یادداشت/ به قلم سید غفارفتحی
وقتی از مشارکت برای تکمیل مرکز ترک اعتیاد سخن می گفتم عده ای مرا به تکدی گری و بعضی ها مرا باج خواه نامیدند ، اما دست جهادگران بسیجی را می بوسم.
پایگاه خبری آوای رودکوف-سید غفار فتحی: سالیان درازی است که اعتیاد بعنوان مادر آسیب های اجتماعی از لحاظ فردی، خانوادگی ، اجتماعی ، در شهرستان لنده هیولایی شده که در حالت ویرانگری است و جوانان را به ویرانه ها ، قبرستان ها ، تیمارستان ها و زندان ها کشانده است برآن شدم تا بعنوان یک جوان بجای عریض دیدن چاله ها مرهمی به نام راه اندازی مرکز ترک اعتیاد را استارت بزنم تا به دل نگرانی خانواده هایی که می گفتند ملموس ترین دردی که شبانه روز می کشیم نبود مکان و مرکزی برای ترک اعتیاد فرزندانمان است جامعه عمل بپوشانم و با خدای خویش نیایش کردم که مرا یاری کند که به جای تسلی خواهی تسلی دهم ، بارها از عدم مشارکت سازنده مسئولین در کمک به تکمیل ساختمان این مرکز گلایه کردم که متاسفانه بعضی ها مرا به باج خواهی و عده ای مرا به تکدی گری محکوم کردند در طی این مدت دلم خون بود که این حجم از بی تفاوتی چه معنایی دارد و چرا در شهر خودم گویی تحریم هستم؟ اما روزبه روز سعی کردم دلسرد نشوم و قوی بمانم با چشم هایی که عادت کردند در قلب گریه کنند ، هرچند عده ای محدود تعاون کردند و قول هایی دادند ، مسئولین محترم بد نیست لحظه ای به وجدان خود رجوع کنید و بیندیشید که کدامین خانواده از خطر اعتیاد در امان است؟ آیا در کف خیابان اصلی شهر جوانانی را نمی بینید که در منجلاب اعتیاد فرو رفته اند؟
فرشته گان جهادگر و بسیجی اما به میدان عمل آمدند تا بار دیگر ثابت کنند شعار هل من ناصرینصرنی امام حسین منحصر به یک بعد خاص نیست و در بافت خودسازی ، جامعه پردازی و تمدن سازی اسلامی بیانیه گام دوم ، توجه به سلامت اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار است و به بعضی ها نشان دادند که در قبال کاهش مسئله بیماری اعتیاد تافته جدا بافته نباشند و از سطحیات ، تفکرات تزئینی و شعارییسم دوری کنند ، اینجانب دست همه شما خاکیان بی ادعا را بوسه می زنم که با قدومتان تازگی را به دغدغه من جوان انتقال دادید ، در پایان از مسئولین محترم شهرستان خواهشمندم حداقل اگر کمکی نمی کنید زحمت یک بازدید ساده را بکشند.
عضویت در خبر نامه