کد خبر: ۲۰۷۶۵
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۰۳
سیاسی
زمانی که آقای دکتر روحانی ریاست‌جمهوری را در سال ٩٢ تحویل می‌گرفت، معمولا رئیس‌جمهور سابق بعد از مراسم تنفیذ از بیت مقام معظم رهبری به ریاست‌جمهوری رفته و آنجا را تحویل می‌دهد. ظاهرا آنجا آقای احمدی‌نژاد به آقای روحانی می‌گوید ما که رفتیم، ولی مراقب این دو برادر باش، بدبختت می‌کنند. تا جایی که تحلیل ماست، در ذهن آقای روحانی هم این گفته بی‌تأثیر نبوده است..
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف؛روزنامه اعتماد گفت و گوی مفصلی با کاظم جلالی، نماینده مجلس انجام داده که خلاصه ای از آن را در ادامه می خوانید:
 
این روزها از حکم آقای مرتضوی برای جریان کهریزک صحبت می‌شود. شما سخنگوی کمیته بررسی زندان‌ها بودید و به بازداشتگاه‌ها سرکشی کردید. گزارش کمیته را بی‌طرفانه ارزیابی می‌کنید؟
 

ابتدا از زندان اوین بازدید کردیم. به ما گفته بودند ظرفیت زندان اوین پر است و باید همه واکسن مننژیت می‌زدند. رفتیم در زندان اوین دیدیم ظرفیت خالی است و به همین دلیل زندانیان کهریزک را به زندان اوین آوردند و مسئولان زندان تزریق واکسن مننژیت را غیرضروری می‌دانستند و دو ساعت با زندانیانی که از کهریزک منتقل شده بودند گفت‌وگو کردیم.
 
ماجرای گفت‌وگویتان چه بود؟
 
در آن ملاقات اعضای کمیته، از جمله آقایان بروجردی، حیدرپور، سردار کرمی، نماینده کرمان و تجری در زندان اوین با این افراد ملاقات کردیم. وقتی از ماجراهایی که در زندان کهریزک بر آنها گذشته بود تعریف می‌کردند همه ما گریه می‌کردیم و آقای بروجردی هم بغض کرده و چون رئیس و اداره‌کننده جلسه بود خودش را کنترل می‌کرد و گریه نمی‌کرد. بچه‌ها خاطرات تلخی را از کهریزک نقل کردند. ما تا ساعت ١٢ شب در زندان اوین ماندیم. بخش زیادی از افراد آزاد شدند.
 
 از خاطرات آن ملاقات برایمان بگویید، خاطره‌ای که هنوز گوشه ذهنتان سنگینی می‌کند
 
اساسا کهریزک محیطی برای بردن افرادی از این تیپ نبود. چون آنجا افرادی بودند که به لحاظ اخلاقی خیلی دردسرساز بودند و به یاد دارم که یک ‌بار مسئولان انتظامی و قضائی در کمیسیون امنیت ملی در مجلس ششم درخصوص فلسفه این زندان و جنایاتی که این افراد شرور انجام می‌دادند، گزارشی دادند که برخی از اعضای کمیسیون اشک ریختند. بنابراین آنجا از جهت کتک‌زدن و نوع رفتارهایی که نسبت به این بچه‌ها اعمال شده بود، بسیار خلاف شأن و نامناسب بود. آن زمان گفتند به این دلیل این افراد را به کهریزک بردیم که جا نبود و ما به زندان اوین که رفتیم، دیدیم اتفاقا جا هست و اینها دروغ گفتند. همه آنهایی را که به کهریزک برده بودند به زندان اوین منتقل کردند و بعد مشخص شد که موضوع کمبود جا از اساس کذب بود.
 
شما با آنها که کهریزک بودند، صحبت کردید و اشک ریخته‌اید. بعد از مدت‌ها حکم آقای مرتضوی از پنج سال به دو سال حبس تقلیل می‌یابد. از حکم ارائه‌شده راضی هستید؟
 
در مقام قضاوت نمی‌خواهم قرار بگیرم و قاضی هم نیستم. طبیعی است این رفتار و اتفاقی که افتاد این‌طور نبود که به‌راحتی قابل گذشتن باشد و امیدواریم چنین رفتارهایی در داخل سیستم تکرار نشود اما در آن زمان اول رهبری و بعد، از طرف مجلس و دستگاه قضا همه مصمم بودند این حادثه را ترمیم کنند. اما در مورد اینکه حکم چیست و مقدماتش چه بوده، نمی‌دانم. ضمن اینکه آن زمان آقای مرتضوی می‌گفت در شرف دفاع از رساله دکترایم بودم و خودش هم گرفتار بود و بعضی کارها را به معاونانش واگذار کرده بود.
 
کهریزک چگونه تعطیل شد؟
 
مقام معظم رهبری دستور تعطیلی را دادند و آقای جلیلی به‌عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی مصاحبه کردند و گفتند جایی بود که طبق استاندارد نبوده و رهبری دستور تعطیلی آن را داده‌اند. فردای آن روز من در مصاحبه نام کهریزک را بردم.
 
این گفته را قبول دارید که اگر پسر آقای روح‌الامینی در آن جریان کشته نمی‌شد، شاید ماجرای کهریزک به این وسعت رسانه‌ای نمی‌شد؟
 
بالاخره فوت آقای روح‌الامینی بی‌تأثیر نبود اما تنها عامل پیگیری هم نبود؛ شاید پیگیری‌ها را تسریع و بیشتر برجسته کرد.
 
بحث کوی چه بود و چگونه پیگیری شد؟
 
یک روز من در دانشگاه امام صادق(ع) بودم که آقای نادران با من تماس گرفت و گفت فلانی هرچه در دست داری زمین بگذار و سریع به کوی بیا. سریع رفتم؛ آقای نادران بود و بعد آقایان زاکانی و سروری هم اضافه شدند. دانشجویانی هم که با ما صحبت می‌کردند دانشجویان بسیجی و متدینی بودند و از اینکه کتک خورده‌اند شدیدا شکایت داشتند و اتفاقا ملاقات و جلسه ما با آنها در داخل نمازخانه بود و با آنها نماز خواندیم و حرف زدیم و در دفتر بسیج جلسه گرفتیم.
 
معلوم شد چه کسانی بودند؟
 
یک‌سری تصاویر انداخته بودند که به ما نشان دادند. این تصاویر از کتک‌خوردن خودشان و تخریب اتاق‌ها و وسایل بود. دانشجویان اصرار داشتند از کوی نروید و شب نزد ما بمانید؛ ما می‌ترسیم؛ ممکن است دوباره در شب به ما حمله کنند. من دیدم فاجعه خیلی عمیق است بنابراين از همان‌جا با دکتر لاریجانی تماس تلفنی گرفتم و کل ماجرا را برای ایشان تعریف کردم. بعد از آرام‌کردن دانشجویان با آقایان دسته‌جمعی مستقیم از کوی به دفتر دکتر لاریجانی رفتیم که اتفاقا ایشان در دفتر نبود و مدتی گذشت تا برگشتند و به من گفتند رفتم دفتر آقا تا گزارش شما را انتقال دهم و نهایتا پس از بحث و تبادل ‌نظر قرار شد کمیته‌ای به ریاست آقای ابوترابی و عضویت بنده و آقایان نادران، زاکانی و سروری و عباسپور و کاتوزیان تشکیل شود. ما کمیته‌ای شدیم که کار آن هیچ‌گاه منتج به تدوین یک گزارش نشد. برخلاف پرونده کهریزک؛ جلسات تدوین گزارش تشکیل نمی‌شد
 
در این مدت آقای احمدی‌نژاد خیلی خانواده آقای لاریجانی را نقد کرده‌اند. سکوت آقای لاریجانی عجیب نیست
 
در مورد دکتر لاریجانی انصافا آنچه در وجود ایشان می‌بینم این است که مسائل کلان کشور خیلی ذهن ایشان را مشغول کرده است و به مسائل فرعی اهمیت نمی‌دهند..
 
خب اگر در لحظه به برخی مسائل پاسخ داده نشود، شائبه ایجاد می‌شود؛ گویی رابطه احمدی‌نژاد و لاریجانی‌ها چندان مساعده نبوده و نیست؟
 
البته؛ درباره اینکه آقای احمدی‌نژاد ذهنیتی نسبت به رؤسای دو قوه داشته است، خاطره‌ای را عرض می‌کنم. زمانی که آقای دکتر روحانی ریاست‌جمهوری را در سال ٩٢ تحویل می‌گرفت، معمولا رئیس‌جمهور سابق بعد از مراسم تنفیذ از بیت مقام معظم رهبری به ریاست‌جمهوری رفته و آنجا را تحویل می‌دهد. ظاهرا آنجا آقای احمدی‌نژاد به آقای روحانی می‌گوید ما که رفتیم، ولی مراقب این دو برادر باش، بدبختت می‌کنند. تا جایی که تحلیل ماست، در ذهن آقای روحانی هم این گفته بی‌تأثیر نبوده است..   
 
آقای احمدی‌نژاد  ادعاهایی درباره حمله به سفارت انگلیس مطرح کرده و اینکه حمله به سفارت را منتسب به برخی جریان‌ها و افراد می‌داند. یا گفته چرا صداوسیما آن واقعه را مستقیم نشان می‌داد. این حرف‌ها به نظرتان عجیب نیست؟ کد خاصی می‌دهند؟
 
نظر ما و دکتر لاریجانی درباره بحث سفارت شفاف بود. ما مخالف بودیم و همان زمان هم مخالفت خود را ابراز کردیم..
 
چرا آقای احمدی‌نژاد قبلا این اسناد را رو نکرده بود؟
 
حرف شما کاملا درست است. ما باید از نظامِ خودمان، صیانت کنیم و اگر کسی خلافی کرد  یا بالاتر خیانتی مرتکب شد باید سریعا از کانال‌های درون نظام پیگیری کرد و نیازی به جنجال و فضاسازی و تخریب نیست. اما به یک نکته توجه کنیم، این را صادقانه می‌گویم امثال من سر سفره انقلاب نشسته‌ایم و کاری برای انقلاب نکرده‌ایم اما خیلی‌ها شهید و جانباز و قطع نخاع شدند. با این نظام این‌طور برخورد نکنیم. طوری رفتار می‌کنیم که انگار این نظام نعوذبالله مافیایی است و همه دزد هستند. واقعیت این‌طور نیست.   
 
آینده آقای احمدی‌نژاد را چطور می‌بینید؟
 
نوع رفتاری که انجام می‌شود درست نیست و می‌تواند به اعتماد عمومی آسیب جدی وارد کند. نباید به‌گونه‌ای رفتار شود که هر کسی روزی رئیس‌جمهور این کشور بود بعد در موضع اپوزیسیون قرار بگیرد. در همین کشورِ دشمن ما، ایالات متحده آمریکا از زمان انقلاب تاکنون فقط یک رئیس‌جمهورشان (ریگان) فوت کرده، بقیه رؤسای‌جمهور را می‌بینیم که به دولت کمک  و حتی به‌عنوان نماینده رئیس‌جمهور در موضوعاتی ورود می‌کنند.
 
برخي بر اين باورند که علی لاریجانی چهره اخمویی در سیاست ایران است. شما که دوست ایشان هستید، چه تصویری از ايشان دارید؟
 
خاطره‌ای یادم آمد. در زمان آقای احمدی‌نژاد کنفرانس فلسطین را برگزار کردیم و قرار شد آخر جلسه از خانواده شهدای لبنان تقدیر شود. خانمی که همسر شهید بودند، با فرزندشان آمده بودند. دکتر لاریجانی و آقای احمدی‌نژاد و یکی، دو نفر هم برای دادن هدایا ایستاده بودند. آقای لاریجانی بعد از سلام‌وعلیک، لپ بچه را گرفت. آقای احمدی‌نژاد بچه را بلند کرد و روی دوشش نشاند. تمام سالن یکپارچه شروع به دست‌زدن کردند. بالاخره همه افراد یک‌جور نیستند و برخی‌ها استاد رفتارهای پوپولیستی هستند.
 
بحث ریاست‌جمهوری آقای لاریجانی تا چه حد جدی است؟ آیا در حال مقدمات کار هستند؟
 
اگر از من بپرسید آیا در این چند ماه که از انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته یک جلسه با ایشان داشتید که در مورد ریاست‌جمهوری بحث کنید، من می‌گویم والله العظیم نه.
 
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: