پایگاه خبری آوای رودکوف-ابراهیم سحرخیز:برگزاری «نشست ارائه و نقد الگوی اجرایی سازی سند تحول بنیادین آموزش وپرورش» در ۲۸ آذرماه سال جاری در سالن حجاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نمایشی بود برای تکرار دوباره همان بهانههای همیشگی، که تحول در آموزش وپرورش ما را به گروگان خود گرفته است!
از میهمانان امتحان پس داده ای که حرف تازهای برای گفتن نداشتند تا جملات کپی شده ، از هم گسیخته و بی سر و ته جناب وزیر در باب تفاوت میان نتایج ، پیامدها و ارتباط ناپیدای آن با فلسفه و چرایی این نشست، در کنار بدیهه سرایی مشاور تازه به دوران رسیده وزیر ،مبنی بر نبود فهم مشترک ، مشارکت فرادستگاهی، شاخص گذاری برای عمل ، منابع مالی و انسانی مورد نیاز! جز تکراری مطول از معلقات، بدیعه ای برای شنیدن ، توجیه یا تامل نداشت!
البته معاون پارلمانی وزیر،حرفی متفاوت از بقیه داشت که بنظرم بسیار شنیدنی بود ! حرفهایش این جمله معروف را در خاطرم تداعی می کرد که : «مارادونا را ول کنید ، غضنفرو بچسبید ».
به تعبیر او «علاوه بر متولیان ۱۲۲ هزار مدرسه ، مدیر ،مربی و متربی ، حتی همین محدود نفرات حاضر در نشست، هنوز به چنان فهم مشترکی از ادبیات سند نرسیده اند که بتوانند در دو خط برای ما بنویسند، این سند می خواهد چه کار کند ؟! به کجا می خواهد برسد ؟! ما هنوز در درون خود به این باور و انسجام واحد نرسیده ایم »!
به نظر می رسد این نشست نیز ، همانند سالیان گذشته، تمرینی باشد برای هنر نمایش نامه خوانی از متن دراماتیک سند تحول بنیادین آموزش وپرورش! نمایشی که بدلیل غایب بودن کارگردانی شجاع و کاربلد ، هنرمندانی مخاطب شناس و آگاه ، تماشاچیانی تشنه و منتظر، تا کنون فرصتی برای اکران نیافته است!
البته پشت صحنه ماجرا ، اتفاق دیگری در حال وقوع است! کسی جرات کنار زدن این پرده را برای آشکار کردن ماجرا ندارد.
همه این جرات را در خود نمی بینند تا رک و پوست کنده بگویند تنها مانع بر سر اجرایی شدن این سند، دولتی اداره شدن مدارس است.
برای رهایی از دو چالش «کیفیت » و « عدالت » در آموزش عمومی ، باید دولت از صحنه مدرسه داری خارج کرده ، آموزش وپرورش را خصوص کرد !
این تفکر ، که نابودی تمام عیار آموزش وپرورش رایگان ایران را هدف گرفته است در میان طیف ها و گروه های مختلفی از سیاست گذاران و برنامه ریزان کشور طرفداران پر و پا قرصی برای خود دارد .
گره خوردن منافع برخی از صاحبان مدارس غیردولتی به تجارت ۲۰ هزار میلیارد تومانی مافیای کنکور در ایران ، موجب شده است تا هسته سخت تصمیم سازی ، تصمیم گیری و اجرای آن در آموزش وپرورش، شش دانگ و به صورت علی الاطلاق به تسخیر حضراتی درآید که فهرست اسامی آنها ،برای مردم و معلمان غریبه نیست.
این طیف را نمی توان با شوخی هایی نظیر راه اندازی قرارگاه جهادی یا تشکیل هسته مرکزی مدیریت راهبردی مرعوب ساخته براه آورد.
سیزده سال آزگار است آموزش وپرورش دورخیز کرده تا تنها یکی از شش زیر نظام این سند را ، نصف و نیمه به منصه اجرا بگذارد اما هر بار ، چنان سنگی در چاه می اندازند که صدها عاقل حریف بیرون کشیدن آن نیستند! از همین رتبهبندی بگیرید که هنوز در خوان اول مانده است!
دولت رییسی باید بداند که بهداشت و درمان ، آموزش وپرورش عمومی رایگان از جمله حقوق مسلم قانونی است که نباید به بهانه مردمی سازی مانند کالاهای اساسی زیر تیغ جراحی اقتصادی رفته ، سلامت و سواد مردم را در آستانه نابودی قرار دهد.
کاشف به عمل آمده ، برای اجرای همین قانون نصف و نیمه ، ناقص و مثله شده ، علاوه بر اعتبار موجود ، دست کم ۱۲ هزار میلیارد تومان دیگر لازم است تا حقوق بخور و نمیر معلمان ، قدرت هماوردی حداقلی را با تورم افسار گسیخته دولتمردان رییسی داشته باشد!
یکبار ندیدم امثال آقایان قرائتی و علم الهدی که شورای همکاری های حوزههای علمیه و آموزش وپرورش را حلال کافه مشکلات آموزشی و تربیتی می دانند یک بار نیز به طبقاتی شدن آموزش و پرورش ، نافرجام ماندن رتبهبندی معلمان ، تنزیل منزلت و جایگاه اقتصادی و اجتماعی معلم انتقاد کرده ، تلنگری به صاحبان این مدارس لاکچری داشته باشند.
دولت رییسی باید بداند که بهداشت و درمان ، آموزش وپرورش عمومی رایگان از جمله حقوق مسلم قانونی است که نباید به بهانه مردمی سازی مانند کالاهای اساسی زیر تیغ جراحی اقتصادی رفته ، سلامت و سواد مردم را در آستانه نابودی قرار دهد.
عضویت در خبر نامه