاسی این پادشاهی از تشدید باز هم بیشتر خط تجاوزکارانه و بی اعتبار آل سعود پشتیبانی نمی کنند. اطلاعاتی درز کرده است که اگر این خط ادامه یابد، ممکن است سعودی‌ها زمام امور کشور را از دست بدهند و این کشور به ۵-۴ قسمتی که ۸۰ سال پیش از آنها دوخته شده بود، تقسیم شود.» بر اساس گزارش فوق، «غرب و به عبارت دقیق تر، آمریکا و بریتانیا به یک کشور غیر قابل پیشبینی با رژیمی که از نظر اخلاقی منسوخ شده است و موازین حکومتی آن به قرن ۱۷ بر می گردد، احتیاج ندارد زیرا وجود این رژیم باعث رسوایی متحدانش در برابر جهان متمدن می شود. تازه ثبات اروپا و آسیا در زمینه انرژی در حد زیادی به این کشور وابسته است. اداره کیان های دولتی کوچک گوش به فرمانی که مدعی رهبری منطقه ای نباشند، راحت تر است. مقامات فعلی عربستان سعودی با پشتکار در این مسیر حرکت می کنند. آمریکا نیز همین کار را می کند. به نظر می آید که تصمیم مربوطه در واشنگتن اتخاذ شده است. و حالا فقط باید صبر کنیم نا ببینیم قبایل اساسی چگونه رفتار خواهند کرد؟» به نوشته ایران‌رو، «عربستان سعودی به طور مصنوعی از گروه های مختلف مذهبی و قومی تشکیل شده و حکومت آل سعود بر حفظ موازنه پیچیده منافع قبایل اساسی استوار است. اگر این موازنه متزلزل شود، حکومت آل سعود پایان خواهد یافت. برای این کار هیچ گونه کودتا لازم نیست. قبایل عضو عربستان سعودی می توانند به سادگی از ترکیب آن خارج شده و استقلال دولتی خود را اعلام کنند. آنها درباره مرزهای جدید و عرصه های نفوذ و نیز درباره نحوه عادلانه تقسیم درآمدهای نفتی به توافق خواهند رسید. آنها حتی نباید در این مورد فکر زیادی بکنند چرا که سرویس های ویژه بریتانیا مدتهاست که طرح مفصل تجزیه این کشور با همه نقشه های لازم را تدوین کرده اند. نمونه های این تقسیم معاصر کشورها در لیبی مشاهده می شود که عربستان سعودی و قطر جنگ علیه این کشور را راه اندازی کرده بودند.» این پایگاه تحلیلی همچنین مدعی شد: «ولی ممکن است سناریوی بریتانیایی در عربستان سعودی کارگر نشود. بخشی از اراضی مورد اختلاف عسیر و نجران در قسمت های جنوب غربی و جنوبی پادشاهی که آنجا قبایل یمنی و از جمله شیعیان زیدی و اسماعیلی زندگی می کنند، به یمن تعلق خواهد گرفت و قسمت شمالی حجاز در قسمت شمال شرقی به اردن و مناطق شمالی به عراق. استان شرقی که نام تاریخی آن الحصا است و شیعیان اکثریت جمعیت آن را تشکیل می دهند، همراه با بحرین که دو سوم جمعیت آن اهل تشیع هستند و کویت که ۴۰% جمعیتش شیعیان هستند، می توانند دولت شیعه با نام مشروط «شیعستان» به پایتختی دمام را تشکیل دهند. بعید نیست که در صورت تقسیم عراق به سه قسمت که حکام فعلی ریاض این تحول را تحریک می کنند، بخش شیعه آن (۶۰% جمعیت کشور) دولت عظیم شیعیان در هر دو ساحل خلیج فارس را به پایتختی بصره ایجاد کنند. صد سال پیش بصره مرکز ولایتی با همین نام در امپراطوری عثمانی بود.»
کد خبر: ۶۵۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۵

فناوری هسته ای ایران ، بازدارنده است چرا که توانسته محاسبات دشمن را تغییر داده و مجبور به تغییر رفتار کند.این وضعیت در عین حال که منافعی دارد می تواند به تهدیدهایی در آینده دامن بزند
کد خبر: ۶۴۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۹

همن‌بیگی می‌دانست که در روزگارانی نه چندان دیر، این سرزمین در تسخیر ایلات بود؛ ایل افشار، ایل زند و ایل قاجار. پس بر آن شد تا ایل را با رویکردی نوین متحول کند
کد خبر: ۶۳۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۶

چرا جناب هاشمی رفسنجانی در نقل خاطرات و مسائل گذشته به درگذشتگان استناد می‌کنند که پی بردن به صحت و سقم آن نیازمند دسترسی به آنان است  و این دسترسی امکان‌پذیر نیست؟
کد خبر: ۶۱۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۴

من با تلخی و شیرینی زندگی روستایی و ایلاتی آشنا هستم و زندگی و نویسندگی خودم را مدیون این فضا می‌دانم. می‌خواهم با انتخاب موضوع و فضای داستان از میان اهالی روستا و ایلات، به نوعی دین خودم را به این مناطق و مردمان آنها ادا کنم
کد خبر: ۵۹۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۴

محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران با شبکه خبری "ان‌بی‌سی نیوز" مصاحبه‌ای را انجام داده است که متن کامل آن به شرح زیر است.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به نقل از تسنیم: وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با شبکه آمریکایی "ان‌بی‌سی نیوز" گفته است که ایران و ۱+۵ به توافق هسته‌ای بسیار نزدیک شده‌اند. محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران با شبکه خبری "ان‌بی‌سی نیوز" مصاحبه‌ای را انجام داده است که متن کامل آن به شرح زیر است: س- جناب آقای وزیر از حضور شما بسیار تشکر می‌کنم. ج- خوشوقتم. س- شما چند روز است که در اینجا مشغول مذاکره هستید آیا این نشانه این است که موضوعات به بن بست خورده است یا اینکه رو به جلو در حال حرکت هستید. ج- خب این نشانه این است که ما بسیار جدی هستیم و می خواهیم به نتیجه برسیم. ما پیشنهاد کردیم که سطح گفتگوهای فنی را بالا ببریم و بر همین اساس از طرف ما رئیس سازمان انرژی اتمی و از طرف آمریکا وزیر امور انرژی که هر دو از صاحبنظران شناخته شده فیزیک هسته ای هستند در مذاکرات حضور یافتند تا بتوانیم به نوعی تفاهم فنی دست پیدا کنیم. واقعیت این است که این ابتکار بسیار گام مهم و مفیدی بود. و ما توانستیم در مورد تعداد قابل توجهی از موضوعات فنی به پیشرفتهایی نائل آئیم. دلیل این امر است که ما دائما تاکید کرده ایم که برنامه هسته ای ما منحصرا صلح آمیز است و وقتی کارشناسان فنی را با خودمان می آوریم می توانند به راحتی نسبت به این امر اطمینان حاصل نمایند. و من خیلی خوشحال هستم که این ابتکار نتیجه خیلی خوبی داشته است. البته این به این معنی نیست که ما همه مسائل را حل کرده ایم. ما با تعدادی از موضوعات فنی و سیاسی مواجه هستیم که هنوز حل نشده اند. اما در مجموع پیشرفت خوبی داشتیم. اگرچه هنوز تا رسیدن به نتیجه نهایی راه زیادی در پیش داریم. س- مهمترین موانع برسرراه حصول در چه حوزه هایی است؟ ج- همان طور که ما بارها طی یکسال و نیم گذشته گفته ایم در مورد هیچ چیزی توافق نمی شود مگر اینکه در مورد همه چیز توافق شود. این یک پازل است. همه قطعات پازل باید به نحو مناسب در کنار یکدیگر قرار گیرند تا بتوانیم به یک تصویر کامل دست پیدا کنیم. اما فکر می کنم مهمترین مانعی که باید از آن عبور کنیم تصمیم سیاسی است بدین معنی است که باید یکی از دو مسیر توافق یا فشار را انتخاب کنیم. و به نظر می رسد که ظاهرا فشار زیادی خصوصا در داخل آمریکا از جهات مختلف وجود دارد برای اینکه توافقی حاصل نشود. و ما بخشی از این فشارها را اخیرا دیدیم. کسانی وجود دارند که آینده سیاسی خود را در وجود منازعه، تنش و بحران می بینند. و مادامی که چنین چیزی وجود داشته باشد، فضا برای اتخاذ تصمیم های سیاسی بسیار دشوار و سخت است. س- بخشی از این فشارها علیه توافق همین سه شنبه گذشته از طرف بنیامین نتانیاهو وارد شد. وی دیروز در واشنگتن سروصدای زیادی به راه انداخت و به گنگره گفت که توافق با ایران در واقع مسیر جنگ را هموار می کند. و نه صلح را چرا که به ایران اجازه می دهد نهایتا به سلاح های هسته ای دست پیدا کند. ج- آقای نتانیاهو از سال 1992 مکررا پیش بینی می کند که ایران ظرف 2 یا 3 یا 4 سال به سلاح هسته ای دست خواهد یافت. وی بارها مدعی شده است که ایران ظرف دو سال آینده اقدام به ساخت بمب هسته ای می کند. در سال 2012 وی در جریان سخنرانی اش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد هشدار داد که ایران ظرف یکسال بمب هسته ای تولید خواهد کرد. ظاهرا نتانیاهو می خواهد برای همیشه ادعای فاصله یکساله ایران با بمب هسته ای را تکرار کند. من به شما می گویم: ایران قرار نیست بمب هسته ای بسازد. ما نمی خواهیم تسلیحات اتمی تولید کنیم. ما معتقد نیستیم که تسلیحات هسته ای برای هیچ کس و خصوصا برای ما امنیت می آورد. بنابراین مهم است که همگان این نکته را درک کنند که آنچه مدنظر ماست فن آوری هسته ای است، پیشرفت علمی است و با غرور ملی ایرانیان پیوند خورده است. این موضوع هیچ ارتباطی به تسلیحات هسته ای ندارد. وقتی به این فهم برسیم، و زمانی که بر این هیجان کاذب غلبه کنیم و وقتی هراس افکنی کنار گذاشته شود، آن وقت می توانیم به تفاهمی دست پیدا کنیم. این تفاهم قرار نیست به هیچ کسی آسیب بزند. بلکه کمک می کند این اطمینان حاصل شود که برنامه هسته ای ایران برای همیشه صلح آمیز باقی خواهد ماند. ما در ایران هیچ تردیدی نسبت به ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای مان نداریم. اما ممکن است کسانی باشند نگرانی هایی داشته باشند. ممکن است کسانی باشند که تحت تاثیر  سروصداهایی که امثال نتانیاهو ایجاد می کنند، قرار گرفته باشند. برای همین حصول این توافق برای همه مفید خواهد بود. همان طور که می دانید طی 10– 15 سال گذشته ایران بیشتر از هر کشور دیگری به استثناء ژاپن در معرض بازرسی های بین المللی قرار داشته است. در حالی که تاسیسات هسته ای ما کمتر از یک دهم ژاپن است. اما بازرسی های ما به اندازه ژاپن بوده است. طی ده سال گذشته آژانس بین المللی انرژی اتمی بارها اعلام کرده است که هیچ چیز مخفی در ایران وجود ندارد. و ما مطمئنیم که با وجود یک توافق که متضمن نظارت و بازرسی های بیشتر خواهد بود، برای جامعه بین المللی کاملا روشن خواهد گردید که ماهیت برنامه هسته ای ما منحصرا صلح آمیز است.من نمی دانم که چرا برخی نسبت به حصول چنین توافقی نگران هستند. نمی فهمم چرا برخی متوجه نیستند که این ترس و اضطراب ساختگی طی سالیان گذشته – همان طور که گفتم از سال 1992 – با طرح ادعای دروغین فاصله یکساله، دوساله یا سه ساله ایران از بمب ایجاد شد و هیچگاه این ادعا به واقعیت نپیوست. و حال عجیب است که این ادعاهای دروغین بازهم تکرار می شوند بدون اینکه کسی از آنها بازخواست کند. س- شما به سازمان بین المللی انرژی اتمی اشاره کردید. همان طور که می دانید این سازمان اعلام کرده است که ایران از پاسخ در مورد سئوالات مربوط به فعالیتهای هسته ای گذشته اش خصوصا راجع به تلاش برای ساخت یک سلاح هسته ای طفره می رود. چرا ایران سئوالات آژانس را پاسخ نداده است؟ ج- خیر این طور نیست. مساله این است که ما در مورد نحوه رسیدگی به این موضوع مشغول مذاکره با گروه 5+1 بوده ایم و در همین چارچوب منتظر دریافت سئوالهای موردنظر هستیم. همان طور که می دانید ادعاهایی علیه ایران مطرح شده است که متاسفانه بیشتر انها ساخته و پرداخته اسرائیلی هاست. ضمنا خوب است توجه داشته باشیم که اسرائیل تنها دارنده سلاح هسته ای در منطقه است، تنها متجاوز در منطقه ماست و تنها اشغالگر در منطقه ماست. با وجود اینها آن قدر این رژیم وقیح است که در مورد دیگران پرونده سازی می کند. نخست وزیر رژیم صهیونیستی که مسبب کشتار غزه است، کشوری را متهم می کند که طی بیش از دویست و پنجاه سال گذشته – که طولانی تر از عمر بسیاری از کشورهاست – به هیچ کشور دیگری از جمله همسایگان اش حمله نکرده است. ما به هیچ کشوری به هیچ یک از همسایگان مان، حمله نکرده ابم. ما نیروی ثبات در منطقه بوده ایم. حال جالب است که کسانی ما را متهم می کنند که سابقه خودشان فاجعه بار است.     س- اسرائیل – در واقع بنیامین نتانیاهو – دقیقا همین اتهامات را متوجه شما کرد. یعنی اینکه ایران نفوذ زیادی در عراق و افغانستان و سوریه پیدا کرده و در حقیقت شروع به بلعیدن سایر کشورها نموده است. شما می گوئید چنین چیزی صحت ندارد اما او معتقد است این واقعیت دارد. ج- خب این را باید از دولتهای این کشورها پرسید. ایران برای مقابله با داعش به کمک دولت عراق شتافته است. ایران برای مقابله با القاعده و طالبان به دولت افغانستان کمک کرده است. و برای مقابله با جبهه النصره و  داعش به مردم سوریه کمک کرده است. اما من می خواهم از نتانیاهو بپرسم که او چه نسبتی با تروریست های النصره دارد که از مجروحان آنها در بیمارستان های اسرائیل پذیرائی می کند؟ چرا او از النصره حمایت می کند. من دنبال بالا بردن محبوبیت خودم در آمریکا نیستم. اما به نظر می رسد که نتانیاهو چنین دغدغه ای داشته باشد. و همزمان شریک نزدیک خطرناک ترین تروریست هایی که مشغول جنگ با همه ما در دنیا هستند، است. س- منظورتان چه گروهی است؟ مثال بزنید. ج- منظورم جبهه النصره در بلندی های جولان است که نتانیاهو علنا از آنها حمایت می کند و اجازه می دهد که در اسرائیل ماوی گرفته، در آنجا معالجه شوند و مورد حمایت عملیاتی قرار گیرند. واقعا جای تعجب دارد که چنین کسی آن قدر وقاحت دارد که ایران را متهم کند، تنها کشوری که به صورت مستمر و ثابت از دولتهای منطقه در برابر شبکه تروریستی ایجاد شده در منطقه ما حمایت کرده است. ما به دولت عراق کمک کردیم. ما به کمک مردم کرد در عراق شتافتیم. در همان زمانی که قتل و کشتار آنها توسط داعش شروع شد. س- داعش؟ شما در مورد دولت اسلامی عراق و شام (آی سیس) صحبت می کنید؟ ج- آی سیس. البته آی سیس عنوان خوبی نیست، چرا که این گروه نه دولت است و نه اسلامی. بنابراین ما ترجیح می دهیم از عنوان داعش که واژه ساده تری است استفاده کنیم. در هر صورت مهم است که همه به واقعیت های میدانی توجه داشته باشند. هراس افکنی کمک نخواهد کرد. باید به واقعیات توجه داشت. منطقه ما با تهدید بسیار جدی خشونت و افراط گری مواجه است. از همان ابتدای کار موضع ایران مشخص بود. ما موضع مان را تغییر ندادیم. ما از همان ابتدا با کسانی همراه بودیم که با این تروریستها و افراط گرایان مقابله می کردند و کماکان به دولتهای عراق، حکومت خودمختار کردستان عراق و دولت افغانستان برای مقابله با این معضل کمک خواهیم کرد. س- اجازه بدهید به یکی از نگرانی هایی که سه شنبه صبح توسط نتانیاهو نزد کنگره مطرح شد بپردازم. نتانیاهو مدعی شد که ایران درصدد نسل کشی مردم یهود است. به گفته او «نظام ایران صرفا مشکل یهودیان نیست، همان طور که آلمان نازی صرفا مساله یهودیان نبود». شما چه پاسخی برای این ادعا دارید. ج- تاسف بار است که نتانیاهو واقعیت های روز را وارونه جلو می دهد. وی از این هم فراتر رفته و حتی متون مقدس یهود را هم تحریف کرد. اگر شما کتاب استر را (در تورات) بخوانید می بینید که این پادشاه ایران بود که یهودیان را نجات داد. همین طور اگر کتاب عهد عتیق را مطالعه کنید متوجه خواهید شد که باز هم یک پادشاه دیگر ایرانی بود که یهودیان را از اسارت در بابل نجات داد. اتفاقا مقبره استر در ایران است و یهودیان ایرانی که بزرگترین جمعیت یهودی در خاورمیانه است آنجا را زیارت می کنند. حقیقتا تاسف بار است که عصبیت و کینه ورزی به جایی رسیده است که وی ملتی را متهم می کند که در طول تاریخ سه بار منجی یهودیان بوده است: یک بار در دوران هامان که درصدد کشتار یهودیان برآمد و پادشاه وقت مانع از این شد؛ دوم در زمان کوروش کبیر که یهودیان را از بند حکومت بابل نجات بخشید و سومین در جریان جنگ جهانی دوم که ایران نجات بخش یهودیان شد. می بینید که ایران سابقه درخشانی از بردباری نسبت به سایر مذاهب دارد. ما در مجلس مان یک نماینده یهودی داریم. واقعا جای تاسف است که کسی تا این حد واقعیت ها را وارونه جلو می دهد. نه تنها واقعیت های معاصر ، بلکه حقایق مکتوب کتاب مقدس که خودش مدعی پایبندی نسبت به آن را دارد. س- ما پیام توئیتری رهبر عالی ایران که نتانیاهو به آن اشاره کرد را پیدا کردیم. هفت ماه قبل پیام توئیتری در صفحه توئیتر رهبر ایران منتشر شده است: «این رژیم کودک کش و گرگ صفت اسرائیل که از ارتکاب هیچ جنایتی ابا ندارد، درمانی جز نابودی ندارد». آقای وزیر قبول می کنید که یهودیان و دیگران حق دارند که نسبت به چنین بیاناتی نگران شوند؟ ج- خیر. چراکه ما در مورد یک رژیم صحبت می کنیم. ما در مورد فردی مثل نتانیاهو صحبت می کنیم که کودکان بی گناه غزه را سلاخی می کند. ما به هیچ عنوان منظورمان از بین بردن یهودیان نیست. هیچگاه چنین قصدی نداشته ایم و نخواهیم داشت. چرا که ما اگر می خواستیم یهودیان را از بین ببریم. این جمعیت بزرگ یهودی در ایران که نه تنها در صلح و صفا در کشورمان زندگی می کنند بلکه در واقع یک نماینده در پارلمان ایران دارند - که هیچ تناسبی هم با جمعیت آنها ندارد - نمی داشتیم. به طور معمول هر 150000 نفر در ایران یک نماینده در مجلس دارد. در حالی که جمعیت 20000 نفری یهودیان به تنهایی یک نماینده دارد. بنابراین صحبت از ریشه کنی یهودیان بی معناست. تاریخ ما مشحون از بردباری و همزیستی مسالمت آمیز با هموطنان یهودی مان است. اگر کسانی با هراس افکنی درصدد دامن زدن به چنین توهماتی در جهان هستند، مشکل آنهاست. ما بارها گفته ایم و باز هم می گوئیم رژیم صهیونیستی تهدیدی برای صلح منطقه است. اسرائیل تنها رژیمی است که سلاح هسته ای دارد. تنها رژیمی است که به همسایگان اش تجاوز کرده است و سرزمین های همسایگان اش را اشغال نموده است. تنها رژیمی است که سرزمین ملتی را به اشغال خود درآورده و به طور روزمره حقوق بشر را نقض می کند. این رژیم برای انتقام گیری کل روستاها را تخریب می کند. ما با یک وضعیت عادی مواجه نیستیم. ما در مورد قدیمی ترین بحران معاصر که کماکان ادامه دارد صحبت می کنیم. نتانیاهو نمی تواند از طریق معرفی ایران به عنوان تهدید، جنایات ارتکابی خود در غزه علیه مردم بی دفاع را کتمان کند. همین چند ماه قبل هزاران نفر در جریان بمباران های اسرائیل از خانه و کاشانه خود آواره شدند. و این تازه تکرار جنایاتی بود که چندسال قبل از آن اتفاق افتاد. آن هم خود تکرار وقایعی بود که چندسال قبل تر از آن حادث گردیده بود. لذا متاسفانه این وضعیت تبدیل به یک رویه و روند شده است که برای مدت طولانی در منطقه ما در جریان است. و این خود یکی از مهمترین زمینه های بروز تروریسم افراطی در منطقه ماست. حس تحقیر و محرومیت که فلسطینیان در منطقه ما دچار آن شده اند، یکی از علل اصلی خشم و عصبانیت در دنیای اسلام و فراتر از آن در اروپاست. س- بنابراین ایران چگونه می خواهد رژیم اسرائیل را نابود سازد، با توجه به اینکه شما (بین رژیم اسرائیل و مردم یهود) تمایز قائل می شوید؟ ج- ما قصد از بین بردن کسی را نداریم. ما نمی خواهیم ... س- اما رهبر عالی شما ... ج- ما نمی خواهیم کسی را ریشه کن کنیم. س- اما رهبر عالی شما (در این مورد) پیام توئیتری داده اند که اسرائیل باید ریشه کن شود. ج- بله این رژیم باید ریشه کن شود. اینکه این رژیم یک تهدید است، یک واقعیت است. رژیمی که کودکان بی گناه را قتل و عام می کند و مکررا تجاوز می کند. ایران به هیچ کشوری حمله نکرده است. ما هیچگاه تهدید به استفاده از زور نکرده ایم. کاملا برعکس رژیم صهیونیستی. این رژیم به صورت روزمره ایران را تهدید به استفاده از زور می کند. سابقه طولانی در تجاوزگری هم دارد. البته اگر آنها علیه ایران به زور متوسل شوند، ما قطعا از خودمان دفاع خواهیم کرد همانگونه که ما قبلا با تمام وجود برای دفاع از خود فداکاری کرده ایم. اما ما به هیچ کسی حمله نمی کنیم و هیچ کسی را تهدید نمی کنیم. ما طی 250 سال گذشته به هیچ کشوری حمله نکرده ایم. سابقه ما ثابت کننده ادعای ماست. اما نتانیاهو نمی تواند چنین چیزی را (در مورد رژیم صهیونیستی) ادعا کند. سابقه این رژیم مملو از کودک کشی و کشتارانسان های بی گناه و تجاوزگری و اشغال است. رژیمی با چنین سابقه ای اخلاقا در جایگاهی قرار ندارد که در مورد دیگران اینگونه صحبت کند. س- نتانیاهو مشخصا در مورد شخص شما صحبت کرده است. دوست دارم نظر شما را در این مورد بدانم. وی از شما سئوال کرده است که چرا اقدام به اهدای گل به مزار عماد مغنیه کرده اید؟ فردی که به گفته نتانیاهو بیش از هر تروریست دیگری به استثناء اسامه بن لادن دستش به خون آمریکایی ها آلوده بوده است. مغنیه از فرماندهان حزب الله بود و متهم به بمب گذاری در پایگاه های آمریکایی و نیز سفارتخانه های آمریکا بوده است. ج- خب اولا باید بگویم که ما تفاوت های دیدگاهی اساسی با ایالات متحده داریم. این کاملا مشخص است. ثانیا من به دنبال کسب محبوبیت در جامعه آمریکا نیستم. ما صرفا داریم برای حل یک مساله تلاش می کنیم. اینکه نتانیاهو ... س- اما شما چه انگیزه ای از قراردادن گل بر سر مزار عماد مغنیه داشته اید؟ ج- این نتانیاهو است که به دنبال جلب توجه عمومی در آمریکا از طریق مداخله در امور داخلی این کشور است. و همزمان از تروریست های النصره در بیمارستان های اسرائیل عیادت می کند. در واقع این نتانیاهوست که باید پاسخگو باشد. من هیچ مشکلی ندارم که بگویم در خیلی از موضوعات با آمریکا اختلاف دیدگاه دارم. ما بارها ثابت کرده ایم که حامی ملتهایی هستیم که برای برقراری عدالت و مقابله با ظلم و سرکوب مقاومت کرده اند. ما هیچگاه از تروریسم کور حمایت نکرده ایم. ما هیچگاه از گروه ها و جریاناتی که مرتکب سربریدن در سوریه و عراق می شوند، حمایت نکرده ایم. نتانیاهو نمی تواند همانند من با چنین قطعیتی صحبت کند. س- جالب است که شما دو نفر همدیگر را به چیزهای کاملا مشابه متهم می کنید. ج- چیزی که من گفتم  از تلویزیون اسرائیل پخش شده است. س- اما در این مورد خاص، یعنی اهدای گل به مزار عماد مغنیه، من دوست دارم دلیل شما را بدانم که چه انگیزه ای از این کار داشتید با توجه به اینکه مغنیه متهم به قتل تعداد زیادی آمریکایی بوده است. ج- ببینید، اینجا بحث بر سر مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل است که مجبور به خرورج از لبنان گردید. ما با یک گروهی که از اطراف و اکناف دنیا به سوریه و عراق آماده باشند تا دست به دهشت افکنی و کشتار بزنند، سروکار نداریم. ما در مورد مردمی صحبت می کنیم که از کشورشان و از سرزمینشان در برابر اشغالگری دفاع می کرده اند. اگر شما کمی به عقب برگردید، و قطعات تاریخی که آقای نتانیاهو مایل نیست مردم دنیا به خاطر آورند، یعنی جنایات صبرا و شتیلا و بمباران شهرهای لبنان و اشغال جنوب لبنان و جنایات جنگی که در جریان آنها ارتکاب یافت، را مرور کنید، می بینید که جریان مقاومت لبنان برای مقابله با چنین جنایاتی ایجاد شد. آنها در داخل سرزمین شان برای استقلال کشورشان و برای آزادسازی کشورشان از اشغال اسرائیل مبارزه می کردند. این افراد در کل خاورمیانه به عنوان قهرمان شناخته می شوند. مشکل هم همین جاست. نمی توان با تصویرسازی کاذب که هیچ مبنا و اساسی در واقعیات ندارد تاریخ را تحریف کرد. وضعیت منطقه ما را ببینید. افتضاح است. این وضعیت ناشی از این واقعیت است که برای چند دهه منطقه در معرض سلطه و استثمار و اشغال و اعمال معیارهای دوگانه بوده است. و این یک مشکل جدی است. مادامی که غرب و ایالات متحده به نتانیاهو و دارودسته اش اجازه می دهد جنایات خود را با فرافکنی مخفی کند و تا زمانی که از پرداختن به واقعیات منطقه ما طفره روند، صلح ایجاد نخواهد شد. با متهم کردن دیگران به اموری که بنا به دلایل و علل مختلف در این منطقه اتفاق افتاده است، نمی توان مشکلات منطقه را حل کرد. مهم است که از این اتهامات کهنه عبور کنیم. آنچه که من می گویم چیزی است که همین حالا دارد اتفاق می افتد. اینکه اسرائیل همراه و همکار جبهه النصره در جولان شده است. اسناد این همکاری نزد سازمانهای اطلاعاتی در رابطه با سوریه موجود است. این مشکلی است که باید به آن رسیدگی کرد.تاسف بار است که چنین فردی در کنگره آمریکا اجازه پیدا می کند در مورد چیزی که اساسا وجود خارجی ندارد، جار و جنجال به راه اندازد. ما هیچگاه بمب نداشتیم و هیچگاه به دنبال بمب نخواهیم بود. ما اعتقاد نداریم که بمب منافع ما را تامین می کند. در حالی که آنها خودشان 200 کلاهک هسته ای دارند. وی تنها کسی است که در برابر تحقق ایده خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای ایستاده است. چرا هیچ کس از او به خاطر چنین رفتاری بازخواست نمی کند؟ نتانیاهو مدام علیه ایران اتهام پراکنی می کند. در حالی که وی اخلاقا در جایگاهی نیست که اینچنین اتهاماتی را مطرح نماید.       س- خب اجازه بدهید مشخصا در مورد مذاکرات هسته ای صحبت کنیم. بسیاری در کنگره دولت اوباما را متهم می کنند که برای رسیدن به یک تفاهم با ایران بیش از حد ولع نشان می دهد. آیا واقعا وزیرخارجه جان کری در این مذاکرات خیلی مشتاق نشان می دهد؟ ج- اصلا چنین چیزی نیست. ما همگی در حال تلاش هستیم و البته اختلاف نظر هم داریم. اما واقعیت این است که آمریکا همه گزینه های دیگر را امتحان کرده است. آنها گزینه فشار، گزینه جاسوسی و حتی گزینه خرابکاری را آزمودند. اسرائیل اقدام به ترور دانشمندان هسته ای نمود. طی چند سال گذشته 5 دانشمند هسته ای ایرانی از طریق اقدامات تروریستی به شهادت رسیدند. ایالات متحده گزینه تحریم ها را هم تجربه کرد. احتمالا شدیدترین تحریم ها یا آنچه که آنها «تحریم های فلج کننده» می نامند علیه ایران اعمال شد. به نحوی که مردم ایران را حتی از امکان خرید دارو یا ارسال خون به خارج برای آزمایش های پزشکی محروم نمود. این نمونه ای از تحریم های سختگیرانه ای است که علیه ایران اعمال شده است. اما نتیجه این تحریم ها چه بوده است. فکر می کنم رئیس جمهور اوباما به درستی به این نکته اشاره کرد که تحریم ها باعث شد ایران از کمتر از 200 سانتریفیوژ به بیش از 20000 سانتریفیوژ برسد. فکر می کنم ایالات متحده این واقعیت را تشخیص داده است که فشار و تحریم و تهدید علیه ایران بیفایده است. و تنها راه تعامل با ایران از طریق احترام و مذاکره است.و ما در این مسیر قدم برداشته ایم. نتانیاهو معتقد بود که ایران به مفاد برنامه اقدام مشترک ژنو پایبند نخواهد بود به خاطر می آورید که وی دو سال قبل در نوامبر 2013 وقتی ما برنامه اقدام ژنو را نهایی کردیم، خیلی سروصدا به راه انداخت. اما گزارشهای آژانس بین المللی انرژی اتمی یکی پس از دیگری تائید کرده است که ایران به تک تک تعهدات خود وفق برنامه اقدام عمل کرده است. ایران کاملا به تعهدات خود پایبند است. ما همیشه وعده های خود را محترم شمرده ایم. بارها در حق مردم ایران ظلم شده است. اما ایرانیان بسیار بزرگوارانه عمل کرده اند. ما با این نیت به میز مذکرات آمدیم تا به جهان نشان دهیم چیزی برای مخفی کردن نداریم. و می خواهیم در صلح و آرامش زندگی کنیم. و می خواهیم حقوق مان برای استفاده از فن آوری هسته ای در جهت مقاصد صلح آمیز را اعمال نمائیم. ما حاضریم موقتا محدودیت هایی را بپذیریم و کاملا متعهد به معیارهای بین المللی باشیم. این فرایند مذاکراتی منجر به پذیرش گسترده ترین و سختگیرانه ترین رژیم بازرسی و نظارت موجود یعنی پروتکل الحاقی توسط ایران خواهد شد، که نیازمند تصویب مجلس شورای اسلامی است.اما وقتی مجلس آنرا تائید کند، ایران برای همیشه نسبت به مفاد آن متعهد خواهد ماند. داستان سرائی در مورد زمان دار بودن تعهدات ایران خود یک تاکتیک جدید هراس افکنی و ایجاد نگرانی است. ایران پذیرفته است که عضو معاهده عدم اشاعه باشد. ما متعهد به خودداری از تولید سلاح هسته ای هستیم و مثل هرکشور عضو دیگری برای همیشه تحت نظارت خواهیم ماند. این مذاکرات قرار نیست به ایران آزادی عمل (برای تولید بمب) بدهد. اساسا ما نیازی به چنین چیزی نداریم چرا که ما دنبال ساخت بمب نیستیم. برخی چون خودشان برنامه های مخفی ساخت سلاح دارند، و چندصد کلاهک هسته ای ساخته اند، فکر می کنند دیگران هم باید امنیت خودشان را از طریق این سلاح ها تامین کنند. ما چنین دیدگاهی نداریم. معتقدیم سلاح های هسته ای امنیت بیشتری برای ما ایجاد نخواهند کرد. بالعکس معتقدیم که در واقع سلاح های هسته ای برای امنیت ملی همه کشورها مخرب است. س- روز دوشنبه رئیس جمهور اوباما اعلام کرد که ایران باید به مدت ده سال از فعالیتهای حساس هسته ای دست بردارد تا رسیدن به تفاهم ممکن شود. نظر شما چیست؟ ج- من در سطح عمومی مذاکره نمی کنم. ما مشغول بحث با گروه 5+1 و عمدتا ایالات متحده در مورد تدابیر متعددی شامل اقدامات شفاف ساز و نیز محدودیت های داوطلبانه در مورد برنامه هسته ای مان هستیم. معتقدیم که این تدابیر ضرورتی ندارد. اما حاضریم این اقدامات اضافی را انجام دهیم تا به جامعه بین المللی نشان دهیم برنامه هسته ای ما منحصرا صلح آمیز است. برای این منظور مذاکرات بسیار جدی و بسیار فنی با حضور فیزیکدانان هسته ای از جمله رئیس سازمان انرژی هسته ای ایران و وزیر انرژی آمریکا که هر دو متخصص فیزیک هسته ای هستند، در جریان است تا این اطمینان را ایجاد کنیم که برنامه هسته ای ایران همواره صلح آمیز خواهد ماند. هیچ مشکلی هم نداریم زیرا اصرار داریم برنامه هسته ای مان صلح آمیز بماند. ما خودمان می دانیم که برنامه مان صلح آمیز است می خواهیم دیگران هم برنامه مان را همین گونه که هست نگاه کنند. ما به دنبال بازدارندگی هسته ای نیستیم معتقدیم بازدارندگی هسته ای که مبتنی بر به اصطلاح «انهدام تضمین شده متقابل» است، حقیقتا نوعی دیوانگی است. ما دنبال توسعه توانمندی های علمی خود هستیم. ما را از دسترسی به فن آوری های مربوطه محروم کرده بودند و به همین دلیل دانشمندان ما خودشان دست به کار شدند. اکنون ما دانشی داریم که بومی است. البته ما بخشی از آن را از خارج کپی برداری کرده ایم ولی در حال حاضر آنرا در اختیار داریم و بومی شده هم هست. دانشمندان ما به رغم همه مشکلات آنرا بدست آورده اند. به همین دلیل است که این دانش تبدیل به یک موضوع حیثیتی و غرور ملی شده است. این موضوع هیچ ارتباطی به تسلیحات هسته ای ندارد بلکه به احترام و حیثیت ملی ایرانیان بر می گردد. مردم ایران اصرار دارند از محصول زحمات و تلاش خود که به خاطر آن خون داده اند، بهره مند شوند. همان طور که گفتم چند نفر از دانشمندان هسته ای مان توسط مزدوران اسرائیل ترور شدند. و هیچ کس آنرا محکوم نکرد. این واقعیات بارها و بارها اثبات شده است. این شیوه دیگر پاسخگو نیست. لازم است توافق مذاکره شده ای که در آن همه تضمین های مورد نظر جامعه بین المللی منظور شود، تدوین گردد. منظور من از جامعه بین المللی همین چندکشوری است که نگرانی هایی دارند، وگرنه بقیه اعضاء جامعه بین المللی مشکلی با برنامه هسته ای ما ندارند. بقیه کشورها هم می خواهند، برنامه ای مشابه داشته باشند چراکه فن آوری هسته ای، فن آوری بسیار پیشرفته ای محسوب می شود که آینده نسل های بعدی به آن متکی خواهد بود. زیرا در تولید انرژی پاک، انرژی که محیط زیست را تخریب نمی کند و تولید گازهای گلخانه ای نمی کند نقش اساسی دارد. این موضوعات به توسعه کشورها مرتبط است. کشور ما می خواهد در چنین حوزه های پیشرفته ای حضور داشته باشد. ما ظرفیت های علمی آنرا نیز داریم. بنابراین اگر واقعا کسی نسبت به اشاعه هسته ای نگرانی دارد، بهترین راه این است که اطمینان حاصل کنیم این دانش زیانی برای کسی نخواهد داشت. این دانش از خارج وارد نشده است و کسی هم نمی تواند آنرا از ما بگیرد چون متعلق به خودمان است. بهترین راه برای حصول اطمینان از ماهیت منحصرا صلح آمیز برنامه هسته ای ما این است که اجازه داده شود که به نحو شفاف دنبال شود. نمی فهمم چرا برخی نمی خواهند توافق صورت گیرد. اگر توافقی وجود نداشته باشد ما نیز هیچ محدودیتی نخواهیم پذیرفت. و در این صورت باز هم به الگوی فشار بیشتر به ایران و در مقابل تولید سانتریفیوژهای بیشتر از سوی ایران باز خواهیم گشت. البته ما دنبال ساخت سلاح های هسته ای نیستیم. اما اگر آنها فشارها را بر ما بیشتر کنند در عوض نباید انتظار شفافیت بیشتری از ما داشته باشند. صرفا تعداد بیشتری سانتریفیوژ خواهیم داشت. اگر می خواهند شاهد شفافیت بیشتری از طرف ایران باشند و تعداد کمتری سانتریفیوژ بچرخد، اگر می خواهند ایران یک برنامه زمان بندی شده و محدود داشته باشد و خودش ظرفیت های علمی موجود خودش را محدود کند. ما حاضریم برای رسیدن به یک توافق بین المللی موقتاً محدودیت هایی را بر فعالیتهای هسته ای ما بپذیریم.ما آمادگی داریم تا تدابیر شفافیت ساز بیشتری را بپذیریم تا نگرانی های موجود که البته معتقدیم بی مورد هستند را برطرف نمائیم. فکر می کنیم این نگرانی ها ناشی از جاروجنجال های هراس افکنانه ای است که توسط امثال نتانیاهو و همقطارانش ایجاد شده است. با وجود این آماده اتخاذ تدابیر مناسب جهت رفع نگرانی ها و برطرف کردن ترس و واهمه بی مورد هستیم. اعتقاد ما این است که چنین تفاهمی به نفع ما و به نفع همگان خواهد بود. اما می دانید مشکل کجاست مشکل این است که نتانیاهو نگران است که با حصول این توافق بازهم دروغ هایش برای جامعه بین المللی آشکار شود. در سال 1992 نتانیاهو ادعا کرد که ایران 3 یا 4 سال با بمب هسته ای فاصله دارد. در سال 1996 همین ادعا را تکرار کرد. می توانید به صورت مذاکرات کنگره در آن زمان مراجعه کنید و ببینید که در کنگره چه گفته است. در سال 2012 در مقابل کل دنیا یعنی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با نشان دادن کارتون یک بمب ادعا کرد که ایران تنها یک سال با یک بمب فاصله دارد. اکنون ما در سال 2015 هستیم. یعنی سه سال پس از گذشت آن ادعا و او همچنان همان دروغ را تکرار می کند. حال ما فرصت مغتنی داریم که یک بار و برای همیشه از طریق حصول یک توافق جامع به این دروغ پردازی ها پایان دهیم. اما اگر کسانی هستند که نگران تحقق آرامش و ثبات هستند اگر کسانی هستند که صلح را به عنوان یک تهدید علیه موجودیت خود تلقی می کنند این دیگر مشکل آنهاست مشکل من نیست. س- یکی از سئوال هایی که مطرح است این است که بعد از انقضاء دوره زمانی توافق مثلا 10 سال چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چرا اجازه نمی دهید توافقی که قرار است فعالیت های حساس هسته ای ایران را متوقف می کند برای همیشه اعتبار داشته باشد؟ ج- چه دلیلی دارد که این کار را انجام دهیم. س- خب اگر واقعا علاقه ای به تولید بمب هسته ای ندارید چرا نمی پذیرید این محدودیتها برای همیشه ادامه داشته باشد؟ ج- ما حاضریم از هر چیزی که به تولید بمب هسته ای مرتبط می شود برای همیشه خودداری کنیم. چون اساسا ما هیچ فعالیتی در رابطه با تولید بمب هسته ای نداریم. آنچه که ما در مورد آن صحبت می کنیم. فن آوری غنی سازی است که به تولید سوخت برای نیروگاه هایمان مربوط می شود. این موضوع هیچ ارتباطی به بمب ندارد. حاضریم برای یک دوره زمانی مشخص محدودیت هایی را بپذیریم و پس از آن ما کماکان متعهد به قوانین و مقرراتی که سایر اعضاء جامعه بین المللی به اجراء آنها مکلفند، خواهیم بود. اسرائیل خود را به چنین قوانین و مقرراتی متعهد نکرده است. اسرائیل معاهده عدم اشاعه را نپذیرفته است. چرا آنها حاضر به پذیرش این معاهده نشده اند. جالب است که حراف ترین فرد در زمینه معاهده عدم اشاعه کسی است که خودش عضو آن معاهده نیست. به نظر شما این تعجب آور نیست. و آن وقت نتانیاهو به خودش اجازه می دهد در مورد عدم اشاعه تبلیغ کند! نتانیاهو با داشتن 200 کلاهک هسته ای بدترین اشاعه کننده تسلیحات هسته ای در تاریخ معاصر است و آن وقت در مورد موضوع عدم اشاعه نطق می کند. ما حاضر به پذیرش محدودیتها در یک دوره زمانی مشخص هستیم. اگرچه معتقدیم که چنین چیزی ضرورتی ندارد. در واقع این نشانه حسن نیت ایران است و نه تکلیف.ما آماده قبول تعهدات بین المللی هستیم. نه آن تعهداتی که رژیم صهیونیستی هنوز نپذیرفته است بلکه تعهداتی فراتر از آن که برخی از کشورها نیز پذیرفته اند همانند پروتکل الحاقی و کلیه اسناد بین المللی که ساخت سلاح های هسته ای را منع می کنند. چرا که ما به دنبال ساخت سلاح های هسته ای نیستیم. بدین ترتیب تعهداتی که ساخت سلاح هسته ای را منع می کنند هیچ زمان انقضائی ندارند. در واقع تعهد ایران برای خودداری از ساخت سلاح هسته ای نه پس از 10 سال و نه پس از 20 سال و نه پس از 50 سال خاتمه نخواهد یافت. اینها تعهدات دائمی هستند که ایران همان زمان که معاهده عدم اشاعه را امضاء و تصویب نمود، پذیرفت و در صورت حصول توافق جامع و پذیرش پروتکل الحاقی این تعهد تحکیم خواهد شد. لذا این کارهایی که مشاهده می کنید نوعی بازارگرمی سیاسی است. ما هیچگاه در آینده برای تولید تسلیحات هسته ای مجاز نخواهیم شد. اساسا ما دنبال چنین چیزی نیستیم و تعهد داریم که دنبال آن هم نرویم. س- چرا آمریکایی ها باید در این مورد به ایران اعتماد کنند؟ ج- ما از هیچ کس نمی خواهیم که به ما اعتماد کند. س- اما شما قرار است شما موافقتنامه ای را منعقد کنید و در این صورت نیاز به جلب اعتماد دارید. ج- خیر. س- شما می خواهید که به شما اعتماد شود؟ ج- خیر چنین چیزی نیست. ما به دنبال کسب اعتماد کسی نیستیم. می دانیم که درجه بی اعتمادی متقابل بین ایران و آمریکا بسیار بالاست. متاسفانه چنین بی اعتمادی بین آمریکا و بسیاری از کشورها وجود دارد. اما در مورد ایران، مردم ما شاهد واقعیت های زیادی بوده اند، اینکه ما مورد حمله یک کشور همسایه واقع شدیم و آمریکا هیچ توجهی به این موضوع نکرد. اینکه سلاح های شیمیایی علیه مردم ما استفاده شد و آمریکا نه تنها هیچ توجهی به موضوع نکرد بلکه عملا مانع از اقدام شورای امنیت علیه صدام حسین شد. این واقعیات ممکن است برای برخی یک امر تاریخ باشد اما در ذهن ایرانیان بسیار تازه است. بنابراین ما از کسی نمی خواهیم که به ما اعتماد کند و ما هم قرار نیست در حال حاضر به کسی اعتماد کنیم. ما گام های مشخصی را برخواهیم داشت. قرار است این موافقتنامه یک موافقتنامه پایدار باشد و اجرای آن مورد راستی آزمایی قرار خواهد گرفت. ما به دنبال جلب اعتماد نیستیم بلکه اقدامات ما راستی آزمایی خواهد شد و ما این راستی آزمایی را می پذیریم و فکر می کنم که هر آدم عاقلی باید از حصول چنین تفاهمی که دارای سیستم راستی آزمایی برای اطمینان از رعایت تعهدات ایران خواهد بود، استقبال کند. س- همانطور که شما و من می دانیم سازوکار راستی آزمایی مانع از دستیابی برخی از کشورها به سلاح هسته نشده اند. ج- آن سازوکارهای راستی آزمایی دیگر تغییر کرده است. اولا ما سازوکار پروتکل الحاقی را می پذیریم و به جامعه بین المللی اجازه خواهیم داد و به آنها تضمین خواهیم داد که هیچگاه سلاح هسته ای تولید نخواهیم کرد. ببینید نکته اینجاست که اگر شما خود را بخواب بزنید هیچ کس نمی تواند شما را از خواب بیدار کند. مساله این است که نسبت به تولید تسلیحات هسته ای توسط برخی کشورها عمدا اغماض شد. حتی به بعضی از آنها در این مسیر کمک شد. ایران به دنبال سلاح هسته ای نیست ما نمی خواهیم تسلیحات هسته ای تولید کنیم. ما سلاح هسته ای تولید نخواهیم کرد. سازوکارهای بین المللی لازم برای این امر هم داریم. آخرین گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی که مربوط به سال 2013 است را ملاحظه کنید. این گزارش مربوط به ایران نیست بلکه گزارش کلی در مورد پایبندی کشورها به تعهدات خودشان است. متوجه خواهید شد پس از ژاپن ایران بالاترین میزان بازرسی ها را داشته است و در عین حال کمتر از یک درصد در گزارش دهی خود قصور کرده است، کمتر از یک درصد. در حالی که کشورهایی که هیچ محدودیتی نداشته اند، و هیچ محدودیتی را قبول نکرده اند، بیش از 30، 40، 50 و حتی 100 درصد در گزارش دهی قصور داشته اند. می توانید این گزارش را ببینید. س- یک بار برای همیشه به کسانی که نگرانند پس از انقضاء دوره توافق - ده سال، کمتر یا بیشتر – ایران به سمت تولید بمب خواهد رفت چه پاسخی دارید؟ ج- پاسخ من این است که پس از انقضاء این دوره زمانی ایران مثل هرکشور دیگری کماکان متعهد به تعهدات بین المللی خود خواهد بود و توسط آژانس نظارت خواهد شد. بنابراین هیچ زمان انقضائی وجود ندارد زیرا معاهده عدم اشاعه چنین مقرره ای ندارد. س- آیا این تعهدات مانع از تولید بمب توسط ایران می شود؟ ج- البته همین طور است. ما در یک فضای بین المللی زندگی می کنیم که در آن حقوق بین الملل حاکم است. شما اسناد بین المللی دارید که هدفشان اطمینان از عدم اشاعه هسته ای است. ما این اسناد را اجرا می کنیم. اینکه برخی جاروجنجال راه بیاندازند که پس از 10 سال اقدام به تولید بمب خواهد کرد واقعا مردود است. بیشتر کشورها، یعنی تقریبا تمام کشورهایی که دارای توانمندی هسته ای هستند، همین محدودیتها را پذیرفته اند. اکنون وقت آن رسیده است که جامعه بین المللی نتانیاهو را وادار به پذیرش همین محدودیتها که وی در مورد آنها نطق می کند، بنماید. ایران مدتهای مدیدی است که این محدودیتها را پذیرفته است. س- رهبری ایران تاکید کرده است که بدون برداشتن تحریم ها، توافقی حاصل نخواهد شد. کدام تحریم ها را باید فورا بردارند تا چنین توافق حاصل شود؟ ج- اینجا یک بحث اصولی مطرح است، تحریم را باید به عنوان یک هزینه در نظرگرفت و نه به عنوان یک سرمایه. همان طور که رئیس جمهور اوباما به درستی متذکر شد، تحریم ها منجر به تولید بیش از 19000 سانتریفیوژ شد. بنابراین تحریم ها نمی توانند اراده و خواست ایرانیان برای احقاق حقوق شان را فلج کند. تحریم ها به مردم آسیب می زند، اما همان طور که آخرین نظرسنجی موسسه گالوپ که یک موسسه آمریکایی است و نه ایرانی، نشان می دهد، علیرغم همه این تحریم ها اکثریت قاطع مردم ایران مخالف رها کردن برنامه صلح آمیز هسته ای هستند. لذا مردم ایران در برابر فشار مقاومت خواهند کرد. مساله اینجاست که اگر می خواهیم توافقی داشته باشیم، لازم است این الگوی  سابق که آنها به ایران فشار می آورند و ایران متقابلا اقدام به تولید تعداد بیشتر سانتریفیوژ می کند باید تغییر دهیم. ما نیاز به تغییر آن فضا داریم و تنها راهی که می توان آن فضا را تغییر داد، این است که از فشار فاصله گرفته و به سمت مذاکره و فراهم آوردن شرایط یک وضعیت برد برد برویم. در چنین شرایطی شما قادر خواهید بود تضمین های لازم را برای حفظ ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران بگیرید. ظاهرا هدف تحریم ها این بوده است که به همین نتیجه برسد یعنی اینکه اطمینان حاصل شود که برنامه ایران همیشه صلح آمیز باقی بماند. اکنون که قرار است آن هدف (از طریق توافق) تحقق یابد، چه نیازی به حفظ تحریم هاست. این یک سئوال اصولی است.شما می توانید تحریم ها را ادامه دهید و این چیزی است که آمریکا و غرب می توانند انتخاب کنند. اگر آنها معتقدند که تحریم ها موثرند، اگر باور دارند که از طریق تحریم ها به تضمین هایی که نیاز دارند دست می یابند، می توانند ادامه دهند. و مردم ایران هم کما فی السابق در برابر این فشارها مقاومت خواهند کرد. اما اگر به این نتیجه رسیدند که تحریم شیوه ای است که به هیچ نتیجه ای نمی رسد و باید از طریق تفاهم و توافق کار را به پیش برد، در این صورت، توافق و تحریم قابل جمع نیستند. به عبارتی دیگر شما نمی توانید هم شیرینی داشته باشید و هم آنرا بخورید (معادل اصطلاح فارسی هم خر را بخواهید و هم خرما را.) شما نمی توانید همزمان هم تحریم ها را حفظ کنید و هم موافقتنامه داشته باشید باید بین این دو انتخاب کنید. این بدان معنی نیست که (در صورت حصول توافق) ایران کاملا آزادی عمل خواهد داشت بلکه ایران مانند بقیه کشورها متعهد به اجرای تکالیف بین المللی جدی خواهد بود. ما طی یکسال و نیم گذشته که از توافق موقت نوامبر 2013 می گذرد – البته در واقع طی ده سال گذشته -  نشان داده ایم که به تک تک تعهداتی که می پذیریم پایبند خواهیم بود. مردم ایران از حیث عمل به وعده های خود معروف هستند. تاریخ گواه ماست. ما میراث دار یک تمدن کهن هستیم تاریخ ما را آزموده است. ایران طی 250 سال گذشته به هیچ کشور حمله نکرده است، این تاریخی است که من به آن می بالم و این تاریخی است که وقتی همه این دروغ پردازی ها به کناری رفت. بهترین تضمین برای اثبات پایبندی ایران به تعهدات خود خواهد بود. س- پس نظر شما در مورد بحثی که سه شنبه (توسط نتانیاهو) مطرح شد و اینکه باید از ابزار تحریم برای تغییر رفتار ایران از حیث کمک به حزب الله و سایر سازمان های مشابه استفاده نمود، چیست؟ ج- مذاکرات ما بر روی موضوع هسته ای متمرکز است. ما در مورد موضوعات دیگر مذاکره نمی کنیم. در واقع ماموریت مشخص گروه 1+5 مذاکره در مورد مباحث هسته ای است و این کاری است که داریم انجام می دهیم و سعی می کنیم که آنرا حل و فصل کنیم. اما افرادی وجود دارند که نمی خواهند این مساله حل شود و به همین دلیل تلاش می کنند آنرا پیچیده کنند. نیازی نیست که همه مسایل را با هم حل کنیم. ما هم شکایات و ادعاهای بیشماری علیه آمریکا داریم. اما آنها را بر روی میز مذاکره قرار نداده ایم. ما ادعاهایمان در مورد سرنگونی دولت قانونی مان، در مورد حمایت از صدام حسین در جریان جنگ تحمیلی، در مورد سکوت آنها در هنگام استفاده از سلاح شیمیایی علیه ایرانیان، در مورد ارائه امکانات و تجهیزات استفاده از سلاح شیمیایی علیه مردم ما و ... را طرح نکرده ایم. از ابتدا بنا بر این داشته ایم که بر روی موضوع هسته ای متمرکز بمانیم و این درصورت توفیق یک پیروزی بسیار بزرگ برای همه خواهد بود. درنظر داشته باشید که طی 60 سال گذشته بندرت مسائل بین المللی از طریق دیپلماتیک حل و فصل شده اند. این برای جامعه بین المللی یک فرصت بسیار طلائی است که یک مساله بین المللی را از طریق دیپلماتیک حل و فصل کند. ما خود را در برابر مردم جهان مسئول می دانیم که همه تلاش خود را برای تحقق این مهم بکارگیریم ما نباید این فرصت را از دست دهیم. البته اگر طرف های مذاکراتی این تلقی را داشته باشند که چنین تفاهمی منافع آنها را تامین نخواهد کرد، می توانند مذاکرات را ترک کنند و این پایان تاریخ نخواهد بود. دنیا به آخر نخواهد رسید.اما ما خود را مقید می دانیم و در برابر مردم خودمان و جامعه بین المللی احساس مسئولیت می کنیم که از این فرصت ایجاد شده برای حصول توافق بهره گیریم. تحریم ها مدتهاست برقرار شده اند البته ما آنها را غیرقانونی می دانیم ما آنها را نابجا و ظالمانه می دانیم. اما کسانی که به تحریم اعتقاد داشتند، معتقد بودند تحریم ها برای رسیدن به یک توافق وضع شده اند. اکنون اگر ما به توافقی دست یابیم – که البته هنوز نرسیده ایم و برای نیل به آن تلاش می کنیم – چه ضرورتی به حفظ تحریم ها خواهد بود؟سایر مسائلی که برخی طرح می کنند، و خود ما هم چندتایی داریم، آن مسایل را داریم، می توان در آینده آنها را مورد رسیدگی قرار داد و به صورت مستقل به آنها پرداخت. اما در حال حاضر قرار نیست به آنها بپردازیم. ما نمی خواهیم موضوعی که به خودی خود به اندازه کافی پیچیده و مغلق است را پیچیده تر کنیم. برای نمونه ما مسایل زیادی در مورد افراطی گری در منطقه مان داریم که مطرح کنیم. می توان چیزهای زیادی در مورد تجاوزگری و اشغالگری در منطقه مطرح کرد. اما ما نمی خواهیم مسایل را پیچیده کنیم. البته باور کنید اگر ما شروع به طرح بسیاری از موضوعات بکنیم، برخی خوشحال نخواهند شد. س- پس اجازه دهید به موضوع اصلی یعنی توافق هسته ای بازگردیم. نگرانی هایی مطرح شده است که ایران ممکن است به صورت مخفی تاسیسات هسته ای ایجاد کرده باشد. آیا شما می توانید با قطعیت اعلام کنید. ایران هیچ تاسیسات هسته ای که اعلام نکرده باشد، در اختیار ندارد؟ ج- بله من می توانم با قطعیت اینچنین مساله ای را ادعا کنم. اما تنها راه برای شما و جامعه بین المللی برای اطمینان از این امر این است که اجازه دهید این تفاهم شکل بگیرد. و در نتیجه آن حتی پروتکل الحاقی هم برای انجام بازرسی های بیشتر در دسترس خواهد بود. من مایلم باز هم تکرار کنم که طی ده سال گذشته ایران بیشتر از هر کشور دیگر مورد بازرسی قرار گرفته است و هیچ چیزی یافت نشده است. یعنی نه تنها هیچ شواهدی مبنی بر تولید تسلیحات هسته ای یافت نشده است، بلکه هیچ نشانه ای دال بر وجود چنین برنامه ای نیز کشف نشده است. کل ادعاهای نتانیاهو صرفا اتهاماتی است که عمدتا هم توسط خودش جعل شده است. بنابراین من با قطعیت اعلام می کنم که ایران هیچ تاسیسات مخفی ندارد. اما من از شما نمی خواهم که حرف من را باور کنید. من از همه می خواهم که کمک کنند این تفاهم شکل بگیرد و اجرایی شود تا جامعه بین المللی خود بتواند این موضوع را راستی آزمایی کند. س- مشخصا اگر توافقی جاصل شود که امکان تدابیر شفافیت ساز بیشتر را فراهم کند چه تفاوتی خواهد کرد؟ ج- تا جایی که به ما مربوط است چیزی تغییر نخواهد کرد. به خاطر اینکه ما به دنبال سلاح هسته ای نیستیم. ما سلاح هسته ای تولید نخواهیم کرد. اما جاروجنجال و ترس و نگرانی که نتانیاهو از سال 1992 ایجاد کرده و مدام خطر تولید بمب ظرف یک یا دو سال توسط ایران را مطرح کرده است، متوقف خواهد شد. و این به نفع همگان خواهد بود که اجازه بدهیم اینگونه شبهه افکنی ها متوقف
کد خبر: ۵۹۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۵

کسی که می خواهد در کشور فعالیت کند باید ولایت فقیه را درک کند و قطعا نخستین گام برای فعالیت های سیاسی در کشور باور داشتن ولایت فقیه است
کد خبر: ۵۹۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۵