پایگاه خبری آوای رودکوف : در روزگاری که فشارهای اقتصادی و روانی سایه سنگینی بر زندگی مردم انداخته، بیش از هر زمان دیگر جامعه نیازمند شور، امید و نشاط مشروع و فرهنگی است. شادی اگر در چهارچوب اعتقادات، آیینها و سنتهای بومی شکل گیرد، نه تنها خطری ندارد بلکه عامل همدلی و سلامت عمومی است.
شادی، نیاز فطری انسان و شرط لازم برای پویایی اجتماعی است. جامعهای که لبخند را از چهره خود میگیرد، دیر یا زود دچار فرسودگی روانی و کاهش سرمایه اجتماعی میشود. شور، نشاط و امید، مؤلفههای حیاتی در شکلگیری نسلی پرانرژی و جامعهای همدلاند—اما این شادی باید از دل فرهنگ برخیزد، نه در تقابل با آن.
دلسوزانی که گاه نگران آسیبهای ناشی از برخی نمودهای شادی هستند، در واقع از سر ایمان و احساس مسئولیت نقد میکنند؛ نقدی که اگر با نگاه روانشناختی و اجتماعی همراه شود، میتواند راهگشا باشد. امروز جامعه ایرانی بیش از هر چیز، به مصلحتسنجی فرهنگی نیاز دارد: اینکه مرز میان ولنگاری و نشاط سالم را بشناسیم و شادمانی را به سنتهای ریشهدار و آیینهای محلی پیوند دهیم.
از جشنهای بومی تا آیینهای مذهبی، از موسیقی محلی تا مناسبتهای ملی—همه ظرفیتهاییاند برای تجلی نشاطی متعارف و ارزشمدار. چنین شادیای نه تضعیف، بلکه تقویتکننده ایمان و تعلق جمعی است.
جامعهای شاد، جامعهای مقاومتر است؛ و مردمی که میخندند، نه در بیفکری بلکه در امید مشترک زندگی میکنند. شاید زمان آن رسیده که «شادی» را نه بهعنوان دغدغهای ثانویه، بلکه یک ضرورت ملی و اخلاقی ببینیم—ضرورتی که بدون آن، شور زندگی در جامعه ما کمرنگ خواهد شد.