کد خبر: ۳۶۱۳۲
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۸
متن ادبی از دکتر حجت بقایی به مناسبت شهادت دکتر اسماعیل هنیه؛
متن ادبی و دلنوشته ای از دکتر حجت بقایی در باره مجاهد شهید دکتر اسماعیل هنیه

انتقام میهمان شهید

پایگاه خبری آوای رودکوف:متن ادبی و دلنوشته ای از دکتر حجت بقایی در باره مجاهد شهید دکتر اسماعیل هنیه با عنوان "خونخواهی مهمان شهید"تقدیم به هموطنان عزیز ؛مردم مظلوم فلسطین، و همه آزادی خواهان و حق طلبان دنیا :

رسم کوفیان را شیعه بازم درک کرد
شرم را دشمن به کینه ترک کرد
کشت میهمان و دوباره یک یزید
قوم حیدر را به چشمانش ندید
کُشت اسماعیل را در سرزمین شیرها
حُرمت ایران شکست و تیر خشمم شد رها
این جنایت را نمودی لیک در خاطر سِپار
گوش را بازکن شنو یک یادگار
نگذار جوگیرت کند این کار تو
شیر مسلمان را زدی ، با دوست کفتار تو
این زدنها کِی رسد بر انتها
کینه ات خواهی بری تا بر کجا
پشت کردی بر خدا و دَم زِ ایمان می زنی
تیر بر قلب مسیحی و مسلمان می زنی
سالها پشت صلیب و ماه جنگ افروختی
اختلاف انداختی و صد کیسه بر هم دوختی
ناگهان رویت نمودی آشکار از پشت ابر
بر صلیب آتش زدی و ماه را خونین جگر
نیتت را ملّت ما کار نیست
دشمنی تو به ماها آر نیست
آمدی اول به شکل میهمان
میزبان کُشتی و گفتی یار کیست؟
پول خرج کردی ملل هم لال شد
سرزمین قدس هم با کینه ات
سبزی و زیتونِ صُلحَش کال شد
حال گو بر من ببینم کیستی؟
آدمی ، شرّی ، فرشته یا که نه
تو زِ قوم دیو یا اِبلیستی؟
تو زنی هر شب به عمد و یا به سهو
کودکان را ، نونهالان را به تیر
گویی بر صاحب زمین
یا نما ترک خانه ات یا که بمیر
آن زمان خواهی که مردم لال شُد
این زمین بر تو و یاران مال شُد
کشت و کشتارش کُنی اهل زمین
ما هم اینجا لال باشیم و همین
این نشد رسم بشر ای غاصبین
آیی و گردی تو میهمان و به کین
سفره ای را که برایت پهن شُد
کردی آغشته به خون ، میهمان قُدس
حال اینجا کُشته ای میهمان ما
ما به مثل تو و مثل نسل تو
حرمت میهمانمان را نشکنیم
حرمت میزبانمان را نشکنیم
حرمت خون به ناحق ریخته را
تو بگو آیا توانیم بشکنیم؟
آمدی با صد کَلَک در خانه مان
کردی آغشته به خون ایرانمان
ما اگر آرام گیریم ای عَدُو
مام میهن را ببینیم با چه رو؟
حال باید منتظر باشی که تا
آید و سردارمان راهت گرفت
یا که نه سیّد علی دستور کرد
دشمنان را از فلسطین دور کرد
( حجت بقایی )

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: