سید رضا تقوی دوست:موحد در چهار دهه گذشته بهگونهای رفتار کرده که گویی، تنها بستری که میتواند حضور او در صحنه سیاست را امکانپذیر کند، نمایندگی مجلس است. ازاینرو او هویت خود را به کرسی سبز مجلس پیوند زده، تا حدی که در صورت عدم ورود به مجلس، میتوان پایان عمر سیاسی او را اعلام کرد.
مشارکت سیاسی، طیف وسیعی از رفتارهای سیاسی را دربرمیگیرد. رأی دادن به یک نامزد انتخاباتی، شرکت در احزاب و جریانهای سیاسی، فعالیت تبلیغاتی برای یک نامزد و ... همگی مشارکت سیاسی محسوب میشوند. اما عدهای تنها و تنها حضور در بالاترین سطوح اجرایی و تقنینی همچون ریاست جمهوری و نمایندگی مجلس را مشارکت سیاسی میدانند.
سید محمد موحد در چهار دههی گذشته، سایر سطوح مشارکت سیاسی را نادیده گرفته و هیچگاه به کمتر از نامزدی در انتخابات رضایت نداده است. موارد متعددی را میتوان در مورد حضور مداوم موحد در انتخابات مجلس شورای اسلامی بیان کرد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
۱) با توجه به اقداماتی که در طول ۲۴ سال نمایندگی از موحد دیدهایم که عملا دستاورد چندانی برای حوزههای انتخابیهاش نداشته، میتوان گفت بهنظر میرسد او کنش سیاسی اثرگذار را با نوعی بازی سیاسی اشتباه گرفته است. گویی صندلی سبز بهارستان برای موحد تبدیل به مکانی برای گذران اوقات فراغت و مفری برای ادامه زندگی شده است.
۲) در شرایطی که موحد هفت دهه از زندگیاش را پشت سر گذاشته و باز هم دلش هوای بهارستان میکند، نمیتوان به این باور رسید که او دغدغه توسعه کهگیلویه بزرگ را دارد. چرا که هیچکدام از همدورهایهای او در مجلس سوم، در انتخابات اسفندماه ۱۴۰۲ شرکت نکردهاند. پس موحد در این سنوسال و با آن کارنامه، چرا نمیتواند از کرسی مجلس دل بکند؟ بهنظر میرسد واژهی دلفریب سناتور هر بار او را وسوسه کرده که نباید میدان را ترک کند.
۳) هر چند گروههای مختلفی بر حضور موحد در انتخابات اصرار دارند، اما نقش پیمانکاران خارج از استان را نمیتوان نادیده گرفت. همین گروه با اعوان و انصارشان در طول ۳۶ سال گذشته در کنار موحد بودهاند و گاهی جلسات و نشستهای سیاسی موحد با میزبانی همین شبکهی خارج از استان تشکیل میشود.
۴) یکی از علل حضور مداوم موحد، تقویت نقش اجرایی اوست. از آنجا که موحد دست پری در امور پارلمانی و تقنینی از خود نشان نداده، عمده تمرکزش بر کارنامه اجراییاش است. به همین دلیل ممکن است به این نتیجه رسیده باشد که در انتخابات اسفندماه، ضمن تکمیل حلقهی مدیران قبیلهای، فرمانداران، بخشدران و مدیران طایفهای را رها نکند.
۵) موحد هیچگاه نشست پارلمانی با شهروندان کهگیلویه بزرگ نداشته و عمده اجتماعاتش همان گروههایی هستند که با نگاه سیاسی، قبیلهای و عشیرهای با او به توافق رسیدهاند.
۶) یکی از رفتارهای سیاسی اشتباه که گاها در کهگیلویه میبینیم، ورود گروههایی از رأیدهندهها از استانهای همجوار برای یک کاندیدای خاص است. ممکن است موحد روی همین گروهها حساب باز کرده باشد.
۷) وقتی میگوییم ممکن است موحد حضور در مجلس را نوعی سرگرمی و اوقات فراغت تلقی کند به دلیل کارنامه ۲۴ ساله او در مجلس است که بیش از آنکه پارلمانی باشد، اجرایی است. کافی است نگاهی به کارنامه همکاران او در مجلس بیندازید و با کارنامه موحد مقایسه کنید. همین یک مصداق برای تایید آن ادعا کافی است.
۸) مجموعه افرادی حول موحد شکل گرفته که بیش از آنکه بتوان نام آن را تیم گذاشت، مختصات گروههای قبیلهای را در ذهن برجسته میکنند. ازاینروست که موحد نگرانی چندانی بابت رسانهای کردن عدم فعالیتهایش ندارد. این گروه قبیلهای که از موحد، سناتور ساختهاند، هیچگاه نخواستهاند کارنامه پارلمانی و نقش موحد در بررسی طرحها و لوایح مجلس را رسانهای کنند. عمده تمرکز آنها روی همان پیگیریهای شخصی موحد است.
۹) شاید موحد فراموش کرده باشد که روزی به سوگندنامه مصرح در قانون اساسی قسم خورده است. اما به هر حال او سوگند خورده که نقش نمایندگی را بدون نقش اجرایی اجرا کند. شاید هم خود او نسبت به بدهکاریاش به حقوق سیاسی و اجتماعی شهروندان کهگیلویه بزرگ واقف است، اما نمیخواهد آن را علنا اعلام کند.
آنچنان که شواهد نشان میدهد میتوان گفت انتخابات اسفندماه ۱۴۰۲ مجلس شورای اسلامی، دوره بیداری عامه مردم و فعالان سیاسی شهرستان کهگیلویه بزرگ است و نوید آیندهای را میدهد که در آن موحدیسم و قبیلهگرایی به پایان خط خود رسیده است.
۱۰) شواهد این ظن را تقویت میکنند که هدف نهایی موحد و اصرار بر حضور متوالی چهار دههای، تنها حفظ موقعیت خویش و پاسداری از گروه قبیلهای باشد که بر مردم شهرستان کهگیلویه بزرگ تحمیل کرده است.
۱۱) آنچنان که شواهد نشان میدهد میتوان گفت انتخابات اسفندماه ۱۴۰۲ مجلس شورای اسلامی، دوره بیداری عامه مردم و فعالان سیاسی شهرستان کهگیلویه بزرگ است و نوید آیندهای را میدهد که در آن موحدیسم و قبیلهگرایی به پایان خط خود رسیده است.
۱۲) شعائر مردم کهگیلویه بزرگ همان آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی است. در حالی که تعامل دولت و ملت در نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر مردمسالاری دینی است، اقدامات گروهی که حول موحد شکل گرفته، فضای سیاسی و اجتماعی کهگیلویه را به سمت قبیلهگرایی سوق داده است.
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان آوای رودکوف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان آوای رودکوف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
عضویت در خبر نامه