این که مشارالیه در بخشی از سخنانش در همدان میفرمایند«اگر شما جوانان در خانه بنشینید، بدانید که در پیادهروهای ما هم دیوار خواهد بود(!) آنها میخواستند پیادهرو زنانه و مردانه ایجاد کنند(!)، مصداق قابل وثوقی از اهتمام روحانی برای کوبیدن بر طبل دیو و دلبر محسوب میگردد.
در دوم خرداد 76 نیز کمپین محمد خاتمی مطابق و مشابه اظهارات امروزه روحانی، رقیب خاتمی (ناطق نوری) را متهم میکردند که در صورت پیروزی پیادهروها را از طریق دیوارکشی زنانه- مردانه خواهند کرد!
تنها نکته مغفول در این میان آن است که جناب روحانی فرزند زمانه خود نیستند و التفاتی به این ندارند که اینک نه معدل شعور سیاسی جامعه ایران همتراز 76 است و نه ایشان استعداد این همانیسازی از دوگانه «خاتمی-ناطق» با دوگانه «رئیسی-روحانی» را در بشره خود مشهود دارند.
روحانی توجه به این واقعیت ندارد که «منقار مرغ انجیرخوار کج است»! لذا رویکرد غیراخلاقی ایشان در هیولاسازی از چهره رقیب فاقد ضمانت اجرا است خصوصا آنکه دوسیه ایشان طی تمام سالهای بعد از انقلاب سازگار با کسانی است که امروز روحانی میکوشد ایشان را هیولا القا کند.
واقعیت آن است بیوقعی به واقعیتهای میدانی
و تاسی به رویکردهای غیراخلاقی در رقابتهای انتخاباتی آن هم توسط یک ملبس
به لباس روحانیت توهین به شعور اجتماعی جامعه و نوعی عوامفریبی مدرن است.
سجادی همچنین درباره این سخن روحانی که گفته بود «خواست جوانان ما فقط این
نیست که به آنها احترام گذاشته شود بلکه خواست شان این است که کشور به دست
آنها اداره شود» نوشت: جناب روحانی طوری حرف میزنند کانه با دسته
نابینایان طرفند!