« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۳۰۲۹۸
تاریخ انتشار: ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۲
در گفتگوی آوای رودکوف با «حمیده مجیدی» روانشناس و درمانگر تخصصی کودک و نوجوان بررسی شد:
پایگاه خبری آوای رودکوف:سال‌های نوجوانی یکی از چالش برانگیزترین مراحل برای نوجوانان و والدین است.

نوجوانان معمولا شروع به مواجه شدن با فشارهای جدید می‌کنند و بعضی اوقات هنگامی که با مشکل مواجه می‌شوند، به روش‌های خیلی سالم نسبت به مشکلات واکنش نشان نمی‌دهند.

نوجوانان ممکن است برای مقابله با این مشکلات و یافتن روش مناسب برای حل آنها نیاز به مشاوره داشته باشند. والدین همیشه باید مراقب نشانه‌ها باشند و چگونگی پیدا کردن مشاور مناسب فرزندان نوجوان خود را نیز بدانند.

برخی از کشمکش‌هایی که نوجوانان با آن مواجه می‌شوند یک قسمت طبیعی از رشد هستند، مانند تجربه‌ی ایده‌های جدید، طرز رفتار و برخورد با گروه‌های همسن و تغییرات در هویت، سلایق و خلق و خوی. این همیشه برای والدین مهم است که هنگامی که با نوجوانان سر و کله می‌زنند تا به آزادانه حرف زدنشان و گفتن مشکلاتی که دارند کمک کنند، صبر و شکیبایی زیادی داشته باشند. مشاوره به نوجوان شما کمک می‌کند زندگی شادتری را برای خود بسازد.

در همین راستا و به منظور آشنایی بیشتر با این مقوله؛ خبرنگار آوای رودکوف گفتگوی کوتاهی با«حمیده مجیدی» کارشناس ارشد روان شناسی؛روانشناس و درمانگر تخصصی  کودک ،نوجوان و مشاور مدرسه" انجام داده  که حاوی نکات بسیار مهمی است.

این گفتگو گفتگوبر اساس مهمترین چالش های ارتباطی والدین با نوجوان و همچنین بر اساس فراوانی زیاد این موضوع در کلینیک های روانشناختی انتخاب شد.


سرکار خانم مجیدی ضمن تشکر از حضرتعالی که این وقت را در اختیار ما قرار دادید ؛ برای شروع این گفتگو اگر ممکن هست تعریف ساده ای  از نوجوانی داشته باشید.

 در ابتدا یک تعریف کوتاهی از نوجوانی داشته باشیم ..سالهای نوجوانی پلی است بین کودکی و بزرگسالی ،وقتی از نوجوانی میگوییم  همه طیف ها را در برمی گیرد اوایل ،اواسط و اواخر نوجوانی اوایل نوجوانی یعنی ۱۱الی ۱۴سالگی(گاهی ۱۲) ؛ اواسط نوجوانی یعنی ۱۵سالگی و اواخر نوجوانی ۱۶تا ۱۸سالگی است که اخیرا سن نوجوانی را تا ۲۵اعلام کرده اند و بی شک طبقه بندی ها هم دچار تغییر خواهد شد.

برای اینکه متوجه اهمیت این دوران باشیم فرزندمان را در حال سفر روی یک پل عابر پیاده قوس دار و منحنی شکل تصور کنیم که قوس و منحنی ها گاهی باعث سرگیجه میشوند آنها کودکی را ترک کردند، هنوز نمی توانند بالای منحنی پل یعنی دنیای بزرگسالان را ببینند اما می توانند نوک  قله را ببینند و میدانند که اینجا جایی است که با کودکی  وداع می گویند تا نوجوانی را ببینند و جالب است بدانید با احساساتی آمیخته با شادی و غم،ترس،امید و ناامیدی به عقب نگاه می کنند و از تمام شدن کودکی ناراحتند .

در اواسط نوجوانی به بالای پل می رسند آنها می توانند هر دو طرف را ببینند جایی که از آن دور شدند(کودکی)جایی که به آن می روند درست در وسط قرار دارند میدانند از کودکی دور شدند ولی حواسشان هست که برای ورود به دنیای بزرگسالان آمادگی ندارند.

نوجوانان در اواخر نوجوانی در دورترین نقطه از این پل قرار دارند و زیاد به کودکی نگاه نمی کنند اما سرزمین بزرگسالان را می ببینند و اکنون آنجا نقطه تمرکزشان است هریک از این مراحل نوجوانی ،چالش ها،و فرصت های منحصر به فرد و مهمی را ارائه میدهد که موارد دخیل در این چالشها متفاوت است.



خوب با توجه به اینکه شما هم در مدارس و هم در کلنیک با والدین زیادی در ارتباط هستید تعامل بین نوجوانان و والدین امروزی را  چگونه ارزیابی می کنید؟

بله در ادامه از الگوی ارتباطی بین والدین و نوجوانان خواهم گفت الگویی به نام جنگ قدرت والدین نوجوان ؛ در مصاحبه پیشین با همین"پایگاه خبری" انواع سبک ها و روش های فرزند پروری را به گفتگو نشستیم.

هر کدام از روش های فرزند پروری چالش ها و دشواری های مخصوص خودش را دارد اما اجازه بدهید به شما اطمینان بدهم که هیچ والدینی کامل نیستند بنابراین اگر با نوجوان خود در کشمکش هستید خود را والدین بد ندانید و نوجوان را بد خطاب نکنید بگذارید بگوییم شما پدر و مادری هستید که به دنبال راهی بهتر برای درک نوجوانتان و مقابله با مشکلات او هستید و این بهترین کار ممکن است.


به نکته خوبی اشاره کردید ؛ ممکن است بفرمایید، الگوی ارتباطی که شما مطرح کردید به نام جنگ قدرت چه تعریفی دارد؟

جنگ قدرت والدین و نوجوان مبارزه طولانی مدت بین والدین و نوجوانان است که هرکدام تلاش می کند چیزی را که می خواهند ،به دست بیاورند.

والدین تلاش می کنند که نوجوانان را در چارچوب مشخصی هدایت کنند نوجوان هم به نوبه ی خود تلاش میکند در برابر کنترل والدین مقاومت کند تا آنچه را می خواهد انجام دهد

جنگ قدرت یک الگوی ارتباطی خودمختار و مخرب است .عناصر جنگ قدرت حتی زمانی که والدین و نوجوانان به طور مستقیم درگیر نباشند نیز اتفاق می افتد جالب است بدانید پیش از اینکه والدین حتی ارتباطی با نوجوان داشته باشندهر دو طرف پاسخ منفی را پیش بینی می کنند.

والدین از نوجوان احتمالا انتظار عقب نشینی و خشم دارند در مقابل نوجوان احتمالا از والدین انتظار انتقاد ،کنترل،و عدم رضایت را خواهند داشت.

در روابط مبتنی بر جنگ قدرت این انتظارات منفی رابطه را رهبری می کنند.

جنگ قدرت می تواند بسیار قدرتمند باشد و اغلب می تواند بر نیت خوب ما تاثیر منفی بگذارد و درماندگی و بی تاثیر بودنمان را نمایان کند.


  آیا این جنگ قدرت که ارتباط بین والدین و نوجوان را گاهی غیر قابل تحمل میکند پایان پذیر است؟

جنک قدرت را اگر به عنوان موجودی شیطانی و عیب جو تصور کنیم  دوست دارد واقعیت را خراب کند،مسائل ساده را به پیچیده و آسان را به سخت تبدیل کند  همچنین مانع لذت بردن از زندگی میشود .

این موجود آشوب گر شاید شبیه جابا هات در جنگ ستارگان ،زشت و خطرناک است و مکان زندگی این موجود که ارتباط با نوجوانمان را تخریب میکند ،نگرانی ها،شک و تردیدناامیدی ها و خشم های ماست. وقتی ما به عنوان پدر و مادر در راس الگوی جنگ قدرت قرار میگیریم ،هیولا را تغذیه کردیم هر چه بیشتر آن را تغذیه کنیم بزرگ تر می شود و روز به روز قوی تر!

وقتی خارج از جنگ قدرت با نوجوان  عمل کنیم هیولا گرسنه میشود،قدرتش را از دست می دهد،ضعیف می شود و به مرگ طبیعی می میرد
برنده واقعی بعد از مردن هیولای جنگ قدرت، ما والدین و نوجوانمان است.


و سوال اخر :نقطه مثبت و سودمندی نگاه هیولاوار داشتن به جنگ  قدرت  والدین با نوجوان  از نظر شما بعنوان یک روانشناس چیست؟

در اغلب خانواده‌ها، این کشمکش‌ها  به جنگ قدرتی منجر خواهد شد که موجب تضعیف رابطه والدین با نوجوان‌شان می‌شود و بعضاً زندگی خانوادگی را به‌طور جدی مختل می‌کند.

اما  فایده قدرتمندی در این نگاه نیز وجود دارد که  از این طریق تلاشهای ما را از نوجوان ،به خودجنگ قدرت تغییر می دهدو بدین ترتیب دیگر فشار روی نوجوان نیست.

بنا بر این  آنجا که ما نمی توانیم با آنچه نمی بینیم مبارزه کنیم ،با تجسم این پدیده  به عنوان یک موجود زنده قادر خواهیم بود تا ببینیم با چه چیزی رو به رو هستیم.

و پس از آن فرصتی به دست می آوریم تا علیه این هیولا مبارزه موثری انجام دهیم،آن را بی تاثیر میگذاریم و از زندگی مان خارج می کنیم در نتیجه کار ما این است که هیولا را گرسنه نگه داریم و آن را تغذیه نکنیم تا جنگ قدرت پایان یابد.

توضیح:بخشهای دیگر این گفتگو را متعاقبا از همین طریق برای شما خوبان منتشر خواهیم نمود.
بیشتر بخوانید:
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر:
پر طرفدار ترین