پایگاه خبری آوای رودکوف- اکبر نادری :اکرانی سخت از سرگذشتی تلخ و واقعیت سوزناک دوران طلایی طولانی که بر کهگیلویه گذشت و از صدر تا ذیل و از شناسه تا پلاکش چنان گذشته است که همه اش اکنون قابلیت اقناع اذهان برای پذیرش حضور و بهانه ای برای معرکه گیری در دوران پیری نمی باشد.
16سال حکمرانی و تاختن بر اسب قدرت و غرور در کهگیلویه رنجور، متأسفانه نام و آوازه کافی برای سرودن یک مطلع برای مرثیه ی حضور، را ندارد !
نشون به این نشون که یک پایگاه خبری نزدیک به محمد موحد ابراز وجودش برای مردم را صرفا به شرکت در مراسمات فاتحه خوانی گره زده و اعلام کاندیداتوری را به ماندن بر سر چند راهی.
سرنوشتٍ بد نوشتٍ نقطه ای رنجور از ایران زمین (کهگیلویه ی بزرگ، که اکنون فاقد خاطره ای ماندگار است!!!.
نه داستان است و نه تخیل و نه افسانه ؛ بلکه ماجرای 16 سال نماینده این منطقه بودن است.
پس از یک دوره رد صلاحیت و یک دوره شکست، هوس عرض اندام در واپسین سالهای عمر، آنهم هرگز نه به بهانه ی اتمام کاری نیمه تمام که در حقیقت، عرض بردن خود و به زحمت انداختن دیگران است.
در آن دوران طلایی پول و اعتبار که سازندگی و سرمایه گذاری عام، محور برنامه و چشم اندازهای سایر وکلای ملت بود در این پایین دست، اریکه ی قدرت، چنان غرق در شخص محوری و مصلحت اندیشی فردی بود که امروز یک پایگاه خبری اعتراف می کند « طرح ها و پروژه های عام المنفعه هرگز اولویت موحد نبوده است» و حتی برخی هایش ناچارند در جواب خودی ها و افکار عمومی، اینگونه بگویند که مطالبات و شرایط آن روز اینگونه بود و کسی مطالبه ی کلی و عمومی نداشت !!! واعجبا
بر فرض که این چنین بود و نهایتِ درخواست ها به زعم اذهان: تحت پوشش قرارگرفتن در نهادهای حمایتی، معرفی افراد خاص به ادارات و شرکتها جهت بکار گیری، واگذاری پیمان ها، حواله های سبد غذایی، دادن هدیه ای ناچیز در مناسبت هایی نظیر نوروز و ... بود !
چرا خود او که سناتور می خوانندش و دوران حکومتش از هر نظر متناسب و آماده پذیرش هر بذر گرانبهایی بود تا درخت ثقیل و حجیم توسعه و اشتغال رشد یابند و مردم از ثمره و سایه شان بهرمند گردند، اقدامی نکرد؟ چرا ؟!!!
او که عمر مجلسی اش را در کمیسیون اصل نود گذراند و در تحلیل امروز بعضی رسانه ها آمده است « این فرصت را داشت که به یک جایگاه بالا همچون رئیس برخی کمیسیون ها برسد»و از طرفی همه ی برداشتش از این خوان (20 سال نمایندگی) تخفیف مجازات ها بود ! سطح لابی گری هایش به اخذ مناصب سطوح میانی اداری و یا اخذ مجوزی برای استخدام نور چشمی ها، فراتر نرفت !؟.
دورانی که بخش اعظم آن با همسویی با دولتمردان مختلف سیاسی گذر شد گرچه مهره سیاسی متشخصی نبود اما آیا امکان جذب اعتباری کلان برای کاری بزرگ نبود؟
یا هم شاید 16 سال زمان کمی بود !؟
کهگیلویه هر روز محروم و محروم تر می شد تا اینکه این مردم نجیب که شناسنامه شان معرفت، قدمت شان اصالت، ذات شان پاک و فرهنگ شان قدردانی است ناچار شدند در حضور رئیس جمهور وقت (دکتراحمدی نژاد) به جای اهدای مدال افتخار، لنگه کفش بر سینه اش، بچسبانند. که باز در اعترافات تلخ این پایگاه خبری به چاشنی دروغ است دروغ است آمده است.
آری
سرانجام پس از 20 سال نمایندگی، این پایگاه خبری ناخواسته اعتراف می کند و افتخارش را این می داند که در تمام مراسمات فاتحه شرکت می کند و گاهی در نقش صاحب عزا ظاهر می شود.
.
وامصیبتا
غافل از اینکه مردم بیدارند، راه خود را یافته اند و هرگز به عقب باز نخواهند گشت. هرگز.
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان"آوای رودکوف" است و انتشار
آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان "آوای رودکوف" می توانند
با ارسال یادداشت خود، مطلب فوق را تایید یا نقد کنند.
عضویت در خبر نامه
په ایسو،ای حاجی که سه ساله افتخار نمایندگی داره، چه گلی وسرمو زی!!
لااقل آغای موحد،کار شصخی ایکه، یو کار شصخی هم از قوش نیا
......براره .......است
در جواب برخی دوستان که می گفتن نماینده کنونی چکار کرده
در دوران نعمت و فروانی یا بهتر بگیم دوران طلایی نفت که 150دلار هم رفته بود سناتور اقدام خاصی نکردن حالا که دوران تحریم های کمر شکنه و دولت حتی تو حقوق و پرداخت رایانه مونده تا جاییکه مجبور شد کسری خودشو با افزایش قیمت حامل های انرژی جبران کنه
قرار نیی نماینده کنونی معجره کنه
رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود